کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
316 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🌙

🌕֎⇯ یعنی سالک؛ در هر شب ماه مبارک رمضان افطار می‌کند به نیّتِ «امساکِ فردا»، نه اینکه افطار بکند به نیّت «قُوُت».
🌙֎⇦ امّا در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ وقتی سالک افطار می‌کند، با افطارهای شب‌های قبل متفاوت است؛ چرا که به نیّتِ «قوُت فردا»، افطار می‌کند.
[بدین معنا که؛ فردایش عید فطر است و روزه حرام است.]

🌙֎⇯⇦ به دیگر بیان؛
در ۲۸ منزلِ ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار می‌کند تا فردایش از همین اَکْل و شُرب امساک کند، اما در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار می‌کند که دیگر افطار باشد.

بدین معنا که؛
☀️☜ در #عید_فطر؛ به خودِ «#امساک»، افطار می‌کند که این افطارِ آخر؛ قُوُتِ فردانیّت است.

🍃☜ و برای همین است که روزۀ عید فطر حرام است، زیرا سالک؛ وارد به «امساکِ از امساک» شده است و این عبودیّتِ اوست که بایستی از امساکِ در راه دوست نیز؛ امساک کند.

[إن شاء الله برای شرحِ این مطلب، به لطیفۀ #عید_فطر مراجعه بفرمائید. ❂☜ https://t.me/ehsannil2/196]


🍃۞ و امّا دقّت کنیم ...!

֎⇦ سالکِ حقّﷻ در سلوکَش؛ ظاهر کنندۀ حقّﷻ است وُ سیر سالک؛ ترسیم تجلّـیِ خداوندﷻ می‌باشد.

🔰 حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی خود را این گونه معرّفی می‌نماید:

🔷 『 كُنْتُ كَنزاً مخفيّاً
فأحْبَبْتُ أن أُعْرَف
فَخَلَقْتُ الخَلقَ لِكَي أُعْرَف』🔷

✾ من گنج مخفی بودم،
پس دوست داشتم که شناخته شوم،
پس خلق را خلق کردم، تا شناخته شوم.

📚 بحار الأنوار، ج۸۴، ص۱۹۹


🍃۞ خداوندﷻ؛ وجودی بسیط است وُ #افطار و #امساکِ اوﷻ؛ به #عین_شخصی یکدیگر است، امّا برای تحلیلِ حالِ سالک، و بیان مراتبِ سلوکِ او در ماه رمضان، این طور بیان می‌شود:
𒆳
🌑⇯⇦ عبارت اوّل:
🔻『 كنتُ كنزاً مخفيّاً 』🔺

❖☜ «کَـنْـزاً»؛ مطلقِ قُـــوَّت و قوُت است و #جمال.

❖☜ «مخفیّاً»؛ مطلقِ امساک است و #جلال. [زیرا در تحلیل؛ جلوه در اسمِ «فاطر» نکرده است تا به【فاطرُ السّموات و الأرض】بودن، خود را نشان بدهد.]


🍃۞ دقّت شود که در مقامِ «کنزِ مخفی» بودنِ حقّﷻ؛
֎⇦ همۀ اشیاء به بساطتِ علم حقّﷻ بودند، منتها بدون اسم و رسمِ مخلوقی، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔹【هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ
لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً】🔹

✾ مگر نه اين است كه مدّت زمانى بر انسان گذشت
كه چيز قابل ذكرى نبود؟!

📘 سورۀ انسان، آیۀ ۱

❂☜ که برای این آیۀ شریفه؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖كان مذكوراً في العلم،
و لم يكن مذكوراً في الخلق〗🔺

✾ مذکور در علم بود
و مذکور در خلق نبود.

📚البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۷۲۶


❖⫸ بنابراین بودِ سالک در رسمِ سلوک؛
֎⇦ به بودِ «کنز مخفی» بوده است؛ اما غافل از بودِ خداوندﷻ، بدین معنا که؛ قبل از ماه مبارک رمضان در قُــوُتِ غفلت به سر می‌برده است که البتّه آن هم از شدّت قوّتِ حضور است و نه از فقدان.
🐬☜ که چنان ماهی‌ای می‌مانده که در آبِ حیاتش غوطه‌ور است در حالی که غافل از وجودِ علّت هستی‌اش (آب) می‌باشد ...

↲❖🌑☜ این مکانت، «محاقّ» است.
یعنی؛ مقامِ حقّﷻ که خبر و اسمی از غیرِ او نیست. و بلکه اسم و رسمی از خودِ حقّﷻ هم نیست که اوﷻ در این مکانت؛
֎⇦ «لا اسمَ له و لا رسمَ له و لا نَعتَ له و لا ...» است، و از آن به نامِ مقامِ «#عماء» نیز یاد می‌شود.


🌗֎⇯⇦ عبارت دوّم:
🔻『 فأحببتُ أن أعرف 』🔺

❖☜ صوم؛ صفت صمدیّت خداوندﷻ است و اوﷻ؛ «صیام» است که به بیانی؛
֎⇦ شدّت صوم (صمدیّتِ حقّﷻ) در صیام (حقّﷻ) است که موجبِ امرِ به صوم برای سالک می‌شود.
𒆳

❖☜ به «أحببتُ»؛ حقیقتِ صیام (صمدیّتِ حقّﷻ) در ظهورِ اسمِ《مُمْسکِ》خداوندﷻ، عبد را امر به #امساک از مفطرات می‌نماید.

❖☜ و به « أن اُعرَف»؛ خداوند در اسمِ 《فـاطــر》؛ عالم را ترسیم می‌نماید، که اوﷻ『 فاطرُ السّموات و الارض』است وُ در مَدّ این حقیقت؛ به صائم، امر به «افطار» می‌کند.

❖☜ و خداوندﷻ با «امر به افطار»، به سالک نشان می‌دهد که؛
🍃֎⇦ تو نیستی که صائم هستی و صوم؛ کار تو نیست، و اگر کار تو بود، در همان حالِ صائم بودن می‌ماندی و در خوردن نمی‌آمدی،
بلکه من تا تو هستم. مرا بشناس.
از این رو؛
🍃֎⇦ خداوندﷻ خواست که شناخته شود و «أن أعرف»؛ آن حقیقت را نشان می‌دهد.

❖☜ پس سالک به محضِ خارج شدن از امساک و مشغولِ قُوُت و غذا شدن؛ از بودِ خدایی به بود و إنیّتِ خودش سیر می‌کند، اما با این تفاوت که الآن خدا را می‌شناسد و قُوُت و غذایش، قُوُتِ غفلتی نیست.


🔔 این لطیفه را باید قدم به قدم پیش بروید و ذرّه ذرّه نوش کنید. چون مطلب، ظرافت دارد و نیازمند دقّت و تأمّل افزون است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌙
.


•┈••✾🔰سفرنامه🔰✾••┈•

🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️https://www.instagram.com/p/Bg6JmAHnHHc/?igshid=YmMyMTA2M2Y=



🍃 حضرت احد عظم شأنه، به اطلاق حقیقی،به چهارده جلوه؏ متجلی گشته و عالم، در عبدیتِ تجلیِ اعظمِ او، به اشاره آمده.

حقیقت؛ مناسب عالم خلق، به تدریج و کثرت متجلی شد.
حضرت احد، به صفوة و خالصه و نفس خویش،حضرات صاحب الزمان و المکان،ائمة المعصومین؏،جلوه کرده و ترسیم عوالم نمود.

💠 زمان و مکان، از حقیقت ائمۀ اطهار؏ شکل گرفت.پس؛
بایستی از عَشَراتِ حقیقت و خلوت، تا اشاراتِ طریقت و جلوَت، رشحات وحدانیتِ آن انوار مقدسه؏ ملاحظه گردد.

