@dusharge || همت شهبازی
288 subscribers
119 photos
2 videos
30 files
346 links
@dusharge
کانالدا کی یازی‌لاری کانالین لینکینی وئرمک شرطی ایله پایلاشماق اولار.
اشتراک‌گذاری مطالب کانال به شرط ارائه لینک آن مجاز است.
Download Telegram
#کارگاه_دکتر_رضا_براهنی

#همت_شهبازی


مدتی پیش خبر نشر کتابی با موضوع بررسی #کارگاه_ها_و_دیدگاه_های_رضا_براهنی به کوشش #پژمان_سلطانی منتشر شد. «کتاب مذکور شامل پیش‌گفتار و مقدمه مفصلی بوده و سپس با بررسی اندیشه‌های رضا براهنی ادامه پیدا می‌کند. از فصل‌های مختلف کتاب می‌توان به؛ نحوه شکل‌گیری و بنیان‌گذاری کارگاه، تئوری‌ها و روش تدریس و عناوین و سرفصل‌های ارائه شده در این کارگاه که بین سال‌های ۷۰ تا ۷۴، برگزار می‌شده، اشاره کرد».

در چند سال اخیر که کسالت #دکتر_براهنی سبب شده امکان پاسخگویی و دفاع از انتقادات و نیز دفاع از چاپ‌های غیرمجاز کتاب‌هایش را از دست بدهد بسیاری جرات یافته و زبان باز کرده‌اند تا مستقیم و غیرمستقیم از تاثیری که وی بر ادبیات ایران گذاشته بکاهند.
آنچه که در خبر #انتشار این کتاب توجه بنده را جلب کرد این قسمت از خبر بود:

«در بسیاری از محافل ادبی، اسامی بعضی افراد به‌عنوان #شاگردان_رضا_براهنی عنوان می‌شود؛ اما در حقیقت حضور بعضی از آنها به‌عنوان مهمان، همراه شاگردان ایشان و فقط برای چند جلسه بوده است. بنابراین شاید یکی از بخش‌های مهم این کتاب که حکم مستندی تاریخی و قابل ارجاع دارد؛ معرفی و ارائه رزومه کاملی از شاگردان واقعی براهنی باشد. به این شکل که در این فصل، تاریخ ورود و خروج هر شاگرد از کارگاه براهنی، ژانر و نحوه فعالیت هر کدام از آنها پس از پایان دوره‌های کارگاه عنوان شده است».

در این خبر اذعان به شرکت در چند جلسه کارگاهی ایشان توسط برخی از شاگردان که بعدها شاگردی وی را #منکر شدند وجود دارد. دلیل انکار این شاگردان می‌تواند دو چیز باشد:

#دلیل_اول اینکه در غیاب دکتر براهنی برخی که ادعای #رهبری_ادبیات را داشتند دیدگاه‌ها و نیز تاثیرات برجای گذاشته وی در ادبیات ایران و جهان را برنمی‌تافتند. برای همین پشت سر ایشان حرف و حدیث درآوردند. همبن حرف و حدیث‌ها خود عاملی شد برای #انکار_شاگردی برخی از شرکت کنندگان در جلسات ایشان. در واقع با این کار به دنبال جلب توجه جناح مخالف دکتر براهنی بودند.

#دلیل_دوم که خود بی‌تاثیر از دلیل اول نبود این بود که برخی از شاگردان عقده‌ی خودبزرگ‌بینی پیدا کردند. همین عقده، برای آنها از اینکه خود را تحت تاثیر کس دیگری بدانند مانع می‌شد. در واقع این گروه که با استفاده از کارگاههای براهنی صاحب اسم و رسمی شده بودند گویی عنوان شاگردی دکتر براهنی را برای رزومه خود مایه‌ی ننگ می‌دانستند‌. در حالی که به نظر بنده، خواه کسی که اسمش با ورود و خروج در کارگاه ایشان ثبت بشود، خواه به عنوان داوطلب شرکت کننده باشد بایستی #حق_شاگردی را بجا می‌آورد و به این کارش هم افتخار می‌کرد. من نمی‌خواهم از لفظ #نمک_نشناسی استفاده بکنم. اما براهنی این قدر تاثیرگذار بود که هر کسی افتخار شاگردب وی داشته این را با گشاده‌رویی و افتخار در هر محفل ادبی باز گوید. چه افتخاری بزرگتر از اینکه کسی شاگردی دکتر براهنی را بکند. مسلما خود براهنی اگر امروز از نظر جسمانی توانایی داشت این قدر صاحب جسارت بود که به منکرین شرکت کننده در چند جلساتش بگوید که تو، حتی «یک جلسه» در کارگاه من شرکت داشتی. جلسه کارگاه کلاس درس آموزش و پرورش نیست که به دنبال حضور و غیاب باشند.

به نظر می‌رسد حتی کسانی که به عنوان مدعو در کارگاه ایشان شرکت داشتند باید با افتخار به این موضوع اذعان بکنند.

https://telegram.me/dusharge