دکتر حامد واحدی اردکانی
220 subscribers
430 photos
155 videos
10 files
710 links
Download Telegram
مراحل #رشد_اخلاقی در انسان براساس نظریه #کلبرگ

لارنس کلبرگ (Lawrence Kohlberg) یکی از مهم‌ترین نظریه‌پردازانی است که درباره رشد اخلاقی در انسان‌ها مطالعه کرده است. او معتقد است رشد اخلاق طی مراحلی که از قبل برنامه‌ریزی شده پیش می‌رود، یعنی این یک قاعده همگانی یا جهان‌شمول است و با اتمام یک مرحله، مرحله بعدی، که آمیزه‌ای از تجربیات مرحله قبل و تجارب جدید است، ظاهر می‌شود.
منظور کلبرگ این است که این مراحل به صورت ژنتیکی برنامه‌ریزی شده و به دنبال یکدیگر ظاهر می‌شوند، اما چرا مثل حرف زدن، راه رفتن و... که آنها نیز برای کامل شدن مراحلی را طی می‌کنند، همه افراد به سطوح بالای رشد اخلاقی نمی‌رسند؟ آیا می‌خواهید بدانید که شما از نظر اخلاقی در چه مرحله‌ای هستید؟ روش کلبرگ برای پیدا کردن اینکه هر فرد در چه سطح اخلاقی‌ای قرار دارد این بود که داستان‌هایی را مطرح می‌کرد که در آنها چالش‌ها و محدودیت‌های اخلاقی وجود داشت.
او این داستان‌ها را معماهای اخلاقی می‌نامید و از افراد می‌خواست درباره محتوای داستان‌ها و آنچه که قهرمانان داستان انجام داده‌اند، قضاوت کنند. سطح قضاوت اخلاقی به نوع استدلالی که فرد به کار می‌برد، بستگی دارد؛ نه به محتوای قضاوت او. پس یک جواب درست یا یک جواب نادرست وجود ندارد و به‌ دلیلی که فرد برای جوابش می‌آورد، نمره داده می‌شود؛ یعنی فردی که می‌گوید قهرمان داستان نباید این کار را می‌کرد، ممکن است نمره‌ای معادل با کسی که می‌گوید قهرمان کار درستی انجام داده، بیاورد و این موضوع به دلایلی که در مورد قضاوتش ارائه می‌دهد، بستگی دارد. کلبرگ پس از تحلیل پاسخ به این معماها، سطوح قضاوت اخلاقی افراد را معین می‌کرد. از نظر او، افراد در 3 سطح اخلاقی قرار می‌گیرند که هر یک از این سطوح، خود به 2 مرحله تقسیم می‌شود.

 سطح اول: اخلاق پیش‌عرفی

سطح اول، اخلاق پیش‌عرفی یا پیش‌‌قراردادی است که کودکان از 4 تا 10 سالگی در این سطح قضاوت اخلاقی قرار دارند. کودکان در این سن، اخلاقی عمل می‌کنند تا از مجازات اجتناب کنند یا پاداش بگیرند. از دید آنها، معیارهای اخلاقی از سوی والدین و بزرگ‌ترها تعیین می‌شوند و افراد باید برای گریز از مجازات یا کسب پاداش از آنها پیروی کنند. این سطح شامل 2 مرحله است.


مرحله 1) اجتناب از تنبیه: در این مرحله کودک برای اینکه مجازات نشود از معیارهای اخلاقی دیگران (والدین) تبعیت می‌کند و به انگیزه‌های فردی که در داستان عملی را مرتکب شده، توجه چندانی ندارد، بلکه بیشتر به پیامد آن فکر می‌کند.


مرحله 2) کسب پاداش: در این مرحله کودک از مقررات والدین اطاعت می‌کند تا مورد تشویق قرار گیرد یا پاداشی دریافت کند. کودکان عملی را اخلاقی می‌دانند که برایشان فایده داشته باشد، پس سودجویی، معیار قضاوت اخلاقی است.


به‌طور کلی می‌توان گفت در این سطح اخلاقی، کودکان در مورد درست و نادرست فقط برحسب عواقب عمل قضاوت می‌کنند. مثلا اگر به بگوییم: «فردی که سهوا 10 بشقاب را شکسته کار بدتری انجام داده یا کسی که عمدا یک بشقاب را شکسته؟» کودک پاسخ می‌دهد: «کسی که 10 بشقاب را شکسته کار بدتری انجام داده است.»


سطح دوم: اخلاق متعارف


سطح دوم، اخلاق متعارف یا قراردادی که کودکان از 10 تا 13 سالگی در این سطح قرار دارند. در این سطح کودک علاقه‌مند است با کارهای خود دیگران و به‌خصوص والدینش را خشنود کند، یعنی تحسین آنها را برانگیزد. دراین سطح او گرایش به اطاعت کامل از قوانین دارد، اما این بار اطاعت از قوانین فقط برای دوری از مجازات یا کسب پاداش نیست، بلکه آنچه که مهم‌تر است، محبوبیت و نهایتا حفظ نظم جامعه است.


این سطح نیز شامل 2 مرحله است:


مرحله 3) تحسین و تایید از جانب والدین: در این مرحله کاری که تایید والدین و دیگران را به دنبال داشته باشد از نظر اخلاقی قابل‌دفاع و درست است. کودک سعی می‌کند به چشم خودش و دیگران خوب جلوه کند. در اینجا، برخلاف سطح قبلی، کودک به نیت هم علاوه بر پیامد، اهمیت می‌دهد.


مرحله 4) حفظ نظم اجتماعی و وظیفه‌شناسی: در این مرحله، هر کاری که مطابق با قانون و مورد تصویب مراجع قدرت باشد، از لحاظ اخلاقی قابل‌قبول است. علاوه بر این، هر انسان موظف است به تعهدات و وظایف خود، به شکلی که جامعه تعیین کرده، عمل کند.


به‌طور کلی در این سطح، تاکید بر روابط بین افراد و ارزش‌های اجتماعی و فرهنگی است و زمانی که این موارد با علایق شخصی منافات داشته باشند، ارزش‌های اجتماعی و تعهدات، مقدم هستند. کودک نه‌تنها خود را با نظم اجتماعی هماهنگ می‌کند، بلکه آن را توجیه و از آن حمایت خواهد کرد.


سطح سوم: اخلاق پس‌عرفی


سطح سوم، اخلاق پس‌عرفی یا مافوق‌قراردادی که افراد از 13 سالگی به بعد به این سطح می‌رسند و وقتی به اینجا می‌رسند، در واقع به اخلاق واقعی دست پیدا کرده‌اند. در این سطح، فرد برای اولین بار متوجه می‌شود که ممکن است بین 2 معیار اخلاقی که
#روان_حکایت_نامه
#مقاله

نگاهی روان شناختی به داستان روباه و آغامحمدخان قاجار با نیم نگاهی به نظریه رشد اخلاقی کلبرگ

سلام دوستان
می خوام در مورد حکایتی صحبت کنم که شاید قبلا هم شنیده باشید ولی علت این که این مطلب تو کانال روان شناسی چیکار میکنه و من روانشناس درباره اون چه بحثی دارم رو اجازه بدید بعد از #حکایت عرض کنم.
#ژان_گور نویسنده فرانسوی که در کتابش به نام "خواجه تاجدار" به شرح زندگی "آغا محمد خان"، پرداخته میگه که یکی از سرگرمی های این شاه قاجار این بوده که به شکار روباه بره. ولی نه برای کشتن اون؛ بلکه اول با اسب حسابی دنبال این حیوون زبون بسته می افتاده و اون رو اونقدر میدوونه که دیگه بی رمق روی زمین می افتاده و اون وقت بدون اینکه هیچ آسیبی بهش برسونه فقط یه زنگوله به گردن اون روباه می بسته و رهاش می کرده و خودش هم برمی گشته...

تصور کنید یک حیوانی که ذاتا شکارچیه و باید بی سر و صدا برای شکار خودش کمین کنه، با این شرایط جدید دیگه هیچ غذایی گیرش میاد؟ یا امکانش هست که بتونه روباه دیگه ای رو نترسونه و بلکه باهاش جفتگیری کنه؟...

به عبارتی اون روباه بدون اینکه هیچ #آسیب جسمی بهش وارد بشه محکوم به #انزوا و #مرگ میشه...

و اما علت نوشتن این مطلب:
در روان شناسی نظریه ای داریم به نام نظریه #رشد_اخلاقی کُلبِرگ. #رشد اخلاقی #انسان از نظر کلبرگ (احتمالا میخواسته فامیلیشو گلبرگ بزاره ولی ثبت احوال اشتباه زده😅😉) در شش مرحله طبقه بندی میشه (برای اطلاع از این نظریه به #کلبرگ یا کتاب نظریه های رشد، نوشته ویلیام کرین، انتشارات رشد مراجعه کنید) و افراد به میزان #رشد_اجتماعی_روانی و نه فقط #جسمی که می کنند، این مراحل رو پشت سر می‌گذارند.
می خوام به طور خاص روی مرحله دوم تمرکز کنم که علی القاعده در #دوران_کودکی رخ میده. یعنی مرحله #فردگرایی و مبادله(individualism and exchange). در این مرحله کودک هر رفتاری که باهاش میشه رو لزوماً باید مقابل به مثل کنه و این از نظر اخلاقی براش یک ارزشه: "اگه کسی منو زد پس من هم باید بزنمش".
حال اینکه این #رفتار صرفا در این رده سنی جواب میده و البته که طبیعی هم هست. ولی مشکل اینجاست که بسیاری از افراد علیرغم #رشد_جسمی، از لحاظ #روانی و #اخلاقی در این مرحله #تثبیت میشن. اطرافمون کم افرادی نیستند که رفتاری "آغامحمدخان وار" دارن و چون در #گذشته آسیب های فراوانی دیدن پس باید به سر دیگران هم این مشکلات رو بیارن: "چون همسایه آشغالاشو در خونه من گذاشت من هم ماشینمو جلوی در پارکینگ اون گذاشتم تا کلی معطل بشه"، "چون که میوه فروش سر کوچه همیشه جنس بنجول و گرونشو به من میندازه منم هرموقع از کنار مغازش رد میشم بی هوا یه تنه به میوه هاش میزنم که همه میوه‌های تازه ش پخش زمین بشه"، "چون که من کلاه سرم رفته من هم کلاه سر همه میزارم"، "چون که همه دارن #اختلاس میکنن و در میرن من هم ...

فارغ از گرایشات سادیستیک و #اختلالات_روانی که بر اساس این داستان میشه برای آغامحمدخان قاجار متصور بود، می‌بینیم که این رفتار ابتدایی تلافی جویانه و خصومت طلبانه در بسیاری از افراد وجود داره و حالا سوال من اینه که
آیا با انجام رفتارهای #خصمانه، از #خشم و #غم ما کم میشه؟
آیا با #تلافی کردن یک رفتار اشتباه، اصل قضیه درست میشه؟
آیا با انجام رفتاری اشتباه مثل رفتار طرف مقابل، اون شخص به اشتباهش پی میبره؟ ...

یادمه موقعی که بچه بودم، یه آهنگ قدیمی رو پدرم گاهی اوقات با خودش زمزمه می کرد که تو یه قسمتی از شعرش می گفت:
آخه دردت به جونم خونو که با خون نمیشورن...
🌹🌹🌹
شاد باشید
#دکتر_سید_حامد_واحدی

t.me/dr_hamedvahedi

drhamedvahedi.blogfa.com

instagram.com/dr_hamed.vahedi

pezeshkekhoob.com/doctor/16986-seyyedhamed-vahedi-ardakani
#drhamedvahedi