همسرانه🧖♀🧖
کلمه "اگر" در زندگی شما نقش اساسی را بازی میکند؟ مدام برای همسرتان خط و نشان میکشید و جملاتی از این قبیل را همراه با چاشنی تهدید به زبان میآورید؟
«اگر تا این ساعت خانه نباشی»
«اگر فلان خرج را برای خانه نکنی»
«اگر امروز به این مهمانی نرویم»
«اگر با فلانی صمیمی شوی» و ... .
حتی اگر چنین ادعاهایی را به شوخی بیان کنید، شما یک همسرآزار هستید.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
❄️ @ferdows18 💯
#کروناشکستتمیدهیم✌️🌨
کلمه "اگر" در زندگی شما نقش اساسی را بازی میکند؟ مدام برای همسرتان خط و نشان میکشید و جملاتی از این قبیل را همراه با چاشنی تهدید به زبان میآورید؟
«اگر تا این ساعت خانه نباشی»
«اگر فلان خرج را برای خانه نکنی»
«اگر امروز به این مهمانی نرویم»
«اگر با فلانی صمیمی شوی» و ... .
حتی اگر چنین ادعاهایی را به شوخی بیان کنید، شما یک همسرآزار هستید.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
❄️ @ferdows18 💯
#کروناشکستتمیدهیم✌️🌨
به زندگی فکر کن ولی برای آن غصه نخور
دیدن حقیقت است ولی درست دیدن فضلیت
مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش
شاید فردایی نباشد شاید فردایی باشد
اما عزیزی نباشد
#دکتر_الهی_قمشهای
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
دیدن حقیقت است ولی درست دیدن فضلیت
مهربان باش و دوست بدار و عاشق باش
شاید فردایی نباشد شاید فردایی باشد
اما عزیزی نباشد
#دکتر_الهی_قمشهای
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
همسرانه👰♀🙍
⚛️#از 🔑#کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از🔒#قفلها
🔒قفل ها🔒
🔒تو نسبت به من بی توجه شدی!
🔒تو دیگر مرا دوست نداری!
🔒تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!
🔑کلید ها🔑
🔑من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
🔑من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
🔑من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم!
🔑دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی!
🔑من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!
🔒🔑قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به شیوه ای متفاوت.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
⚛️#از 🔑#کلیدهای ارتباطی استفاده کنید نه از🔒#قفلها
🔒قفل ها🔒
🔒تو نسبت به من بی توجه شدی!
🔒تو دیگر مرا دوست نداری!
🔒تو بلد نیستی با یک خانم چه طور رفتار کنی!
🔑کلید ها🔑
🔑من به توجه تو نیاز داشتم و احساس کردم به من توجه نداری!
🔑من به محبت بیشتر تو نیاز دارم!
🔑من به این که به من بگویی دوستم داری نیاز دارم!
🔑دلم می خواهد با من این طوری صحبت کنی!
🔑من دوست دارم با من این طوری رفتار کنی!
🔒🔑قفل ها و کلیدها هردو یک مطلب را بیان می کنند اما به شیوه ای متفاوت.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
پندانه
وقتی به دنبال تایید دیگران هستید همیشه در حالت دفاعی قرار دارید و برای دیگران سخت است از دیوار دفاعی شما عبور کنند. اگر به دنبال تایید دیگران هستید دو علت دارد یا اینکه خودتان را خوب نمی دانید یا خودتان را خواستنی و دوست داشتنی نمی دانید.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
وقتی به دنبال تایید دیگران هستید همیشه در حالت دفاعی قرار دارید و برای دیگران سخت است از دیوار دفاعی شما عبور کنند. اگر به دنبال تایید دیگران هستید دو علت دارد یا اینکه خودتان را خوب نمی دانید یا خودتان را خواستنی و دوست داشتنی نمی دانید.
#دکتر_فرهنگ_هلاکویی
🦋 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🦋
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سی_وهفت
ایوب داشت به خرده کارهای خانه می رسید...
#تعمیر پریز برق و شیر آب را خودش انجام می داد و این کارها را دوست داشت.
گفتم:
_"حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم سر کار"
_ مثلا چه جور کاری؟
+ #مهم نیست، #هرجور کاری باشد.
سرش را بالا انداخت بالا و محکم گفت:
_"نُچ، خانم ها یا باید #دکتر شوند، یا #معلم و استاد، باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد."
ناراحت شدم:
_"چرا حاجی؟"
چرخید طرف من
_"ببین شهلا، خودم توی اداره کار می کنم، میبینم که با خانم ها چطور رفتار می شود.... هیچ کس #ملاحظه ی روحیه لطیف آن ها را نمی کند.... حتی اگر #مسئولیتی به عهده ی زن هست نباید مثل یک مرد از او بازخواست کرد....
او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد.... اصلا میدانی شهلا، باید #ناز_زن را کشید، نه اینکه #او ناز رئیس و کارمند و باقی آدم ها را بکشد.
چقدر ناز آدم های مختلف را سر #بستری کردن های ایوب کشیده بودم و نگذاشته بودم متوجه شود.
هر مسئولی را گیر می آوردم برایش #توضیح می دادم که نوع بیماری ایوب با بیماران روانی متفاوت است.
مراقبت های #خاص خودش را می خواهد.
به #روان_درمانی و #گفتاردرمانی احتیاج دارد، نه اینکه فقط دوز قرص هایش کم و زیاد شود.
این تنها کاری بود که مدد کارها می کردند.
وقتی اعتراض می کردم، می گفتند:
_"به ما همین قدر حقوق می دهند"
اینطوری ایوب به ماه نرسیده بود #دوباره بستری میشد.
به روایت همسر شهید ایوب بلندی شهلا غیاثوند
#ادامه_دارد
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #سی_وهفت
ایوب داشت به خرده کارهای خانه می رسید...
#تعمیر پریز برق و شیر آب را خودش انجام می داد و این کارها را دوست داشت.
گفتم:
_"حاجی، من درسم تمام شد دوست دارم بروم سر کار"
_ مثلا چه جور کاری؟
+ #مهم نیست، #هرجور کاری باشد.
سرش را بالا انداخت بالا و محکم گفت:
_"نُچ، خانم ها یا باید #دکتر شوند، یا #معلم و استاد، باقی کارها یک قِران هم نمی ارزد."
ناراحت شدم:
_"چرا حاجی؟"
چرخید طرف من
_"ببین شهلا، خودم توی اداره کار می کنم، میبینم که با خانم ها چطور رفتار می شود.... هیچ کس #ملاحظه ی روحیه لطیف آن ها را نمی کند.... حتی اگر #مسئولیتی به عهده ی زن هست نباید مثل یک مرد از او بازخواست کرد....
او باید برای خانه هم توان و انرژی داشته باشد.... اصلا میدانی شهلا، باید #ناز_زن را کشید، نه اینکه #او ناز رئیس و کارمند و باقی آدم ها را بکشد.
چقدر ناز آدم های مختلف را سر #بستری کردن های ایوب کشیده بودم و نگذاشته بودم متوجه شود.
هر مسئولی را گیر می آوردم برایش #توضیح می دادم که نوع بیماری ایوب با بیماران روانی متفاوت است.
مراقبت های #خاص خودش را می خواهد.
به #روان_درمانی و #گفتاردرمانی احتیاج دارد، نه اینکه فقط دوز قرص هایش کم و زیاد شود.
این تنها کاری بود که مدد کارها می کردند.
وقتی اعتراض می کردم، می گفتند:
_"به ما همین قدر حقوق می دهند"
اینطوری ایوب به ماه نرسیده بود #دوباره بستری میشد.
به روایت همسر شهید ایوب بلندی شهلا غیاثوند
#ادامه_دارد
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #چهل_وپنج
درگیر مراسم محسن بودم و نمی توانستم بروم #تبریز..
التماس هم فایده نداشت، رفت اتاق عمل
بین عمل مسئول بیهوشی سهل انگاری کرد و به #عصب_پایش چند ساعت خون نرسید.
#تومور را خارج کردند، ولی عصب پایش مرد.
بعد از آن ایوب دیگر با #عصا راه می رفت.
پایی که #حس نداشت چند باری باعث شد سکندری بخورد و زمین بیفتد.
شنیده بودم وقتی عصب حسی عضوی از بین می رود، احساس آدم مثل خواب رفتگی است.
آن عضو گز گز می کند....
سنگینی می کند و آدم احساس سوزش می کند....
#اعصاب_ضعیف ایوب این یکی را نمی توانست تحمل کند
نیمه های شب بود، با صدای ایوب چشم باز کردم.
بالای سرم ایستاده بود.
پرسید:
_ "تبر را کجا گذاشته ای؟"
از جایم پریدم:
_ "تبر را میخواهی چه کار؟"
انگشتش را گذاشت روی بینی و آرام گفت:
_"هیسسسس...کاری ندارم....می خواهم پایم را قطع کنم. درد می کند، می سوزد. هم تو راحت می شوی هم من. این پا دیگر پا بشو نیست."
#حالش خوب نبود، #نباید #عصبانیش می کردم....
یادم آمد تبر در صندوق عقب ماشین است.
+ راست می گویی، ولی امشب دیر وقت است، فردا صبح زود می برمت #دکتر، برایت قطع کند.
سرش را تکان داد و از اتاق رفت بیرون، چند دقیقه بعد برگشت.
پایش را گذاشت لبه میز تحریر
چاقوی آشپزخانه را بالا برد و کوبید روی پایش
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
✿❀رمان #واقعی
✿❀ #زندگینامہ_شہیدایوب_بلندے
✿❀نیمہ ݐــنہان ماه ۱۵
✿❀قسمت #چهل_وپنج
درگیر مراسم محسن بودم و نمی توانستم بروم #تبریز..
التماس هم فایده نداشت، رفت اتاق عمل
بین عمل مسئول بیهوشی سهل انگاری کرد و به #عصب_پایش چند ساعت خون نرسید.
#تومور را خارج کردند، ولی عصب پایش مرد.
بعد از آن ایوب دیگر با #عصا راه می رفت.
پایی که #حس نداشت چند باری باعث شد سکندری بخورد و زمین بیفتد.
شنیده بودم وقتی عصب حسی عضوی از بین می رود، احساس آدم مثل خواب رفتگی است.
آن عضو گز گز می کند....
سنگینی می کند و آدم احساس سوزش می کند....
#اعصاب_ضعیف ایوب این یکی را نمی توانست تحمل کند
نیمه های شب بود، با صدای ایوب چشم باز کردم.
بالای سرم ایستاده بود.
پرسید:
_ "تبر را کجا گذاشته ای؟"
از جایم پریدم:
_ "تبر را میخواهی چه کار؟"
انگشتش را گذاشت روی بینی و آرام گفت:
_"هیسسسس...کاری ندارم....می خواهم پایم را قطع کنم. درد می کند، می سوزد. هم تو راحت می شوی هم من. این پا دیگر پا بشو نیست."
#حالش خوب نبود، #نباید #عصبانیش می کردم....
یادم آمد تبر در صندوق عقب ماشین است.
+ راست می گویی، ولی امشب دیر وقت است، فردا صبح زود می برمت #دکتر، برایت قطع کند.
سرش را تکان داد و از اتاق رفت بیرون، چند دقیقه بعد برگشت.
پایش را گذاشت لبه میز تحریر
چاقوی آشپزخانه را بالا برد و کوبید روی پایش
به روایت همسر شهید بلندی شهلا غیاثوند
این کلمات را کمتر به کار ببرید:
- نمیشود
- نمیتوانم
- ندارم
هیچ وقت از نداشتن و یا کمبود سخن نگویید؛ زیرا از سخنهای شما بر شما حکم میشود!
یعنی با آن چه که میگویید، هم ارتعاش میشوید، شاید در آن لحظه چیزی متوجه نشوید ولی پاسخش را در طول زمان دریافت میکنید.
اگر مدام متوجه شکست و بیپولی و روابط ناسرانجامتان باشید، شکست بیشتری را به خود جذب خواهید کرد.
عادت کنید که در دنیای شگفتیها ومعجزهها زندگی کنید؛ زیرا حقیقت چیزی نیست که شما میبینید.
چشمهایتان را به موفقیت بدوزید و جز پیروزی چیز دیگری را باور نکنید..
#دکتر_هلاکویی
🌿 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🌿
- نمیشود
- نمیتوانم
- ندارم
هیچ وقت از نداشتن و یا کمبود سخن نگویید؛ زیرا از سخنهای شما بر شما حکم میشود!
یعنی با آن چه که میگویید، هم ارتعاش میشوید، شاید در آن لحظه چیزی متوجه نشوید ولی پاسخش را در طول زمان دریافت میکنید.
اگر مدام متوجه شکست و بیپولی و روابط ناسرانجامتان باشید، شکست بیشتری را به خود جذب خواهید کرد.
عادت کنید که در دنیای شگفتیها ومعجزهها زندگی کنید؛ زیرا حقیقت چیزی نیست که شما میبینید.
چشمهایتان را به موفقیت بدوزید و جز پیروزی چیز دیگری را باور نکنید..
#دکتر_هلاکویی
🌿 @ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران 🌿
🌷🌷🌷
🔺 یکی از بدترین اعتیادها ، فکر و خیال کردن است !
بیش از حد فکر کردن ، شما را نابود می کند !
