کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
325 subscribers
1.79K photos
523 videos
95 files
1.43K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
◼️

🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار علیهم السلام ترسیم می‌شود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت میگردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)

🍃 و امّا ...

عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار (ع)، ترسیم میشود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله (ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا (ع) آن "الوتین"ی می‌باشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان می‌گردد.

شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:

❣️ یکی از سلامها به حضرت سیّد الشهدا (ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است :
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏»"💠
(📚 المزار الكبير، لابن المشهدي، ص: 499)

بنابراین تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷.

👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» بودنْ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】‏ / سورۀ 11، آیۀ 18)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا بیان شده است که این ملعونها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعونهایِ ازل و ابد است که :

👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏4، ص: 573)

شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت میگیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.

اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء (ع) می‌باشد که قرآن در وجه حضرتشان می‌فرماید :

💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في‏ عَقِبِه‏】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(سورۀ زخرف، آیۀ 28)

حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚 البرهان، ج‏4، ص: 853)

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷

حضرت «رحمة للعالمین » (ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات می‌باشند (یعنی ترسیم کننده).

🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «وَرید بودن» ظاهر می‌شوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل میدهند و دائماً حدوث و بقاء می‌بخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند و عالم کثرات نقش میبندد.

🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود - تأویل) ؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین (ع)، و به جلوۀ «وَتین بودن» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع می‌نمایند.


🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم :

عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین (ع) به حضرت مولی (ع) عرضه میداریم:

🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 592)

به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است 『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة، خطبۀ 186 فی التوحید، ص: 274).

☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْله‏ُ』🔺 (📚متشابه القرآن و مختلفه، لابن شهر آشوب، ج‏1، ص: 66).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.


🔲
◼️

🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) ترسیم می‌شود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت می‌گردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)

🍃 و امّا...

عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار(ع)، ترسیم می‌شود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله(ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا(ع) آن "الوتین"ی می‌باشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان می‌گردد.

شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:

❣️ یکی از سلام‌ها به حضرت سیّد الشهدا(ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است:
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏»"💠
(📚 المزار الكبير،لابن المشهدي،ص499)

بنابراین؛
تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷.

👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» بودنِ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر، آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】‏ / سورۀ 11، آیۀ 18)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا، بیان شد که این ملعون‌ها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعون‌هایِ ازل و ابد است که:

👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج‏4ص573)

شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت می‌گیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع #اراده، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.

اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء(ع) می‌باشد که قرآن در وجه حضرتشان می‌فرماید:

💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في‏ عَقِبِه‏】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(زخرف28)

حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚البرهان، ج‏4، ص: 853)

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷

حضرت «رحمة للعالمین»(ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات می‌باشند (یعنی ترسیم کننده).

🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار(ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «الوَرید بودن» ظاهر می‌شوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل می‌دهند و دائماً حدوث و بقاء می‌بخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند و عالم کثرات نقش می‌بندد.

🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود-تأویل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین(ع)، و به جلوۀ «الوَتین بودنْ» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع می‌نمایند.


🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم:

عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت مولی(ع) عرضه میداریم:

🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 592)

به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است؛『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة،خطبۀ 186).

☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْله‏ُ』🔺 (📚متشابه القرآن،لابن شهر آشوب،ج‏1ص66).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◾️

👈 اصلِ ثابت، به ثبوتِ حضرت "هـــو" عزّ و جلّ است که در مورد "هــــو" که اسمِ عَلَم ذاتِ باریتعالی است، حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند :
(هـــو = هــ + و)

🔳 『 فَالْهَـــاءُ ؛ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»
وَ الْـــــوَاوُ ؛ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ 』 🔲

(📚التوحيد، للصدوق، ص: 88 )

► ✱ ◄ برگردیم به آیه :

💎《 『كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ』 أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ 》

🌱 فرعِ شجرۀ طیبه، 『فِي السَّماءِ』 است و به «آسمان»، به اشاره می‌آید.
☀️ امّا اصل شجرۀ طیبه را فرمودند 『 ثابتٌ』. کدام ثبوت؟

✿ « #ثابت_مطلق » همان است که برای معنای "هـ" در «هو» فرمودند که 『 فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»』 .
✾ یعنی ؛ « #ثابت_مطلق »، حضرتِ حقّ جلّ جلاله است.

از طرفی؛ شجره طیبه هم، مانند دیگر اشیاء در زمرۀ «كُلَّ شَيْءٍ» در آیۀ ▼『وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ «كُلَّ شَيْءٍ» حَي』 ▲ (و هر چیزی را از آب زنده قرار دادیم / سورۀ انبیاء علیهم السلام، آیۀ 30) قرار دارد.

💠 یعنی اصل و ریشه و حیاتِ شجره طیبه، به «ماء» برمی‌گردد.

◆ در تحلیل عرض می‌شود :

💧ماء》؛ #مقام_جمع یا #لااشاره یا #خلوت ِ حضرات آل الله علیهم السلام است.
🌲شجرة طیبة》 (که در ظاهر جلوه دارد)؛ #مقام_فرق و #اشاره یا #جلوت ِ حضرات آل الله علیهم السلام است.


جمع بندی :

موسیٰ』 از ماءِ عالمِ لا اشاره تا شجرِ عالم اشاره، 『موسیٰ』 است.
که او در یک کلمه و یکجا؛ "مو" و "سیٰ" (ماء و شجر) را فرا گرفته است. و شجری است که در ادنی اشارۀ آن، مؤمنین برگهایش می‌باشند.

⁉️ کدام 『موسیٰ』 را بیان می‌کنم ؟

🔰 حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام.
✳️ همان امام هُمامی که نام مبارکش افتخاری شد بر نبی اولوالعزمی که بر بنی اسرائیل مبعوث شود و کتاب #تورات ، به "طورِ" حیرانیِ او، بر نبی‌اش نازل گردد.
🔆 همان امام هُمامی که امام «هفتم» شیعیان است و «هفتاد» تن از یارانِ موسای نبی (؏) به همراهِ نبی‌شان، هلاکِ رشحه‌ای از رشحاتِ انوار جلیلۀ او شدند.


🍃 حضرت موسای نبی (علیه السلام) از زندانِ فرعون (ظاهرش قصر بود و باطن، زندان)، به قصد نبوّت و خبر از #نبأ_عظیم دادن، بیرون آمدند تا یادآور پاسخِ "بلی"ی شوند که مردم در عالم میثاق به ولایت حضرات آل الله (علیهم السلام) گفتند.
سیر دادن ایشان از 『 سیٰ』 یعنی شجره در عالم اشارات، آغاز می‌گردد و به 『مو』 یعنی ماء در عالم لااشاره ختم می‌شود.
👈 از این رو نبوّت ایشان با دیدن شجره‌ای در کوه طور آغاز و به بحرِ نیل (رود نیل) کشیده می‌شود.

پس ؛

🔷 موسای نبی (؏) در «رها بودن» (و نه اسیر زندان بودن!) ، مردم را بسوی حق،ّ رهایی بخشیدند.

🔷 حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) که ولیّ مطلق خداوند هستند، به عَلَی الاطلاق بودن، بلای شیعیان و محبّین را به جان می‌خرند و زندان را برمی‌گزینند (حدیث دارد). تا از دلِ زندانِ عالم اشارات، محبّین و شیعیان را بسوی حقّ، بطور اخصّ(مطلق علی الاطلاق), رهایی بخشند.

سیر کامل و اکمل دادنِ حضرت موسی کاظم (علیه السلام) از 『مو』 یعنی ماء در عالم لااشاره، آغاز شده و ختم «بی‌انتهای» آن به 『 سیٰ』 است، یعنی شجره‌ای که «اصلها ثابت و فرعها فی السماء» است. و تمام مراتب را از حقیقت وَلَوی، و طریقت نبوی، تا شریعت موسوی به یکباره احصاء فرمودند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
.


🌿۞ در روز هفدهم ربیع الأول، یعنی؛ روز میلاد حضرت خاتم الانبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم)، زیارتِ حضرت مولیٰ (؏) وارد شده است.

✿⇯⇦ در زیارتنامۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) در روز میلاد حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) این گونه به حضرت مولیٰ (؏) سلام می‌دهیم:

۞ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا «سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ» ۞

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۰۸


✓ ❑《سیّد الشّهداء》؛
֎⫸ اطلاق و نهایتِ «شهید» بودن است که شاهد و مشهود را بتمامِهِ گرفته است.

⤵️ ترسیم عالم؛ به حضرت رسول اکرم (ص) است.
⤴️ و تجمیع عالم؛ به حضرت مولیٰ (؏) است.


◈↲ ترسیم؛ نقطۀ شاهدیّت است،
◈↲ و تجمیع؛ نقطۀ مشهودیّت.

◉⇯⇦ میلادِ حضرت رسول اکرم (ص)؛ ترسیم است و زیارتِ حضرت مولیٰ (؏)؛ تجمیع است.
◈◈↲ جمع شدنِ این دو مورد در یک نقطه؛
֎⫸ «شهید» بودن، بلکه؛ «سیّد الشهداء» بودن است.

❂☜ پس سلامی که به حضرت مولیٰ (؏) می‌دهیم؛ سلام به حقیقتِ شهود و شاهد و مشهود است، که به عینِ شخصیِ شهادت، سلام می‌دهیم و اشاره به «سیّد الشهدا» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) می‌کنیم.


🔲 با دانستنِ مقامِ نورانیّتِ حضرات آل‌الله (؏) بیان می‌شود:

✿⇯⇦ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) که در اُبُوَّتِ «عبدالله» بودنْ، اُبوّتِ بر رسول اکرم (ص) داشته و فرمایشِ【 أنا مِن حسین (علیه السّلام)】وصف نبویِ (ص) این حقیقت است؛
֎⫸ در نقطۀ بُنُوَّت، به حکمِ «الولدُ سِرِّ أبیه»، سرّ پدر بزرگوارشان، یعنی؛ حضرت مولیٰ (؏) هستند.

❂☜ بنابراین؛ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) را در «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) جستجو باید کرد.

◉⇯⇦ که نقطۀ «سیّد الشهداء» بودنِ مولیٰ (؏)، از سرّ ایشان، یعنی؛ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) است.


🔰 حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:
🔻【حسین منّی و أنا مِن حسین】🔺

⤵️֎⇦ به【حسینُ منّی】؛
حضرت امام «حسین» (علیه السّلام) که سرّ وحدت، یعنی؛ سرِّ مولیٰ امیرالمومنین (؏) هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در یایِ «منّی» یعنی؛ حضرت «رحمةً للعالمین» رسول الله (ص) شده و عالم، #ترسیم می‌شود.

⤴️ ֎⇦ به【 أنا مِن حسین】؛
حضرت رحمةٌ للعالمین رسول اکرم (ص) که راسمِ عالم و سیّد الکونین و «کافةَ للنّاس» هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در «حسین» (علیه السّلام) (یعنی سرّ حضرت مولیٰ ؏) شده و عالم، #تجمیع می‌شود.

⤵️⤴️ ֎⇦ و حضرت مولیٰ (؏)؛
به ابوّتِ حضرت امام حسین (ع) و اخوّتِ حضرت رسول اکرم (ص)؛
֎⫸ واسطۀ مطلقۀ این حقیقت هستند.
از این جهت؛
◉ در سه روز، شهودِ شاهد و مشهود را به شهادتشان ظاهر می‌نمایند.

🔲⇯⇦ که این سه روز با بیانِ اخیر،
اشاره دارد به؛

🌕 مقامِ #جلوت شهادت
🌗 مقامِ #جمعیۀ شهادت
🌑 مقامِ #خلوت شهادت

◉⇯⇦ بدین صورت که؛

🔘 روز نوزدهم؛
֎⫸ ترسیم عالم به 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ وحدت در کثرت یعنی؛ کشته شدنِ وحدتِ خلوتی در کثرتِ «جلوتی» است.

❂☜ پس روز نوزدهم؛
ظهورِ مقامِ جلوتیِ شهادت است. در نتیجه؛
֎⇦ روزِ ضربت خوردن با #شمشیر است. در حالی که مسموم بودنِ شمشیر که در خفاست، در این روز ظاهر نمی‌شود.

🔘 روز بیستم؛
֎⫸ مقامِ جمع الجمعِ شهادت است که هم شدّت ضربۀ شمشیر و هم شدّت سمّ ظاهر شده است. هم رأس مبارک شکافته بود و هم سمّ، در چهرۀ مبارکِ حضرت مولیٰ (؏) نمایان شده بود. یعنی؛
֎⇦ هم مقامِ خلوتِ شهادت، و هم مقامِ جلوتِ شهادت به یک باره در ظهور آمد.

نکته‌ای در حاشیه:
در روز بیستم، اهل ایمان برای حضرت مولیٰ (؏) «#شیر» می‌آوردند.
«شیر»؛ مثَلِ عِلْم است. و عِلْم، جانِ تمام عالَم است. و اصلاً از وجوهِ تسمیه‌ برای «عالَم»؛
֎⫸ علمِ حضوری است که جانِ آن است.

◉⇯⇦ و جانِ عالَم؛ خودِ مولیٰ (؏) هستند. پس کسانی که شیر می‌آوردند؛ پیش‌تر از قیامت، مختارانه فانیِ در حقیقتِ خویش و شیرۀ وجودِ خویش، یعنی؛ حضرتِ مرتضیٰ علی (؏) شدند.


🔘 روز بیست و یکم؛
֎⫸ تجمیع عالم به نقطۀ بــاء 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ کثرت در وحدت یعنی؛ کشته شدنِ کثرتِ «جلوَتی» در وحدتِ «خلوتی» است.

❂☜ پس روز بیست و یکم؛
ظهور مقامِ خلوتیِ شهادت است، در نتیجه؛
֎⇦ روزِ اثر کردنِ سمّ است، در حالی که ضربۀ شمشیر در این روز مخفی است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🍃

🌿֎⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُ‌الغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمی‌ماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت می‌شود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.

🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره می‌آید و از این جهت است که می‌فرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺

🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همه‌اش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور‌ که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.

🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ فوق و تحتِ حدّی ندارد،
چنان که می‌فرمایند:

🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمی‌شود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶

🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالارونده‌ای بالایش نمی‌رود،
و هیچ سبقت‌گیرنده‌ای از اوﷻ سبقت نمی‌گیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۳

🍃֎⇦ و یا در دعا می‌خوانیم:

🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْ‏ءٌ»🔺

📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۸۴


🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ‏ اللهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏ُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷


🌿⇯ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil1/299]


🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» است، پوشیده شده است. و بـه «هواءٌ»، رؤیت می‌شود.

🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.

🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.

🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان می‌شود که؛

🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.

🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.

🌿⇯⇦ و این دو به عینِ شخصی یکدیگر هستند.
بدین تحلیل که؛

🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُ‌الغیوبِ» مطلق است و «هـــو» (عَلَمِ غایب) است.

🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
◼️

🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) ترسیم می‌شود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت می‌گردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)

🍃 و امّا...

عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار(ع)، ترسیم می‌شود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله(ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا(ع) آن "الوتین"ی می‌باشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان می‌گردد.

شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:

❣️ یکی از سلام‌ها به حضرت سیّد الشهدا(ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است:
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏»"💠
(📚 المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۴۹۹)

بنابراین؛
تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷.

👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» بودنِ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر، آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】‏ / سورۀ ۱۱، آیۀ ۱۸)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا، بیان شد که این ملعون‌ها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعون‌هایِ ازل و ابد است که:

👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج‏۴ص۵۷۳)

شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت می‌گیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع #اراده، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.

اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء(ع) می‌باشد که قرآن در وجه حضرتشان می‌فرماید:

💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في‏ عَقِبِه‏】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(زخرف۲۸)

حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚البرهان، ج‏۴، ص: ۸۵۳)

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷

حضرت «رحمة للعالمین»(ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات می‌باشند (یعنی ترسیم کننده).

🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار(ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «الوَرید بودن» ظاهر می‌شوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل می‌دهند و دائماً حدوث و بقاء می‌بخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند و عالم کثرات نقش می‌بندد.

🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود-تأویل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین(ع)، و به جلوۀ «الوَتین بودنْ» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع می‌نمایند.


🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم:

عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت مولی(ع) عرضه میداریم:

🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص: ۵۹۲)

به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است؛『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة،خطبۀ ۱۸۶).

☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْله‏ُ』🔺 (📚متشابه القرآن،لابن شهر آشوب،ج‏۱ص۶۶).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◾️

🍃⇯֎ اصلِ #ثابت؛
֎⇦به ثبوتِ حضرت 《هـــو》 عزّ و جلّ است که در مورد 《هـــو》 - که اسمِ عَلَم ذاتِ باریتعالی است- حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:
(هـــو = هــ + و)

🔳 『 فَالْهَـــاءُ ؛ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»
وَ الْـــــوَاوُ ؛ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ 』 🔲

📚التوحيد، للصدوق، ص۸۸


► ✱ ◄ برگردیم به آیه:

💎﴿『كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ』
أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء﴾💎

🌱❂☜ پس #فرع شجرۀ طیّبه؛ 『فِي السَّماءِ』 است و به «آسمان»، به اشاره می‌آید.

☀️ امّا #اصل شجرۀ طیّبه را فرمودند؛ 『 ثابتٌ
کدام ثبوت؟

✿֎ « #ثابت_مطلق» همان است که برای معنای «هـ » در 《هـــو》 فرمودند که؛
『 فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»』
✾ یعنی؛ «#ثابت_مطلق »؛
❂☜ حضرتِ حقّﷻ است.

🍃⇯֎ از طرفی؛ شجرۀ طیّبه هم، مانند دیگر اشیاء؛ در زمرۀ «كُلَّ شَيْءٍ» در آیۀ ▼『وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ «كُلَّ شَيْءٍ» حَي』 ▲ (و هر چیزی را از آب زنده قرار دادیم / سورۀ انبیاء علیهم السلام، آیۀ ۳۰) قرار دارد.

💠 که یعنی؛
❂☜ اصل و ریشه و حیاتِ شجرۀ طیّبه نیز؛ به «#ماء» برمی‌گردد.

◆ در تحلیل عرض می‌شود:

💧《ماء》؛ #مقام_جمع یا #لااشاره یا #خلوت ِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.
🌳《شجرة طیّبة》 (که در ظاهر جلوه دارد)؛ #مقام_فرق یا #اشاره یا #جلوت ِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.


جمع‌بندی اینکه:

💧🌳֎⇦『موسیٰ』 از ماءِ عالمِ لا اشاره تا شجرِ عالم اشاره؛ 『موسیٰ』 است.
که او در یک کلمه و یک‌جا؛
❂☜ 《مو 》 و 《سیٰ》 (ماء و شجر) را فرا گرفته است. و شجری است که در أدنیٰ اشارۀ آن؛ مؤمنین، برگ‌هایش می‌باشند.

⁉️ و امّا کدام 『موسیٰ』 را بیان می‌کنم؟

🔰❂☜ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام).
✳️ همان امام هُمامی که نام مبارکشان؛ افتخاری شد بر نبی أولوالعزمی که بر بنی اسرائیل مبعوث شود و کتاب #تورات، به "طورِ" حیرانیِ او، بر نبی‌اش نازل گردد.
🔆 همان امام هُمامی که امام 《هفتم》 شیعیان است و «هفتاد» تن از یارانِ موسای نبی (؏) به همراهِ نبی‌شان، هلاکِ رشحه‌ای از رشحاتِ انوار جلیلۀ او شدند.

•✦✧✧✦•🌳💧•✦✧✧✦•

🍃۞ حضرت موسای نبی (علیه السلام) از زندانِ فرعون (ظاهرش قصر بود و در باطن؛ زندان)، به قصد نبوّت و خبر از #نبأ_عظیم دادن، بیرون آمدند تا یادآور پاسخِ 《بلی》ای شوند که مردم در عالم میثاق به ولایت حضرات آل‌الله (علیهم السلام) گفتند.

🌳سیر دادن ایشان از 『سیٰ』 یعنی؛ شجره در عالم اشارات، آغاز می‌گردد و به 『مو』 یعنی ماء در عالم لاإشاره ختم می‌شود.💧
❂☜ و از این رو؛ نبوّت ایشان با دیدن شجره‌ای در کوه طور؛ آغاز، و به بحرِ نیل (رود نیل) کشیده می‌شود.

پس؛
🔷 موسای نبی (؏) در «رها بودن» (و نه اسیرِ زندان بودن!) ، مردم را به سوی حقّﷻ رهایی بخشیدند ...

🔷 ولی حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) که ولیّ مطلق خداوند هستند، به عَلَی الاطلاق بودن؛ بلای شیعیان و محبّین را به جان می‌خرند و زندان را برمی‌گزینند (حدیث دارد). تا از دلِ زندانِ عالم اشارات، محبّین و شیعیان را به سوی حقّﷻ به طور اخصّ (مطلق علی الاطلاق) رهایی بخشند.

🍃۞ سیرِ کامل و اکمل دادنِ حضرت موسای کاظم (علیه السلام) از 『مو』 یعنی؛ ماء در عالم لاإشاره؛ آغاز شده، و ختمِ «بی‌انتهای» آن به 『 سیٰ』 است، یعنی؛ شجره‌ای که 《أصلها ثابت و فرعها في السماء》 است. و تمام مراتب را از حقیقت وَلَوی، و طریقت نبوی، تا شریعت موسوی به یک‌باره احصاء فرمودند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️


🌿۞ در روز هفدهم ربیع الأول، یعنی؛ روز میلاد حضرت خاتم الانبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم)، زیارتِ حضرت مولیٰ (؏) وارد شده است.

✿⇯⇦ در زیارتنامۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) در روز میلاد حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) این گونه به حضرت مولیٰ (؏) سلام می‌دهیم:

۞ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا «سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ» ۞

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۰۸


✓ ❑《سیّد الشّهداء》؛
֎⫸ اطلاق و نهایتِ «شهید» بودن است که شاهد و مشهود را بتمامِهِ گرفته است.

⤵️ ترسیم عالم؛ به حضرت رسول اکرم (ص) است.
⤴️ و تجمیع عالم؛ به حضرت مولیٰ (؏) است.


◈↲ ترسیم؛ نقطۀ شاهدیّت است،
◈↲ و تجمیع؛ نقطۀ مشهودیّت.

◉⇯⇦ میلادِ حضرت رسول اکرم (ص)؛ ترسیم است و زیارتِ حضرت مولیٰ (؏)؛ تجمیع است.
◈◈↲ جمع شدنِ این دو مورد در یک نقطه؛
֎⫸ «شهید» بودن، بلکه؛ «سیّد الشهداء» بودن است.

❂☜ پس سلامی که به حضرت مولیٰ (؏) می‌دهیم؛ سلام به حقیقتِ شهود و شاهد و مشهود است، که به عینِ شخصیِ شهادت، سلام می‌دهیم و اشاره به «سیّد الشهدا» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) می‌کنیم.


🔲 با دانستنِ مقامِ نورانیّتِ حضرات آل‌الله (؏) بیان می‌شود:

✿⇯⇦ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) که در اُبُوَّتِ «عبدالله» بودنْ، اُبوّتِ بر رسول اکرم (ص) داشته و فرمایشِ【 أنا مِن حسین (علیه السّلام)】وصف نبویِ (ص) این حقیقت است؛
֎⫸ در نقطۀ بُنُوَّت، به حکمِ «الولدُ سِرِّ أبیه»، سرّ پدر بزرگوارشان، یعنی؛ حضرت مولیٰ (؏) هستند.

❂☜ بنابراین؛ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) را در «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) جستجو باید کرد.

◉⇯⇦ که نقطۀ «سیّد الشهداء» بودنِ مولیٰ (؏)، از سرّ ایشان، یعنی؛ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) است.


🔰 حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:
🔻【حسین منّی و أنا مِن حسین】🔺

⤵️֎⇦ به【حسینُ منّی】؛
حضرت امام «حسین» (علیه السّلام) که سرّ وحدت، یعنی؛ سرِّ مولیٰ امیرالمومنین (؏) هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در یایِ «منّی» یعنی؛ حضرت «رحمةً للعالمین» رسول الله (ص) شده و عالم، #ترسیم می‌شود.

⤴️ ֎⇦ به【 أنا مِن حسین】؛
حضرت رحمةٌ للعالمین رسول اکرم (ص) که راسمِ عالم و سیّد الکونین و «کافةَ للنّاس» هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در «حسین» (علیه السّلام) (یعنی سرّ حضرت مولیٰ ؏) شده و عالم، #تجمیع می‌شود.

⤵️⤴️ ֎⇦ و حضرت مولیٰ (؏)؛
به ابوّتِ حضرت امام حسین (ع) و اخوّتِ حضرت رسول اکرم (ص)؛
֎⫸ واسطۀ مطلقۀ این حقیقت هستند.
از این جهت؛
◉ در سه روز، شهودِ شاهد و مشهود را به شهادتشان ظاهر می‌نمایند.

🔲⇯⇦ که این سه روز با بیانِ اخیر،
اشاره دارد به؛

🌕 مقامِ #جلوت شهادت
🌗 مقامِ #جمعیۀ شهادت
🌑 مقامِ #خلوت شهادت

◉⇯⇦ بدین صورت که؛

🔘 روز نوزدهم؛
֎⫸ ترسیم عالم به 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ وحدت در کثرت یعنی؛ کشته شدنِ وحدتِ خلوتی در کثرتِ «جلوتی» است.

❂☜ پس روز نوزدهم؛
ظهورِ مقامِ جلوتیِ شهادت است. در نتیجه؛
֎⇦ روزِ ضربت خوردن با #شمشیر است. در حالی که مسموم بودنِ شمشیر که در خفاست، در این روز ظاهر نمی‌شود.

🔘 روز بیستم؛
֎⫸ مقامِ جمع الجمعِ شهادت است که هم شدّت ضربۀ شمشیر و هم شدّت سمّ ظاهر شده است. هم رأس مبارک شکافته بود و هم سمّ، در چهرۀ مبارکِ حضرت مولیٰ (؏) نمایان شده بود. یعنی؛
֎⇦ هم مقامِ خلوتِ شهادت، و هم مقامِ جلوتِ شهادت به یک باره در ظهور آمد.

نکته‌ای در حاشیه:
در روز بیستم، اهل ایمان برای حضرت مولیٰ (؏) «#شیر» می‌آوردند.
«شیر»؛ مثَلِ عِلْم است. و عِلْم، جانِ تمام عالَم است. و اصلاً از وجوهِ تسمیه‌ برای «عالَم»؛
֎⫸ علمِ حضوری است که جانِ آن است.

◉⇯⇦ و جانِ عالَم؛ خودِ مولیٰ (؏) هستند. پس کسانی که شیر می‌آوردند؛ پیش‌تر از قیامت، مختارانه فانیِ در حقیقتِ خویش و شیرۀ وجودِ خویش، یعنی؛ حضرتِ مرتضیٰ علی (؏) شدند.


🔘 روز بیست و یکم؛
֎⫸ تجمیع عالم به نقطۀ بــاء 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ کثرت در وحدت یعنی؛ کشته شدنِ کثرتِ «جلوَتی» در وحدتِ «خلوتی» است.

❂☜ پس روز بیست و یکم؛
ظهور مقامِ خلوتیِ شهادت است، در نتیجه؛
֎⇦ روزِ اثر کردنِ سمّ است، در حالی که ضربۀ شمشیر در این روز مخفی است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
☀️

🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند:

🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴


🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛

🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹

☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذی‌اشاره‌ای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری می‌کند.
🔺

🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِين‏ﷻ» هستند.
[☀️『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج‏۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].

🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين‏» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.

🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهی‌ای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】می‌باشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 می‌باشد.

🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تعالی』(؏) است.


🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار می‌رود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحه‌ای از کرامتِ آن عالی‌جنابِ مطلق (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺می‌باشند.

🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع می‌شود.

[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]

💫۞ که؛
#مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
#مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
#مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
#جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.

🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع می‌باشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر می‌سازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء می‌گردد.

🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام می‌نماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.

🔔‌ که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالی‌جنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان‏؛📚بحار، ج‏۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.

[⚠️ فتَأمَّل‏ْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آل‌الله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]

نکته:
وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار می‌رود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر می‌باشد)، متجلّی می‌سازد.

🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تعالى』(؏) است.

🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج‏۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِين‏ﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام می‌فرمایند؟


🔹مُضیف
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹ضیافة
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹إضافه
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]

🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
☀️
◼️

🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) ترسیم می‌شود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت می‌گردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)

🍃 و امّا...

عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار(ع)، ترسیم می‌شود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله(ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا(ع) آن "الوتین"ی می‌باشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان می‌گردد.

شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:

❣️ یکی از سلام‌ها به حضرت سیّد الشهدا(ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است:
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏»"💠
(📚 المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۴۹۹)

بنابراین؛
تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷.

👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» بودنِ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر، آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】‏ / سورۀ ۱۱، آیۀ ۱۸)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا، بیان شد که این ملعون‌ها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعون‌هایِ ازل و ابد است که:

👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج‏۴ص۵۷۳)

شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت می‌گیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع #اراده، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.

اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء(ع) می‌باشد که قرآن در وجه حضرتشان می‌فرماید:

💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في‏ عَقِبِه‏】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(زخرف۲۸)

حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚البرهان، ج‏۴، ص: ۸۵۳)

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷

حضرت «رحمة للعالمین»(ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات می‌باشند (یعنی ترسیم کننده).

🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار(ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «الوَرید بودن» ظاهر می‌شوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل می‌دهند و دائماً حدوث و بقاء می‌بخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند و عالم کثرات نقش می‌بندد.

🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود-تأویل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین(ع)، و به جلوۀ «الوَتین بودنْ» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع می‌نمایند.


🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم:

عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت مولی(ع) عرضه میداریم:

🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص: ۵۹۲)

به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است؛『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة،خطبۀ ۱۸۶).

☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْله‏ُ』🔺 (📚متشابه القرآن،لابن شهر آشوب،ج‏۱ص۶۶).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
◾️

🍃⇯֎ اصلِ #ثابت؛
֎⇦به ثبوتِ حضرت 《هـــو》 عزّ و جلّ است که در مورد 《هـــو》 - که اسمِ عَلَم ذاتِ باریتعالی است- حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:
(هـــو = هــ + و)

🔳 『 فَالْهَـــاءُ ؛ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»
وَ الْـــــوَاوُ ؛ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ 』 🔲

📚التوحيد، للصدوق، ص۸۸


► ✱ ◄ برگردیم به آیه:

💎﴿『كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ』
أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء﴾💎

🌱❂☜ پس #فرع شجرۀ طیّبه؛ 『فِي السَّماءِ』 است و به «آسمان»، به اشاره می‌آید.

☀️ امّا #اصل شجرۀ طیّبه را فرمودند؛ 『 ثابتٌ
کدام ثبوت؟

✿֎ « #ثابت_مطلق» همان است که برای معنای «هـ » در 《هـــو》 فرمودند که؛
『 فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»』
✾ یعنی؛ «#ثابت_مطلق »؛
❂☜ حضرتِ حقّﷻ است.

🍃⇯֎ از طرفی؛ شجرۀ طیّبه هم، مانند دیگر اشیاء؛ در زمرۀ «كُلَّ شَيْءٍ» در آیۀ ▼『وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ «كُلَّ شَيْءٍ» حَي』 ▲ (و هر چیزی را از آب زنده قرار دادیم / سورۀ انبیاء علیهم السلام، آیۀ ۳۰) قرار دارد.

💠 که یعنی؛
❂☜ اصل و ریشه و حیاتِ شجرۀ طیّبه نیز؛ به «#ماء» برمی‌گردد.

◆ در تحلیل عرض می‌شود:

💧《ماء》؛ #مقام_جمع یا #لااشاره یا #خلوت ِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.
🌳《شجرة طیّبة》 (که در ظاهر جلوه دارد)؛ #مقام_فرق یا #اشاره یا #جلوت ِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.


جمع‌بندی اینکه:

💧🌳֎⇦『موسیٰ』 از ماءِ عالمِ لا اشاره تا شجرِ عالم اشاره؛ 『موسیٰ』 است.
که او در یک کلمه و یک‌جا؛
❂☜ 《مو 》 و 《سیٰ》 (ماء و شجر) را فرا گرفته است. و شجری است که در أدنیٰ اشارۀ آن؛ مؤمنین، برگ‌هایش می‌باشند.

⁉️ و امّا کدام 『موسیٰ』 را بیان می‌کنم؟

🔰❂☜ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام).
✳️ همان امام هُمامی که نام مبارکشان؛ افتخاری شد بر نبی أولوالعزمی که بر بنی اسرائیل مبعوث شود و کتاب #تورات، به "طورِ" حیرانیِ او، بر نبی‌اش نازل گردد.
🔆 همان امام هُمامی که امام 《هفتم》 شیعیان است و «هفتاد» تن از یارانِ موسای نبی (؏) به همراهِ نبی‌شان، هلاکِ رشحه‌ای از رشحاتِ انوار جلیلۀ او شدند.

•✦✧✧✦•🌳💧•✦✧✧✦•

🍃۞ حضرت موسای نبی (علیه السلام) از زندانِ فرعون (ظاهرش قصر بود و در باطن؛ زندان)، به قصد نبوّت و خبر از #نبأ_عظیم دادن، بیرون آمدند تا یادآور پاسخِ 《بلی》ای شوند که مردم در عالم میثاق به ولایت حضرات آل‌الله (علیهم السلام) گفتند.

🌳سیر دادن ایشان از 『سیٰ』 یعنی؛ شجره در عالم اشارات، آغاز می‌گردد و به 『مو』 یعنی ماء در عالم لاإشاره ختم می‌شود.💧
❂☜ و از این رو؛ نبوّت ایشان با دیدن شجره‌ای در کوه طور؛ آغاز، و به بحرِ نیل (رود نیل) کشیده می‌شود.

پس؛
🔷 موسای نبی (؏) در «رها بودن» (و نه اسیرِ زندان بودن!) ، مردم را به سوی حقّﷻ رهایی بخشیدند ...

🔷 ولی حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) که ولیّ مطلق خداوند هستند، به عَلَی الاطلاق بودن؛ بلای شیعیان و محبّین را به جان می‌خرند و زندان را برمی‌گزینند (حدیث دارد). تا از دلِ زندانِ عالم اشارات، محبّین و شیعیان را به سوی حقّﷻ به طور اخصّ (مطلق علی الاطلاق) رهایی بخشند.

🍃۞ سیرِ کامل و اکمل دادنِ حضرت موسای کاظم (علیه السلام) از 『مو』 یعنی؛ ماء در عالم لاإشاره؛ آغاز شده، و ختمِ «بی‌انتهای» آن به 『 سیٰ』 است، یعنی؛ شجره‌ای که 《أصلها ثابت و فرعها في السماء》 است. و تمام مراتب را از حقیقت وَلَوی، و طریقت نبوی، تا شریعت موسوی به یک‌باره احصاء فرمودند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️
.
📖

🔰 مقدمۀ مختصر فوق در مورد «خبر» و «انشاء»، إن شاء الله کفایت می‌کند تا وارد بحثِ اصلی شویم:


🍃 #معجزه ، از این جهت «معجزه» نامیده شده است که؛

➊ خلائق، از انجام و یا آوردنِ آن عاجز هستند. بنابراین؛ معجزۀ حقیقی، آن شیء و امری است که مشابه ندارد.
➋ معجزه، امری «انشائی» است و نه «خبری» و جز خودِ مُنشِئ (انشاء کننده)؛ همه، از ایجادِ آن، عاجز هستند.


💠 خداوند عزّوجلّ در قرآن تحدّی می‌نماید یعنی؛
خلائق را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانید مشابه قرآن بیاورید (📖سورۀ اسراء88)، یا ده سوره مانند آن آورده (📖سورۀ هود-ع-، 13)، یا حتّی یک سوره مثلِ سوَر قرآن بیاورید (📖سورۀ بقره، 23).


📖 قرآن معجزۀ خالدۀ حضرت رسول اکرم(ص) بوده و انشاء حقیقی است که:

🔸اوّلاً) کلامِ باریتعالی، صِرفُ الرَّبطِ به «نفس باریتعالی» است. و از اینکه نفس حقّ تعالی، قدیم مطلق است و سابقه‌ای جز خودش ندارد، بنابراین؛ قرآن که کلامِ باریتعالی است؛ سابقه‌ای ندارد.
🔸ثانیاً) نفسِ باریتعالی «خالِد مطلق» است که «خالِد» از أسامی حقّ تعالی است («يَا خَالِد؛📚 المصباح للكفعمي،ص352»). قرآن، جلوه‌ای از حضرتِ «خالِد» (جلّ جلاله) است،
از این رو ؛ 👈🏻 قرآن مجید، «معجزه خالدۀ مطلق» است.
بنابراین؛
با گذر زمان یا اتمامِ دنیا، اثری از معجزات أنبیاء گذشته(ع) نیست، امّا قرآن مجید، به خالده بودن؛ دائمی و جاودان و پابرجاست.


💠 نبوّت حضرتِ خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) 🔻«مَعْدِنُ النُّبُوَّة؛📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏1،ص206»🔺هستند که نبوّتِ تمام أنبیاء إلهی(ع)؛ جلوه‌ای از نبوّتِ حضرتِ «مَعْدِنُ النُّبُوَّة» خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) است، و صرفنظر از حضرت ختمی مرتبت(ص) نه نبی و رسولی هست، و نه حتّی نبوّت و رسالتی.

⏎▣ به همین قوّت؛
تمام معجزات أنبیاء الهی(ع) و کتبِ إلهی‌شان، صَرفنظر از معجزۀ حضرت ختمی مرتبت یعنی قرآن مجید که «معجزۀ خالدۀ حقیقی» است؛ دارایِ أمَد و پایان بوده و صِرفاً در همین عالَم دنیا، مجلای از جلوه دارد، و بلکه في نفسِه؛ هالک و نیست و نابود و معدوم است و موجود نمی‌باشد.

📖قرآن که معجزۀ حضرت ختمی مرتبت(ص) است؛ کلام خداست.
کلام خداوند متعال، جلوۀ «کلمة الله التّامة» بودنِ حضرات آل الله(ع) است (📚إقبال الأعمال، ط - القديمة،ج‏2، ص713).
در مقالات قبلی #کانال_اللطائف_الالهیة بیان شد که «کلمة الله التّامة»؛ فعلیّت باریتعالی است.

⏎◈ بنابراین؛
قرآن مجید، مافوقِ این است که حتّی در تعیّنِ «مخلوق» بودن، باشد. در این خصوص حضرت امام رضا علیه السلام می‌فرمایند:

📖«لَيْسَ بِخَالِقٍ وَ لَا مَخْلُوقٍ وَ لَكِنَّهُ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ🔆
[قرآن مجید] نه خالق است و نه مخلوق، بلکه کلامِ خداوندی است که عزیز و جلیل است.

📚التوحيد (للصدوق)، ص223

قرآن مجید؛
جلوه‌ای از مقامِ جمع الجمع و اطلاق عَلَی الإطلاقِ حضرات آل الله(ع) است که نه به تعیّنِ «مخلوق بودن»، منجلی و متوقّف است، و نه به تعیّنِ «خالق بودن»، مخفی و متوقّف است بلکه جلوه‌ای از اطلاق و مقام جمع الجمعِ حضراتِ آل الله(ع) است.

خالده بودنِ قرآن، جلوه‌ای از جامعیّت حقیقی مقام جمع الجمع آل الله(ع) است که؛
جلوَت دنیوی و خلوَتِ أخرَوی،
حدوثِ «مخلوق بودن» و قدمتِ «خالق بودن»
را در جامعیّتِ مقام جمع الجمعی آل الله(ع) به نحوِ حقیقی؛ فراگرفته است.


⏎◈ با توضیحاتی که گذشت:
قرآن مجید؛ آن انشاء مطلقی است که حتّی مافوقِ «انشاء»ی که مقابلِ «خبر» تعریف می‌شود، و بر اساسِ مناط و معیارِ اینگونه «انشاء» بودنی؛

نه فقط کلّ قرآن، نه تنها ده سوره، نه تنها یک سوره، بلکه حتّی یک آیه، یک حرف، یک اعراب و یا یک نقطه از قرآن را احدی قادر نیست که بیاورد.

👈🏻 انشاء بودنِ قرآن؛ اساس و روح و حیاتِ این تحدّی است.


💠 حقیقتاً و اساساً جز منشئ مطلق [یعنی حضراتِ «نفس الله تعالی» علیهم السلام که شخصِ «کلمة الله التامّة» هستند و قرآن مجید، جلوه‌ای از جلواتِ حضرتشان(ع) است]؛ احدی، قادر به انشاءِ قرآن نیست.


⏎◈ بنابراین؛
اگر به فرضِ مُحال، حتّی آیاتی کاملاً مشابه آیات قرآن توسّط خلائق آورده شود؛ خانۀ این تشابه، از پای‌ْبَست ویران است! و چنین تشابهی؛ از اساس، منتفی است.



🌿«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً دَائِماً مَعَ دَوَامِكَ وَ خَالِداً مَعَ خُلُودِكَ»
📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏1، ص400

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#قرآن_معجزه_خالده

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
📖
.


🌿۞ در روز هفدهم ربیع الأول، یعنی؛ روز میلاد حضرت خاتم الانبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم)، زیارتِ حضرت مولیٰ (؏) وارد شده است.

✿⇯⇦ در زیارتنامۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) در روز میلاد حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) این گونه به حضرت مولیٰ (؏) سلام می‌دهیم:

۞ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا «سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ» ۞

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۰۸


✓ ❑《سیّد الشّهداء》؛
֎⫸ اطلاق و نهایتِ «شهید» بودن است که شاهد و مشهود را بتمامِهِ گرفته است.

⤵️ ترسیم عالم؛ به حضرت رسول اکرم (ص) است.
⤴️ و تجمیع عالم؛ به حضرت مولیٰ (؏) است.


◈↲ ترسیم؛ نقطۀ شاهدیّت است،
◈↲ و تجمیع؛ نقطۀ مشهودیّت.

◉⇯⇦ میلادِ حضرت رسول اکرم (ص)؛ ترسیم است و زیارتِ حضرت مولیٰ (؏)؛ تجمیع است.
◈◈↲ جمع شدنِ این دو مورد در یک نقطه؛
֎⫸ «شهید» بودن، بلکه؛ «سیّد الشهداء» بودن است.

❂☜ پس سلامی که به حضرت مولیٰ (؏) می‌دهیم؛ سلام به حقیقتِ شهود و شاهد و مشهود است، که به عینِ شخصیِ شهادت، سلام می‌دهیم و اشاره به «سیّد الشهدا» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) می‌کنیم.


🔲 با دانستنِ مقامِ نورانیّتِ حضرات آل‌الله (؏) بیان می‌شود:

✿⇯⇦ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) که در اُبُوَّتِ «عبدالله» بودنْ، اُبوّتِ بر رسول اکرم (ص) داشته و فرمایشِ【 أنا مِن حسین (علیه السّلام)】وصف نبویِ (ص) این حقیقت است؛
֎⫸ در نقطۀ بُنُوَّت، به حکمِ «الولدُ سِرِّ أبیه»، سرّ پدر بزرگوارشان، یعنی؛ حضرت مولیٰ (؏) هستند.

❂☜ بنابراین؛ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) را در «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) جستجو باید کرد.

◉⇯⇦ که نقطۀ «سیّد الشهداء» بودنِ مولیٰ (؏)، از سرّ ایشان، یعنی؛ حضرت اباعبدالله‌الحسین (؏) است.


🔰 حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:
🔻【حسین منّی و أنا مِن حسین】🔺

⤵️֎⇦ به【حسینُ منّی】؛
حضرت امام «حسین» (علیه السّلام) که سرّ وحدت، یعنی؛ سرِّ مولیٰ امیرالمومنین (؏) هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در یایِ «منّی» یعنی؛ حضرت «رحمةً للعالمین» رسول الله (ص) شده و عالم، #ترسیم می‌شود.

⤴️ ֎⇦ به【 أنا مِن حسین】؛
حضرت رحمةٌ للعالمین رسول اکرم (ص) که راسمِ عالم و سیّد الکونین و «کافةَ للنّاس» هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در «حسین» (علیه السّلام) (یعنی سرّ حضرت مولیٰ ؏) شده و عالم، #تجمیع می‌شود.

⤵️⤴️ ֎⇦ و حضرت مولیٰ (؏)؛
به ابوّتِ حضرت امام حسین (ع) و اخوّتِ حضرت رسول اکرم (ص)؛
֎⫸ واسطۀ مطلقۀ این حقیقت هستند.
از این جهت؛
◉ در سه روز، شهودِ شاهد و مشهود را به شهادتشان ظاهر می‌نمایند.

🔲⇯⇦ که این سه روز با بیانِ اخیر،
اشاره دارد به؛

🌕 مقامِ #جلوت شهادت
🌗 مقامِ #جمعیۀ شهادت
🌑 مقامِ #خلوت شهادت

◉⇯⇦ بدین صورت که؛

🔘 روز نوزدهم؛
֎⫸ ترسیم عالم به 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ وحدت در کثرت یعنی؛ کشته شدنِ وحدتِ خلوتی در کثرتِ «جلوتی» است.

❂☜ پس روز نوزدهم؛
ظهورِ مقامِ جلوتیِ شهادت است. در نتیجه؛
֎⇦ روزِ ضربت خوردن با #شمشیر است. در حالی که مسموم بودنِ شمشیر که در خفاست، در این روز ظاهر نمی‌شود.

🔘 روز بیستم؛
֎⫸ مقامِ جمع الجمعِ شهادت است که هم شدّت ضربۀ شمشیر و هم شدّت سمّ ظاهر شده است. هم رأس مبارک شکافته بود و هم سمّ، در چهرۀ مبارکِ حضرت مولیٰ (؏) نمایان شده بود. یعنی؛
֎⇦ هم مقامِ خلوتِ شهادت، و هم مقامِ جلوتِ شهادت به یک باره در ظهور آمد.

نکته‌ای در حاشیه:
در روز بیستم، اهل ایمان برای حضرت مولیٰ (؏) «#شیر» می‌آوردند.
«شیر»؛ مثَلِ عِلْم است. و عِلْم، جانِ تمام عالَم است. و اصلاً از وجوهِ تسمیه‌ برای «عالَم»؛
֎⫸ علمِ حضوری است که جانِ آن است.

◉⇯⇦ و جانِ عالَم؛ خودِ مولیٰ (؏) هستند. پس کسانی که شیر می‌آوردند؛ پیش‌تر از قیامت، مختارانه فانیِ در حقیقتِ خویش و شیرۀ وجودِ خویش، یعنی؛ حضرتِ مرتضیٰ علی (؏) شدند.


🔘 روز بیست و یکم؛
֎⫸ تجمیع عالم به نقطۀ بــاء 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ کثرت در وحدت یعنی؛ کشته شدنِ کثرتِ «جلوَتی» در وحدتِ «خلوتی» است.

❂☜ پس روز بیست و یکم؛
ظهور مقامِ خلوتیِ شهادت است، در نتیجه؛
֎⇦ روزِ اثر کردنِ سمّ است، در حالی که ضربۀ شمشیر در این روز مخفی است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
☀️

🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند:

🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴


🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛

🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹

☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذی‌اشاره‌ای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری می‌کند.
🔺

🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِين‏ﷻ» هستند.
[☀️『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج‏۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].

🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين‏» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.

🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهی‌ای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】می‌باشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 می‌باشد.

🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تعالی』(؏) است.


🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار می‌رود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحه‌ای از کرامتِ آن عالی‌جنابِ مطلق (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺می‌باشند.

🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع می‌شود.

[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]

💫۞ که؛
#مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
#مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
#مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
#جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.

🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع می‌باشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر می‌سازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء می‌گردد.

🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام می‌نماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.

🔔‌ که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالی‌جنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان‏؛📚بحار، ج‏۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.

[⚠️ فتَأمَّل‏ْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آل‌الله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]

نکته:
وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار می‌رود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر می‌باشد)، متجلّی می‌سازد.

🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تعالى』(؏) است.

🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج‏۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِين‏ﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام می‌فرمایند؟


🔹مُضیف
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹ضیافة
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹إضافه
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]

🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
☀️
◼️

🌐 عالَم کثرات به قوّتِ "قلب الله"بودنْ، "عین الحیاة" بودنْ، و "الورید" بودنِ ائمۀ اطهار(ع) ترسیم می‌شود.
این ترسیم، مقامِ نبوّت است.
👈 چون در ترسیم و تنزیل؛ وحدت و مقامِ #خلوت، مضمحل در کثرت و مقام #جلوت می‌گردد و کشته شدنِ وحدت در کثرت در نقطۀ خلوَتیِ وحدت است؛ این کشته شدن مخفی است.
(بنابراین شهید شدنِ حضرت رسول اکرم -ص- بر همگان مکشوف نیست)

🍃 و امّا...

عالَم کثرات تا ادنی مرتبه، در #اسفل_سافلین ، و در گودالِ ظلمِ به ائمۀ اطهار(ع)، ترسیم می‌شود (قتلگاه).
رگِ حیاتیِ راسِم عالَم، حضرت حبیب الله(ص)، عترتِ او، یعنی حضرات آل الله(ع) هستند که در شاخصۀ «شهادت»، حضرت سیّد الشهدا(ع) آن "الوتین"ی می‌باشند که در آیاتِ عتاب سورۀ حاقّه بیان می‌گردد.

شرحِ این سلسله در طاقتِ بیان و قلم نیست و فقط به اشاره بخوانیم:

❣️ یکی از سلام‌ها به حضرت سیّد الشهدا(ع) در زیارت ناحیۀ مقدسه چنین است:
💠" السَّلَامُ عَلَى «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏»"💠
(📚 المزار الكبير،لابن المشهدي،ص۴۹۹)

بنابراین؛
تحقّقِ آیۀ 💎【لَقَطَعْنَا مِنْهُ الْوَتِينَ】💎 که خطاب به حضرت رسول اکرم(ص) است؛ در حضرت سیّدالشهدا(ع) است
و 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷.

👈 «الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» وجودِ خودِ حضرت سیّد الشهدا(ع) است که "«الْمَقْطُوعِ الْوَتِين‏» بودنِ" آن ذات، تا ادنی مرتبۀ جلا و ظاهر آمده و در کربلایِ ظاهر، آن جسارتها و ... شد.
(【أَلا لَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الظَّالِمينَ】‏ / سورۀ ۱۱، آیۀ ۱۸)
در مباحثِ شرارتِ دشمنان خدا، بیان شد که این ملعون‌ها ذاتِ الهی را نشانه گرفتند و لعن در سرّ ذات اللهی و عالَمِ خفا، تا ظاهرترین مرتبۀ عالم جَلا، بر این ملعون‌هایِ ازل و ابد است که:

👈 🔻『 اللَّهُمَّ الْعَنْهُمْ فِي مُسْتَسِرِّ السِّرِّ وَ فِي ظَاهِرِ الْعَلَانِيَةِ』🔺
(📚الكافي،ط-الإسلامية،ج‏۴ص۵۷۳)

شهادت و کشته شدنِ ائمۀ اطهار(ع) هم در مقامِ خلوَت (در جهت ترسیم عالَم کثرات)، و هم در مقام جلوَت (و در جهتِ تجمیع عامل کثرات)؛ به شرارتِ دشمنان خدا صورت می‌گیرد و لعن ازلی و ابدی حقّ تعالی شامل حالشان است.
این مهمّ، در مقامِ جمع الجمع #اراده، دقائقی در بیان دارد که مقالات مستقلی برای بیانش لازم است.

اشاره شد که "وَتین" رگی است که فرزند از آن است. سلسلۀ عترت، در حضرتِ سیّد الشهداء(ع) می‌باشد که قرآن در وجه حضرتشان می‌فرماید:

💎【وَ جَعَلَها كَلِمَةً باقِيَةً في‏ عَقِبِه‏】💎
خداوند حقیقتِ خویش را در نسلِ او (نسلِ امام حسین ع) پاینده قرار داد.
(زخرف۲۸)

حدیث این آیۀ شریفه :
🔻〖 هِيَ الْإِمَامَةُ جَعَلَهَا اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فِي عَقِبِ الْحُسَيْنِ علیه السلام بَاقِيَةً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ.〗🔺
(📚البرهان، ج‏۴، ص: ۸۵۳)

پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند: 🔷" حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْن‏"🔷

حضرت «رحمة للعالمین»(ص)، به نبوّت خویش، که "طبیبٌ دوّارٌ بطبّه" هستند؛ راسِم عالم کثرات می‌باشند (یعنی ترسیم کننده).

🔻در ترسیم عالم کثرات (قوس نزول - تنزیل)؛
ائمۀ اطهار(ع) در مقامِ #نبوت و "طبیبٌ دوّار بطبّه" بودنِ حضرتِ «رحمةً للعالمین »، یعنی پیامبر اکرم(ص)، به جلوۀ «الوَرید بودن» ظاهر می‌شوند و از نقطۀ "قلب اللهـ"ی که نقطۀ بیقراریِ حیاتی و جلالیِ حضرات است، «خلقت» را چنان بَدَنی، شکل می‌دهند و دائماً حدوث و بقاء می‌بخشند. و به این حدوث و بقاء، خون و حیاتِ الهی ("ثار الله") را به مَنَصۀ ظهور می‌رسانند و عالم کثرات نقش می‌بندد.

🔺در تجمیع عالم کثرات (قوس صعود-تأویل)؛
ائمۀ اطهار (ع) در مقامِ #امامت و «"الامام کالکعبه" بودنِ» حضرت اباعبد الله الحسین(ع)، و به جلوۀ «الوَتین بودنْ» ظاهر شده و مخلوقات و عالم کثرات را به نقّاشِ [حقیقیِ] هستی و نقطۀ وحدتِ ألَستی، تجمیع می‌نمایند.


🔰 این مطلب را در تحلیلِ "#اقاویل"، و لطائفِ آن، دنبال نمائیم:

عالَم، همه تجلیّات خداست. به عبارتی؛ عالَم ؛ «کلمات الله» است. که فعلیّت و تحقّق و تمامیّتِ «کلمات الله» به ائمۀ اطهار(ع) است که در زیارت حضرت امیرالمؤمنین(ع) به حضرت مولی(ع) عرضه میداریم:

🔹〖تَمَّتْ «بِكَ» كَلِمَاتُ اللَّه〗🔹
و کلمات خداوند به وجود حضرتتان، تامّ و تمام است.
(📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص: ۵۹۲)

به قوّتِ ائمۀ اطهار(ع) است که «کلمات الله» فعلیّت دارد.
کلامِ باریتعالی، فعلِ خداوند و ظهورِ فعلیّت اوست که در حدیث است؛『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』 (📚 نهج البلاغة،خطبۀ ۱۸۶).

☑️ نکته :
کلام و قولِ حضرتِ حقّ تعالی؛ یک حقیقتِ اطلاقی است که در عین اینکه فرمودند 🔻『كَلَامُهُ سُبْحَانَهُ فِعْلٌ مِنْهُ』🔺 ، آمده است 🔻『قَوْلُهُ فِعْله‏ُ』🔺 (📚متشابه القرآن،لابن شهر آشوب،ج‏۱ص۶۶).
#کلام، در تعیّنِ ظاهر؛ #قول است.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🍃

🌿֎⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُ‌الغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمی‌ماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت می‌شود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.

🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره می‌آید و از این جهت است که می‌فرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺

🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همه‌اش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور‌ که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.

🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که می‌فرمایند:

🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمی‌شود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶

🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالارونده‌ای بالایش نمی‌رود،
و هیچ سبقت‌گیرنده‌ای از اوﷻ سبقت نمی‌گیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۳

🍃֎⇦ و یا در دعا می‌خوانیم:

🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْ‏ءٌ»🔺

📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۸۴


🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ‏ اللهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏ُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷


🌿⇯ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» می‌باشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت می‌شود.

🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.

🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.

🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان می‌شود که؛

🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.

🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.

🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقت‌اند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛

🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُ‌الغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).

🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
◾️

🍃⇯֎ اصلِ #ثابت؛
֎⇦به ثبوتِ حضرت 《هـــو》 عزّ و جلّ است که در مورد 《هـــو》 - که اسمِ عَلَم ذاتِ باریتعالی است- حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:
(هـــو = هــ + و)

🔳 『 فَالْهَـــاءُ ؛ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»
وَ الْـــــوَاوُ ؛ إِشَارَةٌ إِلَى الْغَائِبِ عَنْ دَرْكِ الْأَبْصَارِ وَ لَمْسِ الْحَوَاسِّ 』 🔲

📚التوحيد، للصدوق، ص۸۸


► ✱ ◄ برگردیم به آیه:

💎﴿『كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ』
أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماء﴾💎

🌱❂☜ پس #فرع شجرۀ طیّبه؛ 『فِي السَّماءِ』 است و به «آسمان»، به اشاره می‌آید.

☀️ امّا #اصل شجرۀ طیّبه را فرمودند؛ 『 ثابتٌ
کدام ثبوت؟

✿֎ « #ثابت_مطلق» همان است که برای معنای «هـ » در 《هـــو》 فرمودند که؛
『 فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ «لِلثَّابِتِ»』
✾ یعنی؛ «#ثابت_مطلق »؛
❂☜ حضرتِ حقّﷻ است.

🍃⇯֎ از طرفی؛ شجرۀ طیّبه هم، مانند دیگر اشیاء؛ در زمرۀ «كُلَّ شَيْءٍ» در آیۀ ▼『وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ «كُلَّ شَيْءٍ» حَي』 ▲ (و هر چیزی را از آب زنده قرار دادیم / سورۀ انبیاء علیهم السلام، آیۀ ۳۰) قرار دارد.

💠 که یعنی؛
❂☜ اصل و ریشه و حیاتِ شجرۀ طیّبه نیز؛ به «#ماء» برمی‌گردد.

◆ در تحلیل عرض می‌شود:

💧《ماء》؛ #مقام_جمع یا #لااشاره یا #خلوت ِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.
🌳《شجرة طیّبة》 (که در ظاهر جلوه دارد)؛ #مقام_فرق یا #اشاره یا #جلوت ِ حضرات آل‌الله (علیهم السلام) است.


جمع‌بندی اینکه:

💧🌳֎⇦『موسیٰ』 از ماءِ عالمِ لا اشاره تا شجرِ عالم اشاره؛ 『موسیٰ』 است.
که او در یک کلمه و یک‌جا؛
❂☜ 《مو 》 و 《سیٰ》 (ماء و شجر) را فرا گرفته است. و شجری است که در أدنیٰ اشارۀ آن؛ مؤمنین، برگ‌هایش می‌باشند.

⁉️ و امّا کدام 『موسیٰ』 را بیان می‌کنم؟

🔰❂☜ حضرت موسی بن جعفر (علیهما السلام).
✳️ همان امام هُمامی که نام مبارکشان؛ افتخاری شد بر نبی أولوالعزمی که بر بنی اسرائیل مبعوث شود و کتاب #تورات، به "طورِ" حیرانیِ او، بر نبی‌اش نازل گردد.
🔆 همان امام هُمامی که امام 《هفتم》 شیعیان است و «هفتاد» تن از یارانِ موسای نبی (؏) به همراهِ نبی‌شان، هلاکِ رشحه‌ای از رشحاتِ انوار جلیلۀ او شدند.

•✦✧✧✦•🌳💧•✦✧✧✦•

🍃۞ حضرت موسای نبی (علیه السلام) از زندانِ فرعون (ظاهرش قصر بود و در باطن؛ زندان)، به قصد نبوّت و خبر از #نبأ_عظیم دادن، بیرون آمدند تا یادآور پاسخِ 《بلی》ای شوند که مردم در عالم میثاق به ولایت حضرات آل‌الله (علیهم السلام) گفتند.

🌳سیر دادن ایشان از 『سیٰ』 یعنی؛ شجره در عالم اشارات، آغاز می‌گردد و به 『مو』 یعنی ماء در عالم لاإشاره ختم می‌شود.💧
❂☜ و از این رو؛ نبوّت ایشان با دیدن شجره‌ای در کوه طور؛ آغاز، و به بحرِ نیل (رود نیل) کشیده می‌شود.

پس؛
🔷 موسای نبی (؏) در «رها بودن» (و نه اسیرِ زندان بودن!) ، مردم را به سوی حقّﷻ رهایی بخشیدند ...

🔷 ولی حضرت امام موسی بن جعفر (علیهما السلام) که ولیّ مطلق خداوند هستند، به عَلَی الاطلاق بودن؛ بلای شیعیان و محبّین را به جان می‌خرند و زندان را برمی‌گزینند (حدیث دارد). تا از دلِ زندانِ عالم اشارات، محبّین و شیعیان را به سوی حقّﷻ به طور اخصّ (مطلق علی الاطلاق) رهایی بخشند.

🍃۞ سیرِ کامل و اکمل دادنِ حضرت موسای کاظم (علیه السلام) از 『مو』 یعنی؛ ماء در عالم لاإشاره؛ آغاز شده، و ختمِ «بی‌انتهای» آن به 『 سیٰ』 است، یعنی؛ شجره‌ای که 《أصلها ثابت و فرعها في السماء》 است. و تمام مراتب را از حقیقت وَلَوی، و طریقت نبوی، تا شریعت موسوی به یک‌باره احصاء فرمودند.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
◾️
.
📖

🔰 مقدمۀ مختصر فوق در مورد «خبر» و «انشاء»، إن شاء الله کفایت می‌کند تا وارد بحثِ اصلی شویم:


🍃 #معجزه ، از این جهت «معجزه» نامیده شده است که؛

➊ خلائق، از انجام و یا آوردنِ آن عاجز هستند. بنابراین؛ معجزۀ حقیقی، آن شیء و امری است که مشابه ندارد.
➋ معجزه، امری «انشائی» است و نه «خبری» و جز خودِ مُنشِئ (انشاء کننده)؛ همه، از ایجادِ آن، عاجز هستند.


💠 خداوند عزّوجلّ در قرآن تحدّی می‌نماید یعنی؛
خلائق را به مبارزه می‌طلبد که اگر می‌توانید مشابه قرآن بیاورید (📖سورۀ اسراء۸۸)، یا ده سوره مانند آن آورده (📖سورۀ هود-ع-، ۱۳)، یا حتّی یک سوره مثلِ سوَر قرآن بیاورید (📖سورۀ بقره، ۲۳).


📖 قرآن معجزۀ خالدۀ حضرت رسول اکرم(ص) بوده و انشاء حقیقی است که:

🔸اوّلاً) کلامِ باریتعالی، صِرفُ الرَّبطِ به «نفس باریتعالی» است. و از اینکه نفس حقّ تعالی، قدیم مطلق است و سابقه‌ای جز خودش ندارد، بنابراین؛ قرآن که کلامِ باریتعالی است؛ سابقه‌ای ندارد.
🔸ثانیاً) نفسِ باریتعالی «خالِد مطلق» است که «خالِد» از أسامی حقّ تعالی است («يَا خَالِد؛📚 المصباح للكفعمي،ص۳۵۲»). قرآن، جلوه‌ای از حضرتِ «خالِد» (جلّ جلاله) است،
از این رو ؛ 👈🏻 قرآن مجید، «معجزه خالدۀ مطلق» است.
بنابراین؛
با گذر زمان یا اتمامِ دنیا، اثری از معجزات أنبیاء گذشته(ع) نیست، امّا قرآن مجید، به خالده بودن؛ دائمی و جاودان و پابرجاست.


💠 نبوّت حضرتِ خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) 🔻«مَعْدِنُ النُّبُوَّة؛📚كمال الدين و تمام النعمة، ج‏۱،ص۲۰۶»🔺هستند که نبوّتِ تمام أنبیاء إلهی(ع)؛ جلوه‌ای از نبوّتِ حضرتِ «مَعْدِنُ النُّبُوَّة» خاتم الأنبیاء و المرسلین(ص) است، و صرفنظر از حضرت ختمی مرتبت(ص) نه نبی و رسولی هست، و نه حتّی نبوّت و رسالتی.

⏎▣ به همین قوّت؛
تمام معجزات أنبیاء الهی(ع) و کتبِ إلهی‌شان، صَرفنظر از معجزۀ حضرت ختمی مرتبت یعنی قرآن مجید که «معجزۀ خالدۀ حقیقی» است؛ دارایِ أمَد و پایان بوده و صِرفاً در همین عالَم دنیا، مجلای از جلوه دارد، و بلکه في نفسِه؛ هالک و نیست و نابود و معدوم است و موجود نمی‌باشد.

📖قرآن که معجزۀ حضرت ختمی مرتبت(ص) است؛ کلام خداست.
کلام خداوند متعال، جلوۀ «کلمة الله التّامة» بودنِ حضرات آل الله(ع) است (📚إقبال الأعمال، ط - القديمة،ج‏۲، ص۷۱۴).
در مقالات قبلی #کانال_اللطائف_الالهیة بیان شد که «کلمة الله التّامة»؛ فعلیّت باریتعالی است.

⏎◈ بنابراین؛
قرآن مجید، مافوقِ این است که حتّی در تعیّنِ «مخلوق» بودن، باشد. در این خصوص حضرت امام رضا علیه السلام می‌فرمایند:

📖«لَيْسَ بِخَالِقٍ وَ لَا مَخْلُوقٍ وَ لَكِنَّهُ كَلَامُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ🔆
[قرآن مجید] نه خالق است و نه مخلوق، بلکه کلامِ خداوندی است که عزیز و جلیل است.

📚التوحيد (للصدوق)، ص۲۲۳

قرآن مجید؛
جلوه‌ای از مقامِ جمع الجمع و اطلاق عَلَی الإطلاقِ حضرات آل الله(ع) است که نه به تعیّنِ «مخلوق بودن»، منجلی و متوقّف است، و نه به تعیّنِ «خالق بودن»، مختفی و متوقّف است بلکه جلوه‌ای از اطلاق و مقام جمع الجمعِ حضراتِ آل الله(ع) است.

خالده بودنِ قرآن، جلوه‌ای از جامعیّت حقیقی مقام جمع الجمع آل الله(ع) است که؛
جلوَت دنیوی و خلوَتِ أخرَوی،
حدوثِ «مخلوق بودن» و قدمتِ «خالق بودن»
را در جامعیّتِ مقام جمع الجمعی آل الله(ع) به نحوِ حقیقی؛ فراگرفته است.


⏎◈ با توضیحاتی که گذشت:
قرآن مجید؛ آن انشاء مطلقی است که حتّی مافوقِ «انشاء»ی که مقابلِ «خبر» تعریف می‌شود، و بر اساسِ مناط و معیارِ اینگونه «انشاء» بودنی؛

نه فقط کلّ قرآن، نه تنها ده سوره، نه تنها یک سوره، بلکه حتّی یک آیه، یک حرف، یک اعراب و یا یک نقطه از قرآن را احدی قادر نیست که بیاورد.

👈🏻 انشاء بودنِ قرآن؛ اساس و روح و حیاتِ این تحدّی است.


💠 حقیقتاً و اساساً جز منشئ مطلق [یعنی حضراتِ «نفس الله تعالی» علیهم السلام که شخصِ «کلمة الله التامّة» هستند و قرآن مجید، جلوه‌ای از جلواتِ حضرتشان(ع) است]؛ احدی، قادر به انشاءِ قرآن نیست.


⏎◈ بنابراین؛
اگر به فرضِ مُحال، حتّی آیاتی کاملاً مشابه آیات قرآن توسّط خلائق آورده شود؛ خانۀ این تشابه، از پای‌ْبَست ویران است! و چنین تشابهی؛ از اساس، منتفی است.






🌿«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً دَائِماً مَعَ دَوَامِكَ وَ خَالِداً مَعَ خُلُودِكَ»
📚 إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۰۰

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#قرآن_معجزه_خالده




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
📖
.
☀️

🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّی‌الله‌علیه‌وآله می‌فرمایند:

🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴


🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛

🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹

☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذی‌اشاره‌ای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری می‌کند.
🔺

🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِين‏ﷻ» هستند.
[☀️『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ‏ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج‏۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].

🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين‏» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.

🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهی‌ای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】می‌باشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 می‌باشد.

🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تعالی』(؏) است.


🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار می‌رود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحه‌ای از کرامتِ آن عالی‌جنابِ مطلق (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺می‌باشند.

🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع می‌شود.

[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]

💫۞ که؛
#مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
#مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
#مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
#جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.

🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع می‌باشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر می‌سازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء می‌گردد.

🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام می‌نماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.

🔔‌ که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالی‌جنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان‏؛📚بحار، ج‏۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.

[⚠️ فتَأمَّل‏ْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آل‌الله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]

نکته:
وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار می‌رود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر می‌باشد)، متجلّی می‌سازد.

🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ‏ الله تعالى』(؏) است.

🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج‏۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِين‏ﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام می‌فرمایند؟


🔹مُضیف
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹ضیافة
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹إضافه
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]

🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
☀️


🌿۞ در روز هفدهم ربیع الأول، یعنی؛ روز میلاد حضرت خاتم الانبیاء (صلوات الله علیه و آله و سلّم)، زیارتِ حضرت مولیٰ (؏) وارد شده است.

✿⇯⇦ در زیارتنامۀ حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در روز میلاد حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) با چنین انشائی به حضرت مولیٰ (؏) سلام داده می‌شود:

۞ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا «سَيِّدَ الشُّهَدَاءِ» ۞

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۲، ص۶۰۸


✓ ❑《سیّد الشّهداء》؛
֎⫸ اطلاق و نهایتِ «شهید» بودن است که شاهد و مشهود را بِتَمامِهِ گرفته است.

⤵️ ترسیم عالم؛ به حضرت رسول اکرم (ص) است.
⤴️ و تجمیع عالم؛ به حضرت مولیٰ (؏) است.


◈↲ ترسیم؛ نقطۀ شاهدیّت است،
◈↲ و تجمیع؛ نقطۀ مشهودیّت.

◉⇯⇦ میلادِ حضرت رسول اکرم (ص)؛ ترسیم است و زیارتِ حضرت مولیٰ (؏)؛ تجمیع است.
◈◈↲ جمع شدنِ این دو مورد در یک نقطه؛
֎⫸ «شهید» بودن، بلکه؛ «سیّد الشهداء» بودن است.

❂☜ پس سلامی که به حضرت مولیٰ (؏) می‌دهیم؛ سلام به حقیقتِ شهود و شاهد و مشهود است، که به عینِ شخصیِ شهادت، سلام می‌دهیم و اشاره به «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) می‌کنیم.


🔲 با معرفت به مقامِ نورانیّتِ حضرات آل‌الله (؏) بیان می‌شود:

✿⇯⇦ حضرت أباعبدالله‌الحسین (؏) که در اُبُوَّتِ «عبدالله» بودنْ، اُبوّتِ بر رسول اکرم (ص) داشته و فرمایشِ【 أنا مِن حسین (علیه السّلام)】وصف نبویِ (ص) این حقیقت است؛
֎⫸ در نقطۀ بُنُوَّت، به حکمِ «الولدُ سِرِّ أبیه»، سرّ پدر بزرگوارشان، یعنی؛ حضرت مولیٰ (؏) هستند.

❂☜ بنابراین؛ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت مولیٰ (؏) را در «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت أباعبدالله‌الحسین (؏) جستجو باید کرد.

◉⇯⇦ که نقطۀ «سیّد الشهداء» بودنِ مولیٰ (؏)، از سرّ ایشان، یعنی؛ حضرت أباعبدالله‌الحسین (؏) است.


🔰 حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:
🔻【حسین منّی و أنا مِن حسین】🔺

⤵️֎⇦ به【حسینُ منّی】؛
حضرت امام «حسین» (علیه السّلام) که سرّ وحدت، یعنی؛ سرِّ مولیٰ امیرالمومنین (؏) هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در یایِ «منّی» یعنی؛ حضرت «رحمةً للعالمین» رسول الله (ص) شده و عالم، #ترسیم می‌شود.

⤴️ ֎⇦ به【 أنا مِن حسین】؛
حضرت رحمةٌ للعالمین رسول اکرم (ص) که راسمِ عالم و سیّد الکونین و «کافةَ للنّاس» هستند؛
֎⫸ فانی و مضمحل در «حسین» (علیه السّلام) (یعنی سرّ حضرت مولیٰ ؏) شده و عالم، #تجمیع می‌شود.

⤵️⤴️ ֎⇦ و حضرت مولیٰ (؏)؛
به ابوّتِ حضرت امام حسین (ع) و اخوّتِ حضرت رسول اکرم (ص)؛
֎⫸ واسطۀ مطلقۀ این حقیقت هستند.
از این جهت؛
◉ در سه روز، شهودِ شاهد و مشهود را به شهادتشان ظاهر می‌نمایند.

🔲⇯⇦ که این سه روز با بیانِ اخیر،
اشاره دارد به؛

🌕 مقامِ #جلوت شهادت
🌗 مقامِ #جمعیۀ شهادت
🌑 مقامِ #خلوت شهادت

◉⇯⇦ بدین صورت که؛

🔘 روز نوزدهم؛
֎⫸ ترسیم عالم به 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ وحدت در کثرت یعنی؛ کشته شدنِ وحدتِ خلوتی در کثرتِ «جلوتی» است.

❂☜ پس روز نوزدهم؛
ظهورِ مقامِ جلوتیِ شهادت است. در نتیجه؛
֎⇦ روزِ ضربت خوردن با #شمشیر است. در حالی که مسموم بودنِ شمشیر که در خفاست، در این روز ظاهر نمی‌شود.

🔘 روز بیستم؛
֎⫸ مقامِ جمع الجمعِ شهادت است که هم شدّت ضربۀ شمشیر و هم شدّت سمّ ظاهر شده است. هم رأس مبارک شکافته بود و هم سمّ، در چهرۀ مبارکِ حضرت مولیٰ (؏) نمایان شده بود. یعنی؛
֎⇦ هم مقامِ خلوتِ شهادت، و هم مقامِ جلوتِ شهادت به یک باره در ظهور آمد.

نکته‌ای در حاشیه:
در روز بیستم، اهل ایمان برای حضرت مولیٰ (؏) «#شیر» می‌آوردند.
«شیر»؛ مثَلِ عِلْم است. و عِلْم، جانِ تمام عالَم است. و اصلاً از وجوهِ تسمیه‌ برای «عالَم»؛
֎⫸ علمِ حضوری است که جانِ آن است.

◉⇯⇦ و جانِ عالَم؛ خودِ مولیٰ (؏) هستند. پس کسانی که شیر می‌آوردند؛ پیش‌تر از قیامت، مختارانه فانیِ در حقیقتِ خویش و شیرۀ وجودِ خویش، یعنی؛ حضرتِ مرتضیٰ علی (؏) شدند.


🔘 روز بیست و یکم؛
֎⫸ تجمیع عالم به نقطۀ بــاء 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺؛ و اضمحلالِ کثرت در وحدت یعنی؛ کشته شدنِ کثرتِ «جلوَتی» در وحدتِ «خلوتی» است.

❂☜ پس روز بیست و یکم؛
ظهور مقامِ خلوتیِ شهادت است، در نتیجه؛
֎⇦ روزِ اثر کردنِ سمّ است، در حالی که ضربۀ شمشیر در این روز مخفی است.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