Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🍃࿐
🍃۞ حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻«لَا تَجُوزُ الرُّؤْيَةُ مَا لَمْ يَكُنْ
بَيْنَ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ هَوَاءٌ لَمْ يَنْفُذْهُ الْبَصَرُ»🔺
✾ تا وقتى كه بینِ بيننده و ديده شده (هدفِ ديد)؛
هوائى نباشد، ديد در آن نفوذ نكند (یعنی؛ دیده نمیشود).
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۹۷
🌿֎⇯بنابراین؛ «هواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ علّتِ رؤیتِ اشیاء است.
که #رؤیت، در رقیقۀ معنا؛
🍃֎⇦ وجودِ واسطۀ مطلقه است که رائی (بیننده) و مرئی (دیده شده) به اعتبارِ آن مکانت؛ معنا پیدا میکنند.
🌿۞ البتّه دقّت شود که:
🍃֎⇦ اوّلًا؛
موضوعِ رؤیت مطرح نیست. بدین معنا که؛ متعلَّق رؤیت، مهمّ نیست. بلکه خالصۀ رؤیت، به «هوا» محقّق است و بس. یعنی؛ کاری به این نداشته باشیم که مرئی (یعنی دیده شده) کیست یا چیست. هر جائی که رؤیتی باشد، فتراک و جان و علّت و حیاتش؛ «هواء» است که جلوهای از جلواتِ واسطۀ مطلقه یعنی حضرات آل الله(ع) است.
🍃֎⇦ ثانیاً؛
رؤیت، خالصۀ درک است. و درک؛ حضورِ مُدْرَک (درک شده) است نزدِ مُدْرِک (درک کننده). بنابراین از آنجا که در روایتِ فوق؛
مطلقِ رؤیت به واسطۀ «هَواء» بیان شده است؛
❂☜ حضورِ حقّﷻ نزد خودش نیز بِـ«الْهَواء» است. که بواقع؛ «الْهَواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ چیزی نیست جز خودیّتِ حقّﷻ.
بدین معنا که؛
❂☜ حضورِ خداوندﷻ نزد خودش، و رؤیتِ خداوندﷻ خودش را؛ به خودیّتِ حقّﷻ، یعنی؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) است.
[ 🔔👆🏻 به مطلب مهمّی اشاره شد که تأمّل میطلبد.]
🍃֎⇦ ثالثاً؛
از طرفی به «هواء»، رؤیت، ممکن است. و از آن طرف؛ «عَماء» از «عَمَیَ» به معنای کوری میآید.
پس دو متقابل داریم؛
❂☜ #رؤیت و #عمی.
یا به عبارتی؛ #درک و #لا_درک.
🌿⇯֎ به چه معنا؟
🍃֎⇦ قرآن میفرماید:
💎『 لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ
وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ
وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ 』💎
✾ ديدگان، اوﷻ را درک نمیكنند
ولى اوﷻ ديدگان را درک میكند
و او لطيف و دانا است.
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۰۳
🌿۞ امّا از کجا و چرا این طور است که دیدگان، اوﷻ را درک نمیکنند؟!
❂☜ از آنجا که حضرتِ «هوﷻ»؛ حقیقتِ بصیرت وُ خودِ نورِ ابصار است. و نه اینکه ابصار در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» هم در طرفی دیگر، و بعد بگوئیم اوﷻ آنچنان جلالتی دارد که این ابصارِ کمسو، درمانده از درکِ آن «هو»ی غیبی هستند!
همه عالم به تو میبینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که توئی چشمِ مرا #بینائی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی میناید
وین عجبتر که تو خودْ رویْ به کس ننمایی
#فخرالدین_عراقی
🌿⇯֎ مطلب، بسیار فراتر از آنی است که در #حدود، تصوّر بشود. چون حضرتِ «هوﷻ»؛ خودِ نورِ ابصار وُ خودِ بینائیِ ابصار است، «ابصار» از درکِ خودیّتشان عاجزند، نه اینکه حضرتِ «هو»ی مطلقﷻ - اَلعیاذُ بالله - نهان در پستوئی باشند وُ ابصار را دسترسیِ حدّی به آن پستو نباشد!
🌿۞ همان طور که در ادامۀ آیه میفرماید:
«وَ هُوَ اللَّطيفُ»؛
🍃֎⇦ حضرتِ «هوﷻ» آنقدر لطیف است که اگر ابصار، در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» در طرفی دیگر، آن «هو»ی حدّیِ تصوّر شده؛ دیگر «لطیف» نیست، بلکه در ضخامتِ تَبَعُّد و دوری است، نه اینکه از «لطافت» در «غیب الغیوب» بودن باشد.
🌿۞ و حضرتِ «هوﷻ» آنچنان «لطیف» است، که جان و حقیقتِ ابصار است. اینچنین است که تحلیلاً بیان میشود: به «لطافتِ مطلق» بودنش؛ «خبیر» مطلق است.
🌿⇯⇦ #لطیف که صفتِ مشبّهه از «لطف» است، به معنای بسیار نزدیک است. و وقتی نزدیکی در زیادت و اطلاق است که؛ مقرِّب و مقرَّب، در دوئیت نباشند و تصریحاً اینکه؛ دو نفس نداشته باشند.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ «لطیف»؛ جانِ ابصار باشد.
🌿⇯⇦ و چون حضرتِ لطیفﷻ، جانِ ابصار و بینائیِ دیدگان است؛
❂☜ «خبیر» مطلق است.
که «خبیر» نیز صفت مشبّهه است و اطلاق را میرساند و وقتی «خبردار بودن» مطلق بود که؛ مُخبِر (خبر دهنده) و مُخبَـــرٌ عنه (چیزی که از آن خبر میدهند) در دوئیت نباشد (دو نفس نداشته باشند)، بلکه؛ «خبیر»، قوامِ وجودی و نفسیِ «مُخبِرٌ عنه» باشد.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ چون «خبیر»؛ جانِ «مخبَرٌ عنه» است،
در اطلاقِ خبردار بودن است.
🌿۞ این حضورِ مطلقِ حضرتِ «هوﷻ» است که به عینِ شخصیِ اینکه در نهایت و اطلاقِ «لطافت» و حضور و قرابت است؛ «هو»ی غیبی است و غیب الغیوب، که؛
🔻«عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن»🔺
[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
🍃࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃࿐
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
🍃۞ حضرت امام حسن عسکری (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻«لَا تَجُوزُ الرُّؤْيَةُ مَا لَمْ يَكُنْ
بَيْنَ الرَّائِي وَ الْمَرْئِيِّ هَوَاءٌ لَمْ يَنْفُذْهُ الْبَصَرُ»🔺
✾ تا وقتى كه بینِ بيننده و ديده شده (هدفِ ديد)؛
هوائى نباشد، ديد در آن نفوذ نكند (یعنی؛ دیده نمیشود).
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۹۷
🌿֎⇯بنابراین؛ «هواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ علّتِ رؤیتِ اشیاء است.
که #رؤیت، در رقیقۀ معنا؛
🍃֎⇦ وجودِ واسطۀ مطلقه است که رائی (بیننده) و مرئی (دیده شده) به اعتبارِ آن مکانت؛ معنا پیدا میکنند.
🌿۞ البتّه دقّت شود که:
🍃֎⇦ اوّلًا؛
موضوعِ رؤیت مطرح نیست. بدین معنا که؛ متعلَّق رؤیت، مهمّ نیست. بلکه خالصۀ رؤیت، به «هوا» محقّق است و بس. یعنی؛ کاری به این نداشته باشیم که مرئی (یعنی دیده شده) کیست یا چیست. هر جائی که رؤیتی باشد، فتراک و جان و علّت و حیاتش؛ «هواء» است که جلوهای از جلواتِ واسطۀ مطلقه یعنی حضرات آل الله(ع) است.
🍃֎⇦ ثانیاً؛
رؤیت، خالصۀ درک است. و درک؛ حضورِ مُدْرَک (درک شده) است نزدِ مُدْرِک (درک کننده). بنابراین از آنجا که در روایتِ فوق؛
مطلقِ رؤیت به واسطۀ «هَواء» بیان شده است؛
❂☜ حضورِ حقّﷻ نزد خودش نیز بِـ«الْهَواء» است. که بواقع؛ «الْهَواء» - که واسطۀ مطلقه است -؛ چیزی نیست جز خودیّتِ حقّﷻ.
بدین معنا که؛
❂☜ حضورِ خداوندﷻ نزد خودش، و رؤیتِ خداوندﷻ خودش را؛ به خودیّتِ حقّﷻ، یعنی؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) است.
[ 🔔👆🏻 به مطلب مهمّی اشاره شد که تأمّل میطلبد.]
🍃֎⇦ ثالثاً؛
از طرفی به «هواء»، رؤیت، ممکن است. و از آن طرف؛ «عَماء» از «عَمَیَ» به معنای کوری میآید.
پس دو متقابل داریم؛
❂☜ #رؤیت و #عمی.
یا به عبارتی؛ #درک و #لا_درک.
🌿⇯֎ به چه معنا؟
🍃֎⇦ قرآن میفرماید:
💎『 لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ
وَ هُوَ يُدْرِكُ الْأَبْصارَ
وَ هُوَ اللَّطيفُ الْخَبيرُ 』💎
✾ ديدگان، اوﷻ را درک نمیكنند
ولى اوﷻ ديدگان را درک میكند
و او لطيف و دانا است.
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۰۳
🌿۞ امّا از کجا و چرا این طور است که دیدگان، اوﷻ را درک نمیکنند؟!
❂☜ از آنجا که حضرتِ «هوﷻ»؛ حقیقتِ بصیرت وُ خودِ نورِ ابصار است. و نه اینکه ابصار در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» هم در طرفی دیگر، و بعد بگوئیم اوﷻ آنچنان جلالتی دارد که این ابصارِ کمسو، درمانده از درکِ آن «هو»ی غیبی هستند!
همه عالم به تو میبینم و این نیست عجب
به که بینم؟ که توئی چشمِ مرا #بینائی
جز تو اندر نظرم هیچ کسی میناید
وین عجبتر که تو خودْ رویْ به کس ننمایی
#فخرالدین_عراقی
🌿⇯֎ مطلب، بسیار فراتر از آنی است که در #حدود، تصوّر بشود. چون حضرتِ «هوﷻ»؛ خودِ نورِ ابصار وُ خودِ بینائیِ ابصار است، «ابصار» از درکِ خودیّتشان عاجزند، نه اینکه حضرتِ «هو»ی مطلقﷻ - اَلعیاذُ بالله - نهان در پستوئی باشند وُ ابصار را دسترسیِ حدّی به آن پستو نباشد!
🌿۞ همان طور که در ادامۀ آیه میفرماید:
«وَ هُوَ اللَّطيفُ»؛
🍃֎⇦ حضرتِ «هوﷻ» آنقدر لطیف است که اگر ابصار، در طرفی باشند و حضرتِ «هوﷻ» در طرفی دیگر، آن «هو»ی حدّیِ تصوّر شده؛ دیگر «لطیف» نیست، بلکه در ضخامتِ تَبَعُّد و دوری است، نه اینکه از «لطافت» در «غیب الغیوب» بودن باشد.
🌿۞ و حضرتِ «هوﷻ» آنچنان «لطیف» است، که جان و حقیقتِ ابصار است. اینچنین است که تحلیلاً بیان میشود: به «لطافتِ مطلق» بودنش؛ «خبیر» مطلق است.
🌿⇯⇦ #لطیف که صفتِ مشبّهه از «لطف» است، به معنای بسیار نزدیک است. و وقتی نزدیکی در زیادت و اطلاق است که؛ مقرِّب و مقرَّب، در دوئیت نباشند و تصریحاً اینکه؛ دو نفس نداشته باشند.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ «لطیف»؛ جانِ ابصار باشد.
🌿⇯⇦ و چون حضرتِ لطیفﷻ، جانِ ابصار و بینائیِ دیدگان است؛
❂☜ «خبیر» مطلق است.
که «خبیر» نیز صفت مشبّهه است و اطلاق را میرساند و وقتی «خبردار بودن» مطلق بود که؛ مُخبِر (خبر دهنده) و مُخبَـــرٌ عنه (چیزی که از آن خبر میدهند) در دوئیت نباشد (دو نفس نداشته باشند)، بلکه؛ «خبیر»، قوامِ وجودی و نفسیِ «مُخبِرٌ عنه» باشد.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ چون «خبیر»؛ جانِ «مخبَرٌ عنه» است،
در اطلاقِ خبردار بودن است.
🌿۞ این حضورِ مطلقِ حضرتِ «هوﷻ» است که به عینِ شخصیِ اینکه در نهایت و اطلاقِ «لطافت» و حضور و قرابت است؛ «هو»ی غیبی است و غیب الغیوب، که؛
🔻«عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن»🔺
[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
🍃࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃࿐
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🔲 #عینیت
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.
🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر…
🔲 #عینیت
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.
🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🍃࿐
🌿֎⇯⇦ جمعبندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُالغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمیماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت میشود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.
🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره میآید و از این جهت است که میفرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺
🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همهاش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.
🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که میفرمایند:
🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمیشود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶
🍃֎⇦ و یا میفرمایند:
🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالاروندهای بالایش نمیرود،
و هیچ سبقتگیرندهای از اوﷻ سبقت نمیگیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۳
🍃֎⇦ و یا در دعا میخوانیم:
🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْءٌ»🔺
📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج۱، ص۴۸۴
🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) میفرمایند:
🔻«كَانَ اللهُ وَ لَا شَيْءَ مَعَهُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷
🌿⇯ جمعبندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.
[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» میباشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت میشود.
🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.
🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.
🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان میشود که؛
🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.
🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.
🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقتاند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛
🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُالغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).
🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».
🍃࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃࿐
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
🌿֎⇯⇦ جمعبندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُالغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمیماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت میشود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.
🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره میآید و از این جهت است که میفرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺
🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همهاش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.
🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که میفرمایند:
🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمیشود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶
🍃֎⇦ و یا میفرمایند:
🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالاروندهای بالایش نمیرود،
و هیچ سبقتگیرندهای از اوﷻ سبقت نمیگیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۶۱۳
🍃֎⇦ و یا در دعا میخوانیم:
🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْءٌ»🔺
📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج۱، ص۴۸۴
🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) میفرمایند:
🔻«كَانَ اللهُ وَ لَا شَيْءَ مَعَهُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷
🌿⇯ جمعبندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.
[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» میباشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت میشود.
🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.
🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.
🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان میشود که؛
🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.
🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.
🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقتاند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛
🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُالغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).
🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».
🍃࿐
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃࿐
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🔲 #عینیت
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.
🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر…
🔲 #عینیت
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.
🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💫 ༺𐦍•لطیفهای از «حیـــاء»•𐦍༻
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا بحث در مورد «حیاء» بهتر روشن شود.
🍃۞ حضرت حقّﷻ؛ «الحیّ القیّوم» است.
«حیّ» اگر در صورتِ ظاهر باشد، در تعیّن حیات است. یعنی؛ زنده بودنِ ظاهری باید از آن هویدا باشد تا حیات، محسوس و مورد درکِ عموم واقع شود.
🔶 و امّا #حی_مطلق چطور است؟
[برای شرحِ #اطلاق؛
رجوع کنید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]
🌿۞ اگر مطلقْ بودن برای «حیّ»؛ در حدِّ اطلاق باشد، باز هم فقط در تعیّنِ حیاتِ ظاهری باید آن را دید. یعنی؛ باید آثار حیات در این «حیّ»، ظاهر باشد، و گرنه آن را «حیّ» نمیدانیم!
🍃⇯⇦ اینگونه «حیّ» بودن، مطلقِ حقیقی نیست. چرا که اصلاً اطلاقِ حقیقی با قید نمیسازد.
🍃۞ امّا «حیّ» بودنِ حقّ تعالی؛ #مطلق_حقیقی است، بدین معنا که؛ اطلاق برایش قید و حدّ محسوب نمیشود که مقهورِ حیّ بودنِ ظاهری باشد. بلکه او بر اطلاقِ حیّ بودنِ خویش نیز، اطلاق دارد.
🍃⇯⇦که یعنی؛ در حیّ بودن، #مطلق_علی_الاطلاق است.
⭕️ اشدّ بودنِ حیِّ مطلق؛ در آن حالی است که خلافِ ظاهریِ حیات، جلوهگر شود، ولی باز به قوّت و اطلاقِ «حیّ» بماند.
🍃⇯⇦ بدین بیان که؛ حضرت «حیّﷻ» به ولیّ مطلقِ خویش که تمامیّت و خودیّتِ اوست، به اطلاقِ «حیّ»، در نقطۀ مقابلِ حیاتِ ظاهری، جلوه میکند.
در نتیجه؛
❂☜ در شدیدترین وجهِ «حیّ» بودن؛ به جایِ ظهور در حالتِ 《حـیّ》 ، در 《میّت》بودن ظاهر میشود، در حالی که به عینِ میّت بودن، 《حـیّ》 است. چنان که مولی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند:
⚜️『 إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُت』⚜️
همانا مُردۀ ما هرگز نمرده است.
📚بحار الأنوار،ج۲۶،ص۶
🍃⇯⇦ یعنی؛ در همان نقطه که «میّت» است و صد البته که «میّت» است، «حیّ لا یموت» است و بلکه نفسِ حیات است که🔻【هُو حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ؛ التوحيد، للصدوق،ص۱۴۶ 】🔺.
و در زیارتنامۀ حضرت امام حسین (علیه السلام) در نیمهی شعبان نیز آمده است:
🔻【 أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ】🔺
شهادت میدهم که کشته شدهای امّا نمردهای.
📚 البلد الأمين و الدرع الحصين، ص۲۸۴
🌿۞ بنابراین؛ به 《حیّ مطلق》، در نفیِ مطلق خودِ، باید نظر شود، که قرآن میفرماید:
☀️﴿فِي الْقِصاصِ حَياةٌ﴾☀️
در قصاص حیاتی هست.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۷۹
🍃۞ که 《حیّ مطلق》؛ در نهایتِ 《حیّ》 بودن، نفیِ خود میکند.
🌿۞ و امّا؛
«الحیّ»؛ در حیثیتِ جلال است که نفیِ غیر میکند.
֎⫸ چون غیرِ حقّ تعالی؛ هر چه که باشد، نفسِ هلاکت و نیستی است، «الحیّ» که نفسِ حیات است، در این حیّ بودن، تمامِ غیر خود را [که «نیست» است] نفی میکند.
🍃⇯⇦ پس «الحیّ» در حقیقت؛ نفیِ غیر است، و #حیات، جلوۀ غیرتیّتِ مطلقۀ حقّ تعالی است.
که قرآن میفرماید:
💎﴿هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُو﴾
📘سورۀ غافر، آیۀ۶۵
♦️☜ «هُوَ الْحَيّ»؛ معرّفیِ ذات حقّ تعالی است. که «الحیّ» کیست؟
֎⇦ آن که «لا إِلهَ إِلاَّ هُو» است، و دائماً در نفیِ غیر، در جهتِ اثباتِ خویش است.
🍃⇯⇦ و این اثبات (یعنی؛ الّا هو) که به #عین_شخصی آن نفی (یعنی؛ لا هو) است؛ همان "قیّوم" بودن خداوندﷻ است که در #آیة_الکرسی میخوانیم:
💎﴿اللهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم﴾
📘سورۀ بقره، آیۀ۲۵۵
🔰«اللهُ»؛ مبتداست، و «لا إله إلّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «اللهُ»، «لا إله إلّا هو» است. که در تحلیل بیان میشود:
✳️ «لا هو»؛ جلال است و «الحیّ»
✴️ «إلّا هو»؛ جمال است و «القیّوم»
[⚠️ دقّت کنیم که «لا هو» به #عین_شخصی ِ «إلّا هو» است. برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
💠۞ و امّا؛ «لا إله إلّا هو»؛ مرتبهای از #مراتب_توحید است. و افضل از این مرتبه، مرتبۀ🔻«لا هــو إلّا هو»🔺 است. و همانطور که؛
خودِ «اللهُ» تعالی؛【لا إلـــه إلّا هـــو】 است،
خودِ «اللهُ» تعالی؛🔻【لا هــو إلّا هـــو】🔺 است.
🌿۞ الغرض؛
خداوندی که【لا هــو إلّا هـــو】 است؛ 【الحیّ القیّوم】است.
⧉
☀️⇯⇦ که『 الحیّ』 بودنِ خداوندﷻ؛ همان 《لا هو》 بودنِ اوست.
و 『 القیّوم』 بودنِ اوﷻ؛《إلّا هو》 بودنِ اوست که به عین شخصیِ یکدیگرند.
🍃۞ بنابراین، حقّﷻ؛
❂☜ به نفیِ «لا هو»؛ اشیاء را حیات میدهد، و نقطۀ حیاتِ اشیاء است.
❂☜ و به اثباتِ «إلّا هو»؛ آنها را قوام میبخشد.
🔻و امّا؛ به همین مقدار به عنوان مقدّمه بسنده میکنیم تا در ادامه إن شاء الله لطائفی را در مورد 『 حَــیـــاء』 بخوانیم:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامهی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا بحث در مورد «حیاء» بهتر روشن شود.
🍃۞ حضرت حقّﷻ؛ «الحیّ القیّوم» است.
«حیّ» اگر در صورتِ ظاهر باشد، در تعیّن حیات است. یعنی؛ زنده بودنِ ظاهری باید از آن هویدا باشد تا حیات، محسوس و مورد درکِ عموم واقع شود.
🔶 و امّا #حی_مطلق چطور است؟
[برای شرحِ #اطلاق؛
رجوع کنید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]
🌿۞ اگر مطلقْ بودن برای «حیّ»؛ در حدِّ اطلاق باشد، باز هم فقط در تعیّنِ حیاتِ ظاهری باید آن را دید. یعنی؛ باید آثار حیات در این «حیّ»، ظاهر باشد، و گرنه آن را «حیّ» نمیدانیم!
🍃⇯⇦ اینگونه «حیّ» بودن، مطلقِ حقیقی نیست. چرا که اصلاً اطلاقِ حقیقی با قید نمیسازد.
🍃۞ امّا «حیّ» بودنِ حقّ تعالی؛ #مطلق_حقیقی است، بدین معنا که؛ اطلاق برایش قید و حدّ محسوب نمیشود که مقهورِ حیّ بودنِ ظاهری باشد. بلکه او بر اطلاقِ حیّ بودنِ خویش نیز، اطلاق دارد.
🍃⇯⇦که یعنی؛ در حیّ بودن، #مطلق_علی_الاطلاق است.
⭕️ اشدّ بودنِ حیِّ مطلق؛ در آن حالی است که خلافِ ظاهریِ حیات، جلوهگر شود، ولی باز به قوّت و اطلاقِ «حیّ» بماند.
🍃⇯⇦ بدین بیان که؛ حضرت «حیّﷻ» به ولیّ مطلقِ خویش که تمامیّت و خودیّتِ اوست، به اطلاقِ «حیّ»، در نقطۀ مقابلِ حیاتِ ظاهری، جلوه میکند.
در نتیجه؛
❂☜ در شدیدترین وجهِ «حیّ» بودن؛ به جایِ ظهور در حالتِ 《حـیّ》 ، در 《میّت》بودن ظاهر میشود، در حالی که به عینِ میّت بودن، 《حـیّ》 است. چنان که مولی امیرالمؤمنین (علیه السّلام) میفرمایند:
⚜️『 إِنَّ مَيِّتَنَا لَمْ يَمُت』⚜️
همانا مُردۀ ما هرگز نمرده است.
📚بحار الأنوار،ج۲۶،ص۶
🍃⇯⇦ یعنی؛ در همان نقطه که «میّت» است و صد البته که «میّت» است، «حیّ لا یموت» است و بلکه نفسِ حیات است که🔻【هُو حَيَاةٌ لَا مَوْتَ فِيهِ؛ التوحيد، للصدوق،ص۱۴۶ 】🔺.
و در زیارتنامۀ حضرت امام حسین (علیه السلام) در نیمهی شعبان نیز آمده است:
🔻【 أَشْهَدُ أَنَّكَ قُتِلْتَ وَ لَمْ تَمُتْ】🔺
شهادت میدهم که کشته شدهای امّا نمردهای.
📚 البلد الأمين و الدرع الحصين، ص۲۸۴
🌿۞ بنابراین؛ به 《حیّ مطلق》، در نفیِ مطلق خودِ، باید نظر شود، که قرآن میفرماید:
☀️﴿فِي الْقِصاصِ حَياةٌ﴾☀️
در قصاص حیاتی هست.
📘سورۀ بقره، آیۀ۱۷۹
🍃۞ که 《حیّ مطلق》؛ در نهایتِ 《حیّ》 بودن، نفیِ خود میکند.
🌿۞ و امّا؛
«الحیّ»؛ در حیثیتِ جلال است که نفیِ غیر میکند.
֎⫸ چون غیرِ حقّ تعالی؛ هر چه که باشد، نفسِ هلاکت و نیستی است، «الحیّ» که نفسِ حیات است، در این حیّ بودن، تمامِ غیر خود را [که «نیست» است] نفی میکند.
🍃⇯⇦ پس «الحیّ» در حقیقت؛ نفیِ غیر است، و #حیات، جلوۀ غیرتیّتِ مطلقۀ حقّ تعالی است.
که قرآن میفرماید:
💎﴿هُوَ الْحَيُّ لا إِلهَ إِلاَّ هُو﴾
📘سورۀ غافر، آیۀ۶۵
♦️☜ «هُوَ الْحَيّ»؛ معرّفیِ ذات حقّ تعالی است. که «الحیّ» کیست؟
֎⇦ آن که «لا إِلهَ إِلاَّ هُو» است، و دائماً در نفیِ غیر، در جهتِ اثباتِ خویش است.
🍃⇯⇦ و این اثبات (یعنی؛ الّا هو) که به #عین_شخصی آن نفی (یعنی؛ لا هو) است؛ همان "قیّوم" بودن خداوندﷻ است که در #آیة_الکرسی میخوانیم:
💎﴿اللهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّوم﴾
📘سورۀ بقره، آیۀ۲۵۵
🔰«اللهُ»؛ مبتداست، و «لا إله إلّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «اللهُ»، «لا إله إلّا هو» است. که در تحلیل بیان میشود:
✳️ «لا هو»؛ جلال است و «الحیّ»
✴️ «إلّا هو»؛ جمال است و «القیّوم»
[⚠️ دقّت کنیم که «لا هو» به #عین_شخصی ِ «إلّا هو» است. برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
💠۞ و امّا؛ «لا إله إلّا هو»؛ مرتبهای از #مراتب_توحید است. و افضل از این مرتبه، مرتبۀ🔻«لا هــو إلّا هو»🔺 است. و همانطور که؛
خودِ «اللهُ» تعالی؛【لا إلـــه إلّا هـــو】 است،
خودِ «اللهُ» تعالی؛🔻【لا هــو إلّا هـــو】🔺 است.
🌿۞ الغرض؛
خداوندی که【لا هــو إلّا هـــو】 است؛ 【الحیّ القیّوم】است.
⧉
☀️⇯⇦ که『 الحیّ』 بودنِ خداوندﷻ؛ همان 《لا هو》 بودنِ اوست.
و 『 القیّوم』 بودنِ اوﷻ؛《إلّا هو》 بودنِ اوست که به عین شخصیِ یکدیگرند.
🍃۞ بنابراین، حقّﷻ؛
❂☜ به نفیِ «لا هو»؛ اشیاء را حیات میدهد، و نقطۀ حیاتِ اشیاء است.
❂☜ و به اثباتِ «إلّا هو»؛ آنها را قوام میبخشد.
🔻و امّا؛ به همین مقدار به عنوان مقدّمه بسنده میکنیم تا در ادامه إن شاء الله لطائفی را در مورد 『 حَــیـــاء』 بخوانیم:
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•🔆👇🏻ادامهی سخن👇🏻🔆•༻
☀️🌿
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
💫༺𐦍•لطیفهای از «حیـــاء»•𐦍༻
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا…
💫༺𐦍•لطیفهای از «حیـــاء»•𐦍༻
☀️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/59
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
❣️۞『 حـَـیــاء 』 که از مادّۀ «حیّ» است، جلوۀ «حیّ» بودنِ حضرت حقّﷻ است.
پس به عنوان مقدّمه؛ چند کلمه در مورد «حیّ» بودنِ حقّ تعالی بخوانیم، تا…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔲
🍃 امّا #صابرین کسانی هستند که لطائف را با نورِ الهی تماشا میکنند و از این رو، در عینِ مصیبت، ندای وجودیشان 💎«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»💎 است.
🔲 لطیفهای از حقیقتِ مصیبت را بخوانیم:
شیئیّتِ هر شیئی، واسطهی مطلقه، یعنی حضرات آل الله(ع) میباشد، که «#نفس_اصابت» هستند.
نفسِ اصابت (مطلقِ اصابت)؛ اصابتِ چیزی به چیزی نیست. و همان طور که بیان شد؛ شیئیتِ هر شیء است و تمامِ مراتبِ وجودیِ امور و اشیاء، جلوهای از جلواتِ آن اصابت است.
🔳 ⇩ نفسِ اصابت، نفسِ حضرت باریتعالی است، یعنی همان نفس و شرطِ «لا هو الا هو»؛
◾️ که در جلوهی جلالی (یعنی جلوهی «لا هو»یی) ؛ «مُصیبَة» است.
◽️ و در جلوهی جمالی (یعنی جلوهی «الّا هو»یی)؛ «صَواب» است.
واسطهی مطلقه؛ مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ حضرت حقّ است و از این حقیقت؛
مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ هر شیئی میباشد (『 أَوَّلُ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرُهُ 』؛ 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۰۲).
➖➖🔻نکتهای مهمّ در حاشیهی بحث؛
خودِ «مصیبة»؛ در ظاهر و جمال، به دو صورت «حسنه» و «سیّئه» تقسیم میشود:
💎『 ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ』💎
هر خيرى که به تو رسد (در تمام مراتبِ وجودی؛ ذات و صفات و افعال و آثار) از جانب خداوندست و هر شرّى که به تو رسد، از جانب خود توست.
(نساء،۷۹)
که؛
«سیّئة» در مقامِ حدّ؛ سَیِّئهی «مِنْ نَفْسِكَ» است.
و «سیّئة» در مقام لُبّ؛ ظهورِ «لا هو» ست.
(رجوع شود به مقالهی 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325 )
«حسنة» در مقامِ حدّ؛ ظهورِ «الا هو» ست و «مِنَ اللَّهِ» است.
و «حسنه» در مقامِ لُبّ؛ ظهورِ «لا هو الا هو» است که در آیهی ۷۸ فرمود؛
❖『 «قُلْ» كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ』❖
🔥 شناختِ ملعنتِ دشمنان الهی در تعمّق معرفت، با تحلیل فوق، بسیار حائز اهمیّت است و از اخصّ معارفِ الهی است که چون موضوع این مقاله نیست، شرحی از آن بیان نشد.
°•●°•الحمد لله الوهّاب•°●•°🔺➖➖
🕋 إن شاء الله کعبه را شناختیم که جلوهی برجستگیِ مطلق است و دائماً اشیاء به آن، موجودیّت و شیئیت دارند.
👈🏻 مولودِ کعبه، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) هستند که کعبه، به حضرت مولی(ع)، کعبه و محلّ دحو الأرض و نقطهی تجلّی شیئیّتِ اشیاء است. بنابراین حضرت مولی (ع) همان طور که روایات بیان فرمودند؛ کعبهی مستوره میباشند (❃الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ❃؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص: ۱۹۹).
🔳 ⇩ حضرت مولی(ع)، نفسِ اصابت (اصابتِ مطلقه) هستند که؛
◾️ جلوهی جلالی حضرت(ع)؛ مصیبتِ مطلقه است (لا هو).
◽️ و جلوهی جمالیِ حضرت(ع)؛ صوابِ مطلقه است (الا هو).
اگر چشم حقیقتبین به حضرتشان(ع) باز شد و تماماً شاهدِ حقیقتِ «لا هو الا هو» شد؛ در واقع ناظرِ حقیقتِ #صواب و #مصیبت گشته، و ندایِ صبورانهی💎【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ】💎 سر خواهد داد وَ ...
...『 وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ』
بشارتهای الهی بر جانِ چنین کسی .
🍃 سرسلسله جنبانِ #الصابرین، مُنشِئ #صبر_جمیل، آنکه از باطنِ حضرت مولی(ع) جوشیده و از باطن و سیرتِ عالَمِ عالی، تا ظاهر و صورتِ عالَم دانی، خروشیده، و تمامْقَـدْ «زَیْنِ اَب» است و زینَت پدر را رقم زده، حضرتِ کعبة الرزایا، زینب کبری روحی لذکرها الفداء میباشند.
حضرتِ《زینب》 -سلام الله علیها- ؛《زَیْنِ اَب》 یعنی زینتِ پدر بزرگوار، ولیّ الله الاعظم، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.
#زینت، در ظاهر میآید.
🔆 امّا وقتی زینت، حقیقی باشد؛ از باطنِ صاحبِ زینت، بر ظاهرِ او جلوه کرده است، نه اینکه از بیرونِ او، آویخته به او شده باشد!
اگر مولای متقیان، #الکعبة_المستوره و «نفسِ اصابت» هستند و در خفایِ کعبه و مقامِ وحدتِ مصیبت میباشند؛
🔳 ⇩ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) #کعبة_الرزایا هستند. یعنی [به #عین_شخصی]، «نفسِ اصابت» بودنِ حضرت مولی(ع) را نمایانگرند که در تحلیل بیان میشود؛
◾️ جلوهی جلالی حضرتِ کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی مصیبتِ مطلقه (یعنی؛ لا هو) است و همان است که حضرتشان در کربلای«معلّی» (که به مولی علی ع؛ مُعَلّی است) ؛ خمیده و پیر شدند (وامصیبتاه! خاک بر دهانم😭)
◽️و جلوهی جمالیِ حضرت کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی صوابِ مطلقه (یعنی الا هو) است و همان است که در مجلس ابن زیاد ملعون فرمودند؛
❖『 مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً 』❖
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍃 امّا #صابرین کسانی هستند که لطائف را با نورِ الهی تماشا میکنند و از این رو، در عینِ مصیبت، ندای وجودیشان 💎«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»💎 است.
🔲 لطیفهای از حقیقتِ مصیبت را بخوانیم:
شیئیّتِ هر شیئی، واسطهی مطلقه، یعنی حضرات آل الله(ع) میباشد، که «#نفس_اصابت» هستند.
نفسِ اصابت (مطلقِ اصابت)؛ اصابتِ چیزی به چیزی نیست. و همان طور که بیان شد؛ شیئیتِ هر شیء است و تمامِ مراتبِ وجودیِ امور و اشیاء، جلوهای از جلواتِ آن اصابت است.
🔳 ⇩ نفسِ اصابت، نفسِ حضرت باریتعالی است، یعنی همان نفس و شرطِ «لا هو الا هو»؛
◾️ که در جلوهی جلالی (یعنی جلوهی «لا هو»یی) ؛ «مُصیبَة» است.
◽️ و در جلوهی جمالی (یعنی جلوهی «الّا هو»یی)؛ «صَواب» است.
واسطهی مطلقه؛ مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ حضرت حقّ است و از این حقیقت؛
مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ هر شیئی میباشد (『 أَوَّلُ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرُهُ 』؛ 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۰۲).
➖➖🔻نکتهای مهمّ در حاشیهی بحث؛
خودِ «مصیبة»؛ در ظاهر و جمال، به دو صورت «حسنه» و «سیّئه» تقسیم میشود:
💎『 ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ』💎
هر خيرى که به تو رسد (در تمام مراتبِ وجودی؛ ذات و صفات و افعال و آثار) از جانب خداوندست و هر شرّى که به تو رسد، از جانب خود توست.
(نساء،۷۹)
که؛
«سیّئة» در مقامِ حدّ؛ سَیِّئهی «مِنْ نَفْسِكَ» است.
و «سیّئة» در مقام لُبّ؛ ظهورِ «لا هو» ست.
(رجوع شود به مقالهی 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325 )
«حسنة» در مقامِ حدّ؛ ظهورِ «الا هو» ست و «مِنَ اللَّهِ» است.
و «حسنه» در مقامِ لُبّ؛ ظهورِ «لا هو الا هو» است که در آیهی ۷۸ فرمود؛
❖『 «قُلْ» كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ』❖
🔥 شناختِ ملعنتِ دشمنان الهی در تعمّق معرفت، با تحلیل فوق، بسیار حائز اهمیّت است و از اخصّ معارفِ الهی است که چون موضوع این مقاله نیست، شرحی از آن بیان نشد.
°•●°•الحمد لله الوهّاب•°●•°🔺➖➖
🕋 إن شاء الله کعبه را شناختیم که جلوهی برجستگیِ مطلق است و دائماً اشیاء به آن، موجودیّت و شیئیت دارند.
👈🏻 مولودِ کعبه، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) هستند که کعبه، به حضرت مولی(ع)، کعبه و محلّ دحو الأرض و نقطهی تجلّی شیئیّتِ اشیاء است. بنابراین حضرت مولی (ع) همان طور که روایات بیان فرمودند؛ کعبهی مستوره میباشند (❃الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ❃؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص: ۱۹۹).
🔳 ⇩ حضرت مولی(ع)، نفسِ اصابت (اصابتِ مطلقه) هستند که؛
◾️ جلوهی جلالی حضرت(ع)؛ مصیبتِ مطلقه است (لا هو).
◽️ و جلوهی جمالیِ حضرت(ع)؛ صوابِ مطلقه است (الا هو).
اگر چشم حقیقتبین به حضرتشان(ع) باز شد و تماماً شاهدِ حقیقتِ «لا هو الا هو» شد؛ در واقع ناظرِ حقیقتِ #صواب و #مصیبت گشته، و ندایِ صبورانهی💎【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ】💎 سر خواهد داد وَ ...
...『 وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ』
بشارتهای الهی بر جانِ چنین کسی .
🍃 سرسلسله جنبانِ #الصابرین، مُنشِئ #صبر_جمیل، آنکه از باطنِ حضرت مولی(ع) جوشیده و از باطن و سیرتِ عالَمِ عالی، تا ظاهر و صورتِ عالَم دانی، خروشیده، و تمامْقَـدْ «زَیْنِ اَب» است و زینَت پدر را رقم زده، حضرتِ کعبة الرزایا، زینب کبری روحی لذکرها الفداء میباشند.
حضرتِ《زینب》 -سلام الله علیها- ؛《زَیْنِ اَب》 یعنی زینتِ پدر بزرگوار، ولیّ الله الاعظم، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.
#زینت، در ظاهر میآید.
🔆 امّا وقتی زینت، حقیقی باشد؛ از باطنِ صاحبِ زینت، بر ظاهرِ او جلوه کرده است، نه اینکه از بیرونِ او، آویخته به او شده باشد!
اگر مولای متقیان، #الکعبة_المستوره و «نفسِ اصابت» هستند و در خفایِ کعبه و مقامِ وحدتِ مصیبت میباشند؛
🔳 ⇩ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) #کعبة_الرزایا هستند. یعنی [به #عین_شخصی]، «نفسِ اصابت» بودنِ حضرت مولی(ع) را نمایانگرند که در تحلیل بیان میشود؛
◾️ جلوهی جلالی حضرتِ کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی مصیبتِ مطلقه (یعنی؛ لا هو) است و همان است که حضرتشان در کربلای«معلّی» (که به مولی علی ع؛ مُعَلّی است) ؛ خمیده و پیر شدند (وامصیبتاه! خاک بر دهانم😭)
◽️و جلوهی جمالیِ حضرت کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی صوابِ مطلقه (یعنی الا هو) است و همان است که در مجلس ابن زیاد ملعون فرمودند؛
❖『 مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً 』❖
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•✿ نفس امّاره در اطلاقِ امّاریّت ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/325
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🍃 نفس امّاره را اغلب با استناد به آیهٔ ذیل، «امّارةٌ بالسّوء» معنا میکنند، که قرآن میفرماید؛
💎…
༺•✿ نفس امّاره در اطلاقِ امّاریّت ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/325
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🍃 نفس امّاره را اغلب با استناد به آیهٔ ذیل، «امّارةٌ بالسّوء» معنا میکنند، که قرآن میفرماید؛
💎…
◾️
⤵️ عنایت بفرمایید:
✓➊ در #زمان وارد نشوید! چرا که حضرات آلالله (علیهم السلام)؛ صاحب الزّمان بوده و مقهور زمان نیستند. و بلکه؛ از تفوّق مطلقهی بر زمان است که در زمان ظاهرند.
✓➋ و در #لغت و زبانِ قبطی هم وارد نشوید. چرا که لغت؛ زاییدهای از معناست، و اصل معنا؛ حضرات آلالله (علیهم السلام) هستند. و برگشتِ تمام زبانها به زبان حقیقی (یعنی؛ زبان عربی) است.
[⚠️ فنایِ زبانها در زبانِ عربی که زبان قلب است، شرح مفصّلی دارد که بحثِ این مقاله نیست، و إن شاء الله تفصیل آن در زمان دیگر ارائه خواهد شد.]
✓➌ در نامگذاری توسّط فرعون ملعون هم وارد نشوید. زیرا نامگذاری نبیّ خدا (؏) توسّط خودِ خداست. که هر چند ظاهرِ امر این باشد که فرعون این نام را گذاشته باشد، امّا؛〖لا یُمکن الفرار مِن حکومتک〗(📚دعای کمیل).
✓➍ حضرات آلالله (علیهم السلام) برای أنبیاء إلهی و به دنبال ایشان؛ تمام مؤمنین، و به دنبال مؤمنین؛ تمامیِ انسانها و موجودات، #اصل هستند. هر چند ظاهرِ امر اینطور باشد که حضرات آلالله (علیهم السلام) بعد از أنبیاء إلهی (علیهم السلام) رخ عیان کنند. که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
【يا علي كُنتَ مع الأنبياء سرّاً و مَعِيَ جَهراً】
یا علی (؏)!
تو با انبیاء (؏) به طور سرّی بودی و با من آشکارا هستی.
📚صحيفة الأبرار، ج۲، ص۳۹
•✦✧✧✦•♻️•✦✧✧✦•
✳️ الغرض؛
طبق حدیث فوق در وجه تسمیۀ نام 『موسیٰ』؛
❃『 موسیٰ』= مو + سیٰ
❃ که یعنی؛
❂☜ ماء (آب) + شجر (درخت)
•✦✧✧✦•💧•✦✧✧✦•
💧۞ #ماء:
مجموعه احادیثِ 『أوّلُ ما خَلَقَ الله』؛ به نحوهای مختلف آمده است.
در روایتی؛ اوّل چیزی که خلق شد، نور حضرات آلالله (علیهم السلام) بوده است، که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔆『اوّلُ ما خَلَقَ الله «#نورى»』🔆
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱، ص۹۷
و یا در روایتی دیگر میفرمایند:
💧『أَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الله عَزَّ وَ جَلَّ «الْمَاءُ»』💧
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۵۴، ص۳۱۲
🔶 و امّا؛ چرا تعابیر مختلف برای «اوّل ما خلق الله» آمده است در حالی که «أوّل ما خلق الله» یک حقیقت بوده و آن؛ حضرات آلالله (علیهم السلام) هستند که در عالمِ ظاهر، به اشاره آمدند؟!
🔷❂☜ به خاطر اینکه ائمۀ معصومین (علیهم السلام)؛ در اطلاق حقیقی و لاتعیّنی ظاهرند.
و #نور ، #ماء ، #لوح ، #عقل ، #قلم ، #عرش ، #جوهر ، #هواء ، #نار ، #ملک_کروبی ، #حروف_معجم ، #درة_بیضاء ، #نفوس_مقدسه_مطهره و سایر مواردی که در روایات به عنوانِ «#اول_ما_خلق_الله» به انحاء مختلفِ بیانها و اشارات، تبیین شده است، همه و همه؛
❂☜ جلواتِ بی حدّ و عددِ آلالله (علیهم السلام) هستند.
و تمامیِ این اشارات؛ به #عین_شخصی یکدیگر بوده، و نقطۀ تفاوتشان؛ دقیقاً نقطۀ شباهتشان است.
🔔 اگر #عین_شخصی این کلید معرفتی را یافته باشیم، به لطف خدا فهم این احادیث آسان است.
[برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
💧⇯֎ پس «ماء» جلوهای از حضرات آلالله (علیهم السلام) است. که حیاتِ تمام اشیاء میباشد، چنان که قرآن میفرماید:
💦 ◣﴿وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيّ﴾◥
و هر چیزی را از آب زنده قرار دادیم.
📘سورۀ انبیاء (علیهم السلام)، آیۀ ۳۰
•✦✧✧✦•🌳•✦✧✧✦•
🌳۞ #شجر:
شجر در قرآن؛ دو عنوانِ کلّیِ مقابلِ یکدیگر دارد؛
یکی؛〖شجرة طیّبة〗است.
و یکی؛【شجرة خبیثة】.
◇ و امّا شجرهای که مدّ نظرِ نامِ مبارک 『موسیٰ』 است؛〖شجرة طیّبة〗 است. ◇
⇩ قرآن میفرماید:
💎﴿أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً『كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ』أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ﴾ 💎
آيا نديدى خدا چگونه مثل زده است؟
گفتار و اعتقاد پاكيزه؛ مانند درختى پاک است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است.
📘سورۀ حضرت ابراهیم (علیه السلام)، آیۀ ۲۴
🔰 و الصادق عَن الله حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در تأویلِ این آیۀ شریفه میفرمایند:
❇️ «أصلُها رسول الله (ص)،
و فرعُها أمير المؤمنين (ع)،
و الحسن (ع) و الحسين (ع) ثمرُها،
و تسعةُ من ولد الحسين (ع) أغصانُها،
و الشيعة من ورقها» ❇️
اصلِ این درخت؛ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.
و فرع آن؛ امیرالمؤمنین (؏)،
و امام حسن (؏) و امام حسین (؏)؛ میوههایش بوده،
و نُه فرزندِ امام حسین (؏) شاخههایش،
و شیعه؛ برگهایش میباشند.
📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص۵۳۵
✿ پس آیۀ فوق؛ میفرماید که اصل این درخت، ⦅ثابت⦆ بوده، و فرعش در آسمان است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
⤵️ عنایت بفرمایید:
✓➊ در #زمان وارد نشوید! چرا که حضرات آلالله (علیهم السلام)؛ صاحب الزّمان بوده و مقهور زمان نیستند. و بلکه؛ از تفوّق مطلقهی بر زمان است که در زمان ظاهرند.
✓➋ و در #لغت و زبانِ قبطی هم وارد نشوید. چرا که لغت؛ زاییدهای از معناست، و اصل معنا؛ حضرات آلالله (علیهم السلام) هستند. و برگشتِ تمام زبانها به زبان حقیقی (یعنی؛ زبان عربی) است.
[⚠️ فنایِ زبانها در زبانِ عربی که زبان قلب است، شرح مفصّلی دارد که بحثِ این مقاله نیست، و إن شاء الله تفصیل آن در زمان دیگر ارائه خواهد شد.]
✓➌ در نامگذاری توسّط فرعون ملعون هم وارد نشوید. زیرا نامگذاری نبیّ خدا (؏) توسّط خودِ خداست. که هر چند ظاهرِ امر این باشد که فرعون این نام را گذاشته باشد، امّا؛〖لا یُمکن الفرار مِن حکومتک〗(📚دعای کمیل).
✓➍ حضرات آلالله (علیهم السلام) برای أنبیاء إلهی و به دنبال ایشان؛ تمام مؤمنین، و به دنبال مؤمنین؛ تمامیِ انسانها و موجودات، #اصل هستند. هر چند ظاهرِ امر اینطور باشد که حضرات آلالله (علیهم السلام) بعد از أنبیاء إلهی (علیهم السلام) رخ عیان کنند. که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
【يا علي كُنتَ مع الأنبياء سرّاً و مَعِيَ جَهراً】
یا علی (؏)!
تو با انبیاء (؏) به طور سرّی بودی و با من آشکارا هستی.
📚صحيفة الأبرار، ج۲، ص۳۹
•✦✧✧✦•♻️•✦✧✧✦•
✳️ الغرض؛
طبق حدیث فوق در وجه تسمیۀ نام 『موسیٰ』؛
❃『 موسیٰ』= مو + سیٰ
❃ که یعنی؛
❂☜ ماء (آب) + شجر (درخت)
•✦✧✧✦•💧•✦✧✧✦•
💧۞ #ماء:
مجموعه احادیثِ 『أوّلُ ما خَلَقَ الله』؛ به نحوهای مختلف آمده است.
در روایتی؛ اوّل چیزی که خلق شد، نور حضرات آلالله (علیهم السلام) بوده است، که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔆『اوّلُ ما خَلَقَ الله «#نورى»』🔆
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۱، ص۹۷
و یا در روایتی دیگر میفرمایند:
💧『أَنَّ أَوَّلَ مَا خَلَقَ الله عَزَّ وَ جَلَّ «الْمَاءُ»』💧
(📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۵۴، ص۳۱۲
🔶 و امّا؛ چرا تعابیر مختلف برای «اوّل ما خلق الله» آمده است در حالی که «أوّل ما خلق الله» یک حقیقت بوده و آن؛ حضرات آلالله (علیهم السلام) هستند که در عالمِ ظاهر، به اشاره آمدند؟!
🔷❂☜ به خاطر اینکه ائمۀ معصومین (علیهم السلام)؛ در اطلاق حقیقی و لاتعیّنی ظاهرند.
و #نور ، #ماء ، #لوح ، #عقل ، #قلم ، #عرش ، #جوهر ، #هواء ، #نار ، #ملک_کروبی ، #حروف_معجم ، #درة_بیضاء ، #نفوس_مقدسه_مطهره و سایر مواردی که در روایات به عنوانِ «#اول_ما_خلق_الله» به انحاء مختلفِ بیانها و اشارات، تبیین شده است، همه و همه؛
❂☜ جلواتِ بی حدّ و عددِ آلالله (علیهم السلام) هستند.
و تمامیِ این اشارات؛ به #عین_شخصی یکدیگر بوده، و نقطۀ تفاوتشان؛ دقیقاً نقطۀ شباهتشان است.
🔔 اگر #عین_شخصی این کلید معرفتی را یافته باشیم، به لطف خدا فهم این احادیث آسان است.
[برای شرح #عین_شخصی؛
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]
💧⇯֎ پس «ماء» جلوهای از حضرات آلالله (علیهم السلام) است. که حیاتِ تمام اشیاء میباشد، چنان که قرآن میفرماید:
💦 ◣﴿وَ جَعَلْنا مِنَ الْماءِ كُلَّ شَيْءٍ حَيّ﴾◥
و هر چیزی را از آب زنده قرار دادیم.
📘سورۀ انبیاء (علیهم السلام)، آیۀ ۳۰
•✦✧✧✦•🌳•✦✧✧✦•
🌳۞ #شجر:
شجر در قرآن؛ دو عنوانِ کلّیِ مقابلِ یکدیگر دارد؛
یکی؛〖شجرة طیّبة〗است.
و یکی؛【شجرة خبیثة】.
◇ و امّا شجرهای که مدّ نظرِ نامِ مبارک 『موسیٰ』 است؛〖شجرة طیّبة〗 است. ◇
⇩ قرآن میفرماید:
💎﴿أَ لَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللهُ مَثَلاً كَلِمَةً طَيِّبَةً『كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ』أَصْلُها ثابِتٌ وَ فَرْعُها فِي السَّماءِ﴾ 💎
آيا نديدى خدا چگونه مثل زده است؟
گفتار و اعتقاد پاكيزه؛ مانند درختى پاک است كه ريشهاش استوار و شاخهاش در آسمان است.
📘سورۀ حضرت ابراهیم (علیه السلام)، آیۀ ۲۴
🔰 و الصادق عَن الله حضرت امام جعفر صادق (علیه السلام) در تأویلِ این آیۀ شریفه میفرمایند:
❇️ «أصلُها رسول الله (ص)،
و فرعُها أمير المؤمنين (ع)،
و الحسن (ع) و الحسين (ع) ثمرُها،
و تسعةُ من ولد الحسين (ع) أغصانُها،
و الشيعة من ورقها» ❇️
اصلِ این درخت؛ حضرت رسول اکرم (ص) هستند.
و فرع آن؛ امیرالمؤمنین (؏)،
و امام حسن (؏) و امام حسین (؏)؛ میوههایش بوده،
و نُه فرزندِ امام حسین (؏) شاخههایش،
و شیعه؛ برگهایش میباشند.
📚 تفسير نور الثقلين، ج۲، ص۵۳۵
✿ پس آیۀ فوق؛ میفرماید که اصل این درخت، ⦅ثابت⦆ بوده، و فرعش در آسمان است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◾️
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🔲 #عینیت
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.
🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر…
🔲 #عینیت
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/299
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🔰 بعد از مبحث #اطلاق، گام بسیار مهمّ برای وارد شدن به دقائق مباحثِ توحیدی و معارف خاصّۀ الهی، درکِ «عینیّت»، است.
🔔 پس ان شاءالله عزیزان، پیشتر از خواندنِ این بیان بر…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🔶 #صلوات_چیست ؟
🌸 صلوات از ریشۀ "صَلَّ" است.
✾ یکی از معانی "صَلّ" یعنی "وَصَل".
👈 وصل شدن در عالم نور، فناست.
🔲 امّا چه چیز به چه چیز با صلوات وصل و فانی میشود؟
💢 مصلّیٖ (صلوات کننده) به صلوات ، فانی در مُصلّیٰ عَلیه (حضرات آل الله -ع-) میشود.
⭕️ یعنی کسی که صلوات میکند (عمداً فعل "میکند" استفاده کردم و إن شاء الله علّت را خواهیم خواند*↓)، فانی در مُصلّیٰ عَلیه میشود.
❃ توجّه فرمودید چه عرض شد؟
🔆 هر عبادتی، فانی کنندۀ عبد در معبود است.
🔅به همان اندازه که شخصی، عبادت میکند، فانی در معبود است و او نیست و معبود و ربّ به "عبد" ظاهر است که حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند 〖الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّة〗(عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است/📚مصباح الشریعه - باب عبودیّت).
پس صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است.
↑* ✅ نکتهای در حاشیه : ◈ ◈ ◈
🔸چرا بیان شد که 【صلوات میکند】 و عرض نشد〖صلوات میفرستد〗یا 〖صلوات میخواند〗؟!
🔹برای اینکه دقتی افزون داشته باشیم!
♦️ تحلیلاً ؛ صلوات یک صیغه دارد و یک حقیقت.
✵ صیغۀ آن؛ عبارتِ 『اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد』 است.
✵ و حقیقت آن؛ حقیقتِ 《اتصال》 به واسطۀ مطلقۀ یعنی محمّد و آل محمّد صلوات الله و سلامه علیه است.
⇦ ❃ پس صلوات میکنیم و آن حقیقت تا لفظ و صیغۀ صلوات، جاری و ممدود است.
♦️نماز هم چنین است. نماز را میخوانیم یا اقامه میکنیم؟
✿اقامه میکنیم (『 يُقيمُونَ الصَّلاةَ 』 / سورۀ بقره آیۀ ۳) .
❃ نماز؛ جلوهای از جلواتِ حضرات آل الله(ع) است که میفرمایند؛ 『نَحْنُ الصَّلَاةُ 』 (📚بحار الأنوار،ج۲۴، ص۳۰۳).
⇦ ❃ اقامۀ نماز، اقامۀ ولایت مولی امیرالمؤمنین(ع) از باطن تا ظاهر است. و کسی که ولایت آل الله(ع) را ندارد، هرچند نماز کاملاً صحیحی بخواند، نمازش قبول نیست بلکه طبق روایت با سرقت و زنا فرقی ندارد (بلکه بدتر از آن است).
🔸 اللّهم صلّ علی محمّد و آله ◈ ◈ ◈ ◈
🍃 دنبال میکنیم :
🌸 خدا هم صلوات بر حضرات آل الله (ع) میکند و اصلاً تنها خداست که میتواند صلوات بر آل الله (ع) داشته باشد و صلواتِ مؤمنین، ظهور صلوات خدا بر آل خودش (؏) است.
🔶 امّا با بیانی که گذشت (که صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است)؛
آیا خدا که مُصلّیٖ حضرات آل الله (ع) است، در حضرتشان فانی میشود؟
⚠️ پیش از خواندنِ پاسخ تذکّر زیر را بخوانید:
اگر تمام مطالب #کانال_معرفة_الحق با دقت و تأمّل خوانده و تصدیق نشده است، به همین مقدار از معرفتی که روزی شده، اکتفاء کنید و الباقی این مطلب را مطالعه نکنید تا إن شاء الله به صبر و ادب، باب رهیابی به این دقائق برایتان مفتوح بماند.
در مقدمه این کانال عرض شد که مبانی را در #کانال_معرفة_الحق بیان میکنیم و #کانال_الالطائف_الالهیة محفلِ حیرانی بر اساس مبنای معرفتی است.
(آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈 https://t.me/ehsannil3 )
🔷 پاسخ :
"فانی" که به معنایِ فنا و نیستی حدّی است و سیر استکمال منظور گردد، برای خدا معنا ندارد.
امّا آن فنائی منظور است که نفس کمال است، و فانی و مفنا فیه یک حقیقت است.
فنای صلواتِ حقّ تعالی، اینچنین فنایی است و آن اضمحلال وحدت در کثرت است که وحدت در کثرت، ظاهر است.
خداوند متعال در بیحدّی و عالم نور، فانی در مُصلّیٰ علیه خویش است.
حضرات آل الله(ع)، خودیّت حق تعالی و #عین_شخصی او میباشند و اضمحلال، با در نظر گرفتنِ عین شخصی منظور نظر است و نه مطلب دیگر.
(برای شرح #عین_شخصی رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil3/299)
💠 حقّ تعالی در صلوات خود [در بیحدّی و عالم نور]، مضمحل در مُصلّیٰ علیه (آل الله -ع-) میگردد.
منتها عرض شد که مُصلّیٰ علیه نیز، خودیّت خودِ حقّ است.
این فنا، نفسِ حرکت و نفسِ کمال حقّ تعالی است که دائم الصلاة بودنِ حقّ یعنی دائم الصلوٰة بودن اوست یعنی دائماً بر خودیّت خویش یعنی محمّد و آل محمّد (ص) در کمال و اطلاقِ اتصال است.
◆ صلوات، مطلق اتصال است. مطلق و نفسِ اتصال، متعلّق نمیخواهد.
♦️ صلواتِ خدا، حقیقتِ خداوندیِ خداست. صلوات حقّ تعالی، مطلقِ اتصالِ حقّ، به حقیقتِ خویش است.
که چون #مطلق_حقیقی است، پس #مطلق_علی_الاطلاق است. پس در حدّ اطلاقِ اتصال نمیماند. بلکه به عین شخصی با نفسِ خویش (یعنی حضرات آل الله علیهم السلام)، مقامِ وحدت و خفای او در مقامِ کثرت و جلای او، مضمحل است. و در همان نقطه، مقامِ کثرت و جلای او در مقامِ وحدت و خفای او مضمحل است. و این دو، دو چیز نیست، بلکه یک حقیقت است که در رفت و برگشتِ حبّی و اطلاقی و نوری بایستی دیده شود و این فنایِ خود بر خود حضرت حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🔶 #صلوات_چیست ؟
🌸 صلوات از ریشۀ "صَلَّ" است.
✾ یکی از معانی "صَلّ" یعنی "وَصَل".
👈 وصل شدن در عالم نور، فناست.
🔲 امّا چه چیز به چه چیز با صلوات وصل و فانی میشود؟
💢 مصلّیٖ (صلوات کننده) به صلوات ، فانی در مُصلّیٰ عَلیه (حضرات آل الله -ع-) میشود.
⭕️ یعنی کسی که صلوات میکند (عمداً فعل "میکند" استفاده کردم و إن شاء الله علّت را خواهیم خواند*↓)، فانی در مُصلّیٰ عَلیه میشود.
❃ توجّه فرمودید چه عرض شد؟
🔆 هر عبادتی، فانی کنندۀ عبد در معبود است.
🔅به همان اندازه که شخصی، عبادت میکند، فانی در معبود است و او نیست و معبود و ربّ به "عبد" ظاهر است که حضرت امام جعفر صادق(ع) میفرمایند 〖الْعُبُودِيَّةُ جَوْهَرٌ كُنْهُهَا الرُّبُوبِيَّة〗(عبودیّت جوهرهای است که باطنش ربوبیّت است/📚مصباح الشریعه - باب عبودیّت).
پس صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است.
↑* ✅ نکتهای در حاشیه : ◈ ◈ ◈
🔸چرا بیان شد که 【صلوات میکند】 و عرض نشد〖صلوات میفرستد〗یا 〖صلوات میخواند〗؟!
🔹برای اینکه دقتی افزون داشته باشیم!
♦️ تحلیلاً ؛ صلوات یک صیغه دارد و یک حقیقت.
✵ صیغۀ آن؛ عبارتِ 『اللّهم صلّ علی محمّد و آل محمّد』 است.
✵ و حقیقت آن؛ حقیقتِ 《اتصال》 به واسطۀ مطلقۀ یعنی محمّد و آل محمّد صلوات الله و سلامه علیه است.
⇦ ❃ پس صلوات میکنیم و آن حقیقت تا لفظ و صیغۀ صلوات، جاری و ممدود است.
♦️نماز هم چنین است. نماز را میخوانیم یا اقامه میکنیم؟
✿اقامه میکنیم (『 يُقيمُونَ الصَّلاةَ 』 / سورۀ بقره آیۀ ۳) .
❃ نماز؛ جلوهای از جلواتِ حضرات آل الله(ع) است که میفرمایند؛ 『نَحْنُ الصَّلَاةُ 』 (📚بحار الأنوار،ج۲۴، ص۳۰۳).
⇦ ❃ اقامۀ نماز، اقامۀ ولایت مولی امیرالمؤمنین(ع) از باطن تا ظاهر است. و کسی که ولایت آل الله(ع) را ندارد، هرچند نماز کاملاً صحیحی بخواند، نمازش قبول نیست بلکه طبق روایت با سرقت و زنا فرقی ندارد (بلکه بدتر از آن است).
🍃 دنبال میکنیم :
🌸 خدا هم صلوات بر حضرات آل الله (ع) میکند و اصلاً تنها خداست که میتواند صلوات بر آل الله (ع) داشته باشد و صلواتِ مؤمنین، ظهور صلوات خدا بر آل خودش (؏) است.
🔶 امّا با بیانی که گذشت (که صلوات، فانی کنندۀ مُصلّیٖ در مُصلّیٰ علیه است)؛
آیا خدا که مُصلّیٖ حضرات آل الله (ع) است، در حضرتشان فانی میشود؟
⚠️ پیش از خواندنِ پاسخ تذکّر زیر را بخوانید:
اگر تمام مطالب #کانال_معرفة_الحق با دقت و تأمّل خوانده و تصدیق نشده است، به همین مقدار از معرفتی که روزی شده، اکتفاء کنید و الباقی این مطلب را مطالعه نکنید تا إن شاء الله به صبر و ادب، باب رهیابی به این دقائق برایتان مفتوح بماند.
در مقدمه این کانال عرض شد که مبانی را در #کانال_معرفة_الحق بیان میکنیم و #کانال_الالطائف_الالهیة محفلِ حیرانی بر اساس مبنای معرفتی است.
(آدرس #کانال_معرفة_الحق 👈 https://t.me/ehsannil3 )
🔷 پاسخ :
"فانی" که به معنایِ فنا و نیستی حدّی است و سیر استکمال منظور گردد، برای خدا معنا ندارد.
امّا آن فنائی منظور است که نفس کمال است، و فانی و مفنا فیه یک حقیقت است.
فنای صلواتِ حقّ تعالی، اینچنین فنایی است و آن اضمحلال وحدت در کثرت است که وحدت در کثرت، ظاهر است.
خداوند متعال در بیحدّی و عالم نور، فانی در مُصلّیٰ علیه خویش است.
حضرات آل الله(ع)، خودیّت حق تعالی و #عین_شخصی او میباشند و اضمحلال، با در نظر گرفتنِ عین شخصی منظور نظر است و نه مطلب دیگر.
(برای شرح #عین_شخصی رجوع بفرمائید به 👈 https://t.me/ehsannil3/299)
💠 حقّ تعالی در صلوات خود [در بیحدّی و عالم نور]، مضمحل در مُصلّیٰ علیه (آل الله -ع-) میگردد.
منتها عرض شد که مُصلّیٰ علیه نیز، خودیّت خودِ حقّ است.
این فنا، نفسِ حرکت و نفسِ کمال حقّ تعالی است که دائم الصلاة بودنِ حقّ یعنی دائم الصلوٰة بودن اوست یعنی دائماً بر خودیّت خویش یعنی محمّد و آل محمّد (ص) در کمال و اطلاقِ اتصال است.
◆ صلوات، مطلق اتصال است. مطلق و نفسِ اتصال، متعلّق نمیخواهد.
♦️ صلواتِ خدا، حقیقتِ خداوندیِ خداست. صلوات حقّ تعالی، مطلقِ اتصالِ حقّ، به حقیقتِ خویش است.
که چون #مطلق_حقیقی است، پس #مطلق_علی_الاطلاق است. پس در حدّ اطلاقِ اتصال نمیماند. بلکه به عین شخصی با نفسِ خویش (یعنی حضرات آل الله علیهم السلام)، مقامِ وحدت و خفای او در مقامِ کثرت و جلای او، مضمحل است. و در همان نقطه، مقامِ کثرت و جلای او در مقامِ وحدت و خفای او مضمحل است. و این دو، دو چیز نیست، بلکه یک حقیقت است که در رفت و برگشتِ حبّی و اطلاقی و نوری بایستی دیده شود و این فنایِ خود بر خود حضرت حقّ جلّ جلاله و عظم شأنه است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🌸
🔰 و امّا؛
با این معرفت که مؤمنین در نقطۀ «ایمان»؛ مرآتِ حضرت رسول اکرم (ص) و خاندان طاهرینشان (؏) هستند، بخوانیم:
🍃▪️ #کثرت استغفار مؤمنین در ماه رجب؛
❂☜ ترک إنّیّت است، که مقام فنا، اخلاص، معراج، و قبولِ مقامِ افق أعلای حضراتِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)، و سیر در این مقام است.
🍃▪️#هفتاد بار استغفار مؤمنین در ماه شعبان؛
❂☜ ترکِ ترک، مقامِ فنایِ از فنا، کمالُ الاخلاص، معراج، و قبولِ مقامِ افق مبینِ حضراتِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)، و سیر در این مقام است.
🌿۞ ماه #شعبان؛ ماه پیامبر اکرم (ص) است.
و این هفتاد بار استغفارِ مخصوص؛
🪞☜ #آئینه شدن برای هفتاد بار استغفار روزانۀ پیامبر اکرم (ص) است که افق مبین به وجودِ نازنینِ حضرتشان، معنا مییابد.
🍃۞ الغرض؛
👁🗨 افق مبین؛ نقطۀ رؤیت است و شهود. یعنی؛ نقطۀ جمعیۀ شاهد و مشهود.
که آن؛
❂☜ شخصِ شخیصِ عالم وجود، جان و حقیقتِ حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله)، سیّد الشاهد و المشهود؛ حضرت سیّد «الشهداء» امام حسین (علیهالسّلام) هستند، که حضرت پيامبر اکرم (ص) میفرمايند:
▫️『حُسَینُ مِنّی و أنا مِن حُسَین؏』▫️
🔳 حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام)؛ تمام حاجت روا شدنِ حضرت رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) هستند. روا شدنِ #حاجت، در نقطۀ جمعیۀ #شهادت است. که داعی با مدعوِّ خویش؛ در وحدتْ جلوه میکند. و حاجتِ محتاج، با محتاج، در نقطۀ جمعیۀ «حاجت روا شدن»، شهود و ملاقات و رؤیت دارد.
🌿۞ پس حاجتروا شدنِ مطلق؛ جلوۀ #شهادت_مطلق است که آن؛ شخصِ حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام) هستند.
🍃⇯֎ این است که در دعای روز میلاد حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام) که در سوّمِ ماه شعبهها، شعبانُ المعظم، یعنی؛ در آخرین روز از ستّةُ الایامِ ترسیمِ خلقت (ششمین روزِ بعد از روز بعثت) واقع شده، آمده است:
💠『اللّهُمّ وَ هَبْ لَنا في هذا اليوم خَيْرَ مَوْهِبَةٍ
وَ أنْجِحْ لَنَا فیهِ كُلَّ طَلَبَةٍ
كَما وَهَبْتَ الحُسَينَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّه
وَ عاذَ فُطْرُسَ بِمَهْدِهِ
فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِه مِنْ بَعْدِه
نَشْهَدُ تُرْبَتَه
وَ نَنْتَظِرُ أوْبَتَه
آمين ربّ العالمین.』💠
پروردگارا پس در این روز بر ما عطا نما بهترین عطاها را
و ما را حاجتروا کن دربارۀ تمام خواستهها،
همانگونه که حسین (؏) را به جدّ او محمّد (ص) عطا کردی،
و [آن سان که] فطرس به گهوارۀ او پناه برد،
پس؛
▪️ما نیز بعد از او به مزارش پناه میبریم،
▪️بر تربتش حاضر و شاهد میشویم
▪️و بازگشتش را انتظار میکشیم
آمین رب العالمین.
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص۸۲۶
🌿۞ فرمودند:
❂☜『أَنْجِحْ لَنَا ... كَمَا وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ』
🍃⇯֎ به راسمِ عالمین بودنِ حضرت ختمی مرتبت، محمّد مصطفی (صلیالله علیه و آله)؛ روائیِ حاجت عوالم؛
❂☜ در هبۀ حضرت امام حسین (؏) به حضرت رسول اکرم (ص) بایستی دیده شود.
🍃֎⇦که حضرت سیّد الشهدا (علیهالسّلام)؛ به اطلاقِ شهادت - که سیّد تمام شواهِد و تمام مشهودات میباشند -؛ مطلقِ حاجتروائی [بدونِ در نظر گرفتنِ متعلّقش] هستند که وجود نازنین ایشان، به جلوۀ افق مبین تلالؤ دارد.
🍃⇯֎ و هر ذی حاجتی - بداند یا نداند، بخواهد یا نخواهد -؛ در نقطۀ روا شدنِ حاجتش،
❂☜ محظوظِ پرتوئی از حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام) است و جلوهای از افق مبین تا رَوائیِ حاجتِ او ممدود گشته است.
🌕۞ النّهایة؛ میلادِ حضرت سیّد الشهداء (علیهالسّلام) میلادی است که به #عین_شخصی تبریک؛ همراه با بکاء و ناله است.
❂☜ این نقطۀ شهادت است که فرحِ شهود و ظاهر، و حزن غیبِ و باطن؛ در نقطۀ سیّد الشهدائیِ اهل بیت (علیهمالسّلام) یعنی؛ حضرت امام حسین (علیهالسّلام) جمع است، که در میلادشان آمده است:
💠『اللّهُمّ إنّي أسألُكَ بِحَقِّ المَوْلُودِ في هذا الیَوم
الْمَوْعُودِ بِشهادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ
بَكَتْهُ السّماءُ وَ مَنْ فِيهَا وَ الأرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا
وَ لَمّا يَطَأْ لَابَتَيْهَا』💠
پروردگارا همانا من از تو درخواست میکنم به حقّ کسی که در این روز متولّد شد، همان که پیش از پیدایش و ولادتش، وعده به شهادتش داده شد.
[همان که] آسمان و هر که در اوست، و نیز زمین و هر که بر آن است؛ بر او گریست، در حالی که [او] هنوز بر سنگستانهایش پای نگذاشته بود.
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص۸۲۶
🍃🌸 إن شاء الله درکِ میلاد حضرت (ع)؛ در نقطۀ جمعیۀ شهادت، روزی خاصُّ الخاصِّ این ایام باشد.
به حزنِ جلال، و فرحِ جمال؛ میلاد حضرتشان بر جان و دلتان مبارک.
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#افق_مبین_اطلاق_شهادت
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🔰 و امّا؛
با این معرفت که مؤمنین در نقطۀ «ایمان»؛ مرآتِ حضرت رسول اکرم (ص) و خاندان طاهرینشان (؏) هستند، بخوانیم:
🍃▪️ #کثرت استغفار مؤمنین در ماه رجب؛
❂☜ ترک إنّیّت است، که مقام فنا، اخلاص، معراج، و قبولِ مقامِ افق أعلای حضراتِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)، و سیر در این مقام است.
🍃▪️#هفتاد بار استغفار مؤمنین در ماه شعبان؛
❂☜ ترکِ ترک، مقامِ فنایِ از فنا، کمالُ الاخلاص، معراج، و قبولِ مقامِ افق مبینِ حضراتِ ائمّۀ اطهار (علیهمالسّلام)، و سیر در این مقام است.
🌿۞ ماه #شعبان؛ ماه پیامبر اکرم (ص) است.
و این هفتاد بار استغفارِ مخصوص؛
🪞☜ #آئینه شدن برای هفتاد بار استغفار روزانۀ پیامبر اکرم (ص) است که افق مبین به وجودِ نازنینِ حضرتشان، معنا مییابد.
🍃۞ الغرض؛
👁🗨 افق مبین؛ نقطۀ رؤیت است و شهود. یعنی؛ نقطۀ جمعیۀ شاهد و مشهود.
که آن؛
❂☜ شخصِ شخیصِ عالم وجود، جان و حقیقتِ حضرت رسول (صلّی الله علیه و آله)، سیّد الشاهد و المشهود؛ حضرت سیّد «الشهداء» امام حسین (علیهالسّلام) هستند، که حضرت پيامبر اکرم (ص) میفرمايند:
▫️『حُسَینُ مِنّی و أنا مِن حُسَین؏』▫️
🔳 حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام)؛ تمام حاجت روا شدنِ حضرت رسول اکرم (صلیالله علیه و آله) هستند. روا شدنِ #حاجت، در نقطۀ جمعیۀ #شهادت است. که داعی با مدعوِّ خویش؛ در وحدتْ جلوه میکند. و حاجتِ محتاج، با محتاج، در نقطۀ جمعیۀ «حاجت روا شدن»، شهود و ملاقات و رؤیت دارد.
🌿۞ پس حاجتروا شدنِ مطلق؛ جلوۀ #شهادت_مطلق است که آن؛ شخصِ حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام) هستند.
🍃⇯֎ این است که در دعای روز میلاد حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام) که در سوّمِ ماه شعبهها، شعبانُ المعظم، یعنی؛ در آخرین روز از ستّةُ الایامِ ترسیمِ خلقت (ششمین روزِ بعد از روز بعثت) واقع شده، آمده است:
💠『اللّهُمّ وَ هَبْ لَنا في هذا اليوم خَيْرَ مَوْهِبَةٍ
وَ أنْجِحْ لَنَا فیهِ كُلَّ طَلَبَةٍ
كَما وَهَبْتَ الحُسَينَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّه
وَ عاذَ فُطْرُسَ بِمَهْدِهِ
فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِه مِنْ بَعْدِه
نَشْهَدُ تُرْبَتَه
وَ نَنْتَظِرُ أوْبَتَه
آمين ربّ العالمین.』💠
پروردگارا پس در این روز بر ما عطا نما بهترین عطاها را
و ما را حاجتروا کن دربارۀ تمام خواستهها،
همانگونه که حسین (؏) را به جدّ او محمّد (ص) عطا کردی،
و [آن سان که] فطرس به گهوارۀ او پناه برد،
پس؛
▪️ما نیز بعد از او به مزارش پناه میبریم،
▪️بر تربتش حاضر و شاهد میشویم
▪️و بازگشتش را انتظار میکشیم
آمین رب العالمین.
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص۸۲۶
🌿۞ فرمودند:
❂☜『أَنْجِحْ لَنَا ... كَمَا وَهَبْتَ الْحُسَيْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ』
🍃⇯֎ به راسمِ عالمین بودنِ حضرت ختمی مرتبت، محمّد مصطفی (صلیالله علیه و آله)؛ روائیِ حاجت عوالم؛
❂☜ در هبۀ حضرت امام حسین (؏) به حضرت رسول اکرم (ص) بایستی دیده شود.
🍃֎⇦که حضرت سیّد الشهدا (علیهالسّلام)؛ به اطلاقِ شهادت - که سیّد تمام شواهِد و تمام مشهودات میباشند -؛ مطلقِ حاجتروائی [بدونِ در نظر گرفتنِ متعلّقش] هستند که وجود نازنین ایشان، به جلوۀ افق مبین تلالؤ دارد.
🍃⇯֎ و هر ذی حاجتی - بداند یا نداند، بخواهد یا نخواهد -؛ در نقطۀ روا شدنِ حاجتش،
❂☜ محظوظِ پرتوئی از حضرت سیّد الشّهداء (علیهالسّلام) است و جلوهای از افق مبین تا رَوائیِ حاجتِ او ممدود گشته است.
🌕۞ النّهایة؛ میلادِ حضرت سیّد الشهداء (علیهالسّلام) میلادی است که به #عین_شخصی تبریک؛ همراه با بکاء و ناله است.
❂☜ این نقطۀ شهادت است که فرحِ شهود و ظاهر، و حزن غیبِ و باطن؛ در نقطۀ سیّد الشهدائیِ اهل بیت (علیهمالسّلام) یعنی؛ حضرت امام حسین (علیهالسّلام) جمع است، که در میلادشان آمده است:
💠『اللّهُمّ إنّي أسألُكَ بِحَقِّ المَوْلُودِ في هذا الیَوم
الْمَوْعُودِ بِشهادَتِهِ قَبْلَ اسْتِهْلالِهِ وَ وِلادَتِهِ
بَكَتْهُ السّماءُ وَ مَنْ فِيهَا وَ الأرْضِ وَ مَنْ عَلَيْهَا
وَ لَمّا يَطَأْ لَابَتَيْهَا』💠
پروردگارا همانا من از تو درخواست میکنم به حقّ کسی که در این روز متولّد شد، همان که پیش از پیدایش و ولادتش، وعده به شهادتش داده شد.
[همان که] آسمان و هر که در اوست، و نیز زمین و هر که بر آن است؛ بر او گریست، در حالی که [او] هنوز بر سنگستانهایش پای نگذاشته بود.
📚مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، ج۲، ص۸۲۶
🍃🌸 إن شاء الله درکِ میلاد حضرت (ع)؛ در نقطۀ جمعیۀ شهادت، روزی خاصُّ الخاصِّ این ایام باشد.
به حزنِ جلال، و فرحِ جمال؛ میلاد حضرتشان بر جان و دلتان مبارک.
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#افق_مبین_اطلاق_شهادت
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔂 ༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖ ➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج۱۶، ص۳۶۴)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ۸۳)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند مقدمهای است و بیشتر و پیشتر، نیازمندِ «حالِ استماعِ» خوانندگان عزیز.
🍃 از این رو؛ به قدر طلب، و به میزان استقبال عزیزان، لطیفهای از این صلوات را با بیانِ مقدمهای (که آن هم از لطائف است) خواهیم خواند:
🔰 #شفاعت ، از مادّۀ «شفع» بوده که «#شفع» به معنایِ جُفت میباشد.
دقت شود که «جفت»، دو تا نیست، بلکه در «جفت بودن»، یگانه است و فریادِ توحید سر میدهد.
✖️اغلب چنین تصوّر میکنند که؛ شفیع (شفاعت کننده) کسی است که بندۀ خدا (مشفوعٌ) را به خدا متصل میکند.
♨️ این در فرض تثلیث است! یعنی خداوند و شفیع و مشفوع (شفاعت شده) سه چیز یا سه نفر تصوّر شدهاند و تا آخر هم به این تثلیث و شرک باقی ماندند!
✖️اینطور معنا کردن و فهمیدن و اعتقاد داشتن به شفاعت، شرک است و با نفسِ شفاعت که توحید و یگانگی است مغایرت دارد.
🔅ما در عالم نور و با معیارات آن، باید عارف به معارف شویم نه با معیارات عالم حدود و ابعاد که ظلمت است و دوری.
#المعرفة_بالنورانیة ، اصل الأصول معارف حقیقیه است.
⭕️ «شفیع»، بر وزنِ فَعیل، صفتِ مشبهه میباشد.
صفت مشبهه، شدّت و مبالغه دارد و از این رو؛ هم به معنایِ اسم فاعل است و هم به معنایِ اسم مفعول.
و چون در عالم نور نظر شود؛ «شفیع»، طرفین خود را به #عین_شخصی فراگرفته است.
✳️ یعنی «شفیع» در نقطۀ شفاعت؛
✽ هم شافع (شفاعت کننده) است و هم مشفوع (شفاعت شده).
💠 حضرات آل الله علیهم السلام «شفیع» هستند و اصلاً بقولِ مطلق، شفیع، فقط و فقط حضرات آل الله علیهم السلام میباشند و «شفیع» بودنِ حقّ تعالی، شفیع بودنِ خودیّت او، یعنی حضرات نفس الله (علیهم السلام) است.
و اینکه مؤمنین، شفاعتِ دیگران را میکنند؛ در نقطۀ «شفیع بودن»، ظاهر کنندۀ مقامِ شفاعتِ آل الله (علیهم السلام) هستند و نه اینکه شفیعانی باشند در کنار حضرات ائمۀ اطهار (؏).
🔰 که حضرت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله به قول مطلق میفرمایند:
🔷『 أَنَا صَاحِبُ الشَّفَاعَة』🔷
من صاحب شفاعت هستم.
(📚بحار الأنوار ج۱۶، ص۳۶۴)
🌐 عالَم، به شفاعتِ حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله خلق شده است و کینونَت و بودِ اشیاء، به شفاعتِ حضرت (ص) است (دقت کنیم❗️).
❌ نه اینکه اشیاء، اوّلاً چیزی بوده، و بعد از اینکه چیزی هستند، شفاعت را پذیرا میباشند.
اینطور نیست!
✾ شفاعت، سه مرتبۀ کلّی ذات و صفت و فعل را فراگرفته است و #توحید_ذاتی و #توحید_صفاتی و #توحید_افعالی را رقم زده است.
مرتبۀ مخفی و اجلایِ شفاعت، #شفاعت_در_ذات است که غالباً کمتر به آن عنایت میشود!
👈 شفاعت در تکوین، شفاعت در ذات اشیاء است.
🔲 شفاعت ذاتی، در ترسیم عالم است و هر شیئی در نفسِ «شیء» بودنش، با رغبت و یا با کراهت، تسلیم شفاعتِ آل الله علیهم السلام شده است تا کینونَت و خلقت یافته.
قرآن میفرماید:
💎 【 وَ لَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ طَوْعاً وَ كَرْهاً وَ إِلَيْهِ يُرْجَعُونَ】💎
حال آن كه هر كه در آسمانها و زمين است خواه ناخواه فرمانبردار اوست و همه به سوى او بازگردانده مى شوند.
(سورۀ آل عمران علیه السلام آیۀ۸۳)
⤵️ #شفاعت_در_تکوین که راسِم عالم (ترسیم کننده و ایجاد کنندۀ عالم) است، قوسِ نزولِ شفاعت است.
⤴️ شفاعت در تکوین، به #شفاعت_در_تشریع (که قوس صعود عالم است)، تجمیع میگردد.
🔄 اینها دو شفاعت نیست. بلکه شفاعت، هرگز با دوئیت نمیسازد که اصلاً شفاعت، ظهورِ توحید حقّ تعالی است. شفاعت تکوینی به #عین_شخصی شفاعت تشریعی است و فرقشان، فرق نوری است و نه فرق ظلمتیِ عالم حدود.
(برای مطالعۀ شرح #عینیت رجوع بفرمائید به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/299)
⭕️آن کسانی که توحید حقّ را به اختیار خویش بپذیرند (یعنی در تشییع - فراتر از تکوین)، شفاعت را تشریعاً قبول کردهاند.
🔃و چون تشریع، جمع کنندۀ تکوین است، قوس نزولِ تکوین را با قوسِ صعودِ تشریع، در وجودِ خویش، تکمیل میکنند.
✿ مؤمنین، شفاعتِ در تکوین را پذیرفته و با قبولِ مُفتَرض الطاعه بودنِ حضرات آل الله علیهم (یعنی واجب الاطاعه بودن ایشان) و پذیرش شریعت حضرات (؏)، مَشفوع واقع میشوند (شفاعت کرده شده).
⤵️ پس قوس نزولِ شفاعت (که شفاعتِ در تکوین است)، به اختیار مؤمنین، در قوسِ صعود کامل میگردد.⤴️
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔂༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
➖➖➖➖➖➖➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند…
🔂༺•اا۞• لطیفۀ صلوات شعبانیه؛
سِـــرّی در سِــــیــر! •۞اا•༻
➖➖➖➖➖➖➖
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده ➖
↗️ https://t.me/ehsannil2/90
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🔔 صلوات شعبانیه، سیر دهندۀ سالکان است!
آنچه از رموز و دقائق و لطائف این صلوات در بیان روزی شده، نیازمند…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
❌امّا سایرین، خودشان شفاعت حقّ را نمیپذیرند و از حیطۀ #اختیار بیرون رفته و در حقیقت به انسانیّت (که مختار بودن است)، پشت میکنند. قرآن در وصفشان میفرماید:
● 【 أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ «شُفَعاءَ» قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ
● قُلْ «لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَميعاً» ...】
◉ آيا غير از خدا شفيعانى براى خود گرفتهاند؟ بگو: آيا هر چند مالك چيزى نباشند و تعقل نكنند؟
◉ بگو: شفاعت، يكسره از آن خداست...
(سورۀ زمر آیات ۴۳ و ۴۴)
🔆 همانطور که هر امری را وقتی مقدّر است و هر ثمری را فصلی، پذیرش شفاعت نیز در وقت و ماه خاصّی، به ظهور میآید.➷
⭕️ شعبان، ماه شفاعت است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔻『 إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانُ «شَهْرَ الشَّفَاعَةِ»
لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ «يُصَلِّي عَلَيْهِ» فِيه』🔺
■ همانا شعبان «ماه شفاعت» نامیده شد
زیرا رسول شما (ص) هرکس را که به او در این ماه، «صلوات» بفرستد، شفاعت مینماید.
(📚 وسائل الشيعة، ج۱۰، ص۵۱۲)
😀 نکته :
🔻
بیانِ 『 رسولکم』 بجایِ "رسول الله" جایِ تأمّل است!
❖یکی از دقایق این است که "ـکم" بودن یعنی به اشاره آمدنِ شما، به "رسول" است.
⇦ پس آنکه جانِ توست را بپذیر و شفاعتش را قبول کن و به او با «صلوات»، وصل و فانی شو و اینطور، محقَّق به توحید حقّ شده و مستغرق در او باش.
🔺
❀ ماه شعبان، ماه پیامبر اکرم (ص) است که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند «شَعْبَانُ شَهْرِي» (📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۹۰).
❀ و فرمودهاند که شعبان، ماه صلوات است.
☘️ پس #شعبان؛ ماه پیامبر اکرم (ص) و ماه شفاعت و ماه صلوات است.
این سه، یک حقیقت میباشد که ؛
⇚♦️#ماه_شعبان؛ ماه پذیرش شفاعتِ شفیعِ مطلق یعنی حضرت «رَحْمَةً لِلْعالَمين» رسول اکرم(ص) و ائمۀ معصومین(ع) است. که نقطه شَفع و جفت شدن، همان صلوات است که صلوات صحیح (و نه ابتر! یعنی با «آلـه»)، ظهورِ پذیرش شفاعت حضرت (ص)، توسّط مؤمن است.
💠 و در تحلیل و مقامِ فرق نوری (و در #عین_شخصی) اینطور بیان میشود:
⤵️ حضرت «رَحْمَةً لِلْعالَمين»(ص) ترسیم کننده عالَم هستند (#قوس_نزول)
⤴️ و حضرات ائمه اطهار علیهم السلام، تجمیع کنندۀ عالَم (#قوس_صعود).
☀️ حقّ تعالی از مقام لا اشاره، به خودیّت خویش (یعنی حضرات آل الله علیهم السلام)، حضورِ مطلق عَلی الاطلاق را ظاهر نمود و عالم اشاره را، ترسیم.
✻حضرت باری تعالی، به حضرت "رَحْمَةً لِلْعالَمين" (ص)، عالم اشارات را در «شش روز» خلق نمود.
در هفت آیۀ قرآن این مهمّ بیان شده است. از جمله:
💎【«هُــــوَ» الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّـــةِ أَيَّامٍ» ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْش】 💎
او کسی است که آسمانها و زمين را در «شش روز» آفريد سپس بر عرش استيلا يافت.
(حدید،۵۴)
✽ شش روزِ ایّام هفته، ظهورِ «سِتَّةِ أَيَّامٍ» خلقت است.
👈🏻✦ و روز جمعه، که 《یوم الجمع》 و هنگامۀ قیامِ قائم آل الله (ع) و حقیقتِ قیامت، و قیامِ حقیقت است؛ مقام جامعیّتِ «جامع الشَتّات»، سلالة النبی، مُثبِت الثابت، اصل الحقّ، بقیة الله، حقّ الحقیق، حضرت موعود، حجة بن الحسن العسکری علیهما افضل صلوات المصلّین، میباشد.
👈🏻♦️شش روز خلقت، شش جهتِ اصلی عالم اشارات است و "جمعه"، نقطۀ جمعیۀ این تشتّتات.
🔳 «جمعه»، ظهورِ قیّومیّه مطلقۀ حضرت 《هُــــوَ》 (『«هُــــوَ» الَّذي خَلَقَ』) در قیّومیّت معیه با تمام آن شش جهت و ایّام ستّه است.
(قیومیت مطلقه و معیه 👈 https://telegram.me/ehsannil3/75)
🔲 قیّومیّت معیه، که همان جمعۀ ایّام ششگانه است، نقطۀ جمع کنندۀ خلقت است که آن، «وجه الله» بوده و حضرات آل الله علیهم السلام میفرمایند 🔹«نحنُ وَجهُ الله»🔹(📚البرهان، ج ۴، ص۲۹۴).
قرآن میفرماید:
🔻【فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ «وَجْهُ اللَّه»】🔺
پس به هر سو رو كنيد، همان جا وجه خداست.
(بقره،۱۱۵).
"تُوَلُّوا" نه صِرفاً گشتن و گذار باشد که این جهت و آن جهت شویم. بلکه یعنی هر ذی اشارهای(ذوات، صفات، افعال، آثار) ، خارج از سیطرۀ حقیقی و حضورِ مطلقۀ «وجه الله» نیست.
و
🔻【وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ «هُوَ» مُوَلِّيها】🔺
و براى همه چیزی وجههای است که حقّ تعالی گردانندۀ آن است.
(بقره،۱۴۸)
پس بلافاصله فرمود:
💎【 ... فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ
أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ 】💎
پس بسوى خيرات هر جا که بوديد سبقت بگيريد که خدا همه شما را مىآورد که خدا بر همه چيز قادر است.
🔹 که خَیرات، همان وجه الله است. و همۀ شش روز و شش جهت، در پیِ "یوم الجمع" (جمعه) بودنِ وجه الله واله و شیدایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
❌امّا سایرین، خودشان شفاعت حقّ را نمیپذیرند و از حیطۀ #اختیار بیرون رفته و در حقیقت به انسانیّت (که مختار بودن است)، پشت میکنند. قرآن در وصفشان میفرماید:
● 【 أَمِ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ «شُفَعاءَ» قُلْ أَ وَ لَوْ كانُوا لا يَمْلِكُونَ شَيْئاً وَ لا يَعْقِلُونَ
● قُلْ «لِلَّهِ الشَّفاعَةُ جَميعاً» ...】
◉ آيا غير از خدا شفيعانى براى خود گرفتهاند؟ بگو: آيا هر چند مالك چيزى نباشند و تعقل نكنند؟
◉ بگو: شفاعت، يكسره از آن خداست...
(سورۀ زمر آیات ۴۳ و ۴۴)
🔆 همانطور که هر امری را وقتی مقدّر است و هر ثمری را فصلی، پذیرش شفاعت نیز در وقت و ماه خاصّی، به ظهور میآید.➷
⭕️ شعبان، ماه شفاعت است که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
🔻『 إِنَّمَا سُمِّيَ شَعْبَانُ «شَهْرَ الشَّفَاعَةِ»
لِأَنَّ رَسُولَكُمْ يَشْفَعُ لِكُلِّ مَنْ «يُصَلِّي عَلَيْهِ» فِيه』🔺
■ همانا شعبان «ماه شفاعت» نامیده شد
زیرا رسول شما (ص) هرکس را که به او در این ماه، «صلوات» بفرستد، شفاعت مینماید.
(📚 وسائل الشيعة، ج۱۰، ص۵۱۲)
🔻
بیانِ 『 رسولکم』 بجایِ "رسول الله" جایِ تأمّل است!
❖یکی از دقایق این است که "ـکم" بودن یعنی به اشاره آمدنِ شما، به "رسول" است.
⇦ پس آنکه جانِ توست را بپذیر و شفاعتش را قبول کن و به او با «صلوات»، وصل و فانی شو و اینطور، محقَّق به توحید حقّ شده و مستغرق در او باش.
🔺
❀ ماه شعبان، ماه پیامبر اکرم (ص) است که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند «شَعْبَانُ شَهْرِي» (📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۹۰).
❀ و فرمودهاند که شعبان، ماه صلوات است.
☘️ پس #شعبان؛ ماه پیامبر اکرم (ص) و ماه شفاعت و ماه صلوات است.
این سه، یک حقیقت میباشد که ؛
⇚♦️#ماه_شعبان؛ ماه پذیرش شفاعتِ شفیعِ مطلق یعنی حضرت «رَحْمَةً لِلْعالَمين» رسول اکرم(ص) و ائمۀ معصومین(ع) است. که نقطه شَفع و جفت شدن، همان صلوات است که صلوات صحیح (و نه ابتر! یعنی با «آلـه»)، ظهورِ پذیرش شفاعت حضرت (ص)، توسّط مؤمن است.
💠 و در تحلیل و مقامِ فرق نوری (و در #عین_شخصی) اینطور بیان میشود:
⤵️ حضرت «رَحْمَةً لِلْعالَمين»(ص) ترسیم کننده عالَم هستند (#قوس_نزول)
⤴️ و حضرات ائمه اطهار علیهم السلام، تجمیع کنندۀ عالَم (#قوس_صعود).
☀️ حقّ تعالی از مقام لا اشاره، به خودیّت خویش (یعنی حضرات آل الله علیهم السلام)، حضورِ مطلق عَلی الاطلاق را ظاهر نمود و عالم اشاره را، ترسیم.
✻حضرت باری تعالی، به حضرت "رَحْمَةً لِلْعالَمين" (ص)، عالم اشارات را در «شش روز» خلق نمود.
در هفت آیۀ قرآن این مهمّ بیان شده است. از جمله:
💎【«هُــــوَ» الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في «سِتَّـــةِ أَيَّامٍ» ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْش】 💎
او کسی است که آسمانها و زمين را در «شش روز» آفريد سپس بر عرش استيلا يافت.
(حدید،۵۴)
✽ شش روزِ ایّام هفته، ظهورِ «سِتَّةِ أَيَّامٍ» خلقت است.
👈🏻✦ و روز جمعه، که 《یوم الجمع》 و هنگامۀ قیامِ قائم آل الله (ع) و حقیقتِ قیامت، و قیامِ حقیقت است؛ مقام جامعیّتِ «جامع الشَتّات»، سلالة النبی، مُثبِت الثابت، اصل الحقّ، بقیة الله، حقّ الحقیق، حضرت موعود، حجة بن الحسن العسکری علیهما افضل صلوات المصلّین، میباشد.
👈🏻♦️شش روز خلقت، شش جهتِ اصلی عالم اشارات است و "جمعه"، نقطۀ جمعیۀ این تشتّتات.
🔳 «جمعه»، ظهورِ قیّومیّه مطلقۀ حضرت 《هُــــوَ》 (『«هُــــوَ» الَّذي خَلَقَ』) در قیّومیّت معیه با تمام آن شش جهت و ایّام ستّه است.
(قیومیت مطلقه و معیه 👈 https://telegram.me/ehsannil3/75)
🔲 قیّومیّت معیه، که همان جمعۀ ایّام ششگانه است، نقطۀ جمع کنندۀ خلقت است که آن، «وجه الله» بوده و حضرات آل الله علیهم السلام میفرمایند 🔹«نحنُ وَجهُ الله»🔹(📚البرهان، ج ۴، ص۲۹۴).
قرآن میفرماید:
🔻【فَأَيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ «وَجْهُ اللَّه»】🔺
پس به هر سو رو كنيد، همان جا وجه خداست.
(بقره،۱۱۵).
"تُوَلُّوا" نه صِرفاً گشتن و گذار باشد که این جهت و آن جهت شویم. بلکه یعنی هر ذی اشارهای(ذوات، صفات، افعال، آثار) ، خارج از سیطرۀ حقیقی و حضورِ مطلقۀ «وجه الله» نیست.
و
🔻【وَ لِكُلٍّ وِجْهَةٌ «هُوَ» مُوَلِّيها】🔺
و براى همه چیزی وجههای است که حقّ تعالی گردانندۀ آن است.
(بقره،۱۴۸)
پس بلافاصله فرمود:
💎【 ... فَاسْتَبِقُوا الْخَيْراتِ
أَيْنَ ما تَكُونُوا يَأْتِ بِكُمُ اللَّهُ جَميعاً إِنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَديرٌ 】💎
پس بسوى خيرات هر جا که بوديد سبقت بگيريد که خدا همه شما را مىآورد که خدا بر همه چيز قادر است.
🔹 که خَیرات، همان وجه الله است. و همۀ شش روز و شش جهت، در پیِ "یوم الجمع" (جمعه) بودنِ وجه الله واله و شیدایند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قیومیّتِ معیه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی علی (علیه…
🔷 #حقیقة_الولایة
🔹#ﺑﯿﺎﻥ_پنجم_حقیقة_الولایة :
༺°•𐫱 قیومیّتِ معیه 𐫱•°༻
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/75
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔷 به یاد دارید که در بیان اول، خداوند روزی فرمود که حضرت مولی علی (علیه…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
❀ حضرت آدم (؏) بر #کوه_صفا
✿ و حضرت حوّا (س) بر #کوه_مروه
#هبوط میکنند.
📚 البرهان، ج ۱، ص۱۸۱
[🔔 تمام این مطالب، نِکات ظریف دارد که به جهت پرهیز از اطالۀ کلام، صرفاً لُبّ مطلب، به اختصار بیان شد.]
💫 تا اینجای مطلب ان شاء الله به جان نشسته باشد.
°༄༅࿔🦋࿐°
✿ جنّت؛ مقام خفاست.
❀ و أرض، أرضِ تعیّنات بوده، و مقام جلوت میباشد.
🍃۞ بیان شد که حضرت آدم (؏) از درخت ولایت تناول فرمودند. ولایتی که بیحدّ است.
❂☜ تناول کردنِ حضرت آدم (؏) در جنّت - که مقام خفاست - ، به #عین_شخصی تناول نکردنِ ایشان در ارض - که مقام جلوت و اشارات است -، میباشد.
֎ بنابراین؛ برای اینکه آن خوردن به عین آن نخوردن، بر روی زمین که عالم اشارات است، نشان داده شود، امر به #صیام (روزه) میشود.
🍃۞ صیام (روزه) چیست؟
❂☜〖 الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗
✾ روزه، ثـباتِ اخلاص است.
📚 علل الشّرائع، ج۱، ص۲۴۸
🍃۞ #اخلاص_چیست ؟
❂☜〖 لا إِلَهَ إِلّا الله وَ هِيَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاص〗
📚 التوحيد، للصدوق، ص۲۳۴
⇦🔹«لا اله الّا الله»، اخلاص است و کلمۀ اخلاص، کلمۀ «لا اله الّا الله» است که همان کلمۀ توحید است.
❂☜ 🌳 پس رسیدیم به شجرۀ طیّبه یا همان شجرهٔ مَنهیّه در جنّةُ الخفا.
🌳 شجره ای که ظهورِ «لا اله الا الله» است.
🍃۞ بنابراین؛
〖 الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗
یعنی؛
❂☜♦️ روزه، ثباتِ توحید است. ♦️
🍃۞ النّهایة؛
آن میوۀ ممنوعه در وجود حضرت آدم (؏) باقی میماند، پس به حضرت آدم (؏) امر میشود که #سی روز، روزه بگیرد.
چنان که حضرت خاتم الأنبیاء و المرسلین (صلّی الله علیه و آله) می فرمایند:
💠〖 إنَّ آدَمَ ؏ لَمَّا أَكَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ بَقِيَ فِي بَطْنِهِ ثَلَاثِينَ يَوْماً فَفَرَضَ اللهُ عَلَى ذُرِّيَّتِهِ ثَلَاثِينَ يَوْماً الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ وَ الَّذِي يَأْكُلُونَهُ بِاللَّيْلِ تَفَضُّلٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ وَ كَذَلِكَ كَانَ عَلَى آدَمَ ؏ فَفَرَضَ اللهُ ذَلِكَ عَلَى أُمَّتِي〗💠
✾ وقتى آدم (عليه السّلام) از ميوۀ آن درخت خورد، سى روز اثرِ آن در شكم او باقى ماند، از اين جهت، خداوند؛ سى روز گرسنگى و تشنگى را بر نسلِ او فرض فرمود، و آنچه در شب میخورند، تفضّلى است از جانب خداى عزّ و جلّ دربارۀ ايشان. و كار بر آدم نيز بر همين گونه بوده است، و از این رو خدا آن را بر امّت من واجب ساخته است.
📚 من لايحضره الفقيه، ج۲، ص۷۳
🍃۞ و این است حکمتِ آنکه روزۀ ماه مبارک رمضان؛ بر انبیاء الهی (علیهم السّلام) و امّت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) واجب شده است. که إن شاء الله در سخنهای بعدی؛ لطائفِ دیگری از این حکمت، بیان خواهد شد.
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَلِيَّ الْحَمْدِ، وَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ،
[وَ] أَنْتَ حَقِيقٌ بِالْحَمْدِ، وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لَا يَنْبَغِي إِلَّا لَكَ»
📚 الدروع الواقية، سیّد بن طاووس، ص۱۹۰
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#پایان_لطیفه_اول_حقیقة_الصیام
#لطیفه_وجوب_روزه_ماه_رمضان
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
❀ حضرت آدم (؏) بر #کوه_صفا
✿ و حضرت حوّا (س) بر #کوه_مروه
#هبوط میکنند.
📚 البرهان، ج ۱، ص۱۸۱
[🔔 تمام این مطالب، نِکات ظریف دارد که به جهت پرهیز از اطالۀ کلام، صرفاً لُبّ مطلب، به اختصار بیان شد.]
💫 تا اینجای مطلب ان شاء الله به جان نشسته باشد.
°༄༅࿔🦋࿐°
✿ جنّت؛ مقام خفاست.
❀ و أرض، أرضِ تعیّنات بوده، و مقام جلوت میباشد.
🍃۞ بیان شد که حضرت آدم (؏) از درخت ولایت تناول فرمودند. ولایتی که بیحدّ است.
❂☜ تناول کردنِ حضرت آدم (؏) در جنّت - که مقام خفاست - ، به #عین_شخصی تناول نکردنِ ایشان در ارض - که مقام جلوت و اشارات است -، میباشد.
֎ بنابراین؛ برای اینکه آن خوردن به عین آن نخوردن، بر روی زمین که عالم اشارات است، نشان داده شود، امر به #صیام (روزه) میشود.
🍃۞ صیام (روزه) چیست؟
❂☜〖 الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗
✾ روزه، ثـباتِ اخلاص است.
📚 علل الشّرائع، ج۱، ص۲۴۸
🍃۞ #اخلاص_چیست ؟
❂☜〖 لا إِلَهَ إِلّا الله وَ هِيَ كَلِمَةُ الْإِخْلَاص〗
📚 التوحيد، للصدوق، ص۲۳۴
⇦🔹«لا اله الّا الله»، اخلاص است و کلمۀ اخلاص، کلمۀ «لا اله الّا الله» است که همان کلمۀ توحید است.
❂☜ 🌳 پس رسیدیم به شجرۀ طیّبه یا همان شجرهٔ مَنهیّه در جنّةُ الخفا.
🌳 شجره ای که ظهورِ «لا اله الا الله» است.
🍃۞ بنابراین؛
〖 الصِّيَامُ تَثْبِيتاً لِلْإِخْلَاص〗
یعنی؛
❂☜♦️ روزه، ثباتِ توحید است. ♦️
🍃۞ النّهایة؛
آن میوۀ ممنوعه در وجود حضرت آدم (؏) باقی میماند، پس به حضرت آدم (؏) امر میشود که #سی روز، روزه بگیرد.
چنان که حضرت خاتم الأنبیاء و المرسلین (صلّی الله علیه و آله) می فرمایند:
💠〖 إنَّ آدَمَ ؏ لَمَّا أَكَلَ مِنَ الشَّجَرَةِ بَقِيَ فِي بَطْنِهِ ثَلَاثِينَ يَوْماً فَفَرَضَ اللهُ عَلَى ذُرِّيَّتِهِ ثَلَاثِينَ يَوْماً الْجُوعَ وَ الْعَطَشَ وَ الَّذِي يَأْكُلُونَهُ بِاللَّيْلِ تَفَضُّلٌ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ عَلَيْهِمْ وَ كَذَلِكَ كَانَ عَلَى آدَمَ ؏ فَفَرَضَ اللهُ ذَلِكَ عَلَى أُمَّتِي〗💠
✾ وقتى آدم (عليه السّلام) از ميوۀ آن درخت خورد، سى روز اثرِ آن در شكم او باقى ماند، از اين جهت، خداوند؛ سى روز گرسنگى و تشنگى را بر نسلِ او فرض فرمود، و آنچه در شب میخورند، تفضّلى است از جانب خداى عزّ و جلّ دربارۀ ايشان. و كار بر آدم نيز بر همين گونه بوده است، و از این رو خدا آن را بر امّت من واجب ساخته است.
📚 من لايحضره الفقيه، ج۲، ص۷۳
🍃۞ و این است حکمتِ آنکه روزۀ ماه مبارک رمضان؛ بر انبیاء الهی (علیهم السّلام) و امّت پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) واجب شده است. که إن شاء الله در سخنهای بعدی؛ لطائفِ دیگری از این حکمت، بیان خواهد شد.
«اللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ وَلِيَّ الْحَمْدِ، وَ مُنْتَهَى الْحَمْدِ،
[وَ] أَنْتَ حَقِيقٌ بِالْحَمْدِ، وَ لَكَ الْحَمْدُ حَمْداً لَا يَنْبَغِي إِلَّا لَكَ»
📚 الدروع الواقية، سیّد بن طاووس، ص۱۹۰
🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#پایان_لطیفه_اول_حقیقة_الصیام
#لطیفه_وجوب_روزه_ماه_رمضان
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ #کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ #کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🔹
🍃۞ الغرض؛
معارف بایستی از ذاتِ حقّﷻ بررسی شود. چرا که همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام - که امر به معروف و نهی از منکر است -؛ جلواتی از ذاتِ حقّﷻ است.
֎ بدین معنا که؛
❂☜ هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است.
که اوﷻ؛ 🔻『 لا هــــو الّا هــــو』🔺 است.
🍃۞ توضیح اینکه؛
👁🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلبِ معرفتی، باید از شخصِ حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که؛
❂☜«المَعْرِفَةُ صُنْعُ الله؛ 📚دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۳». و #صنع_الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّﷻ است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّﷻ است؛ اتقانِ هر شیئی است، چنان که قرآن میفرماید:
🔅『 صُنْعَ الله الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء 』🔅
📘سورۀ نمل، آیۀ ۸۸
⇐ ✳️ بنابراین؛
معرفت به هر امر، و هر حکمِ شریعت نیز؛ از معرفت به خودِ حقّﷻ باید باشد، چنان که میفرماید؛
◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.
(📚 فرازی از دعای پر فیض ابوحمزه ثمالی)
🍃۞ آنان که معارف را صرفاً در #مقام_فرق (یعنی؛ #مقام_جلوت، #مقام_اشاره) نظر میکنند، در تفاوتها و فرقها گرفتار میشوند. و جمعبندیِ حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.
👁🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّﷻ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کُلِّ] تجلّیات حقّﷻ نظر کردیم؛
❂☜ نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت أحدﷻ خواهیم دید و مییابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به اوﷻ، و در اوﷻ معنا میشود.
◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸【لا هو الا هو】🔸 است («اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو ؛ سورۀ بقره آیۀ ۲۵۵») حاصل میشود. ➷
⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی، در شریعت؛ از شدّتِ نفیِ «لاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جلال حقّﷻ است که منشأ نهی از منکر میباشد. و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّﷻ است.
🔺◉ و هر #امر، در شریعت؛ از شدّتِ «الّاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جمال حقّ است که منشأ امر به معروف میباشد. و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّﷻ است.
✅ نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهیهای در شرع و احکام که ظهورِ 🔸【لا هو الا هو】🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.
(مقالهای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که إن شاء الله خوانندگان این مقالات، پیشنیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/310)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
🍃۞ الغرض؛
معارف بایستی از ذاتِ حقّﷻ بررسی شود. چرا که همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام - که امر به معروف و نهی از منکر است -؛ جلواتی از ذاتِ حقّﷻ است.
֎ بدین معنا که؛
❂☜ هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است.
که اوﷻ؛ 🔻『 لا هــــو الّا هــــو』🔺 است.
🍃۞ توضیح اینکه؛
👁🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلبِ معرفتی، باید از شخصِ حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که؛
❂☜«المَعْرِفَةُ صُنْعُ الله؛ 📚دعائم الإسلام، ج۱، ص۱۳». و #صنع_الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّﷻ است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّﷻ است؛ اتقانِ هر شیئی است، چنان که قرآن میفرماید:
🔅『 صُنْعَ الله الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء 』🔅
📘سورۀ نمل، آیۀ ۸۸
⇐ ✳️ بنابراین؛
معرفت به هر امر، و هر حکمِ شریعت نیز؛ از معرفت به خودِ حقّﷻ باید باشد، چنان که میفرماید؛
◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.
(📚 فرازی از دعای پر فیض ابوحمزه ثمالی)
🍃۞ آنان که معارف را صرفاً در #مقام_فرق (یعنی؛ #مقام_جلوت، #مقام_اشاره) نظر میکنند، در تفاوتها و فرقها گرفتار میشوند. و جمعبندیِ حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.
👁🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّﷻ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کُلِّ] تجلّیات حقّﷻ نظر کردیم؛
❂☜ نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت أحدﷻ خواهیم دید و مییابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به اوﷻ، و در اوﷻ معنا میشود.
◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸【لا هو الا هو】🔸 است («اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو ؛ سورۀ بقره آیۀ ۲۵۵») حاصل میشود. ➷
⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی، در شریعت؛ از شدّتِ نفیِ «لاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جلال حقّﷻ است که منشأ نهی از منکر میباشد. و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّﷻ است.
🔺◉ و هر #امر، در شریعت؛ از شدّتِ «الّاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جمال حقّ است که منشأ امر به معروف میباشد. و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّﷻ است.
✅ نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهیهای در شرع و احکام که ظهورِ 🔸【لا هو الا هو】🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.
(مقالهای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که إن شاء الله خوانندگان این مقالات، پیشنیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/310)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🔹
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_پانزدهم_حقیقة_التوحید :
#حق_تعالی_احدی_المعنا_است
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/310
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔰 ان شاء الله خوانندگان عزیز کلیۀ مباحثی که تا بدینجا در بیانْ…
🔆 #حقیقة_التوحید
🔅#سخن_پانزدهم_حقیقة_التوحید :
#حق_تعالی_احدی_المعنا_است
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/310
●═• ◈• ◈• ◈❖ 🔅 ❖ ◈• ◈• ◈• ═●
🔰 ان شاء الله خوانندگان عزیز کلیۀ مباحثی که تا بدینجا در بیانْ…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🍃۞ پس تا بدین جایِ مطلب دانستیم که؛
❂☜ باطن و جلالتِ کعبه (که مکان دَحو، و کشیدگی و ممدود شدنِ ارضِ تعیّنات است)، زمان است. و زمان؛ در خفا، و سرّ مکان، میباشد.
🍃⌛️ #زمان «در عالم اشارات»؛ کمیّتی متّصل، امّا در بیقراری است. بدین معنا که؛
֎⇦ چون مشتمل بر آنات است؛ «کمیّت» است وُ چون آنی میرود و متّصلاً آنی دیگر آغاز میشود؛این حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
❂☜ امّا مکان؛ کمیّتی است که در #قرار است.
🍃⌛️ زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است، باطنِ مکان است.
֎🌐 و مکان؛ که در قرارِ جمالی است، ظاهرِ زمان است.
🔲 در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان است.
🍃۞ همان طور که بیان شد، حضرات آلالله (علیهم السّلام)؛ حقیقتِ هر شیئی میباشند.
و زمان نیز، شیئی از اشیاء است.
⌛️ بنابراین؛ حقیقتِ زمان، حضرات آلالله (؏) هستند.
✿ بحمد الله، لطائف در این خصوص جاری است و سخن، بسیار. امّا برای ادامۀ مطلب و پرهیز از تطویل کلام، بایستی در رعایت آمد.
🔰 قرآن میفرماید:
【 إنّ عِدَّةَ «الشـُّـهُورِ» عِنْدَ الله «اثْنا عَشَرَ شَهْراً» في كِتابِ الله يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها «أَرْبَعَةٌ» حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ ... 】
✾ همانا تعداد ماهها نزد خدا، آن روزى كه آسمانها و زمين را بيافريد، در كتاب الهى، دوازده ماه بود، كه از آنها چهار ماه حرام است. [و] آئين درست همين است.
📘سورۀ توبه، آیۀ ۳۶
⇫ 📖 در احادیث؛ برای این آیه آمده است که منظور از ۱۲ ماه، دوازده امام (علیهم السّلام) هستند. و آن ۴ ماه حرام، چهار امامِ هُمامی هستند که نام مبارکشان «علیّ» است. و از این رو، این ماهها حرمت دارند (📚 تفسیر روایی برهان، ج۲، ص۷۷۴).
🌙 ماههای قمری را «شهر» میگویند.
#شهر در لغت به معنایِ شناسایی و ظهور است.
֎⇦ عموماً امرِ #شهره و #مشهور را از آنجایی میدانند که در بینِ عموم، ظاهر و مبرهَن شده باشد! در حالی که چون مطلب «عِنْدَ الله» مطرح است؛ مشهوریّت هم از آنجا باید معنا شود. و اصلاً شهرت، در نزد حقّﷻ، حقیقی است و در غیر حقّﷻ، مسامحتاً استفاده میشود.
🍃۞ شهره و مشهور بودن و ظاهر بودنِ «شهر»؛ از ظاهر بودنِ خودِ حقّﷻ است.
֎⇦ ظهورِ هر شیئی غیر از خودِ شیء است. و ظهور، به آن عارض میشود. امّا حقّﷻ خودش و ظهورش #عین_شخصی هستند.
❂☜ برای همین قرآن فرمود:
🔻【هو الظّاهر】🔺
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۳
🌙 الغرض؛ ظاهر بودنِ حقّﷻ، به «شُهور» (ماههای سال) است (که حضرات ائمۀ اطهار علیهم السّلام میباشند).
و این ظاهر بودن؛
֎⇦ «مطلقِ عَلَی الإطلاق» است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❂☜ در عینِ اینکه ایّام هر ماهِ قمری ثابت است، ثابت بودنش حدّی نیست. یعنی؛ در قالب و حدودِ «ثبوت» نمیماند. بلکه از اطلاقِ خویش، در تغییر و کم و زیاد شدن آمده، ولی باز به خودش باقی است.
🍃۞ برای نمونه از روایات، اشارهای میشود که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻【شَهْرُ رَمَضَانَ ثَلَاثُونَ يَوْماً لَا يَنْقُصُ أَبَداً】🔺
✾ ماه رمضان سی روز است، و هرگز کم نمیشود.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۷۸
🍃۞ در توضیح؛
به یکی از معارفی که ریشۀ بیاناتِ دیگر هم میتواند باشد، اشاره میشود که؛
❂☜ حقیقت را باید از شخصِ حقیقیِ عالم تا عالمِ ظاهر بشناسیم.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
֎⇦ اهل #حدود؛ اعداد را در قالبِ اعداد نظر میکنند (که قالبِ اعداد، معدودات هستند).
بنابراین برای اهل حدود؛ سی روز، نمیتواند در ۲۹ روز بیاید. و ماه رمضان برای آنها باید حدّاً ۳۰ روز باشد. و اگر در ۲۹ روز بیاید، دیگر ۳۰ نیست و به عبارتی ناقص انگاشته میشود.
🍃۞ امّا چون مطلب، #حقیقی و #اطلاقی و از شخصِ حقیقیِ عالَم، بررسی شود؛
֎⇦ ۳۰ روز، در نقطۀ ۲۹ روز هم میآید، در حالی که همان ۳۰ روز است.
[اینها صِرف اصطلاح و یا مسامحه در بیان نیست. بلکه؛ بیانِ حقیقتِ اطلاقِ شخصِ حقیقیِ عالَم است.]
🔔 ان شاء الله خوانندگان محترم؛ مباحثِ #کانال_معرفة_الحق و خصوصاً بحث #اطلاق و #عینیت را به دقّت مطالعه فرموده باشند، تا این مطالب برایشان غریب نباشد.
[جهت بحث اطلاق؛
به آدرس ذیل مراجعه بفرمایید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
🍃۞ پس تا بدین جایِ مطلب دانستیم که؛
❂☜ باطن و جلالتِ کعبه (که مکان دَحو، و کشیدگی و ممدود شدنِ ارضِ تعیّنات است)، زمان است. و زمان؛ در خفا، و سرّ مکان، میباشد.
🍃⌛️ #زمان «در عالم اشارات»؛ کمیّتی متّصل، امّا در بیقراری است. بدین معنا که؛
֎⇦ چون مشتمل بر آنات است؛ «کمیّت» است وُ چون آنی میرود و متّصلاً آنی دیگر آغاز میشود؛این حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
❂☜ امّا مکان؛ کمیّتی است که در #قرار است.
🍃⌛️ زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است، باطنِ مکان است.
֎🌐 و مکان؛ که در قرارِ جمالی است، ظاهرِ زمان است.
🔲 در تحلیل عرض میشود:
⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان است.
🍃۞ همان طور که بیان شد، حضرات آلالله (علیهم السّلام)؛ حقیقتِ هر شیئی میباشند.
و زمان نیز، شیئی از اشیاء است.
⌛️ بنابراین؛ حقیقتِ زمان، حضرات آلالله (؏) هستند.
✿ بحمد الله، لطائف در این خصوص جاری است و سخن، بسیار. امّا برای ادامۀ مطلب و پرهیز از تطویل کلام، بایستی در رعایت آمد.
🔰 قرآن میفرماید:
【 إنّ عِدَّةَ «الشـُّـهُورِ» عِنْدَ الله «اثْنا عَشَرَ شَهْراً» في كِتابِ الله يَوْمَ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ مِنْها «أَرْبَعَةٌ» حُرُمٌ ذلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ ... 】
✾ همانا تعداد ماهها نزد خدا، آن روزى كه آسمانها و زمين را بيافريد، در كتاب الهى، دوازده ماه بود، كه از آنها چهار ماه حرام است. [و] آئين درست همين است.
📘سورۀ توبه، آیۀ ۳۶
⇫ 📖 در احادیث؛ برای این آیه آمده است که منظور از ۱۲ ماه، دوازده امام (علیهم السّلام) هستند. و آن ۴ ماه حرام، چهار امامِ هُمامی هستند که نام مبارکشان «علیّ» است. و از این رو، این ماهها حرمت دارند (📚 تفسیر روایی برهان، ج۲، ص۷۷۴).
🌙 ماههای قمری را «شهر» میگویند.
#شهر در لغت به معنایِ شناسایی و ظهور است.
֎⇦ عموماً امرِ #شهره و #مشهور را از آنجایی میدانند که در بینِ عموم، ظاهر و مبرهَن شده باشد! در حالی که چون مطلب «عِنْدَ الله» مطرح است؛ مشهوریّت هم از آنجا باید معنا شود. و اصلاً شهرت، در نزد حقّﷻ، حقیقی است و در غیر حقّﷻ، مسامحتاً استفاده میشود.
🍃۞ شهره و مشهور بودن و ظاهر بودنِ «شهر»؛ از ظاهر بودنِ خودِ حقّﷻ است.
֎⇦ ظهورِ هر شیئی غیر از خودِ شیء است. و ظهور، به آن عارض میشود. امّا حقّﷻ خودش و ظهورش #عین_شخصی هستند.
❂☜ برای همین قرآن فرمود:
🔻【هو الظّاهر】🔺
📘 سورۀ حدید، آیۀ ۳
🌙 الغرض؛ ظاهر بودنِ حقّﷻ، به «شُهور» (ماههای سال) است (که حضرات ائمۀ اطهار علیهم السّلام میباشند).
و این ظاهر بودن؛
֎⇦ «مطلقِ عَلَی الإطلاق» است.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
❂☜ در عینِ اینکه ایّام هر ماهِ قمری ثابت است، ثابت بودنش حدّی نیست. یعنی؛ در قالب و حدودِ «ثبوت» نمیماند. بلکه از اطلاقِ خویش، در تغییر و کم و زیاد شدن آمده، ولی باز به خودش باقی است.
🍃۞ برای نمونه از روایات، اشارهای میشود که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻【شَهْرُ رَمَضَانَ ثَلَاثُونَ يَوْماً لَا يَنْقُصُ أَبَداً】🔺
✾ ماه رمضان سی روز است، و هرگز کم نمیشود.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۴، ص۷۸
🍃۞ در توضیح؛
به یکی از معارفی که ریشۀ بیاناتِ دیگر هم میتواند باشد، اشاره میشود که؛
❂☜ حقیقت را باید از شخصِ حقیقیِ عالم تا عالمِ ظاهر بشناسیم.
🍃⇯֎ بدین معنا که؛
֎⇦ اهل #حدود؛ اعداد را در قالبِ اعداد نظر میکنند (که قالبِ اعداد، معدودات هستند).
بنابراین برای اهل حدود؛ سی روز، نمیتواند در ۲۹ روز بیاید. و ماه رمضان برای آنها باید حدّاً ۳۰ روز باشد. و اگر در ۲۹ روز بیاید، دیگر ۳۰ نیست و به عبارتی ناقص انگاشته میشود.
🍃۞ امّا چون مطلب، #حقیقی و #اطلاقی و از شخصِ حقیقیِ عالَم، بررسی شود؛
֎⇦ ۳۰ روز، در نقطۀ ۲۹ روز هم میآید، در حالی که همان ۳۰ روز است.
[اینها صِرف اصطلاح و یا مسامحه در بیان نیست. بلکه؛ بیانِ حقیقتِ اطلاقِ شخصِ حقیقیِ عالَم است.]
🔔 ان شاء الله خوانندگان محترم؛ مباحثِ #کانال_معرفة_الحق و خصوصاً بحث #اطلاق و #عینیت را به دقّت مطالعه فرموده باشند، تا این مطالب برایشان غریب نباشد.
[جهت بحث اطلاق؛
به آدرس ذیل مراجعه بفرمایید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/291]
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
♦️ #اطلاق
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/291
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🍃🔘⏎ بحمد الله در بیانات قبل روزی شد و دانستیم که حضرات آل الله علیهم السلام، "نفس الله تعالی" بوده و از باطن البواطنِ حقّ عزّ و جلّ، تا ظاهر الظواهر عالم تعیّنات را…
♦️ #اطلاق
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/291
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🍃🔘⏎ بحمد الله در بیانات قبل روزی شد و دانستیم که حضرات آل الله علیهم السلام، "نفس الله تعالی" بوده و از باطن البواطنِ حقّ عزّ و جلّ، تا ظاهر الظواهر عالم تعیّنات را…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🌿 ༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ هفتم:
حضرت حقّﷻ؛ جزای صیام
〰️ 〰️ 〰️ 〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/147
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
🔔 إن شاء الله مقالاتِ #کانال_معرفة_الحق مطالعه، و در آنها تأمّل، و در جانْ تثبیت شده باشد.
❂☟و امّا پیش از خواندنِ این مقاله، دانستنِ مطلبِ #عین_شخصی برای بهرۀ بیشتر، مهمّ است.
[رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/299]
🍃۞ همۀ عبادات؛ وحدتِ معنا دارند.
و #عبادت؛ نقطۀ جمعیّۀ فنایِ عبد در معبود است.
֎⇦ #عبادت - که واسطۀ عبد و معبود میباشد -؛ ظهورِ شخصِ حقیقیِ عالَم (؏) است.
☘️ بدین معنا که؛
֎⇦ حضرات آلالله(؏)؛ واسطۀ مطلقه و شخصِ عبادت میباشند. که؛
✓➊ اوّلاً؛
#شخص_عبادت در ظهورِ و جلوَتِ مناسک و مظاهرِ عبادی و فرائض میآید. یعنی؛
🍃֎⇦ او (؏) به عینِ شخصی، نماز وُ روزه وُ حج وُ زکات، و به طور کلّی تمام عبادات است.
زیرا او شخصِ عبادت است که در عین حالی که محدود به هیچ تعیّنی نیست؛ در تعیّنِ عبادات میآید و عبادت را رسم کرده و رقم میزند.
🔰 چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻『 نَحْنُ «الصّلاةُ» في كتابِ الله عَزّ وَ جَلّ
وَ نَحْنُ «الزّكاةُ» وَ نَحْنُ «الصّيامُ» وَ نَحْنُ «الحجُّ»
وَ نَحْنُ الشّهْرُ الحرامُ وَ نَحْنُ البَلَدُ الحرامُ
وَ نَحْنُ كعبةُ الله وَ نَحْنُ قبلةُ الله وَ نَحْنُ وَجْهُ الله
قَالَ الله تَعَالَى:【فَأيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله】』🔺
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۲۴، ص۳۰۳
🍃֎⇯حضرات آلالله (؏) - که حقیقت و باطنِ «لا هو الّا هو» بودنِ حقّﷻ هستند -، در مقام عبادت؛
֎⇦ حالی به جلالِ ﴿لا هو﴾ و روزه ظاهرند.
֎⇦ و حالی به جمالِ ﴿الّا هو﴾ (سایر عبادات).
[☜بیانِ قیدِ «حالی» از اختناق لفظ است،
وگرنه هیچ قیدی نیست.]
✓➋ ثانیاً؛
🍃֎⇦ هر عابدی، به حضرات آلالله (؏) است که عابد است و عبادت میکند، چنان که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻『 وَ الله يَا عَليُّ
مَا خُلِقْتَ إلّا لِيُعْبَدَ بِكَ 』🔺
✾ به خدا قسم یا علی(ع)!
خلق نشدهای الّا برای اینکه؛
[خداوند] به تو عبادت شود.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۲۴، ص۶۵
🍃֎⇦ و یا میفرمایند:
🔻『 بِنَـا عُبِدَ الله』🔺
✾ فقط و فقط خداوند به ما [آلالله (؏)] عبادت شد.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۱۴۵
🌿⇮֎ در احادیث فوق دقّت فرمودید؟!
֎🔔⇦ کسانی که حضرات آلالله (؏) را صرفاً طریقی حَدّی (و نه لُبّیِ نوری) برای رسیدنِ به #معبود میدانند، بدین معنا که هیچ دخالتی در معبودیّت ندارند؛ این حدیث إن شاء الله تذکّری برای بیداری آنهاست!
✓➌ ثالثاً؛
🍃֎⇦ معبودیّتِ معبود، به حضرات آلالله (؏) است. و اگر آلالله (؏) را «مِن دونِ الله» بدانیم، این سخنان و معارفِ خاصّ، جز کفر و الحاد تصوّر نمیشود!
⚠️ تذکّری به نفس، در حاشیهای که اصل است:
🍃֎⇦ ساعاتِ دنیا، فرصتی است برای #معرفت.
«فاغتنم»...
«که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند»
تا دیر نشده برای معارف دست به کار شو.
🍃👁🗨 الغرض؛
برای تفهیم و تصحیحِ نگرش به ظرائف و لطائف، در قالب تحلیل و بیان میآئیم:
🍃🤲🏻 ⇦ #نماز؛
دعا و مناجات است و تکلّمِ با خداوند.
و در تکلّم؛ فهم لازم است که در حالِ کلام؛ به نحوی باید بفهمی تا تکلّم کنی.
🌿⇯֎ هر کلامی، بهرهای از فهم دارد.
هرچند #فهم ❂☜ شعور و حضورِ #مفهوم در #فهیم است، اما به حسب تحلیل عرض میشود که:
🍃֎⇦ «#فهم»، نسبت به «#رؤیت» و #مشاهده در مرتبۀ پائینتری قرار میگیرد.
🍃🌕⇦ امّا روزه؛
سراسر رؤیت است و مشاهده.
#مشاهده؛
❂☜ یکی شدنِ #شاهد و #مشهود است و بُهت را به همراه دارد.
🍃🤲🏻⇫ برای نماز؛
֎⇦ حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻『 قسَمْتُ الصّلاةَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَبْدِي نِصْفَيْنِ
فَنِصْفُهَا لي وَ نِصْفُهَا لِعَبْدي وَ لِعَبْدي مَا سَأَلَ』🔺
✾ نماز را بین خود و بین بندهام تقسیم کردم.
نیمی برای من و نیمی برای بندهام و برای بندهام آن است که میخواهد.
📚 منابع:
◉ تفسير المحيط الأعظم، سیّد حیدر آملی، ج۴، ص۱۲۹
◉ المحجة البيضاء، ملّا محسن فیض کاشانی، ج۱، ص۳۸۸
🍃🌕⇫ امّا در مورد صیام (روزه)؛
֎⇦ حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻『 كلُ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَيْرَ الصّيامِ
هُوَ لِي وَ أنَا أجْزيٰ بِه』🔺
✾ همۀ عمل آدمیزاد برای خودش است، غیر از روزه.
روزه برای من است و من جزای به آن هستم.
📚 الخصال، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۵
🍃⇳֎⇦ همۀ اعمال آدمی برای خودش است، ولی روزه برای خداست.
این جای دقّت دارد که خداوند متعال نمیفرماید: حاصلِ روزه برای من است. بلکه خودِ روزه برای حقّﷻ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
❖ لطیفۀ هفتم:
حضرت حقّﷻ؛ جزای صیام
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/147
┅─┅─═• 📖🌙 •═─┅─┅
🔔 إن شاء الله مقالاتِ #کانال_معرفة_الحق مطالعه، و در آنها تأمّل، و در جانْ تثبیت شده باشد.
❂☟و امّا پیش از خواندنِ این مقاله، دانستنِ مطلبِ #عین_شخصی برای بهرۀ بیشتر، مهمّ است.
[رجوع شود به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/299]
🍃۞ همۀ عبادات؛ وحدتِ معنا دارند.
و #عبادت؛ نقطۀ جمعیّۀ فنایِ عبد در معبود است.
֎⇦ #عبادت - که واسطۀ عبد و معبود میباشد -؛ ظهورِ شخصِ حقیقیِ عالَم (؏) است.
☘️ بدین معنا که؛
֎⇦ حضرات آلالله(؏)؛ واسطۀ مطلقه و شخصِ عبادت میباشند. که؛
✓➊ اوّلاً؛
#شخص_عبادت در ظهورِ و جلوَتِ مناسک و مظاهرِ عبادی و فرائض میآید. یعنی؛
🍃֎⇦ او (؏) به عینِ شخصی، نماز وُ روزه وُ حج وُ زکات، و به طور کلّی تمام عبادات است.
زیرا او شخصِ عبادت است که در عین حالی که محدود به هیچ تعیّنی نیست؛ در تعیّنِ عبادات میآید و عبادت را رسم کرده و رقم میزند.
🔰 چنان که حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻『 نَحْنُ «الصّلاةُ» في كتابِ الله عَزّ وَ جَلّ
وَ نَحْنُ «الزّكاةُ» وَ نَحْنُ «الصّيامُ» وَ نَحْنُ «الحجُّ»
وَ نَحْنُ الشّهْرُ الحرامُ وَ نَحْنُ البَلَدُ الحرامُ
وَ نَحْنُ كعبةُ الله وَ نَحْنُ قبلةُ الله وَ نَحْنُ وَجْهُ الله
قَالَ الله تَعَالَى:【فَأيْنَما تُوَلُّوا فَثَمَّ وَجْهُ الله】』🔺
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۲۴، ص۳۰۳
🍃֎⇯حضرات آلالله (؏) - که حقیقت و باطنِ «لا هو الّا هو» بودنِ حقّﷻ هستند -، در مقام عبادت؛
֎⇦ حالی به جلالِ ﴿لا هو﴾ و روزه ظاهرند.
֎⇦ و حالی به جمالِ ﴿الّا هو﴾ (سایر عبادات).
[☜بیانِ قیدِ «حالی» از اختناق لفظ است،
وگرنه هیچ قیدی نیست.]
✓➋ ثانیاً؛
🍃֎⇦ هر عابدی، به حضرات آلالله (؏) است که عابد است و عبادت میکند، چنان که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) به حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) میفرمایند:
🔻『 وَ الله يَا عَليُّ
مَا خُلِقْتَ إلّا لِيُعْبَدَ بِكَ 』🔺
✾ به خدا قسم یا علی(ع)!
خلق نشدهای الّا برای اینکه؛
[خداوند] به تو عبادت شود.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۲۴، ص۶۵
🍃֎⇦ و یا میفرمایند:
🔻『 بِنَـا عُبِدَ الله』🔺
✾ فقط و فقط خداوند به ما [آلالله (؏)] عبادت شد.
📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۱۴۵
🌿⇮֎ در احادیث فوق دقّت فرمودید؟!
֎🔔⇦ کسانی که حضرات آلالله (؏) را صرفاً طریقی حَدّی (و نه لُبّیِ نوری) برای رسیدنِ به #معبود میدانند، بدین معنا که هیچ دخالتی در معبودیّت ندارند؛ این حدیث إن شاء الله تذکّری برای بیداری آنهاست!
✓➌ ثالثاً؛
🍃֎⇦ معبودیّتِ معبود، به حضرات آلالله (؏) است. و اگر آلالله (؏) را «مِن دونِ الله» بدانیم، این سخنان و معارفِ خاصّ، جز کفر و الحاد تصوّر نمیشود!
⚠️ تذکّری به نفس، در حاشیهای که اصل است:
🍃֎⇦ ساعاتِ دنیا، فرصتی است برای #معرفت.
«فاغتنم»...
«که این معامله تا صبحدم نخواهد ماند»
تا دیر نشده برای معارف دست به کار شو.
🍃👁🗨 الغرض؛
برای تفهیم و تصحیحِ نگرش به ظرائف و لطائف، در قالب تحلیل و بیان میآئیم:
🍃🤲🏻 ⇦ #نماز؛
دعا و مناجات است و تکلّمِ با خداوند.
و در تکلّم؛ فهم لازم است که در حالِ کلام؛ به نحوی باید بفهمی تا تکلّم کنی.
🌿⇯֎ هر کلامی، بهرهای از فهم دارد.
هرچند #فهم ❂☜ شعور و حضورِ #مفهوم در #فهیم است، اما به حسب تحلیل عرض میشود که:
🍃֎⇦ «#فهم»، نسبت به «#رؤیت» و #مشاهده در مرتبۀ پائینتری قرار میگیرد.
🍃🌕⇦ امّا روزه؛
سراسر رؤیت است و مشاهده.
#مشاهده؛
❂☜ یکی شدنِ #شاهد و #مشهود است و بُهت را به همراه دارد.
🍃🤲🏻⇫ برای نماز؛
֎⇦ حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻『 قسَمْتُ الصّلاةَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَبْدِي نِصْفَيْنِ
فَنِصْفُهَا لي وَ نِصْفُهَا لِعَبْدي وَ لِعَبْدي مَا سَأَلَ』🔺
✾ نماز را بین خود و بین بندهام تقسیم کردم.
نیمی برای من و نیمی برای بندهام و برای بندهام آن است که میخواهد.
📚 منابع:
◉ تفسير المحيط الأعظم، سیّد حیدر آملی، ج۴، ص۱۲۹
◉ المحجة البيضاء، ملّا محسن فیض کاشانی، ج۱، ص۳۸۸
🍃🌕⇫ امّا در مورد صیام (روزه)؛
֎⇦ حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻『 كلُ عَمَلِ ابْنِ آدَمَ هُوَ لَهُ غَيْرَ الصّيامِ
هُوَ لِي وَ أنَا أجْزيٰ بِه』🔺
✾ همۀ عمل آدمیزاد برای خودش است، غیر از روزه.
روزه برای من است و من جزای به آن هستم.
📚 الخصال، شیخ صدوق، ج۱، ص۴۵
🍃⇳֎⇦ همۀ اعمال آدمی برای خودش است، ولی روزه برای خداست.
این جای دقّت دارد که خداوند متعال نمیفرماید: حاصلِ روزه برای من است. بلکه خودِ روزه برای حقّﷻ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ هفتم:
حضرت حقّﷻ؛ جزای صیام
〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/147
┅─┅─═• 📖🌙 • ═─┅─┅
🔔 إن شاء الله مقالاتِ #کانال_معرفة_الحق مطالعه، و در آنها تأمّل، و در جانْ تثبیت شده باشد.
❂☟و…
🌿༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ هفتم:
حضرت حقّﷻ؛ جزای صیام
〰️〰️〰️〰️
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/147
┅─┅─═• 📖🌙 • ═─┅─┅
🔔 إن شاء الله مقالاتِ #کانال_معرفة_الحق مطالعه، و در آنها تأمّل، و در جانْ تثبیت شده باشد.
❂☟و…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
☀️
🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴
🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛
🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹
☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذیاشارهای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری میکند.
🔺
🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينﷻ» هستند.
[☀️☜『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].
🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.
🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهیای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】میباشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 میباشد.
🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالی』(؏) است.
🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار میرود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحهای از کرامتِ آن عالیجنابِ مطلق (صلّیاللهعلیهوآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺میباشند.
🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع میشود.
[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]
💫۞ که؛
❀ #مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
✿ #مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
✾ #مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
❁ #جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.
🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع میباشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر میسازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء میگردد.
🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام مینماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.
🔔 که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالیجنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان؛📚بحار، ج۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.
[⚠️ فتَأمَّلْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آلالله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]
✅ نکته:
『وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار میرود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر میباشد)، متجلّی میسازد.
🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالى』(؏) است.
🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِينﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام میفرمایند؟
🔹『مُضیف』
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹『ضیافة』
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹『إضافه』
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]
🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️
🍃۞ و امّا؛ حضرتِ دلبر، دلبرِ مطلق، عالِمِ اکبر، اکبرِ عالَم، رحمتِ واسع، واسِعِ رحمت، ختمِ نبوّت، رسمِ رسالت،【مَعْدِنَ الكَرَم】، حضرتِ سیّد الکونین محمّد مصطفی صلّیاللهعلیهوآله میفرمایند:
🔻『أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً』🔺
مهمان را گرامی بدار، حتّی اگر کافر باشد.
📚جامع الأخبار (للشّعيري)، ص۸۴
🔻
⚠️ نکته: هر تعبیری و هر لفظی، از شخصِ حقیقیِ «اَلْمَعْنَى» برخاسته است. که «اَلْمَعْنَى» بودنِ او؛ به نفسِ «احد» و «واحد»بودنِ #مطلق (#مطلق_علی_الاطلاق) بودنِ اوست، و فرمودند؛
🔸『وَاحِدٌ أحَديُّ الذّاتِ وَ أحَديُّ المَعْنَى』🔸
📚التوحيد،للصدوق،ص۱۶۹
☀️☜ اگر شخصِ حقیقیِ «الْمَعْنَى»، و اطلاقِ حقیقی او شناخته شود، و با نور او، به هر امری، نظر گردد؛ از هر کلمه در کلام، و بلکه هر موجود و آیه و ذیاشارهای، هویّتش هویداست، و آن ناپیدا، پیدا.
در این حال؛
موجِ #کثرت، به اوجِ #وحدت دلبری میکند.
🔺
🔰 الغرض؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الْكَرَم】(؏)؛ نَفْسِ حضرتِ «کَریمﷻ» و «أَكْرَمَ الْأَكْرَمِينﷻ» هستند.
[☀️☜『 السَّلَامُ عَلَى نَفْسِ الله تعالَى』
📚 بحار الأنوار، ج۹۷،ص۳۳۱، زیارت حضرت مولی امیرالمؤمنین علی(؏)].
🌿۞ حضرتِ «کَریمﷻ» که به حقیقتِ نفسِ خویش، «کَریم» و «أَكْرَمَ الْأكْرَمِين» است؛
☀️☜ خودِ【لا إِلهَ إلّا هُو】[【اللهُ لا إلهَ إلّا هُو؛ بقره،۲۵۵】] بوده، و در مرتبۀ اعلایی از جلوۀ توحید؛
☀️☜【لا هو إلّا هو】است.
🌿۞ و از طرفی؛
🔸هر نهیای از حضراتِ 『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ نفیِ جلالیِ【لا هو】میباشد.
🔹هر امری از حضراتِ『نَفْسِ الله تَعَالَى』(؏)؛
شدّتِ اثباتِ جمالیِ 【إلّا هو】 میباشد.
🔔بنابراین؛
امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كانَ كافراً»🔺؛
☀️☜ شدّتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】بودنِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالی』(؏) است.
🍃۞ و امّا ...
🔰«ضَیْف»؛ در لغت به معنایِ #مهمان است.
این لغت؛ برای مؤنّث و مذکّر، و مفرد و جمع، به همین صورت بکار میرود.
که این عدمِ تغییرِ «ضَیْف» در قوالبِ مختلف؛
رشحهای از کرامتِ آن عالیجنابِ مطلق (صلّیاللهعلیهوآله) است که آمِر به امرِ 🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺میباشند.
🌿֎ بدین بیان که؛
چون حضرتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(ص) بفرماید:🔻«أكْرِمِ الضّيْف وَ لَوْ كان كافراً»🔺؛
☀️☜ پس لغتِ «ضَیْف» هم به کرامَت حضرتشان (ص)، بدون تغییر در جنس مؤنّث و مذکّر، مفرد و جمع؛ انشاء و وضع میشود.
[🔔درکِ سیطره و حکومتِ اطلاقیِ شخص حقیقی عالَم (ص) در این مطلب، مهمّ است.]
💫۞ که؛
❀ #مؤنث؛ نشانی از مقامِ #قابل
✿ #مذکر؛ نشانی از مقامِ #فاعل
✾ #مفرد؛ نشانی از مقامِ #خلوت
❁ #جمع؛ نشانی از مقامِ #جلوت
است.
🌿۞ بنابراین؛
حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم】(؏)، که از لاتعیّنی و جلالت و اطلاق و فائقیّتِ خویش؛
#عین_شخصی قابلیتِ مؤنّث و فاعلیتِ مذکّر، خلوتِ مفرد و جلوَتِ جمع میباشند؛
☀️☜ حالِ ثابتِ خویش را به «ضَیف» ظاهر میسازند و «ضَیف» برای مؤنث و مذکّر، مفرد و جمع، ثابت انشاء میگردد.
🍃֎⇦که کریمِ حقیقی و حقیقتِ کرَم؛
او که【مَعْدِنَ الكَرَم】و ربّ الکرَم و الإکرام (؏) است؛ به بلندایِ خودش إکرام مینماید. پس؛ مهمانش، در تفاوت نیست ولو اینکه کافر باشد.
🔔 که البتّه هر کسی به مسندِ «ضَیْف»؛ در مقابلِ این عالیجنابِ کَرَم (؏) و《مَعْدِنُ الْإيمان؛📚بحار، ج۳۹، ص۱۸۷》مورد اشاره واقع شود، حتّی اگر در أعلی مرتبۀ ایمان هم باشد؛ کافر است.
[⚠️ فتَأمَّلْ جیّداً! که منظور؛ کافری نیست که - العیاذُ بالله - حضرات آلالله (؏) را قبول نکرده است! بلکه منظور؛ فقرِ محض در مقابلِ غنایِ محض است. که مقابلِ ایمانِ محض، کفر محض است. و در مقابلِ مؤمن محض، کافر محض قرار دارد.]
✅ نکته:
『وَ لَوْ』که برای #تقریر و #تأکید فعلِ قبل به کار میرود، در این حدیثِ شریف؛ به بلندایِ متکلّمِ حقیقیِ آن (ص)؛ #تقریر و #تأکید حقیقی است که جانِ خویش را تا عالَم کثرات (که در مقابلِ عالَم وحدت، کفر میباشد)، متجلّی میسازد.
🌿۞ در نتیجه؛
🔻«أكْرِمِ الضّيْفَ وَ لَوْ كَانَ كافراً»🔺
☀️☜ شدّتِ تجلّیِ حضراتِ『نَفْسِ الله تعالى』(؏) است.
🌿۞ پس؛
🌧در ماه مبارک رمضان که ◆《ضيافة الله؛ (📚وسائل الشّيعة، ج۱۰، ص۳۱۳》◆ است؛
☀️☜ نَفْس، و بلکه نفسیّتِ حضرتِ «کَریمﷻ»، و «أكْرَمَ الأكْرَمِينﷻ» (یعنی؛ حضراتِ【مَعْدِنَ الكَرَم؏】) چگونه مهمانان خویش را إکرام میفرمایند؟
🔹『مُضیف』
❂☜ هم به معنایِ میزبان است، و هم به معنایِ محلّ ضیافت.
🔹『ضیافة』
❂☜ به معنای مهمانی است.
🔹『إضافه』
❂☜ از همین ریشۀ "ضَیف" است.
و اضافۀ حقیقی؛ آن است که مضاف، چیزی جز ظهورِ مضافٌ إلیه نیست.
[🔔 که بحمدالله شرحِ این مطلب؛ در مباحثِ توحید در #کانال_معرفة_الحق داده شده است.]
🔹 و عالَم؛ صِرفُ الإضافه به حضرت حقّﷻ است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
☀️
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
✨
🍃۞ بیان شد که #صوم؛
֎⇦ ظهور صمدیّت حضرت حقّﷻ است و از صمدیّت است که حضرت حقّ نمیخورد و نمینوشد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد وُ صوم؛ عبادتی در نفیِ «لا هو» است که شرحش گذشت.
🔰 و امّا؛
خداوندﷻ مطلقِ حقیقی است.
بنابراین؛
֎⇦ نخوردن، ننوشیدن، نخوابیدن و زاد و ولد نداشتنِ حقّﷻ - که از جلالیّت حقّﷻ است - بایستی در #اطلاق دیده شود.
🍃⇯֎↲ بدین معنا که؛
این جلالیّت، حدّ او محسوب نمیشود که اگر در خوردن بیاید، خدشه به جلالش وارد شود.
بلکه حقّﷻ به «ولیّ»ش (ع) - که #مطلق_علی_الاطلاق است و تمامیّتِ حقّﷻ، و باطن و نفْس حقّﷻ است -، [به #اطلاق] در مقیّدات میآید.
(🔔 برای شرح #مطلق_علی_الاطلاق رجوع بفرمائید به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/291)
🍃⇯֎⇦ بنابراین؛
ولیّ حقّﷻ (ع)، در خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و وَلَد کردن میآید و در عینِ حالِ این افعال؛
֎⇦ مَثَلِ «قل هو الله احد، الله الصمد ، لم یلد و لم یولد ، و لم یکن له کفواً احد» (سورۀ توحید) است.
🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (ص) به مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (ع) میفرمایند:
🔅〖مَثَلُكَ مَثَلُ قُلْ هُوَ الله أحَد〗🔅
📚المحاسن، ج۱، ص۱۵۳
🍃⇯֎↲ بنابراین؛ ولیّ خدا (ع) [به #عین_شخصی]، در همان نقطه که میخورد وُ میآشامد وُ میخوابد وُ زاد و ولَد دارد؛
֎⇦ در جلالَت و صمدیّت و تنزیهِ از خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و ولد است.
🌿❂☜ و این؛ کمالِ جلال و اطلاقِ خداوندﷻ است که در خلوَتِ #جلال نمیماند، بلکه به ولیّاش (که حاقُّ الحاقًّ اوست)، در تمامِ این افعال آمده، ولی در عین حال (#عین_شخصی)، منزّه از این افعال است.
🍃۞ و با افعال ولیُّالله(ع)؛ تمامِ این افعال در عالم، انشاء و ترسیم میشود.
بدین معنا که؛
֎⇦ حقّﷻ؛ از لااشارۀ جلالی، به اشارۀ جمالی، توسّط حضرات آلالله (ع)، این صوَر را رقم میزند و در حقیقت؛ سماوات و ارض را ترسیم مینماید و «فاطر» آنهاست.
🔰حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 كنتُ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف〗🔺
✾ من گنج پنهانی بودم ...
پس دوست داشتم شناخته شوم؛
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۸۴، ص۱۹۹
🍃⇯֎↲ مخفی بودنِ «کنز»؛
֎⇦ اشاره به مقامِ #جلال و لاإشاره بودنِ حقّﷻ است.
«لا هو»؛ جلالیّتِ حضرت حقّﷻ است و ماندن در نفیِ «لا هو»؛ محدود و مقیّد بودنِ جلال میباشد که برای حضرت حقّﷻ [نستجیرُ بالله!] نقص است.
🍃۞ خداوندﷻ که به صمدیّت، حقیقتِ صوم است؛
֎⇦ به «ولیّ»اش (ع) در افطار و شکافتن و ظهور میآید. یعنی؛ در جلالِ لا إشاره بودن و مخفی بودن، متوقّف نمیشود، بلکه جلال را در جهتِ جمال میشکافد و «فاطریّتِ» او ظهور میکند.
چنان که قرآن میفرماید:
💎【 «فاطِـــرِ» السّماواتِ وَ الأرض
وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَم】💎
✾ آفریدگارِ آسمان و زمین است
و مىخوراند و خورانده نمىشود.
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۴
🍃⇯֎↲ از این جهت؛ اوﷻ اصلِ «افطار» است وُ اسم مقدّس اوﷻ «فــاطـــر» است.
✓♦️ بنابراین خداوندﷻ به صوم (روزه)؛
برای مؤمن پرده از حقایق عالم برمی دارد. بدین صورت که؛
🍃֎⇦ او را نهی از مفطرات میکند که؛ «لا تأکُلْ» (نخور)، «لا تَشرِبْ» (ننوش)، «لا»، «لا» و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات - مفطرات عملی، مفطرات خُلقی، مفطراتِ ذاتی).
⇜۞ تا آنجایی که: «لا تکُنْ»
یعنی؛ #نباش ...
🍃⇯֎↲ که در اصل، از اوّل هم نبودی.
که همۀ اشیاء في نفسِهِ «هالِكٌ» و «فان» هستند، چنان که قرآن میفرماید:
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه】🔺
✾ هر شیئی [همین الان] هالک است؛
مگر وجه اوﷻ.
📘 سورۀ قصص، آیۀ ۸۸
✓♦️ آنگاه؛ خداوندﷻ با «افـطـــار» به روزهدار نشان می دهد که جز «وجه الله» چیزی نیست. که؛
🍃֎⇦ آن که میخورْد و مینوشید و میخوابید و زاد و ولد داشت؛ تو نبودی!
بلکه «وجه الله» بود. یعنی؛ ولیّ من بود و جلواتِ او (ع)
🍃֎⇦ و توحید را در مقاماتِ توحید افعالی و صفاتی تا توحید ذاتی نشان میدهد.
[چنان که بحمدالله در لطیفۀ چهارم از همین سلسلهمقالات شرح داده شده است.]
⭕️ بنابراین؛
به صورتِ تلخیص و در تطبیقِ با آیۀ فوق بیان میشود:
◉ «كُلُّ شَيءٍ هالكٌ» ❂☜ صیام
◉ «وَجْهَه» ❂☜ افطار
که؛
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالكٌ إلّا وَجْهه】🔺
֎⇦ ظهورِ 🔹【لا اله الا الله】🔹است.
🍃⇯֎↲ چرا که هر شیئی؛ آیۀ اللهﷻ است.
و 🔹【لا اله الا الله】🔹(لاهوالّاهو) را در نقطۀ تکوین، نشان میدهد.
🍃۞ که در تحلیل میگوییم:
✳️ خودیّتِ هر شیئی؛ جلوۀ «لا هو»؛ و #صائم است.
که در نفْسِ #صیام؛
🍃֎⇦ به وجه حقّﷻ در بقا و افطار و «الّا هو» است.
✳️ و «#افطار»؛
🍃֎⇦ ظهورِ فاطریّت حقّﷻ در عبدی است که در صوم و جلال بوده است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
🍃۞ بیان شد که #صوم؛
֎⇦ ظهور صمدیّت حضرت حقّﷻ است و از صمدیّت است که حضرت حقّ نمیخورد و نمینوشد و نمیخوابد و زاد و ولد ندارد وُ صوم؛ عبادتی در نفیِ «لا هو» است که شرحش گذشت.
🔰 و امّا؛
خداوندﷻ مطلقِ حقیقی است.
بنابراین؛
֎⇦ نخوردن، ننوشیدن، نخوابیدن و زاد و ولد نداشتنِ حقّﷻ - که از جلالیّت حقّﷻ است - بایستی در #اطلاق دیده شود.
🍃⇯֎↲ بدین معنا که؛
این جلالیّت، حدّ او محسوب نمیشود که اگر در خوردن بیاید، خدشه به جلالش وارد شود.
بلکه حقّﷻ به «ولیّ»ش (ع) - که #مطلق_علی_الاطلاق است و تمامیّتِ حقّﷻ، و باطن و نفْس حقّﷻ است -، [به #اطلاق] در مقیّدات میآید.
(🔔 برای شرح #مطلق_علی_الاطلاق رجوع بفرمائید به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil3/291)
🍃⇯֎⇦ بنابراین؛
ولیّ حقّﷻ (ع)، در خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و وَلَد کردن میآید و در عینِ حالِ این افعال؛
֎⇦ مَثَلِ «قل هو الله احد، الله الصمد ، لم یلد و لم یولد ، و لم یکن له کفواً احد» (سورۀ توحید) است.
🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (ص) به مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (ع) میفرمایند:
🔅〖مَثَلُكَ مَثَلُ قُلْ هُوَ الله أحَد〗🔅
📚المحاسن، ج۱، ص۱۵۳
🍃⇯֎↲ بنابراین؛ ولیّ خدا (ع) [به #عین_شخصی]، در همان نقطه که میخورد وُ میآشامد وُ میخوابد وُ زاد و ولَد دارد؛
֎⇦ در جلالَت و صمدیّت و تنزیهِ از خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و ولد است.
🌿❂☜ و این؛ کمالِ جلال و اطلاقِ خداوندﷻ است که در خلوَتِ #جلال نمیماند، بلکه به ولیّاش (که حاقُّ الحاقًّ اوست)، در تمامِ این افعال آمده، ولی در عین حال (#عین_شخصی)، منزّه از این افعال است.
🍃۞ و با افعال ولیُّالله(ع)؛ تمامِ این افعال در عالم، انشاء و ترسیم میشود.
بدین معنا که؛
֎⇦ حقّﷻ؛ از لااشارۀ جلالی، به اشارۀ جمالی، توسّط حضرات آلالله (ع)، این صوَر را رقم میزند و در حقیقت؛ سماوات و ارض را ترسیم مینماید و «فاطر» آنهاست.
🔰حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی میفرماید:
🔻〖 كنتُ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف〗🔺
✾ من گنج پنهانی بودم ...
پس دوست داشتم شناخته شوم؛
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.
📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۸۴، ص۱۹۹
🍃⇯֎↲ مخفی بودنِ «کنز»؛
֎⇦ اشاره به مقامِ #جلال و لاإشاره بودنِ حقّﷻ است.
«لا هو»؛ جلالیّتِ حضرت حقّﷻ است و ماندن در نفیِ «لا هو»؛ محدود و مقیّد بودنِ جلال میباشد که برای حضرت حقّﷻ [نستجیرُ بالله!] نقص است.
🍃۞ خداوندﷻ که به صمدیّت، حقیقتِ صوم است؛
֎⇦ به «ولیّ»اش (ع) در افطار و شکافتن و ظهور میآید. یعنی؛ در جلالِ لا إشاره بودن و مخفی بودن، متوقّف نمیشود، بلکه جلال را در جهتِ جمال میشکافد و «فاطریّتِ» او ظهور میکند.
چنان که قرآن میفرماید:
💎【 «فاطِـــرِ» السّماواتِ وَ الأرض
وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَم】💎
✾ آفریدگارِ آسمان و زمین است
و مىخوراند و خورانده نمىشود.
📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۴
🍃⇯֎↲ از این جهت؛ اوﷻ اصلِ «افطار» است وُ اسم مقدّس اوﷻ «فــاطـــر» است.
✓♦️ بنابراین خداوندﷻ به صوم (روزه)؛
برای مؤمن پرده از حقایق عالم برمی دارد. بدین صورت که؛
🍃֎⇦ او را نهی از مفطرات میکند که؛ «لا تأکُلْ» (نخور)، «لا تَشرِبْ» (ننوش)، «لا»، «لا» و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات - مفطرات عملی، مفطرات خُلقی، مفطراتِ ذاتی).
⇜۞ تا آنجایی که: «لا تکُنْ»
یعنی؛ #نباش ...
🍃⇯֎↲ که در اصل، از اوّل هم نبودی.
که همۀ اشیاء في نفسِهِ «هالِكٌ» و «فان» هستند، چنان که قرآن میفرماید:
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه】🔺
✾ هر شیئی [همین الان] هالک است؛
مگر وجه اوﷻ.
📘 سورۀ قصص، آیۀ ۸۸
✓♦️ آنگاه؛ خداوندﷻ با «افـطـــار» به روزهدار نشان می دهد که جز «وجه الله» چیزی نیست. که؛
🍃֎⇦ آن که میخورْد و مینوشید و میخوابید و زاد و ولد داشت؛ تو نبودی!
بلکه «وجه الله» بود. یعنی؛ ولیّ من بود و جلواتِ او (ع)
🍃֎⇦ و توحید را در مقاماتِ توحید افعالی و صفاتی تا توحید ذاتی نشان میدهد.
[چنان که بحمدالله در لطیفۀ چهارم از همین سلسلهمقالات شرح داده شده است.]
⭕️ بنابراین؛
به صورتِ تلخیص و در تطبیقِ با آیۀ فوق بیان میشود:
◉ «كُلُّ شَيءٍ هالكٌ» ❂☜ صیام
◉ «وَجْهَه» ❂☜ افطار
که؛
🔻【كُلُّ شَيْءٍ هالكٌ إلّا وَجْهه】🔺
֎⇦ ظهورِ 🔹【لا اله الا الله】🔹است.
🍃⇯֎↲ چرا که هر شیئی؛ آیۀ اللهﷻ است.
و 🔹【لا اله الا الله】🔹(لاهوالّاهو) را در نقطۀ تکوین، نشان میدهد.
🍃۞ که در تحلیل میگوییم:
✳️ خودیّتِ هر شیئی؛ جلوۀ «لا هو»؛ و #صائم است.
که در نفْسِ #صیام؛
🍃֎⇦ به وجه حقّﷻ در بقا و افطار و «الّا هو» است.
✳️ و «#افطار»؛
🍃֎⇦ ظهورِ فاطریّت حقّﷻ در عبدی است که در صوم و جلال بوده است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
✨
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
.
♦️ #اطلاق
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/291
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🍃🔘⏎ بحمد الله در بیانات قبل روزی شد و دانستیم که حضرات آل الله علیهم السلام، "نفس الله تعالی" بوده و از باطن البواطنِ حقّ عزّ و جلّ، تا ظاهر الظواهر عالم تعیّنات را…
♦️ #اطلاق
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
https://t.me/ehsannil3/291
• ┄┅┅┄┅❁•🔅•❁ ┅┄┅┅┄•
🍃🔘⏎ بحمد الله در بیانات قبل روزی شد و دانستیم که حضرات آل الله علیهم السلام، "نفس الله تعالی" بوده و از باطن البواطنِ حقّ عزّ و جلّ، تا ظاهر الظواهر عالم تعیّنات را…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🏴 ༺◆ سرّ شهادتِ اوّلْ مظلوم
با شمشیر مسموم ◆༻
💬 💬 💬 💬 💬
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/163
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔲 امشب، شبِ بیقراری است.
امشب، #تدبیر در #تقدیر، مضمحل است.
که حقیقتِ قــدر؛ فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها)؛
֎⇦ لیلۀ اضطرار و حیرانی است بر آن دَمی که خدائیّتِ خدا، حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به شمشیرِ آغشته به سمِّ إبن ملجمِ ملعون، مضروب میشوند.
ز قلــــب عالــَم بالا، به این زمیــــنِ ســــیاه
طنیــن فِکـنْـــد ندائی: «تَهــدَّمـتْ وَ الله…»
و بعد، غُرّش کوهی که: «… رسـتگار شدم»
خـــــدا ! … مگر چــــه شــده؟ لا إله إلّا الله...💧
پس عذرِ تقصیر دارم از ساحتِ عزادارانِ مولایم (؏).
و عذر دارم از محبّین مولایم (؏) که آنچه نگاشته میشود، در اضطرار است و بیقراری. و به اشارۀ اضطرار آمد که شرحش دفتری میطلبید و بیانش، طاقتی…
بگو که جــانِ عزیــزم ز دست رفــت خـــدا را
ز لعلِ روحفزایـــش ببخــــش آن که تو دانــی
من این حروف نوشتم چنـان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت؛ چنان بخوان که تو دانی
°•❁🔳🔲🔳❁•°
بی مقدّمه و در قیاس و تحلیل عرض میکنم:
◆ شهید شدن با سمّ؛
֎⇦ شهید بودنِ در #خفا است.
◆ شهید شدنِ با شمشیر؛
֎⇦ شهید بودنِ در #جلا است.
◉⇯⇦ هر دو نوع شهادت (شهادتِ خفا و شهادتِ جلا) در تمامِ حضرات آلالله (علیهم السّلام) هست، و نیاز به سمّ و شمشیرِ بیرونی نیست.
🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔲『 مَا مِنَّا إلّا مَقْتُولٌ أوْ مَسْمُوم』 🔲
✾ از ما نیست الّا اینکه مقتول یا مسموم است.
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۲۷، ص۲۱۷
❂☜ دقّت کنیم که مقتول بودن (یعنی کشته شده با شمشیر) و مسموم بودن را در کنار یکدیگر تصوّر نکنیم. چرا که حضرت (ص) نمیفرمایند؛
"از ما نیست الّا اینکه کشته ⇦ «#میشود» یا مسموم «#میشود»"،
بلکه میفرمایند؛
"کشته ⇦ «#شده_است» یا مسموم «#شده_است»".
◉⇯⇦ پس مسئلۀ «مقتول» و «مسموم»؛ یک امر ذاتی برای حضرات آلالله (علیهم السّلام) است و در خودشان بایستی معنا شود.
و حقیقتِ شهادتشان در ظاهر، یا کشیده میشود و یا نمیشود. ولی در هر صورت، خودشان «ظاهر» هستند و ظهورشان، غیر از خودشان نیست که به ایشان عارض شود، چنان که فرمود 🔻【هو الظاهر】🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳).
❂☜ پس به تعیّنِ ظاهر بودن نیز نیستند. هر طور باشند، حتّی در حالِ حیات ظاهری، باز «مقتول أوْ مسموم» به #عین_شخصی خودشان، برایشان برقرار است.
❒بنابراین؛
֎⇦ حرفِ عطفِ «أوْ» (یعنی؛ «یا») صرفاً به این معنا نیست که اگر «مقتول» بودند، «مسموم» نیستند. و همین طور به این معنا نیست که اگر «مسموم» بودند، «مقتول» نیستند.
بلکه؛
❂☜ حرفِ عطفِ «أوْ»؛ بیانِ ابهام و تحیّر ذاتی و خود به خودیِ حضرات (؏) در امرِ «شهادت» است.
که:
֎⇦ «مسموم»؛ شهادتِ در خفا را نشان میدهد.
֎⇦ و «مقتول»؛ شهادت در جلا را نشان میدهد.
و این دو؛ عینِ شخصیِ یکدیگرند.
۞ مطلبِ فوق، اگر معلوم شد، این مطلبِ مهمّ نیز معلوم میگردد که حضرت سید الشّهدا (؏) چه به حسب ظاهر شهید بشوند، و یا شهیدِ ظاهری نشوند؛ باز «سیّد الشهداء» هستند. چون برای «سیّد الشهداء بودن»، محتاج به ابزار و آلت و واقعۀ بیرونی نمیباشند. بلکه «سیّد الشّهداء بودن»؛ ذاتشان است.
◉⇯⇦ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت أباعبداللهالحسین (؏) صرفاً به حسبِ ظاهرِ شهادتشان نیست، بلکه حضرتشان (؏) بالحقیقة؛
❂☜جمع و یکی بودنِ شاهد و مشهود را بِتَمامِهِ نشان دادهاند و این امر، فراتر از صورتِ ظاهریِ کربلایی است که در عراق است و عاشورایی که در سالِ ۶۱ هجری قمری واقع شد.
یعنی؛
֎⇦ در گهواره و در ظاهرِ طفولیّت هم، «سیّد الشهداء» هستند. وجهِ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت(ع)، خودشان میباشند و نه نوعِ شهادتشان. بلکه ❂☜ نوعِ شهادتشان، پرده از حقیقتشان برداشته است.
🔳 برای تفهیم بهتر:
در روز تاسوعا، حضرتِ سیّد الشهداء (؏) و حضرتِ ابا الفضل العبّاس (؏)، حملهای به دشمن کردند و هر کدام، بیش از چند هزار نفر از دشمنانِ ملعون را به دَرَک واصل نمودند. و دشمن را تا دروازۀ کوفه راندند. تا جایی که جبرئیل (؏) به حضرت سیّد الشهداء (؏) عرض کرد که خداوند فرموده:
«حسین جان! تمام مقامات را به تو دادم. اگر میخواهی کشته نشوی، صاحب اختیاری».
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◉
با شمشیر مسموم ◆༻
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/163
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🔲 امشب، شبِ بیقراری است.
امشب، #تدبیر در #تقدیر، مضمحل است.
که حقیقتِ قــدر؛ فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها)؛
֎⇦ لیلۀ اضطرار و حیرانی است بر آن دَمی که خدائیّتِ خدا، حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین (علیه السّلام) به شمشیرِ آغشته به سمِّ إبن ملجمِ ملعون، مضروب میشوند.
ز قلــــب عالــَم بالا، به این زمیــــنِ ســــیاه
طنیــن فِکـنْـــد ندائی: «تَهــدَّمـتْ وَ الله…»
و بعد، غُرّش کوهی که: «… رسـتگار شدم»
خـــــدا ! … مگر چــــه شــده؟ لا إله إلّا الله...💧
پس عذرِ تقصیر دارم از ساحتِ عزادارانِ مولایم (؏).
و عذر دارم از محبّین مولایم (؏) که آنچه نگاشته میشود، در اضطرار است و بیقراری. و به اشارۀ اضطرار آمد که شرحش دفتری میطلبید و بیانش، طاقتی…
بگو که جــانِ عزیــزم ز دست رفــت خـــدا را
ز لعلِ روحفزایـــش ببخــــش آن که تو دانــی
من این حروف نوشتم چنـان که غیر ندانست
تو هم ز روی کرامت؛ چنان بخوان که تو دانی
°•❁🔳🔲🔳❁•°
بی مقدّمه و در قیاس و تحلیل عرض میکنم:
◆ شهید شدن با سمّ؛
֎⇦ شهید بودنِ در #خفا است.
◆ شهید شدنِ با شمشیر؛
֎⇦ شهید بودنِ در #جلا است.
◉⇯⇦ هر دو نوع شهادت (شهادتِ خفا و شهادتِ جلا) در تمامِ حضرات آلالله (علیهم السّلام) هست، و نیاز به سمّ و شمشیرِ بیرونی نیست.
🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) میفرمایند:
🔲『 مَا مِنَّا إلّا مَقْتُولٌ أوْ مَسْمُوم』 🔲
✾ از ما نیست الّا اینکه مقتول یا مسموم است.
📚 بحار الأنوار، ط - بيروت، ج۲۷، ص۲۱۷
❂☜ دقّت کنیم که مقتول بودن (یعنی کشته شده با شمشیر) و مسموم بودن را در کنار یکدیگر تصوّر نکنیم. چرا که حضرت (ص) نمیفرمایند؛
"از ما نیست الّا اینکه کشته ⇦ «#میشود» یا مسموم «#میشود»"،
بلکه میفرمایند؛
"کشته ⇦ «#شده_است» یا مسموم «#شده_است»".
◉⇯⇦ پس مسئلۀ «مقتول» و «مسموم»؛ یک امر ذاتی برای حضرات آلالله (علیهم السّلام) است و در خودشان بایستی معنا شود.
و حقیقتِ شهادتشان در ظاهر، یا کشیده میشود و یا نمیشود. ولی در هر صورت، خودشان «ظاهر» هستند و ظهورشان، غیر از خودشان نیست که به ایشان عارض شود، چنان که فرمود 🔻【هو الظاهر】🔺 (سورۀ حدید، آیۀ ۳).
❂☜ پس به تعیّنِ ظاهر بودن نیز نیستند. هر طور باشند، حتّی در حالِ حیات ظاهری، باز «مقتول أوْ مسموم» به #عین_شخصی خودشان، برایشان برقرار است.
❒بنابراین؛
֎⇦ حرفِ عطفِ «أوْ» (یعنی؛ «یا») صرفاً به این معنا نیست که اگر «مقتول» بودند، «مسموم» نیستند. و همین طور به این معنا نیست که اگر «مسموم» بودند، «مقتول» نیستند.
بلکه؛
❂☜ حرفِ عطفِ «أوْ»؛ بیانِ ابهام و تحیّر ذاتی و خود به خودیِ حضرات (؏) در امرِ «شهادت» است.
که:
֎⇦ «مسموم»؛ شهادتِ در خفا را نشان میدهد.
֎⇦ و «مقتول»؛ شهادت در جلا را نشان میدهد.
و این دو؛ عینِ شخصیِ یکدیگرند.
۞ مطلبِ فوق، اگر معلوم شد، این مطلبِ مهمّ نیز معلوم میگردد که حضرت سید الشّهدا (؏) چه به حسب ظاهر شهید بشوند، و یا شهیدِ ظاهری نشوند؛ باز «سیّد الشهداء» هستند. چون برای «سیّد الشهداء بودن»، محتاج به ابزار و آلت و واقعۀ بیرونی نمیباشند. بلکه «سیّد الشّهداء بودن»؛ ذاتشان است.
◉⇯⇦ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت أباعبداللهالحسین (؏) صرفاً به حسبِ ظاهرِ شهادتشان نیست، بلکه حضرتشان (؏) بالحقیقة؛
❂☜جمع و یکی بودنِ شاهد و مشهود را بِتَمامِهِ نشان دادهاند و این امر، فراتر از صورتِ ظاهریِ کربلایی است که در عراق است و عاشورایی که در سالِ ۶۱ هجری قمری واقع شد.
یعنی؛
֎⇦ در گهواره و در ظاهرِ طفولیّت هم، «سیّد الشهداء» هستند. وجهِ «سیّد الشهداء» بودنِ حضرت(ع)، خودشان میباشند و نه نوعِ شهادتشان. بلکه ❂☜ نوعِ شهادتشان، پرده از حقیقتشان برداشته است.
🔳 برای تفهیم بهتر:
در روز تاسوعا، حضرتِ سیّد الشهداء (؏) و حضرتِ ابا الفضل العبّاس (؏)، حملهای به دشمن کردند و هر کدام، بیش از چند هزار نفر از دشمنانِ ملعون را به دَرَک واصل نمودند. و دشمن را تا دروازۀ کوفه راندند. تا جایی که جبرئیل (؏) به حضرت سیّد الشهداء (؏) عرض کرد که خداوند فرموده:
«حسین جان! تمام مقامات را به تو دادم. اگر میخواهی کشته نشوی، صاحب اختیاری».
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
◉
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
🏴༺ ◆ سرّ شهادتِ اوّلْ مظلوم
با شمشیر مسموم ◆༻
💬💬💬💬💬
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/163
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔲 امشب، شبِ بیقراری است.
امشب، #تدبیر در #تقدیر، مضمحل است.
که حقیقتِ قــدر؛ فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها)؛
֎⇦ لیلۀ اضطرار…
🏴༺ ◆ سرّ شهادتِ اوّلْ مظلوم
با شمشیر مسموم ◆༻
💬💬💬💬💬
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/163
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🔲 امشب، شبِ بیقراری است.
امشب، #تدبیر در #تقدیر، مضمحل است.
که حقیقتِ قــدر؛ فاطمۀ زهرا (سلام الله علیها)؛
֎⇦ لیلۀ اضطرار…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
🌙
🌕֎⇯ یعنی سالک؛ در هر شب ماه مبارک رمضان افطار میکند به نیّتِ «امساکِ فردا»، نه اینکه افطار بکند به نیّت «قُوُت».
🌙֎⇦ امّا در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ وقتی سالک افطار میکند، با افطارهای شبهای قبل متفاوت است؛ چرا که به نیّتِ «قوُت فردا»، افطار میکند.
[بدین معنا که؛ فردایش عید فطر است و روزه حرام است.]
🌙֎⇯⇦ به دیگر بیان؛
در ۲۸ منزلِ ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار میکند تا فردایش از همین اَکْل و شُرب امساک کند، اما در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار میکند که دیگر افطار باشد.
بدین معنا که؛
❖☀️☜ در #عید_فطر؛ به خودِ «#امساک»، افطار میکند که این افطارِ آخر؛ قُوُتِ فردانیّت است.
❖🍃☜ و برای همین است که روزۀ عید فطر حرام است، زیرا سالک؛ وارد به «امساکِ از امساک» شده است و این عبودیّتِ اوست که بایستی از امساکِ در راه دوست نیز؛ امساک کند.
[إن شاء الله برای شرحِ این مطلب، به لطیفۀ #عید_فطر مراجعه بفرمائید. ❂☜ https://t.me/ehsannil2/196]
😀 ۞ و امّا دقّت کنیم ...!
֎⇦ سالکِ حقّﷻ در سلوکَش؛ ظاهر کنندۀ حقّﷻ است وُ سیر سالک؛ ترسیم تجلّـیِ خداوندﷻ میباشد.
🔰 حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی خود را این گونه معرّفی مینماید:
🔷 『 كُنْتُ كَنزاً مخفيّاً
فأحْبَبْتُ أن أُعْرَف
فَخَلَقْتُ الخَلقَ لِكَي أُعْرَف』🔷
✾ من گنج مخفی بودم،
پس دوست داشتم که شناخته شوم،
پس خلق را خلق کردم، تا شناخته شوم.
📚 بحار الأنوار، ج۸۴، ص۱۹۹
🖼️ ۞ خداوندﷻ؛ وجودی بسیط است وُ #افطار و #امساکِ اوﷻ؛ به #عین_شخصی یکدیگر است، امّا برای تحلیلِ حالِ سالک، و بیان مراتبِ سلوکِ او در ماه رمضان، این طور بیان میشود:
𒆳
🌑⇯⇦ عبارت اوّل:
🔻『 كنتُ كنزاً مخفيّاً 』🔺
❖☜ «کَـنْـزاً»؛ مطلقِ قُـــوَّت و قوُت است و #جمال.
❖☜ «مخفیّاً»؛ مطلقِ امساک است و #جلال. [زیرا در تحلیل؛ جلوه در اسمِ «فاطر» نکرده است تا به【فاطرُ السّموات و الأرض】بودن، خود را نشان بدهد.]
🍃۞ دقّت شود که در مقامِ «کنزِ مخفی» بودنِ حقّﷻ؛
֎⇦ همۀ اشیاء به بساطتِ علم حقّﷻ بودند، منتها بدون اسم و رسمِ مخلوقی، چنان که قرآن میفرماید:
🔹【هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ
لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً】🔹
✾ مگر نه اين است كه مدّت زمانى بر انسان گذشت
كه چيز قابل ذكرى نبود؟!
📘 سورۀ انسان، آیۀ ۱
❂☜ که برای این آیۀ شریفه؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) میفرمایند:
🔻〖كان مذكوراً في العلم،
و لم يكن مذكوراً في الخلق〗🔺
✾ مذکور در علم بود
و مذکور در خلق نبود.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۷۲۶
❖⫸ بنابراین بودِ سالک در رسمِ سلوک؛
֎⇦ به بودِ «کنز مخفی» بوده است؛ اما غافل از بودِ خداوندﷻ، بدین معنا که؛ قبل از ماه مبارک رمضان در قُــوُتِ غفلت به سر میبرده است که البتّه آن هم از شدّت قوّتِ حضور است و نه از فقدان.
🐬☜ که چنان ماهیای میمانده که در آبِ حیاتش غوطهور است در حالی که غافل از وجودِ علّت هستیاش (آب) میباشد ...
↲❖🌑☜ این مکانت، «محاقّ» است.
یعنی؛ مقامِ حقّﷻ که خبر و اسمی از غیرِ او نیست. و بلکه اسم و رسمی از خودِ حقّﷻ هم نیست که اوﷻ در این مکانت؛
֎⇦ «لا اسمَ له و لا رسمَ له و لا نَعتَ له و لا ...» است، و از آن به نامِ مقامِ «#عماء» نیز یاد میشود.
🌗֎⇯⇦ عبارت دوّم:
🔻『 فأحببتُ أن أعرف 』🔺
❖☜ صوم؛ صفت صمدیّت خداوندﷻ است و اوﷻ؛ «صیام» است که به بیانی؛
֎⇦ شدّت صوم (صمدیّتِ حقّﷻ) در صیام (حقّﷻ) است که موجبِ امرِ به صوم برای سالک میشود.
𒆳
❖☜ به «أحببتُ»؛ حقیقتِ صیام (صمدیّتِ حقّﷻ) در ظهورِ اسمِ《مُمْسکِ》خداوندﷻ، عبد را امر به #امساک از مفطرات مینماید.
❖☜ و به « أن اُعرَف»؛ خداوند در اسمِ 《فـاطــر》؛ عالم را ترسیم مینماید، که اوﷻ『 فاطرُ السّموات و الارض』است وُ در مَدّ این حقیقت؛ به صائم، امر به «افطار» میکند.
❖☜ و خداوندﷻ با «امر به افطار»، به سالک نشان میدهد که؛
🍃֎⇦ تو نیستی که صائم هستی و صوم؛ کار تو نیست، و اگر کار تو بود، در همان حالِ صائم بودن میماندی و در خوردن نمیآمدی،
بلکه من تا تو هستم. مرا بشناس.
از این رو؛
🍃֎⇦ خداوندﷻ خواست که شناخته شود و «أن أعرف»؛ آن حقیقت را نشان میدهد.
❖☜ پس سالک به محضِ خارج شدن از امساک و مشغولِ قُوُت و غذا شدن؛ از بودِ خدایی به بود و إنیّتِ خودش سیر میکند، اما با این تفاوت که الآن خدا را میشناسد و قُوُت و غذایش، قُوُتِ غفلتی نیست.
🔔 این لطیفه را باید قدم به قدم پیش بروید و ذرّه ذرّه نوش کنید. چون مطلب، ظرافت دارد و نیازمند دقّت و تأمّل افزون است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌙
🌕֎⇯ یعنی سالک؛ در هر شب ماه مبارک رمضان افطار میکند به نیّتِ «امساکِ فردا»، نه اینکه افطار بکند به نیّت «قُوُت».
🌙֎⇦ امّا در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ وقتی سالک افطار میکند، با افطارهای شبهای قبل متفاوت است؛ چرا که به نیّتِ «قوُت فردا»، افطار میکند.
[بدین معنا که؛ فردایش عید فطر است و روزه حرام است.]
🌙֎⇯⇦ به دیگر بیان؛
در ۲۸ منزلِ ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار میکند تا فردایش از همین اَکْل و شُرب امساک کند، اما در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار میکند که دیگر افطار باشد.
بدین معنا که؛
❖☀️☜ در #عید_فطر؛ به خودِ «#امساک»، افطار میکند که این افطارِ آخر؛ قُوُتِ فردانیّت است.
❖🍃☜ و برای همین است که روزۀ عید فطر حرام است، زیرا سالک؛ وارد به «امساکِ از امساک» شده است و این عبودیّتِ اوست که بایستی از امساکِ در راه دوست نیز؛ امساک کند.
[إن شاء الله برای شرحِ این مطلب، به لطیفۀ #عید_فطر مراجعه بفرمائید. ❂☜ https://t.me/ehsannil2/196]
֎⇦ سالکِ حقّﷻ در سلوکَش؛ ظاهر کنندۀ حقّﷻ است وُ سیر سالک؛ ترسیم تجلّـیِ خداوندﷻ میباشد.
🔰 حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی خود را این گونه معرّفی مینماید:
🔷 『 كُنْتُ كَنزاً مخفيّاً
فأحْبَبْتُ أن أُعْرَف
فَخَلَقْتُ الخَلقَ لِكَي أُعْرَف』🔷
✾ من گنج مخفی بودم،
پس دوست داشتم که شناخته شوم،
پس خلق را خلق کردم، تا شناخته شوم.
📚 بحار الأنوار، ج۸۴، ص۱۹۹
𒆳
🌑⇯⇦ عبارت اوّل:
🔻『 كنتُ كنزاً مخفيّاً 』🔺
❖☜ «کَـنْـزاً»؛ مطلقِ قُـــوَّت و قوُت است و #جمال.
❖☜ «مخفیّاً»؛ مطلقِ امساک است و #جلال. [زیرا در تحلیل؛ جلوه در اسمِ «فاطر» نکرده است تا به【فاطرُ السّموات و الأرض】بودن، خود را نشان بدهد.]
🍃۞ دقّت شود که در مقامِ «کنزِ مخفی» بودنِ حقّﷻ؛
֎⇦ همۀ اشیاء به بساطتِ علم حقّﷻ بودند، منتها بدون اسم و رسمِ مخلوقی، چنان که قرآن میفرماید:
🔹【هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ
لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً】🔹
✾ مگر نه اين است كه مدّت زمانى بر انسان گذشت
كه چيز قابل ذكرى نبود؟!
📘 سورۀ انسان، آیۀ ۱
❂☜ که برای این آیۀ شریفه؛ حضرات آلالله (علیهم السّلام) میفرمایند:
🔻〖كان مذكوراً في العلم،
و لم يكن مذكوراً في الخلق〗🔺
✾ مذکور در علم بود
و مذکور در خلق نبود.
📚البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۷۲۶
❖⫸ بنابراین بودِ سالک در رسمِ سلوک؛
֎⇦ به بودِ «کنز مخفی» بوده است؛ اما غافل از بودِ خداوندﷻ، بدین معنا که؛ قبل از ماه مبارک رمضان در قُــوُتِ غفلت به سر میبرده است که البتّه آن هم از شدّت قوّتِ حضور است و نه از فقدان.
🐬☜ که چنان ماهیای میمانده که در آبِ حیاتش غوطهور است در حالی که غافل از وجودِ علّت هستیاش (آب) میباشد ...
↲❖🌑☜ این مکانت، «محاقّ» است.
یعنی؛ مقامِ حقّﷻ که خبر و اسمی از غیرِ او نیست. و بلکه اسم و رسمی از خودِ حقّﷻ هم نیست که اوﷻ در این مکانت؛
֎⇦ «لا اسمَ له و لا رسمَ له و لا نَعتَ له و لا ...» است، و از آن به نامِ مقامِ «#عماء» نیز یاد میشود.
🌗֎⇯⇦ عبارت دوّم:
🔻『 فأحببتُ أن أعرف 』🔺
❖☜ صوم؛ صفت صمدیّت خداوندﷻ است و اوﷻ؛ «صیام» است که به بیانی؛
֎⇦ شدّت صوم (صمدیّتِ حقّﷻ) در صیام (حقّﷻ) است که موجبِ امرِ به صوم برای سالک میشود.
𒆳
❖☜ به «أحببتُ»؛ حقیقتِ صیام (صمدیّتِ حقّﷻ) در ظهورِ اسمِ《مُمْسکِ》خداوندﷻ، عبد را امر به #امساک از مفطرات مینماید.
❖☜ و به « أن اُعرَف»؛ خداوند در اسمِ 《فـاطــر》؛ عالم را ترسیم مینماید، که اوﷻ『 فاطرُ السّموات و الارض』است وُ در مَدّ این حقیقت؛ به صائم، امر به «افطار» میکند.
❖☜ و خداوندﷻ با «امر به افطار»، به سالک نشان میدهد که؛
🍃֎⇦ تو نیستی که صائم هستی و صوم؛ کار تو نیست، و اگر کار تو بود، در همان حالِ صائم بودن میماندی و در خوردن نمیآمدی،
بلکه من تا تو هستم. مرا بشناس.
از این رو؛
🍃֎⇦ خداوندﷻ خواست که شناخته شود و «أن أعرف»؛ آن حقیقت را نشان میدهد.
❖☜ پس سالک به محضِ خارج شدن از امساک و مشغولِ قُوُت و غذا شدن؛ از بودِ خدایی به بود و إنیّتِ خودش سیر میکند، اما با این تفاوت که الآن خدا را میشناسد و قُوُت و غذایش، قُوُتِ غفلتی نیست.
🔔 این لطیفه را باید قدم به قدم پیش بروید و ذرّه ذرّه نوش کنید. چون مطلب، ظرافت دارد و نیازمند دقّت و تأمّل افزون است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ دوازدهم:
#عید_فطر؛ کمال اخلاص
┅─┅─═•🌙📖• ═─┅─┅
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/196
┅─┅─═•🌙📖• ═─┅─┅
🌿۞ بیان شد که؛
❖☜ «#رمضان» نام مبارکِ حقّﷻ است. و اسماء حقّﷻ؛ #توقیفی، و برخاسته از ذات…
༺✾صــیام، سرّی از اسرار الهی✾༻
❖ لطیفۀ دوازدهم:
#عید_فطر؛ کمال اخلاص
┅─┅─═•🌙📖• ═─┅─┅
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/196
┅─┅─═•🌙📖• ═─┅─┅
🌿۞ بیان شد که؛
❖☜ «#رمضان» نام مبارکِ حقّﷻ است. و اسماء حقّﷻ؛ #توقیفی، و برخاسته از ذات…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴 🏴🏴🏴
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره میشود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمعبندیِ مطلبْ آسانتر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسودهتر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.
إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار میطلبد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•
#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ میباشد (یعنی اصل تمام قَریهها و جمعها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض』 🔺.
پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوهای از این سِعه است.
امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث میفرمایند:
🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.
(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)
🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 میباشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).
❖ #کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
❖ #کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.
کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزهترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعهها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.
🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•
🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).
💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم میآورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا میکشاند.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴
🖊️
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب الجنّة ، در هشتْ قدمِ معرفتی، مقدماتی مهمّ به اختصار اشاره میشود، تا إن شاء الله به نظرِ سراسرْ رحمتِ حضرتِ نافذ البصیرة، أبا الفضل العبّاس علیه السلام؛ جمعبندیِ مطلبْ آسانتر شده، و طائرِ لطائفِ مهمّ این سخن، آسودهتر بر آشیانِ دلهایِ محبّین بنشیند.
إن شاء الله به دلْ همراه باشید که این کتیبه، دلدار میطلبد ...
°•❁🔳🔲🔳❁•°
🔰 قدم اوّل : کربلا؛ جانِ کعبه. و کعبه؛ نقطۀ دحو الارض ➣●•
#دحو_الارض و گسترشِ ارضِ تعیّنات، از تحتِ کعبۀ مکرّمه است ( 『 إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ دَحَا الْأَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْكَعْبَة』 / 📚الكافي ،ط - الإسلامية، ج۴، ص: ۱۸۹).
و مکّه ، که ارضِ کعبه است و اُمّ القُریٰ میباشد (یعنی اصل تمام قَریهها و جمعها)، اصلِ تمامِ زمینِ تعیّنات است که 🔻『 لِأَنَّهَا أَصْلُ جَمِيعِ الْأَرْض』 🔺.
پس؛ هر شیئی از اشیاء جلوهای از این سِعه است.
امّا بدانیم؛
زمینِ #کعبه ، حیثیتِ اضافی به #کربلا دارد و صِرف الإضافه به کربلای معلّی است. چرا که در حدیث میفرمایند:
🔸『 خلق الله أرض کربلا قبل أن یخلق أرض الکعبة بأربعة و عشرین ألف عامّ و قَدَّسها و بارک علیها 』🔸
خداوند زمین کربلا را بیست و چهار هزار سال پیش از زمین کعبه آفرید، آن را مقدس کرده و به او برکت داد.
(📚الأصول الستة عشر ، ص: ۱۷)
🌿در حالی که جنّت، حقیقتی است که عالَم را فراگرفته، و بالخصوص جانِ متّقین است که 💎【 إِنَّ الْمُتَّقينَ في جَنَّاتٍ وَ نَعيمٍ】💎؛ سعه و گستردگیِ جنّت که «بَطحاء» نام دارد، کربلای مُعَلّی است که وصفش را چنین فرمودند ؛🔅『 أَنَّهَا مِنْ بَطْحَاءِ الْجَنَّة』🔅(📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
که این سعۀ حقیقی از حضرات آل الله علیهم السلام است که به فرمایشِ حضرت مولی(ع)🔸《سُرَّةِ الْبَطْحَاءِ》🔸 میباشند (📚نهج البلاغه ، خطبۀ ۱۰۸).
❖ #کربلا؛ یک منطقۀ جغرافیایی بر روی زمینِ ظاهری نیست. بلکه حقیقتِ جنّت است [و از جنّت، دوزخ].
❖ #کربلا؛ حقیقت عالَم است و سعه و گستردگیِ آن، سعۀ «الساعة»، یعنی قیامت کبراست.
کربلایِ حقیقت («بطحاء الجنة»)؛ به جلوۀ سرزمینِ «کرب و بلا» رخْ عیان نموده و 🔹『 هِيَ أَطْيَبُ بِقَاعِ الْأَرْضِ وَ أَعْظَمُهَا حُرْمَةً』🔹 (اين زمين، پاكيزهترين اماكن واقع روى زمين بوده و احترامش از تمام بقعهها بيشتر است/ 📚كامل الزيارات، ص: ۲۶۳).
⇦ پس کربلا؛ حقیقت است که از لا مکان تا مکان کشیده شده است.
بنابراین؛
⇐ شناختِ مُنتسَبینِ به کربلا، بایستی از لا مکان تا مکان صورت گیرد.
🔰 قدم دوّم : اسم مستأثِر و جلواتش به حروفِ اسم اعظم ➣●•
🔲 طبق احادیث؛ #اسم_اعظم حضرت حقّ تعالی هفتاد و سه حرفست. که یک حرف آن #اسم_مستأثر است (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔘 "مُستَأثِر"؛ اسم فاعلِ باب استفعال، از مادّۀ «أثر» است.
معنای اصلی باب استفعال؛ طلب مادّه خود است.
✓ «اثر»؛ به معنایِ نشانه، علامت، و نیز ؛ پِیْ و عقبِ چیزی است (مثل؛«در پِی چیزی بودن»).
💠 اسم مستأثِر؛ در مطلقِ «طلب» و «در پِیْ بودن» است. که واسطۀ حقیقیِ بین ۷۲ حرفِ اسم اعظم با مسمّاست. که مسمّا را به طلبِ خویش به جلوۀ ۷۲ حرف اسم اعظم میآورد. و در عین حال؛ ۷۲ حرفِ اسم اعظم را به فنایِ در مسمّا میکشاند.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر، طرفین (مسمّا و مقامِ وحدت نوری، و نیز ۷۲ حرفِ اسم اعظم و مقام کثرت نوری) را در پیِ خود آورده و به عبارتی، در خود جمع و فانی نموده.
⪧⦁⪦ اسم مستأثِر ، به #عین_شخصی ؛ جمالِ مسمّا و جلالِ اسم اعظم است.
بنابراین؛ چون جلالِ اسم اعظم است، علم آن در جلال و لاتعیّنیِ علم الله است پس؛ علم به آن، «#علم_الغیب» است ( 『 حَرْفٌ عِنْدَ اللَّهِ مُسْتَأْثِرٌ بِهِ فِي عِلْمِ الْغَيْبِ』 / (📚 الكافي ،ط - الإسلامية، ج۱، ص: ۲۳۰).
🔆 اسم مستأثِر و اسماء اعظم دیگر، همگی جلواتِ «الاسماء الحُسنیٰ» بودنِ حضرات آل الله علیهم السلام هستند.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب…
■ «یوم الطُّفوف»؛ مجمع حیرانی!
● سخن پنجم :
حضرتِ وفا (؏)؛ نقطۀ فنایِ اسماء الله!
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊️🦋احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/259
┅─┅─═✾🔘✾ ═─┅─┅
🍃 برای آسانی در تبیین، و تفهیم و تفهّمِ سخنِ پنجم در این سِری از مقالات؛ به جلوۀ ابواب…
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔰 قدم سوّم : وفای مطلق و مطلقِ وفا ➣●•
#وفا در لغت به معنای «تمام کردن» است.
🔶 حقیقتِ وفا چیست ؟
🔷 حضرت مولی امیرالمؤمنین (ع) از حضرت رسول اکرم (ص) سؤال میفرمایند:
『 مَا الْوَفَاء』 ؟ (وفا چیست؟)
حضرتشان (ص) پاسخ میفرمایند :
🔹『 التَّوْحِيدُ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّه 』🔹
توحید است. شهادت اینکه نیست خدایی جز الله .
(📚 بحار الأنوار،ج۳۵،ص۳۸۳)
(✅ نکته: این سوالِ جلالیِ علوی -ع-، و این پاسخِ جمالیِ محمّدی-ص- ؛ جلوۀ انشاءِ «وفا» و ظاهر ساختن آن، در عوالِم هستی است)
👈 تمام آنچه که از معنا و مفهوم #وفا در ذهن و تصوّر داریم، ظهورِ توحید است.
امّا چطور ؟
❖ #توحید؛ وحدانیّت حقّ تعالی است.
❖ #شهادت؛ نقطۀ یکی شدنِ شاهد با مشهود است.
❖ #وفا ؛ وفایِ به عهد است. که خداوند میفرماید 💎【 أَوْفُوا بِعَهْدي أُوفِ بِعَهْدِكُمْ】💎 (به عهدم وفا کنید به عهدتان وفا میکنم./بقره ۴۰). که فرمودند: «عهد الله؛ ولایت علی بن ابیطالب(؏) است» (📚البرهان ج ۱، ص ۲۰۰).
که حضرات ائمۀ اطهار(؏) میفرمایند 🔻『 نحن عهد الله』🔺 (📚الكافي، ط - الإسلامية، ج۱، ص۲۲۱).
#عهد_الله مقامِ شامخ ولایت است. که ظهور ولایت، توحید است.
ولایت و توحید، یک حقیقت هستند. که باطن و جلال؛ ولایت است. و ظاهر و جمال؛ توحید است. که حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🔻『نحن أصل كل خير و من فروعنا كل برّ، فمن البرّ؛ التوحيد』🔺
ما اصلِ تمام خوبیها هستیم و همۀ نیکیها از فروعات ماست. پس یکی از آن نیکیها توحید است.
(📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج۸، ص۲۴۲)
💠 عهد؛ ولایت است و وفا؛ توحید است.
پس :
دائماً ولایت، به توحید ظاهر میشود، و توحید، به ولایت برمیگردد.
در مورد وفا و عهدِ نسبی که در امور دنیوی از آن صحبت میشود؛ عهد ، چیزی است و وفا، چیزی دیگر. دوئیت؛ نفسِ تخلّف است. و در اصل؛ دنیا، کثرات و امور مربوط به آن، نفسِ «بد عهدی» و تخلّف است، و «خانه از پایبست ویران است»!
پس؛
اگر اهل دنیا، تمام تلاش خود را برای خوش عهد بودن انجام دهند، به نفسِ اینکه از وحدانیّت حضرتِ احد یعنی شخصِ ائمه اطهار(ع) جدا هستند، بد عهد و بی وفایند.
حضرت أحد(عظم شأنه) به نَفْس و وحدانیّتِ خویش - یعنی شخصِ حضراتِ آل الله(ع) -؛ ذاتاً، صفتاً، و افعالاً، یکجا و در کلمهی واحده؛🔹《وَفِيُّ الْعَهْد》 🔹است (📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۲، ص: ۵۶۰). که 《وفی العهد》 بودنِ باریتعالی، فراتر از این است که صرفاً بیان شود؛ وفایِ به عهد «میکند». بلکه چون ذات و نفس امور، انشائی از نفس واحدۀ الهی است؛ پس 《وفی العهد》 بودن حضرت أحد، ذاتاً محقّق است و از آن ذات، صفتاً و افعالاً نیز در ظهور میآید.
◙ وفای مطلق و عهدِ مطلق، حقیقتِ واحد هستند که حقیقتِ حضرتِ أحد میباشند. که در باطن (جلال)؛ عهد است و در ظاهر (جمال)؛ وفا.
و چون وحدتِ حقیقی دارند، دوئیتی ملحوظ نیست که احتمالِ تخلّف باشد. پس؛ تخلّف ناپذیر است.
🔳 «العهد»؛ عهدِ مطلق است که آن، عهد الله ، یعنی ولایت حضرت أحد است. که ولایت حضرت أحد، به عینِ ذات اوست.
✾《وفی العهد》 بودنِ حضرتِ احدی المعنا (جلّ جلاله)، در وحدتِ وفا و عهد با ذات باریتعالی، و به #عین_شخصی او بایستی دیده شود.
یعنی ولایت و توحید، عینِ شخصیِ یکدیگرند.
⇦ پس ؛
⚜️ اگر عهد و وفا، حقیقی باشد؛
◆ عهد (ولایت) به جلوۀ وفا در ظهور میآید (که آن، اضمحلالِ جلال در جمال است) .
◆ و وفایِ به عهد، در بطون میآید (که آن، اضمحلالِ جمال در جلال است).
⧒ اگر کسی عهدی کرد، مأمور به ظاهر کردنِ عهد خویش است. که ظاهر کردنِ عهد، وفاست.
یعنی عهد، به وفا ظاهر میشود.
و در همان نقطه که وفا میکند، به عهد خویش بازمیگردد.
♦️«وفا کردنِ به عهد» یعنی؛ یگانه و جمع شدن با عهد. که این جمع شدن و یگانگی، چیزی از #توحید است. اگر عهدی بکند و آنرا رها کند، این مقابل جمعِ توحیدی است و تمام، تشتّت و کثرت و پریشانی است.
«وفای به عهد»، جمع کنندۀ عاهِد (عهد کننده) در جهت معهود (عهد شده) است.
پس ؛ وفا ؛ 🔹『التوحيد شهادة أن لا إله إلّا الله』🔹 است.
بیان شد که؛ وفا به معنایِ «تمام کردن» است.
#عهد ؛ آغاز کردن، و #وفا ؛ تمام کردنِ است.
وقتی عهد ظاهر و ترسیم شد (قوس نزول)، وفا ؛ تمام کنندۀ این سیر و تجمیع آن است (قوس صعود).
وفا؛ تشتّت و کثرت و جمال عهدِ ظاهر شده را ، به وحدت و جلال و باطن جمع میکند. این جمع کردن، جمعِ اطلاقی است که همانا «توحید» است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
◼️
🔆 نورِ مطلق، بسیط است و بدون جزء. پس کوچکترین جسارت و آزاری به او، جسارت به تمامِ آن است.
و چون در وحدتِ حقیقی و شخصی با حضرت حقّ تعالی است؛ جسارت به او، بدونِ تشبیه و تمثیل و تسامح، و بدون طفره و فاصله، بلکه عیناً و شخصاً و حقیقتاً و دقیقاً جسارت به حضرت حقّ جلّ جلاله است.
پس دقّت شود که جسارت به آل الله(ع) العیاذ بالله مانند جسارت به فرزندِ کسی نیست. که پدر، شخصی باشد و طرفی، و فرزند شخصِ دیگری باشد و طرفی دیگر. و فقط عُلقه و نِسَبی اعتباری دلیل شود که آزارِ و جسارت به فرزند، آزار و جسارتِ به پدر محسوب گردد.
هرگز از این جِنس نیست و مطلب، در نسَب و اضافاتِ حدّی نیست.
حضرات آل الله(ع) «مِن دون الله» نیستند که فرضِ دوئیت با حضرت حقّ برای ایشان ملحوظ گردد.
(در مباحثِ #کانال_معرفة_الحق این مطالب توضیح داده شده است. و بدونِ استدلال و اقامۀ براهین و استناد بر آیات و روایات، صحبت نمیشود. ر.ک: #کانال_معرفة_الحق https://t.me/ehsannil3 )
🍃 و امّا ...
🔲 "السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَات" 🔲
سلام بر آن لبهای خشکیده.
(زیارت ناحیۀ مقدسه -
📚 المزار الكبير ، ص: ۵۹۰)
در مقــامــی کــه بـــه یـــاد لــب او مِیْ نوشند
سِفله آن مـسـت کـه باشد خبـر از خویشتنش
(حافظ - ره)
🔲 لب حضرت سیدالشهدا(ع) از تشنگی خشک شده و ترک خورده بود.
(وا ويلاه ، وا مصيبتاه ، وا ثكلاه)
▪️ آیا تشنگی، تنها همین تشنگیِ آبِ ظاهری است؟!
معلوم است که حقیقت از باطن تا ظاهر آمده است. حقیقت تشنگی، تشنگی آبِ باطن بود که به آبِ ظاهرْ نمایان شد.
💧 آب در روایاتی؛ "ولایتِ آل الله(ع)" و در روایاتی خودِ آل الله(ع) معرفی شده است (فرقی نمیکند، چراکه ولایت؛ خودیّت حضرات(ع) است).
💦 در روایات آمده است که آب؛ سروَرِ نوشیدنیهاست و #فرات؛ آن آب است («الماء سيّد شراب الدنيا و الآخرة... الفرات الماء...؛ 📚 كامل الزيارات،ص۴۷»). و #ماء که «اوّل ما خلق الله» است؛ جلوۀ حضراتِ قوّام الله یعنی ائمه اطهار(ع) بوده که واسطۀ مطلقه هستند و هر موجودی از آنها، حدوث و بقاء دارد. پس در عالَمِ دانی و نزولِ اجلالِ آل الله(ع)؛
فرات، شیعه و جلوۀ خودِ حضرات(ع) است که فرمودند 🔹『 الْفُرَاتَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ؏ 』 🔹(📚 كامل الزيارات،ص۴۹).
مَهریه حضرت زهرا (س) که آبهای عالَم است؛ یعنی خودشان. مَهریه خودشان، خودشان هستند. که حقیقتِ ماء در هستی؛ سرّ ولایت، یعنی مقامِ فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است.
اگر بگوییم چطور این ممکن میشود که خودشان، مَهریۀ خودشان باشند؟!
در عالَم حدود و تعیّنات محال است که شیئی به خودش دور بزند، یا به خودش توقّف کند، یا به خودش مشغول باشد، یا خودش، خودش را بخواهد، یا خودش به خودش مستکفی باشد، و یا خودش فدای خودش شود و قتیل خویش باشد (و تعابیر مشابه).
وقتی در عالَم حدود گفته میشود "کسی خودش را دوست دارد"؛ این، در یک نقطه نیست.
این شخص، [بداند یا نداند] دو «خودْ» ملحوظ میکند که در یکی، محبّ است. و در دیگری، محبوب. پس دوست داشتنِ خود بر خود نیست. بلکه دو مقام لحاظ شده است.
امّا حرف و سخن در عالَم نور فراتر از این قیاساتِ خیالی است!
در عالم نور برای نورِ احدِ واحد، تعبیر 🔸【نُورٌ عَلیٰ نُور】🔸 آمده است (سورۀ نور۳۵).
یعنی خود به خود در جوشش و غلیان و تجلّی است.
این تجلّیِ خود به خود است.
🍂 حضرت سیدالشهدا (ع) فریاد "العطش" سر دادند.
نه از بیرون خودشان، و نه به بیرون خودشان. که بیرون از امام و ولیّ خدا چیزی نیست که 🔻【 كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ】🔺 (سورۀ ۳۶، آیۀ ۱۲).
✖️مگر او که صمد است و بیحدّ، بیرون دارد؟!
او حجّت خداست. یعنی لُبّ اللُبّ خدا. حاقّ الحاقّ خدا.
او دونِ الله تعالی نیست. حساب غیرِ الله برای ولیّ خدا کردن، نشناختن ولیّ خداست، و زیر سوال بردن صمدیّت خدا.
💠 حضرت سیدالشهدا (ع)، «سیّــد» الشهداء هستند.
«سیّد» به معنای ظاهری "آقا"ست.
و «سیّد» هر امر و شیئی؛ آقا بودنِ در آن امر و شیء است. که آن، یعنی صمد بودن و پُر بودن در آن امر است.
◼️ شهادت در عالَم حدود و تعیّنات اینطور است که شاهد و مشهود، حدّ و تعیّن و مختصات دارند. و شاهد، غیر از مشهود است. و مشهود، غیر از شاهد است. و اعتباراً آنرا «#شهادت» میگویند.
🔆 امّا شهادت در عالَم نور، دوئیتی ندارد. شاهد و مشهود، به #عین_شخصی یکدیگرند. در حالیکه شاهد، شاهد است و مشهود، مشهود. و این فرق، #فرق_نوری است که مؤکّد وحدت نوری میباشد.
حضرت سیّد الشهدا (ع) در "شهادتِ" بیحدّیِ نوری هستند. نه شهادتِ در عالَم حدود که شاهد غیر از مشهود است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
🔆 نورِ مطلق، بسیط است و بدون جزء. پس کوچکترین جسارت و آزاری به او، جسارت به تمامِ آن است.
و چون در وحدتِ حقیقی و شخصی با حضرت حقّ تعالی است؛ جسارت به او، بدونِ تشبیه و تمثیل و تسامح، و بدون طفره و فاصله، بلکه عیناً و شخصاً و حقیقتاً و دقیقاً جسارت به حضرت حقّ جلّ جلاله است.
پس دقّت شود که جسارت به آل الله(ع) العیاذ بالله مانند جسارت به فرزندِ کسی نیست. که پدر، شخصی باشد و طرفی، و فرزند شخصِ دیگری باشد و طرفی دیگر. و فقط عُلقه و نِسَبی اعتباری دلیل شود که آزارِ و جسارت به فرزند، آزار و جسارتِ به پدر محسوب گردد.
هرگز از این جِنس نیست و مطلب، در نسَب و اضافاتِ حدّی نیست.
حضرات آل الله(ع) «مِن دون الله» نیستند که فرضِ دوئیت با حضرت حقّ برای ایشان ملحوظ گردد.
(در مباحثِ #کانال_معرفة_الحق این مطالب توضیح داده شده است. و بدونِ استدلال و اقامۀ براهین و استناد بر آیات و روایات، صحبت نمیشود. ر.ک: #کانال_معرفة_الحق https://t.me/ehsannil3 )
🍃 و امّا ...
🔲 "السَّلَامُ عَلَى الشِّفَاهِ الذَّابِلَات" 🔲
سلام بر آن لبهای خشکیده.
(زیارت ناحیۀ مقدسه -
📚 المزار الكبير ، ص: ۵۹۰)
در مقــامــی کــه بـــه یـــاد لــب او مِیْ نوشند
سِفله آن مـسـت کـه باشد خبـر از خویشتنش
(حافظ - ره)
🔲 لب حضرت سیدالشهدا(ع) از تشنگی خشک شده و ترک خورده بود.
(وا ويلاه ، وا مصيبتاه ، وا ثكلاه)
▪️ آیا تشنگی، تنها همین تشنگیِ آبِ ظاهری است؟!
معلوم است که حقیقت از باطن تا ظاهر آمده است. حقیقت تشنگی، تشنگی آبِ باطن بود که به آبِ ظاهرْ نمایان شد.
💧 آب در روایاتی؛ "ولایتِ آل الله(ع)" و در روایاتی خودِ آل الله(ع) معرفی شده است (فرقی نمیکند، چراکه ولایت؛ خودیّت حضرات(ع) است).
💦 در روایات آمده است که آب؛ سروَرِ نوشیدنیهاست و #فرات؛ آن آب است («الماء سيّد شراب الدنيا و الآخرة... الفرات الماء...؛ 📚 كامل الزيارات،ص۴۷»). و #ماء که «اوّل ما خلق الله» است؛ جلوۀ حضراتِ قوّام الله یعنی ائمه اطهار(ع) بوده که واسطۀ مطلقه هستند و هر موجودی از آنها، حدوث و بقاء دارد. پس در عالَمِ دانی و نزولِ اجلالِ آل الله(ع)؛
فرات، شیعه و جلوۀ خودِ حضرات(ع) است که فرمودند 🔹『 الْفُرَاتَ مِنْ شِيعَةِ عَلِيٍّ ؏ 』 🔹(📚 كامل الزيارات،ص۴۹).
مَهریه حضرت زهرا (س) که آبهای عالَم است؛ یعنی خودشان. مَهریه خودشان، خودشان هستند. که حقیقتِ ماء در هستی؛ سرّ ولایت، یعنی مقامِ فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است.
اگر بگوییم چطور این ممکن میشود که خودشان، مَهریۀ خودشان باشند؟!
در عالَم حدود و تعیّنات محال است که شیئی به خودش دور بزند، یا به خودش توقّف کند، یا به خودش مشغول باشد، یا خودش، خودش را بخواهد، یا خودش به خودش مستکفی باشد، و یا خودش فدای خودش شود و قتیل خویش باشد (و تعابیر مشابه).
وقتی در عالَم حدود گفته میشود "کسی خودش را دوست دارد"؛ این، در یک نقطه نیست.
این شخص، [بداند یا نداند] دو «خودْ» ملحوظ میکند که در یکی، محبّ است. و در دیگری، محبوب. پس دوست داشتنِ خود بر خود نیست. بلکه دو مقام لحاظ شده است.
امّا حرف و سخن در عالَم نور فراتر از این قیاساتِ خیالی است!
در عالم نور برای نورِ احدِ واحد، تعبیر 🔸【نُورٌ عَلیٰ نُور】🔸 آمده است (سورۀ نور۳۵).
یعنی خود به خود در جوشش و غلیان و تجلّی است.
این تجلّیِ خود به خود است.
🍂 حضرت سیدالشهدا (ع) فریاد "العطش" سر دادند.
نه از بیرون خودشان، و نه به بیرون خودشان. که بیرون از امام و ولیّ خدا چیزی نیست که 🔻【 كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في إِمامٍ مُبينٍ】🔺 (سورۀ ۳۶، آیۀ ۱۲).
✖️مگر او که صمد است و بیحدّ، بیرون دارد؟!
او حجّت خداست. یعنی لُبّ اللُبّ خدا. حاقّ الحاقّ خدا.
او دونِ الله تعالی نیست. حساب غیرِ الله برای ولیّ خدا کردن، نشناختن ولیّ خداست، و زیر سوال بردن صمدیّت خدا.
💠 حضرت سیدالشهدا (ع)، «سیّــد» الشهداء هستند.
«سیّد» به معنای ظاهری "آقا"ست.
و «سیّد» هر امر و شیئی؛ آقا بودنِ در آن امر و شیء است. که آن، یعنی صمد بودن و پُر بودن در آن امر است.
◼️ شهادت در عالَم حدود و تعیّنات اینطور است که شاهد و مشهود، حدّ و تعیّن و مختصات دارند. و شاهد، غیر از مشهود است. و مشهود، غیر از شاهد است. و اعتباراً آنرا «#شهادت» میگویند.
🔆 امّا شهادت در عالَم نور، دوئیتی ندارد. شاهد و مشهود، به #عین_شخصی یکدیگرند. در حالیکه شاهد، شاهد است و مشهود، مشهود. و این فرق، #فرق_نوری است که مؤکّد وحدت نوری میباشد.
حضرت سیّد الشهدا (ع) در "شهادتِ" بیحدّیِ نوری هستند. نه شهادتِ در عالَم حدود که شاهد غیر از مشهود است.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
🔲
Telegram
معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
🍃 به مرحمت حقّ تعالی؛ نیّت تأسیس این کانال،ارائۀ دروسی برای «مبناسازی» معارف الهی است.
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
و پیش از هر قدمی، معترف و مقرّ آنیم که؛آنچه نگاشته میشود اظهارنامۀ عجز ماست.
و عاجزانه؛مستدعی نظر،و مستسقی رحمتِ حضرات آلالله علیهم السلام هستیم.
ادمین: @ehsannil
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔲
🍃 امّا #صابرین کسانی هستند که لطائف را با نورِ الهی تماشا میکنند و از این رو، در عینِ مصیبت، ندای وجودیشان 💎«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»💎 است.
🔲 لطیفهای از حقیقتِ مصیبت را بخوانیم:
شیئیّتِ هر شیئی، واسطهی مطلقه، یعنی حضرات آل الله(ع) میباشد، که «#نفس_اصابت» هستند.
نفسِ اصابت (مطلقِ اصابت)؛ اصابتِ چیزی به چیزی نیست. و همان طور که بیان شد؛ شیئیتِ هر شیء است و تمامِ مراتبِ وجودیِ امور و اشیاء، جلوهای از جلواتِ آن اصابت است.
🔳 ⇩ نفسِ اصابت، نفسِ حضرت باریتعالی است، یعنی همان نفس و شرطِ «لا هو الا هو»؛
◾️ که در جلوهی جلالی (یعنی جلوهی «لا هو»یی) ؛ «مُصیبَة» است.
◽️ و در جلوهی جمالی (یعنی جلوهی «الّا هو»یی)؛ «صَواب» است.
واسطهی مطلقه؛ مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ حضرت حقّ است و از این حقیقت؛
مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ هر شیئی میباشد (『 أَوَّلُ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرُهُ 』؛ 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۰۲).
➖➖🔻نکتهای مهمّ در حاشیهی بحث؛
خودِ «مصیبة»؛ در ظاهر و جمال، به دو صورت «حسنه» و «سیّئه» تقسیم میشود:
💎『 ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ』💎
هر خيرى که به تو رسد (در تمام مراتبِ وجودی؛ ذات و صفات و افعال و آثار) از جانب خداوندست و هر شرّى که به تو رسد، از جانب خود توست.
(نساء،۷۹)
که؛
«سیّئة» در مقامِ حدّ؛ سَیِّئهی «مِنْ نَفْسِكَ» است.
و «سیّئة» در مقام لُبّ؛ ظهورِ «لا هو» ست.
(رجوع شود به مقالهی 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325 )
«حسنة» در مقامِ حدّ؛ ظهورِ «الا هو» ست و «مِنَ اللَّهِ» است.
و «حسنه» در مقامِ لُبّ؛ ظهورِ «لا هو الا هو» است که در آیهی ۷۸ فرمود؛
❖『 «قُلْ» كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ』❖
🔥 شناختِ ملعنتِ دشمنان الهی در تعمّق معرفت، با تحلیل فوق، بسیار حائز اهمیّت است و از اخصّ معارفِ الهی است که چون موضوع این مقاله نیست، شرحی از آن بیان نشد.
°•●°•الحمد لله الوهّاب•°●•°🔺➖➖
🕋 إن شاء الله کعبه را شناختیم که جلوهی برجستگیِ مطلق است و دائماً اشیاء به آن، موجودیّت و شیئیت دارند.
👈🏻 مولودِ کعبه، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) هستند که کعبه، به حضرت مولی(ع)، کعبه و محلّ دحو الأرض و نقطهی تجلّی شیئیّتِ اشیاء است. بنابراین حضرت مولی (ع) همان طور که روایات بیان فرمودند؛ کعبهی مستوره میباشند (❃الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ❃؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص: ۱۹۹).
🔳 ⇩ حضرت مولی(ع)، نفسِ اصابت (اصابتِ مطلقه) هستند که؛
◾️ جلوهی جلالی حضرت(ع)؛ مصیبتِ مطلقه است (لا هو).
◽️ و جلوهی جمالیِ حضرت(ع)؛ صوابِ مطلقه است (الا هو).
اگر چشم حقیقتبین به حضرتشان(ع) باز شد و تماماً شاهدِ حقیقتِ «لا هو الا هو» شد؛ در واقع ناظرِ حقیقتِ #صواب و #مصیبت گشته، و ندایِ صبورانهی💎【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ】💎 سر خواهد داد وَ ...
...『 وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ』
بشارتهای الهی بر جانِ چنین کسی .
🍃 سرسلسله جنبانِ #الصابرین، مُنشِئ #صبر_جمیل، آنکه از باطنِ حضرت مولی(ع) جوشیده و از باطن و سیرتِ عالَمِ عالی، تا ظاهر و صورتِ عالَم دانی، خروشیده، و تمامْقَـدْ «زَیْنِ اَب» است و زینَت پدر را رقم زده، حضرتِ کعبة الرزایا، زینب کبری روحی لذکرها الفداء میباشند.
حضرتِ《زینب》 -سلام الله علیها- ؛《زَیْنِ اَب》 یعنی زینتِ پدر بزرگوار، ولیّ الله الاعظم، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.
#زینت، در ظاهر میآید.
🔆 امّا وقتی زینت، حقیقی باشد؛ از باطنِ صاحبِ زینت، بر ظاهرِ او جلوه کرده است، نه اینکه از بیرونِ او، آویخته به او شده باشد!
اگر مولای متقیان، #الکعبة_المستوره و «نفسِ اصابت» هستند و در خفایِ کعبه و مقامِ وحدتِ مصیبت میباشند؛
🔳 ⇩ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) #کعبة_الرزایا هستند. یعنی [به #عین_شخصی]، «نفسِ اصابت» بودنِ حضرت مولی(ع) را نمایانگرند که در تحلیل بیان میشود؛
◾️ جلوهی جلالی حضرتِ کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی مصیبتِ مطلقه (یعنی؛ لا هو) است و همان است که حضرتشان در کربلای«معلّی» (که به مولی علی ع؛ مُعَلّی است) ؛ خمیده و پیر شدند (وامصیبتاه! خاک بر دهانم😭)
◽️و جلوهی جمالیِ حضرت کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی صوابِ مطلقه (یعنی الا هو) است و همان است که در مجلس ابن زیاد ملعون فرمودند؛
❖『 مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً 』❖
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
🍃 امّا #صابرین کسانی هستند که لطائف را با نورِ الهی تماشا میکنند و از این رو، در عینِ مصیبت، ندای وجودیشان 💎«إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ»💎 است.
🔲 لطیفهای از حقیقتِ مصیبت را بخوانیم:
شیئیّتِ هر شیئی، واسطهی مطلقه، یعنی حضرات آل الله(ع) میباشد، که «#نفس_اصابت» هستند.
نفسِ اصابت (مطلقِ اصابت)؛ اصابتِ چیزی به چیزی نیست. و همان طور که بیان شد؛ شیئیتِ هر شیء است و تمامِ مراتبِ وجودیِ امور و اشیاء، جلوهای از جلواتِ آن اصابت است.
🔳 ⇩ نفسِ اصابت، نفسِ حضرت باریتعالی است، یعنی همان نفس و شرطِ «لا هو الا هو»؛
◾️ که در جلوهی جلالی (یعنی جلوهی «لا هو»یی) ؛ «مُصیبَة» است.
◽️ و در جلوهی جمالی (یعنی جلوهی «الّا هو»یی)؛ «صَواب» است.
واسطهی مطلقه؛ مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ حضرت حقّ است و از این حقیقت؛
مصیبة و صواب، جلال و جمال، باطن و ظاهر، اوّل و آخِرِ هر شیئی میباشد (『 أَوَّلُ كُلِّ شَيْءٍ وَ آخِرُهُ 』؛ 📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۰۲).
➖➖🔻نکتهای مهمّ در حاشیهی بحث؛
خودِ «مصیبة»؛ در ظاهر و جمال، به دو صورت «حسنه» و «سیّئه» تقسیم میشود:
💎『 ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ』💎
هر خيرى که به تو رسد (در تمام مراتبِ وجودی؛ ذات و صفات و افعال و آثار) از جانب خداوندست و هر شرّى که به تو رسد، از جانب خود توست.
(نساء،۷۹)
که؛
«سیّئة» در مقامِ حدّ؛ سَیِّئهی «مِنْ نَفْسِكَ» است.
و «سیّئة» در مقام لُبّ؛ ظهورِ «لا هو» ست.
(رجوع شود به مقالهی 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/325 )
«حسنة» در مقامِ حدّ؛ ظهورِ «الا هو» ست و «مِنَ اللَّهِ» است.
و «حسنه» در مقامِ لُبّ؛ ظهورِ «لا هو الا هو» است که در آیهی ۷۸ فرمود؛
❖『 «قُلْ» كُلٌّ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ』❖
🔥 شناختِ ملعنتِ دشمنان الهی در تعمّق معرفت، با تحلیل فوق، بسیار حائز اهمیّت است و از اخصّ معارفِ الهی است که چون موضوع این مقاله نیست، شرحی از آن بیان نشد.
°•●°•الحمد لله الوهّاب•°●•°🔺➖➖
🕋 إن شاء الله کعبه را شناختیم که جلوهی برجستگیِ مطلق است و دائماً اشیاء به آن، موجودیّت و شیئیت دارند.
👈🏻 مولودِ کعبه، حضرت مولی امیرالمؤمنین(ع) هستند که کعبه، به حضرت مولی(ع)، کعبه و محلّ دحو الأرض و نقطهی تجلّی شیئیّتِ اشیاء است. بنابراین حضرت مولی (ع) همان طور که روایات بیان فرمودند؛ کعبهی مستوره میباشند (❃الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ ❃؛ بحارالانوار، ج۳۸، ص: ۱۹۹).
🔳 ⇩ حضرت مولی(ع)، نفسِ اصابت (اصابتِ مطلقه) هستند که؛
◾️ جلوهی جلالی حضرت(ع)؛ مصیبتِ مطلقه است (لا هو).
◽️ و جلوهی جمالیِ حضرت(ع)؛ صوابِ مطلقه است (الا هو).
اگر چشم حقیقتبین به حضرتشان(ع) باز شد و تماماً شاهدِ حقیقتِ «لا هو الا هو» شد؛ در واقع ناظرِ حقیقتِ #صواب و #مصیبت گشته، و ندایِ صبورانهی💎【إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ】💎 سر خواهد داد وَ ...
...『 وَ بَشِّرِ الصَّابِرينَ』
بشارتهای الهی بر جانِ چنین کسی .
🍃 سرسلسله جنبانِ #الصابرین، مُنشِئ #صبر_جمیل، آنکه از باطنِ حضرت مولی(ع) جوشیده و از باطن و سیرتِ عالَمِ عالی، تا ظاهر و صورتِ عالَم دانی، خروشیده، و تمامْقَـدْ «زَیْنِ اَب» است و زینَت پدر را رقم زده، حضرتِ کعبة الرزایا، زینب کبری روحی لذکرها الفداء میباشند.
حضرتِ《زینب》 -سلام الله علیها- ؛《زَیْنِ اَب》 یعنی زینتِ پدر بزرگوار، ولیّ الله الاعظم، مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام هستند.
#زینت، در ظاهر میآید.
🔆 امّا وقتی زینت، حقیقی باشد؛ از باطنِ صاحبِ زینت، بر ظاهرِ او جلوه کرده است، نه اینکه از بیرونِ او، آویخته به او شده باشد!
اگر مولای متقیان، #الکعبة_المستوره و «نفسِ اصابت» هستند و در خفایِ کعبه و مقامِ وحدتِ مصیبت میباشند؛
🔳 ⇩ حضرت زینب کبری (سلام الله علیها) #کعبة_الرزایا هستند. یعنی [به #عین_شخصی]، «نفسِ اصابت» بودنِ حضرت مولی(ع) را نمایانگرند که در تحلیل بیان میشود؛
◾️ جلوهی جلالی حضرتِ کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی مصیبتِ مطلقه (یعنی؛ لا هو) است و همان است که حضرتشان در کربلای«معلّی» (که به مولی علی ع؛ مُعَلّی است) ؛ خمیده و پیر شدند (وامصیبتاه! خاک بر دهانم😭)
◽️و جلوهی جمالیِ حضرت کعبة الرزایا (س)؛ جلوهی صوابِ مطلقه (یعنی الا هو) است و همان است که در مجلس ابن زیاد ملعون فرمودند؛
❖『 مَا رَأَيْتُ إِلَّا جَمِيلاً 』❖
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
••●🔽 ادامه 🔽●••
.
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
༺•✿ نفس امّاره در اطلاقِ امّاریّت ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/325
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🍃 نفس امّاره را اغلب با استناد به آیهٔ ذیل، «امّارةٌ بالسّوء» معنا میکنند، که قرآن میفرماید؛
💎…
༺•✿ نفس امّاره در اطلاقِ امّاریّت ✿•༻
(در ادامۀ مقالاتِ 《روح و نفس》)
🔸🔹🔸🔹🔸🔹🔸
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/325
┅─┅─═✾🌀✾ ═─┅─┅
🍃 نفس امّاره را اغلب با استناد به آیهٔ ذیل، «امّارةٌ بالسّوء» معنا میکنند، که قرآن میفرماید؛
💎…