Doostdaran_freudianassociation
Photo
چهارمین جلسه پنج شنبه های فرویدی
عنوان: «روانکاوی و روانپزشکی»
برگرفته از مقاله «روانکاوی و روانپزشکی» اثر زیگموند فروید
...پاراپرکسی ها و رویاها پدیده های نا آشنایی برایتان نبوده اند. ممکن بود بگوییم که شما تجربیات زیادی داشته اید یا به آسانی به همان اندازه که من از این تجربیات داشته ام به دست آورده اید.
با اینحال، حوزه ی پدیده های نوروز برایتان بیگانه اند. در صورتی که تا آنجایی که شما خود پزشک نباشید راه دیگری برای دسترسی به آنها ندارید؛ مگر از طریق آنچه که من می گویم. و بهترین قضاوت، اگر با دانش و تبحر مربوط به آن متریال که قرار است مورد داوری قرار گیرد همراه نباشد، به چه دردی می خورد؟
اما نباید این هشدار را به معنی این بدانید که من قصد دارم خطابه های خشک و دگمی ارائه دهم. میل ندارم شما را متقاعد کنم، میل دارم تفکر را تحریک کنم و تعصبات را بشکنم. اگر در نتیجه فقدان دانش متریال، در موقعیتی نیستید که قضاوتی انجام دهید، نباید آنرا قبول و یا رد کنید. باید گوش فرا داده و اجازه دهید آنچه که برایتان می گویم بر روی شما تاثیر بگذارد. خیلی آسان نیست به نقطه ی متقاعد شدگی برسید. یا اگر به آسانی به این نقطه برسید به زودی بی ارزش شده و فاقد توانایی برای پایداری و دوام هستند. تنها کسی حق داشتن یک باور را دارد که مانند من سالیان سال در همان متریال کار کرده است و در انجام این کار، خود همان تجربیات تازه و حیرت انگیز را داشته است. به این ترتیب در فضایی فرهنگی این متقاعد سازی های ناگهانی، این چرخش های سازه مانند، این پس زدن های آنی و فوری چه فایده ای دارند؟ آیا روشن نیست که "عشق در نگاه اول" از فضایی کاملا مجزا، از فضای عواطف نشأت گرفته است؟
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: دی وی دی پنج شنبه های فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#پنج_شنبه_های_فرویدی #روانکاوی #روانپزشکی #پاراپرکسی #رویا #نِوروز #قضاوت #داوری
#اعتقاد #باور #شکاکیت #سایکوآنالیز #تجربی
#سیستم_تجربی #مشاهدات #نگرش #دیدگاه
@doostdaran_freudianassociation
عنوان: «روانکاوی و روانپزشکی»
برگرفته از مقاله «روانکاوی و روانپزشکی» اثر زیگموند فروید
...پاراپرکسی ها و رویاها پدیده های نا آشنایی برایتان نبوده اند. ممکن بود بگوییم که شما تجربیات زیادی داشته اید یا به آسانی به همان اندازه که من از این تجربیات داشته ام به دست آورده اید.
با اینحال، حوزه ی پدیده های نوروز برایتان بیگانه اند. در صورتی که تا آنجایی که شما خود پزشک نباشید راه دیگری برای دسترسی به آنها ندارید؛ مگر از طریق آنچه که من می گویم. و بهترین قضاوت، اگر با دانش و تبحر مربوط به آن متریال که قرار است مورد داوری قرار گیرد همراه نباشد، به چه دردی می خورد؟
اما نباید این هشدار را به معنی این بدانید که من قصد دارم خطابه های خشک و دگمی ارائه دهم. میل ندارم شما را متقاعد کنم، میل دارم تفکر را تحریک کنم و تعصبات را بشکنم. اگر در نتیجه فقدان دانش متریال، در موقعیتی نیستید که قضاوتی انجام دهید، نباید آنرا قبول و یا رد کنید. باید گوش فرا داده و اجازه دهید آنچه که برایتان می گویم بر روی شما تاثیر بگذارد. خیلی آسان نیست به نقطه ی متقاعد شدگی برسید. یا اگر به آسانی به این نقطه برسید به زودی بی ارزش شده و فاقد توانایی برای پایداری و دوام هستند. تنها کسی حق داشتن یک باور را دارد که مانند من سالیان سال در همان متریال کار کرده است و در انجام این کار، خود همان تجربیات تازه و حیرت انگیز را داشته است. به این ترتیب در فضایی فرهنگی این متقاعد سازی های ناگهانی، این چرخش های سازه مانند، این پس زدن های آنی و فوری چه فایده ای دارند؟ آیا روشن نیست که "عشق در نگاه اول" از فضایی کاملا مجزا، از فضای عواطف نشأت گرفته است؟
ادامه در کامنت اول...
برگرفته از: دی وی دی پنج شنبه های فرویدی
انتخاب متن و تصویر: مریم دم ثنا
#پنج_شنبه_های_فرویدی #روانکاوی #روانپزشکی #پاراپرکسی #رویا #نِوروز #قضاوت #داوری
#اعتقاد #باور #شکاکیت #سایکوآنالیز #تجربی
#سیستم_تجربی #مشاهدات #نگرش #دیدگاه
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
...
اصولاً هدف از اینکه این جمعیت یکدست و یکنواخت انتخاب شد، همین است. برای اینکه شما از نظر حرفهای هم بالاخره یک نزدیکیهایی با روانکاوی دارید. نه به این دلیل که این حرفهها (روان شناسی و روانپزشکی) به طور خاص قرابتی با روانکاوی داشته باشند، بلکه به این دلیل که انتخابهای شما برای این رشتهها نشان میدهد که یک مراحلی را پیش خودتان طی کردهاید که آدمها بی دلیل به دست نمیآورند و اگر کسی در این رشتهها تحصیل کرده به این دلیل است که پرسشهای خاصی داشته است. اما معتقدم که روان شناسی و روانپزشکی با روانکاوی خیلی فرق دارند، برای همین هم شما پاسخ پرسشهایی را که میخواستید پیدا نکردید و به اینجا رسیدید. مسأله، مسأله تلاشی است که انجام دادهاید و همین شما را از دیگر کسانی که درخواست داشتند مجزا میکند. برای دیگران تصمیم دیگری گرفته خواهد شد و نکات دیگری هم هست که بهتر است از همین مطالب شروع کنیم. میتوانم بگویم موضوع صحبت ما امروز روانکاوی و متقاضیاناش یا تمدن و ناخشنوداناش است. حالا ما این کلاسها را با همین جمعیت یکدست و یکنواخت تشکیل دادیم. یکی از دلایل عمدهاش این است که مقوله جمعیت همگون همان قدر در تدریس اهمیت دارد که در کار تحقیق مهم است. در اپیدمیولوژی، در clinical research، مقوله پاپولیشن یک مقوله بنیادی است. به همین دلیل سعی میکنند از یک توده ناهمگون ابتدا یک تعداد جمعیت همگون استخراج کنند و بعد در میان این جمعیتهای همگون به مطالعه و تحقیق بپردازند. اگر این کار انجام نشود، نتیجه مطالعه آشفته و نامشخص خواهد بود و در کار تدریس هم همین الزامات وجود دارد و نتیجه نهایی کار بستگی به همین مقوله جمعیت دارد. برای همین است که برگزاری کنفرانسهای عمومی آن نتیجهای که کلاسهایی با جمعیت محدودتر و خاص دارد را ندارند و این کنفرانسها مسلماً به نتایج متفاوتتری میرسد و کنفرانس دهندههایی که برای یک توده ناهمگون صحبت میکنند نتیجه دلخواهشان را به دست نمیآورند.
منبع:وب سایت انجمن فرویدی
…
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#جمعیت #یکدست #همگون #اپیدمیولوژی
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#تدریس #تحقیق #کنفرانس #نتیجه
#فروید #لکان #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
...
اصولاً هدف از اینکه این جمعیت یکدست و یکنواخت انتخاب شد، همین است. برای اینکه شما از نظر حرفهای هم بالاخره یک نزدیکیهایی با روانکاوی دارید. نه به این دلیل که این حرفهها (روان شناسی و روانپزشکی) به طور خاص قرابتی با روانکاوی داشته باشند، بلکه به این دلیل که انتخابهای شما برای این رشتهها نشان میدهد که یک مراحلی را پیش خودتان طی کردهاید که آدمها بی دلیل به دست نمیآورند و اگر کسی در این رشتهها تحصیل کرده به این دلیل است که پرسشهای خاصی داشته است. اما معتقدم که روان شناسی و روانپزشکی با روانکاوی خیلی فرق دارند، برای همین هم شما پاسخ پرسشهایی را که میخواستید پیدا نکردید و به اینجا رسیدید. مسأله، مسأله تلاشی است که انجام دادهاید و همین شما را از دیگر کسانی که درخواست داشتند مجزا میکند. برای دیگران تصمیم دیگری گرفته خواهد شد و نکات دیگری هم هست که بهتر است از همین مطالب شروع کنیم. میتوانم بگویم موضوع صحبت ما امروز روانکاوی و متقاضیاناش یا تمدن و ناخشنوداناش است. حالا ما این کلاسها را با همین جمعیت یکدست و یکنواخت تشکیل دادیم. یکی از دلایل عمدهاش این است که مقوله جمعیت همگون همان قدر در تدریس اهمیت دارد که در کار تحقیق مهم است. در اپیدمیولوژی، در clinical research، مقوله پاپولیشن یک مقوله بنیادی است. به همین دلیل سعی میکنند از یک توده ناهمگون ابتدا یک تعداد جمعیت همگون استخراج کنند و بعد در میان این جمعیتهای همگون به مطالعه و تحقیق بپردازند. اگر این کار انجام نشود، نتیجه مطالعه آشفته و نامشخص خواهد بود و در کار تدریس هم همین الزامات وجود دارد و نتیجه نهایی کار بستگی به همین مقوله جمعیت دارد. برای همین است که برگزاری کنفرانسهای عمومی آن نتیجهای که کلاسهایی با جمعیت محدودتر و خاص دارد را ندارند و این کنفرانسها مسلماً به نتایج متفاوتتری میرسد و کنفرانس دهندههایی که برای یک توده ناهمگون صحبت میکنند نتیجه دلخواهشان را به دست نمیآورند.
منبع:وب سایت انجمن فرویدی
…
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#جمعیت #یکدست #همگون #اپیدمیولوژی
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#تدریس #تحقیق #کنفرانس #نتیجه
#فروید #لکان #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در مورد این کلاسها هم از میان افرادی که متقاضی شرکت بودند، که یک توده ناهمگون بودند میبایستی جمعیت همگونی را جدا کرد. میتوان گفت در ابتدا دو نوع جمعیت کاملاً متفاوت وجود دارد و تأکید میکنم که اینها کاملاً با هم متفاوتند. جمعیت کسانی که در آنالیز هستند و تقاضای شرکت در کلاسهای تئوریک را میکنند و جمعیت کسانی که در آنالیز نیستند و تقاضای شرکت در این کلاسها را دارند. در واقع جمعیت دومی خودشان یک جمعیت نیستند، یک توده ناهمگون هستند و یک جمعیت به معنی اپیدمیولوژیکی نیستند. خب میشود فاکتورهای مختلفی را در بین اینها جدا کرد. مثلاً یکی از وجوه تمایز این افراد،آشنایی قبلی آنها با مقوله روانکاوی، با کلاسهایی که وجود داشته، با افرادی که در این راه قبلاً کارهایی را کردند یا نکردند میباشد، این خودش این گروه را جدا میکند. کسانی که آشنایی قبلی با این کلاسها داشتند بخصوص کلاسهای من، باز هم اینها را نمیتوان یک جمعیت به شمار آورد، چون علل بازدارنده آنها از پیوستن به جمعیت اول (یعنی کسانی که هم در آنالیز هستند و هم داوطلب شرکت در کلاسهای تئوریک) خیلی با هم فرق دارند. این علل بازدارنده باعث میشود که اینها نتوانند تشکیل یک جمعیت همگون را بدهند. و جمعیت سومی هم وجود دارد که این هم باز بیشتر از یک توده است. جمعیتی که در آنالیز هستند ولی تمایلی به شرکت در کلاسهای تئوریک را ندارندکه باز اینها هم عوامل بازدارندهشان که باعث میشود به جمعیت اول نپیوندند خیلی با یکدیگر متفاوت است. پس در این صورت میتوانیم بگوییم که بخت با ما یار بوده یعنی اینکه تلاش خاصی کردیم که بخت با ما یار شود که این شرایط فراهم شود که بتوانیم با یک جمعیت همگون کار کنیم. حالا این جمعیت همگون چه خصوصیتی دارد؟ منظورم کسانی است که هم در آنالیز هستند و هم در کلاسها شرکت میکنند. چرا یک چنین گروهی لازم داشتیم؟
ادامه در کامنت اول...
منبع:وب سایت انجمن فرویدی
…
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اشتیاق #وقت #انرژی #پول #وجود #جمعیت #توده
#درسنامه #درسنامه_دکتر_کدیور
#آنالیز #آنالیزان #کلاس #تئوریک
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در مورد این کلاسها هم از میان افرادی که متقاضی شرکت بودند، که یک توده ناهمگون بودند میبایستی جمعیت همگونی را جدا کرد. میتوان گفت در ابتدا دو نوع جمعیت کاملاً متفاوت وجود دارد و تأکید میکنم که اینها کاملاً با هم متفاوتند. جمعیت کسانی که در آنالیز هستند و تقاضای شرکت در کلاسهای تئوریک را میکنند و جمعیت کسانی که در آنالیز نیستند و تقاضای شرکت در این کلاسها را دارند. در واقع جمعیت دومی خودشان یک جمعیت نیستند، یک توده ناهمگون هستند و یک جمعیت به معنی اپیدمیولوژیکی نیستند. خب میشود فاکتورهای مختلفی را در بین اینها جدا کرد. مثلاً یکی از وجوه تمایز این افراد،آشنایی قبلی آنها با مقوله روانکاوی، با کلاسهایی که وجود داشته، با افرادی که در این راه قبلاً کارهایی را کردند یا نکردند میباشد، این خودش این گروه را جدا میکند. کسانی که آشنایی قبلی با این کلاسها داشتند بخصوص کلاسهای من، باز هم اینها را نمیتوان یک جمعیت به شمار آورد، چون علل بازدارنده آنها از پیوستن به جمعیت اول (یعنی کسانی که هم در آنالیز هستند و هم داوطلب شرکت در کلاسهای تئوریک) خیلی با هم فرق دارند. این علل بازدارنده باعث میشود که اینها نتوانند تشکیل یک جمعیت همگون را بدهند. و جمعیت سومی هم وجود دارد که این هم باز بیشتر از یک توده است. جمعیتی که در آنالیز هستند ولی تمایلی به شرکت در کلاسهای تئوریک را ندارندکه باز اینها هم عوامل بازدارندهشان که باعث میشود به جمعیت اول نپیوندند خیلی با یکدیگر متفاوت است. پس در این صورت میتوانیم بگوییم که بخت با ما یار بوده یعنی اینکه تلاش خاصی کردیم که بخت با ما یار شود که این شرایط فراهم شود که بتوانیم با یک جمعیت همگون کار کنیم. حالا این جمعیت همگون چه خصوصیتی دارد؟ منظورم کسانی است که هم در آنالیز هستند و هم در کلاسها شرکت میکنند. چرا یک چنین گروهی لازم داشتیم؟
ادامه در کامنت اول...
منبع:وب سایت انجمن فرویدی
…
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#اشتیاق #وقت #انرژی #پول #وجود #جمعیت #توده
#درسنامه #درسنامه_دکتر_کدیور
#آنالیز #آنالیزان #کلاس #تئوریک
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
به خاطر همین هم است که من این کلاسها را با مطالعه این پدیده آغاز میکنم. با مطالعه پدیده مایه گذاشتن از خود که باید در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه انجام بگیرد. طبیعی است که در اینجا واژه مقاومت یا resistance به ذهن ما خطور کند. تصور نمیکنم هیچ واژه ای به اندازه «مقاومت» در ادبیات روانکاوی و روانکاوانه تکرار شده باشد و همین طور تصور نمیکنم هیچ واژهای مبهمتر از آن در این ادبیات وجود داشته باشد. هرکس بر اساس مقاومتهای شخصی خود تعبیری از کلمه مقاومت دارد و آن را به گونه خاصی به کار میبرد تا جایی که تنها اثر دختر فروید (آنا فروید) منحصر به مطالعه بر روی انواع و اقسام مقاومتها میشود و این اثر در بعضی از محافل و مکاتب روانکاوی به چنان شهرت و محبوبیتی میرسد که کل آثار پدر را که یک انسیکلوپدی واقعی در روانکاوی است تحت الشعاع قرار میدهد. پس میبینیم که مقاومت چه نقش عظیمی را به عهده دارد. میتوان گفت که بسیاری از روانکاوان هیچ وقت نتوانستند از مقوله مقاومت فراتر بروند چه در عرصه تئوریک و چه در عرصه عملی و از نظر من گیر کردن در مقوله مقاومت خودش یک مقاومت در برابر بدنه عظیم تئوری روانکاوی است یعنی مقاومت روانکاو در مقابل روانکاوی، مقاومت مکاتب روانکاوی در مقابل روانکاوی. به خاطر بیاوریم که لکان اعلام کرده که تنها مقاومتی که در روانکاوی وجود دارد از طرف روانکاو است و این موضوعی است که جای غور و تفحص و بحث و گفتگوی بسیاری دارد که به آن خواهیم پرداخت. فروید خیلی زود به مقوله مقاومت رسید و به آن پرداخت. تقریباً از اولین آثارش میشود این واژه را جدا کرد و تا مدتها هم در آثارش میتوان آن را دنبال کرد. فروید از دو نوع مقاومت صحبت میکرد. مقاومت بیمار در جریان روانکاوی و مقاومت جامعه در مقابل روانکاوی. حالا میرسیم به یک توده چهارم که تا کنون از آن صحبت نکرده بودیم که اینها از سه جمعیت قبلی کاملاً متمایز هستند و آن توده کسانی هستند که اصلاً نمیخواهند راجع به روانکاوی چیزی بشنوند..
ادامه در کامنت اول
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#مقاومت #مایه_گذاشتن #آنا_فروید #مایه_گذاشتن
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
به خاطر همین هم است که من این کلاسها را با مطالعه این پدیده آغاز میکنم. با مطالعه پدیده مایه گذاشتن از خود که باید در چهارچوب دیالکتیک ناخودآگاه انجام بگیرد. طبیعی است که در اینجا واژه مقاومت یا resistance به ذهن ما خطور کند. تصور نمیکنم هیچ واژه ای به اندازه «مقاومت» در ادبیات روانکاوی و روانکاوانه تکرار شده باشد و همین طور تصور نمیکنم هیچ واژهای مبهمتر از آن در این ادبیات وجود داشته باشد. هرکس بر اساس مقاومتهای شخصی خود تعبیری از کلمه مقاومت دارد و آن را به گونه خاصی به کار میبرد تا جایی که تنها اثر دختر فروید (آنا فروید) منحصر به مطالعه بر روی انواع و اقسام مقاومتها میشود و این اثر در بعضی از محافل و مکاتب روانکاوی به چنان شهرت و محبوبیتی میرسد که کل آثار پدر را که یک انسیکلوپدی واقعی در روانکاوی است تحت الشعاع قرار میدهد. پس میبینیم که مقاومت چه نقش عظیمی را به عهده دارد. میتوان گفت که بسیاری از روانکاوان هیچ وقت نتوانستند از مقوله مقاومت فراتر بروند چه در عرصه تئوریک و چه در عرصه عملی و از نظر من گیر کردن در مقوله مقاومت خودش یک مقاومت در برابر بدنه عظیم تئوری روانکاوی است یعنی مقاومت روانکاو در مقابل روانکاوی، مقاومت مکاتب روانکاوی در مقابل روانکاوی. به خاطر بیاوریم که لکان اعلام کرده که تنها مقاومتی که در روانکاوی وجود دارد از طرف روانکاو است و این موضوعی است که جای غور و تفحص و بحث و گفتگوی بسیاری دارد که به آن خواهیم پرداخت. فروید خیلی زود به مقوله مقاومت رسید و به آن پرداخت. تقریباً از اولین آثارش میشود این واژه را جدا کرد و تا مدتها هم در آثارش میتوان آن را دنبال کرد. فروید از دو نوع مقاومت صحبت میکرد. مقاومت بیمار در جریان روانکاوی و مقاومت جامعه در مقابل روانکاوی. حالا میرسیم به یک توده چهارم که تا کنون از آن صحبت نکرده بودیم که اینها از سه جمعیت قبلی کاملاً متمایز هستند و آن توده کسانی هستند که اصلاً نمیخواهند راجع به روانکاوی چیزی بشنوند..
ادامه در کامنت اول
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#مقاومت #مایه_گذاشتن #آنا_فروید #مایه_گذاشتن
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
اولین دسته (یعنی کسانی که موافق روانکاوی هستند ولی از خودشان مایه نمیگذارند) را میتوان دوستان بی مایه نامید. و دسته دوم (کسانی که مخالف روانکاوی هستند و از خودشان مایه میگذارند) را میتوان دشمنان جسور روانکاوی نامید. خود شما ترجیح میدهید دوستان بی مایه شما بیشتر باشد یا دشمنان جسور شما؟
خوشبختانه روانکاوی دوستان جسور زیادی هم دارد وگرنه هیچ وقت صد ساله نمیشد. حالا اگر همین محور را پیش بگیریم یک مقایسه دیگر هم در مقابل ما گشوده میشود. مقایسه کسانی است که با استفاده از نام روانکاوی کلاشی میکنند و کسانی که جداً و متعصبانه با روانکاوی مخالفت میکنند. به نظر شما کدام دسته بیشتر به روانکاوی ضربه میزنند؟ آنهایی که مانند کرمی از درون آن را میخورند یا آنهایی که از خارج به آن ضربه میزنند؟ به نظر من بدون تلاش آن کرمها که از داخل آن درخت تناور را میخورند این ضررهای خارجی نمیتوانند هیچ گونه صدمه ای به این بدنه عظیم وارد کنند. نکته جالب و حایز اهمیت این که در میان دسته اول (کسانی که با نام روانکاوی کلاشی میکنند) بسیاری از دوستان روانکاوی وجود دارند که عملاً هم قصد کلاشی ندارند یا حداقل در ابتدای کار این قصد را نداشتند و در اینجاست که به یکی از مهمترین فصلها در روانکاوی میرسیم و آن هم مقوله اخلاق در روانکاوی است. اصولاً از نظر لکان تعریف روانکاو در مبحث ethique است نه در مبحث ontique یعنی که تعریف روانکاوی در مبحث اخلاق است نه در مبحث وجود. لکان معتقد است که «چیزی به نام وجود روانکاو وجود ندارد» و این هم موضوع دیگری است که جای غور و تفکر بسیار دارد و بعداً به آن میپردازیم. اگر من امروز به خودم بی پروا اجازه میدهم که چنین بی پروا از شما بپرسم که دوستان بی مایه را ترجیح میدهید یا دشمنان جسور را به خاطر این است که به برکت تعالیم لکان و شعار «بازگشت به فروید» او امروز روانکاوی از موضع پرقدرتی برخوردار است.
ادامه در کامنت اول..
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #درخت_تناور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور #قدرت
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
اولین دسته (یعنی کسانی که موافق روانکاوی هستند ولی از خودشان مایه نمیگذارند) را میتوان دوستان بی مایه نامید. و دسته دوم (کسانی که مخالف روانکاوی هستند و از خودشان مایه میگذارند) را میتوان دشمنان جسور روانکاوی نامید. خود شما ترجیح میدهید دوستان بی مایه شما بیشتر باشد یا دشمنان جسور شما؟
خوشبختانه روانکاوی دوستان جسور زیادی هم دارد وگرنه هیچ وقت صد ساله نمیشد. حالا اگر همین محور را پیش بگیریم یک مقایسه دیگر هم در مقابل ما گشوده میشود. مقایسه کسانی است که با استفاده از نام روانکاوی کلاشی میکنند و کسانی که جداً و متعصبانه با روانکاوی مخالفت میکنند. به نظر شما کدام دسته بیشتر به روانکاوی ضربه میزنند؟ آنهایی که مانند کرمی از درون آن را میخورند یا آنهایی که از خارج به آن ضربه میزنند؟ به نظر من بدون تلاش آن کرمها که از داخل آن درخت تناور را میخورند این ضررهای خارجی نمیتوانند هیچ گونه صدمه ای به این بدنه عظیم وارد کنند. نکته جالب و حایز اهمیت این که در میان دسته اول (کسانی که با نام روانکاوی کلاشی میکنند) بسیاری از دوستان روانکاوی وجود دارند که عملاً هم قصد کلاشی ندارند یا حداقل در ابتدای کار این قصد را نداشتند و در اینجاست که به یکی از مهمترین فصلها در روانکاوی میرسیم و آن هم مقوله اخلاق در روانکاوی است. اصولاً از نظر لکان تعریف روانکاو در مبحث ethique است نه در مبحث ontique یعنی که تعریف روانکاوی در مبحث اخلاق است نه در مبحث وجود. لکان معتقد است که «چیزی به نام وجود روانکاو وجود ندارد» و این هم موضوع دیگری است که جای غور و تفکر بسیار دارد و بعداً به آن میپردازیم. اگر من امروز به خودم بی پروا اجازه میدهم که چنین بی پروا از شما بپرسم که دوستان بی مایه را ترجیح میدهید یا دشمنان جسور را به خاطر این است که به برکت تعالیم لکان و شعار «بازگشت به فروید» او امروز روانکاوی از موضع پرقدرتی برخوردار است.
ادامه در کامنت اول..
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #درخت_تناور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور #قدرت
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#resistance
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
به همین دلیل است که لکان اعلام میکند که «روانکاو فقط از خودش اجازه میگیرد».
دو نفر از شما از کسی صحبت کردید که مدت ۱۰ـ۸ سال در خارج از کشور روانکاوی شده ولی با این همه معتقد است که هنوز نمیتواند به عنوان یک روانکاو عمل کند. حالا با استناد به مقوله اتیک شاید بتوانیم یک جوابی برای این پدیده پیدا کنیم. حتی اگر این شخص در مکتب لکان آنالیز نشده باشد که احتمالاً هم نشده است، این بدان معنی نیست که مقوله اتیک هیچ گاه در چشم اندازش قرار نگرفته، هیچ گاه در افق دیدش قرار نگرفته، فقط میشود به عنوان هیپوتز عنوان کرد که این مقوله، یعنی اتیک، هنوز به نتیجه گیری نهایی خودش نرسیده و شاید هم هیچ وقت نرسد. باز هم میشود به عنوان هیپوتز مطرح کرد که اگر چشم انداز نتیجه گیری نهایی وجود داشت، این شخص در حال حاضر در حال ادامه روانکاوی خود بود و اینجا نبود. این مسأله یعنی عدم وجود یک چشم انداز، یکی از دلایل عمده قطع زودرس روانکاوی است. حالا درست است که ۱۰ـ۸ سال طول کشیده ولی وقتی که روانکاوی به نقطه نهایی خودش نرسد این به معنی قطع شدن آن است. بنابراین من تأکید میکنم که تنها چشم اندازی که در مکتب لکان برای روند روانکاوی وجود دارد چشم انداز اتیک است، همین و بس.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #اخلاق #اتیک
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #چشم_انداز
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ethique
#ontique
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
به همین دلیل است که لکان اعلام میکند که «روانکاو فقط از خودش اجازه میگیرد».
دو نفر از شما از کسی صحبت کردید که مدت ۱۰ـ۸ سال در خارج از کشور روانکاوی شده ولی با این همه معتقد است که هنوز نمیتواند به عنوان یک روانکاو عمل کند. حالا با استناد به مقوله اتیک شاید بتوانیم یک جوابی برای این پدیده پیدا کنیم. حتی اگر این شخص در مکتب لکان آنالیز نشده باشد که احتمالاً هم نشده است، این بدان معنی نیست که مقوله اتیک هیچ گاه در چشم اندازش قرار نگرفته، هیچ گاه در افق دیدش قرار نگرفته، فقط میشود به عنوان هیپوتز عنوان کرد که این مقوله، یعنی اتیک، هنوز به نتیجه گیری نهایی خودش نرسیده و شاید هم هیچ وقت نرسد. باز هم میشود به عنوان هیپوتز مطرح کرد که اگر چشم انداز نتیجه گیری نهایی وجود داشت، این شخص در حال حاضر در حال ادامه روانکاوی خود بود و اینجا نبود. این مسأله یعنی عدم وجود یک چشم انداز، یکی از دلایل عمده قطع زودرس روانکاوی است. حالا درست است که ۱۰ـ۸ سال طول کشیده ولی وقتی که روانکاوی به نقطه نهایی خودش نرسد این به معنی قطع شدن آن است. بنابراین من تأکید میکنم که تنها چشم اندازی که در مکتب لکان برای روند روانکاوی وجود دارد چشم انداز اتیک است، همین و بس.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#دشمن #دوست #اخلاق_در_روانکاوی #اخلاق #اتیک
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #چشم_انداز
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#ethique
#ontique
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
روانکاوی خودش مولود اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹ است. اگر روانکاوی با mysticisme و obscurantisme میانهای داشت در قرون وسطی متولد میشد نه همزمان با حلول قرن بیستم. یک روز در کنفرانس همکاری حضور داشتم و یکی از حاضرین در جلسه به عنوان پرسش یا بهتر است بگویم به عنوان انتقاد مطرح کرد که روانکاوی برای همه نیست و دلایلاش این بود که به طور فردی انجام میگیرد، زمان زیادی طول میکشد، مخارجش زیاد است و اینکه تعداد روانکاوان کم است و تعداد بیماران زیاد. همکارم پاسخ لازم را داد که البته پاسخ لکانی نبود. پاسخ لکانی این است که درست است که روانکاوی برای همه نیست اما نه به آن دلایل. روانکاوی برای همه نیست چونکه برای انجام دادن آن داشتن تفکر و ذهنیت قرن بیستمی الزامی است. روانکاوی محصول قرن ۲۰ است. محصول اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹. تمام آن چیزی که قرن ۱۹ از علوم تصفیه کرده و به قرن ۲۰ رسیده منجر به تولد روانکاوی شده است. علوم دیگری هم همزمان با روانکاوی متولد شده است. من نمیگویم که وقتی تمام آنها جمع شدند به تولد روانکاوی منجر شدند، زبان شناسی هم همان وقت، فیزیک کوانتومی هم همان وقت متولد شدند. بله روانکاوی مولود قرن بیستم است. بنابراین برای انجام دادن آن شخص باید دارای تفکر قرن بیستم باشد. تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی میکند و از تکنولوژی این قرن بهره میگیرد و دست بر قضا کامپیوترش هم به اینترنت متصل است نمیشود استنتاج کرد که او از تفکر و ذهنیت قرن ۲۰ برخوردار است. حالا برایتان توضیح میدهم.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اعتلا #تزکیه #قرون_وسطی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
روانکاوی خودش مولود اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹ است. اگر روانکاوی با mysticisme و obscurantisme میانهای داشت در قرون وسطی متولد میشد نه همزمان با حلول قرن بیستم. یک روز در کنفرانس همکاری حضور داشتم و یکی از حاضرین در جلسه به عنوان پرسش یا بهتر است بگویم به عنوان انتقاد مطرح کرد که روانکاوی برای همه نیست و دلایلاش این بود که به طور فردی انجام میگیرد، زمان زیادی طول میکشد، مخارجش زیاد است و اینکه تعداد روانکاوان کم است و تعداد بیماران زیاد. همکارم پاسخ لازم را داد که البته پاسخ لکانی نبود. پاسخ لکانی این است که درست است که روانکاوی برای همه نیست اما نه به آن دلایل. روانکاوی برای همه نیست چونکه برای انجام دادن آن داشتن تفکر و ذهنیت قرن بیستمی الزامی است. روانکاوی محصول قرن ۲۰ است. محصول اعتلا و تزکیه تفکر علمی قرن ۱۹. تمام آن چیزی که قرن ۱۹ از علوم تصفیه کرده و به قرن ۲۰ رسیده منجر به تولد روانکاوی شده است. علوم دیگری هم همزمان با روانکاوی متولد شده است. من نمیگویم که وقتی تمام آنها جمع شدند به تولد روانکاوی منجر شدند، زبان شناسی هم همان وقت، فیزیک کوانتومی هم همان وقت متولد شدند. بله روانکاوی مولود قرن بیستم است. بنابراین برای انجام دادن آن شخص باید دارای تفکر قرن بیستم باشد. تنها به این دلیل که شخص در قرن ۲۰ یا الان قرن ۲۱ زندگی میکند و از تکنولوژی این قرن بهره میگیرد و دست بر قضا کامپیوترش هم به اینترنت متصل است نمیشود استنتاج کرد که او از تفکر و ذهنیت قرن ۲۰ برخوردار است. حالا برایتان توضیح میدهم.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اعتلا #تزکیه #قرون_وسطی
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«به هر دری زدن» یک اصطلاح نسبتاً رایج بین آنالیزانها است زیرا که آنها آن را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند و دقیقاً به این دلیل که هر دری را زدند و از تمام آنها ناامید شدند که بالاخره سر از دفتر کار روانکاو درآوردند، توجه کنید که من نمیگویم مطب بلکه دفتر کار روانکاو چون روانکاوی با طبابت زمین تا آسمان متفاوت است. بله این آنالیزانها همه درها را زدند و از همه آنها ناامید شدند وگرنه اگر دری در این میان برای آنها کارساز بود همانجا متوقف میشدند و هیچ وقت هم گذرشان به دفتر روانکاو نمیافتاد. آن درهایی که آنالیزانها همه را زدند و ازشان ناامید شدند، درهایی هستند که در طول تاریخ یکی یکی به وجود آمدند و مدتی هم کارساز بودهاند و زمانی که عملاً کارایی خود را از دست دادند جای خود را به در بعدی دادند. روانکاوی در این صورت محصول عدم کارایی تاریخی تمام درهای سلف است و اگر روانکاوی کارآیی خودش را حفظ نکند ناچار جای خود را به در بعدی خواهد داد و یا اگر استحاله شود، ناگزیر ابنای بشر به درهای قبلی رو خواهند آورد، حالا با چه میزان موفقیت و کامیابی این خود مقوله دیگری است. حال اگر شخص یکی از این درهای متعدد را بزند و کامیابی را که به دنبالش است از این در به دست بیاورد بدین معنی است که این شخص به راه حلی که از لحاظ تاریخی منقضی شده اکتفا کرده و به همان دلخوش است یعنی که ذهنیت او هم عصر این مرحله تاریخی منقضی شده است. اکنون اگر بر حسب تصادف و به دلایل متعدد که یکی از آنها میتواند ارجاع از جانب یک متخصص و یا توصیه دوست و آشنا باشد این شخص از دفتر کار روانکاو سر در بیاورد، به نظر شما آیا میشود برای او یک روانکاوی موفق انجام داد؟ کسی که قاعدتاً میتوانسته به یکی از آن درهایی که از لحاظ تاریخی منقضی شده دلخوش باشد و هنوز آن ذهنیت قرن بیستمی را ندارد، میشود رویش روانکاوی انجام داد؟ اگر جواب به طور قطع منفی نباشد قطعاً جای تردید دارد.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اقتصاد #سیاست #تاریخ
#مطب #دفتر_کار #روانکاوی #طبابت #تاریخچه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
«به هر دری زدن» یک اصطلاح نسبتاً رایج بین آنالیزانها است زیرا که آنها آن را با گوشت و پوست خود لمس کردهاند و دقیقاً به این دلیل که هر دری را زدند و از تمام آنها ناامید شدند که بالاخره سر از دفتر کار روانکاو درآوردند، توجه کنید که من نمیگویم مطب بلکه دفتر کار روانکاو چون روانکاوی با طبابت زمین تا آسمان متفاوت است. بله این آنالیزانها همه درها را زدند و از همه آنها ناامید شدند وگرنه اگر دری در این میان برای آنها کارساز بود همانجا متوقف میشدند و هیچ وقت هم گذرشان به دفتر روانکاو نمیافتاد. آن درهایی که آنالیزانها همه را زدند و ازشان ناامید شدند، درهایی هستند که در طول تاریخ یکی یکی به وجود آمدند و مدتی هم کارساز بودهاند و زمانی که عملاً کارایی خود را از دست دادند جای خود را به در بعدی دادند. روانکاوی در این صورت محصول عدم کارایی تاریخی تمام درهای سلف است و اگر روانکاوی کارآیی خودش را حفظ نکند ناچار جای خود را به در بعدی خواهد داد و یا اگر استحاله شود، ناگزیر ابنای بشر به درهای قبلی رو خواهند آورد، حالا با چه میزان موفقیت و کامیابی این خود مقوله دیگری است. حال اگر شخص یکی از این درهای متعدد را بزند و کامیابی را که به دنبالش است از این در به دست بیاورد بدین معنی است که این شخص به راه حلی که از لحاظ تاریخی منقضی شده اکتفا کرده و به همان دلخوش است یعنی که ذهنیت او هم عصر این مرحله تاریخی منقضی شده است. اکنون اگر بر حسب تصادف و به دلایل متعدد که یکی از آنها میتواند ارجاع از جانب یک متخصص و یا توصیه دوست و آشنا باشد این شخص از دفتر کار روانکاو سر در بیاورد، به نظر شما آیا میشود برای او یک روانکاوی موفق انجام داد؟ کسی که قاعدتاً میتوانسته به یکی از آن درهایی که از لحاظ تاریخی منقضی شده دلخوش باشد و هنوز آن ذهنیت قرن بیستمی را ندارد، میشود رویش روانکاوی انجام داد؟ اگر جواب به طور قطع منفی نباشد قطعاً جای تردید دارد.
ادامه در کامنت اول...
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تفکر_قرن_بیستم #تولد_روانکاوی #تکنولوژی #کامپیوتر
#قرن_نوزده #قرن_بیست #اقتصاد #سیاست #تاریخ
#مطب #دفتر_کار #روانکاوی #طبابت #تاریخچه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسینهایی که کار لکان را ادامه میدهد، معتقد است که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بیارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن میپردازد، آنها را توسعه میدهد، غنی میکند یا برعکس غیر اساسی میداند و از گردونه حذف میکند، میتوان تمام آنها را نفی کرد. به عقیده او میتوان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیتهایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ میدهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ میدهد. در اینجا میرسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چونکه تقاضایی است، پس عرضهای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را میتوان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشارهام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
ژک الن میلر، رییس انجمن جهانی روانکاوی (WAP) و یکی از تئوریسینهایی که کار لکان را ادامه میدهد، معتقد است که نمیتوان منکر وجود روانکاوی به عنوان یک شغل، یک حرفه، یک فعالیت شد. ممکن است بتوان مجموعه مقولات روانکاوی را بیهوده تلقی کرد، تئوری آن را بیارزش دانست، تمام آنچه را که روانکاوی به آن میپردازد، آنها را توسعه میدهد، غنی میکند یا برعکس غیر اساسی میداند و از گردونه حذف میکند، میتوان تمام آنها را نفی کرد. به عقیده او میتوان ناخودآگاه را، سائق را، تعبیر را، تکرار را تمام این مقولات مهم و اساسی روانکاوی را به عنوان ناواقعیتهایی مردود دانست اما حرفه روانکاوی به عنوان یک واقعیت اجتماعی کماکان وجود دارد و این واقعیت اجتماعی یک واقعیتی است که به نیاز مشخصی پاسخ میدهد، یا بهتر است بگویم به یک درخواست مشخص پاسخ میدهد. در اینجا میرسیم به مقوله معروف و اساسی عرضه و تقاضا در علم اقتصاد. چونکه تقاضایی است، پس عرضهای هم وجود دارد و این تقاضا خودش منتج است از یک نیاز، به یک اشتیاق. در یک طرف تقاضا برای روانکاوی داریم و در طرف دیگر عرضه روانکاوی و مجموعه این دو را باید در چهارچوب خاصی مورد مطالعه قرار داد که این چهارچوب را میتوان وضعیت فعلی تمدن و ناخشنودی در آن دانست. من در اینجا اشارهام به عنوان کتاب فروید است به نام «ناخشنودی در تمدن» که در سال ۱۹۲۹ منتشر شد. بنابراین در مورد روانکاوی سه نوع واقعیت وجود دارد؛ تقاضا، حرفه و ناخشنودی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#ژک_الن_میلر #انجمن_جهانی_روانکاوی
#شغل #حرفه_فعالیت #تئوری #توسعه
#ناخودآگاه #سائق #تعبیر #تکرار #اجمتماع
#عرضه #تقاضا
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
علاوه بر این برای اینکه روانکاوی امکان وجود داشته باشد باید یک سری شرایطی برایش فراهم شود که همانطور که قبلاً مطرح شد آنها را میتوان شرایط تاریخی اجتماعی نامید. اولین شرط، شرط epistemologique است یعنی که علوم باید به حد خاصی از تکامل خودشان رسیده باشند و سوژه علوم تولید شده باشد. دوم شرایط اخلاقی یا ethique است و سوم شرایط سیاسی یا politique. در مورد شرایط سیاسی توضیح بدهم که روانکاوی برای ادامه حیات احتیاج به وجود نوعی دموکراسی و نوعی لیبرالیسم دارد. تجربه تاریخی نشان داده که روانکاوی در کشورهای کمونیستی و در کشورهایی که در آنها رژیمهای خودکامه سر کارند شانس زیادی برای زندگی ندارد. این سه شرط الزاماتی هستند که میتوان آنها را الزامات civilization نامید و به هیچ وجه نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا دور زد. اما هرچند هم که این الزامات ریشهای باشند باز هم مسأله دیگری مطرح است. روانکاوی تجربه سوژه است و این مهمترین نکته است. این تجربه چگونه آغاز میشود؟
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تاریخ #اجتماع #علم #علوم #تکامل #سوژه #اخلاق
#دموکراسی #لیبرالیسم #کمونیسم #کشور #تجربه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
علاوه بر این برای اینکه روانکاوی امکان وجود داشته باشد باید یک سری شرایطی برایش فراهم شود که همانطور که قبلاً مطرح شد آنها را میتوان شرایط تاریخی اجتماعی نامید. اولین شرط، شرط epistemologique است یعنی که علوم باید به حد خاصی از تکامل خودشان رسیده باشند و سوژه علوم تولید شده باشد. دوم شرایط اخلاقی یا ethique است و سوم شرایط سیاسی یا politique. در مورد شرایط سیاسی توضیح بدهم که روانکاوی برای ادامه حیات احتیاج به وجود نوعی دموکراسی و نوعی لیبرالیسم دارد. تجربه تاریخی نشان داده که روانکاوی در کشورهای کمونیستی و در کشورهایی که در آنها رژیمهای خودکامه سر کارند شانس زیادی برای زندگی ندارد. این سه شرط الزاماتی هستند که میتوان آنها را الزامات civilization نامید و به هیچ وجه نمیتوان آنها را نادیده گرفت یا دور زد. اما هرچند هم که این الزامات ریشهای باشند باز هم مسأله دیگری مطرح است. روانکاوی تجربه سوژه است و این مهمترین نکته است. این تجربه چگونه آغاز میشود؟
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#تاریخ #اجتماع #علم #علوم #تکامل #سوژه #اخلاق
#دموکراسی #لیبرالیسم #کمونیسم #کشور #تجربه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در ابتدای کار پس یک درخواست درمان وجود دارد ولی خیلی زود تبدیل به یک تفحص میشود. میتوان این تفحص را تفحص حقیقت نامید، تفحص حقیقت اشتیاق. در عین حال میتوانیم همانطور که میلر گفته است در مورد همه این واژهها تردید داشته باشیم، در مورد واژه تفحص، اشتیاق، حقیقت و … اما نمیتوان در مورد آنچه که در نهایت کار به دست میآید تردید کرد.
آنچه در نهایت کار به دست میآید به نظر لکان وجود زدایی[۱] است که در واقع میتوانیم بگوییم یک توهم زدایی واقعی است. توجه کنیم که وجود زدایی با بیوجودی [۲] کاملاً متفاوت است. پیشوند de در فرانسه به معنی برداشتن، گرفتن، تخلیه کردن، به هم زدن است و این نئولوژیسم لکان نوعی گرفتن، برداشتن و تخلیه کردن و به هم زدن وجود را القا میکند که به خوبی کاری که در روانکاوی انجام میگیرد را نشان میدهد.
در واقع روانکاوی بادکنک imaginaire را سوراخ میکند و وجودی را که در آن سرمایه گذاری شده خالی میکند، از بسیاری از چیزها جز صورتکی باقی نمیگذارد، و تمام ظواهر را که جزء وجود نیستند و حتی در نقطه مقابل آن هستند به عدم میکشاند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#درخواست #درمان #تفحص #حقیقت #اشتیاق #واژه
#وجود_زدایی #توهم_زدایی #صورتک #نقاب #عدم
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور #میلر
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#imaginaire
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در ابتدای کار پس یک درخواست درمان وجود دارد ولی خیلی زود تبدیل به یک تفحص میشود. میتوان این تفحص را تفحص حقیقت نامید، تفحص حقیقت اشتیاق. در عین حال میتوانیم همانطور که میلر گفته است در مورد همه این واژهها تردید داشته باشیم، در مورد واژه تفحص، اشتیاق، حقیقت و … اما نمیتوان در مورد آنچه که در نهایت کار به دست میآید تردید کرد.
آنچه در نهایت کار به دست میآید به نظر لکان وجود زدایی[۱] است که در واقع میتوانیم بگوییم یک توهم زدایی واقعی است. توجه کنیم که وجود زدایی با بیوجودی [۲] کاملاً متفاوت است. پیشوند de در فرانسه به معنی برداشتن، گرفتن، تخلیه کردن، به هم زدن است و این نئولوژیسم لکان نوعی گرفتن، برداشتن و تخلیه کردن و به هم زدن وجود را القا میکند که به خوبی کاری که در روانکاوی انجام میگیرد را نشان میدهد.
در واقع روانکاوی بادکنک imaginaire را سوراخ میکند و وجودی را که در آن سرمایه گذاری شده خالی میکند، از بسیاری از چیزها جز صورتکی باقی نمیگذارد، و تمام ظواهر را که جزء وجود نیستند و حتی در نقطه مقابل آن هستند به عدم میکشاند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#درخواست #درمان #تفحص #حقیقت #اشتیاق #واژه
#وجود_زدایی #توهم_زدایی #صورتک #نقاب #عدم
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور #میلر
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#imaginaire
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در واقع میتوان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتکها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را میتوان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا میکند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چونکه همانطور که هیستریک به ما نشان میدهد، سوژه با کمبودش همانند سازی میکند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع میکند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی مینامد که در آخر روانکاوی اتفاق میافتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشههای سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتکها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
در واقع میتوان گفت که روانکاوی کشف کردن هیچ است، هیچی که در پس تمام ظواهر و تمام صورتکها است و بالماسکه هیستریک این را به بهترین نحو به نمایش میگذارد. در پس بالماسکه هیستریک هیچ است. عملیات وجودزدایی را میتوان در نهایت مثبت ارزیابی کرد، اگرچه که زدودن یا زدایی یک نوع تخلیه یا کار تفریق را به اصطلاح القا میکند، ولی این عملیات در نهایت مثبت است. چونکه همانطور که هیستریک به ما نشان میدهد، سوژه با کمبودش همانند سازی میکند و عملیات وجود زدایی، این سوژه را خلع میکند و این همان چیزی است که لکان آن را خلع ذهنی مینامد که در آخر روانکاوی اتفاق میافتد. بهتر است بگویم خلع سوبژکتیو تا قرابت ریشههای سوژه و سوبژکتیو بهتر به نظر برسد و نمایان شود. وقتی آن وجودی که روی ظواهر و صورتکها سرمایه گذاری شده زدوده شده و تخلیه شود، نتیجه این عمل تفریق بر خلاف تصور مثبت است نه منفی.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: مریم دم ثنا
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#هیستریک #پایان_روانکاوی #هیچ #وجود_زدایی
#منفی #منفی #سوژه #سوبژکتیو #صورتک #ذهن
#مکتب_لکان #آنالیز #آنالیزان #بالماسکه
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#درسنامه #درسنامه_ها_ی_دکتر_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
Doostdaran_freudianassociation
Photo
درسنامه های دکتر کدیور
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
برای اینکه این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که میخواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. میباید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. میبایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشنتر شود. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام جوامع، وقتی میگویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفتهترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام میگیرد که وظیفهشان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آنها به طور اعم کلمه محصل اطلاق میشود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش میکنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آنها تعمق کنیم میبینیم که همگیشان جنبههای تکنیکی را مورد بررسی قرار میدهند، علت را در سطح تکنیک جستجو میکنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمیکند که آنهایی که ما تحت نام محصل میشناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان میآورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزیاش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرنها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه میرفتند که این کار را انتخاب میکردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آنها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدفشان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation
جلسه اول دوره اول (۳۰ فروردین ۱۳۸۰)
از کلاسهای عرصه فرویدی ـ مکتب لکان
برای اینکه این اثر بخشی متحقق شود، حالا از هر نوع آن که میخواهد باشد، باید چند کار صورت گیرد. میباید یک انتخاب در اول کار انجام بگیرد. میبایستی یک سرمایه گذاری عاطفی در جریان کار صورت پذیرد و نهایتاً یک انتخاب در پایان کار به منصه ظهور برسد و در تمام این مراحل شخص بایستی به عنوان یک سوژه درگیر باشد تا بتواند این سه مرحله را با موفقیت پشت سر بگذارد. این یک اثر بخشی ethic است. مراحلی که باید برسیم به یک اثر بخشی اتیک. حالا یک مثال از فرهنگ خودمان بیاورم که مسأله روشنتر شود. ما در عصری زندگی میکنیم که در تمام جوامع، وقتی میگویم تمام جوامع واقعاً همه جوامع است، مسأله کارآیی تحصیلات از مرحله ابتدایی تا پیشرفتهترین مراحل دانشگاهی به زیر سؤال رفته است. همگان متفق القولند که این کارایی رو به زوال است. در بسیاری از جوامع، تحصیلات، حداقل تا سطوحی از آن اجباری و حتی رایگان است. این تحصیلات در مؤسساتی انجام میگیرد که وظیفهشان انتقال نوعی دانش به کسانی است که به آنها به طور اعم کلمه محصل اطلاق میشود. همه دست اندرکاران عمیقاً تلاش میکنند که به علل این زوال پی ببرند. اما وقتی که در استدلال آنها تعمق کنیم میبینیم که همگیشان جنبههای تکنیکی را مورد بررسی قرار میدهند، علت را در سطح تکنیک جستجو میکنند. تقریباً هیچ کس از خودش سؤال نمیکند که آنهایی که ما تحت نام محصل میشناسیم ممکن است غیر از محصل چیز دیگری هم باشند و فقط محصل نباشند. این مثال که گفتم از فرهنگ خودمان میآورم از این جهت است که در گذشته در کشور ما همیشه تحصیل مورد احترام بوده، مدرسه مورد احترام بوده، نه به معنای خاص امروزیاش، بلکه به معنایی که قبلاً همیشه بوده. قرنها در این مملکت این مدارس وجود داشته و تحصیلات بوده است. این تحصیلات نه اجباری بودند و نه رایگان و فقط افرادی به مدرسه میرفتند که این کار را انتخاب میکردند و نه تنها هیچ اجباری در کار نبود بلکه در بسیاری از موارد آنها مجبور بودند که با خانواده و بستگان خود به ستیز برخیزند تا بتوانند به هدفشان نایل شوند.
منبع: وب سایت انجمن فرویدی
...
گردآورنده: فاطمه حُسنی ابراهیمی
#روانکاوی #روان_شناسی #روانشناسی #روانپزشکی
#انتخاب #سرمایه_گذاری_عاطفی #تحصیلات
#ابتدایی #دانشگاه #مدرسه #محصل #فرهنگ
#درسنامه #درسنامه_های_دکتر_کدیور
#فروید #لکان #کدیور #دکتر_میترا_کدیور
#دوستداران_انجمن_فرویدی
#فر_ایران_را_می_ستائیم
#اینترنت_برای_میترا
#Internet_For_Mitra_Now
@doostdaran_freudianassociation