کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
321 subscribers
1.79K photos
530 videos
95 files
1.48K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
.
#حرکت_سکون_توحید
❗️ صرفاً جهت اطلاع - برای اهل دقّت بیشتر :

🔶 سؤالی دوّم ذیل بیان بیست و یکم :

اینکه در بیان بیست و یکم اشاره شد "نور، سکون ندارد و نور ساکن یعنی عدم نور" را کمی شرح میدهیم:

🔷 پاسخ:
در مورد #حرکت_خلئی_و_حرکت_ملئی در دنبالۀ #ﺑﯿﺎﻥ_پانزدهم_حقیقة_الولایة چند کلمه نگاشته شد که مطالعۀ آن، مطلوب است (رجوع شود به این لینک 👈 https://t.me/ehsannil1/123 ).

🔅 #حرکت ، ظهورِ حیات است و وجود.
◼️ #سکون ، مفهومِ مرگ است و عدم.

سکون، جُمود است و نیستی.

🍃 برای تقریب به ذهن به آیۀ قرآن اشاره می‌شود:

🌸 "وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ءٍ إِنَّهُ خَبيرٌ بِما تَفْعَلُونَ"
و كوه‏ها را مى‏بينى و آنها را ساكن مى‏انگارى در حالى كه مانند ابر در حركتند. اين صنع خداست كه هر چيزى را در كمال استوارى پديد آورده. و او به آنچه مى‏كنيد مسلما آگاه است.

(سورۀ نمل آیۀ 88)

◼️ "جامِدَةً" همان سکون است.
🔅"هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ" همان حرکت است.

💠 حالا جبال چیست؟
فرموده‌اند "المومن کالجبل الراسخ" یعنی مومن مانند کوه نفوذ ناپذیر است.

که قرآن میفرماید 🔻"وَ الْجِبالَ أَوْتاداً (سورۀ نبأ آیۀ 7)"🔺 یعنی کوهها میخهای زمین هستند.

پس با این مقدمه، آیۀ 🔸"وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ"🔸 اشاره به مؤمن است.

🔹امّا مؤمن به چه چیزی مؤمن است ؟
به ایمان.

🔹 ایمان چیست ؟
نور است که ظلمت در آن نیست.

ایمان حقیقتِ حقّ تعالی است.

⬅️ پس رسیدیم به نور.
پس جبالِ آیه، از آنجایی است جبل الراسخ است که نور است.

پس نور ، جامد نیست و سکون ندارد.

🍃 امّا این مطلب آیا به این معناست که حرکتی مثلِ محرّکهای موجود در عالم حدود را دارد؟!
خیر. اینطور هم نیست.

پس باید حرکت را در عالم حدود و عالم نور بشناسیم تا معلوم شود که حرکتِ نور که عینِ حیاتش است چگونه است:

💠 حرکت در عالم حدود ؛ حرکتِ خلئی است.
در حرکتِ خلئی، محرّک (حرکت کننده) جایی را خالی میکند و به جای دیگر میرود. به بیانی به آن حرکتِ تجافی هم میگویند. که جوف یعنی خالی. در حقیقت محرّکِ حرکتِ تجافی، جایی را خالی میکند و به جای دیگر میرود.
بنابراین جا و مکان چیزی است و محرّک نیز چیزی. و به نوعی؛ محرّک، مظروفِ ظرفِ مکان است.
ان شا الله دوئیت در این نوع حرکت برایتان معلوم است.

💠 حرکت در عالم نور ؛ حرکتِ مَلَئی است.
در حرکتِ ملئی، مُحرِّک، نفْسِ مَلئیت است (نفسِ پُری).
عرض نمی‌کنم که محرّک یک شیء پُر است. بلکه خودِ پُر بودن است (دقت و تأمّل میخواهد!).
بنابراین، چیزی بیرون از محرّک نیست. در نتیجه مکانی وجود ندارد که محرّک در آن نباشد. بلکه جانِ هر مکانی، همان محرّک است که حرفش را میزنیم.
اینطور که شد، در حرکتِ ملئی؛ محرِّک جایی را خالی نمیکند تا به جای دیگر برود. بلکه حرکتش؛ حرکتِ خود به خود، و از خود، و در خود، و بسوی خود است.
دقت کنیم که مثلِ حرکت امواج گرداب در دریا تصوّر نشود که باز این حرکت، خَلئی و تجافی است.
این حرکت ، نَفْسِ حرکت است یعنی حرکت از جایی به جای دیگر نیست که بَدوْ و ختمی بیرون از خودش داشته باشد. بلکه بَدْوَش به عین ختمش است و ختمش به عین بدوَش است.

به حرکتِ مَلئی ، حرکتِ تجلّی هم می‌گویند. که مربوط به حقّ تعالی است که وجود است.

🔅 وجود، نَفْسِ حرکت است. #نفس_حرکت یعنی #حرکت_مطلق . که به قیدِ هیچ مکانی و چیزی نیست. از این رو مطلق ، یعنی بی قید است.
این حرکت، تجلّی است و نه تجافی.

🍃 در ذات واجب حرکت و سکون به چه صورت است؟

سکون نقص است و نقص در واجب معنا ندارد. واجب ثابت است ولی سکون ندارد که حضرت امام محمّد باقر علیه السلام "ه" در "هو"یِ «قل هو الله احد» را 🔻"فَالْهَاءُ تَثْبِيتٌ لِلثَّابِتِ"🔺 می‌فرمایند (📚التوحيد للصدوق، ص: 88 ).

از طرفی اگر بگوییم ذات واجب دارای حرکت است و حرکت را از نقصان به کمال معنا کنیم (حرکت خلئی) ، این تغــیّر در ذات را لازم دارد، این نیز نیست. بنابراین حرکت در ذات اینطور است که ذات در جوشش است ، ساکن نیست و در استکمال نیز نیست.
این، وجود و حیات و زنده بودن محض است. و سکون، مُردگی است. منتها دقت کنیم که این حیات ، به معنای از نبودن حیات به حیات نیست. بلکه از حیات به حیات ، در حیات ، تا حیات است و خودش حیات است (رجوع شود به 👈 https://t.me/ehsannil1/121).
او از بود ، در بود است . نه از نبود ، در بود.
و «بود»ِ او ، بود متوقفی نیست که دیگر نشود از بود بیایی در بود. که تمام اینها، حدّ قائل شدن است. بلکه در «بود»ِ نامحدود، که در «بود»ِ دیگری بیاید که آن بود دیگر هم، «دیگر» نیست بلکه خودش است.
همه جا مُلک خودش است. منتها چون ما نمی‌توانیم درک آن نامحدود را آنطور که نامحدود است بکنیم، در مقام بیان هر یک از این محدودها را کنار هم می‌بینیم و بعد می‌گوییم اینها به نامحدودیت، عین هم هستند. در بیان ، آنها را جزء جزء می‌کنیم نه اینکه در حقیقت اینها جزء جزء باشند.

هر چیزی در ولایت مطرح میشود ، باید در #مقام_جمع_الجمع بیاید ، وگرنه معنا ندارد.

🍃 مثلاً :
قرآن می‌فرماید :

🌸 "وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا"
و پروردگارت آمد و فرشتگان صف در صف حاضر شدند.
(سورۀ فجر آیۀ 22)

💠 آیا حقّ تعالی نبود و بعد آمد که فرمود "جاء" ؟!

کسانی در معنای این آیه ماندند چرا که خدا جسم ندارد که بیاید. و جایی از او خالی نیست که بفرماید "جاء".
این است که توجیهاتی کردند که مثلاً منظور امر خداست و نه خدا. و همان "امر" را هم حدّی گرفتند و نه بیحدّی. و اشتباه اندر اشتباه است.
این بخاطر درک نشدن نور است.
خداوند همه جا را پر کرده است. همه جا هست ولی نه به این معنا که سکون داشته باشد و جامد باشد. بلکه همه جا هست و در عین حال به خودش، از خودش، در خودش، بسوی خودش، و تا خودش، در حرکت است.

این حرکت ، #نفس_حرکت است یعنی حرکت از جایی به جای دیگر نیست که بَدوْ و ختمی بیرون از خودش داشته باشد. بلکه بَدْوَش به عین ختمش است و ختمش به عین بدوَش است.

حتی ذات را اگر یکجایی دانستیم، که بگوییم ذات آنجا ایستاده است، آن ذات نیست. نفسِ حرکت اینجاست (منظورم مفهوم این مطلب است) و حرکتهای سایر اشیاء از نفْسِ حرکت معنا پیدا میکند.

حرکت ذات، حرکت خلئی نیست که جایی را خالی کند و به جای دیگر برود که قوّه به فعل برود. بلکه حرکتِ از فعل به فعل است. نه از فعلِ ناقص به فعل کامل، بلکه از فعل کامل به کامل. اینجا تأمّل می‌خواهد که چطور کامل باشد و باز بسوی کامل است.
این #حرکت_ملئی است و در عالم بیحدّی است که برعکس عالم حدود که تحصیلِ حاصل محال است، اما در عالم بیحدّی و نور، #تحصیل_حاصل نخواهد بود.
حرکت ملئی یعنی از پُر بودن در حرکت است، بلکه خودِ «حرکت» است. نه حرکتی که یک جا را خالی کند و به جای دیگر برود.

💠 خداوند که خود خالق حرکت و سکون است، حرکتش به عین سکون و سکونش به عین حرکت است در حالیکه حرکت، حرکت است و سکون، سکون. و هر حرکتی، به حرکتِ ملئی او ترسیم میشود و هر سکون به سکون در بیحدّی او ترسیم میشود.
حضرت مولی امیرالمومنین (علیه السلام) می‌فرمایند :

☘️ " لَا يَجْرِي عَلَيْهِ السُّكُونُ وَ الْحَرَكَةُ وَ كَيْفَ يَجْرِي عَلَيْهِ مَا هُوَ أَجْرَاهُ "
نظام حركت و سكون بر او جارى نمى‏باشد، و چگونه بر او جارى باشد آنچه كه او جارى كرده؟
(📚نهج البلاغة- للصبحي صالح، ص: 273)

حضرت امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند :

🌿 "من عرف الفصل و الوصل و الحركة و السكون، فقد بلغ القرار في التوحيد"
کسی که جدایی و وصل و حرکت و سکون را بشناسد همانا به قرار در توحید رسیده است.
(📚 جامع الأسرار، ص: 364)

ان شا الله مقالاتی در مورد #معرفة_بالنورانیة در آینده در این کانال قرار داده میشودتا به لطف خدا بیشتر با عالم نور و معیاراتش آشنا شوید.


↪️🆔 @ehsannil

▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
🔅
🔰 الغرض ؛

ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است

این شاه‌ْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.

به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمه‌ای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان (ص) ، به التجاء می‌نشینیم.


°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°

💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.

💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، 40 است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان "خَیر" بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله (ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج8، ص: 242).


🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج‏25، ص: 174).


🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر می‌رسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که 39 را در نظر می‌گیریم و بعد وارد چهل می‌شویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته می‌شود "کامل" است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.


💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استداره‌ای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال می‌باشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه می‌کند.

💫 شکل "م" را در نظر بگیرید!
"م" متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :

⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوه‌ای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم (ص) است.

آن دایرۀ لاشاره همان "ه"یِ "هـــو" است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر "هو"ی "قل هو الله احد" می‌فرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص: 88 ) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» می‌شناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استداره‌ای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام می‌باشند که ؛

🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.

(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج3، ص: 62)

🔅
.
🌿 لطیفه‌ای از میلاد حضرت امام محمّد باقر علیه السلام
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾☀️✾═─┅─┅


☀️ "نَهار"؛ ظهرِ شرعی است.
این کلمه از ریشۀ "نَهر" است. که آنرا #رود معنا میکنند.
و #ظهر؛ هنگامۀ #ظهور تامّ شمس است.

💠 روُد؛ آنست که روَندگی، ذاتش است. یعنی نفسِ #حرکت است و هر متحرکی، از این روَنده، حرکت دارد.
عموماً، حرکت را از جائی به جائی منتقل شدن میدانند(حرکت خلئی). در حالیکه، «موجود بودن»؛ نفسِ حرکت است (حرکت ملئی) و سایر حرکتهایِ عالم حدود، ظهورِ از این حرکت می‌باشد (با چشم ظاهر، صرفاً حرکتهایِ خلئی مشاهده میگردد).

🔰 بنابراین؛
تمامِ عالَم؛ به نفْسِ «بودن»؛ روَنده و متحرک هستند و "دابة" (یعنی جنبده)خوانده میشوند.

عالَم؛ چون ظهورِ "علم الله" است؛ «عالَم» نام دارد.
"علم الله" آن روُدِ مطلق است (نهر مطلق) که «روَندگیـ»ست که فرمودند العلم نهرٌ"📚شرح الكافي‏، مازندرانی، ج‏2، ص: 70). #روندگی؛ صفتِ علیاءِ «تحرّک» است.
ائمۀ اطهار(ع) که 🔻"علم الله"🔺 می‌باشند(📚التوحید- شیخ صدوق،ص: 164)؛ تحرّکِ مطلقه هستند(یعنی صفتِ علیاءِ #حرکت) که در زیارتشان میخوانیم:

💢"َ بِهِمْ سَكَنَتِ السَّوَاكِنُ وَ تَحَرَّكَتِ الْمُتَحَرِّكَات‏"💢
به شما آل الله؏ تمام ساکنها، ساکن هستند، و تمام حرکت کنندگان، متحرکند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏99، ص: 54


عالَم؛ جلوۀ علم الله، یعنی جلوۀ آل الله؏ است.
نهرِ مطلق که جریانِ حقیقت بوده و #روندگی_مطلق است و نفسِ #حیات؛ حضرات علم الله؏ می‌باشند. و هر نهری؛ رشحه‌ای از رشحاتِ حضرتشان است.

#نهار؛ روشنی و #ظهر_شرعی است؛
در حقیقت، #ظهور شمس حقیقت و حیات، یعنی ظهورِ آل الله(ع) است که نمازِ ظهر، منسوب به راسِم عالَم، یعنی حضرت رحمة للعالمین رسول اکرم(ص) است.


🌊 و امّا ...
🔷"رجبٌ نهرٌ في الجنّة"🔷
رجب؛ نهری در بهشت است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏2، ص: 92

پس رجب؛ جاریِ علم در جنّتِ خفاست.

امّا جاریِ علم در جنّت خفا؛ چطور پوستۀ خلوَت را می‌شکافد و در عالَم جلوَت ظاهر میگردد؟

🔆 اوّلین روز ماه رجب، روزنۀ جریان و تحرّک علم مطلق، از خلوَت، به جلوَت است.
و آن روزی است که به میلادِ حقیقتش؛ پابرجاست.
روز اوّل ماه رجب؛ میلادِ شکافندۀ علمِ مطلق، و آورندۀ آن از خلوَت به جلوَت؛ یعنی حضرتِ امام محمّد باقر (روحی و ارواح العالمین لذکره الفداء) است.
که وجه تسمیه لقبِ #باقر، جز خودیّتِ حضرتشان نیست، که بیانِ آنرا فرمودند:

💠"يبقُرُ العِلمَ بقراً"💠
او کسی است که وجودش، علمِ مطلق (علم الله) را به نحوِ خاصّ و تامّ و تمام، می‌شکافد.
(📚الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏2، ص: 522).


🍃 رفیقا !
با این جاریِ معرفتشان آمدی؟!

رجبِ علم، که آن نهریست که از خفایِ جنّتِ لا اشاره، تا به جَلایِ زمانِ اشاره آمده؛ با "باقرِ" بودنِ حقیقتِ آن آغاز میگردد (باقر؛ یعنی شکافنده).

⛅️ حضرت امام محمّد #باقر علیه السلام؛ شکافندگیِ "علم الله" از خلوَت تا جلوَت هستند.

🌾 إن شاء الله برای درکی از میلادشان؛ به شُکر و عبودیّتشان، ساجد باشیم.







🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

📧 @ehsannil
💎🔹💎🔹💎🔹💎🔹 💎
🔅
🔰 الغرض ؛

ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است

این شاه‌ْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.

به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمه‌ای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء می‌نشینیم.


°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°

💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.

💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).


🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴).


🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر می‌رسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر می‌گیریم و بعد وارد چهل می‌شویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته می‌شود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.


💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استداره‌ای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال می‌باشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه می‌کند.

💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :

⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوه‌ای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.

آن دایرۀ لاشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» می‌فرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» می‌شناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استداره‌ای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام می‌باشند که ؛

🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.

(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)

🔅
.
🌿 لطیفه‌ای از میلاد حضرت امام محمّد باقر علیه‌السّلام
آغازترین جلوۀ آغاز؛ توئی!

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾☀️✾═─┅─┅


☀️ «نَهار»؛ ظهرِ شرعی است.
این کلمه از ریشۀ «نَهر» است. که آن را #رود معنا می‌کنند.
و #ظهر؛ هنگامۀ #ظهور تامّ شمس است.

💠 روُد؛ آن است که روَندگی؛ ذاتش است. یعنی نفسِ #حرکت است وُ هر متحرّکی، از این روَنده، حرکت دارد.
عموماً، حرکت را «از جائی به جائی منتقل شدن» می‌دانند(حرکت خلئی). در حالیکه، «موجود بودن»؛ نفسِ حرکت است (حرکت ملئی). و سایر حرکت‌هایِ عالم حدود، ظهورِ این حرکت می‌باشد (با چشم ظاهر، صرفاً حرکت‌های خلئی مشاهده می‌گردد).

🔰 بنابراین؛
تمامِ عالَم؛ به نفْسِ «بودن»؛ روَنده وَ متحرّک هستند وُ "دابّة" (یعنی جنبده) خوانده می‌شوند.

عالَم؛ چون ظهورِ «عِلمُ الله» است؛ «عالَم» نام دارد.
«عِلمُ الله» آن روُدِ مطلق (نهر مطلق) است که آن «روَندگی»ای ست که فرمودند:

🌊 "العلم نهرٌ."
📚شرح الكافي‏، مازندرانی، ج‏۲، ص۷۰

👈🏻 #روندگی؛ صفتِ علیاءِ «تحرّک» است.
ائمۀ اطهار علیهم‌السّلآم که 🔻"علم الله"🔺 می‌باشند(📚التوحید- شیخ صدوق،ص۱۶۴)؛ تحرّکِ مطلقه هستند(یعنی صفتِ علیاءِ #حرکت).
که در زیارتشان می‌خوانیم؛

💢" بِهِمْ سَكَنَتِ السَّوَاكِنُ وَ تَحَرَّكَتِ الْمُتَحَرِّكَات‏"💢
به شما آل الله؏ تمام ساکن‌ها، ساکن هستند، و تمام حرکت کنندگان، متحرکند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۹، ص۵۴


عالَم؛ جلوۀ علم الله، یعنی جلوۀ آل الله علیهم‌السّلآم است.
🌊 نهرِ مطلق؛ جریانِ حقیقت بوده وُ #روندگی_مطلق است، که نفسِ #حیات؛ حضرات عِلم الله؏ می‌باشند. و هر نهری؛ رشحه‌ای از رشحاتِ حضرتشان است...

#نهار؛ روشنی وَ #ظهر_شرعی است؛ ‌که در حقیقت، #ظهور شمسِ حقیقت و حیات، یعنی ظهورِ آل‌الله علیهم‌السّلآم است که نمازِ ظهر، منسوب به راسِم عالَم، یعنی حضرت رحمة للعالمین رسول اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله است.


🌊 و امّا ...
🔷"رجبٌ نهرٌ في الجنّة"🔷
رجب؛ نهری در بهشت است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۹۲

👈🏻 پس رجب؛ جاریِ علم در جنّتِ خفاست.
🔸امّا جاریِ علم در جنّت خفا؛ چطور پوستۀ خلوَت را می‌شکافد و در عالَم جلوَت ظاهر می‌گردد؟

🔆 اوّلین روز ماه رجب، روزنۀ جریان و تحرّک علم مطلق، از خلوَت، به جلوَت است.
و آن روزی است که به میلادِ حقیقتش؛ پابرجاست.
روز اوّل ماه رجب؛ میلادِ شکافندۀ علمِ مطلق، و آورندۀ آن از خلوَت به جلوَت؛ یعنی حضرتِ امام محمّد باقر (روحی و ارواح العالمین لذکره الفداء) است.
که وجه تسمیه لقبِ #باقر، جز خودیّتِ حضرتشان نیست، که بیانِ آنرا فرمودند:

💠"يبقُرُ العِلمَ بقراً"💠
او کسی است که وجودش، علمِ مطلق (علم الله) را به نحوِ خاصّ و تامّ و تمام، می‌شکافد.
📚الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏۲، ص۵۲۲


🍃 رفیقا !
با این جاریِ معرفتشان آمدی؟!

🌊 رجبِ علم، -که آن نهری است که از خفایِ جنّتِ لا اشاره، تا به جَلایِ زمانِ اشاره آمده-؛ با «باقر» بودنِ حقیقتِ آن آغاز می‌گردد (باقر؛ یعنی شکافنده).

⛅️ حضرت امام محمّد #باقر علیه‌السّلآم؛ شکافندگیِ «علم الله» از خلوَت تا جلوَت هستند.

🌾 إن شاء الله برای درکی از میلادشان؛ به شُکر و عبودیّتشان، ساجد باشیم...







🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 کانال معرفة الحق
🆔 @ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋

‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅📓༅࿇༅═─
.
🔹

لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.

👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه می‌کند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد می‌شود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، می‌سنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یک‌بار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب می‌شود.

🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.

(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً می‌توانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )


محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان‌ محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن می‌فرماید:

💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت‏] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶

🌓 صبح و شب اشاره‌ای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان می‌دهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبه‌ای بودنش، اشاره‌ای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان می‌دهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمی‌کنند که فرمود :

💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي‏ لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في‏ فَلَكٍ يَسْبَحُونَ‏】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40


♻️در مقایسۀ زمان با مکان:

زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمی‌آید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه می‌دهد.

⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی می‌رود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز می‌شود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز می‌گذارد.

⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر می‌شود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته می‌سازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.

#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر می‌شود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر می‌کنند.

امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء می‌باشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهم‌السّلام) مبعوث می‌گردند که حضرتشان (ص) می‌فرمایند:

💠 أنَا أَوَّلُ‏ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج‏۷، ص ۶۳

🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان‏.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان می‌باشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶


قرآن می‌فرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ «سِتَّةِ أَيَّـــام‏».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴

💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.

🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.

🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.

⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.

که در تحلیل عرض می‌شود:

⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان می‌باشد.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
🍃

🌿⇯⇦ بنابراین؛
وجودِ غیبُ‌الغیوبیِ حضرتِ حقّﷻ - که بیان شد #عماء است و به واسطۀ مطلقۀ #هواء، رؤیت و ظاهر می‌شود -؛
🍃☜ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است.


🌿۞ حال؛ «ریاح» چیست؟
🍃֎⇦ حضراتِ روح‌ُالله (علیهم السّلام)؛ راجع به حقیقت و بلندایِ #ریح می‌فرمایند:
༺𒆳
🔻«الرِّيحُ هَوَاءٌ
إِذَا تَحَرَّكَ سُمِّيَ "رِيحاً"
فَإِذَا سَكَنَ سُمِّيَ "هَوَاءً"
وَ بِــهِ قِــوَامُ الدُّنْيَا
وَ لَوْ كُفَّ الرِّيحُ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ؛ لَفَسَدَ كُلُّ شَيْ‏ءٍ عَلَى وَجْهِ الْأَرْضِ وَ نَتُنَ ...
فَهِيَ بِمَنْزِلَةِ الرُّوحِ إِذَا خَرَجَ مِنَ الْبَدَنِ نَتُنَ الْبَدَن‏»🔺

🍃 باد؛
آن هنگامی که تحرّک دارد، #ریح نامیده می‌شود.
و آن هنگامی که ساکن است، #هواء نامیده می‌شود.
و قوامِ دنیا به آن است.
و اگر باد، سه روز متوقّف شود؛ هر چیزی بر روی زمین، فاسد شده و می‌گندد («ثلاثة ایّام»؛ می‌تواند اشاره به ذات و صفت و فعل باشد).
و «ریح» به منزلۀ «روح» است که اگر از بدن خارج شود، بدن می‌گندد.

📚 بحار الأنوار ،ط - بيروت، ج‏۵۸، ص۳۵


🌿⇯֎ بنابراین؛
🍃֎⇦ #ریح؛ همان «هواء»ئی است که تحرّک دارد. و اینکه وجودِ غیبُ‌الغیوبیِ خداوندﷻ (یعنی؛ عَماء)؛ ذاتاً «مُرْسِلُ الرِّيَاح‏» است، بدین معنا است که؛
💫☜ وجودِ حقّﷻ؛ علی‌الدّوام با حرکتی لُبّی و مَلَئی، در حالِ رؤیت شدن لبّی وُ ظهور از غیب (یعنی؛ از مکانتِ عَماء) به شهود است به واسطۀ مطلقۀ «هواء».

[در شرحِ حرکتِ لبّی و ملئی؛
رجوع شود به ❂☜ https://t.me/ehsannil1/162]


🍃⇯⇦ و به دیگر بیان؛
⛲️☜ ذاتِ حقّﷻ به حرکتی لبّی و ملئی؛
علی‌الدّوام، به خود، از خود، در خود، بر خود، و به سوی خود، و تا خود؛ متجلّی است و می‌جوشد. که روحِ این جوشش و تجلّی، روح مطلق الهی یعنی؛ حضراتِ «روح الله» ائمه اطهار (علیهم‌السّلام) هستند که خلوَت و جلوَتِ باریتعالیٰ می‌باشند.

🍃⇯֎ حال؛ همان طور که اگر «ریح» متحرّک نبوده و ساکن باشد، «هواء» نامیده می‌شود؛ «روح» نیز اگر در تحرّکِ حیاتیِ #ایمان نباشد، «هواء» نامیده می‌شود و دنباله‌رَویِ آن باعثِ گمراهی و مبدّل شدن به اَنعام و چهارپاست، چنان که قرآن می‌فرماید:

💎【أَ رَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ «هَـــواهُ»
أَ فَأَنْتَ تَكُونُ عَلَيْهِ وَكيلاً.
أَمْ تحَسَبُ أَنَّ أَكْثرَهُمْ يَسْمَعُونَ أَوْ يَعْقِلُونَ
إِنْ هُمْ إِلَّا «كاَلْأَنْعَـــامِ» بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلاً】
💎

✾ آيا آن كس كه هواى نفسِ خود را معبود خويش گرفته است، ديده‌اى؟
آيا تو ضامن او هستى؟
آيا گمان مى‏‌كنى كه بيشترشان مى‏‌شنوند يا مى‏‌انديشند؟
آنان جز مانندِ ستوران نيستند، بلكه گمراه‌تر هستند.

📘 سورۀ فرقان، آیات ۴۴-۴۳


🍃۞ بنابراین؛
֎⇦ «هواء» - که واسطۀ مطلقۀ رؤیت و ظهورِ حقّﷻ از غیب به شهود است -؛ از اطلاقی که دارد، مجالِ به غیر هم می‌دهد، تا جایی که «هوایِ نفس»‌ هم - که مقابلِ حقیقتِ الله است -، قد عَلَم می‌کند و جولان می‌دهد.

🌿⇯⇦ امّا دقّت شود که این جولان؛ فقط از بابِ #مجالی است که حضراتِ واسطۀ مطلقه (؏) داده‌اند. و الّا در همان نقطۀ ابتدائیّتِ «هوا» و نقطۀ ابتدائیّتِ «نفس»؛
🍃֎⇦ چیزی جز حضرتِ «اَلْهواء» و «نفْسُ الله تعالیٰ» (علیهم السّلام) نیست که در حکومت و سیطرۀ خودش، به «هوای نفس» هم مجالِ جولان داده است.


🌿⇯֎ در مقامِ جمع‌بندی کلّی بیان می‌شود؛
֎⇦ آن «هواء»ئی که «مَا فَوْقَ» و «مَا تَحْتِ» عَماء (ذاتِ غیب‌الغیوبیِ حقّﷻ) بود؛
🍃☜ ساکنِ لُبّی است.
بدین معنا که؛
جامعِ سکونِ عَماء (جلوۀ جلالیِ ذاتِ حقّﷻ)، و تحرّکِ عَماء (جلوۀ جمالیِ ذاتِ حقّﷻ) است و به دیگر بیان؛
💫☜ ما فوق و ما تحتِ عماء (غیب)؛ آن «هواء»ی مطلق است که در قیدِ «مطلق بودن» نگنجیده و تا جلواتِ نوری (ریح و روح) و ناری (هوای نفس) آمده است.


