🔵🔴⚪️ چرا امام گفت جمهوری اسلامی؟!
🔸 #امام، پس از زنداني شدن در 15 خرداد 42، حق داشتن #كتاب در سلول را نداشت. بعد از مدتي كه به ايشان اجازه مطالعه میدهند، ايشان دو كتاب را پيغام میدهند كه برايشان بفرستند. يكي #مستدرك_الوسايل است و دومی #تاريخ_مشروطه كسروي، كه امام بعدها نيز از اين كتاب ذكري ميكند.
🔹 امام با آسيبشناسی نهضتهای ديني و نوع رهبري ديني قيامهای قبلي؛ به اينجا رسید كه برای حفظ و استمرار پیروزیها باید یک رابطه دو طرفه، مستمر و رسمی بین نظام دینی و حضور مردم تعریف شود.
🔸 در طي دو دهه گذشته، غلبه بحثهای صرفاً فلسفی و نظری، در تبيين يا دفاع از حكومت دينی، باعث لاغر شدن رويكرد تاريخي در فهم و تبيين جمهوري اسلامي شده است.
🔹 در قرن نوزده میلادی در #سودان، #نهضت_متمهدین با نیروهایی مخلص، فداکار و متدین به رهبری #مهدی_سودانی وارد صحنه میشوند. بعضی گفتند او خودش را به عنوان زمينهساز #نهضت_حضرت_مهدی(عج) معرفی کرد و بعضی گفتهاند كه خودش را مهدی موعود معرفی كرد. شعارها کاملاً دینی بود، در یک روز چند هزار #انگلیسی را میکشند و حكومت ديني تأسيس ميكنند ولي بعد از گذشت چند سال، انگلیسیها دوباره برمیگردند.
🔸 در #ليبي يك نهضت كاملاً دينی به رهبری #سنوسیها شكل میگيرد و به تأسيس حكومت ديني به رهبري يك عالم دينی میانجامد اما فرجام خوشی پيدا نمیكند و از سازش با غربیها سر در میآورد.
🔹در #مصر، کودتایی میشود که اسم آن را انقلاب گذاشتند. #نجيب و بعد #ناصر، زمام امور را دست میگیرند. ناصر، علمدار مبارزه با #اسرائیل میشود و بسيار هم محبوب است. ناصر میمیرد و نفر بعدی #انورسادات است، درست 180 درجه برعکس ناصر. او کسی است که با اسرائیلیها ائتلاف میکند، در حالي كه مردم همان مردماند اما حق قانوني براي مشاركت ندارند!
🔸 امام اين #تجربيات_تاريخی را مد نظر داشت و در تأسيس #جمهوری_اسلامی صرفاً نگاه فلسفی و نظری نداشت و بياعتنايی به تجربيات تاريخی امت اسلامي و غرق شدن در مباحث انتزاعی و نظری را افتخار نمیدانست.
🔹 از همان روزهای اول نهضت، امام تجربه عميقي نسبت به رفتارهای #توده و #نخبگان پيدا كرد. امام میديد بسياری نخبگانِ عالم و فاضلي كه بايد عليالقاعده حرف و آرمان امام را بهتر از ديگران میفهميدند چگونه او را تنها گذاشتند و حتي به مقابله و مانعتراشی در راه نهضت او پرداختند و به قول #شهيد_آيت_الله_سعيدي، آن جماعت نخبگاني همه "بلا استثناء!" او را تنها گذاشتند و در همان حال تودههايی كه شايد با نظر استخفاف به آنها نگاه ميشد، مردانه تا پاي جان به ميدان آمدند و از كارگران فصلي آذربايجاني در #پيشوای_ورامين تا #طيب_حاج_رضايی در ميدان بار تهران خود را فداي امام كردند.
امام؛ زخمِ خنجر نخبگان و طعم شيرين خلوص و وفاداري تودهها و جمهور مردم را در عمق جان خود داشت و جمهوريت را تثبيت كرد تا پاسخی درخور به وفاداري اثبات شده اين ملت كه آنها را بهتر از امت اسلامی در دوره پيامبر و اميرالمؤمنين میدانست داده باشد.
🔸 #ولایت_فقیه، در تثبیت خود، مدیون جمهوریت نظام است. در واقع خدمتی که جمهوریت و رویکرد حکیمانه امام در انتخاب دقیق یک چنین نظامی برای ساختار نظام اسلامی انجام داد، به تثبیت رهبری دینی در جامعه انجامیده است. امام با آن نگاه تاریخیاش به اینجا رسیده بود که اگر انقلابها بخواهند ادامه پیدا کنند، لازمهاش حضور واقعی مردم در صحنه و ارتباط تنگاتنگ و همیشگی آنها با رهبری دینی در اداره نظام است.
برنامه نداشتن براي حفظ #حضور منظم و قانوني #مردم در صحنه و واگذاري تمام مسئوليت و اختيارات حكومت به #رهبري و اتكاي صرف به محبوبيت و مشروعيت دينی يا انقلابی او، فرجامهای تلخی را برای بعضي از قيامهای اسلامی معاصر رقم زده بود .
🔹 بايد مشاركت واقعی مردم در انجام تكليف #امر_به_معروف و #نهي_از_منكر و دخالت در سرنوشت جامعه اسلامي نهادينه و تثبيت میشد و تضمينهای قانوني لازم را پيدا میكرد تا با بالا گرفتن رقابتهایِ خواص براي امتيازگيري از رهبری؛ ظرفيتهای ديگري برای مقابله با زيادهخواهیهای خواص و انحرافات و ترفندهايشان در اختيار رهبری باشد، وگرنه نخبگان و خواصِ اهل حق در همين انقلاب هم نشان دادند كه براي منحرف كردن نظام و تغيير ماهيتش و تنها گذاشتن و زير فشار قرار دادن رهبری، استعداد و آمادگی بسيار شگرفی دارند.
🔻 برشهایی از جزوه 《مهجوریت جمهوریت نظام》
#وحید_جلیلی
برای دانلود جزوه به لینک زیر مراجعه کنید:
http://jalili-vahid.ir/?p=798
@edalatkhahi
🔸 #امام، پس از زنداني شدن در 15 خرداد 42، حق داشتن #كتاب در سلول را نداشت. بعد از مدتي كه به ايشان اجازه مطالعه میدهند، ايشان دو كتاب را پيغام میدهند كه برايشان بفرستند. يكي #مستدرك_الوسايل است و دومی #تاريخ_مشروطه كسروي، كه امام بعدها نيز از اين كتاب ذكري ميكند.
🔹 امام با آسيبشناسی نهضتهای ديني و نوع رهبري ديني قيامهای قبلي؛ به اينجا رسید كه برای حفظ و استمرار پیروزیها باید یک رابطه دو طرفه، مستمر و رسمی بین نظام دینی و حضور مردم تعریف شود.
🔸 در طي دو دهه گذشته، غلبه بحثهای صرفاً فلسفی و نظری، در تبيين يا دفاع از حكومت دينی، باعث لاغر شدن رويكرد تاريخي در فهم و تبيين جمهوري اسلامي شده است.
🔹 در قرن نوزده میلادی در #سودان، #نهضت_متمهدین با نیروهایی مخلص، فداکار و متدین به رهبری #مهدی_سودانی وارد صحنه میشوند. بعضی گفتند او خودش را به عنوان زمينهساز #نهضت_حضرت_مهدی(عج) معرفی کرد و بعضی گفتهاند كه خودش را مهدی موعود معرفی كرد. شعارها کاملاً دینی بود، در یک روز چند هزار #انگلیسی را میکشند و حكومت ديني تأسيس ميكنند ولي بعد از گذشت چند سال، انگلیسیها دوباره برمیگردند.
🔸 در #ليبي يك نهضت كاملاً دينی به رهبری #سنوسیها شكل میگيرد و به تأسيس حكومت ديني به رهبري يك عالم دينی میانجامد اما فرجام خوشی پيدا نمیكند و از سازش با غربیها سر در میآورد.
🔹در #مصر، کودتایی میشود که اسم آن را انقلاب گذاشتند. #نجيب و بعد #ناصر، زمام امور را دست میگیرند. ناصر، علمدار مبارزه با #اسرائیل میشود و بسيار هم محبوب است. ناصر میمیرد و نفر بعدی #انورسادات است، درست 180 درجه برعکس ناصر. او کسی است که با اسرائیلیها ائتلاف میکند، در حالي كه مردم همان مردماند اما حق قانوني براي مشاركت ندارند!
🔸 امام اين #تجربيات_تاريخی را مد نظر داشت و در تأسيس #جمهوری_اسلامی صرفاً نگاه فلسفی و نظری نداشت و بياعتنايی به تجربيات تاريخی امت اسلامي و غرق شدن در مباحث انتزاعی و نظری را افتخار نمیدانست.
🔹 از همان روزهای اول نهضت، امام تجربه عميقي نسبت به رفتارهای #توده و #نخبگان پيدا كرد. امام میديد بسياری نخبگانِ عالم و فاضلي كه بايد عليالقاعده حرف و آرمان امام را بهتر از ديگران میفهميدند چگونه او را تنها گذاشتند و حتي به مقابله و مانعتراشی در راه نهضت او پرداختند و به قول #شهيد_آيت_الله_سعيدي، آن جماعت نخبگاني همه "بلا استثناء!" او را تنها گذاشتند و در همان حال تودههايی كه شايد با نظر استخفاف به آنها نگاه ميشد، مردانه تا پاي جان به ميدان آمدند و از كارگران فصلي آذربايجاني در #پيشوای_ورامين تا #طيب_حاج_رضايی در ميدان بار تهران خود را فداي امام كردند.
امام؛ زخمِ خنجر نخبگان و طعم شيرين خلوص و وفاداري تودهها و جمهور مردم را در عمق جان خود داشت و جمهوريت را تثبيت كرد تا پاسخی درخور به وفاداري اثبات شده اين ملت كه آنها را بهتر از امت اسلامی در دوره پيامبر و اميرالمؤمنين میدانست داده باشد.
🔸 #ولایت_فقیه، در تثبیت خود، مدیون جمهوریت نظام است. در واقع خدمتی که جمهوریت و رویکرد حکیمانه امام در انتخاب دقیق یک چنین نظامی برای ساختار نظام اسلامی انجام داد، به تثبیت رهبری دینی در جامعه انجامیده است. امام با آن نگاه تاریخیاش به اینجا رسیده بود که اگر انقلابها بخواهند ادامه پیدا کنند، لازمهاش حضور واقعی مردم در صحنه و ارتباط تنگاتنگ و همیشگی آنها با رهبری دینی در اداره نظام است.
برنامه نداشتن براي حفظ #حضور منظم و قانوني #مردم در صحنه و واگذاري تمام مسئوليت و اختيارات حكومت به #رهبري و اتكاي صرف به محبوبيت و مشروعيت دينی يا انقلابی او، فرجامهای تلخی را برای بعضي از قيامهای اسلامی معاصر رقم زده بود .
🔹 بايد مشاركت واقعی مردم در انجام تكليف #امر_به_معروف و #نهي_از_منكر و دخالت در سرنوشت جامعه اسلامي نهادينه و تثبيت میشد و تضمينهای قانوني لازم را پيدا میكرد تا با بالا گرفتن رقابتهایِ خواص براي امتيازگيري از رهبری؛ ظرفيتهای ديگري برای مقابله با زيادهخواهیهای خواص و انحرافات و ترفندهايشان در اختيار رهبری باشد، وگرنه نخبگان و خواصِ اهل حق در همين انقلاب هم نشان دادند كه براي منحرف كردن نظام و تغيير ماهيتش و تنها گذاشتن و زير فشار قرار دادن رهبری، استعداد و آمادگی بسيار شگرفی دارند.
🔻 برشهایی از جزوه 《مهجوریت جمهوریت نظام》
#وحید_جلیلی
برای دانلود جزوه به لینک زیر مراجعه کنید:
http://jalili-vahid.ir/?p=798
@edalatkhahi
🔵🔴⚪️ آسیب شناسی #عدالتخواهی و اولویت ناشناسی نو حجتیه ای
1⃣ به تعبیر #شهید_مطهری اغلب رذایل ذاتا ضد ارزش نیستند بلکه انحراف یا افراط و تفریط در یک ارزش هستند. از منظر نظریه حد وسط #ارسطو نیز هر فضیلت یا اخلاق (شجاعت، سخاوت، تواضع و ...) یك حد معین دارد كه كمتر یا بیشتر از آن رذیلت است و خود آن حد معین فضیلت است. طبیعتا #عدالتخواهی هم از این امر مستثنی نیست؛ همان طور که بقیه ارزش های دینی یا اخلاقی نیز در معرض چنین آسیبی هستند.
