#روانکاوی
#درمانگری
☆آنان که ملول گشتند !
☆اجازه دهید به لحاظ تشخیصی، مفهوم #عواطف و #دفاع ها را با پدیده ی شایعی به نام #فراموشی توصیف کنیم:
☆مثل فراموش کردن قرار ملاقات مهم با یک شخص درفراموشی،عنصر فکر به خارج از حیطه ی خودآگاهی رانده می شود. چند ساعتی که می گذرد به کمک موضوع دیگری ممکن است قرار ملاقاتی که داشته اید به یادتان بیاید، شاید خودتان هم متوجه شوید که به هیچ وجه رغبتی برای ملاقات با آن شخص نداشته اید. به عبارت دیگر محتوای فکر (یا یک بخش از عواطف) در مخزن بایگانی شده و بایستی به موقع بازخوانی شود، اما روان شما به خاطر ناخوشایند بودن یادآوری آنها(آن بخش از عواطف)،با خاموش کردن فکر به شما تسکین می دهد.
☆شاید توصیف دفاع ها با جریان الکتریکی برق (پتانسیل نیروی برق، لامپ، و سیم برق) تصویر بهتری از موضوع ارایه دهد(به فرض اینکه هیچ ایرادی در سیستم برق وجود ندارد). وقتی کلید را فشار می دهیم،جریان برق قطع و به تبع آن لامپ نیز خاموش می شود. کلید دفاع ها نیز مانند کلید برق می تواند آگاهانه زده شود - «آن را از ذهنم خارج خواهم ساخت» یا «من به آنجا نخواهم رفت!» اگر چنانچه کلیدها بدون قصد هشیارانه ی شما به کار افتند، آنگاه صحبت از یک دفاع ناخودآگاه در میان خواهد بود.دفاع های ناخودآگاه همانند فیوزهای قطع کنندهی جریان برق عمل می کنند. وقتی جریان برق شدت یافته و آمپراژ بالا می رود،فیوز برق چکانده شده و بلافاصله جریان برق قطع و لامپ خاموش می شود.
☆و این حالت را مقایسه کنید با شرایطی که شدت عواطف (هیجان هایی نظیر #خشم، #اضطراب، #افسردگی، و احساس #گناه) به حدی رسیده است که کارکردهای روانی فرد را تهدید به اضمحلال (شبیه ذوب شدن سیم برق) می کند.
☆در چنین وضعیتی است که یک کلید قطع کننده ی جریان روانی فعال می شود: یعنی همان فراموشی. همانند فیوز قطع کننده جریان برق که به طور خودکار فعال می شود،فراموشی نیز به طور خودکار به راه می افتد.
☆با وقوع خاموشی به دنبال علت آن می گردیم. قبل از هر چیز ممکن است تصور کنیم، عیب از خود لامپ است. در این صورت تلاش برای اصلاح وضعیت بایستی به سمت جایگزینی یک لامپ سالم با لامپ معیوبی که قطع و وصل می شود،پیش برود(تقریباً شبیه بازسازی شخصیت بیماران #اسکیزوفرن).
☆گاهی تلاش ناکافی فرد برای تعمیر لامپ یا رفع نقص سیم(شبیه دفاع بازسازی واقعیت [۷۸] که بعد از شکست در آزمون واقعیت" به کار می افتد)،ممکن است باعث وقوع اتصال در جریان برق (#هذیان) شود.
☆گاهی ولو با اینکه جریان برق در شبکه وجود دارد، و لامپ و منبع نیرو بدون هیچ ایرادی کار می کنند، توان سیم برق به اندازه ای نیست که بتواند جریان های قوی را تحمل کند، آن وقت ممکن است سیم برق سوخته، یا این که سیستم قطع کننده ی جریان تلاش به کار افتد - شبیه به وضعیت بیمارانی که دارای ساختار شخصیتی #مرزی (کرنبرگ، ۱۹۷۵) هستند.
☆گاهی ضعف جریان برق می تواند حاصل شدت مستمر جریان برق (بالا بودن آمپر) باشد، شبیه به وضعیت افراد بزرگسالی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده ی جنسی قرار گرفته اند و به خاطر سایه افکنی خشونت واضطراب مزمن در سراسر دوره های زندگی،توان آنها(جریان برق) برای مدیریت عواطفشان تحلیل رفته است و در نتیجه اگر جریان های سریع و ناگهانی برق چندین بار تکرار شوند،به رشته سیم هایی که قطر ضعیف دارند،فشار وارد آمده،و سیستم قطع کننده ی جریان به کار خواهد افتاد
☆با در نظر گرفتن این قیاس می توان گفت،احتمالا بزرگسالانی که دارای شخصیت مرزی بوده و تحمل - عاطفی ضعیفی دارند، متوسل به دفاع می شوند.
☆در نهایت،در تشبیه افرادی که از نظر روان تحلیلگران "#نوروتیک" تلقی می شوند، بایستی گفت نوروتیک ها همه چیزشان سالم است،اما قطع کننده ی جریان آنان سال ها پیش در مسیر جریان دیگری کار گذاشته شده و حال ضرورتی برای وجود آن نیست.
☆در این حالت رشته های سیم بیشتری استفاده شده و از دوران کودکی هر روز بر قدرت سیم ها افزوده شده است.اما سیستم قطع کنندهی قدیمی حتی زمانی که هیچ خطر واقعی از بار اضافی وجود ندارد،برق را از جریان می اندازد.
☆وظیفه ی درمانگر این است که نوع مشکل را در مسیر این جریان ها شناسایی کند. شاید لازم باشد لامپ بازسازی شود، یا تشخیص دهد قدرت سیم ارتقاء یابد،یاسیستم قطع کننده ی جدیدی کار گذاشته شود،یا اگر چنانچه تشخیص حالت نوروتیک: داده شد، سیستم های قطع کننده ی غیر ضروری را پیدا کرده و به جای ان منبع تغذیه ی جدیدی را جایگزین ساخت، تا متناسب با نیازهای یک فرد بزرگسال و با واقع گرایی بیشتر عمل کند.
@healthpsychology_conselling
#درمانگری
☆آنان که ملول گشتند !
☆اجازه دهید به لحاظ تشخیصی، مفهوم #عواطف و #دفاع ها را با پدیده ی شایعی به نام #فراموشی توصیف کنیم:
☆مثل فراموش کردن قرار ملاقات مهم با یک شخص درفراموشی،عنصر فکر به خارج از حیطه ی خودآگاهی رانده می شود. چند ساعتی که می گذرد به کمک موضوع دیگری ممکن است قرار ملاقاتی که داشته اید به یادتان بیاید، شاید خودتان هم متوجه شوید که به هیچ وجه رغبتی برای ملاقات با آن شخص نداشته اید. به عبارت دیگر محتوای فکر (یا یک بخش از عواطف) در مخزن بایگانی شده و بایستی به موقع بازخوانی شود، اما روان شما به خاطر ناخوشایند بودن یادآوری آنها(آن بخش از عواطف)،با خاموش کردن فکر به شما تسکین می دهد.
☆شاید توصیف دفاع ها با جریان الکتریکی برق (پتانسیل نیروی برق، لامپ، و سیم برق) تصویر بهتری از موضوع ارایه دهد(به فرض اینکه هیچ ایرادی در سیستم برق وجود ندارد). وقتی کلید را فشار می دهیم،جریان برق قطع و به تبع آن لامپ نیز خاموش می شود. کلید دفاع ها نیز مانند کلید برق می تواند آگاهانه زده شود - «آن را از ذهنم خارج خواهم ساخت» یا «من به آنجا نخواهم رفت!» اگر چنانچه کلیدها بدون قصد هشیارانه ی شما به کار افتند، آنگاه صحبت از یک دفاع ناخودآگاه در میان خواهد بود.دفاع های ناخودآگاه همانند فیوزهای قطع کنندهی جریان برق عمل می کنند. وقتی جریان برق شدت یافته و آمپراژ بالا می رود،فیوز برق چکانده شده و بلافاصله جریان برق قطع و لامپ خاموش می شود.
☆و این حالت را مقایسه کنید با شرایطی که شدت عواطف (هیجان هایی نظیر #خشم، #اضطراب، #افسردگی، و احساس #گناه) به حدی رسیده است که کارکردهای روانی فرد را تهدید به اضمحلال (شبیه ذوب شدن سیم برق) می کند.
☆در چنین وضعیتی است که یک کلید قطع کننده ی جریان روانی فعال می شود: یعنی همان فراموشی. همانند فیوز قطع کننده جریان برق که به طور خودکار فعال می شود،فراموشی نیز به طور خودکار به راه می افتد.
☆با وقوع خاموشی به دنبال علت آن می گردیم. قبل از هر چیز ممکن است تصور کنیم، عیب از خود لامپ است. در این صورت تلاش برای اصلاح وضعیت بایستی به سمت جایگزینی یک لامپ سالم با لامپ معیوبی که قطع و وصل می شود،پیش برود(تقریباً شبیه بازسازی شخصیت بیماران #اسکیزوفرن).
☆گاهی تلاش ناکافی فرد برای تعمیر لامپ یا رفع نقص سیم(شبیه دفاع بازسازی واقعیت [۷۸] که بعد از شکست در آزمون واقعیت" به کار می افتد)،ممکن است باعث وقوع اتصال در جریان برق (#هذیان) شود.
☆گاهی ولو با اینکه جریان برق در شبکه وجود دارد، و لامپ و منبع نیرو بدون هیچ ایرادی کار می کنند، توان سیم برق به اندازه ای نیست که بتواند جریان های قوی را تحمل کند، آن وقت ممکن است سیم برق سوخته، یا این که سیستم قطع کننده ی جریان تلاش به کار افتد - شبیه به وضعیت بیمارانی که دارای ساختار شخصیتی #مرزی (کرنبرگ، ۱۹۷۵) هستند.
☆گاهی ضعف جریان برق می تواند حاصل شدت مستمر جریان برق (بالا بودن آمپر) باشد، شبیه به وضعیت افراد بزرگسالی که در دوران کودکی مورد سوء استفاده ی جنسی قرار گرفته اند و به خاطر سایه افکنی خشونت واضطراب مزمن در سراسر دوره های زندگی،توان آنها(جریان برق) برای مدیریت عواطفشان تحلیل رفته است و در نتیجه اگر جریان های سریع و ناگهانی برق چندین بار تکرار شوند،به رشته سیم هایی که قطر ضعیف دارند،فشار وارد آمده،و سیستم قطع کننده ی جریان به کار خواهد افتاد
☆با در نظر گرفتن این قیاس می توان گفت،احتمالا بزرگسالانی که دارای شخصیت مرزی بوده و تحمل - عاطفی ضعیفی دارند، متوسل به دفاع می شوند.
☆در نهایت،در تشبیه افرادی که از نظر روان تحلیلگران "#نوروتیک" تلقی می شوند، بایستی گفت نوروتیک ها همه چیزشان سالم است،اما قطع کننده ی جریان آنان سال ها پیش در مسیر جریان دیگری کار گذاشته شده و حال ضرورتی برای وجود آن نیست.
☆در این حالت رشته های سیم بیشتری استفاده شده و از دوران کودکی هر روز بر قدرت سیم ها افزوده شده است.اما سیستم قطع کنندهی قدیمی حتی زمانی که هیچ خطر واقعی از بار اضافی وجود ندارد،برق را از جریان می اندازد.
☆وظیفه ی درمانگر این است که نوع مشکل را در مسیر این جریان ها شناسایی کند. شاید لازم باشد لامپ بازسازی شود، یا تشخیص دهد قدرت سیم ارتقاء یابد،یاسیستم قطع کننده ی جدیدی کار گذاشته شود،یا اگر چنانچه تشخیص حالت نوروتیک: داده شد، سیستم های قطع کننده ی غیر ضروری را پیدا کرده و به جای ان منبع تغذیه ی جدیدی را جایگزین ساخت، تا متناسب با نیازهای یک فرد بزرگسال و با واقع گرایی بیشتر عمل کند.
@healthpsychology_conselling
ور شایع دچار ناامیدی میشوند.
گروه C: افراد #مضطرب و #هراسان
#اختلال_شخصیت_دوری_گزین: اختلال شخصیت #اجتنابی (به انگلیسی:Avoidant personality disorder). افراد مبتلا به این اختلال الگویی از پرهیز اجتماعی، #احساسات #بی_لیاقتی، #حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از #تعامل_اجتماعی، با وجود میل شدید به نزدیکی به دیگران از خود نمایش میدهند. این افراد تمایل دارند که خود را #پریشان، مضطرب، #تنها، ناخواسته و مجزا از دیگران توصیف کنند. این رفتار بهطور معمول در اوایل بزرگسالی آغاز میشود و در موقعیتهای مختلفی بروز پیدا میکند.
#اختلال_شخصیت_وابسته: نوعی اختلال شخصیت است که فرد #وابستگی فراگیر #روانی به افراد دیگر دارد. به طوری که برای انجام هرگونه تصمیم گیری جزئی نیز دست به دامان دیگران می شوند. به عبارتی تعریف مناسبی از #شخصیت_مستقل برای خود ندارند. این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.
#اختلال_شخصیت_وسواسی: (به انگلیسی: (Obsessive–compulsive personality disorder (OCPD)، افراد مبتلا به این اختلال #کمالگرا بوده و به گونهای زیاده از حد و #انعطاف_ناپذیر، نگران کنترل کردن تمامی جزئیات مربوط به مسائل هستند و همچنین معتقدند باید تمامی جزئیات، دقیقاً بر سر جای خود باشند. تفویض اختیار به دیگران، از سوی آنان ناممکن است، زیرا این افراد هیچگاه به دیگران #اعتماد ندارند و آنها را از دقت کافی برخوردار نمیدانند. زندگی آنان، توسط مقرّرات، برنامهها و روالهای انعطافناپذیر #کنترل میشود. توجّه بیش از حدّ آنها به کار، مانع از #خودانگیختگی، #آرمیدگی و برقراری روابط عمیق میشود. آنان در زمینهٔ مسائل مالی، هیجانها و #عواطف، افرادی تنگنظر بوده و همواره اظهار میدارند که همیشه باید «حرف، حرف ما باشد».
سایر اختلالات شخصیت که در دسته بندی سه گانه قرار نمی گیرند:
#اختلال_شخصیت_افسرده: (انگلیسی:
Depressive personality disorder) نوعی اختلال شخصیت است که تشخیص و تفکیک آن با #افسردگی مورد اختلاف است. افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیت این ویژگیها را ممکن است داشته باشند: #غمگین، #دلسرد، #بدبین، #بی_اراده، شناختن خود به عنوان فردی #آسیب_پذیر، رها و #ناتوان؛ احساس #بی_ارزشی، گناه و ناتوانی، #قضاوت از خود به عنوان تنها لایق #انتقاد و #تحقیر؛ #ناامید، بی قرار. این ویژگی ها میتواند به اعمال #پرخاشگرانه، #توهم و #خودکشی منجر شود.
#اختلال_شخصیت_منفعل_مهاجم: #پرخاشگری_منفعلانه (Passive-aggressive behavior) نوعی بیان غیرمستقیم #خصومت است. مثلاً به شکل #فردا_فکنی ( #تعلل)، #طعنه، #یکدندگی، #ترشرویی، یا انجام ندادن عمدی و چندبارهٔ وظایفی که به شخص محول شدهاست. اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل این چنین توصیف میشود: «الگوی فراگیر حالتهای منفیگرایانه و #مقاومت #منفعلانه نسبت به درخواستها برای عملکرد کافی و مناسب در موقعیتهای اجتماعی و شغلی».
در پایان لازم است به این نکته ها اشاره گردد:
۱- اختلالات شخصیت به مجموعه ای از اختلالهای روان شناختی گویند که ویژگی اصلی آنها رفتارهای خشک و غیرقابل انعطاف است. این رفتار کاملا خودهمخوان است. به عبارتی فرد نسبت به انجام آنها کاملا حالت تدافعی داشته و اجرای آن را صحیح می پندارد. همچنین شروع این اختلال بسیار دیرپا و حتا از #دوران_کودکی بوده و در اکثر موارد نامشخص است.
۲- علائم نامبرده شده در تمامی موارد اختلالات شخصیت، به میزان کمی در اکثر افراد وجود داشته و نشانگر #تیپ_شخصیتی است و نه اختلال شخصیت. بنابراین زمانی این پیوستار (از تیپ شخصیت تا اختلال شخصیت) نیازمند درمان و مداخلات روان شناختی است که اختلال عملکردی واضح در زندگی روزمره فرد و یا اطرافیان وی داشته باشد.
t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
گروه C: افراد #مضطرب و #هراسان
#اختلال_شخصیت_دوری_گزین: اختلال شخصیت #اجتنابی (به انگلیسی:Avoidant personality disorder). افراد مبتلا به این اختلال الگویی از پرهیز اجتماعی، #احساسات #بی_لیاقتی، #حساسیت شدید به ارزیابی منفی و اجتناب از #تعامل_اجتماعی، با وجود میل شدید به نزدیکی به دیگران از خود نمایش میدهند. این افراد تمایل دارند که خود را #پریشان، مضطرب، #تنها، ناخواسته و مجزا از دیگران توصیف کنند. این رفتار بهطور معمول در اوایل بزرگسالی آغاز میشود و در موقعیتهای مختلفی بروز پیدا میکند.
#اختلال_شخصیت_وابسته: نوعی اختلال شخصیت است که فرد #وابستگی فراگیر #روانی به افراد دیگر دارد. به طوری که برای انجام هرگونه تصمیم گیری جزئی نیز دست به دامان دیگران می شوند. به عبارتی تعریف مناسبی از #شخصیت_مستقل برای خود ندارند. این اختلال شخصیت یک وضعیت بلند مدت (مزمن) است که در آن بیمار برای نیازهای عاطفی و جسمی خود به دیگران وابسته است و تنها یک حداقل دستیابی به سطح طبیعی استقلال دارد.
#اختلال_شخصیت_وسواسی: (به انگلیسی: (Obsessive–compulsive personality disorder (OCPD)، افراد مبتلا به این اختلال #کمالگرا بوده و به گونهای زیاده از حد و #انعطاف_ناپذیر، نگران کنترل کردن تمامی جزئیات مربوط به مسائل هستند و همچنین معتقدند باید تمامی جزئیات، دقیقاً بر سر جای خود باشند. تفویض اختیار به دیگران، از سوی آنان ناممکن است، زیرا این افراد هیچگاه به دیگران #اعتماد ندارند و آنها را از دقت کافی برخوردار نمیدانند. زندگی آنان، توسط مقرّرات، برنامهها و روالهای انعطافناپذیر #کنترل میشود. توجّه بیش از حدّ آنها به کار، مانع از #خودانگیختگی، #آرمیدگی و برقراری روابط عمیق میشود. آنان در زمینهٔ مسائل مالی، هیجانها و #عواطف، افرادی تنگنظر بوده و همواره اظهار میدارند که همیشه باید «حرف، حرف ما باشد».
سایر اختلالات شخصیت که در دسته بندی سه گانه قرار نمی گیرند:
#اختلال_شخصیت_افسرده: (انگلیسی:
Depressive personality disorder) نوعی اختلال شخصیت است که تشخیص و تفکیک آن با #افسردگی مورد اختلاف است. افراد مبتلا به این نوع اختلال شخصیت این ویژگیها را ممکن است داشته باشند: #غمگین، #دلسرد، #بدبین، #بی_اراده، شناختن خود به عنوان فردی #آسیب_پذیر، رها و #ناتوان؛ احساس #بی_ارزشی، گناه و ناتوانی، #قضاوت از خود به عنوان تنها لایق #انتقاد و #تحقیر؛ #ناامید، بی قرار. این ویژگی ها میتواند به اعمال #پرخاشگرانه، #توهم و #خودکشی منجر شود.
#اختلال_شخصیت_منفعل_مهاجم: #پرخاشگری_منفعلانه (Passive-aggressive behavior) نوعی بیان غیرمستقیم #خصومت است. مثلاً به شکل #فردا_فکنی ( #تعلل)، #طعنه، #یکدندگی، #ترشرویی، یا انجام ندادن عمدی و چندبارهٔ وظایفی که به شخص محول شدهاست. اختلال شخصیت پرخاشگر منفعل این چنین توصیف میشود: «الگوی فراگیر حالتهای منفیگرایانه و #مقاومت #منفعلانه نسبت به درخواستها برای عملکرد کافی و مناسب در موقعیتهای اجتماعی و شغلی».
در پایان لازم است به این نکته ها اشاره گردد:
۱- اختلالات شخصیت به مجموعه ای از اختلالهای روان شناختی گویند که ویژگی اصلی آنها رفتارهای خشک و غیرقابل انعطاف است. این رفتار کاملا خودهمخوان است. به عبارتی فرد نسبت به انجام آنها کاملا حالت تدافعی داشته و اجرای آن را صحیح می پندارد. همچنین شروع این اختلال بسیار دیرپا و حتا از #دوران_کودکی بوده و در اکثر موارد نامشخص است.
۲- علائم نامبرده شده در تمامی موارد اختلالات شخصیت، به میزان کمی در اکثر افراد وجود داشته و نشانگر #تیپ_شخصیتی است و نه اختلال شخصیت. بنابراین زمانی این پیوستار (از تیپ شخصیت تا اختلال شخصیت) نیازمند درمان و مداخلات روان شناختی است که اختلال عملکردی واضح در زندگی روزمره فرد و یا اطرافیان وی داشته باشد.
t.me/dr_hamedvahedi
http://www.instagram.com/dr.vahedi_healthpsychologist
Telegram
دکتر حامد واحدی اردکانی
اینستاگرام
www.instagram.com/dr_hamedvahedi
www.instagram.com/dr_hamedvahedi