روزنوشت‌های احسان محمدی
17K subscribers
3.58K photos
1.17K videos
61 files
369 links
🎓دکترای فرهنگ و ارتباطات
📡مشاور رسانه‌ای
📰روزنامه‌نگار
📺 کارشناس رادیو و تلویزیون

📚 کتاب‌ها‌: جنگ بود، مارکز در تاکسی، شیوه دلبری و متروآشوبی و گنجینه‌پنهان

🔰صفحه اینستاگرام: ehsanmohammadi94
🔰توئیتر: ehsanm92
Download Telegram
⛔️ چیدوری ایرانی؟ چیدوری نقی معمولی؟

✍️ #احسان_محمدی

#پایتخت5 به یک باره از #علی_آباد بهشت گونه به وسط بیابان های #سوریه پرتاب شد. لابلای خشم و خشونت زامبی های #داعش. بانگ خروس جایش را به نعره گلوله ها داد.

تغییر ماهیت سریال بازتاب های بسیاری داشت.

1️⃣ این جمله که فرمانده داعشی گفت تن خیلی ها را لرزاند: «11 تا زن، 2 تا پیرمرد و 2 حوری داریم. اینجا بهشته. بیایید». لحظه اسارت خانواده ای که در این چند سال ایرانیان بسیاری با آنها خندیده بودند، بغض کرده بودند و از سادگی و صمیمت بین شان لذت برده بودند تلخ بود. آنقدر تلخ که تردید ندارم بچه های بسیاری دیشب کز کردند توی آغوش بزرگترها.

2️⃣ داعش یکی از چندش آورترین شوخی های بشری بود/هست. هر چقدر بگوییم که اینها نماد اسلام واقعی نیستند، اثر چندانی روی مخاطب خارجی ندارد. صدمه ای که آنها به اسلام و دین زدند را هیچ دشمنی نزده بود. همانقدر که ما تفاوت ارتدکس و پروتستان و کاتولیک را در مسحیت می دانیم، دنیا هم تفاوت اسلام رحمانی با اسلام شیطانی را می داند. تقریباً هیچ!

3️⃣عده ای تغییر شخصیت #هما زن مستقل و عضو شورای شهر را به یک پریشان احوال نتیجه مداخله موسسه اوج می دانند. #محسن_تنابنده آنها را متهم به سانسور کرد و #کیهان به اوج حمله کرد که با پخش صدای #ابراهیم_تاتلیس و تبلیغ برای گردشگری ترکیه یک سریال مبتذل ساخته اند. حالا برخی نقد می کنند که چرا یک سریال طنز خانوادگی را به یک مجموعه جنگی ترسناک تغییر مسیر داده اند؟

4️⃣ کارکرد تلویزیون همین است که می بینید. نهادینه کردن اتفاقی که به نظر دور و غیرواقعی می آید. همان چند دقیقه ای که داعشی ها خانواده #نقی_معمولی را به اسارت گرفتند بیش از هر ویدئویی توانست بسیاری از ایرانیان را با مفهوم داعش مواجه کند. حتی آنها که در همه این سال ها با لحن #بابا_پنجعلی می گفتند: الکی میگه! داعش بیاد می خوابونم تو دهنش!

5️⃣ روزی که داعش به #مجلس حمله کردد را به خاطر بیاورید. 17خرداد 96. گرمای تهران و قلب هایی که تند می زد. 5 داعشی 17 هموطن را به شهادت رساندند. برای اولین بار آن ژنده پوش های متعفن را کنارمان حس کردیم.

اگر مقاومت ها و هوشمندی های نظامی- سیاسی نبود آنها مشتاق بودند جنگ را به ایران بکشند. هنوز هم این ولع وجود دارد. چه باور کنید و چه نه، ما دوستان اندکی در دنیا داریم اما دشمنانی منتظر فرصت و دریچه ای برای پاره پاره کردن این سرزمین هستند. دریغ است ایران که ویران شود...

6️⃣ ما در مورد #مدافعان_حرم چیز زیادی نمی دانیم. درک می کنیم که به دلایل امنیتی در این خصوص علنی سازی روشی معمول نیست اما خلاصه کردن آنها در پیکرهایی که به وطن برمی گردند کفایت نمی کند.

مردم حق دارند بیشتر بدانند که آنها کجا و چطور مبارزه می کنند. چه دشواری هایی از سر می گذارنند و چرا فراتر از مرزهای ایران از ایران دفاع می کنند؟ سریال پایتخت 5 تلاش کرد پاسخی به این پرسش ها بدهد اما کافی نیست.

