١٢ تفاوت #دلبستگی و #وابستگی:
تفاوت اول
دلبستگی: رابطه ای خاص و پایدار بین ۲ نفر است که بواسطه خواستن یکدیگر، آن دو به هم نزدیک می شوند و هر دو تمایل دارند.
وابستگی: به رابطه ای اشاره دارد که درآن وجود یک فرد به طرف مقابلش بستگی دارد (اگر تو نباشی، من مرده ام )
تفاوت دوم
دلبستگی: ساز و کاری طبیعی برای بقاءاست .
وابستگی: مکانیسمی مرضی است.
تفاوت سوم
دلبستگى: از احساس امنیت و صمیمیت شکل می گیرد .
وابستگی: از احساس ناامنی نشات می گیرد .
تفاوت چهارم
دلبستگی: احساس تعلق وجود دارد.
وابستگی: احساس تملک و جود دارد.
تفاوت پنجم
دلبستگی: به شخص استقلال می دهد .
وابستگی: آزادی را از شخص می گیرد .
تفاوت ششم
دلبستگی: فرد را آنطور هست که می خواهیم .
وابستگی: فرد را آن چنان که می خواهیم، شکل می دهیم .
تفاوت هفتم
دلبستگی: شدت احساسات مثبت و منفی نسبت به معشوق در حد تعادل قرار دارد
وابستگی: احساسات شدید و غیرقابل کنترل نسبت به معشوق مشاهده می شود.
تفاوت هشتم
دلبستگی: عشق غیر مشروط است .
وابستگی: عشق مشروط است .
تفاوت نهم
دلبستگی: نوع عشق دگر خواهانه است .
وابستگی: عشق خود خواهانه است .
تفاوت دهم
دلبستگی: توان عشق ورزیدن به خود و دیگری
وابستگی: ناتوانی در عشق ورزیدن به خود و دیگری .
تفاوت یازدهم
دلبستگی: مشتاق رشد است
وابستگی: مانع رشد است .
تفاوت دوازدهم
دلبستگی: موجب آرامش و نهایت است
وابستگی: به شکست ختم می شود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
http://www.healthpsychologyandhypnotism.blogfa.com
تفاوت اول
دلبستگی: رابطه ای خاص و پایدار بین ۲ نفر است که بواسطه خواستن یکدیگر، آن دو به هم نزدیک می شوند و هر دو تمایل دارند.
وابستگی: به رابطه ای اشاره دارد که درآن وجود یک فرد به طرف مقابلش بستگی دارد (اگر تو نباشی، من مرده ام )
تفاوت دوم
دلبستگی: ساز و کاری طبیعی برای بقاءاست .
وابستگی: مکانیسمی مرضی است.
تفاوت سوم
دلبستگى: از احساس امنیت و صمیمیت شکل می گیرد .
وابستگی: از احساس ناامنی نشات می گیرد .
تفاوت چهارم
دلبستگی: احساس تعلق وجود دارد.
وابستگی: احساس تملک و جود دارد.
تفاوت پنجم
دلبستگی: به شخص استقلال می دهد .
وابستگی: آزادی را از شخص می گیرد .
تفاوت ششم
دلبستگی: فرد را آنطور هست که می خواهیم .
وابستگی: فرد را آن چنان که می خواهیم، شکل می دهیم .
تفاوت هفتم
دلبستگی: شدت احساسات مثبت و منفی نسبت به معشوق در حد تعادل قرار دارد
وابستگی: احساسات شدید و غیرقابل کنترل نسبت به معشوق مشاهده می شود.
تفاوت هشتم
دلبستگی: عشق غیر مشروط است .
وابستگی: عشق مشروط است .
تفاوت نهم
دلبستگی: نوع عشق دگر خواهانه است .
وابستگی: عشق خود خواهانه است .
تفاوت دهم
دلبستگی: توان عشق ورزیدن به خود و دیگری
وابستگی: ناتوانی در عشق ورزیدن به خود و دیگری .
تفاوت یازدهم
دلبستگی: مشتاق رشد است
وابستگی: مانع رشد است .
تفاوت دوازدهم
دلبستگی: موجب آرامش و نهایت است
وابستگی: به شکست ختم می شود.
https://t.me/joinchat/AAAAAEQD0Idqo9XAH092Zw
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
http://www.healthpsychologyandhypnotism.blogfa.com
#صمیمیت بیمارگونه چیست؟
#افراط در #وابستگی و #استقلال
یکی از جنبه های مهم روابط نزدیک و صمیمانه ، دیالکتیک حاکم بر آن است. واقعیت آن است که یک رابطه نزدیک و صمیمانه تنها در با هم بودن خلاصه نمی شود بلکه نوسان مداوم بین پیوند و جدایی است. به عبارت دیگر ، هم زمانی دو نیاز پیوند جویی و استقلال و تلاش برای ایجاد توازن بین این دو نیاز از مشخصه های یه رابطه سالم روانشناختی است. روابط صمیمانه زمانی پرتنش و آسیب زا تلقی می شوند که بین این دو نیاز تعادل برقرار نباشد. در یک سوی این طیف افرادی قرار دارند که به شدت به یکدیگر وابسته بوده و به شکل افراطی و با نگرانی تقلا میکنند که تمام اوقات خود را صرف یکدیگر کرده و لحظه ای از هم جدا نباشند. برخی دیگر در آن سوی این طیف واقع شده و نیاز به استقلال در آنها آنچنان افراطی است که نیاز به پیوند جویی و با هم بودن آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. احساس بیگانگی و تنهایی معمولا در چنین روابطی مشهود است. این افراد از نزدیک بودن گریزان بوده و ترجیح می دهند بیشتر وقتشان را جدا از یکدیگر بگذرانند. مهارت در مصالحه بین نزدیکی و استقلال، از عوامل تعیین کننده تداوم صمیمیت است. گاهی حتی وقتی در رابطه مشکلی هم وجود ندارد، برای تجربه دوباره طراوت و سرزندگی رابطه، نیاز به جدایی موقت است. مراقبت سالم از روابط صمیمانه، به معنای این است که طرفین رابطه با آگاهی و پذیرش اصل تعادل و میانه روی، ضمن حفظ حرمت و احترام، از افراط در نیاز به نزدیکی و وابستگی از یک طرف و میل به استقلال و جدایی از طرف دیگر، پرهیز کنند.
https://t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
#افراط در #وابستگی و #استقلال
یکی از جنبه های مهم روابط نزدیک و صمیمانه ، دیالکتیک حاکم بر آن است. واقعیت آن است که یک رابطه نزدیک و صمیمانه تنها در با هم بودن خلاصه نمی شود بلکه نوسان مداوم بین پیوند و جدایی است. به عبارت دیگر ، هم زمانی دو نیاز پیوند جویی و استقلال و تلاش برای ایجاد توازن بین این دو نیاز از مشخصه های یه رابطه سالم روانشناختی است. روابط صمیمانه زمانی پرتنش و آسیب زا تلقی می شوند که بین این دو نیاز تعادل برقرار نباشد. در یک سوی این طیف افرادی قرار دارند که به شدت به یکدیگر وابسته بوده و به شکل افراطی و با نگرانی تقلا میکنند که تمام اوقات خود را صرف یکدیگر کرده و لحظه ای از هم جدا نباشند. برخی دیگر در آن سوی این طیف واقع شده و نیاز به استقلال در آنها آنچنان افراطی است که نیاز به پیوند جویی و با هم بودن آنها را تحت الشعاع خود قرار می دهد. احساس بیگانگی و تنهایی معمولا در چنین روابطی مشهود است. این افراد از نزدیک بودن گریزان بوده و ترجیح می دهند بیشتر وقتشان را جدا از یکدیگر بگذرانند. مهارت در مصالحه بین نزدیکی و استقلال، از عوامل تعیین کننده تداوم صمیمیت است. گاهی حتی وقتی در رابطه مشکلی هم وجود ندارد، برای تجربه دوباره طراوت و سرزندگی رابطه، نیاز به جدایی موقت است. مراقبت سالم از روابط صمیمانه، به معنای این است که طرفین رابطه با آگاهی و پذیرش اصل تعادل و میانه روی، ضمن حفظ حرمت و احترام، از افراط در نیاز به نزدیکی و وابستگی از یک طرف و میل به استقلال و جدایی از طرف دیگر، پرهیز کنند.
https://t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
Telegram
دکتر حامد واحدی اردکانی
اینستاگرام
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
ور شایع دچار ناامیدی میشوند.
گروه C: افراد #مضطرب و #هراسان
#اختلال_شخصیت_دوری_گزین: اختلال شخصیت #اجتنابی (به انگلیسی:Avoidant personality disorder). افراد مبتلا به این اختلال الگویی از پرهیز اجتماعی، #احساسات #بی_لیاقتی، #حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از #تعامل_اجتماعی، با وجود میل شدید به نزدیکی به دیگران از خود نمایش میدهند. این افراد تمایل دارند که خود را #پریشان، مضطرب، #تنها، ناخواسته و مجزا از دیگران توصیف کنند. این رفتار بهطور معمول در اوایل بزرگسالی آغاز میشود و در موقعیتهای مختلفی بروز پیدا میکند.
#اختلال_شخصیت_وابسته: نوعی اختلال شخصیت است که فرد #وابستگی فراگیر #روانی به افراد دیگر دارد. به طوری که برای انجام هرگونه تصمیم گیری جزئی نیز دست به دامان دیگران می شوند. به عبارتی تعریف مناسبی از #شخصیت_مستقل برای خود ندارند. این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.
#اختلال_شخصیت_وسواسی: (به انگلیسی: (Obsessive–compulsive personality disorder (OCPD)، افراد مبتلا به این اختلال #کمالگرا بوده و به گونهای زیاده از حد و #انعطاف_ناپذیر، نگران کنترل کردن تمامی جزئیات مربوط به مسائل هستند و همچنین معتقدند باید تمامی جزئیات، دقیقاً بر سر جای خود باشند. تفویض اختیار به دیگران، از سوی آنان ناممکن است، زیرا این افراد هیچگاه به دیگران #اعتماد ندارند و آنها را از دقت کافی برخوردار نمیدانند. زندگی آنان، توسط مقرّرات، برنامهها و روالهای انعطافناپذیر #کنترل میشود. توجّه بیش از حدّ آنها به کار، مانع از #خودانگیختگی، #آرمیدگی و برقراری روابط عمیق میشود. آنان در زمینهٔ مسائل مالی، هیجانها و #عواطف، افرادی تنگنظر بوده و همواره اظهار میدارند که همیشه باید «حرف، حرف ما باشد».
سایر اختلالات شخصیت که در دسته بندی سه گانه قرار نمی گیرند:
#اختلال_شخصیت_افسرده: (انگلیسی:
Depressive personality disorder) نوعی اختلال شخصیت است که تشخیص و تفکیک آن با #افسردگی مورد اختلاف است. افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیت این ویژگیها را ممکن است داشته باشند: #غمگین، #دلسرد، #بدبین، #بی_اراده، شناختن خود به عنوان فردی #آسیب_پذیر، رها و #ناتوان؛ احساس #بی_ارزشی، گناه و ناتوانی، #قضاوت از خود به عنوان تنها لایق #انتقاد و #تحقیر؛ #ناامید، بی قرار. این ویژگی ها میتواند به اعمال #پرخاشگرانه، #توهم و #خودکشی منجر شود.
#اختلال_شخصیت_منفعل_مهاجم: #پرخاشگری_منفعلانه (Passive-aggressive behavior) نوعی بیان غیرمستقیم #خصومت است. مثلاً به شکل #فردا_فکنی ( #تعلل)، #طعنه، #یکدندگی، #ترشرویی، یا انجام ندادن عمدی و چندبارهٔ وظایفی که به شخص محول شدهاست. اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل این چنین توصیف میشود: «الگوی فراگیر حالتهای منفیگرایانه و #مقاومت #منفعلانه نسبت به درخواستها برای عملکرد کافی و مناسب در موقعیتهای اجتماعی و شغلی».
در پایان لازم است به این نکته ها اشاره گردد:
۱- اختلالات شخصیت به مجموعه ای از اختلالهای روان شناختی گویند که ویژگی اصلی آنها رفتارهای خشک و غیرقابل انعطاف است. این رفتار کاملا خودهمخوان است. به عبارتی فرد نسبت به انجام آنها کاملا حالت تدافعی داشته و اجرای آن را صحیح می پندارد. همچنین شروع این اختلال بسیار دیرپا و حتا از #دوران_کودکی بوده و در اکثر موارد نامشخص است.
۲- علائم نامبرده شده در تمامی موارد اختلالات شخصیت، به میزان کمی در اکثر افراد وجود داشته و نشانگر #تیپ_شخصیتی است و نه اختلال شخصیت. بنابراین زمانی این پیوستار (از تیپ شخصیت تا اختلال شخصیت) نیازمند درمان و مداخلات روان شناختی است که اختلال عملکردی واضح در زندگی روزمره فرد و یا اطرافیان وی داشته باشد.
t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
گروه C: افراد #مضطرب و #هراسان
#اختلال_شخصیت_دوری_گزین: اختلال شخصیت #اجتنابی (به انگلیسی:Avoidant personality disorder). افراد مبتلا به این اختلال الگویی از پرهیز اجتماعی، #احساسات #بی_لیاقتی، #حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از #تعامل_اجتماعی، با وجود میل شدید به نزدیکی به دیگران از خود نمایش میدهند. این افراد تمایل دارند که خود را #پریشان، مضطرب، #تنها، ناخواسته و مجزا از دیگران توصیف کنند. این رفتار بهطور معمول در اوایل بزرگسالی آغاز میشود و در موقعیتهای مختلفی بروز پیدا میکند.
#اختلال_شخصیت_وابسته: نوعی اختلال شخصیت است که فرد #وابستگی فراگیر #روانی به افراد دیگر دارد. به طوری که برای انجام هرگونه تصمیم گیری جزئی نیز دست به دامان دیگران می شوند. به عبارتی تعریف مناسبی از #شخصیت_مستقل برای خود ندارند. این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.
#اختلال_شخصیت_وسواسی: (به انگلیسی: (Obsessive–compulsive personality disorder (OCPD)، افراد مبتلا به این اختلال #کمالگرا بوده و به گونهای زیاده از حد و #انعطاف_ناپذیر، نگران کنترل کردن تمامی جزئیات مربوط به مسائل هستند و همچنین معتقدند باید تمامی جزئیات، دقیقاً بر سر جای خود باشند. تفویض اختیار به دیگران، از سوی آنان ناممکن است، زیرا این افراد هیچگاه به دیگران #اعتماد ندارند و آنها را از دقت کافی برخوردار نمیدانند. زندگی آنان، توسط مقرّرات، برنامهها و روالهای انعطافناپذیر #کنترل میشود. توجّه بیش از حدّ آنها به کار، مانع از #خودانگیختگی، #آرمیدگی و برقراری روابط عمیق میشود. آنان در زمینهٔ مسائل مالی، هیجانها و #عواطف، افرادی تنگنظر بوده و همواره اظهار میدارند که همیشه باید «حرف، حرف ما باشد».
سایر اختلالات شخصیت که در دسته بندی سه گانه قرار نمی گیرند:
#اختلال_شخصیت_افسرده: (انگلیسی:
Depressive personality disorder) نوعی اختلال شخصیت است که تشخیص و تفکیک آن با #افسردگی مورد اختلاف است. افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیت این ویژگیها را ممکن است داشته باشند: #غمگین، #دلسرد، #بدبین، #بی_اراده، شناختن خود به عنوان فردی #آسیب_پذیر، رها و #ناتوان؛ احساس #بی_ارزشی، گناه و ناتوانی، #قضاوت از خود به عنوان تنها لایق #انتقاد و #تحقیر؛ #ناامید، بی قرار. این ویژگی ها میتواند به اعمال #پرخاشگرانه، #توهم و #خودکشی منجر شود.
#اختلال_شخصیت_منفعل_مهاجم: #پرخاشگری_منفعلانه (Passive-aggressive behavior) نوعی بیان غیرمستقیم #خصومت است. مثلاً به شکل #فردا_فکنی ( #تعلل)، #طعنه، #یکدندگی، #ترشرویی، یا انجام ندادن عمدی و چندبارهٔ وظایفی که به شخص محول شدهاست. اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل این چنین توصیف میشود: «الگوی فراگیر حالتهای منفیگرایانه و #مقاومت #منفعلانه نسبت به درخواستها برای عملکرد کافی و مناسب در موقعیتهای اجتماعی و شغلی».
در پایان لازم است به این نکته ها اشاره گردد:
۱- اختلالات شخصیت به مجموعه ای از اختلالهای روان شناختی گویند که ویژگی اصلی آنها رفتارهای خشک و غیرقابل انعطاف است. این رفتار کاملا خودهمخوان است. به عبارتی فرد نسبت به انجام آنها کاملا حالت تدافعی داشته و اجرای آن را صحیح می پندارد. همچنین شروع این اختلال بسیار دیرپا و حتا از #دوران_کودکی بوده و در اکثر موارد نامشخص است.
۲- علائم نامبرده شده در تمامی موارد اختلالات شخصیت، به میزان کمی در اکثر افراد وجود داشته و نشانگر #تیپ_شخصیتی است و نه اختلال شخصیت. بنابراین زمانی این پیوستار (از تیپ شخصیت تا اختلال شخصیت) نیازمند درمان و مداخلات روان شناختی است که اختلال عملکردی واضح در زندگی روزمره فرد و یا اطرافیان وی داشته باشد.
t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
Telegram
دکتر حامد واحدی اردکانی
اینستاگرام
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
#طرحوارهها یا #تله_های_ذهنی چه هستند؟ (قسمت اول)
دکتر جفری یانگ معتقد است که طرحواره الگوی ثابت و درازمدتی است که در دوران #کودکی به وجود آمده و تا #زندگی بزرگسالی ادامه یافته است. ما از طریق این طرحواره ها به جهان نگاه می کنیم، طرحواره ها، #باورها و #احساسات مهمی در مورد خود محیط می باشند که افراد آنها را بدون چون و چرا پذیرفته اند و گاهی در برابر تغییر #مقاومت زیادی نشان می دهند.
#نیازهای_هیجانی
هر کودک به طور طبیعی ۵ نوع نیاز هیجانی دارد که اگر این نیازها برآورده نشوند، طرحواره های ناسازگاری تشکیل میگردد:
۱- #امنیت، #ثبات و #دلبستگی_ایمن به دیگران
۲- کفایت، #استقلال و #ابراز_وجود
۳- #آزادی در بیان خواستهها و نیازهای سالم
۴- تفریح و #خودانگیختگی
۵- محدودیتهای واقعبینانه
دو عامل مهم باعث ایجاد طرحوارهها میشود:
۱- #طبیعت یا #سرشت #کودک
۲- نوع برخورد #والدین با نیازهای هیجانی
اگر کسی سرشت یا خلق و خوی خاصی داشته باشد و در عین حال نیازهای او در زمان خاص برآورده نشوند دچار یکی یا چند مورد از طرحوارهها می شود. از آنجایی که زندگی حوزههای مختلفی دارد، طرحوارهها هم در حوزههای مختلف خود را نشان می دهند. این حوزهها شامل موارد زیر می باشند:
حوزه یک: #بریدگی_و_طرد:
افرادی که در این حیطه قرار می گیرند قادر نیستند دلبستگی های ارضاءکننده و ایمن با دیگران شکل بدهند. خانواده های این افراد که ریشه ی شکل گیری این حیطه در کودکی هستند، معمولا بی ثبات، بدرفتار، سرد، طرد کننده و منزوی از دنیای اطراف خود می باشند. در این افراد نیازهای بنیادین امنیت، آرامش خاطر، #پذیرش، حمایت، #ثبات، #همدلی و #عشق و #محبت برآورده نشده است.
طرحواره هایی که در این حیطه قرار می گیرند، عبارتند از:
۱- رها شدن – بی ثباتی : درک ناپایداری و غیر واقعی بودن حمایت و ارتباطات فرد با دیگران در این نوع طرحواره می گنجد. افراد دارای این نوع طرح واره بر این باورند که افراد مهم در زندگی آنها ارتباطات خود را با آنها ادامه نمی دهند و انتظار ترک شدن از جانب دیگران را دارند. این افراد معتقدند که افراد مهم زندگیشان قادر نخواهند بود که به حمایت هیجانی و ارتباط قوی و مستمر با آنها ادمه دهند، چون باور دارند که این افراد، بی ثبات و غیر قابل پیش بینی هستند و آنها را به خاطر فرد دیگری #طرد خواهند کرد.
۲- #محرومیت_هیجانی : افراد دارای این طرحواره انتظار دارند که نیازهای هیجانی طبیعی آنها توسط افراد مهم زندگی شان، به طور کافی برآورده نخواهد شد. سه شکل محرومیت هیجانی وجود دارد:
الف) محرومیت از محبت: فقدان توجه، عاطفه و عطوفت.
ب) محرومیت از همدلی: درک نشدن، عدم #خودافشایی، عدم تبادل دو طرفه احساسات.
ج) محرومیت از حمایت: نداشتن منبع قدرت، فقدان هدایت و راهنمایی دیگران
۳- بی اعتمادی – بدرفتاری : این طرحواره عبارت است از اینکه دیگران آزار دهنده، صدمه رساننده، متقلب، دروغگو، بی صداقت هستند. این افراد معتقدند که اگر دیگران فرصت پیدا کنند، حتما آنها را استثمار خواهند کرد.
۴- #نقص – #شرم : افراد دارای این طرح واره معتقدند که افرادی بی ارزش هستند و دیگران آنها را دوست ندارند. به همین دلیل در درون خود احساس #پرخاشگری و بی ارزشی دارند و احساساتی همچون دوست نداشتنی بودن را تجربه می کنند. این بیماران ممکن است نسبت به #سرزنش، و مقایسه شدن با دیگران به طور افراطی حساس باشند، و از بودن با دیگران احساس عدم امنیت داشته باشند و در عین حال، در حضور دیگران احساس شرم و خجالت کنند.
۵- انزوای اجتماعی – بیگانگی : در این طرحواره، فرد این تجربه ذهنی را دارد که به نوعی از دیگران متفاوت است و متعلق به گروه یا دسته ایی نیست و با دیگران فرق دارد. حس از خود بیگانگی در این افراد دیده می شود.
حوزه دو: خود گردانی و عملکرد مختل
خود مختاری، یعنی توانایی مجزا ساختن فرد از خانوده و عملکرد #مستقل. این توانایی متناسب با سن است. افراد دارای این حیطه از طرحواره در مجزا کردن خود از خانواده و نمادهای والدینی و عملکرد مستقل مشکل دارند. به عبارت دیگر، در طول دوره کودکی خانواده ی این افراد در کارهای کودک بسیار دخالت می کردند و به طور افراطی، حمایت کننده بودند. این افراد در شکل دادن یک #هویت مستقل دچار اشکال هستند.
۶- #وابستگی – بی کفایتی : افراد دارای این طرحواره، در پذیرفتن مسئولیت های روزانه بدون کمک دیگران احساس ناتوانی می کنند. این طرحواره اغلب به عنوان احساس #درماندگی یا منفعل بودن، خود را نشان می دهد.
۷- آسیب پذیری در برابر صدمه یا بیماری: محتوای این طرحواره حاوی #ترس اغراق آمیز و فاجعه آمیز کردن هر نوع ضربه، و ناتوانی در کنار آمدن با صدمه یا بیماری است که سه قسمت دارد:
۱- فاجعه آمیز کردن طبی ۲- فاجعه آمیز کردن هیجانی ۳- فاجعه آمیز کردن محیطی
دکتر جفری یانگ معتقد است که طرحواره الگوی ثابت و درازمدتی است که در دوران #کودکی به وجود آمده و تا #زندگی بزرگسالی ادامه یافته است. ما از طریق این طرحواره ها به جهان نگاه می کنیم، طرحواره ها، #باورها و #احساسات مهمی در مورد خود محیط می باشند که افراد آنها را بدون چون و چرا پذیرفته اند و گاهی در برابر تغییر #مقاومت زیادی نشان می دهند.
#نیازهای_هیجانی
هر کودک به طور طبیعی ۵ نوع نیاز هیجانی دارد که اگر این نیازها برآورده نشوند، طرحواره های ناسازگاری تشکیل میگردد:
۱- #امنیت، #ثبات و #دلبستگی_ایمن به دیگران
۲- کفایت، #استقلال و #ابراز_وجود
۳- #آزادی در بیان خواستهها و نیازهای سالم
۴- تفریح و #خودانگیختگی
۵- محدودیتهای واقعبینانه
دو عامل مهم باعث ایجاد طرحوارهها میشود:
۱- #طبیعت یا #سرشت #کودک
۲- نوع برخورد #والدین با نیازهای هیجانی
اگر کسی سرشت یا خلق و خوی خاصی داشته باشد و در عین حال نیازهای او در زمان خاص برآورده نشوند دچار یکی یا چند مورد از طرحوارهها می شود. از آنجایی که زندگی حوزههای مختلفی دارد، طرحوارهها هم در حوزههای مختلف خود را نشان می دهند. این حوزهها شامل موارد زیر می باشند:
حوزه یک: #بریدگی_و_طرد:
افرادی که در این حیطه قرار می گیرند قادر نیستند دلبستگی های ارضاءکننده و ایمن با دیگران شکل بدهند. خانواده های این افراد که ریشه ی شکل گیری این حیطه در کودکی هستند، معمولا بی ثبات، بدرفتار، سرد، طرد کننده و منزوی از دنیای اطراف خود می باشند. در این افراد نیازهای بنیادین امنیت، آرامش خاطر، #پذیرش، حمایت، #ثبات، #همدلی و #عشق و #محبت برآورده نشده است.
طرحواره هایی که در این حیطه قرار می گیرند، عبارتند از:
۱- رها شدن – بی ثباتی : درک ناپایداری و غیر واقعی بودن حمایت و ارتباطات فرد با دیگران در این نوع طرحواره می گنجد. افراد دارای این نوع طرح واره بر این باورند که افراد مهم در زندگی آنها ارتباطات خود را با آنها ادامه نمی دهند و انتظار ترک شدن از جانب دیگران را دارند. این افراد معتقدند که افراد مهم زندگیشان قادر نخواهند بود که به حمایت هیجانی و ارتباط قوی و مستمر با آنها ادمه دهند، چون باور دارند که این افراد، بی ثبات و غیر قابل پیش بینی هستند و آنها را به خاطر فرد دیگری #طرد خواهند کرد.
۲- #محرومیت_هیجانی : افراد دارای این طرحواره انتظار دارند که نیازهای هیجانی طبیعی آنها توسط افراد مهم زندگی شان، به طور کافی برآورده نخواهد شد. سه شکل محرومیت هیجانی وجود دارد:
الف) محرومیت از محبت: فقدان توجه، عاطفه و عطوفت.
ب) محرومیت از همدلی: درک نشدن، عدم #خودافشایی، عدم تبادل دو طرفه احساسات.
ج) محرومیت از حمایت: نداشتن منبع قدرت، فقدان هدایت و راهنمایی دیگران
۳- بی اعتمادی – بدرفتاری : این طرحواره عبارت است از اینکه دیگران آزار دهنده، صدمه رساننده، متقلب، دروغگو، بی صداقت هستند. این افراد معتقدند که اگر دیگران فرصت پیدا کنند، حتما آنها را استثمار خواهند کرد.
۴- #نقص – #شرم : افراد دارای این طرح واره معتقدند که افرادی بی ارزش هستند و دیگران آنها را دوست ندارند. به همین دلیل در درون خود احساس #پرخاشگری و بی ارزشی دارند و احساساتی همچون دوست نداشتنی بودن را تجربه می کنند. این بیماران ممکن است نسبت به #سرزنش، و مقایسه شدن با دیگران به طور افراطی حساس باشند، و از بودن با دیگران احساس عدم امنیت داشته باشند و در عین حال، در حضور دیگران احساس شرم و خجالت کنند.
۵- انزوای اجتماعی – بیگانگی : در این طرحواره، فرد این تجربه ذهنی را دارد که به نوعی از دیگران متفاوت است و متعلق به گروه یا دسته ایی نیست و با دیگران فرق دارد. حس از خود بیگانگی در این افراد دیده می شود.
حوزه دو: خود گردانی و عملکرد مختل
خود مختاری، یعنی توانایی مجزا ساختن فرد از خانوده و عملکرد #مستقل. این توانایی متناسب با سن است. افراد دارای این حیطه از طرحواره در مجزا کردن خود از خانواده و نمادهای والدینی و عملکرد مستقل مشکل دارند. به عبارت دیگر، در طول دوره کودکی خانواده ی این افراد در کارهای کودک بسیار دخالت می کردند و به طور افراطی، حمایت کننده بودند. این افراد در شکل دادن یک #هویت مستقل دچار اشکال هستند.
۶- #وابستگی – بی کفایتی : افراد دارای این طرحواره، در پذیرفتن مسئولیت های روزانه بدون کمک دیگران احساس ناتوانی می کنند. این طرحواره اغلب به عنوان احساس #درماندگی یا منفعل بودن، خود را نشان می دهد.
۷- آسیب پذیری در برابر صدمه یا بیماری: محتوای این طرحواره حاوی #ترس اغراق آمیز و فاجعه آمیز کردن هر نوع ضربه، و ناتوانی در کنار آمدن با صدمه یا بیماری است که سه قسمت دارد:
۱- فاجعه آمیز کردن طبی ۲- فاجعه آمیز کردن هیجانی ۳- فاجعه آمیز کردن محیطی