🕋
🕋⫸ #کعبه را بشناسیم:
۞ حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) میفرمایند:
♦️『إنَّ اللهَ فَضَّلَ الْإِيمَانَ عَلَى الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ كَمَا فَضَّلَ الْكَعْبَةَ عَلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ』♦️
خداوندﷻ ايمان را به يك درجه، بر اسلام برترى داده است، آنچنان كه كعبه را بر مسجدُ الحرام برترى داده است.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۵۲
🌿🕋 حقیقتِ کعبه؛
❂☜ صاحبِ کعبه است، آن که بیتُ الله؛ مال اوست، و کعبۀ مستوره؛ خودِ اوست. که در وصف آن والا مقام، جان عالم وجود حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین محمّد المصطفی (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔷『مَثَلُ عَلِيٍّ فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ النَّظَرُ إِلَيْهَا عِبَادَةٌ وَ الْحَجُ إِلَيْهَا فَرِيضَة』🔷
مَثَل علی (علیه السّلام) در شما مانند کعبۀ پوشیده شده است. نظر به او عبادت است و حجّ (و قصد) به سوی او واجب است.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۸، ص۱۹۹
🌿🕋 در هنگام ظهور نیز؛ حضرت بقیّة الله الاعظم (روحی و ارواح العالمین لِتُرابِ مَقْدَمِهِ الفِداء) تکیه به کعبه داده، و خود را معرّفی میفرمایند ((«وَ سَيِّدُنَا الْقَائِمُ ع مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَة وَ يَقُول...؛ 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۹») و حقیقتِ کعبۀ مستوره را به ظهور میآورند و فاش میکنند که؛
❖⫸ قبلۀ حقیقی که عالمیان به دور آن میگشتند و به آن سجده و عبادت میکردند؛ ما آلالله (علیهم السّلام) هستیم [🔻『نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ كَعْبَةُ الله وَ نَحْنُ قِبْلَةُ الله؛ 📚بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۰۳』🔺]، و تکیۀ من به کعبه، تکیۀ خود بر خود است و حقیقتِ موکِّل بودن و #وکیل بودنِ خداست.
✅ دقّت کنیم ...!
🍃⇯֎ در قیاس اسلام و ایمان و یقین؛ با توجّه به روایات و آیات میتوان بیان کرد:
🔻
🔸 #اسلام؛ قولِ «لا إله إلّا الله» است.
🔅 #ایمان؛ قبولِ «لا إله إلّا الله».
🔆 و #یقین؛ یکی شدن با «لا إله إلّا الله» است.
༺𒆳
🔸 #مسجد_الحرام؛ اسلام است.
🔅 #کعبه؛ ایمان است.
🔆 و #درون_کعبه؛ حقیقتِ یقین است که به اشاره نمیآید، و تا دوئیّت در کار باشد، یقین نیست.
🔺
🍃⇯֎ آن کسی، یقینش #افزون میشود که هنوز در مقابل حقیقتِ #یقین (یعنی؛ «لا إله إلّا الله») خودیّتی دارد.
֎⇦ امّا آن مولایی که میفرماید؛ 🔹『لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً؛ اگر پردهها برداشته شود، به یقین من افزوده نمیشود؛ 📚ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۲』🔹؛ از آنجایی که خود با خود است، و خودْ، یقین است و حقیقتِ یقین؛ اوست و «لا إله إلّا الله» است، پس؛ بر یقینش افزوده نمیشود و به عالمیان ندا میدهد:
♦️『أنَـــا اليـــقـــيــــن』♦️
من؛ همان یقین هستم.
📚مشارق الانوار، ص۲۶۰
🍃⇯֎ همان مولایی که 🔹『#اسم_الله_الرضی؛ 📚اقبال الاعمال، ج۲، ص۶۱۰』🔹 است، و در ادعیه؛ در وصف حضرتشان (؏) آمده است:
💠『و أَسْأَلُكَ «بِاسْمِـــكَ»
❂☜ الَّذِي «لا إِلــهَ الّا هُــــــــوَ»』💠
و از تو میخواهم به اسمت
که الهی جز او (جز آن اسم الله الرضی) نیست.
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۴۵
👈🏻 «الذّی»؛ اسم موصول است که به بیان کنندۀ «اسْمِــكَ» - یعنی اسم الله الرضی مولی امیرالمؤمنین(ع) و در حقیقت؛ حضراتِ آل الله (ع)- است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🕋
🕋⫸ #کعبه را بشناسیم:
۞ حضرت امام محمّد باقر (علیه السّلام) میفرمایند:
♦️『إنَّ اللهَ فَضَّلَ الْإِيمَانَ عَلَى الْإِسْلَامِ بِدَرَجَةٍ كَمَا فَضَّلَ الْكَعْبَةَ عَلَى الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ』♦️
خداوندﷻ ايمان را به يك درجه، بر اسلام برترى داده است، آنچنان كه كعبه را بر مسجدُ الحرام برترى داده است.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۵۲
🌿🕋 حقیقتِ کعبه؛
❂☜ صاحبِ کعبه است، آن که بیتُ الله؛ مال اوست، و کعبۀ مستوره؛ خودِ اوست. که در وصف آن والا مقام، جان عالم وجود حضرتِ سیّد الکونین خاتم الانبیاء و المرسلین محمّد المصطفی (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔷『مَثَلُ عَلِيٍّ فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ النَّظَرُ إِلَيْهَا عِبَادَةٌ وَ الْحَجُ إِلَيْهَا فَرِيضَة』🔷
مَثَل علی (علیه السّلام) در شما مانند کعبۀ پوشیده شده است. نظر به او عبادت است و حجّ (و قصد) به سوی او واجب است.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۳۸، ص۱۹۹
🌿🕋 در هنگام ظهور نیز؛ حضرت بقیّة الله الاعظم (روحی و ارواح العالمین لِتُرابِ مَقْدَمِهِ الفِداء) تکیه به کعبه داده، و خود را معرّفی میفرمایند ((«وَ سَيِّدُنَا الْقَائِمُ ع مُسْنِدٌ ظَهْرَهُ إِلَى الْكَعْبَة وَ يَقُول...؛ 📚بحارالانوار،ج۵۳،ص۹») و حقیقتِ کعبۀ مستوره را به ظهور میآورند و فاش میکنند که؛
❖⫸ قبلۀ حقیقی که عالمیان به دور آن میگشتند و به آن سجده و عبادت میکردند؛ ما آلالله (علیهم السّلام) هستیم [🔻『نَحْنُ الْبَلَدُ الْحَرَامُ وَ نَحْنُ كَعْبَةُ الله وَ نَحْنُ قِبْلَةُ الله؛ 📚بحار الأنوار، ج۲۴، ص۳۰۳』🔺]، و تکیۀ من به کعبه، تکیۀ خود بر خود است و حقیقتِ موکِّل بودن و #وکیل بودنِ خداست.
✅ دقّت کنیم ...!
🍃⇯֎ در قیاس اسلام و ایمان و یقین؛ با توجّه به روایات و آیات میتوان بیان کرد:
🔻
🔸 #اسلام؛ قولِ «لا إله إلّا الله» است.
🔅 #ایمان؛ قبولِ «لا إله إلّا الله».
🔆 و #یقین؛ یکی شدن با «لا إله إلّا الله» است.
༺𒆳
🔸 #مسجد_الحرام؛ اسلام است.
🔅 #کعبه؛ ایمان است.
🔆 و #درون_کعبه؛ حقیقتِ یقین است که به اشاره نمیآید، و تا دوئیّت در کار باشد، یقین نیست.
🔺
🍃⇯֎ آن کسی، یقینش #افزون میشود که هنوز در مقابل حقیقتِ #یقین (یعنی؛ «لا إله إلّا الله») خودیّتی دارد.
֎⇦ امّا آن مولایی که میفرماید؛ 🔹『لَوْ كُشِفَ الْغِطَاءُ مَا ازْدَدْتُ يَقِيناً؛ اگر پردهها برداشته شود، به یقین من افزوده نمیشود؛ 📚ارشاد القلوب، ج۲، ص۱۲』🔹؛ از آنجایی که خود با خود است، و خودْ، یقین است و حقیقتِ یقین؛ اوست و «لا إله إلّا الله» است، پس؛ بر یقینش افزوده نمیشود و به عالمیان ندا میدهد:
♦️『أنَـــا اليـــقـــيــــن』♦️
من؛ همان یقین هستم.
📚مشارق الانوار، ص۲۶۰
🍃⇯֎ همان مولایی که 🔹『#اسم_الله_الرضی؛ 📚اقبال الاعمال، ج۲، ص۶۱۰』🔹 است، و در ادعیه؛ در وصف حضرتشان (؏) آمده است:
💠『و أَسْأَلُكَ «بِاسْمِـــكَ»
❂☜ الَّذِي «لا إِلــهَ الّا هُــــــــوَ»』💠
و از تو میخواهم به اسمت
که الهی جز او (جز آن اسم الله الرضی) نیست.
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۴۵
👈🏻 «الذّی»؛ اسم موصول است که به بیان کنندۀ «اسْمِــكَ» - یعنی اسم الله الرضی مولی امیرالمؤمنین(ع) و در حقیقت؛ حضراتِ آل الله (ع)- است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🕋
.
🏴 ༺ زندانی برای رهایی! ༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/72
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔲 『 أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِن 』 🔲
همانا دنیا زندان مؤمن است. ⇩
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۲۵۰
این جهان، زندان و ما زندانیـان
حُفره کن زندان و خود را وارَهان
°•❁🔳🔲🔳❁•°
❃ رِندان عالم، زندان بودنِ عالَم را زود یافته، و به آن دل نمیبندند.
🔰 حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله میفرمایند:
✖️『اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَة حَرَامٌ عَلَى أهل الله』►
دنيا و آخرت؛ بر اهل خدا حرام است.
📚نهج الفصاحة، ص۴۸۷
⇦ 🍃 اهل الله از اینکه دل به عوالم ندادند، هیچگاه پا به عالم اشارات ننهادند.
🔔 و امّا بعد…
«بعد» میگویم چون حساب امامِ اهل الله، حضرت موسی ابن جعفر (علیهما السلام)؛ حسابِ الله تعالی است. و اهلُ الله؛ به اتّصال به حضرت موسی ابن جعفر (علیهما السلام) «اهل الله» هستند و ایشان با احدی قیاس نمیشوند.
📜 پس آنچه میخوانید اظهارِ درماندگی و شوریدگی به این ساحت الهی است…
༺𒆳
🌿۞ حضرات آلالله (علیهم السلام) در نقطۀ اشارۀ اسم بودن؛ «#اسماء_الحسنی» میباشند، و #اسم_مستأثره؛ ایشانند که تمام اسماء الهی، در پیِ این اسم است و دوام و بقایِ آن اسم؛ به فنای در أسماء الحُسنی است.
☀️ #اسماء_الحسنی؛ وجود است و حیثیتِ وجودی دارد و اینطور نیست که صِرفاً یک لفظ باشد.
🔆 که از حقیقتِ وجود و معنا، تا ظاهرِ اسم و لفظ، این حقیقت؛ کشیده و مَمدود است.
از این رو ، نام هر یک از حضرات آلالله (علیهم السلام) و به دنبال ایشان انبیاء و اولیاء الهی (علیهم السلام)؛ شرفِ وجودیِ خودِ ایشان را دارد و مَسّ نامِ مبارکشان، بی طهارت حرام است.
🍃۞ به همین قوّت و حضور؛
🗞 اسامی سراسرْ نورِ حضرات (علیهم السلام)، مُبَیّنِ حقیقتِ عالم است.
هر اشاره از آنان که وجودشان هادی است، سراسرْ هدایت است و دالّ بر حقیقتِ مدلول هستی، یعنی؛ حضرت حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه.
🔍 بنابراین با محبّت و معرفت به آلالله (علیهم السلام)؛ دقّت در نامهای مقدّس و نورانیشان نیز، فَصلِ از دنیا و وصلِ به عُقبیٰست.
❣️و امّا با این مقدّمه؛
دل؛ یکدله کن و قدمی همراه بیا…
•✦✧✧✦•🦋•✦✧✧✦•
✿۞ همان طور که عرض شد که تمام اسماء، در پیِ اسمِ مستأثره و حُسنیٰ، جلوهگرند؛ اسماء و نامهایِ متبرّکه انبیاء و اولیاء الهی (علیهم السلام) نیز فانی در اسماء حضرات آلالله (علیهم السلام) و در پیِ ایشان است.
پس چون نامِ مبارکِ حضرت امام کاظم (علیه السلام)؛『 موسیٰ』است، حضرت موسایِ نبی (علیه السلام) مفتخر به این اسم هستند. پس مراقب باش که سر رشته و بنیان و اصلِ خیر و خوبی را رها نکنی و گرفتار زمان و مکان نشوی.
که در عالم نور؛ زمان و مکان دخیل نیست، و همه؛ مندکّ و فانی در حقیقتِ #دهر بوده، و بلکه در #سرمد؛ فانیاند.
[⚠️ برای شرحِ #زمان، #دهر و #سرمد؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/348]
🍃۞ پس گرفتار زمان نشویم تا لطیفهای به لطف خدا بیان شود ...
🔶 وجه تسمیۀ نامِ 『 موسیٰ』 چیست؟
🔷 در بابِ «أسماء الأنبیاء» (علیهم السلام) در کتاب معانی الأخبار، مرحوم شیخ صدوق این حدیث شریف را در خصوص وجه تسمیۀ نام مبارکِ 『 موسیٰ』 برای حضرت موسایِ نبی (علیه السلام) میآورد:
▼【 مَعْنَى مُوسَى؛
💧 أنَّهُ الْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ مِنَ الْبَحْرِ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الشَّجَرِ وَ هُوَ فِي التَّابُوتِ وَ بِلُغَةِ الْقِبْطِ الْمَأْخُوذِ مِنَ الْمَاءِ وَ الشَّجَرِ يُقَالُ لَهُ مُوسَى 🌳
لِأَنَّ الْمَاءَ مُو وَ الشَّجَرَ سَى فَسَمَّوْهُ مُوسَى لِذَلِك】▲
معنای 『 موسیٰ』؛
همانا ایشان گرفته شدۀ از دریا، بین آب و درخت توسّط خاندان فرعون هستند، در حالی که ایشان در جعبهاى بودند. و به زبان قِبطى؛ [موسیٰ]
❂☜ گرفته شده از آب و درخت میباشد که برای همین به ایشان 『موسیٰ』میگویند.
💧🌳 که آب را «مو» و درخت را «سى» نامند، پس برای همین 《موسیٰ》 نامیده شدند.
📚معاني الأخبار، ص۴۹
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/72
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔲 『 أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِن 』 🔲
همانا دنیا زندان مؤمن است. ⇩
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۲۵۰
این جهان، زندان و ما زندانیـان
حُفره کن زندان و خود را وارَهان
°•❁🔳🔲🔳❁•°
❃ رِندان عالم، زندان بودنِ عالَم را زود یافته، و به آن دل نمیبندند.
🔰 حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله میفرمایند:
✖️『اَلدُّنْيَا وَ اَلْآخِرَة حَرَامٌ عَلَى أهل الله』►
دنيا و آخرت؛ بر اهل خدا حرام است.
📚نهج الفصاحة، ص۴۸۷
⇦ 🍃 اهل الله از اینکه دل به عوالم ندادند، هیچگاه پا به عالم اشارات ننهادند.
🔔 و امّا بعد…
«بعد» میگویم چون حساب امامِ اهل الله، حضرت موسی ابن جعفر (علیهما السلام)؛ حسابِ الله تعالی است. و اهلُ الله؛ به اتّصال به حضرت موسی ابن جعفر (علیهما السلام) «اهل الله» هستند و ایشان با احدی قیاس نمیشوند.
📜 پس آنچه میخوانید اظهارِ درماندگی و شوریدگی به این ساحت الهی است…
༺𒆳
🌿۞ حضرات آلالله (علیهم السلام) در نقطۀ اشارۀ اسم بودن؛ «#اسماء_الحسنی» میباشند، و #اسم_مستأثره؛ ایشانند که تمام اسماء الهی، در پیِ این اسم است و دوام و بقایِ آن اسم؛ به فنای در أسماء الحُسنی است.
☀️ #اسماء_الحسنی؛ وجود است و حیثیتِ وجودی دارد و اینطور نیست که صِرفاً یک لفظ باشد.
🔆 که از حقیقتِ وجود و معنا، تا ظاهرِ اسم و لفظ، این حقیقت؛ کشیده و مَمدود است.
از این رو ، نام هر یک از حضرات آلالله (علیهم السلام) و به دنبال ایشان انبیاء و اولیاء الهی (علیهم السلام)؛ شرفِ وجودیِ خودِ ایشان را دارد و مَسّ نامِ مبارکشان، بی طهارت حرام است.
🍃۞ به همین قوّت و حضور؛
🗞 اسامی سراسرْ نورِ حضرات (علیهم السلام)، مُبَیّنِ حقیقتِ عالم است.
هر اشاره از آنان که وجودشان هادی است، سراسرْ هدایت است و دالّ بر حقیقتِ مدلول هستی، یعنی؛ حضرت حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه.
🔍 بنابراین با محبّت و معرفت به آلالله (علیهم السلام)؛ دقّت در نامهای مقدّس و نورانیشان نیز، فَصلِ از دنیا و وصلِ به عُقبیٰست.
❣️و امّا با این مقدّمه؛
دل؛ یکدله کن و قدمی همراه بیا…
•✦✧✧✦•🦋•✦✧✧✦•
✿۞ همان طور که عرض شد که تمام اسماء، در پیِ اسمِ مستأثره و حُسنیٰ، جلوهگرند؛ اسماء و نامهایِ متبرّکه انبیاء و اولیاء الهی (علیهم السلام) نیز فانی در اسماء حضرات آلالله (علیهم السلام) و در پیِ ایشان است.
پس چون نامِ مبارکِ حضرت امام کاظم (علیه السلام)؛『 موسیٰ』است، حضرت موسایِ نبی (علیه السلام) مفتخر به این اسم هستند. پس مراقب باش که سر رشته و بنیان و اصلِ خیر و خوبی را رها نکنی و گرفتار زمان و مکان نشوی.
که در عالم نور؛ زمان و مکان دخیل نیست، و همه؛ مندکّ و فانی در حقیقتِ #دهر بوده، و بلکه در #سرمد؛ فانیاند.
[⚠️ برای شرحِ #زمان، #دهر و #سرمد؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/348]
🍃۞ پس گرفتار زمان نشویم تا لطیفهای به لطف خدا بیان شود ...
🔶 وجه تسمیۀ نامِ 『 موسیٰ』 چیست؟
🔷 در بابِ «أسماء الأنبیاء» (علیهم السلام) در کتاب معانی الأخبار، مرحوم شیخ صدوق این حدیث شریف را در خصوص وجه تسمیۀ نام مبارکِ 『 موسیٰ』 برای حضرت موسایِ نبی (علیه السلام) میآورد:
▼【 مَعْنَى مُوسَى؛
💧 أنَّهُ الْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ مِنَ الْبَحْرِ بَيْنَ الْمَاءِ وَ الشَّجَرِ وَ هُوَ فِي التَّابُوتِ وَ بِلُغَةِ الْقِبْطِ الْمَأْخُوذِ مِنَ الْمَاءِ وَ الشَّجَرِ يُقَالُ لَهُ مُوسَى 🌳
لِأَنَّ الْمَاءَ مُو وَ الشَّجَرَ سَى فَسَمَّوْهُ مُوسَى لِذَلِك】▲
معنای 『 موسیٰ』؛
همانا ایشان گرفته شدۀ از دریا، بین آب و درخت توسّط خاندان فرعون هستند، در حالی که ایشان در جعبهاى بودند. و به زبان قِبطى؛ [موسیٰ]
❂☜ گرفته شده از آب و درخت میباشد که برای همین به ایشان 『موسیٰ』میگویند.
💧🌳 که آب را «مو» و درخت را «سى» نامند، پس برای همین 《موسیٰ》 نامیده شدند.
📚معاني الأخبار، ص۴۹
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🏴☠️༺ زندانی برای رهایی! ༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/72
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔲 『 أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِن 』 🔲
همانا دنیا زندان مؤمن است. ⇩
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۲۵۰
این جهان، زندان و ما زندانیـان…
🏴☠️༺ زندانی برای رهایی! ༻
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/72
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔲 『 أَنَّ الدُّنْيَا سِجْنُ الْمُؤْمِن 』 🔲
همانا دنیا زندان مؤمن است. ⇩
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲، ص۲۵۰
این جهان، زندان و ما زندانیـان…
✨
🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.
🍃⇯֎ بنابراین؛
✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ #جعلی و قراردادی نیست:
🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آلالله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمیتواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمیتواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء میشود.
✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:
🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آلالله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.
[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]
🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمیگذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).
🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.
🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماههای سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».
🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده میشود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم میبرند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان میشود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونهاند.
🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرمودهاند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر میگردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود میآورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.
🍃۞ حضرات آلالله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی میباشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.
🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:
֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»
🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر میشود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر میشود.
🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماههای دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که میفرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ رأسُ السَّنَة〗🔺. و ماههای سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.
✅ تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) میباشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماهها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.
🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر میشود و بازگشتِ سایر ماههای قمری، به اسم مستأثرشان است.
🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود میآورد.
🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی میآورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماهها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع میکند.
🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را میآورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:
☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ لَيْلَةُ القَدر》☀️
🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) میفرمایند:
🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』🔹
✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.
📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱
🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز میفرمایند:
🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ السَّنَةِ وَ هِيَ آخِرُها』🔺
✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۱۶۰
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
🌙۞ همان طور که ماه مبارکِ رمضان، جلوۀ «رمضان» بودنِ حضرت حقّﷻ است؛
اوّل بودنِ ماه رمضان؛
֎⇦ ظهورِ 🔻『 هو الأوّل』🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳) بودنِ خداوند است.
که حقّﷻ هر جائی ظاهر بشود، ظهورش، عینِ شخصی و ذاتِ اوست.
🍃⇯֎ بنابراین؛
✓➊ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦ اوّل بودنِ #جعلی و قراردادی نیست:
🍃۞ بلکه حقیقتی است که ظاهر شده است. و جز حضرات آلالله (؏) که حقیقتِ حقّﷻ هستند، احدی نمیتواند ماهی را به عنوانِ ماه اوّلِ سال تعیین کند.
و بلکه مطلب فراتر است!
֎⇦ و این است که احدی، حتّی همین ماه رمضان را هم نمیتواند از جانب خویش به عنوانِ ماه اوّل سال معرّفی کند!
❂☜ چرا که حقیقت؛ فقط به دستِ حقیقت، انشاء میشود.
✓➋ اوّل بودنِ ماه مبارک رمضان؛
֎⇦اوّل بودنِ حدّی نیست:
🍃۞ که چون اوّل بودنِ ماه رمضان را به لُبّ بودن و اطلاق و حقیقت شناختیم، خواهیم دانست که اگر حضرات آلالله (؏) مثلاً ماه ربیع الاوّل (یا محرّم) را به عنوانِ اوّل ماه قمری معرّفی بفرمایند، باز از اوّلِ مطلق بودنِ ماه رمضان است که در ربیع الاوّل آمدند. و در همان نقطۀ اوّل بودنِ ماه ربیع الاوّل، ماه رمضان؛ اوّل است.
[تأمّل بفرمائید که جایِ تأمّل است و این لطیفه، یک مَناط کلّی و معیاری برای سایر معارف است.]
🍃۞『 رمضان』؛ نام مبارکِ خداوند است. خداوند صمد است و از صمدیّت است که جا برای مِثل نمیگذارد که 💎【ليْسَ كَمِثلهِ شَيْءٌ】💎 (سورۀ شوری، آیۀ ۱۱).
🍃⇯֎ و خداوندِ سبحان، صوم را که در عبادات، مِثل ندارد؛ در هیچ ماهی واجب نکرده الّا ماهی که به اسم خودش آن را نامگذاری نموده است. که آن اسم؛ «رمضان» است و آن ماه؛ «شهر رمضان» است.
🍃⇯֎ و هیچ ماهی از ماههای سال نامگذاری به اسماء الله نشده است الّا «شهر رمضان».
🍃⇯֎ وتمام شهور، از «غُرّه» بودنِ شهر رمضان است که؛
֎⇦ شهرُالله هستند.
ولی وقتی بخواهند نسبتِ بقیۀ شهور را با خداوند نشان بدهند، با اضافۀ «الله» به خدا نسبت داده میشود.
مثلاً وقتی در روایات قرار است نسبت ماه محرّم به حرمتِ الهی را نشان دهند، به صورت «شهر الله المحرّم» اسم میبرند. یعنی با اضافۀ «الله» بیان میشود. زیرا «محرّم» نام خدا نیست و بقیۀ شهور نیز غیر از «شهر رمضان» این گونهاند.
🌀۞ در احادیث از اسم مُستأثر یاد فرمودهاند.
اسماء الهی در پیِ #اسم_مستأثر الهی، ظاهر میگردند.
به عبارتی اسم مستأثر، تمام اسماء اعظم الهی را در اثر و پیِ خود میآورد. و برگشتِ تمام اسماء، به اسم مستأثر است.
🍃۞ حضرات آلالله (؏)؛ حقیقتِ تمام اسماء الهی میباشند.
و عالَم و موجودات، همگی؛
֎⇦ اسمِ اسمِ این سلسله هستند و بدو و ختم، و ایجاد و اِیاب (بازگشتِ) آنها به حضرات اسماءُالحسنیٰ (؏) است.
🍃۞『رمضان』؛ نام مبارک خدا، و از جلالت حضرت حقّﷻ است، چنان که روایت شد:
֎⇦ «نام ماه مبارک رمضان را به صورت #رمضان یاد نکنید، چرا که حقّﷻ در آمد و شد نیست که بگویید رمضان آمد یا رفت»
🌙۞ ولی آنگاه که آن جلالت در تنزیل بیاید؛
֎⇦ به «شهر رمضان» ظاهر میشود. یعنی؛
حضرت حقّﷻ از جلالت و عُلوِّ 『 رمضان بودن』، به جلوۀ «شهر رمضان» ظاهر میشود.
🍃⇯֎ بنابراین؛
ماه مبارک رمضان در قیاس با ماههای دیگر سال، حکم اسم مستأثر را دارد، چنان که میفرمایند🔻〖 شهرُ رمضانَ رأسُ السَّنَة〗🔺. و ماههای سال در اوّل بودنِ لُبّیِ او باید دیده شود.
✅ تذکّر: سال (سَنه، عام)؛ سیّد الکونین حضرت رسول اکرم (ص) میباشند.
باطنِ سال؛ شُهور است. و ماهها، بسطِ ماه مبارک رمضان هستند.
🌙۞ ماه رمضان، که〖رأسُ السّنة〗و〖غُرَّةُ الشّهور〗است، از آنجایی آورندۀ ماههای دیگرِ سالِ قمری است که شَهریّتِ همۀ شهور است. و این ماه رمضان است که در #دوازده جلوه ظاهر میشود و بازگشتِ سایر ماههای قمری، به اسم مستأثرشان است.
🌀 #اسم_مستأثر در شدّت طلبِ اثرِ خود است. و این شدّتِ طلب، مسمّا و سایر اسماء را در پی خود میآورد.
🍃۞ ماه مبارک رمضان؛
❖ از طرفی؛ مسمّای خود یعنی حضرت رمضان (حقّﷻ) را در پی میآورد و دائماً جلوۀ اوست.
❖ و از طرفی دیگر؛ سایر ماهها را نیز در پی خود ترسیم، و به سوی خود، تجمیع میکند.
🌙۞ که شهر رمضان؛ اسم مستأثرِ است و مسمّای خویش را میآورد. و مسمّای این ماه، قلب آن است که در دنبالۀ حدیث آمده است:
☀️《قلْبُ شَهْرِ رمضانَ لَيْلَةُ القَدر》☀️
🍃⇯֎ که حضرت امام جعفر صادق (؏) میفرمایند:
🔹『 اللّيْلةُ؛ فاطمةُ وَ القدرُ؛ الله』🔹
✾ لیلة؛ حضرت فاطمةالزهرا (سلآم الله علیها) هستند.
و القدر؛ خداوند است.
📚 تفسير فرات الكوفي، ص۵۸۱
🍃⇯֎ و برای لیلةالقدر نیز میفرمایند:
🔻『 ليْلَةُ القدر هِيَ أوّلُ السَّنَةِ وَ هِيَ آخِرُها』🔺
✾ لیلةالقدر؛ هم اوّلِ سال است و هم آخِر آن.
📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۱۶۰
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره میشود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمعبندیِ مطلبْ آسانتر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسودهتر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.
إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار میطلبد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•
#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ میباشد (یعنی اصل تمام قَریهها و جمعها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض』 🔺.
پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوهای از این سِعه است.
امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث میفرمایند:
🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.
(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)
🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 میباشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).
❖ #کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
❖ #کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.
کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزهترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعهها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.
🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•
🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).
💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم میآورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا میکشاند.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره میشود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمعبندیِ مطلبْ آسانتر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسودهتر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.
إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار میطلبد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•
#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ میباشد (یعنی اصل تمام قَریهها و جمعها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض』 🔺.
پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوهای از این سِعه است.
امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث میفرمایند:
🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.
(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)
🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 میباشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).
❖ #کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
❖ #کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.
کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزهترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعهها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.
🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•
🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).
💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم میآورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا میکشاند.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب…
◼️
💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•
⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.
«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده میشود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمیرود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).
به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» میشود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل میشوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت میگیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمیبرَد.
❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).
در تحلیل بیان میشود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت میخواهد که چه عرض شد! )
🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان مینمایند.
از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار میگیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ میکنند تا از اخیار شوند.
و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیدهای، جلوهای از اوست.
⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان میشود، پیگیری و دقّت میخواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.
💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•
⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر میشود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» میگردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده میشود.
لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.
💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•
⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا میشود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).
در فراز بعدی بیان میشود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده میشود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
💢➌ 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』 ➣●•
⇦ "خِیَــرَ" به معنایِ «برگزیدن» است و "خِيَرَةُ" «برگزیده» است.
«برگزیدن» در عالَم حدود اینطور است که بعد از اینکه شیئی، «بود» و تکوین دارد، از بینِ اشیاء دیگر برگزیده میشود. پس این «برگزیدن» در کینونَت شیء (یعنی ذات و بود شیء) نمیرود و نهایتاً در صفت و فعل میچرخد. بنابراین بخاطرِ همین محدودیّت؛ برگزیده شدهٔ عالم حدود ، «برگزیده شدهٔ نسبی» است (و نه مطلق).
به علاوه اینکه «برگزیده شده» در عالَم حدّ، از بینِ چند شیء «برگزیده» میشود. همینکه اشیاء در این «برگزیدن» دخیل میشوند و فعلِ «برگزیدن» نسبت به اشیاء صورت میگیرد، از همین وجه نیز «برگزیده شده» ، نسبی خواهد بود. بنابراین با وصفی که بیان شد، "خِيَرَةُ" (برگزیده) در عالَم حدود ، هرگز بویی از اطلاق نمیبرَد.
❖ امّا یاران حضرت سیّد الشهدا(ع)، حقیقتشان، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』 است و بیانِ «أَنْتُمْ» ذاتِ ایشان را نشان میدهد.
و بودنِ ایشان در «مختار بودنِ» ذاتِ باریتعالی بایستی دیده شود (مختار از اسماء حقّ است - 《يَا مُخْتَار》 / دعایِ جوشن کبیر).
در تحلیل بیان میشود؛
❁ آنانکه 『 الرَّبَّانِيُّونَ』 هستند، به قوّتِ «『 الرَّبَّانِيُّونَ』بودن» ، در مرتبۀ بعدیِ ظهورِ وجودِ خویش، 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』هستند. یعنی از علوِّ『 الرَّبَّانِيُّونَ』، در مرتبۀ بعدیِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』ظاهرند.
(دقّت میخواهد که چه عرض شد! )
🔲 و بعد این مهمّ را دقّت بفرمائید که『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』، صِرفاً در فعلِ حضرت حقّ نبایستی نظر شود. مرتبۀ فعل را در عبارتِ بعدی که تنزیلِ 『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』در عالَم افعال است، بیان مینمایند.
از خلوَتسرایِ "سلام" که مقامِ وحدتِ محضه است شروع شد، پا به عرصۀ ربوبیّت و ترسیمِ عالَم اسماء در حالی گذاشت که غیرِ خود را به «『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』بودن» نفی کرد که مبادا، حالْ که در عِدادِ اسماء دیگر و در کنار افراد انسانی قرار میگیرد، امر مشتبه شود که ایشان سِیریِ استکمالی و حدّی داشتند.
بلکه ایشان حقیقتشان،『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』است که 『 أَنْتُمْ خِيَرَةُ اللَّهِ 』. امّا سایرین ، نهایتاً 『 أَنْتُمْ』هستند و با سِیرِ استکمالیِ حدّی، منزل به منزل را طیّ میکنند تا از اخیار شوند.
و 『 خِيَرَةُ 』چون منسوب به الله است، «برگزیده»یِ نسبی نیست. بلکه «برگزیدۀ مطلق» است. و هر برگزیدهای، جلوهای از اوست.
⚠️ چون مطالب، پیشتر بیان شد و مفصلاً در سخن پنجم توضیح داده شد که یاران سیّد الشهدا(ع) فانی در حضرت(ع) هستند و حسابِ «غیر» برای آنها کردن، از کمیِ معرفت، و کوتاهیِ قامَتِ تأمّل است؛
إن شاء الله لرزه به اندامِ اعتقادات خوانندگان عزیز ننشیند که تصوّر نمایند با این بیانات، العیاذ بالله حضرات آل الله علیهم السلام تحت الشعاع واقع شدند. مطالبی که بیان میشود، پیگیری و دقّت میخواهد. سخن در عالَم نور است و ائمۀ اطهار(ع)، نور و منوِّرِ نورند و یاران سیّد الشهدا(ع) جلواتِ حضرتشان هستند و نه در کنارشان.
💢➍ 『 اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』 ➣●•
⇦ حال، آن『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』به اینکه «برگزیدۀ مطلق» است، در خلوَتِ『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』نمانده بلکه در مرتبۀ فعل هم ظاهر میشود.
بنابراین؛ «برگزیدۀ برگزیده شده» میگردد. در نتیجه به محوریّتِ «ابا عبد الله بودنِ» حضرت سیّد الشهدا علیه السلام (که نقطۀ آغاز و برگشتِ عالَمِ اسماء و عَبید به سمتِ معبود است که آن، #اسم_مستأثر است)، ۷۲ حرفِ اسمِ اعظم در جلوۀ فعلِ «اخْتَارَکُم الله» از خلوَت『 خِيَرَةُ اللَّهِ 』تا جلوَت کشیده میشود.
لامِ『 لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ ؏ 』؛ لامِ اختصاص است.
نه تنها علّت خلقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، خودِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) هستند. بلکه خودِ یاران نیز در وحدتِ شخصیِ حضرت سیّد الشهدا (ع) بایستی نظر شوند. و نه اینکه افرادی جدایِ از حضرت(ع) در نظر گرفته شده، و سپس آنها را منسوب به حضرت(ع) بدانیم.
علاوه بر دلائلی که تا بدینجا گذشت، عباراتِ بعدی این زیارت نیز گویایِ این حقیقت است.
💢➎ 『 وَ أَنْتُمْ خَاصَّتُهُ 』 ➣●•
⇦ حقیقتِ یاران سیّد الشهدا(ع)، و علّتِ خلقت ایشان همانطور که بیان شد، در عینیّتِ شخصیِ حضرت ابا عبد الله الحسین(ع) معنا میشود.
تمامیّتِ هر شخصی، ذاتِ اوست. بیانِ «أَنْتُمْ» نقطۀ اشارۀ به یاران است و آن اشاره به ذات ایشان است.
ذاتاً و حقیقتاً شهدایِ کربلا وجودی نیستند جز مختَصّینِ به شخصِ شخیصِ ابا عبد الله الحسین(ع).
در فراز بعدی بیان میشود که این اختصاصِ ذات، در صفات و افعال و آثار هم کشیده میشود.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◼️
▪️سخن از یاران حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در کربلاست.
کربلا، میدان ظهورِ این عاشقانِ منتخَب است. آن سرزمینی که مولایمان علی (علیه السلام) وصفش را فرمود 🔻〖مَصَارِعُ عُشَّاق〗🔺(📚 بحار الأنوار ، ج۴۱،ص۲۹۵).
▪️در کربلا؛
ائمه اطهار(ع) نفسِ حضرت باریتعالی و شخصِ«الاسماء الحسنی» هستند. حضرت حقّ، به خودیّت خویش - یعنی حضرات آل الله(ع)- «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد؛📚البلد الأمين،ص۲۵» است.
(عزیز؛ به معنایِ نفوذ ناپذیر)
یارانِ با وفایِ حضرتِ سیّد الشهدا(ع) که مظهرِ ۷۲ حرف از ۷۲ حرفِ اسم اعظم حضرت حقّ بوده و شخصِ «جُند الله» هستند؛ مظهرِ حقیقیِ «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد» بودنِ باریتعالی میباشند. و حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)شخصِ وفا هستند و مظهر اسم "وَفی"ِ حقّ تعالی.
یاران، به مقامِ وافی بودنِ حضرت ابا الفضل العباس(س)، فانی در اسمِ مستأثِر یعنی حقیقتِ ذات باریتعالی هستند.
حضرت الوتر الموتور، ابا عبد الله الحسین(ع)، آن حقیقت مسمّایند که از باطن البواطنِ ذات، تا ظاهر الظواهرِ اسماء ، اطلاقِ حضور دارند. و در جلوۀ «اسمِ مُستَـأثِر» باطن و ظاهر را در وحدتِ حقیقی جمع مینمایند.
▪️۷۲ یار، جلواتِ مسمّی (حضرت امام حسین ع) در ۷۲ حرفِ #اسم_اعظم هستند.
🔸اما پس چرا حضرت حرّ (ع) که یکی از این ۷۲جلوه است، مانعِ بازگشت حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) میشوند؟!
🔹عرض شد که حقیقت مسمّی به اسمائش جلوه میکند.
حضرت حرّ (ع) ظهورِ یکی از ۷۲ اسم این مسمّی هستند که حضرت ابا عبد الله(ع) در مورد ایشان میفرمایند:
🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ
«حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺
تویی که تمامِ آزادگی هستی؛
چنان که مادرت تو را «حُـرّ» نامید؛
در دنیا و آخرت (یعنی به قولِ مطلق) آزاد هستی.
(📚 اللهوف، ص۱۰۴)
کلامِ آل الله (ع) بحرِ موّاج دقائق است. و ایضاً این کلامِ نورانی . امّا همان قدری اشاره میشود که برای ادامۀ بحث لازم است:
حضرت(ع) نمیفرمایند چه وقتی از دنیا، حرّ هستی و چه وقتی حرّ نبودی. بلکه مطلقاً فرمودند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» ... «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺.
این مطلب، بدان معنی است که تمام حرکات و سَکَنات، رفتار و افعال حضرت حرّ (ع) در طولِ دنیا و آخرت، خارج از حرّیّت نیست.
و بیانِ «الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» که مطرح کردنِ دو متقابل است، بیحدّی را بیان میفرماید. یعنی آنکه "الحرّ" است، در حریّت، بیحدّ و مطلق است. و بیانِ غوغا و بیقراریِ حریّتِ او 🔻〖 «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة〗🔺است.
▪️حرّ بودن، آزاد بودن است که آزاد بودن و حریّت، عبدِ خدا بودن است. چون خداوند، مطلقِ حقیقی یعنی آزادیِ بیحدّ است، عبد او که فانی در اوست، حرّ است و آزاد. که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُــرّاً 』🔅
بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده.
(📚 تحف العقول، ص۷۷)
حرّیّت در سه مرتبۀ اصلی است :
➊ آزاد در مرتبۀ #فعل (عبد در افعال »» #توحید_افعالی)
➋ آزاد در مرتبۀ #صفت (عبد در صفات »» #توحید_صفاتی)
➌ آزاد در مرتبۀ #ذات (عبد در ذات »» #توحید_ذاتی)
وقتی حضرت سیّد الشهدا(ع) که وجود مطلق هستند میفرمایند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ . «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺یعنی ؛
تو تمامِ حرّیت هستی(یعنی حرّیّت در فعل و صفت و ذات). بطوریکه چون "أنْتَ «الْحُــــرُّ»"، مادرت از شدّت حریّتِ تو، اسمِ تو را "حــرّ" نهاد.
و مادرَت، تــو را به حقیقتِ خودَت اسم گذاری نمود و اسمَت را خودَت آوردی (اسم توقیفی).
🔲 «حرّیت» ؛ بیانِ دیگری از #اطلاق است.
منشأ آزاد بودن، حقیقتِ آزادگی است که آن آزاد بودنِ مطلق است. که دیگر متعلَّق آزاد بودن مطرح نیست که بگوییم "آزاد از «چه چیزی» یا «چه کسی»؟!".
این علوّ معنا را اگر تنزیل دهیم، بعد از آن بیان میشود که ؛ «حرِّ» مطلق، از «حــُـرّْ بودن» نیز رها و آزاد است.
(فتأمّل!)
آنکس که حرّ مطلق بود، تمام مراتب وجودیش ظهورِ حریّت است. حتّی اگر به حسب ظاهر خلافِ حرّیت به نظر برسد که فرمودند :
🔻『 إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ』🔺
همانا آزاده آن است که بر همۀ احوالش آزاد است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲،ص۸۹)
••●🔽●••
⚠️ نکته (اسم توقیفی):
■ نامگذاریِ حضرتِ حرّ، جلوۀ اسم توقیفی است و جلوۀ آزاد بودنِ مسمّاست. از این رو از تفوّقی که دارد "حُـرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِـرَة" است.
◘ حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
◼️ 『 الشقي شقي في بطن امّه، و السعيد سعيد في بطن امّه』 🔲
شقی در بطنِ مادرش شقی است و سعید در بطنِ مادرش سعید است.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص: ۱۸)
••●🔼●••
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
▪️سخن از یاران حضرت اباعبدالله (علیه السلام) در کربلاست.
کربلا، میدان ظهورِ این عاشقانِ منتخَب است. آن سرزمینی که مولایمان علی (علیه السلام) وصفش را فرمود 🔻〖مَصَارِعُ عُشَّاق〗🔺(📚 بحار الأنوار ، ج۴۱،ص۲۹۵).
▪️در کربلا؛
ائمه اطهار(ع) نفسِ حضرت باریتعالی و شخصِ«الاسماء الحسنی» هستند. حضرت حقّ، به خودیّت خویش - یعنی حضرات آل الله(ع)- «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد؛📚البلد الأمين،ص۲۵» است.
(عزیز؛ به معنایِ نفوذ ناپذیر)
یارانِ با وفایِ حضرتِ سیّد الشهدا(ع) که مظهرِ ۷۲ حرف از ۷۲ حرفِ اسم اعظم حضرت حقّ بوده و شخصِ «جُند الله» هستند؛ مظهرِ حقیقیِ «وَفِيَّ الْعَهْد» و «عَزِيزَ الْجُنْد» بودنِ باریتعالی میباشند. و حضرت اباالفضل العباس (علیه السلام)شخصِ وفا هستند و مظهر اسم "وَفی"ِ حقّ تعالی.
یاران، به مقامِ وافی بودنِ حضرت ابا الفضل العباس(س)، فانی در اسمِ مستأثِر یعنی حقیقتِ ذات باریتعالی هستند.
حضرت الوتر الموتور، ابا عبد الله الحسین(ع)، آن حقیقت مسمّایند که از باطن البواطنِ ذات، تا ظاهر الظواهرِ اسماء ، اطلاقِ حضور دارند. و در جلوۀ «اسمِ مُستَـأثِر» باطن و ظاهر را در وحدتِ حقیقی جمع مینمایند.
▪️۷۲ یار، جلواتِ مسمّی (حضرت امام حسین ع) در ۷۲ حرفِ #اسم_اعظم هستند.
🔸اما پس چرا حضرت حرّ (ع) که یکی از این ۷۲جلوه است، مانعِ بازگشت حضرت ابا عبد الله (علیه السلام) میشوند؟!
🔹عرض شد که حقیقت مسمّی به اسمائش جلوه میکند.
حضرت حرّ (ع) ظهورِ یکی از ۷۲ اسم این مسمّی هستند که حضرت ابا عبد الله(ع) در مورد ایشان میفرمایند:
🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ
«حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺
تویی که تمامِ آزادگی هستی؛
چنان که مادرت تو را «حُـرّ» نامید؛
در دنیا و آخرت (یعنی به قولِ مطلق) آزاد هستی.
(📚 اللهوف، ص۱۰۴)
کلامِ آل الله (ع) بحرِ موّاج دقائق است. و ایضاً این کلامِ نورانی . امّا همان قدری اشاره میشود که برای ادامۀ بحث لازم است:
حضرت(ع) نمیفرمایند چه وقتی از دنیا، حرّ هستی و چه وقتی حرّ نبودی. بلکه مطلقاً فرمودند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» ... «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺.
این مطلب، بدان معنی است که تمام حرکات و سَکَنات، رفتار و افعال حضرت حرّ (ع) در طولِ دنیا و آخرت، خارج از حرّیّت نیست.
و بیانِ «الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة» که مطرح کردنِ دو متقابل است، بیحدّی را بیان میفرماید. یعنی آنکه "الحرّ" است، در حریّت، بیحدّ و مطلق است. و بیانِ غوغا و بیقراریِ حریّتِ او 🔻〖 «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَة〗🔺است.
▪️حرّ بودن، آزاد بودن است که آزاد بودن و حریّت، عبدِ خدا بودن است. چون خداوند، مطلقِ حقیقی یعنی آزادیِ بیحدّ است، عبد او که فانی در اوست، حرّ است و آزاد. که حضرت مولی(ع) میفرمایند:
🔅『 لَا تَكُنْ عَبْدَ غَيْرِكَ وَ قَدْ جَعَلَكَ اللَّهُ حُــرّاً 』🔅
بنده ديگرى مباش كه خداوند آزادت قرار داده.
(📚 تحف العقول، ص۷۷)
حرّیّت در سه مرتبۀ اصلی است :
➊ آزاد در مرتبۀ #فعل (عبد در افعال »» #توحید_افعالی)
➋ آزاد در مرتبۀ #صفت (عبد در صفات »» #توحید_صفاتی)
➌ آزاد در مرتبۀ #ذات (عبد در ذات »» #توحید_ذاتی)
وقتی حضرت سیّد الشهدا(ع) که وجود مطلق هستند میفرمایند 🔻〖 أنْتَ «الْحُــــرُّ» كَمَا سَمَّتْكَ أُمُّكَ . «حُـــرّاً» فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ〗🔺یعنی ؛
تو تمامِ حرّیت هستی(یعنی حرّیّت در فعل و صفت و ذات). بطوریکه چون "أنْتَ «الْحُــــرُّ»"، مادرت از شدّت حریّتِ تو، اسمِ تو را "حــرّ" نهاد.
و مادرَت، تــو را به حقیقتِ خودَت اسم گذاری نمود و اسمَت را خودَت آوردی (اسم توقیفی).
🔲 «حرّیت» ؛ بیانِ دیگری از #اطلاق است.
منشأ آزاد بودن، حقیقتِ آزادگی است که آن آزاد بودنِ مطلق است. که دیگر متعلَّق آزاد بودن مطرح نیست که بگوییم "آزاد از «چه چیزی» یا «چه کسی»؟!".
این علوّ معنا را اگر تنزیل دهیم، بعد از آن بیان میشود که ؛ «حرِّ» مطلق، از «حــُـرّْ بودن» نیز رها و آزاد است.
(فتأمّل!)
آنکس که حرّ مطلق بود، تمام مراتب وجودیش ظهورِ حریّت است. حتّی اگر به حسب ظاهر خلافِ حرّیت به نظر برسد که فرمودند :
🔻『 إِنَّ الْحُرَّ حُرٌّ عَلَى جَمِيعِ أَحْوَالِهِ』🔺
همانا آزاده آن است که بر همۀ احوالش آزاد است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۲،ص۸۹)
••●🔽●••
⚠️ نکته (اسم توقیفی):
■ نامگذاریِ حضرتِ حرّ، جلوۀ اسم توقیفی است و جلوۀ آزاد بودنِ مسمّاست. از این رو از تفوّقی که دارد "حُـرّاً فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِـرَة" است.
◘ حضرت رسول اکرم (ص) میفرمایند:
◼️ 『 الشقي شقي في بطن امّه، و السعيد سعيد في بطن امّه』 🔲
شقی در بطنِ مادرش شقی است و سعید در بطنِ مادرش سعید است.
(📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص: ۱۸)
••●🔼●••
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔹
♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.
❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شدهام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا میطلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان میشود)
که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.
پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠『 لا یُقاس بنا احدٌ』💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمیشود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج ۲، ص۶۶).
⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.
مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ میباشند که در زیارتِ شریفشان میخوانیم :
🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹
(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) میباشند.
♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:
🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۵۳، ص۲۳)
⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشدهاند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر میشود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمیگردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد میآید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمیگردد.
بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه میباشند، یک شخصِ حقیقیاند و میفرمایند:
🔻«نَحْنُ شَيْءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۲۶، ص۳۱۷)
🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل میطلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.
👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
♦️◆ قدم هفتم ➣●• —---—
اسمِ ظاهریِ اسماء الحسنی، برخاستۀ از حقیقت و نفْسِ ایشان است.
❖ یعنی اسماء و القاب و کُنیۀ حضرات آل الله علیهم السلام ، همگی از مسمّا و حقیقتِ ایشان متجلّی است. و نه اینکه اسمِ حضرات (؏) مانند اسماء ما سوایِ ایشان باشد که از بیرون آنها بر وجودشان جعل و واقع، و یا قرارداد شده باشد.
و این مهمّ را در بعضی از مقالات متذکّر شدهام که چون این مطلب برای حضرات اسماء الحسنی(ع) وجود دارد، متصلاً به وجودِ ایشان، خواصّ یارانِ حضرات، [و در مقابل] خواصِّ دشمنان آل الله (ع) نیز اسمائی برخاسته از کُنه وجودِ خویش دارند. و نامشان، وصفِ ایشان است.
(اسرار #اسم و #اسم_گذاری مقالهٔ جدا میطلبد. و این مقوله، لطائفِ عمیق دارد که إن شاء الله در آینده بیان میشود)
که مثلاً ؛
▫️برای حضرت #جابر (ع) (جابر بن عبد الله انصاری) بیان شد که ایشان «جابر» است و جبران کنندۀ در راه ماندگان به عاشورایِ حسینی (ع).
▫️یا برای حضرت حرّ (ع) بیان شد تمامِ حرّیّت و آزادگی است.
یا در مقابل ؛
▪️برای #ابن_ملجم ملعون بیان شد که او، اصلِ لجام زدگی است. سراسرِ وجودِ خبیثش، لجامْ زدۀ هوایِ نفس است.
▪️یا #زجر که آزاردهندۀ حضرت رقیه سلام الله علیها بود. که نامِ او، وصفِ اوست و لغت «زجر کشیدن» و زجر کشیدنِ هر موجودی، چیزی از خباثتِ این ملعون است.
پس دقت کنیم که مبادا اسماء حضرات آل الله (؏) را با احدی قیاس کنیم که بقولِ مطلق فرمودند 💠『 لا یُقاس بنا احدٌ』💠 (احدی، در هیچ وجهی از وجوه با ما آل الله ؏ مقایسه کرده نمیشود./ 📚عيون أخبار الرضا -ع-، ج ۲، ص۶۶).
⇦ پس بدانیم :
در مورد #اسماء_توقیفی حقّ تعالی پیشتر در #کانال_معرفة_الحق مطالبی روزی شد. همان مطلب در مورد اسماء و القاب و کنیه حضرات اسماء الحسنی (علیهم السلام) برقرار است.
مثلاً :
❖اگر اسم مبارکِ حضرت مولی امیرالمؤمنین (؏) «علی» است؛ تمامْ و تمامیّتِ "عُلُوِّ" حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام محمّد تقی (؏) "جواد" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "جوُد" و سخاوت حضرت حقّ میباشند.
❖و اگر اسم مبارکِ حضرت امام جعفر بن محمّد (؏) "صادق" است؛ تمامْ و تمامیّتِ "صدق" حضرت حقّ میباشند که در زیارتِ شریفشان میخوانیم :
🔹 『 وَ صَلِّ عَلَى «الصَّادِقِ عَنِ اللَّهِ» جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ ؏』🔹
(قربانِ نام مبارکشان)
دقّت کنیم که فرمودند ◣『نَحْنُ أَصْلُ كُلِّ خَيْرٍ』◥ (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲).
که در این مثال؛ «علوّ» و «جود» و «صدق» از خَیرات هستند (یا به بیانِ دقیق، "الخیر" هستند). و اصل و اصالت آن، حضرات آل الله(؏) میباشند.
♦️◆ قدم هشتم ➣●• —---—
همین مطلب که در قدم هفتم معرفتی بیان شد، در مورد حضرت 《مُحسِن》 علیه السلام وجود دارد.
حساب حضرت محسن(؏)، حسابِ حضرات آل الله علیهم السلام است که فرمودند:
🔹『 لأَنَّهُ مِنَّا لَا غَيْر ُ فَمَنْ قَالَ غَيْرَ هَذَا فَكَذِّبُوه』🔹
ایشان (حضرت محسن علیه السلام) از ما آل الله علیهم السلام است، پس هرکس غیر از این را بگوید، تکذیبش کنید.
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۵۳، ص۲۳)
⚠️ با این سخن، حضرات چهارده معصوم (؏) ، پانزده نفر نشدهاند.
#چهارده بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام #عدد_حقیقی است که در عِدادِ اعدادِ دیگر نیست. بلکه از اطلاق و حقیقتِ خویش مانند اعداد دیگر ظاهر میشود امّا در تعیّنِ عددی گرفتار نمیگردد. برای همین در عینِ اینکه حضرات آل الله (؏) به چهارده جلوه، متجلّی هستند، یک شیء واحدند. منتها ؛ #واحد_حقیقی. که واحدِ حقیقی، واحدی است که #مطلق_علی_الاطلاق است که از اطلاقِ یگانگیِ خویش در اعداد میآید ولی مَشوب و آلوده به حدّ و عَدّ نمیگردد.
بنابراین در نفسِ اینکه در چهارده جلوه میباشند، یک شخصِ حقیقیاند و میفرمایند:
🔻«نَحْنُ شَيْءٌ وَاحِد»🔺
(📚بحار الأنوار، ط - بيروت،ج۲۶، ص۳۱۷)
🔔 شرح و بسط در مورد #عدد_حقیقی ، بیش از اینهاست و لطائف آن، بسیار. امّا چون مقالۀ مستقل میطلبد، در اینجا به همین قدر از اشاره اکتفاء کرده شد.
👈 بنابراین در این مرحله، معلوم شد که حضرت محسن (؏) در وحدتِ حقیقی با حضرات چهارده معصوم (؏) هستند و نه فردی در کنار ایشان.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔳
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع و حوادث عالمِ اشارات، مَدّ الظلّی از حقائق عالم لااشاره است. و این دو، دو عالَم در کنار هم نیست. بلکه بُعدِ زمان و مکان است که ذهن را در این دوئیت و ترتّب میکشاند.
⎗ عالَم لااشارۀ میثاق (أ لـَـست)، باطنِ عالمِ اشاره است. دَم به دَم، و بلکه یک دَم، دَمی ممدود و در وحدتِ حقیقیِ اطلاقی (که 【وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ «واحِدَةٌ» كَلَمْحٍ بِالْبَصَر】 و فرمان ما يک امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن. / سورۀ قمر، آیۀ ۵۰) ؛ حقّ تعالی در جلوۀ ولیّش(ع)در این سؤال است (و این سؤال است) که 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸 (آیا من پروردگار شما نیستم؟! / سورۀ اعراف، آیۀ۱۷۲) و ماسوایِ این سائلِ حقیقی، «طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (از روی رغبت و یا با کراهت/ سورۀ فصلت، آیۀ ۸۳) در این جوابند (و این جوابند) که🔹【 بَلیٰ】🔹 (سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۲).
֎ این حقیقت عالَم است که هر موجودی؛ به سؤالِ جلالی، و جوابِ جمالی، حیاتی ممدود دارد. و این حقیقت که در آیاتِ الهی متجلّی است؛ جلوهای از حضرتِ ذو الآیه یعنی الله تعالی است که وجودِ مطلق و بسیطِ او ؛ «لا هو إلّا هو»ست.
سائلِ 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸در جوشش و تجلّیِ «لا هو»ئی است و مجیبِ 🔹【 بَلیٰ】🔹 در جوشش و تجلّیِ «إلّا هو»ئی است.
حضرتِ «هو» (عزّوجلّ) به وحدانیّت و صمدیّتش که حضراتِ ائمۀ اطهار(ع) میباشند عالَم را پُر کرده است :
💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که صمدیّتِ او هستید) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۴۶)
༺ پس هر واقعهای و حادثهای را؛ از عالَمِ علوی تا عالَمِ سُفلی، ممدوداً بایستی نظر کرد.
❖ عالَم عالیِ علوی در قیاس با عالمِ دانیِ سفلی؛ مقام باطن، وحدت، و جلال است. و عالم دانی که مدّ الظلّ عالمِ عالی است؛ مقام ظاهر، کثرت ، و جمال است.
آنچه از کربلا و عاشورا به عنوانِ وقائع تصوّر میشود و اشارات و نامها و آثارِ آن؛ حقائقِ هستی است که از باطن البواطن عالم، به ظاهر الظواهرِ آن جلوه کرده. که در قیاس و تحلیل بیان میشود :
◼️ کربلا و عاشورا و شهادت حضرتِ «سیّد الشهدا»، «أباعبد الله»، امام حسین(علیه السلام) و اهل بیت عصمت و یارانشان(ع)؛ کرب و بلایِ جلال و عَشَرۀ کاملۀ اطلاق است. و مَدَّ الظلّ آن؛ اساراتِ حضرت «تاجُ البکّائین»، «زَینُ العابدین» امام سجّاد(ع) و اهل بیت عصمت و یارانشان (ع) است.
(۩ ↜ تناسب القابِ جاری شده برای اهل دقت، لطیفه دارد!)
🔲 ترسیم و تجمیع عالَم، از نقطۀ عقل و جنودِ آن و تقابلِ با جهل و جنودِ آن؛ در چِلۀ عاشورا تا اربعینِ حسینی(ع) است. که ۲۰ روز آن، از عاشورایِ اطلاق و جلال، در ماه محرّم که حُرمَتِ جلالیِ حقّ است، میباشد. و ۲۰ روز آن در ماه صَفَر است، که توضیح آنرا در دنباله خواهید خواند.
⩺◈ این اعداد و ایّام، و اشارات آن، از احدیّت و #ایام_الله بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، تا اعداد و ایّامِ عالَم معدودات و زمانیّات، متجلّی است. پس به عنایتِ حضرتشان؛ توسّلی و تعمّقی باید، تا لطائف و اسرارِ این خصوص، رخْ عیان کند.
🍃 به دل همراهی نمائید…
°•❁🔳ا🔲ا🔳❁•°
🔰 در بیانی، از تحلیلِ حقائقِ چِلّۀ «عاشورا تا اربعین» ؛ ماه محرّم و ماه صفر با هم اینطور قیاس میشوند:
👁🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.
«محرّم» از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به «شهر الله المحرّم» اسم میبرند (📚 بحار الأنوار، ج۹۴، ص۴۰).
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب میشوند.
(⧉ دقت شود که با «#رأس_السنة» بودنِ ماه رمضان که مقالات آن با عنوانِ 《صــیام؛ سرّی از اسرار الهی》 بیان شد، منافات ندارد)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴
🖊
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع و حوادث عالمِ اشارات، مَدّ الظلّی از حقائق عالم لااشاره است. و این دو، دو عالَم در کنار هم نیست. بلکه بُعدِ زمان و مکان است که ذهن را در این دوئیت و ترتّب میکشاند.
⎗ عالَم لااشارۀ میثاق (أ لـَـست)، باطنِ عالمِ اشاره است. دَم به دَم، و بلکه یک دَم، دَمی ممدود و در وحدتِ حقیقیِ اطلاقی (که 【وَ ما أَمْرُنا إِلاَّ «واحِدَةٌ» كَلَمْحٍ بِالْبَصَر】 و فرمان ما يک امر بيش نيست، همچون يك چشم بر هم زدن. / سورۀ قمر، آیۀ ۵۰) ؛ حقّ تعالی در جلوۀ ولیّش(ع)در این سؤال است (و این سؤال است) که 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸 (آیا من پروردگار شما نیستم؟! / سورۀ اعراف، آیۀ۱۷۲) و ماسوایِ این سائلِ حقیقی، «طَوْعاً أَوْ كَرْهاً» (از روی رغبت و یا با کراهت/ سورۀ فصلت، آیۀ ۸۳) در این جوابند (و این جوابند) که🔹【 بَلیٰ】🔹 (سورۀ اعراف، آیۀ ۱۷۲).
֎ این حقیقت عالَم است که هر موجودی؛ به سؤالِ جلالی، و جوابِ جمالی، حیاتی ممدود دارد. و این حقیقت که در آیاتِ الهی متجلّی است؛ جلوهای از حضرتِ ذو الآیه یعنی الله تعالی است که وجودِ مطلق و بسیطِ او ؛ «لا هو إلّا هو»ست.
سائلِ 🔸【 أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ ؟!】🔸در جوشش و تجلّیِ «لا هو»ئی است و مجیبِ 🔹【 بَلیٰ】🔹 در جوشش و تجلّیِ «إلّا هو»ئی است.
حضرتِ «هو» (عزّوجلّ) به وحدانیّت و صمدیّتش که حضراتِ ائمۀ اطهار(ع) میباشند عالَم را پُر کرده است :
💠〖 فَبِهِمْ مَلأْتَ سَماءَكَ وَ أَرْضَكَ حَتّى ظَهَرَ [أَنْ] لا إِلهَ إِلَّا أَنْت〗💠
خداوند به شما آل الله علیهم السلام(که صمدیّتِ او هستید) آسمان و زمینش را پُر نمودی تا «لا إله إلّا أنت» ظاهر شد.
(مناجات رجبیه - 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص۶۴۶)
༺ پس هر واقعهای و حادثهای را؛ از عالَمِ علوی تا عالَمِ سُفلی، ممدوداً بایستی نظر کرد.
❖ عالَم عالیِ علوی در قیاس با عالمِ دانیِ سفلی؛ مقام باطن، وحدت، و جلال است. و عالم دانی که مدّ الظلّ عالمِ عالی است؛ مقام ظاهر، کثرت ، و جمال است.
آنچه از کربلا و عاشورا به عنوانِ وقائع تصوّر میشود و اشارات و نامها و آثارِ آن؛ حقائقِ هستی است که از باطن البواطن عالم، به ظاهر الظواهرِ آن جلوه کرده. که در قیاس و تحلیل بیان میشود :
◼️ کربلا و عاشورا و شهادت حضرتِ «سیّد الشهدا»، «أباعبد الله»، امام حسین(علیه السلام) و اهل بیت عصمت و یارانشان(ع)؛ کرب و بلایِ جلال و عَشَرۀ کاملۀ اطلاق است. و مَدَّ الظلّ آن؛ اساراتِ حضرت «تاجُ البکّائین»، «زَینُ العابدین» امام سجّاد(ع) و اهل بیت عصمت و یارانشان (ع) است.
(۩ ↜ تناسب القابِ جاری شده برای اهل دقت، لطیفه دارد!)
🔲 ترسیم و تجمیع عالَم، از نقطۀ عقل و جنودِ آن و تقابلِ با جهل و جنودِ آن؛ در چِلۀ عاشورا تا اربعینِ حسینی(ع) است. که ۲۰ روز آن، از عاشورایِ اطلاق و جلال، در ماه محرّم که حُرمَتِ جلالیِ حقّ است، میباشد. و ۲۰ روز آن در ماه صَفَر است، که توضیح آنرا در دنباله خواهید خواند.
⩺◈ این اعداد و ایّام، و اشارات آن، از احدیّت و #ایام_الله بودنِ ائمۀ اطهار(ع)، تا اعداد و ایّامِ عالَم معدودات و زمانیّات، متجلّی است. پس به عنایتِ حضرتشان؛ توسّلی و تعمّقی باید، تا لطائف و اسرارِ این خصوص، رخْ عیان کند.
🍃 به دل همراهی نمائید…
°•❁🔳ا🔲ا🔳❁•°
🔰 در بیانی، از تحلیلِ حقائقِ چِلّۀ «عاشورا تا اربعین» ؛ ماه محرّم و ماه صفر با هم اینطور قیاس میشوند:
👁🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.
«محرّم» از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به «شهر الله المحرّم» اسم میبرند (📚 بحار الأنوار، ج۹۴، ص۴۰).
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب میشوند.
