گزارش لحظه به لحظه شهادت مظلوم تاريخ🔸🔸
بخش دوم🔹
🔹در خواب دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضای شهادت
شب نوزدهم، فرزندان حضرت تا پاسی از شب خدمت پدر بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی ع هنوز صبح نشده بود، نزد امام برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از فرزنداستقبال کرد. آن گاه فرمود: «پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رادیدم، عرض کردم: یا رسول الله! من از دست امت تو چه رنجها و خون دلها خوردم! پس حضرت فرمود: علیه آنها نفرین کن! پس [نفرین کردم و] گفتم: « [خدایا! مرا از آنها بگیر و] به جای آنها بهتری برای من قرار ده و بر آنان [نیز] به جای من [آدم نالایق] شری را مسلط گردان.
🔹به سوی محراب شهادت
نزدیک اذان صبح شد و وقت رفتن به مسجد. حضرت آماده مسجد رفتن شد. مرغابیها سر راه مولا را گرفته، صدا و ناله می کردند. حضرت فرمود: «دَعُوهُنَّ فَاِنَّهُنَّ صَوَانِحُ تَتْبَعُهَا نَوَایِحُ؛ آنها را به حال خود واگذارید؛ زیرا آنها صیحه می زنند که به دنبال آن نوحه گریها بلند می شود.» ام کلثوم و حسن علیهما السلام عرض کردند: «چرا فال بد می زنید؟» فرمود: «فال بد نیست، دل گواهی می دهد که به شهادت می رسم.»
ناله های مرغان و اشک فرزندان، مانع علی علیه السلام نگشت، به راه خویش ادامه داد تا به درب خانه رسید، کمربند حضرت به قلاب در گیر کرد و باز شد. گویا با زبان بی زبانیش می خواست مولارا از تصمیم رفتن به سوی دوست باز دارد؛ اما بر عکس، فریاد آن عاشق شهادت بلند شد که خطاب به خود می گفت: ای علی!
"کمربندت را برای مرگ محکم ببند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات می کند و از مرگ هنگامی که می آید جزع و ناله مکن و به دنیا مغرور نشو هر چند با تو همراهی کند؛ روزگار همچنان که تو را بخنده می آورد، همین طور می گریاند.»
-------------------
#امام_حسن_مجتبى
#پيامبر_نفرين_خون
#محراب_شهادت_نوحه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
بخش دوم🔹
🔹در خواب دیدن پیامبر صلی الله علیه و آله و تقاضای شهادت
شب نوزدهم، فرزندان حضرت تا پاسی از شب خدمت پدر بودند و آن گاه به منزل خویش رفتند. امام حسن مجتبی ع هنوز صبح نشده بود، نزد امام برگشت و مستقیم به مصلای پدر رفت. علی علیه السلام با احترام خاصی از فرزنداستقبال کرد. آن گاه فرمود: «پسرم! لحظه ای خواب به سراغ چشمانم آمد، در حالی که نشسته بودم. ناگهان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله رادیدم، عرض کردم: یا رسول الله! من از دست امت تو چه رنجها و خون دلها خوردم! پس حضرت فرمود: علیه آنها نفرین کن! پس [نفرین کردم و] گفتم: « [خدایا! مرا از آنها بگیر و] به جای آنها بهتری برای من قرار ده و بر آنان [نیز] به جای من [آدم نالایق] شری را مسلط گردان.
🔹به سوی محراب شهادت
نزدیک اذان صبح شد و وقت رفتن به مسجد. حضرت آماده مسجد رفتن شد. مرغابیها سر راه مولا را گرفته، صدا و ناله می کردند. حضرت فرمود: «دَعُوهُنَّ فَاِنَّهُنَّ صَوَانِحُ تَتْبَعُهَا نَوَایِحُ؛ آنها را به حال خود واگذارید؛ زیرا آنها صیحه می زنند که به دنبال آن نوحه گریها بلند می شود.» ام کلثوم و حسن علیهما السلام عرض کردند: «چرا فال بد می زنید؟» فرمود: «فال بد نیست، دل گواهی می دهد که به شهادت می رسم.»
ناله های مرغان و اشک فرزندان، مانع علی علیه السلام نگشت، به راه خویش ادامه داد تا به درب خانه رسید، کمربند حضرت به قلاب در گیر کرد و باز شد. گویا با زبان بی زبانیش می خواست مولارا از تصمیم رفتن به سوی دوست باز دارد؛ اما بر عکس، فریاد آن عاشق شهادت بلند شد که خطاب به خود می گفت: ای علی!
"کمربندت را برای مرگ محکم ببند؛ زیرا مرگ تو را ملاقات می کند و از مرگ هنگامی که می آید جزع و ناله مکن و به دنیا مغرور نشو هر چند با تو همراهی کند؛ روزگار همچنان که تو را بخنده می آورد، همین طور می گریاند.»
-------------------
#امام_حسن_مجتبى
#پيامبر_نفرين_خون
#محراب_شهادت_نوحه
#دكتر_هادى_انصارى
@drhadiansarii
آية الله علوى بروجردى🔹
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
بخش سوم
با وجود تأکید فراوانی که بر تولی و تبری در مذهب شیعه شده، وظیفه دیگری به نام #تقیه نیز بر عهده #شیعه گذاشته شده است. تقیه اهمیت در خور توجهی دارد. معنای تقیه این است که شیعه باید در حفظ اسرار بکوشد و آنچه را میداند و میفهمد در هر جایی علناً فریاد نکند.
ائمه طاهرین (علیهمالسلام) هم بر این وظیفه مهم تأکید کردهاند، مگر در جایی که تقیه نتیجهاش پذیرفتن #ذلت باشد. داستان زندگی و شهادت صحابی بزرگوار امیرالمؤمنین جناب #حجر بن عدی، که از وفادارترین دوستان و از خالصترین اصحاب است، میتواند چراغ فروزانی باشد برای همه کسانی که حرکت در مسیر ولایت و تشیع را برگزیدهاند.
روزی ایشان در خدمت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بودند. حضرت فرمودند: ای حجر! بعد از من تو را وادار میکنند مرا سبّ کنی و به من فحش دهی. برای حفظ جانت با زبان از من تبری بجوی، اما با قلبت هرگز. دلت هیچگاه از من جدا نشود. بعد حضرت چیزی میفرمایند که واقعاً متأثرکننده است. ایشان میفرمایند: من اول کسی هستم که مسلمان شدهام و نخستین کسی هستم که در میدانهای جنگ داوطلبانه در قلب #کفّار و #مشرکان شمشیر میزدم. با قلبت از من تبری نکن. چون تبری از #علی (علیه السلام) با قلب، تبری از #پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و تبری از #دین و #اسلام است. حجر بن عدی به گریه افتاد. روزگاری گذشت و #معاویه آمد و حرکات شرمآوری داشت که به تفصیل در تاریخ ثبت شده است. بعد از قضیه #صلح #امام حسن مجتبی (علیه السلام) با اینکه قرار شده بود اصحاب امیرالمؤمنین (علیه السلام) در امان باشند، معاویه با شدّت شروع به دستگیری آنها کرد.
حجر بن عدی را هم دستگیر و به #شام تبعید کرد. قبل از اینکه به شام برسد، به عمال خود دستور داد او را وادار کنند از #علی (علیه السلام) تبری بجوید؛ و اگر تبری کرد و #فحش داد آزادش کنند و إلّا او را بکشند.
در این آزمون الهی حجر تنها نبود. پسر جوانش نیز همراهش بود. وقتی پیغام معاویه را به او رساندند، گفت: هرگز از علی (علیه السلام) تبری نمیکنم حتی به #زبان. پسر هم همین را گفت. خواستند #حجر را بکشند، گفت: از شما خواهش میکنم قبل از مرگ، دو حاجت مرا برآورده کنید. پذیرفتند. حجر گفت: اوّل اینکه دو رکعت #نماز بخوانم. نماز قدری طولانی شد. دشمنان با طعنه گفتند: حتماً بوی #مرگ را استشمام کردهای که اینگونه نمازت را طولانی کردهای؟! گفت: نه، برای اینکه شما چنین فکری نکنید، نمازم را کوتاه خواندم. اما حاجت دوم من این است که پسرم را قبل از من بکشید. دشمنان که خلاف این را انتظار داشتند با تعجب پرسیدند: چرا؟ حجر با نهایت #ایمان و #اعتقاد گفت: اولاً پسر من #میوه دل من است. عزیز من است. دلم میخواهد داغی هم که در زندگی میخواهم ببینم در راه #علی (علیه السلام) باشد و من این صدمه را در راه علی (علیه السلام) بخورم. ثانیاً فرزند من #جوان است. ممکن است طرز کشتن من جوری باشد که او را تحت تأثیر قرار دهد و بدون اینکه خودش بخواهد، ولو با زبان هم شده، از علی (علیه السلام) بیزاری بجوید. دلم نمیخواهد از #نسل من کسی باشد که از علی (علیه السلام) تبری کند!