تلخیصی از لطائف سه ماهۀ سلوکِ عالم؛رجب المرجب،شعبان المعظم و رمضان المبارک را نظاره کنیم و بر ترتیب و دقائق آن، تدبر :

🔻لیلة الرغائب=شب فراغت از ما سوای حق/طلب#موت و درک ماه رجب

🔹ماه رجب=ماه موت و تخلیه

🔹۱ رجب=میلاد شکافندهٔ علم؏

🔹۱۳رجب= میلاد#نبأ_عظیم،باطن بعثت، راسِم#ایام_البیض،حضرت امیرالمؤمنین؏/ جلوۀ «الا»ی "لا اله الا الله"در شکاف کعبه به قدوم حضرتِ شروط و حقیقتِ "لا اله الا الله" مولی علی؏،و جلوۀ توحید در عالم اشارات

🔹۲۷رجب=بعثت حضرت ختمی مرتبت(ص)= زنده شدن و احیاء،با پذیرش دعوت حضرت «عبده و رسوله»ص/ اضمحلال "عبده"ص در «ابا عبد الله الحسین؏» و جلوۀ"حسین منّی"

🔹سه روز آخر رجب=ترسیم عالم توسط حضرت#طبیب_دوار_بطبه ص


🔻۳ شعبان=میلاد حضرت ابا عبد الله؏= اضمحلال "ابا عبد الله"؏ در "عبدهُ"(ص) و جلوۀ "أنا من حسین؏" در سه روز اوّل ماه شعبه‌ها(شعبان)

🔹ماه شعبان=ماه تحلیه/درک حیات از حقیقت حضرت#طبیب_دوار_بطبه ص به وصالِ صلوات و پذیرش شفاعت، در ظهور طوبی

🔹۱۵شعبان=قلب ماه شعبان، فنا و اضمحلال شریعت محمدی(ص) در طریقت مهدوی؏(سلالةالحسین؏)/شروع آغاز سیر، به حقیقتِ فاطمی در عماء لاإشارۀ لیلةالقدر



🔻ماه رمضان= ماه تجلیه،مهمانی خدا/مهیا شدن برای درک لیلة القدر

🔹۱۵ماه رمضان=میلاد کریمانۀ حضرت حُسن الحقیقة امام حسن مجتبی؏/ظهورِ شخصِ حُسن حضرت فاطمه(س)در ولد ارشدْ و کریم ازل و ابد حضرت امام حسن؏

🔹سه شب لیالی قدر=مجملِ#ترسیم،#تجمیع،#رجعت؛

🔹۱۹ماه رمضان=ضربت خوردن حضرت امیرالمؤمنین؏،شکافته شدنِ نقطۀ«بسم الله الرحمن الرحیم»که "العلم نقطة کثرها الجاهلون"/مجمل#ترسیم

🔹۲۱ماه رمضان= شهادت حضرت مولی؏، تجمیع خصوص عالم و فوز عظیم با حضرت نقطة الکائنات مولی علی؏

🔹۲۳ماه رمضان=لیلة القدر، مقامِ #عماء و #مجهولة_القدر،درک فاطمیت و غیرت و عصمت مطلقه حق/ جلوۀ "کنز مخفی"/ نقطۀ شروع رجعت

🔹هفت روز آخر ماه رمضان=رجعت


شرح این سلسله لطائف، در 🔰
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة


🍃 الحمد لله المنّان.
🖊️🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil   ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣  کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣  کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
.
▪️

⦿ هیچ شیئی در عالَم وجود ندارد، إلّا اینکه از خفایِ «#لیلة» و مقامِ تسبیح، تا جلایِ «#القدر» و مقامِ تحمید؛ تسبیح کننده و تحمید کنندۀ حقیقتِ خویش است که؛

✿『وَ إِنْ مِنْ شَيْ‏ءٍ إِلاَّ يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ』✿
و هیچ شیئی نیست إلّا اینکه به حمدِ او تسبیح می‌کند.
📘إسراء، آیۀ ۴۴


🔥 دشمنان ائمه اطهار(ع) چه کردند؟!

سیّد بن طاووس رضوان علیه نقل می‌کند که مردی از اولاد برامکه خدمت حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام عرضه داشت:

«نظر شما دربارۀ ابوبکر (لعنة الله علیه) چیست؟ ("مَا تَقُولُ فِي أَبِي بَكْر؟")»

حضرت (ع) فرمودند:
🔻«سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر» 🔺

پرسش کننده اصرار ورزید که حضرت(ع) پاسخ بدهند، از این رو حضرت رضا(ع) در جواب می‌فرمایند:

🔻«كَانَتْ لَنَا أُمٌّ صَالِحَةٌ مَاتَتْ وَ هِيَ عَلَيْهِمَا سَاخِطَةٌ وَ لَمْ يَأْتِنَا بَعْدَ مَوْتِهَا خَبَرٌ أَنَّهَا رَضِيَتْ عَنْهُمَا.»🔺
ما را مادری شایسته و بزرگوار بود، او از دنیا رفت در حالی که از آن دو نفر (ابابکر و عمر ملعون) خشمگین بود و بعد از وفات ایشان هم خبری به ما نرسیده که آن حضرت از آنان راضی و خشنود شده باشد.

📚الطرائف في معرفة مذاهب الطوائف، ج‏۱، ص۲۵۲

🔥لعنت ازلی و ابدی خداوند بر ابابکر و عمر ملعون و تمام تابعین و مائلین به آنها.

⏎⧈ پاسخِ مجملِ حضرت امام رضا(ع) که 🔻«سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر» 🔺؛ العیاذ بالله برای طفره رفتن نیست، بلکه جوابِ حقیقی است که سؤال کننده متوجّه این جواب نمی‌شود. و آن، این است که؛

حقیقتِ کنز مخفی، عالی‌مقامِ عَماء، حضرت فاطمه زهرا(س) به مجالِ مطلق خویش؛ از مقامِ جلالت و خلوَتِ مطلقه بیت اللهیِ خود، به جسارتِ آن دو ملعونِ ازل و ابد (ابابکر و عمر ملعون)، تا پشتِ دربِ کثرات، قدم‌رنجه فرموده، عِماد کثرات، رقم خورده که این عماد و عمود 🔻«سُبْحَانَ اللَّهِ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ وَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ اللَّهُ أَكْبَر» 🔺 است.
(⚠️ همان طور که آمده؛ «العلم نقطة كثّرها الجاهلون» علم؛ نقطه و بی بُعد بود، جاهل‌ها تکثیرش دادند و به ورطۀ بُعد آن را کشاندند)

⏎⧈ اینکه وقتی راوی در مورد ابابکر لعین از حضرت امام رضا(ع) سؤال می‌نماید و حضرت تسبیحات اربعه را می‌فرمایند؛ یعنی آن لعین و جسارتش به حضرت فاطمه زهرا(س)، صرفاً امری در عالَم ظواهر نبوده و تمام نشده، بلکه از باطن البواطن عوالِم تا ظاهر الظواهر عوالِم و موجودات [و بلکه سرّ و خدائیت خدا] این جسارت ◣『مَوْجٌ مِنْ فَوْقِهِ مَوْج‏؛ سورۀ نور، آیۀ ۴۰◥ شعله افکنده.🔥

🔥 از این رو، لعنِ انتهایِ دعایِ صنمی قریش از مَکنونِ سرّ الهی و حقیقتِ عوالِم عالی، تا تمام مسیر عوالِم و نهایتِ عوالِم ظاهری و دَنی، توسّط مولی امیرالمؤمنین (ع) انشاء شده است:

◣『اللَّهُمَّ الْعَنْهُمَا فِي مَكْنُونِ السِّرِّ وَ ظَاهِرِ الْعَلَانِيَة ...』◥
📚المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، ص۵۵۳


🔆 این خاندان، نور مطلق الهی و بلکه مُنیرِ آن می‌باشند. پس حتّی مژگان و مویِ حضرتشان، سرّی از اسرار الهی است. چنان که حضرت رسول اکرم(ص) یک تارِ موی محاسِن مبارک خود را گرفته و می‌فرمایند:

◣『مَن آذَى شَعْرَةً مِنِّي فَقَدْ آذَانِي وَ مَنْ آذَانِي فَقَدْ آذَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ مَنْ آذَى اللَّهَ جَلَّ وَ عَزَّ لَعَنَهُ اللَّهُ مِلْ‏ءَ السَّمَاءِ وَ مِلْ‏ءَ الْأَرْضِ.』◥
کس که یک موی مرا بیازارد؛ قطعاً مرا آزرده، و هرکس مرا بیازارد؛ قطعاً خداوندِ عزّوجلّ را آزرده، و هرکس خداوندِ جلیل و عزیز را بیازارد؛ خداوند به پُریِ آسمان و پُریِ زمین او را لعنت کند.

📚الأمالي( للصدوق)، ص۳۳۰


💢۩همان طور که عوالِم و موجودات، برای شناخت «#کنز_مخفی»، حضرتِ #عماء، #لیلة_القدر ، #فاطمة_الله سلام الله علیها خلق شده‌اند، و حضرت أمّ البنین (س) خلیفه و جانشین حضرت فاطمه زهرا(س) هستند؛
👈🏻 🔆باید بالنورانیّة؛ در سلسله ترسیم و تجمیع عالَم به وجود مبارک حضرت أمّ البنین (س) و حرکات و سکنات حضرتشان(س) نظر و دقّت کرد:



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
▪️
▪️

🔔 در مقالۀ مستقلی بیان شد که حضرت أمّ البَنین(سلام الله علیها)، خلیفه و جانشین و جلوۀ حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها هستند و لطائفی از این مهمّ روزی شد.
(ر.ک: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/465 )

🍃 و اشاره شد که چهار فرزندِ حضرت امّ البنین(س) به سقایتِ حضرت اباالفضل العباس(ع) حقیقتِ ارکان اربعه هستند.
الغرض؛
💠 حضرت أمّ البنین (سلام الله علیها) صورتِ چهار قبر را بر خاک کشیده و آنقدر اشک می‌ریختند که این قبور پاک می‌شد و می‌فرمودند:

◣『 اولادی و مَن تحت الخضراء کُلّهم فداء لأبي عبد الله الحسین (ع)』◥
همه بچه هایم و هر کس زیر گنبد آسمان است همگی فدای أباعبدالله الحسین (ع)

📚تنقیح المقال ، ج ۳، ص ۷۵

💧 و آنقدر این کار ادامه پیدا کرد که چشمان مبارکِ حضرتشان، به حسب ظاهر نابینا گشت («کانت أمّ جعفر الکلابیة تندب الحسین علیه السلام و تبکیه و قد کف بصرها؛ 📚 الامالی الخمیسیة للشجري، ص ۲۵۹»).


💠همان طور که در هفت مرتبۀ اصلی در ترسیم و خلقتِ موجودات اشاره شد؛
#قبر ؛ آخرین مرتبۀ وجودی موجود است.

🔰 حضرت امّ البنین(سلام الله علیها)؛
به قداستِ جانشین بودن برای حضرتِ لیلة القدر فاطمه زهرا(سلام الله علیها)، با کشیدنِ صورتِ چهار قبر بر زمین؛
نه تنها عوالِم و موجودات، بلکه ارکان اربعه آنها را به آخرین مرتبۀ تنزیلِ وجودیِ خویش رسانده و قوسِ نزولِ وجودیِ ایشان را تکمیل کرده،
و با فرمایشِ ◣『 اولادی و من تحت الخضراء کلهم فداء لابی عبدالله الحسین (ع)』◥ ، بدینصورت که؛
با بیانِ «اولادی» (چهار فرزند مبارکشان -ع-) ؛ ارکانِ موجودات
و با بیانِ «من تحت الخضراء کُلّهم»؛ تمام موجودات و مراتبِ وجودیِ ایشان در قوس صعودی آورده
و
💧با طهارتِ عبرة و اشک بر حضرت سیّد الشهدا(ع) [که #عبرة ؛ جلوۀ خودِ حضرت سیّد الشهدا -ع- است]؛ به اوجِ مقامِ معرفة اللّهی آنطور رسانده که در #کنز_مخفی و مقامِ #عماء بودنِ حضرت #لیلة_القدر (سلام الله علیها) فانی شده و از این رو؛ حضرتِ أمّ البنین(س) در این سیر، و سیر دادن عوالِم و موجودات در حضرتِ «عَـمــاء» (سلام الله علیها)؛ عُمی و نابینا می‌شوند.


⚠️ و دقت‌ها شود که؛
با اینکه لطیفۀ سائق بودنِ حضرت أمّ البنین(س) «قَوْلاً ثَقيلاً ؛ مزمل، ۵» است با این حال باز هم به عنایتشان(س)، از این جامِ لبالبِ معرفتی‌شان، بیشتر نوش جان شود که:

🔰 نابینایی حضرت أمّ البنین(س)؛ صرفاً جلوۀ سـائِــق (سوق دهنده) بودنِ حضرتشان نیست که فقط بیان شود که چون فانی کنندۀ عوالِم در حضرت عَماء (س) هستند؛ نابینا شدند.
⧨ بلکه چون؛
👈🏻 شهودِ حضرتِ عَماء، فاطمه زهرا (س) به نابیناییِ لبّی است چنان که در قیامت که مجلایِ معرفت به حضرت فاطمه (س) است، به خلائق امر می‌شود:

🔻«غُضُّوا أبصارَكُمْ حتّى تَجُوزَ
فاطمةُ بِنْتُ محمّد (ص‏)» 🔺
✾ دیدۀ [إنّیّت] بر هم نهید،
تا فاطمه دختر محمّد (ص) بگذرد.

📚 الأمالي؛ للصدوق، ص۱۸

(لطائفِ این دقیقه را در این مقاله بخوانید: 👈🏻 https://t.me/ehsannil2/460 )

پس؛
دقیقۀ مهمّ‌تر نابینایی حضرت امّ البنین(س) در این مطلب است که جلوۀ شاهــــد (به شهود رساننده) بودنِ حضرتِ «عَـمـــــاء» (سلام الله علیها) هستند.
تا حقیقتِ؛
👈🏻 #شاهد بودنِ نبوی(ص) و تنزیل و ترسیمِ عوالِم و نفوس (#قوس_نزول
👈🏻و #سائق بودِنِ علوی(ع) و تصعید و تجمیعِ عوالِم و نفوس (#قوس_صعود) به حضرتِ أمّ البنین(س)، به منصۀ تحقّق و تحقیق در آید که قرآن می‌فرماید؛

💎⇜۞وَ جاءَتْ كُلُّ نَفْسٍ مَعَها سائِقٌ وَ شَهيدٌ ۞⇝💎
و هر كسى همراه يك مأمور سوق دهنده و یک شاهد بيايد.
(سورۀ ق، آیۀ ۲۱)

که در تأویلِ آن حضرت امام جعفر صادق می‌فرمایند(ع):

🔻«السائق: أمير المؤمنين (ع)، و الشهيد: رسول الله (ص)»🔺
📚البرهان، ج‏۵، ص۱۳۹

و حضرت رسول الله(ص) می‌فرمایند:

◣『 أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ وَ عَلِيٌّ ؏ يُقَاتِلُ عَلَى التَّأْوِيل‏』◥
من بر تنزیل می‌جنگم و علی(؏) بر تأویل می‌جنگد.

📚الخصال، ج‏۲، ص۶۵۰


🔆جلوۀ حضرت أمّ الخیرة (جلّ جلاله)، أمّ أبیها(ص)، أم الأئمة(ع)، لیلة القدر، فاطمة الله(سلام الله علیها) یعنی؛
🔅حضرت أمّ البنین(سلام الله علیها) در کربلا حضور نمی‌یابند تا قوسِ نزول و قوسِ صعودِ عوالِم و موجودات، از کنزِ خفی تا قبرِ جلی در قوسِ نزول، ترسیم و تنزیل شده، و به حقیقتِ حضرتِ عماء (س) در قوسِ صعود، تجمیع گردد.




الحمد للّه الفاطر

🍃ای جلوۀ زهرا(س)!
نظری سویِ گدا کن💧

#ام_البنین سلام الله علیها
🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

﹏.𐫱 لطائفی از «#عماء » و «#هواء» 𐫱.﹏

༆࿐
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
🖊️🦋 احسان الله نیلفروش زاده
↗️ https://t.me/ehsannil2/1057
─═༅࿇༅ 🍃 ༅࿇༅═─
༆࿐

🌿۞ راوی از محضرِ مبارکِ امام (؏)، سؤال می‌پرسد:

🔻«أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأرْض‏؟»🔺
✾ پرودگارِ ما قبل از خلق آسمان‌ها و زمین کجا بود؟

🍃۞ و حضرت (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ فِي عَمَاء
مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺
✾ در #عماء بود.
مافوقش هوا بود و ماتحتش هوا بود.

📚 عوالي اللَّئالي، ج‏۱، ص۵۴


🍃⇯⇦ این در حالی است که خداوندﷻ، از آنجائی که خالقِ زمان و مکان است؛ مقهورِ زمان و مکان نمی‌باشد، چنان که در روایتِ دیگری می‌خوانیم که راوی از حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (علیه السّلام) سؤال می‌پرسد:

🔻«أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَ سَمَاءً وَ أَرْضاً؟»🔺
✾ پروردگارمان پیش از خلق نمودنِ آسمان و زمین، کجا بوده است؟

🍃۞ و حضرت مولیٰ امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻«"أَيْنَ" سُؤَالٌ عَنْ مَكَانٍ وَ كَانَ الله وَ لَا مَكَانَ.»🔺
✾«أیْنَ»؛ سؤالی از مکان است، و خداوند، مکان ندارد.

📚 الكافي، ط - الإسلامية، ج‏۱، ص۹۰


🌿⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عماء»؛ #مکان نیست، بلکه؛ #مکانت و #مقام است. و پاسخ به «أیْنَ» در روایتِ اوّل؛
🍃֎⇦ پاسخی در #مکانت است، و نه در مکان.
همان طور که در فرازهای دعای ندبه، دائماً این کلمۀ استفهام را به کار می‌بریم و «أینَ» می‌گوئیم، در حالی که حضرت بقیة الله (عجّل‌الله‌تعالی‌ٰفرجه‌الشّریف)؛ صاحب الزمان و البته صاحب المکان هستند به این معنا که زمان و مکان را به جامعیت حقیقی وجودشان، فراگرفته‌اند و مافوق زمان و مکان بوده و از این تفوُّق اطلاقی؛ در عین اینکه خالقِ زمان و مکان و مافوق آن هستند؛ در زمان و مکان، حضور دارند.

🍃⇯⇦ پس نکتۀ مهمّ این است که بدانیم:
❂☜ سخنِ اصلی از #مکانت است. و از آن مکانت است که در لفظِ «أيْنَ» می‌آید و به نظر برای #مکان هم استفاده می‌شود.


🍃۞ الغرض؛
خداوندﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔺«لَا يَسَعُنِي‏ أَرْضِي‏ وَ لَا سَمَائِي‏
وَ لَكِنْ‏ يَسَعُنِي‏ قَلْبُ‏ عَبْدِيَ‏ الْمُؤْمِن‏»🔺
✾ نه زمینِ من، و نه آسمانِ من، وسعتِ مرا ندارد؛
ولیکن قلبِ بندۀ مومن من، وسعتِ مرا دارد.

📚‌ عوالي اللئالي، ج‏۴، ص۷


🌿⇯⇦ بنابراین؛ «عماء» را در قلبِ عبدِ حقیقی بیاب. که آن عبدِ حقیقی؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) هستند.

و «قلب♡»؛
🍃֎⇦ مطلقِ #دگرگونی است.
یعنی؛ نقطۀ لا تعیّن بودن است و از لا تعیّن بودن؛ به چنگ نمی‌آید، پس در خُفْیۀ «عَمائی» است، چنان که رشحه‌ای از آن را در جامعۀ کبیره می‌خوانیم:

🔻«مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ
وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ
وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُم‏»🔺
✾ سَرورانم!
نمی‌توانم ستايشتان را در شمار آورم
و با مدح؛ به ژرفاى شمایان نمى‌رسم
و با توصيف؛ نمی‌توانم منزلتتان را بيان كنم.


🌫 و امّا؛
«عَماء» به حسبِ ظاهر؛ به معنای اَبْرِ رقیق است. و در حدیثِ صدرِ سخن، بیان شد که حضرت (؏)؛ در وصفِ «عَماء» می‌فرمایند؛ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء».

❂☜ در ابتدای تحلیل، این دو «مَا» را در عبارتِ فوق؛ «ما»ی #موصوله (به معنای آنچه) می‌گیریم. البتّه ظاهر عبارت هم به معنای موصولیِ «مَا» نزدیک‌تر است.

🍃֎⇯⇦ مراد از «هواءٌ» - که ما فوق و ماتحتِ عَماء است -؛ همان واسطۀ مطلقه یعنی؛ حضرات آل‌الله (؏) هستند، چرا که در مجموعهٔ احادیثِ «اَوّلُ ما خَلَقَ الله»؛ یکی از تعابیری که برای صادر و مخلوقِ اوّل بیان شده است، همین «هوا» است. به عنوان نمونه، می‌فرمایند:

🔻«أوّلُ المخلوقات‏ اَلْهَواء»🔺
📚 بحار الأنوار، ج‏۵۴، ص۳۰۸

🍃֎ و یا می‌فرمایند:

🔻«إنّ الرّبَ تبارك و تعالىٰ خَلَقَ الهَواء
ثُمّ خَلَقَ القَلَم‏»🔺
📚 تفسير القمي، ج‏۱، ص۳۲۱


🌿⇯⇦ مختصراً عرض می‌کنم که «هواءٌ»؛ حقیقتِ «عَماء» است، که در نهایتِ لطافت است وُ از لطیف بودنش؛ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ وَ كَلَّتِ الْأَلْسُن‏؛ چشم‌ها [از دیدنش] عاجزند و زبان‌ها [از توصیفش] الکن؛ 📜دعای احتجاب، بحار الأنوار،‌ ج‏۹۱، ص۳۷۹)».

❂☜ یعنی مقامی که؛
🔻«لا إسْمَ له و لا رَسْمَ له
و لا نَعْتَ له و لا وَصْفَ له و لا ...»🔺



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🍃

🌿֎⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُ‌الغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمی‌ماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت می‌شود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.

🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره می‌آید و از این جهت است که می‌فرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺

🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همه‌اش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور‌ که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.

🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که می‌فرمایند:

🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمی‌شود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶

🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالارونده‌ای بالایش نمی‌رود،
و هیچ سبقت‌گیرنده‌ای از اوﷻ سبقت نمی‌گیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۳

🍃֎⇦ و یا در دعا می‌خوانیم:

🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْ‏ءٌ»🔺

📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۸۴


🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ‏ اللهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏ُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷


🌿⇯ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» می‌باشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت می‌شود.

🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.

🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.

🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان می‌شود که؛

🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.

🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.

🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقت‌اند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛

🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُ‌الغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).

🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌
🍃


🌿⇯⇦ اگر مطلب فوق؛ درست تبیین و درست تفهیم شده باشد، دیگر فرقی نمی‌کند که «#ما» در «#ما فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ #ما تَحْتَهُ هَوَاء» را به معنایِ «مایِ شبیه به لیس» بگیریم یا مایِ #موصوله، زیرا در حدّ، معنا نمی‌شود.

[البته دقّت شود که به خاطر اینکه خبرِ «ما» که «هواءٌ» است، منصوب نیست، پس نمی‌تواند به معنایِ «لیس» باشد.]

🌿⇯⇦ بدین معنا که؛
💫☜ اگر «#ما» را به معنای نفی بگیریم و بگوییم که فوق و تحتِ عماء؛ هواء #نبود؛
این معنا، از لُبّیّت بیان شده است و نفیِ لُبّی فرموده و نه نفیِ حدّی.

[در شرح معنایِ نفی لبّی،
لطفاً به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/384]


💫☜ و اگر به معنایِ «ما»یِ موصوله بگیریم، همان است که بیانش به لطف حقّﷻ روزی شد.
چنان که قرآن می‌فرماید:

💫『 وَ الرَّحْمنُ عَلَى الْعَرْشِ اسْتَویٰ』
『 لَهُ مَا فىِ السَّمَاوَاتِ وَ مَا فىِ الْأَرْضِ
وَ مَا بَيْنهَُمَا وَ مَا تحَْتَ الثرَّیٰ』💫

✾ خداى رحمانﷻ بر عرش، استيلاء دارد.
✾ هر چه در آسمان‌ها و زمين و ما بينِ اين دو است و هر چه زير خاک است، از اوﷻ است.

📘 سورۀ طه، آیۀ ۶-۵


🌿⇯֎ در جمع بندیِ این بخش می‌توان بیان کرد که؛
🍃֎⇦ «عَماء» در تنزیل؛ همان «وجود» است که نفسِ #غیب است و در عینِ اینکه حاضر مطلق است و موجودات، موجود نیستند الّا به او؛ ولی از شدّتِ پیدائی، نهان است و «عَماء» است، که؛
«لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ» و «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» ...


حجابِ رویِ تو هم رویِ توست در همه حال
نهانی از همه عالم ز بَس که پیدائی
بیا که جانِ مرا بی‌تو نیست برگِ حیات
بیا که چشمِ مرا بی‌تو نیست بینائی

#فخرالدین_عراقی


🍃֎⇦ و آنچه که مهم است این نیست که حقّﷻ از ابصارِ خلایق در #عماء است، بلکه مطلبِ مهمّ این است که خودیّتِ خداوندﷻ؛ «عماء» است، بدین معنا که؛
💫☜ اوﷻ غیبُ‌الغیوب مطلق است وُ به خود، در خود، ز خود، تا خود؛ مستغرق است.

دائماً او پادشاه‌ِ مطلق‌ است‌
در كمال‌ِ عزّ خود، مستغرق‌ است‌
«او به‌ سر نايد ز خود آنجا كه‌ اوست»
کی‌ رسد عقل‌ِ وجود آنجا كه‌ اوست‌؟

#عطار_نیشابوری


🍃⇯⇦ منتها همان طور که بیان شد؛
اوﷻ آنچنان غیبُ‌الغیوبِ مطلق و رهائی است که حتی از قید و حدِّ غیبوبت نیز رهاست. بنابراین؛ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت و ظاهر می‌شود، منتها هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در قوامِ «عَماء»، باقیست.


🍃۞ و امّا؛
شدّتِ جلوۀ هوا؛ «ریاحٌ» است که از جانبِ حقّﷻ بودنِ خویش را در جانِ «يُرْسِلُ الرِّياح‏» بودنِ حضرتِ «هوﷻ» ظاهر می‌سازد.
چنان که قرآن می‌فرماید:

🍃『وَ هُوَ الَّذِي «يُرْسِلُ الرِّيَاحَ» بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ』🍃
✾ و اوست خدائی که #بادها را به بشارتِ رحمت خویش، پیش فرستد ...

📘 سورۀ اعراف، آیۀ ۵۷


🌿⇯⇦ که این مطلب؛
نه صرفاً در عالَم ظاهر (وزشِ ظاهریِ باد) است، بلکه حقیقتی است در بطنِ ذاتِ باریتعالیٰ که تا عالمِ اشارات، متجلّی گشته است. که خداوندِ سبحان؛
🍃֎⇦ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است و «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» از اسماءِ اوست («يَا مُرْسِلَ الرِّيَاح‏؛ 📚مصباح المتهجد، ج‏۲، ص۸۱۰»).
و اسماء حضرت حقّﷻ، #توقیفی بوده، یعنی؛ از موقفِ ذاتِ إلهی برخاسته و قائم است، و بلکه قوام و حقیقتِ ذاتِ حقّﷻ است و در عین حال؛ متجلّی از آن.

(از حقیقتِ ذات الهی؛
برای خداوند «خانۀ باد» وجود دارد که بادهایِ عالَم، از روزنی از آن نشأت گرفته است؛ ««إِنَّ لِلَّهِ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى بَيْتَ رِيحٍ مُقَفَّلٌ عَلَيْهِ لَوْ فُتِحَ لَأَذْرَتْ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ مَا أَرْسَلَ عَلَى قَوْمِ عَادٍ إِلَّا قَدْرَ الْخَاتَمِ؛ بحار الأنوار،ط - بيروت، ج‏11، ص346»» )

[در شرحِ توقیفی بودنِ اسماء حقّﷻ؛
به آدرس ذیل مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/186]




🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.
🍃

🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُ‌الغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر می‌شود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است.


🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روح‌ُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح می‌فرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن‏»🔺

🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد؛ #ریح نامیده می‌شود.
و آن هنگامی که ساکن است؛ #هواء نامیده می‌شود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و می‌گندد («ثلاثة ایّام»؛ اشاره به مراتب سه‌گانۀ وجودیِ؛ ذات، صفات، افعال است).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن می‌گندد.

📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۳۵


🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُ‌الغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است، بدین معناست که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ، به واسطۀ مطلقۀ «هواء»؛ عَلَی‌الدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لُبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ «عَماء») به شهود است.

[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil3/162]


🍃⇯⇦ و به بیانِ دیگر؛
⛲️☜ ذاتِ حضرتِ دائمﷻ به حرکتِ لبّی و ملئی؛
عَلَی‌الدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و می‌جوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق إلهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) هستند که به جامعیّتِ مقامِ جمع الجمع بودنشان؛ خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ می‌باشند.

🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده می‌شود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد؛ «هواء» نامیده می‌شود، و دنباله‌رَویِ آن، باعثِ گمراهی بوده و مبدِّل و تبدیل کنندۀ هدایت به ظلمت، و انسان به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】
💎

✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديده‌اى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مى‏‌كنى كه بيشترشان مى‏‌شنوند يا مى‏‌انديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراه‌تر هستند.

📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳


🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به «غیر» هم می‌دهد، تا جایی که «هوایِ نفس»‌ هم [که مقابلِ حقیقتِ الله است]؛ قد عَلَم می‌کند و جولان می‌دهد و «أنا ربّکم الأعلی» می‌گوید (معاذ الله).

🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) داده‌اند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.


🌿⇯֎ در مقامِ جمع‌بندی کلّی بیان می‌شود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیب‌الغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و حرکتِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) می‌باشد و به بیان دیگر؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نخشکیده، بلکه تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) سفرۀ وجود، پهن کرده.


🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان می‌شود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، عَلَی‌الاطلاقِ #نوری و عَلَی‌الإطلاقِ #ناری

💫۞ عَلَی‌الإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...

🔥۞ عَلَی‌الإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ..‌‌.





🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء


🍃
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃
.
🔅


❒ معنایِ لطیفِ دیگری که برای آوى》 وجود دارد؛ «نازل شدن» است.

❒ حضرات آل الله(؏) از مقامِ وحدانیّت کبری و مقامِ خلوَت ◣『نَفْسِ اللهِ تَعَالَى』◥ بودن؛ در مقامِ جلوَت و به جلوۀ «#آیة» نازل شده‌اند.

❒ 《آیــَــة》؛ از همین مادۀ آوى》است و 💎﴿فَـــآوى💎 به نازل شدنِ حضرت رسول اکرم(ص) از مقامِ خلوَت نفس الله بودن، به مقامِ جلوَتِ «آیة» بودن محقّق است.

⧨ امّا دقت شود که؛
آیه بودنِ حضرات آل الله(؏) با آیه بودنِ تمامِ موجودات، تفاوتِ مهمّ تحلیلی که دارد این است که؛
⦿ موجودات؛ صرفاً در تعیّنِ «آیه»بودن متوقّف هستند و ختم و بدوِ وجودشان «آیه» بودن است.
امّا حضرات ائمۀ اطهار(؏) مقام جمع الجمع دارند. پس؛ از اینکه نفسِ حضرت أحد(جلّ جلاله) و بلکه وحدانیّت حضرت أحد (جلّ جلاله) هستند، در تنزیل، به جلوۀ «آیة» نازل شده‌‎اند و از این رو 《آیة الله العظمی》 یا به بیانی؛ 🔻آیة الله الکبری🔺 هستند که حضرت مولی(ع) می‌فرمایند:

✿『مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَکبَرُ مِنِّي‏』✿
هرگز برای خداوند آیه‌ای بزرگتر از من نیست.
📚بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۷۷

⧉ در تحلیل و فهم بهتر مطلب، برای آیة کُبری بودنِ ائمۀ اطهار(؏) بیان می‌شود؛

◓ به «آیة» بودن؛ در مقامِ جلوَت
◒ و به «کُبریٰ» بودن؛ در مقام خلوَت
می‌باشند.

🔆 حضراتِ ائمۀ اطهار(؏)، به شاخصۀ حضرت رسول اکرم(ص)؛ از خلوَتِ وحدانیّت و 《یتیم》 بودن، به جلوَتِ 《آیة》 بودن، مأوی می‌گیرند تا عوالِم به نفسِ این متجلّی شدن، موجود شود.



🍃 أمّ و مادرِ مطلق،
آن خلوَت‌نشینِ مقامِ #عماء ، شخصِ «کَنز مخفی» که از کنز مطلق بودن، به جلوۀ «#کنیزه» به اشاره‌اند و کنیزه حقّ بودنِ حضرتشان(س) رشحه‌ای از «#کنز_مخفی» بودنشان،
آن «لیلة»ِ #جلالت که به غمزۀ «لیلة»بودن؛ جلالِ باری(جلّ جلاله) را قوّت است، و به کرشمۀ «قدر» بودن؛ جمالِ عالی(جلّ جلاله) را حول و منزلت،
آن حوراء إنسیة که به صفتِ «حوراء» بودن؛ موجِدِ غیب و سماءِ لا إشارات است، و به «إنسیة» بودن؛ موجِدِ شهود و أرضِ إشارات،
حضرت «فَاطِمَةَ الِانْفِطَام؛ 📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۱۰۴» فاطمة الزهرا سلام الله علیها هستند که به قولِ مطلق در زیارت شریفِ حضرتشان(س) به چنین لقبی نورانی خوانده شده‌اند:

🔆『مُرَبِّيَةِ الْأَيْتَام‏』🔆
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص۱۰۴


🍃یک دهان خواهم به پهنای فلک
تا بگویم وصف آن رشک ملک
ور دهان یابم چنین و صد چنین
تنگ آید در فغان این حنین
این قدر گر هم نگویم ای سند
شیشهٔ دل از ضعیفی بشکند
شیشهٔ دل را چو نازک دیده‌ام
بهر تسکین بس قبا بدریده‌ام


🔆 حضرتشان(س)؛
فاطمِ فاطرند که نفسِ بُریدگی بوده که تنزیلی از حضرتشان(س) 🔻الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛ خلق از معرفتشان بُریده‌اند؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۴۳، ص۶۵』🔺 است.
یتیم بودنِ و جان‌مایۀ وحدانیّت حقّ و یتیمیِ مطلق‌اند که یتیم بودنِ حضرت رسول اکرم(ص) در نفس و وجدانِ باریتعالی، به حضرتشان(س)؛ برقرار است، و مأوا یافتنِ آن 『آیة الله کُبری』(ص) نیز به دستگیری‌شان؛ محقّق.
که حضرتشان(س) أمّ مطلق بوده که از خفایِ أمّ الخیرة و یتیمی و أحد بودنِ ذاتِ باری، و جلایِ 《أمّ أبیها》 و یتیمی رسولِ گرامی‌(ص)، در جمع الجمعِ 《أمّ الأئمة》 و یتیمی و وحدانیّتِ حجج الهی(ع)؛ دستِ ربوبیّت بر سَر و سرّها دارد.

🔰 بلکه؛
☜ لاإشاره و إشاره؛ شیرۀ وجود از حضرتشان داشته و به شوقِ یتیم بودنِ برای حضرتشان(س)، ﴿مؤمن﴾ و مؤمنین ﴿طَوْعاً﴾ و با رغبت به مادریشان، موجود هستند، وُ کافرین (لعنة الله علیهم) به ﴿کَرْهاً﴾ و کراهت.


الحمد لله الفاطر 🍃






حضرتِ #فاطمه_فاطر_مطلق سلام الله علیها
#یتیم_مطلق
#ام_الایتام
#لم_یلد_و_لم_یولد

🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده




─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🔅
☀️🌿

🍃۞ و امّا اگر بخواهیم حکمتی از این امر را بدانیم، در حدّ بضاعت، این مطلب را بیان می‌کنم:

🌿⇯⇦ خداوندﷻ «حیّ قیّوم» است، که می‌فرماید؛ 🔻هُوَ الحيُّ القيّوم؛ آل‌عمران،۲】🔺.
و این دو اسم و صفت، اکثراً با یکدیگر بیان می‌شود:

↩️القیّوم』بودنِ خداوندﷻ که صیغۀ مبالغه از «قائم» است، قوامِ خودِ حقّﷻ است، و به دنبال آن، قوامِ اشیاء را نیز به این هیئتی که هستند، رقم می‌زند.
و در حقیقت [در مقایسه با حیّ]
💠☜«القیّوم»؛ جمال حضرت حقّﷻ است.

↩️ و امّا『 الحیّ』بودنِ خداوندﷻ حیاتِ اوست و نقطۀ وجودِ اشیاء است که در #مباحث_توحید مفصلاً در مورد آن صحبت شد.

[رجوع شود به مجموعه #مباحث_توحید
در #کانال_معرفة_الحق❂☜ https://t.me/ehsannil3/215]

💠☜ و «الحیّ»؛ در قیاسِ با «القیّوم»؛ جلالِ حقّﷻ است.


🍃۞ و امّا؛ #حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودنِ حضرتِ حقّﷻ است. که یعنی؛ جلوۀ جلال حقّﷻ است.



🔰 حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻﴿اَصلُ المُروءَةِ الحَياءُ﴾🔺
ریشۀ جوانمردی، حیاء است.
📚تصنیف غررالحکم، ص۲۵۸

💠۞ مروّت و جوانمردی، که جلوۀ خارجیِ اثباتی دارد؛ در مردان [مؤمن] ظاهر می‌شود، چرا که در معرضِ اجتماع هستند.

🌿⇯⇦ پس مروّت؛ جلوۀ『 القیّوم』بودن است، و بیان شد که «قیّوم»؛ جمال است و در ظاهر . و مَظهر آن، در جلوَتْ (اجتماع) ظاهر می‌شود.
❂☜ و مظهر『 القیّوم』رجال هستند. و به عبارتی؛ رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است، نسبت به نساء در شدّتِ ظهورند.

🔺۞ پس اینکه قرآن می‌فرماید؛
🔸الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء؛ سورۀ نساء، آیۀ۳۴】🔸 یعنی؛
🍃☜رجال در مظهرِ『 القیّوم』بودن که صفتِ جمالِ حقّﷻ است؛【 قَوَّامُونَ عَلَى النِّساء】 هستند.

🌿⇯⇦ و امّا نساء؛ در مظهرِ جلالِ حقّﷻ که『الحیّ』است، نسبت به رجال، در شدّتِ ظهورند.
🍃❂☜حیاء، جلوۀ『الحیّ』بودن است و بیان شد که «حیّ»؛ جلالِ حقّﷻ است و در خفا، پس مَظهر آن در حیثیتِ خفائی است و طبعاً در اجتماع نیست [⚠️کاری به الان جامعه نداشته باشید!!].
و آن نساء هستند که قرآن در وصفشان؛
آیاتِ بسیاری دارد و از جمله در دنبالۀ آیۀ قبلی، می‌فرماید؛
🔸【حافِظاتٌ لِلْغَيْبِ بِما حَفِظَ الله】🔸
و در غيبوبت، اسرار همسر و حدود الهى را حفظ مى‌‏كنند.
سورۀ نساء، آیۀ۳۴


°•❁🌷❁•°

🍃۞ و امّا؛ #ناز_و_نیاز که #قبض_و_بسط الهی است و جلوۀ『 لا هو إلّا هو』است نیز به همین نسبت در رمزگشاییِ این حقیقت، کارساز است.
که فقط اشاره می‌کنم:

🔅 #ناز؛ حیثیتِ نفی و جلال و قبض دارد و دائماً در مخفی شدن است. و مظهرِ آن #نساء هستند که مظهرِ『 الحیّ』می‌باشند که نفسِ حیات است. امّا چون مظهرِ جلال هستند، پس در خِفا می‌باشند.

🔆 #نیاز؛ حیثیتِ اثبات و جمال دارد و دائماً در جلوَت است. و مظهر آن #رجال هستند که مظهرِ『 القیّوم』می‌باشند که نفسِ قوام است. و چون مظهرِ جمال هستند، پس در منظرِ عمومند.


در کار گـــلاب و گُـل، حکمِ ازلی این بود
کاین شاهد بازاری، وان پرده‌نشین باشد
(حافظ)


🔲 النّهایة؛
حیاء، که از حیّ است، حیثیتِ نفی است و جلال. که این، مقامِ خفاست.
🔅و نساء؛ که حظ بیشتری از حیاء دارند، در خفا و ناموسیّت می‌باشند.

🌿☀️ و حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها)؛ ناموس حقّ تعالی بوده، و در «#عماء» هستند.
و در روایت است که راوی از حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) سؤال می‌کند:

🔸『أَيْنَ كَانَ رَبُّنَا قَبْلَ خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ؟』
خداوند قبل از خلق آسمان و زمین کجا بود؟

و حضرت (ص) می‌فرمایند:

🔹『كَانَ فِي عَمَاء مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاءٌ』
در «عَماء» بود که مافوق آن هواء بود و تحتِ آن هواء بود.
📚عوالي اللئالي، ج‏۱، ص۵۴

🔲❂☜ «#عماء» از "عمی" است که "عمی" به معنای کور بودن است.

[🔔برای شرحِ بیشتری در مورد #عماء،
رجوع بفرمائید به❂☜ https://t.me/ehsannil2/1057]


🍃⇯⇦ مقامِ «عماء»؛ همان 🔻﴿لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصار؛ سورۀ انعام آیۀ۱۰۳﴾🔺 بودن است، که آن؛
❂☜ «لا یُدرَک» بودنِ حقّ تعالی است.
و غیبُ الغیوب بودن و در جلالت بودنِ حقّﷻ از خویشتنِ خویش، یعنی ناموسِ خویش؛ حضرت فاطمةالزّهراء (سلام الله علیها) و عصمتِ ایشان (س) است.

🌿۞ بنابراین؛ حضرتِ عصمةُ اللهِ الکبریٰ فاطمة الزّهراء (س)؛ نقطۀ «حیات» و قلب تپندۀ حضرت «حیّﷻ» می‌باشند ...
و ایشانند تمام حیاء و معیار حیاء (روحی لها الفداء).

و امّا راجع به ارتباط حیاء، با استغفار و ماه رجب؛ إن شاء الله در سخنِ بعدی؛ لطائفی را خواهیم خواند.




『الْحَمْدُ للهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ』



🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#حیاء_ظهور_حی
#لطیفه‌_حیاء


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
☀️🌿
.
🌙

🌕֎⇯ یعنی سالک؛ در هر شب ماه مبارک رمضان افطار می‌کند به نیّتِ «امساکِ فردا»، نه اینکه افطار بکند به نیّت «قُوُت».
🌙֎⇦ امّا در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ وقتی سالک افطار می‌کند، با افطارهای شب‌های قبل متفاوت است؛ چرا که به نیّتِ «قوُت فردا»، افطار می‌کند.
[بدین معنا که؛ فردایش عید فطر است و روزه حرام است.]

🌙֎⇯⇦ به دیگر بیان؛
در ۲۸ منزلِ ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار می‌کند تا فردایش از همین اَکْل و شُرب امساک کند، اما در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار می‌کند که دیگر افطار باشد.

بدین معنا که؛
☀️☜ در #عید_فطر؛ به خودِ «#امساک»، افطار می‌کند که این افطارِ آخر؛ قُوُتِ فردانیّت است.

🍃☜ و برای همین است که روزۀ عید فطر حرام است، زیرا سالک؛ وارد به «امساکِ از امساک» شده است و این عبودیّتِ اوست که بایستی از امساکِ در راه دوست نیز؛ امساک کند.

[إن شاء الله برای شرحِ این مطلب، به لطیفۀ #عید_فطر مراجعه بفرمائید. ❂☜ https://t.me/ehsannil2/196]


😀۞ و امّا دقّت کنیم ...!

֎⇦ سالکِ حقّﷻ در سلوکَش؛ ظاهر کنندۀ حقّﷻ است وُ سیر سالک؛ ترسیم تجلّـیِ خداوندﷻ می‌باشد.

🔰 حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی خود را این گونه معرّفی می‌نماید:

🔷 『 كُنْتُ كَنزاً مخفيّاً
فأحْبَبْتُ أن أُعْرَف
فَخَلَقْتُ الخَلقَ لِكَي أُعْرَف』🔷

✾ من گنج مخفی بودم،
پس دوست داشتم که شناخته شوم،
پس خلق را خلق کردم، تا شناخته شوم.

📚 بحار الأنوار، ج۸۴، ص۱۹۹


🖼️۞ خداوندﷻ؛ وجودی بسیط است وُ #افطار و #امساکِ اوﷻ؛ به #عین_شخصی یکدیگر است، امّا برای تحلیلِ حالِ سالک، و بیان مراتبِ سلوکِ او در ماه رمضان، این طور بیان می‌شود:
𒆳
🌑⇯⇦ عبارت اوّل:
🔻『 كنتُ كنزاً مخفيّاً 』🔺

❖☜ «کَـنْـزاً»؛ مطلقِ قُـــوَّت و قوُت است و #جمال.

❖☜ «مخفیّاً»؛ مطلقِ امساک است و #جلال. [زیرا در تحلیل؛ جلوه در اسمِ «فاطر» نکرده است تا به【فاطرُ السّموات و الأرض】بودن، خود را نشان بدهد.]


🍃۞ دقّت شود که در مقامِ «کنزِ مخفی» بودنِ حقّﷻ؛
֎⇦ همۀ اشیاء به بساطتِ علم حقّﷻ بودند، منتها بدون اسم و رسمِ مخلوقی، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔹【هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ
لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً】🔹

✾ مگر نه اين است كه مدّت زمانى بر انسان گذشت
كه چيز قابل ذكرى نبود؟!

📘 سورۀ انسان، آیۀ ۱

❂☜ که برای این آیۀ شریفه؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖كان مذكوراً في العلم،
و لم يكن مذكوراً في الخلق〗🔺

✾ مذکور در علم بود
و مذکور در خلق نبود.

📚البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۷۲۶


❖⫸ بنابراین بودِ سالک در رسمِ سلوک؛
֎⇦ به بودِ «کنز مخفی» بوده است؛ اما غافل از بودِ خداوندﷻ، بدین معنا که؛ قبل از ماه مبارک رمضان در قُــوُتِ غفلت به سر می‌برده است که البتّه آن هم از شدّت قوّتِ حضور است و نه از فقدان.
🐬☜ که چنان ماهی‌ای می‌مانده که در آبِ حیاتش غوطه‌ور است در حالی که غافل از وجودِ علّت هستی‌اش (آب) می‌باشد ...

↲❖🌑☜ این مکانت، «محاقّ» است.
یعنی؛ مقامِ حقّﷻ که خبر و اسمی از غیرِ او نیست. و بلکه اسم و رسمی از خودِ حقّﷻ هم نیست که اوﷻ در این مکانت؛
֎⇦ «لا اسمَ له و لا رسمَ له و لا نَعتَ له و لا ...» است، و از آن به نامِ مقامِ «#عماء» نیز یاد می‌شود.


🌗֎⇯⇦ عبارت دوّم:
🔻『 فأحببتُ أن أعرف 』🔺

❖☜ صوم؛ صفت صمدیّت خداوندﷻ است و اوﷻ؛ «صیام» است که به بیانی؛
֎⇦ شدّت صوم (صمدیّتِ حقّﷻ) در صیام (حقّﷻ) است که موجبِ امرِ به صوم برای سالک می‌شود.
𒆳

❖☜ به «أحببتُ»؛ حقیقتِ صیام (صمدیّتِ حقّﷻ) در ظهورِ اسمِ《مُمْسکِ》خداوندﷻ، عبد را امر به #امساک از مفطرات می‌نماید.

❖☜ و به « أن اُعرَف»؛ خداوند در اسمِ 《فـاطــر》؛ عالم را ترسیم می‌نماید، که اوﷻ『 فاطرُ السّموات و الارض』است وُ در مَدّ این حقیقت؛ به صائم، امر به «افطار» می‌کند.

❖☜ و خداوندﷻ با «امر به افطار»، به سالک نشان می‌دهد که؛
🍃֎⇦ تو نیستی که صائم هستی و صوم؛ کار تو نیست، و اگر کار تو بود، در همان حالِ صائم بودن می‌ماندی و در خوردن نمی‌آمدی،
بلکه من تا تو هستم. مرا بشناس.
از این رو؛
🍃֎⇦ خداوندﷻ خواست که شناخته شود و «أن أعرف»؛ آن حقیقت را نشان می‌دهد.

❖☜ پس سالک به محضِ خارج شدن از امساک و مشغولِ قُوُت و غذا شدن؛ از بودِ خدایی به بود و إنیّتِ خودش سیر می‌کند، اما با این تفاوت که الآن خدا را می‌شناسد و قُوُت و غذایش، قُوُتِ غفلتی نیست.


🔔 این لطیفه را باید قدم به قدم پیش بروید و ذرّه ذرّه نوش کنید. چون مطلب، ظرافت دارد و نیازمند دقّت و تأمّل افزون است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌙
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM


🌱 به قوّت اینکه حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام و حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ حقیقتِ واحدِ اطلاقی و کفوِ حقیقی هستند؛
این دو اسم مبارک (《علی》 و 《فاطمه》 )؛ حقیقتِ واحدِ اطلاقی و کفوِ حقیقی می‌باشند و «اسمِ واحدِ حقیقیِ مطلق» هستند که به عین شخصی و به نفس اینکه؛

✾ حضرت فاطمه سلام الله علیها؛ مقامِ عماء و عصمت بوده، و خلوت‌نشین و ناپیدا هستند؛
✾ حضرت مولی امیرالمؤمنین عـلـی علیه السلام؛ مقامِ ولایت و امامت بوده و هویدا می‌باشند.


و دشمنانی که همگی، از سقیفه و عداوتِ «ظلماتِ سه شاخه» (⦃ ظِلٍّ ذِي ثَلاثِ شُعَبٍ؛ تاریکی سه شعبه؛ 📖سورهٔ مرسلات، ۳۰⦄ ) یعنی ابابکر و عمر و عثمانِ لعین، منشعب هستند؛ از واقعۀ کوچه و خلوَتسرایِ بیتِ علوی و فاطمی (علیهما السلام) و شهادتِ حضرت فاطمه و حضرت محسن سلام الله علیهما، تا جلوتِ دشتِ کربلای معلّی، شعارِ خصومتِ خبیثانه‌شان این بود؛

▪️"إنّا نَقتُلِک «بُغـضاً لِابیــکَ»"▪️
ما تو را [ای حسین ع!] برای بغضی که از پدرت (《علی》 علیه‌السّلام) داریم؛ می‌کُشیم.

(📚 ينابيع المودّة، ص ۳۴۶ و ۳۴۷)


🔰 دقایقی از هویدا شدنِ اسمِ مبارکِ 《علی(جلّ جلاله و عظم شأنهرا در کربلایی که وصفِ توضیحی آن «مُعَلّی»بودن است و  منسوب به 《علی》 می‌باشد را بخوانیم:


•►♦️◇ شهودِ دوّم -
《علی
در فرزندان حضرتِ سیّد الشهداء (ع)♦️◇◄•

❖ حضرت سیّد الشهداء علیه السلام سه فرزندِ پسر با نامِ مبارکِ 《علی》 دارند که به اسم و القابِ مبارکِ «علی أصغر»؏، «علی أکبر»؏، «علی أوسط» (امام سجّاد؏) در عالَم متجلّی هستند.

بعضی که صرفاً در منظرِ عالَم حدود و با تعیّناتِ دنیایِ دون، قصدِ معرفت به ائمه اطهار(ع) می‌کنند، تصوّر می‌نمایند که؛ القابِ مبارکِ 《أصغر》،《أکبر》، 《أوسط》 صرفاً به معنایِ أفعلِ تفضیل است که [با عذر از محضر و ساحتِ ائمه اطهار ؏]؛ «علی أصغر»؏ را «علی کوچک»، «علی أکبر»؏ را «علی بزرگ»، «علی أوسط»؏ «علی وسطی» تصوّر کرده‌اند و جز به سنّ و سال و بزرگی و کوچکی ظاهری دنیوی؛ تعمّق دیگری در این خصوص نکرده و نهایتاً همان طور که بیان شد؛ این القاب را در معنایِ أفعلِ تفضیل در سنّ عالی‌جنابان و والامقامان تلقّی کرده‌اند!

در ابتدایِ این سیر و مسیر مقاله، به اشاره، مثلاً در خصوصِ حضرت علی أکبر علیه السلام بیان می‌شود که؛
«أکبر» بودن در حضرت علی أکبر علیه السلام، ابتدائاً در قیاس سنّی نیست چرا که در زیارتِ شریفشان آمده است:

✿『 السَّلَامُ عَلَى عَلِيٍّ الْكَبِيرِ』✿
📚المزار الكبير (لابن المشهدي)، ص498

بنابراین؛
«أکبر» بودن همان «کبیر» بودن است. و به همین منوال؛ «أصغر» و «أوسَط» بودن؛ حکایتِ عمیق‌تر از سنّ و سال ظاهری دارد که در شرحِ زیر، ضمنِ بیان دقایقِ مقاله، إن شاء الله روشن خواهد شد.


🌿به برکت و نظرۀ کریمانۀ خلوت‌نشینِ کربلای معلّی، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها،
و به قصدِ التجاء و گدایی از آستانِ آسمانیِ شاهزادگانِ حقیقی، فرزندانِ مطلقِ حقیقت، والا مَنصَبان و عالی مَنسبان، آقازادگانِ حضرتِ سیّد الشهداء علیهم السلام؛ بخوانیم:


♦️
•◄ 🌥حضرت علی اصغر علیه السلام؛
به حسب ظاهر، جهادِ ظاهری ندارند
یعنی در خلوتسرایِ «خیمه»، و گهواره و مهدِ «اجمال»؛ که جلوه‌ای از مقامِ وحدت نوری است؛ به سر می‌برند.

و بر اساسِ مقام وحدت نوریِ 《علی》 بودن حضرتشان؛
شهادت آن عالی جنابِ والا مقام، به یک ضربه و یک تیرِ سه شعبۀ حرملۀ ملعون صورت می‌گیرد 💧 (ألا لعنة الله علی الظالمین)

[که در مقالات قبلی توضیح داده شد که این سه شعبه بودن؛ جولانی از ابابکر و عمر و عثمانِ ملعون است که در مقالات «یوم الطفوف» شرح آن بیان شده است . و لعنت خدا بر أبابکر و عمر و عثمان و حرملۀ لعین].


🩸خونِ مبارکِ حضرت علی اصغر علیه السلام نیز به همان قوّت که حضرتشان، مقام خلوَت و وحدت نوریِ 《علی》 هستند؛ توسّط حضرت سیّد الشهداء علیه السلام به آسمان پرتاب می‌شود و قطره‌ای از آن به زمین (که أرضِ تعیّنات و کثرت است) نمی‌ریزد («فَلَمْ يَسْقُطْ مِنْ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْرَةٌ إِلَى الْأَرْضِ؛ 📚بحار الأنوار (ط - بيروت)/ج‏45/ص46»).


🔲 تنها شهید کربلا که توسّط امام حضرت سیّد الشهداء علیه السلام بلافاصله بعد از شهادت، تشییع و تدفین شدند و در حقیقت به نحوی، مخفی بودنِ حضرتشان (یعنی مقام خلوَت و وحدت نوریِ 《علی》) در عالَم، به منصۀ ظهور رسید؛ حضرت علی اصغر علیه السلام هستند.


🔳 مضجعِ شریفِ حضرت علی اصغر علیه السلام؛ حقیقتاً بر صَدرِ مبارکِ امام یعنی سینۀ حضرت سیّد الشهداء علیه السلام است.
صدر و سینه؛ سَریرِ خلوتگاهِ امام است و اشاره‌ای به مقام خلوَت و وحدت نوریِ 《علی》.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM