دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.95K videos
86 files
2.68K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
...زن بی حجاب

حضرت #حجة الاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا #فیروزیان فرمودند:
.
#تابستان سال ۱۳۲۳ در #ونک مستوفى منبر میرفتم . امام جماعت آنجا سید بزرگوارى بود که اَلا ن با گذشت ، ۵۵ سال نامش را فراموش ‍کرده ام
.
بین گفتگوهایى که با هم داشتیم تعریف کرد:
.
که یک روز صداى در منزل بلند شد، وقتى آمدم در را باز کردم ، خانمى نیمه برهنه و بى #حجاب و آرایش کرده و #دست و #سینه باز را مقابل خود دیدم ، خواستم درب را ببندم و به او بى اعتنایى کنم . فکر کردم همین که در خانه یک #روحانى با این قیافه آمده شاید معایب بى حجابى را نمیداند: و شاید بتوانم نصیحتش کنم
.
سرم را پائین انداخته و گفتم بفرمائید، داخل اطاق شده نشست ، و مسئله اى در مورد #ارث از من سئوال کرد. من گفتم خانم منهم از شما مى خواهم مسئله اى بپرسم اگر جواب دادید منهم جواب مى دهم گفت : شما از من؟ گفتم بله گفت بفرمائید؟
.
گفتم: شخصى در محلى مشغول غذا خوردنست غذا هم بسیار مطبوع و خوشبو است ، گرسنه اى از کنار او مى گذرد، پایش از حرکت مى ایستد جلوى او مى نشیند شاید تعارفش کند، ولى او اعتنا نمى کند.
.
شخص #گرسنه تقاضاى یک لقمه میکند او میگوید: #غذا متعلق بمن است و نمى دهم هر چه التماس مى کند او به خوردن ادامه میدهد، خانم این چگونه آدمیست ؟
.
گفت: آن شخص بیرحم از #شمر بدتر است
.
گفتم : گرسنه دو جور است ، یکى گرسنه شکم و یکى گرسنه شهوت
.
#جوان و #گرسنه شهوت ، خانم نیمه #برهنه و #زیبائى را مى بیند که همه نوع عطرها و آرایش هاى مطبوع دارد، هر چه با او راه میرود شاید خانم توجهى به او بکند و مقدارى روى خوش به او نشان بدهد، او به جوان اعتنا نمى کند.
.
جوان : اظهار علاقه میکند، زن : محل نمى گذارد، جوان : خواهش ‍مى کند، زن میگوید: من نجیبم و حاضر نیستم با تو صحبت کنم
.
#جوان التماس میکند، #زن : توجه نمى کند. این خانم چگونه آدمى است ؟
.
خانم فکرى کرد و از جا حرکت کرد و از خانه بیرون رفت
.
فردا درب #منزل صدا کرد، رفتم در را باز کردم ، دیدم سرهنگى دم در ایستاده و اجازه ورود مى خواهد، وقتى وارد اطاق شد و نشست . گفت : من شوهر همان خانم دیروزى هستم ، وقتى که با او ازدواج کردم چون خانواده اى مذهبى بودیم از او خواستم با حجاب باشد، گفت : بعد از ازدواج ، ولى آنچه به او گفتم و خواهش کردم تهدید کردم ، زیر بار نرفت ولى دیروز آمد و از من چادر و پوشش اسلامى خواست ، نمى دانم شما دیروز به او چه گفتید: ماجرا را به او گفتم : او با خود عبایى آورده بود. به من داد و تشکر کرد و رفت.

------------
@drhadiansarii
مقام منسوب به راس مطهر امام حسین علیه السلام در در حلب سوریه

🔸در #شهر #حلب، زیارتگاهی به نام #مشهد الحسین (یا رأس الحسین) در دامنۀ کوهی کم‌ارتفاع در میان #بافت جدید شهر قرار دارد که در گذشته به #کوه #جوشن شهرت داشته است. در وجه تسمیۀ این کوه گفته‌اند: از زمانی‌که #شمر بن ذی‌الجوشن به همراه اسرای اهل بیت و سرهای #شهدای کربلا در آن توقف کرد، به #کوه جوشن معروف شد.

دربارۀ علت ساخته شدن مشهد رأس الحسین (ع) گفته شده است: #سر #امام حسین (ع) را در این محل بر زمین گذاشته‌اند و قطره‌ای از #خون ایشان بر سنگی چکیده است؛ سپس این مشهد را برروی آن بنا کردند. برخی نیز آن را محل #دیر #راهب قِنَّسرین دانسته‌اند؛ که به نقل #ابن #شهرآشوب، سر مبارک را از لشکر #یزید امانت گرفت و در دیر خود گذاشت و سرانجام #اسلام آورد.

------------------
@drhadiansarii
در مراسم #اختتاميه دومين دوره كتاب سال #عاشورا🔹

امروز به #دعوت برادر عزيزم جناب حجة الاسلام والمسلمين محمد رضا #زائرى ، به اين جشنواره زيبا دعوت شدم.
جايزه #دعبل ، عنوان دوسالانه اى است كه به همت #بنياد دعبل خزاعى وبا هدف شناسايي، معرفى وتقدير از آثار #عاشورايي برتر ، راه اندازى شده ودر آن ، كارشناسان وصاحبنظران حوزه هاى مختلف ، به بررسى وارزيابى كتاب هاى عاشورايي منتشر شده در هردوسال مى پردازند.
دكتر #سنگرى ، دبير علمى واجرايي اين جشنواره در سخنانش عنوان نمود كه تعداد ٣٦٣ اثر را مورد بررسى قرار داده اند.
برخى از عزيزان سخنانى ايراد نمودند ومراسم #شبيه خانى سنتى زيبايي را در باره آوردن امان نامه از سوى #شمر بن ذي الجوشن وپاسخ حضرت #عباس ع را به اجرا گزاردند.
در ميانه برنامه كتاب #قتيل العبرة كه خود #مقتل #الحسين است را سرور عزيزم جناب حجة الاسلام #وافى به بنده لطف كرده واز دو سو حال خوشى را برايم به ارمغان آورد واشك از ديدگانم را سرازير نمود.
هنگام #شهادت حضرت را كه با #مظلوميت تمام آن #سيد و#سالار به قلم آمده است ، خوانده ومرا به فضايي ديگر ، در صحراى #كربلا وبه #قتلگاه حضرت سير داد.
به هر تقدير مراسم با شكوهى بود واز اين عاشقان حسينى تجليل به عمل آمد ودر پايان نيز از پير #خادم آستان حسينى جناب #سازگار تقدير گرديد كه وى نيز لحظاتى ، با اشعار زيباى خود ، بر #شور وهيجان #حسينى مجلس افزود.

---------------------

@drhadiansarii
مشهَدالسِّقْطْ یا مشهدالدكًه🔹


مزار ناشناخته شیعیان در حلب🔹🔹

وبلاگ > انصاری، هادی - #مزار مُحْسن بن الحُسَین از اماکن زیارتی #شیعیان در #حلب بشمار مى رود.

این بنا در ۳۰۰ متری #مشهدالنقطه قرار دارد و نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور سیف الدوله #حمدانی ساخته شده است. این مرقد به فرزندی از #امام حسین(ع) به نام #محسن منسوب است که مادرش او را در این مکان سقط کرده است. ولی در منابع تاریخی فرزندی به این نام به امام حسین(ع) نسبت داده نشده است.
‌‎به گفته #ياقوت از تاریخ نویسان در هنگام استراحت کاروان #اسیران #کربلا در این مکان، فرزند یکی از همسران امام حسین(ع) سقط شده یا فرزند همراه آنان که در #حلب از دنیا رفته را در همین مکان دفن کرده‌اند، که محسن‌السقط نام گرفته است.
‌‎این مکان در اصل چوب بستی بود که سیف‌الدوله حمدانی در آنجا می‌نشست و مسابقه اسب‌دوانی تماشا می‌کرد و آن را مشهدالدکّه و #مشهدالطرح می‌گفتند.غزی از تاریخ ابن ابی طی نقل می‌کند:
‌‎«در سال ۳۵۱ق سیف الدوله در نقطه‌ای از شهر نوری دید، پس از حفاری آن مکان، سنگی را یافتند که بر آن نوشته شده بود: «هذا قبر محسن بن الحسین بن علی علیه‌السلام» او علویان را گرد آورد و از آنان پرسید که آیا امام حسین(ع) فرزندی به نام محسن داشته است؟ برخی از آنان گفتند: ما خبر نداریم. شنیده‌ایم حضرت فاطمه(س)باردار بود و پیامبر(ص) از جنین در شکم او به محسن یاد کرده است. محسن در حمله به خانه علی(ع) سقط شده است. برخی دیگر گفتند هنگامی که اسیران کربلا را از آنجا عبور دادند، یکی از همسران امام حسین (ع) در آنجا سقط جنین کرد.»
‌‎سپس #سیف الدوله گفت: «خداوند اذن داده است که این مکان آباد شود و من آن را به نام اهل بیت آباد می‌کنم». و دستور داد تا مزار و مرقدی بر روی آن ساختند و به خط کوفی بر آن نوشتند:
‌‎«عَمَرَ هذا المَشهدَ المُبارکَ ابتِغاءً لِوَجهِ اللهِ و قُربَةً اِلی اللهِ، عَلی اسمِ مولانا المُحسنِ بنِ الحسینِ بن علیٍّ بن ابی طالب رَضی اللهُ عَنهم، الامیرُ الاجل، سیف الدوله ابوالحسن علی بن عبدالله بن حمدان سنة ۳۵۱ه.»
‌‎این #زیارتگاه که در گذشته در دامنۀ کوه جوشن در غرب حلب قرار داشت ، امروزه در خیابان مشهد شهر حلب واقع شده و نزد اهالی این شهر، به #شیخ محسن شناخته می‌شود. در نزدیکی این زیارت‌گاه، #مشهدالنقطه و قبور برخی علمای #شیعه مانند #ابن زهره (۵۸۵ق)، ابن #شهرآشوب و احمد بن منیر #طرابلسی (۵۴۸ق) قرار دارد.
‌‎برخی مورخان، علت نام‌گذاری کوه جوشن را منزل کردن #شمر بن ذی الجوشن همراه اسیران و سرهای شهدای کربلا در آنجا ذکر کرده‌اند. به گفتۀ یاقوت در اینجا معدنی بود که از آن #مس استخراج می‌شد. معدنکاران در اثر برخورد بد با اسیران، مورد نفرین آنان قرار گرفتند و معدن از بین رفت.

‌‎این #زیارتگاه نخستین بار در سال ۳۵۱ق به دستور #سیف الدوله حمدانی ساخته شد.#فربخ در سال ۵۱۸ بر حلب مسلط شد و این قبر را نبش کرد و چون چیزی در آن نیافت، آن را #آتش زد.در قرن هفتم، برقرق بن رضی آن را تجدید بنا کرد و برای آن #متولی، #مؤذن و #امام جماعت قرار داد.
‌‎ساختمان شامل یک #صحن مرکزی است که در اطرافش بخش‌های مختلف بنا، از جمله شبستان، رواق‌ها و مقبره محسن بن حسین قرار دارد. روی هر یک از این بخش‌ها گنبدهای نیم کره کوچکی وجود دارد. در ضلع شمالی صحن، #کتیبه‌ای حاوی #صلوات بر چهارده #معصوم از دوره پادشاهان #ایوبی به چشم می‌خورد.
در سال ١٣٧١ شمسى هنگام سفر به شهر حلب وزيارت مشهد النقطه كه از جايگاهى در اين شهر برخوردار است ، به اين نقطه مشرف شدم واز روحانيت خاصى برخورداد بود. در آن هنگام نهار را در اين مكان با خانواده صرف كرده وناظر بودم كه غير شيعيان نيز به اين مكان آمده وفاتحه به گونه وسنت خود مى خواندند.
این مرقد متاسفانه در جريانات تروريستى سوريه از سوى افراطيون ، منهدم گرديد.

--------------
@drhadiansarii
گروهى از سپاه #شمر ، خواستند ازپشت سر به امام علیه السلام حمله کنند زهیر و ده نفر به آنها حمله کردند.*

*حدود ساعت ۱۱*
*بعد از این حملات، امام‌ علیه السلام دستور تک تک به میدان رفتن را به یاران داد. اصحاب با هم قرار گذاشتند تا زنده‌اند نگذارند کسی از #بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای شهادت با هم مسابقه داشتند. ‌بعضی «در مقابل نگاه امام‌ علیه السلام» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد، پیرمرد زاهد، جناب #بریر بود. #مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. #حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. #مسلم با دست امام #حسین علیه السلام را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است».*
*یک بار هفت نفر از اصحاب امام‌ علیه السلام در محاصره واقع شدند، حضرت #عباس علیه السلام محاصره آنها را شکست و نجاتشان داد.*

*اذان ظهر*
*#حبیب بن مظاهر موقع اذان ظهر #شهید شد. چون که نوشته‌اند امام علیه السلام خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره بکند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر #کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت: «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما از سپاه کوفی به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام علیه السلام از شهادت حبیب متاثر شد و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به حساب تو می‌گذارم.» امام‌ علیه السلام نماز را شکسته و به قاعده «نماز خوف» خواند. گروهی از اصحاب به امام‌ علیه السلام اقتدا کردند و بقیه به جنگ پرداختند. زهیر و #سعید بن #عبدالله حنفی خودشان را سپر امام کردند. نوشته اند سعید بن عبدالله ۱۳ تیر و نیزه خورد و به شهادت رسید. در آخرین نفس از امام پرسید: «آیا وفا کردم؟»*

*حدود ساعت ۱۳*
*۳۰ نفر از اصحاب امام علبه السلام تا وقت نماز زنده بودند و بعد از این ساعت شهید شدند. بعد از کشته شدن اصحاب، نوبت به بنی هاشم رسید. اولین نفر، حضرت علی اکبر پسر امام حسین علیه السلام بود. البته الفتوح عبدالله بن مسلم بن عقیل را اولین شهید بنی هاشم خوانده است. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی هاشم گران آمد. دسته جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آنها را آرام کرد و فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید. به خدا پس از این هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.»*

*حدود ساعت ۱۴*
*عاقبت امام حسین علیه السلام و حضرت عباس علیه السلام تنها ماندند. عباس علیه السلام اجازه میدان خواست اما امام او را مامور رساندن آب به خیمه ها کرد. دشمن بین دو برادر فاصله انداخت. عباس علیه السلام دلاور در حالیکه با شجاعت تمام سعی در آوردن مشک آب برای زنان و کودکان داشت در محاصره دشمن دو دستش قطع شده و با عمودی آهنین بر سرش زدند که از اسب بر زمین افتاد. اباعبدلله سراسیمه خود را بر پیکر قطعه قطعه برادر رساند. دشمن کمی به عقب رفت. امام علیه السلام برای دومین بار بعد از مرگ برادر عزیزش گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست»*

*حدود ساعت ۱۵*
*امام علیه السلام به طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره پاره کرد و پوشید تا بعدا در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل بیت، کودک شیرخواره اش علی اصغر را به میدان برد تا او را سیراب کند که به تیر حرمله کشته شد.*
*امام علبه السلام به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام علیه السلام آمدند. بعد از شهادت امام، بر پیکر مبارکش جای ۳۳ زخم نیزه و ۳۴زخم شمشیر شمرده شد.*
*در مقاتل نوشته اند زمانی که امام علیه السلام در آستانه شهادت بود اما کسی جرات نمی‌کرد به سمت ایشان برود اهل حرم از صدای اسب ایشان ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن علیه السلام دوید و به طرف مقتل امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!»*

*ساعت ۱۶:۰۶ اذان عصر*
*وقت شهادت امام علیه السلام را وقت نماز عصر گفته‌اند. روایت تاریخ طبری به نقل از وقایع‌نگار لشکر عمر سعد چنین است: «حمید بن مسلم گوید: پیش از آن که حسین علیه السلام کشته شود شنیدم که می‌گفت «به خدا پس از من کسی را نخواهید کشت که خدای از کشتن او بیش از کشتن من بر شما خشم آرد.»*
*گوید: آن‌گاه شمر میان کسان بانگ زد که «وای شما منتظر چیستید؟ مادرهایتان به عزایتان بنشینند، بکشیدش!» گوید در این حال سنان بن انس حمله برد و نیزه در قلب امام علیه السلام فرو برد ...*

__________
@drhadiansarii
آياواژه #شهادت در مورد رحلت حضرت #زينب ع ، حقيقتى بشمار نمى رود؟؟🔴

واژه شهادت را برای رحلت حضرت زینب (س) بکار بردم برای اینکه معتقدم حضرت، به #شهادت رسیده است چراکه ایشان در قیام #سید‌الشهدا(ع) پا به پای امام #معصوم (ع) در #نهضت _عاشورا بود و مصائبی را دید که برادر بزرگوارش مشاهده نکرد. بنابراین وقتی یک سال و نیم پس از عاشورا رحلت می‌کند، در حقیقت به شهادت رسیده است و مرگ طبیعی به هیچ وجه برای حضرت متصور نیست.
🔹حضرت زینب(س) توفیق داشت تا محضر 7 معصوم را درک کند. از این جهت شاید می‌توان او را شخصیتی #بی‌نظیر در #تاریخ _اسلام معرفی کرد.
🔹به جرأت می‌توان گفت اگر حضرت زینب(س) در واقعه #کربلا نبود، امام #زین‌العابدین(ع) به شهادت می‌رسید. اول، زمانی بود که #شمر به خیمه‌ها حمله کرد و وقتی حال بیمار امام را دید، تصمیم گرفت تا حضرت به #قتل برساند امّا حضرت زینب(س) مانع این اقدام شد. دوم زمانی بود که حضرت در کاخ #عمربن سعد به خطبه‌خوانی پرداخت و خشم عمر را برانگیخت و آنجا دوباره حضرت زینب(س) به کمک امام زمانش آمد و او را از #قتل نجات داد. در بحران‌های دیگری همچون حضور حضرتش در #شام نیز اين زينب ع بود كه به کمک امامش آمد و وظیفه انتقال پیام عاشورا را به عهده گرفت و چه خوب گفتند #که "کربلا، در کربلا می‌ماند اگر زینب(س) نبود".
😭😭😭

_______________
@drhadiansarii