📚خبر خوب برای اهالی ادبیات اینکه کتاب ارجمند «تذکرة الاولیاء» تصحیح دکتر #شفیعی_کدکنی پس از سالها کار و تحقیق استاد، بالاخره زیر چاپ رفته و به نمایشگاه کتاب۹۸ میرسد. استاد کدکنی حدود چهار دهه است که مشغول کار بر روی مجموعه آثار عطار است (تصحیح اول «مختارنامه» سال ۵۸ منتشر شد) و تاکنون ۵جلد از آثار عطار (منظومههای منطقالطیر، الهینامه، اسرارنامه، مصیبتنامه و مجموعه رباعیات مختارنامه) را تصحیح و منتشر کرده. اما انتشار دیگر اثر عطار یعنی «تذکرة الاولیاء» (که دکتر کدکنی آن را در کنار «اسرارالتوحید» و «تاریخ بیهقی» سه شاهکار نثر فارسی میداند) تاکنون طول کشیده بود. این تصحیح به خاطر اطلاعاتی که دربارۀ تاریخ زبان فارسی و نیز تاریخ تصوف دارد، اهمیت زیادی دارد @ehsanname
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔹رباعی خانم نرگس کاظمیزاده برای استاد #شفیعی_کدکنی و پاسخ جالب استاد: «تو شاعر خوبی هستی، منهای اینکه هی برای من شعر میگویی!» @ehsanname
احساننامه
📚خبر خوب برای اهالی ادبیات اینکه کتاب ارجمند «تذکرة الاولیاء» تصحیح دکتر #شفیعی_کدکنی پس از سالها کار و تحقیق استاد، بالاخره زیر چاپ رفته و به نمایشگاه کتاب۹۸ میرسد. استاد کدکنی حدود چهار دهه است که مشغول کار بر روی مجموعه آثار عطار است (تصحیح اول «مختارنامه»…
📸 اولین نسخه از «تذکرة الاولیاء» عطار با مقدمه و تصحیح و توضیحاتِ استاد #شفیعی_کدکنی که قرار است در نمایشگاه کتاب عرضه شود (عکس از محمدرضا جلاییپور). «تذکرة الاولیاء» از شاهکارهای نثر فارسی است که ۱۱۴ سال پیش رینولد نیکلسونِ انگلیسی تصحیحی از آن آماده کرده بود. قطعاً تصحیح دکتر کدکنی که حاصل یک عمر تلاش این استاد بزرگ است، به ما در خوانش و فهم این اثر مهم کمک خواهد داد. @ehsanname
📸دیدار نوروزی دکتر صالحی وزیر فرهنگ با دکتر محمدرضا #شفیعی_کدکنی. قاب عکسهای اتاق استاد جالب است، از راست: محمدتقی ادیب نیشابوری (استادِ دکتر کدکنی)، ایرج افشار، ادیب پیشاوری (استادِ فروزانفر و بهار، استادانِ دکتر کدکنی)، اخوان ثالث و هوشنگ ابتهاج. @ehsanname
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺حرفهای استاد #شفیعی_کدکنی در دیدار نوروزی مزدک اخوانثالث، با این موضوع که چرا در آرشیو کردن اطلاعات مربوط به چهرههای بزرگ فرهنگی و ادبی کمهمت هستیم؟ - از صفحۀ اینستاگرام اخوانثالث که ظاهراً توسط خانوادۀ او اداره میشود @ehsanname
Forwarded from احساننامه
✅جامعهشناسی نامهای تاریخ اسلام
✍️دکتر #شفیعی_کدکنی
این اواخر، چاپ تازهای از کتاب «تاریخ الإسلام» ذهبی (متوفی ۷۴۸) نشر یافته که دو جلد آن فهرست است و ۱۵جلد دیگر متن. جمعاً ۱۷مجلد، به جای آن چاپ قبلی که متجاوز از ۵۰مجلد بود و هر مجلدی فهرستهای ویژه خود را داشت. چاپ حاضر برای مراجعه دمدستی راحتتر است و جای کمتری را در کتابخانه، اشغال میکند. آنچه در چاپ حاضر بیشتر جلب توجه مرا کرد و این یادداشت را بیشتر برای همان نکته میخواهم بنویسم، این است که فهرست اعلام این چاپ، شاید یکی از جامعترین و متنوعترین اسناد در مطالعه نامگذاری اشخاص در قلمرو پهناور جهان اسلام تا قرن هشتم، یعنی عصر مؤلف، باشد. قرن هشتم این امتیاز را دارد که قرن پس از حمله تاتار است و یک مرحله بسیار مهم از تاریخ و تمدن و فرهنگ جهان اسلام را، از آغاز تا پایان آن در خود آینگی میکند.
ذهبی به راستی موّرخ اسلام است و در یک دوره پهناور و عظیم و متنوع از تمدن اسلامی، به مدت هشت قرن، اعلام جهان اسلام را در کتاب خویش ثبت کرده است؛ چه در ضمن وقایع و چه در شرح حالها.
در این کتاب، جمع انبوهی از مردم مسلمان، از اقالیم متنوّع و مذاهب و فِرَق گوناگون در پهنۀ گستردهای که جغرافیای آن بخش عظیمی از آسیا و آفریقا و حتی اروپا را تشکیل میدهد، نام و یادشان میآید و از رهگذر فهرست جامعی که در این چاپ برای آن فراهم آمده است، میتوان هزاران نکته باریکتر از مو را تحلیل و بررسی کرد.
