♦️آیا #یادگیری در #خواب حقیقت دارد؟
بر اساس تحقیقات جدید، اگرچه مغز توانایی شنیدن صداهای مختلف را در طول خواب دارد، اما وقتی میخوابیم، توانایی مغز در گروهبندی دقیق این صداها در قالب یک توالی، به طور کامل از بین میرود.
از طرفی یادگیری مفاهیم ساده و فاقد پیچیدگی در خواب امکانپذیر است. از این رو مطالعات جدید مانع دیگری را بر سر راه این ایدهها گذاشته و بیان میدارد که مشخص نیست آیا خوابیدن زمینه را برای اَشکال پیچیده از یادگیری فرآهم میکند یا خیر؟
محققان با نشان داده اند که دلیل عدم توانایی ما انسانها برای یادگیری بیشتر در حین خواب این است که ساختارهای عالی مغزی در هنگام خواب غیرفعال میشوند. همچنین این توضیح میتواند برای توانایی ما در تشخیص صداها در هنگام خواب هم کفایت کند، هرچند نمیتوانیم آن صداها را در قالب قواعد آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پس برخی اشکال ابتدایی یادگیری در خواب امکانپذیر به نظر میآید، اما هنوز معلوم نیست که آیا می توانیم واژگان خارجی یا سایر موضوعات پیچیده را در حین خواب یاد بگیریم یا خیر؟
@dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
بر اساس تحقیقات جدید، اگرچه مغز توانایی شنیدن صداهای مختلف را در طول خواب دارد، اما وقتی میخوابیم، توانایی مغز در گروهبندی دقیق این صداها در قالب یک توالی، به طور کامل از بین میرود.
از طرفی یادگیری مفاهیم ساده و فاقد پیچیدگی در خواب امکانپذیر است. از این رو مطالعات جدید مانع دیگری را بر سر راه این ایدهها گذاشته و بیان میدارد که مشخص نیست آیا خوابیدن زمینه را برای اَشکال پیچیده از یادگیری فرآهم میکند یا خیر؟
محققان با نشان داده اند که دلیل عدم توانایی ما انسانها برای یادگیری بیشتر در حین خواب این است که ساختارهای عالی مغزی در هنگام خواب غیرفعال میشوند. همچنین این توضیح میتواند برای توانایی ما در تشخیص صداها در هنگام خواب هم کفایت کند، هرچند نمیتوانیم آن صداها را در قالب قواعد آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار دهیم. پس برخی اشکال ابتدایی یادگیری در خواب امکانپذیر به نظر میآید، اما هنوز معلوم نیست که آیا می توانیم واژگان خارجی یا سایر موضوعات پیچیده را در حین خواب یاد بگیریم یا خیر؟
@dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
مرحلهی اول
رشد روانی – اجتماعی: #اعتماد در برابر بیاعتمادی
نخستین مرحلهی رشد در نظریه رشد روانی–اجتماعی #اریکسون بین تولّد تا یک سالگی پدید میآید. این دوره، بنیادیترین مرحله در زندگی است. نظر به این که نوزاد به طور کامل وابسته است، رشد اعتماد در او به کیفیت و قابلیت اطمینان کسی که از او پرستاری میکند بستگی دارد. اگر اعتماد به نحو موفقیتآمیزی در کودک رشد یابد، او در دنیا احساس امنیت خواهد کرد. اگر مراقب، ناسازگار، پسزننده یا از نظر #عاطفی، غیرقابل دسترس باشد و به طفل توجه کافی نکند، به رشد حس بیاعتمادی در کودک کمک میکند. عدم #موفقیت در رشد اعتماد، سبب به وجود آمدن #ترس در #کودک شده و به این باور منجر می گردد که دنیا جای بسیار ناسازگار و غیرقابل پیشبینی است.
مرحلهی دوم
#خودگردانی و #اعتماد_به_نفس در برابر #شرم و شک
دومین مرحلهی نظریه رشد روانی –اجتماعی اریکسون در دوران اولیهی کودکی صورت میگیرد و بر شکلگیری و رشد حس عمیقتری از کنترل شخصی در کودکان تمرکز دارد. اریکسون همانند فروید عقیده داشت که آموزش آداب دستشویی رفتن، بخش حیاتی و ضروری این فرایند است. امّا استدلال اریکسون کاملاً با فروید متفاوت بود. اریکسون عقیده داشت که #یادگیری کنترل کارکرد بدن به پیدایش حس کنترل و #استقلال میانجامد.
رویدادهای مهم دیگر در این مرحله شامل به دست آوردن کنترل بیشتر بر #انتخاب غذا، اسباببازی و لباس است. کودکانی که این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند، #احساس #امنیت و اطمینان میکنند. در غیر این صورت، حس بیکفایتی و شک به خود در آنها باقی میماند.
مرحلهی سوم
#ابتکار در برابر #گناه
در خلال سالهای قبل از مدرسه، کودکان شروع به قدرت نمایی و اِعمال کنترل بر دنیای خود از طریق برخی بازیها و سایر تعاملات #اجتماعی میکنند. کودکانی که این مرحله را با موفقیت بگذرانند، حس توانایی شخصی و قابلیت رهبری دیگران را پیدا میکنند. و آنهایی که در به دست آوردن این مهارتها ناکام میمانند، حس گناه، شک به خود، و کمبود ابتکار در آنها باقی میماند.
مرحلهی چهارم
کوشایی در برابر #حقارت
این مرحله، سالهای اول مدرسه، تقریباً از 5 تا 11 سالگی را در برمیگیرد. کودکان از طریق تعاملات اجتماعی شروع به رشد حس #غرور نسبت به دستاوردها و توانائیهای خود میکنند. کودکانی که توسط #والدین یا معلمان تشویق و هدایت میشوند، حس کفایت، صلاحیت و اعتقاد به تواناییهای خود در آنها به وجود میآید. آنهایی که از سوی والدین، معلمان یا همسن و سالهای خود به قدر کافی مورد تشویق قرار نمیگیرند به توانایی خود برای موفقیت، شک خواهند کرد.
مرحلهی پنجم
#هویت در برابر گمگشتگی و #سردرگمی
در دوران #نوجوانی، کودکان به کشف استقلال خود میپردازند و به عبارت دیگر، خود را حس میکنند. آنهایی که از طریق کاوشهای شخصی، تشویق و پشتیبانی مناسبی دریافت کنند، این مرحله را با حس استقلال و #کنترل و نیز حسی قوی نسبت به خود پشتسر میگذارند. و کسانی که نسبت به باورها و تمایلات خود نامطمئن بمانند، درباره خود و آینده نیز نامطمئن و گمگشته خواهند بود.
مرحلهی ششم
حس #تعلق در برابر #انزوا و گوشه گیری
این مرحله، دوران اولیه بزرگسالی، یعنی زمانی که افراد به کشف روابط شخصی میپردازند را در بر میگیرد. اریکسون عقیده داشت که برقرار کردن روابط نزدیک و متعهدانه با دیگران ضرورت دارد. کسانی که در این مرحله موفق باشند، روابط مطمئن و متعهدانهای را به وجود خواهند آورد. به یاد داشته باشید که هر مرحله بر پایه مهارتهای یادگرفته شده در مراحل قبل بنا میشود. اریکسون عقیده داشت که حس قوی هویت شخصی برای ایجاد روابط صمیمانه و همراه با تعلّق خاطر اهمیت دارد. مطالعات نشان دادهاند که کسانی که #شناخت ضعیفی نسبت به خود دارند در روابطشان نیز تمایل به تعهدپذیری کمتری دارند و بیشتر در معرض انزوای عاطفی، #تنهایی و #افسردگی قرار دارند.
مرحلهی هفتم
فعالیت در برابر رکود
در دوران بزرگسالی، ما به ساختن زندگی خود ادامه میدهیم و تمرکز ما بر روی #شغل و #خانواده قرار دارد. کسانی که در این مرحله موفق باشند، حس خواهند کرد که از طریق فعال بودن در خانه و اجتماع خود، در کار جهان مشارکت دارند. آنهایی که در به دست آوردن این مهارت ناموفق باشند، حس غیرفعال بودن، رکود و درگیر نبودن در کار دنیا را پیدا خواهند کرد.
مرحلهی هشتم
#یکپارچگی در برابر #ناامیدی
این مرحله مربوط به دوران #کهنسالی است و بر بازتاب فعالیتهای گذشته تمرکز دارد. آنهایی که در مراحل پیشین رشد چندان موفق نبوده اند یا به این باور اند که شکست خورده اند، حس خواهند کرد که زندگی شان تلف شده است و بر گذشته افسوس خواهند خورد. در این حالت است که فرد با حس ناامیدی و ناخشنودی روبرو خواهد شد. کسانی که از دستاوردهای گذشته خود در زندگی احساس غرور داشته باشند، حس یکپارچگ
رشد روانی – اجتماعی: #اعتماد در برابر بیاعتمادی
نخستین مرحلهی رشد در نظریه رشد روانی–اجتماعی #اریکسون بین تولّد تا یک سالگی پدید میآید. این دوره، بنیادیترین مرحله در زندگی است. نظر به این که نوزاد به طور کامل وابسته است، رشد اعتماد در او به کیفیت و قابلیت اطمینان کسی که از او پرستاری میکند بستگی دارد. اگر اعتماد به نحو موفقیتآمیزی در کودک رشد یابد، او در دنیا احساس امنیت خواهد کرد. اگر مراقب، ناسازگار، پسزننده یا از نظر #عاطفی، غیرقابل دسترس باشد و به طفل توجه کافی نکند، به رشد حس بیاعتمادی در کودک کمک میکند. عدم #موفقیت در رشد اعتماد، سبب به وجود آمدن #ترس در #کودک شده و به این باور منجر می گردد که دنیا جای بسیار ناسازگار و غیرقابل پیشبینی است.
مرحلهی دوم
#خودگردانی و #اعتماد_به_نفس در برابر #شرم و شک
دومین مرحلهی نظریه رشد روانی –اجتماعی اریکسون در دوران اولیهی کودکی صورت میگیرد و بر شکلگیری و رشد حس عمیقتری از کنترل شخصی در کودکان تمرکز دارد. اریکسون همانند فروید عقیده داشت که آموزش آداب دستشویی رفتن، بخش حیاتی و ضروری این فرایند است. امّا استدلال اریکسون کاملاً با فروید متفاوت بود. اریکسون عقیده داشت که #یادگیری کنترل کارکرد بدن به پیدایش حس کنترل و #استقلال میانجامد.
رویدادهای مهم دیگر در این مرحله شامل به دست آوردن کنترل بیشتر بر #انتخاب غذا، اسباببازی و لباس است. کودکانی که این مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارند، #احساس #امنیت و اطمینان میکنند. در غیر این صورت، حس بیکفایتی و شک به خود در آنها باقی میماند.
مرحلهی سوم
#ابتکار در برابر #گناه
در خلال سالهای قبل از مدرسه، کودکان شروع به قدرت نمایی و اِعمال کنترل بر دنیای خود از طریق برخی بازیها و سایر تعاملات #اجتماعی میکنند. کودکانی که این مرحله را با موفقیت بگذرانند، حس توانایی شخصی و قابلیت رهبری دیگران را پیدا میکنند. و آنهایی که در به دست آوردن این مهارتها ناکام میمانند، حس گناه، شک به خود، و کمبود ابتکار در آنها باقی میماند.
مرحلهی چهارم
کوشایی در برابر #حقارت
این مرحله، سالهای اول مدرسه، تقریباً از 5 تا 11 سالگی را در برمیگیرد. کودکان از طریق تعاملات اجتماعی شروع به رشد حس #غرور نسبت به دستاوردها و توانائیهای خود میکنند. کودکانی که توسط #والدین یا معلمان تشویق و هدایت میشوند، حس کفایت، صلاحیت و اعتقاد به تواناییهای خود در آنها به وجود میآید. آنهایی که از سوی والدین، معلمان یا همسن و سالهای خود به قدر کافی مورد تشویق قرار نمیگیرند به توانایی خود برای موفقیت، شک خواهند کرد.
مرحلهی پنجم
#هویت در برابر گمگشتگی و #سردرگمی
در دوران #نوجوانی، کودکان به کشف استقلال خود میپردازند و به عبارت دیگر، خود را حس میکنند. آنهایی که از طریق کاوشهای شخصی، تشویق و پشتیبانی مناسبی دریافت کنند، این مرحله را با حس استقلال و #کنترل و نیز حسی قوی نسبت به خود پشتسر میگذارند. و کسانی که نسبت به باورها و تمایلات خود نامطمئن بمانند، درباره خود و آینده نیز نامطمئن و گمگشته خواهند بود.
مرحلهی ششم
حس #تعلق در برابر #انزوا و گوشه گیری
این مرحله، دوران اولیه بزرگسالی، یعنی زمانی که افراد به کشف روابط شخصی میپردازند را در بر میگیرد. اریکسون عقیده داشت که برقرار کردن روابط نزدیک و متعهدانه با دیگران ضرورت دارد. کسانی که در این مرحله موفق باشند، روابط مطمئن و متعهدانهای را به وجود خواهند آورد. به یاد داشته باشید که هر مرحله بر پایه مهارتهای یادگرفته شده در مراحل قبل بنا میشود. اریکسون عقیده داشت که حس قوی هویت شخصی برای ایجاد روابط صمیمانه و همراه با تعلّق خاطر اهمیت دارد. مطالعات نشان دادهاند که کسانی که #شناخت ضعیفی نسبت به خود دارند در روابطشان نیز تمایل به تعهدپذیری کمتری دارند و بیشتر در معرض انزوای عاطفی، #تنهایی و #افسردگی قرار دارند.
مرحلهی هفتم
فعالیت در برابر رکود
در دوران بزرگسالی، ما به ساختن زندگی خود ادامه میدهیم و تمرکز ما بر روی #شغل و #خانواده قرار دارد. کسانی که در این مرحله موفق باشند، حس خواهند کرد که از طریق فعال بودن در خانه و اجتماع خود، در کار جهان مشارکت دارند. آنهایی که در به دست آوردن این مهارت ناموفق باشند، حس غیرفعال بودن، رکود و درگیر نبودن در کار دنیا را پیدا خواهند کرد.
مرحلهی هشتم
#یکپارچگی در برابر #ناامیدی
این مرحله مربوط به دوران #کهنسالی است و بر بازتاب فعالیتهای گذشته تمرکز دارد. آنهایی که در مراحل پیشین رشد چندان موفق نبوده اند یا به این باور اند که شکست خورده اند، حس خواهند کرد که زندگی شان تلف شده است و بر گذشته افسوس خواهند خورد. در این حالت است که فرد با حس ناامیدی و ناخشنودی روبرو خواهد شد. کسانی که از دستاوردهای گذشته خود در زندگی احساس غرور داشته باشند، حس یکپارچگ