🗓 دوشنبه ۲۸ امرداد ۱۳۹۸
❇️ این قاعدهی «دفع افسد به فاسد» در اصول فقه شیعه، تبعات منفی اجتماعی دارد از جمله: انتخاب «بد» در مقایسه با «بدتر» به عنوان یک امر رایج!
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» دربارهی حساسیت مردم نسبت به افشای فساد جنسی مقامات در گفتوگو با #احمد_بخارایی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… حساسیت و واکنش مردم نسبت به فساد جنسی مسئولین، به توقعات و انتظاراتی که در مردم وجود دارد بازمیگردد. به این معنا که سطح توقع و انتظار در یک جامعه بر اساس اهداف و آرمانهایی که از سوی صاحبان قدرت، مدیریت کلان و سازمانهای بزرگی که مدیریت جامعه را برعهده دارند برای مردم، تعریف و معین میشود. بنابراین وقتی اتفاقی رخ دهد که با اهداف ترسیم شده از سوی مسئولین فاصله دارد حساسیتها بیشتر میشود. در ۴۰ سال گذشته توقع مردم تغییر کرده است لذا مواجهه مردم با برخی رفتارهای مسئولین مانند رانتخواری، آقازادهگرایی یا فساد جنسی که فاصلهی زیادی با شعارها و اهداف اولیه دارد، جامعه را مانند کلافی سردرگم میکند …
… در دین اسلام و به ویژه در شیعه، رابطهی زن و مرد اصول خودش را داشته و محدودیتهایی برای ارتباط این دو وجود دارد و حتی پدیدهای مانند حجاب به عنوان امری که باید حفظ شود، جنبهی محوری یافته و تبدیل به عمود خیمهی حاکمیت در ایران شده است، لذا رابطهی زن و مرد آنقدر مهم و حساس شده که مسائل اجتماعی زیادی را پدید آورده از جمله فساد جنسی مسئولین متدین را …
«مردم نسبت به نحوهی عمل مسئولان به شعارها حساسند»
… در ایران، مسائلی مانند فساد جنسی چند برابر اهمیت مییابد و این به دلیل نوع تعریفی است که صاحبان قدرت از چنین پدیدههایی به مردم ارائه میدهند. یعنی در ذهن مردم نسبت به متولیان امر، استدلالی شکل میگیرد که مصداق آیهای از قرآن است که میگوید: «چرا چیزی را میگویید که به آن عمل نمیکنید؟». حالا وقتی مردم در کنار این گونه مسائل، فشارهای اقتصادی و ناکارآمدیها را نیز میبینند، حساسیتی بسیار شدیدتر از معمول ایجاد میشود …
«روش حاکمیت برای ورود به حریم خصوصی شهروندان، الگوی جامعه شده است»
… حاکمیت مذهبی به خود اجازه میدهد به حریم خصوصی افراد وارد شود؛ این روش حاکمیت تبدیل به الگوی رفتاری مردم و کاربران فضای مجازی و شهروندان شده و به خود اجازه میدهند که وارد حریم خصوصی دیگری شوند. اگر این حریم توسط حاکمیت نقض شود برای مردم تبدیل به الگو میشود، چنانکه در حدیثی آمده: الناس علی دین ملوکهم، «مردم بر راه ملوک و متولیانشان میروند» …
… در اصول فقه شیعه قواعدی هست که به حکومت تسری یافته؛ مانند اصل «دفع افسد به فاسد» که سرپوش گذاشتن بر فساد جنسی مسئولین نیز ناشی از همین اصل است. یعنی میگویند «سرپوش گذاشتن» عملی زشت و «فاسد» است، اما اگر علنی شود آبروی نظام میرود که میشود «افسد». بنابراین این «قاعده» خطرناک است، زیرا ممکن است برخی از مسئولین به خود اجازه دهند کارهای غیراخلاقی و نادرست انجام دهند و جلوی افشایش را هم بگیرند با این استدلال که جلوی بروز امر فاسدتر یعنی «تزلزل نظام» گرفته شده. این گونه است که انجام امور فاسد، مشروعیت پیدا میکند! …
«تناقض در اجرای قوانینی که برای جامعه تدوین شده است.»
… از یک سو میخواهند نوعی کنترل بر رفتار و عملکرد شهروندان داشته باشند که گشت ارشاد، ابزار در این راه میشود، اما از سوی دیگر میدانند که این نوع اعمال فشار و تحکمکردنها پاسخگو نبوده و غیرعلمی است. لذا از یک سو قوانینی تصویب میکنند و گشتها را به صحنه میفرستند و از سوی دیگر میگویند خیلی سخت نگیرید، این عملکرد نشاندهندهی تضاد میان امر مطلوب و امر ممکن است …
… در قرن بیست و یک مردم میخواهند با «عقل» خودشان تصمیم بگیرند. بنابراین این که بخواهند پدیدهای را با زور در فضای عمومی و توسط گشت ارشاد تبلیغ کنند به ایجاد شکاف بیشتر بین نگاه صاحبان قدرت و حتی مردم دیندار ختم میشود. به همین دلیل هم شاهد عملکرد متناقض در اجرای قوانینی هستیم که برای مردم ترسیم و تصویب شده و در جامعه نوعی سردرگمی ایجاد شده است …
#جامعه #فساد #فساد_جنسی #ارزشهای_اجتماعی #حکومت #حاکمان #قدرت #واکنش_اجتماعی #فرهنگ #ارزشها #کنترل #اخلاق
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ این قاعدهی «دفع افسد به فاسد» در اصول فقه شیعه، تبعات منفی اجتماعی دارد از جمله: انتخاب «بد» در مقایسه با «بدتر» به عنوان یک امر رایج!
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» دربارهی حساسیت مردم نسبت به افشای فساد جنسی مقامات در گفتوگو با #احمد_بخارایی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… حساسیت و واکنش مردم نسبت به فساد جنسی مسئولین، به توقعات و انتظاراتی که در مردم وجود دارد بازمیگردد. به این معنا که سطح توقع و انتظار در یک جامعه بر اساس اهداف و آرمانهایی که از سوی صاحبان قدرت، مدیریت کلان و سازمانهای بزرگی که مدیریت جامعه را برعهده دارند برای مردم، تعریف و معین میشود. بنابراین وقتی اتفاقی رخ دهد که با اهداف ترسیم شده از سوی مسئولین فاصله دارد حساسیتها بیشتر میشود. در ۴۰ سال گذشته توقع مردم تغییر کرده است لذا مواجهه مردم با برخی رفتارهای مسئولین مانند رانتخواری، آقازادهگرایی یا فساد جنسی که فاصلهی زیادی با شعارها و اهداف اولیه دارد، جامعه را مانند کلافی سردرگم میکند …
… در دین اسلام و به ویژه در شیعه، رابطهی زن و مرد اصول خودش را داشته و محدودیتهایی برای ارتباط این دو وجود دارد و حتی پدیدهای مانند حجاب به عنوان امری که باید حفظ شود، جنبهی محوری یافته و تبدیل به عمود خیمهی حاکمیت در ایران شده است، لذا رابطهی زن و مرد آنقدر مهم و حساس شده که مسائل اجتماعی زیادی را پدید آورده از جمله فساد جنسی مسئولین متدین را …
«مردم نسبت به نحوهی عمل مسئولان به شعارها حساسند»
… در ایران، مسائلی مانند فساد جنسی چند برابر اهمیت مییابد و این به دلیل نوع تعریفی است که صاحبان قدرت از چنین پدیدههایی به مردم ارائه میدهند. یعنی در ذهن مردم نسبت به متولیان امر، استدلالی شکل میگیرد که مصداق آیهای از قرآن است که میگوید: «چرا چیزی را میگویید که به آن عمل نمیکنید؟». حالا وقتی مردم در کنار این گونه مسائل، فشارهای اقتصادی و ناکارآمدیها را نیز میبینند، حساسیتی بسیار شدیدتر از معمول ایجاد میشود …
«روش حاکمیت برای ورود به حریم خصوصی شهروندان، الگوی جامعه شده است»
… حاکمیت مذهبی به خود اجازه میدهد به حریم خصوصی افراد وارد شود؛ این روش حاکمیت تبدیل به الگوی رفتاری مردم و کاربران فضای مجازی و شهروندان شده و به خود اجازه میدهند که وارد حریم خصوصی دیگری شوند. اگر این حریم توسط حاکمیت نقض شود برای مردم تبدیل به الگو میشود، چنانکه در حدیثی آمده: الناس علی دین ملوکهم، «مردم بر راه ملوک و متولیانشان میروند» …
… در اصول فقه شیعه قواعدی هست که به حکومت تسری یافته؛ مانند اصل «دفع افسد به فاسد» که سرپوش گذاشتن بر فساد جنسی مسئولین نیز ناشی از همین اصل است. یعنی میگویند «سرپوش گذاشتن» عملی زشت و «فاسد» است، اما اگر علنی شود آبروی نظام میرود که میشود «افسد». بنابراین این «قاعده» خطرناک است، زیرا ممکن است برخی از مسئولین به خود اجازه دهند کارهای غیراخلاقی و نادرست انجام دهند و جلوی افشایش را هم بگیرند با این استدلال که جلوی بروز امر فاسدتر یعنی «تزلزل نظام» گرفته شده. این گونه است که انجام امور فاسد، مشروعیت پیدا میکند! …
«تناقض در اجرای قوانینی که برای جامعه تدوین شده است.»
… از یک سو میخواهند نوعی کنترل بر رفتار و عملکرد شهروندان داشته باشند که گشت ارشاد، ابزار در این راه میشود، اما از سوی دیگر میدانند که این نوع اعمال فشار و تحکمکردنها پاسخگو نبوده و غیرعلمی است. لذا از یک سو قوانینی تصویب میکنند و گشتها را به صحنه میفرستند و از سوی دیگر میگویند خیلی سخت نگیرید، این عملکرد نشاندهندهی تضاد میان امر مطلوب و امر ممکن است …
… در قرن بیست و یک مردم میخواهند با «عقل» خودشان تصمیم بگیرند. بنابراین این که بخواهند پدیدهای را با زور در فضای عمومی و توسط گشت ارشاد تبلیغ کنند به ایجاد شکاف بیشتر بین نگاه صاحبان قدرت و حتی مردم دیندار ختم میشود. به همین دلیل هم شاهد عملکرد متناقض در اجرای قوانینی هستیم که برای مردم ترسیم و تصویب شده و در جامعه نوعی سردرگمی ایجاد شده است …
#جامعه #فساد #فساد_جنسی #ارزشهای_اجتماعی #حکومت #حاکمان #قدرت #واکنش_اجتماعی #فرهنگ #ارزشها #کنترل #اخلاق
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
🗓 یکشنبه ۱۰ شهریور ۱۳۹۸
❇️ بازداشت فعالان مدنی با سرمایهی اجتماعی کشور چه میکند؟ برخوردهای امنیتی برای «حاکمیت»، تبدیل به هنجار شده است!
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» دربارهی بازداشتها و صدور آرایی با حبسهای طولانی و شلاق برای فعالان اجتماعی و مدنی در گفتوگو با #احمد_بخارایی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
بازداشت کنشگران مدنی قابل هضم نیست
… طی ۴۰ سال اخیر جامعهی ما در بستری حرکت کرده که الگوهایی شکل گرفته و منتج به بروز رفتارهایی شده است. بنابراین این نوع برخوردها با کنشگران مدنی میتواند به اعتبار الگوها، رفتارها، باورها و قوانین رسمی و غیررسمی که در گذشته مطرح بوده (#بیعدالتی ساختاری) قابل هضم باشد، اما اگر فردی بدون توجه به آنچه در گذشته رخ داده به این رفتارها نگاه کند موضوع برایش غیرقابل باور میشود …
برخوردهای امنیتی برای «حاکمیت»، تبدیل به هنجار شده است
… با روالهایی مواجهیم که در بستر زمان و در سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی کشور هنجارمند و عادی شده است. یعنی در گذشته و درچارچوبهای باوری، رفتارهای خاصی وجود داشته که اینک هم علت تداوم آنها در باور نیروهای اطلاعاتی، امنیتی، محاکم مبنی بر لزوم انجام این رفتارها در زمان حال است …
… #نظارت_استصوابی با این شدت و حدت میتواند #دموکراسی را تقلیل دهد و ناکارآمد کند. در #حاکمیت_مذهبی (بخوانید: #شیعی در ایران کنونی) یک سری اصول ریشهای وجود دارد که مردم به آن اعتقاد دارند و از آنجا که قوانین توسط حاکمان تفسیرپذیر است، این نوع مواجههها با فعالان اجتماعی نیز قابل توجیه میشود. یعنی بر اساس تفاسیر صاحبان قدرت در این نوع حاکمیت برخی از فعالیتهای مدنی ممکن است پایههای نظام را سست کند لذا آنها معتقدند باید با چنین برخوردهایی مواجهه کنند …
کاهش سرمایهی اجتماعی به دنبال برخوردهای افراطی
… هر نظامی در فکر تداوم و پایداری خود است و هیچ نظامی #قدرت خود را به #مخالفان، تقدیم نمیکند بنابراین برای تداوم هر نظام سیاسی، سختگیری امری الزامی است، زیرا برخی احساس میکنند اگر جایی روزنهای باز شود ممکن است مرتب فراخ و فراختر شده و ضربهپذیری حاکمیت را به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال براساس تفسیر دینی، اجباری در انجام مناسک دینی نیست و افراد مختار در انتخاب بوده و مسئول رفتارهای خود هستند اما علت برخوردهای اینگونه با موضوع «#حجاب» پیشگیری از باز شدن روزنه است که مبادا پایههای نظام را متزلزل کند و برای پیشگیری افراطی برخورد میکنند …
… #امنیت_ملی به شدت با #امنیت_اجتماعی در ارتباط است، به بیان دیگر نمیتوانید در یک جامعه امنیت ملی و امنیت برونمرزی را منفک از امنیت درون مرزی تعریف کنید. بخش عمدهای از امنیت درونمرزی با امنیت اجتماعی مرتبط است که عنصر اصلی آن سرمایهی اجتماعی است. وقتی به #جامعهی_مدنی، آزادیهای فردی و جمعی، #سمنها و حرکتهای جمعی داوطلبانه کمتوجه بوده یا بر سر راه آنها مانع ایجاد شود و نظارت استصوابی شدید بر جامعه وجود داشته باشد و دست به گزینش زده و قائل به خودی و ناخودی بوده، بیشک باید منتظر بود که ناامنی اجتماعی و تزلزل در جامعه ایجاد شود …
… وقتی #حاکمیت دلیل رفتارهای خود را «تأمین امنیت ملی» اعلام میکند در اصل خود را با نوعی «تعارض» مواجه می سازد. برای تأمین امنیت ملی، امنیت اجتماعی لازم است که در آن «سرمایهی اجتماعی» نهفته است و خمیرمایهی سرمایهی اجتماعی نیز آزادی انتخاب افراد است و از آنجا که این موضوع در جامعهی ما به شدت تهدید میشود به دنبال آن سرمایهی اجتماعی و امنیت اجتماعی تهدید شده و به دنبال آن امنیت ملی نیز تهدید میشود …
… اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی مؤلفههای سرمایهی اجتماعی هستند. اگر «#اعتماد» متزلزل شود «#مشارکت» تزلزل مییابد و اگر «مشارکت» متزلزل شود سرمایهی اجتماعی روندی نزولی خواهد داشت …
… «اعتماد اجتماعی» زمانی تقویت میشود که افراد احساس کنند به آنها در جامعه بها داده میشود، کسی آنها را حبس نمی کند، مورد بیتوجهی قرار نمیگیرند، زمانی که مطمئن باشند در انتخاب سبک زندگی، شغل، تحصیل، نوع پوشش و رفتار و رفت و آمدنشان آزاد هستند و زمانی که احساس کنند تحکم و نظارت استصوابی روی آنها کمتر است …
#جامعه #بازداشت #برخورد #امنیت_اجتماعی #فعالان_اجتماعی #فعالان_مدنی #آزادی #نظام_سیاسی #حکومت #حاکمان #قدرت #واکنش_اجتماعی #کنش #کنشگری #کنشگری #سرمایه_اجتماعی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ بازداشت فعالان مدنی با سرمایهی اجتماعی کشور چه میکند؟ برخوردهای امنیتی برای «حاکمیت»، تبدیل به هنجار شده است!
📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» دربارهی بازداشتها و صدور آرایی با حبسهای طولانی و شلاق برای فعالان اجتماعی و مدنی در گفتوگو با #احمد_بخارایی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
بازداشت کنشگران مدنی قابل هضم نیست
… طی ۴۰ سال اخیر جامعهی ما در بستری حرکت کرده که الگوهایی شکل گرفته و منتج به بروز رفتارهایی شده است. بنابراین این نوع برخوردها با کنشگران مدنی میتواند به اعتبار الگوها، رفتارها، باورها و قوانین رسمی و غیررسمی که در گذشته مطرح بوده (#بیعدالتی ساختاری) قابل هضم باشد، اما اگر فردی بدون توجه به آنچه در گذشته رخ داده به این رفتارها نگاه کند موضوع برایش غیرقابل باور میشود …
برخوردهای امنیتی برای «حاکمیت»، تبدیل به هنجار شده است
… با روالهایی مواجهیم که در بستر زمان و در سیستمهای اطلاعاتی و امنیتی کشور هنجارمند و عادی شده است. یعنی در گذشته و درچارچوبهای باوری، رفتارهای خاصی وجود داشته که اینک هم علت تداوم آنها در باور نیروهای اطلاعاتی، امنیتی، محاکم مبنی بر لزوم انجام این رفتارها در زمان حال است …
… #نظارت_استصوابی با این شدت و حدت میتواند #دموکراسی را تقلیل دهد و ناکارآمد کند. در #حاکمیت_مذهبی (بخوانید: #شیعی در ایران کنونی) یک سری اصول ریشهای وجود دارد که مردم به آن اعتقاد دارند و از آنجا که قوانین توسط حاکمان تفسیرپذیر است، این نوع مواجههها با فعالان اجتماعی نیز قابل توجیه میشود. یعنی بر اساس تفاسیر صاحبان قدرت در این نوع حاکمیت برخی از فعالیتهای مدنی ممکن است پایههای نظام را سست کند لذا آنها معتقدند باید با چنین برخوردهایی مواجهه کنند …
کاهش سرمایهی اجتماعی به دنبال برخوردهای افراطی
… هر نظامی در فکر تداوم و پایداری خود است و هیچ نظامی #قدرت خود را به #مخالفان، تقدیم نمیکند بنابراین برای تداوم هر نظام سیاسی، سختگیری امری الزامی است، زیرا برخی احساس میکنند اگر جایی روزنهای باز شود ممکن است مرتب فراخ و فراختر شده و ضربهپذیری حاکمیت را به دنبال داشته باشد. به عنوان مثال براساس تفسیر دینی، اجباری در انجام مناسک دینی نیست و افراد مختار در انتخاب بوده و مسئول رفتارهای خود هستند اما علت برخوردهای اینگونه با موضوع «#حجاب» پیشگیری از باز شدن روزنه است که مبادا پایههای نظام را متزلزل کند و برای پیشگیری افراطی برخورد میکنند …
… #امنیت_ملی به شدت با #امنیت_اجتماعی در ارتباط است، به بیان دیگر نمیتوانید در یک جامعه امنیت ملی و امنیت برونمرزی را منفک از امنیت درون مرزی تعریف کنید. بخش عمدهای از امنیت درونمرزی با امنیت اجتماعی مرتبط است که عنصر اصلی آن سرمایهی اجتماعی است. وقتی به #جامعهی_مدنی، آزادیهای فردی و جمعی، #سمنها و حرکتهای جمعی داوطلبانه کمتوجه بوده یا بر سر راه آنها مانع ایجاد شود و نظارت استصوابی شدید بر جامعه وجود داشته باشد و دست به گزینش زده و قائل به خودی و ناخودی بوده، بیشک باید منتظر بود که ناامنی اجتماعی و تزلزل در جامعه ایجاد شود …
… وقتی #حاکمیت دلیل رفتارهای خود را «تأمین امنیت ملی» اعلام میکند در اصل خود را با نوعی «تعارض» مواجه می سازد. برای تأمین امنیت ملی، امنیت اجتماعی لازم است که در آن «سرمایهی اجتماعی» نهفته است و خمیرمایهی سرمایهی اجتماعی نیز آزادی انتخاب افراد است و از آنجا که این موضوع در جامعهی ما به شدت تهدید میشود به دنبال آن سرمایهی اجتماعی و امنیت اجتماعی تهدید شده و به دنبال آن امنیت ملی نیز تهدید میشود …
… اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی مؤلفههای سرمایهی اجتماعی هستند. اگر «#اعتماد» متزلزل شود «#مشارکت» تزلزل مییابد و اگر «مشارکت» متزلزل شود سرمایهی اجتماعی روندی نزولی خواهد داشت …
… «اعتماد اجتماعی» زمانی تقویت میشود که افراد احساس کنند به آنها در جامعه بها داده میشود، کسی آنها را حبس نمی کند، مورد بیتوجهی قرار نمیگیرند، زمانی که مطمئن باشند در انتخاب سبک زندگی، شغل، تحصیل، نوع پوشش و رفتار و رفت و آمدنشان آزاد هستند و زمانی که احساس کنند تحکم و نظارت استصوابی روی آنها کمتر است …
#جامعه #بازداشت #برخورد #امنیت_اجتماعی #فعالان_اجتماعی #فعالان_مدنی #آزادی #نظام_سیاسی #حکومت #حاکمان #قدرت #واکنش_اجتماعی #کنش #کنشگری #کنشگری #سرمایه_اجتماعی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #کرونا ظرفیت #اعتراض دارد
🗓 دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی رفتار اجتماعی مردم در بحران مدیریت کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۳۹۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… ما عمدتاً سه نوع مواجهه با ویروس کرونا و #کووید۱۹ داریم، یکی از سوی قشرهای تقریباً متوسط و مرفه است که در خانه نشستهاند و بیشتر رعایت میکنند، به دلیل اینکه طبقهی مرفه چندان مشکلات مالی ندارد و طبقهی متوسط هم سعی میکند با موضوع، استدلالی برخورد کند، دستهی دوم کسانی هستند که متعلق به طبقهی آسیبپذیر هستند، مانند دستفروشها، #زنان سرپرست خانواده، بیکاران و غیره، یعنی کسانی که به «#روزمرگی» فکر میکنند نه به آینده، آنها در قید زنده ماندن در «امروز» هستند. آن آیندهای که در قشر مرفه وجود دارد در این گروه وجود ندارد و آنها برای امروز میخواهند زنده بمانند.
زنده ماندن با زندگی کردن فرق میکند؛ حالا یک گروه سومی هم هستند که «باری به هر جهت» رفتار میکنند. عدهای از گروه اول وقتی میبینند عدهای از گروه دوم به خیابان آمدهاند و قرنطینه را شکستهاند، آنها هم بهصورت تقلیدی، که جزئی از فرهنگ ما است، مانند آنها رفتار میکنند. یعنی هیجانی و تقلیدی رفتار میکنند، اگر کسی ماسک زد، اینها هم میزنند یا برعکس. رفتارهایی از روی تقلید و هیجانِ فاقد استدلال دارند، عقلشان به چشمشان است و رفتاری تودهای و هیجانی دارند …
… آدمها دارند آهسته آهسته در خیابانها رفت و آمد میکنند، آنها بیشتر متعلق به گروه دوم (طبقهی آسیبپذیر) و گروه سوم (باری به هر جهت) هستند. گروه اول (طبقه مرفه و متوسط) همچنان به رعایت کردن قرنطینه علاقهمند است، چیزی که برای یک جامعه در شرایط بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا بحران ایجاد میکند، همین گروه دوم است. گروه دوم کسانی هستند که مجبورند از خانه بیرون بیایند. ببینید اینجا «#واکنش» وجود دارد، نه «#کنش»، در «کنش» عنصر اراده، آگاهی و اختیار وجود دارد، اما در «واکنش» اختیاری نیست، طرف مجبور است از خانه خارج شود. او میداند که ممکن است کرونا بگیرد. امروزه در نظام ارتباطی، دسترسی به تلویزیونِ داخلی و خارجی راحت است، بنابراین همهچیز را میداند، مسئله #سیاسی نیست که مثلا تلویزیون داخلی نشان ندهد اما بیبیسی بگوید، چون همهجا دارند در مورد #بیماری حرف میزنند، بنابراین فرد خطر بیماری را میداند، اما آمدنش به خیابان برای این است که مجبور است، نوعی واکنش است، انتخاب نمیکند، از سر اجبار برای زنده ماندن به خیابان میآید …
… در شرایطی که گروههایی میخواهند زنده بمانند و خطر همه چیز را پذیرفتهاند، دولتها نقش برجستهای بازی میکنند. اینکه به این آدمها احساس امنیت بدهند، و این اجبار را تاحدودی تبدیل به اختیار کنند؛ مانند: کمکهای معیشتی یا بخشودگی مالیاتی و اجارهها که این آدم احساس بکند اگر امروز از خانه بیرون نیامد، دیگر فردا با بحران جدی به لحاظ معیشتی روبهرو نمیشود.
برخی دولتهای دیگر به کمک قشرهای آسیبپذیر آمدند، اما دولت در ایران نمیتواند این کار را بکند و آقای روحانی درست میگوید که نمیتوانیم کشور را تعطیل کنیم، چون گروه دوم از سر تأمین نشدن معیشت دست به #اعتراض میزنند. اما اشتباه حاکمیت و دولت این است که تصور میکند اگر این آزادسازی هم بشود، آن اعتراض اتفاق نخواهد افتاد …
…ما اقتصاد شکنندهای داریم، چون تکمحصولی است، و اینکه دنیا آیا در این شرایط اجازه نفس کشیدن به دولت میدهد؟ تا امروز که نداده، و در یک وضعیت باخت ـ باخت هستیم، حالا اگر به تعبیر آقای روحانی قرنطینه را رها کنیم و مردم را برای کسب و کار به خیابانها بفرستیم، آیا اعتراضی شکل نمیگیرد؟ من میگویم مجدد اعتراض شکل میگیرد، چرا که با آمدن مردم به خیابانها ویروس کرونا مجدد قد علم میکند، و تلفات میگیرد، در ادامه، دولت مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرد و سبب اعتراض مردم میشود …
… عدم تعامل حاکمیت در ایران با سیاست جهانی، بر این آتش میدمد. حدود پنج ماه قبل در مناظرهای که با آقای عطریانفر داشتم گفتم، #عدم_شرکت مردم در #انتخابات دوم اسفند یک اعتراض نرم خواهد بود که سه ماه پس از آن شاهدش بودیم. در همان مناظره هم گفتم که بر اساس روند کنونی در بهار ۹۹ اعتراضات جدی و بسا دامنگستر شود. من آن روز نمیدانستم کرونا قرار است شیوع یابد، اما هر جرقهای میتواند در نقش یک بزنگاه تاریخی، حادثهساز شود. پس کرونا هم از ظرفیت اعتراضآفرینی #مردم برخوردار است …
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی رفتار اجتماعی مردم در بحران مدیریت کرونا در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۹۹، شمارهی ۱۳۹۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از سخنان من:
… ما عمدتاً سه نوع مواجهه با ویروس کرونا و #کووید۱۹ داریم، یکی از سوی قشرهای تقریباً متوسط و مرفه است که در خانه نشستهاند و بیشتر رعایت میکنند، به دلیل اینکه طبقهی مرفه چندان مشکلات مالی ندارد و طبقهی متوسط هم سعی میکند با موضوع، استدلالی برخورد کند، دستهی دوم کسانی هستند که متعلق به طبقهی آسیبپذیر هستند، مانند دستفروشها، #زنان سرپرست خانواده، بیکاران و غیره، یعنی کسانی که به «#روزمرگی» فکر میکنند نه به آینده، آنها در قید زنده ماندن در «امروز» هستند. آن آیندهای که در قشر مرفه وجود دارد در این گروه وجود ندارد و آنها برای امروز میخواهند زنده بمانند.
زنده ماندن با زندگی کردن فرق میکند؛ حالا یک گروه سومی هم هستند که «باری به هر جهت» رفتار میکنند. عدهای از گروه اول وقتی میبینند عدهای از گروه دوم به خیابان آمدهاند و قرنطینه را شکستهاند، آنها هم بهصورت تقلیدی، که جزئی از فرهنگ ما است، مانند آنها رفتار میکنند. یعنی هیجانی و تقلیدی رفتار میکنند، اگر کسی ماسک زد، اینها هم میزنند یا برعکس. رفتارهایی از روی تقلید و هیجانِ فاقد استدلال دارند، عقلشان به چشمشان است و رفتاری تودهای و هیجانی دارند …
… آدمها دارند آهسته آهسته در خیابانها رفت و آمد میکنند، آنها بیشتر متعلق به گروه دوم (طبقهی آسیبپذیر) و گروه سوم (باری به هر جهت) هستند. گروه اول (طبقه مرفه و متوسط) همچنان به رعایت کردن قرنطینه علاقهمند است، چیزی که برای یک جامعه در شرایط بحرانی مانند شیوع ویروس کرونا بحران ایجاد میکند، همین گروه دوم است. گروه دوم کسانی هستند که مجبورند از خانه بیرون بیایند. ببینید اینجا «#واکنش» وجود دارد، نه «#کنش»، در «کنش» عنصر اراده، آگاهی و اختیار وجود دارد، اما در «واکنش» اختیاری نیست، طرف مجبور است از خانه خارج شود. او میداند که ممکن است کرونا بگیرد. امروزه در نظام ارتباطی، دسترسی به تلویزیونِ داخلی و خارجی راحت است، بنابراین همهچیز را میداند، مسئله #سیاسی نیست که مثلا تلویزیون داخلی نشان ندهد اما بیبیسی بگوید، چون همهجا دارند در مورد #بیماری حرف میزنند، بنابراین فرد خطر بیماری را میداند، اما آمدنش به خیابان برای این است که مجبور است، نوعی واکنش است، انتخاب نمیکند، از سر اجبار برای زنده ماندن به خیابان میآید …
… در شرایطی که گروههایی میخواهند زنده بمانند و خطر همه چیز را پذیرفتهاند، دولتها نقش برجستهای بازی میکنند. اینکه به این آدمها احساس امنیت بدهند، و این اجبار را تاحدودی تبدیل به اختیار کنند؛ مانند: کمکهای معیشتی یا بخشودگی مالیاتی و اجارهها که این آدم احساس بکند اگر امروز از خانه بیرون نیامد، دیگر فردا با بحران جدی به لحاظ معیشتی روبهرو نمیشود.
برخی دولتهای دیگر به کمک قشرهای آسیبپذیر آمدند، اما دولت در ایران نمیتواند این کار را بکند و آقای روحانی درست میگوید که نمیتوانیم کشور را تعطیل کنیم، چون گروه دوم از سر تأمین نشدن معیشت دست به #اعتراض میزنند. اما اشتباه حاکمیت و دولت این است که تصور میکند اگر این آزادسازی هم بشود، آن اعتراض اتفاق نخواهد افتاد …
…ما اقتصاد شکنندهای داریم، چون تکمحصولی است، و اینکه دنیا آیا در این شرایط اجازه نفس کشیدن به دولت میدهد؟ تا امروز که نداده، و در یک وضعیت باخت ـ باخت هستیم، حالا اگر به تعبیر آقای روحانی قرنطینه را رها کنیم و مردم را برای کسب و کار به خیابانها بفرستیم، آیا اعتراضی شکل نمیگیرد؟ من میگویم مجدد اعتراض شکل میگیرد، چرا که با آمدن مردم به خیابانها ویروس کرونا مجدد قد علم میکند، و تلفات میگیرد، در ادامه، دولت مورد ارزیابی مجدد قرار میگیرد و سبب اعتراض مردم میشود …
… عدم تعامل حاکمیت در ایران با سیاست جهانی، بر این آتش میدمد. حدود پنج ماه قبل در مناظرهای که با آقای عطریانفر داشتم گفتم، #عدم_شرکت مردم در #انتخابات دوم اسفند یک اعتراض نرم خواهد بود که سه ماه پس از آن شاهدش بودیم. در همان مناظره هم گفتم که بر اساس روند کنونی در بهار ۹۹ اعتراضات جدی و بسا دامنگستر شود. من آن روز نمیدانستم کرونا قرار است شیوع یابد، اما هر جرقهای میتواند در نقش یک بزنگاه تاریخی، حادثهساز شود. پس کرونا هم از ظرفیت اعتراضآفرینی #مردم برخوردار است …
⚠️ بازپخش پستها با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» انجام شود؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ استیصال اجتماعی: شغلهای اجباری
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی تأثیر #فشار_اقتصادی بر انتخاب شغلی #طبقه_متوسط در گفتوگو با #احمد_بخارایی و حسن گلمرادی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۵، یکشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… «در هر جامعهای نسبت به همهی پدیدههای اجتماعی که شامل مجموعه کنشهای افراد است، مقداری عنصر اختیار مشاهده میشود و مقداری عنصر اجبار. آنچه که باعث میشود تعاملات افراد #کنش باشد یا #واکنش، عناصر #اختیار و #اجبار است. در جامعهای که رقابت به معنای واقعی در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی شکل گرفته باشد و #توزیع_فرصتها به صورت عادلانه باشد، عنصر اختیار بیشتر از عنصر جبر در صحنه تعاملات اجتماعی، پدیدهها و کنشها عرض اندام میکند و بالعکس هرچه فضای رقابتی تنگتر، مرزبندی بین خودی و غیرخودی غلیظتر و جدیتر و توزیع فرصتها تبعیضآمیزتر و ناعادلانهتر باشد، عنصر واکنش و جبر در پدیدهها و تعاملات اجتماعی پررنگتر از عنصر اختیار و کنش خواهد بود. بنابراین از نگاه منِ #جامعهشناس در جامعهی ما توزیع نابرابر فرصتها وجود دارد که نمود این پدیده در قسمتهای مختلف دیده میشود. این توزیع نابرابر در ساختارهای حقوقی #قانون_اساسی هم دیده میشود. برای مثال در مادهی ۳ گفته شده است که "وظیفهی #دولت بالابردن سطح آگاهیهای عمومی در همهی زمینهها با استفادهی صحیح از #مطبوعات و رسانههای گروهی و وسایل دیگر است" که با سایر اصول قانون اساسی در تضاد است، چرا که وقتی فقط یک نگاه و یک تفسیر بر خوانش سایر اصول حاکم باشد بعضی از اصول مانند همین مادهی ۳ امکان وقوع نخواهد داشت. در #جامعه بسیاری از دانشگاهیان و منتقدان در رسانههای ملی جایی ندارند. این توزیع نابرابر فرصتها در سایر سطوح هم قابل مشاهده است از جمله در مسئلهی استخدامها، توزیع منابع بانکی، توزیع پستهای مدیریتی، جذب اساتید و … که تا ردههای پایینتر اجتماع هم ادامه پیدا میکند.» …
… در جامعهای که ما به شدت با #توزیع_نابرابر_فرصتها مواجه هستیم پدیدههایی از جمله گسترش چنین مشاغلی دیده میشود. بسیاری از راننده تاکسیها دارای مدارک تحصیلی در مقاطع بالا هستند و نتوانستهاند متناسب با تخصصشان به شغلی مشغول شوند. رانندگی مهارتی است که به مدرک تحصیلی نیازی ندارد و در هیچ کجا شرط اشتغال به رانندگی دارا بودن مدرک تحصیلی نیست، پس کاملاً واضح است که انتخاب این نوع فعالیتها و مشاغل، انتخاب اختیاری افراد و کنشی نیست بلکه از سر اجبار و نوعی واکنش است تا از این طریق درآمدی حاصل شود. این واکنش زشتترین صحنه برای تعاملات اجتماعی است که افراد از سر جبر و نه اختیار به کاری روی بیاورند. گسترش چنین پدیدهای به معنی استیصال و به بنبست رسیدن جامعه است. بسیاری از افراد به این دلیل به فعالیت در این دست از مشاغل تن دادهاند که در غیر این صورت ناچار میشدند به راههای تأمین معاش از مسیرهای انحرافی روی بیاورند. به همین دلیل در جامعهی ما رفتار بسیاری از #مجرمان، واکنش و از سر جبر است. عدهی زیادی از این افراد به نوعی قربانی توزیع ناعادلانهی فرصتها در جامعه هستند. #دوقطبیشدن در جامعهی ما در ابعاد مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی وجود دارد که دو قطبی شدن اقتصادی خروجی آنها است. در شرایط فعلی دهکهای میانی از بین رفتهاند و به طبقات پایینتر نزول پیدا کردهاند به همین دلیل جامعه به سمت دوقطبیشدن اقتصادی در حرکت است و در نتیجه تنها دو قطب بزرگ بالا و پایین خواهیم داشت …
… در این شرایط اقتصادی راهکارهایی مانند #یارانه تنها مسکن است اما درمانی نخواهد بود که تأثیر آن تداوم داشته باشد. بسیاری از رفتارهای خشونتبار خانوادهها ریشه در جامعه دارد و نباید با نگاه روانشناسانه و شخصی به این پدیدهها نگاه کرد. امروز این خشونتها در خانوادهها است و بعدها به گروههای بزرگتری مانند سازمانها راه پیدا خواهد کرد مانند این که ما امروز میشنویم نزدیک به ۱۰۰هزار میلیارد تومان #فرار_مالیاتی داریم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «ساسیها، زنابزاری، اخلاق اجتماعی» | رویداد جایگزین
| میهمانان:
#عالیه_شکربیگی:
#زنابزاری و اخلاق اجتماعی در جامعهی متکثر
#شهرام_اقبالزاده:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_علیپور:
#سیاست_بدن_زنان در آثار هنری
#محمد_شاپوری:
خانواده و تأثیر آن بر #اخلاق_اجتماعی
#فهیمه_نظری:
#خانواده در رویارویی با بحرانها
#محمد_زینالی_اناری:
#بوتیک و واقعیت
#احمد_بخارایی (مدیر نشست):
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروههای جامعهشناسی خانواده، مسائل و آسیبهای اجتماعی و جامعهشناسی هنر)
🗓 تاریخ برگزاری: اعلام میشود
🕕 زمان: ساعت ۲۰:۱۵ تا ۲۲:۳۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| میهمانان:
#عالیه_شکربیگی:
#زنابزاری و اخلاق اجتماعی در جامعهی متکثر
#شهرام_اقبالزاده:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_علیپور:
#سیاست_بدن_زنان در آثار هنری
#محمد_شاپوری:
خانواده و تأثیر آن بر #اخلاق_اجتماعی
#فهیمه_نظری:
#خانواده در رویارویی با بحرانها
#محمد_زینالی_اناری:
#بوتیک و واقعیت
#احمد_بخارایی (مدیر نشست):
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
| برگزارکننده:
انجمن جامعهشناسی ایران (گروههای جامعهشناسی خانواده، مسائل و آسیبهای اجتماعی و جامعهشناسی هنر)
🗓 تاریخ برگزاری: اعلام میشود
🕕 زمان: ساعت ۲۰:۱۵ تا ۲۲:۳۰
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
انجمن جامعه شناسی ایران
@iran_sociology
❇️ نشست «ساسیها، معترض یا برساخته؟
#ابژه یا #سوژه؟»
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، جامعهشناس:
#ساسی_مانکن و #شکاف_نسلی
#شهرام_اقبالزاده، منتقد ادبی و پژوهشگر اجتماعی:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_آقازاده، روزنامهنگار:
غیاب افق زنده، آگاهی شاد و «#ساسی»
#لیلا_ابراهیمیان، روزنامهنگار:
بازنمایی ساسی مانکن، در #رسانهها
| مدیر نشست:
#احمد_بخارایی، جامعهشناس:
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۹ تا ۲۱
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
#ابژه یا #سوژه؟»
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، جامعهشناس:
#ساسی_مانکن و #شکاف_نسلی
#شهرام_اقبالزاده، منتقد ادبی و پژوهشگر اجتماعی:
سوژهی #نئولیبرال در #هنر و تکثیر شبکهای
#محمد_آقازاده، روزنامهنگار:
غیاب افق زنده، آگاهی شاد و «#ساسی»
#لیلا_ابراهیمیان، روزنامهنگار:
بازنمایی ساسی مانکن، در #رسانهها
| مدیر نشست:
#احمد_بخارایی، جامعهشناس:
ساسیها، #کنش یا #واکنش؟
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
🕖 زمان: ساعت ۱۹ تا ۲۱
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |