روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
❇️ کار دشوار خوب بودن در روزهای ناخوب!

✍️ #احسان_محمدی

🔰 دانشجوی #افغان خوش ذوقی داریم که هر وقت فرصت داشته باشیم با هم گپ می زنیم. گاهی اوقات انگار سفر در زمان است. آدم را یاد «بوی جوی مولیان و یاد یار مهربان آید همی» می اندازد. چند روز پیش در مورد واژه هایی حرف زدیم که تکرارشان هم تلخی می آورد. مثل #بیمارستان. گفت ما می گوییم #شفاخانه، یا به جای #صعب_العبور از #دشوار_گذر استفاده می کنیم.

🔰 می گفت حتی بعضی به جای #سقف می گویند #آسمانخانه یا #چشمدید را به معنای «چیزی که شما دیده اید و تجربه کرده اید» به کار می برند. یا جایی خواندم که در افغانستان به زن #باردار می گویند: #امیدوار!. ترکیب های دلنشین و دوست داشتنی.

🔰 کلمه ها از گلوله ها زخم های عمیق تری بر جا می گذارند. زخم #گلوله خوب می شود اما گاهی جای بعضی زخم های زبان همیشه تازه می ماند. ترازویی برای وزن کردن بار منفی و مثبت واژه ها نیست. اینکه وقتی به یک نفر می گوییم #بدبخت ، نمی شود فهمید که چند کیلو بار روی شانه هایش می گذاریم که قامتش شکسته می شود.

🔰این روزها عادت مان شده که مدام خبرهای بد به هم بدهیم. از #فقر و #بیکاری و #گرانی و #قتل و #تجاوز و #اسیدپاشی و ... شده ایم قاصد خبرهای همه تلخ است. مثل بادام فروشی که همه بادام هایش مزه زهر گرفته اند.کار دشوار خوب بودن در روزهای ناخوب!

🔰 برخی اهل رسانه می گویند «خبر» خبر است و بد و خوب ندارد. ذات خبر هیجان است و استرس. اینکه حال شما را خوب کند یا بد به شما بستگی دارد. گران شدن #دلار برای دلال جماعت خبری شیرین تر از شهد بود اما برای کسی که بیمار بود و باید داروهای خاص می خرید تلخ و گزنده ....

🔰در این مورد وحدت نظری وجود ندارد. حتی تلاش هایی برای تولید خبر مثبت و خوب و راه اندازی سایت و #خبرگزاری انجام شد اما آیا می شود خبر خوب ساخت؟ خبر ساختنی است یا مثل عشق آمدنی؟

🔰چند وقتی شروع کردم به نوشتن اتفاقات کوچک اما خوشایند زندگی. اسمش را گذاشتم اتفاق خوب روز. چیزهایی که می دیدم را آخر شب می نوشتم. مثل اینها:

◀️ رفتم دنبال یک گواهی پزشکی. #منشی مطب تلخی نکرد، قیافه نگرفت، از خود دکتر بیشتر کلاس نگذاشت، آمرانه برخورد نکرد. به جایش لبخند زد و با آرامش کارم را راه انداخت.

◀️ ایستگاه #مترو تئاتر شهر برای خودش کشوری است. بساط دستفروش‌ها. یکشنبه نزدیک 10 شب زنی داشت از توی بساط کوچک خوراکی‌اش چیزهایی می‌ریخت توی کیسۀ پیرمردی که معلوم بود سخت نیازمند است. اینکه زن باشی و تا نیمه شب در این شهر شلوغ کار کنی و بخشندگی یادت نرود فوق العاده است.

◀️ حوالی #سهروردی از کارگرهای قالیشویی که پشت یک نیسان داشتند غذا می‌خوردند آدرس پرسیدم. راه‌نمایی کردند. یکی از آنها تعارف کرد بفرما ناهار! تشکر کردم. گفت حالا که تا اینجا اومدی سر سفره، دست ما رو رد نکن! سیبی از وسط نصف کرد و داد.

◀️توی تاکسی پسر جوانی بود که داشت می رفت پادگان جوادی نیا در #آبیک. اولین روز خدمت سربازی. مرد میان‌سالی کنارش نشسته بود. و تمام مدت روحیه می داد که این پادگان هتل است و نگران خدمت نباش و زود می گذره و ... گاهی با چند کلمه می‌توانیم به یک نفر امید بدهیم.

◀️ صبح سر راهم مردی با موهای سفید داشت با لوله پولیکایی بلند #قندیل‌های کنار یک سقف را پائین می‌ریخت. من که رسیدم ایستاد. لبخند زد. لبخند زدم. گفتم خدا قوت! گفت قندیل ها خطرناکن! ممکنه ناغافل بیفتن روی سرّ یه رهگذار. من بیکار بودم توی خونه گفتم یه کاری بکنم...

🔰هرگز باورم نمی‌شد همین روزمرگی های کوچک تاثیرگذار باشد. ده‌ها و صدها پیام گرفتم از خوانندگان که می‌گفتند همین نکته‌ها باعث شده در طول روز دنبال اتفاق‌های کوچک زندگی بگردند و آخر شب سرک بکشند به صفحۀ من تا ببیند اتفاق خوب روز چه بوده. مثل یک نیاز.

🔰 خودم هم بیشتر از قبل عادت کردم به #خوب_دیدن . گاهی فکر می‌کنم مقابل چشم‌مان آینۀ کبودی گذاشته‌ایم که مدام سیاهی‌ها و تاریکی‌ها و تلخی‌ها را می‌بیند. قبول دارم که روزگار تلخی است اما تمرین کنیم به خوب دیدن. حتی در حد همین اتفاق‌های کوچک که اتفاقاً مرهم‌های بزرگی هستند در روزگاری که زخم می‌زند. وقتی کسی به دادمان نمی‌رسد، #خودمان_به_خودمان_کمک_کنیم!/عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🅾️ #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!

✍️ #احسان_محمدی

↙️ به #ایرانشهر که رسیدم هوا هنوز بوی باران می داد. فروردین 96. شهر آرام، خسته و فرسوده به نظر می رسید. مسئول مهمانسرا مرد مهربانی بود. لباس #بلوچی تنش بود. به خصلت آن مردم؛ خونگرم، صمیمی و کمی دستپاچه مقابل غریبه ها.

تلاش می کرد سنگ تمام بگذارد. گرم گرفت. گفت شب باید برود عروسی یکی از فامیل هایش و اگر چیزی نیاز داریم بگوییم تا قبل از رفتن آماده کند. گفتم می خواهم بیایم عروسی تان!

↙️ ذوق کرد. رفتیم. دو خانه کنار هم را زنانه-مردانه کرده بودند، بچه های کوچک و پرتعدادشان وول می خوردند. ناباوران به شعار فرزند کمتر-زندگی بهتر اینجا زندگی می کردند. دیدن دختر بچه های خیلی کوچک که پابرهنه بودند و لباس محلی تن شان بود اما گردنبند و گوشواره طلا داشتند برایم جالب بود. پرسیدم. گفتند #طلا اینجا برای زن چیزی بیشتر از طلاست... باقی درددل هایشان بماند!

↙️ تندتند چای می آوردند و مهربانی می کردند. من محو تماشای پیرمردی شده بود که انگار از وسط یک سریال تاریخی پرت شده بود توی یک خانه فرسوده در حاشیه ایرانشهر. از بقیه فارسی را با لهجه کمتری حرف می زد. با آن قامت استخوانی، شیرین، آرام و شمرده کلمات را می چید کنار هم. آنقدر که دلم خواست مثل #سیمین_دانشور بگویم: ببینم! شما امامی؟ پیغمبری؟ تو حق نداری این‌قدر خوشگل باشی!

گفت: «اینجا دو تا سفره پهنه؛ یکی ناامنی و یکی هم خشکسالی! نون یه عده تو این دوتاست. برای همین #سیستان_و_بلوچستان گرفتاره!» ... توی گوشی ام این جمله را نوشتم که یادم نرود. زیادی قصار بود از آنها که می شود چسباند به #دکتر_شریعتی و #حسین_پناهی و حتی #کورش_کبیر!

