دكتر هادى انصارى
1.34K subscribers
11K photos
2.92K videos
86 files
2.66K links
از نقطه نظرات و انتقادات شما با كمال خوشرويى استقبال مى گردد.
@drhadiansari
Download Telegram
همیشه فکر میکرد
#چراغها هستند که #خانه
را روشن میکنند؛
اما بعد از رفتن #مادر
ديد خورشید هم قادر
نیست خانه راروشن کند!
قدر بدانیم #نعمتهای
#زندگی را
‏‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‍‌


—————-
@drhadiansarii
#مکان دفن حضرت #زهرا سلام الله علیها ؟؟؟
سخنی در این باره 🔸🔸

با اینکه اعتقاد بر این داریم که #دفن شبانه حضرت ومخفیانه وبدون حضور مردم مدینه، خود یکی از دلایل #مظلومیت وی در #تاریخ بشمار آمده وحتما دارای نکات دیگری است که جز معصومین از آن ، کسی آگاه نبوده است ، زیرا که مگر امامان معصوم علیهم السلام از فرزندان حضرت که خود حضور داشته ودیگر امامان ، از مدفن ایشان آگاهی نداشتند ؟
چرا همچون امام #صادق ع که مکان دقیق دفن جدشان #امیر المومنین ع را برای نخستین بار آشکار ساختند ، می توانستند که جایگاه مبارک مدفن #مادر خودرا برای همه آشکار سازند ، لیک حتما دلیل محکمی بر پنهان نگاه داشتن آن تا ظهور حضرت در دستگاه الهی وجود دارد ، اما می توان در این راستا ، احتمالات مکان دفن را عنوان نمود که شاید بدین ترتیب ، کمی از آلام روحی ما #شیعیان ، کاسته شده وبا درک این مواضع ، بهره از مکان مقدس دفن حضرت ع ببریم.



درباره محل دفن حضرت #فاطمه ع سه نظریه وجود دارد:

1- قبرستان #بقيع

2- میان قبر #پيامبر (ص) و #منبر ، زيـرا كـه حـضـرت رسـول (ص) فرمودند: مابين قبري ومنبري ، روضة من ریاض الجنًة

۳-#بیت _فاطمه ع



الف- امام #رضا(ع) فرموده اند : إنًها دفنت في بيتها

ب- #وصيت حضرت فاطمه(س) بر مخفي بودن قبر او كه خود مبارزه اي منفي است با كساني كه در حق او ظلم كرده بودند؛ چون امكان بيرون آوردن مخفيانه جنازه از خانه و دفن پنهاني در بقيع وجود نداشت ،زيرا مردم موقع كندن قبر و دفن ،متوجه محل دفن مي شدند، به دليل اين كه شهادت آن حضرت ،در اوائل ماه بود كه با تاريكي #شب و بدون #چراغ و روشنائي ، دفن ممکن نبود.

ج- با اصرار حضرت فاطمه ع بر پنهاني بودن مراسم كفن و دفن و مخفي بودن قبر شريفش، ممكن نبود با هفت هشت نفر تشيع كننده، جنازه را از خانه تا بقيع كه بيش از 1000 متر راه است ببرند و كسي هم اطلاع پيدا نكند؛ چون شهادت حضرت در عصر به گوش مردم رسيده بود و غالباً مترصد #دفن او بودند.
د- در شمال #مقصوره ویا #ضریح مطهر پیامبر ص ، دری در برابر باب #جبرائیل قرار دارد که در تاریخ به #بیت _فاطمه ، شهرت دارد.
هنگامی که به درون این خانه، گام می نهیم ، در سمت چپ وبه فاصله سه متر تقریبا ، دری وجود دارد که از آن به درون خانه پیامبر ص ودیوار پنج گوشه ای که پیرامون قبر مطهر حضرت رسول ص کشیده اند ، وارد می شویم.
در میانه بیت فاطمه ع ودر فاصله ستونی که همانا #ستون جبرائیل بوده وقرار گرفته شدن این ستون در درون این فضا ، خود حکمتی دارد که مکان یاد شده از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده ومهبط #وحی در این خانه وبیت فاطمه بوده است، صورت #ضریح کوچکی قرار گرفته است که اگر از بیرون ، واز لابلای پنجره های ضریح ، دیده هایتان را به دقت به درون بیندازید ، این ضریح را ملاحظه می کنید.
ومکان مقدس سومی که در این فضا ودر سمت راست بیت ، در فاصله میان #ستون جبرائیل وپنجره شمالی مقصوره ، دیده می شود ، #محراب _تهجد است که این مکان ، در آغاز خارج از #مسجد بوده وهمان مکانی است که رسول خداص چندین شب به خارج از مسجد که این مکان کوچه ای بوده است ، آمده واین خانه را میان خود و#قبله الهی قرار داده ونماز شب را به پای داشتند که این حرکت ، خود نشانی از جایگاه والای بیت فاطمه ع وعلی ع داشته ودارد وحضرت برای تاکید #مسلمانان دوران خود وآیندگان ، دست به این اقدام زدند که بیوت أذن الله أن ترفع ....را دقیقا نشان کنند ، اما چه کوته اندیشه ودرک بودند وهم اکنون نیز هستند ...

این صورت ضریح بنظر می رسد که بر روی قبر مطهر حضرت قرار داشته وروایات نیز این قول را تاکید می نماید.
در حکومت #عثمانیان ، که بسیاری از این بنای کنونی از یادگار دوران آنان بشمار می آید ، معمار زبردست وزیرکی را که بنظر می رسد ،شیعه بوده ویا دوستدار اهل بیت بوده است ، آثار فراوانی از اهل بیت ونام آنان ،تا حضرت #حجة علیهم السلام را در جای جای این مسجد بکار گرفته ، که بسیاری از آنها تاکنون پابرجاست ومهمترین اقدام در این راستا ، صورت ضریح یاد شده می باشد.
السلام علیک یا مضطهدة المقهورة
السلام علیک یا شفیعة یوم القیامة
السلام علیک ایتها المظلومة الشهیدة

دکتر هادی انصاری
………………………………
@drhadiansarii
قدر #مادر خود را بدانید. او #عاقل تر از آنچه شما فکر می‌کنید و #قوی تر از آنچه شما می‌دانید، می‌باشد.

_________
@drhadiansarii
#شهيد آيت الله حاج شيخ احمد #انصاري قمي(ره)


آيت الله حاج شيخ احمد انصاري قمي در سال 1297 شمسي در شهر #قم بدنيا آمد. پدر وي شيخ محمد حسين قمي بود كه در محله #چهل اختران قم سكونت داشت و به زهد و تقوي مشهور و در ميان مردم به « شيخ » معروف بود.
وي چهارمين فرزند شيخ محمد حسين بود و فرزند بزرگ او شيخ #مرتضي _انصاري خطيب و سخنور نامي ايران در دهه اي و چهل و پنجاه شمسي مي باشد.

تحصیلات
وي در كودكي پدر خود را از دست داد و در 11 سالگي به همت برادر بزرگ خود به تحصيل مقدمات علم روي آورد. شوق او به آموختن وي را واداشت تا در سن 17 سالگي بهمراه #مادر خود به #نجف اشرف هجرت كند. نخست براي زيارت به نجف مشرف شد ليكن آستانه #اميرالمومنين او را به خود جذب نمود و مادر تنها به ايران باز گشت ، وي قصد اقامت دائمي را در نجف نمود و با جديت تمام به تحصيل پرداخت بگونه اي كه حتي براي فوت برخي عزيزان و فاميل نزديك خود حاضر به ترك نجف نگرديد.

در اين مدت از اساتيد مشهور و معروف حوزه نجف از جمله مرحوم آیات ميرزا عبدالهادي #شيرازي ، سيد محمود #شاهرودي سيد محسن #حكيم ـ و سيد ابوالقاسم #خوئي بهره ها برد.
از ديگر اساتيد ايشان مرحوم آيت الله حاج سيد #محمد _روحاني است كه بسياري از دروس سطوح عالي حوزه را بهمراه برخي ديگر از معاريف حوزه همچون شهيد سيد محمد باقر #صدر ، اخوان #جعفری نزد ايشان تلمذ نمود و با شهيد صدر و چند تن ديگر به مباحثه پرداختند.
در ميان اين بزرگان رابطه بسيار نزديكي با آيت الله العظمي #خوئي برقرار نمود و از شاگردان بسيار نزديك ايشان به حساب مي آمد و اين رابطه تا آخر ادامه يافت بگونه اي كه طرف مشورت ايشان بود.
ایشان از چنان جایگاهی در حوزه برخوردار گردید که نوه میرزای #نایینی را به ازدواج خود درآورد.
فعالیتها
آيت الله #انصاري در كنار اشتغالات علمي و تدريس ، همت بسيار بلندي در انجام كارهاي خير و عالم المنفعه داشت و به علت روابط بسيار گسترده خود با #بيوت مراجع #تقليد و ديگران از چهره هاي صاحب نفوذ در امور اجتماعي حوزه علميه و شهر نجف گرديد و گره گشاي بسياري از مشكلات بشمار مي آمد.
در جريان حوادث 15 #خرداد سال 1342 و واقعه مدرسه #فيضيه ايشان نقش فعالي در نجف داشت و #حوزه را به تعطيلی كشانيد و ديداري ميان علما و مرجع وقت حضرت آيه الله #حكيم در #كوفه ترتيب داد و بعد از هجرت امام #خميني به نجف ،ارتباط نزديكي با ايشان داشت .
يكي از اقدامات ارزشمند وي به عهده گرفتن مسئوليت كمك رساني به نزديك به 700 #زنداني ايراني در زندان شهر #حله عراق بود. اين افراد كه معمولا زائران بودند كه با عدم آگاهي از قوانين اقامتي عراق به تناوب در سالهاي 1350 تا 1354 دستگير و در زندان به سر مي بردند به علت دور بودن از خانواده شرايط بسيار سختي را در زندان مي گذراندند. به همت آيت الله انصاري و توافق مسئولين #زندان، شرايط مناسبي براي اين افراد فراهم گرديد و هزاران دينار عراقي صرف بهبود وضعيت معيشتي آنان گرديد ، و در نهايت با اقدامات ايشان و گفتگو با مسئولين مربوط ،حكم عفو عمومي تمامي آنان صادر گرديد و همگي در سال 1355 ش به ايران بازگردانده شدند .
پس از به قدرت رسيدن #صدام در سال 1358 كه شرايط عراق بسيار سخت و حساس گرديد ، و تهاجم همه جانبه اي براي شكستن قدرت حوزه علميه نجف و مراجع تقليد آغاز گرديد ، بسياري از چهره هاي صاحب نفوذ حوزه تحت فشار قرار گرفتند و در اين رابطه آيت الله انصاري از نخستين افرادي بود كه مورد تعرض قرار گرفت ، و در چندين نوبت به اشكال گوناگون براي او مزاحمتهايي ايجاد شد. و در چند نوبت #تهديد به #اخراج از عراق گرديد كه با حمايت #مرجعيت از ايشان موضوع موقتا منتفي گرديد. ولي همچنان فشار بر ايشان ادامه داشت ، آيت الله انصاري قصد #خروج از عراق را نمود. ليكن #آيت الله خوئي صريحا به ايشان فرمود كه بيرون رفتن شما از نجف #حرام است و شما از اركان حوزه علميه بشمار مي رويد.

شهادت
در نيمه دوم سال 1359 رژيم عراق كه در حال آمادگي براي تهاجم به جمهوري اسلامي ايران بود ، براي آماده سازي شرايط #جنگ در فاصله كوتاهي اقدام به دستگيريهاي گسترده اي در سطح حوزه علميه نجف و علماي موثر ديگر شهرهاي مهم عراق زد ، از آن جمله در نجف #شهيد آيه الله صدر را دستگير و اعدام نمود و در همان زمان در نيمه شبي بيش از 20 نفر از مامورين امنيتي به خانه آيت الله انصاري يورش برده و او را دستگير و مستقيما به #بغداد انتقال دادند ، و آزادي او را مشروط به همكاري و تاييد آيه الله العظمي خوئي و حوزه نجف از رژيم صدام قرار دادند ، تاييدي كه هرگز حوزه و مراجع آن حاضر به انجام آن نبودند.
اقدامات فراواني براي رهايي ايشان از زندان در داخل عراق و خارج آن از سوي سازمانهاي بين المللي انجام گرفت ليكن بي نتيجه ماند و همواره #رژيم صدام از پاسخگويي طفره مي رفت
سرانجام پس از سقوط رژيم صدام و گشوده شدن زندانها ، اثري از
#قبرستان _وادى السلام از آسمان ، در اين #آرامستان كه بزرگترين وكهن ترين قبرستان #جهان است ، مليونها پيكر از #صالحان و#پيامبران و#مومنان بخاك آرميده اند.
در روايت از #معصوم است كه اگر شخصى صدقه اى به نيت #پدر ، #مادر ، #دوست وعزيز از دست رفته خود بدهد ، #پروردگار به #جبرائيل كه سيد وبزرگ #فرشتگان است دستور مى دهد كه او با هفتاد هزار فرشته به سوى #قبر آن مرحوم رفته وبگويند: السلام عليك يا وليً الله اين هديه فلان شخص براى توست.
تصور كنيد حضرت جبرائيل به اين كار دست مى زند در حاليكه ملياردها فرشته ديگر همچون مخلوقات خداوند وجود دارند كه تحت فرمان الهى هستند اما خداوند به جبرائيل دستور مى دهد.
از صدقه دادن براى #مردگان غافل نباشيم. دستشان خالى وچشم انتظار سبدهاى ارسالى ما هستند.
______
@drhadiansarii
یکی از زیباترین آثار تاریخی #اصفهان مدرسه #چهارباغ یا مدرسه #سلطانی یا مدرسه #مادرشاه، در ضلع شرقی خیابان چهارباغ بنای باشکوه و نفیسی است که می توان آن را آخرین بنای مهم و با عظمتی دانست که در عصر #صفویان در اصفهان ساخته شد.
این مدرسه که «#مدرسه _سلطانی» و «#مدرسه _مادر شاه» و «#مدرسه _امام صادق (علیه السلام)» نیز نامیده می شده در زمان سلطنت شاه سلطان حسین آخرین حکمران سلسله صفوی احداث گردید. تاریخ شروع عمارت 1116 هجری قمری و سال اتمام آن 1126 هجری قمری است.
هیچ یک از آثار تاریخی موجود در اصفهان به اندازه مدرسه چهارباغ، (کلکسیون کاشیکاری ایران) جهانگردان و سیاحان و بازدید کنندگان خارجی را تحت تأثیر جاذبه های خود قرار نداده است. این مطلب را نوشته ها و خاطرات آنان تأیید می کند. بطوریکه برخی از آنها مدرسه را با عبارتی همچون سحر آمیز، #جذاب و دلپذیر توصیف کرده اند.
از جمله این سیاحان: #اوژن فلاندن، #دیولافوا، #کنت دوگوبینو هستند که مدرسه چهارباغ را شاهکار مسلم #معماری دوران #صفوی ویکی از برترین آثار تاریخی اصفهان به حساب آورده اند.

این مدرسه را مدرسه‌ی #سلطان می‌نامند چرا که در زمان شاه سلطان #حسین ساخته شده است. از آنجایی که این مدرسه در خیابان چهارباغ قرار دارد به آن مدرسه‌ی چهارباغ می‌گویند و چون #مادر شاه سلطان حسین چند #کاروانسرا و #بازار و نهاد اقتصادی را #وقف این مدرسه کرده است، گاه این مدرسه را با نام مدرسه‌ی #مادر شاه می‌خوانند.

مدرسه‌ی چهارباغ، چهار #ایوان دارد. نمای خارجی عمارت شامل یک سردر بلند و باشکوه و هفده #طاق نمای دو طبقه‌ی آجری در اطراف آن است. #کاشی‌های ریز و ظریف، #مقرنس‌های پر نقش و نگار و خطوط مختلف، سر در ساختمان و ورودی بنا را به زیبایی هر چه تمام‌تر زینت داده‌اند.



………………………
@drhadiansarii
#فاطمه کلابیه ، چرا ام البنین نامیده شد؟🔹

#مادر حضرت #ابوالفضل (ع) و همسر حضرت #علی(ع) ، بشمار می رفت ، این #بانو که نامش #فاطمه است از قبیله #بنی‌کلاب بود که پس از شهادت حضرت فاطمه(س) با امام علی (ع) ازدواج کرد و صاحب چهار پسر به نام‌های #عباس،#جعفر، #عبدالله و #عثمان شد .
ام‌البنین به معنای مادر پسران است تمامی پسران ام البنین در #کربلا به #شهادت رسیدند و هیچ میدانید که ام البنین قبل از بدنیا آوردن پسرانش به این کنیه ملقب شد و علت آن این بود که هرگاه حضرت امیر (ع) او را فاطمه صدا میزدند، متوجه می شدند که او منقلب می شود وقتی علت را از او جویا می شوند میگوید: این نامه بانویم فاطمه زهرا- دختر رسول خدا- و مادر #زینب و #ام کلثوم و حسنین علیهم السلام است و وقتی مرا به این نام صدا می کنید من از ایشان خجالت می کشم و حضرت از آن روز بخاطر هوشیاری و بزرگواری ایشان، لقب #ام البنین را به او دادند و همچنین بشارت آوردن پسری که همچون #پاسداری ،محافظ حضرت اباعبدا (ع) خواهد بود را به وی دادند.



……………………………
@drhadiansarii
نمونه ای از برخورد امامان علیهم السلام و خانواده ایشان با امراض مسری🔷


داستاني از #مادر امام
درسال 90هجري مرض مسری وخطرناک #آبله درمدينه بروز کرد وعده اي ازکودکان مبتلا شدند. بااين که حضرت امام #جعفرصادق(عليه السلام) درآن موقع هفت ساله بود (بسته باين که تاريخ تولداو را80یا83هجري بدانيم) وکودکان درسن هفت ياده سالگي کمترازخردسالان مبتلا به آبله مي شوند #ام فروه بافرزندان خودازجمله حضرت جعفرصادق(عليه السلام)ازمدينه رفت تا اين که بيماري آبله فرزندان وي رابيمار ننمايد . درگذشته براي مبتلا نشدن به آن بيماري چاره اي غيرازاين نبود که ازشهرآلوده به مرض بگريزند وبه جائي بروند که درآن آبله نباشد.

امّ فروه بافرزندانش به (#طنفسه) که ازنقاط ييلاقي #مدينه بود رفت و بعد از اينکه درطنفسه سکونت کرد اطمينان حاصل نمود که فرزندانش مبتلا به آبله نمي شوند ، غافل ازاينکه مرض خطرناک برخودِ وي مستولي خواهد گرديد. وقتي ام فروه بيمار گرديد ، مثل تمام بيماران آبله نمي دانست که مبتلا به آن بيماري خطرناک گرديده تااين که اولين #تاول آبله دربدن او نمايان شد وچون زني باسواد بود دانست که مبتلا به آبله گرديده وبجاي اين که درفکر خودباشد، به فکر فرزندانش افتاد وگفت که فوري آنها راازطنفسه دورکنند وبجائي ببرند که درآنجا آبله نباشد وحضرت جعفرصادق(عليه السلام) وسايرفرزندان ام فروه را ازآنجا دورکردند وبه #روستاي ديگربردند.

درمدينه به حضرت محمد #باقر(عليه السلام)اطلاع دادند که همسرش درطنفسه مبتلا به بيماري آبله شده است وچون آن بيماري يک مرض خطرناک بود،امام محمدباقر(عليه السلام) که براي رفتن به طنفسه مجبور شد درس را تعطيل نمايد قبل از عزيمت به آن روستا برمزار #پيغمبراسلام(صلي الله عليه وآله) که درهمان مسجد يعني محضرتدريس بود رفت و ازروح پيغمبرخواست که همسرش راشفا بدهد.

وقتي ام فروه شوهر راديد گفت چرا باين جا آمدي، مگر بتو نگفته بودند که من مبتلا به آبله شده ام،مگر نمي داني که نبايد به #عيادت بيماري آبله گرفته رفت زيرا عیادت کننده ممکن است بيمارشود.

حضرت امام محمد باقر(عليه السلام) جواب داد من ازروح پيغمبردرخواست کرده ام که توراشفا بدهد ومي دانم که توشفا خواهي يافت ومن هم مبتلا به بيماري نخواهم شد.
امّ فروه همان طور که حضرت محمد باقر(عليه السلام) فرمود ازبيماري رهائي يافت ونقصي هم دراوبوجود نيامد وشفاي آن #زن، ازنوادرمي باشد براي اينکه بيماري آبله بندرت به بزرگسالان سرايت مي نمايد واگرسرايت کند بعيد است که بيمار، بهبودی حاصل نمايد.

#شيعيان عقيده دارند که چون حضرت محمد باقر(عليه السلام)امام بود وهر #امام داراي علم وقدرت نامحدود است وخود اوبربالين امّ فروه حضور بهم رسانيد ، باعلم وقدرت امامت خود، او راشفا بخشید.
امايک مورخ بي طرف نمي تواند اين نظريه رابپذيرد ودرآن موقع #پزشکان نمي توانستند بيماري آبله رادرمان کنند ومداوا شدن ام فروه يک واقعه استثنائي بشمارمي آيد.
ام فروه بعد از مداوا به مدينه مراجعت کرد ولي چون هنوز بيماري آبله درمدينه بود فرزندانش رابه شهر نياورد.




____________
@drhadiansarii
دلنوشته اى با آقاى #وزير !😭
٣٠٠ هزار اكيپ اعزامى به درب منازل بايد #ماسك و #دستكش و #تن‌پوش داشته باشند و حق برداشتن آن را ندارند.
اینجا دو ایراد رخ میدهد!
شناسایی سه نفر ماسک زده ، درب #خانه ممكن نيست، وهر گونه احتمال سوء‌استفاده #جنائی و #شیادی را فراهم میکند!
همکاران من در #بیمارستانها ، گان و #ماسک و #دستکش ندارند!،
خود ما گفتیم فقط یک میلیون ماسک داریم؛
بعد این ۳۰۰ هزار اكيپ تجهیزاتشان از کجاست؟
در هر برخورد ومعاينه ، بايد لباس عوض كنند ، و يا خانه به خانه ناقل شوند؟
اين چه مانور خطرناكى است؟؟
آيا شما آقاى وزير !
مى دانيد چه مى گوييد؟؟
ترديد ندارم كه هيچيك از روساى دانشگاههاى پزشكى ، ونه ، به تعداد انگشتان دست شما آقاى وزير! پزشك كاردان ، سخن وراهكار شما را تاييد نمى كنند!
من به همكارانم اطمينان دارم كه به چنين اقدام خطرناكى دست نمى زنند!
آقاى وزير ! من ملًتم را همچون سلولهاى بدنم ، دوست داشته واز خود مى پندارم!
شما چطور؟؟
مباد با اين #اقدام ! روزى نام ما وشما ، لكًه ننگى در #تاريخ _پزشكى ايران ونظام #جمهورى اسلامى بشمار آيد!
ما پزشكان ، در اين چهار دهه پس از انقلاب اسلامى ايران ، قاطعانه پيشتازتر از ديگر حرفه ها ، گام به پيش نهاده و در رشته هاى گوناگون پزشكى ، نه تنها در منطقه بلكه در جهان ، رخ نشان داده وموجب #ارج وجايگاه والاى ايران ونظام جمهورى اسلامى شده وهستيم!
آقاى وزير !
مباد رشته هاى چهاردهه #افتخار سفيد پوشان جهادگر ، اين #جهادگران همواره در #صحنه ، اين فداكاران ميدان #رزم با بيمارى ها ودردهاى جسمى وروانى ملت را
يك شبه ، گسسته وازهم
جدا سازى ! ونقطه سياهى در صفحه سپيد اين تلاشگران گردى!
آقاى وزير!
بسيارى از پزشكان سپيد پوش و سپيد دل وسپيد دست وتلاشگران #خانواده پزشكى ، دو هفته است كه از بيمارستانها و سنگرهاى رزم خود با (كرونا) ، گام به خانه ها وكاشانه هاى خويش ننهاده اند! و خود را از ديدار #همسر، #مادر، #فرزند، وجز اينها محروم كرده وگاه خود در كنار بيماران ، در بستر بيمارى افتاده اند!
آقاى وزير! پاداش اين تلاشگران را بر باد ندهى!
اميدوارم كه به چنين راهى گام نگذارى!
كه يقين دارم چنين نمى كنى! آقاى وزير!


دكتر #هادى _انصارى
١٢ اسفند ١٣٩٨
تهران



_______
@drhadiansarii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#مادر _پدرها همین که کم می‌آوردند یک #سفره موسی بن جعفر نذر می‌کردند!
السلام عليك يا #باب الحوائج 🤲🤲🤲

🌺...با ذکر صلوات برای سلامتی امام #زمان (عج)


________
@drhadiansarii
◾️▪️إنًا لله وإنًا اليه راجعون▪️◾️

چه دوران #غم انگيزى را خداوندا سپرى مى كنيم!

هر روز بايد خبر تاسف بار عزيزى را شنيده وتأثر آورتر اينكه نتوانيم براى تسلاى دل بازماندگان ونيز خود ، در #تشييع ويا تدفين حضور يابيم!

وباز تاسف ديگر اينكه مجلسى نباشد ويا نتوانيم حتى به خانه آنان برويم وبازماندگانشان را با حضورمان ، تسلى بخش باشيم؟!!

خداوندا ! راضى هستيم به رضاى تو!
بار الها! چه نعمتهايي را در درون وبرون وپيرامون خود داريم واز آن غافليم!؟
كه #ويروسى خرد ، چنين ما را به انديشه در قدرت لايزال الهى وامى دارد.

چقدر سنگين است غم از دست دادن عزيزى!
وغمناك تر از آن ، غريبانه و در غربت تشييع كردن ودفن نمودن ومجلس نداشتن!

امشب سه شنبه ٢٣ دى ماه ١٣٩٩ پس از كار روزانه و درمان بيماران ، غروب هنگام به سوى خانه آية الله #شاه آبادى حركت نمودم!
در حياط وپيش از گام نهادن به درون ساختمان ، مهندس محمود شاه آبادى ، برادر از دست داده در غربت را در آغوش گرفته وآرام اشك از ديده سرازير ساختيم!
چه سخت است اين گونه تسلى دادن!

تو احساس سبك شدن نمى كنى! اما چاره اى نبود زيرا كه هنوز اين پدر و مادر كهنسال از مرگ فرزند خود خبر ندارند!
به اتاق #پدر فرزند از دست داده كه جانكاه تر از آن براى حاضرين و خانواده اين است كه خود خبر از اين رخداد سخت داشته ليكن بايد لب فرو بسته و در دل بسوزند و با صورتى آرام ، كه همه ساختگى باشد ! زار زنند اما لب فرو بسته نگاه دارند!
در چشمان اين پدر پير قدرت نگاه نداشتم و فارغ از پروتكول هاى دوران كرونايي ! وى را در آغوش گرفته كه شايد از تپش تند قلبم ، سوز دلم را احساس نمايد!
اما چنين بنظر مى رسيد كه اين پدر حاضر نبود در اين راستا بينديشد ، چه رسد سخنى بگويد و يا مرگ فرزندش را باور نمايد!
از شرايط سخت كرونايى سخن گفتم! از مرگ عزيزان و همكاران در طول يكسال اشاراتى نمودم!
اما او حتى حاضر نبود در اين راستا بينديشد ! چه رسد كه مرگ فرزند دلبندش را باور نمايد!
لحظاتى ترديد داشتم كه آيا ممكن است نداند؟
شكً ندارم كه خداوند كه چنين مقدًر نموده است ! پيش از رخداد ، سكينه و آرامش را در دل عزيزان او بوجود مى آورد!
اين خود حسى است كه مرا آرام مى نمود!
ساعتى را در كنار اين پدر فرزند از دست داده نشسته و سخن از هر درى به زبان آوردم ! اما چون كوه قدرتمند نشسته ليك چه لحظات سختى را من و برادرانش سپرى مى كرديم!
خنده هاى ما ، گريه هايي از ته دل بود ! تمام سلولهاى پيكرمان مى سوخت و مى گريست ، اما ظاهر را به گونه اى ديگر جلوه مى داديم و چه سخت است گذران اين لحظات !
درون ، روى #سكًه گريان را داشته ، اما روى ديگر سكًه ، بازيگرى و نقش ايفا كردن دروغين بود!
در درون سوز و گريه بود ! امًا بايد ظاهر را حفظ مى نمودى ! و چه سخت لحظاتى است سپرى كردن اين شرايط!
به اتاقى كه اين مادر داغديده اما بى خبر از رخداد، قدم گزاردم و چه سخت است در اين لحظات بازى كردن با كلمات و عادى جلوه دادن خود در برابر او!
از حالش جويا شدم ، پاسخ داد من خوبم اما شما را به خدا به عليرضا دعا كنيد كه حالش خوب شود!
او حالش خوب نيست !
در دل زار مى زدم ! كه پروردگارا ! بار الها ! اين مادر نمى داند كه از مرگ فرزندش دو روز سپرى شده و خواهران و فرزندان ، پيرامون او را گرفته اند ودر اين انديشه كه چگونه اين خبر ناگوار پرواز فرزندش به ابديت را به او بدهند!
اين بانوى خوشدل و مؤمنه از من تقاضا مى نمود كه تو بنده خوب درگاه پروردگار هستى!
براى سلامت فرزندم دعا كن!
در دل زار زده و مى لرزيدم اما پاسخ دادم كه بايد به رضاى الهى تن داد و انشاء الله آنچه خير است پيش مى آيد!
اما بسيار لحظات سختى بود زيرا اين #مادر علويه همچنان دست به دعا برداشته و خواهران و فرزندانش سوز دل را فرو برده و بر حال زار خود واو در دل مى سوختند!
بار الها ! پروردگارا!
مرگ در غربت ! و بخاك سپارى در ديار غريب!
سخت وجانكاه است!
پدر و مادرى كه پيكر بى روح فرزند از دست داده خود را از نزديك نبينند ! و دست بر خاك قبرش ننهند ! آرام نمى گيرند ! همچنانكه ما نزديك به چهار دهه پس از شهادت پدر ، و بى خبرى از مزار گمنام او هنوز ديده به دنبالش داريم!!
پرودگارا ! بار الها!
روح و رضوان الهى را براى اين #مرحوم در غربت از دست رفته ، و صبر و آرامش ، و سكون را براى اين پدر و مادر كهنسال ، و برادران ، و خواهر و ساير بستگانش ، ارزانى دار!
اللهم أحشره مع محمًد و آل محمد

اللهم آمين

دكتر #هادى _انصارى
بامداد چهارشنبه ٢٤ دى ماه ١٣٩٩


__________
@drhadiansarii
Forwarded from Hadi Ansari
حضرت #خدیجه سلام الله علیها، اولین همسر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و #مادر حضرت فاطمه سلام الله علیها است. او نخستین بانویی است که به رسول خدا ایمان آورد و تمام اموال خویش را به #پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید تا در راه نشر اسلام صرف نماید.

در مورد ولادت خدیجه سلام الله علیها بین مورخان اختلاف وجود دارد برخی گفته اند هنگامی که او در سال 10 بعثت یعنی سه سال قبل از هجرت پیامبر وفات نمود 65 سال سن داشت ولی برخی می گویند در این هنگام سن ایشان 50 سال بود. در صورت درستی روایت اول او زاده ۶۸ سال قبل از هجرت است و در صورت درستی روایت دوم او زاده 53 قبل از هجرت است. بیهقی نویسنده کتاب دلائل النبوة بعد از نقل هر دو روایت، روایت دوم را درست تر می داند.
خدیجه از قبیله قریش بود. پدرش خویلد بن عبدالعزی بن قصی بن کلاب بود ، که قصی بن کلاب، جد چهارم پیامبر اسلام (صلی‌الله‌ علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌باشد. و مادرش فاطمه دختر زائد بن اصم نیز قریشی و از قبیله بنی عامر بود.
وقتی حضرت خدیجه دریافت که سعادتمند شده، هر چه داشت در راه پیشرفت و موقعیت پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله انفاق کرد. او تمام اموال خویش را به پیامبر صلی الله علیه و آله بخشید و در راه نشر اسلام به مصرف رساند. تا جایی که هنگام ارتحال، پارچه‌ای برای کفن نداشت.
خدیجه در ماه رمضان سال دهم بعثت در خارج از شعب ابوطالب جان به جان آفرین تسلیم کرد. پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله شخصاً خدیجه را غسل داد، حنوط کرد و با همان پارچه‌ای که جبرئیل از طرف خداوند عزوجل برای خدیجه آورده بود، کفن کرد. رسول خدا صلی الله علیه و آله شخصا درون قبر رفت، سپس خدیجه را در خاک نهاد. آرامگاه خدیجه در مکه در «قبرستان حجون» یا «معلاة» واقع است.