📝کودکانههای ناملموس و سنگین!
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹«زمین باید بشه خیس، چرا حرف حالیت نیست، پاشو کلی کار داریم، ببار ای ابر خسیس. ابر نگاهش افتاد پایین. سایهاش بیابان را تاریک کرده بود. دید آدمها یک جا جمع شدهاند. زن و مرد و بچه و پیر، ولی یک نفر بود که با بقیه خیلی فرق داشت. از همه قشنگتر بود. ابر او را شناخت. باد هوهو کرد و گفت: او بنده خوب خدا، که اسمش هست امام رضا، اومده تا دعا کنه، دردا رو هم دوا کنه.»
🔹این متن یکی از داستانهایی است که برای رده سنی کودکان نوشته شده و به نظر میرسد مخاطب کودک ما در هماهنگی شخصیتهای این داستان و پیدایش ارتباط معنایی بین آنها و کرامت امام رضا (ع) کمی با مشکل مواجه شود ضمن اینکه والدین و مربیان نیز مجبور به پاسخگویی سؤالاتی سخت و فلسفی خواهند شد. بنابراین شیوه روایتگری در داستانهای مذهبی و دینی مسألهای است که بایستی با دقت و ظرافت بیشتری انتخاب شود.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹«زمین باید بشه خیس، چرا حرف حالیت نیست، پاشو کلی کار داریم، ببار ای ابر خسیس. ابر نگاهش افتاد پایین. سایهاش بیابان را تاریک کرده بود. دید آدمها یک جا جمع شدهاند. زن و مرد و بچه و پیر، ولی یک نفر بود که با بقیه خیلی فرق داشت. از همه قشنگتر بود. ابر او را شناخت. باد هوهو کرد و گفت: او بنده خوب خدا، که اسمش هست امام رضا، اومده تا دعا کنه، دردا رو هم دوا کنه.»
🔹این متن یکی از داستانهایی است که برای رده سنی کودکان نوشته شده و به نظر میرسد مخاطب کودک ما در هماهنگی شخصیتهای این داستان و پیدایش ارتباط معنایی بین آنها و کرامت امام رضا (ع) کمی با مشکل مواجه شود ضمن اینکه والدین و مربیان نیز مجبور به پاسخگویی سؤالاتی سخت و فلسفی خواهند شد. بنابراین شیوه روایتگری در داستانهای مذهبی و دینی مسألهای است که بایستی با دقت و ظرافت بیشتری انتخاب شود.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝به صرف کتاب و شکلات
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹پدر مثل همیشه نظر ما بچهها را نیز جویا شد و من که به تازگی یک کتاب در مورد غدیر به نام «سفری که پر ماجرا شد» خوانده و از خواندنش بسیار لذت برده بودم، پیشنهاد دادم که برای بچههای فامیل تهیه کنیم و روی بستههای شکلات و شیرینی یکجلد کتاب هم هدیه بدهیم. پدر همان موقع از پیشنهادم استقبال کرد و پدربزرگ هم قرار شد هزینه خرید کتابها را برعهده بگیرد.
🔹«از مکه خداحافظی میکنیم. مردم با فریادهای اللهاکبر با کعبه خداحافظی میکنند. رسول خدا جلوتر از همه، روی شترش، آرام نشسته است. علی بنابیطالب هم پشت سرش حرکت میکند. میشود دیدشان. کمکم آنقدر شلوغ میشود که دیگر چیزی پیدا نیست. همه پشت سر هم حرکت میکنند. الان سه روز است که در راه بازگشت به مدینه هستیم. سه روز است که با خانه خدا خداحافظی کردهایم. همه امیدوارند سال آینده دوباره به زیارت خانه خدا بیایند، اما به قول حنیف، همه غصه دارند؛ چون میدانند این آخرین سفر حج شان در کنار پیامبر است.»
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹پدر مثل همیشه نظر ما بچهها را نیز جویا شد و من که به تازگی یک کتاب در مورد غدیر به نام «سفری که پر ماجرا شد» خوانده و از خواندنش بسیار لذت برده بودم، پیشنهاد دادم که برای بچههای فامیل تهیه کنیم و روی بستههای شکلات و شیرینی یکجلد کتاب هم هدیه بدهیم. پدر همان موقع از پیشنهادم استقبال کرد و پدربزرگ هم قرار شد هزینه خرید کتابها را برعهده بگیرد.
🔹«از مکه خداحافظی میکنیم. مردم با فریادهای اللهاکبر با کعبه خداحافظی میکنند. رسول خدا جلوتر از همه، روی شترش، آرام نشسته است. علی بنابیطالب هم پشت سرش حرکت میکند. میشود دیدشان. کمکم آنقدر شلوغ میشود که دیگر چیزی پیدا نیست. همه پشت سر هم حرکت میکنند. الان سه روز است که در راه بازگشت به مدینه هستیم. سه روز است که با خانه خدا خداحافظی کردهایم. همه امیدوارند سال آینده دوباره به زیارت خانه خدا بیایند، اما به قول حنیف، همه غصه دارند؛ چون میدانند این آخرین سفر حج شان در کنار پیامبر است.»
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝با خاطر آسوده انتخاب کنید
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹کتاب «یک مشت نخودچی» که حاصل داستانهای کوتاه و خواندنی از نویسندگان جوان و مطرح کشوری از کارگاه داستان و رمان «ضامن آهو»ست، مملو از خاطرات شیرین و دلنشین به روایت کودکانی است که به نحوی مورد عنایت و مهربانی آقا علی ابن موسی الرضا(ع) قرار گرفتهاند. این کتاب شامل هفده داستان کوتاه با عناوینی هم چون «کاروانی از قصر»، «شیرینتر از نیشکر»، «طلوع طهورا»، «آرزویی برای آرمین»، «قرار است او بیاید» و «یک مشت نخودچی» است. این کتاب با نثری روان و داستانهایی کوتاه و جذاب، از آن دست کتابهایی است که والدین، در زمینه شناخت و افزایش آگاهی دینی نوجوانان با خاطری آسوده میتوانند آن را تهیه و در اختیار دلبندشان قرار دهند.
🔹«صدای به هم خوردن دروازده آهنی حیاط حرف بچهها را قطع میکند. طولی نمیکشد که مادر به اتاق بر میگردد.
ــ زهرا بجنب مادر… تا ظهر نشده باید این چند رج را تمام کنیم.
زهرا از فرصت استفاده میکند و میگوید: «مامان! مشهد رفتنمان چه می شود؟ با این وضعی که برای باغ پیش آمده یعنی دیگر هیچ جوری نمیتوانیم برویم مشهد؟»
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹کتاب «یک مشت نخودچی» که حاصل داستانهای کوتاه و خواندنی از نویسندگان جوان و مطرح کشوری از کارگاه داستان و رمان «ضامن آهو»ست، مملو از خاطرات شیرین و دلنشین به روایت کودکانی است که به نحوی مورد عنایت و مهربانی آقا علی ابن موسی الرضا(ع) قرار گرفتهاند. این کتاب شامل هفده داستان کوتاه با عناوینی هم چون «کاروانی از قصر»، «شیرینتر از نیشکر»، «طلوع طهورا»، «آرزویی برای آرمین»، «قرار است او بیاید» و «یک مشت نخودچی» است. این کتاب با نثری روان و داستانهایی کوتاه و جذاب، از آن دست کتابهایی است که والدین، در زمینه شناخت و افزایش آگاهی دینی نوجوانان با خاطری آسوده میتوانند آن را تهیه و در اختیار دلبندشان قرار دهند.
🔹«صدای به هم خوردن دروازده آهنی حیاط حرف بچهها را قطع میکند. طولی نمیکشد که مادر به اتاق بر میگردد.
ــ زهرا بجنب مادر… تا ظهر نشده باید این چند رج را تمام کنیم.
زهرا از فرصت استفاده میکند و میگوید: «مامان! مشهد رفتنمان چه می شود؟ با این وضعی که برای باغ پیش آمده یعنی دیگر هیچ جوری نمیتوانیم برویم مشهد؟»
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید
📝قصه نامربوط یک گله کرگدن!
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹 «نیلوفر تک فرزند خانواده است که مادرش بیماری لوپوس گرفته و قرار است که برای ادامه درمانش به خارج از کشور برود. مادر نیلوفر دلش میخواهد که فرزند دیگری داشته باشند برای همین اصرار میکند به ادامه درمانش آن هم در خارج از کشور. خلاصه تصمیم میگیرند که دخترشان نیلوفر را چند ماهی به خالهاش بسپارند و قرار بر این میشود که نیلوفر برای چند ماه به خانه خاله و عمویش اسبابکشی کند. سهیل، آرمان و ایمان پسرخالههای نیلوفر هستند که مایل به این اسبابکشی نیستند و تلاش فراوانی میکنند تا نیلوفر را از این اسبابکشی منصرف کنند. اما به دلیل اینکه پدر و مادر نیلوفر و سهیل و برادرهایش خواهر و برادر هستند، موفق به این کار نمیشوند.»
🔹مامان که معلوم بود حواسش نصفهنیمه به من است وسط خواندن کتاب، گفت: «جدی داشتم به این فکر میکردم که چقدر عنوان کتاب با داستان کتاب متفاوته. بده ببینم کتاب رو؟»
🔹متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹 «نیلوفر تک فرزند خانواده است که مادرش بیماری لوپوس گرفته و قرار است که برای ادامه درمانش به خارج از کشور برود. مادر نیلوفر دلش میخواهد که فرزند دیگری داشته باشند برای همین اصرار میکند به ادامه درمانش آن هم در خارج از کشور. خلاصه تصمیم میگیرند که دخترشان نیلوفر را چند ماهی به خالهاش بسپارند و قرار بر این میشود که نیلوفر برای چند ماه به خانه خاله و عمویش اسبابکشی کند. سهیل، آرمان و ایمان پسرخالههای نیلوفر هستند که مایل به این اسبابکشی نیستند و تلاش فراوانی میکنند تا نیلوفر را از این اسبابکشی منصرف کنند. اما به دلیل اینکه پدر و مادر نیلوفر و سهیل و برادرهایش خواهر و برادر هستند، موفق به این کار نمیشوند.»
🔹مامان که معلوم بود حواسش نصفهنیمه به من است وسط خواندن کتاب، گفت: «جدی داشتم به این فکر میکردم که چقدر عنوان کتاب با داستان کتاب متفاوته. بده ببینم کتاب رو؟»
🔹متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝ابر و باد و مه و خورشید، در خدمت روایت
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹کتاب «ما راهزن نیستیم» به جهت افزایش شناخت نوجوانان دوازه سال به بالا در مورد امام هشتم، علیبنموسیالرضا قلمی شده است. کتابی که به سبکی خاص با جان بخشی به مکان و عوامل طبیعی سعی کرده تا با روایتی خاص و متفاوت، تعلیق داستانی مورد نیاز برای خوانده شدن کلمات خود را به منصه ظهور بگذارد. کتاب با حرکت امام رضا (ع) که برای رسیدن به ولایتعهد از مدینه خارج میشوند، آغاز و به روایت نحوه شهادت و چگونگی انتخاب مضجع شریف ایشان ختم میشود. نویسنده، راوی داستان خود را خورشید قرار داده که به علت حضور در تمام کره زمین شاهد اعمال و رفتار انسانها، در طول تاریخ بوده و هست و شاید دلیل دیگر خورشید به عنوان راوی داستان لقب امام هشتم «شمس الشموس» بوده است. در غیاب خورشید، ماه و باد روایتگری داستان را ادامه میدهند.
🔹«آفتاب مهر از دشت آهوانه گفت که از اشکهای آهوان خیس شده است. من هم قصر مأمون را ترک کردم باید نزد مدینه میرفتم. باید او را دلداری میدادم. بودن اینجا آن هم بدون مولا و محبوبم برایم زجرآور بود.»
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور نوشت:
🔹کتاب «ما راهزن نیستیم» به جهت افزایش شناخت نوجوانان دوازه سال به بالا در مورد امام هشتم، علیبنموسیالرضا قلمی شده است. کتابی که به سبکی خاص با جان بخشی به مکان و عوامل طبیعی سعی کرده تا با روایتی خاص و متفاوت، تعلیق داستانی مورد نیاز برای خوانده شدن کلمات خود را به منصه ظهور بگذارد. کتاب با حرکت امام رضا (ع) که برای رسیدن به ولایتعهد از مدینه خارج میشوند، آغاز و به روایت نحوه شهادت و چگونگی انتخاب مضجع شریف ایشان ختم میشود. نویسنده، راوی داستان خود را خورشید قرار داده که به علت حضور در تمام کره زمین شاهد اعمال و رفتار انسانها، در طول تاریخ بوده و هست و شاید دلیل دیگر خورشید به عنوان راوی داستان لقب امام هشتم «شمس الشموس» بوده است. در غیاب خورشید، ماه و باد روایتگری داستان را ادامه میدهند.
🔹«آفتاب مهر از دشت آهوانه گفت که از اشکهای آهوان خیس شده است. من هم قصر مأمون را ترک کردم باید نزد مدینه میرفتم. باید او را دلداری میدادم. بودن اینجا آن هم بدون مولا و محبوبم برایم زجرآور بود.»
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝زرین پنجه
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «درویشخان» نوشت:
🔹سایه شوم پادشاهیِ خودباخته، خودخواه و خودبزرگپندار قاجار همچون شبحی خونآشام، نفس را در سینههای اهل این هنر [موسیقی]، آنچنان تنگ و حبس کرده بود که بسیاری از استادان بینظیر و یکهتاز این رشته به زیستن در پایینترین سطح زندگی به خاطر حفظ هنرشان رضایت داده بودند.
🔹کتاب «درویشخان» به زبان ساده روی جلدش، یک رمان عاشقانه درباره موسیقی است؛ روایتی از زندگی غلامحسین درویشخان که از همان اوان کودکی دستانش با نوازش سهتار آشنا شد و در دوران تاریک و خفقان پادشاهی سلسله قاجار با نور عشق، جاده زندگی اش را روشن نگاه داشت.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «درویشخان» نوشت:
🔹سایه شوم پادشاهیِ خودباخته، خودخواه و خودبزرگپندار قاجار همچون شبحی خونآشام، نفس را در سینههای اهل این هنر [موسیقی]، آنچنان تنگ و حبس کرده بود که بسیاری از استادان بینظیر و یکهتاز این رشته به زیستن در پایینترین سطح زندگی به خاطر حفظ هنرشان رضایت داده بودند.
🔹کتاب «درویشخان» به زبان ساده روی جلدش، یک رمان عاشقانه درباره موسیقی است؛ روایتی از زندگی غلامحسین درویشخان که از همان اوان کودکی دستانش با نوازش سهتار آشنا شد و در دوران تاریک و خفقان پادشاهی سلسله قاجار با نور عشق، جاده زندگی اش را روشن نگاه داشت.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝داستان زنان در جامعه مردان
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره مجموعه داستان «اسم شوهر من تهران است» نوشت:
🔹«اسم شوهر من تهران است» از آن کتابهایی است که هر زنی برای فراغت چندساعتی از روزمرگیها نیاز است که آن را بخواند. کتابی با روایتی ساده، ملموس و خوشخوان.
🔹«اسم شوهر من تهران است» شامل نه داستان از زنهایی است که هر کدامشان به نوعی درگیر چالشها و موانع جامعه مردسالار میشوند و بنا به شرایط و توان خودشان برای گذشتن از این موانع تمام تلاششان را میکنند. هر داستان، دقایقی از زندگی زنانی است که جنگیدهاند، خسته شدهاند، کم آوردهاند، رسیدهاند، عقبنشینی کردهاند و مهمتر از هر چیز با همه مشکلاتشان زندگی کردهاند.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره مجموعه داستان «اسم شوهر من تهران است» نوشت:
🔹«اسم شوهر من تهران است» از آن کتابهایی است که هر زنی برای فراغت چندساعتی از روزمرگیها نیاز است که آن را بخواند. کتابی با روایتی ساده، ملموس و خوشخوان.
🔹«اسم شوهر من تهران است» شامل نه داستان از زنهایی است که هر کدامشان به نوعی درگیر چالشها و موانع جامعه مردسالار میشوند و بنا به شرایط و توان خودشان برای گذشتن از این موانع تمام تلاششان را میکنند. هر داستان، دقایقی از زندگی زنانی است که جنگیدهاند، خسته شدهاند، کم آوردهاند، رسیدهاند، عقبنشینی کردهاند و مهمتر از هر چیز با همه مشکلاتشان زندگی کردهاند.
🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝قطعاتی کوچک از سالهای طولانی فرزندی
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «از طرف فرزند کوچک شما» نوشت:
🔹این اثر، کتابی است روایی به قلم کودکان بزرگشدهای که اکنون هر کدام برای خودشان صاحب منصب و کلمه شدهاند. کودکانی که به سبب قرار گرفتن در شرایط ویژه زیست والدینشان دچار مخاطراتی شدهاند و سرنوشتشان به گونهای که دلخواهشان بوده رقم نخورده است.
🔹روایتهای کتاب «از طرف فرزند کوچک شما» نیز همچون روایتهای دیگر، قطعههای کوچک شده سالهای واقعی فرزندانی است که در مواجهه با پدرها و مادرهایشان سالها آنها را به دوش کشیدهاند و حالا فرصتی یافتهاند تا آنها را در کلمات کادوپیچ کنند و به خوانندگانشان هدیه دهند.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «از طرف فرزند کوچک شما» نوشت:
🔹این اثر، کتابی است روایی به قلم کودکان بزرگشدهای که اکنون هر کدام برای خودشان صاحب منصب و کلمه شدهاند. کودکانی که به سبب قرار گرفتن در شرایط ویژه زیست والدینشان دچار مخاطراتی شدهاند و سرنوشتشان به گونهای که دلخواهشان بوده رقم نخورده است.
🔹روایتهای کتاب «از طرف فرزند کوچک شما» نیز همچون روایتهای دیگر، قطعههای کوچک شده سالهای واقعی فرزندانی است که در مواجهه با پدرها و مادرهایشان سالها آنها را به دوش کشیدهاند و حالا فرصتی یافتهاند تا آنها را در کلمات کادوپیچ کنند و به خوانندگانشان هدیه دهند.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝تو چراغ خود برافروز
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «پرنده به پرنده» نوشت:
🔹اگر اهل داستاننویسی باشید، حتما به قفسه کتابهای «چگونه داستاننویسی کنیم؟» یا «راز خلق یک داستان خلاقانه» گذرتان خورده است. در این مطلب میخواهم شما را با یک کتاب متفاوت آشنا کنم که از همان ابتدای کتاب یعنی انتخاب «عنوان» خلاقانه و کاربردیست تا صفحه آخرش!
🔹اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که مدام از بد نوشتن خودتان گله دارید و در تله کمالگرایی برای نوشتن گیر افتادهاید، خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنم. چرا که نویسنده این کتاب در سراسر روایت خود، شما را به این درجه از اقناع میرساند که اگر چیزی درون شما واقعی باشد، مخاطب آن را جذب خواهد کرد.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «پرنده به پرنده» نوشت:
🔹اگر اهل داستاننویسی باشید، حتما به قفسه کتابهای «چگونه داستاننویسی کنیم؟» یا «راز خلق یک داستان خلاقانه» گذرتان خورده است. در این مطلب میخواهم شما را با یک کتاب متفاوت آشنا کنم که از همان ابتدای کتاب یعنی انتخاب «عنوان» خلاقانه و کاربردیست تا صفحه آخرش!
🔹اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که مدام از بد نوشتن خودتان گله دارید و در تله کمالگرایی برای نوشتن گیر افتادهاید، خواندن این کتاب را به شما توصیه میکنم. چرا که نویسنده این کتاب در سراسر روایت خود، شما را به این درجه از اقناع میرساند که اگر چیزی درون شما واقعی باشد، مخاطب آن را جذب خواهد کرد.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝مثل سفره قلمکار
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره مجموعه داستان «برادران جمالزاده» نوشت:
🔹آقای اخوت در کمال سهولت و خالص و بیغش شخصیتهای مختلف داستانی را در داستان خودش وارد میکند با آنها ارتباط عاطفی میگیرد و برایشان نقش تعریف میکند. آنها را در خوابش میبیند با آنها عکس میگیرد. در ذهنشان میرود و از طرح و نقشههای ذهنیشان از حسرتها و ملالهایشان با خبر میشود و مثل سفره قلمکار پر نقش و نگار مخاطب را مهمان کلماتش میکند.
🔹آقای اخوت همه چیز را ساده میبیند. اینقدر ساده میبیند که هر کس با هر قلمی او را و کلماتش را بخواند با خودش میگوید: «من حتما روزی داستاننویس ماهری خواهم شد.»
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره مجموعه داستان «برادران جمالزاده» نوشت:
🔹آقای اخوت در کمال سهولت و خالص و بیغش شخصیتهای مختلف داستانی را در داستان خودش وارد میکند با آنها ارتباط عاطفی میگیرد و برایشان نقش تعریف میکند. آنها را در خوابش میبیند با آنها عکس میگیرد. در ذهنشان میرود و از طرح و نقشههای ذهنیشان از حسرتها و ملالهایشان با خبر میشود و مثل سفره قلمکار پر نقش و نگار مخاطب را مهمان کلماتش میکند.
🔹آقای اخوت همه چیز را ساده میبیند. اینقدر ساده میبیند که هر کس با هر قلمی او را و کلماتش را بخواند با خودش میگوید: «من حتما روزی داستاننویس ماهری خواهم شد.»
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝زنان آهسته ولی پیوسته پیر میشوند
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «مسکوی کوچک افغانستان» نوشت:
🔹روایت نجیبه هرچند روایتی است که تنها و تنها مخصوص اوست اما تعدد زنان و دخترانی که در گوشه و کنار روایتش حضور دارند نشان و شاهدی از تکرار بیپایان این روایت برای بسیاری از زنان در طول تاریخ است.
🔹کتاب مسکوی کوچک افغانستان کتابیست که کفه رنجش به خوشیهایش میچربد و گواه دیگریست بر این که، تاریخ روایت پر تکرار ملال و رنج و خوشی و ناخوشی مردمان است؛ مردمانی که روایتها و داستانهای مستندشان کتاب میشود، گاه سینه به سینه نقل میشود و میرسد به دست آیندگان.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «مسکوی کوچک افغانستان» نوشت:
🔹روایت نجیبه هرچند روایتی است که تنها و تنها مخصوص اوست اما تعدد زنان و دخترانی که در گوشه و کنار روایتش حضور دارند نشان و شاهدی از تکرار بیپایان این روایت برای بسیاری از زنان در طول تاریخ است.
🔹کتاب مسکوی کوچک افغانستان کتابیست که کفه رنجش به خوشیهایش میچربد و گواه دیگریست بر این که، تاریخ روایت پر تکرار ملال و رنج و خوشی و ناخوشی مردمان است؛ مردمانی که روایتها و داستانهای مستندشان کتاب میشود، گاه سینه به سینه نقل میشود و میرسد به دست آیندگان.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝یکی از همه زنان شاه
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «جیران فروغالسلطنه» نوشت:
🔹«جیران فروغالسلطنه» رمانی عاشقانه است، جیرانی که جیران نبود، ناصرالدین شاه جیرانش کرد و بعد شد فروغ السلطنهاش؛ فروغالسلطنهای که با وجود به دنیا آوردن چهار فرزند، هیچکدامشان فروغ چشمانش نماندند.
🔹در جریان این داستان تاریخی که خانم بایرامزاده بر اساس مستندات تاریخی آن را نگاشته است، شما با جزئیات ریز رفتارهای زنان درباری، آداب و رسوم دربار، مسائل خانوادگی، سیاسی و اقتصادی دوران قاجار آشنا میشوید.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «جیران فروغالسلطنه» نوشت:
🔹«جیران فروغالسلطنه» رمانی عاشقانه است، جیرانی که جیران نبود، ناصرالدین شاه جیرانش کرد و بعد شد فروغ السلطنهاش؛ فروغالسلطنهای که با وجود به دنیا آوردن چهار فرزند، هیچکدامشان فروغ چشمانش نماندند.
🔹در جریان این داستان تاریخی که خانم بایرامزاده بر اساس مستندات تاریخی آن را نگاشته است، شما با جزئیات ریز رفتارهای زنان درباری، آداب و رسوم دربار، مسائل خانوادگی، سیاسی و اقتصادی دوران قاجار آشنا میشوید.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝از منجلاب گریز نیست!
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره رمان «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» نوشت:
🔹مسعود از زمین و زمان شکایت دارد، از اینکه چرا از عراق مهاجرت کردهاند، از اینکه چرا پدرش همیشه در مستراح خانه میرود و گریه میکند، از اینکه چرا وقتی خبر اعدام صدام را دادند پدرش در لابی هتل اتابکی مثل ابر بهار شروع کرد به اشک ریختن و فریاد زدن، از اینکه چرا مادرش راضی نمیشود به فروش خانه، از اینکه چرا دختر عرب همانجا در عراق خودکشی نکرد و هزاران شکایت دیگر که در لابهلای داستان خطی قاسم فتحی، خواننده آرامآرام با آنها آشنا میشود.
🔹خواننده کتاب «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» باید بداند که در این کتاب با حجم زیادی از شهرزدگی، مسافرزدگی و زندگیگریزی روبهرو میشود و انگار قرار است داستان، مخاطب را به این نتیجه برساند که پیشرفت شهری چگونه بنایش را روی خانههای قدیمی و آدمهای سنتی محکم کرده و همچون اژدهایی هر روز در حال آتشزدن و آبکردن هویت واقعی آدمها، مکانها و زمانهاست.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره رمان «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» نوشت:
🔹مسعود از زمین و زمان شکایت دارد، از اینکه چرا از عراق مهاجرت کردهاند، از اینکه چرا پدرش همیشه در مستراح خانه میرود و گریه میکند، از اینکه چرا وقتی خبر اعدام صدام را دادند پدرش در لابی هتل اتابکی مثل ابر بهار شروع کرد به اشک ریختن و فریاد زدن، از اینکه چرا مادرش راضی نمیشود به فروش خانه، از اینکه چرا دختر عرب همانجا در عراق خودکشی نکرد و هزاران شکایت دیگر که در لابهلای داستان خطی قاسم فتحی، خواننده آرامآرام با آنها آشنا میشود.
🔹خواننده کتاب «ناخن کشیدن روی صورت شفیعالدین» باید بداند که در این کتاب با حجم زیادی از شهرزدگی، مسافرزدگی و زندگیگریزی روبهرو میشود و انگار قرار است داستان، مخاطب را به این نتیجه برساند که پیشرفت شهری چگونه بنایش را روی خانههای قدیمی و آدمهای سنتی محکم کرده و همچون اژدهایی هر روز در حال آتشزدن و آبکردن هویت واقعی آدمها، مکانها و زمانهاست.
#کتاب_ماه
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝یکی بیاید ما را بنویسد
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره رمان «اندوه مونالیزا» نوشت:
🔹اندوه، در اندوه مونالیزا حرف اول را میزند. شاهرخ گیوا خیلی راحت و بیپرده بدون اینکه بخواهد ذرهای هوای مخاطب را داشته باشد، دستش را میگیرد و میبرد میایستاندش میانه ماجرایی که پر از رنج و ویرانی و ناامیدی و نرسیدن و مرگ است.
🔹اندوه در تقدیر آدمی است. از داوینچی که تابلوی مونالیزا را با آن اندوه ماندگار کشید به قبل تا به بعد، هر آن کس که بر روی این کره خاکی قدم گذاشته همه میدانند، اگر هم خواستهاند انکار کنند روزگار به آنها فهمانده است که تقدیر آدمی اندوه است. اندوهی که بهرام شخصیت اول داستان اندوه مونالیزا خودش را کامل به آن سپرده است و در جایجای زمان و مکانی که قرار میگیرد و در کنار هر شخصیتی که واقع میشود صدا و زبانش اندوه است.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره رمان «اندوه مونالیزا» نوشت:
🔹اندوه، در اندوه مونالیزا حرف اول را میزند. شاهرخ گیوا خیلی راحت و بیپرده بدون اینکه بخواهد ذرهای هوای مخاطب را داشته باشد، دستش را میگیرد و میبرد میایستاندش میانه ماجرایی که پر از رنج و ویرانی و ناامیدی و نرسیدن و مرگ است.
🔹اندوه در تقدیر آدمی است. از داوینچی که تابلوی مونالیزا را با آن اندوه ماندگار کشید به قبل تا به بعد، هر آن کس که بر روی این کره خاکی قدم گذاشته همه میدانند، اگر هم خواستهاند انکار کنند روزگار به آنها فهمانده است که تقدیر آدمی اندوه است. اندوهی که بهرام شخصیت اول داستان اندوه مونالیزا خودش را کامل به آن سپرده است و در جایجای زمان و مکانی که قرار میگیرد و در کنار هر شخصیتی که واقع میشود صدا و زبانش اندوه است.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝مردها سگ نمیشوند!
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «مردی که سگ شد» نوشت:
🔹مردی که سگ شد، رمانی نوجوان، برای گروه سنی پانزده تا نوزده سال است. مجید ملامحمدی نویسنده این کتاب اینبار به سراغ شبث بن ربعی رفته است. فرد حیرانی که معطل بین انتخاب حق و باطل مسیر باطل را در پیش میگیرد و عاقبتش را تیره و تار میکند. اما شبث بن ربعی کیست؟
🔹شبث بن ربعی با آنکه ظاهری مسلمان داشت اما در قلب رویگردان از اسلام و مسلمانی بود. او به غیر از منفعت و زراندوزی و آسایش خود به مسئله دیگری فکر نمیکرد. شبث بارها در دل انگاشته بود که با اسلام علوی نمیتواند به اهدافش برسد، چرا که اهداف او به غیر از اهداف والای انسانیت و مردانگی بود.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
🖌#نجمه_نیلی_پور درباره کتاب «مردی که سگ شد» نوشت:
🔹مردی که سگ شد، رمانی نوجوان، برای گروه سنی پانزده تا نوزده سال است. مجید ملامحمدی نویسنده این کتاب اینبار به سراغ شبث بن ربعی رفته است. فرد حیرانی که معطل بین انتخاب حق و باطل مسیر باطل را در پیش میگیرد و عاقبتش را تیره و تار میکند. اما شبث بن ربعی کیست؟
🔹شبث بن ربعی با آنکه ظاهری مسلمان داشت اما در قلب رویگردان از اسلام و مسلمانی بود. او به غیر از منفعت و زراندوزی و آسایش خود به مسئله دیگری فکر نمیکرد. شبث بارها در دل انگاشته بود که با اسلام علوی نمیتواند به اهدافش برسد، چرا که اهداف او به غیر از اهداف والای انسانیت و مردانگی بود.
🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.