Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
پایان روانکاوی برای فروید، صدها فرسنگ با آن بهشت ژنیتال که پستفرویدی ها وعدهاش را میدهند و آن را به عنوان نهایت ثمر بخشی روانکاوی میدانند، فاصله دارد. برای فروید هیچ ثمر بخشی جز ثمر بخشی
Ethic
متصور نیست، جز ثمر بخشی اخلاقی. و این یعنی گره خوردن اشتیاق به کاستراسیون. آنچه که برای فروید اهمیت دارد این است که این آنالیزان، اگر چه به صورت تأخیری، با کاستراسیون و با نقطه ناممکن آن مواجه شود، که این کاستراسیون و نقطه ناممکن آن برای هر سوژه ویژگی خاص خودش را دارد.
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
جلسه چهارم دوره اول (۱۰ خرداد ۱۳۸۰)
#روانکاوی #میترا_کدیور #کاستراسیون #پایان روانکاوی #انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
Ethic
متصور نیست، جز ثمر بخشی اخلاقی. و این یعنی گره خوردن اشتیاق به کاستراسیون. آنچه که برای فروید اهمیت دارد این است که این آنالیزان، اگر چه به صورت تأخیری، با کاستراسیون و با نقطه ناممکن آن مواجه شود، که این کاستراسیون و نقطه ناممکن آن برای هر سوژه ویژگی خاص خودش را دارد.
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
جلسه چهارم دوره اول (۱۰ خرداد ۱۳۸۰)
#روانکاوی #میترا_کدیور #کاستراسیون #پایان روانکاوی #انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
قسمتی از نوشته های فروید هرگز چاپ نشده اند و هم اکنون در کتابخانه ی کنگره در واشینگتن تحت نام "آرشیو فروید" همچون اسرار درجه اول نظامی و حکومتی محافظت می شوند. جا دارد از خود بپرسیم این نوشته ها چه چیزی را در برمی گیرند که دولتی را مجبور به حذف آنها از چرخه ی دانش می کند؟ برای من این واقعه حادثه دیگری را تداعی می کند، یعنی موقعی که پاپ ها برای چهارصد سال عدد صفر را از مسیحی ها مخفی کردند. می دانیم که صفر و به طور کلی سمبولیک نوین اعداد اختراع ریاضی دانان مسلمان بوده است که به بشر امکان اختراع علم حساب را داد. معلوم می شود که شمشیرهای مسلمانان در جنگ های صلیبی پاپ ها را کمتر ترسانده است تا صفر آنها.
سمبول، کلمات و واژه ها به مراتب خطرناک تر از سلاحها هستند.
باید از خود پرسید چه چیزی در کلمات فروید تا بدین حد منقلب کننده است که قدرت های سلطه جو را وادار به مخفی کردن آنها می کند؟ چه چیزی در این دانش است که بزرگترین قدرت نظامی دنیا را به هراس افکنده است؟ زمانی لکان پایان روانکاوی را به بیدار شدن از یک خواب طولانی تشبیه کرد. اثر عظیم فروید خواب طولانی و شاید ابدی بشریت را آشفته می کند. خوابی که تداوم آن به نفع تمام سلطه جویان است. لکان بارها به این جمله ی کتاب مقدس استناد کرده است:((چشم دارند و نمی بینند، گوش دارند و نمی شنوند)). این دقیق ترین تعریف از انسان است.
برگرفته از کتاب؛
مکتب لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#فروید #لکان #میترا_کدیور #پایان_روانکاوی #نظام_سلطه
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
سمبول، کلمات و واژه ها به مراتب خطرناک تر از سلاحها هستند.
باید از خود پرسید چه چیزی در کلمات فروید تا بدین حد منقلب کننده است که قدرت های سلطه جو را وادار به مخفی کردن آنها می کند؟ چه چیزی در این دانش است که بزرگترین قدرت نظامی دنیا را به هراس افکنده است؟ زمانی لکان پایان روانکاوی را به بیدار شدن از یک خواب طولانی تشبیه کرد. اثر عظیم فروید خواب طولانی و شاید ابدی بشریت را آشفته می کند. خوابی که تداوم آن به نفع تمام سلطه جویان است. لکان بارها به این جمله ی کتاب مقدس استناد کرده است:((چشم دارند و نمی بینند، گوش دارند و نمی شنوند)). این دقیق ترین تعریف از انسان است.
برگرفته از کتاب؛
مکتب لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#فروید #لکان #میترا_کدیور #پایان_روانکاوی #نظام_سلطه
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation 💬👇
سوژه جدید، سوژه پرداخته شده توسط روانکاوی یک سوژه دست آموز و یک سوژه جهانی نیست. او سوژه ای است که فکرش را تغییر داده ، که قضاوت درونی اش را تغییر داده. او سوژه ای است که ارزشهایش تغییر کرده و کسی است که "می داند کیست" و ارزش "می داند کیست" را می داند و مسئولیت "خود بودن" را به گردن گرفته است.
سوال این است که برای رسیدن به این هدف از کجا باید آغاز کرد؟
یک روانکاوی دارای یک آغاز و یک پایان است و این یک واقعیت تجربه است. زمان درمان تمام سالهایی است که با یک روانکاو می گذرد از اولین ملاقات در دفتر او تا آخرین آنها.
با این حال چطور می توان دانست که در این مدت چه اتفاقی افتاده است؟ آیا واقعا یک روانکاوی انجام گرفت؟ آیا ملاقات با ناخودآگاه صورت گرفت؟ آیا آنالیز از ابتدا تا انتها طی شد؟ در هر صورت اولین قرار ملاقات با روانکاو ضرورتا منجر به اولین قرار ملاقات با ناخودآگاه نمی شود.
برای فروید روانکاوی به معنای تجربه کردن ناخودآگاه بود و سرانجام آن زمانی است که "آنالیزان" یا "روانکاوی شونده" حاضر می شود که نگرش خود را نسبت به حقیقت "کاستراسیون" یا "اختگی" تغییر دهد.
به نقل از کتاب؛
مکتب لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#میترا_کدیور #سوژه #پایان_روانکاوی #ناخودآگاه #دوستداران_انجمن_فرویدی #آنالیز #روانکاو
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
سوال این است که برای رسیدن به این هدف از کجا باید آغاز کرد؟
یک روانکاوی دارای یک آغاز و یک پایان است و این یک واقعیت تجربه است. زمان درمان تمام سالهایی است که با یک روانکاو می گذرد از اولین ملاقات در دفتر او تا آخرین آنها.
با این حال چطور می توان دانست که در این مدت چه اتفاقی افتاده است؟ آیا واقعا یک روانکاوی انجام گرفت؟ آیا ملاقات با ناخودآگاه صورت گرفت؟ آیا آنالیز از ابتدا تا انتها طی شد؟ در هر صورت اولین قرار ملاقات با روانکاو ضرورتا منجر به اولین قرار ملاقات با ناخودآگاه نمی شود.
برای فروید روانکاوی به معنای تجربه کردن ناخودآگاه بود و سرانجام آن زمانی است که "آنالیزان" یا "روانکاوی شونده" حاضر می شود که نگرش خود را نسبت به حقیقت "کاستراسیون" یا "اختگی" تغییر دهد.
به نقل از کتاب؛
مکتب لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#میترا_کدیور #سوژه #پایان_روانکاوی #ناخودآگاه #دوستداران_انجمن_فرویدی #آنالیز #روانکاو
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation "لذت افزوده" @doostdaran_freudianassociation 💬👇
فروید معتقد بود که تمام رویاهای حین یک روانکاوی و حتی تمام "تراوشات ناخودآگاه" همیشه به یک هسته ساکن منتهی می شوند. مساله اینجاست که مقوله ی دال نمی تواند جوابگوی این واقعیت باشد، واقعیت جاذبه ی مرکزی کلام سوژه. چیز دیگری در فاصله ی دال ها به کمین نشسته است، چیزی در بعد واقع. همه چیز مطمانا از طریق زبان می گذرد اما همه چیز دال نیست. برای فروید این هسته ساکن همان فانتاسم است که در تداوم خود به سائق ها و به ژوئی سانس تن قوام می بخشد. لکان آن را ابژه ی فانتاسم می نامد و در فرمول هایش به صورت a می نویسد. همین ابژه ی a است که مسئول آزاد نبودن تداعی هاست، که مسئول مرکزگرا بودن حرف های سوژه است، که تبلور هستی اوست و هدف غایی روانکاوی را تشکیل می دهد. موقعی که آنالیزان در گفتار خود با حجم ثقیل اشتیاق ملاقات کند، راه خروج را نیز می یابد. دخالت روانکاو در تسلسل گفته های آنالیزان با هدف فعال کردم مساله اشتیاق انجام می گیرد. فقط در صورتی که این مساله جایگزین معمای اولیه سوژه گردد پاسخ نهایی که هستی سوژه را به او بازمی گرداند پیدا می شود. پاسخ نهایی پاسخ دال نیست بلکه پاسخ بُعد واقع است. این فانتاسم است که به مسائل اشتیاق و ابژه ی آن پاسخ می دهد.
ابژه فانتاسم که موجد اشتیاق است یک دال نیست بلکه تماماً واقع است و لذت افزوده نام دارد. همین ابژه ی a است که در داخل انتقال عمل می کند، روند روانکاوی را هدایت کرده و سرنوشت آن را رقم می زند. همین ابژه است که در داخل انتقال شقاق سوژه را مسدود می کند و حال آنکه روانکاو در صدد باز کردن ناخودآگاه است. همین ابژه است که در داخل سمپتوم مسئول لذت افزوده ی آنست، که صامت است و در مقابل اثرات درمانی کلام مقاومت نشان می دهد. و بالاخره همین ابژه است که ((روانکاوی پایان یافته)) را تحقق می بخشد و این آن چیزی است که بعد از عبور از میان فانتاسم به وقوع خواهد پیوست.
به نقل از کتاب؛
#مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#روانکاو #میترا_کدیور #فروید #ناخودآگاه #پایان_روانکاوی #ژوئی_سانس #ابژه #لذت_افزوده #انجمن_فرویدی #دوستداران_انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
ابژه فانتاسم که موجد اشتیاق است یک دال نیست بلکه تماماً واقع است و لذت افزوده نام دارد. همین ابژه ی a است که در داخل انتقال عمل می کند، روند روانکاوی را هدایت کرده و سرنوشت آن را رقم می زند. همین ابژه است که در داخل انتقال شقاق سوژه را مسدود می کند و حال آنکه روانکاو در صدد باز کردن ناخودآگاه است. همین ابژه است که در داخل سمپتوم مسئول لذت افزوده ی آنست، که صامت است و در مقابل اثرات درمانی کلام مقاومت نشان می دهد. و بالاخره همین ابژه است که ((روانکاوی پایان یافته)) را تحقق می بخشد و این آن چیزی است که بعد از عبور از میان فانتاسم به وقوع خواهد پیوست.
به نقل از کتاب؛
#مکتب_لکان روانکاوی در قرن بیست و یکم
#روانکاو #میترا_کدیور #فروید #ناخودآگاه #پایان_روانکاوی #ژوئی_سانس #ابژه #لذت_افزوده #انجمن_فرویدی #دوستداران_انجمن_فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم قائدرحمتی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
@doostdaran_freudianassociation انتقال بخشی از ساختار اصلی گفتار است. اگرچه روانکاوی حلّ رابطه انتقالیِ خاصِ ایجاد شده با آنالیست است، اما انتقال خودش بعد از آنالیز باقی می ماند. @doostdaran_freudianassociation 💬👇
انتقال بخشی از ساختار اصلی گفتار است. اگر چه روانکاوی حلّ رابطه انتقالیِ خاصِ ایجاد شده با آنالیست است، اما انتقال خودش بعد از آنالیز باقی میماند. سایر مفاهیم غلط در مورد پایان روانکاوی که لکان آنها را ترک کرده است، عبارتند از، نیرومندسازی Ego، انطباق با واقعیت، و خوشبختی. پایان آنالیز ناپدیدی سمپتوم نیست، بهبودی یک بیماری بنیادی نیست، چون آنالیز اساساً یک فرآیند درمانی نیست بلکه جستجویی برای حقیقت است، و حقیقت غالباً سودمند نیست. این موضوعی است که قبلاً راجع به آن صحبت کردیم، و الان نیز گفتیم که لکان پایان روانکاوی را در خوشبختی نمیداند. سعدی هم این حرف را زده است، مارکس هم گفته است، فروید هم گفته است، و هر کدام به نوعی. تازه در پایان روانکاوی است که آدم میرسد به این گفته سعدی:
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
و لکان میگوید: تا وقتی این همه فلاکت و شوربختی وجود دارد، صحبت کردن از خوشبختی فردی بدون خوشبختی همگانی قباحت است، و فروید میگوید که در پایان روانکاوی فلاکت هیستریک در شوربختی عمومی حل میشود.
Happiness
به معنای خوشبختی است. رضایت درونی در پایان روانکاوی را آدم از همان میگیرد که خودش ایدهآل خودش بشود. یعنی به ابژه «a » خودش دست پیدا کرده و دیگر مجبور نباشد با گفتار اربابی بالا و پائین بپرد. حالا دیگر یک جایی قرار میگیرد، همان جا هست، با همان کنار آمده است و با همان هم خوشحال است. این یک نوع خوشبختی است که آدم از آن بالا و پایین رفتن هایی که در گفتار اربابی مجبور هست انجام بدهد، خلاصی مییابد. منتهی درنهایت برای این چهار نفر که اسم بردم و برای هر آدمی که در تاریخ و فرهنگ بشر حرفی برای گفتن داشته است، همیشه این موضوع مطرح بوده است که هیچ کس نمیتواند حسابش را از حساب بقیه آدمها جدا کند، و این کار اصلاً امکانپذیر نیست. بنابراین تا وقتی که در این دنیائیم و این همه فلاکت و بدبختی و شوربختی وجود دارد، صحبت از خوشبختی فردی همانطور که لکان میگوید قباحت است.
در بقیه مکاتب روانکاوی و همینطور رواندرمانیها، به اصطلاح دستیابی به نوعی خوشبختی و ارضا را هدف قرار داده اند که این همان چیزی است که هرگز از ذهن فروید در نرفته و لکان با آن مبارزه میکند، و همان چیزی است که امکانپذیر نیست.
موضوع پایان روانکاوی آن چیزی است که به ما نشان می دهد راه کجاست. یعنی وقتی هدف مشخص شد، وقتی پایان معلوم شد کجاست، مسیر هم مشخص می شود و اینکه چگونه باید رفت تا به آن مقصد رسید و قرار است به چه چیزی دست پیدا کنیم. و ما مدام برمی گردیم به این نکته که اخلاق روانکاوی این است که آنالیست، آنالیزان را هدایت کند به نقطه ای که بتواند به ابژه a خودش دست پیدا کند و از گفتار اربابی خارج شود و سوبژکتیویته اش مستعفی بشود. در پایان روانکاوی، شخص با خودش همانند سازی می کند و این به معنای دستیابی به تفاوت مطلق است.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#مفاهیم_غلط #پایان_روانکاوی #واقعیت #خوشبختی #لکان #فروید
#سعدی
🎼(The First Love) by Ramiz Guliyev
Thir
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
تو کز محنت دیگران بیغمی نشاید که نامت نهند آدمی
و لکان میگوید: تا وقتی این همه فلاکت و شوربختی وجود دارد، صحبت کردن از خوشبختی فردی بدون خوشبختی همگانی قباحت است، و فروید میگوید که در پایان روانکاوی فلاکت هیستریک در شوربختی عمومی حل میشود.
Happiness
به معنای خوشبختی است. رضایت درونی در پایان روانکاوی را آدم از همان میگیرد که خودش ایدهآل خودش بشود. یعنی به ابژه «a » خودش دست پیدا کرده و دیگر مجبور نباشد با گفتار اربابی بالا و پائین بپرد. حالا دیگر یک جایی قرار میگیرد، همان جا هست، با همان کنار آمده است و با همان هم خوشحال است. این یک نوع خوشبختی است که آدم از آن بالا و پایین رفتن هایی که در گفتار اربابی مجبور هست انجام بدهد، خلاصی مییابد. منتهی درنهایت برای این چهار نفر که اسم بردم و برای هر آدمی که در تاریخ و فرهنگ بشر حرفی برای گفتن داشته است، همیشه این موضوع مطرح بوده است که هیچ کس نمیتواند حسابش را از حساب بقیه آدمها جدا کند، و این کار اصلاً امکانپذیر نیست. بنابراین تا وقتی که در این دنیائیم و این همه فلاکت و بدبختی و شوربختی وجود دارد، صحبت از خوشبختی فردی همانطور که لکان میگوید قباحت است.
در بقیه مکاتب روانکاوی و همینطور رواندرمانیها، به اصطلاح دستیابی به نوعی خوشبختی و ارضا را هدف قرار داده اند که این همان چیزی است که هرگز از ذهن فروید در نرفته و لکان با آن مبارزه میکند، و همان چیزی است که امکانپذیر نیست.
موضوع پایان روانکاوی آن چیزی است که به ما نشان می دهد راه کجاست. یعنی وقتی هدف مشخص شد، وقتی پایان معلوم شد کجاست، مسیر هم مشخص می شود و اینکه چگونه باید رفت تا به آن مقصد رسید و قرار است به چه چیزی دست پیدا کنیم. و ما مدام برمی گردیم به این نکته که اخلاق روانکاوی این است که آنالیست، آنالیزان را هدایت کند به نقطه ای که بتواند به ابژه a خودش دست پیدا کند و از گفتار اربابی خارج شود و سوبژکتیویته اش مستعفی بشود. در پایان روانکاوی، شخص با خودش همانند سازی می کند و این به معنای دستیابی به تفاوت مطلق است.
منبع: #سایت_انجمن_فرویدی
....
#روانکاو #دکتر_میترا_کدیور
#مفاهیم_غلط #پایان_روانکاوی #واقعیت #خوشبختی #لکان #فروید
#سعدی
🎼(The First Love) by Ramiz Guliyev
Thir
ساخت ویدئو و انتخاب متن: فاطمه حُسنی ابراهیمی
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامههای دکتر میترا کدیور: پایان روانکاوی و عمل
جلسه مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۸۱
از کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان
برای لکان یک تمایز اساسی بین عمل و بین رفتار وجود دارد. رفتار آن چیزی است که از همه حیوانات سر میزند. عمل از انسان فقط سرمیزند و در آن مسئولیت شخص کاملاً هویداست. یعنی هر آدمی مسئول عمل خودش است. عمل آن چیزی است که شخص مسئولیتش را به عهده دارد و از لحاظ این مسئولیت پذیرفتن، این مسئولیت در روانکاوی خیلی فراتر از قانون است.
برای اینکه در قانون مسئولیت فقط به اعمالی تعلق میگیرد که شخص آنها را به اصطلاح نیت انجامشان را داشته در حالی که در روانکاوی برای اعمالی که از نیت یا یک اشتیاق ناخودآگاه سرچشمه گرفته هم همان مسئولیت وجود دارد. یعنی با این تفاوت یک کسی مثلاً از لحاظ قانونی میتواند ادعا بکند که عملی که انجام داده از روی قصد و نیت نبوده و بنابراین مسئولیت خودش را در آن مورد به اصطلاح انکار بکند در صورتی که در روانکاوی به اینگونه نیست و عمل … فقط عملی که قصد و نیت دارد، عمل محسوب نمی شود و در واقع … آنها Act های واقعی هستند. آنجا یک اشتیاق ناخودآگاه برآورده میشود. بهترین مثالی را که لکان میزند از خود فروید [مثال] میزند، که فروید در یکی از همین کنگره ها ریاست جلسه را به عهده داشته، خودش Chairman بوده، ریاست کنگره را به عهده داشته، گفته که من به این ترتیب ختم کنگره را اعلام میکنم و این چیزی بود که از ناخودآگاه … یعنی مسئولیت فروید در مقابل این عمل … این لغزش زبانی، این لغزش رفتاری به جا هست. چونکه استناد لکان هم این است که فروید ته دلش با خودش میگفته با این آدم هایی که اینجا جمع شدند، بهتر است این کنگره تعطیل بشود. همیشه لکان به این نکته اشاره میکند که فروید نسبت به پیروانش یک چیزی میدانسته که آنها را در حدی نمیدانسته که… بالاخره یک جوری تحملشان میکرده ولی به عنوان اینکه بخواهد قبولشان داشته باشد که اینها واقعاً لیاقت شاگردی فروید را دارند … حالا در هر صورت میبینیم که در این عملی که بدون قصد و نیت انجام گرفته اشتیاق فروید ظاهر شده. اشتیاق اینکه کنگره را با این آدمها تعطیل کند، تمامش کند که ادامه پیدا نکند...
