روزنوشت‌های احسان محمدی
17.5K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
367 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
📚 کتاب بخریم که عشق مجازی هواست!

#احسان_محمدی

◀️ دو سال پیش در #تلگرام کانالی ساختم که تعداد زیادی عضو داشت. یک روز صبح در میانه خواب و بیداری دستم رفت روی گزینه delete و کانال حذف شد!

◀️ به همین راحتی همه عکس هایی که دانه دانه برای پیدا کردن شان وقت گذاشته بودم، نوشته هایی که کلمه به کلمه کنار هم چیده بودم، زمانی که برای نوشتن هر مطلب گذاشته بودم دود شد و به هوا رفت! به قول گزارشگرهای #عرب: خلاااااص!

◀️ فضای مجازی و اینترنت جز قلب ما، چشم هایمان را هم به یغما برده است. عادت کرده ایم به این فضا و از کاغذ دور شده ایم. ایرادی در این کار نمی بینم و اتفاقاً لذت می برم از انعطاف و سرعت عمل و تنوع و تکثر مطالبش اما واقعیت آن است که به شدت #مجازی است.

⛔️ ممکن است یک روز صبح بیدار شوید و ببینید سایت محبوب تان، صفحه ای که دوست داشتید و مطالبی که گمان می کردید با یک سرچ ساده به آنها دسترسی پیدا می کنید هک شده، فیلتر شده، دچار اختلالی شده که پدیده آورنده هایش رهایش کرده اند و جز مشتی پرانتز و اعداد و ارقام و نقطه چین هیچ به جا نمانده. یک مُشت خاکستر مجازی از باغی که به نظر بی زوال می رسید!

◀️ به قول قدیمی ها انگار همه چیز این دنیای مجازی روی #هواست! به همین اندازه بی اعتبار.

#غلامرضا_طریقی در غزلی می سراید:

ای نه چنین نه چنان در دل من همچنان
عشق زمینی بمان، عشق هوایی هواست

📗 #کتاب عشق زمینی است. می ماند. اما نوشته های فضای مجازی مثل عشق هوایی هواست! امروز هست و ممکن است ساعتی دیگر نباشد. مثل همین تلگرام که یک دفعه #اراده ای بزرگ برای فیلتر کردنش شکل می گیرد و دسترسی به آن مختل می شود.

هزاران نفر به مطالب و عکس هایشان دسترسی پیدا نمی کنند و آن همه مقاله و نوشته دوست داشتنی انگار در کسری از ثانیه دود شد و به هوا رفت اما کتابخانه هنوز پابرجاست. با همان کتاب هایی که نامهربانانه لایشان را باز نکردیم!

📕 این مقدمه بالا بلند را نوشتم که بگویم در فصل دوست داشتنی اردیبهشت از نمایشگاه کتاب، کتاب بخریم. کالایی که می ماند و هر چه زمان بگذرد باز هم ارزشمند است و گاهی بازخوانی یک کتاب از خواندن کتاب تازه هم شیرین تر است.

می توانیم هدیه اش بدهیم و یک نفر دیگر را هم خوشحال کنیم. می توانیم حتی با خریدنش به گسترش اندیشه در کشور کمک کنیم.

📙 بخش بزرگی از مشکلات کشور ریشه در ندانستن دارد و دانایی با #خواندن به دست می آید. کاری که بسیاری از مسئولان ما انجام نمی دهند و گاهی حتی احساس نیاز به آن نمی کنند. باور کنیم که بین کسی که سواد خواندن ندارد و کسی که کتاب نمی خواند تفاوت زیادی نیست!

🍢 بسیاری از ما در شبکه های اجتماعی و دورهمی ها حق #جوجه_کباب و #پیتزا و #آش و #کله_پاچه را به خوبی ادا کرده ایم. هر کدام مان دستکم یکبار در زندگی مان مفت و مجانی برای یک غذاخوری تبلیغ کرده ایم و به دیگران هم گفته ایم اگر آنجا غذا نخوری نصف عمرت بر فناست، اما چند بار برای یک کتاب خوب، برای یک کتابفروشی خوب تبلیغ کرده ایم و از دیگران خواسته ایم بخوانند یا اگر نبینند نصف عمرشان بر فناست؟

📔 البته که غذای جسم ارزشمند است و به قول #سعدی علیه الرحمه «گر جور شکم نبودی هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی، بلکه صیاد خود دام ننهادی» اما دستکم گاهی – فقط گاهی- برای غذای روح هم وقت بگذاریم. خرید کتاب کمک کردن به گردش اندیشه است. تشویق نویسنده ها برای خلق اثرهای تازه است. سرمایه سازی است نه چربی سازی!

📓 #کباب خوشمزه است اما آینده یک کشور را #کتاب می سازد و بچه هایی که دل با فرهنگ و اندیشه دارند. رنج آور است که بسیاری از هموطنان به خاطر دوری مسافت قادر به حضور در نمایشگاه بین المللی کتاب تهران نیستند اما در بسیاری از شهرها می شود #کتابخانه هایی پیدا کرد که هنوز #کباب_خانه نشده اند، می شود رفت و کتاب خرید.

📚 گزافه نیست این سخن؛ ملتی که کتاب نخواند، باید تمام #تاریخ را تجربه کند... ما اندازه کافی تاریخ را تکرار کرده ایم!
🖋 @ehsanmohammadi95
📚 کتاب بخریم که عشق مجازی هواست!

#احسان_محمدی

◀️ دو سال پیش در #تلگرام کانالی ساختم که تعداد زیادی عضو داشت. یک روز صبح در میانه خواب و بیداری دستم رفت روی گزینه delete و کانال حذف شد!

◀️ به همین راحتی همه عکس هایی که دانه دانه برای پیدا کردن شان وقت گذاشته بودم، نوشته هایی که کلمه به کلمه کنار هم چیده بودم، زمانی که برای نوشتن هر مطلب گذاشته بودم دود شد و به هوا رفت! به قول گزارشگرهای #عرب: خلاااااص!

◀️ فضای مجازی و اینترنت جز قلب ما، چشم هایمان را هم به یغما برده است.

عادت کرده ایم به این فضا و از کاغذ دور شده ایم. ایرادی در این کار نمی بینم و اتفاقاً لذت می برم از انعطاف و سرعت عمل و تنوع و تکثر مطالبش اما واقعیت آن است که به شدت #مجازی است.

⛔️ ممکن است یک روز صبح بیدار شوید و ببینید سایت محبوب تان، صفحه ای که دوست داشتید و مطالبی که گمان می کردید با یک سرچ ساده به آنها دسترسی پیدا می کنید هک شده، #فیلتر شده، دچار اختلالی شده که پدیده آورنده هایش رهایش کرده اند و جز مشتی پرانتز و اعداد و ارقام و نقطه چین هیچ به جا نمانده.
یک مُشت خاکستر مجازی از باغی که به نظر بی زوال می رسید!

◀️ به قول قدیمی ها انگار همه چیز این دنیای مجازی روی #هواست! به همین اندازه بی اعتبار.

#غلامرضا_طریقی در غزلی می سراید:

ای نه چنین نه چنان در دل من همچنان
عشق زمینی بمان، عشق هوایی هواست

📗 #کتاب عشق زمینی است. می ماند. اما نوشته های فضای مجازی مثل عشق هوایی هواست!

امروز هست و ممکن است ساعتی دیگر نباشد. مثل همین تلگرام که یک دفعه #اراده ای بزرگ برای فیلتر کردنش شکل می گیرد و دسترسی به آن مختل می شود.

هزاران نفر به مطالب و عکس هایشان دسترسی پیدا نمی کنند و آن همه مقاله و نوشته دوست داشتنی انگار در کسری از ثانیه دود شد و به هوا رفت اما کتابخانه هنوز پابرجاست. با همان کتاب هایی که نامهربانانه لایشان را باز نکردیم!

📕 این مقدمه بالا بلند را نوشتم که بگویم کتاب بخریم. کالایی که می ماند و هر چه زمان بگذرد باز هم ارزشمند است و گاهی بازخوانی یک کتاب از خواندن کتاب تازه هم شیرین تر است.

می توانیم هدیه اش بدهیم و یک نفر دیگر را هم خوشحال کنیم. می توانیم حتی با خریدنش به گسترش اندیشه در کشور کمک کنیم.

📙 بخش بزرگی از مشکلات کشور ریشه در ندانستن دارد و دانایی با #خواندن به دست می آید.

کاری که بسیاری از مسئولان ما انجام نمی دهند و گاهی حتی احساس نیاز به آن نمی کنند.

باور کنیم که بین کسی که سواد خواندن ندارد و کسی که کتاب نمی خواند تفاوت زیادی نیست!

🍢 بسیاری از ما در شبکه های اجتماعی و دورهمی ها حق #جوجه_کباب و #پیتزا و #آش و #کله_پاچه را به خوبی ادا کرده ایم.

هر کدام مان دستکم یکبار در زندگی مان مفت و مجانی برای یک غذاخوری تبلیغ کرده ایم و به دیگران هم گفته ایم اگر آنجا غذا نخوری #نصف_عمرت بر فناست.

اما چند بار برای یک کتاب خوب، برای یک کتابفروشی خوب تبلیغ کرده ایم و از دیگران خواسته ایم بخوانند یا اگر نبینند نصف عمرشان بر فناست؟

📔 البته که غذای جسم ارزشمند است و به قول #سعدی علیه الرحمه «گر جور شکم نبودی هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی، بلکه صیاد خود دام ننهادی» اما دستکم گاهی – فقط گاهی- برای غذای روح هم وقت بگذاریم.

خرید کتاب کمک کردن به گردش اندیشه است.
تشویق نویسنده ها برای خلق اثرهای تازه است. سرمایه سازی است نه چربی سازی!

📓 #کباب خوشمزه است اما آینده یک کشور را #کتاب می سازد و بچه هایی که دل با فرهنگ و اندیشه دارند.

هنوز هم می شود #کتابخانه هایی پیدا کرد که #کباب_خانه نشده اند، می شود رفت و کتاب خرید.

📚 گزافه نیست این سخن؛ ملتی که کتاب نخواند، باید تمام #تاریخ را تجربه کند... ما اندازه کافی تاریخ را تکرار کرده ایم!
#هفته_کتاب_و_کتابخوانی
🖋 @ehsanmohammadi95
📈 این آمار هر آدم عاقلی را می‌ترساند!

✍️ احسان‌محمدی

🔰 در دوران #فتحعلی‌شاه، محمدشاه و آغاز پادشاهی #ناصرالدین_شاه، که مردم به جای روزنامه از اصطلاح #کاغذ#اخبار استفاده می‌کردند، تعداد آنها که سواد خواندن و نوشتن داشتند آنقدر کم بود که عموماً مردم علاقمند به پیگیری اخبار، در قهوه‌خانه‌ها جمع می‌شدند و همانطور که چای قندپهلو سر می‌‌کشیدند یا چپقی چاق می‌کردند به کسی که سواد داشت و روزنامه را با صدای بلند می‌خواند گوش می‌دادند. این تنها راه کسب خبر از اوضاع کشور و بین‌الملل بود.

🔰خواندن و نوشتن برای زنان و دختران تا سالها منع و ملامت می‌شد. در مکتب‌خانه‌های قدیم هم به دخترها تنها #خواندن یاد می‌دادند و آنها نباید #نوشتن یاد می‌گرفتند چون بر این باور بودند که «دختر، مشق که بلد شد، کاغذپرانی می‌کند»! یعنی نامه عاشقانه می‌نویسد و حتی این شعر را هم می‌خواندند:

دخترچو به کف گرفت خامه ارسال کند جواب نامه
آن نامه نشان رو سیاهی است نامش چو نوشته شد گواهی است

🔰حتی پا را از این فراتر می‌گذاشتند و می‌گفتند نامحرم نباید #دستخط دختر را ببیند. در کتاب «آتش‌های پنهان»، نوشته استاد سعید نفیسی آمده: «هر وقت که مهری تکلیف خود را می‌نوشت و به معلّم نشان می‌داد و از او نمره می‌گرفت و آن ورق کاغذ دیگر برای او مصرفی نداشت، مادرش فوراً آن را نابود می‌کرد زیرا که خط دختری نمی بایست به دست نامحرم بیفتد».

🔰 حالا با پوزخند و ناباوری این حرفها را می‌خوانیم اما احتمالاً شما هم با خواندن این خبر، لبخند روی لب‌تان می‌ماسد: «مرکز پژوهش‌های مجلس طی گزارشی شمار بی‌سوادان مطلق کشور را نزدیک ۹ میلیون نفر ارزیابی کرده است. اما آمار نهادهای جهانی بالاتر از این رقم است.»

🔰 بانک جهانی شمار بی‌سوادان ایران را ۱۱.۶ میلیون نفر می‌داند. آمارهای یونسکو نیز نشان می‌دهد ۲ درصد از جوانان زیر ۲۴ سال ایران هنوز بی‌سواد مطلق هستند، در حالی که میزان بی‌سوادی در همسایه‌های شمالی ایران (روسیه، آذربایجان، ارمنستان، ترکمنستان)، همچنین ترکیه تقریبا صفر، در عربستان، کویت و عمان حدود یک درصد و قطر حدود ۵ درصد است.

اگر با تردید به آمارهای یونسکو نگاه کنیم، به صورت میانگین یعنی از هر 9 نفری که پیرامون‌مان می‌بینیم یک نفر #بی‌سواد_مطلق است.

🔰 در تعریف سنتی «سواد»، توانایی خواندن و نوشتن است و یا توانایی به کاربردن زبان برای خواندن، نوشتن، گوش دادن و سخن گفتن، ولی در مفهوم نوین تعاریف دیگری دارد. شش سال پیش مطابق تعریف یونسکو «باسواد» در هزاره سوم به کسی گفته می‌شد که همزمان سه شرط یا سه توانایی داشته باشد: تحصیلات عالی (دانشگاهی) داشته باشد، با کامپیوتر آشنا باشد و یک زبان بین المللی را بداند.

🔰 این تعاریف هر ساله تغییر پیدا می‌کند. به طور مثال در این سالها مصادیقی مانند سواد عاطفی، سواد ارتباطی، سواد مالی، سواد رسانه ای، سواد تربیتی، سواد سلامتی، سواد نژادی و قومی، سواد انرژی، سواد محیط زیستی و ...هم به این لیست اضافه شد و در آخرین مورد عنوان شد شاخصه باسوادی این است که فردا توانایی«تغییر» (Change) داشته باشد یعنی بتواند از خوانده‌ها و آموخته‌های خود، تغییری در زندگی خود ایجاد کند

🔰 چطور می‌شود از کسانی که «بی‌سواد مطلق» هستند چنین توقعاتی داشت؟ این آمار ترسناک نیست؟ 9 میلیون نفری که عموماً حق رای و تعیین سرنوشت دیگران را هم دارند، می‌توانند رانندگی کنند، در شبکه‌های اجتماعی هستند و اخبار را دست به دست می‌کنند و ...

🔰 این همه سال و با وجود سه برنامه راهبردی در راستای ريشه‌كنی بي‌سوادی چه کرده‌ایم و چرا باید 9 میلیون نفر بی‌سواد مطلق باشند؟ این آمار را بگذاریم کنار بخش بزرگی از ما که دچار «توهم سواد و دانایی» هستیم، کنار کسانی که مدرک جعل کرده‌اند، آموزش کم‌کیفیت دیده اند و ... این آمار هر آدم عاقلی را نگران می‌کند، می‌ترساند!

⛔️ صادقانه پاسخ دهید؛ با 9 میلیون بی‌سواد مطلق تا چه اندازه می‌توان به پیشرفت، تغییر وضع موجود و رقابت با دنیا امیدوار بود؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
📕 رُمان یا روبان؟

احسان محمدی

📸 عکس بالا را احتمالاً بتوان با عنوان «رکورد قیچی بر #روبان» در گینس ثبت کرد. مسئولان در حال افتتاح!

افتتاح پروژه عشق مشترک خیلی از مدیران دولتی است. حالا می‌خواهد یک سد خاکی عظیم باشد یا یک سرویس بهداشتی.
با کلی شور و شوق #روبان را جوری با دقت قیچی می‌کنند که #پروفسور_سمیعی مغز را می‌شکافد!

#روبان واژه‌ای فرانسوی است و عموماً به یک نوار باریک پارچه‌ای از جنس ساتن، مخمل و ابریشم گفته می‌شود که بیشتر کاربرد تزئینی برای بسته‌بندی دارد.

در واقع روبان چیزی است که مردم و مدیران آن را بیشتر اوقات #پاره می‌کنند.

📸 عکس پائین یک کتاب است که مسئولین کمتر آن را پاره و بیشتر آن را #سانسور می‌کنند.

رمان به داستان بلندی گفته می‌شود که در قالب‌های عاشقانه، اجتماعی، طنز، جنایی، تخیلی، ترسناک و ... نوشته می‌شود.

برای اینکه روبان را خوب به خاطر بسپاریم و آن را رُمان یا رومان نگوییم کافی است یادمان بماند که بیشتر مسئولان ایرانی برای #قیچی کردن روبان‌ وقت دارند ولی چون خیلی مشغول خدمت به مردم هستند برای #خواندن رُمان وقت ندارند.

#املا_به_روایت_تصویر /قسمت هشتم
🖋 @ehsanmohammadi95