اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
906 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

🔴🕋 «دحو الأرض»؛ بسطی در اعماق حقائق!


┈••✾•🍃🕋🍃•✾••┈
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/388
┈••✾•🍃🕋🍃•✾••┈


🍀 تمام موجودات به سردستۀ خود، حشر و جمع میشوند و آن سردسته به حلقۀ بالاتر. این حشر و جمع، میرسد به بشر که شرافت بر مخلوقات دارد و عوالِم، مسخّر اوست که قرآن میفرماید :

💎"أَ لَمْ تَرَوْا أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ ما فِي السَّماواتِ وَ ما فِي الْأَرْضِ وَ أَسْبَغَ عَلَيْكُمْ نِعَمَهُ ظاهِرَةً وَ باطِنَة"💎
آيا نديديد كه خدا آنچه را كه در آسمان‏ها و در زمين است مسخّر شما ساخته، و نعمت‏هاى آشكار و پنهان خود را بر شما كامل كرده است؟
(سورۀ لقمان علیه السلام، آیۀ ۲۰)

و این سلسلۀ ترسیم و تجمیع موجودات به جنسِ بشر رسیده و جنسِ بشر، به انسان حقیقی که ائمۀ اطهار (ع) می‌باشند، تجمیع میگردد.

قرآن می‌فرماید:
💎"يَوْمَ نَدْعُوا كُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ"💎
روزى كه هر گروهى را با امامشان فرا مى‌خوانيم.
(سورۀ اسراء، آیۀ ۷۱)

حضرات ائمۀ اطهار(ع)، آن واسطۀ مطلقه می‌باشند که از اطلاقِ خویش، خالق و مخلوق را فراگرفته‌اند. و از «#اطلاق»، اشرفِ مخلوقاتند. و عوالِم هستی، به حضرات، و توسّط حضرات، و برای حضرات، خلق شده است و دَم به دم، در حدوث و بقاء، جیره‌خوارِ خوانِ کرَم آل الله (ع) هستند و همان طور که در مقالات #کانال_معرفة_الحق شرح داده شد؛ موجودات به قَیّومیّتِ مَعیّهٔ ائمه اطهار علیهم‌السلام موجود هستند و قوام دارند. و عوالم و موجودات به محبت آل الله علیهم‌السلام خلق شده و حیات دارند که در #حدیث_کساء آمده است که خداوند می‌فرماید:

🔻"اِنّى ما خَلَقْتُ سَماَّءً مَبْنِيَّةً وَلا اَرْضاً مَدْحِيَّةً وَلا قَمَراً مُنيراً وَلا شَمْساً مُضِيَّئَةً وَ لا فَلَكاً يَدُورُ وَ لا بَحْراً يَجْرى وَ لا فُلْكاً يَسْرى اِلاّ فى مَحَبَّةِ هؤُلاَّءِ الْخَمْسَةِ الَّذينَ هُمْ تَحْتَ الْكِساَّءِ "🔺

که حضرت رسول اکرم(ص) در مورد حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند:

🔻"لولَاهُ مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ شَيْئاً مِمَّا خَلَق‏"🔺
اگر او (مولی امیرالمؤمنین ع) نبود، خداوند هیچ شیئی را خلق نمی‌کرد.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۱۷، ص۳۱۷

حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:
🔷"أنا من‏ اللّه‏ و الكلّ منّي"🔷
من از خدا هستم و همه از من هستند.
📚مشارق الانوار، ص۴۴

به اینکه موجودات، صِرف الربطِ به ائمۀ اطهار(ع) هستند، حدوث و بقاء دارند و ترسیم و تجمیع ایشان به ائمۀ اطهار(ع) و به سویِ ایشان است که در جامعۀ کبیره می‌خوانیم :

🔹"إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُم‏"🔹
بازگشتِ تمام مخلوقات به سوی شما آل الله (ع) است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۲

هر موجودی، حظّی از #وجود دارد. و به قدرِ انقیاد خویش به حضرتِ وجود (عزّوجلّ)، موجود می‌باشد. حضرت باریتعالی، موجودِ مطلق و مطلقِ موجود است که از اسامی او "الموجود" است ("يَا مَوْجُودُ"/ 📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۵۷۳). موجودِ سرمدی و ازلی و ابدی و مطلق، که هر موجودی، جلوه‌ای از جلواتِ اوست؛ حضرت باریتعالی است که در دعای عدیله حضرتش را "مَوْجُودٌ سَرْمَدِيٌّ" می‌خوانند (📚 زاد المعاد - مفتاح الجنان، ص۴۲۳).

و نقطۀ موجودیّتِ موجود، و بلکه نقطۀ مبدأ الوجود، حضرات نفس الله تعالی، ائمۀ اطهار علیهم السلام هستند که حضرت مولی(ع) ائمۀ هُدی(ع) را 🔹"مَبْدَأُ الْوُجُود"🔹 خواندند (بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۲۵، ص۱۷۴).

(ان شاء الله که دقت و خضوع در معارف، مرام مُدام ما باشد.)


▫️ عده‌ای کلمۀ «انسان» را از «نسیان» دانستند، و عده‌ای از «انس».

"انسان العَین و عَین الانسان" حضرات معصومین(ع) هستند که نسیانِ لبّیِ جلال، و اُنسِ لبّیِ جمالِ حضرت حقّ به خویشتنِ خویش می‌باشند. که این نسیان و اُنس[لُبّی]؛ مطلقه است و نه حدّی. که حضرت حقّ، دائماً در حضورِ مطلقه، غیور است و نفیِ ماسوا دارد، و بلکه نفیِ خویش را به لُبّیت می‌نماید که 🔻"يَا مَنْ «لَا هُوَ» إِلَّا هُو"🔺 (📚التوحيد، للصدوق، ص۸۹) . و در همان نقطۀ نسیانِ لبّیِ جلال، انسِ لبّیِ جمال با «خود» دارد که 🔻"هُوَ نَفْسُهُ وَ نَفْسُهُ هُوَ "🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۱۱۳)

🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕋

"نفس" یعنی «خود».
نفسِ باریتعالی، حضراتِ آل الله علیهم السلام هستند که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام اینچنین سلام به حضرت مولی(ع) می‌دهیم:

☀️السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى☀️
📚 بحار الأنوار،ط -بيروت،ج‏۹۷،ص۳۳۱

🌱 خلائق، انشاءِ از نفسِ واحدۀ حضرت حقّ می‌باشند (【 وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 】 / سورۀ انعام،آیۀ۹۸)
(تفصیل مطالبِ آن در مباحثِ #نفس در همین کانال، و در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق بیان شده است)

پس حشر و تجمیع موجودات [که اضمحلالِ کثرت در وحدت است]، دم به دم به نفسِ واحدۀ حقّ تعالی [یعنی ائمه اطهار(ع) که وحدانیّت حقّ تعالی، یعنی #الوحدانیة_الکبری می‌باشند] محقّق می‌شود. حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) در مورد ائمۀ هُدی(ع) می‌فرمایند:

🔻"وَ هُمُ الْكَلِمَةُ الْعَلْيَاءُ وَ التَّسْمِيَةُ الْبَيْضَاءُ وَ «الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَیٰ‏»"🔺
📚بحار الأنوار(ط-بيروت)،ج‏۲۵،ص۱۷۲

ان شاء الله دقتها شود که: وحدانیّت حضرت احد عزّوجلّ، خودِ ائمۀ اطهار(ع) هستند. خداوند به ولیّ خود که نفسِ حضرت باری تعالی است، #احد است و #واحد است. همین اشارات برای اهل دقت کفایت می‌کند!

موجودات را عرض می‌کردم…
به عنوان مثال شتر اولین حیوانی است که ایمان به ولایت آورده است و از این رو سردستۀ تمام حیوانات است و وحدتِ حیوانات به اوست. و در نباتات، برنج اولین نبات است که ولایت را پذیرفت و او سردستۀ نباتات است. و در سنگها، عقیق. و در سرزمینها، کعبه.

خداوند در سورۀ نازعات آیۀ ۳۰ می‌فرماید:
🔷"وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ «دَحاها»"🔷
و پس از آن زمين را بگسترد (دحو الارض)

🕋 ۲۵ ذیقعده روز دحو الارض است. دحو الارض یعنی روز بسط و گسترش زمین که از تحتِ کعبه آغاز شد (🔹"إنّ الله تعالى دحا الأرض مِن تحت الكعبة"🔹 / تفسير نور الثقلين،ج۵،ص۵۰۲).

⛅️ حضرت مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در وصف #امام برای #طارق_بن_شهاب فرمودند که امام 🔸"نقطة الكائنات، و قطب الدائرات"🔸 است (📚مشارق الانوار،ص۱۷۸) .

"اِمام"، اَمام مطلق است. "اَمام" یعنی جلو و نفسِ تقدّم.
همه چیز از اِمام شروع می‌شود. که او نوری است در غیبوبت که فرمود 🌟"أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة"🌟 (جامعۀ کبیره).

🔲 امّا مَسقَط الرَّبط ولیّ(ع)، یا همان محلِّ هبوطِ حضرت واسطه‌ی مطلقه، کجا باید باشد تا از رحم مطهّره به این ظهور بپیوندد؟!

ولیّ الله(ع) بایستی ما بین رحِم مطهّره و زمین در جای خاصّی به دنیا بیاید. خود زمین هم رَحِم است و اُمّ است. امّا ولیّ الله(ع) در اُمّ الـقُـــری (یعنی مکه) و فراتر، در اُمِّ مکه، یعنی کعبه به دنیا می‌آید زیرا اوست که ارضِ تعیّنات را ارض می‌کند و به هر چیزی از جمله زمین حیات می‌بخشد و از آن نقطه‌ای که او پا می‌گذارد، ارضِ تعیّنات کشیده می‌شود و بسط و گسترش می‌یابد و «دحو الارض» از محلّ تولّد او یعنی خانۀ خدا، کعبه شروع می‌شود.
بنابراین؛

🕋 کعبه؛ خانهٔ اوّل و مطلق و حقیقی است که قرآن می‌فرماید:

💎﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ💎
در حقيقت نخستين خانه‏‌اى كه براى مردم نهاده شده همان است كه در مکهٔ مبارک است و براى جهانيان هدايت است.
📖 آل عمران،۹۶

🕋 کعبه؛ خانهٔ امن حقیقی است.
چون کعبه، خانهٔ مطلق و حقیقی است، بنابراین؛ خانهٔ امن حقیقی است که در آیه بعد آمده:

💎﴿مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا💎
هرکس در کعبه وارد شد؛ ایمن است.
📖 آل عمران،۹۷

🕋 کعبه؛ محل دحو الارض است.
و
🍃ارض؛ ارضِ تعیّنات است و "دحو الارض" بسطِ عالم تعیّنات.

🕋 کعبه؛ موضِعِ قوام موجودات است.
که قرآن می‌فرماید:

💎﴿جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ💎
خداوند، كعبه بيت الحرام را قوامی برای مردم قرار‌ داده است.
📖 مائده،۹۷

پس؛
خواسته‌های مردم در این خانه، قرین به وصول است، چنان که حضرت امام جعفر صادق(ع)می‌فرمایند:

«مَنْ أَتَی هَذَا الْبَیْتَ یُرِیدُ شَیْئاً لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًَْ أَصَابَهُ
هرکس که به این خانه می‌آید، و می‌خواهد که از چیزی برای دنیا و آخرت، بهره ببرد، آن را به دست می‌آورد.

(📚البرهان)


🔷 این بُعد زمان و مکان است که ما را تخته بندِ خود کرده و نگذاشته که معارف را دقیق شویم.
از بُعد زمان فاصله گرفته و آنرا رها کنید تا بیان شود:

💓 آنکسی که در کعبه متولد شد، آورندۀ کعبه و سرّ آن است. از این رو حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین محمّد مصطفی(ص) می‌فرمایند:

🕋 "مَثَلُ عَلِيٍّ (ع) فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ..."
مَثَل علی(ع) در شما مانند کعبۀ پوشیده شده است.
(📚بحار الأنوار،ج۳۸،ص۱۹۹)


🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕋

🍀 حضرت وَجْهُ الله، مولی امیرالمؤمنین(ع)، نقطۀ «مَن بِهِ الشرف»ِ کعبه است و شرافت کعبه اوست. حضرت مولی(ع) آن مقامِ علوّ ذات الله است که مستوره و پنهان می‌باشد که چون پرده افکند، کعبه‌ای ظاهر می‌گردد که قبلۀ عالمیان است و مطافِ تسلیم شدگان (مسلمانان) که فرمودند :

🕋"نَحْنُ كَعْبَةُ الله وَ نَحْنُ قِبْلَةُ الله"
📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۲۴، ص۳۰۳

حضرتشان(ع) چون قبلۀ خودِ خداوند هستند؛ قبلۀ خلائق می‌باشند. مردم بدانند یا ندانند، در حدوث و بقا، در نفس و کینونت، طائفِ (طواف کنندۀ) حضرتِ مولی امیرالمؤمنین (ع) هستند.
هر شیئی از "دحو الارضِ" تحتِ کعبه، شیء شد، و به ارکانش که ارکانِ اربعه است [و همان چهار رکنِ کعبۀ شرف است، و آن جلوۀ #تسبیحات_اربعه می‌باشد] دوام دارد. که این راز در ادعیه حضرات معصومین (ع) بیان شده است:

🔻"◎وَ «سُبْحَانَ الله» كُلَّمَا سَبَّحَ الله شَــــيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ الله أَنْ «يُسَبَّحَ»
◎وَ «الْحَمْدُ الله» كُلَّمَا حَمِدَ الله شَــــيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ الله أَنْ «يُحْمَدَ»
◎وَ «لَا إِلَهَ إِلَّا الله» كُلَّمَا هَلَّلَ الله شَـــــيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ الله أَنْ «يُهَلَّلَ»
◎وَ «الله أَكْبَرُ» كُلَّمَا كَبَّرَ الله شَـــــيْءٌ وَ كَمَا يُحِبُّ الله أَنْ «يُكَبَّر»
"🔺

◉منزّه باد خدا (سبحان الله) هرگاه که چیزی تسبیح خدا را می‌گوید و آنگونه که دوست دارد به پاکی خوانده شود
◉و ستایش خدا را (الحمد لله) هرگاه که چیزی خدا را ستایش می‌کند و آنگونه که دوست دارد، ستایش شود
◉و نیست خدایی جز الله (لا اله الا الله) هرگاه که چیزی خدا را تهلیل کند و آنگونه که دوست دارد تهلیل شود
◉و خدا بزرگتر است (الله اکبر) هرگاه که چیزی خدا را تکبیر کند و آنگونه که دوست دارد تکبیر شود.

📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج۱، ص۴۰

إن شاء الله به حبّ مولی (ع) مبدأ و منتهایت را بیشتر شناخته باشی و حضورِ عَلَی الدوام او را در جانِ خویش یافته، وُ ذکرِ وجودش، زَمزَمِ جانت و زمزمۀ لسانت باشد. و مَستِ مستدام پیمانۀ معرفتِ او باشی.

🍃 رفیقا!
⚠️ اگر هنوز در دوئیت بین ولیّ الله (ع) و الله تعالی هستی؛ [برای خدا] باقی این بیان را دنبال نکن و تا همینجا که نوش کردی، شاکر حضرت ولیّ الله (ع) باش و خوش باش که بزرگ معرفتی نصیبت گشته!
بگذار این نعمت بزرگ به تصدیق در وجودت مستحکم شود و طمعِ خواندنِ اشارات بعد را مکن! که ؛

بـــاده دُرد آلـودتان مجنـون کند
صاف اگر باشد ندانم چون کند!!

🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🕋

🔅 اگر حضرت مولی (ع) در روز سیزدهم رجب متولّد میشوند؛ این میلادِ ظاهریِ بشریِ ایشان است. امّا حقیقت امر همان است که ظهورِ او، خودیّت اوست و آنجا که تجلّی نمود، محلّ گسترش کثرات است و دحو الارضِ تعیّنات از آنجاست.
مولود کعبه، از آنجا که "سرّ الله" است؛ سرّ و حقیقتِ کعبه است. کعبه‌ای که سِرّ تمام موجودات است.
میلاد ظاهریِ حضرت مولی(ع)، میلادِ عالمیان است. ائمۀ اطهار(ع) حیاتِ مطلقه می‌باشند که در زیارت روز جمعۀ حضرت حجة بن الحسن العسکری امام زمان (روحی لذکرهما الفداء) می‌خوانیم :

💢"السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ الْحَيَاةِ"💢
📚 جمال الأسبوع، ص۳۷

حضراتِ "#عین_الحیاة" که نفسِ حضرت باریتعالی می‌باشند، حیاتِ مطلقه و بلکه، عین و چشمۀ آن بوده و حیاتِ حضرت حیّ عزّوجلّ (که «حیّ بودن» صفتِ ذاتِ اوست)، خودِ ائمۀ اطهار (ع) هستند.
از این حقیقت، حضرت باریتعالی شیئیت و حیاتِ هر شیئی است که فرمودند 🔹"هــو حیاة کلّ شیء و نور کلّ شیء"🔹 (📚الکافی ج۱ص۱۲۹).

که اگر به فرضِ محال، آنی و کمتر از آنی، نفسِ حیات، یعنی حجّت و ولیّ خدا نباشد(العیاذ بالله از این فرض)؛ زمینِ «تعیّنات» و «مافوق تعیّنات»، عالَم اشاره و لااشاره، نیست و نابود است که می‌فرمایند:

🍂"لَوْ خَلَتِ الْأَرْضُ طَرْفَةَ عَيْنٍ مِنْ حُجَّةٍ لَسَاخَتْ بِأَهْلِهَا"
اگر زمین چشم بهم زدنی از حجت خدا خالی شود، زمین با اهلش ویران می‌شود.
📚بصائر الدرجات ، ج۱، ص۴۸۹

🌠او جنبانندۀ زمین است که هر جنبش و حیاتی، خودِ اوست، و از اوست، و به اوست، و تا اوست.
حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) می‌فرمایند:

🔴"أَنَا دَابَّـــةُ الْأَرْض"🔴
منم جنبانندۀ زمین.
📚بحار الأنوار ، ج۳۹، ص۲۴۳
و
«اگر آنی کنَد نازی ، فرو ریزند قالبها»

پس خوب بیاب!
که اگر حضرت خاتم الانبیاء (ص) می‌فرمایند 🔽"ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم"🔼 (موجودات از باء "بسم الله الرحمن الرحیم" ظاهر شدند / 📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶ )، مولی امیرالمومنین علی(ع) می‌فرمایند:

🔻"أنـــا النّقطـة تحت الباء"🔺
منم آن نقطۀ زیرینِ باء.
📚جامع الأسرار، ص۴۱۱

👈 "تحت" باء؛ یعنی باطن و حقیقت و کُنه باء که باء، به آن برقرار است و حیات دارد.

🔰 حضرت مولی الموالی امیرالمؤمنین علی (ع) در خطبه‌ای در بصره می‌فرمایند:

🔴"أَنَا «دَحَوْتُ أَرْضَهَا» ... أَنَا جَنْبُ اللَّهِ وَ كَلِمَتُهُ وَ «قَـــلْـــبُ اللَّهِ»"💓
من زمینش را گستراندم ... من جنب الله هستم و کلمۀ خدایم و منم که قــلـــب خدایم.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۳۹، ص۳۴۸

💖 قلب، نقطۀ تپنده و حیات هر شیئی است.
🌟 قلب الله را درست بیاب که حضرت حقّ تعالی که «بسیط» است و "حـَـیَّـة بالذّات"(روایت نفس - کلمۀ ۳۴ از کتاب 📚کلمات المکنونة مرحوم فیض کاشانی)، به ولیّش (ع) که خودیّت و نفسِ اوست، «بسیط» است و «حیّ».

وصف ولیّ الله (ع) بیان می‌شود.
او که 🔸"نَفْس الله تعالی"🔸 است (زیارت مولی علی -ع- معروف به زیارت صفوان جمّال 🔽"السّلام عَلی نَفْس الله تعالی"🔼 / 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج۹۷، ص۳۳۱).
او که 🔸"مبدأ الوجود"🔸 است (📚بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
او که 🔸"قطب الوجود"🔸 می‌باشد (حدیث طارق بن شهاب / 📚 بحار الانوار،ج۲۵، ص۱۷۰).

نکند وجودی ، جز وجود حضرت حقّ تعالی در عالم فرض کرده باشی!
وجود یکی است و آن وجودِ مطلق، حضرت حقّ عزّ و جلّ است و مبدأ و قطب آن، و قلبِ تپنده و حیاتِ آن؛ "نفس الله تعالی" یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است.



یا علی!
ای از تــو شده گستـــرۀ «بود» محقّق
ظاهر به وجود تو شده خالق مطلق
بالذّات، علی هستی و تیـّـار وجودی
قیّوم مَع الخلقی و اعلای مع الحقّ

(تیـّـار: ثبوت به عین حرکت)



و لک الحمد یا "دَاحِيَ الْكَعْبَة"
📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۳۱۲




#دحو_الارض
#ولی_الله_بساطةالحق_و_باسط_الحق
یا علی جانم!
گسترده شده هستیِ قِدْمَت، ز قُدومَت

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from کانال رزرو 9
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
╭─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─╮

🍃 تداوم بر ارائۀ لطائفِ معرفتی، طالبِ دلدار می‌طلبد.
و تعویق و تأخیر در ارائۀ مقالات جدید، انتظاری از این باب است.
إن شاء الله به عنایتِ ائمۀ اطهار(علیهم السلام) شکرگزارانِ حقیقیِ معرفت باشیم.



📜 سخنی دیگر از مجموعۀ مقالات 《«یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!》؛ عرض تسلیتی است برای شهادت حضرت تاجّ البکّائین، سیّد السّاجدین، زَین العابدین، علی بن الحسین، امام سجّاد علیهما السلام .
باشد که به نَظرۀ رحیمیّۀ مولایمان، از عزاداران دائمی حضرتشان محسوب شویم.


🏴🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



╰─┈••✾•◆🔲◆•✾••┈─╯
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن یازدهم :
بیمارِ حسین (علیه السلام)!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/409
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

▪️مردم به جناب خلیل الله حضرت ابراهیم (ع) گفتند که با ما همراه شو تا برای شادی و سرور از شهر بیرون رویم(!)، اما حضرت ابراهیم (ع) در این هنگام:

💎﴿فنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ﴾💎
🔹پس نظرى به ستارگان افكند
(۸۸، صافات)
و
💎﴿فقَالَ إِنىِّ سَقِيمٌ﴾💎
🔹و فرمود: من بيمارم [و با شما به مراسم سرور نمى‌آيم]
(۸۹، صافات)

▪️بنابراین؛ حضرت ابراهیم(ع) را رها کرده و از شهر بیرون رفتند. همه رفتند و حضرت ابراهیم(ع) ماند و این شهر! حضرت (ع) بتها را فرو ریختند و تبر را بر شانۀ بــت بـزرگ نهــــادند.

▪️حضرت ابراهیم(ع) به «نظر کردنشان در #نجوم» و «بیمار شدنشان» و در پی آن، «ماندنشان در شهر»، بت‌ها را نابود کرده و سفرۀ بت پرستی را برداشتند.

🔸اما حضرت خلیل الرحمن(ع) در ستارگان چه دیدند که بیمار گشته و ماندگار شدند و بعد بُت‌ها را شکستند؟!

▪️حضرات آل الله (علیهم السلام) می‌فرمایند:

💠『نحْنُ النَّجْم』💠
🔹ما ستاره هستیم.
(📚بحار الأنوار، ج ۲۴، ص: ۸۲)

▪️که قرآن می‌فرماید:
💎﴿و عَلاماتٍ وَ بِالنَّـــجْـــمِ هُمْ يَهْـتَـــدُونَ﴾💎
🔹و علامت‌هايى قرار داد كه آنها به وسيلۀ ستارگان هدايت مى‌شوند.
(۱۶، نحل)

▪️و:
💠『إنّ الحسين مصباح الهـــــُــدى و سفينة النجاة』💠
(مدينة المعاجز، ج ۴، ص: ۵۲)

▪️حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) راجع به کلام حق تعالی که :

💎﴿فنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ فَقالَ إِنِّي سَقِيمٌ﴾💎
که ابراهيم (ع) نگاهى به ستارگان كرد و گفت من بيمارم ، می‌فرمایند:

💠 『حسَبَ فَرَأَى مَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) فَقَالَ :
« إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) »』💠
ابراهيم (ع) بر آنچه به حسين عليه السلام وارد مى‌شود (از اوضاع كواكب) اندیشه نمود و فهميد، سپس گفت:
«من بيمارم، از آنچه به حسين عليه السلام وارد مى‌شود.»
(📚 الكافي، ج ۱، ص: ۴۶۵)

🔸پس دانستی بیماری حضرت ابراهیم (ع) از چه بود؟!

▪️حضرت ابراهیم(ع) عزای امام حسین(ع) و وقایع کربلا را مشاهده نمود و حسین بودنِ امام حسین (ع) را در ستاره که خودِ امام حسین (ع) هستند را بالشهود رؤیت فرمود. لذا از دیدن آن صحنه، بیمار شد. و فرمود:
💠 『« إِنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع) »』💠
یعنی؛
👈🏻 من بیمارِ حسینم.

▪️حضرت ابراهیم (ع) بیمارِ مصیبت حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) است و با مردم همگام نمی‌شود!

▪️چیزی که حضرت ابراهیم (ع) در ستاره دید، خبرِ عاشورا و واقعۀ کربلا نبود بلکه خودِ عاشورا و واقعۀ کربلا را مشاهده نمود. که در عالم نور، خبرش نیز انشاء و شهود است. چه برسد به شهودش که جای سخن نیست که هرچه دیده شود، به حقیقتِ وقوع است.

▪️امام حسین (علیه السلام) 💠『مصباح الهـُدى و سفينة النجاة』💠 هستند و ظلمتِ شرک را می‌شکنند.
عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) در سینۀ ابراهیم (ع) آمد و قوۀ بت‌شکنی‌ را زنده کرد؛ چرا که کربلا، ظهور، و بلکه حقیقتِ توحید، و محلّ ظهورِ "لا اله الا الله" است و تمام اغیار را می‌شکند تا الله به تجلّیِ تامّ بیاید.

▪️عزای امام حسین (علیه السلام) نفیِ غیرِ الله می‌کند. کسانی که مخالفِ عزای حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) هستند و یا در مرتبه‌ای از تشکیک عزا بیایند، مقابلِ "الله"، بت‌هایی ساخته‌اند.

💧لذا حضرت ابراهیم(ع) در شهرِ عشقِ سیّد الشهدا(ع) می‌ماند و بتها را می‌شکند.

قرآن می‌فرماید:
💎﴿و إِنَّ مِن شِيعَتِهِ لَابْرَاهِيم
💎 إذْ جَاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ﴾💎
🔹و بى‌گمان، ابراهيم از شیعیانِ او بود.
🔹آنگاه كه با دلى پاک به [پيشگاه] پروردگارش روى آورد.
(۸۳ و ۸۴ صافات)

▪️ابراهیم خلیل الرحمن(ع) شیعۀ حضرات ائمۀ اطهار(ع) است و با مشاهدۀ شهادت حضرت سیّد الشهدا(ع) به تبَعِ مولایش حضرت ابا عبد الله الحسین (ع) و حضرت زین العابدین(ع)، بتِ غیریت را می‌شکند و غیرِ الله را رسوا می‌سازد.

باخبران عالَم یعنی أنبیاء الهی(ع)، به ریاست شیخ الأنبیاء حضرت ابراهیم(ع)؛ بیمار این مصیبت أعظم می‌باشند.

▪️کسی که قلب سلیم در سینه دارد، ابراهیم‌وَش صنَمِ شِرک را فرو می‌ریزد▪️

🌟قلب سلیمِ شیعه در هر کوکبی، حضرت سیدالشهداء(ع) و عزای ایشان را می‌یابد. اینجاست که حضرتِ#مصباح_الهدی أبا عبدالله الحسین(ع) از گلوی بُریده، شیعه تربیّت می‌نمایند و می‌فرمایند: سلام مرا به شیعیان برسانید و به ایشان بگویید:

💧『شيعَتِي مَا إِنْ شَرِبْتُمْ رَيَّ عَذْبٍ فَاذْكُرُونِي
أوْ سَمِعْتُـــــمْ بِغــَـرِيبٍ أَوْ شَهِيدٍ فَانْدُبُونِي』💧

🔹شیعۀ من! هر وقت‌ آب‌ گوارایی‌ نوشیدی، یادی‌ از من کن
🔹یا هنگامی که از غریب یا شهیدی شنیدی، برای من ندبه کن
(📚مستدرك الوسائل،ج ۱۷،ص۲۶)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

💧"العطش"ِ حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) حقیقتِ ساری و جاری در آب است و آبِ گوارا، حیات است.
💧هر حیاتی در هر شیئی، آن آب گواراست که آن شیء را زنده کرده است که قرآن فرمود:

💎﴿و جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ﴾💎
🔹و همه چيز را از آب، حیات دادیم.
(۳۰ ، سورۀ انبیاء علیهم السلام)

▪️پس "فَاذْكُرُونِي
به این معنا نیست که یک یادی از من بکنید که انگار خبری از کربلا به شما رسیده است. بلکه به این معناست که مَنِ حسین (ع) را در هر قطرۀ آبی، و نه فقط در آب، بلکه در هر شیئی مشاهده کنید که اشیاء، ذاکرِ «مذکور بودنِ مطلقِ» من هستند.

▪️این قلب سلیم است که با حقیقتِ هستی، در سِلم و سلامت باشی. صاحب چنین قلبی در هر شیئی، سیّد الشهدا (علیه السلام) و عزای حضرتشان را بالحقیقة رؤیت می‌کند.

پس ؛
🌟 هر شیئی به حضورِ شخصی و اطلاقی و فراگیرِ حضرت مصباح الهدی، سیّد الشهدا علیه السلام؛
مصباح و نجمِ هدایت است.🌟

▪️آنکه اهل بصیرت بوده و مفتخر به عنوانِ "اولی الابصار
به هر شیئی نگاه می‌کند، عزای أبا عبد الله (علیه السلام) را بالحقیقة و الواقع مشاهده می‌نماید. برای چنین زنده‌دلی؛ عزای بر سیّد مظلومان (علیه السلام) پایان ندارد.

🔸کی و کجاست، که عزایِ آقا و مولایمان نباشد!

عاشورا ؛ زمان را
و کربلا ؛ مکان را
فراگرفته…
و از عالَم ألَست، تا دنیای پست؛
همه در فراگیری مصیبت أعظمِ حضرت سیّد الشهداء علیه السلام؛ قرار دارند.

▪️و از این رو اهل بصیرت؛ صبح و شام در عزای سیّدالشهداء (علیه السلام) بوده و می‌یابند که:
▪️کلّ یوم عاشوراء و کلّ ارض کربلا▪️

▪️که عزای سیدالشهدا (ع) همیشگی است و کهنه نمی‌شود. و نه اینکه همیشگی است، بلکه حقیقتِ دوام و حیات است.
اهل بصیرت، اینجا معنا می‌گردد. چنین والامقامی، به برکتِ مولایش می‌یابد که حیات و دوامَش، و بلکه حیاتِ و دوامِ مطلقه، سیّد مظلومان و عزای بر ایشان است. و او نیز بر این عزاداری و برایِ آن، خلق و زاده شده است.

▪️و اینجاست که رشحه‌ای از فرمایش حضرتِ قلب الله، حیاتِ مطلقۀ حضرتِ حیّ قیّوم، مبدأ و مقصد و مقصود حضرت باریتعالی، آقا و ارباب و غایتِ هستی، حضرت بقیة الله (روحی و ارواح العالمین لتراب مقدمه الفداء)، به منشورِ درک می‌نشیند، که می‌فرمایند:

💧『فلَأَنْدُبَنَّكَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ لَأَبْكِيَنَّ عَلَيْكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَما』🩸
[یا حسین !] شبانه روز بر تو ندبه و گریه می‌کنم و به جای اشک، بر تو خون خواهم گریست.
(📚بحار الأنوار، ج ۹۸، ص: ۲۳۸)

که؛
👈🏻 🔻«صَبَاحاً وَ مَسَاءً»🔺؛ حدوث و بقایِ اطلاقیِ آن مولائی است، که حدوث و بقایِ مطلق است و به "بقیة اللهی"، حقیقت و حیاتِ دائمیِ "هو الباقی" است. و بکاء او، ظهورِ "دَم" (خونِ) اوست، و "دَمِ" او، حقیقتِ دوامِ حضرتِ #دائم (عزّوجلّ) است.

⬅️ عزای سیّد الشهدا (ع) و اشک بر حضرتشان، دیمومَتِ مطلقه و لایتناهیِ حضرتِ دائم (جلّ جلاله) می‌باشد.



▪️جانِ عوالم به فدای حضرت تاج البَکّائین، سیّد الساجدین، علی بن الحسین، امام سجّاد (علیهما السلام)▪️
💧حضرت (ع) با رؤیتِ هر شیئی، آن عزایِ الهی را بالحقیقة، مشاهده می‌نمایند.

بعضی گفته‌اند ایشان هر چه را می‌دیدند، یادی از کربلا می‌کردند. اما اینطور نیست! حضرت هر چه می‌دیدند، کربلا را حیّ و حاضر تا آن شیء، و به آن شیء، و [به وحدتِ حقیقی] در آن شیء رؤیت می‎فرمودند، نه اینکه یادی و خبری از کربلا باشد.

▪️فراتر!
امام تا چیزی را نبیند، آن چیز ایجاد و انشاء نمی‌شود. به رؤیت امام (ع)، اشیاء ایجاد می‌شوند و رؤیت امام (ع) مرئی را می‌آورد.
بکاءِ حضرت تاج البکّائین امام سجّاد(علیه السلام)، حقیقتِ «بَـکّــه» بودنِ مکّه‌ای است که دَحو الارضِ عالَم تعیّنات و اشارات (و بلکه عالَم لا اشاره) از تحتِ کعبۀ آن است.

گریه، گریۀ ولیّ خداست. آنکه مُنشِئ هستی است.
👈🏻 حضرتِ تاج البکّائین(ع) گریه می‌نمایند، و در اشک‌هایشان "کلّ شیء" را می‌بینند، و اشیاء به این مشاهده در بُکاءِ حضرتِ تاج البکّائین(ع) برای کربلا و حضرت سیّد الشهدا(ع)، لباسِ #شیئیت می‌پوشند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️

🍃 دلا ... !
▪️تو در پی آقا و امامَت، و در پیِ شیء شدنِ هر شیئی، عاشقانه اشک بر سیّدِ مظلومان(ع) را در اشیاء مشاهده کن و فرمایش امامِ رئوف، آن امامی که وصفِ او «الذّی هیّج احزان یوم الطفوف» است (کسی که مهیّجِ حُزن روز کربلا است. / 📚زیارت جوادیۀ حضرت رضا ع) حضرتِ سلطان علی بن موسی الرضا (علیهما السلام) را با جانَت خریدار باش که:

💧یابن الشبیب!
إِنْ كُنْتَ بَاكِيــاً لِشَـــــيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(ع) 💧
ای پسر شبیب!
برای هر چیزی گریان شدی، برای حسین بن علی (علیهما السلام) گریه بنما.
(📚عيون أخبار الرضا عليه السلام، ج ۱، ص: ۲۹۹)

⚠️ نکته‌ :
اسم و کنیۀ مخاطب ("ابن شبیب") در ذکر ولیّ خدا(ع) موضوعیّت دارد؛
"شبیب"؛ صفتِ مشبهه از "شَبَبَ" بوده و شدّتِ جوانی و دارندۀ حیات است.
👈🏻 آنکه حقیقتِ اطلاقیِ شهادت و عزایِ سیّد الشهدا(ع) را بیابد، "ابن شبیب" است. و چنین اسمی، وصفِ اوست .
(یک اشاره برای اهل معنا کافی است!)
به نصّ روایات؛
اهل جنّت، همگی «شباب» هستند. یعنی منسوبین به سیّدالشهدا(ع)، اهل جنّت می‌باشند.
امّا؛
"ابن شبیب"ها؛ فراترند!
آنهایند که در روایات است:
«ایشان [در محشر] از ورود به بهشت دوری می‌کنند و مجلسِ ذکر برای امام حسین ع می‌گیرند [و گِرد هم سر در گریبان هم کرده و نالۀ «حسین حسین»سر می‌دهند] و بِهِشت را بهَشته‌اند »

(📚 کامل الزیارات، ص۸۱-۸۲)


🌟اگر کسی طالب هدایت باشد، همه چیز برایش نجم است و کربلا و عزای سیّد مظلومان (علیه السلام) را در هر شیئی می‌بیند و ندای ابراهیمی(ع) سر می‌دهد که:

▪️『إنِّي سَقِيمٌ لِمَا يَحُلُّ بِالْحُسَيْنِ (ع)』▪️
💧من بیمــــــارِ عشــــق حسینـــــــم (ع)💧

🌟ابراهیم (ع) در نجم، امام حسین (علیه السلام) را می‌بیند و اینطور، سَقیم و بیمار می‌شود.

جانِ ناقابل فدایِ حضرتِ سیّد الساجدین، امام سجاد (ع)!

▪️بیماریِ حضرت سیّد الساجدین، و تاج البکّائین(علیه السلام) را به حضور وجـودی، و عبورِ سجودیِ حضرت از قتلگاه بیاب!

💧حضرتِ 『فَهِمَةٌ غَيرُ مُفهَّمَة؛ 📚الإحتجاج-للطبرسي،ج‏۲،ص۳۰۵』 زینب کبری(س)، یافتند که الان است که امام سجاد (ع) جان بدهند. از این رو فرمودند:

▪️『مالي أراك تـَجود بنفسك يا بقيّة جدّي، و أبي و إخوتي؟』▪️
چه می‌شود تو را كه مى‌ببينم با جانت بازى مى‌كنى اى يادگار جدّ و پدر و برادرم؟!
📚كامل الزيارات،ص۲۶۱

◾️بیماری حضرت سجاد(ع)، کشته شدن و در عین کشته شدن، ماندنشان است و به «ماندن»، شکستن بتِ ظلم و شرک است.

▪️ابراهیم(ع) با دیدن وقایع کربلا جان نداد و از جان ندادن، بیمار شد.
رسالتِ او چنین بود.
جان نداد و در شهر ماند، تا بت‌ها را بشکند.

▪️إن شاءالله گوشه‌ای از بیماری حضرت سجاد(ع) با این بیان معلوم شده باشد.
▪️در مقاتل آمده است که دشمنان ملعون خواستند حضرت سجاد(ع) را نیز شهید کنند، ولی با مشاهدۀ ایشان گفتند او چنان سقیم و بیمار است که زبانِ گفتنِ «إنّی سَقیم» (من بیمارم) را هم ندارد.

💧او چنان سقیم و بیمار است که «خود به خود» شهید می‌شود(است)💧

▪️آن ملعون‌ها، به سیطرۀ ولائی ولیّ خدا(ع)؛ درست فهمیدند. حضرت سجاد(ع) «خـود به خـود» در قتلگاه کشته شدند، اما چون مأمور به حیاتِ ظاهری بودند تا صنمِ دوئیت و شرک را واژگون کنند، تمامْ وجود، سقیم و بیمار گشتند. و در حالِ «شهید و قتیل بودن»، باقی ماندند تا [به نفسِ وحدتْ] مَدّ و ادامۀ حقیقیِ خونِ حضرتِ ثار الله(ع) باشند و «هیهات مِن الذلّة»ِحضرتشان را در ذات و صفات و افعالِ عوالِم هستی، طنین افکن سازند و به نفسِ بُت‌شکنی، توحید را در تمام مراتب، جاری نمایند.

◾️مطلقِ مجال، برای ترسیمِ مصیبت أعظم تا أسفل سافلین را؛
در دستانِ بسته به غُل و زنجیرِ جامعهٔ ولیّ الله [که بالواقع 【يَداهُ مَبْسُوطَتان؛مائده،۶۴است]؛ ببین.

هیهات!
صدایِ زنجیر و غُلِ جامعه، بر بدنِ رنجورِ بیمارِ أعظمِ کربلا(ع)؛ که جولانی از دشمنان لعین آل الله(ع) است؛ غوغایی است در گوش‌های شنوا…💧

کاروان‌ْسالارِ قافلۀ عاشورا،
بیمار أعظمِ مصیبتِ أعظم،
که بیماری حضرتشان؛ جلوۀ جامعیّتِ
👈🏻 «شهید» بودن، امّا «کشته نشدن» است؛
حضرت سیّد البَکّائین امام سجّاد(ع) هستند که شاهدِ حقیقیِ مصیبتِ أعظم؛
از عاشورای حقائق تا معشَرِ خلائق می‌باشند.
و به شهود و اشک حضرتشان؛
مصیبت أعظم، در جانِ عالَم وجود؛ إنشاء گشته
که هر صاحبدلی در هر زمان و مکانی، بیمارِ حسین(ع) شده است.




لعنِ دائمی حضرتِ الدائم و الباقی(عزّو جلّ) بر دشمنان لعین حضرات آل الله(ع).
ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_یازدهم
#بیمار_حسین علیه السلام
#شهادت_امام_سجاد علیه السلام
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴



──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن دوازدهم :
بشنو از نی چون حکایت میکند!

🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/414
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

👁‍🗨 وقایع عالم، صرفاً اتفاقات و حوادثی در عالم ظاهر نیست. بلکه همانطور که عوالم هستی، هستیِ خویش را از عالَم عالیِ ألَستی، تا عالَمِ دانی و پَستی، دارند؛ حوادث نیز از عوالَم مافوق، تا عالَم مادون، ممدود گشته است که قرآن می‌فرماید:

💎﴿ما أصاب من مصيبة في الأرض و لا في‏ أنفسكم إلا في‏ كتاب من قبل أن نبرأها إن ذلك على الله يسير﴾💎
هيچ مصيبتى در زمين و نه در وجود شما روى نمى‏‌دهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است و اين امر براى خدا آسان است.
(حدید۲۲)


🔰 بر طبق احادیثِ جنودِ عقل و جهل (📚 ر.ک:ج۱ اصول کافی):

هنوز عوالِم خلقت، خلق نشده بود که عقل و جنود آن خلق شد. و به دنبال و در پیِ آن، جهل و جنودِ جهل مجالِ خلق شدن پیدا کردند.
حضرات آل الله(ع)، عقل مطلقه بوده و دشمنان ملعون حضراتِ آل الله(ع)؛ جهل هستند.
رویارویی عقل و جهل، که تقابلِ حقّ و باطل است؛ از مافوقِ عالَمِ اشارات و تعیّنِ ارضِ کثرات، وجود دارد.

👈 حضرت سیّد الشهداء و اصحابشان (سلام الله «علیه») ؛ #عقل و جنودِ آن، اسمِ مستأثِره و سایر حروفِ اسم اعظم می‌باشند.
در مقابلِ حضرت(ع) -که دشمنان ملعون حضرت(ع) هستند-؛ جهل و جنودِ آن می‌باشند.

🔲 و پیش از این در #سخن_پنجم مقالات «یوم الطفوف» توضیح داده شد؛
کربلا؛ صرفاً منطقه‌ای از جغرافیایِ زمین نیست. بلکه حقیقت است که از لامَکان تا مکان کشیده شده است. کربلایِ حقیقت که«بَطحاء الجنة» است؛ به جلوۀ سرزمینِ #کرب_و_بلا رخْ عیان نموده.
(رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil2/259 )

✿ بنابراین؛ نزدِ اهل معرفت این حقیقت حاضر است که عاشورا؛ صرفاً یک واقعه در برهۀ زمان نیست. بلکه آن است که «زمان»، بعد از آن معنا می‌یابد. از این رو، خونِ مطهّرِ حضرت ثار الله(ع) 🔻 سَکَنَ في «الخُلد»🔺است (زیارتنامه حضرت ؏/ 📚 الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۴،ص۵۷۶)
و این خون؛ حقیقتِ ازلیّت و ابدیّت حقّ تعالی می‌باشند.
به همین قوّتِ در بیان؛
دشمنان حضرت(ع) ازلاً و ابداً مخلّدینِ در نار هستند.

🔔 این مقدمه؛ صرفاً تنبّه و تذکّری است تا بینشِ خوانندۀ این سخن از مجموعه مقالات «یوم الطفوف»، از تعیّن و تقیّدِ عالمِ محدودات، رها شده و از منظر لاحدّیِ مطلقه، تا أدنی مرتبۀ عالمِ حدود در گودالِ مظلومیّت، نظر کند.


🍃و امّا…

ائمۀ اطهار(ع) که نفسِ حضرت باریتعالی می‌باشند؛ أسماء الحُسنایِ حضرت حقّ عزّوجلّ هستند. خداوند؛ به نفسِ خویش -که حضراتِ أسماء الحسنی (اسم اعظم) می‌باشند-؛ مُسمّاست. فرضِ دوئیت بین حضرت باریتعالی و ائمۀ معصومین(ع) نشانی از کوتاهی معرفت است.
(در این خصوص رجوع شود به مجموعۀ مطالب #کانال_معرفة_الحق و بالخصوص به سخن چهاردهم حقیقة الولایة 👈🏻 https://t.me/ehsannil3/111 )

🌐 عوالِم هستی، و تمامِ مراتبِ موجودات؛ اسمِ أسماء الحُسنی می‌باشند. و به عبارتی جلواتِ أسماء الحسنی هستند.
که در مقالۀ "«دحو الارض»، بسطی در اعماق حقائق!" شرحی از آن گذشت.( 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/388 )

تمام موجودات، #بالحقیقة در قرآن جمعند و قرآن؛ به حقیقتِ خویش، جامعِ حقیقیِ تمام عوالم هستی و موجودات می‌باشد که فرمود:

💎﴿لا رطب و لا يابس إلا في‏ كتاب مبين﴾💎
هيچ تَر و خشکى نيست مگر اين كه در كتابى روشن [درج‏] است.
(انعام،۵۹)

❀ 《رَطْب》 و 《یابِسـ》 ی نیست (بطورِ کلّی یعنی؛ شیئی نیست) إلّا اینکه در جامعیّتِ «"کتاب مبین" بودنِ قرآن» جمع است.
تمام سوره‌هایِ قرآن، در سورۀ فاتحة الکتاب، بالحقیقة، جمع است.
و سورۀ فاتحة الکتاب، در "بسم الله الرحمن الرحیم" آن (که در ادعیه می‌خوانیم : 🔹"«بِسْمِ الله الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ»؛ اسْمُ الله الْأَعْظَم‏"🔹 / 📚مهج الدعوات،ص۳۱۶).
و "بسم الله الرحمن الرحیم"ِ فاتحة الکتاب، در باء "بسم الله"،
و باء "بسم الله" در نقطۀ تحتِ باء جمع است که «تحت بودنِ آن»؛ باطن بودنِ آن است و نه تحتی که فوقی داشته باشد.
و این نقطه؛ که نقطۀ بسیطه و مطلقه است؛ ولیّ خداست که حضرت مولی(ع) که مولی الموالی و سلسله جنبانِ ولایتِ مطلقۀ إلهیه هستند و عظمت و «أعظم بودنِ» اسم اعظم، می‌فرمایند :

🔻«أنــا النّقطة تحت الباء»🔺
من آن نقطۀ تحت باء هستم.
(📚جامع الأسرار،ص۴۱۱)

سلسلۀ هستی(یعنی؛آیات الهی)؛ انشاء و بسطی از نقطۀ حقیقت است. پس رسول مطلق الهی و راسِم عوالِم حضرتِ«رحمةً للعالمین»(ص) می‌فرمایند:

🔽«ظَهَر الموجودات مِن باء بسم الله الرّحمن الرّحیم»🔼
موجودات از باء «بسم الله الرحمن الرحیم» ظاهر شدند.
(📚بحرالمعارف، ط ۱/ ۴۵۶)


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

که قرآن می‌فرماید:

💎﴿أولم يروا إلي‏ ما خلق الله من شيء يتفيّؤُا ظلاله عن اليمين و الشمائل سجداً لله و هم داخرون...﴾💎
✾ آیا نظر نگشودند بر آنچه که خداوند از شیء واحدی (#نفس_واحده - باء «بسم الله الرحمن الرحیم») آفریده، آنسان که سایه‌هایش از یمین و جوانبِ شِمال‌ باز می‌گردند، در حالی که متواضعانه و بی‌خویش برای خدا به سجدۀ فنا اندرند؟
(نحل۴۸)

🔆 اسم اعظم؛۷۳ حرف دارد. و قلبِ اسم اعظم، اسم مستأثره است که در سخن پنجم مقالات «یوم الطفوف» شرحی و لطیفه‌ای از آن بیان شد.
و اشاره شد که هفتاد و دو یارِ بی‌نظیر و بی‌بدیلِ حضرت سیّدالشهدا(ع)؛ ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم هستند که در پِی و اثرِ اسم مستأثره‌اند (یعنی حضرت سیّد الشهدا -ع-).
و این بزرگواران، جنودِ عقلی هستند که عِقال و محکمیِ هَستی و عالم موجوداتند و کتیبۀ عوالِم و کتابِ کائنات؛ جلوه‌ای از جلواتِ «فاتحة الکتاب»بودنِ ایشان است.

در تأویلِ «#بسم_الله_الرحمن_الرحیم» در احادیث آمده است:

🔻"الباء بهاء الله و السين سناء الله و المیم ملك الله
و الله إله كل شيء
و الرحمن لجمِيع العالم
و الرحيم بالمؤمنِين خاصة."🔺
باء؛ روشنىِ خدا و سين؛ رفعت خداست و ميم؛ سلطنت خداست
و اللَّه معبود هر چيزيست،
و رحمان به تمام خلقش است،
و رحيم به مؤمنين می‌باشد.

(📚الكافي، ط - الإسلامية،ج‏۱،ص۱۱۴)

👈 در بین این ۷۳ حرفِ اسم اعظم: حضرت سیّد الشهدا(ع) به همراه ۱۸ تن از بنی هاشم؛ ۱۹ حرفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» هستند. که فاتحة الکتاب؛ بسط و انشائی از حقیقتِ وجودیِ ایشان است.

✳️ تذکّر : #بنی_هاشم؛ را در این حدیثِ شریف بیابید که:
🔻"المؤمن هاشميٌّ ؛ لأنّه هشم الضّلال و الكفر و النفاق"🔺
مؤمن هاشمى است زيرا وى گمراهى و كفر و نفاق (یعنی؛عالَم ابعاد-کثرات- در اصل؛ اولی و دوّمی و سوّمیِ ملعون) را از هم قطع مى‏‌كند.
(📚الإختصاص،ص۱۴۳)


❣️ رأسِ مطهّرِ مظلومِ هستی، حضرتِ وتر الله الموتور(ع) بر سَریرِ نِی قرار گرفت.
(لعنت ازلی و ابدی خدا بر دشمنان حضرت)
اشاره‌ای از ولیّ خدا و آنچه به او منسوب است؛ حقائق هستی و بلکه حقیقت و سرّ حضرتِ الله تعالی است (🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «سِرَّ الله»🔺 /📚 بحار الأنوار،ج‏۹۹،ص۲۰). بنابراین دل دهیم؛

🔲 نی؛ همان «نَه» است که به صورتِ این نباتِ توخالی، جلوه کرده است و چون، خالیِ از انیّت است؛ قلمی شد تا در دستِ کاتبانِ صاحب اندیشه قرار بگیرد تا خویشتن را به کتابت، جاری سازند.
از حقیقتِ نفیِ اطلاقی است که «قلمِ» حقّ بر «لوح»، نگارندۀ کائنات گشت:

💎﴿ن وَ القلم و ما يسطرون‏﴾💎
(قلم، ۱)

💠 هر چیزی در کربلا ؛ نشان از حقیقت است و بهتر است بیان شود؛ انشاء حقیقت است.

⊱⟤ نِی ؛ تو خالی است که نشانی از «نفی» است و اینقدری «هست» که بیان «نفی» را بنماید. منتها چون مربوط به ولیّ خدا(ع) شد؛ نفی نوری و لُبّی است.

⊱⟤ نفی لبّی؛ منشئ حقایق است.
نفی لبّیِ نِی؛ انشاء آن حرفی از حروف را می‌کند که بقیه حروف و موجودات از آن حرف، قوام دارند.

⊱⟤ و چون همه چیز از الله تعالی قوام دارد و الله تعالی جامع الجوامع است، بنابراین؛
⏎⧈ نِی؛
بعد از اینکه «نفی لبّی و مطلقه» و فعلیّت محضه است؛
مرآتِ الفِ «الله» است.

⭕️ در نتیجه:
نِی؛
به «تو خالی بودن»؛ جلوۀ نفیِ لُبّی و مطلقه بوده [که فعلیّتِ الفِ «الله» است]
و به کشیده بودن؛ مرآتِ الفِ «الله» است.
«الله»ی که جامع الجوامع است و الفِ قامتِ او، آغازِ رسمِ عوالم و اوّلِ حقیقیِ هر شیئی است (چنان که فرمودند:🔸أول كل شي‏ء و آخر كل شي‏ء🔸 / 📚 إقبال الأعمال،ط-القديمة،ج‏۱،ص۴۲۸).


👈🏻❣️ رأسِ مطهّرِ حضرتِ وتر الله الموتور (روحی فداه) ؛ نقطۀ حقیقت و سرِّ الله تعالی است که بر سَریرِ نفیِ مطلقه («لا هو»، «كمال الإخلاص له نفي‏ الصفات‏ عنه»)؛ منزل به منزل در چلۀ بیقراری، عالَمِ«اسم اللّهی» را به مظلومیّت خویش (نفی و جلالِ خویش) و به تلاوتِ قرآن(اثبات و جمالِ خویش) ترسیم می‌نماید.
و در پِی او، و به عینِ شخصیِ او؛ ۱۸ نفر از بنی هاشم، هریک حروفی از حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم» بوده که فاتحة الکتاب را رقم می‌زنند. و یارانِ دیگر، در پیِ ایشان؛ فتحِ کتاب الله هستند و نقطۀ گشایش هستی.


از نقطۀ وحدانیِ باء "بسم الله الرحمن الرحیم"؛ هرچه در عالَم کثرتِ اسماء پیش رویم؛ مظلومیّت ولیّ خدا (ع) بیشتر نمایان می‌گردد.
به حولِ و قوّۀ حضرتشان؛ شرح بیشتری از این حقیقت در مقالۀ بعدی ارائه می‌شود.




ألا لعنة الله علی القوم الظالمین.






#یوم_الطفوف_سخن_دوازدهم
🖊🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده 🏴




──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.

■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅

🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع و حوادث عالمِ اشارات، مَدّ الظلّی از حقائق عالم لااشاره است. و این دو، دو عالَم در کنار هم نیست. بلکه بُعدِ زمان و مکان است که ذهن را در این دوئیت و ترتّب می‌کشاند.

⎗ عالَم لااشارۀ میثاق (أ لـَـست)، باطنِ عالمِ اشاره است. دَم به دَم، و بلکه یک دَم، دَمی ممدود و در وحدتِ حقیقیِ اطلاقی (که 【وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ «واحِدَةٌ» كَلَمْحٍ بِالْبَصَر】 و فرمان ما يک امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن‏. / سورۀ قمر، آیۀ ۵۰) ؛ حقّ تعالی در جلوۀ ولیّش(ع)در این سؤال است (و این سؤال است) که 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸 (آیا من پروردگار شما نیستم؟! / سورۀ اعراف، آیۀ۱۷۲) و ماسوایِ این سائلِ حقیقی، «طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (از روی رغبت و یا با کراهت/ سورۀ فصلت، آیۀ ۸۳) در این جوابند (و این جوابند) که🔹【 بَلیٰ】🔹 (سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۲).

֎ این حقیقت عالَم است که هر موجودی؛ به سؤالِ جلالی، و جوابِ جمالی، حیاتی ممدود دارد. و این حقیقت که در آیاتِ الهی متجلّی است؛ جلوه‌ای از حضرتِ ذو الآیه یعنی الله تعالی است که وجودِ مطلق و بسیطِ او ؛ «لا هو إلّا هو»ست.

سائلِ 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸در جوشش و تجلّیِ «لا هو»ئی است و مجیبِ 🔹【 بَلیٰ】🔹 در جوشش و تجلّیِ «إلّا هو»ئی است.

حضرتِ «هو» (عزّوجلّ) به وحدانیّت و صمدیّتش که حضراتِ ائمۀ اطهار(ع) می‌باشند عالَم را پُر کرده است :

💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که صمدیّتِ او هستید) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۴۶)

༺ پس هر واقعه‌ای و حادثه‌ای را؛ از عالَمِ علوی تا عالَمِ سُفلی، ممدوداً بایستی نظر کرد.

❖ عالَم عالیِ علوی در قیاس با عالمِ دانیِ سفلی؛ مقام باطن، وحدت، و جلال است. و عالم دانی که مدّ الظلّ عالمِ عالی است؛ مقام ظاهر، کثرت ، و جمال است.
آنچه از کربلا و عاشورا به عنوانِ وقائع تصوّر می‌شود و اشارات و نامها و آثارِ آن؛ حقائقِ هستی است که از باطن البواطن عالم، به ظاهر الظواهرِ آن جلوه کرده. که در قیاس و تحلیل بیان می‌شود :

◼️ کربلا و عاشورا و شهادت حضرتِ «سیّد الشهدا»، «أباعبد الله»، امام حسین(علیه السلام) و اهل بیت عصمت و یارانشان(ع)؛ کرب و بلایِ جلال و عَشَرۀ کاملۀ اطلاق است. و مَدَّ الظلّ آن؛ اساراتِ حضرت «تاجُ البکّائین»، «زَینُ العابدین» امام سجّاد(ع) و اهل بیت عصمت و یارانشان (ع) است.
(۩ ↜ تناسب القابِ جاری شده برای اهل دقت، لطیفه دارد!)

🔲 ترسیم و تجمیع عالَم، از نقطۀ عقل و جنودِ آن و تقابلِ با جهل و جنودِ آن؛ در چِلۀ عاشورا تا اربعینِ حسینی(ع) است. که ۲۰ روز آن، از عاشورایِ اطلاق و جلال، در ماه محرّم که حُرمَتِ جلالیِ حقّ است، می‌باشد. و ۲۰ روز آن در ماه صَفَر است، که توضیح آنرا در دنباله خواهید خواند.

⩺◈ این اعداد و ایّام، و اشارات آن، از احدیّت و #ایام_الله بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، تا اعداد و ایّامِ عالَم معدودات و زمانیّات، متجلّی است. پس به عنایتِ حضرتشان؛ توسّلی و تعمّقی باید، تا لطائف و اسرارِ این خصوص، رخْ عیان کند.

🍃 به دل همراهی نمائید…


°•❁🔳ا🔲ا🔳❁•°


🔰 در بیانی، از تحلیلِ حقائقِ چِلّۀ «عاشورا تا اربعین» ؛ ماه محرّم و ماه صفر با هم اینطور قیاس می‌شوند:

👁‍🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.

«محرّم» از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به «شهر الله المحرّم» اسم می‌برند (📚 بحار الأنوار، ج‏۹۴، ص۴۰).
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب می‌شوند.

(⧉ دقت شود که با «#رأس_السنة» بودنِ ماه رمضان که مقالات آن با عنوانِ 《صــیام؛ سرّی از اسرار الهی》 بیان شد، منافات ندارد)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
◼️

❒ حُرمَت ماههای حرام، حرمَتِ جلالیِ حقّ است. که جلالِ حضرتِ باریتعالی؛ ائمۀ اطهار (ع) در اسمِ "علی" هستند (🔻«نَحْنُ جَلَالُ اللَّه»🔺؛📚 بحار الأنوار، ج‏۲۴، ص: ۱۹۶).
این حقیقتِ لاهوتی است که تا عالَم ناسوت به اشاره آمده. و از این جهت، تأخیر انداختن (یعنی هر دخل و تصرّفی) در ماههای حرام، نشانی از کفر است و بلکه کفرِ در کفر است که قرآن می‌فرماید :

💎إِنَّمَا النَّسي‏ءُ زِيادَةٌ فِي الْكُفْرِ يُضَلُّ بِهِ الَّذينَ كَفَرُوا💎
جز اين نيست كه جابه‏جا كردن [ماه‏هاى حرام‏] افزونى در كفر است كه كافران با آن گمراه مى‏‌شوند.
(سورۀ توبه، آیۀ ۳۷)

🔹『الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَنَا فِي عُلُوِّهِ وَ عَلَا فِي‏ دُنُوِّهِ‏ وَ «تَوَاضَعَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ لِجَلَالِهِ»』🔹
شکر خدائی که در علوّ و بالائی، پائین است ، و در پائینی، بالاست و هر شیئی برای جلالِ او متواضع است.
(📚 مستدرك الوسائل ، ج‏۶، ص۲۹)

◙ هر شیئی و امری، در نفسِ شیئیّتش، متواضعِ جلالِ حقّ یعنی ائمۀ اطهار(ع) است ولی کافر، در عینِ ارتزاق و جیره‌خواری از ائمۀ اطهار(ع)، پوشاننده و منکرِ رزّاقِ علی الاطلاق (علیهم السلام) است.

❖ حقّ تعالی، به قهر و جلالش (که لا تعیّنیِ اوست) در ظاهر است که حضرتِ جلال الله، مولی #علی علیه السلام می‌فرمایند 🔸«الظَّاهِرِ عَلَى كُلِّ شَيْ‏ءٍ بِالْقَهْــرِ»🔸(خداوند به قهّاریّت، بر هر شیئی ظاهر است./📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۱۴۲).
༺ ماههای حرام؛ جلوۀ حُرمتِ جلالیِ حضرت باریتعالی هستند.༻


🌙 و امّا ...
جلالَتِ حُرمت، به جلوۀ ماهِ محرّم، به ماهِ صَفَر می‌رسد.

○ «صِفر» یعنی خالی و تهی که با آن آشنا هستید. با اینکه اعداد، «حقیقتاً» از ۲ شروع می‌شود ولی آن شاخصه‌ای که اعلامِ «هیچ بودن» می‌کند و به شکلِ دایره‌ای کوچک و توخالی نوشته می‌شود (○)؛ صِفر است.
صِفر ؛ عدم و هیچ بودنی است که در خلوَت عدَم نمانده. بلکه آنقدری آمده تا بگوید «نیستم».

● «صَفَر» (بر وزنِ «فَعَل») ؛ در حقیقت، اسمِ فعل است. یعنی اسمی است که معنایِ فعل در آن نهفته شده است.
«عدم» و «هیچ»؛ نیستی است. و این أسماء؛ بیانی از آن است وگرنه؛ «هیچ»، اسم ندارد («اسم»؛ از ریشۀ «سُمُوّ» که به معنایِ «رفعت» است). بلکه اسمِ آن، چنان داغی است که بر حیوانی بزنند که گم نشود («اسم» آن ؛ از ریشۀ «وَسم» به معنایِ «علامت» و «داغ گذاشتن» است).

⦿ «صَفَر» اسمِ فعلِ برای «صِفر» و عدم است. یعنی در مقابلِ فعلیّت محضه که وجودِ ذی جودِ باریتعالی است و شدّتِ «وجود بودن» است ؛ «صَفَر» شدّتِ عدمْ بودن است. که اگر صحیح بود که برای بیحدّیِ «عدم»، فعلیّتی در بیان بیاوریم، گفته می‌شد که :

⇦ صَفَر؛ فعلیّتِ محضه در «عدم» است. که همان قابلیّتِ صِرف است.

🔲 «صَفَر» وقتی در کنارِ محرّم بودن ائمۀ اطهار(ع) مورد اشاره قرار می‌گیرد؛ معدومیّتِ دشمنانِ خداست. که به مجالِ محرّم بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، جولانی داده و در برهۀ ایّام، به صورتِ «صَفَر» آمده.

🔰 در حقیقت؛
پوچی و هیچیِ دشمنان خدا، در مقابلِ مقامِ خلوَتِ آل الله(ع)؛ «عدم» است. و در مقابلِ مقامِ جمع الجمعِ آل الله علیهم السلام (که فعلیّتِ اطلاقی است)؛ «صَفَر» است.

❐ ائمۀ اطهار(ع) از «سِعه» و اطلاق خویش، و به اینکه حقیقتِ «الساعة» می‌باشند، از خلوَتِ جلالیِ محرّم، مطلقِ مجال را می‌دهند. و عدوّ از این مجال، به «جولان دادن» می‌افتد.

🍂 عاشورایِ اطلاق و جلالِ شهادتِ حضرتِ «سیّد الشهداء» «أباعبد الله» امام حسین(ع) و فرزندان و یاران مطهّرشان، به «يَدُ اللَّهِ‏ الْبَاسِطَة» (که【يَداهُ مَبْسُوطَتان】 / مائده،۶۴) حضرت «تاجّ البکّائین»، «زَین العابدین» امام سجاد(ع)، دو دهۀ چلّۀ ترسیم را طیّ می‌کند تا به مرزِ «صَفَر» در اَدنیٰ مرتبۀ عالَمِ اشارات می‌رسد.

◨ حضرت «زَین العابدین»(ع)، که حقیقت و نَفْسِ حضرت معبود(عزّوجلّ)، و [مدّالظلّ آن،] نَفْس و نَفَسِ همۀ موجوداتند؛ مجالِ می‌دهند و اسارَت را [به سلطنت و سلطۀ خویش] به جان می‌خرند تا عالَم کثرات ترسیم گردد و مصیبتِ أعظم حضرت سیّدالشهداء (ع) عالَمگیر شود .◧

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