جامعه‌شناسی افق‌نگر ـ دکتر احمد بخارایی
3.65K subscribers
67 photos
20 videos
1 file
641 links
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیده‌ها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei

www.dr-bokharaei.com

Ahmad Bokharaei, Sociologist
Download Telegram
❇️ نشست «تبعیض ساختاری در نظام آموزش عالی ایران»

#جامعه #دانشگاه #تبعیض #آموزش_عالی

👥 کارشناسان:
#نعمت‌الله_فاضلی #احمد_بخارایی

| برگزارکننده: مرکز تحصیلات تکمیلی دانش‌گاه پیام نور با همکاری انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی)

🗓 سه‌شنبه ۷ خرداد ۱۳۹۸

🎙 صوت | بخارایی | کل برنامه |

🎞 ویدئو | بخارایی | کل برنامه |

بخش‌هایی از سخن‌رانی احمد بخارایی:

… امروز می‌خواهم دانشگاه را در «کانتکست و متن اجتماعی» ایران تحلیل کنم. در ایران اسلامی و از سوی رهبران، بارها دانشگاه به عنوان «نبض» سلامت اجتماعی و ایضاً سلامت دانش‌گاه نشانه‌ی «سلامت جامعه» قلمداد شده‌است. بر این اساس اگر دانش‌گاه، بیمار باشد جامعه هم بیمار و «سرطانی» است. اگر چنین باشد چگونه می‌توان از «کارکردی‌بودن» جامعه دفاع کرد؟…

… آن‌چه گفته می‌شود علاوه بر پشتوانه‌ی نظری، محصول زیست دانشگاهی‌ام در حدود بیست‌وپنج سال است …

… تحلیل ساختارهای تبعیض‌آمیز در آموزش عالی ایران به عنوان یک «نهاد» در «سطح میانه»‌ی تحلیل، ریشه در ساختارهای تبعیض‌‌آمیز در «سطح کلان» دارد که از قانون اساسی آغاز می‌شود. در اصل دوم قانون اساسی، تبعیض استارت می‌خورد، آنجا که «تحقق» قسط و عدل به «اجتهاد مستمر فقهای جامع‌الشرایط» پیوند خورده و در اصل ۹۸، تفسیر قانون اساسی به عهده شورای نگهبان گذاشته می‌شود و در اصل ۹۹، همه نوع نظارت اعم از: استطلاعی، استرجاعی و استصوابی به تنی چند به عنوان شورای نگهبان قانون اساسی سپرده‌ ‌می‌شود. در این‌جا یک نوع «خاص‌گرایی» و «گزینش‌محوری» به عنوان «ریشه‌ی تبعیض» آغاز می‌شود …

… «گیدنز» درست می‌گوید که به طور مستقیم و غیر‌مستقیم، تبعیض از «تعصب» ناشی می‌شود … تعصب ریشه در ایدئولوژی دارد … «رابرتسون» هم این تبعیض را به دو شکل «قانون‌مند» و «نهادی‌شده» تعریف می‌کند و منظورش از نهادی‌شده، برخورد نابرابر با افراد بر اساس عضویت در گروهی است که طبق عرف و آداب، برتر شمرده می‌شود …

… «تعصب»، ریشه‌ی تبعیض ساختاری و «تبعیض»، ریشه‌ی تقلب و حقه‌بازی است که به زبان عامیانه همان «شارلاتانیسم ساختاری» است …

… تبعیض در نظام آموزش عالی در ایران از چهار زاویه قابل تحلیل است:
۱ـ گذشته و بستر تاریخی، ۲ـ اکنون و «صورت» تبعیض، ۳ـ اکنون و «محتوا»ی تبعیض، ۴ـ اکنون و آینده و پی‌آمدهای تبعیض …

… در ایران اسلامی با رخ‌نمایی پدیده‌هایی مانند انقلاب فرهنگی و تصفیه‌ی دانش‌گاه از اساتید و دانشجویان و پس از آن، سیاسی‌شدن دانش‌گاه و نیز انفکاکش از «صنعت» و سپس تحکیم دانشگاه «تابع» با نظارت استصوابی از بالا و تحکیم دفاتر نظارتی برون‌دانش‌گاهی در دانش‌گاه از کانال معاونت‌های فرهنگی ـ اجتماعی و اعمال سیاست‌های وتو کننده مانند تعبیه‌ی ماده‌ی یک در آیین‌نامه‌ی ارتقاء اعضای هیأت علمی که یک ماده صددرصد ایدئولوژیک و تعصب‌محور است و درنهایت، سهمیه‌بندی جنسیتی، همه و همه به انزوای عضو علمی فعال و خاموشی دانش‌جوی منتقد انجامید و همه‌ی این‌ها بستر را برای اعمال تبعیض آمیز در دانش‌گاه مساعد کرد …

… اگر امروز وزارت علوم و ستادهای مرکزی تعطیل شوند اتفاق خاصی در ادامه‌ی روند فعالیت دانش‌گاه‌ها نمی‌افتد مگر اینکه لازم باشد چند گروه محدود در ستاد مرکزی آموزش عالی، چند فعالیت خاص داشته‌باشند، مانند تخصیص و توزیع بودجه …

… از جمله عناصر «محتوایی» تبعیض ساختاری در آموزش عالی که بسا علی‌الظاهر با مقوله‌ی «تبعیض» ارتباط تنگاتنگی نداشته باشند عبارتند از: پذیرش کمّی دانش‌جو به ویژه در دانش‌گاه‌های آزاد و پیام نور، عدم شکل‌گیری تفکر خلاق، فیلترینگ درس‌ها، بازتولید هژمونی قدرت‌های غیر علمی در قالب گروه‌های تخصصی به ویژه در مقاطع تحصیلات تکمیلی، تعمیق رانت‌جویی و گستردگی روابط غیر‌علمی بین عضو علمی و دانش‌جو و کمّی‌گرایی و مقاله‌محوری غیر‌علمی به عنوان بخش اصلی نظام پاداش‌دهی اعضای علمی …

… از جمله «پی‌آمدها»ی تبعیض ساختاری در آموزش عالی، رکود یا کم‌اثر بودن فعالیت‌های صنفی و علمی دانشجویان، تحکیم ناسازه‌ی اخلاق علمی، مدرک‌گرایی و «خوار‌سازی» اعضای هیأت علمی در ابعاد مادی و غیر‌مادی است …

… به نظر می‌رسد چه در دانش‌گاه ما و چه در دانش‌گاه‌های دیگر متأسفانه شارلاتانیسم ناشی از تبعیض، روزبه‌روز بیش‌تر تقویت می‌شود …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال (forward) یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #خشونت علیه #زنان، خشونت علیه #انسانیت

🗓 آدینه ۱۵ آذر ۱۳۹۸

📰 یادداشت #احمد_بخارایی در خبرآنلاین، منتشرشده در سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۸

👈 نمایش یادداشت:

… زنان از کودکی تا میان‌سالی متأثر از خشونت‌های سلبی و ایجابی هستند که در این میان ساختارهای فرهنگی بسیار اهمیت دارند. عبور از این سطح از خشونت به ایجاد آگاهی و پهن کردن چتر امنیت نیاز دارد …

#خشونت_علیه_زنان، گاه جنبه‌ی عام دارد یعنی بطور مشخص فقط درمورد زنی که #ازدواج کرده نیست. خشونت علیه زنان سن و سال هم نمی‌شناسد و یک کودک یا یک زن سالمند هم به طریقی در معرض خشونت است.
یک دختر کودک، در معرض خشونت از نوع ایجابی است، ایجابی به این معنا که اتفاق می‌افتد، مانند سوءاستفاده‌هایی که در خصوص ایفای نقش‌ها در مورد آن‌ها وجود دارد، در محیط #آموزش_و_پرورش با آموزش‌هایی مواجه هستند که به #تبعیض_جنسیتی دامن می‌زند، تا دوران نوجوانی و جوانی که مورد سوءاستفاده‌های جنسی قرار می‌گیرند.
در سنین بالاتر خشونت، جنبه‌ی سلبی پیدا می‌کند. جنبه‌ی سلبی به این معنا که چیزهایی نیست اما باید باشد، از قبیل مراقبت‌های بهداشتی برای سالمندان. در نتیجه دختر از دوران کودکی تا زنی که #سالمند می‌شود به نحوی در معرض خشونت‌ها از نوع ایجابی تا سلبی قرار می‌گیرد که انواع مادی و غیر مادی دارد. ابعاد مادی که شکل اقتصادی دارند و ابعاد غیر مادی مانند #خشونت‌های_جنسی

… آن‌چه که مهم است توجه به این است که باید و می‌توان یک پدیده را در سه سطح بررسی و تحلیل کرد. سطح خرد، میانه و کلان. این‌که گفته می‌شود فرد مورد سوءاستفاده‌ی جنسی قرار می‌گیرد، در سطح خرد است و این‌که مورد سوءاستفاده‌ی اقتصادی قرار می‌گیرد در سطح میانه است، مانند دستمزدهای کم‌تر که به آن‌ها تعلق می‌گیرد. اما شکل مهم سطح کلان است. بخش زیادی از وزن یک #آسیب_اجتماعی را در سطح کلان باید جست‌وجو کرد …

… در سطح کلان ما با ساختارهای فرهنگی مواجه هستیم. خشونت مردان علیه زنان و خشونت زنان علیه زنان، همگی متوجه همین ساختار فرهنگی و نیز شامل الگوهای مردسالارانه است. حال زمانی‌که یک #ساختار_فرهنگی خودش را به #جامعه تحمیل می‌کند از روی اجبار زن‌ها به آن جلب می‌شوند و #مردسالاری به نحوی تداوم پیدا می‌کند. حال خروجی این وضعیت، کاهش اعتماد به نفس است …

… فراتر آن‌که، آسیب‌رسان بودن این ساختارهای فرهنگی گریبان هر زن و مرد را می‌گیرد، ما با خشونت علیه انسانیت مواجه هستیم. امروز تحت این ساختار فرهنگی هر دو جنس از این عزت نفس دور می‌مانند. بنابراین برای رهایی از خشونت علیه زنان ما باید به رفع خشونت علیه انسانیت بپردازیم …

… اما این‌که چه می‌شود این خشونت پایدار باقی می‌ماند یا این‌که چرا زن متأثر از خشونت، وضعیت خود را رها نمی‌کند، علت اول «عدم آگاهی» است. گاهی زنان خشونت را به عنوان یک امر، باور دارند و باید درباره‌ی آن آگاهی داده بشود. وقتی خشونت حس نشود، آن‌گاه اتفاق می‌افتد، بنابراین باید در خصوص وجود انواع خشونت آگاه بشوند و این‌که کدام کلام یا رفتار، معنای خشونت دارد یا ندارد. بنابراین فردی که مورد خشونت قرار می‌گیرد از این وضعیت آگاه نیست که بخواهد از آن بیرون بیاید. رسانه‌ها و آموزش و پرورش باید در این خصوص آگاهی های لازم را بدهند …

… گام دوم بعد از حس کردن خشونت به‌واسطه‌ی آگاهی، این است که فرد می‌خواهد از این وضعیت خارج شود. نبود چتر امنیت مناسب باعث می‌شود فرد شرایط بد را به بدتر ترجیح بدهد. فرد احساس می‌کند اگر در شرایط خشونت باقی بماند شرایط بهتری دارد. نبود #امنیت_روانی و نبود #امنیت_اقتصادی، باعث می‌شود زن، بودن در وضعیت خشونت را ترجیح بدهد …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً بازنشر کنید.»