↙️ از دیشب که خبر تجاوز به 41 دختر در ایرانشهر را خواندم مدام چهره پیرمرد با آن دستار سفید و تمیز، ریش بلند، چشم های کشیده و لبخند مبهم اش پیش چشمم می آید. انگار می گوید: #گوشت_گربه کم بود، #ترور کم بود، #خشکسالی کم بود، طوفان های 120روزه کم بود، #عبدالمالک_ریگی کم بود که تجاوز دسته جمعی هم رسید! سفره پهن است!

↙️ خبر را امام جمعه ایرانشهر اولین بار رسانه ای کرد. شهری که هنوز بافت سنتی دارد، هنوز مکتب و مدارس مذهبی اش پر رونق اند. هنوز خیلی ها اجازه نمی دهند دختران شان بروند دانشگاه، همین که بالغ شدند بهتر است بروند خانه بخت. شهری که رنجور است، یونجه و کلزا و گندم و جو و برنج می کارند اما بیکاری و قاچاق هم یقه شان را رها نمی کند.

↙️ در شهرهای کوچکی مثل ایرانشهر #آبرو از اکسیژن برای مردم حیاتی تر است. بسیاری از جوان ها که مثل پیرمرد صبور نیستند خشم متراکمی دارند، نان و آب و کارشان را که نمی توانیم جور کنیم دستکم مراقب غرورشان باشیم. گاهی مثل باروت هستند، با آن موتورهای بی پلاک، خدای ناکرده کار دست خودشان و همه می دهند.

↙️ اینکه تجاوز صورت گرفته یا نه یک داستان جداست. خدا کند که حق با #دادستان باشد. این اتفاق از اساس رخ نداده باشد. از آن تکذیب هایی است که آدم دلش می خواهد خلافش ثابت نشود. رنجی که یک دختر جوان قربانی و خانواده اش در شهری مثل ایرانشهر می کشند را فقط خدا می داند و بس. فقط خدا می فهمد و بس!

↙️ اما در این مملکت چه خبر است که هر روز خبر #تجاوز می شنویم؟ واقعاً همه اش کار دشمن است؟ تازه اینها نمونه هایی است که #رسانه ای می شود، قطعاً موارد بسیار دیگری هم رخ می دهد که زیر فرش #آبرو قایمش می کنند یا قربانی از ترس متجاوز لب باز نمی کند و هق هق اش را فرو می ریزد در جان #بالش. وای به روزی که بالش های این سرزمین لب باز کنند...

↙️ این خبرهای همه تلخ، هر روز به ما تجاوز می کنند. پزشکی قانونی هم برویم قابل اثبات نیست، اما روح مان می فهمد، کام مان تلخ که می شود. یک وقت هایی که سرفه می کنیم می ترسیم که خون بپاشد به دیوار، از بس خون دل می خوریم این روزها...

یک نفر خبر خوب برساند. قاصدی، پیامبری، امامی از راه برسد ... #تجاوز به ما تکذیب شدنی نیست!
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ خرابی چون از حد بگذرد آباد می گردد؟!

✍️ احسان محمدی

◀️ شما هم این جمله را به زبان آورده اید؟ از آخرین باری که شنیده اید چند روز می گذرد؟ حتی چند ساعت؟! این روزها یکی از پرتکرارترین ضرب المثل ها بین عموم مردم همین است. نشانه ای از ناامیدی فرد از تغییر اوضاع و تن دادن به تقدیرِ هرچه باداباد!

#فرخی_یزدی شاعر آزادی طلب و سیاستمدار در شعری می سراید:

دلم از این خرابی ها بود خوش، زان که می دانم
خرابی چون که از حد بگذرد آباد می گردد

◀️ در واقع این ضرب المثل مصرع دوم این بیت از فرخی یزدی است که میان ایرانیان مدام بازتکرار می شود. اما کسی می تواند مثالی بزند که یک مجموعه بعد از اینکه خرابی اش از حد گذشت، خود به خود آباد شد؟

◀️ #آلمان ها که می خواستند در جنگ جهانی دوم دنیا را فتح کنند توسط سربازان روس به بدترین شکل تنبیه شدند. سال 1946 نزدیک به 8 درصد از بچه هایی که در برلین به دنیا آمدند پدرانی روس داشتند. نتیجه #تجاوز گسترده به زنان و دختران 10 تا 80 ساله توسط لشکر فاتح.

◀️ بیش از 20 درصد ساختمان های کشور با خاک یکسان شده بود. بسیاری از مردان در جنگ کشته شده بودند. فروش نان در نانوایی ها با نظارت ماموران پلیس بود که به تعداد محدود فروخته شود.

مردم ناچار به کشت مواد غذایی در خانه هایشان می پرداختند. وضع مسكن بسيار رقت‌بار بود به طوري كه در هر اتاق 5 تا 6 نفر زندگي‌ می كردند يا اكثراً در زيرزمين‌ها و اتاقك‌هاي حلبي و راهروها و ايستگاه‌هاي راه‌آهن‌ها شب را به صبح مي‌رسانيدند.

◀️ آیا آنها هم گفتند «خرابی چون از حد بگذرد آباد می گردد» و در نتیجه ساختمان های خرابه مثل لوبیای سحرآمیز خود به خود آجر روی آجر از نو ساخته شدند، مشکلات کشور حل شد، اقتصاد رونق گرفت و در کمتر از 30 سال دوباره به یک ابرقدرت در دنیا تبدیل شدند؟

◀️ در جنگ جهانی دوم بیش از دو میلیون و هفتصدهزار #ژاپنی کُشته شدند! فقط کُشته! برای آنکه بزرگی این عدد را بهتر متوجه شویم، طبق آمار تعداد شهدای ایرانی در جنگ هشت ساله بیش از 200 هزار نفر است.

◀️ فقط در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی حدود 220 هزار نفر جان باختند. بیش از 100هزارنفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.

◀️ بمب اتمی که آمریکایی ها در هیروشیما فرود آوردند تمام ساختمان‌های شهر از جمله کارخانه‌های فولادسازی و صنعتی چون میتسوبیشی را نابود کرد.

تنها چیزی که از شهر باقی‌ماند ساختمان تالار ترویج صنعتی استانی هیروشیما بود که انفجار، بالای گنبد این بنا رخ می‌دهد و به خاطر قرار گرفتن در کانون مرکزی انفجار، کاملاً ویران نشد!

◀️ آیا ژاپنی ها نشستند و گفتند حالا که اینطور است بگذاریم کشور نابود شود چون خرابی چون از حد بگذرد آباد می گردد! و در نتیجه همین تفکر ژاپن مجدداً آباد و به یک الگو برای همه دنیا تبدیل شد؟

◀️ این قصه ها و افسانه ها را کنار بگذاریم. شگفت انگیز است که هنوز بعضی از هموطنان علت عقب افتادن ما در مسابقه جهانی را به گردن حمله اعراب در هزار سال پیش می اندازند؟

اراده یک ملت برای تغییر، برای برخاستن از خاکستر ناکامی ها کجای این معما قرار دارد؟ نکند آلمانی ها و ژاپنی ها از اساس فتوشاپ هستند؟!

◀️ #ویلی_برانت که بعد از جنگ جهانی دوم شهردار برلین و بعد صدراعظم آلمان شد در کتاب زندگی اش " زندگی من در سیاست" می نویسد: یک روز دیدم زنی در صف خرید نان به غریبه ها لعنت فرستاد و آرزوی هیتلر را کرد. پشتم لرزید. احساس کردم باید بمانم و ثابت کنم آبادی و آزادی آلمان نیازی به هیتلر و فاشیسم ندارد.

◀️ این چه تفکر مایوسانه ای است که مدام به آن دامن می زنیم؟ هیچ فرمول ویژه و راه میان بری وجود ندارد. معجزه گری از کشور دیگری سوار بر اسب سفید نمی آید که مشکلات ما را حل کند.

راهی جز سخت کار کردن و تلاش برای امیدوار ماندن نیست، البته که در این راه به مدیران شرافتمند، باهوش و فداکار نیازمندیم اما مدیران هم ایرانی هستند. یکی از ما. انتخاب شده یا انتصاب شده از میان خودمان....

◀️ خرابی ها حتی وقتی از حد بگذرند آباد نمی شوند. کسانی باید به جای این شعر و شعارهای مایوسانه آستین بالا بزنند و کاری کنند. حتی این شعر به داد خود فرخی یزدی هم نرسید.

80 سال پیش دستگیر و زندانی شد و در زندان قصر درگذشت (کُشته شد) و حتی کسی نمی داند کجا در خاک خفته است... خرابی روزگارش از حد گذشت اما چیزی آباد نشد!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
🔬 خود را #چکاب کن

🍟 هنگامی که در رستوران یا هتل هستید و شکر یا شیر چای خود را بیشتر از مقداری که در خانه مصرف می کردید مصرف می کنید بیانگر این است که شما زمینه #فساد را دارید.

🎯 وقتی که در رستوران یا اماکن عمومی هستید و مقدار زیادی دستمال کاغذی، صابون یا عطر استفاده می کنید، در حالی که در منزل خودتان این گونه نیستید بدین معنا است که اگر شرایط اختلاس برای شما فراهم شود #اختلاس می کنید.

🍹اگر در جشن ها و بوفه های باز زیاد می خورید در حالی که می دانید شخص دیگری آن را حساب می کند، بدین معناست که اگر فرصت خوردن #مال دیگران را پیدا کنید این کار را خواهید انجام داد.

💡اگر معمولا هنگامی که در صف ‌هستید و حقوق در صف بودن را رعایت نمی کنید، پس شما زمینه این را دارید که برای رسیدن به #هدف خود از کتف دیگران هم بالا بروید.

💰اگر بر این باور هستید که هر چه را در خیابان پیدا کردید حق شما است در حالی که مال دیگران بوده است، پس قابلیت #دزدی در شما وجود دارد.

🔎 اگر جزو کسانی هستید که فامیلی دیگران بیشتر از اسم آن ها برای شما اهمیت دارد (به چه خاندانی تعلق دارند)، یعنی این که در شما زمینه #نژاد_پرستی وجود دارد و احتمال دارد که تنها با توجه به اصل و نسب دیگران به آن ها کمک کنید، هم چنین ایده و افکار دیگران برای شما مهم نیست بلکه تنها خود شخص برای شما اهمیت دارد.

🚙 هنگامی که به قوانین راهنمایی و رانندگی توجهی ندارید و به آن اعتنایی نمی کنید، بیانگر این است که شما زمینه #تجاوز و #سرکشی را دارید، حتی اگر قرار باشد اشخاص بی گناهی هم در این بین صدمه ببینند.

⛔️ مبارزه با فساد را از خود شروع کنیم.

✍️ منتسب به دکتر امجد حسین/رئیس دانشگاه ملی کامپیوتر و علوم نوظهور پاکستان

🖋 @ehsanmahammadi95
⛔️ خرابی چون از حد بگذرد آباد می گردد؟!

✍️ احسان محمدی

◀️ شما هم این جمله را به زبان آورده اید؟ از آخرین باری که شنیده اید چند روز می گذرد؟ حتی چند ساعت؟! این روزها یکی از پرتکرارترین ضرب المثل ها بین عموم مردم همین است. نشانه ای از ناامیدی فرد از تغییر اوضاع و تن دادن به تقدیرِ هرچه باداباد!

#فرخی_یزدی شاعر آزادی طلب و سیاستمدار در شعری می سراید:

دلم از این خرابی ها بود خوش، زان که می دانم
خرابی چون که از حد بگذرد آباد می گردد

◀️ در واقع این ضرب المثل مصرع دوم این بیت از فرخی یزدی است که میان ایرانیان مدام بازتکرار می شود. اما کسی می تواند مثالی بزند که یک مجموعه بعد از اینکه خرابی اش از حد گذشت، خود به خود آباد شد؟

◀️ #آلمان ها که می خواستند در جنگ جهانی دوم دنیا را فتح کنند توسط سربازان روس به بدترین شکل تنبیه شدند. سال 1946 نزدیک به 8 درصد از بچه هایی که در برلین به دنیا آمدند پدرانی روس داشتند. نتیجه #تجاوز گسترده به زنان و دختران 10 تا 80 ساله توسط لشکر فاتح.

◀️ بیش از 20 درصد ساختمان های کشور با خاک یکسان شده بود. بسیاری از مردان در جنگ کشته شده بودند. فروش نان در نانوایی ها با نظارت ماموران پلیس بود که به تعداد محدود فروخته شود.

مردم ناچار به کشت مواد غذایی در خانه هایشان می پرداختند. وضع مسكن بسيار رقت‌بار بود به طوري كه در هر اتاق 5 تا 6 نفر زندگي‌ می كردند يا اكثراً در زيرزمين‌ها و اتاقك‌هاي حلبي و راهروها و ايستگاه‌هاي راه‌آهن‌ها شب را به صبح مي‌رسانيدند.

◀️ آیا آنها هم گفتند «خرابی چون از حد بگذرد آباد می گردد» و در نتیجه ساختمان های خرابه مثل لوبیای سحرآمیز خود به خود آجر روی آجر از نو ساخته شدند، مشکلات کشور حل شد، اقتصاد رونق گرفت و در کمتر از 30 سال دوباره به یک ابرقدرت در دنیا تبدیل شدند؟

◀️ در جنگ جهانی دوم بیش از دو میلیون و هفتصدهزار #ژاپنی کُشته شدند! فقط کُشته! برای آنکه بزرگی این عدد را بهتر متوجه شویم، طبق آمار تعداد شهدای ایرانی در جنگ هشت ساله بیش از 200 هزار نفر است.

◀️ فقط در بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی حدود 220 هزار نفر جان باختند. بیش از 100هزارنفر بلافاصله هنگام بمباران کشته شدند و بقیه تا پایان سال ۱۹۴۵ بر اثر اثرات مخرب تشعشعات رادیواکتیو جان خود را از دست دادند.

◀️ بمب اتمی که آمریکایی ها در هیروشیما فرود آوردند تمام ساختمان‌های شهر از جمله کارخانه‌های فولادسازی و صنعتی چون میتسوبیشی را نابود کرد.

تنها چیزی که از شهر باقی‌ماند ساختمان تالار ترویج صنعتی استانی هیروشیما بود که انفجار، بالای گنبد این بنا رخ می‌دهد و به خاطر قرار گرفتن در کانون مرکزی انفجار، کاملاً ویران نشد!

◀️ آیا ژاپنی ها نشستند و گفتند حالا که اینطور است بگذاریم کشور نابود شود چون خرابی چون از حد بگذرد آباد می گردد! و در نتیجه همین تفکر ژاپن مجدداً آباد و به یک الگو برای همه دنیا تبدیل شد؟

◀️ این قصه ها و افسانه ها را کنار بگذاریم. شگفت انگیز است که هنوز بعضی از هموطنان علت عقب افتادن ما در مسابقه جهانی را به گردن حمله اعراب در هزار سال پیش می اندازند؟

اراده یک ملت برای تغییر، برای برخاستن از خاکستر ناکامی ها کجای این معما قرار دارد؟ نکند آلمانی ها و ژاپنی ها از اساس فتوشاپ هستند؟!

◀️ #ویلی_برانت که بعد از جنگ جهانی دوم شهردار برلین و بعد صدراعظم آلمان شد در کتاب زندگی اش " زندگی من در سیاست" می نویسد: یک روز دیدم زنی در صف خرید نان به غریبه ها لعنت فرستاد و آرزوی هیتلر را کرد. پشتم لرزید. احساس کردم باید بمانم و ثابت کنم آبادی و آزادی آلمان نیازی به هیتلر و فاشیسم ندارد.

◀️ این چه تفکر مایوسانه ای است که مدام به آن دامن می زنیم؟ هیچ فرمول ویژه و راه میان بری وجود ندارد. معجزه گری از کشور دیگری سوار بر اسب سفید نمی آید که مشکلات ما را حل کند.

راهی جز سخت کار کردن و تلاش برای امیدوار ماندن نیست، البته که در این راه به مدیران شرافتمند، باهوش و فداکار نیازمندیم اما مدیران هم ایرانی هستند. یکی از ما. انتخاب شده یا انتصاب شده از میان خودمان....

◀️ خرابی ها حتی وقتی از حد بگذرند آباد نمی شوند. کسانی باید به جای این شعر و شعارهای مایوسانه آستین بالا بزنند و کاری کنند. حتی این شعر به داد خود فرخی یزدی هم نرسید.

80 سال پیش دستگیر و زندانی شد و در زندان قصر درگذشت (کُشته شد) و حتی کسی نمی داند کجا در خاک خفته است... خرابی روزگارش از حد گذشت اما چیزی آباد نشد!
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95