This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎵 برای ساز زدن یک روزنامهنگار
✍️ احسان محمدی
◾️این ویدئوی پر واکنش «نوازندگی سردبیر سابق #همدلی در خیابان» را مسعود رفیعیطالقانی ماه پیش در توئیترش منتشر کرد و نوشت:
«من خیلی اوقات را به شکل جدی به نواختن موسیقی خیابانی میگذرانم. تمام محدودیتهای زندگی سبب شده دوگانه «حقیقتداشتن» و «کاذببودن» را در زندگی بیشتر بشناسم، و تنها وقتی با سازم در خیابان، پیش پای رهگذران نشستهام، حقیقت فردی و اجتماعی و سیاسی خودم را میبینیم».
◾️مسعود هنوز هم من را یاد روزهای بعد از انتخابات 88 میاندازد. موشک خورده بود وسط خیالمان. در روزنامه #شرق صندلیاش کنار پنجره شیشهای بزرگی رو به خیابان بود. گفتم:«این روزا آدم عصبانی زیاد پیدا میشه جاتو کنار پنجره عوض کن».خندید. چشمهایش ریز شد.
◾️نمایشگاه مطبوعات موهایش را از ته زده بود. توی ماشین چند شعر از کتاب در دست انتشارش خواند. خسته بود. دلزده از سیاست. گفت میخوام فلسفه بخونم، ساز بزنم.
◾️روزنامهنگار جماعت اینجا با ساز و قلم پولدار نمیشود، پول در «به ساز رقصیدن» است.
کسی حوصله دارد برود بررسی کند چه به سر باقی روزنامهنگاران آن سالها آمد؟
🖋 @ehsanmohammadi95
✍️ احسان محمدی
◾️این ویدئوی پر واکنش «نوازندگی سردبیر سابق #همدلی در خیابان» را مسعود رفیعیطالقانی ماه پیش در توئیترش منتشر کرد و نوشت:
«من خیلی اوقات را به شکل جدی به نواختن موسیقی خیابانی میگذرانم. تمام محدودیتهای زندگی سبب شده دوگانه «حقیقتداشتن» و «کاذببودن» را در زندگی بیشتر بشناسم، و تنها وقتی با سازم در خیابان، پیش پای رهگذران نشستهام، حقیقت فردی و اجتماعی و سیاسی خودم را میبینیم».
◾️مسعود هنوز هم من را یاد روزهای بعد از انتخابات 88 میاندازد. موشک خورده بود وسط خیالمان. در روزنامه #شرق صندلیاش کنار پنجره شیشهای بزرگی رو به خیابان بود. گفتم:«این روزا آدم عصبانی زیاد پیدا میشه جاتو کنار پنجره عوض کن».خندید. چشمهایش ریز شد.
◾️نمایشگاه مطبوعات موهایش را از ته زده بود. توی ماشین چند شعر از کتاب در دست انتشارش خواند. خسته بود. دلزده از سیاست. گفت میخوام فلسفه بخونم، ساز بزنم.
◾️روزنامهنگار جماعت اینجا با ساز و قلم پولدار نمیشود، پول در «به ساز رقصیدن» است.
کسی حوصله دارد برود بررسی کند چه به سر باقی روزنامهنگاران آن سالها آمد؟
🖋 @ehsanmohammadi95