7️⃣ در این چند سال هزاران زن و دختر درست به همین شیوه توسط داعش مورد تجاوز قرار گرفتند. هزاران نفر سلاخی، میلیون ها انسان بی خانمان شدند و مردهای بسیاری مثل نقی معمولی توی سرشان کوبیدند و گفت:« زن و بچه»!

مطلق انگاشتن خود و مشتری حوری بهشت شدن با توصیه مغزهای متعفن و پوسیده در این سال ها خون هزاران نفر را در خاورمیانه جاری ساخت.

8️⃣ کسانی نوشتند که لوکیشن کارخانه خراب سوریه در واقع کارخانه هایی متروک در ایران است. اطلاع دقیقی در این باره ندارم اما اگر حقیقت دارد تلخ است و گزنده. اینکه کارخانه ها اینطور متروک می شوند، جوان ها از کار بیکار، زندگی ها متلاشی و متلاطم ...

9️⃣ شبکه های مجازی به صحنه جنگ موافقان و مخالفان سریال تبدیل شده. طرفین درگیری چون نمی توانند از گلوله استفاده کنند، به هم واژه های آتشین پرتاب می کنند. این عدم و تحمل مدارا یک درد بی درمان است انگار. حتماً باید یک روز دشمنی زل بزند توی چشم هایمان و بگوید: #چیدوری_ایرانی؟!
تا باورمان بشود که همه ما در یک جبهه قرار داریم و نباید انرژی مان را صرف نابود کردن هم کنیم؟

🔟پایتخت 5 نه بیانیه رسمی نظام است و نه مدعی خلق اثری فاخر و جاودانه. سریالی است که می کوشد به سبک کارگردان و تهیه کننده داستانی را تعریف کند. می توانیم آن را نقد کنیم، با بخش هایی از آن موافق نباشیم اما یکسره تاختن و انکار همه چیز چه سودی دارد؟

گروهی در این کشور هستند که انگار ناف شان را با تنفر بریده اند. با #حاتمی_کیا مخالفند، به #اصغر_فرهادی حمله می کنند، #شهرزاد را دوست ندارند، از 90 بدشان می آید، به سرتاپای #دورهمی می تازند، #خندوانه را مبتذل می دانند و ... از دست این عده فقط می توان با لحن #بهتاش_فریبا گفت: خِدااا!
🖋 @ehsanmohammadi95
🌍 تاوان زیستن در #جغرافیای_اندوه

✍️ احسان محمدی

🌍 بعضی از منتقدین به #اصغر_فرهادی کارگردان ایرانی خرده می گیرند که وقتی فیلم های ساخته او تمام می شود بیننده تکلیف اش را در مورد حق و باطل نمی داند! همه شخصیت های فیلم هایش انگار حق دارند در حالیکه نمی شود گفت جای حق ایستاده اند. انگار مرتکب گناه شده اند در حالیکه نمی شود حکم راند که گناهکارند.

🌍این در هم پیچیده شدن حق و باطل یکی از دشواری های عصر حاضر است. دشوار بتوان به صورت مطلق در هر ماجرایی آدم ها را سیاه و سفید کرد، عصر حاضر، عصر #خاکستری هاست. انگار همه حق دارند، در حالیکه حق کاملاً با هیچکس نیست!

🌍 حمله #آمریکا و متحدانش به سوریه و آغاز جنگی دیگر (حتی در حد موشک پرانی کنترل شده) باز هم دنیا را با چالش های تازه ای روبرو ساخت که آیا جنگ مطلقاً بد است؟ آیا فرق می کند که چه کسی ابرقدرت نظامی دنیا باشد؟ جای آمریکا با #نپال یا #گوام عوض شود آنها دست به خونریزی و کشورگشایی و موشک پرانی نمی زنند؟

🌍 فارغ از اینکه ما در این سوی دنیا کار آمریکا را زورگویی آشکار می دانیم چطور در بخش دیگری از دنیا کسانی برای برخورد با #بشار_اسد همدلی نشان می دهند؟ #دونالد_ترامپ که بیشتر به یک مست لایعقل شباهت دارد تا یک پریزیدنت، چطور به نماد تشخیص دهنده حق و باطل تبدیل شده که فرمان حمله صادر می کند؟

🌍 این روزها بیم کشیده شدن شعله های این آتش جدید به دامن ایران به یک دغدغه در افکار عمومی تبدیل شده است. مردم اخبار را در هوا می قاپند، موشک ها را می شمارند، به رجزخوانی هایی توئیتری ترامپ و چشم غره های #خرس_روسی نگاه می کنند و نگران آغاز یک جنگ جهانی دیگر هستند و از خود می پرسند کی می شود این #خاورمیانه سر آرام به زمین بگذارد؟ خاکش کی از خون سیراب می شود؟ تنش های داخلی کم است که باید چشم مان به تحولات منطقه ای باشد؟ یک روز عراق، یک روز ترکیه و کُردها، یک روز سوریه و داعش و ...

🌍 #راتزل جغرافیدان جبرگرا بر این باور بود که شرایط طبیعی عامل قطعی و تعیین کننده‌ی رویدادهای انسانی و پدیده‌های جغرافیایی است. #ارسطو معتقد بود علت كامیابی یونانیان وحتی برتری عقلی آنان آب و هوای معتدل یونان می دانست. #ابن‌خلدون که به منتسکیوی عرب معروف است استدلال می کرد شرایط و احوال و دگرگونیهای اجتماعی متفاوت بیشتر از محیط جغرافیایی و آب و هوا سرچشمه می‌گیرد.

🌍 #مارکس، #هگل،#توماس_باکل، #الیزه_رکله و ... هم در مورد جبر جغرافیا آرایی دارند. اینکه عوامل طبیعی بر کردار آدمیان اثر گذار است و از آن گریزی نیست. در این مورد می توان سال ها بحث کرد و به نتیجه مشخصی نرسید اما یک واقعیت وجود دارد که خاورمیانه جغرافیای اندوه است. سرزمین رنج، جنگ، نفت، باروت، خشونت ...

🌍 در چند دهه اخیر بیش از هر نقطه دیگری از دنیا از اینجا خبرهای مرگ، انفجار، سربریدن، گلوله و خشم به دنیا صادر شده است. آدمی نمی تواند سرزمین اش را توی چمدان بگذارد و به گوشه دیگری از دنیا مهاجرت کند. وطن، گل بنفشه نیست، تاوان زیستن در جغرافیای اندوه هم گوش به زنگ بودن ابدی است، خواندن خبرهای همه تلخ، دل آشوب و نگرانی از اینکه گلوله ها کجا فرود می آیند...

🌍 کسی که در #پورتوریکو، #جامائیکا یا #سوئیس زندگی می کند چه خبر دارد از دل ما ساکنان جغرافیای اندوه؟ اینجا انگار همه حق دارند و هیچکس حق ندارند. انگار هرگز نمی شود فهمید که چرا در سرزمین شعر و قصه های هزار و یک شب و ادیان، آدم ها این همه مشتاق شلیک گلوله هستند؟
🖋 @ehsanmohammadi95
🔻مردم به حرف چه کسی «اعتماد» کنند؟

🚻 از #مهندس_بازرگان تا روحانی و مهران مدیری و ...!

✍️ احسان محمدی

📻 «یک روز پس از پیروزی انقلاب این شایعه در تهران پیچید که آب لوله کشی #مسموم شده است و موجی از نگرانی در میان مردم به وجود آمد. همان شب (شامگاه ۲۳ بهمن ۵۷) مهندس بازرگان به رادیو رفت و به گواه مجری یک لیوان آب نوشید و گفت: خیال مردم آسوده باشد. هیچ مسمومیتی در کار نیست و اگر باشد تا پایان این برنامه مشخص می شود.

↙️ بازرگان نه تنها نخست وزیر بود که در خاطره نسل قبل به عنوان مجری پروژه لوله کشی آب تهران در اوایل دهه ۳۰ نیز شناخته می شد و از این نظر سخن او حجت به شمار می رفت و خوش بختانه شایعه تکذیب شد. جسارت و ابتکار بازرگان اما در خاطره ها ماند.»

📻 نقل کنندۀ این خاطره یک روزنامه نگار شناخته شده است و چند نکته در این ماجرا جلب توجه می کند. این که بازرگان در «رادیو» آب می نوشد. یعنی رسانه ای که #تصویر ندارد!

↙️ #مجری برنامه به شنونده ها گواهی می دهد که او دیده که او آب را نوشیده و مردم #ندیده به مهندس بازرگان اعتماد می کنند و از آب آشامیدنی بدون هراس مصرف می کنند.

دقت کنید که موضوع آب به سلامت افراد ربط داشت و آن شایعه در روزهای پرالتهاب انقلاب و تغییر رژیم می توانست به شدت باور پذیر باشد. اما چرا مردم حرف بازرگان را باور کردند؟

↙️ این روزها «بحران»! خمیردندان نداریم اما کافیست که چند سلبریتی، کانال پربیننده تلگرامی یا اینستاگرامی شایعه کنند که مواد اولیه خمیردندان وارد نمی شود و جلوی واردات محصول را هم گرفته اند.

یک ساعت بعد هزاران نفر که حتی در عمرشان مسواک هم نزده اند به فروشگاه ها حمله می کنند، قفسه ها خالی می شود، محتکران خمیردندان انبار می کنند و قیمت آن به سرعت نور افزایش پیدا می کند!

حالا تصور کنید این چند چهره شناخته شده بیایند و در #تلویزیون نه #رادیو رو به مردم بگویند نگران نباشید، خمیردندان اندازه کافی هست. واکنش «عموم» مردم:

1️⃣ #آذری_جهرمی وزیر جوان: ما هر وقت باور کردیم که سرعت اینترنت واقعیه اون وقت حرفت در مورد خمیردندون رو باور می کنیم!

2️⃣ #مهران_مدیری: بهش گفتن برو اینو بگو تا مردم آروم بشن به جاش پرونده اون وام ها و هدیه هات رو برات درست می کنیم!

3️⃣ #سردار_قالیباف: شما خمیردندونت هم تموم میشه سوار هواپیما میشی میری اونور آب میگیری میاری خلبان!

4️⃣ #اصغر_فرهادی: شما که مشکل نداری، خمیر دندون کم هم بیاید برات از خارج می فرستن. اصلاً خود #پنه_لوپه_کروز میاره دم در خونه تحویلت می ده!

5️⃣ #صادق_زیباکلام: ما یه فامیل داریم تو بچه های بالا، میگه زیباکلام رو به خاطر حرفاش تندش می خوان بندازن زندان، الان گفتن بهش اینا رو بگو آشوب نشه در عوض نمیری زندان، این هم قبول کرده!

6️⃣ #علی_دایی: بهش گفتن برو اینا رو بگو، جلو التهاب بازار رو بگیر، همین که کی روش رفت تو رو می کنیم سرمربی تیم ملی!

7️⃣ #علی_لاریجانی: اگه رئیس مجلس اینو نگه کی بگه؟ شما اگه راست میگی لایحه شفافیت عملکرد نماینده ها رو بررسی کن!

8️⃣ #سیف رئیس سابق بانک مرکزی: معلومه که شما نباید نگران باشی، دخترت از #استرالیا برات می فرسته!

9️⃣ دکتر #حسن_روحانی:

- یعنی خیالمون راحت باشه #دلار گرون نمیشه آقای رئیس جمهور؟
- بله! ...
آدم عاقل جای دلار می نویسه خمیردندون!

↙️... موضوع ساده است. بخش بزرگی از مردم اعتمادشان را به رهبران فکری و مدیران جامعه از دست داده اند. در همه این سالها هم جریان هایی با تخریب چهره های ملی از آنها اعتبارزدایی کرده اند و حالا که نیاز است مردم به حرف کسی اعتماد کنند، برای خرید پوشک و دلار و سکه و نوار بهداشتی و پراید به بازار یورش نبرند، حرف هیچکس را باور نمی کنند.

↙️ دولت، به یک «مهندس بازرگان» سال 57 نیاز دارند که مردم حرفش را باور کنند. وقتی چهره های محترم و باتجربه سیاست و اقتصاد را به دلایل واهی خانه نشین و منزوی و محصور کردیم، وقتی از روشنفکران اعتبارزدایی شد، وقتی روزنامه نگاران را به عنوان عوامل دشمن معرفی کردند، وقتی اساتید دانشگاه را به حاشیه راندند، برای جامعه مرجع فکری قابل اعتمادی نماند.

مردم به حرف چه کسی اعتماد کنند و به بازار نریزند؟

↙️ حرف چه کسی آنها را آرام می کند که ملتهب نشوند؟ چند نفر باقی مانده که اگر بیایند تلویزیون و بگویند مردم نگران نباشید و تا چند ماه دیگر دلار ارزان می شود و بازارها از پوشک لبریز و ... مردم حرف آنها را باور می کنند و نمی گویند سبیل این را چرب کرده اند؟ وقتی بُن را می بریدید به فکر سقوط شاخه بودید؟
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
✈️ درسی که از مهاجرت «علیرضا فغانی» می‌‌توان آموخت

✍️ احسان محمدی

✈️ «همه رفتنی هستند». این جمله را معمولاً در آن عبرت گرفتن‌های چند دقیقه‌ای در مراسم تدفین به هم می‌گوییم. وقتی می‌خواهیم یکجوری‌هایی به خودمان دل‌گرمی بدهیم که این سرنوشت محتوم است و عین عدل خداوند. اما این روزها دیگر موج مهاجرت دست کم در میان نخبگان انکار‌شدنی نیست. موضوعی که قبلاً تلاش می‌شد آن را خیلی جدی نگیرند حالا دیگر زیر هیچ فرشی پنهان‌شدنی نیست.

✈️ شب گذشته در برنامه فوتبال برتر، گفتگویی از #علیرضا_فغانی داور بین‌المللی فوتبال ایران پخش شد که در آن مثل همیشه خونسرد حرف می‌زد و بی‌هیچ ابایی از رفتن گفت. از مهاجرت. و خلاصه حرف هایش این بود که برای «زندگی بهتر»، «آرامش بیشتر» و «آسودگی و رفاه بیشتر» خودم و خانواده‌ام می‌روم.

✈️ دهه هفتاد مستندی از تلویزیون پخش می‌شد در مورد کسانی که مهاجرت کرده‌اند و نگون بخت شده‌اند. روایت اصلی این بود که آن‌ور آب خبری نیست، بروید از درد غربت می‌میرید و سراب است و گول زرق و برقش را نخورید.

✈️ اما حالا دیگر مردم می‌دانند که بسیاری از همان‌ها که آن مستند را ساختند یا دستور ساخت و پخشش را دادند، درست همان موقع داشتند بچه‌هایشان را می‌فرستادند آن‌ور آب و خودشان هم برای گرفتن اقامت آن‌وری تقلایی می‌کردند!

✈️ مهاجرت یک انتخاب است. یک حق. بعضی‌ها می‌گویند درست است که #آسمان در همه جای جهان یک رنگ است اما #زمین اش فرق دارد. آدم یک‌بار به دنیا می‌آید و یک‌بار فرصت زیستن دارد و باید برود جایی که احترام بیشتری می‌بیند و لذت و آرامش بیشتری هم نصیبش می‌شود. #سعدی علیه‌الرحمه چند صدسال پیش فرمود:

سعدیا حُب وطن گرچه حدیثی‌ست صحیح
نتوان مُرد به سختی که من اینجا زادم

✈️ علیرضا فغانی هم حق دارد برود. وقتی برخی یواشکی می‌روند و زیر پرچم کشور دیگر سوگند وفاداری می‌خوانند و #شهروندی می‌گیرند، فغانی چرا نرود و نگیرد؟ اتفاقاً انسان صریح‌اللهجه ای است که خیلی از این اداها در نیاورده است.

✈️ وقتی مجری از او پرسید که فکر می‌کنی بروی دل مردم برایت تنگ می‌شود و چه می‌گویند؟ دو بار گفت:«می‌گویند به جهنم! در را هم پشت سرت ببند»! با همان صراحتی که خیلی اوقات به جاه‌طلبی و غرور ترجمه شده حرف زد و رفت #استرالیا!

✈️ قصد موعظه ندارم. چندباری موقعیت رفتن داشتم و نرفتم. علیرغم همه لحظه‌های تلخی که بعد از آن تجربه کردم، پشیمان نیستم. کسانی البته هستند که دوست دارند آدم را «پشیمان کنند» اما «چراغم در همین خانه می‌سوزد». اما این رفتن‌ها را جدی بگیرید. این روزها هرکس می‌تواند می‌رود. بسیاری از آنها که نمی‌روند هم ماندن #انتخاب ناگزیرشان است!

✈️ در همه جای جهان آدم‌ها در پی یافتن زندگی بهتر یا ماجراجویی تازه مهاجرت می‌کنند. از شهری به شهری، از کشوری به کشوری و از قاره‌ای به قاره‌ای. اما رفتن مغزها و سرمایه‌ها و استعدادها خسارت ملی است. اسمش می‌خواهد #پناهندگی باشد یا #مهاجرت فرق زیادی ندارد. کسی که برود چراغش را جای دیگری و برای کسان دیگری روشن می‌کند.

