Forwarded from معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
#حرکت_سکون_توحید
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :
🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :
اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:
🔷 پاسخ:
در مورد #حرکت_خلئی_و_حرکت_ملئی در دنبالۀ #ﺑﯿﺎﻥ_پانزدهم_حقیقة_الولایة چند کلمه نگاشته شد که مطالعۀ آن، مطلوب است (رجوع شود به این لینک 👈 https://t.me/ehsannil1/123 ).
🔅 #حرکت ، ظهورِ حیات است و وجود.
◼️ #سکون ، مفهومِ مرگ است و عدم.
سکون، جُمود است و نیستی.
🍃 برای تقریب به ذهن به آیۀ قرآن اشاره میشود:
🌸 "وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ"
و كوهها را مىبينى و آنها را ساكن مىانگارى در حالى كه مانند ابر در حركتند. اين صنع خداست كه هر چيزى را در كمال استوارى پديد آورده. و او به آنچه مىكنيد مسلما آگاه است.
(سورۀ نمل آیۀ 88)
◼️ "جامِدَةً" همان سکون است.
🔅"هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ" همان حرکت است.
💠 حالا جبال چیست؟
فرمودهاند "المومن کالجبل الراسخ" یعنی مومن مانند کوه نفوذ ناپذیر است.
که قرآن میفرماید 🔻"وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (سورۀ نبأ آیۀ 7)"🔺 یعنی کوهها میخهای زمین هستند.
پس با این مقدمه، آیۀ 🔸"وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ"🔸 اشاره به مؤمن است.
🔹امّا مؤمن به چه چیزی مؤمن است ؟
به ایمان.
🔹 ایمان چیست ؟
نور است که ظلمت در آن نیست.
ایمان حقیقتِ حقّ تعالی است.
⬅️ پس رسیدیم به نور.
پس جبالِ آیه، از آنجایی است جبل الراسخ است که نور است.
پس نور ، جامد نیست و سکون ندارد.
🍃 امّا این مطلب آیا به این معناست که حرکتی مثلِ محرّکهای موجود در عالم حدود را دارد؟!
خیر. اینطور هم نیست.
پس باید حرکت را در عالم حدود و عالم نور بشناسیم تا معلوم شود که حرکتِ نور که عینِ حیاتش است چگونه است:
💠 حرکت در عالم حدود ؛ حرکتِ خلئی است.
در حرکتِ خلئی، محرّک (حرکت کننده) جایی را خالی میکند و به جای دیگر میرود. به بیانی به آن حرکتِ تجافی هم میگویند. که جوف یعنی خالی. در حقیقت محرّکِ حرکتِ تجافی، جایی را خالی میکند و به جای دیگر میرود.
بنابراین جا و مکان چیزی است و محرّک نیز چیزی. و به نوعی؛ محرّک، مظروفِ ظرفِ مکان است.
ان شا الله دوئیت در این نوع حرکت برایتان معلوم است.
💠 حرکت در عالم نور ؛ حرکتِ مَلَئی است.
در حرکتِ ملئی، مُحرِّک، نفْسِ مَلئیت است (نفسِ پُری).
عرض نمیکنم که محرّک یک شیء پُر است. بلکه خودِ پُر بودن است (دقت و تأمّل میخواهد!).
بنابراین، چیزی بیرون از محرّک نیست. در نتیجه مکانی وجود ندارد که محرّک در آن نباشد. بلکه جانِ هر مکانی، همان محرّک است که حرفش را میزنیم.
اینطور که شد، در حرکتِ ملئی؛ محرِّک جایی را خالی نمیکند تا به جای دیگر برود. بلکه حرکتش؛ حرکتِ خود به خود، و از خود، و در خود، و بسوی خود است.
دقت کنیم که مثلِ حرکت امواج گرداب در دریا تصوّر نشود که باز این حرکت، خَلئی و تجافی است.
این حرکت ، نَفْسِ حرکت است یعنی حرکت از جایی به جای دیگر نیست که بَدوْ و ختمی بیرون از خودش داشته باشد. بلکه بَدْوَش به عین ختمش است و ختمش به عین بدوَش است.
به حرکتِ مَلئی ، حرکتِ تجلّی هم میگویند. که مربوط به حقّ تعالی است که وجود است.
🔅 وجود، نَفْسِ حرکت است. #نفس_حرکت یعنی #حرکت_مطلق . که به قیدِ هیچ مکانی و چیزی نیست. از این رو مطلق ، یعنی بی قید است.
این حرکت، تجلّی است و نه تجافی.
🍃 در ذات واجب حرکت و سکون به چه صورت است؟
سکون نقص است و نقص در واجب معنا ندارد. واجب ثابت است ولی سکون ندارد که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام "ه" در "هو"یِ «قل هو الله احد» را 🔻"فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ"🔺 میفرمایند (📚التوحيد للصدوق، ص: 88 ).
از طرفی اگر بگوییم ذات واجب دارای حرکت است و حرکت را از نقصان به کمال معنا کنیم (حرکت خلئی) ، این تغــیّر در ذات را لازم دارد، این نیز نیست. بنابراین حرکت در ذات اینطور است که ذات در جوشش است ، ساکن نیست و در استکمال نیز نیست.
این، وجود و حیات و زنده بودن محض است. و سکون، مُردگی است. منتها دقت کنیم که این حیات ، به معنای از نبودن حیات به حیات نیست. بلکه از حیات به حیات ، در حیات ، تا حیات است و خودش حیات است (رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil1/121).
#حرکت_سکون_توحید
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :
🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :
اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:
🔷 پاسخ:
در مورد #حرکت_خلئی_و_حرکت_ملئی در دنبالۀ #ﺑﯿﺎﻥ_پانزدهم_حقیقة_الولایة چند کلمه نگاشته شد که مطالعۀ آن، مطلوب است (رجوع شود به این لینک 👈 https://t.me/ehsannil1/123 ).
🔅 #حرکت ، ظهورِ حیات است و وجود.
◼️ #سکون ، مفهومِ مرگ است و عدم.
سکون، جُمود است و نیستی.
🍃 برای تقریب به ذهن به آیۀ قرآن اشاره میشود:
🌸 "وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ"
و كوهها را مىبينى و آنها را ساكن مىانگارى در حالى كه مانند ابر در حركتند. اين صنع خداست كه هر چيزى را در كمال استوارى پديد آورده. و او به آنچه مىكنيد مسلما آگاه است.
(سورۀ نمل آیۀ 88)
◼️ "جامِدَةً" همان سکون است.
🔅"هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ" همان حرکت است.
💠 حالا جبال چیست؟
فرمودهاند "المومن کالجبل الراسخ" یعنی مومن مانند کوه نفوذ ناپذیر است.
که قرآن میفرماید 🔻"وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (سورۀ نبأ آیۀ 7)"🔺 یعنی کوهها میخهای زمین هستند.
پس با این مقدمه، آیۀ 🔸"وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ"🔸 اشاره به مؤمن است.
🔹امّا مؤمن به چه چیزی مؤمن است ؟
به ایمان.
🔹 ایمان چیست ؟
نور است که ظلمت در آن نیست.
ایمان حقیقتِ حقّ تعالی است.
⬅️ پس رسیدیم به نور.
پس جبالِ آیه، از آنجایی است جبل الراسخ است که نور است.
پس نور ، جامد نیست و سکون ندارد.
🍃 امّا این مطلب آیا به این معناست که حرکتی مثلِ محرّکهای موجود در عالم حدود را دارد؟!
خیر. اینطور هم نیست.
پس باید حرکت را در عالم حدود و عالم نور بشناسیم تا معلوم شود که حرکتِ نور که عینِ حیاتش است چگونه است:
💠 حرکت در عالم حدود ؛ حرکتِ خلئی است.
در حرکتِ خلئی، محرّک (حرکت کننده) جایی را خالی میکند و به جای دیگر میرود. به بیانی به آن حرکتِ تجافی هم میگویند. که جوف یعنی خالی. در حقیقت محرّکِ حرکتِ تجافی، جایی را خالی میکند و به جای دیگر میرود.
بنابراین جا و مکان چیزی است و محرّک نیز چیزی. و به نوعی؛ محرّک، مظروفِ ظرفِ مکان است.
ان شا الله دوئیت در این نوع حرکت برایتان معلوم است.
💠 حرکت در عالم نور ؛ حرکتِ مَلَئی است.
در حرکتِ ملئی، مُحرِّک، نفْسِ مَلئیت است (نفسِ پُری).
عرض نمیکنم که محرّک یک شیء پُر است. بلکه خودِ پُر بودن است (دقت و تأمّل میخواهد!).
بنابراین، چیزی بیرون از محرّک نیست. در نتیجه مکانی وجود ندارد که محرّک در آن نباشد. بلکه جانِ هر مکانی، همان محرّک است که حرفش را میزنیم.
اینطور که شد، در حرکتِ ملئی؛ محرِّک جایی را خالی نمیکند تا به جای دیگر برود. بلکه حرکتش؛ حرکتِ خود به خود، و از خود، و در خود، و بسوی خود است.
دقت کنیم که مثلِ حرکت امواج گرداب در دریا تصوّر نشود که باز این حرکت، خَلئی و تجافی است.
این حرکت ، نَفْسِ حرکت است یعنی حرکت از جایی به جای دیگر نیست که بَدوْ و ختمی بیرون از خودش داشته باشد. بلکه بَدْوَش به عین ختمش است و ختمش به عین بدوَش است.
به حرکتِ مَلئی ، حرکتِ تجلّی هم میگویند. که مربوط به حقّ تعالی است که وجود است.
🔅 وجود، نَفْسِ حرکت است. #نفس_حرکت یعنی #حرکت_مطلق . که به قیدِ هیچ مکانی و چیزی نیست. از این رو مطلق ، یعنی بی قید است.
این حرکت، تجلّی است و نه تجافی.
🍃 در ذات واجب حرکت و سکون به چه صورت است؟
سکون نقص است و نقص در واجب معنا ندارد. واجب ثابت است ولی سکون ندارد که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام "ه" در "هو"یِ «قل هو الله احد» را 🔻"فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ"🔺 میفرمایند (📚التوحيد للصدوق، ص: 88 ).
از طرفی اگر بگوییم ذات واجب دارای حرکت است و حرکت را از نقصان به کمال معنا کنیم (حرکت خلئی) ، این تغــیّر در ذات را لازم دارد، این نیز نیست. بنابراین حرکت در ذات اینطور است که ذات در جوشش است ، ساکن نیست و در استکمال نیز نیست.
این، وجود و حیات و زنده بودن محض است. و سکون، مُردگی است. منتها دقت کنیم که این حیات ، به معنای از نبودن حیات به حیات نیست. بلکه از حیات به حیات ، در حیات ، تا حیات است و خودش حیات است (رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil1/121).
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.
👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه میکند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد میشود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره میآید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، میسنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یکبار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب میشود.
🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.
(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً میتوانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )
محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن میفرماید:
💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶
🌓 صبح و شب اشارهای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان میدهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبهای بودنش، اشارهای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان میدهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمیکنند که فرمود :
💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40
♻️در مقایسۀ زمان با مکان:
زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمیآید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه میدهد.
⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی میرود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز میشود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز میگذارد.
⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر میشود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته میسازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.
#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر میشود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر میکنند.
امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء میباشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهمالسّلام) مبعوث میگردند که حضرتشان (ص) میفرمایند:
💠 أنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج۷، ص ۶۳
🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان میباشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶
قرآن میفرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّةِ أَيَّـــام».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴
💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.
🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.
🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.
⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.
که در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.
👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه میکند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد میشود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره میآید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، میسنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یکبار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب میشود.
🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.
(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً میتوانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )
محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن میفرماید:
💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶
🌓 صبح و شب اشارهای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان میدهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبهای بودنش، اشارهای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان میدهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمیکنند که فرمود :
💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40
♻️در مقایسۀ زمان با مکان:
زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمیآید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه میدهد.
⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی میرود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز میشود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز میگذارد.
⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر میشود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته میسازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.
#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر میشود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر میکنند.
امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء میباشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهمالسّلام) مبعوث میگردند که حضرتشان (ص) میفرمایند:
💠 أنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج۷، ص ۶۳
🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان میباشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶
قرآن میفرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّةِ أَيَّـــام».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴
💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.
🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.
🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.
⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.
که در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🍃࿐
🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُالغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر میشود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است.
🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روحُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح میفرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن»🔺
🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد، #ریح نامیده میشود.
و آن هنگامی که ساکن است، #هواء نامیده میشود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و میگندد («ثلاثة ایّام»؛ میتواند اشاره به ذات و صفت و فعل باشد).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن میگندد.
📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج۵۸، ص۳۵
🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُالغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است، بدین معنا است که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ؛ علیالدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ عَماء) به شهود است به واسطۀ مطلقۀ «هواء».
[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil1/162]
🍃⇯⇦ و به دیگر بیان؛
⛲️☜ ذاتِ حقّﷻ به حرکتی لبّی و ملئی؛
علیالدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و میجوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق الهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهمالسّلام) هستند که خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ میباشند.
🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده میشود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد، «هواء» نامیده میشود و دنبالهرَویِ آن باعثِ گمراهی و مبدّل شدن به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن میفرماید:
💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】💎
✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديدهاى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مىكنى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراهتر هستند.
📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳
🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به غیر هم میدهد، تا جایی که «هوایِ نفس» هم - که مقابلِ حقیقتِ الله است -، قد عَلَم میکند و جولان میدهد.
🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) دادهاند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.
🌿⇯֎ در مقامِ جمعبندی کلّی بیان میشود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیبالغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و تحرّکِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) است و به دیگر بیان؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نگنجیده و تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) آمده است.
🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان میشود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، علیالاطلاقِ #نوری و علیالإطلاقِ #ناری
💫۞ عَلَیالإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...
🔥۞ عَلَیالإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ...
🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»🌱
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء
🍃࿐
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃࿐
.
🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُالغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر میشود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است.
🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روحُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح میفرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن»🔺
🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد، #ریح نامیده میشود.
و آن هنگامی که ساکن است، #هواء نامیده میشود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و میگندد («ثلاثة ایّام»؛ میتواند اشاره به ذات و صفت و فعل باشد).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن میگندد.
📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج۵۸، ص۳۵
🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُالغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است، بدین معنا است که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ؛ علیالدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ عَماء) به شهود است به واسطۀ مطلقۀ «هواء».
[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil1/162]
🍃⇯⇦ و به دیگر بیان؛
⛲️☜ ذاتِ حقّﷻ به حرکتی لبّی و ملئی؛
علیالدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و میجوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق الهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهمالسّلام) هستند که خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ میباشند.
🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده میشود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد، «هواء» نامیده میشود و دنبالهرَویِ آن باعثِ گمراهی و مبدّل شدن به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن میفرماید:
💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】💎
✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديدهاى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مىكنى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراهتر هستند.
📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳
🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به غیر هم میدهد، تا جایی که «هوایِ نفس» هم - که مقابلِ حقیقتِ الله است -، قد عَلَم میکند و جولان میدهد.
🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) دادهاند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.
🌿⇯֎ در مقامِ جمعبندی کلّی بیان میشود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیبالغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و تحرّکِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) است و به دیگر بیان؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نگنجیده و تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) آمده است.
🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان میشود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، علیالاطلاقِ #نوری و علیالإطلاقِ #ناری
💫۞ عَلَیالإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...
🔥۞ عَلَیالإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ...
🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»🌱
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء
🍃࿐
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃࿐
.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.
👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه میکند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد میشود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره میآید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، میسنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یکبار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب میشود.
🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.
(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً میتوانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )
محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن میفرماید:
💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶
🌓 صبح و شب اشارهای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان میدهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبهای بودنش، اشارهای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان میدهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمیکنند که فرمود :
💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40
♻️در مقایسۀ زمان با مکان:
زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمیآید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه میدهد.
⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی میرود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز میشود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز میگذارد.
⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر میشود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته میسازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.
#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر میشود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر میکنند.
امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء میباشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهمالسّلام) مبعوث میگردند که حضرتشان (ص) میفرمایند:
💠 أنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج۷، ص ۶۳
🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان میباشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶
قرآن میفرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّةِ أَيَّـــام».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴
💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.
🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.
🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.
⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.
که در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.
👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه میکند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد میشود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره میآید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، میسنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یکبار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب میشود.
🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.
(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً میتوانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )
محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن میفرماید:
💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶
🌓 صبح و شب اشارهای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان میدهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبهای بودنش، اشارهای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان میدهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمیکنند که فرمود :
💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40
♻️در مقایسۀ زمان با مکان:
زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمیآید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه میدهد.
⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی میرود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز میشود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز میگذارد.
⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر میشود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته میسازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.
#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر میشود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر میکنند.
امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء میباشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهمالسّلام) مبعوث میگردند که حضرتشان (ص) میفرمایند:
💠 أنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج۷، ص ۶۳
🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان میباشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶
قرآن میفرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّةِ أَيَّـــام».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴
💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.
🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.
🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.
⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.
که در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔹
لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.
👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه میکند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد میشود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره میآید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، میسنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یکبار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب میشود.
🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.
(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً میتوانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/162 )
محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن میفرماید:
💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶
🌓 صبح و شب اشارهای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان میدهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبهای بودنش، اشارهای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان میدهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمیکنند که فرمود :
💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40
♻️در مقایسۀ زمان با مکان:
زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمیآید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه میدهد.
⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی میرود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز میشود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز میگذارد.
⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر میشود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته میسازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.
#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر میشود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر میکنند.
امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء میباشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهمالسّلام) مبعوث میگردند که حضرتشان (ص) میفرمایند:
💠 أنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج۷، ص ۶۳
🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان میباشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶
قرآن میفرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّةِ أَيَّـــام».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴
💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.
🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.
🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.
⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.
که در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.
👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه میکند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد میشود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره میآید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، میسنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یکبار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب میشود.
🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
● حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.
(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً میتوانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil3/162 )
محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن میفرماید:
💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶
🌓 صبح و شب اشارهای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان میدهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبهای بودنش، اشارهای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان میدهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمیکنند که فرمود :
💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في فَلَكٍ يَسْبَحُونَ】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40
♻️در مقایسۀ زمان با مکان:
زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمیآید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه میدهد.
⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی میرود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز میشود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز میگذارد.
⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر میشود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته میسازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.
#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر میشود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر میکنند.
امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّیاللهعلیهوآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء میباشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهمالسّلام) مبعوث میگردند که حضرتشان (ص) میفرمایند:
💠 أنَا أَوَّلُ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج۷، ص ۶۳
🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیهالسّلام) میفرمایند:
💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان میباشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶
قرآن میفرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّةِ أَيَّـــام».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴
💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.
🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.
🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.
⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.
که در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان میباشد.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
✨
#حرکت_سکون_توحید
https://t.me/ehsannil3/162
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :
🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :
👈🏻 اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:
🔷 ✍🏻پاسخ:…
#حرکت_سکون_توحید
https://t.me/ehsannil3/162
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :
🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :
👈🏻 اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:
🔷 ✍🏻پاسخ:…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🍃࿐
🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُالغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر میشود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است.
🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روحُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح میفرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن»🔺
🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد؛ #ریح نامیده میشود.
و آن هنگامی که ساکن است؛ #هواء نامیده میشود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و میگندد («ثلاثة ایّام»؛ اشاره به مراتب سهگانۀ وجودیِ؛ ذات، صفات، افعال است).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن میگندد.
📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج۵۸، ص۳۵
🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُالغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است، بدین معناست که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ، به واسطۀ مطلقۀ «هواء»؛ عَلَیالدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لُبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ «عَماء») به شهود است.
[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil3/162]
🍃⇯⇦ و به بیانِ دیگر؛
⛲️☜ ذاتِ حضرتِ دائمﷻ به حرکتِ لبّی و ملئی؛
عَلَیالدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و میجوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق إلهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهمالسّلام) هستند که به جامعیّتِ مقامِ جمع الجمع بودنشان؛ خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ میباشند.
🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده میشود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد؛ «هواء» نامیده میشود، و دنبالهرَویِ آن، باعثِ گمراهی بوده و مبدِّل و تبدیل کنندۀ هدایت به ظلمت، و انسان به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن میفرماید:
💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】💎
✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديدهاى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مىكنى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراهتر هستند.
📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳
🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به «غیر» هم میدهد، تا جایی که «هوایِ نفس» هم [که مقابلِ حقیقتِ الله است]؛ قد عَلَم میکند و جولان میدهد و «أنا ربّکم الأعلی» میگوید (معاذ الله).
🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) دادهاند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.
🌿⇯֎ در مقامِ جمعبندی کلّی بیان میشود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیبالغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و حرکتِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) میباشد و به بیان دیگر؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نخشکیده، بلکه تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) سفرۀ وجود، پهن کرده.
🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان میشود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، عَلَیالاطلاقِ #نوری و عَلَیالإطلاقِ #ناری
💫۞ عَلَیالإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...
🔥۞ عَلَیالإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ...
🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء
🍃࿐
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃࿐
.
🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُالغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر میشود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است.
🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روحُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح میفرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن»🔺
🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد؛ #ریح نامیده میشود.
و آن هنگامی که ساکن است؛ #هواء نامیده میشود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و میگندد («ثلاثة ایّام»؛ اشاره به مراتب سهگانۀ وجودیِ؛ ذات، صفات، افعال است).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن میگندد.
📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج۵۸، ص۳۵
🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُالغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح» است، بدین معناست که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ، به واسطۀ مطلقۀ «هواء»؛ عَلَیالدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لُبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ «عَماء») به شهود است.
[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil3/162]
🍃⇯⇦ و به بیانِ دیگر؛
⛲️☜ ذاتِ حضرتِ دائمﷻ به حرکتِ لبّی و ملئی؛
عَلَیالدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و میجوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق إلهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهمالسّلام) هستند که به جامعیّتِ مقامِ جمع الجمع بودنشان؛ خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ میباشند.
🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده میشود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد؛ «هواء» نامیده میشود، و دنبالهرَویِ آن، باعثِ گمراهی بوده و مبدِّل و تبدیل کنندۀ هدایت به ظلمت، و انسان به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن میفرماید:
💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】💎
✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديدهاى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مىكنى كه بيشترشان مىشنوند يا مىانديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراهتر هستند.
📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳
🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به «غیر» هم میدهد، تا جایی که «هوایِ نفس» هم [که مقابلِ حقیقتِ الله است]؛ قد عَلَم میکند و جولان میدهد و «أنا ربّکم الأعلی» میگوید (معاذ الله).
🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) دادهاند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.
🌿⇯֎ در مقامِ جمعبندی کلّی بیان میشود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیبالغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و حرکتِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) میباشد و به بیان دیگر؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نخشکیده، بلکه تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) سفرۀ وجود، پهن کرده.
🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان میشود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، عَلَیالاطلاقِ #نوری و عَلَیالإطلاقِ #ناری
💫۞ عَلَیالإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...
🔥۞ عَلَیالإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ...
🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء
🍃࿐
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃࿐
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
✨
#حرکت_سکون_توحید
https://t.me/ehsannil3/162
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :
🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :
👈🏻 اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:
🔷 ✍🏻پاسخ:…
#حرکت_سکون_توحید
https://t.me/ehsannil3/162
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :
🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :
👈🏻 اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:
🔷 ✍🏻پاسخ:…