2⃣ مسئله امام با #انجمن_حجتیه و جریان #تحجر حاکم بر حوزه در دوران نهضت بر محور این شکل گرفت که چگونه در شرایطی که #امریکا بر تمام شئون کشور حاکم شده، شما اولویت و ظرفیت جوانان انقلابی و مذهبی را به سمت مبارزه با #بهاییت میل می دهید. آفت مبتلابه جریان متحجر در #حوزه_های_علمیه ما معمولا همین اولویت نشناسی بوده است. عدم همراهی با امام در دوران نهضت اسلامی با این تشخیص که اولویت جامعه آن روز ایران نه مقابله با آمریکا که مبارزه با مارکسیسم است و شاه شیعه را که در برابر مارکسیسم ایستاده نباید تضعیف کرد، نمونه این اولویت ناشناسی است.
3⃣ امام تعبیر «مارهای خوش خط و خال حوزوی» را در جلد 21 صحیفه که در واقع جمع بندی امام از دوران نهضت و تجربه 8 سال زعامت جامعه شیعه است؛ برای کسانی به کار برد که به تعبیر ایشان «هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند فورا کمونیست و التقاطی می خوانند» و «هر حرکتی را به متهم به #مارکسیستی یا #انگلیسی بودن می کردند».
4⃣ جریان نوحجتیه نیز در شرایطی که بخش مهمی از شئونات کشور را سرمایه داری لیبرال در اختیار گرفته و در عین سکوت یا همراهی این جریان یکایک به دنبال جلو بردن پروژه های خود در حوزه های #آموزش_و_پرورش، #شهرسازی، #اقتصاد، #خصوصی_سازی و ... است؛ اولویت را در ذره بین به دست گرفتن و کشف انحراف و رگه های مارکسیسم در جوانان مطالبه گر تشخیص داده اند. آن هم مارکسیسمی که به تعبیر رهبری در سخنرانی اخیر در دنیا نیز « #آبرویی ندارد؛ ... و هم از لحاظ اندیشه ورزی ؛ ــ واز لحاظ تئوری دچار فقر شدیدند ــ واقعاً ضعیفند و حرف گفتنیای ندارند»؛ چه رسد به جامعه اسلامی و دینی ایران.
🔻این جریان هیچ فهمی نسبت به این مسئله ندارد که اگر امروز برخی دانشگاه های کشور شاهد ظهور برخی گروه های مارکسیستی است، این مسئله بیش از قدرت مارکسیسم یا جذابیت آن، حاصل بی توجهی به مسئله عدالت اجتماعی در برخی نهادهای جمهوری اسلامی از یک طرف و سکوت و محافظه کاری برخی جریانات منتسب به انقلاب در برابر این بی عدالتی ها است.
5⃣ آیا هشدار امام نسبت به جریان حجتیه و تحجر حوزوی به مفهوم تایید بهاییت یا مارکسیسم یا انکار ضرورت نفی آن ها است؟ مسلما خیر. نقد امام به کج روی در اصلی و فرعی و اهم مهم کردن موضوعات بود. اگر دوستان ممحض در آسیب شناسی عدالتخواهی ما نیز ادعای ولایتمداری دارند خوب است تحلیلی بر مضمون بیانات رهبری در باب عدالتخواهی و مطالبه گری کنند که چقدر از محتوای آن مربوط به تاکید بر ضرورت عدالتخواهی و مطالبه گری است و چه میزان در نقد یا آسیب شناسی آن.
6⃣ مسلما نقد روش های غلط و ظالمانه ای که به نام عدالتخواهی انجام می گیرد، لازم است. اولین نقد به برخی جریانات و افرادی که به نام مطالبه گری و ... از روش های ظالمانه ای استفاده می کردند توسط جریان اصیل عدالتخواهی شکل گرفت. سخنرانی وحید جلیلی با عنوان «عدالتخواهی اجتماعی یا جلوه فروشی فردی؛ نقدی بر عدالتخواهی های ظالمانه» و «ایران در هجوم دیمنتورها» در همان دوره ابتدایی رشد این جریانات انجام و جزوه آن نیز منتشر شد و همه این ها در حالی بود که هم زمان صدا و سیما و بسیاری از رسانه های اصولگرا مروج این جریان نوظهور بودند.
7⃣ اصولگرایان تا زمانی که صدرالساداتی (با همان روش غلط) مشغول نقد دولت و وابستگان جریان مقابلشان بود، یکصدا مبلغش بودند به طوری که پربیننده ترین بخش خبری صدا و سیما (بیست و سی) به شکل مستمر فعالیت های وی را پوشش می داد ولی از وقتی که وی پا به دایره قرمز اصولگرایی و همان سبک از افشاگری غلط علیه برخی شخصیت ها و نهادهای اصولگرا گذاشت تبدیل شد به نماد انحرافی بودن کل جریان عدالتخواه در ایران!
8⃣ مسئله در نقد برخی اعمال نادرست به نام مطالبه گری نیست که همان طور که گفته شد جریان اصیل عدالتخواه خود در این زمینه پیشتاز بوده است. اختلاف در اولویت دادن به این مسئله در نظام موضوعات، سیاسی کردن نقدها، تعریف خط قرمزهای قبیله ای برای عدالت (به جای مرزهای اعتقادی و اخلاقی) و تبدیل آن به دعوای حیدری-نعمتی برای به محاق بردن اصل عدالتخواهی و مطالبه گری از یک سو و سکوت در برابر انحراف در بقیه ارزش های دینی مانند تحجر، تکفیر و اشرافیگری به نام دین و انقلاب از سوی دیگر است.
#دکتر_میثم_ظهوریان
@edalatkhahi
1⃣ به تعبیر #شهید_مطهری اغلب رذایل ذاتا ضد ارزش نیستند بلکه انحراف یا افراط و تفریط در یک ارزش هستند. از منظر نظریه حد وسط #ارسطو نیز هر فضیلت یا اخلاق (شجاعت، سخاوت، تواضع و ...) یك حد معین دارد كه كمتر یا بیشتر از آن رذیلت است و خود آن حد معین فضیلت است. طبیعتا #عدالتخواهی هم از این امر مستثنی نیست؛ همان طور که بقیه ارزش های دینی یا اخلاقی نیز در معرض چنین آسیبی هستند.
2⃣ مسئله امام با #انجمن_حجتیه و جریان #تحجر حاکم بر حوزه در دوران نهضت بر محور این شکل گرفت که چگونه در شرایطی که #امریکا بر تمام شئون کشور حاکم شده، شما اولویت و ظرفیت جوانان انقلابی و مذهبی را به سمت مبارزه با #بهاییت میل می دهید. آفت مبتلابه جریان متحجر در #حوزه_های_علمیه ما معمولا همین اولویت نشناسی بوده است. عدم همراهی با امام در دوران نهضت اسلامی با این تشخیص که اولویت جامعه آن روز ایران نه مقابله با آمریکا که مبارزه با مارکسیسم است و شاه شیعه را که در برابر مارکسیسم ایستاده نباید تضعیف کرد، نمونه این اولویت ناشناسی است.
3⃣ امام تعبیر «مارهای خوش خط و خال حوزوی» را در جلد 21 صحیفه که در واقع جمع بندی امام از دوران نهضت و تجربه 8 سال زعامت جامعه شیعه است؛ برای کسانی به کار برد که به تعبیر ایشان «هر کس را که بخواهد برای فقرا و مستمندان کار کند فورا کمونیست و التقاطی می خوانند» و «هر حرکتی را به متهم به #مارکسیستی یا #انگلیسی بودن می کردند».
