کانال دیوانگان حضرت زینب سلام الله علیها-اصفهان
317 subscribers
1.82K photos
530 videos
95 files
1.5K links
شام جمعه ی هر هفته
و مناسبتهای مذهبی اعیاد و عزاداری آل الله علیهم السلام
مکان:
اصفهان-خیابان بعثت-خیابان ابوریحان (غرب)-کوی۱/۱(فدڪ)

https://telegram.me/divaneganezeinab


خادم کانال:
http://telegram.me/sayedahmad1001
Download Telegram
🔹

🍃۞ الغرض؛
معارف بایستی از ذاتِ حقّﷻ بررسی شود. چرا که همۀ دین، وَ بایدها و نبایدهای احکام - که امر به معروف و نهی از منکر است -؛ جلواتی از ذاتِ حقّﷻ است.
֎ بدین معنا که؛
❂☜ هر بایدی و نبایدی در شریعت؛ از شدّت نفی و اثباتِ ذاتِ واجب الوجود است.
که او‌ﷻ؛ 🔻 لا هــــو الّا هــــو🔺 است.

🍃۞ توضیح اینکه؛
👁‍🗨 دیدگاه ما نسبت به هر مطلبِ معرفتی، باید از شخصِ حقیقی عالم، تا آن مطلب باشد.
چرا که؛
❂☜«المَعْرِفَةُ صُنْعُ الله؛ 📚دعائم الإسلام، ج‏۱، ص۱۳». و #صنع_الهی؛ یک فعل مانند افعالِ سایرین نیست. بلکه ظهورِ فعلیّتِ محضۀ حقّﷻ است.
و از اینکه نقطۀ اتقان و استواریِ حقّﷻ است؛ اتقانِ هر شیئی است، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔅『 صُنْعَ الله الَّذي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْ‏ء 』🔅
📘سورۀ نمل، آیۀ ۸۸

✳️ بنابراین؛
معرفت به هر امر، و هر حکمِ شریعت نیز؛ از معرفت به خودِ حقّﷻ باید باشد، چنان که می‌فرماید؛

◣〖بِكَ عَرَفْتُكَ وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِي عَلَيْكَ وَ دَعَوْتَنِي إِلَيْك‏〗◢
تو را به خودت شناختم و تو مرا بر خودت دلالت کردی و بسویِ خودت دعوت نمودی.

(📚 فرازی از دعای پر فیض عرفه)

🍃۞ آنان که معارف را صرفاً در #مقام_فرق (یعنی؛ #مقام_جلوت، #مقام_اشاره) نظر می‌کنند، در تفاوت‌ها و فرق‌ها گرفتار می‌شوند. و جمع‌بندیِ حقائق برایشان مشکل و مغلق خواهد بود.

👁‍🗨 امّا چنانچه به عنایات حقّﷻ، چشم بر جمالِ #شخص_حقیقی عالم باز شد، و توحید را از مبدأ تا انزال و تنزیل و [در کُلِّ] تجلّیات حقّﷻ نظر کردیم؛
❂☜ نظامِ جُمَلیِ عالم را جلوۀ حضرت أحدﷻ خواهیم دید و می‌یابیم که همۀ امور، ظلِّ ممدودِ این شاخص است. و مسائل، به اوﷻ، و در اوﷻ معنا می‌شود.

◎ چون بینش توحیدی تصحیح شد، و مشاهده شد که شخصِ حقیقی عالم، حضرتِ حقّ تعالی، عالَم و امور و شئون را فراگرفته؛
آنگاه معرفت به احکام از حضرتِ حقّ که 🔸لا هو الا هو🔸 است («اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُو ؛ سورۀ بقره آیۀ 255») حاصل میشود. ➷

⭕️پس چون این مطلب و حقیقت را یافتیم، دقّت کنیم:
🔺◉ هر #نهی، در شریعت؛ از شدّتِ نفیِ «لاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جلال حقّﷻ است که منشأ نهی از منکر می‌باشد. و نواهی الهی (اموری که نهی از انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جلال حقّﷻ است.

🔺◉ و هر #امر، در شریعت؛ از شدّتِ «الّاهـــو»یِ حضرت حقّﷻ است. یعنی؛
❂☜#جمال حقّ است که منشأ امر به معروف می‌باشد. و اوامر الهی (اموری که امر به انجامش شده)، ظهورِ شدّتِ جمالِ حقّﷻ است.


نکته :
همانطور که خداوند، مرکّب از اجزاء نبوده بلکه بسیط است؛ امرها و نهی‌های در شرع و احکام که ظهورِ 🔸لا هو الا هو🔸 است، یک حقیقتِ مطلقه است. و انفکاک و تباینِ «حدّی»، و جدایی بین اوامر و نواهی الهی وجود ندارد.

(مقاله‌ای با عنوان #حق_تعالی_احدی_المعنا_است در #کانال_معرفة_الحق نگاشته شد که إن شاء الله خوانندگان این مقالات، پیش‌نیازهایِ این مباحث را خوانده باشند.
رجوع شود به 👈🏻 https://telegram.me/ehsannil3/310)

︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🔹


۞ بنابراین؛
حضرتِ مولیٰ (؏) که در نوزدهمِ ماه رمضان به ضربت شمشیرِ آلوده به سمّ ابن مُلجمِ ملعون، مضروب می‌شوند، و در بیست و یکم ماه رمضان شهادتشان را نشان می‌دهند؛ این #سه روز؛
֎⫸ تجمیعِ عالم به اصل و اوّلِ خویش است.

◉⇯⇦ که آن که حقیقتِ کعبه است و خود، کعبۀ مستوره است؛
(🔻〖مَثَلُ عَلِيٍّ (ع) فِيكُمْ كَمَثَلِ الْكَعْبَةِ الْمَسْتُورَةِ〗🔺
📚بحار الأنوار، ج۳۸، ص۱۹۹)
و در کعبه‌ای متولّد می‌شود که خود، ربّ آن است، آن کعبه‌ای که «دحوُ الأرض» و گسترده شدنِ عالَم از تحتِ آن است؛

֎⇯⇦ چنین مولایی و ربّی؛ در محرابِ نمازی به شهادت می‌رسند که رو به سوی #کعبه است و در هنگامِ ضربتِ شمشیرِ آلوده به سمّ (یعنی مقتول و مسموم یک‌جا) می‌فرماید:
▪️《 فُزتُ و ربّ الکعبه》▪️

◉ یعنی؛
⇯↲ خود بر خود، و در خود، چنان که عالم را ترسیم نمودم، تجمیع کردم.


۞ محراب؛ محلّ صلاة است و 🔻〖الصلوةُ؛ #معراج المؤمن〗🔺، که این؛ قوسِ #صعود است.
۞ و محراب؛ محلّ حرب است. حربی که، کثرت را در وحدت فانی و مضمحل می‌کند.

֎⫸ بنابراین؛ محراب، محلّ تجمیع و صعود است.