مثلاً اینکه اگر نامگذاری به نام خلفای راشدین در جهان اسلام رایج بوده است، در مجموع کسانی از دانشمندان و بزرگان که به نام این چهار خلیفه نامگذاری شدهاند، تسمیۀ چند تن به نام خلیفه اول و چند تن به نام خلیفه دوم و چند تن به نام خلیفه سوم و یا چهارم است؟
من در یک نگاه سرسری و بسیار تورقی متوجه شدم که نامگذاری دانشمندان اسلام به نام خلیفه اول، عتیق، ۳۳تن و به نام خلیفه دوم، عمر ۴۸۰تن و به نام خلیفه سوم عثمان ۲۴۰تن و به نام خیلفه چهارم، علی ۱۵۰۰تن است که نشان میدهد نامگذاری به نام آن سه خلیفه دیگر، بر روی هم، برابر نیمی از نامگذاری به نام خلیفه چهارم است.
این مسئله را در مورد کنیههای ایشان نیز که عبارت است از ابوبکر و ابوحفص و ابوعمرو و ابوالحسن میتوان مورد مطالعه قرار داد. همین مسئله نامگذاری به نام خلفای راشدین را میتوان از دید توزیع جغرافیایی این نامگذاریها در پهنۀ جهان اسلام مورد تحلیل قرار داد تا ببینیم عامل جغرافیایی در این مسئله چقدر نقش داشته است؟ پس از عامل جغرافیا، میتوان دورههای تاریخی و قرنها را ملاک بررسی قرار داد...
قصد من ورود به چنین مسئلهای نبود، آنچه بیشتر مرا به نوشتن این یادداشت وادار کرد، این بود که وقتی انبوه جمعیت جهان اسلام به نام مبارک امام علی بن ابیطالب(ع) اینگونه شیفتگی از خود نشان میدهد که نامگذاری به نام علی، دو برابر مجموع نامگذاریها به نام آن سه خلیفه دیگر است، این یک گزینش تاریخی است که هیچ کس در آن نمیتوانسته دخالت داشته باشد، نوعی رأیگیری اجتماعی و تاریخی در جهت محبوبیت بلامنازع اوست، و من در این لحظه به هیچ روی قصد ورود به مجادلات مذهبی و دینی را ندارم و هرگز اهل ورود به این گونه مباحث نبودهام، نه در نوشتههایم و نه در کلاسهای درسم. اگر نوعی ضرورت بحث نبود، از تصریح به این نکته نیز پرهیز میکردم؛ اما مقصود من چیزی دیگر است و آن این که یادآور شوم همیشه قلب تاریخ در سمت و سوی خاص خود میتپد و نسلهای پی در پی گزینشهای خود را ارائه میدهند.
انبوه بیشماری از مردم، نام فرزندان خود را «علی» میگذراند و درعینحال، آدمهایی هم بودهاند که اسم بچههایشان را «معاویه» بگذارند. در همین فهرست، ما به چندین نفر معاویه برخورد میکنیم. میخواهم این نکته را یادآور شوم که نارواترین حرفها را وقتی شما در عرصه جامعه و تاریخ عرضه کنید، اقلّ قلیلی ممکن است آن را بپذیرند و دلبستگی به آن نشان دهند؛ اما هیچگاه اکثریت جامعه و تاریخ به طرف آنگونه حرفها، هرگز، تمایل نشان نمیدهد. گویی برای «حرفهای کژ» به گفته حضرت مولانا، باید خریداری، گرچه اندک، وجود داشته باشد. آنگونه که «کفشهای کژ» برای «پاهای کژ». به عبارت دیگر، همیشه پاهای کژی وجود دارد که نیاز به کفش کژ دارد، ذوقها وسلیقههای کژی هم هست که خریدار حرفهای مهمل و شعرهای بیمعنی و مدرنیسم قلابی است. از نظر مولانا، حرف حسابی که بشریت شیفته آن است، و به تعبیر او «کلام پاک»، در «دلهای کور» نمیتواند وارد شود، برعکس «فسون دیو» در «دلهای کژ» جای خود را میشناسد:
پس کلام پاک در دلهای کور
مینپاید میرود تا اصل نور
وآن فسون دیو در دلهای کژ
میرود چون کفش کژ در پای کژ
بگذریم؛ این حاشیه هم قدری طولانی شد...
@ehsanname
📌نسخۀ کامل این مقاله در روزنامه «اطلاعات» ۲۶ مهر ۱۳۸۵ اینجا
magiran.com/npview.asp?ID=1237711
✍️دکتر #شفیعی_کدکنی
این اواخر، چاپ تازهای از کتاب «تاریخ الإسلام» ذهبی (متوفی ۷۴۸) نشر یافته که دو جلد آن فهرست است و ۱۵جلد دیگر متن. جمعاً ۱۷مجلد، به جای آن چاپ قبلی که متجاوز از ۵۰مجلد بود و هر مجلدی فهرستهای ویژه خود را داشت. چاپ حاضر برای مراجعه دمدستی راحتتر است و جای کمتری را در کتابخانه، اشغال میکند. آنچه در چاپ حاضر بیشتر جلب توجه مرا کرد و این یادداشت را بیشتر برای همان نکته میخواهم بنویسم، این است که فهرست اعلام این چاپ، شاید یکی از جامعترین و متنوعترین اسناد در مطالعه نامگذاری اشخاص در قلمرو پهناور جهان اسلام تا قرن هشتم، یعنی عصر مؤلف، باشد. قرن هشتم این امتیاز را دارد که قرن پس از حمله تاتار است و یک مرحله بسیار مهم از تاریخ و تمدن و فرهنگ جهان اسلام را، از آغاز تا پایان آن در خود آینگی میکند.
ذهبی به راستی موّرخ اسلام است و در یک دوره پهناور و عظیم و متنوع از تمدن اسلامی، به مدت هشت قرن، اعلام جهان اسلام را در کتاب خویش ثبت کرده است؛ چه در ضمن وقایع و چه در شرح حالها.
در این کتاب، جمع انبوهی از مردم مسلمان، از اقالیم متنوّع و مذاهب و فِرَق گوناگون در پهنۀ گستردهای که جغرافیای آن بخش عظیمی از آسیا و آفریقا و حتی اروپا را تشکیل میدهد، نام و یادشان میآید و از رهگذر فهرست جامعی که در این چاپ برای آن فراهم آمده است، میتوان هزاران نکته باریکتر از مو را تحلیل و بررسی کرد.
مثلاً اینکه اگر نامگذاری به نام خلفای راشدین در جهان اسلام رایج بوده است، در مجموع کسانی از دانشمندان و بزرگان که به نام این چهار خلیفه نامگذاری شدهاند، تسمیۀ چند تن به نام خلیفه اول و چند تن به نام خلیفه دوم و چند تن به نام خلیفه سوم و یا چهارم است؟
من در یک نگاه سرسری و بسیار تورقی متوجه شدم که نامگذاری دانشمندان اسلام به نام خلیفه اول، عتیق، ۳۳تن و به نام خلیفه دوم، عمر ۴۸۰تن و به نام خلیفه سوم عثمان ۲۴۰تن و به نام خیلفه چهارم، علی ۱۵۰۰تن است که نشان میدهد نامگذاری به نام آن سه خلیفه دیگر، بر روی هم، برابر نیمی از نامگذاری به نام خلیفه چهارم است.
این مسئله را در مورد کنیههای ایشان نیز که عبارت است از ابوبکر و ابوحفص و ابوعمرو و ابوالحسن میتوان مورد مطالعه قرار داد. همین مسئله نامگذاری به نام خلفای راشدین را میتوان از دید توزیع جغرافیایی این نامگذاریها در پهنۀ جهان اسلام مورد تحلیل قرار داد تا ببینیم عامل جغرافیایی در این مسئله چقدر نقش داشته است؟ پس از عامل جغرافیا، میتوان دورههای تاریخی و قرنها را ملاک بررسی قرار داد...
قصد من ورود به چنین مسئلهای نبود، آنچه بیشتر مرا به نوشتن این یادداشت وادار کرد، این بود که وقتی انبوه جمعیت جهان اسلام به نام مبارک امام علی بن ابیطالب(ع) اینگونه شیفتگی از خود نشان میدهد که نامگذاری به نام علی، دو برابر مجموع نامگذاریها به نام آن سه خلیفه دیگر است، این یک گزینش تاریخی است که هیچ کس در آن نمیتوانسته دخالت داشته باشد، نوعی رأیگیری اجتماعی و تاریخی در جهت محبوبیت بلامنازع اوست، و من در این لحظه به هیچ روی قصد ورود به مجادلات مذهبی و دینی را ندارم و هرگز اهل ورود به این گونه مباحث نبودهام، نه در نوشتههایم و نه در کلاسهای درسم. اگر نوعی ضرورت بحث نبود، از تصریح به این نکته نیز پرهیز میکردم؛ اما مقصود من چیزی دیگر است و آن این که یادآور شوم همیشه قلب تاریخ در سمت و سوی خاص خود میتپد و نسلهای پی در پی گزینشهای خود را ارائه میدهند.
انبوه بیشماری از مردم، نام فرزندان خود را «علی» میگذراند و درعینحال، آدمهایی هم بودهاند که اسم بچههایشان را «معاویه» بگذارند. در همین فهرست، ما به چندین نفر معاویه برخورد میکنیم. میخواهم این نکته را یادآور شوم که نارواترین حرفها را وقتی شما در عرصه جامعه و تاریخ عرضه کنید، اقلّ قلیلی ممکن است آن را بپذیرند و دلبستگی به آن نشان دهند؛ اما هیچگاه اکثریت جامعه و تاریخ به طرف آنگونه حرفها، هرگز، تمایل نشان نمیدهد. گویی برای «حرفهای کژ» به گفته حضرت مولانا، باید خریداری، گرچه اندک، وجود داشته باشد. آنگونه که «کفشهای کژ» برای «پاهای کژ». به عبارت دیگر، همیشه پاهای کژی وجود دارد که نیاز به کفش کژ دارد، ذوقها وسلیقههای کژی هم هست که خریدار حرفهای مهمل و شعرهای بیمعنی و مدرنیسم قلابی است. از نظر مولانا، حرف حسابی که بشریت شیفته آن است، و به تعبیر او «کلام پاک»، در «دلهای کور» نمیتواند وارد شود، برعکس «فسون دیو» در «دلهای کژ» جای خود را میشناسد:
پس کلام پاک در دلهای کور
مینپاید میرود تا اصل نور
وآن فسون دیو در دلهای کژ
میرود چون کفش کژ در پای کژ
بگذریم؛ این حاشیه هم قدری طولانی شد...
@ehsanname
📌نسخۀ کامل این مقاله در روزنامه «اطلاعات» ۲۶ مهر ۱۳۸۵ اینجا
magiran.com/npview.asp?ID=1237711
📺 شب گذشته (۲ مرداد ۹۸) شبکه ۳ تلویزیون در اقدامی غیرمنتظره به سالروز درگذشت #احمد_شاملو پرداخت و مستندی با عنوان «قدیس» دربارۀ او پخش کرد که شامل سخنانی از هوشنگ ابتهاج، اسماعیل خویی، ابراهیم گلستان، مسعود بهنود، علی دهباشی و سیروس شاملو، و نیز تصاویری از نیما یوشیج، فروغ فرخزاد، شفیعی کدکنی، رضا براهنی، محمدرضا لطفی، احسان نراقی، آیدین آغداشلو، ایرج قادری و ... بود که نریتور روی این تصاویر، نظرات آنها را در مورد شاملو یا بخشی از کارنامۀ او میخواند.
مستند یکسره به انتقاد از شاملو اختصاص داشت که البته در جای خود بسیار هم درست و لازم است. نقد امری جدانشدنی از هنر است و همین قدر که تلویزیون به کسانی که معمولاً اسم هم از آنها نمیآورد فرصت سخن داده، خیلی عالی است، اما حیف که چنین مواردی فقط به بهانۀ نقد شاملو ممکن میشود؛ آن هم با جرح و تعدیل! اغلب مواردی که در مستند آورده شده بود نسخۀ کامل حرفها نبود (مثلاً نظرات دکتر #شفیعی_کدکنی دربارۀ شاملو در صفحات ۵۱۰ تا ۵۳۲ از کتاب «با چراغ و آینه» آمده که در آنجا هم موارد مثبت و هم منفی شعر شاملو ذکر شده است و از جمله شاملو را «ضدابتذالترین شاعر عصر ما» میخواند، اما در مستند فقط دو بخش از صفحه ۵۲۶ و ۲-۵۳۱ کتاب نقل شده.)
این ماجرای پخش گزینشی، شامل خود مستند هم شد و کارگردان مستند «قدیس» یعنی حسین لامعی در اینستاگرام نوشت: «امشب مستندی از شبکۀ ۳ سیما پخش شد که هیچگونه شباهت با مستندی که من ساختهام نداشت. «قدّیس» بنده، ۷۳ دقیقه بود اما مستندِ پخششده ۵۰ دقیقه است! حدود ۲۳ دقیقهاش را سانسور که نه، سلاخی کردهاند. قلع و قمع کردهاند. نابود کردهاند. نسخۀ درست و کامل مستند «قدّیس» سرشار از عشق به فروغ فرخزاد است. سرشار از عشق به ابراهیم گلستان است. سرشار از عشق به موسیقی و عشقِ به نیمای بزرگ است. سرشار از عشق به شعر و ادبیات و خاطره است...» (مقایسۀ دو نسخۀ مستند بر روی تلوبیون با سایتهای دانلود فیلم، مثل سینمامارکت صحت حرف لامعی را نشان میدهد.)
@ehsanname
🔸اما در مورد مستند؛ حسین لامعی (که با مصاحبههایش در قالب برنامۀ تلویزیونی-اینترنتی «کات» شهرت دارد) در این مستند به نقد شخصیت و کارنامۀ احمد شاملو پرداخته. مستند «قدیس» با نمایش بخشهایی از مستند «شاملو، بزرگ شاعر آزادی» (مسلم منصوری، ۱۳۷۹) شروع میشود و نشان میدهد که قرار است پاسخی به این اثر باشد. سپس در ۵ فصل: «شاملو، سفرها و سخنرانیها/ شاملو و شعر/ شاملو و سینما/ شاملو و سیاست/ شاملو و ازدواجهایش» به انتقادهای انجامشده از شاملو میپردازد. همین عنوانبندی و گستردگی موضوعات نشان میدهد که اثر، یک کار ژورنالیستی و نه تحقیقی است. هر کدام از موارد، خودش میتوانست دستمایۀ یک مستند مستقل باشد (که در آن، حرفها و داوری افراد به طور کامل نقل شود). بجز این، مستند شامل فهرست کاملی از همۀ موارد جنجالی مربوط به شاملو هم نیست. مثلاً مستند به سابقۀ مطبوعاتی شاملو و اختلافهایش با دیگران در مطبوعات (از همه مهمتر: بهآذین) یا نقد ترجمههای او نپرداخته است. برای همین، اثر فقط به روخوانی و مرور سردستیِ انتقادهای مطرحشده در طول چهار دهه فعالیت شاملو منحصر میشود.
به قول خود شاملو: «ــ دریغا
ایکاش ایکاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی
در کار در کار در کار
میبود!»
@ehsanname
🔻تیزر مستند «قدیس» از اینستاگرام کارگردان، بخشی از همین تصاویر از تلویزیون پخش نشد
مستند یکسره به انتقاد از شاملو اختصاص داشت که البته در جای خود بسیار هم درست و لازم است. نقد امری جدانشدنی از هنر است و همین قدر که تلویزیون به کسانی که معمولاً اسم هم از آنها نمیآورد فرصت سخن داده، خیلی عالی است، اما حیف که چنین مواردی فقط به بهانۀ نقد شاملو ممکن میشود؛ آن هم با جرح و تعدیل! اغلب مواردی که در مستند آورده شده بود نسخۀ کامل حرفها نبود (مثلاً نظرات دکتر #شفیعی_کدکنی دربارۀ شاملو در صفحات ۵۱۰ تا ۵۳۲ از کتاب «با چراغ و آینه» آمده که در آنجا هم موارد مثبت و هم منفی شعر شاملو ذکر شده است و از جمله شاملو را «ضدابتذالترین شاعر عصر ما» میخواند، اما در مستند فقط دو بخش از صفحه ۵۲۶ و ۲-۵۳۱ کتاب نقل شده.)
این ماجرای پخش گزینشی، شامل خود مستند هم شد و کارگردان مستند «قدیس» یعنی حسین لامعی در اینستاگرام نوشت: «امشب مستندی از شبکۀ ۳ سیما پخش شد که هیچگونه شباهت با مستندی که من ساختهام نداشت. «قدّیس» بنده، ۷۳ دقیقه بود اما مستندِ پخششده ۵۰ دقیقه است! حدود ۲۳ دقیقهاش را سانسور که نه، سلاخی کردهاند. قلع و قمع کردهاند. نابود کردهاند. نسخۀ درست و کامل مستند «قدّیس» سرشار از عشق به فروغ فرخزاد است. سرشار از عشق به ابراهیم گلستان است. سرشار از عشق به موسیقی و عشقِ به نیمای بزرگ است. سرشار از عشق به شعر و ادبیات و خاطره است...» (مقایسۀ دو نسخۀ مستند بر روی تلوبیون با سایتهای دانلود فیلم، مثل سینمامارکت صحت حرف لامعی را نشان میدهد.)
@ehsanname
🔸اما در مورد مستند؛ حسین لامعی (که با مصاحبههایش در قالب برنامۀ تلویزیونی-اینترنتی «کات» شهرت دارد) در این مستند به نقد شخصیت و کارنامۀ احمد شاملو پرداخته. مستند «قدیس» با نمایش بخشهایی از مستند «شاملو، بزرگ شاعر آزادی» (مسلم منصوری، ۱۳۷۹) شروع میشود و نشان میدهد که قرار است پاسخی به این اثر باشد. سپس در ۵ فصل: «شاملو، سفرها و سخنرانیها/ شاملو و شعر/ شاملو و سینما/ شاملو و سیاست/ شاملو و ازدواجهایش» به انتقادهای انجامشده از شاملو میپردازد. همین عنوانبندی و گستردگی موضوعات نشان میدهد که اثر، یک کار ژورنالیستی و نه تحقیقی است. هر کدام از موارد، خودش میتوانست دستمایۀ یک مستند مستقل باشد (که در آن، حرفها و داوری افراد به طور کامل نقل شود). بجز این، مستند شامل فهرست کاملی از همۀ موارد جنجالی مربوط به شاملو هم نیست. مثلاً مستند به سابقۀ مطبوعاتی شاملو و اختلافهایش با دیگران در مطبوعات (از همه مهمتر: بهآذین) یا نقد ترجمههای او نپرداخته است. برای همین، اثر فقط به روخوانی و مرور سردستیِ انتقادهای مطرحشده در طول چهار دهه فعالیت شاملو منحصر میشود.
به قول خود شاملو: «ــ دریغا
ایکاش ایکاش
قضاوتی قضاوتی قضاوتی
در کار در کار در کار
میبود!»
@ehsanname
🔻تیزر مستند «قدیس» از اینستاگرام کارگردان، بخشی از همین تصاویر از تلویزیون پخش نشد
🔺امروز مراسم تشییع زندهیاد حسین آهی بود. شعر بالا را آهی سال ۹۵ و برای استاد #شفیعی_کدکنی سروده بود که در آن به اسامی کتابهای استاد هم اشاره شده است @ehsanname
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔺صحبتهای دلنشین و فروتنانه استاد #شفیعی_کدکنی دربارۀ کلاسهای معروف درسش در سهشنبه های دانشکده ادبیات دانشگاه تهران را ببینیم یاد بگیریم
@shafiei_kadkani
@ehsanname
@shafiei_kadkani
@ehsanname
📖 ادبیات معاصر در کتابهای درسی
@ehsanname
بخش مهمی از آموزههای ما از کتابهای درسی است. در این منابع از ادبیات معاصر ما چه افراد و چه آثاری معرفی شده؟ فهرست زیر، تمام مواردی است که کتابهای فارسی دورۀ دبیرستان در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ متن یا شعری از ادبای معاصر دارند. اعداد داخل پرانتر شماره صفحات است. متنهای انتخابی را در پایگاه کتابهای درسی (chap.sch.ir) از روی این فهرست میتوانید پیدا کنید.
📔فارسی هفتم: #قیصر_امین_پور (۱۲-۱۴)، علی شریعتی (۱۸-۲۰)، طاهره ایبد (داستان «کژال» ۲۳-۲۸)، محمدجواد محبت (۳۷)، نادر ابراهیمی (۵۰-۵۴)، پروین اعتصامی (۵۸-۶۱)، عباس اقبال آشتیانی (۶۵-۶۷)، هوشنگ مرادی کرمانی (یکی از «قصههای مجید» ۷۰-۷۷) ملکالشعراء بهار (۹۶)، امیرحسین فردی (زندگینامۀ امام خمینی ۱۲۰-۱۲۳)، محمدرضا کاتب (داستان کوتاه «مرخصی» ۱۲۶-۱۳۱)، غلامعلی حدادعادل (دربارۀ زبان فارسی ۱۳۸-۱۳۹)، فتحالله دیدهبان (از کتاب «قوی سفید» ۱۶۲-۱۶۵)
➖خارجیها: ویتاتو ژیلینسکای (داستان «آدم آهنی و شاپرک»)، کلیک مورمان
📕فارسی هشتم: قیصر امینپور (۱۲-۱۳)، جلالالدین کزازی (از کتاب «فرزند ایران» ۳۰-۳۲)، مصطفی رحماندوست (از کتاب «فوت کوزهگری» ۳۵)، ایرج میرزا (۴۹)، حبیب یوسفزاده (زندگینامه شهید مهدی باکری ۶۳-۶۶)، فرهاد حسنزاده (دو داستان از امیرکبیر ۶۸-۷۱)، محمود حکیمی (داستانی امیرکبیر ۷۲)، سلمان هراتی (۸۶-۸۸)
➖خارجیها: #محمود_درویش، #نزار_قبانی، شکسپیر
📒فارسی نهم: نیما یوشیج (۲۲)، پروین اعتصامی (۲۶)، ثمین باغچهبان (ترجمۀ «زندگی من» هلن کلر ۳۶-۴۰)، بهاءالدین خرمشاهی (درباره حافظ ۵۴)، محمد دهریزی (شعری برای شهید فهمیده ۷۴-۷۸)، سیدمرتضی آوینی (متن یکی از قسمتهای «روایت فتح» ۸۹-۹۰)، قیصر امینپور (۹۸)، امام خمینی (یک غزل ۹۹)، علی شریعتی (۱۳۸)
➖خارجیها: هلن کلر، ویکتور هوگو، سنت اگزوپری (از «شازده کوچولو»)، رابرت فیشر
@ehsanname
📘 فارسی دهم: نیما یوشیج (۱۴-۱۳)، جمال میرصادقی (داستان «دیوار» ۲۱-۲۷)، علی موسوی گرمارودی (۳۱-۳۳)، شهریار (۴۲-۴۳)، #سهراب_سپهری (از کتاب نثر «اتاق آبی» ۶۴-۶۵)، جلال آلاحمد (دربارۀ نیما ۶۸-۷۱)، سیدمرتضی آوینی (متن قسمتی از «روایت فتح» ۷۵ -۷۸)، سپیده کاشانی (۸۲)، معصومه آباد (از کتاب «من زندهام» ۸۵-۹۱)، محمود شاهرخی (۱۰۸-۱۰۹)، عبدالحسین وجدانی (داستان «خسرو» ۱۲۰-۱۲۵)
➖خارجیها: نزار قبانی، آندره ژید (از «مائدههای زمینی»)، لئو تولستوی (یک داستان کوتاه)
📙 فارسی یازدهم: فریدون مشیری (۱۵)، مهدی حمیدی شیرازی (۲۸-۳۰)، مجید واعظی (دربارۀ عباس میرزا ۳۸-۴۲)، جواد کامور بخشایش (خاطرات اسارت ۴۵-۴۹)، بدیعالزمان فروزانفر (زندگی مولانا ۶۷-۷۱)، محمدعلی اسلامی ندوشن (از کتاب «روزها» ۷۵-۷۸)، لطفعلی صورتگر (یک خاطره ۸۱-۸۵)، حمید سبزواری (۸۸-۸۹)، سیدضیاءالدین شفیعی (۹۲)، سیدحسن حسینی (۹۳)، قیصر امینپور (۹۷)، غلامحسین یوسفی (دربارۀ ضحاک ۱۰۰-۱۰۱)، رسول پرویزی (داستان «قصۀ عینکم» ۱۲۶-۱۳۱)، نادر ابراهیمی (از رمان «سه دیدار» ۱۳۴-۱۳۹)، علی شریعتی (۱۵۰)
➖خارجیها: تاگور، جبران خلیل جبران، گوته، ریچارد باخ (از «جاناتان مرغ دریایی»)
📗فارسی دوازدهم: پروین اعتصامی (۱۹)، عارف قزوینی (۲۶)، فرخی یزدی (۲۷)، ملک الشعراء بهار (قصیده دماوندیه ۳۴-۳۵)، احمد عربلو (داستان طنزی از جبهه ۳۸-۴۳) محمدرضا #شفیعی_کدکنی کدکنی (۵۷)، ابراهیم باستانی پاریزی (خاطرات ۶۰-۶۴)، علی شریعتی (از «کویر» ۷۰-۷۳)، محمد بهمنبیگی (از «بخارای من ایل من» ۷۷-۸۱)، سلمان هراتی (۸۴-۸۵)، سیاوش کسرایی (۸۶) مهرداد اوستا (۸۷)، سیدمهدی شجاعی (داستان «آن شب عزیز» ۸۸-۹۳)، بهار (۹۵)، مرتضی امیری اسفندقه (شعری دربارۀ شهید حججی ۹۶-۹۷)، #مهدی_اخوان_ثالث (شعر «خوان هشتم» ۱۰۹-۱۱۴)، ابوالقاسم لاهوتی (۱۱۷)، محمدعلی جمالزاده (داستان «کباب غاز» ۱۳۲-۱۴۰ در خط اول ص ۱۳۳ نام صادق هدایت از متن داستان حذف شده)، رضا امیرخانی (از رمان «ارمیا» ۱۴۳-۱۴۷)، فریدون مشیری (۱۵۳)، عبدالحسین زرینکوب (ترجمۀ داستانی از آلفونس دوده، ۱۵۷-۱۶۲)
➖خارجیها: پابلو نرودا، شیللر، شکسپیر، آلفونس دوده
@ehsanname
📌برای ارزیابی دقیقتر، باید کتابهای فارسی دبستان و نیز کتابهای «نگارش» دورۀ دبیرستان را هم دید. مثلاً مثلاً در فارسی پنجم دبستان «ایران ای سرای امید» #سایه (۷۶) آمده. در نگارش دهم به «اتاق آبی» سهراب سپهری (۲۹-۳۰)، «نخل» هوشنگ مرادی کرمانی (۳۵)، «اگر قرهقاج نبود» محمد بهمنبیگی (۸۲)، «بی بال پریدن» قیصر امینپور (۸۸-۹۰) و «حالا حکایت ماست» عمران صلاحی (۱۱۳) ارجاع شده و در نگارش یازدهم، بخشهایی از «کوه مرا صدا زد» محمدرضا بایرامی (۷۲-۷۳) و «سووشون» سیمین دانشور (۸۱) به عنوان نمونه آمدهاند.
@ehsanname
🔻هر دو نمونه شعری که در کتابهای فارسی نهم و دهم دبیرستان از نیما، این پیشوای شعر نو انتخاب شده، از اشعار کلاسیک اوست.
@ehsanname
بخش مهمی از آموزههای ما از کتابهای درسی است. در این منابع از ادبیات معاصر ما چه افراد و چه آثاری معرفی شده؟ فهرست زیر، تمام مواردی است که کتابهای فارسی دورۀ دبیرستان در سال تحصیلی ۹۸-۹۹ متن یا شعری از ادبای معاصر دارند. اعداد داخل پرانتر شماره صفحات است. متنهای انتخابی را در پایگاه کتابهای درسی (chap.sch.ir) از روی این فهرست میتوانید پیدا کنید.
📔فارسی هفتم: #قیصر_امین_پور (۱۲-۱۴)، علی شریعتی (۱۸-۲۰)، طاهره ایبد (داستان «کژال» ۲۳-۲۸)، محمدجواد محبت (۳۷)، نادر ابراهیمی (۵۰-۵۴)، پروین اعتصامی (۵۸-۶۱)، عباس اقبال آشتیانی (۶۵-۶۷)، هوشنگ مرادی کرمانی (یکی از «قصههای مجید» ۷۰-۷۷) ملکالشعراء بهار (۹۶)، امیرحسین فردی (زندگینامۀ امام خمینی ۱۲۰-۱۲۳)، محمدرضا کاتب (داستان کوتاه «مرخصی» ۱۲۶-۱۳۱)، غلامعلی حدادعادل (دربارۀ زبان فارسی ۱۳۸-۱۳۹)، فتحالله دیدهبان (از کتاب «قوی سفید» ۱۶۲-۱۶۵)
➖خارجیها: ویتاتو ژیلینسکای (داستان «آدم آهنی و شاپرک»)، کلیک مورمان
📕فارسی هشتم: قیصر امینپور (۱۲-۱۳)، جلالالدین کزازی (از کتاب «فرزند ایران» ۳۰-۳۲)، مصطفی رحماندوست (از کتاب «فوت کوزهگری» ۳۵)، ایرج میرزا (۴۹)، حبیب یوسفزاده (زندگینامه شهید مهدی باکری ۶۳-۶۶)، فرهاد حسنزاده (دو داستان از امیرکبیر ۶۸-۷۱)، محمود حکیمی (داستانی امیرکبیر ۷۲)، سلمان هراتی (۸۶-۸۸)
➖خارجیها: #محمود_درویش، #نزار_قبانی، شکسپیر
📒فارسی نهم: نیما یوشیج (۲۲)، پروین اعتصامی (۲۶)، ثمین باغچهبان (ترجمۀ «زندگی من» هلن کلر ۳۶-۴۰)، بهاءالدین خرمشاهی (درباره حافظ ۵۴)، محمد دهریزی (شعری برای شهید فهمیده ۷۴-۷۸)، سیدمرتضی آوینی (متن یکی از قسمتهای «روایت فتح» ۸۹-۹۰)، قیصر امینپور (۹۸)، امام خمینی (یک غزل ۹۹)، علی شریعتی (۱۳۸)
➖خارجیها: هلن کلر، ویکتور هوگو، سنت اگزوپری (از «شازده کوچولو»)، رابرت فیشر
@ehsanname
📘 فارسی دهم: نیما یوشیج (۱۴-۱۳)، جمال میرصادقی (داستان «دیوار» ۲۱-۲۷)، علی موسوی گرمارودی (۳۱-۳۳)، شهریار (۴۲-۴۳)، #سهراب_سپهری (از کتاب نثر «اتاق آبی» ۶۴-۶۵)، جلال آلاحمد (دربارۀ نیما ۶۸-۷۱)، سیدمرتضی آوینی (متن قسمتی از «روایت فتح» ۷۵ -۷۸)، سپیده کاشانی (۸۲)، معصومه آباد (از کتاب «من زندهام» ۸۵-۹۱)، محمود شاهرخی (۱۰۸-۱۰۹)، عبدالحسین وجدانی (داستان «خسرو» ۱۲۰-۱۲۵)
➖خارجیها: نزار قبانی، آندره ژید (از «مائدههای زمینی»)، لئو تولستوی (یک داستان کوتاه)
📙 فارسی یازدهم: فریدون مشیری (۱۵)، مهدی حمیدی شیرازی (۲۸-۳۰)، مجید واعظی (دربارۀ عباس میرزا ۳۸-۴۲)، جواد کامور بخشایش (خاطرات اسارت ۴۵-۴۹)، بدیعالزمان فروزانفر (زندگی مولانا ۶۷-۷۱)، محمدعلی اسلامی ندوشن (از کتاب «روزها» ۷۵-۷۸)، لطفعلی صورتگر (یک خاطره ۸۱-۸۵)، حمید سبزواری (۸۸-۸۹)، سیدضیاءالدین شفیعی (۹۲)، سیدحسن حسینی (۹۳)، قیصر امینپور (۹۷)، غلامحسین یوسفی (دربارۀ ضحاک ۱۰۰-۱۰۱)، رسول پرویزی (داستان «قصۀ عینکم» ۱۲۶-۱۳۱)، نادر ابراهیمی (از رمان «سه دیدار» ۱۳۴-۱۳۹)، علی شریعتی (۱۵۰)
➖خارجیها: تاگور، جبران خلیل جبران، گوته، ریچارد باخ (از «جاناتان مرغ دریایی»)
📗فارسی دوازدهم: پروین اعتصامی (۱۹)، عارف قزوینی (۲۶)، فرخی یزدی (۲۷)، ملک الشعراء بهار (قصیده دماوندیه ۳۴-۳۵)، احمد عربلو (داستان طنزی از جبهه ۳۸-۴۳) محمدرضا #شفیعی_کدکنی کدکنی (۵۷)، ابراهیم باستانی پاریزی (خاطرات ۶۰-۶۴)، علی شریعتی (از «کویر» ۷۰-۷۳)، محمد بهمنبیگی (از «بخارای من ایل من» ۷۷-۸۱)، سلمان هراتی (۸۴-۸۵)، سیاوش کسرایی (۸۶) مهرداد اوستا (۸۷)، سیدمهدی شجاعی (داستان «آن شب عزیز» ۸۸-۹۳)، بهار (۹۵)، مرتضی امیری اسفندقه (شعری دربارۀ شهید حججی ۹۶-۹۷)، #مهدی_اخوان_ثالث (شعر «خوان هشتم» ۱۰۹-۱۱۴)، ابوالقاسم لاهوتی (۱۱۷)، محمدعلی جمالزاده (داستان «کباب غاز» ۱۳۲-۱۴۰ در خط اول ص ۱۳۳ نام صادق هدایت از متن داستان حذف شده)، رضا امیرخانی (از رمان «ارمیا» ۱۴۳-۱۴۷)، فریدون مشیری (۱۵۳)، عبدالحسین زرینکوب (ترجمۀ داستانی از آلفونس دوده، ۱۵۷-۱۶۲)
➖خارجیها: پابلو نرودا، شیللر، شکسپیر، آلفونس دوده
@ehsanname
📌برای ارزیابی دقیقتر، باید کتابهای فارسی دبستان و نیز کتابهای «نگارش» دورۀ دبیرستان را هم دید. مثلاً مثلاً در فارسی پنجم دبستان «ایران ای سرای امید» #سایه (۷۶) آمده. در نگارش دهم به «اتاق آبی» سهراب سپهری (۲۹-۳۰)، «نخل» هوشنگ مرادی کرمانی (۳۵)، «اگر قرهقاج نبود» محمد بهمنبیگی (۸۲)، «بی بال پریدن» قیصر امینپور (۸۸-۹۰) و «حالا حکایت ماست» عمران صلاحی (۱۱۳) ارجاع شده و در نگارش یازدهم، بخشهایی از «کوه مرا صدا زد» محمدرضا بایرامی (۷۲-۷۳) و «سووشون» سیمین دانشور (۸۱) به عنوان نمونه آمدهاند.
@ehsanname
🔻هر دو نمونه شعری که در کتابهای فارسی نهم و دهم دبیرستان از نیما، این پیشوای شعر نو انتخاب شده، از اشعار کلاسیک اوست.