مهرگانت مبارک
مامان عزیز به خودت مهر بورز
🌾یکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم، پاییز با جشن بزرگ «مهرگان»آغاز میشد که به اندازهی نوروز اهمیت داشت و مردم بهخاطر برداشت محصول و آغاز سال جدید زراعی، شادی و شکرگزاری میکردند.
💐هرچند از «مهرگان» جز نامی و تلاشهای پراکندهای برای زندهکردناش نمانده، ولی من میخواهم به همین مناسبت، هدیهای به مادران بدهم و به خودم و شما یادآوری کنم که «همهی ما لایق و نیازمند به محبت و شفقت هستیم.»
🪴فرزندپروری چالش بزرگ زندگی بیشتر ماست. بارها از مادران نمونه و نازنین شنیدهام که گاهی چقدر مستأصل و ناامید شده و چگونه با احساس عذاب وجدان و حس بیکفایتی همراه بودهاند.😢
اینها شرایطیست که خود من هم مکرراً داشتهام.
☠️متأسفانه، برخی روانشناسها، مسئولان مدارس، دوستان و حتی اعضای خانواده با دامنزدن به این حس و بزرگ کردن اشتباهات ما، به این ماجرای تلخ دامن میزنند.
💖مامان عزیز، لطفاً خودت را دوست داشتهباش و ببخش.
فرزندپروری بدون اشتباه، امکان ندارد. دوست داری چند نمونهی عینی از شکست همین موعظهکنندهها در زندگی واقعی برایت بیاورم؟
شاید ندانی که خیلی از همین مشاورهایی که جلسهای ….. میگیرند، زندگی خصوصی به مراتب آشفتهتری از من و تو دارند.
💚 کسی که ما را ملامت میکند، احتمالاً فراموش کرده، در زندگی فقط دیکتهی ننوشته، بیغلط است.
🪷فقط من و تو میدانیم که در یک روز، ناچاریم چندین و چند مسأله را سر و سامان دهیم: مسائل مالی، تغذیه و رشد و سلامت بچهها، آموزش درسی و غیر درسی، نیازهای عاطفی، نیاز به تحرک و ورزش و ….. آیا ما قدرتی فرابشری داریم؟ آیا طبیعی نیست که چیزی فراموش شود یا اشتباهی رخدهد یا احیاناً موضوعی باشد که ما از آن اطلاع نداشته باشیم؟
🪷به یاد داشته باشیم، بچهها با هم متفاوتند. اگر کسی فرزندم را با دیگران مقایسه کرد و بابت نمرهی کم، مهارت کم در ارتباط، بیتوجهی به بعضی اصول و … قضاوت کرد، بدون ناراحت شدن یا گارد گرفتن، فقط گوش کنم و با معیارهای منطقی تطبیق دهم و اگر آن را صحیح دیدم، به جای غم یا خشم نسبت به خود، به راهکارهای مؤثر فکر کنم.
🌿گفتگو با دوستان همدل، بخشیدن خود و درک این موضوع که بچهها عشق و توجه ما را خیلی سریع میفهمند و وقتی نشان بدهیم که حسشان را درک میکنیم، حال خیلی بهتری دارند، کمک میکند تا از روزهای قشنگ رشدشان لذت ببریم و زیبایی زندگی را لمس کنیم.
🌾مهرگان و پاییز مبارک.
روزگارتان در کنار بچهها به زیبایی پادشاه فصلها.
#فرزندپروری
#شفقت
#فرزندپروری_هوشمندانه
#مهرگان
#پاییز
#همدلی
#بخشیدن_خود
#مادر
#مهرگان
#جشن_مهرگان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
مامان عزیز به خودت مهر بورز
🌾یکی بود، یکی نبود. در زمانهای قدیم، پاییز با جشن بزرگ «مهرگان»آغاز میشد که به اندازهی نوروز اهمیت داشت و مردم بهخاطر برداشت محصول و آغاز سال جدید زراعی، شادی و شکرگزاری میکردند.
💐هرچند از «مهرگان» جز نامی و تلاشهای پراکندهای برای زندهکردناش نمانده، ولی من میخواهم به همین مناسبت، هدیهای به مادران بدهم و به خودم و شما یادآوری کنم که «همهی ما لایق و نیازمند به محبت و شفقت هستیم.»
🪴فرزندپروری چالش بزرگ زندگی بیشتر ماست. بارها از مادران نمونه و نازنین شنیدهام که گاهی چقدر مستأصل و ناامید شده و چگونه با احساس عذاب وجدان و حس بیکفایتی همراه بودهاند.😢
اینها شرایطیست که خود من هم مکرراً داشتهام.
☠️متأسفانه، برخی روانشناسها، مسئولان مدارس، دوستان و حتی اعضای خانواده با دامنزدن به این حس و بزرگ کردن اشتباهات ما، به این ماجرای تلخ دامن میزنند.
💖مامان عزیز، لطفاً خودت را دوست داشتهباش و ببخش.
فرزندپروری بدون اشتباه، امکان ندارد. دوست داری چند نمونهی عینی از شکست همین موعظهکنندهها در زندگی واقعی برایت بیاورم؟
شاید ندانی که خیلی از همین مشاورهایی که جلسهای ….. میگیرند، زندگی خصوصی به مراتب آشفتهتری از من و تو دارند.
💚 کسی که ما را ملامت میکند، احتمالاً فراموش کرده، در زندگی فقط دیکتهی ننوشته، بیغلط است.
🪷فقط من و تو میدانیم که در یک روز، ناچاریم چندین و چند مسأله را سر و سامان دهیم: مسائل مالی، تغذیه و رشد و سلامت بچهها، آموزش درسی و غیر درسی، نیازهای عاطفی، نیاز به تحرک و ورزش و ….. آیا ما قدرتی فرابشری داریم؟ آیا طبیعی نیست که چیزی فراموش شود یا اشتباهی رخدهد یا احیاناً موضوعی باشد که ما از آن اطلاع نداشته باشیم؟
🪷به یاد داشته باشیم، بچهها با هم متفاوتند. اگر کسی فرزندم را با دیگران مقایسه کرد و بابت نمرهی کم، مهارت کم در ارتباط، بیتوجهی به بعضی اصول و … قضاوت کرد، بدون ناراحت شدن یا گارد گرفتن، فقط گوش کنم و با معیارهای منطقی تطبیق دهم و اگر آن را صحیح دیدم، به جای غم یا خشم نسبت به خود، به راهکارهای مؤثر فکر کنم.
🌿گفتگو با دوستان همدل، بخشیدن خود و درک این موضوع که بچهها عشق و توجه ما را خیلی سریع میفهمند و وقتی نشان بدهیم که حسشان را درک میکنیم، حال خیلی بهتری دارند، کمک میکند تا از روزهای قشنگ رشدشان لذت ببریم و زیبایی زندگی را لمس کنیم.
🌾مهرگان و پاییز مبارک.
روزگارتان در کنار بچهها به زیبایی پادشاه فصلها.
#فرزندپروری
#شفقت
#فرزندپروری_هوشمندانه
#مهرگان
#پاییز
#همدلی
#بخشیدن_خود
#مادر
#مهرگان
#جشن_مهرگان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#باشگاه_کتابخوانی_کودک_و_فرهنگ
@farhangkoodak
ارتباط:
@rb1105
در نخستین کارگاه «شقایقپروری» با مادران نوجوانها چی یاد گرفتیم؟
ادامه در پست بعدی
#نوجوان
#فرزندپروری_هوشمندانه
#ریحانه_قاسمرشیدی
#مادر
#کارگاه_شقایقپروری
#مسئولیتپذیری
@farhangkoodak
ادامه در پست بعدی
#نوجوان
#فرزندپروری_هوشمندانه
#ریحانه_قاسمرشیدی
#مادر
#کارگاه_شقایقپروری
#مسئولیتپذیری
@farhangkoodak
در نخستین کارگاه «شقایقپروری» با مادران نوجوانها چی یاد گرفتیم؟
🌿خوشحالم که بعد از سالها تلاش، این امکان و فرصت فراهم شد تا با مادرهای عزیز در کارگاهی مستقل درمورد دوران نوجوانی و مسائل بچهها گفتگو کنیم و از کتابهای محدودی که درمورد این ردهی سنی نوشته شده کمک بگیریم.
🌿جلسهی مهر ماه ما با مشارکت عزیزان، خیلی پربار بود.
ما فهمیدیم دنیا، تغییر کرده و چیزهایی مثل مدل حرف زدن، کاملاً عوض شده. درک کردیم اگر بچهی باادبمان به بزرگتری گفت:«داداش، پشمام»، فقط گوشهای از دنیای خودش را نشان داده و فاجعهای رخنداده.
🌿متوجه شدیم باید به جای نصیحت و تهدید از مسئولیتدادن به بچهها و مشخص کردن نتایج طبیعی هر کارشان استفاده کنیم.
🌿فهمیدیم علاقهمندی بچهها به گروه همسالشان کاملاً طبیعیست و اگر ما میخواهیم جایی در زندگی عاطفی آنها داشتهباشیم باید«همدل» باشیم و نشانشان بدهیم که میفهمیمشان.
🌿و از همه مهمتر درک کردیم با ایجاد حلقهی مادرانه، بهتر میتوانیم دنیای بچهها را بشناسیم و نسبت به طبیعی یا غیرطبیعی بودن رفتارشان نظر بدهیم. این کار از ترسها و استرسهای ما کم میکند و راهی میشود برای نزدیکی به عزیزترینهایمان.
💌باشگاه شقایقپروری ماهی یکبار تشکیل میشود.
اگر دوست دارید با مادرانی آگاه و باتجربه همراه باشید، تجربهی زیستهی آنها را بشنوید و از خلاصهی سه کتاب مهم در حوزهی نوجوان آگاه شوید، قدمتان روی چشم.
برای اطلاع از شرایط ثبتنام به
@rb1105
پیام دهید.
@farhangkoodak
#نوجوان
#مادر
#فرزندپروری_هوشمندانه
#همدلی
#نسل_زد
#ریحانه_قاسمرشیدی
#کارگاه_شقایقپروری
#مسئولیتپذیری
🌿خوشحالم که بعد از سالها تلاش، این امکان و فرصت فراهم شد تا با مادرهای عزیز در کارگاهی مستقل درمورد دوران نوجوانی و مسائل بچهها گفتگو کنیم و از کتابهای محدودی که درمورد این ردهی سنی نوشته شده کمک بگیریم.
🌿جلسهی مهر ماه ما با مشارکت عزیزان، خیلی پربار بود.
ما فهمیدیم دنیا، تغییر کرده و چیزهایی مثل مدل حرف زدن، کاملاً عوض شده. درک کردیم اگر بچهی باادبمان به بزرگتری گفت:«داداش، پشمام»، فقط گوشهای از دنیای خودش را نشان داده و فاجعهای رخنداده.
🌿متوجه شدیم باید به جای نصیحت و تهدید از مسئولیتدادن به بچهها و مشخص کردن نتایج طبیعی هر کارشان استفاده کنیم.
🌿فهمیدیم علاقهمندی بچهها به گروه همسالشان کاملاً طبیعیست و اگر ما میخواهیم جایی در زندگی عاطفی آنها داشتهباشیم باید«همدل» باشیم و نشانشان بدهیم که میفهمیمشان.
🌿و از همه مهمتر درک کردیم با ایجاد حلقهی مادرانه، بهتر میتوانیم دنیای بچهها را بشناسیم و نسبت به طبیعی یا غیرطبیعی بودن رفتارشان نظر بدهیم. این کار از ترسها و استرسهای ما کم میکند و راهی میشود برای نزدیکی به عزیزترینهایمان.
💌باشگاه شقایقپروری ماهی یکبار تشکیل میشود.
اگر دوست دارید با مادرانی آگاه و باتجربه همراه باشید، تجربهی زیستهی آنها را بشنوید و از خلاصهی سه کتاب مهم در حوزهی نوجوان آگاه شوید، قدمتان روی چشم.
برای اطلاع از شرایط ثبتنام به
@rb1105
پیام دهید.
@farhangkoodak
#نوجوان
#مادر
#فرزندپروری_هوشمندانه
#همدلی
#نسل_زد
#ریحانه_قاسمرشیدی
#کارگاه_شقایقپروری
#مسئولیتپذیری
زیباترین هدیهی مادر ارمنی ایرانی به فرزندش
فکر میکنم بیشتر اعضای کانال مادران عزیز باشند. از این رو، هدیهی منحصر به فرد مادری در حدود صد سال پیش را تقدیمتان میکنم.
خانمی از ارامنهی همدان از زمان تولد تا بیستسالگی فرزندشان، عکسهای او را جمع آوری کرده و سپس همراه نامهای خواندنی هدیه دادهاند.متن این نامهی بسیار زیبا را در پست بعدی میفرستم.
با آرزوی این که تمام فرزندان ما انسانهایی نیک و شرافتمند باشند.
#مادر
#فرزندپروری
منبع: سایت عصرایران
@farhangkoodak
فکر میکنم بیشتر اعضای کانال مادران عزیز باشند. از این رو، هدیهی منحصر به فرد مادری در حدود صد سال پیش را تقدیمتان میکنم.
خانمی از ارامنهی همدان از زمان تولد تا بیستسالگی فرزندشان، عکسهای او را جمع آوری کرده و سپس همراه نامهای خواندنی هدیه دادهاند.متن این نامهی بسیار زیبا را در پست بعدی میفرستم.
با آرزوی این که تمام فرزندان ما انسانهایی نیک و شرافتمند باشند.
#مادر
#فرزندپروری
منبع: سایت عصرایران
@farhangkoodak
کودک و فرهنگ
زیباترین هدیهی مادر ارمنی ایرانی به فرزندش فکر میکنم بیشتر اعضای کانال مادران عزیز باشند. از این رو، هدیهی منحصر به فرد مادری در حدود صد سال پیش را تقدیمتان میکنم. خانمی از ارامنهی همدان از زمان تولد تا بیستسالگی فرزندشان، عکسهای او را جمع آوری کرده…
هریپسیمه این آلبوم را در مدت ۲۰ سال یعنی بین سالهای ۱۲۹۵ تا ۱۳۱۵ تهیه کرده است؛ آلبومی که شامل خاطرات و عکسهای مختلفی از فرزندش در دورههای کودکی و نوجوانی است. از خاطرۀ اولین خنده و اولین قدمها گرفته تا عکسهایی فردی و خانوادگی.
بعد از بیست سال، وقتی واچیک در آغاز دهۀ سوم زندگیاش قرار دارد هریپسیمه این آلبوم را به او هدیه میدهد؛ همراه با یادداشتی عمیق و عاطفی که گرمای احساس مادرانۀ او را در تک تک کلماتش بازتاب میدهد.
هریپسیمه در این نامه که به ابتدای آلبوم عکسها و خاطرات ضمیمه شده نوشته است:
خاطراتی که نوشتهام شامل اتفاقاتی از روزهای طفولیت تو است و پس از آن عکسهایی که تا بیست سالگیت گرفتهایم؛ یادگاریای که برای هر فردی گرانقدر است... واچیک عزیز، دوران بیغمی کودکی تو گذشته و وارد عرصه جوانی شدهای. پسر عزیزم زحمات مادرت را برای بزرگ کردن و رساندنت به این روزها فراموش نکن. به هرجا که رفتی نگاه چشمان مرا با خود ببر و هر کار که خواستی انجام دهی مثل روزهای کودکیت باش که چنانچه نگاهم خیره به تو بود، کاری که انجام میدادی دیگر ادامه نمیدادی.
همیشه همانگونه باش و هرگاه در مواجهه با مسئلهای احساس کردی اشتباه است چشمان مرا به یاد آور. خانواده خود را فراموش نکن حتی اگر در بلندترین مقام بودی؛ کوشا باش و در قبال مشکلات زندگی سرسخت باش. هیچ گاه بدگویی نکن و از شر دوری کن، دنبالهرو خیر باش، دوستانت را دوست بدار، دوستت را بشناس و از دوست ناباب پرهیز کن. واچیک عزیزم نوشتۀ مرا چندین بار در سال بخوان، مخصوصا در روز تولدت. نوشتههایم را در دفترت به یادگار میگذارم. مطمئنم که تو آن را میخوانی. مادرت، ۱۸ آوریل ۱۹۳۶ [۲۹ فروردین ۱۳۱۵].
#مادر
@farhangkoodak
بعد از بیست سال، وقتی واچیک در آغاز دهۀ سوم زندگیاش قرار دارد هریپسیمه این آلبوم را به او هدیه میدهد؛ همراه با یادداشتی عمیق و عاطفی که گرمای احساس مادرانۀ او را در تک تک کلماتش بازتاب میدهد.
هریپسیمه در این نامه که به ابتدای آلبوم عکسها و خاطرات ضمیمه شده نوشته است:
خاطراتی که نوشتهام شامل اتفاقاتی از روزهای طفولیت تو است و پس از آن عکسهایی که تا بیست سالگیت گرفتهایم؛ یادگاریای که برای هر فردی گرانقدر است... واچیک عزیز، دوران بیغمی کودکی تو گذشته و وارد عرصه جوانی شدهای. پسر عزیزم زحمات مادرت را برای بزرگ کردن و رساندنت به این روزها فراموش نکن. به هرجا که رفتی نگاه چشمان مرا با خود ببر و هر کار که خواستی انجام دهی مثل روزهای کودکیت باش که چنانچه نگاهم خیره به تو بود، کاری که انجام میدادی دیگر ادامه نمیدادی.
همیشه همانگونه باش و هرگاه در مواجهه با مسئلهای احساس کردی اشتباه است چشمان مرا به یاد آور. خانواده خود را فراموش نکن حتی اگر در بلندترین مقام بودی؛ کوشا باش و در قبال مشکلات زندگی سرسخت باش. هیچ گاه بدگویی نکن و از شر دوری کن، دنبالهرو خیر باش، دوستانت را دوست بدار، دوستت را بشناس و از دوست ناباب پرهیز کن. واچیک عزیزم نوشتۀ مرا چندین بار در سال بخوان، مخصوصا در روز تولدت. نوشتههایم را در دفترت به یادگار میگذارم. مطمئنم که تو آن را میخوانی. مادرت، ۱۸ آوریل ۱۹۳۶ [۲۹ فروردین ۱۳۱۵].
#مادر
@farhangkoodak
چگونه میتوانم در دوران نوجوانی فرزندم از بحرانها، فرصتی برای عشق و شکوفایی و دوستی مادامالعمر بسازم؟
ادامه در پست بعدی
https://t.me/farhangkoodak/9982
#کارگاه_شقایقپروری
#کارگاه_مجازی_فرزندپروری
#مادر_توانمند
#نوجوانی
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
ادامه در پست بعدی
https://t.me/farhangkoodak/9982
#کارگاه_شقایقپروری
#کارگاه_مجازی_فرزندپروری
#مادر_توانمند
#نوجوانی
#ریحانه_قاسمرشیدی
@farhangkoodak
چگونه میتوانم در دوران نوجوانی فرزندم از بحرانها، فرصتی برای عشق و شکوفایی و دوستی مادامالعمر بسازم؟
🔹نوجوانی فصل شقایق است؛ دشتی پر از گل که هفتهی بعد خالی شده. اما در این گذار چه کنم؟ گذاری پر از توفان و رگبار و تابش داغ آفتاب بلوغ؟
🔹میدانم تغییرات بچهها میترساندمان. اما، چهار تا واژهی عجیب مثل «ناموساً» و «پشمام» نابودشان نکرده. آنها در تحولند و در حال تجربهی جهان. همین.
🔹اغلب نوجوانها خود را ناکافی میبینند و اعتماد به نفسشان با مقایسهی مداوم هوش، زیبایی، موفقیت تحصیلی و … پایین میآید. وظیفهی ما ایجاد فرصت تجربههای موفق است.
🔹دوستی در نوجوانی بسیار مهم میشود. شناختن دوستان بچهها و خانوادههایشان و آگاهی از ارزشهای اخلاقی آنان اهمیت دارد. اما در نهایت، خود او باید تصمیم بگیرد. میتوانیم نظرمان را بگوییم. از دور مراقب باشیم. تقریباً همیشه به نظر ما میرسند.
🪴🪴🪴
دستاورد ما:
♥️فضای آرام در خانه، ♥️مشخص بودن چهارچوبهای آگاهانه و عادلانه و امروزی، ❤️انعطاف ❤️نظارت ♥️محبت بیقید و شرط ❤️ و دادن فرصت اشتباه باعث میشود تا این دوران به بهترین شکل بگذرد و فرزندمان باور کند ما پناه و حامیاش هستیم و دوست همیشگیاش.
تأثیر من و شما بسیار بیشتر از آن است که فکر میکنیم و تا به حال به ما گفتهاند.
🔸🔸🔸 «دورهی شقایقپروری» برای مادران توانمندتر ۱۰ تا ۱۴ سالهها.
برای شریک شدن در تجربههای واقعی و یادگیری از کتاب «کمک به بچهها در نوجوانی» توصیه و تهیهشده توسط وزارت آموزش آمریکا برای خانوادهها
ثبتنام:
@rb1105
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#نوجوان
#شقایقپروری
#کارگاه_مجازی_فرزندپروری
#نوجوانی
#مادر_توانمند
#کمک_به_بچهها_در_نوجوانی
@farhangkoodak
اگر شاهد سختیهای دوران نوجوانی بچهها هستید و فکر میکنید همهی ما، لایق دانستن و بهبود زندگی خود و بچههایمان هستیم، این پیام را به مخاطبانش برسانید.🥀
🔹نوجوانی فصل شقایق است؛ دشتی پر از گل که هفتهی بعد خالی شده. اما در این گذار چه کنم؟ گذاری پر از توفان و رگبار و تابش داغ آفتاب بلوغ؟
🔹میدانم تغییرات بچهها میترساندمان. اما، چهار تا واژهی عجیب مثل «ناموساً» و «پشمام» نابودشان نکرده. آنها در تحولند و در حال تجربهی جهان. همین.
🔹اغلب نوجوانها خود را ناکافی میبینند و اعتماد به نفسشان با مقایسهی مداوم هوش، زیبایی، موفقیت تحصیلی و … پایین میآید. وظیفهی ما ایجاد فرصت تجربههای موفق است.
🔹دوستی در نوجوانی بسیار مهم میشود. شناختن دوستان بچهها و خانوادههایشان و آگاهی از ارزشهای اخلاقی آنان اهمیت دارد. اما در نهایت، خود او باید تصمیم بگیرد. میتوانیم نظرمان را بگوییم. از دور مراقب باشیم. تقریباً همیشه به نظر ما میرسند.
🪴🪴🪴
دستاورد ما:
♥️فضای آرام در خانه، ♥️مشخص بودن چهارچوبهای آگاهانه و عادلانه و امروزی، ❤️انعطاف ❤️نظارت ♥️محبت بیقید و شرط ❤️ و دادن فرصت اشتباه باعث میشود تا این دوران به بهترین شکل بگذرد و فرزندمان باور کند ما پناه و حامیاش هستیم و دوست همیشگیاش.
تأثیر من و شما بسیار بیشتر از آن است که فکر میکنیم و تا به حال به ما گفتهاند.
🔸🔸🔸 «دورهی شقایقپروری» برای مادران توانمندتر ۱۰ تا ۱۴ سالهها.
برای شریک شدن در تجربههای واقعی و یادگیری از کتاب «کمک به بچهها در نوجوانی» توصیه و تهیهشده توسط وزارت آموزش آمریکا برای خانوادهها
ثبتنام:
@rb1105
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#نوجوان
#شقایقپروری
#کارگاه_مجازی_فرزندپروری
#نوجوانی
#مادر_توانمند
#کمک_به_بچهها_در_نوجوانی
@farhangkoodak
اگر شاهد سختیهای دوران نوجوانی بچهها هستید و فکر میکنید همهی ما، لایق دانستن و بهبود زندگی خود و بچههایمان هستیم، این پیام را به مخاطبانش برسانید.🥀
در کارگاه شقایقپروری
🔸تا حالا شقایق دیدهای؟ گلبرگهای نازک و ساقههای باریکی دارد که اگر کمی محکم نوازششان کنیم، پرپر میشود.
🔸نوجوانها هم مثل شقایقند. ظریف و زیبا و تحتتأثیر رفتار ما. من و شما، در سال ۱۴۰۳ فقط مادر آنها نیستیم. عشق و محبتی که قبلاً بچهها از تعداد زیادی از اعضای فامیل میدیدند، حالا به دلایل مختلف، به والدین محدود شده و همین، کار را سختتر کرده.
🔸گاهی به افراط سهل میگیریم و زمانی از آنطرف بام میافتیم. در حالیکه میدانیم بهترین راه، تعادل است و فراهم کردن فرصت تصمیمگیری و مواجه شدن با نتایج مثبت و منفی.
🔸ما در کارگاه شقایقپروری، یاد میگیریم که چطور والدی باشیم و چگونه همیشه منبع عشق و عاطفه برای فرزندمان بمانیم و پا به پای آنها رشد کنیم. درعینحال چهارچوبها را کنار نگذاریم.
🔸منتظر مادران توانمند ۱۰ تا ۱۴ سالهها هستیم.
ثبتنام:
@rb1105
#کارگاه_مجازی_فرزندپروری
#کارگاه_شقایقپروری
#ریحانه_قاسمرشیدی
#نوجوان
#مادر_توانمند
@farhangkoodak
🔸تا حالا شقایق دیدهای؟ گلبرگهای نازک و ساقههای باریکی دارد که اگر کمی محکم نوازششان کنیم، پرپر میشود.
🔸نوجوانها هم مثل شقایقند. ظریف و زیبا و تحتتأثیر رفتار ما. من و شما، در سال ۱۴۰۳ فقط مادر آنها نیستیم. عشق و محبتی که قبلاً بچهها از تعداد زیادی از اعضای فامیل میدیدند، حالا به دلایل مختلف، به والدین محدود شده و همین، کار را سختتر کرده.
🔸گاهی به افراط سهل میگیریم و زمانی از آنطرف بام میافتیم. در حالیکه میدانیم بهترین راه، تعادل است و فراهم کردن فرصت تصمیمگیری و مواجه شدن با نتایج مثبت و منفی.
🔸ما در کارگاه شقایقپروری، یاد میگیریم که چطور والدی باشیم و چگونه همیشه منبع عشق و عاطفه برای فرزندمان بمانیم و پا به پای آنها رشد کنیم. درعینحال چهارچوبها را کنار نگذاریم.
🔸منتظر مادران توانمند ۱۰ تا ۱۴ سالهها هستیم.
ثبتنام:
@rb1105
#کارگاه_مجازی_فرزندپروری
#کارگاه_شقایقپروری
#ریحانه_قاسمرشیدی
#نوجوان
#مادر_توانمند
@farhangkoodak
شکوفههای پرتقال، امتحان و نگرانیهای ما برای فرزندان
🔸به هر کس میگویم ما در حیاطمان درخت پرتقال داریم، باور نمیکند. درختی که نکاشتیمش. احتمالاً من یا خواهرم وقتی کوچک بودیم، از سر تفنن، تخم پرتقالی را پرت کردهایم توی باغچه.
یادم هست سالها طول کشید تا بزرگ شد. درخت هلو و درخت سیب و گلابی و انجیری که مامان کاشتهبود طی این سالها خشک شدند اما درخت پرتقال ماند و یک سال، با شگفتی دیدیدم شکوفه کرد. چه شکوفههای معطری. اینجا وسط وسط تهران.
🔸درخت پرتقال دوست من است. از پنجرهی خانهام نگاهش میکنم و با او حرف میزنم. پاییز پارسال که شروع کرد به برگریز، غمگین شدم. کف حیاط پر از برگهای خشکیدهاش بود. دقت کردم و دیدم معدود پرتقالهای تهران مثل پرتقال قشنگ حیاط مدرسهی باران هم همینطور شدهاند. فکر کردم لابد آلودگی هوا خدمتشان رسیده.🥹….
🔸اما حالا درخت پرتقال شکوفه کرده. گلهای سفید ستارهای دارند باز میشوند و برگهای سبز هم. و من خیلی خوشحالم. قربان صدقهی درخت میروم و پرندههایی که میآیند برای لانهساختن.
با این کم آبی، یادم نمیرود مراقبش باشم.
🔸میایستم و نگاهش میکنم. به یاد دخترم و تمام بچهها میافتم. همه شان درختان پرتقال ما هستند. حضور تک به تکشان پر از شگفتی و برکت است. حتی اگر در کنار تمام خوبیهایشان، بیدقت، سر بههوا، لجباز، پرتوقع، تنبل، زباندراز، ….😅😂هم باشند. اما من، نباید مأیوس بشوم و تبر بردارم برای قطع امید . باید یادم باشد، رشد بچهها و تبدیلشدنشان به مردان و زنان مستقل و متکیبهنفس، «فرآیند»ی طولانی و مداوم و دشوار است. خیلی خیلی بیشتر از نمرهی عربی و ریاضی و علوم و رتبهی کنکور، نهادینهشدن پشتکار، ایجاد علاقه و برنامهریزی اهمیتدارد و این که بهامید خدا زمانی باور کنند، تجربیات تلخ و شیرین بزرگترها، میتواند برای آنها هم مفید باشد.
🔸به شکوفهها نگاه میکنم و زنبورهای عسل. نمیدانم در این شهر دودزده، کجا را مأمن خود کردهاند. اما اگر اینها توانستهاند در شرایط سخت دوام بیاورند، حتماً من و شما و فرزندانمان هم میتوانیم شکوفا شویم.
🔸امتحانهای بچهها نزدیک است و همینطور کنکور. خیلی از دوستان نگران هستند و با من صحبت میکنند. میفهممشان. دختر من هم باید انتخاب رشته کند و میدانم دلواپس این نوجوانان نازنین در این شرایط بیثبات بودن، یعنی چه. اما روزنامهنگاری یادم داده، با چشم عقاب دنیا و مردم را ببینم. من فهمیدهام، پیشرفت، ساختن مسیر است، یاد گرفتن پشتکار و هدفگذاری دقیق. پیشرفت، نمرهی بیست ریاضی توی کارنامه نیست که چهار روز بعد هیچ چیز یادمان نباشد یا قبول شدن در رشتهی پرطرفداری که دوستش نداریم. پیشرفت، تلاش مستمر است برای درک جهان و شناختن خود و عملیکردن آرزوها.
🔸به برگهای تازهرسته و بازیشان با نسیم نگاه میکنم و آرزو میکنم بهجای فشار بر بچهها، مسیر را صاف کنیم و الگوهای مناسبی را نشانشان بدهیم تا خودشان بتوانند تصویر زیبایی از خودشان در ده سال آینده را بسازند و بهطرفش بروند.
پانوشت: کاش میتوانستم عطر شکوفههای پرتقال را برایتان بفرستم♥️🙏🏻.
#امید
#فرزندپروری
#درخت_پرتقال
#ریحانه_قاسمرشیدی
#ریاضی
#انتخاب_رشته
#اضطراب
#مادر
#کودک
#نوجوان
#رتبهی_کنکور
#نمره
@farhangkoodak
راستی عکسها را از سایتهای خارجی برداشتهام. 😅
🔸به هر کس میگویم ما در حیاطمان درخت پرتقال داریم، باور نمیکند. درختی که نکاشتیمش. احتمالاً من یا خواهرم وقتی کوچک بودیم، از سر تفنن، تخم پرتقالی را پرت کردهایم توی باغچه.
یادم هست سالها طول کشید تا بزرگ شد. درخت هلو و درخت سیب و گلابی و انجیری که مامان کاشتهبود طی این سالها خشک شدند اما درخت پرتقال ماند و یک سال، با شگفتی دیدیدم شکوفه کرد. چه شکوفههای معطری. اینجا وسط وسط تهران.
🔸درخت پرتقال دوست من است. از پنجرهی خانهام نگاهش میکنم و با او حرف میزنم. پاییز پارسال که شروع کرد به برگریز، غمگین شدم. کف حیاط پر از برگهای خشکیدهاش بود. دقت کردم و دیدم معدود پرتقالهای تهران مثل پرتقال قشنگ حیاط مدرسهی باران هم همینطور شدهاند. فکر کردم لابد آلودگی هوا خدمتشان رسیده.🥹….
🔸اما حالا درخت پرتقال شکوفه کرده. گلهای سفید ستارهای دارند باز میشوند و برگهای سبز هم. و من خیلی خوشحالم. قربان صدقهی درخت میروم و پرندههایی که میآیند برای لانهساختن.
با این کم آبی، یادم نمیرود مراقبش باشم.
🔸میایستم و نگاهش میکنم. به یاد دخترم و تمام بچهها میافتم. همه شان درختان پرتقال ما هستند. حضور تک به تکشان پر از شگفتی و برکت است. حتی اگر در کنار تمام خوبیهایشان، بیدقت، سر بههوا، لجباز، پرتوقع، تنبل، زباندراز، ….😅😂هم باشند. اما من، نباید مأیوس بشوم و تبر بردارم برای قطع امید . باید یادم باشد، رشد بچهها و تبدیلشدنشان به مردان و زنان مستقل و متکیبهنفس، «فرآیند»ی طولانی و مداوم و دشوار است. خیلی خیلی بیشتر از نمرهی عربی و ریاضی و علوم و رتبهی کنکور، نهادینهشدن پشتکار، ایجاد علاقه و برنامهریزی اهمیتدارد و این که بهامید خدا زمانی باور کنند، تجربیات تلخ و شیرین بزرگترها، میتواند برای آنها هم مفید باشد.
🔸به شکوفهها نگاه میکنم و زنبورهای عسل. نمیدانم در این شهر دودزده، کجا را مأمن خود کردهاند. اما اگر اینها توانستهاند در شرایط سخت دوام بیاورند، حتماً من و شما و فرزندانمان هم میتوانیم شکوفا شویم.
🔸امتحانهای بچهها نزدیک است و همینطور کنکور. خیلی از دوستان نگران هستند و با من صحبت میکنند. میفهممشان. دختر من هم باید انتخاب رشته کند و میدانم دلواپس این نوجوانان نازنین در این شرایط بیثبات بودن، یعنی چه. اما روزنامهنگاری یادم داده، با چشم عقاب دنیا و مردم را ببینم. من فهمیدهام، پیشرفت، ساختن مسیر است، یاد گرفتن پشتکار و هدفگذاری دقیق. پیشرفت، نمرهی بیست ریاضی توی کارنامه نیست که چهار روز بعد هیچ چیز یادمان نباشد یا قبول شدن در رشتهی پرطرفداری که دوستش نداریم. پیشرفت، تلاش مستمر است برای درک جهان و شناختن خود و عملیکردن آرزوها.
🔸به برگهای تازهرسته و بازیشان با نسیم نگاه میکنم و آرزو میکنم بهجای فشار بر بچهها، مسیر را صاف کنیم و الگوهای مناسبی را نشانشان بدهیم تا خودشان بتوانند تصویر زیبایی از خودشان در ده سال آینده را بسازند و بهطرفش بروند.
پانوشت: کاش میتوانستم عطر شکوفههای پرتقال را برایتان بفرستم♥️🙏🏻.
#امید
#فرزندپروری
#درخت_پرتقال
#ریحانه_قاسمرشیدی
#ریاضی
#انتخاب_رشته
#اضطراب
#مادر
#کودک
#نوجوان
#رتبهی_کنکور
#نمره
@farhangkoodak
راستی عکسها را از سایتهای خارجی برداشتهام. 😅
من همیشه عاشقت هستم
🔸دیروز که دخترم از مدرسه آمد، با آب و تاب از پیشبینی بچهها برای شروع جنگ خبر داد و بعد با خندهای نوجوانانه اضافه کرد که در حیاط مدرسهشان پناهگاه هست و او از چیزی نمیترسد. ترجمهی حرفش در ذهن من این بود: بچهها و فرزند خودم از احتمال جنگ میترسند و با این که اصلاً اهل سیاست نیستند، دربارهاش حرف میزنند.
🔸سعیکردم به شوخی رد کنم. البته که اشارهای به پناهگاه مدرسهی خودم کردم و به زیر زمین خانهمان که بعد از جنگ شاید فقط یکبار از پلههای فلزیاش پایین رفتهام. به شوخی به او گفتم اگر دوست داشتهباشد فضای سرد و تاریک و خفنی را ببیند میتوانیم سری به آنجا بزنیم. هرچند، در دلم هم آن لحظه و هم الان دعا میکنم هیچکس، مجبور به استفاده از پناهگاه نشود.
🔸انقدر زندگی کردهام که بدانم ما آدمهای معمولی قدرتی برای کنترل اتفاقات نداریم. سلاح ما رفتار و فکر ماست و دیدگاهی که میتواند همیشه جنبهی زیبای زندگی را کشف کند. و چیزی که از دستمان برمیآید، حفظ آرامش خانواده و نترساندن بچهها، همدلی با آنها و پذیرش احساساتشان.
🔸صد البته، طبیعیست بچهها بترسند و به شکلهای مختلف، حتی با جوک یا خشم و … آن را ابراز کنند. اما این، من و شما هستیم که میتوانیم حس غریزیشان را به وحشتی تخریبگر و پایدار تبدیل کنیم یا به وسیلهای برای تجربههای عمیق انسانی مثل عشق اعضای خانواده و رفتار محبتآمیز.
🔸نمونهی فانتزی و اغراقشدهی چنین رویکردی را میتوان در فیلم «زندگی زیباست» اثر روبرتو بنینی دید. پدری که با پسر خردسالش در اردوگاه مرگ نازیها گیر افتاده و وانمود میکند، همه چیز بازیست و تا آخرین لحظه، با سرخوشی شجاعانهای از فرزندش محافظت میکند.
🔸در این صبح زیبای فروردین که یاکریمها مثل همیشه میخوانند و گنجشکهای بازیگوش روی شاخههای سبز و پرشکوفه میپرند، آینده بیش از هر وقت دیگری مبهم است. آنچه در حیطهی قدرت من قرار دارد، وجود خودم و تصمیمیست که برای واکنشهایم میگیرم. باشد که هر لحظهی عمر، با تجربهی صلح آمیختهشود .
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#مادر
#فلسفه_در_خدمت_زندگی
#همدلی
#زندگی_زیباست
@farhangkoodak
🔸دیروز که دخترم از مدرسه آمد، با آب و تاب از پیشبینی بچهها برای شروع جنگ خبر داد و بعد با خندهای نوجوانانه اضافه کرد که در حیاط مدرسهشان پناهگاه هست و او از چیزی نمیترسد. ترجمهی حرفش در ذهن من این بود: بچهها و فرزند خودم از احتمال جنگ میترسند و با این که اصلاً اهل سیاست نیستند، دربارهاش حرف میزنند.
🔸سعیکردم به شوخی رد کنم. البته که اشارهای به پناهگاه مدرسهی خودم کردم و به زیر زمین خانهمان که بعد از جنگ شاید فقط یکبار از پلههای فلزیاش پایین رفتهام. به شوخی به او گفتم اگر دوست داشتهباشد فضای سرد و تاریک و خفنی را ببیند میتوانیم سری به آنجا بزنیم. هرچند، در دلم هم آن لحظه و هم الان دعا میکنم هیچکس، مجبور به استفاده از پناهگاه نشود.
🔸انقدر زندگی کردهام که بدانم ما آدمهای معمولی قدرتی برای کنترل اتفاقات نداریم. سلاح ما رفتار و فکر ماست و دیدگاهی که میتواند همیشه جنبهی زیبای زندگی را کشف کند. و چیزی که از دستمان برمیآید، حفظ آرامش خانواده و نترساندن بچهها، همدلی با آنها و پذیرش احساساتشان.
🔸صد البته، طبیعیست بچهها بترسند و به شکلهای مختلف، حتی با جوک یا خشم و … آن را ابراز کنند. اما این، من و شما هستیم که میتوانیم حس غریزیشان را به وحشتی تخریبگر و پایدار تبدیل کنیم یا به وسیلهای برای تجربههای عمیق انسانی مثل عشق اعضای خانواده و رفتار محبتآمیز.
🔸نمونهی فانتزی و اغراقشدهی چنین رویکردی را میتوان در فیلم «زندگی زیباست» اثر روبرتو بنینی دید. پدری که با پسر خردسالش در اردوگاه مرگ نازیها گیر افتاده و وانمود میکند، همه چیز بازیست و تا آخرین لحظه، با سرخوشی شجاعانهای از فرزندش محافظت میکند.
🔸در این صبح زیبای فروردین که یاکریمها مثل همیشه میخوانند و گنجشکهای بازیگوش روی شاخههای سبز و پرشکوفه میپرند، آینده بیش از هر وقت دیگری مبهم است. آنچه در حیطهی قدرت من قرار دارد، وجود خودم و تصمیمیست که برای واکنشهایم میگیرم. باشد که هر لحظهی عمر، با تجربهی صلح آمیختهشود .
۲۶ فروردین ۱۴۰۳
#عشق_و_صلح
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فرزندپروری
#مادر
#فلسفه_در_خدمت_زندگی
#همدلی
#زندگی_زیباست
@farhangkoodak
مادری کردن در سختترین روزها
🔸رسیده و نرسیده با لحن خیلی عادی گفت: فردا موبایل میبرم مدرسه. فهمیدم نگران بوده و احساس ناامنی میکرده. یکی از بچهها، پنهانی گوشی آوردهبوده و این چهاردهسالهها، یواشکی اخبار را دنبال میکردند؛ چهاردهسالههایی که تا پریروز، جز موسیقی و مد و خبرهای تکنولوژی نمیخواندند.
🔸رعایت قوانین مدرسه، یکی از اصول خانهی ماست. اما هر قانونی تبصرهای در مواقع اضطرار دارد و دیروز یکی از همین موقعیتها بود. زمانی پر از پرسشهای سخت و احساسات متلاطم.
وقتی توضیح داد گوشی را خاموش نگه خواهد داشت و اگر اتفاقی افتاد، استفاده خواهد کرد، پذیرفتم.
دلم فشرده شد و همزمان احساس غرور کردم که راهی برای کنترل ترس و مدیریت اوضاع پیدا کرده.
راستش، من همیشه به بچهها اعتماد میکنم. با آنها صادقم و جز صداقت ندیدهام.
🔸امتحان میانترم، وقت زیادی باقینمیگذاشت. برای همین، متعجبشدم وقتی درمورد مسألهی فلسطین پرسید و نشست تا این قصهی غمگین طولانی را بشنود.
🔸نزدیک غروب، خودش شروع کرد به گفتن از تصویری که در ذهنش داشت. از این که ما هم آواره شویم و مدارس و دانشگاهها بستهشوند و کانالهای تلگرامی که با قطعیت از شروع جنگ نوشتهاند و او و همسالانش را بینهایت ترساندهاند …
🔸تصویر آخرالزمانی او را گذاشتم کنارتجربیات خودم. حق داشت. در گذشته، زشتی جنگ به این وسعت و دقت مخابره نمیشد. اینترنت و ماهواره نبود و شبکههای اجتماعی، که بدانیم چه خشونتی رخ میدهد. فقط در سالهای آخر جنگ بود، که زندگی ما در تهران، آشفتهشد و حتی در آن زمان هم، بهقدری عکسها و فیلمها با دقت در جامعه پخش میشد که من تا وقتی با خرابهی منزل داییام روبهرو نشدم، نمیدانستم موشک چه معنایی دارد.
🔸دیشب تا صبح چند بار بیدار شدم و خبرها را چک کردم. کاری که احتمالاً بسیاری از مادرها هم انجام دادهاند. دعا کردم، اسرائیلیها، آتش جنگ را شعلهور نکنند.
🔸و صبح، با آواز پرندهها شروع شد و خبر برقراری پروازها و از آن بهتر، تصمیم نبردن موبایل و کشف قدرت گوش دادن و پذیرفتن. هنری که باید خیلی بیشتر یاد بگیرم.
#عشق_و_صلح
#نوجوان
#اخبار
#ریحانه_قاسمرشیدی
#تجربهی_زیسته
#فرزندپروری
#مادر
@farhangkoodak
🔸رسیده و نرسیده با لحن خیلی عادی گفت: فردا موبایل میبرم مدرسه. فهمیدم نگران بوده و احساس ناامنی میکرده. یکی از بچهها، پنهانی گوشی آوردهبوده و این چهاردهسالهها، یواشکی اخبار را دنبال میکردند؛ چهاردهسالههایی که تا پریروز، جز موسیقی و مد و خبرهای تکنولوژی نمیخواندند.
🔸رعایت قوانین مدرسه، یکی از اصول خانهی ماست. اما هر قانونی تبصرهای در مواقع اضطرار دارد و دیروز یکی از همین موقعیتها بود. زمانی پر از پرسشهای سخت و احساسات متلاطم.
وقتی توضیح داد گوشی را خاموش نگه خواهد داشت و اگر اتفاقی افتاد، استفاده خواهد کرد، پذیرفتم.
دلم فشرده شد و همزمان احساس غرور کردم که راهی برای کنترل ترس و مدیریت اوضاع پیدا کرده.
راستش، من همیشه به بچهها اعتماد میکنم. با آنها صادقم و جز صداقت ندیدهام.
🔸امتحان میانترم، وقت زیادی باقینمیگذاشت. برای همین، متعجبشدم وقتی درمورد مسألهی فلسطین پرسید و نشست تا این قصهی غمگین طولانی را بشنود.
🔸نزدیک غروب، خودش شروع کرد به گفتن از تصویری که در ذهنش داشت. از این که ما هم آواره شویم و مدارس و دانشگاهها بستهشوند و کانالهای تلگرامی که با قطعیت از شروع جنگ نوشتهاند و او و همسالانش را بینهایت ترساندهاند …
🔸تصویر آخرالزمانی او را گذاشتم کنارتجربیات خودم. حق داشت. در گذشته، زشتی جنگ به این وسعت و دقت مخابره نمیشد. اینترنت و ماهواره نبود و شبکههای اجتماعی، که بدانیم چه خشونتی رخ میدهد. فقط در سالهای آخر جنگ بود، که زندگی ما در تهران، آشفتهشد و حتی در آن زمان هم، بهقدری عکسها و فیلمها با دقت در جامعه پخش میشد که من تا وقتی با خرابهی منزل داییام روبهرو نشدم، نمیدانستم موشک چه معنایی دارد.
🔸دیشب تا صبح چند بار بیدار شدم و خبرها را چک کردم. کاری که احتمالاً بسیاری از مادرها هم انجام دادهاند. دعا کردم، اسرائیلیها، آتش جنگ را شعلهور نکنند.
🔸و صبح، با آواز پرندهها شروع شد و خبر برقراری پروازها و از آن بهتر، تصمیم نبردن موبایل و کشف قدرت گوش دادن و پذیرفتن. هنری که باید خیلی بیشتر یاد بگیرم.
#عشق_و_صلح
#نوجوان
#اخبار
#ریحانه_قاسمرشیدی
#تجربهی_زیسته
#فرزندپروری
#مادر
@farhangkoodak
هوماسکول، (مدرسهی خانگی)، آری یا خیر؟
آنچه از یکسال تدریس ریاضی فهمیدم
🔸تمایل به گریز از مدارس رسمی، روز به روز در کشور ما بیشتر میشود و هفتهای نیست که از مادری نشنوم سال بعد، میخواهد بچهاش را هوم اسکول کند.
به نظر من، این تصمیم بسیار مهمیست و تمام جنبههای آن در حد امکان باید بررسی شود.
🔸نقایص مدارس معمولی را همه میدانیم. رقابتی بودن و حجم زیاد دروسی که گاهی هیچ ربطی به زندگی و دنیای بچهها ندارد و …. اما همین مدارس، کارکرد مثبت و مهمی هم دارند که اغلب نادیدهگرفتهمیشود.
🔸ما بچهها را صرفاً برای یادگیری دروس به مدرسه نمیفرستیم. مدرسه، تجربهی حضور در اجتماع و دیدن و شناختن دیگری را به کودک میدهد و او را در دوستیابی، شنیدن صدای مخالف و درک شیوههای مختلف زندگی توانمند میکند. حتی، بستهترین و کوچکترین مدارس هم، بیش از خانه، امکان رشد روانی و ارتباطی را برای فرد فراهم میکند.
🔸پس اگر من چنین تصمیمی دارم، حتماً باید جایگزینی برای این بخش مهم پیدا کنم.
🔸نکتهی دوم، لزوم مدیریت و برنامهریزی بسیار دقیق درسی برای بچههای هوماسکول است. آنهم در شرایطی که در خانهماندن کودک، فشار روانی زیادی را بر او و مادر وارد میسازد.
تا تجربهنکنید یا از نزدیک نبینید، نمیتوانید به حجم این انرژی منفی آگاه شوید.
داناترین و پرانرژیترین مادرهایی که میشناسم، طی سال تحصیل خانگی فرزند، دچار تنشهای زیادی شدند.
این موضوع، با نزدیکی بچهها به سن نوجوانی تشدید میشود.
🔸بهعلاوه، در سالهای دبستان، از بچهها امتحان رسمی گرفتهنمیشود و اگر خانواده، نسبت به یادگیری دروس دقت نداشتهباشد، کودک اطلاعات لازم را کسب نمیکند. و ممکن است، بعداً امکان جبران این عقبماندگی بسیار سخت باشد.
🔸با همهی این دشواریها، خانوادههایی هستند که با درایت و آگاهی و برنامهریزی دقیق و مسئولانه، از موقعیت آموزش خانگی به بهترین شکل بهره میبرند.
🔸من امسال، در تجربهی تحصیل خانگی یکی از دختران عزیزم، همراه بودم و به او ریاضی یاد میدادم. که تجربهی بسیار خوبی بود چون بیش از هر چیز، مادر با همراهی لحظه به لحظه و نظارت دقیق بر انجام تکالیف و اجرای برنامهی دقیق درسی همپای کودک بود و کودک هم همکاری و پشتکار لازم را داشت. صفتی که اینروزها، چندان شایع نیست.
🔸دوست داشتم دربارهی این تجربه به شما دوستان عزیزم بگویم تا اگر چنین قصدی دارید، با دقت و بررسی بیشتری، تصمیم بگیرید.
🔸امیدوارم تمام بچهها در بهترین شرایط رشد کنند و بتوانند استعدادهای خود را بارور نمایند و ما هم کنارشان باشیم.
🔸خوشحال میشوم، نظرها و تجربههایتان را بنویسید تا از همدیگر یاد بگیریم.
البته که شکلهای مختلفی از هوماسکول وجود دارد. تجربهی ما، فقط یک شیوهی آن بود.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#هوم_اسکول
#ریاضی
#آموزش_ریاضی
#مادر
#مدرسه
#مهارتهای_اجتماعی
@farhangkoodak
آنچه از یکسال تدریس ریاضی فهمیدم
🔸تمایل به گریز از مدارس رسمی، روز به روز در کشور ما بیشتر میشود و هفتهای نیست که از مادری نشنوم سال بعد، میخواهد بچهاش را هوم اسکول کند.
به نظر من، این تصمیم بسیار مهمیست و تمام جنبههای آن در حد امکان باید بررسی شود.
🔸نقایص مدارس معمولی را همه میدانیم. رقابتی بودن و حجم زیاد دروسی که گاهی هیچ ربطی به زندگی و دنیای بچهها ندارد و …. اما همین مدارس، کارکرد مثبت و مهمی هم دارند که اغلب نادیدهگرفتهمیشود.
🔸ما بچهها را صرفاً برای یادگیری دروس به مدرسه نمیفرستیم. مدرسه، تجربهی حضور در اجتماع و دیدن و شناختن دیگری را به کودک میدهد و او را در دوستیابی، شنیدن صدای مخالف و درک شیوههای مختلف زندگی توانمند میکند. حتی، بستهترین و کوچکترین مدارس هم، بیش از خانه، امکان رشد روانی و ارتباطی را برای فرد فراهم میکند.
