اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
907 subscribers
135 photos
16 videos
1 file
372 links
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة

🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آل‌الله علیهم السلام در این کانال رشحه‌ای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.

ادمین : @ehsannil
Download Telegram
.

«مثانی» بودنِ هر شیئی، در زوجیّت آن می‌آید. قرآن می‌فرماید:

🌸"هُوَ الَّذي خَلَقَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ وَ جَعَلَ مِنْها زَوْجَها لِيَسْكُنَ إِلَيْها " (اعراف 189)
اوست كه شما را از نفس واحدى آفريد و جفت وى را از او پديد آورد تا بدان آرام گيرد.

🔸 «#نفس_واحده» همان «سبع» است که به قوّت وحدت نوری آن نیز اشاره شده است.
🔸 «زوجها» همان «مثانی» است.

🔔 امّا دقت بفرمائید که فرمود «زوجها» در حالیکه زوجِ شما مطرح است یعنی به ظاهر بایستی میفرمود «زوجکم»! امّا فرمود «زوجها» و زوج را به "نفس" (که مؤنث مجازی است) نسبت داد.


👈🏻 این حقیقتی است که تا بدینجا بدان اشاره شد، که «مثانی» از «سبع»، در دو تا بودن است. همینطور؛ زوج آفریده شدنِ شما (و تمام اشیاء) از وحدتِ نفسِ می‌باشد.
بنابراین هر شیئی که زوج آفریده شده است، این زوجیّت، به معنایِ دوّمیِ عددی نیست. بلکه قوّت وحدت است که در کثرتِ نوری می‌آید و به حسب ظاهر نیز در زوجیّت هویدا میشود.
و می‌دانیم که هر شیئی آن وقت در امن و سکینه است که به وحدتِ با خویش برسد و به سویِ خویش رجعت کند. و اگر زوجِ او، در دوئیتِ با او باشد، معنا ندارد که بفرماید 🔻"لِيَسْكُنَ إِلَيْها"🔺. که سکونت، فقط در وحدت است و نه در دوئیت و تشتّت.

🎋 اشارۀ دیگر :

💧"وَ أَنْزَلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَنْبَتْنا فيها مِنْ كُلِّ زَوْجٍ كَريمٍ"☘️ (10 لقمان)
و از آسمان آبى نازل كرديم و بوسيله آن در روى زمين انواع گوناگونى از جفتهاى گياهان پر ارزش رويانديم‏.

بدان که "ماء"، که حیاتِ اشیاء است و فرمود 🔻"وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْ‏ءٍ حَيٍّ "🔺 (و هر چیزی را از آب زنده ساختیم/ انبیاء 30)؛ آن، وحدتِ نوری و «سبع» است. و "زوج" بودنِ نباتات؛ همان کثرتِ نوری و «مثانی» است.

🎋 اشارۀ دیگر :

🌍 "وَ هُوَ الَّذي مَدَّ الْأَرْضَ وَ جَعَلَ فيها رَواسِيَ وَ أَنْهاراً وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْن‏"🍋(رعد 3)
و اوست كه زمين را بگسترد و در آن كوه‌‏هاى استوار و رودها پديد آورد، و در آن از هر گونه ميوه‏‌اى جفت جفت آفريد.

"ارض"، ارضِ تعیّنات است که "مدّ الارض" و "#دحو_الارض"، کشیدگی زمینِ تعیّنات است. یعنی ممدود شدنِ حقیقتِ هستی است که فرمود "أَ لَمْ تَرَ إِلى‏ رَبِّكَ كَيْفَ «مَدَّ» الظِّل‏" ( آيا ننگريستى كه پروردگارت چگونه سايه را امتداد داده است؟/ فرقان 45).

🎋 تا جایی که قرآن تعمیم میدهد و بیان می‌فرماید:

🍃 "وَ مِنْ كُلِّ شَيْ‏ءٍ خَلَقْنا «زَوْجَيْنِ» لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ" (49 ذاریات)
و از هر چيزى دو زوج آفريديم، اميد كه شما عبرت گيريد.

بنابراین چنانکه در #مباحث_توحید بحمد الله بیان شد ( رجوع شود به #کانال_معرفة_الحق 👈 http://t.me/ehsannil1) که ؛ توحید، عالَم را گرفته است و جانِ اشیاء است،
به همان دلیل و قوّت بیان میشود که ؛ زوجیّتی که ظهورِ توحید است، عالَم را گرفته است و جانِ اشیاء است.

💠 «سبع مثانی»؛ قوام اشیاء و شیئیتِ آنهاست. و در قیامت که 🔻"يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ "🔺 ( روزى كه رازها فاش گردد./طارق9) این حقیقت ظاهر میگردد که فرمود 🔸"وَ إِذَا النُّفُوسُ زُوِّجَتْ"🔸 (و آن‏گاه كه جان‏ها جفت شوند/ تکویر 7).
و تا جائی که بهشت و جهنّم که ظهورِ "قسیم الجنة و النار" یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین علیه السلام است، در زوجیّت ظاهر میگردد. به عنوانِ نمونه به آیاتی اشاره میشود :

🔥 برای جهنّم :

🔸 "هَاذَا فَلْيَذُوقُوهُ حَمِيمٌ وَ غَسَّاقٌ(57 ص)
وَ آخَرُ مِنْ شَكْلِهِ «أَزْواجٌ»" (58)
اين آب جوشان و چركاب است كه بايد آن را بچشند.
و از همين گونه، «جفتها»یی [از عذاب].

🍀 برای بهشت:

🔹 "وَ لِمَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ «جَنَّتَانِ»(46 الرحمن)
و براى كسى كه از مقام پروردگارش بترسد، «دو» باغ بهشتى است‏.

( توضیح : «جَنَّتَانِ» تثنیۀ جنّة است. و نه صرفاً به این معنا باشد که دو بهشتِ ظاهری در نظر بگیریم. بلکه حقیقتِ "جنّت"، وحدت ملئیِ نوری است و اگر به حدّی محدود گردد تا بهشتِ دیگری ظاهر شود، این حدّ، او را از بهشت بودن خارج میکند. بنابراین «جنّتان» را اوّلاً در خودِ جنّت بودنِ جنّت باید درک کنیم که آن مثانی بودن است. جنّت، حقیقتی است که جانِ اشیاء را گرفته است که آن، همان فطرت میباشد که همان «سبع مثانی» است. مؤمنین، به نفسِ تقوا و ایمانشان، به حقیقتِ جانشان رو میکنند و فی الحال، در بهشتند. )

.
.
#فهرست_شماره_2_معرفة_الحق

محکمی در اصل او از فرع اوست!

─══─┅〰️💠 〰️┅─══─

🔰فهرست فرعی تا بدینجای مطالب :
(برای دسترسی راحت اهل تحقیق )

🔍 #هدف_و_علت_خلق_مخلوقات
👈 https://t.me/ehsannil3/53
—------------
🔍 معنای مَظهَر و مُظهِر
👈https://t.me/ehsannil3/61
—------------
🔍 #خیر_شاهد_و_مشهود
👈 https://t.me/ehsannil3/62
—------------
🔍 #انسان_کامل
👈 https://t.me/ehsannil3/67
—------------
🔍 "ولایة الله"، فائق بر "اذن الله"
👈 https://t.me/ehsannil3/81
—------------
🔍 "خلَقَ اللَّهُ الْمَشِيَّةَ بِنَفْسِهَا"
👈 https://t.me/ehsannil3/83
👈 https://t.me/ehsannil3/191
—------------
🔍 دعای روز دوشنبه و پاسخ به شبهه‌ای در خالقیت آل الله (ع)
👈 https://t.me/ehsannil3/84
—------------
🔍 #مقام_جمع_الجمع ، #مقام_جمع ، #مقام_فرق
👈 https://t.me/ehsannil3/86
—------------
🔍 تغییر به عین ثبوت، در مشیة الله
👈 https://t.me/ehsannil3/87
—------------
🔍 #اتحاد_و_حلول و تفاوتش با #وحدت
👈 https://t.me/ehsannil3/95
—------------
🔍 #علی_میزان_الاعمال
👈  https://t.me/ehsannil3/100
—------------
🔍 #علی_ممسوس_فی_ذات_الله
👈 https://t.me/ehsannil3/102
👈 https://t.me/ehsannil3/106
—------------
🔍 #الدلیل_علی_ذات_الله
👈 https://t.me/ehsannil3/106
—------------
🔍 تحلیل و قیاس "دلیله آیاته" با "الدلیل علی ذات الله"
👈 https://t.me/ehsannil3/107
—------------
🔍 نفس الله تعالی ، حضرات آل الله (ع)
👈 https://t.me/ehsannil3/107
👈 https://t.me/ehsannil3/192
—------------
🔍 قرآن و احادیث ذو البواطن است
👈 https://t.me/ehsannil3/112
—------------
🔍 #مقام_محمود
👈 https://t.me/ehsannil3/116
—------------
🔍 #اکتساب_لبی
👈 https://t.me/ehsannil3/121
—------------
🔍 #مستکفی_بالذات و #مستکفی_بالغیر
👈 https://t.me/ehsannil3/121
—------------
🔍 #حرکت_خلئی_و_حرکت_ملئی
👈 https://t.me/ehsannil3/123
—------------
🔍 #حرکت_سکون_توحید
👈 https://t.me/ehsannil3/162
—------------
🔍 #نفس_حرکت یا #حرکت_مطلق
👈 https://t.me/ehsannil3/162
—------------
🔍 حدیث #معرفة_بالنورانیة
👈 https://t.me/ehsannil3/129
—------------
🔍 #اتمام_نور
👈  https://t.me/ehsannil3/130
—------------
🔍 حدیث خَیط
👈 https://t.me/ehsannil3/132
—------------
🔍 معنای #اخترعنا در حدیث "اخْتَرَعَنَا مِنْ نُورِ ذَاتِه"
👈 https://t.me/ehsannil3/136
—------------
🔍 ذات الهی "#لا_اسم_له_و_لا_رسم_له" است
👈https://t.me/ehsannil3/136
—------------
🔍 تحلیلی بین #الاسم_غیر_المسمی و #الاسماء_الحسنی
👈https://t.me/ehsannil3/137
—------------
🔍 #اسماء_الهی_توقیفی_است
👈 https://t.me/ehsannil3/186
—------------
🔍 فرق #نقیضین و #ضدین
👈 https://t.me/ehsannil3/142
—------------
🔍 توحید در معنای عامّ و در معنای خاصّ
👈 https://t.me/ehsannil3/146
—------------
🔍 #پلورالیسم_دینی و #کثرت_گرایی
👈 https://t.me/ehsannil3/147
—------------
🔍 غاصبین خلافت ، #منشأ_پلورالیسم_دینی
👈https://t.me/ehsannil3/147
—------------
🔍 #اراده_عبد_و_اراده_حق
👈 https://t.me/ehsannil3/149
—------------
🔍 #جبر_و_اختیار
👈 https://t.me/ehsannil3/152
—------------
🔍 #وجه_رب_چیست ؟
👈 https://t.me/ehsannil3/155
—------------
🔍 #وجود_حق و  #وجود_مطلق و #وجود_مقید
👈 https://t.me/ehsannil3/165
—------------
🔍 حدیث شریف "أَنَا النُّقْطَةُ أَنَا الْخَطُّ ..."
👈 https://t.me/ehsannil3/166
—------------
🔍 #واجب_الوجود و #ممکن_الوجود
👈 https://t.me/ehsannil3/167
—------------
🔍 حدیث شریف "إنَّ مَعْرِفَةَ عَيْنِ الشَّاهِدِ قَبْلَ صِفَتِهِ" و کریمۀ "قل هو الله احد"
👈 https://t.me/ehsannil3/169
—------------
🔍 تقرّب به عین تبعّد در کریمۀ "هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ "
👈 https://t.me/ehsannil3/171
https://t.me/ehsannil3/174
—------------
🔍 "اللَّهُ وَاحِدٌ لَا مُتَجَزِّئٌ" و #تعدد_نوری
👈 https://t.me/ehsannil3/178
—------------
🔍 #مقام_چیست ؟
👈 https://t.me/ehsannil3/183
—------------
🔍 #کینونت_آل_الله_ع_کینونت_خداست
👈 https://t.me/ehsannil3/191
—------------
🔍 #یلی_الحقی و #یلی_الخلقی
👈 https://t.me/ehsannil3/194
—------------
🔍 #متکلم_در_مقام_بیان
👈 https://t.me/ehsannil3/195
—------------
🔍 #رحمة_للعالمین_آورنده_عالمین
👈 https://t.me/ehsannil3/196
—------------
🔍 انکار یک فضیلت، کفر بالله است
👈 https://t.me/ehsannil3/200


.


🍃۞ بدین معنا که؛
موجودات؛ همین که پا به عرصۀ وجود گذاشته و خود را در کنار حقّ دانستند؛
❂☜ کفرانِ أحد و صمد بودنِ حقّﷻ است.
پس روزه، به عنوانِ کفّارۀ این کفران؛ باید طوری باشد که با جانت ندا کنی که من نیستم و تو هستی.
این است که ظهوراتِ تو باید برود‌.

⚜️برای همین؛ صائم در ترکِ عمل باید باشد.
یعنی؛ نخورد، ننوشد، زاد و ولد نکند.
و حتّی نبایستی حقیقتاً بخوابد!
این است که خوابیدنش نیز به عین بیداری‌اش است، آنچنان که انگار نخوابیده است، چنان که می‌فرمایند:

🔻〖نوْمُ الصّائمِ عبادةٌ〗🔺
خواب روزه‌دار، عبادت است.
📚الكافي،ج‏۴،ص۶۴


🔰چند کلمه در شرح:

֎ خداوند؛ «لا هو الّا هو»است.
(﴿اللهُ لا إله إلّا هو﴾؛بقره۲۵۵)
֎ روزه تنها عبادتی است که در «نفی» است وُ ظهورِ «لا هـــو» و جلالِ حضرت حقّﷻ.
֎ و سایر عبادات؛ در «اثبات» است وُ ظهورِ «إلّا هو» و جمالِ حضرت حقّﷻ.

✿‌⫸ برای همین در سایر عبادات، بایستی عملی انجام شود(که این اثبات است)، مثلاً حجّ، زکات، خمس، جهاد، وضو، تیمّم، نماز، صدقه و همۀ این عبادات؛ در انجام دادن و ظهور است.

❀⫸ امّا صوم(روزه)؛ بر عکسِ سایر عبادات؛ ترکِ عمل است، و نه عمل.

🍃۞ بدین معنا که؛
❂اولّاً صوم؛ در عمل کردن نیست، بلکه در امساک و ترک اعمالی است که شارع مقدّس آنها را به عنوان مُفْطِراتِ روزه نام برده است.
چنان که می‌فرمایند:

🔻«الصّيامُ؛ ☜اجْتنابُ المحارم‏»🔺
📚بحار،ج‏۶۸،ص۲۳۳

❂ثانیاً در روزه؛ عملِ جوارحی(بدنی) انجام نمی‌شود. و از این جهت، روزه در اَعیان، ظاهر نیست و از همۀ ماسِوَی‌الله پوشیده است. و جز خدا و خودِ صائم، کسی روزۀ صائم را نمی‌بیند (مگر خودِ صائم بگوید).


🍃۞ این امساک و ترکِ عمل در روزه؛
در جهتِ نفیِ مِثلیّت برای حقّﷻ است.
☘️ که؛ حضرت حقّﷻ؛
❂☜ ﴿لَيسَ كَمِثلِهِ شَيءٌ؛ شوری،۱۱﴾ است.


🍃۞ و صائم(روزه‌دار) با روزه‌اش- که ترک اعمال خاصّی است-، انّیّتِ اعتباری خویش را کنار می‌زند(علّت این اعمال خاصّ را در دنباله خواهید خواند). پس در این ترک؛ دیگر خودش نیست، بلکه معبود به او ظاهر می‌شود.

🍃۞ این است که؛
❂☜ «الصّيامُ تَثْبيتاً لِلْإخلاص»
✾ روزه؛ ثباتِ اخلاص است.
📚علل الشرائع،ج۱،ص۲۴۸

🍃۞⫸ که من نیستم و تو هستی
و بدین ترتیب؛ برداشته شدنِ إنّیّتِ اعتباری، کفّارۀ #ذنب_عظیم خواهد بود.


🍃۞ امّا این ترک اعمالِ خاصّه از کجاست؟

🔆صوم؛ ظهورِ حقیقت است و ما فوقِ عبادات و اعمال دیگر، چرا که صوم؛
صفتِ «صمدیّتِ حقّﷻ» است.
لکل شی باب و باب العباده الصوم»؛📚محجة البیضاء،ج۲،ص۱۲۲)

🍃֎ آثار صمدیّت حقّﷻ در افعال، این است که؛
❂☜ خداوند؛ نمی‌خورد و نمی‌نوشد و نمی‌خوابد و زاد و ولد ندارد.
چرا که حقّﷻ؛ از اینکه صمد است و بی‌نیاز، منزّه از این اعمال است.
(این اعمال را چون ظاهراً درک می‌شوند؛ بهتر می‌شناسیم. وگرنه در صفات باطنی نیز خداوند، منزّه از صفات ناصَواب است.)

🍃۞ حال؛
صائم[به روزه]، مُتَصِّف به صفتِ #صمد می‌شود و این اتّصافِ او به صفتِ صمدیّت است که ترکِ صفات و اعمالی خاصّ را برای او واجب می‌گردد.

֎⫸ و این #ترک و نفی -که ظهور صمدیّت حقّﷻ است-، در سه مرتبۀ #جسد، #نفس، و #قلب بایستی ظاهر شود، چنان که در فرمایشات نورانی حضرت مولی علی(؏) در غررالحکم؛ به «صَوْمُ الجَسَد»، «صَوْمُ النّفْس» و «صَوْمُ القَلب» اشاره شده است.

🍃⇚بنابراین؛
امساک از مُفطرات روزه، در این سه مرتبه باید باشد‌ که کفّارۀ ذنبِ عظیمِ #بودن در کنارِ بودِ صمدانیِ حقّﷻ، و به واقع؛ پناه بردن به حضرتِ حقّﷻ است، چنان که در استعاذۀ شب‌های دهۀ آخر ماه رمضان، عرضه می‌داریم:

🔻〖 أعوذُ بِجلالِ وَجْهِكَ الكريم أنْ يَنْقَضِيَ عَنّي شهرُ رمضان
أو يَطْلُعَ الفَجرُ مِنْ لَيْلَتِي هذِهِ وَ لَكَ قِبَلِي ذَنْبٌ أو تَبِعَةٌ تُعَذِّبُنِي عليه〗
🔺

◉ پناه مى‏برم به جلالِ وجه كريمت كه بگذرد از من ماه رمضان
◉ يا برآيد سپيده‌دمِ این شب بر من
و من در پيشگاه تو بر خود، گناه يا پيگردى داشته باشم كه مرا بر آن عذاب فرمايى.

📚 مفاتیح‌الجنان


👁‍🗨 اگر به لطف حقّﷻ چشمانِ وحدت‌بین باز شود؛ خواهیم دید که این شخصِ روزه‌دار نیست که ترکِ ما سوَی الْمحبوب می‌کند، بلکه خداست که به «عبد»ش، ترکِ غیرِ خودش را می‌نماید. که این؛ کمالِ انقطاعی است که در مناجات ماه شعبان طلب کردی و عرضه داشتی:

🔻〖إلهي!
هَبْ لي كمالَ الإنقطاعِ إليک〗
🔺
✾ خدایا!
به من کمالِ انقطاع و فنا به سوی خودت را عطا کن.

🍃۞ و در ماه رمضان؛
پرده از اجابتِ دعایت برداشته شد.






«وَ الحمدللهِ الّذي جَعَلَ مِنْ تِلكَ السُّبُلِ شَهْرَهُ شَهْرَ رمضان»

📚صحیفۀ سجّادیه(؏)،دعای۴۴


🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#پایان_لطیفه_دوم_حقیقةالصیام
#لطیفه_ترک_عمل_بودن_روزه




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

༺•✿ چند کلمه در مورد نَفْس ✿•༻

🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/210
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅


🌿 نفس؛ به معنایِ «خود»، شخص حقیقی عالم بوده که حقیقتِ بسیطه است.
و آن، نفس کلیّه الاهیه است.

نفس الله تعالی》، حضرات آل الله علیهم السلام می‌باشند که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام (معروف به زیارت صفوان جمّال) اینچنین سلام به حضرت مولی (ع) می‌دهیم:

☀️السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى☀️

(📚 بحار الأنوار،ط -بيروت،ج‏۹۷،ص۳۳۱)


نفس الله تعالی، واحدِ حقیقی است (#نفس_واحدة) و نفوسِ عالَم، مُنشَأ از آنند، که قرآن کریم می‌فرماید 🔻وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَة»🔺(سورۀ انعام،آیۀ۹۸).

عالَم، جلواتِ نفس واحده، یعنی تجلیّاتِ وجه الله است 🔹فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله🔹(پس به هر سو رو كنيد، همان جا وجه خداست / سورۀ بقره، آیۀ ۱۱۵).
که حضرات آل الله (ع) فرمودند🔅 نحن وجه الله🔅 (📚 بصائر الدرجات،ج۱،ص۶۱).


🍃 نفس کلیّۀ الالٰهیّه که به فرمایشِ حضرت مولی (علیه السلام) 🔻جوهرة بسيطة🔺است (الكلمات المكنونة-چاپ قديم،ص۷۶)، به بساطتِ خویش، شخصِ حقیقی عالم است. و هر موجودی، [به نحوِ «انشاء» (【و هو الذّي «أنشأكم مِن نفسٍ واحدة»🔺؛انعام،۹۸)] از «بود» (ذات)، تا «نمود» (صفات و افعال و آثار)، تجلّیِ نفس واحدۀ الهی است.

💠جوهرة》صیغهٔ مبالغه از مادهٔ «جَهَرَ؛ آشکار شد» بوده که شدّت آشکاری است که؛

۱. آشکاری در کانَ ناقصه(یعنی؛ صفت و فعل و اثر)» شیء بعد از اینکه وجود دارد؛ آشکار است.

۲. آشکاری در کانَ تامّه (یعنی؛ ذات)» همینکه شیء وجود دارد؛ 👈🏻وجود داشتنش، آشکار بودنش است.

(https://t.me/ehsannil3/330 👈🏻 ر.ک)

👈🏻جوهرة بسيطة》؛ «وجود» و آشکاریِ مطلقه است.

💠بسيطة》؛
در اینجا صفت بسط در مقابل قبض نیست، بلکه مافوق هر دو و مافوق قابض و باسط (که حقیقتِ «لا هو الا هو» است) می‌باشد و در واقع؛

بسیطة؛ همان اطلاق علی الإطلاق است و وصفِ «رهایی» است.
به رهایی و بسیطه بودنِ《جوهرة》؛ بساط عالم پهن می‌شود و نفوس، انشاء می‌گردد.

اگر نفوس؛ به حدّ خویش متوقّف باشند و در کنار 《جوهرة بسيطة》 بوده و نه جلوهٔ آن؛
بساطتِ جوهرة و وجود، مخدوش است و دیگر جهر و آشکارِ حقیقی نیست یعنی؛ اصلا جوهرة حقیقی نیست.

نفوسِ عالم؛ جلوهٔ نفس اوست.
👈🏻«لم یلد و لم یولد» به این نکته اشاره دارد که چیزی از خدا جدا نشده و خدا هم از چیزی جدا نشده است. بنابراین؛

معرفة النفس، [به #عین_شخصی]، معرفة الربّ است.
و از حقیقتِ حضرتِ احد (جلّ جلاله)، که "الله صمد" و «لم یلد و لم یولد»؛ معرفة النفس، معرفت به تمام اشیاء عالم است.

💢 پس در این خصوص چند حدیث بخوانیم:

🔺مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَــقَـــدْ عَرَفَ رَبَّه‏
کسی که نفسَش را بشناسد، قطعاً (بدون طفره و فاصله) ربّ خود را شناخته است.
(📚تصنيف غرر الحكم،ص۲۳۲)


🔺أَعْرَفُكُمْ بِنَفْسِهِ أَعْرَفُكُمْ بِرَبِّه‏
با معرفت‌ترین شما به نفسَش، با معرفت‌ترین شما به رَبَّش است.
(📚جامع الأخبار،للشعيري،ص۴)

چون نفس، شخصِ حقیقی عالم است و شخصِ حقیقی عالَم، وجود مطلق است. پس معرفتِ به آن، معرفت مطلق است. زیرا چیزی بیرون از شخصِ حقیقی عالَم نیست. و از این رو معرفت او، همۀ معارف و علوم است که فرمودند:

🔺مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدِ انْتَهَى إِلَى غَايَةِ كُلِّ مَعْرِفَةٍ وَ عِلْم
هر كه نفس خود را بشناسد، پس به تحقيق به نهايتِ هر معرفتى و علمى‏ رسیده است.
(📚تصنيف غرر الحكم،ص۲۳۲)

🔰 که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

☀️ «أتزعم إنّکَ جِرمٌ صغیر ، و فیکَ انطوی العالَم الاکبر»
آیا [ای انسان] گمان کرده‌ای که تو یک جسم کوچک هستی؟! در حالی که عالم اکبر در تو پیچیده شده است.
(📚الوافي،ج۲،ص۳۱۹)


⇦ پس هیچ فاصله و طفره‌ای نیست.
معرفة النفس، همۀ معارف و علوم است. و همۀ معارف و علوم، تحتِ آن، و به آن تداوم دارد.

🔺مَنْ عَرَفَ نَفْسَهُ فَهُوَ لِغَيْرِهِ أَعْرَفُ
کسی که نفسَش را شناخت، پس به غیر آن، آشناتر است.
(📚 تصنيف غرر الحكم،ص۲۳۳)

و فقدان این معرفت، تمامِ جهالت است که فرمودند:

🔺أَعْظَمُ الْجَهْلِ جَهْلُ الْإِنْسَانِ أَمْرَ نَفْسِه‏
بزرگ‌ترين جهل، جهل انسان در امر نفس اوست.
(📚تصنيف غرر الحكم،ص۲۳۳)

و نیز :
🔺لَا تَجْهَلْ نَفْسَكَ فَإِنَّ الْجَاهِلَ مَعْرِفَةَ نَفْسِهِ جَاهِلٌ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ
نسبت به نفس خود جاهل مباش. زیرا جاهل به شناخت نفس، جاهل به تمام اشیاء است.
(📚 تصنيف غرر الحكم،ص۲۳۴)


در نتیجه معرفة النفس، کفایتِ در معرفت است که فرمودند:

🔺كَفَى بِالْمَرْءِ مَعْرِفَةً أَنْ يَعْرِفَ نَفْسَهُ
انسان را از معرفت همین بس که نفسَش را بشناسد.
(📚 تصنيف غرر الحكم،ص۲۳۲)



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻

🔹
.

༺•✿قیاس نفس و روح در عالم نور ✿•༻


🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/222
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅


به لطف خدا روزی شد تا در دو مقالۀ قبلی در مورد #نفس و #روح چند کلمه صحبت شود.
در این بیان، مختصراً و به اشاره، قیاسی بین نفس و روح مطرح می‌شود. البته قیاس و تحلیلی طبق معیارات عالم نور!



🔰حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

🔻مَا مِنْ أَحَدٍ يَنَامُ إِلَّا عَرَجَتْ نَفْسُهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ بَقِيَتْ رُوحُهُ فِي بَدَنِهِ وَ صَارَ بَيْنَهُمَا سَبَبٌ كَشُعَاعِ الشَّمْسِ ...〗🔺
هیچکس نیست الا اینکه وقتی می‌خوابد نفــْـسَش بسوی آسمان عروج می‌کند و روحش در بدنش باقی می‌ماند. و بین این دو (نفس و روح) پیوستگی مانند پرتوی خورشید است...

(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۲۷)

🔰از طرفی در حدیثی دیگر حضرت امام موسی کاظم علیه السلام می‌فرمایند:

🔻 إِنَّ الْمَرْءَ إِذَا نَامَ فَإِنَّ رُوحَ الْحَيَوَانِ بَاقِيَةٌ فِي الْبَدَنِ وَ الَّذِي يَخْرُجُ مِنْهُ رُوحُ الْعَقْل‏🔺
همانا انسان وقتی می‌خوابد، روح حیوانی در بدن باقیست و آنکه از او خارج می‌شود روح العقل است.

(📚 بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۴۳)

♻️ »» با جمع بندی دو حدیث مذکور و احادیث مربوط به نفس و روح این نتیجه بدست می‌آید که نفس و روح را بایستی از عالم نور و وحدت تا عالم ظلمت و کثرت ببینیم. و در نتیجه در عالَم عالی؛
نفس با #روح_القدس و #روح_الایمان (که مجموعاً با عنوانِ 《#روح_العقل》 در احادیث از آنها یاد می‌شود)، در وحدتِ نوری است.
❖ و در #روح_البدن و #روح_القوة و #روح_الشهوة در تمایز و کثرت نوری است.


🔰 این تبیین اگر صحیح انجام گرفت، این حدیث شریف برای تحکیم این بیان روشنگر است که الصادق عن الله امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

🔻إِنَّ الْمُؤْمِنَ إِذَا نَامَ خَرَجَتْ مِنْ رُوحِهِ حَرَكَةٌ «مَمْدُودَةٌ» صَاعِدَةٌ إِلَى السَّمَاء🔺
همانا مؤمن (یعنی کسی که #روح_الایمان را نیز دارد) هنگامی که می‌خوابد از روحش حرکتی ممدود و کشیده و در حال صعود به سمتِ آسمان خارج می‌شود.

(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۳۲)


🍃 ممدود بودن حرکت روح، یکپارچگی روح است.
♻️ و با جمع بندی احادیث قبل باز این معنا محقّق می‌گردد که نفس و روح در وحدت نوری هستند و راه معرفت به ایشان #معرفة_بالنورانیة است. و مطلق علی الاطلاق بودنِ آن باید لحاظ گردد.

(برای شرح اطلاق و مطلق علی الاطلاق رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/291)

با لحاظ اطلاقِ حقیقی، نفس و روح که در مقام وحدت، یک حقیقت هستند، در مقام فرق نوری چنین‌اند:

👈 نفس در تفوّق بر روح است و روح در اضافۀ به نفس.

🔲 چنانچه «خودیّت و انیّت» مؤمن همان نفس اوست که نقطۀ اشاره به اوست (بدون بیانِ اضافه). امّا برای روح مؤمن، "روح المؤمن" تعبیر شده است. بنابراین در عالم نور و فرق نوری بدانیم که سلطانِ روح، نفس است. و روح در اضافۀ به نفس است.

🔰حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرمایند:

🔻إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى خَلَقَ «الرُّوحَ» وَ جَعَلَ لَهَا سُلْطَاناً
👈 فسُلْطَانُهَا «النَّفْس‏»
فَإِذَا نَامَ الْعَبْدُ خَرَجَ الرُّوحُ وَ بَقِيَ سُلْطَانُه‏
🔺

خدا روح را آفريد و سلطانى بر او گماشت
سلطانِ روح، نفس است‏.
و چون بنده‏‌اى بخوابد روحش خارج شده و سلطانش بماند.

(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۴۱)

(و حرکتِ روح به نفس محقّق است؛ «تَحَرَّكَتِ الرُّوحُ بِالنَّفْسِ؛ 📚علل الشرائع، ج‏1، ص108»)

🔰 قرآن می‌فرماید:

💎【وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها💎
و سوگند به نفْس آدمى و آنكه او را سامان داد.

(سورۀ شمس، آیۀ ۷)

⇐ پس ابتدائاً "سَوَّاها" صورت گرفت. یعنی نفْس به اشاره آمد که سوای از غیر خود شد. و از حقیقتِ «خود» بودنِ نفس، قید و اشاره آمد. که بتوانیم بگوییم "مَن"، بگوییم" تو" و مانند آن.
و آنگاه روح که خلق خداست، در او دمیده شد و در این هنگام سزاوار سجده گشت که قرآن می‌فرماید:

💎فَإِذَا سَوَّيْتُـــهُ
وَ نَفَخْتُ فِيــــهِ مِن «رُّوحِى»
فَقَعُواْ لَهُ سَاجِدِينَ
💎
پس وقتى آن را پرداختم
و از روح خود در آن دميدم
براى او به سجده در افتيد.

(سورۀ حجر، آیۀ ۲۹)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
.

༺•✿تطبیق شخصیِ حالات و مراتبِ نفس و روح✿•༻


🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/226
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅

🌱 در مورد نفس و روح و قیاسِ آنها در حدّ و بضاعت این فضا، مطالبی ارائه شد.

💠 روح و نفس یک حقیقت بسیطه است. و همانطور که در حدیث است 🔻«الرُّوحُ وَاحِدَةٌ» وَ الصُّوَرُ شَتَّى🔺 (روح، واحد است و صورتهاست که مختلف و متفاوت است/ بحار الأنوار، ج‏۹۴، ص۶)، نفس در همان وحدت است (【نَفْسٍ واحِدَة】 / سورۀ انعام، آیۀ ۹۸) و نفس واحده، حالات مختلفی از خود بروز می‌دهد. که غالباً به اشتباه اینطور برداشت می‌شود که وجود آدمی دارای نفوس متعدّده است. در حالیکه تمام تقسیم بندیهایِ نفس، حالات، مراتب، و ظهورات #نفس_واحدة می‌باشد و «واحده بودن»، صفتِ حقیقیِ «نفس» است و از آن ساقط نمی‌گردد.
بنابراین تطبیق‌هایی که بیان میشود، تطبیقِ شخصِ حقیقی است. یعنی مطلب در مورد شخصِ نفس و روح است که حقیقتی یگانه و مطلقه می‌باشند که نه در حدّ وحدت می‌مانند و نه در دوئیت صِرفند. بلکه مطلق علی الاطلاق هستند.
از این رو تطبیقِ دو چیز با هم مطرح نیست. بلکه #عینیت_شخصی و یا به عبارتی #تطبیق_شخصی است.



°•❃🌱❃•°



🔲 ▼ طبق آیات قرآن مجید و روایات حضرات معصومین علیهم السلام؛ حالات و مراتب ظهورِ نفس بطور کلّی و بقول مجمل چنین است
(#مراتب_ظهور_نفس ، #جلوات_نفس ، #حالات_نفس) :

🔺نفس مُسوَّله ⇦ تسویل کردن یکی از کارهای نفس است. یعنی کارهای ناشایست را می‌آراید تا زیبا جلوه کند (【وَ كَذلِكَ سَوَّلَتْ لي‏ نَفْسي‌‏】 / سورۀ ۲۰، آیۀ ۹۶ - 【أَ فَمَنْ كانَ عَلى‏ بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّهِ كَمَنْ «زُيِّنَ لَهُ سُوءُ عَمَلِه»ِ وَ اتَّبَعُوا أَهْواءَهُم‌‌‏】 / سورۀ ۴۷، آیۀ ۱۴)


••●🔽●••
🔔 توجّه :
در بعضی از تقسیم بندیها برای حالات نفس، نفس مسوّله را ذکر نمی‌کنند. و صرفاً آنرا فعلی از نفس می‌دانند. در حالیکه #تسویل ، به سامریِ ملعون منسوب است که آن ملعون، شرّی از شرورِ ابا الشرور، منافقِ ازل و ابد، یعنی عمر ملعون می‌باشد (لعنة الله علیه). و شرارت این ملعون مافوقِ فعل است.

پس برای عارف، شناخت این مرتبه، خطیر و حسّاس است. و تمام جلوه‌گریهای «منافقانۀ» هوایِ نفس، در این جوُلان است که قرآن می‌فرماید:

💎الَّذينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ «هُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعاً»💎
كسانى هستند كه سعيشان در زندگى دنيا هدر رفته و با اين حال مى‏‌پندارند كه كار نيک انجام مى‌‏دهند!
(سورۀ کهف، آیۀ ۱۰۴)

دائماً پناه بر خدا می‌بریم.
••●🔼●••


🔺 نفس امّاره ⇦ حالتِ امرکُنندگی نفس است به امور (【إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ】 / سورۀ ۱۲، آیۀ ۵۳).

🔺 نفس لَوّامه ⇦ حالت ملامتگری نفس است از کارهای نامطلوب (【وَ لا أُقْسِمُ بِالنَّفْسِ اللَّوَّامَة】 /سورۀ قیامت، آیۀ ۲).

🔺 نفس مُلهــِمه ⇦ الهام کنندگی نفس است (【فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها】/ سورۀ شمس، آیۀ 8 )

🔺 نفس مطمئنه ⇦ اگر هوای نفس خاموش شود و نفس، موت را بچشد و به حقیقتِ خویش که نقطۀ امن و اطمینانِ "نفس الله تعالی" (که همانا واحدیّت نفس واحدة است)، برسد، به آن «مطمئنه» می‌گویند که قرآن می‌فرماید:

💎يَأَيَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ
ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً
فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى
وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ
💎

(سورۀ فجر، آیات ۲۷ تا ۳۰)


🔲 تقسیم‌بندی فوق بر اساس حالاتی است که نفس از خود ظاهر میکند. به عبارتی «#ظهورات_نفس» است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
🌱

💢 امّا #مراتب_وجودی_نفس بر طبق احادیث آل الله علیهم السلام بصورتِ زیر است:

🔺➀❖ نَامـِيَــةٌ نَبَــــاتِـيَّــــةٌ ➣●•
🔺➁❖ حِسِّــيَّــةٌ حَـيْــوَانِــيَّـةٌ ➣●•
🔺➂❖ نَاطِــقَــةٌ قُــدْسِــيَّـــة ➣●•
🔺➃❖ إِلهِــيَّةٌ كُلِّــيَّةٌ مَلَكُــوتِيَّةٌ ➣●•

(📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص: ۷۶ و ۷۷)

⚠️ توجّه : حدیث فوق، مفصّل است و آنقدری از آن که در مجالِ این بیان است، اشاره می‌شود.

تقسیم‌بندی اوّل و دوّم، دو مطلب جداگانه نیست. اوّلی، حالات نفس است، و دوّمی مراتب آن. که حالت و مراتبِ یک حقیقت است که در تطبیقِ شخصی قرار دارد.

در این مقاله به تطبیق شخصیِ دو تقسیم‌بندی فوق در مورد نفوس و ارتباط آن با مراتب روح اشاره می‌شود:

🔺➀❖ #نفس_نامیه_نباتیه •●•

آغازِ ظهورِ نفْس، نفسِ نامیه نباتیه است.
فعلِ این مرتبه از نفس طبقِ احادیث؛ "نمو و زیادة" است (📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۶).

بنابراین [به حسب ظاهر] ظهور اختیاری در آن نیست و فقط معیار و مَناطِ نُمُو (رشد) در آن دیده می‌شود.
(دقت بشود که «اختیار»، مطلق و بی‌حدّ است و در این مرتبهٔ نفس، ظاهراً اختیار را شاهد نیستیم ولی این حقیقت ساقط نشده است)

🚩 نفس نامیه نباتیه با روح البدن (که نام دیگر آن طبق احادیث "روح الحیاة" است) در تطبیق شخصی و ارتباط است که حیاتِ نمو و رشد، به این مرتبه از روح است.


تذکّر : غالباً، نفسِ نباتی را برای جامدات قائل نیستند چرا که اوّلاً جامدات را صاحب نُمُو نمی‌دانند و ثانیاً نمو را در حدّ و تعیّن «نمو» نظر می‌کنند. یعنی چون به حسبِ ظاهر، رشدِ محسوس در جامدات دیده نمی‌شود، جامدات را فاقد نفس نباتی قلمداد می‌کنند!

❀ امّا اوّلین سخن که بایستی بر آن دقت شود این است که نفس، در صمدیّت است. پس چیزی، بیرون از آن نیست.
جامدات هم، "شیء" هستند و صمدیّتِ نفس، آنها را هم گرفته است. بنابراین جامدات هم نمو مخصوص خود را دارند. امّا ممکن است در قوّۀ ابزاراتِ اندازه‌گیری کنونی نباشد و یا اصلاً در قوۀ ادراکات حسیّه نیاید. امّا همینکه «هستند» از میدانِ حداقل مرتبۀ نفس (یعنی نفس نباتی) خارج نبوده و 💎كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرينَ💎 ( و جملگى خاضعانه به سوى او مى‌‏آيند/ سورۀ نمل، آیۀ ۸۷).

پس دقت بفرمائید که از کدام منظر بر این مهمّ اشاره شد.
از صمدیّت نفس، تا جامدات آمدیم و نه از جامدات، در تحلیلِ آنها باشیم.
پس اگر هم نفسِ نباتی را محسوساً شامل حال جامدات نمی‌دانیم، ولی در ادنیٰ مرتبۀ نفس قرار دارند و به هر صورت خارج از نفس واحدة چیزی نیست.
از این جهت به بیانی می‌گوییم مَناطِ نمو در جامدات هم هست. همینکه «هستند»، مطلقِ نمو، که «بودن» و کینونیّت است شامل حال جامدات هم است. مطلقِ نمو، کینونت است حتّی اگر هیچ ظهوری از نمو و رشد در آن به وضوح دیده نشود. ولی همینکه «هست»، مَناطِ نمو را دارد.


🔺➁❖ #نفس_حسیه_حیوانیه •●•

[طبق احادیث] قوای این مرتبه از نفس؛ حواس پنجگانه است ("سَمْعٌ وَ بَصَرٌ وَ شَمُّ وَ ذَوْقٌ وَ لَمْسٌ" / 📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۷).

و فعل این مرتبه از نفس طبق بیان احادیث؛ غضب و شهوت است ("غضب" را در بعضی از احادیث، "قوّة" هم بیان کردند).
🚩بنابراین "امّاره" بودن با آن تطبیق می‌کند.


#غضب ؛ مناطِ «دفع» را دارد.
#شهوت ؛ مَناطِ «جذب» را دارد.

( تذکّر : شهوت، مطلقِ «میل کردن» است - مثلِ میل به خواندنِ کتابی).

دقت شود که تمام افعال ظاهری، تحتِ مقام جذب یا دفع است و رقیقهٔ دفع یا جذب در آنهاست.
بنابراین قوّت (مطلقِ غضب) و شهوت در لطافتی از معنا باید دقت شود!

🚩 مرتبۀ نفس حسیه حیوانیه، با حالتِ مسوّله و امّاره بودنِ نفس، منطبق بوده و با روح الشهوة و روح القوة در تطبیق شخصی و ارتباط است. و سلطنتِ بر این دو روح دارد. ولی حیاتِ فعلی نفس حسیه حیوانیه، به این دو روح است.

امّاره بودن نسبت به شیء یا امر خارجی است. یعنی در دوئیت معنا می‌شود. غضب و شهوت نیز در قبالِ با موضوعِ خارجی معنا پیدا می‌کند.

نفسِ حسیّه حیوانیه، فعلِ شهوت خود را بوسیلۀ #روح_الشهوة محقّق می‌کند. یعنی نفس حسّیه حیوانیه، به سلطنتی که به روح دارد، به او امر می‌کند که میل کند.

بنابراین فعلِ شهوت، به مُحیی بودنِ روح الشهوة، صورتِ «شدن» (حدوث) می‌گیرد.

امّا نفسِ حسیّه حیوانیه، فعلِ غضب (قوّت) خود را بوسیلۀ #روح_القوة محقّق می‌کند. یعنی نفس حسّیه حیوانیه، به سلطنتی که به روح دارد، به او امر می‌کند که کاری را انجام دهد.

پس امّاره بودن، به سلطنتی که نفس بر روح دارد، حالتی از نفس است.
بنابراین تصوّر نکنیم که امّاریّت نفس، صِرفاً برای افعالِ شرّ است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
🌱

🔺➂❖ #نفس_ناطقه_قدسیه •●

[طبق احادیث] قوای این مرتبه از نفس؛ مراتب ناطقیّت است ("فِكْرٌ وَ ذِكْرٌ وَ عِلْمٌ وَ حِلْمٌ وَ نَبَاهَةٌ " / 📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۷).

و فعل این مرتبه از نفس طبق بیان احادیث؛ «معرفت به خدا» است (📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۶)
و به بیانِ بعضی دیگر از روایات؛ «نزاهت و حکمت» است (📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۷). که تعبیر دیگری از معرفة الله است.

نزاهت و حکمت و معرفت، چیزی است که این نفس انجام می‌دهد.
🚩بنابراین مرتبۀ نفس ناطقۀ قدسیه، با حالتِ «مُلهِمه بودنِ نفس»، منطبق بوده و با روح الایمان در تطبیق شخصی و ارتباط است. و سلطنتِ بر روحِ الایمان دارد. ولی حیاتِ فعلی نفس ناطقۀ قدسیه، به روح الایمان است.

#الهام؛ الهامِ حقیقت است.
نفسِ مُلهمه نقطۀ تشخیص خیر و شرّ است.

🔰 به این آیات و احادیث مربوطش توجه بفرمائید:

💎وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها💎
و سوگند به نفس آدمى و آنكه او را سامان داد.➷
(سورۀ شمس، آیۀ ۷)

↲ حدیث برای این آیۀ شریفه :
🔻هُوَ الْمُؤْمِنُ الْمَسْتُورُ وَ هُوَ عَلَى الْحَق‏🔺
نفس، مؤمن مخفی است که بر حقّ است.

💎فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها💎
پس [تشخيص‏] فجور و تقوى را به وى الهام كرد.➷
(سورۀ شمس، آیۀ ۸)

↲ در دنبالۀ حدیث فوق، برای آیۀ هشتم سورۀ شمس:
🔻عرفت الحق من الباطل‏🔺
حق را از باطل به او شناساند.

(📚 البرهان، ج‏۵، ص۶۷۲)


🔰 پس چون چنین است، در دنباله می‌فرماید:

💎قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاها💎
بى‏‌شک هر كه خود را تزكيه كرد رستگار شد. ➷
(سورۀ شمس، آیۀ ۹)

↲ در دنبالۀ حدیث فوق، برای آیۀ نهم سورۀ شمس:
🔻قَدْ أَفْلَحَتْ نَفْسٌ زَكَّاهَا الله🔺
همانا نفسی که خدا آنرا پاک قرار داد، رستگار است.

(📚البرهان، ج‏۵، ص۶۷۲)


🔘 بنابراین قوایِ نفسِ ناطقه قدسی ("فکر، ذکر، علم، حلم، نباهة")، خودِ الهاماتِ حقیقت است.
که شرّ را شناخته و از آن بر حذر میدارد و اگر شخص مرتکبِ گناه شود، با مرتبۀ «لوّامه بودن» او را ملامت می‌کند و در حقیقت او را به توبه و انابه و بازگشت به حقّ دعوت می‌کند.
و در ضمن؛ خَیر را شناخته و او را دعوت به آن می‌کند و در نقطۀ قبولِ خَیر، روح الایمان را در شخص، مسجّل و ثابت می‌نماید.


نکات:

1 • الهام، با تأییداتِ عقلیه منطبق است. و در احادیث نفس آمده است که مادۀ نفس ناطقۀ قدسیه، "التَّأييدَاتُ الْعَقْلِيّةُ" است (📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۶).

2 • انسانیّت انسان و تمیز او از سایر حیوانات و موجودات، مرتبۀ نفس ناطقه است. که فرمودند 🔻خَلَقَ الْإِنْسَانَ ذَا نَفْسٍ نَاطِقَةٍ🔺 (📚 تصنيف غرر الحكم، ص۲۴۰).

از این رو انسان را #حیوان_ناطق می‌گویند. که "ناطق" بودن، برگرفته از "نفس ناطقه" است و نه اینکه نُطق و گفتار منظور باشد.
طبق دنبالۀ حدیث مذکور (『 خَلَقَ الْإِنْسَانَ ذَا نَفْسٍ نَاطِقَةٍ』) اگر با علم و عمل این هبۀ الهی (نفس ناطقه) در تزکیه و تأدیب و انابه قرار گرفت، به علّت خویش بازمی‌گردد. وگرنه [العیاذ بالله] طبق آیۀ قرآن از چارپایان است و بلکه از آنها نیز پست‌تر است (【 أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلّ】 / سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۹)



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻
🌱
🌱

🔺➃❖ #نفس_الهیه_کلیه_ملکوتیه •●•

قوای این مرتبه از نفس را به علّت اینکه نیازمند به توضیح مفصّل است، ذکر نمی‌کنم. و صرفاً آدرس آنرا برای رجوع متذکّر میشوم (📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۶).

فعل این مرتبه از نفس طبق بیان احادیث؛ «رضا و تسلیم» است (📚 الكلمات المكنونة، چاپ قديم، ص۷۶)

نقطۀ تسلیم، نقطۀ موت است.
🔰 وقتی فردی تسلیم خدا شود، انیّت او می‌میرد که قرآن می‌فرماید:

💎وَ لا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ💎
یعنی نمی‌میرید الا اینکه تسلیم باشید.
(سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۰۲)

❁ انیّت حقیقی، انیّت حضرت حقّ تعالی است.
اگر کنارِ این انیّت، یک انیّتِ صوری و مجازی قرار بگیرد، این نقطۀ نااَمنی و عدمِ اطمینان است. چون خلافِ حقیقتِ هستی است. همانا حقیقتِ هستی، توحید است که ظهورِ حضرتِ "احد" (جلّ جلاله) می‌باشد.
این "رضا"ی حقّ است که خودش باشد و ماسوایِ او، فانی در او باشند.

نفسِ مطمئنه، حالتِ اطمینانی است که در نقطۀ موت و خاموش شدنِ تَفَرعُن و انانیّت نفس، حاصل میشود.
این حالِ اطمینان نفس چنین است که فاقد انیّتی دونِ انیّت حقّ تعالی است و هرچه هست، حقّ است و حقّ است و حقّ. و این، مطلقِ رضاست که راضیه (اسم فاعل) و مرضیه (اسم مفعول) را به نقطۀ اطمینانیِ وحدت، فراگرفته است.
🔰 که قرآن می‌فرماید:

💎يَأَيَّتهَُا النَّفْسُ الْمُطْمَئنَّةُ
ارْجِعِى إِلىَ‏ رَبِّكِ رَاضِيَةً مَّرْضِيَّةً
💎

◈ تو اى جان آرام يافته، به اطمينان رسيده!
◈ به سوى پروردگارت بازگرد كه تو راضی و مرضی هستی.
(سورۀ فجر، آیات ۲۷ و ۲۸)

چون در نفس مطمئنه هیچ انیّتی جز انیّت حقّ تعالی نیست، "راضیه" بودن و "مرضیه" بودنِ حقّ تعالی که نقطۀ وحدتِ "رضا" و ظهورِ "رضا" است در آن نمایان است.

پس ؛
💎فَادْخُلىِ فىِ عِبَادِى
وَ ادْخُلىِ جَنَّتىِ
💎

◈ پس به جمع بندگانم در آى.
◈ و در بهشت من داخل شو.
(سورۀ فجر، آیات ۲۹ و ۳۰)

"عبادي" و "جنّتي" به یای نسبت به خود، چیزی جز خودیّت خدا نیست.

🚩بنابراین مرتبۀ نفس الهیة کلیّة ملکوتیة، با حالتِ «مطمئنه بودنِ نفس»، منطبق بوده و با روح القُدُس در تطبیق شخصی و ارتباط است. و سلطنتِ بر روحِ القدس دارد. ولی حیاتِ فعلی نفس الهیة کلیۀ ملکوتیة، به روح القدُس است. و این به معنایِ احتیاج نیست. بلکه یک حقیقتِ بسیطه است و حیات در اینجا، حقیقتِ حیّ بودنِ حضرت حقّ می‌باشد.










«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَمَا حَمِدْتَ نَفْسَكَ»
(📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۱۶۳)





#لطیفه_تطبیق_شخصی_حالات‌ومراتب_نفس‌_و_روح
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
🔅
🔰 الغرض ؛

ز «احمـد» تا «احد» یک میم فرق است
جهـــانی اندر ایـن یک مــیــم غرق است

این شاه‌ْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب « #گلشن_راز » خویش به رقصِ کلمات، سروده.

به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمه‌ای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء می‌نشینیم.


°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°

💠 اوّلاً ؛ «فرق» بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.

💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کمال است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).


🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ «بودن» و «موجود شدن» یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴).


🍃 چهل؛ ابتدائاً اینطور به نظر می‌رسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر می‌گیریم و بعد وارد چهل می‌شویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته می‌شود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل و أکمل است.


💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استداره‌ای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال می‌باشد، که چون تنزیل یافت؛ الف را اقامه می‌کند.

💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است:

⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوه‌ای از «حقیقت»ِ محمّدیۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.

آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر(ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» می‌فرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» می‌شناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استداره‌ای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن «خود»؛ مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام می‌باشند که:

🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی(ع) با حقّ است و حقّ با علی(ع) است، و حقّ هر جا که علی(ع) بگردد؛ میگردد.

(📚مناقب آل أبي طالب؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص۶۲)



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

  ༺•֎👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻֎•༻


🔅
🔹

🍃 برای آنکه جانِ محبّینِ آل‌الله علیهم‌السّلام، مَطْلعِ مطلب شود در انتها مثالی از قرآن بخوانیم که خداوند می‌فرماید؛

💎 و إِذْ قالَ مُوسى‏ لِقَوْمِهِ يا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلى‏ بارِئِكُمْ «فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بارِئِكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحيمُ.
🔹 و آن‌گاه كه موسى به قوم خود گفت: اى قوم من! شما با گوساله پرستى به خود ستم كرديد، اينک به سوى آفريدگار خود بازگرديد و [توبه نماييد و خطاكارانِ‏] خود را [به كيفر ارتداد] بكُشيد، كه اين كار نزد آفريدگارتان براى شما بهتر است، پس بر شما بخشود كه او توبه‏‌پذير مهربان است.
📘بقره، آیهٔ۵۴

به قوم بنی‌اسرائیل که گوساله‌پرست شدند، از طرف حقّ تعالی امر شد که یکدیگر را بکُشید (فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ).

👈🏻 اینجا امر می‌شود که خودکشی یا دیگر کشی کنید. امّا در جای دیگر قرآن این کار را حرام اعلام می‌نُماید و می‌فرماید؛

💎 و لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ.
🔹خودتان را نکشید.
📘 نساء، آیهٔ۲۹

🍃 جمع بندی‌اش با بیاناتی که به لطف خدا روزی شد، ان شاءالله راحت است؛
بنی اسرائیل چون مقابل حقّ تعالی برخاستند، نفْسشان، عینِ سیّئه است. بنابراین این نفسِ سرکشِ خبیث باید بمیرد. که می‌فرماید؛

💎 و لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ يا أُولِي الْأَلْبابِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ.
🔹 اى خردمندان، شما را در قصاص زندگانى است، باشد كه پرهيزكار شويد.
📘 بقره، آیهٔ۱۷۹

🍃 امّا آنجا که به مؤمنین می‌فرماید مبادا مرتکب قتلِ نفس شوید، زیرا این نفس، تقابلی با «نفسُ‌الله‌تعالیٰ» یعنی نفس واحده ندارد.
👈🏻 پس کشتنِ این نفس، قصدِ کشتنِ خدا را کردن است.

این مطلب اگر روشن شد، کلمه‌ای از مطلب بعد از آن را هم بخوانیم:
مؤمن، برای اینکه هیچ ظهوری نداشته باشد و سراسرْ ظهورِ حضرت حقّ باشد، دائماً به دنبالِ «موت» است. موت غیر از فوت است. موت، دل کندن از خود است. دل کندن از غیرِ خداست...

🍃 حضرات آل‌الله علیهم‌السّلام امر فرمودند که؛

💎 موتُوا قبلَ أنْ تَمُوتُوا...
🔹بمیرید، قبل از اینکه شما را بمیرانند...

🔸 چطور می‌شود میّت شد تا فقط حیِّ قیّوم ظاهر شود؟

🍃 قرآن می‌فرماید:

💠 فلا تَمُوتُنَّ إِلاَّ وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ...
🔹موتتان نمی‌رسد الّا اینکه تسلیم حقّ شوید...
📘بقره، آیهٔ‌۱۳۲

🌕 پس باید تسلیم حضرات آل الله علیهم‌السّلام شد...
در هر مطلبی و امری، «به نظر مَن» باید رخت بربندد و جای آن «به فرمایش آل‌الله علیهم‌السّلام» جایش را بگیرد.
از کارهای کوچک تا کارهای بزرگ اگر کم کم نظر شخصی را حذف کردیم و تسلیم امر و نهی خدا شدیم، کم کم میّت می‌شویم...
⛲️ این موت، سراسرْ حیات است.






«الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي مَنْ رَحِمَ مِنْ جَمِيعِ خَلْقِهِ كَانَ فَضْلًا مِنْه
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۴، ص۱۹۴





#نفس_اماره_در_اطلاق_اماریت
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده



‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎──═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═──
.
🕋

"نفس" یعنی «خود».
نفسِ باریتعالی، حضراتِ آل الله علیهم السلام هستند که در زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام اینچنین سلام به حضرت مولی(ع) می‌دهیم:

☀️السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ اللَّهِ‏ تَعَالَى☀️
📚 بحار الأنوار،ط -بيروت،ج‏۹۷،ص۳۳۱

🌱 خلائق، انشاءِ از نفسِ واحدۀ حضرت حقّ می‌باشند (【 وَ هُوَ الَّذي «أَنْشَأَكُمْ مِنْ نَفْسٍ واحِدَةٍ» 】 / سورۀ انعام،آیۀ۹۸)
(تفصیل مطالبِ آن در مباحثِ #نفس در همین کانال، و در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق بیان شده است)

پس حشر و تجمیع موجودات [که اضمحلالِ کثرت در وحدت است]، دم به دم به نفسِ واحدۀ حقّ تعالی [یعنی ائمه اطهار(ع) که وحدانیّت حقّ تعالی، یعنی #الوحدانیة_الکبری می‌باشند] محقّق می‌شود. حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) در مورد ائمۀ هُدی(ع) می‌فرمایند:

🔻"وَ هُمُ الْكَلِمَةُ الْعَلْيَاءُ وَ التَّسْمِيَةُ الْبَيْضَاءُ وَ «الْوَحْدَانِيَّةُ الْكُبْرَیٰ‏»"🔺
📚بحار الأنوار(ط-بيروت)،ج‏۲۵،ص۱۷۲

ان شاء الله دقتها شود که: وحدانیّت حضرت احد عزّوجلّ، خودِ ائمۀ اطهار(ع) هستند. خداوند به ولیّ خود که نفسِ حضرت باری تعالی است، #احد است و #واحد است. همین اشارات برای اهل دقت کفایت می‌کند!

موجودات را عرض می‌کردم…
به عنوان مثال شتر اولین حیوانی است که ایمان به ولایت آورده است و از این رو سردستۀ تمام حیوانات است و وحدتِ حیوانات به اوست. و در نباتات، برنج اولین نبات است که ولایت را پذیرفت و او سردستۀ نباتات است. و در سنگها، عقیق. و در سرزمینها، کعبه.

خداوند در سورۀ نازعات آیۀ ۳۰ می‌فرماید:
🔷"وَ الْأَرْضَ بَعْدَ ذلِكَ «دَحاها»"🔷
و پس از آن زمين را بگسترد (دحو الارض)

🕋 ۲۵ ذیقعده روز دحو الارض است. دحو الارض یعنی روز بسط و گسترش زمین که از تحتِ کعبه آغاز شد (🔹"إنّ الله تعالى دحا الأرض مِن تحت الكعبة"🔹 / تفسير نور الثقلين،ج۵،ص۵۰۲).

⛅️ حضرت مولی امیرالمؤمنین(علیه السلام) در وصف #امام برای #طارق_بن_شهاب فرمودند که امام 🔸"نقطة الكائنات، و قطب الدائرات"🔸 است (📚مشارق الانوار،ص۱۷۸) .

"اِمام"، اَمام مطلق است. "اَمام" یعنی جلو و نفسِ تقدّم.
همه چیز از اِمام شروع می‌شود. که او نوری است در غیبوبت که فرمود 🌟"أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِي الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الْمُطَهَّرَة"🌟 (جامعۀ کبیره).

🔲 امّا مَسقَط الرَّبط ولیّ(ع)، یا همان محلِّ هبوطِ حضرت واسطه‌ی مطلقه، کجا باید باشد تا از رحم مطهّره به این ظهور بپیوندد؟!

ولیّ الله(ع) بایستی ما بین رحِم مطهّره و زمین در جای خاصّی به دنیا بیاید. خود زمین هم رَحِم است و اُمّ است. امّا ولیّ الله(ع) در اُمّ الـقُـــری (یعنی مکه) و فراتر، در اُمِّ مکه، یعنی کعبه به دنیا می‌آید زیرا اوست که ارضِ تعیّنات را ارض می‌کند و به هر چیزی از جمله زمین حیات می‌بخشد و از آن نقطه‌ای که او پا می‌گذارد، ارضِ تعیّنات کشیده می‌شود و بسط و گسترش می‌یابد و «دحو الارض» از محلّ تولّد او یعنی خانۀ خدا، کعبه شروع می‌شود.
بنابراین؛

🕋 کعبه؛ خانهٔ اوّل و مطلق و حقیقی است که قرآن می‌فرماید:

💎﴿إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ💎
در حقيقت نخستين خانه‏‌اى كه براى مردم نهاده شده همان است كه در مکهٔ مبارک است و براى جهانيان هدايت است.
📖 آل عمران،۹۶

🕋 کعبه؛ خانهٔ امن حقیقی است.
چون کعبه، خانهٔ مطلق و حقیقی است، بنابراین؛ خانهٔ امن حقیقی است که در آیه بعد آمده:

💎﴿مَنْ دَخَلَهُ كَانَ آمِنًا💎
هرکس در کعبه وارد شد؛ ایمن است.
📖 آل عمران،۹۷

🕋 کعبه؛ محل دحو الارض است.
و
🍃ارض؛ ارضِ تعیّنات است و "دحو الارض" بسطِ عالم تعیّنات.

🕋 کعبه؛ موضِعِ قوام موجودات است.
که قرآن می‌فرماید:

💎﴿جَعَلَ اللهُ الْكَعْبَةَ الْبَيْتَ الْحَرامَ قِياماً لِلنَّاسِ💎
خداوند، كعبه بيت الحرام را قوامی برای مردم قرار‌ داده است.
📖 مائده،۹۷

پس؛
خواسته‌های مردم در این خانه، قرین به وصول است، چنان که حضرت امام جعفر صادق(ع)می‌فرمایند:

«مَنْ أَتَی هَذَا الْبَیْتَ یُرِیدُ شَیْئاً لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَهًَْ أَصَابَهُ
هرکس که به این خانه می‌آید، و می‌خواهد که از چیزی برای دنیا و آخرت، بهره ببرد، آن را به دست می‌آورد.

(📚البرهان)


🔷 این بُعد زمان و مکان است که ما را تخته بندِ خود کرده و نگذاشته که معارف را دقیق شویم.
از بُعد زمان فاصله گرفته و آنرا رها کنید تا بیان شود:

💓 آنکسی که در کعبه متولد شد، آورندۀ کعبه و سرّ آن است. از این رو حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین محمّد مصطفی(ص) می‌فرمایند:

🕋 "مَثَلُ عَلِيٍّ (ع) فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ..."
مَثَل علی(ع) در شما مانند کعبۀ پوشیده شده است.
(📚بحار الأنوار،ج۳۸،ص۱۹۹)


🕋
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••

.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM