کودک و فرهنگ
1.09K subscribers
4.73K photos
628 videos
106 files
1.28K links
تجربه های مادری روزنامه نگار و تسهیلگر فرهنگی. ریحانه قاسم رشیدی هستم .

ارتباط

@rb1105
Download Telegram
داروی شگفت‌انگیز جرج و تجربه‌ی شگفت‌انگیز ما


ارتباط با بزرگترها و بویژه، سالمندان یکی از مشکلات روزمره‌ی کودکان ماست. بیشتر نوجوانان نمی‌توانند با افراد مسن رابطه‌ی دوستانه و سالم داشته‌باشند. شاید به این دلیل که هیچ‌وقت در این‌مورد آموزش ندیده‌اند و درکی از شرایط خاص افراد پیر ندارند.

کتاب فانتزی «داروی شگفت‌انگیز جرج» اثر رولد دال، بهانه‌ای شد برای ورود باشگاه کتابخورهای کودک و فرهنگ به دنیای سالمندان و تلاش برای درک تنهایی و سایر احساسات آنها.

ما با هم دلایل رفتار مادربزرگ پیر و غرغرو و بدجنس جرج را بررسی کردیم و بچه‌ها راه‌هایی را برای زندگی بهتر اعضای خانواده پیشنهاد دادند.

کارگاه کتابخوانی، جایی برای دیدن مسایل از زوایای مختلف است. خوشحالم که همراه فرزندان نه تا یازده‌ساله‌ام جنبه‌های مختلف این موضوع را دیدم.

در آخرین جلسه‌ی خوانش کتاب، از مادربزرگهای عزیز دعوت کردیم تا با ما باشند. جای همه خالی که بسیار بیش از آنچه تصورش را می‌کردیم خوش‌گذشت. باهم اسم فامیل و کلمه‌بازی کردیم و کلی از بودن با هم، لذت بردیم.

امیدوارم، تجربه‌ی درک شرایط دیگران، در تمام لحظات زندگی همراه بچه‌های عزیزمان باشد.

#باشگاه_کتابخوانی_مجازی
#باشگاه_کتابخورهای_کودک_و_فرهنگ
#ارتباط_نسل‌ها
#درک_متقابل
#داروی_شگفت‌انگیز_جرج
#رولد_دال
#نشر_افق
#محبوبه_نجف‌خانی


@farhangkoodak
#داروی_شگفت‌انگیز_جرج
#درک_متقابل
#ارتباط_نسل‌ها
#باشگاه_کتابخورهای_کودک_و_فرهنگ
#باشگاه_کتابخوانی_مجازی


اعضای باشگاه کتابخورهای کودک و فرهنگ، همپای جرج از این اثر تخیلی لذت بردند و فعالیت‌های مختلفی انجام دادند. اما شیرین‌ترین بخش، حضور مادربزرگ‌ها و هم‌بازی
شدن با آنهابود.

@farhangkoodak
جنگی که نجاتم داد؛ تجربه‌ی همخوانی کتابی که هیچکس نمی‌تواند آن را زمین بگذارد.

همراه «آدا» عجیب‌ترین و شگفت‌انگیزترین اتفاقات را از سر می‌گذرانیم. از زندانی بودن در کابینت زیر ظرفشویی اتاقی محقر در لندن، فرار از شهری جنگ‌زده و مادری همچون زندانبان تا ....

«جنگی که نجاتم داد»، ترانه‌ای زیباست در توصیف افراد قدرتمند؛ آنهایی که هیچ سدی نمی‌تواند مانعی شود برای رسیدن به آرزوهای‌شان.


#باشگاه_کتابخوانی_مجازی
#باشگاه_کتابخورهای_کودک_و_فرهنگ
#جنگی_که_نجاتم_داد
#رمان_نوجوان
#انتشارات_پرتقال


@farhangkoodak
سومین تجربه‌ی باشگاه کتاب‌خوانی کودک و فرهنگ، گروه سنی سال‌های ابتدایی دبستان: «جودی دمدمی انجمن مخفی تشکیل می‌دهد»


یکی از شادترین و زیباترین کتابهایی که می‌توان با اطمینان به تمام کلاس دومی‌ها و سومی‌ها پیشنهاد کرد و مطمین بود که در جاذبه‌اش غرق می‌شوند.

قهرمان این رمان تصویری طنز،
دختری کلاس سومی است که با رفتارهای منحصر به‌فرد و تصمیم‌های خنده‌دارش از تصویر بچه‌ی خوب بی‌خاصیت فاصله می‌گیرد و باعث می‌شود تا کودکان با شتاب، کارهایش را دنبال کنند.

ما از جلد اول «جودی دمدمی» یاد گرفتیم، خلاق باشیم. از داشته‌های‌مان لذت ببریم. از پیش‌داوری دست برداریم و اجازه دهیم تا کارها، روابط و دوستی‌های جدید را تجربه کنیم. همه‌ی بچه‌های باشگاه، وقتی فکر کردند، به‌یاد آوردند که تجربه‌های نو، برخلاف انتظارشان خیلی جالب بوده.

ما با این کتاب خیلی بازی کردیم و خندیدیم. معنی اغراق کردن را فهمیدیم و با الیزابت بلک‌ول - اولین پزشک زن- و هری هودینی -شعبده‌باز افسانه‌ای- آشنا شدیم. حتی چند تا چشم‌بندی هم از همدیگر یاد گرفتیم.

خلاصه، ساعتهای خوشی را با این کتاب داشتیم که امیدوارم شما و هشت و نه ساله‌های عزیز هم تجربه کنند.

پانویس یک: انتخاب کتاب‌های باشگاه‌های ما، با مشورت اعضا انجام می‌شود. یادم هست که پسرها مقاومت داشتند ولی وقتی جلد اول را خواندند نظرشان عوض شد. این واکنش می‌تواند علل متعددی داشته باشد. اما، آنچه برای من بسیار اهمیت دارد، فرایند مواجه شدن با پدیده‌های جدید و از بین بردن پیش‌فرض‌هاییست که بیشتر ما بزرگترها، طی سالها نادانسته مبتلای‌شان شده‌ایم.



پانویس دو: هر کتابی از خانم محبوبه نجف‌خانی دیدید، با اطمینان بگیرید. انتخاب‌های ایشان همیشه عالیست. مثل
ترجمه‌هایشان.



@farhangkoodak


#باشگاه_کتابخوانی_مجازی
#باشگاه_کتابخورهای_کودک_و_فرهنگ
#باشگاه_کتابخوانی_کودکان
#جودی_دمدمی
#محبوبه_نجف‌خانی
همه می‌گویند بچه‌ها خودخواه و پرتوقع شده‌اند و انتظار دارند تا همه‌چیز مطابق میل آنها باشد.

در این که چرا این اتفاق افتاده و ما والدین و بزرگترها چگونه باعثش شده‌ایم، بحث بسیار است.
اما چطور می‌شود این عادت ناپسند را تغییر داد و کودکان را به سمت درک دیگران سوق داد؟

آیا ما خبر داریم که بچه‌ها هم دچار عذاب وجدان می‌شوند و از این که حس بدی نسبت به اطرافیان خود دارند، به سرزنش خود می‌پردازند؟

رمان خوش‌خوان، بامزه و جذاب «رامونا و خواهرش» که جلد اول مجموعه‌ی راموناست را با کتابخورهای کلاس سومی خواندیم. جلسات آغازین، همه از دست کارهای وحشتناک رامونا عصبانی بودند ولی هرچه به پایان کتاب رسیدیم، گفتگوها ما را به درک شرایط او و احساسات متضاد خواهر دهساله‌اش رهنمون شدند.

فهمیدیم که ناراحت بودن از دست دیگران، حسی طبیعی‌است. نباید به‌خاطرش خودمان را عذاب بدهیم و نکته‌ی مهم این است که نگذاریم، حس بد به رفتار خشن و بی‌ادبانه تبدیل شود.

ما با هم در راه پذیرش «خود» هستیم.

#رامونا_و_خواهرش
#باشگاه_کتابخورهای_کودک_و_فرهنگ

@farhangkoodak