کانال نو اندیشی دینی کیان
5.11K subscribers
4.18K photos
824 videos
1.64K files
6.53K links
با رویکرد نواندیشی دینی hesamtaha53@yahoo.com
Download Telegram
[Forwarded from طلبه آنلاین]
👌حتما بخونید👇👇


🎁🔮 مشکلات اساتید/ معلمان و دانشجویان/ دانش‌آموزان ِ ایرانی

۱. اساتید/ معلمان ۲. دانشجویان/ دانش‌آموزان ۳. مواد و کتب درسی

۱. مشکلات اساتید/ معلمان:

🔸۱. ۱. نداشتن علم و تسلط لازم و کافی برای تدریس
🔸۱. ۲.نداشتن قدرت تفکر شخصی (یعنی قدرت دخل و تصرف در معلومات و جداکردن حق از باطل)
🔸۱. ۳. نداشتن فهم از فلسفه و مقصود آموزش و پرورش (یعنی هدف از کار خود و فرآورده‌ی کار خود را نمی‌دانند.)
🔸۱. ۴. نداشتن توانایی نگاه کردن از بالا به خود و در نتیجه عدم تجربه‌اندوزی (یعنی هرجلسه و هر سال تدریس را چراغ راه آینده خود نمی‌کنند.)
🔸۱. ۵. عدم حفظ حرمت علم و معلمی (یعنی حداقل با تظاهر کردن به داشتن مناعت طبع آدم پولدار می‌توانند باعث شوند تا انگیزه علم‌طلبی شاگردان کم نشود.)
🔸۱. ۶. ادعای دانایی کل در رشته‌ی مربوطه را داشتن (استاد/ معلم باید به دانش‌آموزان بگوید من کمی بیش از شما بلدم و برای همین کمی بیش از شما بلد بودن است که معلم شما هستم.)

۲. مشکلات دانشجویان/ دانش‌آموزان:

🔹۲. ۱. علم را وسیله‌ای می‌دانند برای غیر علم ( یعنی هدف خود علم نیست بلکه کسب مدرک است برای کسب شغل و ثروت و لذت و شهرت و ...)
🔹۲. ۲. به اشتباه برای علم راه میانبر قائلند، چون در همه چیز راه میانبر را دیده‌اند. (اما علم تنها محصولی است که راه میانبر و جهش ندارد‌.)
🔹۲. ۳. تصور می‌کنند زمانی باید در علم فارغ‌التحصیل شوند. (یعنی علم را فرآورده می‌دانند و نه فرآیند، در نتیجه مدرک‌گرا می‌شوند.)

۳. مشکلات مواد و کتب درسی:

🔸۳. ۱. کتب درسی بر اساس نگاه از بالا تألیف نمی‌شود. (نگاه از بالا یعنی نگاه تکمیل‌گرایانه، ماکتی و پازلی.)
🔸۳. ۲. تک‌آوایی بودن کتب درسی (در صورتی که در کتب درسی باید تمام آرای موجود در مورد آن درس را بیان کرد.)
🔸۳. ۳. کتب درسی توسط مؤلفان تراز اول آن رشته تالیف نمی‌شود. (اتفاقا برعکس، کسانی که نمی‌توانند کتاب مفیدی بنویسند کتب درسی را می‌نویسند و مؤلفان برجسته دون شأن خود می‌دانند که کتب درسی بنویسند.)

۴. مشکلات مربوط به نگاه استاد/ معلم به شاگرد

🔹۴. ۱‌. گمان می‌کنند که دانش‌آموزان قوه‌ی تشخیص درست از نادرست را ندارند، غافل از اینکه گاهی دانش‌آموزی مطلبی را بهتر از معلم می‌داند.
🔹۴. ۲. گمان می‌کنند همه‌ی دانش‌آموزان حکم واحد دارند، مثلا همه فقط دنبال مدرک هستند و همین باعث می‌شود تا درس و تدریس را سهل‌انگارانه بگیرند در حالی که گاهی در گوشه و کنار کلاس دانش‌آموزانی هستند که به جدّ به دنبال علم هستند.
🔹۴. ۳. گمان می‌کنند که دانش‌آموز باید شیفته و مرید معلم باشد و حق نقد معلم را ندارد و هر نقدی را مخالفت با خود می‌دانند.

۵. مشکلات مربوط به نگاه شاگرد به استاد/ معلم

🔸۵. ۱. دانش‌آموز، استاد را به عنوان ابزار و نردبان ترقی برای دریافت مدارک تحصیلی نگاه می‌کند در نتیجه به هر نوع تملق و چاپلوسی و کرنش تن می‌دهد.حال آنکه وظیفه‌ی معلم تنها علم و علم‌آموزی است.
🔸۵. ۲. دانش‌آموز گمان می‌کند که معلم باید همه کارها را انجام دهد و گمان می‌کند همه‌ی علم همین است که معلم گفته است در حالی که معلم تنها سرنخ‌ها را می‌دهد و از بالا نظارت می‌کند و منابع را معرفی می‌کند.


منبع: مصاحبه خصوصی با استاد مصطفی ملکیان

#طلبه_آنلاین
📝 نژادپرستي بد است، لباس‌پرستي خوب!


نژادپرستي به لحاظ علمي نادرست و به لحاظ اخلاقي خطاست. در نتيجه نژادپرستي و نژادپرستان را محكوم مي‌كنيم. اما نژادپرستي يعني چه؟ به زبان ساده يعني درباره افراد بر اساس رنگ پوست يا حالت صورت و فيزيك چهره آنها قضاوت كنيم و متناسب با نژادي كه آنها را به آن نسبت مي‌دهيم، بگوييم آنها خوب يا بد هستند. نمونه نژادپرستي را در نظام هيتلري در آلمان نازي يا دوران آپارتايد در آفريقاي جنوبي يا در رفتار كوكلس كلان‌هاي ايالات جنوبي امريكا مي‌توان ديد. نژادپرستان منطق ساده‌اي براي قضاوت درباره افراد دارند. از اين منظر، بي‌توجه به عملكرد افراد، هر كس رنگ پوستش تيره يا روشن يا سفيد يا سياه باشد، پس خوب يا بد است. 

در حالي كه امروزه اين منطق درباره رنگ پوست نادرست به شمار مي‌رود، همچنان شاهد كاربرد آن درباره ديگر مظاهر افراد هستيم. يكي از جلوه‌هاي آن قضاوت افراد بر اساس نوع لباسي است كه مي‌پوشند. مقصودم لباسي كه نشان‌دهنده تعلق آنها به يك صنف يا گروه اجتماعي يا قوميتي است. در اينجا نيز با ديدن كسي در لباسي، بي‌آنكه حتي نام آن شخص را بدانيم يا چيزي از عملكرد او شنيده باشيم، بلافاصله قضاوت مي‌كنيم كه اين شخص فلان و بهمان است.

البته گاه لباس هر كس منطقا بيانگر ديدگاه عقيدتي او است. براي نمونه ممكن است يك سازمان يا فرقه نژادپرست لباسي ابداع كند و همه پيروان اين سازمان يا فرقه آن را به تن كنند. در اينجا با ديدن هر كس در آن لباس حق داريم كه او را نژادپرست بدانيم. شايد نمونه آن را بتوان در پوشش خاص كوكلس كلان‌ها ديد. همچنين كساني كه به نشانه عضويت در حزب نازي نشان صليب شكسته بر بازوي خود نصب مي‌كردند. باز در اينجا چه بسا كساني مجبور مي‌شدند كه عضويت حزب را قبول كنند و حتي نشان آن را بر بدن خود نمايش دهند. ولي اين نكته درباره نونازي‌ها صدق نمي‌كند. از اين‌رو، اگر ديديم كسي بر بدن خود صليب شكسته تتو كرده يا بر لباس خود آن را دوخته است، حق داريم كه او را نژادپرست بدانيم.

اما برخي لباس‌ها اين‌گونه نيستند و در دل تاريخ به تدريج شكل گرفته و برآمده‌اند و با ديدن كسي كه آنها را به تن كرده است نمي‌توان واقعا گفت كه اين شخص چه ديدگاهي دارد و مشمول چه حكمي بايد باشد. براي نمونه لباس كردي چنين وضعي دارد. اين لباس نماد يك قوم است كه فراز و فرود تاريخ آن را در خود ثبت كرده است. اما با ديدن كسي كه لباس كردي به تن دارد، نمي‌توان نتيجه گرفت كه او به لحاظ سياسي چنين و چنان است.

همين مساله درباره لباس طلبگي راست مي‌آيد. اين لباس بيانگر يك صنف است؛ صنفي كه مدعي فهم و تخصص در احكام دين است. اما با ديدن كسي كه اين لباس را به تن دارد، بيش از اين نمي‌توان داوري كرد. در اين لباس كساني هستند كه معتقد به اسلام سياسي هستند و كساني كه آن را منافي اسلام مي‌دانند. كساني اين لباس را به تن داشته‌اند كه با حاكمان بهترين مناسبات را داشتند و كساني كه بيشترين مخالفت را با آنها. كساني اين لباس را به تن داشتند كه معتقد به حكومت اسلامي و اجراي همه احكام آن حتي در عصر غيبت امام زمان(عج) بودند و كساني كه حكومت را فقط از شوون شخص امام معصوم مي‌دانستند. حال چگونه با ديدن كساني كه اين لباس را به تن دارند، مي‌توانيم درباره مواضع سياسي يا رتبه دانشي آنها قضاوت كنيم؟

اگر يادمان نرفته باشد «شازده كوچولو» از خرده‌سياره «ب 612» آمده بود. اولين‌بار اين سياره را يك ستاره‌شناس ترك، در سال 1909 شناسايي و كشف خود را در مجمع جهاني اخترشناسان اعلام كرد. «ولي چون قباي تركي به تن داشت كسي سخنش را باور نكرد. آدم‌هاي بزرگ‌ها اين‌جورند ديگر.» (شازده كوچولو، ترجمه ابوالحسن نجفي، تهران، نيلوفر، ص 18) اما همين ستاره‌شناس در سال 1920 در لباس برازنده فرنگي دوباره در همان مجمع كشف خود را اعلام كرد و اين‌بار همه نظر او را پذيرفتند. اگر نژادپرستي خطا باشد، لباس‌پرستي هم چندان تفاوتي با آن ندارد.

سيدحسن اسلامي اردكاني
ستون #در_ستایش_جزییات / صفحه آخر روزنامه اعتماد، چهارشنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۱


www.hassaneslami.ir

#طلبه #نژادپرستی #آخوند #لباس #قضاوت #شازده_کوچولو