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #لکان #فروید #عمل #رفتار #مسئولیت #اشتیاق #ناخودآگاه #خودآگاه #لغزش_زبانی #ریاست #کنگره #پایان_روانکاوی_و_عمل #قصد #عمد #نیت #وظیفه_اخلاقی #اخلاق #Act
@doostdaran_freudianassociation
جلسه مورخ ۲۸ خرداد ۱۳۸۱
از کلاسهای عرصه فرویدی – مکتب لکان
برای لکان یک تمایز اساسی بین عمل و بین رفتار وجود دارد. رفتار آن چیزی است که از همه حیوانات سر میزند. عمل از انسان فقط سرمیزند و در آن مسئولیت شخص کاملاً هویداست. یعنی هر آدمی مسئول عمل خودش است. عمل آن چیزی است که شخص مسئولیتش را به عهده دارد و از لحاظ این مسئولیت پذیرفتن، این مسئولیت در روانکاوی خیلی فراتر از قانون است.
برای اینکه در قانون مسئولیت فقط به اعمالی تعلق میگیرد که شخص آنها را به اصطلاح نیت انجامشان را داشته در حالی که در روانکاوی برای اعمالی که از نیت یا یک اشتیاق ناخودآگاه سرچشمه گرفته هم همان مسئولیت وجود دارد. یعنی با این تفاوت یک کسی مثلاً از لحاظ قانونی میتواند ادعا بکند که عملی که انجام داده از روی قصد و نیت نبوده و بنابراین مسئولیت خودش را در آن مورد به اصطلاح انکار بکند در صورتی که در روانکاوی به اینگونه نیست و عمل … فقط عملی که قصد و نیت دارد، عمل محسوب نمی شود و در واقع … آنها Act های واقعی هستند. آنجا یک اشتیاق ناخودآگاه برآورده میشود. بهترین مثالی را که لکان میزند از خود فروید [مثال] میزند، که فروید در یکی از همین کنگره ها ریاست جلسه را به عهده داشته، خودش Chairman بوده، ریاست کنگره را به عهده داشته، گفته که من به این ترتیب ختم کنگره را اعلام میکنم و این چیزی بود که از ناخودآگاه … یعنی مسئولیت فروید در مقابل این عمل … این لغزش زبانی، این لغزش رفتاری به جا هست. چونکه استناد لکان هم این است که فروید ته دلش با خودش میگفته با این آدم هایی که اینجا جمع شدند، بهتر است این کنگره تعطیل بشود. همیشه لکان به این نکته اشاره میکند که فروید نسبت به پیروانش یک چیزی میدانسته که آنها را در حدی نمیدانسته که… بالاخره یک جوری تحملشان میکرده ولی به عنوان اینکه بخواهد قبولشان داشته باشد که اینها واقعاً لیاقت شاگردی فروید را دارند … حالا در هر صورت میبینیم که در این عملی که بدون قصد و نیت انجام گرفته اشتیاق فروید ظاهر شده. اشتیاق اینکه کنگره را با این آدمها تعطیل کند، تمامش کند که ادامه پیدا نکند...
برگرفته از: سایت انجمن فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#میترا_کدیور #درسنامه #روانکاوی #روانکاو #لکان #فروید #عمل #رفتار #مسئولیت #اشتیاق #ناخودآگاه #خودآگاه #لغزش_زبانی #ریاست #کنگره #پایان_روانکاوی_و_عمل #قصد #عمد #نیت #وظیفه_اخلاقی #اخلاق #Act
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
جلسه پنجم دوره اول (۲۴خرداد۱۳۸۰)
از کلاس های عرصه فرویدی_ مکتب لکان
لکان زمانی پایان روانکاوی را مصادف با به تحقق رسیدن «وجودی برای مرگ» میدانست etre pour la mort یعنی که سوژه با تمام وجودش مرگ را باور کند و زندگی خودش را بر این حقیقت استوار کند که مرگ آرام و با جبروت در انتظارش است و این چیزی است که واقعاً در یک روانکاوی اتفاق میافتد. سوژه بالاخره باور میکند که میراست. که زمانی محدود برای زیستن در اختیار دارد که تعلل کردن و منتظر فرداهای بهتر نشستن، چیزی جز بزدلی نیست و این حقیقت که همهاش همین است، همین زندگی کوتاه. فروید معتقد است ناخودآگاه دانشی را در مورد مرگ خود سوژه در بر نمیگیرد. در نتیجه این دانشی است که باید به دست بیاید. هیچ سوژه انسانی مرگ خودش را باور ندارد. همچون انسانهای گوسفندوار رمان ماشین زمان اچ. جی. ولز که هر روز شاهد آن هستند که یک چندتایی از همقطارانشان ناپدید میشوند اما هرگز از خودشان سؤال نمیکنند که آنها کجا رفتند و چه بر سرشان آمد، تا روزی که نوبت خودشان میرسد و به مسلخ برده میشوند. آدمها همین جوری هستند، فقط باور مرگ است که به زندگی معنا میبخشد. اما وجودی برای مرگ با وجودی در جستجوی مرگ کاملاً متفاوت است...
مقوله وجودی برای مرگ را مدیون هایدگر هستیم، اما لکان مثل همیشه به آن ابعاد تازهای بخشیده است. وجودی برای مرگ وجودی است که خودش را برای مردن آماده ساخته است، مرگ را باور کرده است و پذیرفته است و به خاطر همین هم به معنی واقعی کلمه زندگی میکند. او نه تنها در جستجوی مرگ نیست، بلکه برای این کار دلیلی هم نمیبیند زیرا که مرگ محتومترین محتومیتهاست. نیازی به جستجویش نیست چون حضوری قطعیتر از مرگ متصور نیست. آنچه را که حضور ندارد جستجو میکنند اما آنچه که هست و در کنار ماست دیگر نیازی به جستجو کردن ندارد. برای چنین شخصی زندگی تمام معنا و تمام عظمت خودش را دارد. در لحظه زندگی میکند و بر نامده و گذشته فریاد نمیکند.
منبع: برگرفته از وب سایت انجمن فرویدی
Animator: iammaskarade
انتخاب متن و کلیپ: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#پایان_روانکاوی#زندگی#مرگ#زمان#لحظه#اشتیاق
#آنتیگون#منصور_حلاج#خیام
#فروید#لکان#دکتر_میترا_کدیور#میترا_کدیور
@doostdaran_freudianassociation
از کلاس های عرصه فرویدی_ مکتب لکان
لکان زمانی پایان روانکاوی را مصادف با به تحقق رسیدن «وجودی برای مرگ» میدانست etre pour la mort یعنی که سوژه با تمام وجودش مرگ را باور کند و زندگی خودش را بر این حقیقت استوار کند که مرگ آرام و با جبروت در انتظارش است و این چیزی است که واقعاً در یک روانکاوی اتفاق میافتد. سوژه بالاخره باور میکند که میراست. که زمانی محدود برای زیستن در اختیار دارد که تعلل کردن و منتظر فرداهای بهتر نشستن، چیزی جز بزدلی نیست و این حقیقت که همهاش همین است، همین زندگی کوتاه. فروید معتقد است ناخودآگاه دانشی را در مورد مرگ خود سوژه در بر نمیگیرد. در نتیجه این دانشی است که باید به دست بیاید. هیچ سوژه انسانی مرگ خودش را باور ندارد. همچون انسانهای گوسفندوار رمان ماشین زمان اچ. جی. ولز که هر روز شاهد آن هستند که یک چندتایی از همقطارانشان ناپدید میشوند اما هرگز از خودشان سؤال نمیکنند که آنها کجا رفتند و چه بر سرشان آمد، تا روزی که نوبت خودشان میرسد و به مسلخ برده میشوند. آدمها همین جوری هستند، فقط باور مرگ است که به زندگی معنا میبخشد. اما وجودی برای مرگ با وجودی در جستجوی مرگ کاملاً متفاوت است...
مقوله وجودی برای مرگ را مدیون هایدگر هستیم، اما لکان مثل همیشه به آن ابعاد تازهای بخشیده است. وجودی برای مرگ وجودی است که خودش را برای مردن آماده ساخته است، مرگ را باور کرده است و پذیرفته است و به خاطر همین هم به معنی واقعی کلمه زندگی میکند. او نه تنها در جستجوی مرگ نیست، بلکه برای این کار دلیلی هم نمیبیند زیرا که مرگ محتومترین محتومیتهاست. نیازی به جستجویش نیست چون حضوری قطعیتر از مرگ متصور نیست. آنچه را که حضور ندارد جستجو میکنند اما آنچه که هست و در کنار ماست دیگر نیازی به جستجو کردن ندارد. برای چنین شخصی زندگی تمام معنا و تمام عظمت خودش را دارد. در لحظه زندگی میکند و بر نامده و گذشته فریاد نمیکند.
منبع: برگرفته از وب سایت انجمن فرویدی
Animator: iammaskarade
انتخاب متن و کلیپ: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#پایان_روانکاوی#زندگی#مرگ#زمان#لحظه#اشتیاق
#آنتیگون#منصور_حلاج#خیام
#فروید#لکان#دکتر_میترا_کدیور#میترا_کدیور
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
برگرفته از صفحه اینستاگرام انجمن فرویدی
@freudianassociation
#فروید #لکان
#میترا_کدیور
#درسنامه
#ناخودآگاه
#روانکاو #روانکاوی
#روانکاوی_لکانی
#مقاومت
#نوار_موبیوس
#تلقین #استنطاق
#تداعی_آزاد
#آنالیزان
#اشتیاق
#فرهنگ
#غریزه_مرگ
#پایان_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Resistance
#Suggestion
#Transference
#EgoPsychology
#CounterTransference
#Interpretation
#Culture #Ethics
#MoebiusStrip
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
@freudianassociation
#فروید #لکان
#میترا_کدیور
#درسنامه
#ناخودآگاه
#روانکاو #روانکاوی
#روانکاوی_لکانی
#مقاومت
#نوار_موبیوس
#تلقین #استنطاق
#تداعی_آزاد
#آنالیزان
#اشتیاق
#فرهنگ
#غریزه_مرگ
#پایان_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Resistance
#Suggestion
#Transference
#EgoPsychology
#CounterTransference
#Interpretation
#Culture #Ethics
#MoebiusStrip
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
برگرفته از صفحه اینستاگرام انجمن فرویدی
@freudianassociation
#فروید #لکان
#میترا_کدیور
#درسنامه
#ناخودآگاه
#روانکاو #روانکاوی
#روانکاوی_لکانی
#مقاومت
#نوار_موبیوس
#تلقین #استنطاق
#تداعی_آزاد
#آنالیزان
#اشتیاق
#فرهنگ
#غریزه_مرگ
#پایان_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Resistance
#Suggestion
#Transference
#EgoPsychology
#CounterTransference
#Interpretation
#Culture #Ethics
#MoebiusStrip
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
@freudianassociation
#فروید #لکان
#میترا_کدیور
#درسنامه
#ناخودآگاه
#روانکاو #روانکاوی
#روانکاوی_لکانی
#مقاومت
#نوار_موبیوس
#تلقین #استنطاق
#تداعی_آزاد
#آنالیزان
#اشتیاق
#فرهنگ
#غریزه_مرگ
#پایان_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Resistance
#Suggestion
#Transference
#EgoPsychology
#CounterTransference
#Interpretation
#Culture #Ethics
#MoebiusStrip
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
برگرفته از صفحه اینستاگرام انجمن فرویدی
@freudianassociation
#فروید #لکان
#میترا_کدیور
#درسنامه
#ناخودآگاه
#روانکاو #روانکاوی
#روانکاوی_لکانی
#مقاومت
#نوار_موبیوس
#تلقین #استنطاق
#تداعی_آزاد
#آنالیزان
#اشتیاق
#فرهنگ
#غریزه_مرگ
#پایان_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Resistance
#Suggestion
#Transference
#EgoPsychology
#CounterTransference
#Interpretation
#Culture #Ethics
#MoebiusStrip
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
@freudianassociation
#فروید #لکان
#میترا_کدیور
#درسنامه
#ناخودآگاه
#روانکاو #روانکاوی
#روانکاوی_لکانی
#مقاومت
#نوار_موبیوس
#تلقین #استنطاق
#تداعی_آزاد
#آنالیزان
#اشتیاق
#فرهنگ
#غریزه_مرگ
#پایان_روانکاوی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Resistance
#Suggestion
#Transference
#EgoPsychology
#CounterTransference
#Interpretation
#Culture #Ethics
#MoebiusStrip
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در واقع میتوان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتکها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را میتوان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا میکند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چونکه همانطور که هیستریک به ما نشان میدهد، سوژه با کمبودش همانند سازی میکند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع میکند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی مینامد که در آخر روانکاوی اتفاق میافتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشههای سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتکها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در واقع میتوان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتکها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را میتوان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا میکند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چونکه همانطور که هیستریک به ما نشان میدهد، سوژه با کمبودش همانند سازی میکند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع میکند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی مینامد که در آخر روانکاوی اتفاق میافتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشههای سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتکها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation