جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
4.02K subscribers
69 photos
21 videos
1 file
692 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ آیا برای شرکت در #انتخابات #مجلس_شورای_اسلامی در اسفند ۱۳۹۸ باید تجدید نظر کرد؟

🗓
دوشنبه ۲۷ آبان ۱۳۹۸

| #احمد_بخارایی، #جامعه‌شناس |

| یادداشت ۱۰ | دهمین مکث:
«خشم و خون»

در دل «خروش و خون» و در سومین روز اعتراضات خشم‌ناک آبان ۹۸ این قلم می‌نویسد.

⟩⟩ ۱ـ صبح پنج‌شنبه‌ی گذشته مورخ ۲۳ آبان ۱۳۹۸ یعنی یک روز پیش از سهمیه‌بندی و افزایش نرخ #بنزین به یک جمع خصوصی پانزده نفره متشکّل از ده جامعه‌شناس حوزه‌ی انحرافات اجتماعی و پنج فرد میزبان به دعوت سازمان اجتماعی #وزارت_کشور با میانجی‌گری یک پژوهش‌گاه در موضوع «علل و عوامل #خشونت‌ورزی در #جامعه» به گفت‌وشنود دعوت شده بودیم. در این نشست سه ساعته، ده #جامعه_شناس شامل پژوهش‌گرانی مانند آقایان #سعید_مدنی، #حسن_سراج‌زاده، #عباس_عبدی و نیز دیگر خانم‌ها و آقایان از اعضای هیأت علمی دانش‌گاه‌های الزّهرا، شهید بهشتی و علامه طباطبایی حضور داشتند. یکی از اعضای گروه پنج‌نفره‌ی میزبان که علی‌الظّاهر دکترای جامعه‌شناسی هم داشت و مسئول یکی از سازمان‌های نظر‌سنجی وابسته به حکومت نیز بود در ابتدای جلسه عنوان داشت که «ما تاکنون هر چه جامعه‌شناس دعوت و از آن‌ها راه‌کار پیرامون کنترل و کاهش خشونت اجتماعی طلب کرده‌ایم عمدتاً از وجود ساختارهای بیمار در جامعه سخن گفته‌اند. حال فرض کنید ما با این مباحث آشنا هستیم. اینک بگویید برای جامعه‌ی ما که دچار تب چهل درجه است چه باید کرد؟»

⟩⟩ ۲ـ وقتی نوبت به من رسید حدود پانزده دقیقه حرف‌هایی زدم که برخوردار از محورهای شش گانه زیر بود:

⟩ اول ـ جامعه‌ی ما دچار «#مرگ_اجتماعی» شده است نه آن‌که تب چهل‌درجه داشته باشد و پیش‌فرض آن «جامعه‌شناس محترم درون حاکمیتی» اشتباه، فلذا پرسشش هم غلط است و پرسش غلط، پاسخ ندارد.

⟩ دوم ـ یک جامعه‌شناس فارغ از ارزش‌های سوگیرانه و مذهب‌محور در ایران مانند یک پزشک نیست که نسخه‌پیچ برای سرماخوردگی باشد بل‌که در مقام «تحلیل» حتماً به «ساختارها» توجه دارد و پس از تحلیل جامعه‌شناسانه است که یک «سیاست‌گذار» با تکیه بر این تحلیل‌های کلان در سطوح میانه و خُرد به تدوین سیاست، می‌تواند بپردازد. پس آن دسته از جامعه‌شناسانی که می‌خواهند برای کاهش «تب» در یک «جامعه‌ی مرده» نسخه بپیچند خود بسا مصداق یک «جامعه‌شناس مرده» باشند.

⟩ سوم ـ آن‌چه در سال‌های گذشته بارها گفته بودیم شنیده ‌نشد و آن‌چه هم که امروز می‌گوییم دیر شنیده خواهد شد. «خشونت» در جامعه‌ی ما به شکل «هرم» از رأس، جریان یافته‌ و به سطح قاعده‌ی هرم جاری شده‌ و مردم را در بر گرفته است.

⟩ چهارم ـ در ایران، #ساختار_سیاسی «خشونت‌زا» است و در «#ساختار_حقوقی» و #قانون_اساسی با قانون‌مندشدن مرز میان خودی و غیر‌خودی و تبعیض، «خشونت» نهادینه و در #ساختار_اقتصادی که خشونت‌آفرین است باز‌تولید شده است. 

⟩ پنجم ـ لازم است مسئله‌ی «#خشونت» در جامعه، «#برساخت» (#reconstruction) و از سوی رسانه‌ها «بازنمایی» شود تا «وجود» خشونت اجتماعی علاوه بر جنبه‌ی «عینی»، برخوردار از جنبه «ذهنی» شود. پس از این مرحله، امکان‌پذیر است که به عنوان یک «مسئله» به روش دیالکتیکی و آزاد به بحث پیرامون «#خشونت_اجتماعی» بنشینیم.

⟩ ششم ـ در جامعه‌ای که جامعه‌شناسانش اجازه‌ی حضور آزاد در صداوسیمایش را ندارند و در جامعه‌ای که روزنامه‌ها و جرایدش اجازه‌ی نشر آزاد تحلیل‌ها را ندارند «#خشونت» در ابعاد وسیعش به زیر پوست شهرها و به لایه‌های پنهان جامعه نفوذ می‌کند و به شکل‌های آسیب‌رسان در سطوح مختلف جامعه و تعاملات اجتماعی ظاهر می‌شود. 

⟩⟩ ۳ـ هنوز از آن نشست بیش از بیست‌و‌چهار ساعت نگذشته بود که با اعلان سهمیه‌بندی و گران‌شدن بنزین شاهد خشونت‌ورزی معترضان بودیم و مشخص شد که کدام نگاه و چه تحلیلی از وضعیت فعلی جامعه صحیح‌تر به نظر می‌رسد. اینک پرسش این است که: آیا این خشم‌ها فقط به «افزایش نرخ بنزین» یا به مجموع خشم‌های نهفته و فروخورده در بین قشرهای مختلف جامعه مربوط می‌شود؟! هر چند پاسخ این پرسش را می‌دانید اما در «مکث»های بعدی به آن خواهم پرداخت. 

⟩⟩ ۴ـ این‌جا و اینک در «دهمین مکث» برای شرکت در انتخابات مجلس در اسفند ۹۸ یادآوری می‌شود که «نشاید» نظامی (بخوانید: بی‌نظمی اجتماعی) تقویت شود که «خشونت» را نهادینه کرده است و #اصلاح‌طلب و اصول‌گرایش، «تدبیر بروز خشم» را نمی‌دانند و نظام را به «ناکارآمدی اجتماعی» و فرزندان شما و من را به لبه‌ی پرتگاه سوق داده‌اند.

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱)

🗓
شنبه ۷ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

آشفته‌حالی اصلاح‌طلبان

🖋 #احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ آمده‌اند و برای دفاع از روند #اصلاح‌طلبی، آن را به سه سطح حداقلی، میانی و حداکثری تقسیم کرده‌اند و شکل خوبش را که حداکثری است، «ساختاری» نام نهاده‌اند. می‌خواهند بگویند که انجام #اصلاحات ساختاری امکان‌پذیر است. حال چگونه می‌توان ماهی را از فضای بیرون از آب، مطلع کرد؟ وقتی در اصول اول و دوم #قانون_اساسی، همه چیز موکول به تفسیر فقهای جامع‌الشرایط است چگونه می‌توان #ساختار_حقوقی (بخوانید: قانون اساسی) را «اصلاح ساختاری» کرد؟ با کدام ترفند و عصای موسی می‌توان ساختار حقوقی‌ای که «گزینش ـ محوری» را فریاد می‌زند و بالطبع، مشارکت‌ستیز می‌شود را اساساً ترمیم (بخوانید: متحول) کرد؟

۲ـ می‌گویند «#بحران» نداریم. البته درست می‌گویند زیرا اگر #مسائل_اجتماعی ملموس را حل‌ناشده تلقی کنیم، دیگر مسائل پهن‌دامنه‌ای که ملموس نیستند گویی وجود ندارند. به یاد آورید داستان تصویر مار و نوشته‌ی مار را! درست است #بحران_بی‌آبی و #بحران_امر_جنسی و #بحران_دروغ‌پراکنی نداریم زیرا هنوز اندر خم یک کوچه با بحران #بی‌کاری دست به گریبانیم و بنابر‌این آن بحران‌های سه‌گانه‌ی قبلی، تجملاتی تلقی می‌شوند!

۳ـ تعریف «بحران» چیست؟ اگر کلی بگوییم که خودمان هم متوجه نشویم یعنی: «بیش‌ترشدن #پتانسیل_تخریب نسبت به پتانسیل عمومی موجود». حال می‌توان گفت: چون پتانسیل #ایدئولوژیک بالایی داریم و همه چیز را می‌توانیم به مقدرات الهی ارجاع دهیم و فرهنگ #شیعه‌گری کارآمدی برای #حاکمیت در صحنه، عرض اندام می‌کند پس تا اطلاع ثانوی پتانسیل عمومی خوبی داریم و بنابراین «بحران نداریم»!

۴ـ تلاش می‌کنند با طرح «اصلاح‌طلبی به مثابه اصلاح ساختاری»، اواخر #خرداد_۱۴۰۰ مردم را به رأی‌دادن ترغیب کنند. نمی‌دانم معنای «#مشارکت» چیست که حتی به مشارکت پنجاه درصدی هم راضی‌اند و آن پنجاه درصد دیگر را کجا می‌خواهند به حساب آورند اما علی‌الظاهر، «مشارکت» مبتنی بر «#مشروعیت» و آن هم مبتنی بر «#اعتماد» است. به نظر می‌رسد، خروجی و نتیجه‌ی اعتماد در یک #جامعه، تحقق «هم‌دلی» است. اما این هم‌دلی، چه شرط لازمی دارد؟ یعنی نخستین گام اعتمادافزایی چیست؟ به نظر می‌رسد ابتدا «هم‌فکری» نیاز است. اگر جماعتی، هم‌فکر نباشند که دیگر، هم‌نشینی و هم‌گامی و نهایتاً هم‌دلی، اتفاق نمی‌افتد. اینک کجا است آن «هم‌فکری»؟ اصولیون، هم‌فکرند اما آیا میان منادیان اصلاح‌طلبی، هم‌فکری وجود دارد؟ آیا میان روشن‌اندیشان با #اصلاح‌طلبان هم‌فکری وجود دارد؟ کجا است ریسمان واحدی که بین این همه ایرانی داخل و خارج، پیوند فکری برقرار کند؟ فقط یک درک مبهم اما کم‌و‌بیش واحد، از ایرانیّت است و بس!

۵ـ به نظر می‌رسد یک بحران ناپیدا، بیش از هر چیز چهره‌ی آینده را زخمی خواهد کرد و آن هم #بحران_نومیدی است. مطالبه‌گرها نومید و خسته‌اند که البته این برای قدرت‌پرستان، نوید خوبی به همراه دارد که دیگر کسی غر نزند و به آن‌چه مقدر شده رضایت دهد. اما در منظر جامعه‌شناختی، امّ‌البحران‌ها، بحران نومیدی و خسته‌گی از مطالبه‌گری است. حالا دیگر جایی برای صحبت در خصوص #بحران_هویت و #بحران_توزیع باقی نمی‌ماند.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهیم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۴)

🗓 شنبه ۱۴ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

رویای «#اصلاحات_ساختاری»!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ
چه تفاوتی وجود دارد بین «#ساختار» و «ساختاری»؟ اولی از زمره‌ی «مصادیق» است و دومی از جمله‌ی «مفاهیم» مانند پدر و پدری. به عنوان مثال، «#ساختار_اقتصادی» یعنی آن‌چه هست و مشاهده می‌شود (در مقام قانون یا اجرا) و «اقتصاد ساختاری» یعنی اقتصادی که ریشه‌دار است به گونه‌ای که تکانه‌های اجتماعی با موج بالا، کم‌تر تخریبش ‌می‌کند. بنابراین «اصلاح ساختار»، یعنی بازسازی در ساختار‌های اجتماعی موجود، مثلاً در #ساختار_حقوقی اگر اقتدار نسبی #ولایت_فقیه به اقتدار مطلق ولایت فقیه، تغییر یابد(چنان‌که یافت!) یک اصلاح ساختار معطوف به #ایدئولوژی تحقق یافته. این ایدئولوژی می‌تواند در اصلاحات ساختاری هم نقش‌آفرین باشد. بر همین اساس، #انقلاب_۵۷ در ایران هم که برخی از یک زاویه، «#ارتجاعی» قلمدادش کرده‌اند یک اصلاحات ساختاری است. پس در مقوله‌ی «#اصلاحات ساختاری» ماهیتاً یک تغییر اساسی و گاه انقلاب نیز نهفته‌ است.

۲ـ «اصلاح» یک مفهوم است که وقتی به موضوعی، ضمیمه می‌شود تازه معنای ملموس می‌یابد. می‌گوییم: اصلاح نباتات یا اصلاح انسان‌ها که هر یک معنای مشخصی پیدا می‌کند. از اصلاح نباتات تا اصلاح انسان‌ها فاصله از زمین تا آسمان است زیرا در اولی، مبنای اصلاح، امر موجود است و روشش، تدریجی با توجه به ظرفیت‌های نباتی است اما در دومی یعنی «اصلاح انسان» ماهیت آدمی ممکن است تغییر یابد و چه‌قدر فاصله است بین انسان «دیگر‌کُش» با انسان «دیگر‌خواه» طی روند اصلاح انسان! در اجتماع هم این گونه است. یک #حکومت_مستبد دست به «اصلاح ساختار»هایش می‌زند تا بر اساس ظرفیت‌های موجودش با روش‌های نوین و اصلاح‌شده هم‌چنان به حیاتش بقا بخشد. اما در نقطه‌ی مقابل، آزاداندیشان به دنبال «اصلاحات ساختاری» هستند تا نهایتاً این #حاکمیت از دیگر‌کشی به دیگر‌خواهی تغییر یابد. پس اولی به دنبال «تثبیت» است و دومی به دنبال «تغییر».

۳ـ هر چه #ساختار_سیاسی نفوذناپذیرتر و چغرتر باشد روند «اصلاحات ساختاری» خشونت‌بارتر می‌شود. سال ۵۵ تا ۵۷ را در نظر آورید. اگر حکومت #شاه در مقابل هیجانات انقلابی، مقاومت بیش‌تری می‌کرد روند انقلاب خشونت بارتر و هزینه‌برتر و طولانی‌تر می‌شد. به نظر می‌رسد در ماهیت «اصلاح ساختاری»، نوعی تغییر نهفته است که اگر #نظام_سیاسی برنتابد نهایتاً به شورش‌های پهن‌دامنه ختم می‌شود. حال اگر این شورش‌های پهن‌دامنه از سوی یک ایدئولوژی هدایت شود «انقلاب» نام می‌گیرد و الّا یک «تغییر» است. پس این‌که برخی می‌گویند «#رفرمیسم» در مقابل «#انقلاب» است خطا است. انقلاب، شکل ویژه‌ای از اصلاحات ساختاری است، مگر آن‌که گفته‌شود اساسا «اصلاحات ساختاری»، مفهومی #پارادوکسیکال است.

۴ـ نقش «#عاملیت» در «اصلاح ساختار» در ایران کنونی، مبتنی بر جنبه‌های ویژه‌ای مانند #کاریزما بودن یا ثروت‌مند بودن یا خانواده‌دار بودن در امر #قدرت است اما نقش «عاملیت» در «اصلاح ساختاری» مبتنی بر اراده و #عقلانیت جمعی یا تخصص یا واقع‌گرایی یا جهان‌وطنی است. بنابراین همه‌جا «عاملیت»، دارای نقش است اما این کجا و آن کجا!

۵ـ هر چه ساختارهای چهارگانه‌ی اجتماعی (اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی) بیش‌تر و بیش‌تر در هم تنیده باشند انجام اصلاحات ساختاری، بیش‌تر و بیش‌تر به تغییرات تؤام با زور نزدیک‌تر می‌شود زیرا گریزی از آن نیست مانند انجام #سزارین برای مادری که نمی‌تواند طبیعی بزاید. این خون‌بار خواهد‌بود و حتی ممکن است جان مادر برای تولد فرزند به خطر بیفتد اما چاره‌ای نیست چون اگر جز این باشد خطر، جان هر دو یعنی مادر و فرزند را تهدید می‌کند. «#گذار_دموکراتیک» به مثابه «#استراتژی تغییر»، گاه امکان‌ناپذیر است آن‌جا که ساختارها در هم تنیده و نفوذ ناپذیرند و نقش «عاملیت» در «اصلاحات ساختاری» ناهم‌سو با #منافع حاکمیت تلقی می‌شود.

۶ـ از «#امر_مطلوب» تا «#امر_ممکن»، گاه فاصله از زمین تا آسمان است. بله، همه موافقیم که «عدم خشونت‌طلبی» در روند اصلاحات ساختاری، امری «مطلوب» است اما آیا با توجه به موارد مذکور، انجام این توصیه امری «ممکن» است؟ نمی‌خواهیم شعر بگوییم که زیبا و دل‌نواز است می‌خواهیم از واقعیات عبوس سخن بگوییم.

۷ـ به نظر می‌رسد آنان که به خطا، «#انقلابی‌گری» را در نقطه‌ی مقابل «اصلاح‌طلبی ساختاری» قرار داده‌اند ابتدا به خود و سپس به دیگران آدرس غلط داده‌اند. انقلاب، نهایت اصلاحات ساختاری معطوف به ایدئولوژی است که مرحله قبل از آن و فارغ از ایدئولوژی، «#تحول‌خواهی» است. این… | ادامه👇:
http://blog.dr-bokharaei.com/2021/04/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| کشتارها‌ی خانوادگی، قتل بابک خرم دین: خشونت ساختاری و فروپاشی اجتماعی! |

🗓 پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفت‌وگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۱۹

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روزنامه‌‌ی «آفتاب یزد» گفت‌و‌گو داشتم. می‌دانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را می‌گیرند مانع انتشار همه‌ی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتی‌ام را برای نشر در کانال تلگرامی‌ام در اختیارم قرار دهند. اینک بخش‌هایی از گفته‌ی من در آن مصاحبه که دعوت می‌کنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:

… روان‌شناسان هیچ‌گاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشه‌های جدی در جامعه‌ی بیمار دارد را تحلیل کنند …

… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «ُبژه‌»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایه‌ی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق می‌دهند …

… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته می‌شود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحران‌های خانواده دامن زده است …

… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانش‌گاه و سازمان‌های مربوطه که «شایسته‌ستیزی» و ترویج #خشونت در آن‌هاست حضور دارند و #جامعه‌پذیر می‌شوند …

… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن می‌زنند که کوچک‌ترین بازتابش، قتل‌های خانوادگی است …

… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که در خصوص مسائل خانمان‌سوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفت‌و‌گو با تلویزیون‌های بیرونی به تحلیل آن‌ها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکل‌‌گیری دیالوگ را می‌گیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …

… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بی‌عدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را می‌بیند و احساس #تبعیض می‌کند آماده #خشونت‌ورزی است …

… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهک‌های #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعی‌ای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا می‌فهمند؟ …

… یک #بی‌عدالتی #نامشروع در #قانون_اساسی، «#مشروع» قلمداد می‌شود و این اختلاف طبقاتی وحشتناک و این #طبقه_نوکیسه و این همه تبعیض و این بی‌عدالتی ساختاری در #ساختار_حقوقی توجیه می‌شود …

… همان زمانی که خبر قتل بابک خرم‌دین را شنیدم سناریوها و حدس‌های من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیده‌ی «#هم‌جنس‌گرایی» بود. می‌خواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعه‌ی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار می‌کنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دست‌وپا می‌زنیم؟ این جامعه‌ی منبرگونه از آن نظام سیاسی‌اش که «فرد محور» است تا خانواده‌اش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیون‌ها #معتاد و #خشونت‌های_خیابانی با همین قتل‌ها رابطه‌ی معناداری دارند …

… نظام سیاسی «فردمحور» در #نظام_اقتصادی «ناعادلانه» بازتاب یافته و «#بی‌عدالتی_ساختاری» جلوه‌گر شده …

… منِ #جامعه‌شناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابک‌ها شگفت‌زده نخواهم شد و انتظار رخ‌نمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی می‌کنم به ریشه‌ها توجه کنم …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| «#ساختار_سیاسی و #انتخابات_ریاست‌جمهوری: تشدید #خشونت‌_اجتماعی»

🗓 شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی درباره‌ی #خشونت‌ورزی ناشی از تصمیمات سیاسی در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۰، شماره‌ی ۱۰۳۲

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روز‌نامه‌نگار محترم روزنامه‌ی «آرمان ملی» در خصوص رابطه‌ی کرونا و خشونت اجتماعی و نقش ایدئولوژی مذهبی و ساختار سیاسی ایران در تشدید خشونت اجتماعی و تبعات خانمان‌سوز خشونت‌های اجتماعی گفت‌و‌گویی داشتم که حدود ۳۷ دقیقه به طول انجامید و متأسفانه بر اساس خط قرمزهای تحمیلی به روزنامه‌های مستقل، حدود نیمی از موضوعات کلیدی، قابل انتشار نبود. اینک فایل صوتی ضمیمه است که در آن به این موضوع‌ها اشاره داشتم:

ـ ضعف #حاکمیت در مقابله با کرونا و افزایش خشونت اجتماعی و پایین‌تر آمدن آستانه‌ی تحمل اجتماعی،
ـ عدم تأمین مالی و معیشتی قشرهای آسیب‌پذیر در ایران در کنار وجود فرهنگ بیمارگونه‌ی مصرف به عنوان عوامل شیوع #کرونا و #افسردگی_اجتماعی،
ـ ریشه‌ی خشونت‌های آشکار علیه دیگری و پنهان علیه خود (#خودکشی و #اعتیاد و …) در ساختارهای سیاسی و اجتماعی و آغازش از #ساختار_حقوقی در #قانون_اساسی،
ـ عدم فهم و درک تمام کاندیداهای ریاست‌جمهوری برای #انتخابات ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ نسبت به این پرسش: «این که حدود نیمی از اعضای #جامعه در دهک‌های #فقیر اول تا سوم قرار دارند اما از هیچ سازمان دولتی و غیر دولتی، حقوق و مستمری دریافت نمی‌کنند و به حال خود رها شده‌اند چه عواقب اجتماعی‌ای‌ دارد و آیا #تن‌فروشی و #افسردگی و #دزدی، بی ارتباط با این موضوع است؟»،
ـ بسته باقی ماندن ذهن بسیاری از انسان‌ها و شهروندان تحت #حاکمیت_ایدئولوژیک و سیاسی حاکمیت در ایران،
ـ #نظام_سیاسی مانع توسعه و تحول فرهنگی جامعه‌ی ایران،
ـ توزیع نابرابر #ثروت و #قدرت و تشدید #اختلاف_طبقاتی ناشی از تفکر ایدئولوژیک و ریشه‌دار بودنش در قانون اساسی با برچسب «مشروع بودن»،
ـ «کشک» حساب کردن مردم در بیان سخن‌گوی #شورای_نگهبان قانون اساسی آنجا که افزایش نرخ #مشارکت در انتخابات را عامل #مشروعیت #نظام_سیاسی_شیعی در ایران نمی‌داند،
ـ عدم درک علمی #اصلاح‌طلب‌های_حکومتی نسبت به #فروپاشی_اجتماعی در کنار اصول‌گرایانی که عمدتاً تا نوک بینی‌شان را مشاهده می‌کنند،
ـ امکان‌ناپذیر بودن «اصلاح» قانون اساسی به دلیل وجود اصولی مانند اختیارات #ولایت_مطلقه_فقیه که اگر بخواهد اصلاح شود با چرخش ۱۸۰ درجه به ضد خود تبدیل خواهد شد و این یعنی:نقض غرض!،
ـ توجیه کثافت‌کاری‌ها در این چهار دهه با برچسب «#مشروع» بودن ناشی از اصول اول و دوم قانون اساسی که تفسیر #قانون به #فقها سپرده شده.

گزارش روزنامه‌ی آرمان ملی از بخش‌هایی از گفت‌وگو را می‌توانید بخوانید و متن کامل در نوار صوتی است که اگر علاقه‌مند بودید در اختیار شماست. ‌

| بازتاب در تلویزیون ایران اینترنشنال 👇
https://youtu.be/TvC6mDK2lTI

| درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |