‍ "#حدیث گشاده رویی"

امام #حسن(ع):
☆ #پیامبر (ص)، همیشه #خوش رو، #نرم خو، #فروتن و #مهربان بود.
عیون اخبار الرضا (ع) ج ۱ ص ۳۱۶

☆ پیامبر (ص)، هر گاه به کسی می رسید و در چهره اش #شادی می دید، با او دست می داد.
الاِخوان ص ۱۹۳ ح ۱۳۷

☆ هیچ کس را ندیدم که به اندازه ی #پیامبر خدا(ص) ، #تبسم بر لب داشته باشد.
سُنَنُ التِرمِذی ج ۵ ص ۶۰۱

☆ پیامبر خدا(ص)، از شوخ ترینِ مردمان با #کودکان بود.
المُعجَمُ الصغیر ج ۲ ص ۳۹

☆ پیامبر خدا (ص)، از خندان ترین و پاک نهادترینِ مردمان بود.
المعجم الکبیر ج ۸ ص ۲۰۸

امام علی(ع):
☆ خوش رویی، نخستین #بخشش و آسانترین سخاوتمندی است.
غرر الحکم ج ۳ ص ۳۸۸

پیامبر اسلام(ص):
☆ رحمت خدا بر هر نرم خویِ گشاده رو باد!
مِشکاةُ الاَنوار ص ۳۱۶

امام #باقر(ع):
☆ روی خوش داشتن و گشاده رویی، باعث جلب #محبّت و تقرّب به خدا می شود، و #ترش رویی و بد برخوردی، موجب #دشمنی و دوری از خدا.
تُحَفُ العُقول ص ۲۹۶


……………………
@drhadiansarii

🔆 سندی معتبر در اثبات #شهادت دختر خردسال امام #حسین در شام🔴


قدیمیترین و معتبرترین کتابی که واقعه شهادت دختر کوچک امام حسین (ع) را مطرح کرده کتاب فارسی #کامل بهایی است.

نام اصلی کتاب کامل بهایی، #السقیفه است. عمادالدین کتاب را به دستور وزیر، بهاءالدین محمد بن #شمس الدین نوشته است لذا اسم کتاب کامل بهایی شده، نوشتن کتاب 12 سال طول کشیده و سال 675 کار نوشتن کتاب به اتمام رسیده است. این کتاب کتابی مفید و بسیار پر فایده است و کسی که این کتاب را ببیند تشخیص میدهد که نسخ اصول حدیثی و کتب قدماي اصحاب نزد نویسنده آن حاضر بوده است.
خود کتاب کامل بهایی مصدر و مأخذ است. چرا که از تألیفات قدما است و مؤلف به منابع دست اول دسترسی داشته است. و از طرفی هم با خبرویت و جلالتی که از بزرگان در مورد عمادالدین #طبري نقل شده دیگر جاي اشکال در مورد اعتبار گزارش وی نیست.

ایشان در آن کتاب قضیه دختر #خردسال امام حسین (ع) را از کتاب "#الحاویة فی مثالب #معاویة" نقل می‌کند که اصل کتاب الحاویه به دست ما نرسیده است ولی نویسنده آن قاسم بن محمد بن احمد المأمونی از علما اهل سنت است که کتاب را علیه معاویه نوشته است.


📜 عمادالدین طبری می‌نویسد:
«در حاویه آمد که زنان خاندان نبوت در حالت اسیري حال مردان که در کربلا #شهید شده بودند بر پسران و دختران ایشان پوشیده می‌داشتند و هر کودکی را وعده‌ها می‌دادند که پدر تو به فلان سفر رفته باز می‌آید، تا ایشان را به خانه یزید آوردند، دخترکی بود چهار ساله، شبی از خواب بیدار شد و گفت: پدر من #حسین کجاست، این ساعت او را به خواب دیدم سخت پریشان! #زنان و #کودکان جمله در گریه افتادند و فغان از ایشان برخاست؛ #یزید خفته بود، از خواب بیدار شد و حال تفحص کرد. خبر بردند که حال چنین است، آن لعین در حال گفت که بروند و سر #پدر او را بیاورند و در کنار او نهند. ملاعین سر بیاورد و در کنار آن دختر چهار ساله نهاد، پرسید این چیست؟ ملاعین گفت: سر پدر توست، آن دختر بترسید و فریاد بر آورد و رنجور شد و در آن چند روز جان به حق تسلیم کرد.»

📚 منبع : عمادالدین طبری - کامل بهائی : جلد 2 / صفحه 179


🔺 این سند حقایقی را آشکار می‌کند :
1- وجود دختری خردسال از امام حسین (ع) میان اسرای کربلا
2- شهادت مظلومانه او به واسطه مطلع شدن بر سر بریده پدر

باید افزود که اسناد و شواهد دیگری نیز وجود دارد که همه در راستای تأیید و تقویت گزارش عماد الدین طبری مفید است و جای شکی در وجود و شهادت دختری خردسال از امام حسین در شام باقی نمی‌گذارد. البته اختلافاتی در جزئیات این واقعه وجود دارد که به اصل این واقعیت تاریخی اشکالی نمی‌رساند.

…………………………
@drhadiansarii

إن #الله شاء أن یراهن #سبایا

پروردگارا روز #عاشورا را اهل بیت و#زینب کبری چگونه سپری کردند وشب هنگام پس از آن همه #شهادت ها ورخدادها !! حضرت #نماز شب خویش را بجا آورده وروز یازدهم سرپرستی #کاروان اسرا را در زیر #تازیانه هایی که به عقیله #بنی هاشم وارد می ساختند از سویی وآرام کردن #گریه وناله #کودکان از سوی دیگر
....أمان از دل #زینب 😭😭😭😭

……………………
@drhadiansarii

یکشنبه شب ۱۰ آذر ۱۳۹۸ ، با جناب آقای #کرار _أنصاری ، رییس شبکه جهانی کودک ونوجوان #هدهد ، دیدار وگفتگو داشتم.
هدهد یک شبکهٔ مذهبی ویژه کودکان است که با دو زبان عربی و فارسی پخش می‌شود. این شبکه همراه با عید #مبعث در ۲۹ خرداد ۱۳۹۱ آغاز به کار کرد. شبکه هدهد از سوی حجة الاسلام والمسلمین #شهرستانی ، داماد ونماینده حضرت آیة الله #سیستانی به منظور تقویت زمینه های اعتقادی #کودکان ونوجوانان مسلمان ، راه اندازی شده است.
این شبکه بر پایه آموزه‌های مذهب تشیع، ونیز مکتب اهل بیت ع ضمن پخش #کارتون و سریال‌های کودکانه، برنامه‌های مذهبی تولیدی‌اش را در طول سال و نیز تمام مناسبت‌های دینی به نمایش درمی‌آورد. تلاش گردانندگان این #شبکه آشناسازی کودکان مسلمان #شیعه با اصول و فروع دین اسلام و به ویژه عقاید تشیع است.
مرکز شبکه هدهد عربی #بیروت و در کشور لبنان است و مرکز شبکه هدهد فارسی در شهر دوشنبه در کشور #تاجیکستان است.
این شبکه با توجه به عدم تبایغ در رسانه های کشور وجهان ، که مبنای تفکر واندیشه جناب آقای شهرستانی است ، نفوذی قدرتمند در خانه ها وکاشانه های کودکان مسلمان وغیر #مسلمان جهان کرده است که سردمداران وهابیت را به لرزه در آورده است.
آقای کرار انصاری که اخیرا مدیریت این شبکه جهانی را عهده دار شده است ، به تشریح شرایط وبرنامه های تازه این شبکه پرداخت واشاره به دستآوردهای گسترده آن در چند ماه أخیر نمود! اینجانب نیز سپاس وتشکر از حضورشان ، به نکاتی در این باره نسبت به گسترش ونفوذ این شبکه در #مدارس وآموزشگاهها ، إشاره نمودم. در پایان توفیقات روز افزون این شبکه جهانی را که در نوع خود بی نظیر است را از درگاه الهی خواستار شدم.


…………………………………
@drhadasarii

ابتکار #کودکان حسینی باکو در اقامه عزا برای حضرت #اباعبدالله الحسین سلام الله علیه

با توجه به ممنوعیت تجمعات عزاداری #محرم و صفر و تعطیلی مساجد و شرایط امنیتی ایجاد شده در اولین کشور اکثریت #شیعه دنیا #کودکان باکو در اقدامی زیبا با توزیع پیشانی بندهای حسینی اقدام به تعظیم شعائر
عاشورایی كردند.


____________
@drhadiansarii

يک #عکس و يک #دنيا سخن

از ميان چهار کودک مبتلا به #سرطان که در تصوير ديده می‌شوند، يکی بزرگ‌تر است، نزديک‌تر نشسته، چادرش را از سر برداشته و روی دوش افکنده. دست راستش را همراه با حرکت شيرين لب‌هايش تکان می‌دهد و دست چپ را به ياری حرف‌زدن‌هايی می‌آورد که شايد از درد، شايد از تشکر، شايد از درخواست #دعا، و شايد از شوق ديدارش حکايت‌ها دارد... و چنان آسوده حرف می‌زند که گويی نه با پدر يا مادر، که با برادرش، با دوستش، با طبيبش و با درمانگرش سخن می‌گويد... آن يکی با شلواری جين، با گردنی خميده از درد، با انگشتانی گره‌کرده و نگاهی جستجوگر، ديگری با کلاهی، کاپشنی، و دامنی به طراوت گلهای بهاری، چشمی به دوربين و دلی اميدوار، و آخری؛ خنده‌ای ريز، و با نگاهی از جنس عشق . . .
و آن سو، مردی گوش سپرده به حرف‌‌هايی دور از جهان #سياست، دور از دنيای #فقاهت، دور از همه چيز، و تنها آميخته با انسانيت، مردی با چشمانی دوخته به صلابت دخترکی که مهربانی از چهره‌اش، از دستانش، و از شيوه نگاهش می‌بارد، دختركى كه به آرزوى خود كه همانا ديدار با < سيد على #سيستانى > است ، دست يافته است ! و آية الله ، آرزوى او را بر آورده است ، مردی با قامتی هميشه استوار که اينجا، که امروز، که تنها در برابر اين کودکانِ دردمند خم شده و فروافتاده است؛ خاکسار و فروتن.
آيات ، دخترك با صلابت كه مهربانى از ديدگانش آشكار است ، هنگام خروج از خانه اين قلب تپنده ملت عراق ، و نه بلكه قلب تپنده تمام مسلمانان و بلكه تمام آزاد انديشان و انسان دوستان جهان در حالى كه أشك شوق در ديدگان معصومش حلقه زده بود ، گفت :
آية الله سيستانى به من گفت كه دخترم ! هراس نداشته باش!
من به تو دعا مى كنم !
و تو را همچون يكى از دخترانم ، و #نوه هاى خود بشمار مى آورم ! و در اين هنگام بود كه دست خود را بر سرم نهاده و براى من دعا نمود!
گفتنى است كه آية الله سيستانى مرجع عاليقدر جهان #تشيع ، ديروز سه شنبه ٢٣ آذر ١٤٠٠ شمسى ، با شماری از #کودکان مبتلا به سرطان دیدار و گفتگو کرد. خانواده های کودکان نیز در این دیدار حضور داشتند.
آية الله سيستانى در جریان اين دیدار از بنیاد بین المللی درمان #تومورها و سرطان شناسی «وارث» وابسته به آستانه حسینی در کربلا و خدمات این بنیاد به بیماران سرطانی قدردانی کرد.
آیت الله سیستانی در ادامه از کادر پزشکی و پرستاری نیز به دلیل خدمات انسان دوستانه آنها به بیماران سرطانی قدردانی کرد. آیت الله سیستانی چند روز پیش درخواست ملاقات «جنین پلاسخارت» نماینده سازمان ملل در امور عراق را رد کرده بود.
مرجع عالیقدر شیعیان در ادامه این دیدار سخنان «جنات عماد عبدالوهاب» دختربچه مبتلا به سرطان را شنید. وی در این سخنان از مرجعیت دینی در زمینه مراقبت از بیماران و همچنین طرح پزشکی آستان قدس حسینی در خصوص فراهم کردن زمینه درمان رایگان بیست روزه برای همه مراجعه کنندگان در مراکز وابسته به آن، قدردانی کرد.


_________
@drhadiansarii

همواره سعی بر این داشته و دارم که هنگام مراجعه #کودکان و نوجوانان و نیز جوانان ، به #مطب خود ، علاوه بر درمان ، به گونه ای در راستای فرهنگ مذهبی اصیل و نیز #فرهنگ اجتماعی ، بر آنان تاثیر گزار باشم. پویای عزیزم یکی از آن بیماران من در ۹ سالگی بود که با هدیه دادن کتابچه هایی ، پس از بیست سال با نگارش ۹۸ کتاب در رشته های انرژی و جز این ها ، به من کراجعه کرد و این دستآورد زیبا را خود در نتیجه اهدای کتابچه های من به شمار می آورد … قلم نگاره او را در صفحه اش ملاحظه کنید👇👇👇

فقط نه سالم بود که اولین تجربه ی دندون پزشکی رفتن رو تجربه کردم... بوی دندون پزشکی، درد دندون پزشکی و سفت و سخت بودن اینکه باید راس ساعت میرفتیم مطب، همه و همه کافی بود که من ازین تجربه بترسم و پاهام رو بکوبم زمین و بگم من اصلا نمیام!
دندون پزشک پرمهری که از پدر و مادر و خاله ام و حالا خودم رو داشت تحت درمان قرار میداد...
نوبت من رسید و دست مسلطش و سرعت بالای او توی کار منو بسیار متعجب کرده بود!
قبل ازینکه منو معاینه کنه، خیلی صمیمی رو کرد به من و گفت:«خب عزیزم چن سالته؟!»
همین جمله مثل آب سردی روی استرس عجیب من بود و گفتم:«پوریا 9 ساله از تهران!»
خندید و گفت:«ماشاالله... ماشاالله!»
رو به دستیارش کرد و گفت:«خانوم از اون امانتی ها به ایشون دادین؟!»
و من صاحب سه کتاب شدم که هنوزم دارمشون...
بعد ازون ملاقات، باز هم من رو از لبخند پر مهرش و لطف هدایای زیبایش، محظوظ و بهره مند می کرد...
اما این بار، بعد از گذشت بیست و یکسال از ملاقات اول، و وقتی که من نود و ششمین کتابم رو نوشته بودم، این بار باز هم مثل یک پسر کوچولوی نه ساله زیر دستان پرمهرش مهمون شدم و این بار بعد از یک کار مفصل روی فک بالا و پایین، منو با عشق به اتاقش رهنمون کرد و باز هم به من هدایایی ارزانی داشت...
منو به اتاقی برد که بعضا میزبان انسان های بزرگی بوده...
و این بار من هم این افتخار رو داشتم که در فضای این اتاق نفس بکشم❤
من رو بهره مند کرد از هدیه هایی از جنس حکمت، مهر، و محبتی پدرانه...
از همونا که دل آدم گرم میشه...

ای که محبوبی و در عمق دلم جا داری:
عاشقانت، به طبابت، تو شفا می‌داری!
دل تنگ پوریا را به سلامی دریاب؛
دوست میدارمت؛ ای! هادی انصاری...❤

🤖 دریافت شده توسط @instasave_bot