#نکته_ها
انسانيت و انسانگرايى در حكومت على (ع) چنان جلوه دارد كه آن حضرت در رويارويى با #كجانديشان و منحرفانى چون خوارج نيز جز به نجات و هدايت آنان نمىانديشيد و جز در اين جهت تلاش نمىنمود.
آن حضرت در رويارويى با شخصيتى چون #ابن_ملجم نيز همين را مىجست. مشهور است كه اميرمؤمنان على (ع) از شهادت خود به دست چنين شخصى خبر مىداد؛
(مقتل الامام أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (ع)، ابن أبی الدنیا، ص ۴۱) و روايت شده است كه چون او را ديد، به بيتى از عمرو بن مَعْدى كَرِب كه دربارهى قَيْس بن مَكْشوح مرادى سروده بود تمثّل كرد:
أُرِيدُ حِبَاءَهُ [حَيَاتَهُ] وَ يُرِيدُ قَتْلِي
عَذِيرَکَ مِنْ خَلِيلِکَ مِنْ مُرَادِ
(الکتاب، سیبویه، ج ۱، ص ۲۷۶؛ الطبقاتالکبری، ابنسعد، ج ۳، ص ۳۴؛ أنسابالاشراف، بلاذری، ج ۳، ص ۲۶۱)
من مىخواهم او را عطايى بخشم [من زندگى و حيات او را مىخواهم] و او مرگ مرا مىجويد. بگو بهانهٔ تو نزد دوست مرادىات چيست؟
و چون اميرمؤمنان على (ع) به دست ابن ملجم ـ شقىترين مردمان در همهى تاريخ ـ (بنگرید به: أنساب الاشراف، بلاذری، ج ۳، ص ۲۵۹) ضربت خورد و در آستانهٔ مرگ و شهادت قرار گرفت، دربارهٔ قاتل خود سفارش فرمود كه از نظر خوراك و نوشاك به او توجّه نمايند و او را اذيّت نكنند؛ و فرمود: اگر زنده بمانم، خود سزاوارتر از هر كس دربارهٔ حقّ خويشم [كه او را ببخشم يا قصاص نمايم]، و اگر مُردم، مبادا او را بيش از يك ضربت بزنيد!
( کشفالغمّة، اربلی، ج ۱، ص ۴۳۳)
بَلاذُرى نقل كرده است كه آن حضرت دربارهٔ قاتل خويش چنين سفارش فرمود:
«إِنَّهُ أَسِيرٌ، فَأَحْسِنُوا نَزْلَهُ، وَ أَكْرِمُوا مَثْوَاهُ؛ فَإِنْ بَقِيتُ قَتَلْتُ أَوْ عَفَوْتُ؛ وَإِنْ مُتُّ فَاقْتُلُوهُ قَتْلَتِي (لاَ تَعْتَدُوا إِنَّ الله لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) بقره / ۱۹۰ .»
(أنساب الاشراف ، ج ۳ ، ص ۲۶۱)
همانا كه او اسيرى است [در دست شما]، پس از نظر جا و مكان و اقامت گرامىاش بداريد و به خوبى مهماننوازى كنيد؛ پس اگر زنده ماندم، خود مىدانم كه او را مجازات كنم يا عفو نمايم، و اگر از اين ضربت مُردم، او را بدين جرم مجازات نماييد [ولى]«از اندازه در نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمىدارد».
پس از اين، نمونهى اعلاى انساندوستى، على (ع) آخرين وصاياى خود را پيش از پيوستن به رفيق اعلا، به حسن و حسين ـ عليهماالسلام ـ فرمود، و در آن، دربارهى پرهيز از انتقامجويى و ريختن خون كسى جز قاتل تأكيد نمود و چنين يادآور شد :
«يَا بَنِي عَبْدِالْمُطَّلِبِ! لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضًا، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ، قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ! أَلاَ لاَ تَقْتُلَنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي. انْظُرُوا إِذَا أَنَا مُتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ، فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ، وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهَ ـ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ يَقُولُ : ''إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ.»
( تاریخ الرسل و الملوک، طبری، ج ۵، ص ۱۴۸؛نهجالبلاغه، نامه ۴۷)
اى فرزندان عبدالمطّلب! نبينم در خون مسلمانان فرو رفتهايد ـ و دستها را بدان آلودهايد ـ و بانگ برآوردهايد كه اميرمؤمنان را كشتهاند! اميرمؤمنان را كشتهاند! بدانيد كه نبايد به قصاص خون من جز قاتلم كشته شود. بنگريد! اگر از اين ضربتِ او مُردم، او را تنها يك ضربت بزنيد و دست و پا و ديگر اندام او را مبُريد كه من از رسول خدا (ص) شنيدم كه مىفرمود: «بپرهيزيد از مُثلهكردن، هر چند سگ ديوانه باشد».
امام على (ع) اينگونه، آخرين سفارشهاى خود را كه بيانگر جهتگيرى او و حكومتش بود بيان فرمود.
اين ملاحظات انسانى و چنين ضوابط ايمانى است كه حكومت على (ع) را حكومت موفّق تاريخ كرده و راه و رسم آن حضرت را ميزان و معيارى ابدى نموده است. آرى، على (ع) به شهادت رسيد، امّا راه و رسم #انسانيت و انسانگرايى را در حكومت معنا بخشيد.
📕 كتاب حكومت امام على (ع) حكومت موفّق تاريخ، بخش انسانيت و انساندوستی
#سيره_سياسى #مدارا #خوارج #زندانى #مجازات #سيره_قضايى #انتقام
📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
@delshadtehrani
انسانيت و انسانگرايى در حكومت على (ع) چنان جلوه دارد كه آن حضرت در رويارويى با #كجانديشان و منحرفانى چون خوارج نيز جز به نجات و هدايت آنان نمىانديشيد و جز در اين جهت تلاش نمىنمود.
آن حضرت در رويارويى با شخصيتى چون #ابن_ملجم نيز همين را مىجست. مشهور است كه اميرمؤمنان على (ع) از شهادت خود به دست چنين شخصى خبر مىداد؛
(مقتل الامام أمیرالمؤمنین علی بن أبی طالب (ع)، ابن أبی الدنیا، ص ۴۱) و روايت شده است كه چون او را ديد، به بيتى از عمرو بن مَعْدى كَرِب كه دربارهى قَيْس بن مَكْشوح مرادى سروده بود تمثّل كرد:
أُرِيدُ حِبَاءَهُ [حَيَاتَهُ] وَ يُرِيدُ قَتْلِي
عَذِيرَکَ مِنْ خَلِيلِکَ مِنْ مُرَادِ
(الکتاب، سیبویه، ج ۱، ص ۲۷۶؛ الطبقاتالکبری، ابنسعد، ج ۳، ص ۳۴؛ أنسابالاشراف، بلاذری، ج ۳، ص ۲۶۱)
من مىخواهم او را عطايى بخشم [من زندگى و حيات او را مىخواهم] و او مرگ مرا مىجويد. بگو بهانهٔ تو نزد دوست مرادىات چيست؟
و چون اميرمؤمنان على (ع) به دست ابن ملجم ـ شقىترين مردمان در همهى تاريخ ـ (بنگرید به: أنساب الاشراف، بلاذری، ج ۳، ص ۲۵۹) ضربت خورد و در آستانهٔ مرگ و شهادت قرار گرفت، دربارهٔ قاتل خود سفارش فرمود كه از نظر خوراك و نوشاك به او توجّه نمايند و او را اذيّت نكنند؛ و فرمود: اگر زنده بمانم، خود سزاوارتر از هر كس دربارهٔ حقّ خويشم [كه او را ببخشم يا قصاص نمايم]، و اگر مُردم، مبادا او را بيش از يك ضربت بزنيد!
( کشفالغمّة، اربلی، ج ۱، ص ۴۳۳)
بَلاذُرى نقل كرده است كه آن حضرت دربارهٔ قاتل خويش چنين سفارش فرمود:
«إِنَّهُ أَسِيرٌ، فَأَحْسِنُوا نَزْلَهُ، وَ أَكْرِمُوا مَثْوَاهُ؛ فَإِنْ بَقِيتُ قَتَلْتُ أَوْ عَفَوْتُ؛ وَإِنْ مُتُّ فَاقْتُلُوهُ قَتْلَتِي (لاَ تَعْتَدُوا إِنَّ الله لاَ يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ) بقره / ۱۹۰ .»
(أنساب الاشراف ، ج ۳ ، ص ۲۶۱)
همانا كه او اسيرى است [در دست شما]، پس از نظر جا و مكان و اقامت گرامىاش بداريد و به خوبى مهماننوازى كنيد؛ پس اگر زنده ماندم، خود مىدانم كه او را مجازات كنم يا عفو نمايم، و اگر از اين ضربت مُردم، او را بدين جرم مجازات نماييد [ولى]«از اندازه در نگذريد، زيرا خداوند تجاوزكاران را دوست نمىدارد».
پس از اين، نمونهى اعلاى انساندوستى، على (ع) آخرين وصاياى خود را پيش از پيوستن به رفيق اعلا، به حسن و حسين ـ عليهماالسلام ـ فرمود، و در آن، دربارهى پرهيز از انتقامجويى و ريختن خون كسى جز قاتل تأكيد نمود و چنين يادآور شد :
«يَا بَنِي عَبْدِالْمُطَّلِبِ! لاَ أُلْفِيَنَّكُمْ تَخُوضُونَ دِمَاءَ الْمُسْلِمِينَ خَوْضًا، تَقُولُونَ: قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ، قُتِلَ أَمِيرُالْمُؤْمِنِينَ! أَلاَ لاَ تَقْتُلَنَّ بِي إِلاَّ قَاتِلِي. انْظُرُوا إِذَا أَنَا مُتُّ مِنْ ضَرْبَتِهِ هذِهِ، فَاضْرِبُوهُ ضَرْبَةً بِضَرْبَةٍ، وَ لاَ تُمَثِّلُوا بِالرَّجُلِ، فَإِنِّي سَمِعْتُ رَسُولَ اللهَ ـ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ ـ يَقُولُ : ''إِيَّاكُمْ وَ الْمُثْلَةَ وَ لَوْ بِالْكَلْبِ الْعَقُورِ.»
( تاریخ الرسل و الملوک، طبری، ج ۵، ص ۱۴۸؛نهجالبلاغه، نامه ۴۷)
اى فرزندان عبدالمطّلب! نبينم در خون مسلمانان فرو رفتهايد ـ و دستها را بدان آلودهايد ـ و بانگ برآوردهايد كه اميرمؤمنان را كشتهاند! اميرمؤمنان را كشتهاند! بدانيد كه نبايد به قصاص خون من جز قاتلم كشته شود. بنگريد! اگر از اين ضربتِ او مُردم، او را تنها يك ضربت بزنيد و دست و پا و ديگر اندام او را مبُريد كه من از رسول خدا (ص) شنيدم كه مىفرمود: «بپرهيزيد از مُثلهكردن، هر چند سگ ديوانه باشد».
امام على (ع) اينگونه، آخرين سفارشهاى خود را كه بيانگر جهتگيرى او و حكومتش بود بيان فرمود.
اين ملاحظات انسانى و چنين ضوابط ايمانى است كه حكومت على (ع) را حكومت موفّق تاريخ كرده و راه و رسم آن حضرت را ميزان و معيارى ابدى نموده است. آرى، على (ع) به شهادت رسيد، امّا راه و رسم #انسانيت و انسانگرايى را در حكومت معنا بخشيد.
📕 كتاب حكومت امام على (ع) حكومت موفّق تاريخ، بخش انسانيت و انساندوستی
#سيره_سياسى #مدارا #خوارج #زندانى #مجازات #سيره_قضايى #انتقام
📍كانال مصطفى دلشاد تهرانى
@delshadtehrani