4⃣ جریان نوحجتیه نیز در شرایطی که بخش مهمی از شئونات کشور را سرمایه داری لیبرال در اختیار گرفته و در عین سکوت یا همراهی این جریان یکایک به دنبال جلو بردن پروژه های خود در حوزه های #آموزش_و_پرورش، #شهرسازی، #اقتصاد، #خصوصی_سازی و ... است؛ اولویت را در ذره بین به دست گرفتن و کشف انحراف و رگه های مارکسیسم در جوانان مطالبه گر تشخیص داده اند. آن هم مارکسیسمی که به تعبیر رهبری در سخنرانی اخیر در دنیا نیز « #آبرویی ندارد؛ ... و هم از لحاظ اندیشه ورزی ؛ ــ واز لحاظ تئوری دچار فقر شدیدند ــ واقعاً ضعیفند و حرف گفتنیای ندارند»؛ چه رسد به جامعه اسلامی و دینی ایران.
🔻این جریان هیچ فهمی نسبت به این مسئله ندارد که اگر امروز برخی دانشگاه های کشور شاهد ظهور برخی گروه های مارکسیستی است، این مسئله بیش از قدرت مارکسیسم یا جذابیت آن، حاصل بی توجهی به مسئله عدالت اجتماعی در برخی نهادهای جمهوری اسلامی از یک طرف و سکوت و محافظه کاری برخی جریانات منتسب به انقلاب در برابر این بی عدالتی ها است.
5⃣ آیا هشدار امام نسبت به جریان حجتیه و تحجر حوزوی به مفهوم تایید بهاییت یا مارکسیسم یا انکار ضرورت نفی آن ها است؟ مسلما خیر. نقد امام به کج روی در اصلی و فرعی و اهم مهم کردن موضوعات بود. اگر دوستان ممحض در آسیب شناسی عدالتخواهی ما نیز ادعای ولایتمداری دارند خوب است تحلیلی بر مضمون بیانات رهبری در باب عدالتخواهی و مطالبه گری کنند که چقدر از محتوای آن مربوط به تاکید بر ضرورت عدالتخواهی و مطالبه گری است و چه میزان در نقد یا آسیب شناسی آن.
6⃣ مسلما نقد روش های غلط و ظالمانه ای که به نام عدالتخواهی انجام می گیرد، لازم است. اولین نقد به برخی جریانات و افرادی که به نام مطالبه گری و ... از روش های ظالمانه ای استفاده می کردند توسط جریان اصیل عدالتخواهی شکل گرفت. سخنرانی وحید جلیلی با عنوان «عدالتخواهی اجتماعی یا جلوه فروشی فردی؛ نقدی بر عدالتخواهی های ظالمانه» و «ایران در هجوم دیمنتورها» در همان دوره ابتدایی رشد این جریانات انجام و جزوه آن نیز منتشر شد و همه این ها در حالی بود که هم زمان صدا و سیما و بسیاری از رسانه های اصولگرا مروج این جریان نوظهور بودند.
7⃣ اصولگرایان تا زمانی که صدرالساداتی (با همان روش غلط) مشغول نقد دولت و وابستگان جریان مقابلشان بود، یکصدا مبلغش بودند به طوری که پربیننده ترین بخش خبری صدا و سیما (بیست و سی) به شکل مستمر فعالیت های وی را پوشش می داد ولی از وقتی که وی پا به دایره قرمز اصولگرایی و همان سبک از افشاگری غلط علیه برخی شخصیت ها و نهادهای اصولگرا گذاشت تبدیل شد به نماد انحرافی بودن کل جریان عدالتخواه در ایران!
8⃣ مسئله در نقد برخی اعمال نادرست به نام مطالبه گری نیست که همان طور که گفته شد جریان اصیل عدالتخواه خود در این زمینه پیشتاز بوده است. اختلاف در اولویت دادن به این مسئله در نظام موضوعات، سیاسی کردن نقدها، تعریف خط قرمزهای قبیله ای برای عدالت (به جای مرزهای اعتقادی و اخلاقی) و تبدیل آن به دعوای حیدری-نعمتی برای به محاق بردن اصل عدالتخواهی و مطالبه گری از یک سو و سکوت در برابر انحراف در بقیه ارزش های دینی مانند تحجر، تکفیر و اشرافیگری به نام دین و انقلاب از سوی دیگر است.
#دکتر_میثم_ظهوریان
@edalatkhahi