اینها پرورشیافتگان دامن #شیعه بودهاند.
------------------
@drhadiansarii
#غربت امام #مجتبى ع🔹
بخش سوم
یاران #خود فروش
سرداران بزرگی مانند #عبیدالله بن عباس که با 8 هزار نفر به معاویه پیوست، و یا «حکم کندی» که قبل از عبیدالله فرمانده 4 هزار نفر از سپاهیان #امام بود و با دویست نفر به #معاویه پیوست در در مقابل مقداری #طلا خود را فروخت. بعد از #کندی امام مردی از قبیله بنی مراد را فرمانده لشکر کرد و از او قسم های بسیار شدید و محکمی گرفت که خیانت نکند و او هم قسم خورد اما او نیز امامش را به 500 دینار طلا فروخت.
وعده ازدواج با #دختران #معاویه آنقدر فریبنده بود که برخی از سرداران سست عنصر او، به دنبال معاویه بروند.
یاران #خائن
بخش دیگری از یاران حضرت کسانی بودند که مانند خود فروشان، حاضر به فرار و ترک لشکر امام حسن نشدند. بلکه آنان در لشکر حضرت حضور داشتند اما قائل به جنگ با معاویه نبودند. اینان محبت معاویه را بر محبت حسن بن علی ترجیح دادند و نامه ها زیادی به معاویه نوشتند که تو غصه نخور ما حسن بن علی را دست بسته اسیر خواهیم کرد و به تو تحویل خواهیم داد.
آنقدر نامه ها زیاد بود که معاویه همه آنها را جمع آوری کرد و برای #امام حسن علیه السلام فرستاد تا حضرت تن به #صلح با او بدهد.
دلیل اینکه معاویه نامه ها را برای امام حسن فرستاد این بود تا به حضرت بگوید، بدان اگر بخواهی با من وارد جنگ شوی اصلا نیازی نیست که من برای تو لشگر بکشم بلکه من به راحتی با کمک همین افراد، تو را اسیر خواهم نمود.
وجود کثیری از همین #خائنان سبب شده بود تا امام حسن وقتی که برای نماز تشریف می آوردند زیر لباسشان زره به تن نمایند.
چرا که امکان اینکه کسی از اینان در اطرف کمین کند و بخواهد حضرت را با تیر بزند زیاد بود. حتی تیری هم به سمت حضرت زدند که به زره ایشان خورد و به ایشان آسیبی نزد.
در جامعه ما وقتی که یک دانشمند هسته ای به نام شهید احمدی روشن ترور می شود چقدر مردم داغدار این جنایت می شوند و چقدر از عامل این جنایت که یک ایرانی وطن فروش بود ابراز انزجار می نمایند، حال تصور نما که بخواهند نسبت به رهبر جامعه چنین جنایتی بنمایند.
ممکن است بگویید. حلقه حفاظت از ایشان بسیار قوی است. می گویم آفرین!
ایشان جان برکفان زیادی علاوه بر حلقه حفاظتی دارند که نخواهند گذاشت یک مو از سر ایشان کم شود، اما امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر غریب بودند که بیشتر افراد اطراف ایشان از همین خائنان طرفداران ایشان بودند.
تا جایی که حضرت، جان بر کفی برای خود نمی بینند به همین جهت در شهر، و نه میدان رزم، برای نماز زره به تن می کردند.
این حرکت چند معنا دارد. اما تنها امامی که یارانش قصد #ترورش را داشتند و اقدام خود را عملی کردند امام حسن بود.
غربت امام حسن تا به این اندازه است که تیم حفاظت هم خائن شده اند. آنقدر اوضاع نا امن شده است که #حضرت در شهر و #مسجد، لباس #میدان رزم به تن دارند، و باد توجه داشت که این ناامنی فقط نسبت به ایشان است، نه اینکه برای دیگران هم نا امن شده است. نه. فقط برای ایشان نا امن است.
عده زیادی می خواهند ایشان را بکشند چون قصد دارد با معاویه صلح کند. و عده دیگری قصد دارند ایشان را اسیر نمایند و یا به #قتل برسانند چون می خواهند به معاویه وفاداری خود را ثابت کنند. چنانچه در نامه به معاویه گفتنه بودند به محض ورود تو در کوفه برایت تضمین می کنیم که #حسن بن علی را دست بسته به تو تحویل دهیم. و اگر امام حسن صلح نمی کرد آنان چنین کاری می کردند و حضرت عزت صلح را بر چنین ذلتی ترجیح دادند.
«چنانچه وقتی در #مدائن بر امام حسن علیهالسلام ضربت زدند زید بن وهب جهنی به خدمت آن حضرت رفت دید امام از درد به خود میپیچد، گفت: ای پسر پیامبر! چه مصلحت میدانی؟ مردم متحیرند!. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: سوگند به خدا که میبینم معاویه برای من از اینان بهتر است. آنها میپندارند که شیعه ی من هستند، در حالی که آهنگ قتل مرا کرده و اثاثیهام را تاراج و مالم را غارت کردند.سوگند به خدا اگر که از معاویه تعهدی بگیرم که جانم را حفاظت کرده و خانوادهام را در امان دارم، بهتر از آن است که مرا کشته و خاندان و خانوادهام از میان بروند. سوگند به خدا اگر با معاویه جنگ میکردم، [همین افرادی که در لشکر من جمع شدند] گردنم را میگرفتند و تسلیم شده به او میسپرد. سوگند به خدا اگر که با او صلح کنم در حالی که عزت دارم بهتر از آن است که مرا در حالی که اسیر اویم، بکشد یا اینکه بر من منت گذاشته [و آزادم سازد] و این، تا ابد ننگی برای بنیهاشم باشد و معاویه و فرزندان او بر مرده و زندهی ما به خاطر آزاد کردن من،منت نهند"
— — — —
@drhadiansarii
بخش سوم
یاران #خود فروش
سرداران بزرگی مانند #عبیدالله بن عباس که با 8 هزار نفر به معاویه پیوست، و یا «حکم کندی» که قبل از عبیدالله فرمانده 4 هزار نفر از سپاهیان #امام بود و با دویست نفر به #معاویه پیوست در در مقابل مقداری #طلا خود را فروخت. بعد از #کندی امام مردی از قبیله بنی مراد را فرمانده لشکر کرد و از او قسم های بسیار شدید و محکمی گرفت که خیانت نکند و او هم قسم خورد اما او نیز امامش را به 500 دینار طلا فروخت.
وعده ازدواج با #دختران #معاویه آنقدر فریبنده بود که برخی از سرداران سست عنصر او، به دنبال معاویه بروند.
یاران #خائن
بخش دیگری از یاران حضرت کسانی بودند که مانند خود فروشان، حاضر به فرار و ترک لشکر امام حسن نشدند. بلکه آنان در لشکر حضرت حضور داشتند اما قائل به جنگ با معاویه نبودند. اینان محبت معاویه را بر محبت حسن بن علی ترجیح دادند و نامه ها زیادی به معاویه نوشتند که تو غصه نخور ما حسن بن علی را دست بسته اسیر خواهیم کرد و به تو تحویل خواهیم داد.
آنقدر نامه ها زیاد بود که معاویه همه آنها را جمع آوری کرد و برای #امام حسن علیه السلام فرستاد تا حضرت تن به #صلح با او بدهد.
دلیل اینکه معاویه نامه ها را برای امام حسن فرستاد این بود تا به حضرت بگوید، بدان اگر بخواهی با من وارد جنگ شوی اصلا نیازی نیست که من برای تو لشگر بکشم بلکه من به راحتی با کمک همین افراد، تو را اسیر خواهم نمود.
وجود کثیری از همین #خائنان سبب شده بود تا امام حسن وقتی که برای نماز تشریف می آوردند زیر لباسشان زره به تن نمایند.
چرا که امکان اینکه کسی از اینان در اطرف کمین کند و بخواهد حضرت را با تیر بزند زیاد بود. حتی تیری هم به سمت حضرت زدند که به زره ایشان خورد و به ایشان آسیبی نزد.
در جامعه ما وقتی که یک دانشمند هسته ای به نام شهید احمدی روشن ترور می شود چقدر مردم داغدار این جنایت می شوند و چقدر از عامل این جنایت که یک ایرانی وطن فروش بود ابراز انزجار می نمایند، حال تصور نما که بخواهند نسبت به رهبر جامعه چنین جنایتی بنمایند.
ممکن است بگویید. حلقه حفاظت از ایشان بسیار قوی است. می گویم آفرین!
ایشان جان برکفان زیادی علاوه بر حلقه حفاظتی دارند که نخواهند گذاشت یک مو از سر ایشان کم شود، اما امام حسن مجتبی علیه السلام آنقدر غریب بودند که بیشتر افراد اطراف ایشان از همین خائنان طرفداران ایشان بودند.
تا جایی که حضرت، جان بر کفی برای خود نمی بینند به همین جهت در شهر، و نه میدان رزم، برای نماز زره به تن می کردند.
این حرکت چند معنا دارد. اما تنها امامی که یارانش قصد #ترورش را داشتند و اقدام خود را عملی کردند امام حسن بود.
غربت امام حسن تا به این اندازه است که تیم حفاظت هم خائن شده اند. آنقدر اوضاع نا امن شده است که #حضرت در شهر و #مسجد، لباس #میدان رزم به تن دارند، و باد توجه داشت که این ناامنی فقط نسبت به ایشان است، نه اینکه برای دیگران هم نا امن شده است. نه. فقط برای ایشان نا امن است.
عده زیادی می خواهند ایشان را بکشند چون قصد دارد با معاویه صلح کند. و عده دیگری قصد دارند ایشان را اسیر نمایند و یا به #قتل برسانند چون می خواهند به معاویه وفاداری خود را ثابت کنند. چنانچه در نامه به معاویه گفتنه بودند به محض ورود تو در کوفه برایت تضمین می کنیم که #حسن بن علی را دست بسته به تو تحویل دهیم. و اگر امام حسن صلح نمی کرد آنان چنین کاری می کردند و حضرت عزت صلح را بر چنین ذلتی ترجیح دادند.
«چنانچه وقتی در #مدائن بر امام حسن علیهالسلام ضربت زدند زید بن وهب جهنی به خدمت آن حضرت رفت دید امام از درد به خود میپیچد، گفت: ای پسر پیامبر! چه مصلحت میدانی؟ مردم متحیرند!. امام علیه السلام در پاسخ فرمود: سوگند به خدا که میبینم معاویه برای من از اینان بهتر است. آنها میپندارند که شیعه ی من هستند، در حالی که آهنگ قتل مرا کرده و اثاثیهام را تاراج و مالم را غارت کردند.سوگند به خدا اگر که از معاویه تعهدی بگیرم که جانم را حفاظت کرده و خانوادهام را در امان دارم، بهتر از آن است که مرا کشته و خاندان و خانوادهام از میان بروند. سوگند به خدا اگر با معاویه جنگ میکردم، [همین افرادی که در لشکر من جمع شدند] گردنم را میگرفتند و تسلیم شده به او میسپرد. سوگند به خدا اگر که با او صلح کنم در حالی که عزت دارم بهتر از آن است که مرا در حالی که اسیر اویم، بکشد یا اینکه بر من منت گذاشته [و آزادم سازد] و این، تا ابد ننگی برای بنیهاشم باشد و معاویه و فرزندان او بر مرده و زندهی ما به خاطر آزاد کردن من،منت نهند"
— — — —
@drhadiansarii
#غربت امام #مجتبى ع 🔹
بخش چهارم
دسته دیگر از یاران امام حسن دلسوزان و محبین کم #معرفت بودند
برخی از اینان که معرفت کاملی نسبت به امام حسن نداشتند همواره امام حسن را به خاطر صلح کردن مورد مذمت قرار می دادند. مانند:
#عدی بن حاتم یکی از یاران حضرت است که مانند گروه های قبلی قصد خیانت و یا قتل حضرت را نداشت. او #امام حسن را دوست می داشت اما معرفت کاملی نسبت به حضرت نداشت چنانچه به امام حسن می گوید: به خدا قسم دوست داشتم که پیش از این میمردم و همگی با تو(امام حسن) جان میدادیم و چنین ماجرائی را نمیدیدیم. امام حسن در جواب او فرمود.
ای عدی، مردم جنگ را دوست نمیداشتند، و من کراهت داشتم که آن را بر آنان تحمیل کنم و هم فرموده بود که من میخواستم جانها و خونها را از خطر برهانم... اگر یارانی یک دل و صمیم داشتم که به من کمک میکردند با معاویه صلح نمیکردم .
نمونه دیگر از یارانی که حضرت را مورد مذمت قرار داد #سلیمان بن صرد خزاعی است. او از سران #شیعه و از بزرگان و محترمان بود. او به خدمت امام آمد و عرض کرد: شگفتی ما از کار و اقدام تو تمام شدنی نیست... تو چهل هزار نفر در زیر فرمان داشتی چرا صلح کردی؟ و چرا این خواری را پذیرفتی؟
یکی دیگر از یاران حضرت #مسیب بن نخبه است. او هم از بزرگان شیعه و از خیرخواهان و نیک اندیشان بود پس از شنیدن سخنرانی معاویه که در بالای منبر، و در برابر چشمان حیرت زده مردم به صراحت گفته بود، همه قرار دادهائی که با #حسن علیهالسلام بستهام زیر این دو پای من است و غرضم حکومت بود و... به نزد امام آمد و گفت: چرا #صلح کردی؟ و چرا با معاویه نجنگیدی؟
نمونه دیگر سفیان بن ابی لیلی است. #سفیان بن ابی لیلی به امام زخم زبان میزد . بر او وارد شد و گفت السلام علیک یا مذل المؤمنین. سلام بر تو ای ذلیل کننده مومنین!! امام پرسید چه شد که درباره من اینگونه سخن میگوئی؟ او گفت چرا در این راه اقدام کرده و با #معاویه صلح کردهای؟ امام فرمود: ما خانواده حقیم و بهنگامی که چیزی را حق تشخیص دادیم همان را مورد رعایت و عمل قرار میدهیم و بدان سوی میرویم و از آن عدول نمیکنیم. اما علت صلح ما این بود که شما را رفتاری نابهنجار بود. شما پدرم را کشتید به من خنجر زدید، اردوگاهم را غارت کردید. دنیای خود را پیش چشم خود قرار دادید، و به شما نمیتوان اعتماد کرد...
#حجر بن #عدی که از بزرگان صحابه رسول اله صلی الله علیه و آله و از #مفاخر دنیای #شیعه و مردی مستجاب الدعوه بود. او هنگام صلح گستاخانه و خشمگین به حضور امام آمد . گفت که روی مؤمنان را سیاه کردی (سودت وجوه المومنین) کاش مرده بودم و این روز را نمیدیدم.
امام فرمود: ای حجر، چنان نیست، من کاری را انجام دادم که در آن هدفی جز ابقای شما نبود.
این ها فقط نمونه های کمی از غربت سیاسی امام حسن علیه السلام است که تا امروز ادامه دارد و بسیاری از ما گریه بر گنبد نداشتن حضرت را بر گریه غربت سیاسی او ترجیح می دهیم.
آنچه مصیبت اصلی است بی یاوری امام است که عده ای از یارانش او را کافر بدانند و به دنبال قتلش باشند عده ای دیگر دنبال اسارت و ترور او باشند و عده ای هم که او را دوست دارند همواره به او زخم زبان بزنند و او را روسیاه کننده و ذلیل مومنین بدانند.
یا مذل المومنین(ای ذلیل کننده مومنین) تبدیل به شعاری شده بود که بسیاری از یاران با وفای حضرت به ایشان گفته اند.
این #غربت امام #حسن جانسوز ترین غربت یک امام جامعه است.
درست است که امام حسین در کربلا غریب بود اما امام حسین در میان یاران خود غریب نبود، یاران امام حسین به او زخم زبان نزدند، یاران امام حسین به عمر سعد نامه ننوشتند که ما امام حسین را اسیر می کنیم و به تو تحویل می دهیم.
جانسوز ترین غربت امام حسن غربت معماری و ساخت و ساز نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت خانوادگی در برابر همسرش نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت سیاسی اوست که در تشییع جنازه او، با تیر باران جنازه اش ادامه پیدا کرد و 90 سال قبل با تخریب #بقیع، باز ما را به یاد غربت او در میان یارانش انداخت.
— — — — — —
@drhadiansarii
بخش چهارم
دسته دیگر از یاران امام حسن دلسوزان و محبین کم #معرفت بودند
برخی از اینان که معرفت کاملی نسبت به امام حسن نداشتند همواره امام حسن را به خاطر صلح کردن مورد مذمت قرار می دادند. مانند:
#عدی بن حاتم یکی از یاران حضرت است که مانند گروه های قبلی قصد خیانت و یا قتل حضرت را نداشت. او #امام حسن را دوست می داشت اما معرفت کاملی نسبت به حضرت نداشت چنانچه به امام حسن می گوید: به خدا قسم دوست داشتم که پیش از این میمردم و همگی با تو(امام حسن) جان میدادیم و چنین ماجرائی را نمیدیدیم. امام حسن در جواب او فرمود.
ای عدی، مردم جنگ را دوست نمیداشتند، و من کراهت داشتم که آن را بر آنان تحمیل کنم و هم فرموده بود که من میخواستم جانها و خونها را از خطر برهانم... اگر یارانی یک دل و صمیم داشتم که به من کمک میکردند با معاویه صلح نمیکردم .
نمونه دیگر از یارانی که حضرت را مورد مذمت قرار داد #سلیمان بن صرد خزاعی است. او از سران #شیعه و از بزرگان و محترمان بود. او به خدمت امام آمد و عرض کرد: شگفتی ما از کار و اقدام تو تمام شدنی نیست... تو چهل هزار نفر در زیر فرمان داشتی چرا صلح کردی؟ و چرا این خواری را پذیرفتی؟
یکی دیگر از یاران حضرت #مسیب بن نخبه است. او هم از بزرگان شیعه و از خیرخواهان و نیک اندیشان بود پس از شنیدن سخنرانی معاویه که در بالای منبر، و در برابر چشمان حیرت زده مردم به صراحت گفته بود، همه قرار دادهائی که با #حسن علیهالسلام بستهام زیر این دو پای من است و غرضم حکومت بود و... به نزد امام آمد و گفت: چرا #صلح کردی؟ و چرا با معاویه نجنگیدی؟
نمونه دیگر سفیان بن ابی لیلی است. #سفیان بن ابی لیلی به امام زخم زبان میزد . بر او وارد شد و گفت السلام علیک یا مذل المؤمنین. سلام بر تو ای ذلیل کننده مومنین!! امام پرسید چه شد که درباره من اینگونه سخن میگوئی؟ او گفت چرا در این راه اقدام کرده و با #معاویه صلح کردهای؟ امام فرمود: ما خانواده حقیم و بهنگامی که چیزی را حق تشخیص دادیم همان را مورد رعایت و عمل قرار میدهیم و بدان سوی میرویم و از آن عدول نمیکنیم. اما علت صلح ما این بود که شما را رفتاری نابهنجار بود. شما پدرم را کشتید به من خنجر زدید، اردوگاهم را غارت کردید. دنیای خود را پیش چشم خود قرار دادید، و به شما نمیتوان اعتماد کرد...
#حجر بن #عدی که از بزرگان صحابه رسول اله صلی الله علیه و آله و از #مفاخر دنیای #شیعه و مردی مستجاب الدعوه بود. او هنگام صلح گستاخانه و خشمگین به حضور امام آمد . گفت که روی مؤمنان را سیاه کردی (سودت وجوه المومنین) کاش مرده بودم و این روز را نمیدیدم.
امام فرمود: ای حجر، چنان نیست، من کاری را انجام دادم که در آن هدفی جز ابقای شما نبود.
این ها فقط نمونه های کمی از غربت سیاسی امام حسن علیه السلام است که تا امروز ادامه دارد و بسیاری از ما گریه بر گنبد نداشتن حضرت را بر گریه غربت سیاسی او ترجیح می دهیم.
آنچه مصیبت اصلی است بی یاوری امام است که عده ای از یارانش او را کافر بدانند و به دنبال قتلش باشند عده ای دیگر دنبال اسارت و ترور او باشند و عده ای هم که او را دوست دارند همواره به او زخم زبان بزنند و او را روسیاه کننده و ذلیل مومنین بدانند.
یا مذل المومنین(ای ذلیل کننده مومنین) تبدیل به شعاری شده بود که بسیاری از یاران با وفای حضرت به ایشان گفته اند.
این #غربت امام #حسن جانسوز ترین غربت یک امام جامعه است.
درست است که امام حسین در کربلا غریب بود اما امام حسین در میان یاران خود غریب نبود، یاران امام حسین به او زخم زبان نزدند، یاران امام حسین به عمر سعد نامه ننوشتند که ما امام حسین را اسیر می کنیم و به تو تحویل می دهیم.
جانسوز ترین غربت امام حسن غربت معماری و ساخت و ساز نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت خانوادگی در برابر همسرش نیست! جانسوز ترین غربت امام حسن غربت سیاسی اوست که در تشییع جنازه او، با تیر باران جنازه اش ادامه پیدا کرد و 90 سال قبل با تخریب #بقیع، باز ما را به یاد غربت او در میان یارانش انداخت.
— — — — — —
@drhadiansarii
#حکایت
🌺💠 #بخشش 💠🌺
شخصی از #امام_حسن (علیه السلام) پرسید چرا به هیچ نیازمندی که درخواست کمک می کند جواب رد نمی دهی؟
امام فرمود من گدای خدایم و چشم به او دوخته ام.
من شرم دارم که خود سائل باشم و سائلی را رد کنم.
خدای بزرگ، مرا به برنامه ای عادت داده است که همواره نعمت هایش را بر من فرو می ریزد و من هم او را چنان عادت داده ام که نعمت هایش را بر مردم فرو می ریزم.
می ترسم اگر برنامه ام را ترک کنم، او نیز برنامه اش را واگذارد.
📚 #فرهنگ سخنان امام #حسن _مجتبی (علیه السلام) صفحه ۱۷۱
🌺💠 @jqk_ir 💠🌺
……………………………
@drhadiansarii
🌺💠 #بخشش 💠🌺
شخصی از #امام_حسن (علیه السلام) پرسید چرا به هیچ نیازمندی که درخواست کمک می کند جواب رد نمی دهی؟
امام فرمود من گدای خدایم و چشم به او دوخته ام.
من شرم دارم که خود سائل باشم و سائلی را رد کنم.
خدای بزرگ، مرا به برنامه ای عادت داده است که همواره نعمت هایش را بر من فرو می ریزد و من هم او را چنان عادت داده ام که نعمت هایش را بر مردم فرو می ریزم.
می ترسم اگر برنامه ام را ترک کنم، او نیز برنامه اش را واگذارد.
📚 #فرهنگ سخنان امام #حسن _مجتبی (علیه السلام) صفحه ۱۷۱
🌺💠 @jqk_ir 💠🌺
……………………………
@drhadiansarii
Forwarded from شاهراه | Shahrah
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام به شیعیان و دوستان خود فرمودند:
1- تقواى الهى را پیشه كنید
2- در امور دین ورع داشته باشید
3- کوشش و تلاش شما برای خدا باشد
4- در صحبتها صداقت نشان دهید
5- هركس امانتى را نزد شما نهاد خواه نیکوکار و یا زشت کردار، آن را سالم تحویلش دهید
6- سجدههاى خود را در مقابل خداوند طولانى كنید
7- به همسایگان خوش رفتارى و نیكى نمائید.
📚 تحفالعقول ص۴۲۷
#حدیث
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from یاحیدر (☫)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔴خلاصه اسلام در یک جمله
🔻 توصیه مهم آیتالله فاضل لنکرانی به فرمانده نیروی انتظامی
🏴 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت شهادت #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#تسلیت_شهادت
🔻 توصیه مهم آیتالله فاضل لنکرانی به فرمانده نیروی انتظامی
🏴 برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت شهادت #امام_حسن_عسکری علیهالسلام
#تسلیت_شهادت
Forwarded from شاهراه | Shahrah
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔸خوشا به حال اهالی گرگان…
#مستند
#فایل_تصویری
#امام_حسن_عسکری علیهالسلام
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM