دکتر سرگلزایی drsargolzaei
38.2K subscribers
1.74K photos
97 videos
151 files
3.23K links
Download Telegram
#پرسش_و_پاسخ

*با سلام و احترام جناب #دکترسرگلزایی
من تمامی مقالات شما رو در تلگرام مطالعه می کنم و واقعأ لذت میبرم.
اکنون سؤالی که برای بنده پیش آمده این است که آیا همه انسان ها (بجز نوابغ وکندذهن ها) تقریبأ از #هوش و استعداد یکسانی در همه زمینه ها ی فکری و هنری برخوردارند یا هر انسانی در زمینه یا زمینه های خاصی از هوش بیشتری  نسبت به دیگران برخوردار است؟؟ یعنی ژنتیک نقش مهمی  در هوش و استعداد های ما دارد!
از طرفی آیا علاقه و عشق به کاری خاص در واقع باعث تجلی و تبلور استعدادهای ما در آن کار  میشود؟ از پاسختان پیشاپیش سپاسگزارم 


*سلام عرض می کنم و از همراهی تان سپاسگزارم

اوّل این که ژنتیک نقش بسیار مهمی در هوش ما دارد. پس از وراثت، سلامت دوران جنینی و نوزادی و سپس تغذیه و توجه و نوازش گرفتن در دو سال اوّل زندگی مهم ترین عوامل در تعیین سطح هوش ما هستند.
دوّم این که هوش انواعی دارد و یک فرد باهوش هم در همه ی زمینه ها به یک اندازه باهوش نیست. برخی صاحب نظران 9 نوع مختلف هوش را شناسایی کرده اند که شامل هوش ریاضی/منطقی، هوش زبانی (Linguistic)، هوش حرکتی/بدنی، هوش موسیقایی، هوش بین فردی، هوش وجودی، هوش درون فردی، هوش فضایی (Spatial) و هوش ارتباط با طبیعت (Naturalist) هستند. سنجش استعداد تحصیلی بر مبنای همین تفاوت در زمینه های هوشی صورت می گیرد.
سوّم این که بخشی از عشق و علاقه ی ما ناشی از استعداد ژنتیک ماست و بخشی از آن هم تحت تأثیر محیط و یادگیری و همانند سازی قرار دارد.
شاد و سربلند باشید

@drsargolzaei
#هوش_کافی_نیست!

جوانی را که وارد مطبم شد، بلافاصله شناختم. چند هفته پیش او را سر کلاس درسم دیده بودم. او دانشجوی پزشکی بود و چند هفته پیش سر کلاس درسی بود که من در آن، راجع‌به اختلال کمبود تمرکز #ADD صحبت می‌کردم. یادم آمد که سر کلاس درس از رفتارش خوشم نیامده بود؛ چون مرتبأ در جایش وول می‌خورد و گویا اصلأ به درس گوش نمی‌داد. گاهی با موبایلش ورمی‌رفت و گاهی با وسایل دم دستش بازی می‌کرد. رفتارش در من این فکر را به وجود آورد که به درس و کلاس و استاد بی‌توجه است و برداشتم این بود که او جوان بی‌ادبی است. اما اکنون که شروع به صحبت کرد، متوجه شدم که چقدر برداشتم اشتباه بوده است. همه ما وقتی اطلاعاتمان ناکافی باشد گرفتار برداشت‌های نادرست می‌شویم.
سخنش را این گونه آغاز کرد: «استاد! همه علائمی که سر کلاس درس می‌گفتید، در من وجود دارد. من دچار ADD هستم». شاید این جوان یکی از اولین مراجعان بزرگسال من بود که دچار ADD بود. گرچه در کتاب ‌های مرجع روان‌پزشکی راجع‌ به اختلال بیش‌فعالی و کمبود تمرکز بزرگسالان مطالب زیادی خوانده بودم، اما تا آن زمان تمام موارد ADD ای را که شخصأ دیده بودم، کودکان خردسالی بودند که یا به علت بیش‌فعالی، والدینشان را کلافه کرده بودند و به همین دلیل به مطب من آورده شده بودند یا کودکان سال‌های اول مدرسه بودند که به‌خاطر حواس‌پرتی و بی‌قراری در کلاس درس توسط معلمانشان به مطب روان‌پزشک فرستاده شده بودند؛ بنابراین تصویر ذهنی من از یک فرد دچار ADD این بود که اگر در کودکی مشکلش تشخیص داده نشود و تحت درمان قرار نگیرد، امکان موفقیت تحصیلی نخواهد داشت؛ به همین سبب انتظار نداشتم یک دانشجوی پزشکی را ببینم که تا این سن تحت مداوای ADD قرار نگرفته و با این حال تا این سطح تحصیلی بالا آمده است؛ ولی وقتی دانشجویم علائمش را برایم مرور کرد و از مشکلاتی که این علائم برایش ایجاد کرده بودند سخن گفت، من هم به اطمینان رسیدم که تشخیصی که برای خودش گذاشته، درست است. از دوران دبستان بارها معلمان به ‌خاطر وول‌خوردن و حرف‌زدن سرکلاس درس تنبیهش کرده و یا از کلاس اخراجش کرده بودند. ولی از آنجا که همیشه شاگرد ممتازی بود و نمرات بالایی می‌آورد‌، مشکلات رفع و رجوع شده بودند. هیچ‌کس فکر نمی‌کرد دانش‌آموزی با نمرات بالا نیاز به درمان روان‌پزشکی اختلال تمرکز دارد؛ در واقع او یک نابغه دچار ADD بود و این نبوغ و تیزهوشی باعث شده بود، علی‌رغم وجود ADD، او نمرات خوب بگیرد و پیشرفت تحصیلی‌اش بالای متوسط باشد؛ اما این ماجرا باعث نشده بود که ADD برایش مشکلی ایجاد نکند.
درحقیقت او قادر به آرام‌نشستن و گوش ‌دادن نبود؛ بنابراین همان احساسی که سر کلاس درس من ایجاد شده بود، در بسیاری از موقعیت‌ها برای دیگران هم ایجاد شده بود. کسانی که رفتار او می‌دیدند تصور می‌کردند او بی‌ادب و بی‌اعتناست و درس و معلم را به بازی گرفته است؛ درحالی‌که او واقعأ نمی‌توانست آرام و متمرکز بنشیند و وول نخورد؛ علاوه ‌براین ها، تیزهوش بیش‌فعال ما در زندگی هم مشکلات زیادی داشت؛ مثلأ بارها تلفن همراهش را جا گذاشته و دچار مشکلات جدی شده بود. بارها کلید خانه یا سوئیچ ماشینش را گم کرده بود و ساعت‌ها از وقتش تلف شده بود. بارها رفتارهای تکانشی انجام داده و بابت آن دچار پشیمانی و سرزنش شده بود، اما تمام این مدت کسی به وجود ADD یا ADHD در او شک نکرده بود. هوش بالا و نمرات ممتازش مانعی در برابر این تشخیص ایجاد کرده بودند.
خوشبختانه این دانشجوی نابغه پیش از آمدن به مطب من کلی در ژورنال‌های علمی و سایت‌های دانشگاهی چرخیده بود و مطلب جمع کرده بود و با دستی پر درمورد ADD بزرگسالان و ADD در افراد تیزهوش به مطب من آمده بود که این مسأله روند کار درمانی را تسهیل و تسریع کرد.
برای درمان ADD و ADHD بهترین برنامه درمانی، ترکیبی از دارو درمانی و تمرینات رفتاری است. در دارو درمانی، از داروهایی استفاده می‌شود که قسمت‌هایی از مغز را که مسئول ایجاد تمرکز هستند (یعنی بخش میانی قشر پره فرونتال مغز) تقویت شوند و تکانشگری و بی‌ثباتی هیجانی در این افراد مهار گردند. در رفتاردرمانی هم تمرینات ذهن آگاهی، انسجام ذهن-بدن و خودآرام‌سازی به این افراد داده می‌شود و منجر به ایجاد مدارهای عصبی جدید در مغز آن‌ها می‌شود. مدارهای عصبی جدید باعث می‌شوند که مغز منطقی قدرت پیدا کرده و مغز هیجانی را مهار کند. خوشبختانه آگاهی و همکاری این دانشجوی تیزهوش روند درمان او را خیلی خوب پیش برد و او اکنون در یکی از بهترین دانشگاه‌ های دنیا استاد بیماری‌های قلب ‌و عروق است.
گرچه انتظار نداریم روند بهبودی در همه مراجعان همین قدر چشمگیر باشد، اما به‌طور قطع تحت‌ درمان قرارگرفتن باعث درجاتی از بهبودی در همه مبتلایان به ADD خواهد شد.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روانپزشک
@drsargolzaei
drsargolzaei.com
#مقاله
#کودک_ناآرام

 در باز شد و پدری که دست دختر بچه 7-6 ساله اش را گرفته بود وارد اطاق شد. در حالی که پدر روی صندلی می نشست دخترک دور اتاق شروع به راه رفتن کرد. به طرف میز من آمد و شروع به چرخیدن دور آن نمود. یکی یکی وسایل روی میز را برمی داشت و جا به جا می کرد. در واقع حتی یک ثانیه نیز آرام نمی ماند، مرتب وول می خورد و حرکت می کرد.
در واقع ظرف چند دقیقه همه جا را به هم ریخته بود، حتی اگر پدرش هم حرفی نمی زد من به تشخیص نزدیک شده بودم ولی قطعاً تشخیص صحیح تنها با شرح حال و ارزیابی کامل ممکن است.
همانطورکه حدس می زدم این کودک تمام اعضای خانواده را کلافه کرده بود. از چند سال قبل چنین رفتاری داشت. یک جا آرام نمی نشست، مدام درحال حرکت بود، از در و دیوار بالا می رفت و باعث شلوغی و سر و صدا در خانه بود و بسیاری از وسایل خانه را خراب کرده بود. هر چند وضعیت کودک خانواده را کلافه کرده بود اما باورها و برداشت های اطرافیان مبنی بر این که کم کم که بزرگ شود خوب می شود باعث شده بود که خانواده وضعیت وی را تحمل کنند تا اینکه وارد پیش دبستانی شده بود. رفتار کودک در مدرسه نیز به همین شکل بود، در کلاس روی صندلیش بی قرار و نا آرام بود، مرتب بلند می شد و در کلاس راه می رفت، نمی توانست ساکت بنشیند و تکالیفش را انجام دهد. این بود که معلم پیش دبستانی پدرش را به مدرسه خواسته بود و به او توضیح داده بود که این بچه مشکلی دارد و باید او را به پزشک نشان بدهید. همانطورکه حدس زده اید این کودک مبتلا به اختلال بیش فعالی/کمبود توجه
 Attention Deficit  Disorder
 بود، اختلالی که تقریبا از هر یکصد کودک مدرسه ای 5 کودک مبتلا به آن هستند. البته این بیماری بیشتر در پسر بچه ها دیده می شود و آنها 5-3 برابر دختر بچه ها دچار این مشکل می شوند ولی کودکی که شرح حالش را مطالعه کردید یک دختر بچه بود.

این فرم بیماری، «فرم بیش فعالی» بود هرچند در دختران معمولا بیشتر «فرم کمبود توجه» دیده می شود. بچه های دچار کمبود توجه مرتب حواس شان پرت است، فراموشکارند، وقتی با آنها صحبت می شود به نظر می رسد اصلاً گوش نمی کنند، وسایل خود را مرتب گم می کنند، تکالیف مدرسه را ناقص انجام می دهند، با وجودی که مشکل هوش و یادگیری ندارند به دلیل اشتباهات مکرّر ناشی از بی دقتی و بی توجّهی و ناتوانی برای حفظ تمرکز از نظر درسی عقب می مانند. این مشکل زمینه ی ژنتیکی دارد، مثلا خواهر و برادران بچه های مبتلا دو برابر بقیه اطفال احتمال دارد به این اختلال مبتلا شوند؛ البته عوامل دیگری مثل صدمه و ضربه به کودک موقع تولّد، نارس بودن بچه و مواجهه با برخی عفونت ها، سموم و داروها در دوران قبل از تولد هم می توانند زمینه ساز این بیماری گردند.
با وجودی که این بیماری گرفتاری و مشکلات فراوانی برای بیمار و خانواده اش ایجاد می کند کنترل آن کار غیر ممکنی نیست. روانپزشک پس از ارزیابی تشخیصی، براساس سن و وضعیت بیمار برای او دارو تجویز می کند . استفاده از دارو به سرعت باعث شروع روند بهبود می شود. کودک ناآرام، آرام می گیرد، توجه و دقتش بهبود می یابد، تکالیفش را انجام می دهد و برچسب کودک مزاحم خانه را از خود می کند. گرچه آموزش خانواده و تکنیک های رفتاری برای کامل کردن درمان ضروری هستند. طبیعی است که در صورت درمان نشدن این کودکان از کار تحصیل باز می مانند، علیرغم هوش طبیعی نمی توانند تحصیل کنند و در نتیجه آینده مطلوبی در پیش روی ندارند. علاوه بر این طبیعی است که خانواده کلافه و خسته برخورد بدی با این کودک داشته باشند و در نتیجه، برخورد و تنش مداوم درخانه باعث تشدید علائم و گاهی لج بازی و رفتارهای مقابله ای در کودک می شود. برخی از این کودکان با رسیدن به نوجوانی بهبود می یابند ولی در بعضی دیگر علائم ادامه می یابند و دچار اختلال کمبود توجه بزرگسالی می شوند. این افراد دچار بی ثباتی عاطفی هستند، در مشکلات زندگی بسیار کم تحملند، زود عصبانی می شوند و رفتار خشمگینانه نشان می دهند، وسایل شان را جا می گذارند، قرارهاشان را فراموش می کنند و کارهایشان را ناتمام می گذارند. درمان دارویی برای این گروه بیماران نیز مؤثر است و قطعاً درمان روانپزشکی زندگی کیفیت آنان را بهتر خواهد کرد.

پیش از این در مقاله ای در کانال تلگرام با عنوان #هوش_کافی_نیست شرح حال یک مراجع دچار اختلال کمبود توجه بزرگسالی را ارائه کرده ام.

فصلی از کتاب #وقتی_که_باید_به_روانپزشک_مراجعه_کنید نوشته ی #دکترسرگلزایی، از انتشارات دانشگاه علوم پزشکی مشهد – سال 1379

@drsargolzaei
Drsargolzaei.com
مقاله

#مقاله

#هوش_کافی_نیست!

جوانی را که وارد مطبم شد، بلافاصله شناختم. چند هفته پیش او را سر کلاس درسم دیده بودم. او دانشجوی پزشکی بود و چند هفته پیش سر کلاس درسی بود که من در آن، راجع‌به اختلال کمبود تمرکز (ADD) صحبت می‌کردم. یادم آمد که سر کلاس درس از رفتارش خوشم نیامده بود؛ چون مرتبأ در جایش وول می‌خورد و گویا اصلأ به درس گوش نمی‌داد. گاهی با موبایلش ورمی‌رفت و گاهی با وسایل دم دستش بازی می‌کرد. رفتارش در من این فکر را به وجود آورد که به درس و کلاس و استاد بی‌توجه است و برداشتم این بود که او جوان بی‌ادبی است. اما اکنون که شروع به صحبت کرد، متوجه شدم که چقدر برداشتم اشتباه بوده است. همه ما وقتی اطلاعاتمان ناکافی باشد گرفتار برداشت‌های نادرست می‌شویم.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روان‌پزشک

برای مطالعه متن کامل مقاله لطفا به لینک زیر در ‌وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید
#مقاله

#هوش_کافی_نیست!

جوانی را که وارد مطبم شد، بلافاصله شناختم. چند هفته پیش او را سر کلاس درسم دیده بودم. او دانشجوی پزشکی بود و چند هفته پیش سر کلاس درسی بود که من در آن، راجع‌به اختلال کمبود تمرکز (ADD) صحبت می‌کردم. یادم آمد که سر کلاس درس از رفتارش خوشم نیامده بود؛ چون مرتبأ در جایش وول می‌خورد و گویا اصلأ به درس گوش نمی‌داد. گاهی با موبایلش ورمی‌رفت و گاهی با وسایل دم دستش بازی می‌کرد. رفتارش در من این فکر را به وجود آورد که به درس و کلاس و استاد بی‌توجه است و برداشتم این بود که او جوان بی‌ادبی است. اما اکنون که شروع به صحبت کرد، متوجه شدم که چقدر برداشتم اشتباه بوده است. همه ما وقتی اطلاعاتمان ناکافی باشد گرفتار برداشت‌های نادرست می‌شویم.

#دکترمحمدرضاسرگلزایی_روان‌پزشک

برای مطالعه متن کامل مقاله لطفا به لینک زیر در ‌وب‌سایت دکتر سرگلزایی مراجعه بفرمایید:

از اینجا بخوانید
@drsargolzaei