✈️ چندی قبل دکتر یزدانی از دوستان فرهیخته‌ام بعد از چندسال اقامت در #ایتالیا به ایران برگشت. با او حرف می‌زدم که چطور این مسیر را برعکس طی کرده! گفت تصمیم شخصی است و قصد نسخه پیچیدن برای دیگران ندارد. اما خلاصه حرف‌هایش امیدوارم کرد که هنوز تنها نیستیم:

من با دوستان خارج‌نشین یا کسانی که هوای رفتن دارند و می‌گویند اگر اوضاع در ایران خوب شود٬ برمی‌گردند موافق نیستم. یعنی در واقع٬ هر وقت این را می‌شنوم حس خواستگاری را پیدا می‌کنم که دختری بهش می‌گوید برو و هروقت وضعت خوب شد و پولدار شدی بیا سراغ من!

خوب شدن اوضاع یک کشور مفهوم خیلی کلی‌ است که بر اساس آدم‌ها و خط‌کشی که در دست دارند٬ از کسی به کس دیگر می‌تواند متفاوت باشد. ضمن این‌که این خوب شدن یکهو از آسمان فرود نمی‌آید روی ملاج ما. فرایندی‌ست که به نظرم همه باید جزیی از آن باشیم. گیرم حالا شرایط جوری شده است که نمی‌گذارند یا نمی‌خواهند جزیی از آن شویم. ولی باز هم چاره‌اش رفتن و برنگشتن نیست.

مشابه همان حرفی که #اصغر_فرهادی نمی‌دانم کجا درباره‌ی رفتن از ایران زده. گفته بود آدم بچه‌ی بیمار خود را در خانه رها نمی‌کند و برود٬ ولو این‌که بداند ماندنش هم دردی از او دوا نمی‌کند.

فرمول «اگر ایران اوضاعش خوب شود٬ برمی‌گردم» نوعی عافیت‌طلبی دارد که یعنی من حاضر نیستم هزینه‌های این بهتر شدن اوضاع را بپردازم. یعنی آن‌ها که مانده‌اند٬ زحمت بکشند و اوضاع را بهتر کنند. حالا هر وقت بهتر شد٬ من هم برمی‌گردم.

◾️ کاش زیستن اینجا آسان‌تر بود آن وقت نه این همه «رفتن» ارزش بود نه انتخاب.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
⛔️ از این شغل استعفا بدهیم!

احسان محمدی

#نیکی_کریمی: فقط نون خوشگلیشو خورد یه عمر!

#احسان_علیخانی؟ کی بهش گفته مجریگری بلده؟

#فروغ_فرخزاد: دختر نوجوونا مشهورش کردن!

#اصغر_فرهادی؟ پایان باز هم شد کارگردانی؟

#علی_دایی؟ دو ریال فوتبال حالیش نیست!

#مهران_مدیری؟ کی به این گفته طنز حالیشه؟

#احمد_شاملو؟ الکی بزرگش کردن!

#عادل_فردوسی‌پور؟ بزرگترین دلال فوتباله!

#ابراهیم_حاتمی‌کیا: مگه سینما بلده؟ جیره‌خواره بابا!

#محمود_دولت‌آبادی: من ازش بهتر می‌نویسم!

#عباس_کیارستمی: خارجیا گنده‌اش کردن!

#محمود_فرشچیان: دو تا تابلو کشیده فکر کرده داوینچیه!

#لیونل_مسی: هورمونیه بابا!

#کریس_رونالدو: اونکه پنالدوئه. فقط از پنالتی گل میزنه!

#سالار_عقیلی: دو دونگ صدا بیشتر نداره!

#سهراب_سپهری: آب را گل نکنیم هم شد شعر؟ پس منم شاعرم!

#رامبد_جوان: والله به دلقک‌بازی باشه شوهر عمه من بهتراز اینه!
....
آره. فقط تو خوبی!

هیچکس آن‌قدر مقدس نیست که نشود نقدش کرد اما جملاتی مثل اینها آمیزه کینه‌جویی و حسد است.

1⃣ #حسادت شغل اول بسیاری از ماست. این بزرگترین اژدهایی است که هرکس باید درون خودش سلاخی‌اش کند.

2⃣ انرژی که صرف تخریب و به زیر کشیدن دیگران می‌کنیم را صرف توسعه و بالا بردن خودمان بکنیم. تمرین کنیم، شاید خوشمان آمد!

3⃣ بین نقد و حسادت مرز باریکی هست که انسان اگر #شجاعانه با خودش خلوت کند می‌فهمد که دارد نقد می‌کند یا حسادت؟ (البته که همه شما فقط نقد متعالی می‌کنید و حسود دو عالم هم منم.)😉

4⃣ راه بزرگ شدن اما کوچک کردن آدم‌هایی که از ما موفق‌ترند نیست. با گاز گرفتن دیگران هم کسی ما را #شیر تصور نمی‌کند.
#تمرین_کنیم
🖋 @ehsanmohammadi95
ایران مدیون معمولی‌های وفادار

✍️ احسان محمدی

🔰فارغ از چهره‌های سیاسی، فکر می‌کنید جهانیان این روزها ایران را با چه نام‌هایی به خاطر می‌آورند؟ #عباس_کیارستمی؟ #احمد_شاملو؟ #علی_دایی؟ #تتلو؟ #محمود_دولت‌آبادی؟ #دنیا_جهانبخت؟ #محمدرضا_شجریان؟ #بابک_زنجانی؟ #اصغر_فرهادی؟ اختلاسگران و ربایندگان ثروت کشور و اعتماد مردم؟

🔰 درک می‌کنم که حتی از هم‌جواری برخی نام‌ها کنار هم رنجیده شوید اما بسیاری از از ما با #لایک و #فالو یا جست‌و‌جوی نام در اینترنت «چهره» می‌سازیم، افرادی را به شهرت می‌رسانیم یا معروفیت آنها را تکثیر می‌کنیم. حتی افراد نه چندان خوشنامی که دوست نداریم مردم دنیا، ایران ما را با آنها بشناسند.

🔰امروز کمتر کسی است که برای جست‌و‌جو در مورد مردم یک کشور یا مفاخرش یا مشاهیر به کتابخانه‌ها برود. همه در اینترنت #سرچ می‌کنند و هر چه یک نام بیشتر تکرار شده باشد شانس بیشتری برای دیده شدن دارد. اینترنت خیلی اهل داوری اخلاقی نیست. بیش از احساسات، به تعداد کلیک‌ها تکیه می‌کند حتی اگر ما خوشمان نیاید. اصلاً دوست دارید ایران را با چه کلماتی بشناسند؟

🔰 اما فارغ از همه نیک‌نامان و بدنامان که دیده می‌شوند، این گم‌نامان و بی‌نشان‌ها هستند که یک سرزمین را بر دوش می‌گیرند و از گذرگاه‌ها رد می‌کنند. کسانی که کسی نام‌شان را نمی‌داند.

سربازانی که زیر سایه فرماندهان نادیده گرفته می‌شوند، معلمانی که فروتنانه نردبان بالا رفتن مغزها شده‌اند، مربیانی که چنان از یاد می‌روند که انگار هرگز زاده نشده‌اند اما شاگردان آنها به ستاره‌های ورزش تبدیل می‌شوند، عوامل فنی که یک فیلم را می‌سازند اما حتی نام‌شان در تیتراژ هم نمی‌آید و در نهایت جایزه‌ها به خانه بازیگران و کارگردان ها می‌روند و ...

🔰 این یک واقعیت پذیرفته شده است. یک قاعده جهانی. آنها که روی صحنه هستند دیده می‌شوند و هر چقدر بگویند «از عوامل پشت صحنه تشکر می‌کنیم» کسی حوصله نمی‌کند سرک بکشد و ببیند که رنج واقعی را همان گمنام‌ها و بی‌نشان‌ها کشیده‌اند.

🔰 در جریان آتش‌سوزی کوه‌های خائیز در کهکیلویه و بویر احمد دختر 19 ساله‌ای به نام #رویا_جانفزا که برای کمک به خاموش کردن حریق رفته بود دچار شکستگی از ناحیه دست و پا شد. متولد دهه 80. از یک خانواده معمولی دهدشتی. دختر پدری بیکار که حتی بعد از این حادثه هم گفته است که اگر صد بار دیگر این اتفاق بیفتد به کوه می‌زند. زخمی از آتش و نیازمند توجه و کمک برای کاستن از فشار هزینه‌های درمان.

🔰 می‌شود نقدهای بسیاری وارد کرد که چرا باید یک دختر جوان که تخصص اطفای حریق ندارد به دل آتش بزند، باید با بالگرد جنگ آتش رفت، دولت کوتاهی کرده است که امکانات نداده و ... درست مثل برخی که حالا در دوران صلح، می‌گویند چرا اوایل جنگ به جای چریک و سربازهای حرفه‌ای، مردم عادی با تفنگ شکاری و چماق به جبهه رفتند و جنگیدند و جان دادند. در لحظه‌های بحرانی و وقتی که خیلی نمی‌شود به رسیدن کمک واقعی دل‌گرم بود، آدم‌ها جان‌شان را کف دستشان می‌گیرند و دفاع می‌کنند. چه مقابل دشمنی که تانک دارد، چه مقابل شعله‌ای که جنگل را می‌بلعد.

🔰رویا جانفزا تنها یکی از عاشقان بی‌نشان این سرزمین است. احتمالاً اگر دست و پایش نمی‌شکست هرگز نامش را نمی‌شنیدیم. هرگز خبردار نمی‌شدیم که یک دختر 19 ساله وقتی ما در آتش سوختن جنگل را می‌دیدیم و نفرین‌نامه می‌نوشتیم، وسط معرکه است. درست مثل همه مردها و زن‌ها، دخترها و پسرانی که فداکارانه در خاموش کردن آتش در گوشه گوشه ایران کمک می‌کنند و ما حتی اسم‌شان را نمی‌دانیم.

مثل سربازهایی که از مرزها مراقبت می‌کنند، مثل معلم‌هایی که بی شو و شعار، شاگردان شریف تربیت می‌کنند، مثل کارگرانی که سنگ زیرین آسیاب هستند، مثل کارمندها و قاضیان شرافتمندی که تن به دریافت رشوه نمی‌دهند، کشاورزان، معدنچی‌ها، کاسب‌ها و ... که خون همو‌طنانشان را در شیشه اختلاس نمی‌کنند.

🔰 این سرزمین را تا امروز عاشقان بی‌نشانش حفظ کرده اند. معمولی‌های نادیده. آنها این سرزمین را روی دوش گرفته‌اند، از مهلکه‌ها و معرکه‌ها نجات داده‌اند. آنها که هیچوقت کسی نه اسم‌شان را می‌شنود و نه عکس‌شان را می‌بینید. آنها که وفادارانه برای ایرانی بهتر می‌جنگند، پیر می‌شوند، می‌میرند، باید میلیون‌ها تومان پول قبر بدهند و روی سنگ مزارشان حتی یک پرچم ایران نصب نمی‌شود. آنها که حتی انگار اسم ندارند اما فرزندان واقعی این سرزمین هستند.
#عصرایران
🖋 @ehsanmohammadi95
📸 عکس عجیب هیتلر و «به مرور زمان»!

احسان محمدی

📸 در اوایل فیلم فروشنده ساخته #اصغر_فرهادی وقتی یکی از شاگردانش در مورد داستان «گاو» غلامحسین ساعدی از عماد (شهاب حسینی) می‌پرسد: «آقا چه‌جوری یه آدم گاو میشه؟»
عماد لا‌به‌لای خنده بچه‌ها به آرامی می‌گوید: «به مرور»!

📸 این عکس از ده سالگی #آدلف_هیتلر در کلاس چهارم در نوع خودش شگفت‌انگیز است. پیدا کردنش کار دشواری نیست.

ردیف بالا، نفر وسط. فقط سبیل مخصوصش را ندارد وگرنه انگار از همان اول خیز برداشته بود که فرمانده و فرمان‌روا بشود. بالاتر از همه بایستد و زل بزند به دوربین‌ها.

📸 در این عکس اما فقط یک پسر بچه ده‌ساله را می‌شود دید که شاید مورچه‌ها را لگد می‌کرده یا از شاخه درخت‌ها آویزان می‌شده است. همین!

یک پسربچه پرشور که پدرش کارمند پایین رتبه گمرک بود. آدولف اینجا در این عکس هنوز برادرش ادموند را دارد. یکسال بعد ادموند سرخک گرفت و درگذشت.

📸 می‌گویند این اتفاق تأثیری دائمی در آدولف ایجاد کرد و اعتماد به نفس او را تا حدود بسیاری...

متن کامل را اینجا بخوانید👇
https://www.asriran.com/0036cb
🖋 @ehsanmohammadi95ر