مجله الکترونیک واو
288 subscribers
845 photos
839 links
با «واو» می‌خواهیم همه وقتمان را با کتاب‌ها سپری کنیم، فارغ از هیاهوی جهان!
Download Telegram
📝فرار از زندان

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره کتاب «برده سور» نوشت:

🔹سه‌گانه کیانوش گلزار‌ راغب نشان می‌دهد آنچه کومله و دمکرات و فدایی‌ها از آزادی و حقوق بشر می‌گویند، چیزی جز شعارهای شیک و پوک و لقلقه زبان نیست. هدف چنان وسیله را توجیه می‌کند که نظامیان را در کنار غیرنظامیان شکنجه و اعدام می‌کنند.

🔹خاطرات و تجربیات سوژه آن قدری کشش و ظرفیت و جذابیت دارد که اگر آن را به اهلش بدهند می‌تواند یک فیلمنامه بسیار خوب از آن بنویسد. یک فرار از زندان وطنی و بومی و مهم‌تر از این واقعی نه تخیلی

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝مثل خود زندگی

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره رمان «خانه مغایرت» نوشت:

🔹نویسنده در موقعیت‌های گوناگون و متفاوت به نتایج گریزناپذیر تک‌فرزندی نقب می‌زند. مانند موقعیتی که در آن سعید عاشق می‌شود و حالش خوب نیست، آرزو می‌کند کاش خواهر بزرگ‌تری داشت تا می‌توانست با او در این مورد گفتگو کند و این بار سنگین عاشقی را با خواهرش تقسیم کند.

🔹خانه مغایرت رمانی جمع‌وجور است، داستانی سرراست است. بدون پیچیدگی‌های فلسفی یا حتی وجودشناختی. آدم‌های داستانش معمولی و سرراست هستند با اتفاقاتی معمولی‌تر. تقریبا مثل خود زندگی!

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝پنجره‌ای تازه به انسانِ جنگ تحمیلی

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره کتاب «تابستان 1369» نوشت:

🔹مرتضی سرهنگی ایده فوق‌العاده‌ای را روی میز گذاشته است. لحظه دو تا شدن زندگی، یک انفجار مهیب اما بی‌صدا در قلب و مغز و بعد رفتن اجباری به سوی آینده‌ای مبهم و مه‌آلود.

🔹این کتاب عمیقا واجد درون‌مایه جدی انسانی است. یعنی کاملا فراتر از مرزهای جغرافیایی، مذهبی و فرهنگی دارای محتوایی عمومی و فطری است. به گونه‌ای که اگر تابستان ۱۳۶۹ را ترجمه کنید و در اختیار مخاطبانی با مذهب و فرهنگ و جغرافیایی متفاوت قرار دهید محتوای انسانی آن زبان فطری و مشترک آن می‌شود.

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝اگر زینب نبود...

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره کتاب «عقیله» نوشت:

🔹ادبیات ایران برای یکی از عجیب‌ترین، متفاوت‌ترین و پیچیده‌ترین زنان تاریخ چه کرده است؟ این سوال را بهانه‌ای می‌کنم تا از این مسیر به کتاب «عقیله» بپردازم.

🔹به صراحت باید گفت عقیله نثری پاکیزه و منقح دارد. یعنی عاری از لفاظی‌های مرسوم و عاری از زبان‌بازی‌های محاوره و مثلا شکسته‌نویسی است. ادایی که برخی ناشران و نویسندگان با کارنابلدی و به بهانه نزدیکی به فهم مخاطب امروزی شخصیت‌های معصوم و غیرمعصوم را وارد معرکه و میدان سخیف‌نویسی کرده است.

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝تمام‌قد نویسنده

🖌#آزاده_جهان_احمدی با نگاهی به بن‌مایه آثار رضا امیرخانی در پنجاهمین سال تولدش، نوشت:

🔹می‌توانید برخی یا همه داستان‌های امیرخانی را دوست نداشته باشید. حتی می‌توانید به صراحت داستان‌هایش را با ادبیات تند و علمی و بی‌رحمانه‌ای نقد کنید، اما با این حال حرکت امیرخانی در پهنه ادبیات و خلق برخی آثار موجب شده تا علی‌رغم همه نقدها و مخالفت‌ها، نشود نقش و حضور او را در ادبیات معاصر نادیده انگاشت.

🔹امیرخانی خوب یا بد، قبول داشته باشیم و یا خیر؛ به گواهی درون‌مایه و حتی ساختار آثارش دارای منظر و نگاه و افق به انسان، زندگی و ایران است. و از همین منظر است که مدام در پی خلق واقعه و شخصیت در بستر داستان است.

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝ما را ز سر بریده می‌ترسانی؟

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره رمان «جمجمه‌ات را قرض بده برادر» نوشت:

🔹کربلایی‌لو با ظرافت بسیار از لایه‌های قلبی و عقلی، پرده برمی‌دارد و بیش از آنکه به سیر خطی وقایع و احیانا گفت‌وگوهایی که شانه به باطن داستان می‌زنند بپردازد به سیره و بالاتر از آن به دلایل شخصیت‌ها برای اعمالشان می پردازد.

🔹گذشته از محتوا، اسلوب نوشتاری نیز مورد توجه است. شاید در ابتدا ارتباط با آن سخت باشد اما نثر موسیقایی آن و بیان شعرگونه و تکه کلام‌های نغز، هم گوش‌نواز و هم تامل‌برانگیز است.

🔺متن کامل این یادداشت را از اینجا بخوانید.
📝دور از دسترس بودنِ دگرگونی سازنده

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره رمان «مدیر مدرسه» نوشت:

🔹بارزترین مشخصه مدیر مدرسه، بدون شک «جاذبه نثرِ… ساده» و پر کشش نویسنده است که توانسته تحولی در داستان‌نویسی کوتاه بیافریند. اگر مو­شکافانه به آن نگاه شود، با زبانی که مدیون خلاقیت هنری نویسنده است، روبه‌رو می‌شویم.

🔹جلال که در تجربه زیسته خود نیز احساس تعلق و پشتیبانی جانانه‌ای بین برخی گفتمان‌های رقیب حاضر و فعال در جامعه ایرانی عصر خود را از سر گذرانده است، در رمان مورد بحث، مدرسه را عرصه رویارویی تمامی گفتمان‌های قدرتمند تصویرسازی می‌کند.

🔺متن کامل این نوشتار را از اینجا بخوانید.
📝این کتاب، رمان نیست!

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره «فصل توت‌های سفید» نوشت:

🔹نحوه نگاه و زاویه ایستادن خانم موسوی در نظر به شهر نو یکی از قابل‌تحسین‌ترین ویژگی‌های این داستان است. نویسنده در نگاه به شهر نو و حتی زنان و مردانش مطلقا در نقش داور و قاضی قرار نگرفته است.

🔹آنچه در این میان به این داستان ضربه می‌زند خود قصه است. فصل توت‌های سفید داستان تختی دارد. بدون فراز و نشیب خاص، بدون تکانه حتی بدون غافلگیری ویژه و یا حتی ساده. تنها نقطه تعلیق اثر سرنوشت امیر و جستجوی فروغ است. گویی فقط متکفل بازنمایی تصویر یک دختر ایرانی با شرایط خاص زیستی در ایران دهه پنجاه است.

#_کتاب_ماه

🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝آشنا هستم با، سرنوشت تَرِ آب، عادت سبز درخت

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره رمان «سوران سرد» نوشت:

🔹رمان سوران سرد داستانی است واقع‌گرایانه که در پیوند با طبیعت و دنیای بیرون تا حدودی رنگ تخیلی به خود می‌گیرد. این رمان با شخصیت سهراب که نزد سرهنگ خسروی می‌رود آغاز می‌شود و در ادامه با شخصیت سینا یکی از شخصیت‌های اصلی داستان ادامه می‌یابد و در نهایت با شخصیت سهراب داستان به فرجام می‌رسد.

🔹طبیعت در این رمان صدای سلطه دارد. به عبارت دیگر مکان رخدادها باعث شده است که طبیعت به منزله امری فرادست عمل کند نه فرودست. همین نکته نیز به صورت ضمنی گویای این است که هرکسی با طبیعت همسو باشد پیروز است و هر کسی که زبان طبیعت را نفهمد محکوم به نابودی و مرگ است.

📚#کتاب_ماه

🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.
📝رفتن بشارتی برای شروع دوباره است؟

🖌#آزاده_جهان_احمدی درباره رمان «مردگان باغ سبز» نوشت:

🔹مردگان باغ سبز داستان خبرنگاری به نام بالاش را تعریف می‌کند که ابتدا در بازار تبریز دوره‌گرد بوده و در عین حال شعر هم می‌سروده بعد از آشنایی با شاعری مشهور به رادیو راه پیدا می‌کند و در روزنامه به کار خبرنگاری مشغول می‌شود. بالاش که حس خبرنگاری و کنجکاوی‌اش برانگیخته شده می‌خواهد از آذربایجان به زنجان و از آنجا به قزوین برود تا از اوضاع و احوال و پیشروی قشون با خبر شود.

🔹بایرامی در این رمان بیشتر به عوامل برون زبانی یعنی بافت موقعیتی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی پرداخته است تا عوامل درون زبانی. از این رو زمینه تحلیل گفتمانی را بین نسل‌ها و عصرهای متفاوت ایجادکرده است. از سویی دیگر محور اصلی رمان، مبارزه با سلطه بیگانگان و نوعی شکوه از اختلاف رای و اندیشه‌های درون مرزی است که می‌تواند از سلطه بیگانه آسیب‌رسان‌تر به وحدت، امنیت و آرامش خاطر مردم یک سرزمین باشد.

🔺متن کامل این نوشتار را در سایت مجله الکترونیک واو بخوانید.