📝پیام این کتاب روشن است
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «پس از بیست سال» نوشت:
🔹در این کتاب، برخلاف آثار مشابه، نویسنده دور نایستاده و صرفا راوی ماجرا نبوده است، بلکه او کاملا به سوژه نزدیک شده و با درک و فهم عمیق تاریخ و البته مخاطب، در دل مستندات موجود شخصیتهایی را خلق کرده که نه تنها خلل و آسیبی به روند داستان وارد نکرده، بلکه باعث روان و یکدستشدن نوشته نیز شده است.
🔹نحوه برخورد کدیور با شخصیتهای داستانش و پرداختن و بسط دادن هر یک در طول روند داستان، و گاهی بیان نقل قولهای صریح، جسارت و اعتماد به نفس او را در نگارش این رمان بلند به خوبی نشان میدهد.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «پس از بیست سال» نوشت:
🔹در این کتاب، برخلاف آثار مشابه، نویسنده دور نایستاده و صرفا راوی ماجرا نبوده است، بلکه او کاملا به سوژه نزدیک شده و با درک و فهم عمیق تاریخ و البته مخاطب، در دل مستندات موجود شخصیتهایی را خلق کرده که نه تنها خلل و آسیبی به روند داستان وارد نکرده، بلکه باعث روان و یکدستشدن نوشته نیز شده است.
🔹نحوه برخورد کدیور با شخصیتهای داستانش و پرداختن و بسط دادن هر یک در طول روند داستان، و گاهی بیان نقل قولهای صریح، جسارت و اعتماد به نفس او را در نگارش این رمان بلند به خوبی نشان میدهد.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝روایت «ما»
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «سلولهای بهاری» نوشت:
🔹این کتاب، کتابی درباره مرکز رویان نیست، درباره پروفسور حسین بهاروند، دانشمندِ حوزه زیستشناسی و از مؤسسین پژوهشکده فناوری سلولهای بنیادی رویان است. او نشسته و دارد برایمان تعریف میکند که چطور «ما»، یعنی کشورمان، به علم سلولهای بنیادی و فراتر از آن، رسیدیم.
🔹این کتاب، از آن کتابهاییست که در این روزگار خودتحقیریمان و «تو نمیتوانی»، بارقه امید است، فَلقیست انگار. در این روزهای سیاهی که برایمان ساختهاند، شاید دارویی باشد برای جوانان نخبه وطن، که بمانند، که بسازند.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «سلولهای بهاری» نوشت:
🔹این کتاب، کتابی درباره مرکز رویان نیست، درباره پروفسور حسین بهاروند، دانشمندِ حوزه زیستشناسی و از مؤسسین پژوهشکده فناوری سلولهای بنیادی رویان است. او نشسته و دارد برایمان تعریف میکند که چطور «ما»، یعنی کشورمان، به علم سلولهای بنیادی و فراتر از آن، رسیدیم.
🔹این کتاب، از آن کتابهاییست که در این روزگار خودتحقیریمان و «تو نمیتوانی»، بارقه امید است، فَلقیست انگار. در این روزهای سیاهی که برایمان ساختهاند، شاید دارویی باشد برای جوانان نخبه وطن، که بمانند، که بسازند.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝فقط به دروازه نگاه کنیم
🖌#یاسمین_فلاحتی در سالگرد بازی ایران و آمریکا مشهور به «بازی قرن» نوشت:
🔹بازی ایران با آمریکا در جام جهانی فرانسه بخشی از افسانه ملی ما شده، قصهای از سرزمین رویاها، حماسهای همردیف با داستانهای شاهنامه. انگار ایرانیانی که آن زمان را زیستهاند بخشی از آن بودند و برای ما جوانترها فقط حسرت تجربه آن لحظات باقی مانده.
🔹مضطرب و دلواپس خدا خدا میکنی که داور سوت پایان بازی را زودتر بزند. میدانیم که گل دیگری در کار نخواهد بود. پایان قصه را میدانیم باز با این حال با هیجان قضیه را دنبال میکنیم. مگر داستان رستم و اسفندیار را نمیدانیم و هنوز برایمان جذابیت ندارد؟
🔺متن کامل این روایت را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی در سالگرد بازی ایران و آمریکا مشهور به «بازی قرن» نوشت:
🔹بازی ایران با آمریکا در جام جهانی فرانسه بخشی از افسانه ملی ما شده، قصهای از سرزمین رویاها، حماسهای همردیف با داستانهای شاهنامه. انگار ایرانیانی که آن زمان را زیستهاند بخشی از آن بودند و برای ما جوانترها فقط حسرت تجربه آن لحظات باقی مانده.
🔹مضطرب و دلواپس خدا خدا میکنی که داور سوت پایان بازی را زودتر بزند. میدانیم که گل دیگری در کار نخواهد بود. پایان قصه را میدانیم باز با این حال با هیجان قضیه را دنبال میکنیم. مگر داستان رستم و اسفندیار را نمیدانیم و هنوز برایمان جذابیت ندارد؟
🔺متن کامل این روایت را از اینجا بخوانید.
📝کتابی که مخاطب کنجکاو را صدا میزند
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «شکارچیان ماه» نوشت:
🔹«شکارچیان ماه»، کتابی عامهپسند نیست و مخاطب با صبر و حوصله و همراه با کنجکاوی را میطلبد. کتاب، دروازه دیگری از رویدادهای زمان جنگ را پیش چشم میگستراند و آن توجه به جغرافیای هورالعظیم و بیان شرایط جنگیدن در آب بود.
🔹کتاب نثری شاعرانه دارد که با حال و هوای شخصیت اول داستان همخوانی خوبی دارد. اما گاهی نویسنده چنان در نثر شاعرانه خود غرق میشود که اجزای جمله را به شکلی افراطی برهم میزند و سرعت خوانش را به شدت کاهش میدهد.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «شکارچیان ماه» نوشت:
🔹«شکارچیان ماه»، کتابی عامهپسند نیست و مخاطب با صبر و حوصله و همراه با کنجکاوی را میطلبد. کتاب، دروازه دیگری از رویدادهای زمان جنگ را پیش چشم میگستراند و آن توجه به جغرافیای هورالعظیم و بیان شرایط جنگیدن در آب بود.
🔹کتاب نثری شاعرانه دارد که با حال و هوای شخصیت اول داستان همخوانی خوبی دارد. اما گاهی نویسنده چنان در نثر شاعرانه خود غرق میشود که اجزای جمله را به شکلی افراطی برهم میزند و سرعت خوانش را به شدت کاهش میدهد.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝موفقیتها پررنگتر از شکستها
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «پیکان سرنوشت ما» نوشت:
🔹این کتاب روایتی خواندنی و آموزنده است به ویژه برای نسل امروز که شاید کمی سریعتر از گذشتگان از به سرانجام نرسیدن کارها ناامید میشوند و انگیزه خود را از دست میدهند.
🔹جنبه تبلیغاتی کتاب به جنبه آموزشیاش میچربد و روایت موفقیتها و فتوحات و دستاوردها، پررنگتر از اشتباهات و شکستها نقل شده است.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «پیکان سرنوشت ما» نوشت:
🔹این کتاب روایتی خواندنی و آموزنده است به ویژه برای نسل امروز که شاید کمی سریعتر از گذشتگان از به سرانجام نرسیدن کارها ناامید میشوند و انگیزه خود را از دست میدهند.
🔹جنبه تبلیغاتی کتاب به جنبه آموزشیاش میچربد و روایت موفقیتها و فتوحات و دستاوردها، پررنگتر از اشتباهات و شکستها نقل شده است.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝«میرجان» نه قهرمان است نه قرار است باشد!
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «تاریک ماه» نوشت:
🔹زنان در این کتاب گاهی تفنگ به دست میشوند و به سمت یاغی منطقه تیراندازی میکنند. گاه سر در گریبان و مطیع مردشان هستند و فقط «حضور» دارند. زنان در این کتاب ناجی میرجان هستند و نگاه او را به عشق و زندگی زنده نگه میدارند.
🔹در این داستان با میرجان همراه میشویم و با او از بیابانها و دهها و کوهستانها گذر میکنیم و برای بقا، تلاش. مردی عاشق پیشه که در مقابله با سرنوشتش مغلوب شده و نمیتواند سربلند از بازی آن بیرون بیاید. این داستان، روایت جور رفته بر انسان است.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «تاریک ماه» نوشت:
🔹زنان در این کتاب گاهی تفنگ به دست میشوند و به سمت یاغی منطقه تیراندازی میکنند. گاه سر در گریبان و مطیع مردشان هستند و فقط «حضور» دارند. زنان در این کتاب ناجی میرجان هستند و نگاه او را به عشق و زندگی زنده نگه میدارند.
🔹در این داستان با میرجان همراه میشویم و با او از بیابانها و دهها و کوهستانها گذر میکنیم و برای بقا، تلاش. مردی عاشق پیشه که در مقابله با سرنوشتش مغلوب شده و نمیتواند سربلند از بازی آن بیرون بیاید. این داستان، روایت جور رفته بر انسان است.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝جایی که پروتکلها رنگ میبازند
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «خارج از پروتکل» نوشت:
🔹در این روایت بیشتر با جنوب لبنان مواجه میشویم، سرزمینی که عرصه جنگ لبنان و رژیم اشغالگر قدس در جنگ ۳۳ روزه بود. خرابیها و آوارگیهایی که میوه جنگ است، برای مخاطب ایرانی ملموس و محسوس است.
🔹نقش زنها در کتاب پررنگ است، نه تنها چون راوی روایت یک خانم است، زیرا جنگ برخلاف آنچه میگویند، چهرهای زنانه دارد. زنانی که پسران و شوهرانشان را با دست خود راهی میدان جنگ میکنند، زنانی که شتابزده دست دخترکان و پسرکان خود را میگیرند و زندگیشان را با عجله پشت سر میگذارند.
🔺متن کامل این نوشتار را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره کتاب «خارج از پروتکل» نوشت:
🔹در این روایت بیشتر با جنوب لبنان مواجه میشویم، سرزمینی که عرصه جنگ لبنان و رژیم اشغالگر قدس در جنگ ۳۳ روزه بود. خرابیها و آوارگیهایی که میوه جنگ است، برای مخاطب ایرانی ملموس و محسوس است.
🔹نقش زنها در کتاب پررنگ است، نه تنها چون راوی روایت یک خانم است، زیرا جنگ برخلاف آنچه میگویند، چهرهای زنانه دارد. زنانی که پسران و شوهرانشان را با دست خود راهی میدان جنگ میکنند، زنانی که شتابزده دست دخترکان و پسرکان خود را میگیرند و زندگیشان را با عجله پشت سر میگذارند.
🔺متن کامل این نوشتار را از اینجا بخوانید.
📝زنانهای در دل کویر
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «وقت بودن» نوشت:
🔹وقت بودن داستان دوئل دو مرد است: مردی که با روستا و مردمانش بیگانه است و مردی که در آن روستا نفس کشیده و بزرگ شده است. مردی که با لباس قانون پا به روستا میگذارد و مردی که بعد از سالها، از زندان به خانهاش باز میگردد، به این امید که زندگی جدیدی را شروع کند.
🔹داستان راوی مشکلات عظیمی است که زنان در یک جامعه عقب مانده و به شدت مردسالار با آن طرف هستند. یکی دیگر از نقاط مثبت این کتاب غیر قابل پیشبینی بودن آن تا لحظه آخر است.
🔺متن کامل این نوشتار را از اینجا بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «وقت بودن» نوشت:
🔹وقت بودن داستان دوئل دو مرد است: مردی که با روستا و مردمانش بیگانه است و مردی که در آن روستا نفس کشیده و بزرگ شده است. مردی که با لباس قانون پا به روستا میگذارد و مردی که بعد از سالها، از زندان به خانهاش باز میگردد، به این امید که زندگی جدیدی را شروع کند.
🔹داستان راوی مشکلات عظیمی است که زنان در یک جامعه عقب مانده و به شدت مردسالار با آن طرف هستند. یکی دیگر از نقاط مثبت این کتاب غیر قابل پیشبینی بودن آن تا لحظه آخر است.
🔺متن کامل این نوشتار را از اینجا بخوانید.
📝این کتاب شاید حالت را بهتر کند
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «کتابخانه نیمهشب» نوشت:
🔹برای اهالیِ کتاب، کتابخانهایست مابینِ مرگ و زندگی که کتابخانه نیمه شب نام دارد. در این کتابخانه قفسههای کتاب تا ابد ادامه دارند. در این جا شانس تجربه حسرتها و انتخابهایی به تو داده میشود که فرصت تجربه کردنشان را نداشتهای.
🔹با در نظر گرفتن این که هدف این کتاب فقط داستانگویی نیست و در مورد افسردگی و حسرتها و انتخابها صحبت میکند، اما اگر به عنوان یک داستان عرضه شده است، پس حداقل باید کمی پایانش دور از انتظارتر باشد! نه اینکه از همان اول دقیقا بتوانیم پایان داستان را به درستی حدس بزنیم.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «کتابخانه نیمهشب» نوشت:
🔹برای اهالیِ کتاب، کتابخانهایست مابینِ مرگ و زندگی که کتابخانه نیمه شب نام دارد. در این کتابخانه قفسههای کتاب تا ابد ادامه دارند. در این جا شانس تجربه حسرتها و انتخابهایی به تو داده میشود که فرصت تجربه کردنشان را نداشتهای.
🔹با در نظر گرفتن این که هدف این کتاب فقط داستانگویی نیست و در مورد افسردگی و حسرتها و انتخابها صحبت میکند، اما اگر به عنوان یک داستان عرضه شده است، پس حداقل باید کمی پایانش دور از انتظارتر باشد! نه اینکه از همان اول دقیقا بتوانیم پایان داستان را به درستی حدس بزنیم.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝آدمهایی که میتوانستند قهرمان باشند
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «سوران» نوشت:
🔹داستان، در یکی از پایگاههای واقع در کردستان، به اسم سوران، اتفاق میافتد. نام کتاب با دقت و ظرافت خاصی انتخاب شده است که در ذهن تداعی کننده سرما و وحشت موجزننده در کوهستان است و از همان ابتدا نوید رویارویی با قلمی توانا و گیرا و توصیفات دقیق از طبیعت را به مخاطب میدهد.
🔹کتاب، راوی شخصیتهای معمولی است. انسانهایی عادی که از مرگ میهراسند و همین ترس آنها را تغییر میدهد. ترس، قدرتمند است. آنقدر قدرتمند که بهترین انسانها هم در برابرش تسلیم میشوند. ترس میتواند فضایل اخلاقی را به رذیلتهایی تبدیل کند که در مخیله نگنجد.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «سوران» نوشت:
🔹داستان، در یکی از پایگاههای واقع در کردستان، به اسم سوران، اتفاق میافتد. نام کتاب با دقت و ظرافت خاصی انتخاب شده است که در ذهن تداعی کننده سرما و وحشت موجزننده در کوهستان است و از همان ابتدا نوید رویارویی با قلمی توانا و گیرا و توصیفات دقیق از طبیعت را به مخاطب میدهد.
🔹کتاب، راوی شخصیتهای معمولی است. انسانهایی عادی که از مرگ میهراسند و همین ترس آنها را تغییر میدهد. ترس، قدرتمند است. آنقدر قدرتمند که بهترین انسانها هم در برابرش تسلیم میشوند. ترس میتواند فضایل اخلاقی را به رذیلتهایی تبدیل کند که در مخیله نگنجد.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝داستان یک شهر
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «آهسته آهسته برایم بخوان» نوشت:
🔹آهسته آهسته برایم بخوان، قصه آدمهای خرمشهر و آبادان در بحبوحه سقوط این دو شهر در زمانه جنگ است ولی این همه داستان نیست. نویسنده از دل یک روایت ذهنی در بستری پر از احساس و پر از حسرت، به سراغ ترسیم «خرمشهر» رفته است.
🔹رابطه آدمها با شهر چیز غریبی است، با خاک با رود. حتی قصه عاشقی آدمها، قصه رابطهشان با مکان و زمان است. شهری که به مثابه مادر با فرزندانش مهربان است و دست مهربانش آنها را در آغوش میکشد و آرامشان میکند.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «آهسته آهسته برایم بخوان» نوشت:
🔹آهسته آهسته برایم بخوان، قصه آدمهای خرمشهر و آبادان در بحبوحه سقوط این دو شهر در زمانه جنگ است ولی این همه داستان نیست. نویسنده از دل یک روایت ذهنی در بستری پر از احساس و پر از حسرت، به سراغ ترسیم «خرمشهر» رفته است.
🔹رابطه آدمها با شهر چیز غریبی است، با خاک با رود. حتی قصه عاشقی آدمها، قصه رابطهشان با مکان و زمان است. شهری که به مثابه مادر با فرزندانش مهربان است و دست مهربانش آنها را در آغوش میکشد و آرامشان میکند.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝درامی عاشقانه در دل تاریخ
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «پرواز مسکو» نوشت:
🔹رمان «پرواز مسکو» داستانی است که به روایت مسلمان شدن پدر و دختری روسی میپردازد. این داستان برگرفته از زندگی شخصی نویسنده است و با بر زبان آوردن شهادتین در حرم امام رضا (ع)، این دو مسلمان میشوند.
🔹نحوه روایت این رمان درخور توجه است. کتاب در ۱۴ فصل در مکانها و زمانهای مختلف و از زبان دو راوی «دانای کل» و «ساشا» روایت میشود. این نحوه روایت، کتاب «من او» اثر رضا امیرخانی را به ذهن خواننده میآورد، اما تفاوتهای بسیاری میان این دو اثر وجود دارد.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#یاسمین_فلاحتی درباره رمان «پرواز مسکو» نوشت:
🔹رمان «پرواز مسکو» داستانی است که به روایت مسلمان شدن پدر و دختری روسی میپردازد. این داستان برگرفته از زندگی شخصی نویسنده است و با بر زبان آوردن شهادتین در حرم امام رضا (ع)، این دو مسلمان میشوند.
🔹نحوه روایت این رمان درخور توجه است. کتاب در ۱۴ فصل در مکانها و زمانهای مختلف و از زبان دو راوی «دانای کل» و «ساشا» روایت میشود. این نحوه روایت، کتاب «من او» اثر رضا امیرخانی را به ذهن خواننده میآورد، اما تفاوتهای بسیاری میان این دو اثر وجود دارد.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.