🍃֎⇦ النّهایة؛ به اختصار و تحلیلاً بیان می‌شود:
༺𒆳
۞ عَماء => لاتعیّنی، جلالت، فاطمیّت (س)
۞ هواء => لا تعیّن، #جلال، #مطلق، ساکنِ لبّی
۞ شدّتِ هواء => تعیّنات، #جمال، علی‌الاطلاقِ #نوری و علی‌الإطلاقِ #ناری

💫۞ عَلَی‌الإطلاقِ نوریِ هواء => ریاح، رایحةً طیّبةً، بشارتِ عماء (رحمتِ «بَیْنَ یَدَیْن»ی وُ منقلب)، جَوَلانِ هواء ...

🔥۞ عَلَی‌الإطلاقِ ناریِ هواء => هوای نفس، سکونِ حدّی (خشکیدگیِ ملعون)، جُوْلانِ هوا ..‌‌.





🍃 «والحمدلله ربّ العالمین»🌱

🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_عماء_و_هواء


🍃
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
🆔 @ehsannil1 #کانال_معرفة_الحق
🆔 @ehsannil2 #کانال_اللطائف_الالهیة
🆔 instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🍃
.
🔅
🔰 الغرض ؛

ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است

این شاه‌ْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.

به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمه‌ای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء می‌نشینیم.


°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°

💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.

💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).


🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴).


🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر می‌رسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر می‌گیریم و بعد وارد چهل می‌شویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته می‌شود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.


💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استداره‌ای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال می‌باشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه می‌کند.

💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :

⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوه‌ای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.

آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» می‌فرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» می‌شناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استداره‌ای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام می‌باشند که ؛

🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.

(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)

🔅
.
🌿۞ لطیفه‌ای از میلاد حضرت امام محمّد باقر (علیه‌السّلام)

﹏.𐫱 آغازترین جلوۀ آغاز؛ توئی! 𐫱.﹏

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾☀️✾═─┅─┅


☀️۞ «نَهار»؛ ظهرِ شرعی است.
این کلمه از ریشۀ «نَهر» است. که آن را #رود معنا می‌کنند.
و #ظهر؛ هنگامۀ #ظهور تامِّ شمس است.

🌊۞ روُد؛ آن است که روَندگی؛ ذاتش است. یعنی نفسِ #حرکت است و هر متحرّکی، از این روَنده، حرکت دارد.

🍃۞ عموماً، حرکت را «از جائی به جائی منتقل شدن» می‌دانند (❂☜ حرکت خَلئی)، در حالی که‌ «موجود بودن»؛ نفسِ حرکت است (❂☜ حرکت مَلئی). و سایر حرکت‌هایِ عالمِ حدود، ظهورِ این حرکتِ حقیقی می‌باشند.
[🔔 با چشم ظاهر؛ صرفاً حرکت‌های خلئی مشاهده می‌گردد].

🔰 بنابراین؛
تمامِ عالَم؛ به نفْسِ «بودن»؛ روَنده وَ متحرّک هستند و «دابّة» (یعنی؛ جنبنده) خوانده می‌شوند.

۞ و امّا؛ عالَم، چون ظهورِ «عِلمُ الله» است؛ «عالَم» نام دارد. و «عِلمُ الله»؛ آن روُدِ مطلق (نهر مطلق) و «روَندگی»ای است که می‌فرمایند:

🌊『العلمُ نهرٌ』
📚شرح الكافي‏، مازندرانی، ج‏۲، ص۷۰

🍃۞ #روندگی؛ صفتِ عُلیاءِ «تحرّک» است.
و حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم‌ السّلام) که 🔻عِلمُ الله🔺 می‌باشند (📚التوحید - شیخ صدوق، ص۱۶۴)؛
❂☜ خودِ تحرّکِ مطلقه (یعنی صفتِ عُلیاءِ #حرکت) هستند، چنان که در زیارتشان می‌خوانیم؛

💢『بِهِمْ سَكَنَتِ السَّوَاكِنُ وَ تَحَرَّكَتِ الْمُتَحَرِّكَات』💢
به شما آل الله؏؛ تمام ساکن‌ها، ساکن هستند، و تمام حرکت کنندگان، متحرکند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۹، ص۵۴


۞ پس عالَم، جلوۀ علم الله، یعنی جلوۀ آل‌الله (علیهم‌السّلام) است.
🌊 و نهرِ مطلق؛ جریانِ حقیقتِ علم، و #روندگی_مطلق است.
🍃☜ در نتیجه؛ نفسِ #حیات؛ حضرات عِلم الله؏ می‌باشند. و هر نهری؛ رشحه‌ای از رشحاتِ حضرتشان؏ است ...

۞ و #نهار - که روشنی وَ #ظهر_شرعی است -، در حقیقت؛ #ظهور شمسِ حقیقت و حیات، یعنی ظهورِ آل‌الله (علیهم‌ السّلام) است.
و ازین رو؛ نمازِ #ظهر، منسوب به راسِم عالَمِ وجود، یعنی؛ حضرت رحمةٌ للعالمین رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد.


🌊۞ و امّا ...
🔷『رجبٌ نهرٌ في الجنّة』🔷
رجب؛ نهری در بهشت است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۹۲

🌿☜ پس رجب؛ جاریِ عِلم در جنّتِ خفاست.
⁉️ ولیکن آن جاریِ علم در جنّت خفا؛
چطور پوستۀ خلوَت را می‌شکافد وُ در عالَم جلوَت ظاهر می‌گردد؟
༺𒆳
🔆☜ اوّلین روزِ ماه رجب؛
روزنۀ جریان و تحرّک علم مطلق، از خلوَت، به جلوَت است.
و آن روزی است که به میلادِ حقیقتش؛ پابرجاست.

۞ که روز اوّل ماه رجب؛ میلادِ شکافندۀ علمِ مطلق، و آورندۀ آن از خلوَت به جلوَت؛ یعنی حضرتِ امام محمّد باقر (روحی و ارواح العالمین لذکره الفداء) است.
و وجه تسمیه‌ی لقبِ #باقر، جز خودیّتِ حضرتشان نیست، که اینگونه آن را بیان می‌فرمایند:

⛲️『 يبقُرُ العِلمَ بقراً 』⛲️
او کسی است که وجودش، علمِ مطلق (علم الله) را به نحوِ خاصّ و تامّ و تمام، می‌شکافد.
📚الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏۲، ص۵۲۲


🍃۞ رفیقا!
با این جاریِ معرفتشان آمدی؟!

🌊 ☜ رجبِ عِلم - که آن نهری است که از خفایِ جنّتِ لا اشاره، تا به جَلایِ زمانِ اشاره آمده -؛ با «باقر» بودنِ حقیقتِ آن آغاز می‌گردد (باقر؛ یعنی شکافنده).

⛅️ و حضرت امام محمّد #باقر علیه‌السّلام؛ شکافندگیِ «#علم_الله» و #حیات و #حرکت، از خلوَت تا جلوَت هستند.

🌾 إن شاء الله برای درکی از میلادشان؛ به شُکر و عبودیّتشان، ساجد باشیم.



🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═
.
.
༺•اا𑁍•امامَیْنِ صادقَیْن؏؛
مَظهرِ حَیدریّتِ ذات حقّﷻ•𑁍اا•༻
🦋📝#احسان_الله_نیلفروش_زاده
⛲️
https://www.instagram.com/p/CP5mX5xJ3xi/?utm_medium=share_sheet

🌿۞«عالَم»؛ از آنجا که برگرفته از «عِلْم»،
و مَظهَرِ «عِلمُ‌الله» است؛ عالَم خوانده می‌شود.
آن علمِ مطلق و بدونِ متعلَّقی (به نفی لبّی) که حضرت حیدر کرّار(؏) به قولِ مطلق در وصفش می‌فرماید:
🔻«أنا عِلْمُ الله»🔺

🌿۞و پیش‌ترها بیان شد که نامِ مبارک #حیدر؛
واژه‌ای مرکّب از «حَیّ»، و «دَرّ» (ریزش کردن)،
و عینِ شخصیِ «لاهوإلّاهو» می‌باشد.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦جامعِ انفطارِ لاهوئیِ «درّ»، و حیاتِ الّاهوئیِ «حیّ» است.
༺𒆳
⛲️֎جمع‌بندی؛
بحرِ «علم‌اللهﷻ‌»؛
آنچنان مطلقی ست که در قیدِ غیبی و مطلق بودن نمی‌ماند و به حیدریّتِ ذاتِ خویش؛ خود را به‌خود، و به‌سوی‌خود می‌دَرَّد و از غیب در مراتبِ تجلّی، می‌جوشد و «عَیْن الحیاة» بودن خویش را ظاهر می‌ساز.
⛲️
🌿۞الغرض؛
به قوّتِ «کُلُّهُم نورٌ واحدٌ» بودنِ آل‌الله؏؛
🍃֎⇦امامَیْنِ صادِقَیْن (امام محمّد باقر، و امام جعفر صادق روحی‌فداهما)؛ مَظهرِ جلواتِ «لا هو»ئی و «إلّا هو»ئیِ حیدریّتِ ذاتند.

💫🙏🏻در حقیقتِ اسماءِ مبارکشان - که ادب، حتّی محضر کوچکترین اشاره به ایشان؏؛ بی‌ادب است، امّا عاجزانه - بیان می‌شود:
༺𒆳
⛲️۞امام محمّد #باقر (؏)؛
شکافندگیِ «علم‌الله»، و #حیات و #حرکت علم مطلق از خلوَتِ غیب تا جلواتِ هستی‌اند.
یعنی آنجا که؛
🍃علم حقّ، خود را به‌خود می‌درّد و در مراتبِ #ترسیم عالَم و #قوس_نزول ؛ متجلّی می‌گردد.
پس باقریّتِ ذات حقّﷻ؛
🌟☜جلوۀ جلالی و لاهوئیِ «علم‌الله» است،
و «شکافندۀ مطلق».
🌱
🌿۞و امام جعفر #صادق (؏)؛
به حقیقتِ #صدق -که وحدت مطلقه است-؛ بحر عِلمُ‌الله را که به باقریّتِ ذات حقّﷻ، شکفته و شکافته و موّاج گشته و «عوالم» را انشاء علمی کرده، چنان حرکت جوانه‌ها به سمت #نور ؛ به اصلشان سوق می‌دهند و به حقیقتِ صدق مطلق یعنی حضراتِ «الوحدانیّة الکبری»(؏) می‌رسانند.

پس صادقیّتِ ذات حقّﷻ؛
💫☜جلوۀ جمالی و الّاهوئیِ «علم‌الله» است،
و ««پیوند دهندۀ مطلق».
⛲️
🌿النّهایة؛
جلالِ باقر العلومی، و جمالِ صادقُ اللّسانیِ «عِلم‌الله» بودنِ حَیدری (؏)؛
💫☜عالَم را ترسیم و تجمیعِ عِلمی می‌نماید.



🦋📝#احسان_الله_نیلفروش_زاده


🆔 t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
🆔 t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
.
🍃
.
🔹

لطافت زمان و آسانْ به چنگِ ذهن نیامدنِ آن، باب درک دقائق آنرا جز برای مَحرم خویش باز ننموده . و سایرین را جز به جلوۀ خویش، در سیرِ مکان، رهنمون نساخته.

👈🏻 بنابراین؛ زمان در صورت ظاهر و عالم اشاره اینطور جلوه می‌کند که از مقدار حرکت افلاک ایجاد می‌شود. یعنی زمان، به مکان، به اشاره می‌آید. و از این رو، «مدّت زمان» را با حرکتِ افلاک، می‌سنجند. چرا که زمان، به خودش، در جلالت است.
پس به عنوان مثال؛ یک‌بار چرخش زمین به دور خودش یک شبانه روز است و یا یک دور گردش زمین به گِرد خورشید، یک سال محسوب می‌شود.

🔰 و اگر حرکت در مقولۀ زمان و حرکت در مقولۀ مکان را بخواهیم با هم مقایسه کنیم؛
حرکت در مقولۀ زمان، جلوۀ حرکتِ لُبّی و ملئی است.
● و حرکتِ در مقولۀ مکان، جلوۀ حرکتِ خلئی است.

(در مورد حرکت، در #کانال_معرفة_الحق توضیحاتی بیان شده است. مثلاً می‌توانید به این بیان رجوع نمائید 👈 https://t.me/ehsannil1/162 )


محاسباتِ زمانی بر پایۀ حرکت و تغییر مکان‌ محرّکهایِ فلک الافلاک است که قرآن می‌فرماید:

💎【 فالِقُ الْإِصْباحِ وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً 】💎
🔹 او شكافندۀ صبح است و شب را [وقت‏] آرامش ساخته،
و خورشيد و ماه را حساب كردن قرار داده است.
📘 انعام، آیهٔ۹۶

🌓 صبح و شب اشاره‌ای از زمان است که صبحِ فاعل و، لَیْلِ قابل و ساکن؛ فاعلیّت و قابلیّت در زمان را نشان می‌دهد.
و خورشید و ماه و حرکات و محاسبه‌ای بودنش، اشاره‌ای به مکان است که خورشیدِ فاعل و، قمرِ قابل؛ فاعلیّت و قابلیّت در مکان را نشان می‌دهد.
و این فواعل و قوابل چون در عالم حدود مطرحند، از حدّ خویش تجاوز نمی‌کنند که فرمود :

💎【لاَ الشَّمْسُ يَنْبَغي‏ لَها أَنْ تُدْرِكَ الْقَمَرَ
وَ لاَ اللَّيْلُ سابِقُ النَّهارِ
وَ كُلٌّ في‏ فَلَكٍ يَسْبَحُونَ‏】💎
نه خورشيد را سزد كه به ماه رسد، و نه شب پيش گيرنده بر روز است، و هر كدام در مدارى شناورند.
📘یس (ص)، آیۀ 40


♻️در مقایسۀ زمان با مکان:

زمان، در جلالتِ حضرتِ "فالق" (عزّوجلّ)؛ در محاسبه نمی‌آید و ابزار محاسبه نیست.
ولی مکان، ابزار محاسبه است. پس زمان به مکان است که مجالِ محاسبه می‌دهد.

⌛️ زمان چون در عالم اشارات منظور گردد ؛ کمیّتی متصّل، امّا در بیقراری است.
«کمیّت» است، چون مشتمل بر آنات است. آنی می‌رود و «متصلاً» آنی دیگر آغاز می‌شود. و این، حالِ بیقراری زمان در عالم اشاره است.
🌐 اما مکان؛ کمیّتی است در قرار. و این قرار، باب محاسبه و حسابگری برای اصحابِ حدود را باز می‌گذارد.

⇦ پس این لطافت زمان است که به زمختیِ مکان بر محاسبه کنندگان ظاهر می‌شود.
چنانچه اگر عطری از لطافت، بسیار فرّار باشد، عطّارِ حاذِق، آنرا به روغنی در خورِ آن عطر آمیخته می‌سازند تا بشود بدان ماندگاری داد و ادراکش تداوم یابد.

#زمان؛ از جلالتِ قدر، و لطافتِ وجود، بعد از #مکان به اشاره آمده و تصوّر می‌شود و آنرا از حرکتِ افلاک تصوّر می‌کنند.

امّا این از لطافت و جلالتِ آن است. چنانچه حضرت سیّد الکونین نبی اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) که اصل و حقیقت نبوّت هستند و پیش از همۀ انبیاء می‌باشند، بعد از همۀ انبیاء (علیهم‌السّلام) مبعوث می‌گردند که حضرتشان (ص) می‌فرمایند:

💠 أنَا أَوَّلُ‏ الْأَنْبِيَاءِ خَلْقاً وَ آخِرُهُمْ بَعْثاً
🔹در خلقت، اوّلینِ انبیا هستم و در بعثت، آخرینشان.
📚 الوافي، ج‏۷، ص ۶۳

🔷 و حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام) می‌فرمایند:

💠 أنا المذكور فى سالفِ الزّمان و الخارج في آخر الزّمان‏.
🔹من ذکر شده در قدمتِ زمان هستم و خارج شده در آخرالزّمان می‌باشم.
📚 الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة، شیخ حرّ عاملی، ص۳۷۶


قرآن می‌فرماید :
💎 إنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ في‏ «سِتَّةِ أَيَّـــام‏».
🔹 همانا پروردگارتان آسمان و زمین را در شش روز خلق کرد.
📚 اعراف، ۵۴

💫 خلقِ مکان در ظرف زمان است. و زمان به بیانی، متقدّم بر مکان است.

🔰 به عبارتی؛
⌛️ زمان، به منزلۀ روح مکان است.
🌐 و مکان، به منزلۀ جسمِ زمان.
که روح، در دسترس و منظر و محاسبه نیست. و جسم، در منظر و محاسبه است.

🔰 به دیگر بیان ؛
⌛️زمان؛ حکم فاعِل است و اَبّ.
🌐 و مکان؛ حکم قابل است و اُمّ.

⌛️زمان؛ که در بیقراریِ جلالی است؛ باطن مکان است.
🌐 و مکان که در قرارِ جمالی است؛ ظاهر زمان است.

که در تحلیل عرض می‌شود:

⌛️ زمان؛ خلوتِ جلالیِ مکان است.
🌐 و مکان؛ جلوَت جمالیِ زمان می‌باشد.

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
.
༺♡✾حضرت توحید، یا حبل المتین!
نَعْـبُـدُوا إیــّـاکَ نَعبُدْ نَسْـتَعین✾♡༻

┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈



💠 «الصادق عن الله» امام جعفر صادق علیه السلام می‌فرمایند:

در حال نماز، آنقدر 🔻إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ🔺 را تکرار کردم، تا آنرا از قائل آن شنیدم.
("حتی سمعتُ من قائلها" / 📚مفتاح الفلاح – شیخ بهائی، ص ۳۷۲).


🔳 ولیّ خدا (ع)، نفس حضرتِ باریتعالی، و خدائیتِ خداوندِ بیحدّ و عدّ است.
پس تکرار ولیّ خدا، در حدّ و عَدّ نیست. بلکه کرّاریّتِ بیقراری و رفت و شدِ جلال و جمالِ حضرت حق است. و آن، نفْسِ حرکت و #حیات حضرت «حیّ» می‌باشد که در زیارتِ حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مَقدمه الفداء، که نقطۀ بقایِ حضرت الباقی هستند، اینگونه به حضرتشان سلام می‌دهیم :

🔻السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «عَيْنَ الْحَيَاة»🔺
(📚جمال الأسبوع - سیّد بن طاووس، ص۳۷)

حضرت بقیة الله (روحی فداه) «عَيْنَ الْحَيَاة» هستند. یعنی حیاتِ مطلق و مطلقِ حیات می‌باشند.
بنابراین حیاتِ ذاتیِ حضرت حیّ قیّوم، حضرت #عین_الحیاة ، بقیۀ خدا، خالصۀ خدا، مولا و مقتدایمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لذکرهما الفداء) می‌باشند.

آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 اشاره به انحصارِ عبادت و استعانت دارد.
عبادت؛ فنایِ عبد در معبود است. و اضمحلال کثرت در وحدت است . و سیر جمال به جلال است.
و استعانت که متجلّی کنندۀ مُعین و مستعان بودنِ حقّ است ؛ اضمحلال مُعین (یاری کننده) و مستعان بودنِ حقّ در مستعین (طلب یاری کننده) است. و اضمحلال وحدت در کثرت است. و سیر جلال به جمال است.


نقطۀ جمعیۀ عبادتِ خفا، و استعانتِ جلا، که در انحصارِ مطلقۀ ولیّ خداست؛ ظهورِ حیاتِ مطلقه حیّ قیّوم است.

🔲 خودِ آیۀ شریفۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】؛
👈 آیتِ کرّاریّت و حیات است. یعنی نشانۀ #حرکت_ملئی و نوری حضرت حق می‌باشد.


ائمۀ اطهار علیهم السلام که نفسِ حضرت باریتعالی می‌باشند؛ مقام جمع الجمع هستند.
قابل و فاعل، سامع و قائل، عبد و معبود، مُستَعین و مُستَعان، در صفحۀ وجود «اصل الخیر» -یعنی حضرات آل الله (ع)-، معنا می‌شود و ؛

💎كُلَّ شَيْ‏ءٍ أَحْصَيْناهُ في‏ «إِمامٍ مُبينٍ»
(سورۀ حضرتِ یس -ص - ، آیۀ ۱۲)

بلکه ؛
💎إِنْ‏ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه
(جامعۀ کبیره)

🔰 در تحلیل بیان می‌گردد :

آن وجود یگانه؛
🔹در مقام وحدت با حضرت حق( #مقام_خلوت - #مقام_جمع_نوری )؛ مذکورند و معبود.
🔸و در مقام کثرت و جلوَت (#مقام_جلوت - #مقام_فرق_نوری )؛ ذاکرند و عبد.



🍃 و امّا ...

هریک از ائمۀ اطهار علیهم السلام در عین یگانگی شخصیِ حقیقی؛ نمازهای مخصوص به خود دارند.
که هریک از این نمازها، جلوه‌ای از جلوات معراجیۀ آل الله علیهم السلام را ظاهر کننده است.
مؤمن به تمسک و اقامۀ هر نمازی از نمازهای آل الله (ع)؛ لبّیک آن حقیقت را گفته، و در آن مرتبه از تجلّی، به میزان معرفتش، فانی در آن رتبه میشود.

🔰 مستحضر آداب نماز مخصوص حضرت بقیة الله روحی فداه هستید:

دو رکعت مشابه نماز صبح، و یا اصلاً نماز #صبح، مشابهِ آن!
هر رکعت به آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 بایستی به تکرار تا عددِ صد، مکرِّر شوی؛ تا کرَّةِ حضرتِ #عین_الحیاة (عج) را بیابی.
اذکار رکوع و سجده هم بایستی به عدد ۷ (یعنی ابجدِ "ابد") اقرار کنی؛ تا در ازلیّتِ ازل و ابدیّتِ ابدِ حضرتشان (عج) فانی شوی.

ائمۀ اطهار علیهم السلام حقیقتِ حضرتِ حقّ‌اند و نور واحد. واحدِ حقیقی. که مطلق علی الاطلاق است.
ظهورِ حضرات(؏)، ظهورِ حضرت "الظاهر" عزّوجلّ است.

🌤 حضرات (علیهم السلام)؛
تا قبل از نقطۀ ظهور؛ باطن را به رعایتِ ظاهر، ظاهر می‌سازند.
ولی در نقطۀ #ظهور ؛ باطن را، به عینِ شخصیِ ظاهر، ظاهر می‌نمایند.
(دقت میخواهد!)

و آن، به دستانِ الهیِ عین الحیاة، حضرتِ بقیة الله (روحی فداه) است که در زیارت شریفشان می‌خوانیم:

💎"أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْك‏"💎
منتظر ظهور شما و ظهور حضرت حقّ بر دستان مبارک شما هستم.
(جمال الاسبوع - سیّد بن طاووس، ۴۱)


🌤 صبح حقیقت چون به «ظهور» بدمد، نَفْس رحمانی حضرت عین الحیاة (عج)، نفَسی زند که تارِ دلها، به #قلب_الله بودنِ خودْ لرزانده، و تاری چشمها، به #عین_الله بودنِ خود، بزداید.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌤
🔅
🔰 الغرض ؛

ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است

این شاه‌ْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.

به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمه‌ای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء می‌نشینیم.


°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°

💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.

💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).


🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج‏۲۵، ص۱۷۴).


🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر می‌رسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر می‌گیریم و بعد وارد چهل می‌شویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته می‌شود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.


💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استداره‌ای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال می‌باشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه می‌کند.

💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :

⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوه‌ای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.

آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» می‌فرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» می‌شناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استداره‌ای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام می‌باشند که ؛

🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.

(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)

🔅
.
🌿۞ لطیفه‌ای از میلاد حضرت امام محمّد باقر (علیه‌السّلام)

﹏.𐫱 آغازترین جلوۀ آغاز؛ توئی! 𐫱.﹏

🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┅─┅─═✾☀️✾═─┅─┅


☀️۞ «نَهار»؛ ظهرِ شرعی است.
این کلمه از ریشۀ «نَهر» است. که آن را #رود معنا می‌کنند.
و #ظهر؛ هنگامۀ #ظهور تامِّ شمس است.

🌊۞ روُد؛ آن است که روَندگی؛ ذاتش است. یعنی نفسِ #حرکت است و هر متحرّکی، از این روَنده، حرکت دارد.

🍃۞ عموماً، حرکت را «از جائی به جائی منتقل شدن» می‌دانند (❂☜ حرکت خَلئی)، در حالی که‌ «موجود بودن»؛ نفسِ حرکت است (❂☜ حرکت مَلئی). و سایر حرکت‌هایِ عالمِ حدود، ظهورِ این حرکتِ حقیقی می‌باشند.
[🔔 با چشم ظاهر؛ صرفاً حرکت‌های خلئی مشاهده می‌گردد].

🔰 بنابراین؛
تمامِ عالَم؛ به نفْسِ «بودن»؛ روَنده وَ متحرّک هستند و «دابّة» (یعنی؛ جنبنده) خوانده می‌شوند.

۞ و امّا؛ عالَم، چون ظهورِ «عِلمُ الله» است؛ «عالَم» نام دارد. و «عِلمُ الله»؛ آن روُدِ مطلق (نهر مطلق) و «روَندگی»ای است که می‌فرمایند:

🌊『العلمُ نهرٌ』
📚شرح الكافي‏، مازندرانی، ج‏۲، ص۷۰

🍃۞ #روندگی؛ صفتِ عُلیاءِ «تحرّک» است.
و حضرات ائمّۀ اطهار (علیهم‌ السّلام) که 🔻عِلمُ الله🔺 می‌باشند (📚التوحید - شیخ صدوق، ص۱۶۴)؛
❂☜ خودِ تحرّکِ مطلقه (یعنی صفتِ عُلیاءِ #حرکت) هستند، چنان که در زیارتشان می‌خوانیم؛

💢『بِهِمْ سَكَنَتِ السَّوَاكِنُ وَ تَحَرَّكَتِ الْمُتَحَرِّكَات』💢
به شما آل الله؏؛ تمام ساکن‌ها، ساکن هستند، و تمام حرکت کنندگان، متحرکند.
📚بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏۹۹، ص۵۴


۞ پس عالَم، جلوۀ علم الله، یعنی جلوۀ آل‌الله (علیهم‌السّلام) است.
🌊 و نهرِ مطلق؛ جریانِ حقیقتِ علم، و #روندگی_مطلق است.
🍃☜ در نتیجه؛ نفسِ #حیات؛ حضرات عِلم الله؏ می‌باشند. و هر نهری؛ رشحه‌ای از رشحاتِ حضرتشان؏ است ...

۞ و #نهار - که روشنی وَ #ظهر_شرعی است -، در حقیقت؛ #ظهور شمسِ حقیقت و حیات، یعنی ظهورِ آل‌الله (ع) است.
و ازین رو؛ نمازِ #ظهر، منسوب به راسِم عالَمِ وجود، یعنی؛ حضرت رحمةٌ للعالمین رسول اکرم (صلّی‌الله‌علیه‌وآله) می‌باشد.


🌊۞ و امّا ...
🔷『رجبٌ نهرٌ في الجنّة』🔷
رجب؛ نهری در بهشت است.
📚من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۹۲

🌿☜ پس رجب؛ جاریِ عِلم در جنّتِ خفاست.
⁉️ ولیکن آن جاریِ علم در جنّت خفا؛
چطور پوستۀ خلوَت را می‌شکافد وُ در عالَم جلوَت ظاهر می‌گردد؟
༺𒆳
🔆☜ اوّلین روزِ ماه رجب؛
روزنۀ جریان و تحرّک علم مطلق، از خلوَت، به جلوَت است.
و آن روزی است که به میلادِ حقیقتش؛ پابرجاست.

۞ که روز اوّل ماه رجب؛ میلادِ شکافندۀ علمِ مطلق، و آورندۀ آن از خلوَت به جلوَت؛ یعنی حضرتِ امام محمّد باقر (روحی و ارواح العالمین لذکره الفداء) است.
و وجه تسمیه‌ی لقبِ #باقر، جز خودیّتِ حضرتشان نیست، که اینگونه آن را بیان می‌فرمایند:

⛲️『 يبقُرُ العِلمَ بقراً 』⛲️
او کسی است که وجودش، علمِ مطلق (علم الله) را به نحوِ خاصّ و تامّ و تمام، می‌شکافد.
📚الكافي (ط - دارالحديث)، ج‏۲، ص۵۲۲


🍃۞ رفیقا!
با این جاریِ معرفتشان آمدی؟!

🌊 ☜ رجبِ عِلم - که آن نهری است که از خفایِ جنّتِ لا اشاره، تا به جَلایِ زمانِ اشاره آمده -؛ با «باقر» بودنِ حقیقتِ آن آغاز می‌گردد (باقر؛ یعنی شکافنده).

⛅️ و حضرت امام محمّد #باقر علیه‌السلام؛ شکافندگیِ «#علم_الله» و #حیات و #حرکت، از خلوَت تا جلوَت هستند.

🌾 إن شاء الله برای درکی از میلادشان؛ به شُکر و عبودیّتشان، ساجد باشیم.



🦋🖊 #احسان_الله_نیلفروش_زاده


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍️
↗️ t.me/ehsannil1#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.