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعه‌شناسی افق‌نگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #خشونت_خیابانی نوک کوه یخ #خشونت‌های_ساختاری ما است

🗓 یک‌شنبه: ۶ بهمن ۱۳۹۸

📰 گزارش هفته‌نامه‌ی سلامت درباره‌ی ریشه‌های #خشونت در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی #جامعه‌شناس | منتشر شده در شماره‌ی ۷۳۸، ۲۸ دی ۱۳۹۸

👈 نمایش گزارش

🔍 بخش‌هایی از سخن من در این گفت‌وگو:

… نزاع‌های خیابانی را به صورت پدیده‌های جدا در نظر نگیریم. #نزاع‌های_خیابانی یکی از نمودهای خشونت آشکار یا عریان است، اما پیش از آن ما خشونتی پنهان داریم و مهم‌تر از آن هم خشونت دیگری وجود دارد و آن خشونت نمادین است. خشونت نمادین یعنی این‌که خشونت «مشروع‌سازی» می‌شود و برخی باورها و اعتقادات، خشونت را مشروع و درست نشان می‌دهند یعنی خشونت قبل از آن‌که عرف باشد، باور و ایده می‌شود. شکل‌های متفاوتی از خشونت علیه زنان که در جامعه‌ی ما ساری و جاری است و آن‌قدر تکرار شده که بسیاری از مردم آن را عادی می‌دانند، ریشه در باورها و نگاه ما نسبت به زن به عنوان یک موجود درجه‌ی دو و زیردست دارد.
ما به این باورها #خشونت_نمادین می‌گوییم …

… نگاه تحقیرآمیز و شوخی‌های هدف‌دار که قومیت یا شهر و ملیت و حتی ظاهر و جنسیت را هدف قرار می‌دهند را می‌توان شکل‌های متنوع خشونت پنهان دانست …

#جامعه‌شناسی، #خشونت را در ۳ سطح کلان؛ یعنی ساختارها، سطوح میانی مانند: آموزش‌وپرورش و رسانه و خانواده و سطح خرد؛ یعنی در سطح افراد بررسی می‌کند. اما عمدتاً صحنه‌ی عریان خشونت را #جامعه می‌‌بیند و مثال آن هم رانندگی خشونت‌آمیز است.
در این نوع خشونت عریان، آستانه‌ی پایین تحمل، به سرعت تبدیل به #خشونت_رفتاری می‌شود …

… گاهی در یک جامعه ساختارهای اجتماعی وجود دارد که در کل، مقبولیت نسبی دارند و همه‌ی افراد جامعه را شامل می‌شوند و افراد را به خودی و غیرخودی تقسیم نمی‌کنند و کم‌وبیش فرصت‌های برابری برای آن‌ها پیش‌بینی شده و ساختارهای اقتصادی، #تبعیض را دامن نمی‌زنند و در وضعیت متعادلی به سر می‌برند. در این وضعیت، #آموزش #مهار_خشم با مجازات‌های قضایی یا اقدامات قضایی پیش‌گیرانه می‌تواند خلاءهای موجود در جامعه را پر کند؛ یعنی وقتی ساختارها درست چیده شده باشند، اقدام‌های میانه که همان آموزش و اقدامات قضایی هستند، می‌توانند مؤثر واقع شوند اما وقتی ساختارها معیوب باشند؛ یعنی سرچشمه آلوده باشد، دیگر نمی‌توان آبی را که از آن جاری می‌شود، پاک کرد. در جامعه‌ی ما که ساختارها درست عمل نمی‌کنند، راه‌حل‌های میانه مانند #مشاوره‌های_روان‌شناختی یا آموزش، راه‌حل‌های نهایی نیستند، همان‌طور که می‌بینیم با وجود مراکز #مشاوره و برنامه‌های صداوسیما درباره‌ی #مهارت‌های_ارتباطی، تعداد #طلاق و #مشکلات_خانوادگی و خشونت‌های عریانی مانند نزاع‌های خیابانی روز به روز در حال افزایش است …

… فکر می‌کنم بهتر است اول به #خشونت_ساختاری_اقتصادی بپردازیم. منظورم این است که افراد براساس شایستگی‌های خود امکان اشتغال و درآمدزایی ندارند و این بیش از آن‌که به قابلیت‌های فردی ارتباط داشته باشد، به #نظام_اقتصادی مربوط است که فرد در آن قرار گرفته است. فرد در مقابل کار مساوی به پاداش مساوی نمی‌رسد. آمارها گویاتر هستند؛ ما می‌شنویم که هزاران دانش‌آموخته‌ی دکترای ما یا ۵۰% از دانش‌آموختگان دانشگاه‌های ما بی‌کارند یا کاری غیرمرتبط با رشته‌ی دانشگاهی خود
دارند یا ماهانه یک‌ونیم میلیون چک برگشت می‌خورد یا مثال قاچاق کالا یا تمرکز ثروت که عمدتاً در دست افراد خاصی است که بعد از انقلاب طبقه‌ی نوظهوری به وجود آورده‌اند ...

… خروجی همه‌ی آن‌چه که گفتم، تبعیض است که آن را مصداق بارز خشونت می‌دانیم. تبعیض همان توزین نابرابر فرصت‌ها است. حالا آن کسی که مورد این تبعیض واقع شده، فکر می‌کند سهمش را خورده‌اند و راه برون‌رفت آن را رفتار خشونت‌آمیز می‌داند …

⚠️ «اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نقش تعیین‌کننده‌ی حکومت در عدم تحول فرهنگی

🗓 سه‌شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

📰 گزارش پایگاه خبری ـ تحلیلی «رویداد۲۴» درباره‌ی ریشه‌های #فرزندکشی و #فرزندآزاری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یک‌شنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
🔍 بخش‌هایی از سخنان من:

… پدیده‌هایی مانند فرزندکشی یا فرزندآزاری پدیده‌هایی جدید نیستند اما به دلیل وجود نظام ارتباطی نوین با سرعت و وضوح بیشتری اطلاع‌رسانی می‌شوند. مادری که کودکش آزار می‌دهد یا قتل #رومینا توسط پدر یا خودکشی‌هایی که در جامعه مشاهده می‌کنیم همگی ارتباط معناداری با یکدیگر دارند. پول و نظام اقتصادی نقش مهمی در سوق دادن جامعه به سوی بروز رفتار‌های ناهنجار در #خانواده و #جامعه دارد، مثلاً وقتی یک مادر طلب پول می‌کند تا کودکش را آزار ندهد این مسئله کاملاً مرتبط با درآمد کم، هزینه‌ی بالای زندگی، میزان بی‌کاری در جامعه و تمام مقولاتی است که تحت یک نظام اقتصادی شکننده و بیمار و ناکارآمد تعریف می‌شوند …

… شرط کافی برای بروز پدیده‌های نامطلوب و آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی عدم #تحول_فرهنگی است که در موضوع #قتل_رومینا و پخش #کودک‌آزاری مادر در اینستاگرام می‌توان ردیابی کرد. پدر و مادر به فرزند خود به چه چشمی نگاه می‌کنند؟ نقش و وظیفه خود را چگونه می‌بینند؟ چه رابطه‌ای بین خود و فرزندشان تعریف می‌کنند؟ پاسخ به این سؤالات در حوزه‌ی فرهنگ می‌گنجد. ما در این حوزه همواره با ۲ مشکل بزرگ مواجه هستیم …

…مسئله‌ی دیگر توسعه‌نیافتگی فرهنگی است که ما در یک فرهنگ سنتی گرفتار شده‌ایم و الگو‌های رفتاری و فرهنگی آن در دنیای مدرن امروزی و در قرن ۲۱ کارآمدی لازم را ندارند. ارتباط معناداری میان قتل رومینا، #خودسوزی #دختر_آبی، خودکشی‌های مختلف، و سایر آسیب‌ها و خشونت‌های اجتماعی وجود دارد. در این تحول نیافتگی فرهنگی حکومت نقشی تعیین‌کننده را ایفا می‌کند. برنامه‌ریزی در سطح کلان برای تحول فرهنگی ضروری است مثلاً رسانه‌ها که خود توسط #نظام_سیاسی مدیریت می‌شوند و این انحصار را در رسانه‌ها، #صداوسیما، منابر و مساجد نشان می‌دهد. یعنی در این کانون‌ها نیز صدا‌هایی حق انتشار دارند که به نحوی تحت حاکمیت تعریف شده و مشروعیت می‌یابند. در چنین شرایطی تحول فرهنگی چگونه باید رخ دهد و چه شخصی مسئول این پدیده است؟ …

#نظام_آموزشی کشور، کتاب‌های درسی و کارمندان این نظام از عوامل اصلی جامعه‌پذیر کردن افراد و تحول فرهنگی جامعه است. چه کسی #آموزش_و_پرورش را از صفر تا صد مدیریت می‌کند؟ تمام عوامل و عناصری که یک انسان خوب را می‌سازد یعنی انسانی نو که توانایی تطبیق خود را با نیاز‌های جهان امروز از منظر اخلاقی، متعادل بودن، احترام به محیط زیست، احترام به هم‌نوع دارد، تحت عنوان تحول فرهنگی تعریف می‌شوند، در جهان امروز انسان خوب فردی است که توانایی #هم‌زیستی_مسالمت‌آمیز با جهان را دارد و این انسان محصول تحول فرهنگی است. لذا از هر بعدی که به چنین موضوعاتی پرداخته شود نظام سیاسی در رأس امور ایفای نقش کرده. ممکن است یک نظام سیاسی از منظر سیاسی کارآمد باشد یعنی #امنیت وجود داشته و افراد به هر حال به صورت نصفه و نیمه در #انتخابات #مجلس شرکت کنند و این عوامل باعث سر پا ماندن آن نظام سیاسی شده و با بحران مشروعیت هم چندان مواجه نباشد. اما از منظر #جامعه‌شناسی مشاهده می‌کنیم که با یک #ابربحران_ناکارآمدی اجتماعی نظامی سیاسی مواجه هستیم. کارآمدی اجتماعی به این معناست که اعضای جامعه بدون تبعیض‌‌های قومیتی، جنسیتی و مذهبی از رضایت نسبی برخوردار باشند. یعنی وقتی فرد از آغاز روز احساس اضطراب و بی‌اعتمادی نسبت به آینده‌ی خود را ندارد و کم‌تر با احساس عدم امنیت شغلی، شهری، ناموسی دست به گریبان است. وقتی در جامعه #تبعیض و بخشی‌نگری وجود دارد و نظام سیاسی به بخشی از جامعه بیش از بخش دیگر توجه می‌کند. وقتی با تبعیض و آپارتاید سیاسی مواجهیم آمار مهاجرت افزایش می‌یابد، آن‌چنان‌که در حال حاضر ۷ میلیون از کشور ما مهاجرت کرده‌اند، این مسائل در کنار بی‌کاری، کم‌رنگ بودن بخش تولید در اقتصاد کشور، مراودات بین‌المللی ناموفق، بخشی‌نگری و غیره همگی نشان‌دهنده‌ی ناکارآمدی نظام سیاسی است. وقتی نظام سیاسی ناکارآمد باشد، تحول فرهنگی و نظام اقتصادی پویا بی‌معنا می‌شود …

#بی‌هنجاری با #هنجارشکنی متفاوت است، در هنجارشکنی، از قبل #هنجار وجود داشته، اما برخی آن را رعایت نمی‌کنند. اما در خانواده‌های امروزی و به‌ویژه در نسل جوان شاهد بی‌هنجاری و بی‌الگویی هستیم، گویی این خانواد‌ها در خلاء قرار دارند و هیچ الگویی نیست. در نهایت همه‌ی این موارد برون‌داد مجموعه‌ی یک نظام بیمار است …

«اگر با نگاه من هم‌سو هستید لطفاً ـ با درج منبع ـ بازنشر کنید.»

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 #کنکور ارتباط منطقی با #دانشگاه ندارد

📡 گفت‌وگوی تلویزیون فارسی بی‌بی‌سی با #احمد_بخارایی درباره‌ی کنکور و آموزش مجازی در دوره‌ی کرونا | پخش‌شده در برنامه‌ی شصت‌دقیقه، سه‌شنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹، ساعت ۲۲

👈 پخش گفت‌وگو: ویدئو | صوت

… پدیده‌ی کنکور از زاویه‌ی انتقادی و problematic قابل مطالعه از چهار زاویه است که موضوع چگونگی برگزاری آن بر اساس رعایت موارد بهداشتی و ایمنی فقط یکی از آن چهار زاویه یعنی یک نگاه صوری و سطح‌نگرانه است …

… باید تحلیل شود که چرا کنکور این‌قدر سنگین‌وزن و تنش‌زا و مهم شده است در حالی که ارتباط منطقی با دانش‌گاه‌ها ندارد …

… متأسفانه حال و روز دانش‌گاه‌های ما خوب نیست …

… نفرات برتر کنکور در سال ۹۸ همه از #مدارس_استعدادهای_درخشان و نمونه‌ی دولتی و غیردولتی‌ها و نیز ۵۰% آن‌ها تنها از تهران و نیز حدود ۹۰ درصد قبولی‌های کنکور فقط از پنج استان کشور بودند. این آمار به جز #بی‌عدالتی_آموزشی چه معنایی دارد؟ …

… متأسفانه در نیم‌سال دوم سال تحصیلی ۹۸ـ۹۹ یعنی در ایام #کرونا که دانش‌جویان با دانش‌گاه‌ها تقریباً قطع ارتباط کرده بودند عمدتاً دانش‌جویان ۳۰% مطالب را آموخته بودند اما بیش از ۷۰% نمره‌ی پایان ترم به آن‌ها داده شده …

… امکان #آموزش_مجازی در دانش‌گاه‌ها کم‌تر وجود دارد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #افشاگری #زنان از #خشونت، #آزار و #تجاوز، فرصتی برای آگاهی‌بخشی به مردان

🗓 پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

📰 گزارش خبرآنلاین درباره‌ی خشونت‌ورزی نسبت به زنان و افشاگری‌های انجام‌شده در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی و آریاناز گل‌رخ | منتشرشده در پنج‌شنبه ۱۳ آذر ۱۳۹۹

👈 نمایش گزارش:
بخش‌هایی از گفته‌ی من:

… «#فرهنگ ما ریشه‌های هزاران ساله در الگوهای مردسالارانه دارد که هر تعرضی را به طور رسمی یا غیررسمی توجیه می‌کند. این همه مسئله در طی قرن‌ها اتفاق افتاده است، طبیعی است که افراد منفجر شوند. آدم‌ها هم می‌خواهند احساس کنند پایشان روی زمین سفت است.» حالا دیگر "زنان حسی مشترک دارند که از جنسی به اسم #مرد در طی هزاران سال مورد آزار و اذیت قرار گرفتند." …

… «در ایران ما با یک تضاد روبرو شده‌ایم، یک سری نیروهای بسیار سنتی یک سوی طیف هستند و بخشی از روشن‌فکران و اعضای #جامعه در سوی دیگر. این تضادها اگر به شکل «دیالکیتکی» حل شود، وضعیت خوب می‌شود و اتفاقاً وجودشان خوب است. اما این که تضاد به دو سر یک طیف تبدیل شود که حاضر نیستند حرف هم را گوش بدهند وضعیت را خراب می‌کند.» …

… «وجود الگوی غربی هم یکی از دلایل شروع این ماجرا در ایران است، در نظام جهانی عناصر خوب یک فرهنگ، به فرهنگی دیگر منتقل می‌شوند، وقتی یک سوی دنیا کسی ماجرای #تجاوز خود را بیان می‌کند، این شجاعت به وجود می‌آید که این اتفاق در ایران هم رخ بدهد. این که چنین اتفاقی در اروپا یا غرب رخ می‌دهد، در فرد ایرانی احساس هم‌دلی و هم‌دردی به وجود می‌آورد. پس طبیعی است که این جنبش در بیان روایت‌های #تجاوز و #آزار در ایران تأثیرگذار باشد.» …

… به طور کلی این ماجرا سه‌ ریشه دارد؛ بی‌معنابودن مرزبندی‌های فیزیکی در نظام جهانی، انتقال همه‌ی مسائل در نظام ارتباطی نوین و احساس #هویت_مشترک #زنان در دنیا …

… در هر کشور با توجه به ریشه‌های #خشونت راهکارها هم متفاوت است. راهکار این مسئله در سطوح خرد، میانه و کلان تقسیم می‌شود؛ در سطح خرد که مسائلی مثل #آموزش برمی‌گردد، در ایران فقط ۲۰درصد ماجرا را حل می‌کند، ۲۰درصد دیگر هم سهم سطح میانه است جایی که به نحوه‌ی برخورد #قانون با آزاردهنگان، #نظام_حقوقی، آموزش رسانه‌ها، نقش #آموزش‌وپرورش و دیگر موارد مرتبط است …

… «این موضوع برای هر کشور متفاوت است، مثلاً ممکن است در جامعه‌ای دیگر راهکارهای سطح خرد، ۸۰درصد مسئله را حل کنند. در ایران وزن اصلی مربوط به ساختار است. ما یک #ساختار_ارزشی دارم، که هزاران سال است بر کشور حاکم است، #پدرسالاری چیزی که مشروعیت آن در بخش‌هایی پذیرفته شده است دیگر به #مردسالاری تبدیل شده است، برخلاف پدرسالاری، در حالت دوم مرد از قدرتش استفاده می‌کند، #قدرت در مسائل #سیاسی، #اقتصادی و دیگر» …

… «در چنین #ساختار_فرهنگی، حالا در بخش میانه #صداوسیما شروع به آموزش بدهد، این کار چه تأثیری دارد؟ برای همین می‌گویم ۴۰درصد سهم برای مجموع دو بخش خرد و میانه زیاد هم هست.» …

… بهترین حالت ممکن این است که این افشاگری‌ها به جنبشی برای آگاهی‌بخشی به مردان تبدیل شود، اما به نظر او به دلیل وجود «انسداد» در جامعه چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد. …

… شرایط اخیر مانند سکه‌ای است که یک روی آن #واقعیت‌گرایی و روی دیگر آن #هیجانات است، روی واقعیت‌گرایی کارکرد مثبتی دارد و مردان را نسبت به مسئله آگاه می‌کند …

… «در فضای مجازی ما آمیزه‌ای از هیجان و واقعیت‌گرایی هستیم، وقتی یک بستر سالم و مناسب تعاملاتی برای این کار مثل روزنامه‌ها یا رسانه‌های صوتی و تصویری وجود ندارد، شبکه‌های مجازی به مغز متفکر جامعه تبدیل می‌شود. این خیلی بد است، چراکه این شبکه‌ها ابزار هستند نه یک هدف. کافی است ببینید در فضای مجازی افراد به هم می‌تازند، فردی تأیید می‌شود و به عرش و دیگری محکوم می‌شود به فرش می‌رود.» …

… درباره‌ی روند #افشاگری باید گفت که «نطفه‌ی این ماجراها باید در فضای مجازی منعقد می‌شد و به یک #جنبش تبدیل می‌شد که تعریف، چهارچوب، موضوع و … دارد، اما بخاطر «#انسداد_اجتماعی» در جامعه ما این اتفاق رخ نمی‌دهد. با گذشت زمان بخشی از هیجانات آرام می‌شود و یک سال دیگر اگر هم برای کسی اتفاقی رخ بدهد، شجاعت این را پیدا نمی‌کند که بگوید، «#من‌هم» این متأسفانه سرنوشت ماجرا است.» …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📺 اعتراض استادان و پژوهش‌گران علوم اجتماعی به امنیتی شدن دانش و پژوهش

📡 گفت‌وگوی تلویزیون بی‌بی‌سی فارسی با #احمد_بخارایی و #سعید_پیوندی درباره‌ی موارد مندرج در «اعتراض‌نامه‌»ی منتشره در فضای مجازی پیرامون اهداف و مطالبات پژوهش‌گران با حدود ۷۰۰ تأیید | پخش‌شده در برنامه‌ی صفحه‌ی ۲، سه‌شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۹، ساعت ۲۱

| پخش گفت‌وگو: دیداری | شنیداری

| بخش‌هایی از گفته‌ی احمد بخارایی در این گفت‌وشنود:

… در سه سطح با موانع جدی در امر #پژوهش در ایران مواجهیم. در سطح خُرد وقتی دانش‌جوی ما برای کسب اطلاعات و آمار مربوط به مسائلی مانند #کودک_همسری یا #خودکشی یا #اعتیاد یا #زندانیان به مراجع مربوطه مراجعه می‌کند پاسخ سربالا می‌شنود و در دست‌انداز می‌افتد …

… در سطح میانه، شش پدیده خودنمایی می‌کند: ضعف انجمن‌های علمی به دلیل وجود موانع، ضعف ساختاری در #آموزش_عالی از روند جذب و استخدام تا شکل‌گیری گروه‌های آموزشی در دانش‌کده‌ها، انفکاک #سازمان‌های_غیردولتی از بدنه‌ی #جامعه به دلیل نبود نتایج #تحقیقات_اجتماعی، سیطره‌ی مدیران عافیت‌طلب بر ادارات و مقاومت در مقابل تحقیقات اجتماعی، سودآور نبودن تحقیقات #علوم_انسانی و اجتماعی و عدم حمایت لازم از تحقیقات توسط سازمان‌های داخلی و بالاخره تهدید و تحدید #علوم_اجتماعی علمی از سوی امر مبهم و بدون چارچوب و نامشخصی موسوم به «علوم اجتماعی اسلامی» …

… در سطح کلان با دو پدیده عمدتاً مواجهیم: ۱ـ قطع ارتباط معنادار بین نتایج نیم‌بند در مؤسسات تحقیقات اجتماعی و مراکز سیاست‌گذاری ناشی از کاهلی دولت‌مردان و مجموعه‌ی #حاکمیت و ۲ـ قطع ارتباط معنادار بین دولت ایران و سایر دول در موضوع تحقیقات در حوزه‌های علوم انسانی و اجتماعی …

… برخی از پژوهش‌گرانی که با مشکل جدّی مواجه شده‌اند عبارتند از: اخراج استادان از دانش‌گاه مانند: زنده‌یاد دکتر #هاله_لاجوردی از دانش‌کده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران و دکتر #فاطمه_موسوی_میرک از دانش‌گاه آزاد اراک پس از ۲۵ سال تدریس و آقایان #سعید_مدنی به واسطه‌ی تحقیقات کم‌‌نظیرش در موضوعات اعتیاد و #روسپی‌گری ، #سعید_معیدفر، #ابراهیم_توفیق و نیز زندانی شدن پژوهش‌گران دو تابعیتی مانند خانم #میمنت_حسینی_چاوشی استاد دانش‌گاه ملبورن که برای شرکت در کنفرانس سالانه‌ی سالمندی به ایران دعوت شده بود (در حالی که در سال ۱۴۱۵ با بحران وجود بیش از ۲۲ میلیون سالمند بالای ۶۰ سال مواجه خواهیم بود!) و نیز خانم #فریبا_عدالت‌خواه، #جامعه‌شناس ایرانی ـ فرانسوی که به پنج سال زندان محکوم شده‌ و نیز آقای #کامیل_احمدی که برای انجام تحقیقات کم‌نظیر مردم‌شناختی‌اش در موضوعات #کودکان_کار و #دگرباشان و #قومیت‌ها و #زنان، اخیراً به هشت سال #زندان محکوم شده است. قطعاً بسیاری از استادان و پژوهش‌گران دیگری هستند که در حاشیه مانده‌اند و اخراج یا زندانی شده‌اند …

| متن و آمار این اعتراض‌نامه

| بازتاب در انصاف نیوز

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ انفعال و بی‌تفاوتی جامعه‌شناسان، چرا؟!

🗓 یک‌شنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹

| گفت‌وگوی کانال تلگرام «علوم اجتماعی، مسائل روز» با دکتر #احمد_بخارایی #جامعه‌شناس و استاد #دانشگاه درباره‌ی«نقد و واکاوی اجتماع علمی جامعه‌شناسان»

| تاریخ برگزاری: سه‌شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۹

به زودی متن کامل این گفت‌شنود آماده و پخش خواهد شد؛

در این گفت‌وشنود اشاره کرده‌ام:

به: علت‌ها و دلیل‌های خاموشی نسبی #جامعه‌شناسان در ایران ۱۳۹۹ !

به: تبار #جامعه‌شناسی در ایران

به: عقب‌گرد جامعه‌شناسی از سال ۱۳۵۷ به بعد

به: شرایط #آنومیک در شرایط کنونی جامعه‌شناسی

به: وضعیت اسف‌بار جامعه‌شناسی در دانش‌گاه‌های ایران

به: شبه نخبگان بی‌تفاوت

به: بحران #هویت دانش‌گاهی و هویت رشته‌ای جامعه‌شناسان

به: باندبازی‌ها در تولید مقاله برای ارتقاء و تن‌دادن به بازی ناشایست نظام‌مند در #آموزش_عالی کنونی

به: نفهمیدن #آگوست_کنت و کج‌فهمی‌ها در فهم او. اشتباه نشود، منظورم کج‌فهمی‌های ما از اوست!

به: فهم ناقص از #پارسونز در میان بسیاری از جامعه‌‌شناسان ایرانی

به: هم‌دل‌نبودن بسیاری از جامعه‌نشناسان ایرانی با #ماکس_هورکهایمر در کنش‌گری‌هایش

به: بیگانه‌بودن جامعه‌شناسان ما با نظریه‌ی ارزش‌مند #ژرژ_گورویچ با عنوان محوری «#هایپر_آمپریکو_دیالکتیک»

به: به نبود درد مشترک در میان جامعه‌شناسان ایرانی و …

ممنونم از آقای #سیروان_محمودی، پژوهش‌گر اجتماعی و مؤسس «کانال تلگرام: علوم اجتماعی، مسائل روز» که امکان گفت‌و‌شنود را مهیا کرد.

| رسانه:
| شنیداری | دیداری: بخش ۱ ، بخش ۲ |

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ نشست «فساد دانش‌گاهی» در دو نوبت

| میهمانان نوبت ۱:

#داود_حسینی_هاشم‌زاده: وضعیت #فساد دانش‌گاهی در ایران
(پژوهش‌گر حوزه‌ی مطالعاتی فساد و مدرس دانش‌گاه)

سید #جواد_میری: فساد دانش‌گاهی و مفهوم #مدیریت_کوتوله‌ها
(عضو هیأت علمی پژوهش‌گاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی)

#معصومه_قاراخانی: مدل مفهومی برای مطالعه‌ی ناراستی‌های #آموزش در ایران
(عضو هیأت علمی دانش‌گاه علامه طباطبایی)

| میهمانان نوبت ۲:

#عباس_کاظمی: قبیله‌گرایی و #فساد_دانشگاهی در ایران
(عضو هیأت علمی پژوهش‌کده‌ی مطالعات فرهنگی و اجتماعی)

سید #آیت‌اله_میرزایی: دوسویگی ساختاری ناراستی‌های آکادمیک در ایران
(عضو هیأت علمی پژوهش‌گاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی)

#حسن_محدثی: فساد دانش‌گاهی در #علوم_اجتماعی ایران
(عضو هیأت علمی دانش‌گاه آزاد)

| مدیر نشست: دکتر #احمد_بخارایی
عضو هیأت علمی دانش‌گاه پیام نور

| برگزارکننده:
انجمن جامعه‌شناسی ایران (گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی)

🗓 تاریخ برگزاری: یکشنبه ۱۷ و دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
🕕 زمان: ساعت ۱۸ تا ۲۰

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۳)

🗓 چهار‌شنبه ۱۱ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم‌گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

«#بحران_مقبولیت» #نظام_شیعی در ایران

🖋
#احمد_بخارایی، جامعه‌شناس

۱ـ در شطحیات (۲) گفته‌بودم که #نظام_سیاسی در ایران از میان چهار مؤلفه‌ی «#مشروعیت_سیاسی» در سه مؤلفه، مشکل بحران‌‌آفرین ندارد که عبارتند از: حقانیت، قانون‌مندی و کارآمدی (البته با تعاریفی که گذشت!) اما در مؤلفه‌ی چهارم یعنی «#مقبولیت» (Acceptability) با بحران مواجه است که این به تنهایی هم‌وزن همه‌ی آن سه عنصر قبلی در #ناپایداری_سیاسی در ایران است. دوستان خواستند بیش‌تر توضیح دهم.

۲ـ «بحران مقبولیت» مانند هر پدیده‌ای از چهار زاویه معطوف به سه زمان، قابل تحلیل است.
۲ـ۱ـ به اعتبار تبارشناسی #جامعه:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر فرهنگی و مذهبی، اینک و هم‌چنان تندیس «#ولایت ـ #امت» در میادین شهر‌ها به جای «#دولت ـ #ملت» خود را می‌نمایاند که نزد برخی تاریخ گذشته است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به اعتبار بستر جهانی، الگوهای حکومت‌مداری در ایران با روند #جهانی‌شدن ناساز است.

۲ـ۲ـ به اعتبار «شکل» در زمان اکنون:
الف ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا به طور عریان مشاهده می‌شود که مقولاتی مانند «#عشق» و «#صلح» و «#دیگرخواهی» به حاشیه رفته‌اند و زندگی، علی الظاهر تکراری و تا حدودی خالی از معنا شده است.
ب ـ ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا در کوچه و خیابان مشاهده می‌شود که #انسانیت، نحیف شده است و #کودکان_کار و خیابان تا کمر به داخل ظرف زباله خم شده‌اند.

۲ـ۳ـ به اعتبار «محتوا» در زمان اکنون:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ در روند تصمیم‌سازی، نقش «عاملیت» به سطح حداقلی کاهش یافته، از #رأی دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ فضای دهشتناک نئولیبرالی کج و ماوج حاکم، نوکیسه‌ها را همچنان ارتقاء می‌بخشد و فرصت خوبی برای اهالی زدوبند فراهم کرده است تا با «ریش مصلحتی»، به ریشه بزنند،
ـ «تخصص‌محوری» از ترس «تعهد‌محوری» به کنجی خزیده و #عقلانیت، نحیف شده است،
ـ وحشت #حاکمیت از رعایایش، به کم‌اعتمادی مردم به حاکمیت منجر شده است،
ـ از #مذهب، استفاده‌ی ابزاری شده است،
ـ کاریزمایی فرمانده، تبدیل به فرماندهی کاریزمای تاریخ‌گذشته، شده است.

۲ـ۴ـ به اعتبار پی‌آمدها:
ما با «بحران مقبولیت» مواجهیم زیرا …
ـ حس بیهودگی، گریبان خیلی‌ها را می‌فشارد در صحنه‌های خالی از محتوا مانند رأی‌دادن‌ها تا اصلاح ساختارها،
ـ نرخ #بی‌کاری بالاست و آزار‌دهنده،
ـ #آموزش در مدارس و دانش‌گاه‌ها، سست و کم‌مایه‌اند،
ـ زندان‌ها به جای «ترمیم متهم»، مشوّق تکرار جرم‌اند،
ـ با فضای هوشمند مجازی، مقابله می‌شود تا هم‌چنان با کنکاش حوزه‌ی خصوصی، مدار فکری کنش‌گران به سمت مدار #ایدئولوژیک حاکمیت، جهت یابد،
ـ مدافعان #آزادی و حتی مدافعان زیبایی و سلامت طبیعت، به حبس می روند،
ـ نارضایتی از «آن‌چه هست» (با فرض خوب‌بودن نسبت به برخی کشور‌های کم‌تر توسعه‌یافته) رو به افزایش است.

۳ـ هفده شاخص در تشدید «بحران مقبولیت» نظام سیاسی در ایران را متذکر شدم. می‌خواهم بگویم نیمی از این موارد (هشت‌و‌نیم شاخص!) کفایت می‌کند که پایداری یک نظام سیاسی، متزلزل شود. از نبود «#دموکراسی» حرفی نزدم چرا که همه‌ی این موارد هفده‌گانه، قبل از تحقق دموکراسی از امکان تحقق به طور نسبی برخوردارند، پس: دموکراسی پیش‌کش حاکمیت! در شطحیات (۲) نوشتم و اینک باز می‌گویم که وجود «بحران مقبولیت» در نظام سیاسی در هر جامعه‌ای باتلاقی می‌آفریند که حاکمیت هر قدر هم خیر‌خواهانه هر توافق‌نامه‌ای را با هر صاحب قدرتی امضا کند به ضد خود تبدیل می‌شود! فکر کنیم، فکر کردن خوب است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۰)

🗓 شنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۰

پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفته‌ایم و «زیاد»، شنیده‌ نشده‌ایم!

بهار هزار و چهارصد

سوء‌هاضمه‌ی #فمینیستی!

🖋
#احمد_بخارایی | جامعه‌شناس

۱ـ با دانشجویان ارشد #جامعه‌شناسی، درس «#جامعه‌شناسی_زنان» را به صورت مجازی در هفته‌ی گذشته داشتم. سخن از «#تبعیض_جنسیتی» بود. یکی از دانشجو‌یان از ارومیه که در #آموزش_و_پرورش، #معلم ریاضی است در ضمن این‌که موافق بود که #تبعیض جنسیتی وجود دارد در آخر صحبتش گفت: «الحمد‌لله نرخ #اشتغال زنان در پست‌های مدیریتی بالاتر در ادارات آموزش و پرورش ارومیه تقریباً دو برابر شده». این «الحمد لله»ی که او گفت ذهنم را درگیر کرد.

۲ـ به #دانشجو گفتم: فرض کنید سفره‌ای پهن شده‌ و غذای چهار نفر در آن آماده است حال آن‌که روز قبل در همین سفره، دو غذا وجود داشت. حالا غذا چند برابر شده‌است؟
گفت: دو برابر
گفتم: بسیار خوب. حالا فرض کنید ده نفر نیازمند غذا هستند و دور این سفره نشسته‌اند. حالا اگر این ده نفر از ۲۰‌درصد غذای‌‌شان به لحاظ مقدار و کیفیت صرف نظر کنند پس هر یک به چند درصد غذا نیاز دارد؟
گفت: ۸۰ درصد
گفتم: حالا آن چهار ظرف غذا (که نسبت به روز قبل دو برابر شده‌بود) چند درصد نیاز این ده نفر را که هر یک به هشتاد‌ درصد غذا هم راضی هستند پاسخ می‌دهد؟
گفت: ۵۰ درصد
گفتم: حالا این ده نفر با آن چهار ظرف غذا اگر بخواهند سر کنند آیا حداقل با پنجاه درصد توقع و انتظارشان، سفره را در پایان ترک نخواهند‌کرد و هنوز پنجاه درصد انتظارشان بی‌پاسخ باقی نخواهد ماند؟
اندکی تأمل کرد و گفت: بله درسته!
گفتم: حالا اگر این روزها تکرار شوند آیا آن افراد دچار سوء‌ هاضمه نخواهند شد؟
گفت: بله.
گفتم: پس چرا گفتید: «الحمدلله»، دو برابر شده‌است؟
گفت: متوجه نمی‌شوم منظورتان چیست!
گفتم: عزیز من، مثال آن ده نفر در اطراف سفره غذا، زنان در جامعه‌ی قرن بیست‌و‌یکمی ایران هستند که در فضای جهانی تنفس می‌کنند و آگاه به توانایی و آزادی خودشان شده‌اند و سطح توقع و انتظارات‌شان، حداقل در سطح همان هشتاد‌ درصد غذای مورد نیاز برای آن ده نفر است اما نیمی از این توقع و انتظار در این «سفره اجتماعی» پاسخ داده نمی‌شود یعنی نیمی بلاتکلیف باقی مانده‌است. پس با بحران پاسخ‌گویی به انتظارات و توقعات #زنان (بخوانید: زنان و مردان تحوّل‌جو) در ایران مواجهیم.
با اندکی خنده گفت: درست می‌گویید. از این جهت ندیده‌بودم.
گفتم: آن دو برابر شدن واگذاری پست‌های بالای اداری به زنان، همانند همان دو برابر شدن غذاها در سفره و نهایتاً پاسخ‌گویی به پنجاه‌درصد نیاز زنان است، پس این نشان از وجود «#بحران_مقبولیت» برای #نظام_سیاسی و #حکم‌رانی در ایران دارد.
گفت: می‌شود بیش‌تر توضیح دهید؟
گفتم: در مورد «بحران مقبولیت» و #فروپاشی_اجتماعی حرف‌های نا‌خوانده زیادی در کانال تلگرامی‌ام گفته‌ام اما خلاصه این‌که لوکوموتیو حکم‌رانی در ایران از قافله‌ی تحول‌جویی #شهروندان، عقب مانده و این فاصله، بیش‌تر و بیش‌تر می‌شود و بنابراین «مقبول» نمی‌افتد و هزینه‌ها را هدر می‌دهد و منابع را می‌سوزاند و به نتیجه‌ای هم نخواهدرسید. پس آیا حالا هم خواهی گفت: «الحمدلله»؟
خندید و گفت: خیر!

۳ـ سوء هاضمه چیست؟ آن را «دش‌گواری» هم گفته‌اند که نشانش، «درد شکم» است و می‌تواند منجر به «زخم گوارشی» شود. این سوء هاضمه، باعث «نفخ» و «آروغ» و «تهوّع» می‌شود. اینک به جای کلمات داخل گیومه بگذارید: #نارضایتی، پرخاش‌گری، تجمیع انتظارات، اعتراض‌های پراکنده و استفراغ #جامعه! حالا می‌شود: دش‌گواری اجتماعی زنان (همان: سوءهاضمه‌ی فمینیستی) که با «#نارضایتی_اجتماعی» مشخص می‌شود اینک منجر به «#پرخاش‌گری» و #خشونت‌ورزی و نیز موجب «تجمیع انتظارات» و «اعتراض‌های پراکنده» زنان شده و نهایتاً موجب «استفراغ جامعه‌»‌ی زنان (بخوانید: همه‌ی #مدنیت‌طلبان) خواهد شد یعنی آن‌چه را بلعیده‌اند بالا خواهند آورد و خیرش را به شرّش و «عطایش را به لقایش» خواهند بخشید. نه الحمد لله!

۴ـ می‌دانید که «بهمن» با انبوه برف، خطر‌بار می‌شود و آن در کشورهای در حال توسعه با «بهمن‌شکن» مواجه می‌شود تا قبل از رسیدن به زمین هموار، کم‌تر آسیب‌رسان شود اما در ایران #شیعی، بهمن‌ها (بخوانید:بحران‌ها) هم‌چنان در سراسیبی تند در حرکتند و این هم نشانی دیگر از «فروپاشی اجتماعی» است.

تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.

| t.me/dr_bokharaei

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها:

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش گفت‌وشنود چهار مدیر گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن جامعه‌شناسی ایران در اتاق شیشه‌ای: «فرصت‌ها، تحديدها، تهدیدها، موانع، برون‌رفت، بالندگی و امروز و فردای انجمن جامعه‌شناسی ایران»

🗓
چهارشنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۰

| میهمانان:
#مهدی_مطهرنیا
مدیر گروه آینده‌پژوهی

#سید_جواد_میری
مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی

#بیتا_مدنی
مدیر گروه جامعه‌شناسی ورزش

| میزبان:
#احمد_بخارایی
مدیر گروه مسائل و آسیب‌های اجتماعی و گروه فلسفه‌ی علوم اجتماعی

| تاریخ برگزاری: شنبه ۲۳ اسفند ۱۳۹۹

چهار مدیر گروه‌های علمی ـ تخصصی انجمن جامعه‌شناسی ایران در اسفند ۱۳۹۹ با هم گفت‌و‌شنود داشتند تا با نگاهی از بیرون به انجمن، #دیالکتیک نقّاد را بر فعالیت‌های خودمان در انجمن، جاری سازند …

نقد خانم دکتر بیتا مدنی، مدیر گروه جامعه‌شناسی #ورزش متوجه روند انتخابات هیأت مدیره، روند عضویت، نظام مالی، سایت انجمن، روند اخذ مجوزها، نشریات انجمن و مواردی از این دست بود.

نقد آقای دکتر سید جواد میری، مدیر گروه جامعه‌شناسی کشورهای اسلامی متوجه #محافظه‌کاری انجمن به تبعیت از روند محافظه‌کارانه‌ی نهاد #آموزش_عالی و عدم حمایت از #هویت_صنفی همکاران دانش‌گاهی و #پژوهش‌گران_اجتماعی بود.

نقد آقای دکتر مهدی مطهرنیا، مدیر گروه #آینده‌پژوهی، کم و بیش متوجه «متحرک» بودن انجمن به جای «محرک» بودن، عدم ترسیم واضح چشم‌انداز انجمنی و درجازدن در بافت دستوری بود.

من هم که مدیر دو گروه در انجمن جامعه‌شناسی هستم تلاش کردم به این موضوع‌ها بپردازم:

ـ تاریخچه‌ی انجمن و فراز و فرودهایش
ـ خاموشی گروه‌های علمی ـ تخصصی در انجمن
ـ فعالیت‌های شکلی و گاه خالی از محتوای مورد انتظار در انجمن
ـ تحلیل گذرای محتوای همایش ملی پژوهش‌های اجتماعی و فرهنگی در جامعه‌ی ایران در اسفند ۱۳۹۹ و تهی از محتوا بودن پنل‌هایی مانند: #جامعه‌شناسی_سیاسی، #جوانان، #فقر و #نابرابری، #زنان و #عدالت_جنسیتی و نیز بی‌ارتباطی برخی مباحث مطروحه در پنل‌های جامعه‌شناسی آموزه‌های اجتماعی #تشیع در ایران (۱ و ۲)!
ـ خستگی فکری و سنی در هسته‌ی مرکزی انجمن
ـ ارائه‌ی نموداری که انجمن جامعه‌شناسی ایران را از چهار منظر تحلیل می‌کند و پویایی‌اش را می‌تواند دامن زند.

| نمایش نمودار👉

«امید که این گفت‌و‌شنودهای درون انجمنی، بیرون از انجمن و ناظر بر آن تداوم یابد».

| پخش رسانه:
ـ دیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉

ـ شنیداری: 👈کل برنامه | بخارایی👉

| راهنمایی و پشتیبانی فنی

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇

| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| کشتارها‌ی خانوادگی، قتل بابک خرم دین: خشونت ساختاری و فروپاشی اجتماعی! |

🗓 پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰

📰 گزارش روزنامه‌ی آفتاب یزد درباره‌ی کشته شدن بابک خرمدین به دست پدر و مادرش در گفت‌وگو با احمد بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۳۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۰، شماره‌ی ۶۰۱۹

| نمایش گزارش: 👉

| فایل شنیداری: 👉

🔍 با روزنامه‌‌ی «آفتاب یزد» گفت‌و‌گو داشتم. می‌دانستم خط قرمزهایی که جلوی نشر حقايق را می‌گیرند مانع انتشار همه‌ی صحبت من خواهند شد پس طبق معمول، شرط کردم که فایل صوتی‌ام را برای نشر در کانال تلگرامی‌ام در اختیارم قرار دهند. اینک بخش‌هایی از گفته‌ی من در آن مصاحبه که دعوت می‌کنم فایل صوتی کوتاه را هم بعداً بشنوید:

… روان‌شناسان هیچ‌گاه قادر نخواهند بود مسائلی مانند قتل #بابک_خرمدین به دست والدینش که ریشه‌های جدی در جامعه‌ی بیمار دارد را تحلیل کنند …

… این گونه حوادث اعم از کشتارهای ناموسی و خانوادگی و غیره به عنوان «ُبژه‌»ها و مصادیق، دارای ماهیت و خمیرمایه‌ی مشترکی در #جامعه هستند که ما را به سوی «#سوژه» سوق می‌دهند …

… در سطح پایین، به تحلیل «#خانواده» پرداخته می‌شود که در آن عدم تفاهم و نبود فهم متقابل ناشی از شکل نگرفتن دیالوگ و کلام و صحبت متقابل بین فرزندان و والدین، به بحران‌های خانواده دامن زده است …

… افراد خانواده در سطح «میانه» در #آموزش_و_پرورش و دانش‌گاه و سازمان‌های مربوطه که «شایسته‌ستیزی» و ترویج #خشونت در آن‌هاست حضور دارند و #جامعه‌پذیر می‌شوند …

… ساختارهای کلان و #نظام_سیاسی، خشونت را دامن می‌زنند که کوچک‌ترین بازتابش، قتل‌های خانوادگی است …

… چرا امثال من را به #وزارت_اطلاعات فرا می‌خوانند و تعهد می‌گیرند که در خصوص مسائل خانمان‌سوز #اجتماعی حرف نزنیم و در گفت‌و‌گو با تلویزیون‌های بیرونی به تحلیل آن‌ها نپردازیم؟ چرا؟ چرا جلوی شکل‌‌گیری دیالوگ را می‌گیرند؟ اگر دیالوگ شکل نگیرد این گونه حوادث، به اشکال بدتری در آینده نزدیک در جامعه اتفاق خواهد افتاد و تعجب نخواهیم کرد زیرا مسبب اصلی این وقایع دهشتناک، نظام سیاسی است …

… آدمی که بر اساس هرم سلسله نیازهای «#مازلو» معیشتش دچار مشکل است و #بی‌عدالتی و اختلاف وحشتناک طبقاتی را می‌بیند و احساس #تبعیض می‌کند آماده #خشونت‌ورزی است …

… این همه کاندیدای #ریاست_جمهوری با این همه ادعا و این همه سابقه بیایند و بگویند و توضیح دهند که این ۷۰ درصد جمعیتی که در دهک‌های #فقیر یک تا سه در ایران از هیچ حقوق و حمایت رسمی و غیر رسمی برخوردار نیستند چه عواقب اجتماعی‌ای داشته و چه عواقبی خواهد داشت؟ آیا اینها معنای این پرسش را اصلا می‌فهمند؟ …

… یک #بی‌عدالتی #نامشروع در #قانون_اساسی، «#مشروع» قلمداد می‌شود و این اختلاف طبقاتی وحشتناک و این #طبقه_نوکیسه و این همه تبعیض و این بی‌عدالتی ساختاری در #ساختار_حقوقی توجیه می‌شود …

… همان زمانی که خبر قتل بابک خرم‌دین را شنیدم سناریوها و حدس‌های من مبتنی بر احتمال وجود #اعتیاد یا #روابط_جنسی و نهایتاً پدیده‌ی «#هم‌جنس‌گرایی» بود. می‌خواهم بگویم هر سناریویی در نظر گرفته شود، اینک بحث اصلی این است که چرا در جامعه‌ی ما «فهم متقابل»، ضعیف است و چرا هیجانی رفتار می‌کنیم و چرا در الگوهای کهن و سنتی ناکارآمد دست‌وپا می‌زنیم؟ این جامعه‌ی منبرگونه از آن نظام سیاسی‌اش که «فرد محور» است تا خانواده‌اش با «عدم تفاهم» ناشی از عدم دیالوگ مواجه است. جامعه، #اتمیزه شده. جامعه، مرده و ناپویاست. میلیون‌ها #معتاد و #خشونت‌های_خیابانی با همین قتل‌ها رابطه‌ی معناداری دارند …

… نظام سیاسی «فردمحور» در #نظام_اقتصادی «ناعادلانه» بازتاب یافته و «#بی‌عدالتی_ساختاری» جلوه‌گر شده …

… منِ #جامعه‌شناس از وقوع حوادث و فجایعی مانند قتل بابک‌ها شگفت‌زده نخواهم شد و انتظار رخ‌نمایی و وقوع فجایعی بدتر از این را در این جامعه دارم زیرا سعی می‌کنم به ریشه‌ها توجه کنم …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| نقش نظام سیاسی در تقویت کودک‌همسری!

| شنبه ۶ شهریور ۱۴۰۰

| گزارش پایگاه خبری تحلیلی جامعه ۲۴ درباه‌ی پدیده‌ی کودک‌همسری در گفت‌وگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در پنج‌شنبه ۴ شهریور ۱۴۰۰

| نمایش گزارش 👉

«این مساله دو بعد مادی و غیر مادی دارد، بعد مادی آن #فقر است که خانواده‌ها ترجیح می‌دهند با #همسرگزینی برای بچه‌ها به نوعی از شرایط سخت خلاص شوند. بعد غیرمادی به مساله الگو‌های رفتاری می‌پردازد که در هر قوم و قبیله و عشیره‌ای وجود دارد. اما باید این موضوع را در فضای جهانی قرن ۲۱ و انتظارات و نیاز انسان در این قرن بررسی کرد.»

«ممکن است برخی بگویند با توجه به تنوع اقوام و فرهنگ‌ها در جامعه ۸۰ میلیون نفری ایران عدد ۱۳۴۶ تولد از مادران زیر ۱۵ سال چندان زیاد نیست، این حرف از یک زاویه درست است، اما موضوع اصلی این است که چرا حتی یک مورد باید در جهان امروز وجود داشته باشد و آمار در این زمینه مهم نیست.»

«همانطور که گفتم اقتصاد و فرهنگ دو عامل مهم در موضوع #کودک_همسری و زاد و ولد‌های ناشی از آن است. از بعد اقتصادی این موضوع را همه می‌دانند که اقشار آسیب‌پذیر کم‌درآمد، فاقد درآمد یا تک سرپرست و ... آنچنانکه باید مورد حمایت‌های اجتماعی و اقتصادی قرار نگرفته و به نوعی رها شده هستند؛ لذا کودک همسری در این خانواده‌ها رخ می‌دهد؛ بنابراین عامل اقتصادی همچنان عرض اندام کرده و حتی می‌توان گفت در دهه اخیر تقویت هم شده است. در ماجرای کرونا هم مشاهده کردیم که در کشور‌هایی مانند انگلیس افراد را در خانه قرنطینه کردند و ۸۰ درصد مخارج آنان را پرداخت کردند و در نهایت کرونا در این کشور‌ها تا حدود زیادی مهار شد، اما در ایران افراد با مرگ دست و پنجه نرم می‌کنند به این دلیل که چاره‌ای ندارند به جز اینکه به محل کار بروند و در جمع‌ها حاضر شوند.»

«از زاویه فرهنگی نیاز به اصلاح الگو‌هایی رفتاری و تحول فرهنگی است که انجام آن نیازمند متولی، روش، مسیر و برنامه ریزی است. تحول فرهنگی بدون برنامه ریزی و یک شبه رخ نمی‌دهد. متولی اصلی این موضوع مدیریت کلان در حوزه رسانه در قالب فیلم، گفتگو و ... سایر انواع پیام‌های رسانه‌ای است. همچنین #آموزش و نهادی مانند آموزش و پرورش هم در این عرصه مهم هستند؛ لذا از این جهت ما دچار نقصانی شدید هستیم.»

«نگاهی به نمایندگان مجلس که با حداقل آرا به این نهاد وارد شده‌اند نشان می‌دهد که چرا ما در برنامه‌ریزی فرهنگی دچار مشکل هستیم؛ به بیان دیگر در کشور ما #شایسته‌سالاری و #نخبه‌گرایی نیست که نخبه‌ها در مجلس گردهم آیند و بتوانند در این زمینه کاری کنند؛ بنابراین وقتی از مدیریت کلان در حوزه #تحول_فرهنگی می‌گوییم منظور #نظام_سیاسی است که اگر درک درستی از تحول فرهنگی نداشته باشد می‌تواند با نوع نگاهش الگو‌های رفتاری نیازمند اصلاح را تقویت هم بکند. متاسفانه ما در بسیاری موارد شاهد بودیم که الگو‌های رفتاری ناکارآمد توسط عناصری که در جامعه‌پذیرکردن افراد دخیل هستند، تقویت شده است.»

«جامعه‌پذیر را به معنای عام در نظر بگیرید یعنی گاهی جامعه‌پذیر شدن در نگاهی کلان‌تر به معنای جهانی شدن است. جامعه‌پذیری به این معنا نیست که که یک طایفه و عشیره بگوید اگر الگو‌های رفتاری رایج در میان طایفه را اعضایم پذیرفتند یعنی جامعه‌پذیر شده‌اند. امروزه به همان نسبت که دنیا بزرگ شده و مرز‌ها درنوردیده شده #جامعه هم بزرگ شده است. وقتی در یک فضای بسته سیاسی افراد در فضای بسته فرهنگی هم قرار می‌گیرند طبیعی است که #ازدواج #کودکان یا فرزندآوری کودکان افزایش یابد و به نظرم خیلی اتفاق دور از انتظار نیست هرچند که تلخ باشد. یعنی حتی اگر سال آینده اعلام کنند که در سال ۱۴۰۰ کودک همسری ۱۰ درصد دیگر هم رشد داشته است کاملا طبیعی است، به‌ویژه با توجه به دولت جدیدی که شکل‌ گرفته است.»

«متاسفانه در جامعه‌ای که عناصر ناکارآمد فرهنگی در راس و عناصر کارآمد فرهنگی در حاشیه قرار می‌گیرند این نوع اتفاقات رخ می‌دهد و در عرصه‌های مختلف بازتولید این ماجرا را شاهد هستیم. همانطور که گفتم هیچ پدیده‌ای یک شبه ایجاد و یک شبه پایان نمی‌یابد. پدیده کودک‌همسری ریشه‌های تاریخی دارد و الگو‌های رفتاری که در یک قوم و قبیله می‌تواند وجود داشته باشد به عنوان شرط لازم و اوضاع نابه سامان اقتصادی و نبود حس امنیت نسبت به آینده هم به عنوان شرط کافی برای ایجاد این پدیده مطرح است.» | ادامه👉

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
| خشونت معلم علیه دانش‌آموز، بازتاب خشونت ساختارها علیه معلم!

| شنبه ۱۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی شرق با احمد بخارایی و رضا شفاخواه درباره‌ی خشونت‌ورزی در فضای آموزشی | منتشر شده در ۱۰ اردی‌بهشت ۱۴۰۱، شماره‌ی ۴۲۶۹

| نمایش گزارش:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-845163

| #احمد_بخارایی: در گفت‌وگو با روزنامه‌ی شرق در تحلیل رفتار‌های خشونت‌بار معلمان علیه #دانش‌آموزان به این موارد اشاره کردم:
#خشونت‌ورزی در مدارس در سه سطح: خرد، میانه و کلان به تفکیک دو دسته عوامل شامل: «دلائل» و «علل» قابل تحلیل‌اند …

۱ـ «دلیل» رفتار معلم در سطح «خرد»: ویژگی‌های شخصیتی و روانی او که زمینه‌ساز کسب «اقتدار» و تبدیل شدن «#قدرت» معلم به «#زور» و «#سلطه» به مدد نظام گزینشی در #آموزش_و_پرورش بوده است …

۲ـ «دلیل» رفتار معلم در سطح «میانه»: احساس عدم اعتبار سازمانی و صنفی به تفکیک معلمان در مدارس دولتی و انتفاعی …

۳ـ «دلیل» رفتار معلم در سطح «کلان»: احساس عدم برخورداری از پایگاه اجتماعی ـ اقتصادی مناسب در جامعه و استنتاج‌ها ناشی از اعمال سلطه بر آن‌ها و سرکوب‌شان …

۴ـ «علت» رفتار معلم در سطح «خرد»: عدم پذیرش اعمال قدرت معلم از سوی دانش‌آموزان و والدین و بحران در #گروه_مرجع

۵ـ «علت» رفتار در سطح «میانه»: بازتولید روابط سلطه و زور در سازمانی که در آن به سر می‌برند در سیطره‌ی کتاب‌های واقعیت‌ستیز …

۶ـ «علت» رفتار معلم در سطح «کلان»: واکنش نسبت به سلطه‌ی #نظام_سیاسی و اعمال زور با ماهیت #مشارکت‌زدایی و معلم‌ستیزی …

… همه‌ی شش دسته‌ی عوامل مذکور به مثابه یک شمشیر دولب‌اند که هم می‌تواند رو به خود باشد و #خشونت در مدارس را دامن بزند و هم این‌که می‌تواند فضا را بشکافد و #مطالبه‌گری #معلمان را در پی داشته باشد …

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| تحلیل جامعه‌شناختی #اعتراضات جاری

| سه‌شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۱

| گفت‌وگوی روزنامه‌ی «دنیای اقتصاد» با احمد بخارایی درباره‌ی اعتراضات به مرگ مظلومانه #مهسا_امینی | منتشرشده در یک‌شنبه ۹ مهر ۱۴۰۱

| نمایش گزارش:👇
donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3904295

| فایل شنیداری:👇
drive.google.com/u/0/uc?id=19yJRdPTnkVygicNKPShIzuZvfC3CM-A1&export=play

| #احمد_بخارایی: دو روز پیش ۱۰ مهر ۱۴۰۱ گفت‌و‌گویی داشتم با روزنامه «دنیای اقتصاد» در خصوص اعتراضات و خیزشی که پس از گذشت بیش از دو هفته باز هم این روزها در خیابان‌های شهرهای بزرگ در جریان است. این روزها محدویت‌های ویژه‌ای علاوه بر فیلترهای قبلی بر رسانه‌ها و روزنامه‌ها سایه افکنده که موجب شد فقط بخشی از گفته‌هایم در روزنامه دنیای اقتصاد منعکس شود. اینجا علاوه بر لینک مطلب منتشره در روزنامه، فایل شنیداری تمام گفت‌و‌گو‌ی‌مان را ملاحظه می‌فرمایید. در این گفت‌و‌گو به این موضوعات پرداختم:

۱ـ این‌که اعتراضات جاری عمدتاً به دهه هشتادی‌ها ارجاع داده‌می‌شود یک نوع تقلیل‌گرایی و خلاف امر واقع است هر چند نمود دهه هشتادی‌ها از دیگران بیشتر است زیرا این جوانان برای نخستین بار است که بی محابا به صحنه ورود پیدا کرده‌اند و از حساب هزینه ـ فایده‌ی کمتری در صف شکنی برخوردارند و ذهن‌شان معطوف به برخوردهای شدید سابق امنیتی‌ ـ اطلاعاتی حاکمیت نیست.

۲ـ در «سطح خُرد» این دهه هشتادی‌ها از یک هیجان و جسارت و توان بیشتری برای قالب‌شکنی برخوردارند و خود را در آینه گروه‌های کوچک دوستانه در کف خیابان، تعریف و ارزیابی می‌کنند. بر همین اساس کسانی که در سنین سی و بالاتر قرار دارند متفاوت از جوان‌تر‌ها عکس‌العمل نشان می‌دهند و ممکن است برچسب «ترسو» بخورند چرا که حساب‌گرانه‌تر به صحنه اعتراضات ورود می‌کنند.

۳ـ در «سطح میانه» که پای سازمان و نهاد به صحنه تحلیل باز می‌شود طبیعتاً #دانش‌آموزان با نهاد #آموزش و پرورش مرتبط هستند یعنی آن‌جایی که یک گسست مشاهده می‌شود بین ارکان #مدرسه شامل #معلم و مدیر و کتاب با دانش‌آموزان. در نهاد آموزشی، کارکرد مهم «#جامعه‌پذیری» که یکی از کارکردهای اصلی و پنهان نسب به کارکرد آشکار این نهاد در موضوع انتقال علم و مهارت است به حاشیه رفته است. در آنجا بحران «#گروه_مرجع» وجود دارد و برخی معلم‌های فرمایشی و حتی بسیاری از اعضای هیأت علمی دانش‌گاه‌ها که از فیلترهای گزینشی و استخدامی تنگ و تاریک عبور کرده‌اند دیگر گروه مرجع فکری و کنشی برای #جوانان نیستند. پس جوان با بحران #هویت مواجه شده و به خیابان می‌آید تا با فریادش، بسا دیده‌ یا شنیده شود.

۴ـ در «سطح کلان» که ساختارها مورد تحلیل قرار می‌گیرند چون این دانش‌آموز بخشی از جامعه است و نیز مخاطب غائب تریبون رسمی نظام سیاسی در رسانه‌هایش هم هست مسائل کلان را حس می‌کند. مسائل کلان فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی به نسبت سنی اعضا در هر جامعه ای در آنها بازتولید و منعکس می‌شود. در یک فرد تحصیل‌کرده و متأهل و فاقد درامد و شغل به یک نحو بازتولید می‌شود و در آن جوان ۱۸ ساله هم به نحو دیگری.

۵ـ نمی‌توان با کنش‌گری جوانان در کف خیابان‌ها برخورد روان‌شناسانه داشت و آنها را به کلاس کنترل هیجان و خشم دعوت کرد زیرا در نهایت بین ۱۰ تا ۲۰ درصد عامل حضور در کف خیابان‌ها از سوی دهه هشتادی‌ها ممکن است به هیجان یا خشم کور مرتبط باشد.

۶ـ اوضاع و احوال نابسامان «اقتصادی» در خانواده‌ها انعکاس دارد. شکاف «فرهنگی» و تضاد بین الگوهای رفتاری سنتی و تبلیغی از سوی تریبون‌های نظام سیاسی با الگوهای کنشی و اندیشه‌گی مدرن و عقلانی‌تر در بین قشرهای نوجو در خانواده‌ها انعکاس دارد. نابسامانی «اجتماعی» و #تبعیض بین شهروندان درجه یک و دو و سه در خانواده‌ها مرور می‌شود. #آزادی
قطره‌چکانی از سوی نظام «سیاسی» در #خانواده و مدرسه بازتعریف و تحلیل می‌شود و در همه‌ی این موارد چهار‌گانه، یک جوان شاهد و ناظر و مخاطب این همه ناملایمات ساختاری است و همه‌ی این‌ها لحظه به لحظه در او تقویت می‌شود پس یک جوان تحت اثر ساختاری، کنش‌گری می‌کند در کف خیابان.

۷ـ سران قوم که ادعای اسلامی و #ایدئولوژیک بودن دارند در #ثروت‌اندوزی رقابت می‌کنند و این ثروت‌اندوزی به عنوان یک هدف پذیرفته‌شده در جامعه تثبیت و عامل تشدید شکاف طبقاتی شده‌است. حال این خانواده وقتی می‌بیند از آن هدف اجتماعی مقبول، بسیار عقب مانده‌است احساس کم‌بود می‌کند و این احساس در خانواده به جوان منتقل می‌شود و او عصیان می‌کند.

۸ـ هر چه از حاشیه به متن و از پیرامون به مرکز و از روستاها به شهرهای بزرگ‌تر نزدیک‌تر شویم شاهد اثر بیشتر عوامل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در رخ‌داد کنونی و خیزش اکنونی هستیم. | ادامه:👇
http://blog.dr-bokharaei.com/2022/10/blog-post.html?#more

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها
👇
| Instagram | YouTube | Site |
طغیان نزدیک طبقه‌ی فرودست ناشی از کینه و تبعیض!

| پنج‌شنبه ۹ فروردین ۱۴۰۳

| پاسخ احمد بخارایی به پرسش پایگاه خبری ـ تحلیلی «تجارت نیوز» درباره‌ی ارتباط شرایط نابسامان اقتصادی با آسیب‌های اجتماعی | منتشرشده در ۲ فروردین ۱۴۰۳

| نمایش گزارش:👇
https://tejaratnews.com/n/4aEu

| #احمد_بخارایی: در #جامعه یک مفهوم محوری به عنوان #عدالت یا #انصاف وجود دارد. البته تعریف عدالت بسیار سخت و دشوار است. اینکه بگوییم هر چیزی در جای خود باشد، تعریف راهگشایی نیست؛ چراکه صرفاً یک تعریف لغوی است. برداشتی که ما از عدالت داریم که توزیع عادلانه‌ای در مقوله #ثروت و #قدرت میان افراد و شهروندان صورت بگیرد. این یک تعریف کلی است و در جاهای مختلف، مصداق خود را پیدا می‌کند. در آموزش و پرورش، آموزش عالی، اشتغال و همه مواردی که جنبه اقتصادی یا اجتماعی دارند.

ارتباط مستقیم و بدون واسط میان #فقر و #جرم وجود ندارد. #ضریب_جینی در ایران سیر صعودی دارد و در حال حاضر نزدیک به ۵۰ درصد است. این یک نقطه‌ی بحرانی است. این ضریب جینی در روستا و شهر تقریبا یکسان است.

در روستا #شکاف_طبقاتی و #نابرابری در درآمد منجر به جرم نمی‌شود، اما همین اختلاف در شهر با افزایش نرخ جرایم ارتباط پیدا می‌کند. چرا که یک واسطه میان فقر و جرایم وجود دارد. حلقه‌ی رابط هم احساس فقر است. در روستا این احساس فقر کم‌رنگ است، چراکه آن شرایط پذیرفته شده است. یعنی سطح توقع و انتظار مردم در روستا با توقع شهرنشینان متفاوت است.

در شهرها #تبعیض دیده می‌شود. به همین دلیل سطح توقع افزایش پیدا کرده و تشدید می‌شود؛ زیرا آنچه از #اختلاف_طبقاتی ملاحظه می‌شود به #احساس_فقر دامن می‌زند. یعنی احساس فقر ناشی از وجود تبعیض و بی‌عدالتی است که در شهرها پررنگ است، زیرا افراد ماشین‌ها و خانه‌های لوکس، یک شبه ره صدساله رفتن و... را می‌بینند. این تبعیض را با همه‌ی وجود خود احساس می‌کنند. در این شرایط احساس فقر دارند که حلقه‌ی رابط میان فقر و جرم است.

طبیعی است در جامعه‌ی ما که در چند دهه‌ی اخیر هم شاهد بوده‌ایم، کسانی که از توانایی مالی خوبی برخوردار نبودند، اما به واسطه‌ی خط و ربط‌هایی که داشتند، خودی و متعهد تلقی شده و وارد باندهای قدرت شدند. بعد از آن هم با ثروت پیوند خوردند. شاهد بودیم که بسیاری از افراد طی چند شب یا چند ماه، ره صدساله رفتند و یک طبقه‌ی نوظهور در جامعه شکل گرفت و فربه شد. همین طبقه هم به واسطه‌ی ثروت با قدرت پیوند خورده‌اند؛ چه در انتخابات، چه موارد دیگر مانند انتخاب کابینه و... . مثلاً فردی باید خودی تلقی شود، تا بتوانند تأیید صلاحیت شود و بعد هم بتواند تبلیغات کند. همه جا این دو مورد (ثروت و قدرت) پیوند خورده‌اند و نفوذناپذیر شده‌اند. اکنون هم می‌بینید کسانی که #رسانه دارند؛ در #صداوسیما، روزنامه‌های شبه #اصلاح‌طلب و... به نحوی با ثروت پیوند خورده‌اند و پژواک دارند.

در شرایط کنونی جامعه که با #فروپاشی_اجتماعی مواجه است، این گروه‌ها برای آینده‌ی ایران برنامه‌ریزی می‌کنند. یعنی به راحتی دست از قدرت نمی‌کشند؛ چراکه ثروت دارند. مقوله‌ی ثروت را مطرح کردم؛ به این دلیل که ارتباط تنگاتنگی میان عدالت اقتصادی و ثروت وجود دارد.

#عدالت_اقتصادی هم با #عدالت_سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ارتباط است. عدالت یک مفهوم عام است که ابعاد چهارگانه‌ی فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی دارد. اگر در عرصه‌ی سیاسی عدالت نباشد، به عرصه‌های دیگر هم سرایت می‌کند. اگر در عرصه‌ی فرهنگی هم عدالت نباشد و خرده‌فرهنگ‌ها آنطور که باید نتوانند در جامعه خود را نشان دهند و میان خرده‌فرهنگ‌ها هم تبعیض وجود داشته باشد، به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بی‌عدالتی را تشدید می‌کند. اگر عدالت اجتماعی هم در عرصه‌ی #آموزش وجود نداشته باشد، کسانی که توانمندتر باشد از شرایط بهتری برخوردار می‌شوند و در نهایت هم به عدالت اقتصادی تسری پیدا کرده و بی‌عدالتی اقتصادی را تشدید می‌کند.

بی‌عدالتی اقتصادی در شهرها تبدیل به کینه، انتقام‌جویی، تشدید احساس فقر می‌شود. افرادی که در این شرایط قرار می‌گیرند هم می‌خواهند به هر طریقی به هدف خود برسند. این «هر طریق» راه‌ها و کارهای غیر قانونی است، زیرا می‌بینند کسانی که رشد کرده‌اند از راه قانونی نبوده، بلکه از راه رانت بوده است. در جامعه هم می‌بینید که فساد جنبه‌ی ریشه‌ای و ساختاری پیدا کرده است. هر دولتی هم می‌خواهد با این فساد مقابله کند، توان آن را ندارد. | ادامه:👇
https://blog.dr-bokharaei.com/2024/03/blog-post_21.html#more

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

| دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |
| سرمایه‌ی اجتماعی در بستر فروپاشی اجتماعی در ایران ۱۴۰۳!

| دوشنبه ۲۴ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| مناظره میان احمد بخارایی و محسن ردادی برگزار شده در کانال «حرف نو» | ۱۶ اردی‌بهشت ۱۴۰۳

| پخش مناظره (دیداری):👇
https://youtu.be/wOlryOFfDZY?si=-2tPvTRe2haimYrh

| پخش مناظره (شنیداری):👇
https://t.me/newharflive/64

| فرازهایی از سخنان #احمد_بخارایی:
دوران #ولی_فقیه و #حجاب گذشته است. / ما با افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی روبه‌رو هستیم. / رفتن #پهلوی و آمدن آقای #خمینی به معنای انقلاب نیست. / ریزش در #مشارکت در #انتخابات یکی از نشانه‌های افت سرمایه‌ی اجتماعی است. / اعداد بدون تفسیر؛ بی‌روح هستند. / #رأی ندادن عقلانی است.

| فرازهایی از سخنان #محسن_ردادی:
اگر شاخص‌های بین‌المللی مبنا قرار نگیرند؛ چگونه می‌توان یک پدیده را علمی بررسی کرد؟ / اساساً در هر انقلابی احساسات وجود دارد. / سرمایه‌ی اجتماعی صرفاً شرکت در انتخابات نیست. / ما در سرمایه‌ی اجتماعی افول داشته‌ایم؛ اما بسیاری از کشورهای دموکرات هم افول داشته‌اند. / از جمهوری اسلامی دفاع می‌کنم چون از مردم دفاع می‌کند.

#احمد_بخارایی: حدود ۲ ساعت در موضوع «افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی در ایران» در اردی‌بهشت ۱۴۰۳ با دکتر ردادی که مواضع اصول‌گرایانه داشتند مناظره و به محورهای زیر اشاره داشتم:

ـ تعریف «#سرمایه_اجتماعی» در نگاه #پاتنام، #کلمن، #بوردیو و #کلاوس_افه؛

ـ رابطه‌ی سرمایه‌ی اجتماعی و #دموکراسی؛

ـ افول شدید سرمایه‌ی اجتماعی و کاهش #اعتماد_اجتماعی به نهادها و ساختارهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی؛

ـ بیست و پنج شاخص کاهش سرمایه‌ی اجتماعی از جمله: تبدیل ضد ارزش به ارزش، ضعف در بنیان #خانواده و #آموزش_و_پرورش و رسانه‌ها و بنیادهای مذهبی، افول #سلامت_روانی جامعه، کاهش اعتقاد به معاد، نومیدی به آینده، نارضایتی اقلیت‌ها، افزایش دروغ‌گویی، مهاجرت‌ها و فرارها، سیاست‌زدگی دین، نبود احساس #امنیت_اقتصادی، افزایش #اختلاس، امنیتی کردن جامعه و موارد دیگر؛

ـ کاهش شدید میزان مشارکت در #انتخابات_مجلس شورا به رغم به کار گرفتن همه‌ی اهرم‌ها و فشارهای سیاسی، امنیتی و دینی از سوی #نظام_سیاسی؛

ـ تعداد ۲۵هزار #اعدام در جمهوری اسلامی معادل ۱۰ برابر تعداد اعدامیان در دوره‌ی ۴۶ساله‌ی #آپارتاید و #تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی؛

ـ جنبه‌ی امنیتی و سیاسی طرح عفاف و حجاب؛

ـ تشدید روند «#فروپاشی_اجتماعی» در ایران با صفت «اسلامی» در موضوعات و پدیده‌ها؛

ـ و …

لطفاً فایل‌های مربوطه را ملاحظه و نقد کنید. سپاس

⚠️ درخواست: بازپخش پست‌ها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.

🎞🎙🖌 دیگر یادداشت‌ها و سخن‌رانی‌ها 👇
| Instagram | YouTube | Site |