(⧉ دقت شود که با «#رأس_السنة» بودنِ ماه رمضان که مقالات آن با عنوانِ 《صــیام؛ سرّی از اسرار الهی》 بیان شد، منافات ندارد)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن سیزدهم :
امــــان از شـــام!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/418
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 به عنایت ساقی بزم معرفت، حضرت اباالفضل العبّاس (روحی لذکره الفداء) در مقالات قبل بیان شد که وقایع…
.
🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/465
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفتهاند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!
از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil3/277)
💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمیشود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.
⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!
🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل میشود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمیسازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر میشود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.
🔻
✅ مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه میشود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil3/291 👈
https://t.me/ehsannil3/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتیاند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد میشوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده میشود.
▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبهای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، میتواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.
بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس میخوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.
🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آلالله؏) برای خودشان است.
ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ میباشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) میفرمایند:
👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)
🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامیست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه أمّ البَنین سلام الله علیها.
🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشهای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...
قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشینشان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوهای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁🗨 پس با این منظر تماشا کن.
🔳 پیشتر در بیانهایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ أسماء الحسناست(ع)؛ توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil3/186)
و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الإلهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/465
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفتهاند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!
از جمله این کلمات، #جانشین و #جانشینی است.
(⇦ ر.ک: #سخن_سیزدهم_حقیقة_التوحید در #کانال_معرفة_الحق.
آدرس: 👈 https://t.me/ehsannil3/277)
💠 جانشینِ حقیقیِ شخص؛ آن است که در تمام مراتبِ وجودی (یعنی #ذات، #صفت، #فعل، #اثر) جانشینِ او باشد.
و این، ممکن نمیشود، إلا اینکه؛
👈 جانشین حقیقی؛ نفس و خودیّت مستخلفٌ عنه است.
⊱⟤ اشکال؛
اگر نفسِ یک نفر، جانشینِ اوست؛ دیگر چه لزومی به مطرح کردنِ «جانشین» است؟! یکباره بگوئیم؛"خودِ او"، و اصلاً سخنی از «جانشین» و «جانشینی» به میان نیاوریم!
🔅 پاسخ:
این معرفت، فقط بالنورانیّة حاصل میشود.
این «خود» را در حدّ خلوَت (حدّ اطلاق) تصوّر کردید که با کثرتِ حقیقی و اطلاقیِ «خلافت»، «مُستَخلَفٌ عَنه»، و «خلیفه» نمیسازد. وقتی یگانگی، اشدّ باشد، «مُستَخلَفٌ عَنه» در خلیفه، ظاهر میشود و این ثنویّتِ مستخلفٌ عنه و خلیفه؛ کثرت نوری (کثرت حقیقی و اطلاقی) است که مؤکّد وحدت نوری است و نه خلافِ آن.
🔻
✅ مطالعه و تدبّر و تأمّل در مبحثِ #اطلاق و #عینیت_شخصی بر خوانندگان توصیه میشود. رجوع شود به؛
https://t.me/ehsannil3/291 👈
https://t.me/ehsannil3/299 👈
🔺
▪️چون در عالمِ کثرات؛ نفوسِ در تعدّدِ ظلمتیاند و از یکدیگر جدا هستند و منفک از هم قلمداد میشوند؛ جانشینِ حقیقی برای افرادِ عالَم کثرات ممکن نیست. و جانشینی در عالَم ظلمت و کثرت؛ تسامحتاً «#جانشین» خوانده میشود.
▪️جانشین در عالَم کثرت؛ فقط در مرتبهای از مراتبِ دانیِ وجود (مثل فعل)، میتواند محقّق شود.
یعنی مثلاً معاونِ یک فرد که به عنوان جانشینِ او در امور است؛ صرفاً در مرتبۀ فعل، و آن هم در بعضی از افعال و امور رئیس خود، جانشینِ اوست. و حتّی در مرتبۀ «فعل» هم جانشینِ مطلقِ مستخلُفٌ عنهِ خویش نیست.
بنابراین مسامحتاً این معاون را جانشینِ رئیس میخوانند. و این لغت، آنطور غاصبانه بکار گرفته شده است که از لطافت و حقیقتِ جانشینی (که جانشینی و خلافت در عالَم نور است) اذهان را دور کرده است.
🔔 الغرض؛
جانشینِ حقیقی، - تنها و فقط - جانشینیِ شخصِ حقیقیِ عالم (یعنی حضرات آلالله؏) برای خودشان است.
ائمۀ اطهار(ع) که جانشین و خلیفۀ باریتعالی هستند؛ از آنجائیست که نَفْسِ حضرت حقّ میباشند. و از این رو، به عینِ شخصی، و در همان مقامی که حضرات آل الله(ع) خلیفۀ خداوند متعال هستند؛ دقیقاً و عیناً و شخصاً خداوند متعال، خلیفۀ نفسِ خویش یعنی ائمۀ اطهار(ع) است.
که در روایات متعدّدی، حضرت رسول اکرم (ص) به اهل بیت مطهّرشان (ع) میفرمایند:
👈♦️ «اللَّهُ خَلِيفَتِي عَلَيْكُم في المحيا و الممات»♦️
(📚تأويل الآيات، ص۷۲۷)
(📚تفسير كنز الدقائق، ج۱۴ص۷۶)
🌱 مقدّمه فوق، مَقْدَمِ بیانی از دلباختگی و عرضِ ارادت به ساحت ملکوتی آن والامقامیست، که از شدّتِ قرب و فنا به حقیقت و مقتدایِ خویش؛ پرهیز از بردنِ اسم خود داشت!
حضرت فاطمی منسَب، والا شوکت، مرآة المرایا، فاطمه أمّ البَنین سلام الله علیها.
🔅 هرچند مقامِ معنایِ مطلبی که خواهید خواند، آنچنانی است که بایستی در استعاره و کتمان، ایهام و تشبیه و امثال، طوری جاری شود تا بیانِ آن، به طعنۀ اهل ظاهر مخدوش نگردد؛ ولی به سفارش بعضی از محبّین، رعایت بینابینی میشود و گوشهای از آن حقیقت، قلمی میگردد.
إن شاء الله آن بزرگوارانی که مطالب #کانال_معرفة_الحق را هنوز به استماعِ دلْ نخوانده، و یا به قبولِ نفسشان مؤکَّد نگشته؛ مرحمت نمایند و ابتدائاً مطالب کانال مذکور را به تدقیق و تأمّل مطالعه فرمایند ...
قصه دراز است و اشارت بس است
دیده فزون دار و سخن مختصر
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🍃 حضرات آل الله علیهم السلام جانشینی دونِ خودشان ندارند.
چرا که از صمدیّت، نفس واحده بودن، و کمالِ مطلق بودنشان؛ جا برای کسِ دیگری نیست. بنابراین کسی جز حضرتشان، جانشینشان نخواهد بود. و آن یکتا وجود؛ هردَم به جلوهای در مقام و سریرِ «جانشین» متجلّی میگردد.
👁🗨 پس با این منظر تماشا کن.
🔳 پیشتر در بیانهایی در مورد #اسم_توقیفی و توقیفی بودنِ اسماءِ حقّ، که از انحصار بودنِ أسماء الحسناست(ع)؛ توضیحاتی بیان شده است.
(مثلاً ر.ک: 👈 https://t.me/ehsannil3/186)
و در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الإلهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/465
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفتهاند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!
از جمله…
🍂 ای آنکه بجز خویشتَنَت، جلوه نداری!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/465
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔲 آنچنان غاصبانه، بعضی کلمات و معانی و تعابیر به تاراج رفتهاند که حتّی تصوّر دقائقِ آن برای افراد خاصّ هم مشکل شده است!
از جمله…
.
➖ ﹏.𐫱حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)
شفیعۀ مقامِ عصمةُ اللّهی 𐫱.﹏➖
〰️ 〰️ 〰️
🌿 ۞ اسماء و القاب و کنیۀ حضرات آلالله؏ #توقیفی است. یعنی آنچه که بالحقیقة #هستند، در جلوۀ کلّیِ #اسم هم ظاهر و ممدود گشته است.
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار،ج۵۲،ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
🖊 🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده 🌸
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
شفیعۀ مقامِ عصمةُ اللّهی 𐫱.﹏
🍃֎⇦ لقبی از القابِ آلالله؏؛ #قائم است. «قائم»؛ اسم فاعل است که چون بدونِ قید زمان بیاید، برای صاحبش، صفتِ حالیه است. یعنی؛ نفسِ قوام مطلقه، ائمۀ اطهار(؏) هستند. چنان که حضرت مولی(؏) میفرمایند:
🔹 «إنّما الأئمّةُ قوّامُ اللهِ عَلَى خَلْقِه» 🔹
📚نهجالبلاغة
🍃֎ #قوام؛ چنانچه در ملئیّت و اطلاقِ حقیقی باشد؛
❂☜ به «عَلَی الإطلاق» و «جوشش» و «تجلّی»، ظاهر میگردد. از این رو از کَتمِ خلوَت، به خود، أمرِ به قیام میکند و میفرماید:
💎『 قُمِ اللَّیْل إلّا قلیلاً 』💎
✾ [ای رحمة للعالمین(ص)!]
آن طور بپاخیز؛
که لیلِ کثرت را که چیزی جز اندکی از جلواتِ تو نیست، ترسیم کنی.
📘سورۀ حضرت مُزّمّل(ص)، آیۀ ۲
🌿⇯֎ #وجود؛ برخاستگیِ محضه و قیامِ مطلقه است و چون قوامِ هر موجودی است؛ جز به خودش، قابل تعریف نیست.
و هر موجودی، به قدرِ حظّ خود؛ جلوهای از جلواتِ حضرت وجودﷻ است.
🍃۞ مخاطبِ أمرِ «قُـم»ِ حضرتِ وجودﷻ؛ راسِم موجودات است. و از مقامِ اُولِی الأمر بودنش [یعنی؛ «مبدأ الوجود» بودنش که در حدیث #طارق بیان فرمودهاند؛ بحار، ج۲۵، ص۱۷۴]؛
❂☜ خداوند [به خودِ آل الله؏]، آمِـرِ أمرِ «قُـمْ» میباشد.
🔻
✅ نکته:
أمر مطلق؛ #امر_الله است که خودِ ائمۀ اطهار(؏) هستند.
چنان که میفرمایند:
🔹«نَحْنُ أَمْرُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»🔹
📚بحار،ج۵۲،ص۴۶
🍃֎⇦ و أمرِ «قُم»، و هر أمرِ دیگری در عالَم وجود، جلوهای از جلواتِ أمرِ مطلق بودنِ آلالله؏ است. که؛
❂☜ یا به حیثیتِ اثباتِ «أمر الله» [که «إلّاهو»یِ وجودِ ایشان و جمالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
❂☜و یا به حیثیتِ نفیِ «أمر الله» بودنِ خود [که «لاهو»یِ وجودِ ایشان و جلالِ حضرتشان؏ ست]، در «أمر» میآیند.
🍃֎⇦ به هر صورت؛ هیچ گریزی از حکومت «أمر الله»ی و «اولی الأمر» بودنِ حضرتشان؏ نیست.
🔺
🌿۞ الغرض؛
به أمرِ «قُمِ» مذکور؛ قیّومیّت #مطلقه، به جلوۀ قیّومیّت #معیه، جلوه کرده و عالم ترسیم میگردد.
[ر.ک ❂☜ https://t.me/ehsannil3/75]
🍃⇯֎ که شدّتِ قوّام و قائم بودنِ آلالله؏؛ آورنده و منشئِ أمرِ «قُم» است.
֎⇦ که اوﷻ که از وساطت و جلالَتِ «أمر الله» بودن؛ در جلالِ اُولی الأمری، به جمالِ مخاطب بودنِ خویش؛ خود به خود أمر میکند:«قُـم»،
و «قُـم» نیز طوری از تطوّرات، و شأنی از شئوناتِ خودش است؛
❂☜ به أمرِ «قُم»، از کَتْمِ عصمت و مبدئیّتِ وجود؛ برخاستگیِ وجود را به ظهور میآورد.
🍃֎⇦ پس؛
«قُم»؛ ظاهری برای #مبدأ_الوجود و #عصمت بوده، و به عبارتی؛ عَلَی الاطلاق برایِ اطلاقِ حقیقی است.
🌿۞ النّهایة؛
چون آن حقیقت به جلوه آید، شُهرهاش؛ حضرت #معصومه (سلام الله علیها) و شهر و وطنش؛ «قم» خواهد بود.
که وجه تسمیۀ #قم را همین #قیام فرمودند.
و به عین شخصیِ اینکه حجّت الهی، #قوام_الله است و محکمیِ مطلق؛ قم، حجّت ارض، و موجب استقرار و محکمی آن است (📚بحار،ج۵۷، ص۲۱۳).
🌿⇯֎ که میفرمایند: قم، حرم ماست(حَرَمُنا)، و در آخر الزّمان، قم؛ مکان أمن عالَم است.
֎⇦ که #حرمنا؛ حرمت جلالی است و مقام خفای وجود که همان «مبدأ الوجود» است.
֎⇦ و #امن؛ قرار أمنی جمالی است که همان، وجود است. چرا که هر کسی و هر شیئی؛ به اصل خویش، آرام است و در أمن و امان. و #اصل و حقیقتِ #موجودات؛ «#وجود» است.
🌿⇯֎ حال؛
☀️☜ #اهل_الآخرة که به حدِّ «#امن» آرام گرفتهاند؛ به طلبِ جنّت، متوقف میشوند.
💫☜ اما #اهل_الله که بیقرارِ «#صاحب_امن» هستند؛ طلبشان بیش از جنّت أمن و امان (یعنی وجود، یا به بیانی؛ #اخلاص و توحید) میباشد. پس برای جلالتِ جنّت و وجود، #شفیع میطلبند. تا در جلالتِ حقّﷻ، که همان عصمت و اطلاق است؛ سیر کنند.
✨ و شفیعِ #اهل_الله، کسی نیست جز آن که معصومهٔ آن حقیقت است.
یعنی آن که آینهٔ تامّ و تمامِ #عصمةالله است.
و در بکارتِ #وحدت و خفای جنّتِ وجود؛ #شفیعه میباشد.
[ ⚠️ وجهی برای مجرّد ماندنِ حضرت معصومه(س)؛ تجرّدِ مقام خفاست که به اشاره بیان شد. و إن شاء الله بدانیم که ایشان(س) را با احدی قیاس نکنیم!]
🍃۞ بنابراین شهر قم؛
ظاهری برای حضرت معصومه(س) است.
🤌🏻֎⇦ و بالواقع؛ تخصّصِ تخصیصیِ حضرتشان(س)؛ #دستگیری از موحّدین است. و آنان را از مقامِ ولایت و توحید و #اخلاص؛ به جلالت و مقام عصمت و #کمال_الاخلاص سیر میدهند.
🌿⇯֎ ازین رو؛
🍃☜ شفیعهٔ «#في الجنّة»اند (و نه صرفاً «للجنّة»)، چنان که در زیارتِ شریفشان میخوانیم:
🔻«إشفعي لنا #في الجنّة»🔺
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
🆔 @ehsannil3 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔳
✓🔳 و امّا فرزند حقیقیِ هرکسی، سرّ اوست که "الوَلَد سِرّ ابیه". پس در مورد «رَیّان» که فرزندِ "شبیب" است، چند کلمه بخوانیم :
[طبق احادیث شریف؛] ➣●•
«رَیّان» جمعِ «رَوّاء».
«رَوّاء»؛ بر وزنِ فَعّال (مثل؛ رزّاق، عَلّام، خَلّاق)؛ اسم مبالغه از مادّهٔ «رُوِیَ ؛ نوشاندن»، و به معنای ؛ «سیراب» میباشد.
『 رَیّـان』 ؛ دری از درهای بهشت است، که به معنایِ #سیراب میباشد که غیر از روزهداران کسی به آن داخل نمی شود. پس وقتی آخرین آنها داخل شدند، درب آن بسته می شود. ("إِنَّ فِي الْجَنَّةِ بَاباً يُقَالُ لَهَا «الرَّيَّـــــانُ» لَا يَدْخُلُ بِهَا إِلَّا الصَّائِمُونَ فَإِذَا دَخَلَ آخِرُهُمْ أُغْلِقَ ذَلِكَ الْبَابُ." / 📚 مستدرك الوسائل ، ج۷، ص: ۵۰۲).
ابواب جنّت؛ نقطۀ شکوفائی و تمامیّت و ملئیت آنست.
👈 و "ریّان" در بین ابواب دیگر بهشت؛ صمدیّت و ملئیت و تمامیّتِ همهٔ ابوابِ جنّت است.
شرف هر مکانی به کسی است که در آنست ("شرف المکان بالمَکین").
شرافتِ جنّت، به سیّد شباب اهل جنّت، آقا اباعبدالله الحسین (ع) است.
❖ جنابِ "ریّان بن شبیب"؛ جلوهای از جلواتِ جوششِ مَلئیت و پُری و صمدیّتِ حضرت سیّد الشهدا(ع) (و سایر حضرات آل الله ع) است.
✿ آن شاخصۀ واقعی که موجبِ شهرتِ وجودی و حقیقیِ جناب ریّان بن شبیب است، روایتی از تشرّفِ حضور او ، در روزِ اوّل «مُحَــرَّم»، نزدِ سلسلهجنبانِ حقّ و حقیقت، آقا علی بن موسی الرضا(ع) است.
✓🔳 در مورد ماهِ محرّم، پیشتر در همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة) بیان شد :
👁🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.
"مُحَرَّم" از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به "شهر الله المحرّم" یاد میشود (📚 بحار الأنوار، ج۹۴، ص: ۴۹).
▪️ دقت شود :
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب میشوند.
👈 روز اوّل ماه محرّم، روزنۀ حیاتیِ سایر ماهها و ایّام سال است. و آنچه که در آن، توسطِ ولیّ الله(ع) رقم میخورد، مرقومه و مکتوبۀ #هستی است.
بحمد الله چیزی از محرّم را شناختیم. پس قدمی پیش رویم ...
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
✓🔳 و امّا فرزند حقیقیِ هرکسی، سرّ اوست که "الوَلَد سِرّ ابیه". پس در مورد «رَیّان» که فرزندِ "شبیب" است، چند کلمه بخوانیم :
[طبق احادیث شریف؛] ➣●•
«رَیّان» جمعِ «رَوّاء».
«رَوّاء»؛ بر وزنِ فَعّال (مثل؛ رزّاق، عَلّام، خَلّاق)؛ اسم مبالغه از مادّهٔ «رُوِیَ ؛ نوشاندن»، و به معنای ؛ «سیراب» میباشد.
『 رَیّـان』 ؛ دری از درهای بهشت است، که به معنایِ #سیراب میباشد که غیر از روزهداران کسی به آن داخل نمی شود. پس وقتی آخرین آنها داخل شدند، درب آن بسته می شود. ("إِنَّ فِي الْجَنَّةِ بَاباً يُقَالُ لَهَا «الرَّيَّـــــانُ» لَا يَدْخُلُ بِهَا إِلَّا الصَّائِمُونَ فَإِذَا دَخَلَ آخِرُهُمْ أُغْلِقَ ذَلِكَ الْبَابُ." / 📚 مستدرك الوسائل ، ج۷، ص: ۵۰۲).
ابواب جنّت؛ نقطۀ شکوفائی و تمامیّت و ملئیت آنست.
👈 و "ریّان" در بین ابواب دیگر بهشت؛ صمدیّت و ملئیت و تمامیّتِ همهٔ ابوابِ جنّت است.
شرف هر مکانی به کسی است که در آنست ("شرف المکان بالمَکین").
شرافتِ جنّت، به سیّد شباب اهل جنّت، آقا اباعبدالله الحسین (ع) است.
❖ جنابِ "ریّان بن شبیب"؛ جلوهای از جلواتِ جوششِ مَلئیت و پُری و صمدیّتِ حضرت سیّد الشهدا(ع) (و سایر حضرات آل الله ع) است.
✿ آن شاخصۀ واقعی که موجبِ شهرتِ وجودی و حقیقیِ جناب ریّان بن شبیب است، روایتی از تشرّفِ حضور او ، در روزِ اوّل «مُحَــرَّم»، نزدِ سلسلهجنبانِ حقّ و حقیقت، آقا علی بن موسی الرضا(ع) است.
✓🔳 در مورد ماهِ محرّم، پیشتر در همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة) بیان شد :
👁🗨 محَرَّم از ماههای حرام است.
(ماههای حرام؛ #محرم ، #رجب، #ذی_القعده ، #ذی_الحجه ).
این چهار ماه؛ جلالِ ماههایِ قمری هستند. و سایر ماههای قمری؛ جمالِ ماههای حرامند.
"مُحَرَّم" از نامهایِ باریتعالی است. و در روایات از ماه محرّم به "شهر الله المحرّم" یاد میشود (📚 بحار الأنوار، ج۹۴، ص: ۴۹).
▪️ دقت شود :
صفتِ حُرمَتِ حقّ، به ماهِ #محرم ، در جلوۀ #اسم، ظاهر شده است. به عبارتی؛ عَلَمِ «حُرمَت» از باطنِ مُسمّا تا ظاهرِ اسم، ماهِ محرّم است. و به بیانی؛ ماهِ محرّم، اوّلِ ماههایِ قمری است که اوّل بودنِ آن، به شاخصۀ حرمت بودنش، حقیقی است. یعنی سایر ماههای قمری از حیثیّتِ جلال و جمال، جمالِ ماه محرّم محسوب میشوند.
👈 روز اوّل ماه محرّم، روزنۀ حیاتیِ سایر ماهها و ایّام سال است. و آنچه که در آن، توسطِ ولیّ الله(ع) رقم میخورد، مرقومه و مکتوبۀ #هستی است.
بحمد الله چیزی از محرّم را شناختیم. پس قدمی پیش رویم ...
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
.
❁
#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻
➖ ➖ ➖
🌿 🦋 احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅═─
༆
🍃 جناب كميل؏ میفرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:
🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّتترین آنهاست.
📚نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.
#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن میباشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/186)
به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
✅ در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)
🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» میباشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.
و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوهای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» میباشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a
⇦#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.
شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده میشود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند میفرماید:
💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانهها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانهها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)
جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی میشود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.
حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء میفرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛
➊ دست جناب کمیل را میگیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت میباشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔅
❁
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅═─
༆
🍃 جناب كميل؏ میفرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى كشيده
➎و فرمودند:
🔻『♡ يَا كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ !
إِنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِيَةٌ
فَخَيْرُهَا أَوْعَاهَا ♡』🔺
ای کمیل بن زیاد!
اين دلها ظرفند،
پس بهترينشان؛ پر ظرفیّتترین آنهاست.
📚نهج البلاغه، حکمت ۱۴۷
♡࿐
۞ جناب کُمَیل؏ حقیقتِ کُمَّلین و از اصحابِ سرّ هستند که در #حدیث_حقیقت نیز به آن اشاره شده است (📚جامع الأسرار، ص ۲۸ و ۱۷۰).
#مقام_جمع_الجمع؛ مقامِ سرّ است و اسم جناب کُمَیل؏، #اسم_توقیفی است.
#اسماء_توقیفی ؛ اسمائی است که یگانه با مسمّا و ذات، متوقّف بر ذات، و برخاستۀ از آن میباشد.
أسماء الهی، حُسنی بوده و توقیفی هستند که در #کانال_معرفة_الحق شرحی از آن روزی شد.
(ر.ک ☜ https://t.me/ehsannil3/186)
به نَفْس و در پیِ أسماء الحُسنی، اسامی اصحاب خاصّ ائمه اطهار(ع)، توقیفی هستند.
✅ در بعضی از مقالات همین کانال (#کانال_اللطائف_الالهیة ) در مورد توقیفی بودن أسماء و القابِ خواصّ یاران آل الله(ع)، مطالبی به جریانِ رزقِ الهی، بیان شد.
(☜در مورد؛ حضرت #جابر ع، حضرت #سلمان ع ، حضرت #میثم ع، أمکنۀ خاصّ مثل #شام ، #عراق و أزمَنۀ خاصّ مثل #عاشورا و قسّ علی هذا)
🔰 «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ »؛
اسم توقیفیِ «كُمَيْلَ» بر وزنِ «فُعَیل»، اسم مصغّر از مادّۀ «کمل» است که؛
به اینکه از مادّۀ «کمل» است، #کمال است و مقامِ وحدت و جمعِ نوریِ «کمال»،
و به اینکه مُصَغّر است؛ شکسته از أنیّت است، و مقامِ فرقِ نوری «کمال» میباشد که این شکستگی؛ جلوۀ پُر ظرفیّت بودنِ قلب و حقیقتِ جناب کُمَیل؏ است.
و از آنجائی که «الولد سرّ أبیه؛ فرزند سرّ پدرش است»؛
«زِيَاد» بودنِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»؛ جلوهای از «نفسِ زیادت» است که مقام کوثر؛ نفس «زیادت» میباشد که شرح آن در بیان دیگری گذشت.
(ر.ک ☜ https://www.instagram.com/p/CKzKtafJKtb/?igshid=zk5mxvjrfk3a
⇦#کمیل بن #زیاد؛
جلوۀ مقام #جمع_الجمع «#کمال» و ظهورِ «#زیادت» ائمه اطهار(ع) بوده که از «کوثرِ #حقیقت» یعنی حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها، تا کفوِ حضرتشان(س) یعنی حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع)؛ یار و صحابۀ حقیقی هستند.
شیعیان خاصِّ ائمه اطهار(ع)، باب حضرات آل الله(ع) هستند که بیتِ حقیقت، به بابش، بر همگان گشوده میشود و جز از باب، داخل شدن به حقیقت، ممکن نیست که خداوند میفرماید:
💎﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى
👈🏻و أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها
وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ﴾💎
نيكى آن نيست كه از پشت خانهها وارد شويد، بلكه نيكى آن است كه شخص تقوا پيشه كند.
و از در خانهها وارد شويد
و از خدا بترسيد تا شايد رستگار شويد.
(بقره،۱۸۹)
جلواتِ حقیقت، به انشاء آل الله(ع) از شیعیان خاصّ که باب حضرتشان هستند، متجلّی میشود که بعضی از این تجلیّات، به لطف حضراتِ باب الله ائمه اطهار(ع)؛ مشهور دلدادگان و مشهودِ اهل نظر است.
حضرت مولی(ع)، حقیقتِ قلب را به باب و یار سرّ خویش - یعنی جنابِ «كُمَيْلَ بْنَ زِيَادٍ»(ع)- آنطور انشاء میفرمایند، تا ظرفیّتِ حقیقی در قلوبِ عالَم، ایجاد گردد. به این رقّت و دقّت که؛
➊ دست جناب کمیل را میگیرند»»
که #دست؛ مدّ وجود است و از این رو موضعِ بیعت با حقیقت میباشد و انگشتر در آن، حسابِ خاصّ دارد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔅
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
❁
#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻
➖➖➖
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅ ═─
༆
🍃 جناب كميل؏ میفرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى…
❁
#⃣ ༺♡✾دعای کمیل در نیمه شعبان✾♡༻
➖➖➖
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/1000
─═༅࿇༅📜༅࿇༅ ═─
༆
🍃 جناب كميل؏ میفرماید: حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی علیه السلام
➊دست مرا گرفتند
➋و از شهر بيرون بردند.
➌چون به صحرا رسيدیم،
➍ نفَس بلندى…
💧
🕷 🕸 و امّا صاحبِ ملعونِ چنین بیتِ سستی؛ چون پشت به بیتِ حقیقتِ وجود کرده و خودشان؛ وارونهاند، از #باب و حقیقتِ بیتِ وجود، وارد بیت نشدهاند، که به فرمایش قرآن؛
◣﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾◥
نيكى آن نيست که از پشتِ خانهها وارد شويد.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹
🔆۞ بیتِ آن نَفْسی؛ بیتِ حقیقی است، که صاحبش، هیچ دعویای مقابلِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) نداشته، بلکه اقبال به حضراتِ #بیت_الله و #باب_الله (علیهمالسّلام) داشته باشد. چنین کسی؛ متّقی و رو به #راه است، پس از #باب، وارد نفس و #بیت خود شده است، چنان که در دنباله آیۀ مذکور آمده است:
💎﴿وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾💎
بلكه نيكى آن است كه شخص؛ تقوا پيشه كند. و از باب، واردِ خانهها شود.
🍃⏎⧈ الغرض؛
هر چقدر نفوسِ موجودات، به مبدأ خود (یعنی؛ به حضرات کعبةالله و بیتالله، که یعنی؛ أئمّۀ اطهار علیهمالسّلام)، اتّصال و اقبال و قرابتِ بیشتری داشته باشند؛
❂☜ بَیْت و مأوا و مسکن و امنیّتِ حقیقی دارند.
و اگر هنوز بیتِ سُستِ إنیّت را داشته باشند؛
🕸☜ باید از این بیغوله هجرت کنند ...
چنان که قرآن میفرماید:
💎﴿و مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله وَ كانَ الله غَفُوراً رَحيماً ﴾💎
و هر كه در راه خدا هجرت كند؛ در زمين، سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] میيابد.
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او (صلّیاللهعلیهوآله) خارج شود و آنگاه؛ مرگ او را دريابد، قطعاً پاداش او بر عهدۀ خداوند است، و خداوندﷻ آمرزندۀ مهربان است.
📘سورۀ نساء، آیۀ۱۰۰
[✅ نکته:
💎﴿مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً﴾💎؛
❂☜ جلوۀ بیتُ الله (؏) است، که؛
◉ «كَثيراً»؛ مُنشئِ سیرِ آفاقی است.
◉ «سَعَةً»؛ مُنشئِ سیرِ انفسی است.]
🌿۞ و امّا؛
حضرات آلالله (علیهمالسّلام) - که قُوّامِ مطلقِ موجودات بوده، و به قیّومیّت مَعیۀ ایشان (علیهمالسّلام) است که موجودات، قوام دارند [جهتِ شرحِ مختصری از قیّومیّت معیّه؛ رجوع بفرمائید❂☜ https://t.me/ehsannil3/75] -؛
🔆☜ با تمام مراتبِ هفتگانۀ وجودیِ خویش، همراهِ حقیقیِ همۀ مراتبِ هفتگانۀ وجودی موجودات هستند، چنان که در زیارتِ جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻『ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ (➊☜ #ذکر)
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ (➋☜ #اسم)
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَاد (➌☜ #جسد)
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاح (➍☜ #روح)
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوس (➎☜ #نفس)
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَار (➏☜ #آثار)
وَ قُبُورُكُمْ في القُبور (➐☜ #قبر)』🔺
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۶
🌿۞ حسب احادیث؛
#قبر؛ اوّلین منزل از منازلِ آخرت [❂☜『إِنَّ القَبْرَ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخِرَة』؛ 📚بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۴۲] است. پس #قبر در عالَم ظاهر،
❂☜ آخرین بَیْتِ تعیّنی است.
🍃⇯֎ هر کسی غیر از اهلُ البیت (علیهمالسّلام)؛
اینچنین است که خودش با بیتَش در دوئیّت است، و به عبارتی؛ حتّی اهلِ «بیت [باطنی و ظاهریِ]» خودش هم نیست!
و اگر به این بیت و تعیّنِ إنیّتِ خود بماند؛
🕸☜ همان بیتِ #عنکبوت (یعنی؛ بیتِ عایشۀ ملعونه که نفسِ «مَعيشَةً ضَنْكاً؛ 📘سورۀ طه، آیۀ۱۲۴» میباشد) است.
(ر.ک؛ 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/752)
🕋 و فقط و مطلقاً؛ حضرات أهلُ البیت؛ أئمۀ طاهرین (علیهمالسّلام) اینچنین هستند که خودشان با بیت وجود و باطن، و بیتِ ظاهرشان؛ در دوئیّت نبوده، و بلکه؛ یک حقیقت میباشند.
بنابراین؛ تمام مراتبِ وجودی و باطنیو ظاهریِ اهل البیت (علیهمالسّلام)، جلوۀ خودشان است.
🌿۞ بدین بیان که؛
حضراتِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) که خودشان عرشِ الهی، و بلکه مافوقِ عرشِ الهی [❂☜『نُورِي أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْش』؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱۵، ص۱۰] هستند؛ 👈🏻 سقفِ خانۀ ظاهریِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)؛ خودِ عرشِ الهی است، چنان که حضرت امام محمّد باقر (علیهالسّلام) در مورد منزل ظاهری اهل بیت (علیهم السلام) میفرمایند:
✿『سَقْفُ بَيْتِهِمْ عَرْشُ رَبِّ الْعَالَمِينَ』✿
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۱۴
🍃⇯֎ در نتیجه؛
بیتِ حضراتِ اهل البیت (علیهمالسّلام)؛ نه تنها در دوئیّت با اهل البیت (؏) نبوده، بلکه جلوۀ نورِ خودِ اهل البیت (؏) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
💧
◣﴿لَيْسَ الْبِرُّ بِأَنْ تَأْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ ظُهُورِها﴾◥
نيكى آن نيست که از پشتِ خانهها وارد شويد.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۸۹
🔆۞ بیتِ آن نَفْسی؛ بیتِ حقیقی است، که صاحبش، هیچ دعویای مقابلِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) نداشته، بلکه اقبال به حضراتِ #بیت_الله و #باب_الله (علیهمالسّلام) داشته باشد. چنین کسی؛ متّقی و رو به #راه است، پس از #باب، وارد نفس و #بیت خود شده است، چنان که در دنباله آیۀ مذکور آمده است:
💎﴿وَ لكِنَّ الْبِرَّ مَنِ اتَّقى وَ أْتُوا الْبُيُوتَ مِنْ أَبْوابِها﴾💎
بلكه نيكى آن است كه شخص؛ تقوا پيشه كند. و از باب، واردِ خانهها شود.
🍃⏎⧈ الغرض؛
هر چقدر نفوسِ موجودات، به مبدأ خود (یعنی؛ به حضرات کعبةالله و بیتالله، که یعنی؛ أئمّۀ اطهار علیهمالسّلام)، اتّصال و اقبال و قرابتِ بیشتری داشته باشند؛
❂☜ بَیْت و مأوا و مسکن و امنیّتِ حقیقی دارند.
و اگر هنوز بیتِ سُستِ إنیّت را داشته باشند؛
🕸☜ باید از این بیغوله هجرت کنند ...
چنان که قرآن میفرماید:
💎﴿و مَنْ يُهاجِرْ في سَبيلِ الله يَجِدْ فِي الْأَرْضِ مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً
وَ مَنْ يَخْرُجْ مِنْ بَيْتِهِ مُهاجِراً إِلَى الله وَ رَسُولِهِ ثُمَّ يُدْرِكْهُ الْمَوْتُ
فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى الله وَ كانَ الله غَفُوراً رَحيماً ﴾💎
و هر كه در راه خدا هجرت كند؛ در زمين، سرپناه بسيار و گشايشى [در كار] میيابد.
و هر كه از خانهاش به منظور مهاجرت به سوى خدا و رسول او (صلّیاللهعلیهوآله) خارج شود و آنگاه؛ مرگ او را دريابد، قطعاً پاداش او بر عهدۀ خداوند است، و خداوندﷻ آمرزندۀ مهربان است.
📘سورۀ نساء، آیۀ۱۰۰
[✅ نکته:
💎﴿مُراغَماً كَثيراً وَ سَعَةً﴾💎؛
❂☜ جلوۀ بیتُ الله (؏) است، که؛
◉ «كَثيراً»؛ مُنشئِ سیرِ آفاقی است.
◉ «سَعَةً»؛ مُنشئِ سیرِ انفسی است.]
🌿۞ و امّا؛
حضرات آلالله (علیهمالسّلام) - که قُوّامِ مطلقِ موجودات بوده، و به قیّومیّت مَعیۀ ایشان (علیهمالسّلام) است که موجودات، قوام دارند [جهتِ شرحِ مختصری از قیّومیّت معیّه؛ رجوع بفرمائید❂☜ https://t.me/ehsannil3/75] -؛
🔆☜ با تمام مراتبِ هفتگانۀ وجودیِ خویش، همراهِ حقیقیِ همۀ مراتبِ هفتگانۀ وجودی موجودات هستند، چنان که در زیارتِ جامعۀ کبیره میفرمایند:
🔻『ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ (➊☜ #ذکر)
وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ (➋☜ #اسم)
وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَاد (➌☜ #جسد)
وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاح (➍☜ #روح)
وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوس (➎☜ #نفس)
وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَار (➏☜ #آثار)
وَ قُبُورُكُمْ في القُبور (➐☜ #قبر)』🔺
📚من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۶
🌿۞ حسب احادیث؛
#قبر؛ اوّلین منزل از منازلِ آخرت [❂☜『إِنَّ القَبْرَ أَوَّلُ مَنْزِلٍ مِنْ مَنَازِلِ الآخِرَة』؛ 📚بحار الأنوار، ج۶۴، ص۲۴۲] است. پس #قبر در عالَم ظاهر،
❂☜ آخرین بَیْتِ تعیّنی است.
🍃⇯֎ هر کسی غیر از اهلُ البیت (علیهمالسّلام)؛
اینچنین است که خودش با بیتَش در دوئیّت است، و به عبارتی؛ حتّی اهلِ «بیت [باطنی و ظاهریِ]» خودش هم نیست!
و اگر به این بیت و تعیّنِ إنیّتِ خود بماند؛
🕸☜ همان بیتِ #عنکبوت (یعنی؛ بیتِ عایشۀ ملعونه که نفسِ «مَعيشَةً ضَنْكاً؛ 📘سورۀ طه، آیۀ۱۲۴» میباشد) است.
(ر.ک؛ 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/752)
🕋 و فقط و مطلقاً؛ حضرات أهلُ البیت؛ أئمۀ طاهرین (علیهمالسّلام) اینچنین هستند که خودشان با بیت وجود و باطن، و بیتِ ظاهرشان؛ در دوئیّت نبوده، و بلکه؛ یک حقیقت میباشند.
بنابراین؛ تمام مراتبِ وجودی و باطنیو ظاهریِ اهل البیت (علیهمالسّلام)، جلوۀ خودشان است.
🌿۞ بدین بیان که؛
حضراتِ اهلُ البیت (علیهمالسّلام) که خودشان عرشِ الهی، و بلکه مافوقِ عرشِ الهی [❂☜『نُورِي أَفْضَلُ مِنَ الْعَرْش』؛ 📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱۵، ص۱۰] هستند؛ 👈🏻 سقفِ خانۀ ظاهریِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)؛ خودِ عرشِ الهی است، چنان که حضرت امام محمّد باقر (علیهالسّلام) در مورد منزل ظاهری اهل بیت (علیهم السلام) میفرمایند:
✿『سَقْفُ بَيْتِهِمْ عَرْشُ رَبِّ الْعَالَمِينَ』✿
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۵، ص۷۱۴
🍃⇯֎ در نتیجه؛
بیتِ حضراتِ اهل البیت (علیهمالسّلام)؛ نه تنها در دوئیّت با اهل البیت (؏) نبوده، بلکه جلوۀ نورِ خودِ اهل البیت (؏) است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
💧
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قَیّومیَّتِ مَعیّه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی…