کانال فردوس
513 subscribers
45.3K photos
11.3K videos
236 files
1.55K links
https://t.me/ferdows18


کانال فرهنگی ؛اجتماعی ؛ اقتصادی؛ خبری و سیاسی محله فردوس.(حسینی و فردوس)
بهشت محله های تهران.
سازنده علی تفرشی اینستا گرام ali.tafreshi

ارتباط با ادمین
@alit123456789
Download Telegram
#ملک_الشعرای_بهار

خوش باش که گیتی نه برای منوتست
وین کار برون ، ز ماجرای من و تست
در خلقت ِ عالم ، نبود مقصودی،،،
قصدی هم اگر بود ورای من و تست

🍁 @ferdows18 💯
فردوس بهشت محلات تهران ‌
🌹 #هدیه_به_اموات

☘️ از امام صادق (علیه السلام) :

💐 «هر ڪس سوره #ملک را برای میّتی بخواند از عذابی ڪہ در آن است تخفیف داده میشود و اگر قرائت ڪننده بہ اموات هدیہ ڪند ثواب آن با سرعت رعد بہ آنـها میرسد.»

📚تفسیرالبرهان، ج۵، ص۴۳۳

🌈@ferdows18 💯
فردوس بهشت محلات تهران 🌈
گر بوسه به من بخشی،
دانی به چه میماند؟

مرغی که گه کشتن‌،
قاتل دهدش آبی

#ملک_الشعرای_بهار
من کی‌ام تا دل نبازم پیش چشم کینه‌جویت
کاین سیه با یک اشارت بشکند قلب سپاهی

#ملک_الشعرای_بهار
تا توانی دفع غم از خاطر غمناک کن
در جهان گریاندن آسانست اشکی پاک کن

#ملک_الشعرای_بهار
ما درس ،،صداقت و صفا ،، می‌خوانیم
آیین ،،، محبت ،،،، و وفا می‌دانیم
زین بی‌هنران سفله ای دل!!! مخروش
کآنها همه ،، می‌روند ،، و ما می‌مانیم

#ملک_الشعرای__بهار
#شبهات_فاطمیه 👇👇👇

💢آیا حضرت فاطمه (س) بعد از ظهور امام زمان (عج) #رجعت خواهند کرد؟

#پاسخ:

حدیثی در منابع روایی وجود دارد که حکایت از #رجعت حضرت زهرا (س) بعد از ظهور امام زمان (عج) دارد. داستان رجعت آن حضرت در ضمن روایتی طولانی که در پرسش مفضل از امام صادق (ع) مطرح شده، آمده است:

مفضل می گوید از امام صادق (ع) پرسیدم: آقا، آیا پیامبر (ص) و على (ع) با قائم (عج) خواهند بود؟

فرمود: آرى، و الله پیامبر و على (ع) ناگزیر می باید قدم روى زمین بگذارند.... اى مفضل! گویا مى ‏بینم که ما ائمه آن موقع جلوی پیامبر جمع شده و به آن حضرت #شکایت مى ‏کنیم که امت بعد از وى چه به روز ما آوردند، و مى ‏گوییم امت، ما را تکذیب کردند؛ بى ‏اعتنایى، نفرین، لعنت و تهدید به #قتل نمودند، حاکمان ستمگر آنها ما را از وطن بیرون آورده به پایتخت خود بردند و جمعى از ما را با سم و حبس کشتند. در این وقت پیغمبر سخت #گریه می کند و می فرماید اى فرزندان من! هر چه به شما رسید بیشتر به #جد شما رسید.

آن گاه فاطمۀ زهرا (س) مى ‏آید و از ظلم هایی که در حق او همسرش شده و غصب فدک‏، #ملک خود توسط آنها، و رفتن به میان مهاجرین و انصار و ایراد خطبه ‏اش در خصوص غصب فدک، شکایت می کند. سپس نقل می کند که چگونه جمعى امیر المؤمنین (ع) را از خانه خود براى #بیعت گرفتن در سقیفه بنى ساعده بردند،... .

بنابر این، طبق این روایت که مفضل از امام صادق (ع) نقل می کند، حضرت فاطمه (س) نیز جزو #رجعت کنندگان خواهند بود.

📚بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۱۷

❄️ @ferdows18  💯
#کرونا‌شکستت‌می‌دهیم✌️🌨
قسمت ۵

#شنود
تجربه ای نزدیک به مرگ

#ملک الموت
سینه ام سنگین بود.توجه من ازآن نقطه نورانی به پایین پایم در همان اتاق کوچک جلب شد.
یکباره دیدم پیرمردی بسیار نورانی ومهربان که نمی‌توانم زیبایی چهره ومحبتش را وصف کنم، با فاصله کمی روی سینه ام نشسته!
با مهربانی به من لبخند زد وگفت: می خواهی با من بیایی؟
آمده ام جان تو را بگیرم، آماده هستی؟
من که وحشت تمام وجودم را گرفته بود، مات ومبهوت نگاهش کردم.
مثل نگاه ملتمسانه یک دانش آموز در سر جلسه امتحان، وقتی امتحان تمام شده واو هیچ جوابی ننوشته نگاهش کردم.
به خودم قوت قلب دادم وگفتم: بد نیست همراهش بروم. من که در زندگی خیلی کارهای مهم وخوب کرده ام وآدم خیلی خوبی بودم.
برای همین دستانم را به سمت حضرت عزرائیل بلند کردم تا مرا همراهش ببرد. خیلی خیالم از خودم راحت بود. به خودم اعتماد داشتم ومطمئن بودم به بهشت خواهم رفت!
بدنی شبیه من روی تخت بیمارستان بود وخودم در مقابل پیرمرد!
چه عشق ومحبتی بین ما بود.اصلا با آنچه اهل دنیا از عشق تعریف می کنند تفاوت داشت. نمی خواستم چشم از آن پیرمرد نورانی بردارم.
لبخند زیبایش، محاسن سفید وبلندش وپیراهن سفیدش که مانند نور می درخشید را فراموش نمی کنم.
او مانند پدری مهربان، که دلسوزانه به پسرش نگاه می کند، به من خیره بود.
برای همین ماندم چه جوابی بدهن. راضی بودم که با او بروم.
این پیر مرد مهربان، به یقین خیر مرا می خواست.
درست در همان زمان وشاید کمتر از یک لحظه، تمام زندگی ام، از لحظه تولد تا زمان ورود به این اتاق بیمارستان در مقابلم ظاهرشد. آن هم با تمام جزئیات!
آنجا تکلمی صورت نمی گرفت. حرفی رد وبدل نمی شد، اما تمام سوالات من به طور کامل جواب داده می شد. من نتیجه تمام کارهایم را در همان لحظه دیدم ومرور کردم!
من آنچه از خوبی ها وبدی ها انجام داده بودم به طور کامل مشاهده کردم.
من دیدم کدام کارهایم کاملا برای رضای خدا بوده وکدام کارهایم نیت غیر خدایی داشته!
برای کارهایی که فقط برای رضای خدا انجام داده بودم، (که متاسفانه تعداد آن ها خیلی کم بود) درجات ومقامات معنوی برایم ایجاد شده بود ومی فهمیدم که تمام ملائک به من مباهات می کردند، اما برای کارهایی که نیت غیر الهی داشتم، می دیدم که ضرر کردم.
در مشاهده اعمال، کسی مرا قضاوت نکرد.
کسی مرا توبیخ ننمود، خودم بودم و وجدان خودم.
حتی دیدم که بارها وبارها تا پای مرگ رفته بودم واین خداوند بود که مرا در آن لحظات نجات می داد.
بارها در ماموریت های مهم مرزی، مشکلات وسختی ها را به چشم دیده بودم وحالا با یقین متوجه می شدم که در تمام آن لحظات، عنایت خاص خداوند نبود هیچگونه موفقیتی به دست نمی آوردیم.
دست قدرت خدا در تمام هستی، همواره با ما بود.
من یقین کردم که در تمام امور، حتی مسائل مربوط به امنیت کشور، دست عنایت خداوند واهل بیت(ع) همواره پشتیبان ما بوده و هست.
محاسبه آغاز شد. گاهی به برخی اعمالم فکر می کردم که به نظر من خیلی خوب بوده، اما می دیدم که به علت نیت غیر خدایی که داشتم پوچ شده واصلا در محاسبات الهی به حساب نیامده بود!
می خواستم بگویم که این شغل را که با هزاران خطر وگرفتاری همراه هست برای خدا انتخاب کردم، اما نشانم دادند که من به دنبال یک شغل ثابت وآبرومند بودم وسر از اینجا در آوردم.
یعنی خیلی نیت الهی در آن نمایان نبود.
حتی اشاره کردم که من در فلان ماموریت خیلی سختی کشیدم تا آبروی اسلام وایران حفظ شود، اما به من نشان دادند که خیلی اصرار داشتی به نام خودت این ماموریت گزارش شود وبه خاطر آن ماموریت، حسابی تشویق شدی ومُزدت را گرفتی!
نمی دانم چه مثالی بزنم که بهتر شرایط مرا در آن لحظات درک کنید.
یک کارگر ساده وکوچک، اما با نیت الهی وجهت رضای خدا، به قدری برایم ارزش داشت که صدها کار سخت وطاقت فرسا،اما با نیت غیر الهی، آن تاثیر را نداشت؟
با نا امیدی از خودم واعمالم، از محاسبه دست کشیدم.
چقدر عمرم را مفت باخته بودم!
چه کارهای بزرگی که با سختی وبا تلاش شبانه روزی انجام داده بودم اما کمی توقع تشویق از طرف مافوق ویا دیده شدن از سوی مردم، یا حس غرور ومنیت که مت این کار را انجام دادم، تمام آن ها را پوچ کرده بود.
خیلی احساس بدبختی وضرر می کردم.
مثل آدمی که به امید یک تجارت پر سود، تمام سرمایه اش را داده وطلا گرفته وبعد از کلی سختی، متوجه می شود که تمام طلاهایی که جمع کرده بدلی بوده!
در بازاری که خریدار، یک گرم طلای خالص را به قیمت بسیار خوبی می خرد، من حسرت عجیبی وجودم را فرا گرفت.
در آن لحظات ودر حضور ملک الموت، فقط آرزو داشتم که برگردم، بلکه بتوانم کارهایم را فقط با نیت الهی به جا آورم‌.
هرچه که می خواستم در مورد کارهایم توضیح بدهم، توجیه می شدم که کارم با نیت الهی وبرای رضای خدا نبوده.


🦋 @ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران 🦋

غم مخور جانا در این عالم که
عالم هیچ نیست •••

#ملک_الشعرای_بهار

🦋 @ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران 🦋
💠 انـس باقـرآن کـریم

🔹هـر روزیـک صفحـه قـرآن برای:

#سلامتی_و_تعجیل_حضـرت_صـاحب_الـزمان{عج}
#شهــدا
#رفتـگان_گـذشتگان
#سـلامتی_تمـام_مـریضان

قـرائت امـروز 👇
سوره #ملک_۵۶۳

🍂 @ferdows18  💯
#فردوس‌بهشت‌محلات‌تهران🍂