❇️ جوانان، رها شده در جامعه
انتقاد از عملکرد جزیرهای وزارت ورزش و جوانان
📰 گفتوگوی احمد بخارایی با خبرگزاری Isna
#احمد_بخارایی #جامعه #جوانان #ورزش #وزارت_ورزش
📑 محورهای گفتوگو:
… اقدامات جزیرهای در حوزهی جوانان از سوی نهادهای متولی به ویژه وزارت ورزش و جوانان، پاسخگوی آسیبهای این حوزه نیست …
… اولین خطا همین است که وظایف یک محیط آکادمیک و دانشگاهی و وظایف یک انجمن علمی را وزارت ورزش و جوانان برای خود قائل است و دقیقاً بخشی را که باید به آن توجه داشته باشد، جزء وظایفشان نمیدانند …
… اگرچه معاون ساماندهی امور جوانان در این وزارت معتقد است مسئولیت پرداختن به آسیبهای اجتماعی جزء وظایف این معاونت نیست، اما درواقع باید پرسید که چرا پرداختن به موضوعات، آسیبها و مسائل حوزهی جوانان در حیطهی کار وزارت ورزش و جوانان نیست؟ …
… اگر این نهاد در این حوزه مسئولیتی ندارد چه کسی باید وارد عمل شود؟ …
… در جامعهی ما وقتی از بالا نسبت به همه چیز شک و تردید وجود دارد و کسی که میخواهد کار داوطلبانه انجام دهد باید از هزار توی وزارت کشور بگذرد و مجوز بگیرد، تا چه حد میتوان به تشکلهای مردمنهاد امید بست؟ …
… گاهی بین دولتمردان، امور کوچک، بزرگ جلوه میکنند و امور بزرگ، به نظر کوچک میرسند. این مشکل گریبانگیر مسئولان حوزهی جوانان نیز شده است …
👈 این پست در تارنما
انتقاد از عملکرد جزیرهای وزارت ورزش و جوانان
📰 گفتوگوی احمد بخارایی با خبرگزاری Isna
#احمد_بخارایی #جامعه #جوانان #ورزش #وزارت_ورزش
📑 محورهای گفتوگو:
… اقدامات جزیرهای در حوزهی جوانان از سوی نهادهای متولی به ویژه وزارت ورزش و جوانان، پاسخگوی آسیبهای این حوزه نیست …
… اولین خطا همین است که وظایف یک محیط آکادمیک و دانشگاهی و وظایف یک انجمن علمی را وزارت ورزش و جوانان برای خود قائل است و دقیقاً بخشی را که باید به آن توجه داشته باشد، جزء وظایفشان نمیدانند …
… اگرچه معاون ساماندهی امور جوانان در این وزارت معتقد است مسئولیت پرداختن به آسیبهای اجتماعی جزء وظایف این معاونت نیست، اما درواقع باید پرسید که چرا پرداختن به موضوعات، آسیبها و مسائل حوزهی جوانان در حیطهی کار وزارت ورزش و جوانان نیست؟ …
… اگر این نهاد در این حوزه مسئولیتی ندارد چه کسی باید وارد عمل شود؟ …
… در جامعهی ما وقتی از بالا نسبت به همه چیز شک و تردید وجود دارد و کسی که میخواهد کار داوطلبانه انجام دهد باید از هزار توی وزارت کشور بگذرد و مجوز بگیرد، تا چه حد میتوان به تشکلهای مردمنهاد امید بست؟ …
… گاهی بین دولتمردان، امور کوچک، بزرگ جلوه میکنند و امور بزرگ، به نظر کوچک میرسند. این مشکل گریبانگیر مسئولان حوزهی جوانان نیز شده است …
👈 این پست در تارنما
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ بحران هویت جوانان باعث کاهش ازدواج شده است
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) پیرامون کاهش ازدواج در گفتوگو با #احمد_بخارایی
🗓 شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۸
#جامعه #جوانان #الگوهای_اجتماعی #ازدواج #خانواده #آسیبهای_اجتماعی #هویت
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این گفتوگو:
… آمارهای مربوط به کاهش ازدواج و طلاق طی سالهای قبل تقریبا روند یکسانی داشته، بنابراین کاهش یک درصدی طلاق که در ۱۳۹۷ خورشیدی اتفاق افتاده را نمیتوان امر ویژهای تلقی کرد چرا که تقریباً سبت ازدواج و طلاق ثابت بوده است. در ایران با توجه به فرهنگ خاص خود و جایگاه ویژهی خانواده، این آمارهای طلاق رسمی قابل دفاع و طبیعی به نظر نمیرسد و علاوه بر آن طلاقهای عاطفی هم وجود دارد که آمارهای رسمی در مورد آنها وجود ندارد و به مراتب بسیار بیشتر از آن چیزی است که در مورد طلاقهای رسمی ثبت میشود. از اینرو بحران طلاقهای عاطفی را شاید بتوان عمیقتر و ریشهایتر دانست که خانواده را با تهدیدهای بیشتری مواجه میکند …
… عوامل مختلفی در کاهش ازدواج اثرگذار است و نمیتوانیم آنها را به عوامل اقتصادی تقلیل دهیم و باید تأثیر هر کدام را مجزا تحلیل کرد. افرادی که مسائل را ساده میبینند مسائل اقتصادی در کاهش ازدواج را برجسته میکنند و برای حل آن به پرداخت تسهیلات ازدواج روی میآورند تا با افزایش توان اقتصادی آمار ازدواج هم بالا برود که ممکن است در شهرهای کوچکتر و نواحی که فرهنگهای همگون دارند عملی شود اما در شهرهای بزرگ با پیچیدگیهایی که وجود دارد و تنوع فرهنگی و نوع نگاههای جدید به زندگی و جامعه، عامل اقتصادی در وهلهی نخست قرار ندارد و عوامل دیگری بر هویتیابی جوانان در سطح خُرد، میانه و کلان اثرگذار هستند. آن چیزی که جوانان را کمتر به هم مرتبط میکند این است که از خودشان تعریف ویژهای ندارند؛ چون هنوز نتوانسته اند با خودشان گفتوگو کنند و طبیعتاً نمیتوانند با جنس مخالف نیز وارد گفتوگو و تعامل شوند …
… بحران هویتی که جوانان با آن روبرو هستند جلوههای متفاوتی دارد از جمله ارتباط با جنس مخالف. در غرب وقتی افراد با هم ارتباط برقرار میکنند بر اساس یک الگوی رایج است و در این ارتباط، نابهنجاری وجود ندارد اما در جامعهی ما همین ازدواجهای سفید هم از یک آشفتگی برخوردار است و چارچوب هنجارمندی ندارد؛ یعنی این اتفاق در کشور ما به شکل آسیبی ظاهر شده است زیرا زودگذر، بسیار سطحی و مخفی شکل میگیرد و کمتر از عشق و عاطفه برخودار است و در نهایت زن بیشترین آسیب در این رابطه را می بیند چرا که در جامعهی ما که فرهنگ مردسالار حاکم است مرد در چنین نوعی از زندگی با هیچگونه برچسب یا اَنگ مواجه نمیشود اما زن به لحاظ اجتماعی، روحی و شخصیتی آسیب می بیند …
... جامعهای که بدون طلاق باشد یعنی اینکه هنجارها خودشان را بر افراد تحمیل کردهاند و افراد خواسته و ناخواسته تحت فشارهای هنجاری هستند. برای مثال اگر در یک روستا طلاق وجود نداشته باشد حتماً به معنای این نیست که آن روستا سالم یا پیشرفته است ...
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📰 گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی (IRNA) پیرامون کاهش ازدواج در گفتوگو با #احمد_بخارایی
🗓 شنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۸
#جامعه #جوانان #الگوهای_اجتماعی #ازدواج #خانواده #آسیبهای_اجتماعی #هویت
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از این گفتوگو:
… آمارهای مربوط به کاهش ازدواج و طلاق طی سالهای قبل تقریبا روند یکسانی داشته، بنابراین کاهش یک درصدی طلاق که در ۱۳۹۷ خورشیدی اتفاق افتاده را نمیتوان امر ویژهای تلقی کرد چرا که تقریباً سبت ازدواج و طلاق ثابت بوده است. در ایران با توجه به فرهنگ خاص خود و جایگاه ویژهی خانواده، این آمارهای طلاق رسمی قابل دفاع و طبیعی به نظر نمیرسد و علاوه بر آن طلاقهای عاطفی هم وجود دارد که آمارهای رسمی در مورد آنها وجود ندارد و به مراتب بسیار بیشتر از آن چیزی است که در مورد طلاقهای رسمی ثبت میشود. از اینرو بحران طلاقهای عاطفی را شاید بتوان عمیقتر و ریشهایتر دانست که خانواده را با تهدیدهای بیشتری مواجه میکند …
… عوامل مختلفی در کاهش ازدواج اثرگذار است و نمیتوانیم آنها را به عوامل اقتصادی تقلیل دهیم و باید تأثیر هر کدام را مجزا تحلیل کرد. افرادی که مسائل را ساده میبینند مسائل اقتصادی در کاهش ازدواج را برجسته میکنند و برای حل آن به پرداخت تسهیلات ازدواج روی میآورند تا با افزایش توان اقتصادی آمار ازدواج هم بالا برود که ممکن است در شهرهای کوچکتر و نواحی که فرهنگهای همگون دارند عملی شود اما در شهرهای بزرگ با پیچیدگیهایی که وجود دارد و تنوع فرهنگی و نوع نگاههای جدید به زندگی و جامعه، عامل اقتصادی در وهلهی نخست قرار ندارد و عوامل دیگری بر هویتیابی جوانان در سطح خُرد، میانه و کلان اثرگذار هستند. آن چیزی که جوانان را کمتر به هم مرتبط میکند این است که از خودشان تعریف ویژهای ندارند؛ چون هنوز نتوانسته اند با خودشان گفتوگو کنند و طبیعتاً نمیتوانند با جنس مخالف نیز وارد گفتوگو و تعامل شوند …
… بحران هویتی که جوانان با آن روبرو هستند جلوههای متفاوتی دارد از جمله ارتباط با جنس مخالف. در غرب وقتی افراد با هم ارتباط برقرار میکنند بر اساس یک الگوی رایج است و در این ارتباط، نابهنجاری وجود ندارد اما در جامعهی ما همین ازدواجهای سفید هم از یک آشفتگی برخوردار است و چارچوب هنجارمندی ندارد؛ یعنی این اتفاق در کشور ما به شکل آسیبی ظاهر شده است زیرا زودگذر، بسیار سطحی و مخفی شکل میگیرد و کمتر از عشق و عاطفه برخودار است و در نهایت زن بیشترین آسیب در این رابطه را می بیند چرا که در جامعهی ما که فرهنگ مردسالار حاکم است مرد در چنین نوعی از زندگی با هیچگونه برچسب یا اَنگ مواجه نمیشود اما زن به لحاظ اجتماعی، روحی و شخصیتی آسیب می بیند …
... جامعهای که بدون طلاق باشد یعنی اینکه هنجارها خودشان را بر افراد تحمیل کردهاند و افراد خواسته و ناخواسته تحت فشارهای هنجاری هستند. برای مثال اگر در یک روستا طلاق وجود نداشته باشد حتماً به معنای این نیست که آن روستا سالم یا پیشرفته است ...
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
🗓 چهارشنبه ۱۳ شهریور ۱۳۹۸
❇️ از قهوهخانهگردی دیروز تا کافهنشینی امروز
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) دربارهی کافهنشینی شهروندان در گفتوگو با #احمد_بخارایی، #زهراسادات_روحالامینی و #مهدی_نوروزخانی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… در گذشته در #قهوهخانهها نوعی همسویی در الگوهای رفتاری مشاهده میشد و آنچیزی که قهوهخانهها را برجسته میکرد آن بود که #مردان برای گذران #اوقات_فراغت و زنگ #تفریح خود در این مکانها حاضر میشدند اما اکنون #دختران میتوانند با #امنیت خاطر بیشتری در کافه ها حضور یابند. در واقع آن چیزی که تغییر یافته این است که #کافه و #کافهگردی به صورت نوعی سبک زندگی جدید و #مدرن با تلفیق سلیقههای جدید و نوین رواج یافته است …
… زمانی که از واژهی سلیقههای مدرن یاد میشود، نگاهها به جامعهی دخترانی معطوف است که میخواهند به نحوی از پوستهی اسارتبار گذشته رهایی یابند زیرا زمانی که دختران قصد #قرار_ملاقات با شخصی را دارند راحتتر میتوانند از #خانواده برای حضور در این مکان کسب اجازه کنند تا اینکه بخواهند در فضایی مانند پارک قرار ملاقات بگذارند …
… براساس این #پیمایش حدود ۳۲ درصد برای داشتن قرار به کافهها میروند. به نظر، بیشتر این قرارها و ملاقاتها توسط #جوانان اتفاق میافتد. در واقع این موضوع بیانگر آن است که فضای کافهها برای قرار ملاقات قشر #جوان بسیار مناسب است و فضاهای دیگر برای چنین قرارهایی با حصار و محدودیت اجتماعی همراه است، حال آنکه در دوران گذشته افراد میتوانستند در هر فضایی قرار ملاقات بگذارند. لذا میتوان گفت دافعهی اجتماعی موجود در #جامعه باعث شده افراد به فضاهایی مانند کافهها بیشتر جذب شوند …
… طبق این پیمایش حدود ۴۵ درصد افراد برای #نوشیدن #چای و ۲۰ درصد برای نوشیدن قهوه به کافهها میروند، کافیشاپ فضایی است که به نوشیدن #قهوه تأکید میکند، حال آنکه طبق این آمارها بیشتر افراد برای نوشیدن چای در کافهها حضور مییابند. پس میتوان گفت اینگونه نیست که افراد با محتوای کافیشاپ ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده باشند. در واقع افراد در راستای کارکرد قهوهخانهها در مکانی تحت عنوان کافهها حضور مییابند …
… این آمار مانند اینکه ۵۰/۳ درصد پاسخگویان برای تفریح و ۳۹/۵ درصد برای وقت گذراندن به کافه می روند بیانگر آن است که در جامعه محدودیتهایی برای تفریح و وقتگذرانی جوانان وجود دارد که باعث شده تمایل به سمت کافهنشینی افزایش یابد. البته فراهم بودن فضایی برای گذران وقت جوانان نقطهی قوت است …
… #کافهنشینی نوعی #سبک_زندگی #پسامدرن است و افراد با انتخاب #کافیشاپ قصد دارند نوعی تعامل بین امر محلی و جهانی را فریاد بزنند …
… زمانی که از بیرون به کافهها مینگریم، میبینیم که به دلیل گرانبودن قیمت کافهها تنها قشر خاصی از جامعه میتوانند در چنین فضایی حضور یابند. در واقع گرانی یکی از عواملی است که باعث شده هنوز کافهها ظرفیت داشته باشند. گویی این فضا تنها برای قشر خاصی از جامعه راهاندازی شده است که در صورت کاهش قیمتها و افزایش تعداد چنین فضاهایی به مراتب تعداد بیشتری از جوانان نیز به نحوه افراطی به آن پناه میبرند زیرا در جامعهی ما جوانان با بحران هویتی از سطح خرد تا کلان مواجه هستند …
… در سطح خُرد هنوز برقراری رابطهی #جوانان با جنس مخالف در #فرهنگ ایران بهدرستی تعریف نشده است، در سطح میانه نیز مشکلات اشتغال و در سطح کلان بحران کمتفاوتی و #بیتفاوتی_اجتماعی موج میزند که گریبان #جامعه را گرفته است. جوانان ما با بحران هویتی مواجه هستند و این امر باعث شده افراد به فضاهایی که در آن #احساس_امنیت دارند متمایل شوند. نگاه آسیبشناسانه به کافه و کافهنشینی بیانگر آن است که در کافهها چه میگذرد؟ چه الگوهایی مطرح میشود؟ آیا کافهها مکانی برای گذران #اوقات_فراغت جوانانی است که فردای خود را فعالتر در محل کارشان حضور داشته باشند یا بخش اعظم و زیاد زندگیشان در چنین فضاهایی خلاصه میشود؟ …
#کافه_نشینی #شهر #روابط_اجتماعی #روابط_انسانی #شهروندان
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ از قهوهخانهگردی دیروز تا کافهنشینی امروز
📰 گزارش خبرگزاری دانشجویان (ISNA) دربارهی کافهنشینی شهروندان در گفتوگو با #احمد_بخارایی، #زهراسادات_روحالامینی و #مهدی_نوروزخانی
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از دیدگاه من در این گفتوگو:
… در گذشته در #قهوهخانهها نوعی همسویی در الگوهای رفتاری مشاهده میشد و آنچیزی که قهوهخانهها را برجسته میکرد آن بود که #مردان برای گذران #اوقات_فراغت و زنگ #تفریح خود در این مکانها حاضر میشدند اما اکنون #دختران میتوانند با #امنیت خاطر بیشتری در کافه ها حضور یابند. در واقع آن چیزی که تغییر یافته این است که #کافه و #کافهگردی به صورت نوعی سبک زندگی جدید و #مدرن با تلفیق سلیقههای جدید و نوین رواج یافته است …
… زمانی که از واژهی سلیقههای مدرن یاد میشود، نگاهها به جامعهی دخترانی معطوف است که میخواهند به نحوی از پوستهی اسارتبار گذشته رهایی یابند زیرا زمانی که دختران قصد #قرار_ملاقات با شخصی را دارند راحتتر میتوانند از #خانواده برای حضور در این مکان کسب اجازه کنند تا اینکه بخواهند در فضایی مانند پارک قرار ملاقات بگذارند …
… براساس این #پیمایش حدود ۳۲ درصد برای داشتن قرار به کافهها میروند. به نظر، بیشتر این قرارها و ملاقاتها توسط #جوانان اتفاق میافتد. در واقع این موضوع بیانگر آن است که فضای کافهها برای قرار ملاقات قشر #جوان بسیار مناسب است و فضاهای دیگر برای چنین قرارهایی با حصار و محدودیت اجتماعی همراه است، حال آنکه در دوران گذشته افراد میتوانستند در هر فضایی قرار ملاقات بگذارند. لذا میتوان گفت دافعهی اجتماعی موجود در #جامعه باعث شده افراد به فضاهایی مانند کافهها بیشتر جذب شوند …
… طبق این پیمایش حدود ۴۵ درصد افراد برای #نوشیدن #چای و ۲۰ درصد برای نوشیدن قهوه به کافهها میروند، کافیشاپ فضایی است که به نوشیدن #قهوه تأکید میکند، حال آنکه طبق این آمارها بیشتر افراد برای نوشیدن چای در کافهها حضور مییابند. پس میتوان گفت اینگونه نیست که افراد با محتوای کافیشاپ ارتباط تنگاتنگی برقرار کرده باشند. در واقع افراد در راستای کارکرد قهوهخانهها در مکانی تحت عنوان کافهها حضور مییابند …
… این آمار مانند اینکه ۵۰/۳ درصد پاسخگویان برای تفریح و ۳۹/۵ درصد برای وقت گذراندن به کافه می روند بیانگر آن است که در جامعه محدودیتهایی برای تفریح و وقتگذرانی جوانان وجود دارد که باعث شده تمایل به سمت کافهنشینی افزایش یابد. البته فراهم بودن فضایی برای گذران وقت جوانان نقطهی قوت است …
… #کافهنشینی نوعی #سبک_زندگی #پسامدرن است و افراد با انتخاب #کافیشاپ قصد دارند نوعی تعامل بین امر محلی و جهانی را فریاد بزنند …
… زمانی که از بیرون به کافهها مینگریم، میبینیم که به دلیل گرانبودن قیمت کافهها تنها قشر خاصی از جامعه میتوانند در چنین فضایی حضور یابند. در واقع گرانی یکی از عواملی است که باعث شده هنوز کافهها ظرفیت داشته باشند. گویی این فضا تنها برای قشر خاصی از جامعه راهاندازی شده است که در صورت کاهش قیمتها و افزایش تعداد چنین فضاهایی به مراتب تعداد بیشتری از جوانان نیز به نحوه افراطی به آن پناه میبرند زیرا در جامعهی ما جوانان با بحران هویتی از سطح خرد تا کلان مواجه هستند …
… در سطح خُرد هنوز برقراری رابطهی #جوانان با جنس مخالف در #فرهنگ ایران بهدرستی تعریف نشده است، در سطح میانه نیز مشکلات اشتغال و در سطح کلان بحران کمتفاوتی و #بیتفاوتی_اجتماعی موج میزند که گریبان #جامعه را گرفته است. جوانان ما با بحران هویتی مواجه هستند و این امر باعث شده افراد به فضاهایی که در آن #احساس_امنیت دارند متمایل شوند. نگاه آسیبشناسانه به کافه و کافهنشینی بیانگر آن است که در کافهها چه میگذرد؟ چه الگوهایی مطرح میشود؟ آیا کافهها مکانی برای گذران #اوقات_فراغت جوانانی است که فردای خود را فعالتر در محل کارشان حضور داشته باشند یا بخش اعظم و زیاد زندگیشان در چنین فضاهایی خلاصه میشود؟ …
#کافه_نشینی #شهر #روابط_اجتماعی #روابط_انسانی #شهروندان
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ #صلح انسان با درون خود
🗓 سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اطلاعات از سخنرانی
#احمد_بخارایی در نشست «بازخوانی آرای #دورکیم دربارهی پدیدهی #خودکشی در زمان صلح» | چاپشده در سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، شمارهی ۲۷۵۳۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از سخنان من در این نشست:
… تحلیل خودکشی در یک #جامعه به عنوان یک نماد هشداردهنده نسبت به وجود #مسائل_اجتماعی حائز اهمیت است. زیرا خودکشی یک مسئلهی اجتماعی پنهان است که با تحلیل انواع خودکشی میتوان به وجود مسائل اجتماعی آشکار مانند #فقر و ناکارآمدی اجتماعی پی برد …
… خودکشی به عنوان یک خروجی، محصول احساس پوچی و ناتوانی در افراد است که آن هم نشانهی بحران در نظم اجتماعی است که نتوانسته است روند هویتیابی را در بین اعضای جامعه به ویژه در بین #جوانان تثبیت کند. خودکشی منبعث از #انزوای_اجتماعی است و آن هم دارای شروط لازم و کافی است. شروط لازم برای شکلگیری انزوای اجتماعی عبارتند از: سطح پایین توسعهی اقتصادی ـ اجتماعی، مدل ناهمگون در نرخ رشد جمعیت و تراکم مکانی و شرایط سیاسی که تسامح و تساهل را برنتابد. شروط کافی برای انزوای اجتماعی عبارتند از: گسترش بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی، احساس ناامنی و ترس، عدم تنوع گروههای اجتماعی و عدم کثرتگرایی فرهنگی. انزوای اجتماعی دارای پیآمدهایی مانند گسترش یأس اجتماعی و احساس عجز (عدم کنترل روی سرنوشت) و احساس تنهایی است که یکی از خروجیهای چنین وضعیتی میتواند خودکشی یا #اعتیاد باشد... ... نگاه دورکیم به خودکشی مبتنی بر عناصر اجتماعی است فلذا حتی در دو نوع خودکشی خاص معتقد است: «خودپرستی و دگرپرستی با وجود تضادی که با هم دارند میتوانند اثر و کارکرد یکپارچه و همجهتی داشته باشند. در دورههایی که در جامعه ازهمپاشیدگی وجود دارد جامعه دیگر نمیتواند به عنوان هدفی برای فعالیتهای فردی به کار رود» …
… خودکشی هر چند یک عمل غیر اخلاقی است و در ظاهر با دگرکشی، تقابل دارد و نابهنجار قلمداد میشود اما حکایت از این دارد که جامعه به چه میزان برای هستی انسان و شهروندانش احترام قائل است. این احترام در مجازات نسبت به دگرکشی مشخص میشود. در جامعهی ما چهقدر انسانها به طور غیر مستقیم به حذف دیگری و دگرکشی اجتماعی دست میزنند و چقدر مجازات میشوند؟ به نظر میرسد خودکشی و دگرکشی دو روی یک سکه باشند و تحلیل واحدی داشته باشند و هر دو بازمیگردد به عدم برقراری صلح! صلح با درون و صلح با بیرون دو جنبهی صلح است. صلح با بیرون مقدمه و شرط لازم برای صلح با درون است تا زنجیرهی صلح کامل شود و زشتیهایی مانند خودکشی اتفاق نیفتد. صلح با بیرون هم زمانی شکل میگیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (افزایش مشارکت اجتماعی) پاسخ گویند، ما میتوانیم دورکیم را مبنا قرار دهیم و سپس فرادورکیمی مسائل جامعهی ایران از جمله خودکشی را در متن اجتماعی ـ سیاسی #حاکمیت_مذهبی تحلیل کنیم …
… فکر کردن، تهدید و اقدام به خودکشی، ۳ مرحله در تحلیل خودکشی است و آمار کسانی که در ایران خودکشی موفق داشته اند بیشتر از نرخ شش در هر صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ۱۰برابر این افراد، اقدام به خودکشی کردهاند اما ناموفق بوده است. چندبرابر اینها هم تهدید به خودکشی و صدهاهزار ایرانی همواره به فکر خودکشی بودهاند …
… خودکشیها را باید ترکیبی مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «خودکشی»ها به اعتباری، سیاسی هستند و جای پای #نظام_سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خودکشیهایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده میشود. در خودکشی دگردوستانه امر فرهنگی، در خودکشی خودخواهانه امر اجتماعی و در خودکشی ناشی از بیهنجاری امر اقتصادی پررنگ است و این امور مستقیماً | ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی اطلاعات از سخنرانی
#احمد_بخارایی در نشست «بازخوانی آرای #دورکیم دربارهی پدیدهی #خودکشی در زمان صلح» | چاپشده در سهشنبه ۲ اردیبهشت ۱۳۹۹، شمارهی ۲۷۵۳۹
👈 نمایش گزارش:
بخشهایی از سخنان من در این نشست:
… تحلیل خودکشی در یک #جامعه به عنوان یک نماد هشداردهنده نسبت به وجود #مسائل_اجتماعی حائز اهمیت است. زیرا خودکشی یک مسئلهی اجتماعی پنهان است که با تحلیل انواع خودکشی میتوان به وجود مسائل اجتماعی آشکار مانند #فقر و ناکارآمدی اجتماعی پی برد …
… خودکشی به عنوان یک خروجی، محصول احساس پوچی و ناتوانی در افراد است که آن هم نشانهی بحران در نظم اجتماعی است که نتوانسته است روند هویتیابی را در بین اعضای جامعه به ویژه در بین #جوانان تثبیت کند. خودکشی منبعث از #انزوای_اجتماعی است و آن هم دارای شروط لازم و کافی است. شروط لازم برای شکلگیری انزوای اجتماعی عبارتند از: سطح پایین توسعهی اقتصادی ـ اجتماعی، مدل ناهمگون در نرخ رشد جمعیت و تراکم مکانی و شرایط سیاسی که تسامح و تساهل را برنتابد. شروط کافی برای انزوای اجتماعی عبارتند از: گسترش بیاعتمادی به نهادهای اجتماعی، احساس ناامنی و ترس، عدم تنوع گروههای اجتماعی و عدم کثرتگرایی فرهنگی. انزوای اجتماعی دارای پیآمدهایی مانند گسترش یأس اجتماعی و احساس عجز (عدم کنترل روی سرنوشت) و احساس تنهایی است که یکی از خروجیهای چنین وضعیتی میتواند خودکشی یا #اعتیاد باشد... ... نگاه دورکیم به خودکشی مبتنی بر عناصر اجتماعی است فلذا حتی در دو نوع خودکشی خاص معتقد است: «خودپرستی و دگرپرستی با وجود تضادی که با هم دارند میتوانند اثر و کارکرد یکپارچه و همجهتی داشته باشند. در دورههایی که در جامعه ازهمپاشیدگی وجود دارد جامعه دیگر نمیتواند به عنوان هدفی برای فعالیتهای فردی به کار رود» …
… خودکشی هر چند یک عمل غیر اخلاقی است و در ظاهر با دگرکشی، تقابل دارد و نابهنجار قلمداد میشود اما حکایت از این دارد که جامعه به چه میزان برای هستی انسان و شهروندانش احترام قائل است. این احترام در مجازات نسبت به دگرکشی مشخص میشود. در جامعهی ما چهقدر انسانها به طور غیر مستقیم به حذف دیگری و دگرکشی اجتماعی دست میزنند و چقدر مجازات میشوند؟ به نظر میرسد خودکشی و دگرکشی دو روی یک سکه باشند و تحلیل واحدی داشته باشند و هر دو بازمیگردد به عدم برقراری صلح! صلح با درون و صلح با بیرون دو جنبهی صلح است. صلح با بیرون مقدمه و شرط لازم برای صلح با درون است تا زنجیرهی صلح کامل شود و زشتیهایی مانند خودکشی اتفاق نیفتد. صلح با بیرون هم زمانی شکل میگیرد که ساختارها و نهادهای اجتماعی یک تعامل خوب با فرد داشته باشند و به نیازهای او در سه سطح: خُرد (مانند رابطه با جنس مخالف)، میانه (ایفای نقش و دریافت پاداش) و کلان (افزایش مشارکت اجتماعی) پاسخ گویند، ما میتوانیم دورکیم را مبنا قرار دهیم و سپس فرادورکیمی مسائل جامعهی ایران از جمله خودکشی را در متن اجتماعی ـ سیاسی #حاکمیت_مذهبی تحلیل کنیم …
… فکر کردن، تهدید و اقدام به خودکشی، ۳ مرحله در تحلیل خودکشی است و آمار کسانی که در ایران خودکشی موفق داشته اند بیشتر از نرخ شش در هر صدهزار نفر است که رسماً عنوان شده است. شاید بیش از ۱۰برابر این افراد، اقدام به خودکشی کردهاند اما ناموفق بوده است. چندبرابر اینها هم تهدید به خودکشی و صدهاهزار ایرانی همواره به فکر خودکشی بودهاند …
… خودکشیها را باید ترکیبی مشاهده و تحلیل کرد. در ایران، «خودکشی»ها به اعتباری، سیاسی هستند و جای پای #نظام_سیاسی در ایران اخیر در هر سه نوع خودکشی و نهایتاً خودکشیهایی که دارای مجموعه عوامل ترکیبی هستند مشاهده میشود. در خودکشی دگردوستانه امر فرهنگی، در خودکشی خودخواهانه امر اجتماعی و در خودکشی ناشی از بیهنجاری امر اقتصادی پررنگ است و این امور مستقیماً | ادامه👉
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🎥 نشست نقد فیلم «سال دوم دانشکدهی من»
📅 پنجشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۹
🎬 با حضور دستاندرکاران فیلم و کارشناسان:
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی، #پدرام_شریفی، #سها_نیاستی
| تهیهکننده |
#مسعود_ردایی
| جامعهشناس |
#احمد_بخارایی
| برگزارکننده:
جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| خبرگزاری ایلنا | خبرگزاری ایسنا | خبرگزاری برنا | روزنامه اصفهان امروز |
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… خوشبختانه رسول صدرعاملی در ساخت فیلم و در فیلمنامه، ابتدا نیاز کنونی #جامعه را در فضای #اجتماعی و #سیاسی برآورد میکند و سپس آن را به روی پرده میآورد …
… مسئلهای که در فیلم «سال دوم دانشکدهی من» برجسته است، نبود فهم متقابل یا آن کنش ارتباطی و فهم دوسویهای است که باید در ذهن افراد در دانشگاه وجود داشته باشد …
… فقدان فهم متقابل در دانشگاهی که کارگردان به تصویر کشانده است منجر به جزیرهایشدن و جدابودن آدمها حتی آنهایی که همسن هستند از یکدیگر شده که عمدتاً به خاطر این است که فضای اجتماعی ما فضایی نیست که در آن #گفتوگو شکل بگیرد …
… این «من» در دیگر آثار صدرعاملی هم برجسته است. در فیلم دیگرش یعنی «من ترانه ۱۵ سال دارم» هم اشاره به فردیتی دارد که پشت آن فریاد #هویتخواهی است. هویتی که در جامعهی ما بهشدت مغفول مانده است …
… احساس میشود صدرعاملی در «سال دوم دانشکدهی من»، مانند اثرهای قبلی خود، نگاه رئالیستی به جامعه دارد و تلاش میکند مطلب را روان مطرح کند. مسئلهای که ظاهراً ظرف مکانی آن دانشگاه است و رفتاری که از یک دانشجو انتظار میرود؛ انتظار یک دانشجوی سال دومی که تقریباً ۲۰ سال سن دارد و باید علمآموزی را محور اصلی قرار دهد …
… صدرعاملی در فیلم اخیر خود فریاد میزند که ذهن دانشجوی سال دوم دانشگاهی، پیشدانشگاهی است و در ۱۵ سالگی گیرکرده است …
… این فیلم نشان میدهد که جامعه و #جوانان ما در حال درجازدن هستند. در «سال دوم دانشکدهی من» بین کاراکترها دیالوگ وجود نداشت و پیوسته تضادها را نشان میداد. نبود دیالوگ در هر جامعهای، اوج گسست آن است …
🎞 ویدئوهای این رویداد:
| سخنان بخارایی |
| آگهی | نشست خبری | پرسش و پاسخ |
📽 تماشای فیلم سینمایی سال دوم دانشکدهی من
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
📅 پنجشنبه ۹ امرداد ۱۳۹۹
🎬 با حضور دستاندرکاران فیلم و کارشناسان:
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی، #پدرام_شریفی، #سها_نیاستی
| تهیهکننده |
#مسعود_ردایی
| جامعهشناس |
#احمد_بخارایی
| برگزارکننده:
جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| خبرگزاری ایلنا | خبرگزاری ایسنا | خبرگزاری برنا | روزنامه اصفهان امروز |
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… خوشبختانه رسول صدرعاملی در ساخت فیلم و در فیلمنامه، ابتدا نیاز کنونی #جامعه را در فضای #اجتماعی و #سیاسی برآورد میکند و سپس آن را به روی پرده میآورد …
… مسئلهای که در فیلم «سال دوم دانشکدهی من» برجسته است، نبود فهم متقابل یا آن کنش ارتباطی و فهم دوسویهای است که باید در ذهن افراد در دانشگاه وجود داشته باشد …
… فقدان فهم متقابل در دانشگاهی که کارگردان به تصویر کشانده است منجر به جزیرهایشدن و جدابودن آدمها حتی آنهایی که همسن هستند از یکدیگر شده که عمدتاً به خاطر این است که فضای اجتماعی ما فضایی نیست که در آن #گفتوگو شکل بگیرد …
… این «من» در دیگر آثار صدرعاملی هم برجسته است. در فیلم دیگرش یعنی «من ترانه ۱۵ سال دارم» هم اشاره به فردیتی دارد که پشت آن فریاد #هویتخواهی است. هویتی که در جامعهی ما بهشدت مغفول مانده است …
… احساس میشود صدرعاملی در «سال دوم دانشکدهی من»، مانند اثرهای قبلی خود، نگاه رئالیستی به جامعه دارد و تلاش میکند مطلب را روان مطرح کند. مسئلهای که ظاهراً ظرف مکانی آن دانشگاه است و رفتاری که از یک دانشجو انتظار میرود؛ انتظار یک دانشجوی سال دومی که تقریباً ۲۰ سال سن دارد و باید علمآموزی را محور اصلی قرار دهد …
… صدرعاملی در فیلم اخیر خود فریاد میزند که ذهن دانشجوی سال دوم دانشگاهی، پیشدانشگاهی است و در ۱۵ سالگی گیرکرده است …
… این فیلم نشان میدهد که جامعه و #جوانان ما در حال درجازدن هستند. در «سال دوم دانشکدهی من» بین کاراکترها دیالوگ وجود نداشت و پیوسته تضادها را نشان میداد. نبود دیالوگ در هر جامعهای، اوج گسست آن است …
🎞 ویدئوهای این رویداد:
| سخنان بخارایی |
| آگهی | نشست خبری | پرسش و پاسخ |
📽 تماشای فیلم سینمایی سال دوم دانشکدهی من
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
YouTube
نشست نقد و بررسی فیلم «سال دوم دانشکدهی من»
🎬 با حضور کارگردان و بازیگران فیلم و تحلیل جامعهشناختی احمد بخارایی
| برگزارکننده: جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی،…
| برگزارکننده: جمعیت سفیر دانشگاه صنعتی اصفهان
📅 تاریخ برگزاری: سهشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۸
🏛 مکان: دانشگاه صنعتی اصفهان، تالار شیخ بهایی
| کارگردان |
#رسول_صدرعاملی
| بازیگران |
#فرشته_ارسطویی،…
❇️ #فروپاشی_اجتماعی در فقدان «#آیندهنگری»
🗓 سهشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی ناامیدی به آینده و فروپاشی اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۷۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… بسته به اینکه در چه موضعی قرار داریم از چهار زاویه میشود به این پرسش که: «#آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟» پاسخ داد. من به آنها علتهای چهارگانه میگویم …
… در یک نگاه سطحی و عوامانه، ما «آینده» داریم چون «فردا» زندهایم و بسا افراد عادی خدا را هم شکر کنند که زندهاند …
… در جامعهی ما و در میان بسیاری از #جوانان، بحران معنا و #بحران_امید به آینده و حتی نومیدی نسبت به وجود یک گام به جلو مشاهده میشود …
… اگر بخواهم مقولهی «آینده» را به تفکیک #فرد، #جامعه و #حکومت بیان کنم و بگویم چه وجهی پیدا میکند، از «جنبهی ایجابی» آن یعنی این که بگویم فرد، جامعه و حکومت باید اینگونه باشند و این ویژگیها را داشته باشد، فاصله میگیرم. چون برای برخی مفاهیم چنین کاری ممکن نیست. اما من «جنبهی سلبی» آن را بیان میکنم. یعنی میگویم یک فرد، یک جامعه یا یک حکومت چه چیزهایی نباید داشته باشند تا بتوانیم به آنها بگوییم #آیندهنگر هستند …
… به لحاظ جامعه و حکومت، من از اندیشههای
«ملوین سیمن» الگو میگیرم. ببینید، جامعهای آیندهنگر هست که احساس بیگانگی از جامعه در بین اعضای آن وجود نداشته باشد. وجود این احساس بیگانگی یعنی اینکه آدمها احساس کنند یک مجمعالجزایر هستند، در واقع #فردیت بر جمعیت مقدم است، یعنی در یک جامعه منافع فردی بر منافع جمعی مقدم میشود، به اعتباری با جامعهی «#اتمیزه» شده سروکار داریم. یعنی انگار آدمها در یک جامعه نسبت به دیگران فقط یک نوع قرابت مکانی دارند، اما از قرابت اندیشهای خبری نیست. در این شرایط آدمها احساس بیگانگی از جامعه میکنند و هرچقدر این احساس در بین افراد کمتر باشد یا نباشد، آن جامعه آیندهنگرتر میشود …
… آدمهایی که دچار احساس ازخودبیگانگی یا دچار احساس پوچی یا ناکارآمدی یا دچار احساس بیگانگی از جامعه میشوند به دو شکل واکنش نشان میدهند که یکی به صورت #انزوا و دیگری در نقطهی مقابل آن به صورت #طغیان است. در مورد انزوا، فرد وقتی منزوی میشود در یک مورد به شکل #خودکشی پدیدار می شود که طبق آمارها حدود ۷۵% خودکشیها ریشه در #ناامیدی نسبت به آینده دارد …
… جدا از انزوا، فرد نومید نسبت به آینده میتواند درگیر طغیان هم شـود و الگوهای موجود را زیر پا بگذارد. این طغیان ممکن است نسبت به #قانون باشد که فوری میگویند فرد #مجرم است، اما نمیگویند که جامعه این آدم را به این نقطه رسانده که امید نداشته باشد و انگار چارهای جز این ندارد که طغیان کند.
مگر مدتی قبل نگفتند که بیش از ۵۰% سارقین برای بار اول سرقت کردهاند؛ این فاجعه است …
… به تعبیر «آلبر کامو» آدمها یا باید با یک پرسش در ذهنشان درگیر باشند، مانند یک فیلسوف که سالها با پرسش، ذهن خودش را درگیر میکند، یا اینکه آدمها باید یک افق نوری را ببینند تا به سمت آن حرکت کنند، بنابراین راه رهایی از پرسش «چرا من زنده هستم؟» یا به حرکت ذهنی مانند فیلسوف نیاز دارد، یا به یک حرکت عینی و ملموس که متأسفانه در جامعهی ما این دو با تشکیک و تردید مواجه است …
… آلبر کامو یک جملهای دارد که میگوید: «پوچی سیاست یعنی اصرار دولتها بر معنابخشی به رنج توجیهناپذیری که بر شهروندان خود تحمیل میکنند.» بنابراین شما نگاه کنید در چنین شرایطی #نظام_سیاسی بسیار تعیینکننده است. وقتی پوچی از بالا معنا مییابد و سپس به جامعه و فرد تسری پیدا میکند شما در خروجی به طور مصداقی شاهد خودکشی یا #اعتیاد خواهید بود …
… معتقدم در جامعهی ما فروپاشی سیاسی اتفاق نیفتاده است، اما فروپاشی اجتماعی اتفاق افتاده است …
… «#فروپاشی_اقتصادی» برای صاحبان #سرمایه، نقطهی پایان است که نظام #سرمایه_داری از آن خوف دارد. «#فروپاشی_سیاسی» برای صاحبان #قدرت، دردآور است. «#فروپاشی_فرهنگی» برای صاحبان #ایدئولوژی غیر قابل تحمل است، اما «#فروپاشی_اجتماعی» برای اندیشههایی که درد انسان را دارند و از قوت استدلال و شدت کنش برخوردارند غیر قابل پذیرش و غیر قابل تحمل است …
… انسان ایرانی که دیروز و امروز و فردا از ظرافت در انسانورزی برخوردار بوده و هست، فروپاشی اجتماعی برای او پایان دردآور خط است. در این میان، صاحبان قدرت در جامعهی ما به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته همچنان #فروپاشی سیاسی را پایان خط قلمداد میکنند و بنابراین، همچنان خود را ایستاده فرض میکنند. اما دستهی دوم که غایت نظام سیاسی سالم را استحکام اجتماعی میدانستند با مشاهدهی فروپاشی اجتماعی در خود و نظام اندیشهای و مدیریتی و ساختارهای خود، تشکیک میکنند …
🗓 سهشنبه ۱۴ امرداد ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی دربارهی ناامیدی به آینده و فروپاشی اجتماعی در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۳ امرداد ۱۳۹۹، شمارهی ۱۴۷۶
👈 نمایش گزارش:
🔍 بخشهایی از گفتهی من:
… بسته به اینکه در چه موضعی قرار داریم از چهار زاویه میشود به این پرسش که: «#آینده باید چه ویژگیهایی داشته باشد؟» پاسخ داد. من به آنها علتهای چهارگانه میگویم …
… در یک نگاه سطحی و عوامانه، ما «آینده» داریم چون «فردا» زندهایم و بسا افراد عادی خدا را هم شکر کنند که زندهاند …
… در جامعهی ما و در میان بسیاری از #جوانان، بحران معنا و #بحران_امید به آینده و حتی نومیدی نسبت به وجود یک گام به جلو مشاهده میشود …
… اگر بخواهم مقولهی «آینده» را به تفکیک #فرد، #جامعه و #حکومت بیان کنم و بگویم چه وجهی پیدا میکند، از «جنبهی ایجابی» آن یعنی این که بگویم فرد، جامعه و حکومت باید اینگونه باشند و این ویژگیها را داشته باشد، فاصله میگیرم. چون برای برخی مفاهیم چنین کاری ممکن نیست. اما من «جنبهی سلبی» آن را بیان میکنم. یعنی میگویم یک فرد، یک جامعه یا یک حکومت چه چیزهایی نباید داشته باشند تا بتوانیم به آنها بگوییم #آیندهنگر هستند …
… به لحاظ جامعه و حکومت، من از اندیشههای
«ملوین سیمن» الگو میگیرم. ببینید، جامعهای آیندهنگر هست که احساس بیگانگی از جامعه در بین اعضای آن وجود نداشته باشد. وجود این احساس بیگانگی یعنی اینکه آدمها احساس کنند یک مجمعالجزایر هستند، در واقع #فردیت بر جمعیت مقدم است، یعنی در یک جامعه منافع فردی بر منافع جمعی مقدم میشود، به اعتباری با جامعهی «#اتمیزه» شده سروکار داریم. یعنی انگار آدمها در یک جامعه نسبت به دیگران فقط یک نوع قرابت مکانی دارند، اما از قرابت اندیشهای خبری نیست. در این شرایط آدمها احساس بیگانگی از جامعه میکنند و هرچقدر این احساس در بین افراد کمتر باشد یا نباشد، آن جامعه آیندهنگرتر میشود …
… آدمهایی که دچار احساس ازخودبیگانگی یا دچار احساس پوچی یا ناکارآمدی یا دچار احساس بیگانگی از جامعه میشوند به دو شکل واکنش نشان میدهند که یکی به صورت #انزوا و دیگری در نقطهی مقابل آن به صورت #طغیان است. در مورد انزوا، فرد وقتی منزوی میشود در یک مورد به شکل #خودکشی پدیدار می شود که طبق آمارها حدود ۷۵% خودکشیها ریشه در #ناامیدی نسبت به آینده دارد …
… جدا از انزوا، فرد نومید نسبت به آینده میتواند درگیر طغیان هم شـود و الگوهای موجود را زیر پا بگذارد. این طغیان ممکن است نسبت به #قانون باشد که فوری میگویند فرد #مجرم است، اما نمیگویند که جامعه این آدم را به این نقطه رسانده که امید نداشته باشد و انگار چارهای جز این ندارد که طغیان کند.
مگر مدتی قبل نگفتند که بیش از ۵۰% سارقین برای بار اول سرقت کردهاند؛ این فاجعه است …
… به تعبیر «آلبر کامو» آدمها یا باید با یک پرسش در ذهنشان درگیر باشند، مانند یک فیلسوف که سالها با پرسش، ذهن خودش را درگیر میکند، یا اینکه آدمها باید یک افق نوری را ببینند تا به سمت آن حرکت کنند، بنابراین راه رهایی از پرسش «چرا من زنده هستم؟» یا به حرکت ذهنی مانند فیلسوف نیاز دارد، یا به یک حرکت عینی و ملموس که متأسفانه در جامعهی ما این دو با تشکیک و تردید مواجه است …
… آلبر کامو یک جملهای دارد که میگوید: «پوچی سیاست یعنی اصرار دولتها بر معنابخشی به رنج توجیهناپذیری که بر شهروندان خود تحمیل میکنند.» بنابراین شما نگاه کنید در چنین شرایطی #نظام_سیاسی بسیار تعیینکننده است. وقتی پوچی از بالا معنا مییابد و سپس به جامعه و فرد تسری پیدا میکند شما در خروجی به طور مصداقی شاهد خودکشی یا #اعتیاد خواهید بود …
… معتقدم در جامعهی ما فروپاشی سیاسی اتفاق نیفتاده است، اما فروپاشی اجتماعی اتفاق افتاده است …
… «#فروپاشی_اقتصادی» برای صاحبان #سرمایه، نقطهی پایان است که نظام #سرمایه_داری از آن خوف دارد. «#فروپاشی_سیاسی» برای صاحبان #قدرت، دردآور است. «#فروپاشی_فرهنگی» برای صاحبان #ایدئولوژی غیر قابل تحمل است، اما «#فروپاشی_اجتماعی» برای اندیشههایی که درد انسان را دارند و از قوت استدلال و شدت کنش برخوردارند غیر قابل پذیرش و غیر قابل تحمل است …
… انسان ایرانی که دیروز و امروز و فردا از ظرافت در انسانورزی برخوردار بوده و هست، فروپاشی اجتماعی برای او پایان دردآور خط است. در این میان، صاحبان قدرت در جامعهی ما به دو دسته تقسیم میشوند، یک دسته همچنان #فروپاشی سیاسی را پایان خط قلمداد میکنند و بنابراین، همچنان خود را ایستاده فرض میکنند. اما دستهی دوم که غایت نظام سیاسی سالم را استحکام اجتماعی میدانستند با مشاهدهی فروپاشی اجتماعی در خود و نظام اندیشهای و مدیریتی و ساختارهای خود، تشکیک میکنند …
❇️ نگاه امنیتی به سمنها سبب کاهش مشارکت داوطلبانه میشود!
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی آفتاب یزد دربارهی نقش سمنها در کاهش جرم در گفتوگو با #احمد_بخارایی و علیرضا شریفی | منتشرشده در شمارهی ۵۹۲۲، چهارشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۹
👈 نمایش گزارش:
بخشی از گفتههای احمد بخارایی:
… مشارکت #جوانان و #نوجوانان در امور مربوط به خودشان عمدتاً به صورت غیردولتی در قالب تشکیل گروههای داوطلبانه و نهادهای غیر دولتی (#سمن) در تمام دنیا رایج است. این امر در کشور ما به یک شرط لازم و یک شرط کافی احتیاج دارد. شرط کافی همین است که برای هویتجویی جوان لازم است تا او در این نوع گروهها قرار بگیرد. ولی شرط لازم که شرط زمینهای است و اگر وجود نداشته باشد شرط کافی کاربرد خود را از دست میدهد این است که بسترهای لازم برای شکلگیری چنین پدیدهای وجود داشته باشد. در #قانون_اساسی کم و بیش به #مشارکت و سهیم شدن مردم در سرنوشت خودشان اشاره شده است ولی در عمل در جامعهی ما احساس میشود ساختارهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی ساختارهای مناسبی برای شکلگیری این پدیده نیستند. برای مثال در #ساختار_سیاسی امکان مشارکت همهی افراد در تمام فعالیتها امکانپذیر نیست. موانع و فیلترهای زیاد باعث محروم شدن بسیاری از افراد متخصص میشود. در عرصهی فرهنگی هم همین گونه است …
… عمدتاً فرهنگ چیره و غالب که رنگ و بوی سنتی دارد مدام در حال بازتولید کردن خودش است و عناصر مدرن را به حاشیه میراند. نسبت به سمنها تقریباً نگاه امنیتی وجود دارد که در نتیجه عملاً امکان تشکیل آنها و استفاده از نیروی داوطلبانهی مردم کاهش پیدا میکند. در سطح کلان وقتی در #جامعه چنین موانعی وجود داشته باشد این امر حتی در مدارس هم بازتولید میشود و باعث میشود نوجوانان ما نتوانند به راحتی در گروههای مختلف ورزشی، فرهنگی و غیره فعالیت کنند و عملاً با مانع روبهرو میشوند. تردیدی نیست که جوانان ما برای کسب #هویت خود نیاز به گروههای همسال خود برای تعامل دارند. تمام تئوریهای جامعهشناختی به این اصل رسیدهاند اما متأسفانه ما با مشکلات ساختاری در جامعه مواجه هستیم …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ امکان اثربخشی مقابله با قاچاقچیان در محلات
🗓 پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
📞 گفتوگوی تلفنی مؤسسهی تحقیقاتی «اردیبهشت» با #احمد_بخارایی دربارهی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجامشده در یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹
| پخش گفتوگو
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده، حدود یکسوم #جامعه، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مسئلهی مواد مخدر هستند …
… گُلکشیدن، متأسفانه در بین جوانها عادی شدهاست …
… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …
… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیشگیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …
… در تیر ۹۹، سه باند بینالمللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاقچی حرفهای با ۶ تن مواد مخدر دستگیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …
… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …
… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده میشود …
… #قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحهسازی پرسودترین کار در دنیا است …
… ایران بزرگترین گذرگاه، بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین کاشف مواد و امروز گفته میشود بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …
… اگر در تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همهجانبه نداشته باشیم نمیتوانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم اینگونه است …
… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسامآور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبهرو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون میشود …
… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه میبرند و بستر آماده میشود تا اعتیاد شیوع یابد …
… #بحرانهای_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خردهنظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکنندهی مصرف مواد مخدر هستند …
… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفتهایم. حال چگونه میخواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دستگیر شوند باندها منهدم میشوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آنجا به راحتی مواد تهیه میکنند …
… #ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث میشود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بیکاری افزایش مییابد …
… اعتیاد، زنگ در خانهی خیلیها را خواهد زد حتی خانهی صاحبان #قدرت را …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 پنجشنبه ۲ بهمن ۱۳۹۹
📞 گفتوگوی تلفنی مؤسسهی تحقیقاتی «اردیبهشت» با #احمد_بخارایی دربارهی ناکارآمدی مبارزه با #مواد_مخدر | انجامشده در یکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹
| پخش گفتوگو
بخشی از پاسخهای احمد بخارایی به پرسشها:
… بنا به آمار رسمی حدود ۵ میلیون #معتاد رسمی و تفننی داریم و بر این اساس حداقل ۲۵ میلیون عضو #خانواده، حدود یکسوم #جامعه، مستقیم و غیر مستقیم درگیر مسئلهی مواد مخدر هستند …
… گُلکشیدن، متأسفانه در بین جوانها عادی شدهاست …
… گردش مالی مواد مخدر در ایران حدود ۳۰۰ میلیارد تومان در روز است …
… در ایران، مواجهه با «#اعتیاد» صرف نظر از «پیشگیری»، حتی «مقابله» هم جواب نداده. در سال ۹۸ حدود هزار تن کشف مواد مخدر یعنی حدود ۱۲ درصد تولید ناخالص ملی داشتیم. در سال ۹۹ نسبت به سال ۹۸ قیمت #تریاک ۷۰درصد رشد داشته و این حکایت از گردش بالای مالی دارد …
… در تیر ۹۹، سه باند بینالمللی با کشف بیش از یک تن مواد در تهران و طی چهار ماه اول سال ۹۹، ۱۶۳ قاچاقچی حرفهای با ۶ تن مواد مخدر دستگیر شدند اما آیا اتفاق خاصی افتاد؟ …
… در آبان ۹۹ فقط در «خاش» سیستان و بلوچستان بیش از ۲ تن مواد مخدر کشف شد …
… امروزه از پاراگلایدر و منجنیق برای عبور مواد مخدر از مرزها استفاده میشود …
… #قاچاق مواد مخدر پس از صنعت اسلحهسازی پرسودترین کار در دنیا است …
… ایران بزرگترین گذرگاه، بزرگترین مصرفکننده، بزرگترین کاشف مواد و امروز گفته میشود بزرگترین تولیدکنندهی مواد مخدر شیمیایی و صنعتی در دنیا است …
… اگر در تحلیل یک پدیدهی اجتماعی، ابتدا یک تصویر واضح و یک توصیف همهجانبه نداشته باشیم نمیتوانیم یک تحلیل درست ارائه دهیم و «اعتیاد» هم اینگونه است …
… وقتی با این حجم خروشان متقاضی مصرف مواد مخدر مواجهیم و وقتی با این گردش مالی سرسامآور و نیز با موضوع گذرگاه بودن ایران روبهرو هستیم باید گفت «شرط لازم» برای شیوع اعتیاد و قاچاق مواد مخدر مهیا است و بر اساس تئوری «هیرشی» تا زمانی که «سرگرمی» نباشد انحرافات افزون میشود …
… عوامل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی هم در مصرف مواد مخدر دخیل هستند. #جوانان برای کسب «#هویت_گروهی» به عنوان یک نیاز ذاتی، به زیر زمین پناه میبرند و بستر آماده میشود تا اعتیاد شیوع یابد …
… #بحرانهای_اجتماعی ریشه در #نظام_سیاسی دارند و نظام سیاسی در ایران هم با #خردهنظام #فرهنگ سنتی پیوند خورده است که همه از عوامل تشدیدکنندهی مصرف مواد مخدر هستند …
… در آینده، این رود جریان خواهد داشت. در سطح کلان با قاچاق مواد مخدر مقابله شده است و جواب نگرفتهایم. حال چگونه میخواهیم در سطح «خُرد» و در محلات به مقابله بپردازیم. آیا اگر «حَسَن سبیل» و «جواد دراز» و «پری خوشگله» دستگیر شوند باندها منهدم میشوند؟ تازه اگر #زندان هم بروند آنجا به راحتی مواد تهیه میکنند …
… #ساختار_اقتصادی ناپویا، ناشی از شرایط سیاسی متزلزل، به رغم وجود این همه ثروت روی زمین و زیر زمین در ایران، باعث میشود سیر صعودی قاچاق و سوء مصرف مواد مخدر ادامه یابد زیرا نرخ بیکاری افزایش مییابد …
… اعتیاد، زنگ در خانهی خیلیها را خواهد زد حتی خانهی صاحبان #قدرت را …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال انجام شود.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
❇️ درسهایی که از نماهنگ جنجالی نگرفتیم!
🗓 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور یک ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۴۷
| نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه (مخاطبین لطفاً توجه داشتهباشند که گفتوگوی من با روزنامهی همدلی، بسیار مفصلتر از مواردی است که چاپ شده و طبیعتاً شنیدن فایل شنیداری، آشکارکنندهی برخی حلقههای مفقودهی احتمالی در متن منتشرشده خواهد بود)»:
… «جنس» نگرانی #روشنفکران متفاوت از جنس نگرانی #محافظهکاران در مواجهه با تیزر #ساسی_مانکن بود …
… معتقدم این نماهنگ یک تلنگر است به امر فرهنگی، سیاستی، اقتصادی و اجتماعی در جامعهی امروز ما و از این جهت میتواند دارای کارکرد مثبت باشد …
… ما کموبیش خواب هستیم، از مای #جامعهشناس و #روشنفکر تا ماهای دیگر …
… یکی از کارکردهای مثبت «پدیدار» ساسی مانکن که امروز مورد واکنش قرار گرفته در خصوص «#امر_جنسی» است …
… امروز ساسی مانکن، دیروز #تتلو و فردا شخص دیگری، بنابراین شما در این ویدئو کلیپ به عنوان یک «پدیده» و نه صرفاً یک مورد خاص و گذرا، امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در لایههای پنهانش میبینید …
… اگر نظاممند نگاه نکنیم آنگاه خود کلیپ منتشرشده را مسئله و «#ابژه» میکنیم. در چنین وضعیتی دنبال پاککردن کلیپ هستیم و در نتیجه به فیلترکردن متوسل میشویم، یعنی یک نگاه مکانیکی ایجاد میکنیم، اما اگر نگاه «سوژهگی» داشتهباشیم بهخودمان میگوییم امروز اگر ساسی مانکن نمیآمد کسان دیگری میآمدند، لذا خود این ویدئو مهم نیست بلکه پیامهای آن مهم است …
… «پدیدار» ساسیمانکنی در شکل نوینش که یک #پورناستار در آن برجسته شده علاوه بر اشاره به حافظهی فروخفتهی #جوانان در امر جنسی، حکایت از وجود شرایط بیهنجارانه در #جامعه دارد که بهسرعت اینگونه تصاویر و تیزرها و ویدئوها در #فضای_مجازی با استقبال مواجه میشود. این نشان از «#فروپاشی_اخلاقی» دارد که یکی از شاخصهای «#فروپاشی_اجتماعی» است. سهم اصلی در این فروپاشیها بهمدیریت کلان سیاسی در جامعه تعلق دارد که نتوانستهاند #تحول_فرهنگی را تعریف و اقدام کنند و نیز نتوانستهاند نهادهای کارآمد آگاهیبخشی در حوزههای #آموزشی از #دبستان تا پایان #دانشگاه تعریف کنند و همچنین نتوانستهاند عناصر پویایی برای #ساختار چ_اجتماعی، بازتولید کنند و همهی این ناتوانیها ریشه در نگاه و رویکرد #ایدئولوژیک دارد. متأسفانه این روند ادامه خواهد داشت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی همدلی از نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور یک ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در یکشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۱۶۴۷
| نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
| بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی در این مصاحبه (مخاطبین لطفاً توجه داشتهباشند که گفتوگوی من با روزنامهی همدلی، بسیار مفصلتر از مواردی است که چاپ شده و طبیعتاً شنیدن فایل شنیداری، آشکارکنندهی برخی حلقههای مفقودهی احتمالی در متن منتشرشده خواهد بود)»:
… «جنس» نگرانی #روشنفکران متفاوت از جنس نگرانی #محافظهکاران در مواجهه با تیزر #ساسی_مانکن بود …
… معتقدم این نماهنگ یک تلنگر است به امر فرهنگی، سیاستی، اقتصادی و اجتماعی در جامعهی امروز ما و از این جهت میتواند دارای کارکرد مثبت باشد …
… ما کموبیش خواب هستیم، از مای #جامعهشناس و #روشنفکر تا ماهای دیگر …
… یکی از کارکردهای مثبت «پدیدار» ساسی مانکن که امروز مورد واکنش قرار گرفته در خصوص «#امر_جنسی» است …
… امروز ساسی مانکن، دیروز #تتلو و فردا شخص دیگری، بنابراین شما در این ویدئو کلیپ به عنوان یک «پدیده» و نه صرفاً یک مورد خاص و گذرا، امور فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در لایههای پنهانش میبینید …
… اگر نظاممند نگاه نکنیم آنگاه خود کلیپ منتشرشده را مسئله و «#ابژه» میکنیم. در چنین وضعیتی دنبال پاککردن کلیپ هستیم و در نتیجه به فیلترکردن متوسل میشویم، یعنی یک نگاه مکانیکی ایجاد میکنیم، اما اگر نگاه «سوژهگی» داشتهباشیم بهخودمان میگوییم امروز اگر ساسی مانکن نمیآمد کسان دیگری میآمدند، لذا خود این ویدئو مهم نیست بلکه پیامهای آن مهم است …
… «پدیدار» ساسیمانکنی در شکل نوینش که یک #پورناستار در آن برجسته شده علاوه بر اشاره به حافظهی فروخفتهی #جوانان در امر جنسی، حکایت از وجود شرایط بیهنجارانه در #جامعه دارد که بهسرعت اینگونه تصاویر و تیزرها و ویدئوها در #فضای_مجازی با استقبال مواجه میشود. این نشان از «#فروپاشی_اخلاقی» دارد که یکی از شاخصهای «#فروپاشی_اجتماعی» است. سهم اصلی در این فروپاشیها بهمدیریت کلان سیاسی در جامعه تعلق دارد که نتوانستهاند #تحول_فرهنگی را تعریف و اقدام کنند و نیز نتوانستهاند نهادهای کارآمد آگاهیبخشی در حوزههای #آموزشی از #دبستان تا پایان #دانشگاه تعریف کنند و همچنین نتوانستهاند عناصر پویایی برای #ساختار چ_اجتماعی، بازتولید کنند و همهی این ناتوانیها ریشه در نگاه و رویکرد #ایدئولوژیک دارد. متأسفانه این روند ادامه خواهد داشت! …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ کارکرد مثبت ساسی مانکن!
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹
📰 گزارش روزنامهی شهروند دربارهی پخش نماهنگ جنجالی ساسی مانکن با حضور ستارهی هرزهنگاری در گفتوگو با #احمد_بخارایی | منتشرشده در دوشنبه ۱۸ اسفند ۱۳۹۹، شمارهی ۲۲۰۶
👈 نمایش گزارش
| پخش فایل شنیداری گفتوگو
🔍 بخشهایی از گفتهی احمد بخارایی:
| توجه: آنچه در روزنامهی شهروند چاپ شده حدود نیمی از گفتوگوی من است و حلقههای مفقوده در مصاحبهی منتشره را در فایل شنیداری، جستوجو کنید.
… الآن چهار زاویه مطرح است که هر کدام از این زوایا سه سطح خرد و میانه و کلان دارد. یعنی سه ضرب در چهار میشود و شما در تحلیل «#پدیدار» ساسی مانکن به دوازده مقوله میرسید. تمام این مقولات در هم تنیدهاند …
… این چند روز در شبکههای مجازی داخل و خارج، تحلیلهایی از جانب دوستان، #جامعهشناسان، #روانشناسان و غیره میدیدم که همه هم درست بود، ولی عمدتاً هر کسی به یک یا دو زاویه توجه میکرد و نقص تحلیلهایشان این بود …
… گاهی افراد به گزینههایی روی میآورند که به جهت اخلاقی نمرهی قابل قبولی نمیگیرند؛ منظور ساسی مانکنها است، تتلوها است؛ کسانی که برای اینکه حرفشان را بزنند، مجبور میشوند فردی نظیر «#الکسیس_تگزاس» را کنار خودشان بگذارند. در واقع پرسش این است چرا ساسی مانکنها برای اینکه پیام خودشان را برسانند، پررنگ (bold) شوند، بالا بیایند و صدایشان پژواک پیدا کند، به این وسیله متوسل میشوند؟ …
… ما یک «مسأله بودن» داریم؛ یعنی یک چیز در مقام «#ابژه»، مسأله میشود و یک موقع هم بحث «#سوژهگی» و «#مسألهمندی» است. اولی «مصداق» اما دومی «مفهوم» است. این دو باید از هم تفکیک شوند. الآن من که دارم با شما صحبت میکنم، به خاطر این نیست که یک نماهنگ یا تیزر شخصی به اسم #ساسی_مانکن به عنوان یک «مسأله» و ابژه مطرح باشد و قرار باشد این را به طور خاص زیر ذرهبین بگذارم، نه. تفاوت بین پدیدار و پدیده را هم ابتدا گفتم. من دارم درباره سوژگی بحث میکنم. دارم دربارهیه «مسألهمندی و پروبلماتیکبودن» اینگونه تیزرها صحبت میکنم …
… محور #اخلاق_اجتماعی «#جمعگرایی» است؛ یعنی تقدم منافع جمعی بر منافع فردی. این کلیدواژهی اصلی اخلاق اجتماعی است …
… در ویدئوکلیپهایی مانند ساسی مانکنها از سطح خُرد که پرداختن به امر فروخفته و تعریف ناشدهی «#امر_جنسی» بین #نوجوانان و #جوانان ایرانی است تا سطح میانه که پرداختن به نهادهای اطلاعرسانی و آموزشی اعم از رادیو و تلویزیون داخلی تا آموزش و پرورش و دانشگاهها و نیز تا سطح کلان در ساختار اقتصادی و پدیدهی «#فقر» و در #ساختار_اجتماعی و افول آزاردهندهی اخلاق اجتماعی و در #ساختار_فرهنگی و #شکاف_نسلها و نیز از همه مهمتر و اصلیتر، در #ساختار_سیاسی که دامنزننده به #فروپاشی_اجتماعی است، همه و همه قابل ردیابی و تحلیل است …
⚠️ درخواست: بازپخش پستها در هرجا، لطفاً مستقیم از کانال forward شود یا با درج پیوند پست و کانال «جامعهشناسی افقنگر» (t.me/dr_bokharaei/…postID) صورت پذیرد؛ هرگونه تغییر در ترکیب و چیدمان پست، شایسته نیست.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ گزارش نشست «ساسیها، معترض یا برساخته؟ #ابژه یا #سوژه؟»
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۹
| میهمانان:
#سعید_معیدفر، #محمد_آقازاده، #لیلا_ابراهیمیان
| میزبان:
#احمد_بخارایی
🗓 تاریخ برگزاری: پنجشنبه ۲۱ اسفند ۱۳۹۹
در این گفتوشنود و در تحلیل #پدیدار «#ساسی_مانکن»:
ـ دکتر سعید معیدفر به #گسست_فرهنگی و نسلی و نیز شرایط #آنومیک در ایران اشاره داشت.
ـ خانم لیلا ابراهیمیان (روزنامهنگار) به آمار بیش از پانزده میلیون بینندهی نماهنگ ساسی مانکن و انعکاس آن در #فضای_مجازی پرداخت.
ـ آقای محمد آقازاده (روزنامهنگار) به وجود #بحران_آگاهی و بحران بیافقی در ایران و فراگیرشدن نابههنجاریها اشاره داشت.
ـ من هم به این پرسشها سعی کردم پاسخ بگویم:
* آیا «پدیدار ساسی مانکن» در کنار پدیدارهایی مانند: واگذاری بندر چابهار به مدت ده سال به هندیها، موج چهارم #کرونا، حمله خونین به سوختبران در سیستان و بلوچستان، مذاکرات پشت صحنهی برجامی و صدها آسیب و مسألهی اجتماعی از #تنفروشی تا #گرانی و #بیکاری، «برساخته»ی #حاکمیت است؟
* آیا #نئولیبرالیسم کریهالمنظر در ایران که مبتنی بر رانت و انباشت پول و #سرمایه به هر طریق ممکن است و در مرامنامهاش، «هدف، وسیله را توجیه می کند» در خلق ساسی مانکن نقش داشتهاست؟
*حاکمیت در ایران، چهگونه هرج و مرج را میآفریند و سپس مدیریت میکند و سپس مطالبهگریها را با قدرتهای نرم و سخت #سرکوب می کند و چهگونه نهایتاً مطالبهگرها خسته و درمانده و نومید میشوند و حاکمیت کریهالمنظر نئولیبرالیستی به حکومتش تداوم میبخشد؟
در ادامه به این موضوعها پرداختم:
ـ پدیدار ساسی مانکن، عکسالعمل به حافظهی فروخفتهی «#امر_جنسی» در بین #نوجوانان و #جوانان و حتی بزرگسالان در ایران است.
ـ این کلیپ به عنوان یک «سوژه»، با بهرهگیری از یک porn star بینظیر مانند #الکسیس_تگزاس، یک فریاد عکسالعملی برای #تابوشکنی در شرایطی است که صداها و پیامها به طور معمول و عادی به سمع و نظر حاکمیت نمیرسد.
ـ نماهنگ ساسی مانکن با اشاره به «سمیه» در فیلم «ابد و یک روز» عکسالعملی بود به وجود ساختارهای فقرآفرین در ایران.
ـ تیزر ساسی مانکن قصد داشت در زمانی کوتاه، پژواک پیدا کند و به هدفش هم رسید چون میدانست گوشها و چشمهای #قدرت و سیاستگذاران در ایران، با نقص در عملکرد مواجه است.
ـ در ایران که رفتارهای جمعی و فردی، عمدتاً جنبهی reaction و عکسالعملی دارند ساختارهای شکننده، #جامعه را بیش از پیش به سمت #فروپاشی_اجتماعی سوق میدهد. در این میان، #ساختار_سیاسی، نقش اول را ایفا میکند.
| پخش رسانه:
ـ دیداری: کل برنامه | بخارایی
ـ شنیداری: کل برنامه | بخارایی
| راهنمایی و پشتیبانی فنی
⚠️ درخواست: بازپخش پستها لطفاً مستقیم از کانال یا با درج پیوند پست و نام کانال صورت پذیرد.
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها 👇
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
❇️ #شطحیات_اجتماعی (۱۱)
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰
پراکنده خواهم گفت زیرا «زیاده»، منسجم گفتهایم و «زیاد»، شنیده نشدهایم!
بهار هزار و چهارصد
عطش بی پاسخ!
🖋 #احمد_بخارایی | جامعهشناس
۱ـ زمین، عطشناک است و در حسرت آب دارد میسوزد. در دورترها دریاست و آفتاب و امواج دریا با هم جشنی زیبا برپا کردهاند و دارند با هم حال میکنند. هر چند ساحل از امواج آب دریا سیلی میخورد اما ساحل، رهاست و موج دریا را محبتی میپندارد که همواره صورتش را نمناک میکند و میداند که بوتههای گلش ریشه در همان آب دارند. ساحل میداند که اگر آب نباشد آفتاب، اشک نمیریزد و اگر نریزد گلها پژمرده میشوند. ساحل، عاشق سیلیهای امواج دریاست. اما خاک ما را عطشی است که زندانش باید نامید. گلدانها خالی از آباند. باران نمیآید. لبهای مردم من بادکرده از عطشاند و تشنگی سوزان دارند. اینجا هوای دلها ابری است اما ابری از غم رفتن آب و عشق. در شهر شکستخورده هوای ابری، باران ندارد!
۲ـ داشتم فکر میکردم این جماعاتی که از #انتخابات_خرداد_۱۴۰۰ سخنی به نام «تحلیل» میگویند گاه چهقدر در ناهشیاری هستند. جمعهشب گفتوشنود خانم نرگس محمدی، ببخشید: ملیحه محمدی (نرگس که اسطورهی مبارزه و مقاومت با بیش از پنج سال #زندان در داخل ایران است) و آقای جمشید برزگر در تلویزیون بیبیسی فارسی را دیدم. موضوع مربوط بود به #مشارکت یا #عدم_مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری پیش رو. خانم محمدی میگفت که نمیتوان از الآن به طور قطع نظر داد که آیا باید مشارکت کرد یا #تحریم و باید منتظر بود تا کاندیداها مشخص و سپس تأیید شوند (در منطق میگویند: به شرط «لا»، یعنی اگر چنین و چنان شود یا نشود پس میتوان نتیجهگیری کرد). آقای برزگر هم کلیاتی میگفت در خصوص عدم شرکت به طور قطع (یعنی: «لا» به شرط و تحت هر شرایطی). اگر من جای ایشان بودم این تحریم را اینگونه ترسیم میکردم. چهگونه؟ در جاگذاری مفاهیم اجتماعی به جای مفاهیم ادبی در بند ۱. پس میشود: مردم ایران آنچنان تشنهی هویتیابیاند که قطرههای اندک باران #اصلاحطلبی (با فرض تأیید صلاحیت کاندیداهای مربوطه) کامشان را نمناک نمیکند و همچنان در حسرت بارش بارانی که هویتهای #جوانان و #زنان و #مردان و #قومیتها و #نخبگان و متعهدان و … را سیراب کند باقی خواهندماند و ما دیگر فرصت و توانی برای انتظار نداریم. یعنی چه؟
۳ـ فرض بگیریم که کاندیدای اصلاحطلبها تأیید صلاحیت شود، حال:
ـ آیا این تأیید صلاحیت بنا به «مصلحت» #نظام_حکمرانی در جهت تداوم همین نظام نخواهد بود؟
ـ وقتی در مواد ۱ تا ۱۴ در فصل اول #قانون_اساسی، همهچیز مبتنی بر این مفاهیماند: #حکومت #قرآن، نقش #وحی در تدوین قوانین، مبارزه با مظاهر فساد معارض با ایمان و تقوا، فقیه عادل به عنوان ولیّ امر، امر به معروف و نهی از منکر، اتحاد ملل اسلامی، برتری مذهب جعفری اثنی عشری الیالابد و …، حالا برترین کاندیدای تأیید شدهی #اصلاحطلب که فرضاً رأی هم بیاورد و #رئیسجمهور شود آیا میتواند و در حیطهی وظایفش است که خلاف قانون اساسی، کنش کُنَد و اصلاً اعتقاد دارد که همهی این مفاهیمی که گفته شد از جمله موانع تکامل اجتماعی است؟
ـ ممکن است بگویید: چرا که نه و چرا نمیتوان آرام آرام تفاسیر نوینی از همان مفاهیم ارائه کرد؟ موافقم که اگر چنین شود عالی و «مطلوب» است اما این بسان کویر در حسرت باران است و اگر باران ببارد چهها که نخواهد شد. آیا فکر میکنید این فوج عظیم دینداران که هم به سلاح #ایدئولوژی و هم به سلاح #روحانیت و هم به سلاح تخصصهایی که در این چند دهه فرا گرفتهاند و اینک #قدرت را به #ثروت پیوند زدهاند مجهزند، نشستهاند که شما از راه برسید و نرم و آرام به راه راست هدایتشان کنید؟
۴ـ اشکال کار ما که دست به تحلیل میزنیم این است که گاهِ بسیاری تفاوت میان «تحلیل» و «کلیگویی همیشه درست» را نمیدانیم. این گزارهی همیشه درست است که: «اگر فردا باران بیاید گلها شاد میشوند و دیگر نیازی نیست به آنها آب دهیم». اما تحلیل واقعی این است که با تخیّل جامعهشناختی و در اینجا با تکیه بر علم هواشناسی بگوییم که آیا فردا باران میآید یا خیر؟! گزارهی نخست، یک گزارهی مهمل است و حتی زیبایی شعر را هم ندارد اما زیاد میگوییم و میشنویم … «اگرهای مطلوب» زیادند اما فکر نمیکنیم که چه فاصلهای وجود دارد بین: «مطلوبیات» و «ممکنات»؟ پس باز میگردم و همان شعرگونه بند ۱ را با خود زمزمه میکنم …
تا خرداد ۱۴۰۰ و ایام #انتخابات، باز هم از این #شطحیات خواهم گفت.
| t.me/dr_bokharaei
🎞🎙🖌 دیگر یادداشتها و سخنرانیها:
| Instagram | YouTube | SoundCloud | Site |
Telegram
جامعهشناسی افقنگر ـ دکتر احمد بخارایی
تلاش من در جهت توصیف، تبیین و تحلیل پدیدهها و مسائل اجتماعی ایران معطوف به «آینده» است… منتظر دریافت نظر شما پیرامون تحلیل ارایه شده هستم. با سپاس: 👈 https://t.me/drbokharaei
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist
www.dr-bokharaei.com
Ahmad Bokharaei, Sociologist