Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#داستانهای_شاهنامه:
خسرو در راه به رباتی رسید که یزدان سرا مینامیدند.
از یزدانپرستی که آنجا بوود پرسید: چیزی برای خوردن داری.؟
گفت:
نان فتیر و آب جوویبار هست.
شاه نشست و با شتاب چیزی خورد و پرسید باده نداری.؟
وی گفت:
ما از خرما باده درست میکنیم و آن باده را نزد شاه آورد.
خسرو سه جام پیاپی نووشید و به خواب رفت.
پس از چندی مرد خدا اوو را بیدار کرد و گفت:
از دوور گرد سیاهی دیده میشود.
بندوی به خسرو گفت:
لباس پادشاهی را به من بده تا بپووشم و تو بگریز.
خسرو نیز چنین کرد.
بندوی با رَخت شاه بر بام ربات رفت تا سواران اوو را ببینند.
سواران هم اوو را دیدند و پنداشتند که شاه است.
بندوی دوباره پایین آمد و رَخت خود را پووشید و باز بر بام ربات رفت و گفت:
پیغامی از شاه دارم.
فرمانده شما کیست.؟
بهرام گفت:
من بهرام از تبار سیاووش و فرمانده این گرووه هستم.
بندوی گفت:
شاه میگووید:
من و اسپان خستهایم اگر امشب بیاساییم بامداد من با شما نزد بهرام میآیم.
آنها هم دلشان سووخت و پذیرفتند.
رووز دیگری بندوی بر بام رفت و گفت:
امرووز شاه نماز میگزارد و دیشب هم بیدار بوود پس امرووز بیاساید و فردا راهی میشویم.
بهرام پذیرفت. رووز دیگر بندوی بر بام آمد و گفت:
شاه همان زمانی که از دشت گرد برخاست و شما به اینجا رسیدید بهسووی روم شتافت و اکنوون به آنجا رسیده است اگر زمان بدهی میآیم و به پرسشهایت پاسخ میدهم وگرنه رَخت جنگ میپووشم و با تو میجنگم.
بهرام غمگین شد و به یاران گفت:
اینک دیگر کشتن بندوی چه سوودی دارد.؟
بهتر است تا اوو را نزد بهرام ببریم.
پس بندوی به زیر آمد و با آنها بهسووی بهرام راهی شد و وختی نزد اوو رسید و بهرام از داستان آگاه شد از پوور سیاووش برآشفت و اوو را سرزنش کرد و سپس به بندوی گفت: تو سپاه مرا فریفتی تا خسرو بگریزد.؟
بندوی گفت:
ای سرفراز از من نگران مباش چون شاه از بستگان من است و من میبایست جانم را فدایش میکردم.
بهرام گفت:
من برای این کار تو را نمیکشم و بدان تو هم رووزی به دست اوو کشته میشوی.
رووز دیگری بهرام بزرگان را گرد کرد و بر تخت نشست و گفت:
در میان شاهان بدتر از آژیدهاک نبوود که برای رسیدن به پادشاهی پدرش را کشت و پس از اوو خسرو است که پدرش را کشت و روانه روم شد.
در میان باشندگان پیرمردی به نام شهران گراز که پهلوانی سرافراز بوود پس از ستایش بهرام گفت:
همانا تو سزاوار تخت شاهی هستی.
پس از اوو سپهداری به نام خراسان گفت:
زردشت در اوستا و زند گووید که هرکه رووی از خدا بپیچد یک سال پندش دهید و سپس اگر به راه نیامد اوو را بهفرمان شاه بکشید.
اگر بر شاه دشمن شد باید سر از تنش جدا کرد.
پس از اوو فرخزاد به پا خواست و از بهرام پشتیبانی کرد.
سپس خزروان خسرو بلند شد و دلیرانه گفت:
بهتر است که نزد خسرو بروی و پووزش بخواهی که تا وختی شاه زنده است سپهدار نباید به تخت نشیند و اگر از خسرو بیم داری به خراسان برو و بهآسانی زندگی کن و نامهای به شاه بنویس و پووزش بخواه.
زادفرخ کَس دوم بوود که به پا خواست و گفت:
بزرگان همه نگرش خود را گفتند و در این میان خزروان خسرو سخنش به خرد نزدیکتر بوود.
آژیدهاک را به یادآورید که جمشید را کشت و به بیداد بر تخت نشست و فریدون دلیر رووزگار اوو را به سر آورد.
افراسیاب را به یادآورید که سر نوذر را برید و چه بر سرش آمد.
اسکندر را به یادآورید که از روم آمد و مرزوبووم را ویران کرد و دارا را کشت.
کسی تاکنوون این شگفتی را ندیده که خسرو گریخته و از دست سپاهیانش نزد دشمنان پناه گرفته است.
این را گفت و از درد گریست .
رنگ از رووی بهرام پرید.
سنباز جهاندیده به پا خواست و گفت:
بهتر است تا زمانی که از نژاد شاهان بیابیم هماکنوون بهرام بر تخت نشیند.
فرمانده جنگاوران نگران شد و به پا خاست و گفت:
اگر زنی از نژاد شاهان باشد هم بهتر است تا اینکه بهرام بر تخت نشیند.
سپهبد ارمنی نگران شد و شمشیر کشید تا با او نبرد کند و گفت:
بهرام شاه است و ما گووشبهفرمان اوو هستیم.
بدینسان دودستگی به وجود آمد.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
خسرو در راه به رباتی رسید که یزدان سرا مینامیدند.
از یزدانپرستی که آنجا بوود پرسید: چیزی برای خوردن داری.؟
گفت:
نان فتیر و آب جوویبار هست.
شاه نشست و با شتاب چیزی خورد و پرسید باده نداری.؟
وی گفت:
ما از خرما باده درست میکنیم و آن باده را نزد شاه آورد.
خسرو سه جام پیاپی نووشید و به خواب رفت.
پس از چندی مرد خدا اوو را بیدار کرد و گفت:
از دوور گرد سیاهی دیده میشود.
بندوی به خسرو گفت:
لباس پادشاهی را به من بده تا بپووشم و تو بگریز.
خسرو نیز چنین کرد.
بندوی با رَخت شاه بر بام ربات رفت تا سواران اوو را ببینند.
سواران هم اوو را دیدند و پنداشتند که شاه است.
بندوی دوباره پایین آمد و رَخت خود را پووشید و باز بر بام ربات رفت و گفت:
پیغامی از شاه دارم.
فرمانده شما کیست.؟
بهرام گفت:
من بهرام از تبار سیاووش و فرمانده این گرووه هستم.
بندوی گفت:
شاه میگووید:
من و اسپان خستهایم اگر امشب بیاساییم بامداد من با شما نزد بهرام میآیم.
آنها هم دلشان سووخت و پذیرفتند.
رووز دیگری بندوی بر بام رفت و گفت:
امرووز شاه نماز میگزارد و دیشب هم بیدار بوود پس امرووز بیاساید و فردا راهی میشویم.
بهرام پذیرفت. رووز دیگر بندوی بر بام آمد و گفت:
شاه همان زمانی که از دشت گرد برخاست و شما به اینجا رسیدید بهسووی روم شتافت و اکنوون به آنجا رسیده است اگر زمان بدهی میآیم و به پرسشهایت پاسخ میدهم وگرنه رَخت جنگ میپووشم و با تو میجنگم.
بهرام غمگین شد و به یاران گفت:
اینک دیگر کشتن بندوی چه سوودی دارد.؟
بهتر است تا اوو را نزد بهرام ببریم.
پس بندوی به زیر آمد و با آنها بهسووی بهرام راهی شد و وختی نزد اوو رسید و بهرام از داستان آگاه شد از پوور سیاووش برآشفت و اوو را سرزنش کرد و سپس به بندوی گفت: تو سپاه مرا فریفتی تا خسرو بگریزد.؟
بندوی گفت:
ای سرفراز از من نگران مباش چون شاه از بستگان من است و من میبایست جانم را فدایش میکردم.
بهرام گفت:
من برای این کار تو را نمیکشم و بدان تو هم رووزی به دست اوو کشته میشوی.
رووز دیگری بهرام بزرگان را گرد کرد و بر تخت نشست و گفت:
در میان شاهان بدتر از آژیدهاک نبوود که برای رسیدن به پادشاهی پدرش را کشت و پس از اوو خسرو است که پدرش را کشت و روانه روم شد.
در میان باشندگان پیرمردی به نام شهران گراز که پهلوانی سرافراز بوود پس از ستایش بهرام گفت:
همانا تو سزاوار تخت شاهی هستی.
پس از اوو سپهداری به نام خراسان گفت:
زردشت در اوستا و زند گووید که هرکه رووی از خدا بپیچد یک سال پندش دهید و سپس اگر به راه نیامد اوو را بهفرمان شاه بکشید.
اگر بر شاه دشمن شد باید سر از تنش جدا کرد.
پس از اوو فرخزاد به پا خواست و از بهرام پشتیبانی کرد.
سپس خزروان خسرو بلند شد و دلیرانه گفت:
بهتر است که نزد خسرو بروی و پووزش بخواهی که تا وختی شاه زنده است سپهدار نباید به تخت نشیند و اگر از خسرو بیم داری به خراسان برو و بهآسانی زندگی کن و نامهای به شاه بنویس و پووزش بخواه.
زادفرخ کَس دوم بوود که به پا خواست و گفت:
بزرگان همه نگرش خود را گفتند و در این میان خزروان خسرو سخنش به خرد نزدیکتر بوود.
آژیدهاک را به یادآورید که جمشید را کشت و به بیداد بر تخت نشست و فریدون دلیر رووزگار اوو را به سر آورد.
افراسیاب را به یادآورید که سر نوذر را برید و چه بر سرش آمد.
اسکندر را به یادآورید که از روم آمد و مرزوبووم را ویران کرد و دارا را کشت.
کسی تاکنوون این شگفتی را ندیده که خسرو گریخته و از دست سپاهیانش نزد دشمنان پناه گرفته است.
این را گفت و از درد گریست .
رنگ از رووی بهرام پرید.
سنباز جهاندیده به پا خواست و گفت:
بهتر است تا زمانی که از نژاد شاهان بیابیم هماکنوون بهرام بر تخت نشیند.
فرمانده جنگاوران نگران شد و به پا خاست و گفت:
اگر زنی از نژاد شاهان باشد هم بهتر است تا اینکه بهرام بر تخت نشیند.
سپهبد ارمنی نگران شد و شمشیر کشید تا با او نبرد کند و گفت:
بهرام شاه است و ما گووشبهفرمان اوو هستیم.
بدینسان دودستگی به وجود آمد.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_چهل_و_سوم؛
۷۴۳
🚸#فرزندان_ایران؛
به زبان و فرهنگ کشور خودمان ایران ببالیم و بجای بکار بُردنِ واژگان تازی و بیگانه زبان و فرهنگ شکووهمند پارسی را باز بشناسانید و آنان را جایگزین فرهنگ تازی و بیگانگان بسازیم.
یکی از راههای سربلندی و بالندگی هر کشوری پالایش فرهنگی واژگان بیگانه است که برفرهنگ بوومی میتازند برای زدایشِ ویرانی فرهنگ بیگانه پاکسازی و زدوودن واژه گان تازی و بیگانه است.
ناسزا گوویی و بد دهنی شایسته فرهنگ زیبای پارسی نیست،
خواهشمند است اگر میخواهیم از بند
نا امیدی و نا آگاهی رهایی بیابیم به فرهنگ پارسی رووی آوریم تا به شکووه گذشته برگردیم.
مانایی و پویایی زبان پدیداریِ پیوستگی میان مردم، مهند(مهم) و بنیادین است؛ زیرا مردمان چپیره(جامعه) به همزیستی و پیوند با دیگران سخت نیاز دارند و با انجامدادن این پیوند،
نیازهای خود را میتوانند برآورند و دنبالهی زندگی خویش گیرند.
پیوستگی میان مردمان، یکی از پارهها و شالوودههای بسیار گرانمایهی زندگی چپیره است و بخش فراخدامنی از کنشهای مردم را دربرمیگیرد.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«خوشبختی، بهروزی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سعادت مندی»
۲- واژگان پارسی«کوشش، کوشیدن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سعی کردن»
۳- واژگان پارسی«خونریز، سیاهدل»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «شقاوت پیشه»
۴- واژگان پارسی«افتادن، سرنگوونی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سقوط کردن»
۵- واژه پارسی«پادزهر»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «ضد زهر»
۶- واژه پارسی«درودگفتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سلام دادن»"
۷- واژه پارسی «گفتارهای دنبالهدار»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سلسله گفتار»
۸- واژه پارسی«رشته کوهها»
بجای واژه تازی «سلسله جبال»
۹- واژه پارسی«تاج پادشاهی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سلطانِ تاجدار»
۱۰- واژه پارسی«چیرگی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «تسلط یافتن»
۱۱- واژگان پارسی«زهرآگین، آلوودهبهزهر»
بجای واژه پارسی، تازی «آلوده به سم»
۱۲- واژه پارسی«نماد خوبی»
بجای واژه درهمآمیخته بیگانهِ فرانسه، پارسی «سَمبُلِ خوبی»
۱۳- واژگان پارسی«رسیدگیفرجامین، فرجام»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «رسیدگی تمیزی»
۱۴- واژه پارسی«کابین»
بجای واژه تازی «صداق»
۱۵- واژگان پارسی«سزاوار، شایسته»
بجای واژه تازی «صالح»
۱۶- واژه پارسی«سوم کَس»
بجای واژه تازی «شخص ثالث»
۱۷- واژه پارسی«گواه»
بجای واژه تازی «شاهد»
۱۸- واژه پارسی«گروگان»
بجای واژه تازی «رهینه»
۱۹- واژه پارسی«بازگشت»
بجای واژه تازی «رجوع»
۲۰- واژه پارسی«دیوان دادرسی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «دیوان عالی کشور.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_چهل_و_سوم؛
۷۴۳
🚸#فرزندان_ایران؛
به زبان و فرهنگ کشور خودمان ایران ببالیم و بجای بکار بُردنِ واژگان تازی و بیگانه زبان و فرهنگ شکووهمند پارسی را باز بشناسانید و آنان را جایگزین فرهنگ تازی و بیگانگان بسازیم.
یکی از راههای سربلندی و بالندگی هر کشوری پالایش فرهنگی واژگان بیگانه است که برفرهنگ بوومی میتازند برای زدایشِ ویرانی فرهنگ بیگانه پاکسازی و زدوودن واژه گان تازی و بیگانه است.
ناسزا گوویی و بد دهنی شایسته فرهنگ زیبای پارسی نیست،
خواهشمند است اگر میخواهیم از بند
نا امیدی و نا آگاهی رهایی بیابیم به فرهنگ پارسی رووی آوریم تا به شکووه گذشته برگردیم.
مانایی و پویایی زبان پدیداریِ پیوستگی میان مردم، مهند(مهم) و بنیادین است؛ زیرا مردمان چپیره(جامعه) به همزیستی و پیوند با دیگران سخت نیاز دارند و با انجامدادن این پیوند،
نیازهای خود را میتوانند برآورند و دنبالهی زندگی خویش گیرند.
پیوستگی میان مردمان، یکی از پارهها و شالوودههای بسیار گرانمایهی زندگی چپیره است و بخش فراخدامنی از کنشهای مردم را دربرمیگیرد.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«خوشبختی، بهروزی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سعادت مندی»
۲- واژگان پارسی«کوشش، کوشیدن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سعی کردن»
۳- واژگان پارسی«خونریز، سیاهدل»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «شقاوت پیشه»
۴- واژگان پارسی«افتادن، سرنگوونی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سقوط کردن»
۵- واژه پارسی«پادزهر»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «ضد زهر»
۶- واژه پارسی«درودگفتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سلام دادن»"
۷- واژه پارسی «گفتارهای دنبالهدار»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سلسله گفتار»
۸- واژه پارسی«رشته کوهها»
بجای واژه تازی «سلسله جبال»
۹- واژه پارسی«تاج پادشاهی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «سلطانِ تاجدار»
۱۰- واژه پارسی«چیرگی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «تسلط یافتن»
۱۱- واژگان پارسی«زهرآگین، آلوودهبهزهر»
بجای واژه پارسی، تازی «آلوده به سم»
۱۲- واژه پارسی«نماد خوبی»
بجای واژه درهمآمیخته بیگانهِ فرانسه، پارسی «سَمبُلِ خوبی»
۱۳- واژگان پارسی«رسیدگیفرجامین، فرجام»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «رسیدگی تمیزی»
۱۴- واژه پارسی«کابین»
بجای واژه تازی «صداق»
۱۵- واژگان پارسی«سزاوار، شایسته»
بجای واژه تازی «صالح»
۱۶- واژه پارسی«سوم کَس»
بجای واژه تازی «شخص ثالث»
۱۷- واژه پارسی«گواه»
بجای واژه تازی «شاهد»
۱۸- واژه پارسی«گروگان»
بجای واژه تازی «رهینه»
۱۹- واژه پارسی«بازگشت»
بجای واژه تازی «رجوع»
۲۰- واژه پارسی«دیوان دادرسی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «دیوان عالی کشور.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🪻🍃🪻
🔷امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#دی_به_مهر_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۱۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟡 برابر با 🌞رووز #آدینه: #ناهید_شید:.
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۱۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️برابر با ☀️رووز #آدینه: #ناهید_شید.
به 🌞رووز ۱۴ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز03 THURSDAYS: 🌖 ماه #MAY.
🌲به سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 04
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔥 🌸 🍃 🌧گهنبار_چهره_مدیوزرمگاه.
#دی_بمهر، #آفریدگار.
سرآغاز آفرینش مهر
مهر را میستاییم.
🧚♀داور هزار گوشِ بیور چشم.
_🏝⛲️🏝_
به عشق است لبخندِ مهرآفرین
خداوندِ جان و جهان و زمین
به هر روز، بر مهرِ آن مهربان
گلِ عشق، در جانِ گیتی نشان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🌸گل #کاردک نماد دی به مهر ایزد است.
🐃گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#دی_به_مهر_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۱۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟡 برابر با 🌞رووز #آدینه: #ناهید_شید:.
به سال ۲۵۸۳ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۱۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️برابر با ☀️رووز #آدینه: #ناهید_شید.
به 🌞رووز ۱۴ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
به سال ۱۴۰۲🌞خوورشیدی.
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۴
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز03 THURSDAYS: 🌖 ماه #MAY.
🌲به سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 04
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔥 🌸 🍃 🌧گهنبار_چهره_مدیوزرمگاه.
#دی_بمهر، #آفریدگار.
سرآغاز آفرینش مهر
مهر را میستاییم.
🧚♀داور هزار گوشِ بیور چشم.
_🏝⛲️🏝_
به عشق است لبخندِ مهرآفرین
خداوندِ جان و جهان و زمین
به هر روز، بر مهرِ آن مهربان
گلِ عشق، در جانِ گیتی نشان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🌸گل #کاردک نماد دی به مهر ایزد است.
🐃گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۱۴
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو.
بامداد دسته دسته تاریکی میچیند
ستارگان و کهکشانها که دیوار بلندی از تاریکی را ساختهاند،
پس میزند تا از زندان شب بگریزد.
تاریکی را با سایههای برهنگی شب را بپووشاند.
انگار نه انگار که آسمان بارانی پاکتر از جووشش چشمهساران بر زمین باریده ست.
اندووهگین و نگران نباشید.!
در اینجا و این هنگام آفتاب میخواهد
مهر بیفشاند و زمین را سراسر پُرگُل کند.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۱۴
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو.
بامداد دسته دسته تاریکی میچیند
ستارگان و کهکشانها که دیوار بلندی از تاریکی را ساختهاند،
پس میزند تا از زندان شب بگریزد.
تاریکی را با سایههای برهنگی شب را بپووشاند.
انگار نه انگار که آسمان بارانی پاکتر از جووشش چشمهساران بر زمین باریده ست.
اندووهگین و نگران نباشید.!
در اینجا و این هنگام آفتاب میخواهد
مهر بیفشاند و زمین را سراسر پُرگُل کند.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
📆#رووزشمار_ایران_و_جهان:
📆 امرووز؛ "آدینه: #ناهید_شید."
📕 ۱۴ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خوورشیدی.
📗 دیبهمهر اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 3 ماه مه 2024 زایشی.
📕زادرووز"خواجه عبدالله انصاری" سراینده، نویسنده و انديشمند ايرانی، که در هرات چشم به جهان گشود و ۸۳ سال زندگی كرد و در شهر هرات درگذشت(۳۸۵ خوورشیدی.)
📖وی همرووزگار"خواجه نظام الملك" و "ابوسعيد ابوالخير" بود. نسک اسرار و جزوه دلوجان و رسالههای قلندرنامه، هفت حصار و محبتنامه از کارهای اوست.
مناجاتنامه"خواجه عبدالله" از دیدگاه سادگی گفتار و شيرينی گفتار، بیمانند گفته شده است.
برخی از رووزنگارها زادروزش را ۱۴ اردیبهشت پنداشتهاند و برخیبر این باور نیستند که میگوویند ۱۹ اردیبهشت ۳۸۵ خوورشیدی است.
📕جنگ سختی میان نیرووهای کشوری به فرماندهی فرمانفرما و نیرووهای سالارالدوله در نزدیکی های همدان درگرفت(۱۲۹۱ خوورشیدی.)
📕ساخت بانک سپه، نخستین بانک ایرانی، در سال(۱۳۰۴ خوورشیدی.)
📕ويرانی شهر"لار" و "دهكده گراش"
در ۴ سات با زمینلرزه(۱۳۳۹ خوورشیدی.)
📕ایران ۱۲۵ میلیون دلار به کشور مصر وام داد(۱۳۵۴ خوورشیدی.)
📕درگذشت "ناصر چشمآذر" خنیاگر، آهنگساز و نوازندهی نامدار ایران(۱۳۹۷ خوورشیدی.)
📗گهنبار(گاهان بار) چهرهی "میدیوزریم"
📚رووز جهانی"آزادی رووزنامهها"
📖 سازمان جهانی در سال ۱۹۹۳ زایشی،
برای ارزش آزادی رووزنامهها و ارزش آن در پيشرفت هر کشوری مردم و اینکه بلندپایگان(کشورها) خود را وابسته به بدانند و بند ۱۹ رووزنامه جهانی حقوق بشر را در از هرگونه نگرش دوور بگيرند، "روزجهانی آزادی رووزنامهها" را نوشته است.
📘آغاز خیزش"ژاندارك" دوشيزه ميهن پرست فرانسوی برای ستیزه با انگلستان. (1429 زایشی.)
📘پیدایش"جامائيكا" در آمريكای میانی بدست"كريستف كلمب"(1494 زایشی.)
📘آمدن پرتغالیها به"هرمزگان"(1515 زایشی.)
📖واگیر کردن"هرمزکان" هشت ماه پس از جنگ چالدران انجام گرفت.
اروپاييان پس از رخنه به"خليج فارس" در شش سال بسياری از جزاير ايرانی"خليج فارس" مانند"بحرين" را واگیر کردند و به"گمبرون"(بندر عباس) دست اندازی كردند و صفويه، تنها از شیوه برانگیختن و انگیزه دادن به مردم بوومی به شوورش و جنگ و گریز پراكنده در شب، به كار ستیزه با آمدن اروپاییان را دنبال میکرد.
در آن زمان توپهای پرتغالی باروی ذژهای ايران را میشكافتند و از كمان دژ بانان ايرانی در برابر آتش تفنگ ارتش پرتغالی كاری ساخته نبود.
شاه عباس يکم سپس با انگلیسیها دست به یکی شد و پرتغالیها را از "خلیج فارس" بیرون راند و با این کار، بدتر را جانشین بد کرد.
گرفتاریهای آسیای باختری برخاسته از همین سادهانگاری صفویان بووده است زیرا که انگلیسیها در سرزمینها ماندگار شدند. کهننگاران در این کار تلخ هم باورند که برخی از گرفتاریهای ایران از کارهای صفویان است.
📘داستان"بر باد رفته" نوشتهی "مارگارت ميچل"برنده جايزه"پوليتزر" شد(1937 زایشی)
📘سالرووز آمدن و بکارگیری هواپیمای تندروی جت به بنگاه گردشگری با جت در کشور انگليسی ساخت كارخانه "دهاويلاند"(1952 زایشی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📆 امرووز؛ "آدینه: #ناهید_شید."
📕 ۱۴ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خوورشیدی.
📗 دیبهمهر اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 3 ماه مه 2024 زایشی.
📕زادرووز"خواجه عبدالله انصاری" سراینده، نویسنده و انديشمند ايرانی، که در هرات چشم به جهان گشود و ۸۳ سال زندگی كرد و در شهر هرات درگذشت(۳۸۵ خوورشیدی.)
📖وی همرووزگار"خواجه نظام الملك" و "ابوسعيد ابوالخير" بود. نسک اسرار و جزوه دلوجان و رسالههای قلندرنامه، هفت حصار و محبتنامه از کارهای اوست.
مناجاتنامه"خواجه عبدالله" از دیدگاه سادگی گفتار و شيرينی گفتار، بیمانند گفته شده است.
برخی از رووزنگارها زادروزش را ۱۴ اردیبهشت پنداشتهاند و برخیبر این باور نیستند که میگوویند ۱۹ اردیبهشت ۳۸۵ خوورشیدی است.
📕جنگ سختی میان نیرووهای کشوری به فرماندهی فرمانفرما و نیرووهای سالارالدوله در نزدیکی های همدان درگرفت(۱۲۹۱ خوورشیدی.)
📕ساخت بانک سپه، نخستین بانک ایرانی، در سال(۱۳۰۴ خوورشیدی.)
📕ويرانی شهر"لار" و "دهكده گراش"
در ۴ سات با زمینلرزه(۱۳۳۹ خوورشیدی.)
📕ایران ۱۲۵ میلیون دلار به کشور مصر وام داد(۱۳۵۴ خوورشیدی.)
📕درگذشت "ناصر چشمآذر" خنیاگر، آهنگساز و نوازندهی نامدار ایران(۱۳۹۷ خوورشیدی.)
📗گهنبار(گاهان بار) چهرهی "میدیوزریم"
📚رووز جهانی"آزادی رووزنامهها"
📖 سازمان جهانی در سال ۱۹۹۳ زایشی،
برای ارزش آزادی رووزنامهها و ارزش آن در پيشرفت هر کشوری مردم و اینکه بلندپایگان(کشورها) خود را وابسته به بدانند و بند ۱۹ رووزنامه جهانی حقوق بشر را در از هرگونه نگرش دوور بگيرند، "روزجهانی آزادی رووزنامهها" را نوشته است.
📘آغاز خیزش"ژاندارك" دوشيزه ميهن پرست فرانسوی برای ستیزه با انگلستان. (1429 زایشی.)
📘پیدایش"جامائيكا" در آمريكای میانی بدست"كريستف كلمب"(1494 زایشی.)
📘آمدن پرتغالیها به"هرمزگان"(1515 زایشی.)
📖واگیر کردن"هرمزکان" هشت ماه پس از جنگ چالدران انجام گرفت.
اروپاييان پس از رخنه به"خليج فارس" در شش سال بسياری از جزاير ايرانی"خليج فارس" مانند"بحرين" را واگیر کردند و به"گمبرون"(بندر عباس) دست اندازی كردند و صفويه، تنها از شیوه برانگیختن و انگیزه دادن به مردم بوومی به شوورش و جنگ و گریز پراكنده در شب، به كار ستیزه با آمدن اروپاییان را دنبال میکرد.
در آن زمان توپهای پرتغالی باروی ذژهای ايران را میشكافتند و از كمان دژ بانان ايرانی در برابر آتش تفنگ ارتش پرتغالی كاری ساخته نبود.
شاه عباس يکم سپس با انگلیسیها دست به یکی شد و پرتغالیها را از "خلیج فارس" بیرون راند و با این کار، بدتر را جانشین بد کرد.
گرفتاریهای آسیای باختری برخاسته از همین سادهانگاری صفویان بووده است زیرا که انگلیسیها در سرزمینها ماندگار شدند. کهننگاران در این کار تلخ هم باورند که برخی از گرفتاریهای ایران از کارهای صفویان است.
📘داستان"بر باد رفته" نوشتهی "مارگارت ميچل"برنده جايزه"پوليتزر" شد(1937 زایشی)
📘سالرووز آمدن و بکارگیری هواپیمای تندروی جت به بنگاه گردشگری با جت در کشور انگليسی ساخت كارخانه "دهاويلاند"(1952 زایشی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#برگی_از_رووزشمار_تاریخ.
۱۴ اردیبهشت زادرووز #مهدی_حمیدی_شیرازی:
(زاده ۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۳ شیراز؛
درگذشته ۲۳ تیر ۱۳۶۵ تهران)
نویسنده، سراینده و ترگوویه.
ایشان در سال ۱۳۲۵ از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبسار فارسی دکترا گرفت و در دانشکده الهیات به آمووزش سرگرم شد و سالها نیز در دانشگاه تهران به آمووزش زبان و ادبسار فارسی پرداخت.
دهه نخست زندگی هنریاش در آرزووهای جوانی گذشت و زمینههای سروودهاش مهر و غزل بود و دووست دار روشنی به شیوه خراسانی نشان داد
و نخستین دیوان سروودهاش را در سال ۱۳۲۱ با نام«از یاد رفته» چاپ کرد که همه آن غزل بوود.
وی سرایندهای بوود که در برابر نیمایوشیج و نوگرایان ایستاد و در پایان سال ۱۳۲۱ دومین دفتر سروودهاش را بهنام«عصیان» بهچاپ رساند.
در سال ۱۳۲۴ دفتر«مصاحبه با نیما پیشوای نوپردازان» را چاپ کرد که پس از شهریور ۱۳۲۰ با سروودن رزمنامه آسایی پیرامون رووزگار نابسامان سیاسی و فرهنگی و زندگی مردم ایران و در باره ستمگران بیگانه و جداییخواهان آذربایجان، که همه به ایشان نام«شاعر ملی» داده بوودند.
پس از سال ۱۳۲۴ آرام آرام گرایشی بهزمینههای کشور و میهنپرستی و کهننگاری(تاریخی) پیدا کرد و از دفترهای سرووده این رووزگار از کار و سرایندگی وی، دیوان سالهای سیاه بیشتر دربرگیرنده سرووده میهنپرستی، سیاسی و خردهگیری و طلسم شکسته دربرگیرنده نگارشی به شیوههای نو است.
زمزمه بهشت پلههای برتری از پختگی سرووده اوو را نشان داد و اوو را از استادان همتراز در روزگار خود نشان داد.
شعر زیبای"شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد" سروده اوست و عباس مهرپویا آن را بهزیبایی خوانده است.
آرامگاه وی در حافظیه شیراز است.
👁ببینید و بخوانید.
آنجا که
✍📖#مهدی_حمیدی_شیرازی میگووید:
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش باز کن
که می خواهد این قوی، زیبا بمیرد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
۱۴ اردیبهشت زادرووز #مهدی_حمیدی_شیرازی:
(زاده ۱۴ اردیبهشت ۱۲۹۳ شیراز؛
درگذشته ۲۳ تیر ۱۳۶۵ تهران)
نویسنده، سراینده و ترگوویه.
ایشان در سال ۱۳۲۵ از دانشگاه تهران در رشته زبان و ادبسار فارسی دکترا گرفت و در دانشکده الهیات به آمووزش سرگرم شد و سالها نیز در دانشگاه تهران به آمووزش زبان و ادبسار فارسی پرداخت.
دهه نخست زندگی هنریاش در آرزووهای جوانی گذشت و زمینههای سروودهاش مهر و غزل بود و دووست دار روشنی به شیوه خراسانی نشان داد
و نخستین دیوان سروودهاش را در سال ۱۳۲۱ با نام«از یاد رفته» چاپ کرد که همه آن غزل بوود.
وی سرایندهای بوود که در برابر نیمایوشیج و نوگرایان ایستاد و در پایان سال ۱۳۲۱ دومین دفتر سروودهاش را بهنام«عصیان» بهچاپ رساند.
در سال ۱۳۲۴ دفتر«مصاحبه با نیما پیشوای نوپردازان» را چاپ کرد که پس از شهریور ۱۳۲۰ با سروودن رزمنامه آسایی پیرامون رووزگار نابسامان سیاسی و فرهنگی و زندگی مردم ایران و در باره ستمگران بیگانه و جداییخواهان آذربایجان، که همه به ایشان نام«شاعر ملی» داده بوودند.
پس از سال ۱۳۲۴ آرام آرام گرایشی بهزمینههای کشور و میهنپرستی و کهننگاری(تاریخی) پیدا کرد و از دفترهای سرووده این رووزگار از کار و سرایندگی وی، دیوان سالهای سیاه بیشتر دربرگیرنده سرووده میهنپرستی، سیاسی و خردهگیری و طلسم شکسته دربرگیرنده نگارشی به شیوههای نو است.
زمزمه بهشت پلههای برتری از پختگی سرووده اوو را نشان داد و اوو را از استادان همتراز در روزگار خود نشان داد.
شعر زیبای"شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد" سروده اوست و عباس مهرپویا آن را بهزیبایی خوانده است.
آرامگاه وی در حافظیه شیراز است.
👁ببینید و بخوانید.
آنجا که
✍📖#مهدی_حمیدی_شیرازی میگووید:
شنیدم که چون قوی زیبا بمیرد
فریبنده زاد و فریبا بمیرد
شب مرگ تنها نشیند به موجی
رود گوشه ای دور و تنها بمیرد
در آن گوشه چندان غزل خواند آن شب
که خود در میان غزلها بمیرد
گروهی بر آنند که این مرغ شیدا
کجا عاشقی کرد آنجا بمیرد
شب مرگ از بیم آنجا شتابد
که از مرگ غافل شود تا بمیرد
من این نکته گیرم که باور نکردم
ندیدم که قویی به صحرا بمیرد
چو روزی ز آغوش دریا برآمد
شبی هم در آغوش دریا بمیرد
تو دریای من بودی آغوش باز کن
که می خواهد این قوی، زیبا بمیرد.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
#داستانهای_شاهنامه:
شبهنگام بهرام برگه و مداد خواست و به دبیر خردمند گفت:
پیماننامه بنویسید که بهرام شاه پیروز سزاوار تاجوتخت است و جز راستی نمیجوید.
روز دیگر بهرام بر تخت نشست و بزرگان یکبهیک گواهی کردند که بهرام شهریار جهان است و پس از او فرزندانش به پادشاهی میرسند.
سپس بهرام گفت:
هرکس که پادشاهی مرا نپذیرفت سه روز وخت دارد تا از ایران برود.
همه بر او آفرین گفتند و دشمنان هم آنجا را رها کردند و پراکنده شدند و بهسوی روم رفتند.
بندوی همچنان در زندان دربند بود و نزدیک هفتاد روز از زندنی او میگذشت و بهرام پرسیاووش را نگهبان او کرده بود.
بندوی در زندان کوشش در فریفتن بهرام سیاووش داشت و میگفت:
درست است که اینک بخت از خسرو برگشته است و پیروزی با اوست.
تا دو ماه دیگر سپاهی از روم به ایران تازش میکند و تاجوتختی برای بهرام نمیماند.
بهرام سیاووش گفت:
اگر شاه به من وخت دهد هرچه بگویی میکنم.
پس بندوی سوگند خورد که او در زنهار باشد و پس از بر تخت نشستن خسرو به او جایگاه و بزرگی داده میشود.
پورسیاوش گفت:
پس من با شمشیر زهرآگین کار چوبینه را یکسره میکنم.
بندوی گفت:
پس مرا از بند آزاد کن تا بر خسرو روشن شود که تو با ما همکاری کردهای.
بامداد بهرام سیاووش به بندوی گفت: امروز چوبینه به بازی چوگان میپردازد.
من با پنج تن گفتگو کردهام و آنها را همراه نمودهام.
تا دمار از روزگار او درآوریم.
بهرام سیاووش زنی داشت که چشم دیدنش را نداشت،
پیامی برای بهرام چوبینه فرستاد که بهرام سیاووش زیر جامهاش زره پوشیده است و نمیدانم چه در دل دارد.
بهتر است از او دورباشی.
چوبینه پیام زن را گرفت و در میدان چوگان هرکس به او نزدیک میشد دستی به پشتش میزد و دریافت هیچکس جز بهرام سیاووش زره نپوشیده است پس به او گفت:
ای بدتر از مار چه کسی در میدان چوگان زره میپوشد.؟
این را گفت و شمشیر کشید و او را کشت.
خبر در شهر پیچید که بهرام سیاووش به دست چوبینه کشتهشده است.
وختی بندوی پیام را شنید جوشن پوشید و با دوستان بهرام سیاووش گریخت.
بهرام چوبینه، مهروی را نگهبان بندوی کرد و به چوبینه پیام دادند که بندوی گریخته است.
بهرام دریافت که اینها همه نیرنگ بندوی بوده است و از کشتن بهرام سیاووش پشیمان شد و گفت:
گناه از من بود که از نخست بندوی را نکشتم.
از آنسو بندوی با سپاه کمی که داشت بهسوی روم راهی بود تا اینکه به موسیل ارمنی رسید و از او آب و نان گرفت چون موسیل داستان او را شنید، گفت:
نخست از خسرو آگاه شو سپس راهی شو و بندوی نیز به جستجو در باره خسرو پرداخت.
از آنسو خسرو بهسوی روم راهی بود که به شهر باهله رسید و مردم به پیشوازش آمدند.
در همین وخت پیکی از سوی بهرام آمد و برای بزرگ شهر پیام آورد که:
سپاه من اکنون درراه شهر توست اگر خسرو را دیدی رها مکن.
بزرگ شهر نامه را به خسرو نشان داد و خسرو درجا از آن شهر بیرون شد تا در بیابان به نزدیکی فرات رسید و همه گرسنه و تشنه بودند.
به بیشهای رسیدند که در آنجا کاروان شتری بود.
سالار کاروان به خسرو کرنش کرد و خسرو پرسید:
نامت چیست.؟
او گفت:
من قیس بن حارث هستم که از مصر آمدم.
خسرو گفت:
خوردنی چه داری؟
ما همه گرسنهایم.
مرد تازی گفت:
وایسا تا خوراکی فراهم کنم.
پس یک مادهگاو کباب کرد و همه خوردند
و خوابیدند.
وختیکه برخاستند خسرو پرسید راه چگونه است.؟
مرد گفت:
تا هفتاد فرسنگ کووه و بیابان است اگر بخواهید برای راهتان گوشت و آب فراهم میکنم.
خسرو پذیرفت.
درراه کاروان دیگری دید و بازرگانی از آن کاروان نزد خسرو آمد.
خسرو پرسید:
از کجا آمدی؟
بازرگان گفت:
من بازرگانی هستم که از شهر خره اردشیر میآیم و نامم مهران ستاد است. بازرگان خوراکی که داشت آورد و خوردند و سپس آب آورد تا شاه دستانش را بشوید و خرادبرزین به پیش دوید و آب را خودش به دست شاه ریخت سپس بازرگان می آورد و بازهم خرادبرزین پپه پیش دوید و خودش می را به شاه داد.
شاه به بازرگان گفت:
اینک راه کدام است؟
تا خره اردشیر چند راه است؟
بازرگان راهنمایی کرد و خسرو به راه افتاد تا به شهرستان جایگاه رسیدند و مردم درهای شهر را بستند.
خسرو و دوستان سه روز پشت در بودند تا روز چهارم کسی را فرستادند و درخواست خوراک کردند و نپذیرفتند.
در همان زمان ابر تیره نمودار شد و باد سختی برخاست و همه شهر دهشتزده شدند.
رهبر دینی از خداوند پوزش خواست و مردم به یاری خسرو رفتند و پوزش خواستند.
در آن شهرستان کاخی بود که قیصر ساخته بود،
خسرو سه روز آنجا ماند و به قیصر نامه نوشت و داستان را بازگفت.
روز چهارم خسرو به راه افتاد تا به دیری رسید.
در آنجا راهب ستارهشناسی بود که همه از درستی سخنانش سخن میگفتند.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
شبهنگام بهرام برگه و مداد خواست و به دبیر خردمند گفت:
پیماننامه بنویسید که بهرام شاه پیروز سزاوار تاجوتخت است و جز راستی نمیجوید.
روز دیگر بهرام بر تخت نشست و بزرگان یکبهیک گواهی کردند که بهرام شهریار جهان است و پس از او فرزندانش به پادشاهی میرسند.
سپس بهرام گفت:
هرکس که پادشاهی مرا نپذیرفت سه روز وخت دارد تا از ایران برود.
همه بر او آفرین گفتند و دشمنان هم آنجا را رها کردند و پراکنده شدند و بهسوی روم رفتند.
بندوی همچنان در زندان دربند بود و نزدیک هفتاد روز از زندنی او میگذشت و بهرام پرسیاووش را نگهبان او کرده بود.
بندوی در زندان کوشش در فریفتن بهرام سیاووش داشت و میگفت:
درست است که اینک بخت از خسرو برگشته است و پیروزی با اوست.
تا دو ماه دیگر سپاهی از روم به ایران تازش میکند و تاجوتختی برای بهرام نمیماند.
بهرام سیاووش گفت:
اگر شاه به من وخت دهد هرچه بگویی میکنم.
پس بندوی سوگند خورد که او در زنهار باشد و پس از بر تخت نشستن خسرو به او جایگاه و بزرگی داده میشود.
پورسیاوش گفت:
پس من با شمشیر زهرآگین کار چوبینه را یکسره میکنم.
بندوی گفت:
پس مرا از بند آزاد کن تا بر خسرو روشن شود که تو با ما همکاری کردهای.
بامداد بهرام سیاووش به بندوی گفت: امروز چوبینه به بازی چوگان میپردازد.
من با پنج تن گفتگو کردهام و آنها را همراه نمودهام.
تا دمار از روزگار او درآوریم.
بهرام سیاووش زنی داشت که چشم دیدنش را نداشت،
پیامی برای بهرام چوبینه فرستاد که بهرام سیاووش زیر جامهاش زره پوشیده است و نمیدانم چه در دل دارد.
بهتر است از او دورباشی.
چوبینه پیام زن را گرفت و در میدان چوگان هرکس به او نزدیک میشد دستی به پشتش میزد و دریافت هیچکس جز بهرام سیاووش زره نپوشیده است پس به او گفت:
ای بدتر از مار چه کسی در میدان چوگان زره میپوشد.؟
این را گفت و شمشیر کشید و او را کشت.
خبر در شهر پیچید که بهرام سیاووش به دست چوبینه کشتهشده است.
وختی بندوی پیام را شنید جوشن پوشید و با دوستان بهرام سیاووش گریخت.
بهرام چوبینه، مهروی را نگهبان بندوی کرد و به چوبینه پیام دادند که بندوی گریخته است.
بهرام دریافت که اینها همه نیرنگ بندوی بوده است و از کشتن بهرام سیاووش پشیمان شد و گفت:
گناه از من بود که از نخست بندوی را نکشتم.
از آنسو بندوی با سپاه کمی که داشت بهسوی روم راهی بود تا اینکه به موسیل ارمنی رسید و از او آب و نان گرفت چون موسیل داستان او را شنید، گفت:
نخست از خسرو آگاه شو سپس راهی شو و بندوی نیز به جستجو در باره خسرو پرداخت.
از آنسو خسرو بهسوی روم راهی بود که به شهر باهله رسید و مردم به پیشوازش آمدند.
در همین وخت پیکی از سوی بهرام آمد و برای بزرگ شهر پیام آورد که:
سپاه من اکنون درراه شهر توست اگر خسرو را دیدی رها مکن.
بزرگ شهر نامه را به خسرو نشان داد و خسرو درجا از آن شهر بیرون شد تا در بیابان به نزدیکی فرات رسید و همه گرسنه و تشنه بودند.
به بیشهای رسیدند که در آنجا کاروان شتری بود.
سالار کاروان به خسرو کرنش کرد و خسرو پرسید:
نامت چیست.؟
او گفت:
من قیس بن حارث هستم که از مصر آمدم.
خسرو گفت:
خوردنی چه داری؟
ما همه گرسنهایم.
مرد تازی گفت:
وایسا تا خوراکی فراهم کنم.
پس یک مادهگاو کباب کرد و همه خوردند
و خوابیدند.
وختیکه برخاستند خسرو پرسید راه چگونه است.؟
مرد گفت:
تا هفتاد فرسنگ کووه و بیابان است اگر بخواهید برای راهتان گوشت و آب فراهم میکنم.
خسرو پذیرفت.
درراه کاروان دیگری دید و بازرگانی از آن کاروان نزد خسرو آمد.
خسرو پرسید:
از کجا آمدی؟
بازرگان گفت:
من بازرگانی هستم که از شهر خره اردشیر میآیم و نامم مهران ستاد است. بازرگان خوراکی که داشت آورد و خوردند و سپس آب آورد تا شاه دستانش را بشوید و خرادبرزین به پیش دوید و آب را خودش به دست شاه ریخت سپس بازرگان می آورد و بازهم خرادبرزین پپه پیش دوید و خودش می را به شاه داد.
شاه به بازرگان گفت:
اینک راه کدام است؟
تا خره اردشیر چند راه است؟
بازرگان راهنمایی کرد و خسرو به راه افتاد تا به شهرستان جایگاه رسیدند و مردم درهای شهر را بستند.
خسرو و دوستان سه روز پشت در بودند تا روز چهارم کسی را فرستادند و درخواست خوراک کردند و نپذیرفتند.
در همان زمان ابر تیره نمودار شد و باد سختی برخاست و همه شهر دهشتزده شدند.
رهبر دینی از خداوند پوزش خواست و مردم به یاری خسرو رفتند و پوزش خواستند.
در آن شهرستان کاخی بود که قیصر ساخته بود،
خسرو سه روز آنجا ماند و به قیصر نامه نوشت و داستان را بازگفت.
روز چهارم خسرو به راه افتاد تا به دیری رسید.
در آنجا راهب ستارهشناسی بود که همه از درستی سخنانش سخن میگفتند.
🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
ماههای سال و چم واژگانی که همیشه درباره آنها دیدهایم:
🗓. فروردین:
✅ به چم گوسپند، بره.
🗓. اردیبهشت:
✅ به چم گاو.
🗓. خرداد:
✅ به چم دوپیکر.
🗓. تیر:
✅ به چم خرچنگ.
🗓. امرداد:
✅ به چم شیر.
🗓. شهریور:
✅ به چم خوشه.
🗓. مهر:
✅میزان به چم ترازو.
🗓. آبان:
✅ به چم کژدم.
🗓. آذر:
✅ به چم کمان.
🗓. دی:
✅ به چم بزغاله.
🗓. بهمن:
✅ دُل به چم آبریز، گنجایه آبکشی از چاه.
🗓. اسفند:
✅ به چم ماهی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🗓. فروردین:
✅ به چم گوسپند، بره.
🗓. اردیبهشت:
✅ به چم گاو.
🗓. خرداد:
✅ به چم دوپیکر.
🗓. تیر:
✅ به چم خرچنگ.
🗓. امرداد:
✅ به چم شیر.
🗓. شهریور:
✅ به چم خوشه.
🗓. مهر:
✅میزان به چم ترازو.
🗓. آبان:
✅ به چم کژدم.
🗓. آذر:
✅ به چم کمان.
🗓. دی:
✅ به چم بزغاله.
🗓. بهمن:
✅ دُل به چم آبریز، گنجایه آبکشی از چاه.
🗓. اسفند:
✅ به چم ماهی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
#واژگان _پارسی
#بخش_دویست_و_بیست_و_هفتم؛
۷۴۴
🚸#فرزندان_ایران؛
به زبان و فرهنگ کشور خودمان ایران ببالیم وزبان، یکی از همگانیترین ابزارهای پیوستگی میان مردم است، پس نبایستی زبان را تنها آمیزهیی از آواها، واژها و واژهها دانست و اکنون بر ما بایسته است در اَوَردگاه تازندگی زبانهای بیگانه برای پیروزی، پویندگی، توانمندی و مانایی زبان پارسی بکوشیم و این پیروزی را زمانی میتوان داوْمَند* بود؛ که در مبارزه با ستیهندگیهای* ناخودی از هیچ کوششی دریغ نکنیم و با کاربرد واژگان پارسی آشنا شویم و مهر بورزیم و به یاری یزدان توانا راه ناوابستگی و خودباوری را بپیماییم و از خوان گسترده و رنگین خویش بهره گیریم و این خویشکاری(وظیفه)استادان، بهویژه دانشپژووهان و دانشجوویان را میخواهد.
بجای بکار بُردنِ واژگان تازی و بیگانه،
زبان و فرهنگ شکووهمند پارسی را باز بشناسانید و آنان را جایگزین فرهنگ تازی و بیگانگان بسازیم.
یکی از راههای سربلندی و بالندگی هر کشوری پالایش فرهنگی واژگان بیگانه است
که برفرهنگ بوومی میتازند برای زدایشِ ویرانی فرهنگ بیگانه پاکسازی و زدودن واژه گان تازی و بیگانه است.
ناسزا گویی و بددهنی شایسته فرهنگ زیبای پارسی نیست،
خواهشمند است اگر میخواهیم از بند
نا امیدی و نا آگاهی رهایی یابیم به فرهنگ پارسی رووی آوریم تا به شکوه گذشته برگردیم.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«پیگرفتن، پیگیری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «تعقیب کردن»
۲- واژگان پارسی«بازداشتن، بازداشت»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «توقیف کردن»
۳- واژه پارسی«پیگرد»
بجای واژه تازی «تعقیب»
۴- واژگان پارسی«استوارکردن، پذیرش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «تایید کردن»
۵- واژگان پارسی«نخست، نخستين»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «اول شدن»
۶- واژه پارسی "«درود گفتن»"
بجای واژه تازی، پارسی "«سلام کردن»"
۷- واژگان پارسی«داراییهاینابجا، داراییهاینابرجا»
بجای واژه تازی «اموال غیر منقول»
۸- واژگان پارسی«داراییهایبجا، داراییهایبرجا»
بجای واژه تازی «اموال منقول»
۹- واژه پارسی«تاج پادشاهی»
بجای واژه تازی، پارسی «سلطانِ تاجدار»
۱۰- واژه پارسی«بُنچاک»
بجای واژه تازی «اصل سند»
۱۱- واژه پارسی«واهَشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «اسقاط کردن»
۱۲- واژگان پارسی«پژووهش، وارسی»
بجای واژه تازی «استیناف»
۱۳- واژه پارسی«دادخواهی»
بجای واژه تازی «دعوی»
۱۴- واژه پارسی«کارشناسی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «خبره بوودن»
۱۵- واژه پارسی«داوری»
بجای واژه تازی «حکمیت»
۱۶- واژه پارسی«دادنامه»
بجای واژه تازی «حکم»
۱۷- واژه پارسی«آیینهای بنیادین»
بجای واژه تازی «حقوق اساسی»
۱۸- واژه پارسی«نشست»
بجای واژه تازی «جلسه»
۱۹- واژگان پارسی«بزه، گناه»
بجای واژه تازی «جرم»
۲۰- واژگان پارسی«دستگیرکردن، دنبالکردن.»
بجای واژه تازی «توقیف شخص.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_دویست_و_بیست_و_هفتم؛
۷۴۴
🚸#فرزندان_ایران؛
به زبان و فرهنگ کشور خودمان ایران ببالیم وزبان، یکی از همگانیترین ابزارهای پیوستگی میان مردم است، پس نبایستی زبان را تنها آمیزهیی از آواها، واژها و واژهها دانست و اکنون بر ما بایسته است در اَوَردگاه تازندگی زبانهای بیگانه برای پیروزی، پویندگی، توانمندی و مانایی زبان پارسی بکوشیم و این پیروزی را زمانی میتوان داوْمَند* بود؛ که در مبارزه با ستیهندگیهای* ناخودی از هیچ کوششی دریغ نکنیم و با کاربرد واژگان پارسی آشنا شویم و مهر بورزیم و به یاری یزدان توانا راه ناوابستگی و خودباوری را بپیماییم و از خوان گسترده و رنگین خویش بهره گیریم و این خویشکاری(وظیفه)استادان، بهویژه دانشپژووهان و دانشجوویان را میخواهد.
بجای بکار بُردنِ واژگان تازی و بیگانه،
زبان و فرهنگ شکووهمند پارسی را باز بشناسانید و آنان را جایگزین فرهنگ تازی و بیگانگان بسازیم.
یکی از راههای سربلندی و بالندگی هر کشوری پالایش فرهنگی واژگان بیگانه است
که برفرهنگ بوومی میتازند برای زدایشِ ویرانی فرهنگ بیگانه پاکسازی و زدودن واژه گان تازی و بیگانه است.
ناسزا گویی و بددهنی شایسته فرهنگ زیبای پارسی نیست،
خواهشمند است اگر میخواهیم از بند
نا امیدی و نا آگاهی رهایی یابیم به فرهنگ پارسی رووی آوریم تا به شکوه گذشته برگردیم.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژگان پارسی«پیگرفتن، پیگیری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «تعقیب کردن»
۲- واژگان پارسی«بازداشتن، بازداشت»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «توقیف کردن»
۳- واژه پارسی«پیگرد»
بجای واژه تازی «تعقیب»
۴- واژگان پارسی«استوارکردن، پذیرش»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «تایید کردن»
۵- واژگان پارسی«نخست، نخستين»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «اول شدن»
۶- واژه پارسی "«درود گفتن»"
بجای واژه تازی، پارسی "«سلام کردن»"
۷- واژگان پارسی«داراییهاینابجا، داراییهاینابرجا»
بجای واژه تازی «اموال غیر منقول»
۸- واژگان پارسی«داراییهایبجا، داراییهایبرجا»
بجای واژه تازی «اموال منقول»
۹- واژه پارسی«تاج پادشاهی»
بجای واژه تازی، پارسی «سلطانِ تاجدار»
۱۰- واژه پارسی«بُنچاک»
بجای واژه تازی «اصل سند»
۱۱- واژه پارسی«واهَشتن»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «اسقاط کردن»
۱۲- واژگان پارسی«پژووهش، وارسی»
بجای واژه تازی «استیناف»
۱۳- واژه پارسی«دادخواهی»
بجای واژه تازی «دعوی»
۱۴- واژه پارسی«کارشناسی»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «خبره بوودن»
۱۵- واژه پارسی«داوری»
بجای واژه تازی «حکمیت»
۱۶- واژه پارسی«دادنامه»
بجای واژه تازی «حکم»
۱۷- واژه پارسی«آیینهای بنیادین»
بجای واژه تازی «حقوق اساسی»
۱۸- واژه پارسی«نشست»
بجای واژه تازی «جلسه»
۱۹- واژگان پارسی«بزه، گناه»
بجای واژه تازی «جرم»
۲۰- واژگان پارسی«دستگیرکردن، دنبالکردن.»
بجای واژه تازی «توقیف شخص.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌸🍃
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢بہ ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#مهر_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماہ 🐃#اردیبهشت
بہ سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟡 برابر با 🌞رووز #شنبہ: #ڪیوان_شید؛
بہ سال ۲۵۸۳👑شاهنشاهی.🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️ برابر با ☀️رووز #شنبہ: #ڪیوان_شید؛
بہ 🌞رووز ۱۵ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
بہ سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز 04 SATARDAY 🌖 ماہ #MAY.
🌲بہ سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 04
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟣🧚♀⚖ 🧚♀🌨🔥#روز مهر،
🌍 روز #زمین.
💙#مهر را میستاییم ڪہ فرمانرواے دل است.
اے یار بیا تا ڪہ غزل نوش ڪنیم
آواے خوش چـڪاوكان گوش ڪنیم
برخیز ڪہ خورشید طلوع ڪرد بمهر
هر نڪتہ بہ جز عشق فراموش ڪنیم.
🥀گل #نیلوفرآبے و #همیشه_بهار
نماد مهرایزد است.
🐃گاو نماد اردیبهشت ماہ سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢بہ ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#مهر_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماہ 🐃#اردیبهشت
بہ سال ۳۷۶۱🔥فروهری🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟡 برابر با 🌞رووز #شنبہ: #ڪیوان_شید؛
بہ سال ۲۵۸۳👑شاهنشاهی.🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️ برابر با ☀️رووز #شنبہ: #ڪیوان_شید؛
بہ 🌞رووز ۱۵ 🐃 #اردیبهشت 🌓ماه
بہ سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز 04 SATARDAY 🌖 ماہ #MAY.
🌲بہ سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 04
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟣🧚♀⚖ 🧚♀🌨🔥#روز مهر،
🌍 روز #زمین.
💙#مهر را میستاییم ڪہ فرمانرواے دل است.
اے یار بیا تا ڪہ غزل نوش ڪنیم
آواے خوش چـڪاوكان گوش ڪنیم
برخیز ڪہ خورشید طلوع ڪرد بمهر
هر نڪتہ بہ جز عشق فراموش ڪنیم.
🥀گل #نیلوفرآبے و #همیشه_بهار
نماد مهرایزد است.
🐃گاو نماد اردیبهشت ماہ سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۱۵
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیڪوو.
زندگے گل ڪووتاہ ست.
بڪووشیم دانستہ و نادانسته
گل و درختان را نخشڪانیم.
اگرچہ دست ناجوانمرد آهرمن
مرگ پدید میآورد و بامداد و آفتاب
زندگے میسازند و چشم امیدوار را به
آسمان میگشاید تا در هواے آزاد
زندگے خوشبوو شود و با ژالههای
نشستہ بر برگ گُل و گیاهانِ از خواب
برخاستہ تنِ زمین را شستہ و شاداب نمایند.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۲ / ۰۲ / ۱۵
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیڪوو.
زندگے گل ڪووتاہ ست.
بڪووشیم دانستہ و نادانسته
گل و درختان را نخشڪانیم.
اگرچہ دست ناجوانمرد آهرمن
مرگ پدید میآورد و بامداد و آفتاب
زندگے میسازند و چشم امیدوار را به
آسمان میگشاید تا در هواے آزاد
زندگے خوشبوو شود و با ژالههای
نشستہ بر برگ گُل و گیاهانِ از خواب
برخاستہ تنِ زمین را شستہ و شاداب نمایند.
باغچہ زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
📆#رووزشمار_ایران_و_جهان:
📆امرووز؛ "شنبه: #کیوان_شید."
📕 ۱۵ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 مهر اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 4 ماه مه 2024 زایشی.
📚ردوز "شیراز".
📕زادرووز"غلامحسین بنان"، خوانندهی آهنگهای کلاسیک ایرانی، وی هموند انجمن خنیاگری رادیو و بنیادگذار انجمن خنیای ایران بوودهاست(۱۲۹۰ خوورشیدی.)
📕نیرووهای روس به قصرشیرین تازش کرد. نظام السلطنه و ملیون به سووی بغداد و کاظمین براه افتادند(۱۲۹۵ خوورشیدی.)
📕برای ساختن كاخ دادگستری پيمانی با كمپانی"اشكودا" نوشته و گفته شد در سی و دو ماه همه ساخت و ساز ساختمانی به پايان برسد(۱۳۱۶ خوورشیدی.)
📕درگذشت"نجف دریابندری" ترگوویه و نویسندهی دارای شیوه و سبک ویژ نوشتن(۱۳۹۹ خوورشیدی.)
📘دولت ايران ورود يونانيان را به مصر ناروا و بست(454 پ.زایش.)
📖فرماندار ايرانی مصر در بهار سال ۴۵۴ پيش از زایش با دستووری رفتن يونانيان را به مصر ناروا كرد.
برپایه نگرش و نويسندگان رووزشمار، اين دستور كه به سه زبان و سه شیوهی نگارش نوشته شده بوود چهارم ماه می آن سال بکار گرفته شده بوود.
دادن اين دستور برای اين بوود كه يونانيان به برانگیختن مصری ها بر دشمنی به کشور ايران گسترش میدادند.
يونانيان پیشتر هم مصريان را بر دشمنی با کشور ايران به شوورش وادار كرده بوودند كه شوورش آنان سركووب شده بود و يونانيان برانداز پس از گرفتن كشتیهايشان بدست ساتراپ ايرانی مصر، بیروون رانده شده بوودند.
در سدههای کهن، مصر به درازای ۱۲۱ سال يك ساتراپی(ايالت) ايران بوود.
📘كارخانه باير آلمان"آسپرين" را كه هر چند وخت يك بار برايش يك ویژگی تازه پیدا میكنند به داروی تازه ساز به گوونهی گَرده به بازار فرستاد(1889 زایشی.)
📘فرووپاشی گرووه نازی آلمان در پی شكست اين كشور از متفقين(1945 زایشی.)
📘درگذشت مارشال "ژوزف تيتو" رهبر يوگسلاوی و يكی از بنيانگذاران جنبش عدم تعهد(1980 زایشی.)
📘شکست"ببرك كارمل" ریيس كمونيست افغانستان(1986 زایشی.)
📘ميان ياسر عرفات رهبر فلسطينی ها و اسحق رابين نخست وزير اسرایيل يك پيماننامه دووستی نوشته شد(1994 زایشی.)
📙نوشتن پیماننامه دوم ابريشم ميان عثمانی و پادشاهی صفويه(۱۰۲۵ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📆امرووز؛ "شنبه: #کیوان_شید."
📕 ۱۵ 🐃اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 مهر اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 4 ماه مه 2024 زایشی.
📚ردوز "شیراز".
📕زادرووز"غلامحسین بنان"، خوانندهی آهنگهای کلاسیک ایرانی، وی هموند انجمن خنیاگری رادیو و بنیادگذار انجمن خنیای ایران بوودهاست(۱۲۹۰ خوورشیدی.)
📕نیرووهای روس به قصرشیرین تازش کرد. نظام السلطنه و ملیون به سووی بغداد و کاظمین براه افتادند(۱۲۹۵ خوورشیدی.)
📕برای ساختن كاخ دادگستری پيمانی با كمپانی"اشكودا" نوشته و گفته شد در سی و دو ماه همه ساخت و ساز ساختمانی به پايان برسد(۱۳۱۶ خوورشیدی.)
📕درگذشت"نجف دریابندری" ترگوویه و نویسندهی دارای شیوه و سبک ویژ نوشتن(۱۳۹۹ خوورشیدی.)
📘دولت ايران ورود يونانيان را به مصر ناروا و بست(454 پ.زایش.)
📖فرماندار ايرانی مصر در بهار سال ۴۵۴ پيش از زایش با دستووری رفتن يونانيان را به مصر ناروا كرد.
برپایه نگرش و نويسندگان رووزشمار، اين دستور كه به سه زبان و سه شیوهی نگارش نوشته شده بوود چهارم ماه می آن سال بکار گرفته شده بوود.
دادن اين دستور برای اين بوود كه يونانيان به برانگیختن مصری ها بر دشمنی به کشور ايران گسترش میدادند.
يونانيان پیشتر هم مصريان را بر دشمنی با کشور ايران به شوورش وادار كرده بوودند كه شوورش آنان سركووب شده بود و يونانيان برانداز پس از گرفتن كشتیهايشان بدست ساتراپ ايرانی مصر، بیروون رانده شده بوودند.
در سدههای کهن، مصر به درازای ۱۲۱ سال يك ساتراپی(ايالت) ايران بوود.
📘كارخانه باير آلمان"آسپرين" را كه هر چند وخت يك بار برايش يك ویژگی تازه پیدا میكنند به داروی تازه ساز به گوونهی گَرده به بازار فرستاد(1889 زایشی.)
📘فرووپاشی گرووه نازی آلمان در پی شكست اين كشور از متفقين(1945 زایشی.)
📘درگذشت مارشال "ژوزف تيتو" رهبر يوگسلاوی و يكی از بنيانگذاران جنبش عدم تعهد(1980 زایشی.)
📘شکست"ببرك كارمل" ریيس كمونيست افغانستان(1986 زایشی.)
📘ميان ياسر عرفات رهبر فلسطينی ها و اسحق رابين نخست وزير اسرایيل يك پيماننامه دووستی نوشته شد(1994 زایشی.)
📙نوشتن پیماننامه دوم ابريشم ميان عثمانی و پادشاهی صفويه(۱۰۲۵ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
با درودی دیگر
و آرزوی تندرستی برای هممیهنان
و همه جهانیان، این هفته نیز پیشکشی دیگر از سخن سخته استاد توس.!
هفته نو و روزگار بر همگان خوش باد.!
مهرورزتان- #سیرووس_حامی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
و آرزوی تندرستی برای هممیهنان
و همه جهانیان، این هفته نیز پیشکشی دیگر از سخن سخته استاد توس.!
هفته نو و روزگار بر همگان خوش باد.!
مهرورزتان- #سیرووس_حامی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۳۵۳)
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ ۰۱
ز یزدان بران شاه باد آفرین
که نازد بدوو تاج و تخت و نگین
که گنجش ز بخشش بنالد همی
بزرگی ز نامش ببالد همی
ز دریا بدریا سپاه وی ست
جهان زیر فر کلاه وی ست
خداوند نام و خداوند گنج
خداوند شمشیر و خفتان و رنج
زگیتی بکان اندروون زر نماند
که منشور جود ورا بر نخواند
ببزم اندروون گنج پیدا کند
چو رزم آیدش رنج بینا کند
ببار آورد شاخ دین و خرد
گمانش بدانش خرد پرورد
باندیشه از بی گزندان بوَد
همیشه پناهش به یزدان بوَد
چو اوو مرز گیرد بشمشیر تیز
برانگیزد اندر جهان رستخیز
ز دشمن ستاند ببخشد بدووست
خداوند پیرووزگر یار اووست
بدان تیغزن دست گوهرفشان
ز گیتی نجوید همی جز نشان
که در بزم دریاش خواند سپهر
برزم اندرون شیر خورشید چهر
گواهی دهد بر زمین خاک و آب
همان بر فلک چشمه آفتاب
که چون اوو ندیده ست شاهی بجنگ
نه در بخشش و کووشش و نام و ننگ
اگر مهر با کین برآمیزدی
ستاره ز خشمش بپرهیزدی
تنش زوورمندست و چندان سپاه
که اندر میان باد را نیست راه
پس لشکرش هفصد ژنده پیل
خدای جهان یارش و جبرییل
همی باژ خواهد ز هر مهتری
ز هر نامداری و هر کشوری
اگر باژ ندهند کشور دهند
همان گنج و هم تخت و افسر دهند
که یارد گذشتن ز پیمان اووی
و گر سر کشیدن ز فرمان اووی
که در بزم گیتی بدوو روشن ست
برزم اندرون کووه در جوشن ست
ابوالقاسم آن شهریار دلیر
کجا گوور بستاند از چنگ شیر
جهاندار محمود کاندر نبرد
سر سرکشان اندر آرد بگرد
جهان تا جهان باشد اوو شاه باد
بلند اخترش افسر ماه باد
که آرایش چرخ گردنده اووست
ببزم اندروون ابر بخشنده اووست
خرد هستش و نیکنامی و داد
جهان بی سر و افسر اوو مباد
سپاه و دل و گنج و دستوور هست
همان رزم وبزم و می و سوور هست
یکی فرش گسترده شد در جهان
که هرگز نشانش نگردد نهان
کجا فرش را مسند و مرقدست
نشستنگه نصر بن احمدست
که این گونه آرام شاهی بدووست
خرد در سر نامداران نکووست
نبد خسروان را چنو کدخدای
بپرهیز دین و برادی و رای
گشاده زبان و دل و پاک دست
پرستندهی شاه یزدان پرست
ز دستوور فرزانه و دادگر
پراگنده رنج من آمد ببر
بپیوستم این نامهی باستان
پسندیده از دفتر راستان
که تا رووز پیری مرا بر دهد
بزرگی و دینار و افسر دهد
ندیدم جهاندار بخشندهای
بتخت کیان بر درخشندهای
همی داشتم تا کی آید پدید
جوادی که جودش نخواهد کلید
نگهبان دین و نگهبان تاج
فروزنده افسر و تخت عاج
برزم دلیران توانا بود
بچون و چرا نیز دانا بود
چنین سال بگذاشتم شست و پنج
به درویشی و زندگانی برنج
چو پنج از سر سال شستم نشست
من اندر نشیب و سرم سووی پست
رخ لاله گوون گشت برسان کاه
چو کافور شد رنگ مشک سیاه
بدان گه که بد سال پنجاه و هفت
ناتوانتر شدم چون جوانی برفت
فریدون بیدار دل زنده شد
زمان و زمین پیش اوو بنده شد
بداد و ببخشش گرفت این جهان
سرش برتر آمد ز شاهنشهان.
✨🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#شاهنامه_شاهکار_گرانسنگ_ادب_پارسی:
بخش: (۳۵۳)
اندر ستایش سلطان محمود؛
برگ ۰۱
ز یزدان بران شاه باد آفرین
که نازد بدوو تاج و تخت و نگین
که گنجش ز بخشش بنالد همی
بزرگی ز نامش ببالد همی
ز دریا بدریا سپاه وی ست
جهان زیر فر کلاه وی ست
خداوند نام و خداوند گنج
خداوند شمشیر و خفتان و رنج
زگیتی بکان اندروون زر نماند
که منشور جود ورا بر نخواند
ببزم اندروون گنج پیدا کند
چو رزم آیدش رنج بینا کند
ببار آورد شاخ دین و خرد
گمانش بدانش خرد پرورد
باندیشه از بی گزندان بوَد
همیشه پناهش به یزدان بوَد
چو اوو مرز گیرد بشمشیر تیز
برانگیزد اندر جهان رستخیز
ز دشمن ستاند ببخشد بدووست
خداوند پیرووزگر یار اووست
بدان تیغزن دست گوهرفشان
ز گیتی نجوید همی جز نشان
که در بزم دریاش خواند سپهر
برزم اندرون شیر خورشید چهر
گواهی دهد بر زمین خاک و آب
همان بر فلک چشمه آفتاب
که چون اوو ندیده ست شاهی بجنگ
نه در بخشش و کووشش و نام و ننگ
اگر مهر با کین برآمیزدی
ستاره ز خشمش بپرهیزدی
تنش زوورمندست و چندان سپاه
که اندر میان باد را نیست راه
پس لشکرش هفصد ژنده پیل
خدای جهان یارش و جبرییل
همی باژ خواهد ز هر مهتری
ز هر نامداری و هر کشوری
اگر باژ ندهند کشور دهند
همان گنج و هم تخت و افسر دهند
که یارد گذشتن ز پیمان اووی
و گر سر کشیدن ز فرمان اووی
که در بزم گیتی بدوو روشن ست
برزم اندرون کووه در جوشن ست
ابوالقاسم آن شهریار دلیر
کجا گوور بستاند از چنگ شیر
جهاندار محمود کاندر نبرد
سر سرکشان اندر آرد بگرد
جهان تا جهان باشد اوو شاه باد
بلند اخترش افسر ماه باد
که آرایش چرخ گردنده اووست
ببزم اندروون ابر بخشنده اووست
خرد هستش و نیکنامی و داد
جهان بی سر و افسر اوو مباد
سپاه و دل و گنج و دستوور هست
همان رزم وبزم و می و سوور هست
یکی فرش گسترده شد در جهان
که هرگز نشانش نگردد نهان
کجا فرش را مسند و مرقدست
نشستنگه نصر بن احمدست
که این گونه آرام شاهی بدووست
خرد در سر نامداران نکووست
نبد خسروان را چنو کدخدای
بپرهیز دین و برادی و رای
گشاده زبان و دل و پاک دست
پرستندهی شاه یزدان پرست
ز دستوور فرزانه و دادگر
پراگنده رنج من آمد ببر
بپیوستم این نامهی باستان
پسندیده از دفتر راستان
که تا رووز پیری مرا بر دهد
بزرگی و دینار و افسر دهد
ندیدم جهاندار بخشندهای
بتخت کیان بر درخشندهای
همی داشتم تا کی آید پدید
جوادی که جودش نخواهد کلید
نگهبان دین و نگهبان تاج
فروزنده افسر و تخت عاج
برزم دلیران توانا بود
بچون و چرا نیز دانا بود
چنین سال بگذاشتم شست و پنج
به درویشی و زندگانی برنج
چو پنج از سر سال شستم نشست
من اندر نشیب و سرم سووی پست
رخ لاله گوون گشت برسان کاه
چو کافور شد رنگ مشک سیاه
بدان گه که بد سال پنجاه و هفت
ناتوانتر شدم چون جوانی برفت
فریدون بیدار دل زنده شد
زمان و زمین پیش اوو بنده شد
بداد و ببخشش گرفت این جهان
سرش برتر آمد ز شاهنشهان.
✨🖍بازنویسی و ویرایش به پارسی:
به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📚📘📔📗📕📖🖌
📚📙📓📒📖🖌
#واژگان_پارسی:
#بخش_هفتسد_و_چهل_و_پنجم؛
۷۴۵
⚠️#فرزندان_ایران؛
نگارش و نوشتهها اگر نگووییم نخستین،
بیگمان یکی از بزرگترین پدیدهها و دستاوردهای مردمان فرهنگ پَروَر است.
نوشتار در نخستین گام برای نوشتن کارها و سرگذشت همه مردم جهان ست.
زبان و فرهنگ زنده واژگان تازه و نو میسازد و واژگان بیگانه را ناکارآمد مینماید،
زبان هر مردمی بن مایه،
سرچشمه و پایه فرهنگ آن مردم است
گذشته به روشنی نشان میدهد که هرگاه زبان مردمی دگرگوون شده فرهنگ آن مردم هم دگرگوون شده و از میان رفته است.
👈 پس برای پاسداری از فرهنگ ایرانی،
باید از زبان پارسی و گوویشهای آن پاسداری کرد.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی«شنیداری»
بجای واژه تازی «سمیعی»
۲- واژه پارسی«پُربار»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «پُر ثمر»
۳- واژه پارسی«با شتاب»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «با عجله»
۴- واژگان پارسی«گردهمایی، نشست»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، انگلیسی «برگزاری سمینار»
۵- واژه پارسی«جایگاه نمایش»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، فرانسه «سِن نمایش»
۶- واژه پارسی«نمایشنامه نویس»
بجای واژه پارسی، فرانسه «نویسنده سناریو»
۷- واژه پارسی«سوگواری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «عزا داری»
۸- واژه پارسی«پرسش و پاسخ»
بجای واژه تازی «سوال و جواب»
۹- واژه پارسی«فروشگاه»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «سوپر مارکت»
۱۰- واژه پارسی«شتاب زده»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «عجول+ آنه= عجولانه»
۱۱- واژه پارسی«ره آورد»
بجای واژه تُرکی، مغولی «سوغات»
۱۲- واژگان پارسی«بدی پیشینه،بدنامی»
بجای واژه تازی «سوء پیشینه»
۱۳- واژه پارسی«بدنامی»
بجای واژه تازی «سوءشهرت»
۱۴- واژه پارسی«توانمند»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «دارای قدرت»
۱۵- واژه پارسی«دادپزشکی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «پزشکی قانونی».
۱۶- واژگان پارسی«گواهی، گواهمنَدی»
بجای واژه تازی «استناد»
۱۷- واژه پارسی«زناشوویی»
بجای واژه تازی «ازدواج»
۱۸- واژگان پارسی«گواهخواستن، گواخواهی»
بجای واژه تازی «استشهاد»
۱۹- واژگان پارسی«یادبرگ، برگهیادآوری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «برگه اخطاریه»
۲۰- واژه پارسی«فراخواندن»
بجای واژه تازی «احضار مامور.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
#بخش_هفتسد_و_چهل_و_پنجم؛
۷۴۵
⚠️#فرزندان_ایران؛
نگارش و نوشتهها اگر نگووییم نخستین،
بیگمان یکی از بزرگترین پدیدهها و دستاوردهای مردمان فرهنگ پَروَر است.
نوشتار در نخستین گام برای نوشتن کارها و سرگذشت همه مردم جهان ست.
زبان و فرهنگ زنده واژگان تازه و نو میسازد و واژگان بیگانه را ناکارآمد مینماید،
زبان هر مردمی بن مایه،
سرچشمه و پایه فرهنگ آن مردم است
گذشته به روشنی نشان میدهد که هرگاه زبان مردمی دگرگوون شده فرهنگ آن مردم هم دگرگوون شده و از میان رفته است.
👈 پس برای پاسداری از فرهنگ ایرانی،
باید از زبان پارسی و گوویشهای آن پاسداری کرد.
#واژگان_به_همپیوسته_پارسی_و_تازی.
⚠️از این پس؛
۱- واژه پارسی«شنیداری»
بجای واژه تازی «سمیعی»
۲- واژه پارسی«پُربار»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «پُر ثمر»
۳- واژه پارسی«با شتاب»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «با عجله»
۴- واژگان پارسی«گردهمایی، نشست»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، انگلیسی «برگزاری سمینار»
۵- واژه پارسی«جایگاه نمایش»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، فرانسه «سِن نمایش»
۶- واژه پارسی«نمایشنامه نویس»
بجای واژه پارسی، فرانسه «نویسنده سناریو»
۷- واژه پارسی«سوگواری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «عزا داری»
۸- واژه پارسی«پرسش و پاسخ»
بجای واژه تازی «سوال و جواب»
۹- واژه پارسی«فروشگاه»
بجای واژه بیگانه انگلیسی «سوپر مارکت»
۱۰- واژه پارسی«شتاب زده»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «عجول+ آنه= عجولانه»
۱۱- واژه پارسی«ره آورد»
بجای واژه تُرکی، مغولی «سوغات»
۱۲- واژگان پارسی«بدی پیشینه،بدنامی»
بجای واژه تازی «سوء پیشینه»
۱۳- واژه پارسی«بدنامی»
بجای واژه تازی «سوءشهرت»
۱۴- واژه پارسی«توانمند»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «دارای قدرت»
۱۵- واژه پارسی«دادپزشکی»
بجای واژه درهمآمیخته پارسی، تازی «پزشکی قانونی».
۱۶- واژگان پارسی«گواهی، گواهمنَدی»
بجای واژه تازی «استناد»
۱۷- واژه پارسی«زناشوویی»
بجای واژه تازی «ازدواج»
۱۸- واژگان پارسی«گواهخواستن، گواخواهی»
بجای واژه تازی «استشهاد»
۱۹- واژگان پارسی«یادبرگ، برگهیادآوری»
بجای واژه درهمآمیخته تازی، پارسی «برگه اخطاریه»
۲۰- واژه پارسی«فراخواندن»
بجای واژه تازی «احضار مامور.»
🖍بہ ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃 🪻 🍃 🪻
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#سرووش_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۱۶
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز #شنبه: #کیوان_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۱۶
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️ برابر با ☀️رووز #یکشنبه: #مهر_شید؛
به 🌞رووز ۱۵ 🐃 #اردیبهشت 🌖ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز 05 SUNDAY 🌖ماه #MAY.
🌲به سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 05
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟣🧚♀⚖ 🧚♀🌨🔥#سروش، فرمانبرداری.
شنیدن آوای درون،ندای وژدان
🪔نگاهبان جان در تاریکی ها.🪔
🏝🎖🏝
تو هم جوشنِ پاک و نیکو بپوش
به جان، سِدره از بالهای سروش
به بهرامی و رامش این جهان
چنان غاسدک باش، آزاده جان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀گل #خیری_سرخ نماد سروش ایزد است.
🐃گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
🔷 امرووز؛ ☀️ 🕊 ☀️
🟢به ☀️رووز پیرووز و فرخ رووز:
(#سرووش_اشاوهیشتا.)
از 🌖ماه 🐃#اردیبهشت
به سال ۳۷۶۲🔥مزدیسنا.
۳۷۶۲ / ۰۲ / ۱۶
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷
🟡 برابر با 🌞رووز #شنبه: #کیوان_شید.
به سال ۲۵۸۲ 👑شاهنشاهی 🇮🇷ایران.
۲۵۸۳ / ۰۲ / ۱۶
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
⚪️ برابر با ☀️رووز #یکشنبه: #مهر_شید؛
به 🌞رووز ۱۵ 🐃 #اردیبهشت 🌖ماه
به سال ۱۴۰۳🌞خوورشیدی
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۵
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🔴برابر با ☀️رووز 05 SUNDAY 🌖ماه #MAY.
🌲به سال 2024 ⛪️ترسایی.🌲
2024 / 05 / 05
🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳🌷🌳
🟣🧚♀⚖ 🧚♀🌨🔥#سروش، فرمانبرداری.
شنیدن آوای درون،ندای وژدان
🪔نگاهبان جان در تاریکی ها.🪔
🏝🎖🏝
تو هم جوشنِ پاک و نیکو بپوش
به جان، سِدره از بالهای سروش
به بهرامی و رامش این جهان
چنان غاسدک باش، آزاده جان.
🖌#داتیس_مهرابیان.
🥀گل #خیری_سرخ نماد سروش ایزد است.
🐃گاو نماد اردیبهشت ماه سال ست.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾🦅🌾
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
🍃🌺🌿🌸🍃🍄🍀🌻🍒
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۶
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو.
پارهای از پرتو خوورشید،
که به پایههای آسمان آویزان است
نیمی از سرزمین ما را روشن
و سایههای آن نیم دیگر زمین را خامووش نگهمیدارد.
هر دوتای این پدیده کارهای خوورشید
را پذیرفتهاند تا چین چین؛ چینهی، ویرانههای جهان سامان پذیرد و زندگی آرام گردد.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
🌻🍃🌸🍀🌺🍃🍓
🌲🌷🍃🌼🍏
🌞🌿🌺🍒
🍃🍄🫑
🌺🍏
🌻
۱۴۰۳ / ۰۲ / ۱۶
#اردیبهشت زندگیتان گل ارغوان باد.
بلند بامدادتان نیکوو.
پارهای از پرتو خوورشید،
که به پایههای آسمان آویزان است
نیمی از سرزمین ما را روشن
و سایههای آن نیم دیگر زمین را خامووش نگهمیدارد.
هر دوتای این پدیده کارهای خوورشید
را پذیرفتهاند تا چین چین؛ چینهی، ویرانههای جهان سامان پذیرد و زندگی آرام گردد.
باغچه زندگیتان پُرگُل،
جان و جهانتان جاودان باد.
🖋به ✍:
#سیــاه_منـصـور.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌲 🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌳🌺
🌻🍒🍏
🌿🌼🍅🥦
🌷☘🌹🍏🍊
🍃🌼🌿🍄🍎🌹
🌕🍃🌸🍀🌻🍒🌼
🍃🌺🌳🌷🌿🌸🍃🌹🥭🎋
📆#رووزشمار_ایران_و_جهان:
📆امرووز؛ "یکشنبه#مهر_شید."
📕 ۱۶ 🐃 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 سروش اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 5 ماه مه 2024 زایشی.
📚رووز"مراغه"
📕آغاز ساخت ایستگاه ستارهشناسی (رصدخانه) مراغه در زمان هلاکوخان با نگرش خواجه نصیرالدین تووسی در شهر مراغه(۶۳۸ خوورشیدی.)
📕زادرووز"دکتر ذبیح الله صفا"، پدر کهننگاری ایران، پژوهشگر، ترگوویه و نویسندهی نامی امرووزین(۱۲۹۰ خوورشیدی.)
📖"دکتر ذبیح الله صفا شهمیرزادی" در شهمیرزاد سمنان چشم به جهان گشود.
وی در زندگی فرهنگی خود کاهش و جایگاه ارزشمندی بدست آورد و از این راه کارهای بسیاری به یادگار گذاشت.
برخی از آن جایگاهها را بر میشماریم:
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران، سرپرست دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، هموند گرووه نمایندگی ایران در کنفرانس های سازمان یونسکو و نیز هموند پیوسته فرهنگستان ایران.
دکتر صفا از استادانی است که پژووهشهای سوودمندی در زمینههای کهننگاری و فرهنگ و ادب پارسی انجام داده که"تاریخ ادبیات ایران"(در ۵ پووشینه)"تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی"، "حماسهسرایی در ایران" و"گنج سخن"(در ۳ پووشینه) از آن هستند.
این نویسنده برجسته، سال ۱۳۵۴ خوورشیدی در شهر لوبک آلمان شهروند شد و به پژووهش و نگارش خود دنباله داد و سرانجام در ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۷۸ خوورشیدی در ۸۸ سالگی در همان شهر درگذشت روانش شاد و راهش پُررهرو باد.
📕شكست نيرووهای کشور از"سالارالدوله" پسر"مظفرالدين شاه" و كشته شدن"يپرم خان"(۱۲۹۱ خوورشیدی.)
📕اولین شماره روزنامه "قرن بيستم" به مديريت و صاحب امتيازی "ميرزاده عشقی" شاعر حساس و خوش قريحه وارد جرگه مطبوعات شد. (۱۳۰۰ ه.ش)
📕افتتاح "پل ورسک" در سوادکوه مازندران توسط "رضاشاه پهلوی". (۱۳۱۵ ه.ش)
📕آغاز نخست وزيری "علی امينی" به دنبال استعفای دولت "جعفر شريف امامی". (۱۳۴۰ ه.ش)
📕درگذشت "بدیعالزمان فروزانفر"، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی و ادیب معاصر. (۱۳۴۹ ه.ش)
📕لایحه تأسیس "مترو" برای تهران و حومه از تصویب نهایی پارلمان گذشت. (۱۳۵۴ ه.ش)
📕آغاز اولين نمايشگاه مطبوعات ايران. (۱۳۷۱ ه.ش)
📕درگذشت "حسین منزوی"، یکی از بزرگترین غزل سرایان معاصر در اثر آمبولی ریوی و سرطان. (۱۳۸۳ ه.ش)
📕"پیمان جلالی ابدی" بدلکار نامدار ایرانی که بهخاطر فعالیت در مجموعهٔ هشدار برای کبرا ۱۱ به شهرت رسید در حین ایفای نقش بدلکاری در فیلم "چشمهای نامحسوس" بر اثر حادثه، جان خود را از دست داد. (۱۳۸۸ ه.ش)
📚روز جهانی "ماما".
📚روز جهانی "خنده".
📖روز جهانی خنده، در نخستین یکشنبه ماه مه هر سال برگزار میشود. این روز، به ابتکار "دکتر مادان کاتاریا"، بنیانگذار حرکت جهانی یوگای خنده، با هدف بیداری جهانی برای برادری و دوستی از راه خنده، به تقویم مناسبتهای جهانی رسید.
📘درگذشت "سپهبد بهرام مهران" (بهرام چوبين) ژنرال معروف و نابغه نظامی ايرانی. (592 م)
📖وی كه در "ری" به دنيا آمده بود در "خراسان خاوری" درگذشت. به نوشته برخی از تاريخ نگاران، سامانيان که باعث احياء زبان فارسی و فرهنگ ايرانی شدند از نسل "بهرام چوبين" بودهاند. مخالفت "بهرام چوبين" با پادشاه شدن "خسرو پرويز" كه نهایت به پايان عمر امپراتوری ايران در عهد باستان انجاميد از فصول آموزنده تاريخ عمومی است.
📘زادروز "آلفرد كبير" امپراتور بريتانيا معروف به نجيبترين پادشاه انگلستان. (848 م)
📘قوبيلای قاآن (كوبلای خان) نوه چنگيز و برادر هولاگو خان (ايلخان مغول ايران) رئيس كل متصرفات مغولان و خان بزرگ آنان شد كه از چين تا اروپا و خاورميانه گسترش داشت. (1260 م)
📘زادروز "كارل ماركس" فيلسوف آلمانی و بنيانگذار فلسفه ماترياليسم تاريخی. (1818م)
📘مرگ "ناپلئون بُناپارت" امپراتور فرانسه در تبعيدگاه خود در جزيره سنت هلن. (1821 م)
📘درگذشت"بابی ساندز" رزمنده بزرگ ايرلندی(1981 زایشی.)
📙درگذشت کهننگار نامدار"محمد بن جرير طبری"(۳۱۰ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
📆امرووز؛ "یکشنبه#مهر_شید."
📕 ۱۶ 🐃 اردیبهشت ماه ۱۴۰۳ خورشیدی.
📗 سروش اشاوهیشتا ۳۷۶۲ زرتشتی.
📘 5 ماه مه 2024 زایشی.
📚رووز"مراغه"
📕آغاز ساخت ایستگاه ستارهشناسی (رصدخانه) مراغه در زمان هلاکوخان با نگرش خواجه نصیرالدین تووسی در شهر مراغه(۶۳۸ خوورشیدی.)
📕زادرووز"دکتر ذبیح الله صفا"، پدر کهننگاری ایران، پژوهشگر، ترگوویه و نویسندهی نامی امرووزین(۱۲۹۰ خوورشیدی.)
📖"دکتر ذبیح الله صفا شهمیرزادی" در شهمیرزاد سمنان چشم به جهان گشود.
وی در زندگی فرهنگی خود کاهش و جایگاه ارزشمندی بدست آورد و از این راه کارهای بسیاری به یادگار گذاشت.
برخی از آن جایگاهها را بر میشماریم:
دبیر کل کمیسیون ملی یونسکو در ایران، سرپرست دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، هموند گرووه نمایندگی ایران در کنفرانس های سازمان یونسکو و نیز هموند پیوسته فرهنگستان ایران.
دکتر صفا از استادانی است که پژووهشهای سوودمندی در زمینههای کهننگاری و فرهنگ و ادب پارسی انجام داده که"تاریخ ادبیات ایران"(در ۵ پووشینه)"تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی"، "حماسهسرایی در ایران" و"گنج سخن"(در ۳ پووشینه) از آن هستند.
این نویسنده برجسته، سال ۱۳۵۴ خوورشیدی در شهر لوبک آلمان شهروند شد و به پژووهش و نگارش خود دنباله داد و سرانجام در ۹ اردیبهشت ماه ۱۳۷۸ خوورشیدی در ۸۸ سالگی در همان شهر درگذشت روانش شاد و راهش پُررهرو باد.
📕شكست نيرووهای کشور از"سالارالدوله" پسر"مظفرالدين شاه" و كشته شدن"يپرم خان"(۱۲۹۱ خوورشیدی.)
📕اولین شماره روزنامه "قرن بيستم" به مديريت و صاحب امتيازی "ميرزاده عشقی" شاعر حساس و خوش قريحه وارد جرگه مطبوعات شد. (۱۳۰۰ ه.ش)
📕افتتاح "پل ورسک" در سوادکوه مازندران توسط "رضاشاه پهلوی". (۱۳۱۵ ه.ش)
📕آغاز نخست وزيری "علی امينی" به دنبال استعفای دولت "جعفر شريف امامی". (۱۳۴۰ ه.ش)
📕درگذشت "بدیعالزمان فروزانفر"، استاد برجسته زبان و ادبیات فارسی و ادیب معاصر. (۱۳۴۹ ه.ش)
📕لایحه تأسیس "مترو" برای تهران و حومه از تصویب نهایی پارلمان گذشت. (۱۳۵۴ ه.ش)
📕آغاز اولين نمايشگاه مطبوعات ايران. (۱۳۷۱ ه.ش)
📕درگذشت "حسین منزوی"، یکی از بزرگترین غزل سرایان معاصر در اثر آمبولی ریوی و سرطان. (۱۳۸۳ ه.ش)
📕"پیمان جلالی ابدی" بدلکار نامدار ایرانی که بهخاطر فعالیت در مجموعهٔ هشدار برای کبرا ۱۱ به شهرت رسید در حین ایفای نقش بدلکاری در فیلم "چشمهای نامحسوس" بر اثر حادثه، جان خود را از دست داد. (۱۳۸۸ ه.ش)
📚روز جهانی "ماما".
📚روز جهانی "خنده".
📖روز جهانی خنده، در نخستین یکشنبه ماه مه هر سال برگزار میشود. این روز، به ابتکار "دکتر مادان کاتاریا"، بنیانگذار حرکت جهانی یوگای خنده، با هدف بیداری جهانی برای برادری و دوستی از راه خنده، به تقویم مناسبتهای جهانی رسید.
📘درگذشت "سپهبد بهرام مهران" (بهرام چوبين) ژنرال معروف و نابغه نظامی ايرانی. (592 م)
📖وی كه در "ری" به دنيا آمده بود در "خراسان خاوری" درگذشت. به نوشته برخی از تاريخ نگاران، سامانيان که باعث احياء زبان فارسی و فرهنگ ايرانی شدند از نسل "بهرام چوبين" بودهاند. مخالفت "بهرام چوبين" با پادشاه شدن "خسرو پرويز" كه نهایت به پايان عمر امپراتوری ايران در عهد باستان انجاميد از فصول آموزنده تاريخ عمومی است.
📘زادروز "آلفرد كبير" امپراتور بريتانيا معروف به نجيبترين پادشاه انگلستان. (848 م)
📘قوبيلای قاآن (كوبلای خان) نوه چنگيز و برادر هولاگو خان (ايلخان مغول ايران) رئيس كل متصرفات مغولان و خان بزرگ آنان شد كه از چين تا اروپا و خاورميانه گسترش داشت. (1260 م)
📘زادروز "كارل ماركس" فيلسوف آلمانی و بنيانگذار فلسفه ماترياليسم تاريخی. (1818م)
📘مرگ "ناپلئون بُناپارت" امپراتور فرانسه در تبعيدگاه خود در جزيره سنت هلن. (1821 م)
📘درگذشت"بابی ساندز" رزمنده بزرگ ايرلندی(1981 زایشی.)
📙درگذشت کهننگار نامدار"محمد بن جرير طبری"(۳۱۰ خوورشیدی.)
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
Forwarded from سرای فرزندان ایران.
همان زیردستی که فرمانِ شاه
به رنج و به کوشش ندارد نگاه
بوَد زندگانیش با درد و رنج
نگردد کهن در سَرای سِپنج
اگر مهتری یابد و بهتری
نیابد به زُفتی و گُندآوری
دلِ زیردستانِ ما شاد باد
هم از دادِ ما گیتی آباد باد.
#فردوسی_بزرگ.
امیدم که:
همه نیکوی باد کردار ما.
گزینش: #جعفرجعفرزاده.
خوشنویسی: سعید خادمی.
#چکامه_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌿🥀
🌿🌿
به رنج و به کوشش ندارد نگاه
بوَد زندگانیش با درد و رنج
نگردد کهن در سَرای سِپنج
اگر مهتری یابد و بهتری
نیابد به زُفتی و گُندآوری
دلِ زیردستانِ ما شاد باد
هم از دادِ ما گیتی آباد باد.
#فردوسی_بزرگ.
امیدم که:
همه نیکوی باد کردار ما.
گزینش: #جعفرجعفرزاده.
خوشنویسی: سعید خادمی.
#چکامه_پارسی.
📘🖌@FARZANDAN_PARSI.💡
🌾🦅🌾🦅🌾🦅
🌿🥀
🌿🌿
درود بر شما ،.
زنان ایرانی در تام ( تمام )تاریخ پوشش ترادادی( سنتی / بومی)بسیار زیبا و رنگارنگ و شاد داشتند و بر سرشان گُلوَنی می بستند ولی همیشه بخشی از موهای پیشانی و گیسوان پیدا بود.
زنان ایرانی هرگز تیره پوش( پوشش تیره کنونی ) نبودند .
وَنکه چهره / رویشان باز بود و گُلوَنی یا سربند داشتند و جامه شاد و بسیار رنگارنگ می پوشیدند.
تنها زنان امیران و پادشاهان پوشیده روی بودند ،
هتا زنان اسپهبدان و امیران تورانیان که پسر اَپدَرهای ( پسر عموهای) ایرانیان هستند نیز
پوشیده روی بودند!
در جنگی که تورانیان از ایرانیان شکست سختی خوردند کیخسرو پادشاه فرزانه ایران در باره ی زنان شکست خوردگان می فرماید:
ز پوشیده رویان ، بپیچید روی
هر آنکس که پوشیده دارد به کوی
«به زنان شکست خوردگان دست درازی نشود»!!
و یا هنگامی که شیرویه ( قباد فرزند مریم رومی) پسر پلیداندیشه ی خسرو پرویز پس از کشتن پدرش خسرو، از نامادری خودش « شیرین ، زن پارسای تاریخ ایران » خواستگاریِ اهریمنانه نمود .
شیرین ناگزیر به پذیرش شد ولی پیش سامه ( شرط) گذاشت که در گلشن شادگان و با باشندگی بزرگان آیین پذیرش از خواستگاری را بجای می آورم و.......!
شیرین در گلشن شادگان به بزرگان پارسی می فرماید:
به سی سال بانوی ایران بودم
به هر کار پشت دِلیران بودم
و در باره ی فرزانگی زنان بزرگان می گوید.
سه دیگر که بالا و رویش بوَد
به پوشیدگی نیز مویش بوَد
و....
مرا از هونَر، موی بُدی نهان
که آنرا ندیدی کس اندر جهان!!
شیرین پس از گفتن سخنانی که همه و همه نشان از پارسایی زن ایرانی است خواهش می کند که فرجامین دیدار را با آرامگاه خسرو داشته باشد و به خسرو بدرود بگوید سپس برگردد و اَروس شیرویه بشود.
شیرویه می پذیرد و چشم براه شیرین می ماند.
آنگاه شیرین با پوششی بسیار زیبا و رنگارنگ و شاد و به همراه پرستاران خُرامان خُرامان به دخمه ی خسرو می رود.
پیکر خسرو را در آغوش می گیرد و خونگر ( خنجر) زرین بر جگرگاه خویش فرو کرده و در آغوش خسرو برای همیشه آرام می گیرد.
« آرتاباز »
زنان ایرانی در تام ( تمام )تاریخ پوشش ترادادی( سنتی / بومی)بسیار زیبا و رنگارنگ و شاد داشتند و بر سرشان گُلوَنی می بستند ولی همیشه بخشی از موهای پیشانی و گیسوان پیدا بود.
زنان ایرانی هرگز تیره پوش( پوشش تیره کنونی ) نبودند .
وَنکه چهره / رویشان باز بود و گُلوَنی یا سربند داشتند و جامه شاد و بسیار رنگارنگ می پوشیدند.
تنها زنان امیران و پادشاهان پوشیده روی بودند ،
هتا زنان اسپهبدان و امیران تورانیان که پسر اَپدَرهای ( پسر عموهای) ایرانیان هستند نیز
پوشیده روی بودند!
در جنگی که تورانیان از ایرانیان شکست سختی خوردند کیخسرو پادشاه فرزانه ایران در باره ی زنان شکست خوردگان می فرماید:
ز پوشیده رویان ، بپیچید روی
هر آنکس که پوشیده دارد به کوی
«به زنان شکست خوردگان دست درازی نشود»!!
و یا هنگامی که شیرویه ( قباد فرزند مریم رومی) پسر پلیداندیشه ی خسرو پرویز پس از کشتن پدرش خسرو، از نامادری خودش « شیرین ، زن پارسای تاریخ ایران » خواستگاریِ اهریمنانه نمود .
شیرین ناگزیر به پذیرش شد ولی پیش سامه ( شرط) گذاشت که در گلشن شادگان و با باشندگی بزرگان آیین پذیرش از خواستگاری را بجای می آورم و.......!
شیرین در گلشن شادگان به بزرگان پارسی می فرماید:
به سی سال بانوی ایران بودم
به هر کار پشت دِلیران بودم
و در باره ی فرزانگی زنان بزرگان می گوید.
سه دیگر که بالا و رویش بوَد
به پوشیدگی نیز مویش بوَد
و....
مرا از هونَر، موی بُدی نهان
که آنرا ندیدی کس اندر جهان!!
شیرین پس از گفتن سخنانی که همه و همه نشان از پارسایی زن ایرانی است خواهش می کند که فرجامین دیدار را با آرامگاه خسرو داشته باشد و به خسرو بدرود بگوید سپس برگردد و اَروس شیرویه بشود.
شیرویه می پذیرد و چشم براه شیرین می ماند.
آنگاه شیرین با پوششی بسیار زیبا و رنگارنگ و شاد و به همراه پرستاران خُرامان خُرامان به دخمه ی خسرو می رود.
پیکر خسرو را در آغوش می گیرد و خونگر ( خنجر) زرین بر جگرگاه خویش فرو کرده و در آغوش خسرو برای همیشه آرام می گیرد.
« آرتاباز »