🔸پس اگر من چنین تصمیمی دارم، حتماً باید جایگزینی برای این بخش مهم پیدا کنم.
🔸نکتهی دوم، لزوم مدیریت و برنامهریزی بسیار دقیق درسی برای بچههای هوماسکول است. آنهم در شرایطی که در خانهماندن کودک، فشار روانی زیادی را بر او و مادر وارد میسازد.
تا تجربهنکنید یا از نزدیک نبینید، نمیتوانید به حجم این انرژی منفی آگاه شوید.
داناترین و پرانرژیترین مادرهایی که میشناسم، طی سال تحصیل خانگی فرزند، دچار تنشهای زیادی شدند.
این موضوع، با نزدیکی بچهها به سن نوجوانی تشدید میشود.
🔸بهعلاوه، در سالهای دبستان، از بچهها امتحان رسمی گرفتهنمیشود و اگر خانواده، نسبت به یادگیری دروس دقت نداشتهباشد، کودک اطلاعات لازم را کسب نمیکند. و ممکن است، بعداً امکان جبران این عقبماندگی بسیار سخت باشد.
🔸با همهی این دشواریها، خانوادههایی هستند که با درایت و آگاهی و برنامهریزی دقیق و مسئولانه، از موقعیت آموزش خانگی به بهترین شکل بهره میبرند.
🔸من امسال، در تجربهی تحصیل خانگی یکی از دختران عزیزم، همراه بودم و به او ریاضی یاد میدادم. که تجربهی بسیار خوبی بود چون بیش از هر چیز، مادر با همراهی لحظه به لحظه و نظارت دقیق بر انجام تکالیف و اجرای برنامهی دقیق درسی همپای کودک بود و کودک هم همکاری و پشتکار لازم را داشت. صفتی که اینروزها، چندان شایع نیست.
🔸دوست داشتم دربارهی این تجربه به شما دوستان عزیزم بگویم تا اگر چنین قصدی دارید، با دقت و بررسی بیشتری، تصمیم بگیرید.
🔸امیدوارم تمام بچهها در بهترین شرایط رشد کنند و بتوانند استعدادهای خود را بارور نمایند و ما هم کنارشان باشیم.
🔸خوشحال میشوم، نظرها و تجربههایتان را بنویسید تا از همدیگر یاد بگیریم.
البته که شکلهای مختلفی از هوماسکول وجود دارد. تجربهی ما، فقط یک شیوهی آن بود.
#ریحانه_قاسمرشیدی
#هوم_اسکول
#ریاضی
#آموزش_ریاضی
#مادر
#مدرسه
#مهارتهای_اجتماعی
@farhangkoodak
کی گفته نمیشه جبران کرد؟
خانه موزهی مقدم: حکایت نوهای که غرامت جنایت جدش را پرداخت
🔸اینجا خانهی مقدم است. تکهای از بهشت در قلب تهران. بر خیابان امامخمینی (سپه سابق)، کنار ملک عبدالحسین خان فرمانفرما که سردار سپه خرید و کاخ مرمرش را در آن ساخت.
البته که اگر دربارهاش ندانید، امکان ندارد از سردر سادهاش بتوانید به ارزش و زیباییاش پیببرید.
🔸این خانه را گرانقیمتترین خانهی ایران نامیدهاند. نمادیست از گذر سرزمین ما از دوران قدیم به تجدد و مدرنیته. هم حیاط اندرونی و بیرونی دارد، هم عمارتی شبیه قلعههای فرانسوی که مالک هنرمند برای همسر فرنگی خود ساخته و هم انواع گوناگون یادگارهای فرهنگی. از تکههای خانههایی ارزشمند که خراب میشدند و دکتر مقدم ستون و حوض و کاشیشان و … را میآورد و نگهمیداشت تا مجموعههایی که حتی در بعضی موزهها هم، مشابهش نیست.
🔸دیوار با ستونهای فیروزهای انتهای تصویر، دیوار تجدد است. مهندس سیحون معروف آن را ساخته. توضیح و توصیف بنا و زندگی فوقالعادهی مالکانش بماند برای وقتی که دیدمتان.
🔹اما همهی این مقدمات را نوشتم تا نکتهای را که کمتر گفتهمیشود، برایتان شرح دهم. دکتر حسن مقدم، استاد برجستهی دانشگاه تهران و طراح آرم آن، فقط پسر احتسابالملک، اولین شهردار طهران نبود. او نوادهی میرزاعلیخان حاجب مراغی هم بود که فرمان قتل امیرکبیر را چاپاری به باغفین برد و …..
🔸نام برادران مقدم؛ محسن و حسن با هنر و فرهنگ ایران آمیخته.«جعفرخان از فرنگ برگشته» یکی از اولین نمایشنامههای کمدیدرام ایران را حسن خان جوانمرگ در سوییس نوشته و برادر کوچکتر، علاوه بر تدریس و تحقیق در دانشگاه، مجموعهای بیهمتا را برای ایران به یادگار گذاشته.
🔹جای امیرکبیر هرگز پر نشد اما، آموزش، فرزندزادگان قاتل او را به گوهرهایی ناب تبدیل کرد. بماند که نوهی امیر عزیز ما شد محمدعلیشاه قاجار که مجلس را به توپ بست و مشروطهخواهان را ….
🔸 آموزش بچهها را دستکم نگیریم. آموزش و گشودن روزنههایی به تفاوتها و تجربهی احترام به آنها، میتواند کینهها و خشونت را بزداید و دنیایی بهتر بسازد.
🪴در طهرانگردیهای «کودک و فرهنگ» منتظر همهی مادران و فرزندانی هستم که به شناختن خود و ریشههایشان علاقهمندند.
♥️ما از منظری مادرانه با چشمانی تازهسال به تاریخ مینگریم و از ابتدای فعالیتمان، مادران را هم در برنامهها همراه کردهایم.
#خانه_موزهی_مقدم
#امیرکبیر
#جعفر_خان_از_فرنگ_برگشته
#ریحانه_قاسمرشیدی
#طهرانگردی_با_بچهها
#عشق_و_صلح
#مادر_و_کودک
@farhangkoodak
ارتباط برای پیشثبتنام شش تا چهارده سالهها:
@rb1105
خانه موزهی مقدم: حکایت نوهای که غرامت جنایت جدش را پرداخت
🔸اینجا خانهی مقدم است. تکهای از بهشت در قلب تهران. بر خیابان امامخمینی (سپه سابق)، کنار ملک عبدالحسین خان فرمانفرما که سردار سپه خرید و کاخ مرمرش را در آن ساخت.
البته که اگر دربارهاش ندانید، امکان ندارد از سردر سادهاش بتوانید به ارزش و زیباییاش پیببرید.
🔸این خانه را گرانقیمتترین خانهی ایران نامیدهاند. نمادیست از گذر سرزمین ما از دوران قدیم به تجدد و مدرنیته. هم حیاط اندرونی و بیرونی دارد، هم عمارتی شبیه قلعههای فرانسوی که مالک هنرمند برای همسر فرنگی خود ساخته و هم انواع گوناگون یادگارهای فرهنگی. از تکههای خانههایی ارزشمند که خراب میشدند و دکتر مقدم ستون و حوض و کاشیشان و … را میآورد و نگهمیداشت تا مجموعههایی که حتی در بعضی موزهها هم، مشابهش نیست.
🔸دیوار با ستونهای فیروزهای انتهای تصویر، دیوار تجدد است. مهندس سیحون معروف آن را ساخته. توضیح و توصیف بنا و زندگی فوقالعادهی مالکانش بماند برای وقتی که دیدمتان.
🔹اما همهی این مقدمات را نوشتم تا نکتهای را که کمتر گفتهمیشود، برایتان شرح دهم. دکتر حسن مقدم، استاد برجستهی دانشگاه تهران و طراح آرم آن، فقط پسر احتسابالملک، اولین شهردار طهران نبود. او نوادهی میرزاعلیخان حاجب مراغی هم بود که فرمان قتل امیرکبیر را چاپاری به باغفین برد و …..
🔸نام برادران مقدم؛ محسن و حسن با هنر و فرهنگ ایران آمیخته.«جعفرخان از فرنگ برگشته» یکی از اولین نمایشنامههای کمدیدرام ایران را حسن خان جوانمرگ در سوییس نوشته و برادر کوچکتر، علاوه بر تدریس و تحقیق در دانشگاه، مجموعهای بیهمتا را برای ایران به یادگار گذاشته.
🔹جای امیرکبیر هرگز پر نشد اما، آموزش، فرزندزادگان قاتل او را به گوهرهایی ناب تبدیل کرد. بماند که نوهی امیر عزیز ما شد محمدعلیشاه قاجار که مجلس را به توپ بست و مشروطهخواهان را ….
🔸 آموزش بچهها را دستکم نگیریم. آموزش و گشودن روزنههایی به تفاوتها و تجربهی احترام به آنها، میتواند کینهها و خشونت را بزداید و دنیایی بهتر بسازد.
🪴در طهرانگردیهای «کودک و فرهنگ» منتظر همهی مادران و فرزندانی هستم که به شناختن خود و ریشههایشان علاقهمندند.
♥️ما از منظری مادرانه با چشمانی تازهسال به تاریخ مینگریم و از ابتدای فعالیتمان، مادران را هم در برنامهها همراه کردهایم.
#خانه_موزهی_مقدم
#امیرکبیر
#جعفر_خان_از_فرنگ_برگشته
#ریحانه_قاسمرشیدی
#طهرانگردی_با_بچهها
#عشق_و_صلح
#مادر_و_کودک
@farhangkoodak
ارتباط برای پیشثبتنام شش تا چهارده سالهها:
@rb1105
تقدیم به تمام مادرانی که قلب اصلیشان در بدن کمسال فرزندی میتپد❤️
🔆باشگاه کتابخوانی مجازی بزرگسال یکی از معدود مکانهای دنیا برای برداشتن نقابهاست. ما زنانی هستیم از طبقات مختلف اجتماعی، سنین متفاوت و تحصیلات و عقاید گوناگون که طی چهار سال یاد گرفتهایم خود خودمان را به جمع هفتگی بیاوریم.
🔆دیروز یکی از دوستان نازنین، از مشکلاتی که بر سر راه ادامهتحصیل فرزند عزیزشان پیشآمده، گفت و من که چند مرحله از ایشان عقبترم، همراهی ایشان و همدلیشان با جوان برومندمان را حس کردم و وقتی خودم را در آن جایگاه گذاشتم، دیدم که چه مرحلهی سختیست.
🔆همهی ما دوست داریم و تلاش میکنیم تا زمینه را برای پیشرفت بچهها فراهم کنیم. اما گاهی جبر تاریخ و جغرافیا دست به دست هم میدهد و راهی را که با هزار امید باز کردهایم، میبندد. تجربهی ناکامی برای خودمان مفهومی کاملاً جداگانه است تا دیدن و سهیم شدن در ناکامی فرزند. فکر میکنم دومی خیلی سختتر باشد.
🔆این حس را زیاد تجربه کردهام. هم، در خودم و هم در مادرانی که میشناسم. ما انسانهای معمولی که نه استعداد خارقالعادهای داریم و نه، ثروت چشمگیری و ارتباطات ویژهای، میلیمتری جلو میرویم. بسته بودن مسیر و بازگشت به سر خط اصلاً آسان نیست. ولی گاهی هیچ کاری نمیشود کرد. باید پذیرفت و مسیر دیگری را پیشگرفت. و البته با حس ناامیدی و احیاناً افسردگی هم جنگید.
🔆اما شاید این ماجرا وجه دیگری هم داشتهباشد. موقعیت و تجربهای بهتر در افقی متفاوت انتظار فرزند ما را بکشد؛ چیزی که امروز برای ما روشن نیست. اما به وقتش پیشخواهدآمد.
دیر و زود دارد اما اگر پشتکار داشتهباشند، سوخت و سوز نه!
🔆وقتی به تمام مراحلی که خودم در زندگی از سرگذراندهام فکر میکنم، میبینم خیلی وقتها اصرار بیش از حدم برای کسب یک موقعیت خاص در زمانی معین، نه فقط بیهوده بلکه به ضرر خودم بوده. مثلاً به شکل عجیبی فکر میکردم باید در اولین سال، دانشگاه قبول شوم و چه استرس و فشاری را در هفده سالگی متحمل شدم ولی این قبولی، واقعاً به نفعم نبود. اگر آنقدر عجله نمیکردم و زمانی را به شناختن خودم اختصاص میدادم، مطمیناً رشتهای مناسبتر را میخواندم.
🔆زندگی به من یاد داده که پر از فرصت است. همین زندهبودن، گوش داشتن برای شنیدن صدای عزیزان، چشم داشتن برای دیدن جوانههای کوچک گلدان، پر از نوید اطمینانبخش است. شاید در لحظاتی، تلاشهای ما بیثمر بهنظر برسد اما هرگز، هیچ نیت خوبی بیپاسخ نیکو از سمت جهان، رها نمیشود.
🔆چندی پیش در نشستی، نویسندهی معروفی خاطرهای از نوجوانی خود تعریف کردند. چون از ایشان اجازه نگرفتهام اسمشان را نمیآورم.
ایشان و دوست صمیمیشان بعداز ظهر پنجشنبهای تصمیم میگیرند به تماشای فیلم گوزنها بروند؛ معروفترین فیلم روز. پولهایشان را روی هم میگذارند، دو نفری با هم دو تومان - دو تا سکهی یک تومانی- داشتند اما قیمت بلیط بیست و پنج ریال یا به زبان خودمانی آن روزگار، بیست و پنج زار بود.
دو نوجوان به هر دری میزنند تا پنج ریال جور کنند. جیبهایشان را میگردند. دم در محل کار پدر میروند تا پول بگیرند اما او را پیدا نمیکنند و …. مبلغ جور نمیشود و بچهها دست از پا درازتر و ناراحت به خانه برمیگردند.
صبح فردا وقتی از خواب بیدار میشوند، میفهمند که سینما آتش گرفته و تمام کسانی که در سالن بودند، مردهاند.
🔆شما را نمیدانم اما شنیدن این تجربه برای من خیلی تکاندهندهبود. دنیا یا شاید این قسمتی که ما در آن ساکنیم، پر از وقایع پیشبینینشدهاست و علم و آگاهی ما نسبت به جوانب مختلف امور، همیشه، بسیار ناقص و محدود. پس به عنوان مادری که دو قلب در دو بدن جدا از هم دارد و قلب جوانتر را بسیار بیشتر دوست میدارد، فقط یک کار از دستم بر میآید: از خداوند برای او و تمام بچههای دنیا طلب خیر کنم. آنچه را در دراز مدت به نفعش خواهد بود، بخواهم و آرزو کنم در حد امکان با معنای خوبی و زیبایی و صداقت آشنا شود و در بزرگسالی انسان نیکی باشد، در هر جا و در هر مرحلهای از زندگی.
❤️امید که آنان زندگیهای پربارتر و شکوفاتری از ما داشتهباشند و ما بتوانیم نقش والدی خود را به درستی به انجام برسانیم.
#فرزندپروری
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب
#انتخاب_رشته
#مادر
#آیندهنگری
#نوجوان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فیلم_گوزنها
#تجربهی_زیسته
@farhangkoodak
🔆باشگاه کتابخوانی مجازی بزرگسال یکی از معدود مکانهای دنیا برای برداشتن نقابهاست. ما زنانی هستیم از طبقات مختلف اجتماعی، سنین متفاوت و تحصیلات و عقاید گوناگون که طی چهار سال یاد گرفتهایم خود خودمان را به جمع هفتگی بیاوریم.
🔆دیروز یکی از دوستان نازنین، از مشکلاتی که بر سر راه ادامهتحصیل فرزند عزیزشان پیشآمده، گفت و من که چند مرحله از ایشان عقبترم، همراهی ایشان و همدلیشان با جوان برومندمان را حس کردم و وقتی خودم را در آن جایگاه گذاشتم، دیدم که چه مرحلهی سختیست.
🔆همهی ما دوست داریم و تلاش میکنیم تا زمینه را برای پیشرفت بچهها فراهم کنیم. اما گاهی جبر تاریخ و جغرافیا دست به دست هم میدهد و راهی را که با هزار امید باز کردهایم، میبندد. تجربهی ناکامی برای خودمان مفهومی کاملاً جداگانه است تا دیدن و سهیم شدن در ناکامی فرزند. فکر میکنم دومی خیلی سختتر باشد.
🔆این حس را زیاد تجربه کردهام. هم، در خودم و هم در مادرانی که میشناسم. ما انسانهای معمولی که نه استعداد خارقالعادهای داریم و نه، ثروت چشمگیری و ارتباطات ویژهای، میلیمتری جلو میرویم. بسته بودن مسیر و بازگشت به سر خط اصلاً آسان نیست. ولی گاهی هیچ کاری نمیشود کرد. باید پذیرفت و مسیر دیگری را پیشگرفت. و البته با حس ناامیدی و احیاناً افسردگی هم جنگید.
🔆اما شاید این ماجرا وجه دیگری هم داشتهباشد. موقعیت و تجربهای بهتر در افقی متفاوت انتظار فرزند ما را بکشد؛ چیزی که امروز برای ما روشن نیست. اما به وقتش پیشخواهدآمد.
دیر و زود دارد اما اگر پشتکار داشتهباشند، سوخت و سوز نه!
🔆وقتی به تمام مراحلی که خودم در زندگی از سرگذراندهام فکر میکنم، میبینم خیلی وقتها اصرار بیش از حدم برای کسب یک موقعیت خاص در زمانی معین، نه فقط بیهوده بلکه به ضرر خودم بوده. مثلاً به شکل عجیبی فکر میکردم باید در اولین سال، دانشگاه قبول شوم و چه استرس و فشاری را در هفده سالگی متحمل شدم ولی این قبولی، واقعاً به نفعم نبود. اگر آنقدر عجله نمیکردم و زمانی را به شناختن خودم اختصاص میدادم، مطمیناً رشتهای مناسبتر را میخواندم.
🔆زندگی به من یاد داده که پر از فرصت است. همین زندهبودن، گوش داشتن برای شنیدن صدای عزیزان، چشم داشتن برای دیدن جوانههای کوچک گلدان، پر از نوید اطمینانبخش است. شاید در لحظاتی، تلاشهای ما بیثمر بهنظر برسد اما هرگز، هیچ نیت خوبی بیپاسخ نیکو از سمت جهان، رها نمیشود.
🔆چندی پیش در نشستی، نویسندهی معروفی خاطرهای از نوجوانی خود تعریف کردند. چون از ایشان اجازه نگرفتهام اسمشان را نمیآورم.
ایشان و دوست صمیمیشان بعداز ظهر پنجشنبهای تصمیم میگیرند به تماشای فیلم گوزنها بروند؛ معروفترین فیلم روز. پولهایشان را روی هم میگذارند، دو نفری با هم دو تومان - دو تا سکهی یک تومانی- داشتند اما قیمت بلیط بیست و پنج ریال یا به زبان خودمانی آن روزگار، بیست و پنج زار بود.
دو نوجوان به هر دری میزنند تا پنج ریال جور کنند. جیبهایشان را میگردند. دم در محل کار پدر میروند تا پول بگیرند اما او را پیدا نمیکنند و …. مبلغ جور نمیشود و بچهها دست از پا درازتر و ناراحت به خانه برمیگردند.
صبح فردا وقتی از خواب بیدار میشوند، میفهمند که سینما آتش گرفته و تمام کسانی که در سالن بودند، مردهاند.
🔆شما را نمیدانم اما شنیدن این تجربه برای من خیلی تکاندهندهبود. دنیا یا شاید این قسمتی که ما در آن ساکنیم، پر از وقایع پیشبینینشدهاست و علم و آگاهی ما نسبت به جوانب مختلف امور، همیشه، بسیار ناقص و محدود. پس به عنوان مادری که دو قلب در دو بدن جدا از هم دارد و قلب جوانتر را بسیار بیشتر دوست میدارد، فقط یک کار از دستم بر میآید: از خداوند برای او و تمام بچههای دنیا طلب خیر کنم. آنچه را در دراز مدت به نفعش خواهد بود، بخواهم و آرزو کنم در حد امکان با معنای خوبی و زیبایی و صداقت آشنا شود و در بزرگسالی انسان نیکی باشد، در هر جا و در هر مرحلهای از زندگی.
❤️امید که آنان زندگیهای پربارتر و شکوفاتری از ما داشتهباشند و ما بتوانیم نقش والدی خود را به درستی به انجام برسانیم.
#فرزندپروری
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#انتخاب
#انتخاب_رشته
#مادر
#آیندهنگری
#نوجوان
#ریحانه_قاسمرشیدی
#فیلم_گوزنها
#تجربهی_زیسته
@farhangkoodak
کودک و فرهنگ
چگونه در انتخاب شغل و رشتهی تحصیلی به بچهها کمک کنیم؟ یا چرا رزیدنتها از انتخاب خود ناراضیاند؟ 🪷نمیشود با بچهها کتاب خواند و از مادرها و تأثیرشان بر زندگی بچهها غافل بود. روزی که دوست و استاد عزیرم خانم درنا حمیدی، باشگاههای کتابخوانی فرانسه را…
چگونه در انتخاب شغل و رشتهی تحصیلی به بچهها کمک کنیم؟
یا
چرا رزیدنتها از انتخاب خود ناراضیاند؟
قسمت دوم
❤️🔥میشود گفت جامعه، قدردان علم نیست و … اما اصلاً کی قول دادهبود با درسخواندن پولدارتر از ثروتمندان امروزی شویم؟
منظورم از پولداران امروزی، همین سلبریتیهای مجازی هستند که با تصویر کشیدن زندگیهای فوق لاکچری خود، دل و دین نوجوانهای ما را بردهاند. یا در سطحی دیگر، امروزه، ناخنکار حرفهای در سالنهای بالای شهر از یک متخصص قلب جوان بعد از آنهمه سال تحصیل و طرح و شیفت ایستادن و …. بیشتر درآمد دارد. وارد بحث مشاغل غیر قانونی و غیراخلاقی مثل تهیه و تولید شیشه نمیشوم که با لیسانس نیمهکارهی شیمی هم میشود بیش از صد میلیون در ماه درآمد داشت و …
🔆عمیقاً معتقدم، بچهها انعکاس وجود ما هستند. فقط نسخههای شجاعتری هستند که تردیدهای ما را با صدای بلند میگویند. احتمالاً من، غرق در تردیدم و نتوانستهام او را قانع کنم که او در ادامهی راه تحصیل مردد شده.
🔆ما در کارگاه به این نتیجه رسیدیم که با پیشفرضهای اشتباهی وارد فرآیند تصمیمگیری شدهایم. هدف از شغل، فقط و فقط کسب درآمد نیست. متأسفانه شرایط سخت اقتصادی از یکطرف و فقدان آموزشهای معنوی و ارزشهای پایدار زندگی از سمت دیگر باعث شده تا نیازهای خود و فرزندانمان را به کف هرم مازلو کاهش بدهیم.
💗حداکثر تلاش ما برای کسب نیازهای بیولوژیک و امنیت است. ما از عشق و وابستگی، عزتنفس و حس خودشکوفایی عاری شدهایم. روزگار ما به دویدن و حسرت نرسیدن به مادیات منحصر شده. یادمان رفته بسیاری از بزرگان، با تصعید و عبور از مراحلی که امکان رسیدن به آن نیاز خاص را نداشتهاند، بهترین وجود خود را ساختهاند.
🪷پزشکی که به بیمار کمک میکند، معلمی که باعث پیشرفت دانشآموز میشود، میوهفروشی که میوهی باکیفیت و بهقیمت به دست مشتری میدهد و …. لذت و حظی را احساس میکند که سواری با پورشه و بوگاتی شدن ایجاد نمیکند.
❤️ما در باشگاه مادران در تلاشیم برای آرامش خودمان و فرزندانمان پاسخهایی پیدا کنیم. ادبیات جدید و قدیم، هنر و تجربههای زیسته به کمک ما میآیند.
💗ما این جلسه از مولانا آموختیم که:
«جمله بیقراریت از طلب قرار تست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت»
❤️🔥این جهان، جای قرار نیست. کسی که این توهم را در ذهن من ایجاد کرده، قطعاً خودش هم در طلب قرار، تمام عمر را در بیقراری گذرانده.
♥️ما پذیرای قدوم مادرانی هستیم که به نقش خود در زندگی بچهها واقفند. جمع فعلی ما بر مسایل بچههای ۱۲ تا ۱۵ سال تمرکز دارد.
❤️ما از کتاب #کمک_به_بچهها_در_نوجوانی استفاده میکنیم. میتوانید با جستجوی هشتگ فوق، دستاوردهای ما را ببینید.
❤️کتاب #شغل_موردعلاقهی_من از #آلن_دوباتن
و #مدرسهی_زندگی را هم معرفی کردیم تا بیشتر درمورد جنبههای مختلفی که برای داشتن زندگی کامل و معنادار نیازمندیم، آگاه شویم.
🔆مباد که خودمان و فرزندانمان به میانسالی و پیری برسیم درحالیکه دستانمان را خالی میبینیم و قلبمان را شکسته از اتمام نقد عمر.
❤️کتابها به ما کمک میکنند تا فلسفهای برای زندگی خود بسازیم. این هدف بزرگیست که ما قدم به قدم و دست در دست هم به سمتش در حرکتیم.
ما نسخهی پنج جلسهای برای آرامش، موفقیت، شهرت یا محبوبیت به کسی نمیدهیم. سعی میکنیم سالک مسیری باشیم و نشانهها را دنبال کنیم. دوستیهای عمیقی را بسازیم و در کنار یکدیگر، مادرهای بهتر، آرامتر، امیدوارتر و آگاهتری باشیم.
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#بزرگسال
#مادر
#نوجوان
#انتخاب
#پشیمانی
#رضایت
#هرم_مازلو
#مدرسهی_زندگی
#شغل_موردعلاقهی_من
#مدرسهی_زندگی
#مولانا
#ریحانه_قاسمرشیدی
#کتابخوانی_در_خدمت_زندگی
@farhangkoodak
یا
چرا رزیدنتها از انتخاب خود ناراضیاند؟
قسمت دوم
❤️🔥میشود گفت جامعه، قدردان علم نیست و … اما اصلاً کی قول دادهبود با درسخواندن پولدارتر از ثروتمندان امروزی شویم؟
منظورم از پولداران امروزی، همین سلبریتیهای مجازی هستند که با تصویر کشیدن زندگیهای فوق لاکچری خود، دل و دین نوجوانهای ما را بردهاند. یا در سطحی دیگر، امروزه، ناخنکار حرفهای در سالنهای بالای شهر از یک متخصص قلب جوان بعد از آنهمه سال تحصیل و طرح و شیفت ایستادن و …. بیشتر درآمد دارد. وارد بحث مشاغل غیر قانونی و غیراخلاقی مثل تهیه و تولید شیشه نمیشوم که با لیسانس نیمهکارهی شیمی هم میشود بیش از صد میلیون در ماه درآمد داشت و …
🔆عمیقاً معتقدم، بچهها انعکاس وجود ما هستند. فقط نسخههای شجاعتری هستند که تردیدهای ما را با صدای بلند میگویند. احتمالاً من، غرق در تردیدم و نتوانستهام او را قانع کنم که او در ادامهی راه تحصیل مردد شده.
🔆ما در کارگاه به این نتیجه رسیدیم که با پیشفرضهای اشتباهی وارد فرآیند تصمیمگیری شدهایم. هدف از شغل، فقط و فقط کسب درآمد نیست. متأسفانه شرایط سخت اقتصادی از یکطرف و فقدان آموزشهای معنوی و ارزشهای پایدار زندگی از سمت دیگر باعث شده تا نیازهای خود و فرزندانمان را به کف هرم مازلو کاهش بدهیم.
💗حداکثر تلاش ما برای کسب نیازهای بیولوژیک و امنیت است. ما از عشق و وابستگی، عزتنفس و حس خودشکوفایی عاری شدهایم. روزگار ما به دویدن و حسرت نرسیدن به مادیات منحصر شده. یادمان رفته بسیاری از بزرگان، با تصعید و عبور از مراحلی که امکان رسیدن به آن نیاز خاص را نداشتهاند، بهترین وجود خود را ساختهاند.
🪷پزشکی که به بیمار کمک میکند، معلمی که باعث پیشرفت دانشآموز میشود، میوهفروشی که میوهی باکیفیت و بهقیمت به دست مشتری میدهد و …. لذت و حظی را احساس میکند که سواری با پورشه و بوگاتی شدن ایجاد نمیکند.
❤️ما در باشگاه مادران در تلاشیم برای آرامش خودمان و فرزندانمان پاسخهایی پیدا کنیم. ادبیات جدید و قدیم، هنر و تجربههای زیسته به کمک ما میآیند.
💗ما این جلسه از مولانا آموختیم که:
«جمله بیقراریت از طلب قرار تست
طالب بیقرار شو تا که قرار آیدت»
❤️🔥این جهان، جای قرار نیست. کسی که این توهم را در ذهن من ایجاد کرده، قطعاً خودش هم در طلب قرار، تمام عمر را در بیقراری گذرانده.
♥️ما پذیرای قدوم مادرانی هستیم که به نقش خود در زندگی بچهها واقفند. جمع فعلی ما بر مسایل بچههای ۱۲ تا ۱۵ سال تمرکز دارد.
❤️ما از کتاب #کمک_به_بچهها_در_نوجوانی استفاده میکنیم. میتوانید با جستجوی هشتگ فوق، دستاوردهای ما را ببینید.
❤️کتاب #شغل_موردعلاقهی_من از #آلن_دوباتن
و #مدرسهی_زندگی را هم معرفی کردیم تا بیشتر درمورد جنبههای مختلفی که برای داشتن زندگی کامل و معنادار نیازمندیم، آگاه شویم.
🔆مباد که خودمان و فرزندانمان به میانسالی و پیری برسیم درحالیکه دستانمان را خالی میبینیم و قلبمان را شکسته از اتمام نقد عمر.
❤️کتابها به ما کمک میکنند تا فلسفهای برای زندگی خود بسازیم. این هدف بزرگیست که ما قدم به قدم و دست در دست هم به سمتش در حرکتیم.
ما نسخهی پنج جلسهای برای آرامش، موفقیت، شهرت یا محبوبیت به کسی نمیدهیم. سعی میکنیم سالک مسیری باشیم و نشانهها را دنبال کنیم. دوستیهای عمیقی را بسازیم و در کنار یکدیگر، مادرهای بهتر، آرامتر، امیدوارتر و آگاهتری باشیم.
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی_کودک_و_فرهنگ
#بزرگسال
#مادر
#نوجوان
#انتخاب
#پشیمانی
#رضایت
#هرم_مازلو
#مدرسهی_زندگی
#شغل_موردعلاقهی_من
#مدرسهی_زندگی
#مولانا
#ریحانه_قاسمرشیدی
#کتابخوانی_در_خدمت_زندگی
@farhangkoodak