چرا با بچه‌ها و مادرها کتاب می‌خوانم؟
چرا به کتاب‌ها تکیه کرده‌ام؟
غم و بغض بی‌پایان پشت تصاویر برج فروریخته‌ی متروپل آبادان، جواب سوال‌هاییست که مدام از من پرسیده می‌شود.
اگر بخواهم دقیق توضیح دهم باید ببرم‌تان به
سالهای سال پیش، قبل از وزش نسیم دوم خرداد وقتی تصمیم گرفتم روزنامه‌نگار شوم: من در خانواده‌ای رشد کرده‌ام که هرگز نسبت به وضع دیگران بی‌تفاوت نبودند. پدربزرگم در زمان ملی شدن صنعت نفت به زندان رفت و تبعید شد. در خانه‌‌ی او به روی همه باز بود و هر طور که می‌توانست به مردم کمک می‌کرد.
«آقابابا» رفته‌بود، وقتی به‌نظرم رسید روزنامه‌نگاری راهیست برای تاثیرگذاری و ساختن دنیایی بهتر در مقیاسی وسیع‌تر.
و سال‌ها طول کشید تا بفهمم، تا تک‌تک ما تغییر نکنیم، تغییری در جهان ایجاد نمی‌شود. تا عشق، همدلی، محبت و صلح در قلب‌ها و افکار ما جاری نباشد، پلشتی تمام نخواهد شد.
آیا کسی می‌تواند تصاویر متروپل را ببیند و غمگین نشود؟
این برج خود به خود که از زیر خاک در نیامده. سرمایه‌گذاری داشته، معماری، محاسبی، پیمانکاری، ناظری و ..... از طرف دیگر شهر شورایی داشته و شهرداری که وظیفه‌اش نظارت بر ساخت و سازها و حفظ جان مردم است.
گفتن ندارد که هیچ کس به وظیفه‌ی قانونی و اخلاقی و انسانی‌اش عمل نکرده. اگر کرده بودند الان آبادان زیبا و مهربان غرق ماتم نبود و خانواده‌هایی داغدار و‌عده‌ای نیز نگران عزیزان مفقودشان.
الان دیگر نمی‌شود برای قربانی‌ها کاری کرد. بعید است، بشود کسی را نجات داد اما می‌شود از صلح و عشق با بچه‌ها گفت، با مادرها انسانیت را لابه‌لای صفحات کتاب‌ها جست و نسلی را تربیت کرد که شادی خود را در فقر، رنج و غم دیگران نجویند.
کتاب‌های ارزشمند، آیینه‌ی تجربیات و آرزوهای بشر هستند برای ساختن دنیایی آرمانی. دنیایی که در آن، هر کس خود را بخشی از زنجیره‌ی هستی می‌بیند و به خود اجازه نمی‌دهد، به هیچ موجود دیگری آسیب برساند.
نمی‌دانم سرنوشت پرونده‌ی «متروپل» چه خواهد شد. نمی‌دانم کسانی که عزیزشان را از دست داده‌اند، چگونه با این غم مواجه خواهند شد. اما سعی می‌کنم به جای کینه، بذر امید و انسانیت را در دل کودکان بکارم و امیدوار باشم یکی از ده‌ها همراهم در باشگاه‌های کتابخوانی، فردا که در منصبی قرار گرفت، مقابل خشونت سر فرود نیاورد و پای نقشه‌ی ساختمانی که بر اساس قوانین علمی، ریزشش قطعی است، امضا نزند.
#متروپل
#آبادان
#کتاب
#کتاب_بخوانیم
#صلح
#عشق
#مهربانی
#مهربانی_را_بیاموزیم
#باشگاه_کتابخوانی
#باشگاه_کتابخوانی
@farhangkoodak
چرا به کتاب‌ها تکیه کرده‌ام؟
غم و بغض بی‌پایان پشت تصاویر برج فروریخته‌ی متروپل آبادان، جواب سوال‌هاییست که مدام از من پرسیده می‌شود.
اگر بخواهم دقیق توضیح دهم باید ببرم‌تان به
سالهای سال پیش، قبل از وزش نسیم دوم خرداد وقتی تصمیم گرفتم روزنامه‌نگار شوم: من در خانواده‌ای رشد کرده‌ام که هرگز نسبت به وضع دیگران بی‌تفاوت نبودند. پدربزرگم در زمان ملی شدن صنعت نفت به زندان رفت و تبعید شد. در خانه‌‌ی او به روی همه باز بود و هر طور که می‌توانست به مردم کمک می‌کرد.
«آقابابا» رفته‌بود، وقتی به‌نظرم رسید روزنامه‌نگاری راهیست برای تاثیرگذاری و ساختن دنیایی بهتر در مقیاسی وسیع‌تر.
و سال‌ها طول کشید تا بفهمم، تا تک‌تک ما تغییر نکنیم، تغییری در جهان ایجاد نمی‌شود. تا عشق، همدلی، محبت و صلح در قلب‌ها و افکار ما جاری نباشد، پلشتی تمام نخواهد شد.
آیا کسی می‌تواند تصاویر متروپل را ببیند و غمگین نشود؟
این برج خود به خود که از زیر خاک در نیامده. سرمایه‌گذاری داشته، معماری، محاسبی، پیمانکاری، ناظری و ..... از طرف دیگر شهر شورایی داشته و شهرداری که وظیفه‌اش نظارت بر ساخت و سازها و حفظ جان مردم است.
گفتن ندارد که هیچ کس به وظیفه‌ی قانونی و اخلاقی و انسانی‌اش عمل نکرده. اگر کرده بودند الان آبادان زیبا و مهربان غرق ماتم نبود و خانواده‌هایی داغدار و‌عده‌ای نیز نگران عزیزان مفقودشان.
الان دیگر نمی‌شود برای قربانی‌ها کاری کرد. بعید است، بشود کسی را نجات داد اما می‌شود از صلح و عشق با بچه‌ها گفت، با مادرها انسانیت را لابه‌لای صفحات کتاب‌ها جست و نسلی را تربیت کرد که شادی خود را در فقر، رنج و غم دیگران نجویند.
کتاب‌های ارزشمند، آیینه‌ی تجربیات و آرزوهای بشر هستند برای ساختن دنیایی آرمانی. دنیایی که در آن، هر کس خود را بخشی از زنجیره‌ی هستی می‌بیند و به خود اجازه نمی‌دهد، به هیچ موجود دیگری آسیب برساند.
نمی‌دانم سرنوشت پرونده‌ی «متروپل» چه خواهد شد. نمی‌دانم کسانی که عزیزشان را از دست داده‌اند، چگونه با این غم مواجه خواهند شد. اما سعی می‌کنم به جای کینه، بذر امید و انسانیت را در دل کودکان بکارم و امیدوار باشم یکی از ده‌ها همراهم در باشگاه‌های کتابخوانی، فردا که در منصبی قرار گرفت، مقابل خشونت سر فرود نیاورد و پای نقشه‌ی ساختمانی که بر اساس قوانین علمی، ریزشش قطعی است، امضا نزند.
#متروپل
#آبادان
#کتاب
#کتاب_بخوانیم
#صلح
#عشق
#مهربانی
#مهربانی_را_بیاموزیم
#باشگاه_کتابخوانی
#باشگاه_کتابخوانی
@farhangkoodak
خداحافظی با آگی
ما هم می‌توانیم مثل تو «شگفتی» آفرین باشیم
🌱همراه با نوجوانان، سال تحصیلی را با پایان کتاب بی‌نظیر «شگفتی» به پایان بردیم. کتابی که بیش از هر اثر دیگر ما را با چالش‌های انسان‌بودن مواجه می‌کند.
🌱آگوست به‌دلیل مشکلات مادرزادی با همه متفاوت است و بچه‌ها از او می‌ترسند اما نیکی وجود او و خانواده‌اش با وجود تمام چالش‌ها دنیایی جدید می‌آفریند.
🧩معتقدم که همه‌ی ما، بویژه نوجوانان به الگو نیاز داریم و به تأکید و یادآوری درمورد ارزش‌های اخلاقی. اکنون که خشونت و بی‌عاطفگی بین نوجوان‌ها نشانه‌ی «شاخ‌بودن»😔است، بیشتر.
🌱شگفتی، بدون این‌که به دام نصیحت بیفتد زیباترین درسها را می‌دهد و مهم‌ترین‌شان مهربانی و دوستی.
🌱حضور آگی در مدرسه، چالش بزرگی بود. اما اعتماد مدیر مدرسه باعث شد تا همه در این سال تحصیلی رشد کنند.
🌱نمی‌شود، کتاب را خواند و فیلم را دید و دستکم در چند صحنه، اشک به چشم نیاورد. برای من، زیباترین لحظه، وقتی بود که آگوست سرانجام پذیرفته‌شد و بچه‌ها از او مقابل کلاس هفتمی قلدر بیگانه، دفاع کردند.
🌱انسانیت، آموختنی‌است. چقدر به این موضوع اهمیت می‌دهیم؟ آیا در خانه‌ها و مدارس و انواع آموزشگاه‌های کودک و نوجوان ما، جایی اندازه‌ی یک اپسیلون، برایش درنظر گرفته‌شده؟
#شگفتی
#ارزش‌های_زندگی
#انسانیت
#مهربانی_را_بیاموزیم #کتاب
#رمان_نوجوان
#باشگاه_کتابخوانی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
برخلاف تصور بسیاری از ما، کشورهای دیگر برای انتقال ارزش‌های اخلاقی به کودکان سرمایه‌گذاری می‌کنند.
@farhangkooak
ما هم می‌توانیم مثل تو «شگفتی» آفرین باشیم
🌱همراه با نوجوانان، سال تحصیلی را با پایان کتاب بی‌نظیر «شگفتی» به پایان بردیم. کتابی که بیش از هر اثر دیگر ما را با چالش‌های انسان‌بودن مواجه می‌کند.
🌱آگوست به‌دلیل مشکلات مادرزادی با همه متفاوت است و بچه‌ها از او می‌ترسند اما نیکی وجود او و خانواده‌اش با وجود تمام چالش‌ها دنیایی جدید می‌آفریند.
🧩معتقدم که همه‌ی ما، بویژه نوجوانان به الگو نیاز داریم و به تأکید و یادآوری درمورد ارزش‌های اخلاقی. اکنون که خشونت و بی‌عاطفگی بین نوجوان‌ها نشانه‌ی «شاخ‌بودن»😔است، بیشتر.
🌱شگفتی، بدون این‌که به دام نصیحت بیفتد زیباترین درسها را می‌دهد و مهم‌ترین‌شان مهربانی و دوستی.
🌱حضور آگی در مدرسه، چالش بزرگی بود. اما اعتماد مدیر مدرسه باعث شد تا همه در این سال تحصیلی رشد کنند.
🌱نمی‌شود، کتاب را خواند و فیلم را دید و دستکم در چند صحنه، اشک به چشم نیاورد. برای من، زیباترین لحظه، وقتی بود که آگوست سرانجام پذیرفته‌شد و بچه‌ها از او مقابل کلاس هفتمی قلدر بیگانه، دفاع کردند.
🌱انسانیت، آموختنی‌است. چقدر به این موضوع اهمیت می‌دهیم؟ آیا در خانه‌ها و مدارس و انواع آموزشگاه‌های کودک و نوجوان ما، جایی اندازه‌ی یک اپسیلون، برایش درنظر گرفته‌شده؟
#شگفتی
#ارزش‌های_زندگی
#انسانیت
#مهربانی_را_بیاموزیم #کتاب
#رمان_نوجوان
#باشگاه_کتابخوانی
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#ریحانه_قاسم‌رشیدی
برخلاف تصور بسیاری از ما، کشورهای دیگر برای انتقال ارزش‌های اخلاقی به کودکان سرمایه‌گذاری می‌کنند.
@farhangkooak