🍁 موقعیتی که در آن قرار دارید را پیچیده تر می کند ، شرایط را به هم گره می زند ، باعث نگرانیتان می شود و همه چیز را از آنچه که در واقعیت است ، بدتر می کند !
🍁مثلا بعضیا یه مهمونی که میرن میان خونه هی فکر میکنن چرا اینو گفتم ، چرا اینو نگفتم . منظور فلانی از اون حرفش کی بود ، چی بود ؟ و این دست افکار ...
🍁 یه نوع وسواس فکری ، می بینی طرف معمولاً سرش پایینه و تو فکر و خیاله ...
🍁 یکی از بهترین راه حل ها اینه که زندگیتونو اونقدر با ( فکر خوب و کار خوب پر کنید ) که دیگر فرصتی برای فکر بد و کار بد باقی نماند !
🍁 وقتی بیکاری و کار مفید انجام نمیدی خب معلومه ذهنت صد جا میره ... ذهن یه در بازه است ، که کلیدش باید دست خودت باشه !
#دکتر_انوشه
🍂 @ferdows18 💯
#همهباهمهمراهتیمملیایران👍👍⚽️
🔺 یکی از بدترین اعتیادها ، فکر و خیال کردن است !
بیش از حد فکر کردن ، شما را نابود می کند !
🍁 موقعیتی که در آن قرار دارید را پیچیده تر می کند ، شرایط را به هم گره می زند ، باعث نگرانیتان می شود و همه چیز را از آنچه که در واقعیت است ، بدتر می کند !
🍁مثلا بعضیا یه مهمونی که میرن میان خونه هی فکر میکنن چرا اینو گفتم ، چرا اینو نگفتم . منظور فلانی از اون حرفش کی بود ، چی بود ؟ و این دست افکار ...
🍁 یه نوع وسواس فکری ، می بینی طرف معمولاً سرش پایینه و تو فکر و خیاله ...
🍁 یکی از بهترین راه حل ها اینه که زندگیتونو اونقدر با ( فکر خوب و کار خوب پر کنید ) که دیگر فرصتی برای فکر بد و کار بد باقی نماند !
🍁 وقتی بیکاری و کار مفید انجام نمیدی خب معلومه ذهنت صد جا میره ... ذهن یه در بازه است ، که کلیدش باید دست خودت باشه !
#دکتر_انوشه
🍂 @ferdows18 💯
#همهباهمهمراهتیمملیایران👍👍⚽️
🌸🍃🌸🍃
چهار اصطلاح غلطی که نیاز به اصلاح دارد:
۱- خدا بد نده:
این کلام بی معرفتی به پروردگار است.
زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:
هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (که بخاطر اعمال خودتان است)
۲- عیسی به دین خود، موسی به دین خود:
این جمله معنای صحیحی ندارد.
زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند و عقیدۂ یکسانی داشتند.
۳- ولش کردی به اَمان خدا:
این حرف کفر آمیز است.
زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست. بهتر است بجای این کلام گفته شود:
"ولش کردی به حال خودش"
۴- انسان جایز الخطاست:
این حرف نیز غلط است، زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست.
بهتر است بگوییم انسان "ممکن الخطا" است.
یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان، توبه کنندگان هستند.
#دکتر_الهی_قمشهای
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿
چهار اصطلاح غلطی که نیاز به اصلاح دارد:
۱- خدا بد نده:
این کلام بی معرفتی به پروردگار است.
زیرا خدای تعالی در قرآن فرموده:
هیچ خوبی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خدا و هیچ بدی به شما نمیرسد مگر از ناحیه خود شما (که بخاطر اعمال خودتان است)
۲- عیسی به دین خود، موسی به دین خود:
این جمله معنای صحیحی ندارد.
زیرا بین پیامبران خدا، کوچکترین اختلافی نبوده و همه آنها مردم را به توحید و یکتاپرستی دعوت میکردند و عقیدۂ یکسانی داشتند.
۳- ولش کردی به اَمان خدا:
این حرف کفر آمیز است.
زیرا اگر کسی مال یا فرزند خود را به امان خدا بسپارد که غمی نیست. بهتر است بجای این کلام گفته شود:
"ولش کردی به حال خودش"
۴- انسان جایز الخطاست:
این حرف نیز غلط است، زیرا انسان برای خطا کردن جایز نیست.
بهتر است بگوییم انسان "ممکن الخطا" است.
یعنی ممکن است خطا کند و بهترین خطا کنندگان، توبه کنندگان هستند.
#دکتر_الهی_قمشهای
🌿🍀@ferdows18 💯
#فردوسبهشتمحلاتتهران🍀 🌿