کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
316 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔳

امرِ 🔻"زَمِّلوني زَمِّلوني"🔺 حضرت رحمةً للعالمین (ص)، که "الْمُزَّمِّلُ" بودنِ آن ذاتِ لااشاره است، در عالم اشاره به حضرتِ «لباس_النبی»، امّ المؤمنین، خدیجه کبری سلام الله علیها رقم می‌خورد که :

👈🔲 "كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ «يَسْكُنُ إِلَيْهَا»"🔲
خديجه دستيارى راستين براى اسلام بود و رسول خدا صلى الله عليه و آله به وجود او آرامش مى‌يافت.
(📚 بحار الأنوار، ج19، ص: 5)

ببیند چه بیان شده است؟
متکلّم در مقام بیان است و قید نیاورده است، زمان نیاورده است، حدّ نزده است.

✓➊ "الاسلام" در حقیقتِ خویش و نه در برهۀ تاریخ منظور است.
✓➋ چه کسی سُکنیٰ یافتۀ حضرت خدیجه کبری(س) است؟
رسول اکرم (ص) ("كَانَ «يَسْكُنُ إِلَيْهَا»").

هرچقدر معرفت به حضرت رسول اکرم(ص) داشته باشیم، بر عبارتِ 🔸"كَانَ «يَسْكُنُ إِلَيْهَا»"🔸 سجده خضوع می‌کنیم.
(به بلندایِ «#نفس_الله_تعالی» بودنِ آل الله ع و مافوقِ آن؛ خاضعانه به حضرتشان -س- ساجدیم إن شاء الله)

✓➌ پوشاندنِ حضرت رحمةً للعالمین (ص) توسط حضرت خدیجه کبری (س)؛
✿اوّلاً طاقت دادن به عالمین است.
✿ثانیاً عامِل به «تنزیل» وحی بودن حضرتشان (س) است. (#تنزیل =نزولِ تدریجی قرآن - #انزال = نزول دفعی قرآن)
✿ثالثاً کتمان و در خفا و خلوت برَندۀ حضرت رسول اکرم(ص)، به عینِ شخصیِ ترسیم عالم هستند.

(تا بدینجا ترسیم عالم را خوب دریافت کنید)


🌿 امّا در اشاراتی از حدیث کساء که مختصرا در این مقاله بیان شد؛
جامعِ بودنِ (جمع کننده بودنِ) حضرت فاطمه (س) اشاره شد که حضرت رحمةً للعالمین رسول اکرم (ص)، به حضرت فاطمه (س)، عالم را به سمتِ وحدت، جمع می‌نمایند.

کساء یمانی، ظهورِ وحدتِ حقّ در عالم ظاهر است. و روانه کردنِ حضرت رسول اکرم (ص) به زیر کساء توسّط حضرت «فاطمه»، حضرت «بتول» (س)، اضمحلالِ جمال و کثرت، در جلال و وحدت است.
این تجمیع وحی و عالم بود.

یک اشاره در تحلیل و قیاس پوشاننده بودنِ حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت خدیجه کبری (س) :
پوشانندگیِ حضرت خدیجه کبری(س)؛ در ترسیم وحی و عالَم است.
پوشانندگیِ حضرتِ فاطمه زهرا (س) ؛ در تجمیع وحی و عالَم است.

👈 هردویِ این «پوشاننده بودن»، جلواتِ #عصمة_الله بودنِ حضرت فاطمه زهرا(س) است (یعنی مقامِ اطلاق که "لا اسم له و لا رسم له" است).
که در ترسیم؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت خدیجه کبری -س-» جلوه میکند.
و در تجمیع؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت فاطمه زهرا -س-» جلوه میکند.

پس در ترسیم و تجمیع عالم که همه به حضرت "رحمة للعالمین" رسول اکرم (ص) صورت میگیرد؛

⤵️ حضرتِ «امّ المؤمنین» خدیجه کبری (س)؛ در #ترسیم، بَـرَندۀ جمال به جلال حضرت رسول اکرم (ص) هستند.
⤴️ حضرت «امّ ابیها» فاطمه زهرا(س)؛ و در #تجمیع، بَـرَندۀ جمال به جلال حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.


🔻
🔰 اشارۀ آخر در مورد فرقِ نوریِ «امّ المؤمنین» و «امّ ابیها» :
ایمان با تعدّد سازگار نیست. و مؤمن، احدِ مطلق است.
مؤمن، شخصِ حقیقی عالَم است که مطلق علی الاطلاق است. و هر مؤمنی، جلوه‌ای از جلواتِ اوست.

امّ مطلق (مطلق علی الاطلاق)، حضرت فاطمه زهرا (س) هستند که "امّ الخیره" هستند و در مقامِ اطلاق و عصمت، "لا اسم له و لا رسم" می‌باشند. امّ مطلق، در ترسیم و تجمیع بدینصورت جلوه میکند:

❀"امّ المؤمنین"حضرت خدیجه کبری(س)، به جمع بودنِ "المؤمنین" و نسبت سببی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ امّیّتِ مطلقه ،در ترسیم هستند.
❀"امّ ابیها" حضرت فاطمه زهرا (س) ، به مفرد بودنِ "ابیها" و نسبت نسَبی‌شان با حضرت رسول الله(ص)؛ آورندۀ امّیّت مطلقه، در تجمیع هستند.

🔺









#شهادت_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_راسم_بودن_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین

🏴 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


📧 @ehsannil

┅─┅─═✾◼️🔲◼️✾═─┅─┅
🔅

➋ و از شهر بيرون می‌برند و به سوی #بیابان رفتند (فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ )»»
● که #شهر، تعیّنِ وطن است و بیرون رفتن از تعیّن وطن؛ ترکِ إنیّت و رسیدن به إنیّت و نفسِ حقیقی و واحدۀ الهی یعنی «#نفس_الله_تعالی» حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
☜ این سیر، سیرِ استکمالی حدّی برای جناب کمیل نیست، بلکه تمام این امور برای رهسپاری خلائق به حقیقتیِ عمیق است که به عنایت و انشاء حضرت مولی(ع)، به باب بودنِ جناب کمیل در عالم متجلّی می‌شود.

● بیانِ کردنِ #صحرا با نام «الْجَبَّانِ» در حالِ خروج؛
«الْجَبَّانِ»؛ از #جبین آمده که جبین و پیشانی؛ مقامِ جلوه کردنِ هویّت است و از این رو در قیامت هر کسی به جبینش شناخته می‌شود و مثلاً بر پیشانی کسانی که ولایت حضرات آل الله(ع) را نداشته باشند چنین مکتوب می‌شود؛ «آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله؛ مأیوس از رحمت خدایند؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۹۴». که این مکتوب، هویّتِ نابجایِ بُریدگان از ولایت و رحمت حقّ است.

➌چون به صحرا رسيدند (فَلَمَّا أَصْحَر)؛
بیانِ کردنِ #بیابان با نامِ صحرا در هنگام وصلت به آن؛ جوشندگی را می‌رساند. چرا که #صحرا ؛ بیابانی است که از شدّت گرما، هر چیزی را می‌جوشاند.

➍ نَفَسِ بلندى می‌کشند ( تَنَفَّسَ الصُّعَدَاء)؛
نفَسِ حضرت مولی(ع)، نفخۀ منشئ است که جاری‌کنندۀ حقیقت از بطن و خلوَت حضرت امیرالمؤمنین(ع) - یعنی کوثرِ حقیقت، حضرت فاطمه زهرا(س)-، تا عالَم جلوَت است.

➎و «#می‌فرمایند»؛
فرمایش و #قول حقیقی، جلوۀ خودِ «قائل» است و از این رو هر کسی به قولش، شناخته می‌شود و گفتار حقیقی، آینۀ شخصیّت و هویّت است که؛
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه‏؛ مرد،پشت زبانش پنهان شده است؛📚 الأمالي( للصدوق)، ص:۴۴۷»
و «الْأَلْسُنُ تُتَرْجِمُ عَمَّا تَجُنُّهُ الضَّمَائِرُ؛ زبانها آنچه را در ضمیر و هویّتِ انسان است، ترجمه مى‌كنند؛ 📚 تصنيف غرر الحكم، ص: ۲۰۹».

🔆 ائمه اطهار(ع) شخصِ #أحسن_قول و قولِ أحسن بوده و قول و فرمایش حضرتشان(ع)، تجلیّاتشان در عالَم وجود است.

⏎▣ با این پنج مرتبه از مراتب انشائی، حقیقتِ «قلب» در عالَم محقّق می‌گردد.

۞ قلبی از کمیلِ مولی؏، ظرفیت می‌گیرد که #شکسته‌ترین باشد.
چرا که قلبِ حقیقی؛ نفْسِ #دگرگونی و #شکستگی است و خودیتی جز مظروفش ندارد و تامّاً مَظهَر و مُظهِرِ مظروفِ خویش، یعنی؛ حضرت حقّﷻ است.
◘ ‌هم اوﷻ که ☜«لاهوإلّاهو» ست.
بدین معنا که؛

◪ دائماً☜به «لا هو» در شکستن و نفیِ لبّی خویش است و به «إلّا هو» در اثباتِ لبّی خویش می‌باشد.
این شکستگی (نفی) و شکسته‌بندی (اثبات)؛ حیاتِ حضرت حقّﷻ است.
.
۞«قلب»☜نقطۀ شکستگی و دگرگونیِ حیاتی است که جامعِ شکسته شدنِ«لاهو»ئیِ جلال، و شکسته‌بندیِ«إلّاهو»ئی‌ جمال است.
و این☜معنای شکسته بودنِ ذاتیِ قلب است که جلوه‌ای از «لا هو إلا هو»ست.

حضرت حقّ تعالی نفسِ وسعت است و «الْوَسِيع‏؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 633». بنابراین؛ در هیچ ظرفی، مظروف نمی‌شود، جز اینکه آن ظرف، نفسِ شکستگی باشد و چیزی جز، جلوۀ حضرتِ الوسیعﷻ نباشد.

حضرت «الْوَسِيع‏»ﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻『 لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ.』 🔺
من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.
(📚عوالي اللئالي، ج‏۴، ص: ۷)

این است که 🔹قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ؛ قلب مؤمن، عرش خدای رحمان است؛📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۵۵، ص:۳۹』🔹.

حضرتِ حقّﷻ که صرفاً نزد خویش است و بس؛ نزد قلبِ مؤمن که نفسِ شکستگی است می‌باشد که در حدیث قدسی می‌فرماید:
.
💔أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم💔
من نزد دل‌شکستگانم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۷۰، ص:۱۵۷)
♡࿐

۞ شکستۀ حقیقی؛
آن دلِ منقلب بین جلال و جمال حقّﷻ است که؛
☜نه به قید جلال، مختفی است، و نه به قید جمال، منجلی است. بلکه به قامتِ مقامِ جمع الجمعِ #مشیة_الله بودنِ ائمه اطهار(ع)، نفسِ دگرگونی و شکستگی و گَردان بودن است که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:

🔻♡『إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يَقْلِبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ سَاعَةَ كَذَا وَ سَاعَةَ كَذَا.』🔺
همانا قلوب، بین دو انگشت از انگشتان پروردگارش هستند که دائماً منقلب می‌شود آن‌گونه که اوﷻ می‌خواهد، ساعتی(که جلوۀ وسعتِ حق است) چنین‌اند و ساعتی، چنان.

(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص:۵۳)

غیر از این دگرگونی باشد، قلب نیست بلکه مسامحتاً «قلب» خوانده می‌شود و إلّا حقیقتاً بدتر از سنگ و حجر است که؛

▪️«قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ.»▪️
قلب کافر از سنگ سخت‌تر است.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص: ۵۳)
♡࿐


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🌕

🍃۞ أمرِ 🔻«زَمِّلوني زَمِّلوني»🔺 از سویِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص)، که «الْمُزَّمِّلُ» بودنِ آن ذاتِ لا إشاره است، در عالمِ اشاره؛ توسّطِ حضرتِ «#لباس_النبی»، اُمّ المؤمنین، خدیجۀ کبریٰ (سلام الله علیها) رقم می‌خورد که، در شأن ایشان (س) می‌فرمایند:

🔲 «كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ ❂☜ يَسْكُنُ إِلَيْهَا» 🔲

✾ خديجه (س)؛ دستيارى راستين براى اسلام بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به وجود او آرامش مى‌يافت.

📚 بحار الأنوار، ج۱۹، ص۵

🍃֎⇦ دیدید چه بیان شده است؟
متکلّم در مقام بیان است و قید نیاورده است، زمان نیاورده است، حدّ نزده است.

✓➊ «الاسلام»؛ در حقیقتِ خویش، و نه در برهۀ تاریخ منظور است.

✓➋ چه کسی سُکنیٰ یافتۀ حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س) است؟
❂☜ رسول اکرم (ص) که؛ «كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا».

🍃֎⇦ هر چقدر معرفت به حضرت رسول اکرم (ص) داشته باشیم، بر عبارتِ 🔸«كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا»🔸 سجدۀ خضوع می‌کنیم.
[به بلندایِ «#نفس_الله_تعالی» بودنِ آل‌الله (؏) و مافوقِ آن؛ خاضعانه به حضرتشان (س) ساجدیم إن شاء الله]

✓➌ پوشاندنِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص) توسّط حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س)؛

✿☜ اوّلاً؛ طاقت دادن به عالمین است.

✿☜‌ ثانیاً؛ عامِل به «تنزیلِ» وحی بودنِ حضرتشان (س) است.
[#تنزیل =نزولِ تدریجی قرآن
#انزال = نزولِ دفعی قرآن]

✿☜ثالثاً؛ کتمان و در خفا و خلوت برَندۀ حضرت رسول اکرم (ص)، به عینِ شخصیِ ترسیمِ عالم هستند.

[تا بدین جا ترسیمِ عالم را خوب دریافت کنید إن شاء الله.]


🌿۞ امّا در اشاراتی از حدیث کساء که مختصرا در این مقاله بیان شد؛
🍃֎⇦ به جامعِ بودنِ (جمع کننده بودنِ) حضرت فاطمه (س) اشاره شد که حضرت رحمةٌ للعالمین، رسول اکرم (ص)، به حضرت فاطمه (س)، عالم را به سمتِ وحدت، جمع می‌نمایند.


🍃⇯֎ کساء یمانی؛ ظهورِ وحدتِ حقّﷻ در عالمِ ظاهر است. و روانه کردنِ حضرت رسول اکرم (ص) به زیر کساء توسّط حضرت «فاطمه»، حضرت «بتول» (س)؛
❂☜ اضمحلالِ جمال و کثرت، در جلال و وحدت است.
🍃֎⇦ که این؛ تجمیعِ وحی و عالم بود.


🌿۞ یک اشاره در تحلیل و قیاسِ پوشاننده بودنِ حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت خدیجۀ کبریٰ (س):


🔻֎⇦ پوشانندگیِ حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)؛
در ترسیمِ وحی و عالَم است.

🔺֎⇦ پوشانندگیِ حضرتِ فاطمۀ زهرا (س)؛
در تجمیعِ وحی و عالَم است.

🍃⇯֎ و هر دویِ این «پوشاننده بودن‌ها»، جلواتِ #عصمة_الله بودنِ حضرت فاطمۀ زهرا (س) است.
[یعنی مقامِ اطلاق که «لا اسمَ له و لا رسمَ له» است.]

🔻֎⇦ که در ترسیم؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)» جلوه می‌کند.

🔺֎⇦ و در تجمیع؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت فاطمۀ زهرا (س)» جلوه می‌کند.


🌿۞ پس در ترسیم و تجمیعِ عالم که همه به حضرتِ «رحمةٌ للعالمین» رسول اکرم (ص) صورت می‌گیرد؛

⤵️ حضرتِ «امّ المؤمنین» خدیجۀ کبریٰ (س)؛
🍃❂☜ در #ترسیم، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.

⤴️ و حضرت «امّ ابیها» فاطمۀ زهرا(س)؛
🍃❂☜ در #تجمیع، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.




🔻


🔰 و اشارۀ آخر؛
در مورد فرقِ نوریِ «اُمّ المؤمنین» و «اُمّ ابیها»:

🌿۞ ایمان با تعدّد سازگار نیست.
و مؤمن؛ اَحدِ مطلق است.
#مؤمن؛ ❂☜ شخصِ حقیقی عالَم است که مطلقِ علی الاطلاق است. و هر مؤمنی، جلوه‌ای از جلواتِ اوست.

🍃֎⇦ اُمّ مطلق (مطلق علی الاطلاق)؛ حضرت فاطمۀ زهرا (س) هستند که «اُمُّ الخِیَرَة» هستند و در مقامِ اطلاق و عصمت؛
❂☜ «لا اسم له و لا رسم» می‌باشند.


🌿۞ اُمّ مطلق، در ترسیم و تجمیع، بدین صورت جلوه می‌کند:

🍃❀ «اُمّ المؤمنین» حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)، به #جمع بودنِ «المؤمنین» و نسبتِ سببی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّتِ مطلقه، در #ترسیم هستند.

🍃❀ «اُمّ ابیها» حضرت فاطمۀ زهرا (س)، به #مفرد بودنِ «ابیها» و نسبتِ نسَبی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّت مطلقه، در #تجمیع هستند.

🔺





🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#شهادت_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_راسم_بودن_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.
┈••✾•🍃#ذی_القعده 🍃•✾••┈

📝 🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده
https://www.instagram.com/p/Bz1Y2tHnmqo/?utm_source=ig_web_copy_link

🌐 عالم؛ آیات و ظهور و اسماء حضرت حق است.
شخصیت حضرت حق؛#اصل_الحق و#حق_الحقیق و #خالصة_الله و #نفس_الله_تعالی، حضرات وجه الله؏ هستند.


🔅اگر به عنایتشان، چشم دل روشن گردد؛
خواهد یافت که وجه تسمیۀ هر صاحب اسمی، طوری از تَطَوُّراتِ #وجه_الله؏ است.

🌙از آن جمله؛ اسماء ماههای قمری و روزهای آنست.
روزها و ماههای قمری، گنجینۀ سرّ، و اسماء آن؛ نقشۀ صاحبْ نقشِ آن.

لطائف بعضی از نامهای ماههای قمری و روزهایش را به مناسبت در #کانال_اللطائف_الالهیة مطالعه فرموده‌اید.


🍃 امّا لطیفه‌ای از #ذی_القعده : ➣●•

✾『 قَعدة』 که در فارسی "گَـعده" خوانده میشود؛ اسم مَرّة (یکبار!) از "قعد" به معنای مکان یا مکانتِ #نشستن است.

#نشستن؛ پایان بی‌تابی‌هاست.
امّا اِنانیّت؛ ایستادنِ هیچی و پوچی،تَفَرعُن، قَدْ علَم کَردِگی، و استکبار و ادعایِ نابجاست.
محضِ بودنِ نفس، در مقابل نفس حضرت احد؛ خودِ [نابجا] #ایستادن است.

اسمِ مَرّة بودن "#قعدة" و یکبار بودنش؛ برخاسته از حقیقت وحدانیت حضرت احد است.
نزد هیچ مکانتی، نشستن و فنا و اضمحلال جائز نیست؛الا نزد حضرت احد.

🔻"في #مقعد صدق عند ملیک مقتدر"🔺
در جايگاه صدق، نزد پادشاهى با اقتدار.
(آخرین آیۀ سورۀ قمر)

این مقام، که به ترک انیّت و فنایِ در حقیقت احد یعنی #الوحدانیة_الکبری، حضرات آل الله(ع) رقم میخورد؛ مقام #نفس_مطمئنه است که در رفعت و رجعتِ جلالی، "#راضیة_مرضیة" است(آیات۲۷و۲۸فجر).

💧#مقعد_صدق』؛ مکانت درکِ وحدانیت کُبراست.


🌙ماههای قمری، جلوات ائمۀ اطهار(ع) هستند(توبه۳۶ و احادیثش).

☀️#میلاد_حضرت_امام_رضا علیه السلام، در یازدهمین روز ماه #ذی_القعده متجلی شده است و این ماه شریف، در تمام مراتب، شرافت از حضرتشان دارد.

🔰 اشارۀ مقصود کلام [بالرعایة!] :

#قعده = مقام و مکانتِ #فنای_مطلقه
#ذی_القعده = تفوّق مطلقۀ حضرت رضا(ع) و انشاءِ قعدة
#یازده = عدد ابجد "هو"
#هو = مقام خفا و خلوت ذات

#رضا= مقام فائقیّت و اطلاق و لاتعیّنی "#هو"

(⚠️ که "تقدّس رضاک أن تکون له علة منک"/ دعای عرفه -
پیشتر در اینستاگرام اشاراتش روزی شد)

(إن شاء الله متوجه رعایت، و متنبّهِ اشارات باشید)

🍃ربّ و پرودگارم!
ما را که نیست جرأت پیشت نشستن وُ
با ابروی کشیدۀ تو تن به تن شدن
ما هر دوتا، برای دوتا کار آمدیم
من عبد تو شدن وُ، تو هم ربّ من شدن


📝 🦋#احسان_الله_نیلفروش_زاده

┈••✾•🍃#مقعد_صدق🍃•✾••┈

↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
.
🍃
.
.
༺•اا𑁍 لطائفی از اذان 𑁍اا•༻
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐

گوشِ جان بسپار!
صدایت می‌کند ...
༺•اا۞•عـﷻــلے؏•۞اا•༻


🔰 لطیفۀ اوّل - معرفت به معنایِ اذان:

#اذان در لغت به معنایِ «اعلام» بوده، و در حقیقت؛ «اعلامِ مطلق» است.
اعلام چه چیزی؟

اعلامِ عَلَم حقیقیِ عالَم. آنکه همه باید بدانندَش؛

✿『فَاعْلَمْ
👈🏻 أنَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ اللَّهُ』✿
پس بدان که؛
قطعاً هيچ معبودى جز خداوند نيست.

[📖 سورۀ سیّد الکونین، حضرت «محمّد» -ص-،
آیۀ ۱۹؛ (#نوزده، یعنی؛ به عین شخصیِ تعداد حروفِ «بسم الله الرحمن الرحیم»! که؛ لطائف دارد)]


🍃۞ جز حضرت الله تعالی؛ کسی یا چیزی نیست که در هیچ مرتبه‌ای از وجودش (یعنی؛ ذات و صفات و افعال و آثار)، عَلَمی داشته باشد و اِعلام بخواهد!
که هر عَلَمی جز نفس باریتعالی؛ عَلَمِ فقر و نیستی و هیچ بودن است.

🍃۞ پس؛
اِعلامِ مطلق و حقیقی این است؛

که یکی هست و هیچ نیست جز او
«وَحـــدَهُ لا إلـــه إلّا هــــُــو »


🔰 لطیفۀ دوّم - درک و تلقین اذان:

🕋۩
#اذان ؛ اعلام نیستی عالَم و هست بودنِ خداست. ➣●•


از این حقیقت که 💎【كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إِلاَّ وَجْهَه‏ُ】💎 (هر چیزی، نفسِ هلاکت است إلّا وجه باریتعالی؛ قصص، آیۀ ۸۸)، پس؛
هر مولودی، در در انتهای سیر خود، بلکه در بدوِ موجود شدن و به نفسِ بودنش، هالک است و فانی است و جز وجاهَت باریتعالی، چیزی نیست. از این رو؛

⏎❂ پدرِ فرزندِ تازه متولّد شده، بر فرازِ منزل، منزلتِ فرزندِ خود را با اذان اعلام می‌کند، اینچنین که؛
فرزندم به «نیست بودنِ خودش و هست بودنِ وجه باریتعالی»؛ به دنیا آمد.

۩ و این حقیقت را به گوشِ جانِ طفل هم، در همان بدوِ تولّد تلقین می‌کند این گونه که؛

👂🏻☜ در أُذُن (گوش) - که خاصِّ شنیدنِ #اذان، خلق شده است -؛ اذان می‌گوید.
❖ در گوشِ راستِ طفل؛ اذان،
❖ و در گوشِ چپ او؛ اقامه.
تا مِنَ الأذُنِ إلی الأذن، گوش تا گوش - که مرتبۀ وجهِ فرزند است که همان هویّتِ طفل می‌باشد -؛ چیزی جز اذان و جلوۀ «وجه الله» نباشد.

⇦ به او #تلقین می‌کند؛
🔆وجود وُ هویّت وُ وجاهتی جز وجهِ مطلق الهی یعنی شخصِ حضرات آل الله(علیهم السلام) نیست که نیست.🔻


🔰 لطیفۀ سوّم - معرفت به شخصِ اذان:

🔺 ⊱⟤ آن وجاهتی که امیرِ آن، حضرتِ «#مبدأ_الوجود » ، «#عین_الوجود » ، «#سماء_الجود »، «#نفس_الله_تعالی »، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که می‌فرمایند:

🔆 『أَنَا وَجْهُ اللَّهِ تَعَالَى』🔆
منم وجه خدایِ متعال.
📚الفضائل (لابن شاذان القمي)، ص:۸۳

🍃۞ آن مولایی که؛
از خلوتسرایِ غیبوبتِ «مبدأ الوجود»، تا محقّق بودنِ «عین الوجود» که «نفس الله تعالی» است (یعنی مقامِ ذاتِ الهی)، متکّی به «سماء الجود» بودنِ خویش؛ قیام کرده وُ با حیدریّتِ وجودِ خود، حجابِ خویشتن دریده و متجلّی شده وُ به عینِ شخصیِ 【لَمْ يَلِدْ وَ لَمْ يُولَدْ】بودنِ «نَفْسُ الله»بودن خویش، مولودها را رسم و خلق نموده وُ در گوشِ ازل تا ابدشان، و در تمام شش وجهِ عوالِم‌شان، گوشه‌ای را باقی نگذاشته، جز آنکه اذانِ 《نیستی آنها را به عینِ هستیِ خود》 خوانده؛
🍃☜ شخصِ «#اذان» می‌باشد.
چنان که حضرتِ سیّد الساجدین(ع) در وصفِ آن تنها امیر مطلقِ مؤمنان(ع) می‌فرمایند:

🔹《الْأَذَانُ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ (علیه السلام)》🔹
اذان؛ شخصِ حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) است.
📚تفسير نور الثقلين، ج‏۲، ص۱۸۳



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الإلٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔆
🔅

➋ و از شهر بيرون می‌برند و به سوی #بیابان رفتند (فَأَخْرَجَنِي إِلَى الْجَبَّانِ )»»
● که #شهر، تعیّنِ وطن است و بیرون رفتن از تعیّن وطن؛ ترکِ إنیّت و رسیدن به إنیّت و نفسِ حقیقی و واحدۀ الهی یعنی «#نفس_الله_تعالی» حضرت امیرالمؤمنین(ع) است.
☜ این سیر، سیرِ استکمالی حدّی برای جناب کمیل نیست، بلکه تمام این امور برای رهسپاری خلائق به حقیقتیِ عمیق است که به عنایت و انشاء حضرت مولی(ع)، به باب بودنِ جناب کمیل در عالم متجلّی می‌شود.

● بیانِ کردنِ #صحرا با نام «الْجَبَّانِ» در حالِ خروج؛
«الْجَبَّانِ»؛ از #جبین آمده که جبین و پیشانی؛ مقامِ جلوه کردنِ هویّت است و از این رو در قیامت هر کسی به جبینش شناخته می‌شود و مثلاً بر پیشانی کسانی که ولایت حضرات آل الله(ع) را نداشته باشند چنین مکتوب می‌شود؛ «آيِسٌ مِنْ رَحْمَةِ الله؛ مأیوس از رحمت خدایند؛ 📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۴، ص: ۹۴». که این مکتوب، هویّتِ نابجایِ بُریدگان از ولایت و رحمت حقّ است.

➌چون به صحرا رسيدند (فَلَمَّا أَصْحَر)؛
بیانِ کردنِ #بیابان با نامِ صحرا در هنگام وصلت به آن؛ جوشندگی را می‌رساند. چرا که #صحرا ؛ بیابانی است که از شدّت گرما، هر چیزی را می‌جوشاند.

➍ نَفَسِ بلندى می‌کشند ( تَنَفَّسَ الصُّعَدَاء)؛
نفَسِ حضرت مولی(ع)، نفخۀ منشئ است که جاری‌کنندۀ حقیقت از بطن و خلوَت حضرت امیرالمؤمنین(ع) - یعنی کوثرِ حقیقت، حضرت فاطمه زهرا(س)-، تا عالَم جلوَت است.

➎و «#می‌فرمایند»؛
فرمایش و #قول حقیقی، جلوۀ خودِ «قائل» است و از این رو هر کسی به قولش، شناخته می‌شود و گفتار حقیقی، آینۀ شخصیّت و هویّت است که؛
«الْمَرْءُ مَخْبُوءٌ تَحْتَ لِسَانِه‏؛ مرد،پشت زبانش پنهان شده است؛📚 الأمالي( للصدوق)، ص:۴۴۷»
و «الْأَلْسُنُ تُتَرْجِمُ عَمَّا تَجُنُّهُ الضَّمَائِرُ؛ زبانها آنچه را در ضمیر و هویّتِ انسان است، ترجمه مى‌كنند؛ 📚 تصنيف غرر الحكم، ص: ۲۰۹».

🔆 ائمه اطهار(ع) شخصِ #أحسن_قول و قولِ أحسن بوده و قول و فرمایش حضرتشان(ع)، تجلیّاتشان در عالَم وجود است.

⏎▣ با این پنج مرتبه از مراتب انشائی، حقیقتِ «قلب» در عالَم محقّق می‌گردد.

۞ قلبی از کمیلِ مولی؏، ظرفیت می‌گیرد که #شکسته‌ترین باشد.
چرا که قلبِ حقیقی؛ نفْسِ #دگرگونی و #شکستگی است و خودیتی جز مظروفش ندارد و تامّاً مَظهَر و مُظهِرِ مظروفِ خویش، یعنی؛ حضرت حقّﷻ است.
◘ ‌هم اوﷻ که ☜«لاهوإلّاهو» ست.
بدین معنا که؛

◪ دائماً☜به «لا هو» در شکستن و نفیِ لبّی خویش است و به «إلّا هو» در اثباتِ لبّی خویش می‌باشد.
این شکستگی (نفی) و شکسته‌بندی (اثبات)؛ حیاتِ حضرت حقّﷻ است.
.
۞«قلب»☜نقطۀ شکستگی و دگرگونیِ حیاتی است که جامعِ شکسته شدنِ«لاهو»ئیِ جلال، و شکسته‌بندیِ«إلّاهو»ئی‌ جمال است.
و این☜معنای شکسته بودنِ ذاتیِ قلب است که جلوه‌ای از «لا هو إلا هو»ست.

حضرت حقّ تعالی نفسِ وسعت است و «الْوَسِيع‏؛ 📚إقبال الأعمال (ط - القديمة)، ج‏2، ص: 633». بنابراین؛ در هیچ ظرفی، مظروف نمی‌شود، جز اینکه آن ظرف، نفسِ شکستگی باشد و چیزی جز، جلوۀ حضرتِ الوسیعﷻ نباشد.

حضرت «الْوَسِيع‏»ﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻『 لَا یَسَعُنِی أرْضِی وَلا سَمائِی وَ لکِن یَسَعُنِی قَلْبُ عَبْدِیَ الْمُؤْمِنِ.』 🔺
من در زمین و آسمانم نمی‌گنجم؛ ولی قلب بندۀ مؤمنم مرا در خود جای می‌دهد.
(📚عوالي اللئالي، ج‏۴، ص: ۷)

این است که 🔹قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَنِ؛ قلب مؤمن، عرش خدای رحمان است؛📚 بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۵۵، ص:۳۹』🔹.

حضرتِ حقّﷻ که صرفاً نزد خویش است و بس؛ نزد قلبِ مؤمن که نفسِ شکستگی است می‌باشد که در حدیث قدسی می‌فرماید:
.
💔أَنَا عِنْدَ الْمُنْكَسِرَةِ قُلُوبُهُم💔
من نزد دل‌شکستگانم.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۷۰، ص:۱۵۷)
♡࿐

۞ شکستۀ حقیقی؛
آن دلِ منقلب بین جلال و جمال حقّﷻ است که؛
☜نه به قید جلال، مختفی است، و نه به قید جمال، منجلی است. بلکه به قامتِ مقامِ جمع الجمعِ #مشیة_الله بودنِ ائمه اطهار(ع)، نفسِ دگرگونی و شکستگی و گَردان بودن است که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام می‌فرمایند:

🔻♡『إِنَّ الْقُلُوبَ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ مِنْ أَصَابِعِ اللَّهِ يَقْلِبُهَا كَيْفَ يَشَاءُ سَاعَةَ كَذَا وَ سَاعَةَ كَذَا.』🔺
همانا قلوب، بین دو انگشت از انگشتان پروردگارش هستند که دائماً منقلب می‌شود آن‌گونه که اوﷻ می‌خواهد، ساعتی(که جلوۀ وسعتِ حق است) چنین‌اند و ساعتی، چنان.

(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص:۵۳)

غیر از این دگرگونی باشد، قلب نیست بلکه مسامحتاً «قلب» خوانده می‌شود و إلّا حقیقتاً بدتر از سنگ و حجر است که؛

▪️«قَلْبُ الْكَافِرِ أَقْسَى مِنَ الْحَجَرِ.»▪️
قلب کافر از سنگ سخت‌تر است.
(📚بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏۶۷، ص: ۵۳)
♡࿐


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔅
🌕

🍃۞ أمرِ 🔻«زَمِّلوني زَمِّلوني»🔺 از سویِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص)، که «الْمُزَّمِّلُ» بودنِ آن ذاتِ لا إشاره است، در عالمِ اشاره؛ توسّطِ حضرتِ «#لباس_النبی»، اُمّ المؤمنین، خدیجۀ کبریٰ (سلام الله علیها) رقم می‌خورد که، در شأن ایشان (س) می‌فرمایند:

🔲 «كَانَتْ خَدِيجَةُ وَزِيرَةَ صِدْقٍ عَلَى الْإِسْلَامِ وَ كَانَ ❂☜ يَسْكُنُ إِلَيْهَا» 🔲

✾ خديجه (س)؛ دستيارى راستين براى اسلام بود و رسول خدا (صلى الله عليه و آله) به وجود او آرامش مى‌يافت.

📚 بحار الأنوار، ج۱۹، ص۵

🍃֎⇦ دیدید چه بیان شده است؟
متکلّم در مقام بیان است و قید نیاورده است، زمان نیاورده است، حدّ نزده است.

✓➊ «الاسلام»؛ در حقیقتِ خویش، و نه در برهۀ تاریخ منظور است.

✓➋ چه کسی سُکنیٰ یافتۀ حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س) است؟
❂☜ رسول اکرم (ص) که؛ «كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا».

🍃֎⇦ هر چقدر معرفت به حضرت رسول اکرم (ص) داشته باشیم، بر عبارتِ 🔸«كَانَ يَسْكُنُ إِلَيْهَا»🔸 سجدۀ خضوع می‌کنیم.
[به بلندایِ «#نفس_الله_تعالی» بودنِ آل‌الله (؏) و مافوقِ آن؛ خاضعانه به حضرتشان (س) ساجدیم إن شاء الله]

✓➌ پوشاندنِ حضرت رحمةٌ للعالمین (ص) توسّط حضرتِ خدیجۀ کبریٰ (س)؛

✿☜ اوّلاً؛ طاقت دادن به عالمین است.

✿☜‌ ثانیاً؛ عامِل به «تنزیلِ» وحی بودنِ حضرتشان (س) است.
[#تنزیل =نزولِ تدریجی قرآن
#انزال = نزولِ دفعی قرآن]

✿☜ثالثاً؛ کتمان و در خفا و خلوت برَندۀ حضرت رسول اکرم (ص)، به عینِ شخصیِ ترسیمِ عالم هستند.

[تا بدین جا ترسیمِ عالم را خوب دریافت کنید إن شاء الله.]


🌿۞ امّا در اشاراتی از حدیث کساء که مختصرا در این مقاله بیان شد؛
🍃֎⇦ به جامعِ بودنِ (جمع کننده بودنِ) حضرت فاطمه (س) اشاره شد که حضرت رحمةٌ للعالمین، رسول اکرم (ص)، به حضرت فاطمه (س)، عالم را به سمتِ وحدت، جمع می‌نمایند.


🍃⇯֎ کساء یمانی؛ ظهورِ وحدتِ حقّﷻ در عالمِ ظاهر است. و روانه کردنِ حضرت رسول اکرم (ص) به زیر کساء توسّط حضرت «فاطمه»، حضرت «بتول» (س)؛
❂☜ اضمحلالِ جمال و کثرت، در جلال و وحدت است.
🍃֎⇦ که این؛ تجمیعِ وحی و عالم بود.


🌿۞ یک اشاره در تحلیل و قیاسِ پوشاننده بودنِ حضرت فاطمه زهرا (س) و حضرت خدیجۀ کبریٰ (س):


🔻֎⇦ پوشانندگیِ حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)؛
در ترسیمِ وحی و عالَم است.

🔺֎⇦ پوشانندگیِ حضرتِ فاطمۀ زهرا (س)؛
در تجمیعِ وحی و عالَم است.

🍃⇯֎ و هر دویِ این «پوشاننده بودن‌ها»، جلواتِ #عصمة_الله بودنِ حضرت فاطمۀ زهرا (س) است.
[یعنی مقامِ اطلاق که «لا اسمَ له و لا رسمَ له» است.]

🔻֎⇦ که در ترسیم؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)» جلوه می‌کند.

🔺֎⇦ و در تجمیع؛ به تعیّنِ لُبّی و اطلاقیِ «حضرت فاطمۀ زهرا (س)» جلوه می‌کند.


🌿۞ پس در ترسیم و تجمیعِ عالم که همه به حضرتِ «رحمةٌ للعالمین» رسول اکرم (ص) صورت می‌گیرد؛

⤵️ حضرتِ «امّ المؤمنین» خدیجۀ کبریٰ (س)؛
🍃❂☜ در #ترسیم، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.

⤴️ و حضرت «امّ ابیها» فاطمۀ زهرا(س)؛
🍃❂☜ در #تجمیع، بَـرَندۀ جمال به جلالِ حضرت رسول اکرم (ص) می‌باشند.




🔻


🔰 و اشارۀ آخر؛
در مورد فرقِ نوریِ «اُمّ المؤمنین» و «اُمّ ابیها»:

🌿۞ ایمان با تعدّد سازگار نیست.
و مؤمن؛ اَحدِ مطلق است.
#مؤمن؛ ❂☜ شخصِ حقیقی عالَم است که مطلقِ علی الاطلاق است. و هر مؤمنی، جلوه‌ای از جلواتِ اوست.

🍃֎⇦ اُمّ مطلق (مطلق علی الاطلاق)؛ حضرت فاطمۀ زهرا (س) هستند که «اُمُّ الخِیَرَة» هستند و در مقامِ اطلاق و عصمت؛
❂☜ «لا اسم له و لا رسم» می‌باشند.


🌿۞ اُمّ مطلق، در ترسیم و تجمیع، بدین صورت جلوه می‌کند:

🍃❀ «اُمّ المؤمنین» حضرت خدیجۀ کبریٰ (س)، به #جمع بودنِ «المؤمنین» و نسبتِ سببی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّتِ مطلقه، در #ترسیم هستند.

🍃❀ «اُمّ ابیها» حضرت فاطمۀ زهرا (س)، به #مفرد بودنِ «ابیها» و نسبتِ نسَبی‌شان با حضرت رسول الله (ص)؛ آورندۀ اُمّیّت مطلقه، در #تجمیع هستند.

🔺





🏴 🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#شهادت_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#لطیفه_راسم_بودن_حضرت_خدیجه_کبری سلام الله علیها
#ام_المؤمنین



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.