#یادداشت_هفته
#هرم_نیازهای_مازلو_و_توسعه_فرهنگی
مقدمه:
آبراهام #مازلو روان شناس آمریکایی هِرَم نیازها را برای انسان ترسیم کرده است و الوین #تافلر جامعه شناس و آینده پژوه آمریکایی دوره های تاریخی را بر مبنای نظام تولید رسم کرده است. در این گفتار بر اساس نظریات این دو نفر به کنکاش راجع به نیازهای بشری، تاریخ تمدّن (توسعهٔ فرهنگی) و ارتباط آن با رشد اقتصادی پرداخته ام. مازلو راجع به فرد انسان نظریه پردازی کرده و تافلر راجع به جامعه ی بشری، من این دو نظر را با هم درآمیخته ام و نسبتی بین رشد اقتصادی و رشد فرهنگی یک جامعه برقرار کرده ام.
در عصر شکار سطح نیازهای انسان در حدّ نیازهای فیزیولوژیک است و انسانی که در این سطح زندگی می کند، نیاز به امنیت برای او اولویت اصلی نیست زیرا به شدّت درگیر زمان حال است و مفهوم آینده برای او شکل نگرفته است.
ولی در عصر کشاورزی نگاه به آینده مفهوم پیدا می کند زیرا کشاورز باید بداند کی شخم بزند، کی وجین کند و کی محصول را درو کند. پس عصر کشاورزی عصر اولویّتِ safety است. ضرب المثل های "آسّه برو آسّه بیا که گربه شاخت نزنه، کلاه خودت را محکم بگیر باد نبره، ما نه سر پیازیم نه ته پیاز" ناشی از طرحواره های عصر کشاورزی هستند.
صنعتی شدن که با اختراع ماشین بخار آغاز شد بسیاری از تعاملات جامعهٔ بشری را تغییر داد. از مهم ترین این تغییرات، لغو برده داری بود چرا که هزینه ای که برای نگهداری بردگان باید صرف می شد در مقایسه با هزینهٔ نگهداری از ماشین مقرون به صرفه نبود . همین طور شکل گیری #فمینیسم (یا دادن فرصت شغلی برابر به زنان) نیز در این عصر شکل گرفت زیرا انرژی مکانیکی جای انرژی عضلات را گرفت و نقش کارگر تغییر کرد .
در جامعه صنعتی (مُدرن) علاوه بر رفع نیازهای فیزیولوژیک، امنیت هم برای اغلب مردم تأمین می شود زیرا نهادهای مدنی برقرار کنندهٔ امنیت به وجود می آیند، دولت شکل می گیرد و تأمین اجتماعی ایجاد می شود پس انسان ها به طبقهٔ بالاتر نیازهای مازلو صعود می کنند، نیاز به عشق و محبّت اهمیت زیادتری پیدا می کند و نیاز به احترام نیز در این عصر اولویت بالایی می یابد .
در عصر اطلاعات که با اختراع ماشین های محاسبه گر (کامپیوتر) شروع شد، ماشین های هوشمند جای انسان را در مدیریت ماشین های مکانیکی گرفتند و اتوماسیون به مکانیزاسیون افزوده شد.
انسان ها با اختراع یک "شبه مغز" درگیری بیشتری با مسألهٔ ماهیت هوش و آگاهی پیدا می کنند و افزایش اوقات فراغت، درگیری شمار بیشتری از مردم را با مسألهٔ "معنای زندگی" ایجاد می کند. انسانی که از دغدغهٔ دائمی نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیّت، عشق و احترام آزاد شده باشد بیشتر درگیر کشف خویشتن، آفرینش خویشتن و کشف معنای زندگی است، پس self-actualization (تحقّق خویشتن) نیاز عمدهٔ این فرد می شود. در جامعه پَسامُدرن کسی که مطیع است از حیث روانی مریض محسوب می شود در حالی که در جامعه فئودال (کشاورزی) کسی که خلاّق و آزاد اندیش است مریض است .به قول #میشل_فوکو در کتاب تاریخ جنون آن چه در یک دورهٔ تاریخی ملاک سلامت روان است در دورهٔ تاریخی دیگر نشان بیماری می شود! مشکل جایی است که در یک جامعه همزمان طرحواره ها، باورها و نگرش های دوره های مختلف تاریخی در کنار هم جاری باشند، در نتیجه انسان ها دچار تناقض و تعارض و تضادّ دائمی درونی خواهند بود، پدیده ای که داریوش شایگان آن را اسکیزوفرنی فرهنگی نامیده است. شایگان می گوید:
"اگر به اسکیزوفرنی فرهنگی آگاه شوید، ذوحیاتین میشوید، هم میتوانید در آب زندگی کنید و هم در زمین. اما اگر به آن آگاه نباشید، فلجتان میکند. در واقع اسکیزوفرنی فرهنگی مانند یک «کمپلکس» است که اگر روانکاوی اش کنید و بشکافیدش، میفهمید که شما دو دنیا دارید که الزاماً با هم نمیخوانند. اما شما میتوانید با این دو دنیا کنار بیایید و بازی کنید، منتها کلیدهای مختلف میخواهد امّا اگر این عقدهها گشوده نشوند، شما را تسخیر میکنند."
جامعه های "در حال گذار" همچون جامعهٔ ما که در مرز بین عصر کشاورزی و عصر صنعت گیر کرده است نمودهای جمعی و فراگیری از اسکیزوفرنی فرهنگی را به نمایش می گذارند که به نمونه ای از آن در مقالهٔ #فمینیسم_شترمرغی اشاره کرده ام و در کتاب #حرفهایی_برای_امروزی ها (انتشارات بهار سبز) به تفصیل به آن پرداخته ام.
در دیدگاه های طرح شده در این مقاله، توسعهٔ فرهنگی معلول رشد اقتصادی و ایجاد ارزش افزوده هستند. قطعاً این دیدگاه همانند هر دیدگاه دیگری در علوم انسانی مورد نقدهای جدّی قرار دارد. پیش از این در یادداشت دیگری با عنوان #فوکو_مارکس_فرهنگ_اقتصاد به ارتباط دوسویهٔ اقتصاد و فرهنگ پرداخته ام.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#هرم_نیازهای_مازلو_و_توسعه_فرهنگی
مقدمه:
آبراهام #مازلو روان شناس آمریکایی هِرَم نیازها را برای انسان ترسیم کرده است و الوین #تافلر جامعه شناس و آینده پژوه آمریکایی دوره های تاریخی را بر مبنای نظام تولید رسم کرده است. در این گفتار بر اساس نظریات این دو نفر به کنکاش راجع به نیازهای بشری، تاریخ تمدّن (توسعهٔ فرهنگی) و ارتباط آن با رشد اقتصادی پرداخته ام. مازلو راجع به فرد انسان نظریه پردازی کرده و تافلر راجع به جامعه ی بشری، من این دو نظر را با هم درآمیخته ام و نسبتی بین رشد اقتصادی و رشد فرهنگی یک جامعه برقرار کرده ام.
در عصر شکار سطح نیازهای انسان در حدّ نیازهای فیزیولوژیک است و انسانی که در این سطح زندگی می کند، نیاز به امنیت برای او اولویت اصلی نیست زیرا به شدّت درگیر زمان حال است و مفهوم آینده برای او شکل نگرفته است.
ولی در عصر کشاورزی نگاه به آینده مفهوم پیدا می کند زیرا کشاورز باید بداند کی شخم بزند، کی وجین کند و کی محصول را درو کند. پس عصر کشاورزی عصر اولویّتِ safety است. ضرب المثل های "آسّه برو آسّه بیا که گربه شاخت نزنه، کلاه خودت را محکم بگیر باد نبره، ما نه سر پیازیم نه ته پیاز" ناشی از طرحواره های عصر کشاورزی هستند.
صنعتی شدن که با اختراع ماشین بخار آغاز شد بسیاری از تعاملات جامعهٔ بشری را تغییر داد. از مهم ترین این تغییرات، لغو برده داری بود چرا که هزینه ای که برای نگهداری بردگان باید صرف می شد در مقایسه با هزینهٔ نگهداری از ماشین مقرون به صرفه نبود . همین طور شکل گیری #فمینیسم (یا دادن فرصت شغلی برابر به زنان) نیز در این عصر شکل گرفت زیرا انرژی مکانیکی جای انرژی عضلات را گرفت و نقش کارگر تغییر کرد .
در جامعه صنعتی (مُدرن) علاوه بر رفع نیازهای فیزیولوژیک، امنیت هم برای اغلب مردم تأمین می شود زیرا نهادهای مدنی برقرار کنندهٔ امنیت به وجود می آیند، دولت شکل می گیرد و تأمین اجتماعی ایجاد می شود پس انسان ها به طبقهٔ بالاتر نیازهای مازلو صعود می کنند، نیاز به عشق و محبّت اهمیت زیادتری پیدا می کند و نیاز به احترام نیز در این عصر اولویت بالایی می یابد .
در عصر اطلاعات که با اختراع ماشین های محاسبه گر (کامپیوتر) شروع شد، ماشین های هوشمند جای انسان را در مدیریت ماشین های مکانیکی گرفتند و اتوماسیون به مکانیزاسیون افزوده شد.
انسان ها با اختراع یک "شبه مغز" درگیری بیشتری با مسألهٔ ماهیت هوش و آگاهی پیدا می کنند و افزایش اوقات فراغت، درگیری شمار بیشتری از مردم را با مسألهٔ "معنای زندگی" ایجاد می کند. انسانی که از دغدغهٔ دائمی نیازهای فیزیولوژیک و نیاز به امنیّت، عشق و احترام آزاد شده باشد بیشتر درگیر کشف خویشتن، آفرینش خویشتن و کشف معنای زندگی است، پس self-actualization (تحقّق خویشتن) نیاز عمدهٔ این فرد می شود. در جامعه پَسامُدرن کسی که مطیع است از حیث روانی مریض محسوب می شود در حالی که در جامعه فئودال (کشاورزی) کسی که خلاّق و آزاد اندیش است مریض است .به قول #میشل_فوکو در کتاب تاریخ جنون آن چه در یک دورهٔ تاریخی ملاک سلامت روان است در دورهٔ تاریخی دیگر نشان بیماری می شود! مشکل جایی است که در یک جامعه همزمان طرحواره ها، باورها و نگرش های دوره های مختلف تاریخی در کنار هم جاری باشند، در نتیجه انسان ها دچار تناقض و تعارض و تضادّ دائمی درونی خواهند بود، پدیده ای که داریوش شایگان آن را اسکیزوفرنی فرهنگی نامیده است. شایگان می گوید:
"اگر به اسکیزوفرنی فرهنگی آگاه شوید، ذوحیاتین میشوید، هم میتوانید در آب زندگی کنید و هم در زمین. اما اگر به آن آگاه نباشید، فلجتان میکند. در واقع اسکیزوفرنی فرهنگی مانند یک «کمپلکس» است که اگر روانکاوی اش کنید و بشکافیدش، میفهمید که شما دو دنیا دارید که الزاماً با هم نمیخوانند. اما شما میتوانید با این دو دنیا کنار بیایید و بازی کنید، منتها کلیدهای مختلف میخواهد امّا اگر این عقدهها گشوده نشوند، شما را تسخیر میکنند."
جامعه های "در حال گذار" همچون جامعهٔ ما که در مرز بین عصر کشاورزی و عصر صنعت گیر کرده است نمودهای جمعی و فراگیری از اسکیزوفرنی فرهنگی را به نمایش می گذارند که به نمونه ای از آن در مقالهٔ #فمینیسم_شترمرغی اشاره کرده ام و در کتاب #حرفهایی_برای_امروزی ها (انتشارات بهار سبز) به تفصیل به آن پرداخته ام.
در دیدگاه های طرح شده در این مقاله، توسعهٔ فرهنگی معلول رشد اقتصادی و ایجاد ارزش افزوده هستند. قطعاً این دیدگاه همانند هر دیدگاه دیگری در علوم انسانی مورد نقدهای جدّی قرار دارد. پیش از این در یادداشت دیگری با عنوان #فوکو_مارکس_فرهنگ_اقتصاد به ارتباط دوسویهٔ اقتصاد و فرهنگ پرداخته ام.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#یادداشت_هفته
#هرم_نیازهای_مازلو_و_توسعه_فرهنگی
پی نوشت:
این یادداشت به عنوان سخنرانی در اوّلین کنفرانس صنعت سلامت ایران با تمرکز بر دارو که در دوّم دیماه 1395 توسط شرکت روما در مرکز اسناد کتابخانه ملّی ایران برگزار شد ارائه گردیده است. عنوان سخنرانی "هرم نیازها، توسعهٔ فرهنگی و بازار هدف" بود. بخش مربوط به بازاریابی آن سخنرانی از این یادداشت حذف شد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
#هرم_نیازهای_مازلو_و_توسعه_فرهنگی
پی نوشت:
این یادداشت به عنوان سخنرانی در اوّلین کنفرانس صنعت سلامت ایران با تمرکز بر دارو که در دوّم دیماه 1395 توسط شرکت روما در مرکز اسناد کتابخانه ملّی ایران برگزار شد ارائه گردیده است. عنوان سخنرانی "هرم نیازها، توسعهٔ فرهنگی و بازار هدف" بود. بخش مربوط به بازاریابی آن سخنرانی از این یادداشت حذف شد.
#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
Drsargolzaei.com