◉⇯⇦ حضرتِ مولیٰ (؏)؛ جمع کنندۀ عالم هستند، چنان که حضرتِ رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

⤵️〖 أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيلِ
وَ عَلِيٌّ ع يُقَاتِل‏ عَلَى التَّأْوِيل‏〗⤴️

من بر تنزیل (نازل و ترسیم کردن) می‌جنگم
و علیّ (؏) بر تأویل (به اوّل بازگرداندن و تجمیع کردن) می‌جنگد.

📚بصائر الدرجات، ج‏۱، ص۳۰۹


⤵️ #تنزیل (نازل کردن)؛
֎⫸ قوسِ نزول عالم است.
⤴️ #تأویل (به اوّل برگرداندن)؛
֎⫸ قوسِ صعود عالم است.

✿⇯⇦ حضرت رسول اکرم (ص) و حضرت مولیٰ (؏)؛ نفسِ واحده هستند. بنابراین؛ این دو قوس، همان «قاب قوسَیْن» است که چون حقیقتشان در ابهامِ #جلالت و لاتعیّنی است، «أوْ أدنیٰ» (یا نزدیک‌تر) می‌باشند.

[پایانِ شرح کوتاه راجع به شهادت]


🔲⇯⇦ و ثالثاً:
راجع به نوزدهم ماه رمضان که روز ضربت خوردن است؛
۱۹؛
تعداد حروفِ 🔻【بسم الله الرحمن الرحیم】🔺 است.

◉⇯⇦【بسم الله الرحمن الرحیم】اسمِ اعظمِ خداوندﷻ است.
(『 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيم؛ اسْمُ اللهِ الْأَعْظَم』/ 📚 مهج الدعوات؛ سید بن طاووس، ص۳۱۶).


🌿۞ عالَمِ اسماء از اسم اعظم نشأت گرفته و انشاء شده است.

✿⇯⇦ به 【بسم الله الرحمن الرحیم】 و خصوصاً به باءِ ابتدایِ آن، عالمِ اسماء؛ ترسیم شده است.
که اصلاً【بسم الله الرحمن الرحیم】؛
֎⫸ جانِ تمام اشیاء است و بلکه ربوبیّتِ خداوندﷻ در ترسیمِ عالم است که در ادعیه هم به آن اشاره شده است.
مثلاً:

🔳『 بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏ بِسْمِ‏ اللهِ خَيْرِ الْأَسْمَاءِ
❂☜ بسْمِ اللهِ «رَبِّ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَبِّ الْأَرْضِ وَ السَّمَا»』
🔳

📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۴۷۱


🔰 و حضرت رسول اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔻〖ظهر الموجودات من باءِ «بسم الله الرّحمن الرّحیم»〗🔺
📚 بحرالمعارف، ص۴۵۶


🔰 که حضرتِ مولیٰ (؏) می‌فرمایند:

🔻〖انا النّقطهُ تحت الباء〗🔺
📚جامع الأسرار، ص۴۱۱


۞ پس خوب دقّت کنیم:

🔲⇯⇦ اینکه حضرت مولیٰ (؏) در روز ۱۹ ماهِ رمضان، مضروب می‌شوند، این مضروب شدن و کشته شدن و مضمحل شدنِ مقامِ #جلال، برای آمدن در مقامِ ظاهر و جمال است.
یعنی؛
֎⫸ به این ضربت؛ مقامِ جلال، مضمحل در مقامِ جمال می‌شود.
و به عبارتی؛ وحدت به این ضربت، مضمحلِ در کثرت می‌گردد.

❂☜ در اینجا؛ حضرت مولیٰ (؏) از【نفسِ واحده】، به ظهور در حضرتِ رحمةٌ للعالمین (ص)، راسمِ عالم می‌شوند.

◉⇯⇦ پس نوزدهمِ ماهِ رمضان؛
ظهورِ «أَنَا أُقَاتِلُ عَلَى التَّنْزِيل»ی است،
که حضرت رسول اکرم (ص) در وصفِ خود می‌فرمایند.

۞ عالَم؛ ترسیم می‌شود.
امّا همۀ عالَم، ظهورِ سه روز بودنِ «ایّام الله» است. یعنی؛
֎⇦ ذات و صفت و فعل.
یا به عبارتی؛
֎⇦ دنیا و برزخ و قیامت.

✿⇯↲ #سه روز بعد؛ یعنی بیست و یکمِ ماهِ رمضان، حضرت مولیٰ (؏) بر اثر سمِّ آن شمشیر ملعونِ ازل و ابد یعنی؛ ابن ملجمِ لعین، شهادتِ خویش را ظاهر می‌نمایند.

❂☜ آن روز (یعنی؛ روز ۲۱) تمام شدنِ رسمیّت عالم است (رسم شدن عالم و ادامۀ آن، یعنی؛ حدوث و بقاء).

֎⫸ حالا حضرتِ مولیٰ (؏) عالم را تجمیع می‌نمایند.

◉⇯⇦ پس بیست و یکمِ ماهِ رمضان؛
ظهورِ «وَ عَلِيٌّ (ع) يُقَاتِل‏ عَلَى التَّأْوِيل»ی است،
که حضرت رسول اکرم (ص) در وصفِ مولیٰ (؏) می‌فرمایند.



︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻



💫۞ آیۀ 🔻إنّا لله و انّا إلیه راجعون🔺(سورۀ بقره، آیۀ ۱۵۶) که معروف به کلمۀ #استرجاع است؛ یک بیان ساده نیست.

❂☜ بلکه جانِ همۀ اشیاء است.
و مؤمنین از #تکوین تا #تشریع، مُقِرّ به آن هستند؛
(🔻الَّذينَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصيبَةٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ راجِعُون‏🔺).

🔳 که #آیه_استرجاع؛
֎⇦ ظهورِ توحیدِ حقّﷻ است و عالَم را در حدوث و بقاء گرفته است.

❀ حال؛
به تحلیل عرض می‌شود که؛
֎⇦ غفّار بودنِ حقّﷻ در اشیاء؛ جانِ 🔻إنّا إلیه راجعون🔺 است.


۞ ماه رمضان، از حقیقتِ «رمضان» بودنِ خداوندﷻ؛ و ظهورِ غفاریّت و جلالِ خداوندﷻ در هر شیئی است. چنان که حضرت رسول اکرم صلّی الله علیه و آله می‌فرمایند:

🔻إنّما سُمِّي رمضان لأنَّ رمضان يرمض الذّنوب🔺

✾ همانا رمضان برای این «رمضان» نامیده شده است که گناهان را می‌سوزاند.

📚 رياض السّالكين، ج۶، ص۱۱


◉⇯⇦ و همان طور که بحمدالله بارها بیان شده است؛ ذنب بزرگ؛ «بودنِ» در کنار «بودِ» خداست.
چرا که وجودی؛ کنارِ وجود حضرت رمضان (عزّ و جلّ) نیست.

☀️֎⇦ و ماه رمضان؛ ظهورِ «رمضان» بودنِ حقّﷻ است. یعنی؛ نقطۀ ظهورِ جلالَت و غفاریّت حقّﷻ است. که جلالِ حقّﷻ؛ خودِ حقّﷻ است چنان که در دعایِ مجیر، حضرت حقّﷻ را با اسمِ «#جلال» صدا می‌زنیم («يَا جَلَال»‏).


⁉️ کجاست که خداوند نباشد؟
کجاست که جلالِ حقّﷻ که خودیّت حقّﷻ است، نباشد؟

◉⇯⇦ پس آن که در ماه رمضان که ظهورِ جلالیّتِ حقّﷻ است، مغفور نشد، اصلاً در سلسلۀ وجود نیست.
❖֎⇦ و #مؤمن به رمضان بودنِ حقّﷻ، لبّیک می‌گوید، ولی کافر؛ تمرّد می‌کند.


🔰 و امّا؛
֎⇦ در احادیثی به روز #عرفه هم در کنار ماه رمضان اشاره فرموده‌اند. مثلاً می‌فرمایند:

▼〖منْ لَمْ يُغْفَرْ لَهُ فِي شَهْرِ رَمَضَانَ
لَمْ يُغْفَرْ لَهُ إِلَى قَابِلٍ إِلَّا أَنْ يَشْهَدَ عَرَفَة
〗▲

✾ کسى كه در ماه رمضان آمرزيده نشود، تا ماه رمضان آينده آمرزيده نمی‌شود، مگر آنكه عرفه را شهود کرده باشد.

📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۹۹


🔲 بیان می‌شود که؛
֎⇦ #روز_عرفه یک روز در برهۀ زمان نیست.
بلکه حقیقتِ عرفان و شناخت خداوندﷻ است که از اطلاق خود، در قیدِ روزِ باشکوهی به نام #عرفه ظاهر شده و به اشاره می‌آید. چنان که در ادعیۀ روز چهاردهم ماه مبارک رمضان می‌خوانیم:

🔻اللَّهُمَّ لَا أَجِدُ شَافِــعـــاً إِلَيْكَ إِلَّا «مَعْــــرِفَــــتِي»🔺

✾ خدایا! شافعی به سوی تو الّا معرفتم نیافتم.

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۱۴۹


◉⇯⇦ شافع، خودِ خداوندﷻ است که به ولیّ‌اللهِ مطلقش ظاهر می‌شود. و شفیع، ولیِّ اوست و هیچ حدّ زمانی و مکانی ندارد.

◉⇯⇦ و معرفت به خداﷻ هم؛ خودیّتِ خداوندﷻ است که از حقیقتِ خودش تا حدّ مصنوع بودن می‌آید، چنان که می‌فرمایند:

🔻«الْمَعْرِفَةُ صُنْعُ الله»🔺

📚 كتاب سليم بن قيس الهلالي، ج۲، ص۶۱۰




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻


🍃۞ بیان شد که #صوم؛
֎⇦ ظهور صمدیّت حضرت حقّﷻ است و از صمدیّت است که حضرت حقّ نمی‌خورد و نمی‌نوشد و نمی‌خوابد و زاد و ولد ندارد وُ صوم؛ عبادتی در نفیِ «لا هو» است که شرحش گذشت.

🔰 و امّا؛
خداوندﷻ مطلقِ حقیقی است.
بنابراین؛
֎⇦ نخوردن، ننوشیدن، نخوابیدن و زاد و ولد نداشتنِ حقّﷻ - که از جلالیّت حقّﷻ است - بایستی در #اطلاق دیده شود.

🍃⇯֎↲ بدین معنا که؛
این جلالیّت، حدّ او محسوب نمی‌شود که اگر در خوردن بیاید، خدشه به جلالش وارد شود.
بلکه حقّﷻ به «ولیّ»ش (ع) - که #مطلق_علی_الاطلاق است و تمامیّتِ حقّﷻ، و باطن و نفْس حقّﷻ است -، [به #اطلاق] در مقیّدات می‌آید.

(🔔 برای شرح #مطلق_علی_الاطلاق رجوع بفرمائید به ❂☜ https://telegram.me/ehsannil1/291)


🍃⇯֎⇦ بنابراین؛
ولیّ حقّﷻ (ع)، در خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و وَلَد کردن می‌آید و در عینِ حالِ این افعال؛
֎⇦ مَثَلِ «قل هو الله احد، الله الصمد ، لم یلد و لم یولد ، و لم یکن له کفواً احد» (سورۀ توحید) است.

🔰 چنان که حضرت رسول اکرم (ص) به مولیٰ امیرالمؤمنین علیّ (ع) می‌فرمایند:

🔅مَثَلُكَ مَثَلُ‏ قُلْ‏ هُوَ الله أحَد🔅

📚المحاسن، ج‏۱، ص۱۵۳


🍃⇯֎↲ بنابراین؛ ولیّ خدا (ع) [به #عین_شخصی]، در همان نقطه که می‌خورد وُ می‌آشامد وُ می‌خوابد وُ زاد و ولَد دارد؛
֎⇦ در جلالَت و صمدیّت و تنزیهِ از خوردن و آشامیدن و خوابیدن و زاد و ولد است.

🌿❂☜ و این؛ کمالِ جلال و اطلاقِ خداوندﷻ است که در خلوَتِ #جلال نمی‌ماند، بلکه به ولیّ‌اش (که حاقُّ الحاقًّ اوست)، در تمامِ این افعال آمده، ولی در عین حال (#عین_شخصی)، منزّه از این افعال است.

🍃۞ و با افعال ولیّ‌ُالله(ع)؛ تمامِ این افعال در عالم، انشاء و ترسیم می‌شود.
بدین معنا که؛
֎⇦ حقّﷻ؛ از لااشارۀ جلالی، به اشارۀ جمالی، توسّط حضرات آل‌الله (ع)، این صوَر را رقم می‌زند و در حقیقت؛ سماوات و ارض را ترسیم می‌نماید و «فاطر» آنهاست.


🔰حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی می‌فرماید:

🔻كنتُ‏ كنزاً مخفياً
فأحببتُ أن أعرف
فخلقت الخلق لكي أعرف
🔺

✾ من گنج پنهانی بودم ...
پس دوست داشتم شناخته شوم؛
پس خلق را آفریدم تا شناخته شوم.

📚بحار الأنوار، ط - بيروت، ج‏۸۴، ص۱۹۹


🍃⇯֎↲ مخفی بودنِ «کنز»؛
֎⇦ اشاره به مقامِ #جلال و لاإشاره بودنِ حقّﷻ است.
«لا هو»؛ جلالیّتِ حضرت حقّﷻ است و ماندن در نفیِ «لا هو»؛ محدود و مقیّد بودنِ جلال می‌باشد که برای حضرت حقّﷻ [نستجیرُ بالله!] نقص است.

🍃۞ خداوندﷻ که به صمدیّت، حقیقتِ صوم است؛
֎⇦ به «ولیّ»اش (ع) در افطار و شکافتن و ظهور می‌آید. یعنی؛ در جلالِ لا إشاره بودن و مخفی بودن، متوقّف نمی‌شود، بلکه جلال را در جهتِ جمال می‌شکافد و «فاطریّتِ» او ظهور می‌کند.
چنان که قرآن می‌فرماید:

💎«فاطِـــرِ» السّماواتِ وَ الأرض
وَ هُوَ يُطْعِمُ وَ لا يُطْعَم
💎

✾ آفریدگارِ آسمان و زمین است
و مى‌خوراند و خورانده نمى‌شود.

📘 سورۀ انعام، آیۀ ۱۴

🍃⇯֎↲ از این جهت؛ اوﷻ اصلِ «افطار» است وُ اسم مقدّس اوﷻ «فــاطـــر» است.


♦️ بنابراین خداوندﷻ به صوم (روزه)؛
برای مؤمن پرده از حقایق عالم برمی دارد. بدین صورت که؛
🍃֎⇦ او را نهی از مفطرات می‌کند که؛ «لا تأکُلْ» (نخور)، «لا تَشرِبْ» (ننوش)، «لا»، «لا» و «لا» إلی آخره (سایر مفطرات - مفطرات عملی، مفطرات خُلقی، مفطراتِ ذاتی).

⇜۞ تا آنجایی که: «لا تکُنْ»
یعنی؛ #نباش ...

🍃⇯֎↲ که در اصل، از اوّل هم نبودی.
که همۀ اشیاء في نفسِهِ «هالِكٌ» و «فان» هستند، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔻كُلُّ شَيْ‏ءٍ هالِكٌ إلّا وَجْهَه‏🔺

✾ هر شیئی [همین الان] هالک است؛
مگر وجه اوﷻ.

📘 سورۀ قصص، آیۀ ۸۸


♦️ آنگاه؛ خداوندﷻ با «افـطـــار» به روزه‌دار نشان می دهد که جز «وجه الله» چیزی نیست. که؛
🍃֎⇦ آن که می‌خورْد و می‌نوشید و می‌خوابید و زاد و ولد داشت؛ تو نبودی!
بلکه «وجه الله» بود. یعنی؛ ولیّ من بود و جلواتِ او‌ (ع)

🍃֎⇦ و توحید را در مقاماتِ توحید افعالی و صفاتی تا توحید ذاتی نشان می‌دهد.

[چنان که بحمدالله در لطیفۀ چهارم از همین سلسله‌مقالات شرح داده شده است.]


⭕️ بنابراین؛
به صورتِ تلخیص و در تطبیقِ با آیۀ فوق بیان می‌شود:

◉ «كُلُّ شَيءٍ هالكٌ» ❂☜ صیام
◉ «وَجْهَه» ❂☜ افطار

که؛
🔻كُلُّ شَيْءٍ هالكٌ إلّا وَجْهه‏🔺
֎⇦ ظهورِ 🔹لا اله الا الله🔹است.

🍃⇯֎↲ چرا که هر شیئی؛ آیۀ اللهﷻ است.
و 🔹لا اله الا الله🔹(لاهوالّاهو) را در نقطۀ تکوین، نشان می‌دهد.


🍃۞ که در تحلیل ‌می‌گوییم:

✳️ خودیّتِ هر شیئی؛ جلوۀ «لا هو»؛ و #صائم است.
که در نفْسِ #صیام؛
🍃֎⇦ به وجه حقّﷻ در بقا و افطار و «الّا هو» است.

✳️ و «#افطار»؛
🍃֎⇦ ظهورِ فاطریّت حقّﷻ در عبدی است که در صوم و جلال بوده است.




︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
‌‌


🫖☕️ و امّا در مورد افطار دادن؛

🔰 حضرت امام جعفر صادق (علیه السّلام) می‌فرمایند:

🔻منْ فَطَّرَ صَائِماً فَلَهُ أَجْرٌ مِثْلُه🔺

✾ هر کس روزه‌داری را افطاری دهد،
همانند او پاداش خواهد داشت.

📚 من لا يحضره الفقيه، ج۲، ص۱۳۴


🔰 و حضرت امام موسای کاظم (علیه‌ السّلام) می‌فرمایند:

🔻تفَطُّرُكَ أَخَاكَ الصَّائِمَ أَفْضَلُ مِنْ صِيَامِک🔺
✾ افطاری دادنِ تو به برادر روزه‌دارت،
از روزۀ خودِ تو برتر است.

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۷


🍃⇯֎↲ تا جایی که در مورد افطاری دادن می‌فرمایند:
❂☜ آزاد کردن یکی از فرزندانِ حضرت اسماعیل (علیٰ نبیِّنا و آله و علیه السّلام) است‌.

🌿۞ یا به طور کلّی می‌فرمایند:

💠 هر افطاری؛
معادل آزاد کردنِ بندۀ مؤمنی است.
📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج١، ص٧


🔰 و در ادعیۀ این ماه مبارک می‌فرمایند:

🔻 اللَّهُمَّ وَ إِنَّ لَكَ فِي كُلِ لَيْلَةٍ مِنْ لَيَالِي شَهْرِنَا هَذَا
رِقَاباً يُعْتِقُهَا عَفْوُك وَ يَهَبُهَا صَفْحُكَ
فَاجْعَلْ رِقَابَنَا مِنْ تِلْكَ الرِّقَاب
🔺

✾ خداوندا!
در هر شب از شب‌های این ماه؛
افرادی را عفو تو آزاد و گذشتِ تو می‌بخشد.
🤲🏻 ما را نیز جزء این افراد قرار ده ...

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۴۴


🍃⇯֎↲ دقّت بفرمایید که می‌فرمایند:
فِي كُلِ "لَيْلَةٍ" مِنْ لَيَالِي شَهْرِنَا
که اشاره‌ است به اینکه این آزادسازی در #شب است، که شب؛
❂☜ هنگام افطار می‌باشد.


۞ پس روزه‌دار؛ به برکت صیام - که حضور و ظهور خداوندﷻ است در او -؛
🍃֎⇦ آزاد شدۀ خداوندﷻ است و «#جلال» را به «#جمال»؛ آزاد و رها می‌سازد ...


💫⇯֎↲این اسارت و این آزادی؛
مافوقِ الفاظی است که در ما مرسوم است!
که این آزادی؛
🍃֎⇦ جلالِ لا تعیّن را به جمالِ تعیّنات می‌کشاند و از اطلاقِ خوبی‌ها تا مقیّدات می‌آید ...

🌿❂☜ تا جایی که حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وقتی در ماه رمضان وارد می‌شدند، حقیقتِ آزادگیِ جلال به جمال را در ظاهر، جاری می‌فرمودند ...
بدین صورت که؛
اسیران را آزاد می‌کردند و به سائلین عطا می‌نمودند.

📚 إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج۱، ص۷


۞ النّهایة؛
صائم در جلالِ حضرت حقّﷻ است،
و ماندن در حدِّ جلال، حکم اسیر بودن را دارد ...

اما #افطار؛
🍃֎⇦ آمدن از جلال به جمال است،
و افطاری دادنِ صائم؛
حکم آزاد سازی را دارد ...





🌿«الحمد لله فاطرِ السّمواتِ و الأرض»🌱




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_افطار

─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
🌙

🌕֎⇯ یعنی سالک؛ در هر شب ماه مبارک رمضان افطار می‌کند به نیّتِ «امساکِ فردا»، نه اینکه افطار بکند به نیّت «قُوُت».
🌙֎⇦ امّا در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ وقتی سالک افطار می‌کند، با افطارهای شب‌های قبل متفاوت است؛ چرا که به نیّتِ «قوُت فردا»، افطار می‌کند.
[بدین معنا که؛ فردایش عید فطر است و روزه حرام است.]

🌙֎⇯⇦ به دیگر بیان؛
در ۲۸ منزلِ ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار می‌کند تا فردایش از همین اَکْل و شُرب امساک کند، اما در شب آخر ماه مبارک رمضان؛ به اَکْل و شُربی افطار می‌کند که دیگر افطار باشد.

بدین معنا که؛
☀️☜ در #عید_فطر؛ به خودِ «#امساک»، افطار می‌کند که این افطارِ آخر؛ قُوُتِ فردانیّت است.

🍃☜ و برای همین است که روزۀ عید فطر حرام است، زیرا سالک؛ وارد به «امساکِ از امساک» شده است و این عبودیّتِ اوست که بایستی از امساکِ در راه دوست نیز؛ امساک کند.

[إن شاء الله برای شرحِ این مطلب، به لطیفۀ #عید_فطر مراجعه بفرمائید. ❂☜ https://t.me/ehsannil2/196]


🍃۞ و امّا دقّت کنیم ...!

֎⇦ سالکِ حقّﷻ در سلوکَش؛ ظاهر کنندۀ حقّﷻ است وُ سیر سالک؛ ترسیم تجلّـیِ خداوندﷻ می‌باشد.

🔰 حضرت حقّﷻ در حدیث قدسی خود را این گونه معرّفی می‌نماید:

🔷 『 كُنْتُ كَنزاً مخفيّاً
فأحْبَبْتُ أن أُعْرَف
فَخَلَقْتُ الخَلقَ لِكَي أُعْرَف』🔷

✾ من گنج مخفی بودم،
پس دوست داشتم که شناخته شوم،
پس خلق را خلق کردم، تا شناخته شوم.

📚 بحار الأنوار، ج۸۴، ص۱۹۹


🍃۞ خداوندﷻ؛ وجودی بسیط است وُ #افطار و #امساکِ اوﷻ؛ به #عین_شخصی یکدیگر است، امّا برای تحلیلِ حالِ سالک، و بیان مراتبِ سلوکِ او در ماه رمضان، این طور بیان می‌شود:
𒆳
🌑⇯⇦ عبارت اوّل:
🔻『 كنتُ كنزاً مخفيّاً 』🔺

❖☜ «کَـنْـزاً»؛ مطلقِ قُـــوَّت و قوُت است و #جمال.

❖☜ «مخفیّاً»؛ مطلقِ امساک است و #جلال. [زیرا در تحلیل؛ جلوه در اسمِ «فاطر» نکرده است تا به【فاطرُ السّموات و الأرض】بودن، خود را نشان بدهد.]


🍃۞ دقّت شود که در مقامِ «کنزِ مخفی» بودنِ حقّﷻ؛
֎⇦ همۀ اشیاء به بساطتِ علم حقّﷻ بودند، منتها بدون اسم و رسمِ مخلوقی، چنان که قرآن می‌فرماید:

🔹【هَلْ أَتى عَلَى الْإِنْسانِ حينٌ مِنَ الدَّهْرِ
لَمْ يَكُنْ شَيْئاً مَذْكُوراً】🔹

✾ مگر نه اين است كه مدّت زمانى بر انسان گذشت
كه چيز قابل ذكرى نبود؟!

📘 سورۀ انسان، آیۀ ۱

❂☜ که برای این آیۀ شریفه؛ حضرات آل‌الله (علیهم السّلام) می‌فرمایند:

🔻〖كان مذكوراً في العلم،
و لم يكن مذكوراً في الخلق〗🔺

✾ مذکور در علم بود
و مذکور در خلق نبود.

📚البرهان في تفسير القرآن، ج۳، ص۷۲۶


❖⫸ بنابراین بودِ سالک در رسمِ سلوک؛
֎⇦ به بودِ «کنز مخفی» بوده است؛ اما غافل از بودِ خداوندﷻ، بدین معنا که؛ قبل از ماه مبارک رمضان در قُــوُتِ غفلت به سر می‌برده است که البتّه آن هم از شدّت قوّتِ حضور است و نه از فقدان.
🐬☜ که چنان ماهی‌ای می‌مانده که در آبِ حیاتش غوطه‌ور است در حالی که غافل از وجودِ علّت هستی‌اش (آب) می‌باشد ...

↲❖🌑☜ این مکانت، «محاقّ» است.
یعنی؛ مقامِ حقّﷻ که خبر و اسمی از غیرِ او نیست. و بلکه اسم و رسمی از خودِ حقّﷻ هم نیست که اوﷻ در این مکانت؛
֎⇦ «لا اسمَ له و لا رسمَ له و لا نَعتَ له و لا ...» است، و از آن به نامِ مقامِ «#عماء» نیز یاد می‌شود.


🌗֎⇯⇦ عبارت دوّم:
🔻『 فأحببتُ أن أعرف 』🔺

❖☜ صوم؛ صفت صمدیّت خداوندﷻ است و اوﷻ؛ «صیام» است که به بیانی؛
֎⇦ شدّت صوم (صمدیّتِ حقّﷻ) در صیام (حقّﷻ) است که موجبِ امرِ به صوم برای سالک می‌شود.
𒆳

❖☜ به «أحببتُ»؛ حقیقتِ صیام (صمدیّتِ حقّﷻ) در ظهورِ اسمِ《مُمْسکِ》خداوندﷻ، عبد را امر به #امساک از مفطرات می‌نماید.

❖☜ و به « أن اُعرَف»؛ خداوند در اسمِ 《فـاطــر》؛ عالم را ترسیم می‌نماید، که اوﷻ『 فاطرُ السّموات و الارض』است وُ در مَدّ این حقیقت؛ به صائم، امر به «افطار» می‌کند.

❖☜ و خداوندﷻ با «امر به افطار»، به سالک نشان می‌دهد که؛
🍃֎⇦ تو نیستی که صائم هستی و صوم؛ کار تو نیست، و اگر کار تو بود، در همان حالِ صائم بودن می‌ماندی و در خوردن نمی‌آمدی،
بلکه من تا تو هستم. مرا بشناس.
از این رو؛
🍃֎⇦ خداوندﷻ خواست که شناخته شود و «أن أعرف»؛ آن حقیقت را نشان می‌دهد.

❖☜ پس سالک به محضِ خارج شدن از امساک و مشغولِ قُوُت و غذا شدن؛ از بودِ خدایی به بود و إنیّتِ خودش سیر می‌کند، اما با این تفاوت که الآن خدا را می‌شناسد و قُوُت و غذایش، قُوُتِ غفلتی نیست.


🔔 این لطیفه را باید قدم به قدم پیش بروید و ذرّه ذرّه نوش کنید. چون مطلب، ظرافت دارد و نیازمند دقّت و تأمّل افزون است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🌙
🌙


🍃֎⇯⇦ این ۲۸ منزل سالک؛ ظهورِ ۲۸ منزل قمر در اوست، که سالک با ۱۴ منزل؛ نزول می‌کند وُ با ۱۴ منزل؛ صعود می‌کند وُ مرتّباً بین اِمساکِ جلال و افطارِ جمالِ حضرت حقّﷻ، در انقلاب و سیر است.

🔰 که این منقلب شدن؛ همان است که در حضرت رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) می‌فرمایند:

❤️ «قَلْبُ الْمُؤْمِنِ بَيْنَ إِصْبَعَيْنِ
مِن‏ أَصَابِعِ الرَّحْمَن‏
يُقَلِّبها كيفَ يَشاء» ❤️

✾ قلبِ مؤمن، بین دو انگشت از انگشتانِ حضرت رحمان (یعنی جلال و جمال) است
که هر طور می‌خواهد، آن را می‌گرداند.

📚 مرآة العقول، ج۱۰، ص۳۹۴


֎🌑⇯⇦ انگشتِ #جلال - که در اینجا؛ #صوم است و امساک -؛ به اسمِ «مُمسِک» خداوندﷻ ظاهر می‌شود.

֎🌕⇯⇦ انگشتِ #جمال - که در اینجا؛ #افطار است و قُوُت -؛ به اسمِ «فاطر» خداوندﷻ ظاهر می‌شود.

❖⇯☜ این ۲۸ منزل را ان شاء الله درست بیابیم که ظهورِ 🔻【 قابَ قَوْسَيْنِ】🔺 (سورۀ نجم، آیۀ ۹) حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) در #معراج می‌باشد.



🌕֎⇯⇦ عبارت سوّم:
🔻『 فخلقتُ الخلق لكي أعرف』🔺

❖☜ عبارتِ فوق؛ در واقع روزِ آخر ماه مبارک رمضان است. که؛
֎⇦ به «فخلقتُ الخلقِ» خداوندﷻ؛ سیر ترسیمیِ عالمِ کثرات، کامل می‌شود.
֎⇦ و به «لِكَي أُعرَف»؛ به غایت خود می‌رسد و عالَم، در یوم الجمعِ #قیامت - که وجود «جامع الشّتات»یِ ولیّ‌الله (ع) است -؛ #جمع می‌شود.

❖☜ قیامتی که منقطع بودن و صوری و اعتباری بودنِ تمامِ حَـسَب‌ها و نَسَب‌ها هویدا می‌شود، الّا؛
💫֎⇦ حَسَب و نَسَبِ حضرت خاتم الأنبیاء (صلّی الله علیه و آله) که نسبتِ خداوندﷻ با خویش است.

🔰 چنان که حضرت پیامبر اکرم (ص) می‌فرمایند:

🔹 «كُلُّ حَسَبٍ وَ نَسَبٍ يَوْمَ الْقِيَامَةِ مُنْقَطِعٌ
إِلَّا حَسْبِي وَ نَسَبِي» 🔹

✾ روز قیامت؛ هر حَسَب و نَسَبی قطع است
الّا حَسب و نَسب من.

📚 شواهد التنزيل، ج۱، ص۵۳۰


🔰 و قرآن می‌فرماید:

🔸『 فَإِذا نُفِخَ فِي الصُّورِ
«فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ»
يَوْمَئِذٍ وَ لا يَتَساءَلُونَ』🔸

✾ پس آنگاه كه در صور دميده شود؛
ديگر آن روز ميانشان نسبتِ خويشاوندى وجود ندارد،
و از حال يكديگر نمى‌پرسند.

📘 سورۀ مؤمنون، آیۀ ۱۰۱


↲❖🌑☜ که این مکانت؛ محاقِّ در بازگشتن و فنای در حقّﷻ است وُ همان🔻أَوْ أَدْنیٰ🔺 (یا نزدیک‌تر؛ سورۀ نجم، آیۀ ۹) در معراجِ حضرت رسول اکرم (ص) است.


♻️ جمع بندی:

🔺◉ شبِ اوّل ماه مبارک رمضان؛
❖☜سالک از قُوُتِ #غفلت، به #امساک می‌آید.


🔺◉ سپس ۲۸ منزل؛ در جلال (صوم) وُ جمالِ (افطار) حقّﷻ منقلب شده وُ سیر می‌کند وُ مرتّباً؛

❖☜ در اسمِ «مُمْسِکِ» حقّﷻ؛
در امساکِ『 اَحبَبتُ』وَ به قصدِ افطار و قُوُتِ『 اُعرَف

❖☜ و در اسمِ «فاطر» حقّﷻ؛
از قُوُت و افطارِ『 اُعرَف』به قصدِ امساکِ『 اَحبَبتُ

سِیْر می‌کند وُ مرتّباً؛

🍃☜ محبّتِ『 اَحبَبتُ』و معرفتِ『 اُعرَف』را دور می‌زند‌.


🔺◉ و در شبِ آخر ماه مبارک رمضان؛
❖☜ از امساکِ『 فخلقتُ الخلق』، به افطار و قُوُتِ فنا و معرفتِ『 لكي أعرف』سیر می‌کند.


↲❖🌑☜ و این؛ تنها گوشه‌ای از سیرِ ماه مبارک رمضان بود که به لطف حقّﷻ در حدّ بضاعت‌ و مجال این مقالات، به غایتِ تلخیص بیان شد.








🌙«الْحَمْدُللهِ الرَّازِقِ الْبَارِئِ الرَّحِيمِ
فالِقُ الْإِصْباحِ
وَ جَعَلَ اللَّيْلَ سَكَناً
وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْباناً»☀️

📚 الدروع الواقية؛ سیّد إبن طاووس، ص۱۷۶





🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده
#لطیفه_منازل_القمر_و_سیر_سالک



─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─     
🆔 @ehsannil    ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3#کانال_معرفة_الحق
↗️ t.me/ehsannil2#کانال_اللطائف_الالهیة
↗️ instagram.com/ehsan_nil  🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─

.
💧
🟡 رنگ #زرد؛ نشانی از #صبر است.
و حضرت مولی (علیه‌السّلام) در آن حال؛ در جلالِ «صبر» ظاهر شدند.
❂☜ صبر در #جمال و تعیّنِ صبر؛ همان بود که صابر، کاری انجام #ندهد.
❂☜ ولی اگر صبر در #جلال و لاتعیّنی، ظاهر شود؛ صابر [بلکه حقیقتِ صبر] دست به شمشیر می‌شود.
🔔 پس صبر در حقیقت؛ در هیچ مکانتی، تعطیل نمی‌شود که؛
«﴿إِنَّ اللهَ مَعَ الصَّابِرينَ﴾؛ 📘بقره، آیهٔ‌۱۵۳»


🔆۞ توضیح اینکه؛
🔹 بیتِ حضرت مولی علی (علیه‌السّلام)؛
❂☜ مقام #جمع_الجمع است.
و در‌ مقام جمع الجمع؛ #مجال داده می‌شود و جمالِ صبر، ظاهر می‌گردد.

🔹 ولی قبر مطهّر و مضجع شریفِ حضرت فاطمةالزّهراء (سلام‌الله‌علیها) بعد از تدفین؛
❂☜ اوّلْ منزلِ آخرتی و مقام #خلوت است.
و در مقامِ خلوت، #مجال نیست.
🟡 پس صبرِ حضرت مولی امیرالمؤمنین علی (علیه‌السّلام)؛ در #جلال، ظاهر شده، و حضرت (علیه‌السّلام)، با عیان کردنِ شمشیر؛ مجال و اجازۀ تعرّضِ آن ملعون‌های ابد و ازل به مضجعِ شریف حضرت فاطمةالزّهراء (سلام‌الله‌علیها) را نمی‌دهند.

🌿۞ النّهایة؛
بر اساس روایات؛
▪️⦿ ماه #رمضان؛ ماهی است که ذنوب در آن، ذوب می‌شوند، که؛
❂☜‌ 🔻【إنّما سُمِّي رمضان لأنَّ رمضان يرمض الذّنوب】🔺
همانا رمضان برای این «رمضان» نامیده شده است که گناهان را می‌سوزاند.
📚 رياض السّالكين، ج۶، ص۱۱

🔳 و إنیّت (یعنی؛ همان بیت و بیغولۀ وَهن و سست)؛
❂☜ #ذنب_عظیم است.

▪️⦿ و ماه #شوال؛ ماهی است که؛
❂☜‌ 🔻【شَالَتْ فِيهِ ذُنُوبُهُمْ فَلَمْ يَبْقَ فِيهِ ذَنْبٌ إِلَّا غَفَرَهُ】🔺
گناهِ پاک شدۀ مؤمنان در آن؛ بالا رفته و هیچ گناهی باقی نیست الّا اینکه خدا آن را بخشیده است.
📚إقبال الأعمال، ط - القديمة، ج‏۱، ص۳۰۵

🔔 برای همین؛ اعمالِ عبادیِ مستحبّیِ خاصّی در این ماه نیست. یعنی؛ چون نفوس در معبود، فانی می‌شوند؛ ظهورِ عباداتِ نفس هم مضمحل در معبود می‌شوند.


🔥🕸 و امّا؛
ابابکر ملعون و عمر ملعون و تابعینشان؛ به نفسِ #قصد و نیّتی که داشتند، در حقیقت؛ نبشِ قبر کرده و مضجع مطهّر حضرت فاطمه (سلام‌الله‌علیها) را تخریب کردند.
[حتّی اگر به جلالِ صبر حضرت مولی امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام، قادر به ظهورِ نیّتِ شوم خود نشدند!]

🔥🕸 و جولان و ظهورِ این جسارت و دشمنی؛
توسّط تابعینِ لعین‌شان صورت گرفت.
و آن ملعون‌ها؛ به جای اینکه در ماه شوّال، تمام مراتبِ بیتِ إنیّت و وجودشان در بیتُ الله (علیهم‌السّلام) مضمحل شود، و با فروآوردنِ سر خضوع، سرفراز باشند، برعکس و در مقابل عمل کردند!

🔥🕸 بدین صورت که؛
تابعین عمر ملعون و ابابکر ملعون؛ در هشتم ماه شوّال سالِ ۱۳۴۴ هجریِ قمری، مضجع و بارگاه و قبور مطهّر ائمّۀ اطهار (علیهم‌‌السّلام) در #بقیع را تخریب نمودند.
که این جسارت؛ نشانی از مخرِّب بودنِ سردمداران ظالمشان نسبت به شخصِ بیتِ مطلقِ الهی، یعنی؛ حضرات أهل البیت (علیهم‌‌السّلام) است.


🔥【أَلَا لَعْنَةُ الله عَلَى الظَّالِمِينَ】🔥


🔻『السَّلَامُ عَلَیْکُمْ أَهْلَ التَّقْوَی ...
أَنَّکُمْ دَعَائِمُ الدِّینِ وَ أَرْکَانُ الْأَرْضِ
لَنْ تَزَالُوا بِعَیْنِ الله
یَنْسَخُکُمْ مِنْ أَصْلَابِ کُلِّ مُطَهَّرٍ
وَ یَنْقُلُکُمْ مِنْ أَرْحَامِ الْمُطَهَّرَاتِ‌ ...
فَجَعَلَکُمْ فِی بُیُوتٍ أَذِنَ اللهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ یُذْکَرَ فِیهَا اسْمُهُ
وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَیْکُمْ رَحْمَةً لَنَا وَ کَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا』🔺

زیارت أئمّهٔ بقیع (علیهم‌السّلام)




🖊🦋 #احسان_الله_نیلفروش_زاده

#جسارت_تخریب_بقیع


─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
🆔 @ehsannil ✍🏻
↗️ t.me/ehsannil3 ➣ کانال معرفة الحقّ
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
↗️ instagram.com/ehsan_nil 🦋
‎‌‌‌‌‌‎─═༅࿇༅ 📖 ༅࿇༅═─
.
.

༺֎ 《اســــرارِ #مگو》؛
«مَگوئیِ» وصفِ تو بود
֎༻


🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🖊🦋 احسان الله نیلفروش زاده 🏴
↗️ https://t.me/ehsannil2/460
┅─┅─═✾🔘✾═─┅─┅


🍃۞ حضرتِ «اللهﷻ» کیست؟

قرآن می‌فرماید:

💎 ﴿اللهُ لا إلهَ إلّا هُو﴾ 💎
📘 بقره، ۲۵۵

◉⇯⇦ «الله»؛ مبتدا، و «لا اله الّا هو»؛ خبرِ آن است. یعنی؛ خودِ «الله» ☜ «لا إله إلّا هو» است.
که «لا إله إلّا هو»؛ کلمۀ توحید است.
و مرتبه‌ای والاتر از آن در مراتبِ توحید؛
֎⫸ «لا هو إلّا هو» است.

💠 که در تحلیل:

«لا هو»؛ #جلال است.
«إلّا هو»؛ #جمال است.

🍃۞شخص حقیقی عالَم؛ اللهﷻ است، و همۀ عالم؛ آیات و جلواتِ اویند.
و توحیدِ او (❂☜«لا هو إلّا هو»)؛ عالم را بالحقیقة فراگرفته است.
بنابراین؛
֎⇦به همۀ عالم و امورِ آن؛ به «لا هو إلّا هو» یعنی؛ به «جلال و جمال»، بایستی نظر شود.

✿الغرض؛
❂☜به #معرفت نیز چنین باید نگریست.
𒆳
🌕معرفت در #جمال معرفت؛
֎⇦ معرفت در تعیّنِ «معرفت» است.‌
که از آن به «شناختن» یاد می‌شود.‌
و در عالم حدّ هم با آن سر و کار داریم که می‌گوییم:
"فلان امر را «شناختم»"

🍃۞پس معروف، در #جمال معرفت؛
❂☜ به جمال و تعیّنِ «معروف بودن» ظاهر می‌گردد.


🌑معرفت در #جلال معرفت؛
֎⇦ معرفت در لاتعیّنیِ «معرفت» است.
که از آن به «نشناختن» یاد می‌شود.
و در عالم حدّ می‌گوییم:
"فلان امر را «نشناختم»"، چرا که به هر نحوی از دسترسم خارج بود. بنابراین آن نشناختنی حدّی؛ خودش چیزی بود و شناخته شدن و نشدنش، امری دیگر.

🍃۞پس معروف در #جلال معرفت؛
❂☜ به جلال و لاتعیّنیِ «معروف بودن» ظاهر می‌گردد و گفته می‌شود که «#نشناختنی است».


🔆۞و امّا سخن و مطلوب ما؛ در عالم، #نور است. پس إن شاء الله از عالم حدّ و معیاراتش فاصله بگیریم و #بالنورانیة معرفت را طالب باشیم.

🔳 در عالم حدّ، «نشناختنی» برای جویندۀ آن است که اصلاً در میدانِ شناخته شدن نیامده. یعنی؛ مطلوبِ شناخته شدن، چیزی هست و نفس الأمری دارد، و معرفت به آن، نفس الأمرِ دیگری دارد. امّا چون مطلوب، در دسترس نیامده، پس شناخته نشده است.

🔆 امّا «نشناختنی در عالم نور»؛ خودش «نشناختنی» است. یعنی؛
֎⇦ نفسِ او؛ «نشناختنی» است. و نه اینکه چیزی هست و بعد از آنکه چیزی است، شناخته نمی‌شود.

[به لفظِ «#نشناختنی» بیان کردم که صفت باشد. و لطائف عمیق و معرفتِ اخصّی ورایِ آن خوابیده که بایستی به مدد الهی، در مقالی دیگر، شرح آن بیان گردد.]

●⇯⇦بنابراین؛
❂☜ هرچه عارف به «نشناختنی» نزدیک شد و مندکّ و فانیِ در آن گشت؛ عارفِ «نشناختنی» شد.
نه اینکه این عارف، نقص داشت که او را نشناخت. بلکه معروف؛ در جلالَتِ «معروف بودن» بود.
یعنی؛
❂☜ خودش #نشناختنی بود. نه اینکه برای مَن و شما «نشناختنی» بود. في الواقع؛ «نشناختنی» بود. بدین معنا که؛
֎⇦ جلالَتِ «المعروف» بود.

💦 اگر دست در آب فرو کردی؛ قدری درکِ تَریِ آب روزی‌ات شده. و اگر تماماً در آب فرو رفتی؛ تماماً مُدرِک آنی.

✿⇯⇦ به هر قدر که عارفِ آن کس شدی که «نشناختنی»؛ نفْسَش است (و بلکه نفْسِ «نشناختنی» ست)؛ مُدرکِ «نشناختنی» شدی.

معرفتِ «متعیّن»؛
֎⇦ در تعیّنِ معرفت است.

● اما معرفتِ «لا متعیّن»
(و بلکه معرفتِ «لاتعیّن»
֎⇦ در لاتعیّنیِ معرفت است و جلالِ خودِ «معرفت» می‌باشد.

● حالا؛ معروف و منظور و مطلوبِ ما؛
֎⇦ خودِ «لا تعیّنی» و خودِ «نشناختنی»، یعنی؛ «جلالتِ معرفت» می‌باشد.


°•❁🔳🔲🔳❁•°


🍃۞ با درکِ مقدّمۀ فوق، بخوانیم:

💎 ﴿إنّا أنزلناهُ في‏ لَيلَةِ القدر
وَ ما أدراكَ ما ليلَةُ القدر﴾ 💎

✾ همانا ما آن را در شب قدر نازل كرديم.
✾ و تو چه مى‏‌دانى شب قدر چيست.
📘سورهٔ قدر

֎⇯⇦ در حدیث برای آیات فوق می‌فرمایند:

🔻«اللّیلَةُ فاطمةُ وَ القَدرُ الله
فَمَنْ عَرَفَ فاطمةَ حَقَّ معرفَتِهَا
فَقَدْ أدْرَكَ لَيْلَةَ القدر
وَ إنّما سُمِّيَتْ فاطمةُ
لِأنّ الخَلقَ فُطِمُوا عَنْ معرفتِهَا» 🔺

«لیلة»؛ فاطمه (س) هستند و «القدر»؛ اللهﷻ.
پس کسی که فاطمه (س) را به حقِّ معرفتِ حضرتشان، شناخت؛
֎⇦ #لیلة_القدر را درک کرده است.
و همانا حضرتشان فاطمه (س) نامیده شده
زیرا مطلقِ «خلق» از شناختِ ایشان جدا شدند.


✿⇯⇦ کافِ «وَ ما أدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْر»؛
֎⇦ ضمیرِ #مخاطب است و سوی سخن به حضرتِ حقُّ الحقیق، سیّد المرسلین، خاتم الانبیاء، محمّدِ مصطفی (ص) است.

✿⇯⇦ائمۀ اطهار (؏) نور واحد هستند. بنابراین؛ درک نشدنِ «لَيْلَةُ الْقَدْر» برای حضرت رسول اکرم (ص) معنا ندارد!
[و به فنایِ در ائمّهٔ اطهار (؏)؛
این درک؛ برای طالبانِ حقیقی، جاری است.]‌

🍃۞ پس دقّت بفرمائید:
درک نشدن در آیۀ «وَ ما أدْراك ما لَيلَةُ القدر»؛
֎⇦ درکِ نشدنِ حدّی نیست.
بلکه سخن در نور، از نور، و برای نور است.
و این درکِ نشدن، به واقع؛
֎⇦ لاتعیّنیِ درک و معرفت است.


︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼

༺•✿👇🏻ادامه‌ی سخن👇🏻✿•༻
🍃

🌿֎⇯⇦ جمع‌بندی اینکه؛
«عَماء» - که مقامِ جلالت و خفای حضرتِ «هوﷻ» است -؛ در تعیّن و حدِّ غیبوبت و کوری نیست، بلکه در لُبِّ «غیبُ‌الغیوب» بودن است.
بدین معنا که؛
🍃֎⇦ در قید و حدِّ غیبوبت نمی‌ماند وُ به وساطتِ مطلقۀ خودیّتِ خویش (یعنی؛ «هواءٌ»)؛ رؤیت می‌شود، امّا هر چقدر هم که یافته و درک و رؤیت شود؛
💫☜ باز هم در جلالتِ خَفائی است و باز هم در مقامِ عَماء، باقی است.

🍃֎⇦ بنابراین؛
#عماء به خودش؛ پوشیده شده و مخفی است. که خودیّتِ عَماء؛ «هواءٌ» است و هر جایی که «عَماء» در اشاره بیاید، به واقع؛
❂☜ به «هواء» است که به اشاره می‌آید و از این جهت است که می‌فرمایند:
🔻«مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»🔺

🌿⇯֎ و بیانِ عباراتِ «مَا فَوْقَهُ» و «مَا تَحْتَهُ» یعنی؛ همه‌اش، و نه ما فوقِ حدّی و ما تحتِ حدّی، که برویم در بالایی و پائینیِ حدّی، آن طور‌ که عَماء، میانِ یک فوق و تحت محصور باشد!
اینطور نیست!
بلکه؛ ما فوق و ما تحتِ لُبّیِ نوری، مطرح است.

🍃֎⇦ چرا که خداوندﷻ منزّه از فوق و تحتِ حدّی است،
چنان که می‌فرمایند:

🔻«فَوْقَ كُلِّ شَيْ‏ءٍ وَ لَا يُقَالُ شَيْ‏ءٌ فَوْقَهُ»🔺
✾ بالای هر شیئی است،
و گفته نمی‌شود که بالایش چیزی است.
📚 الإختصاص، ص۲۳۶

🍃֎⇦ و یا می‌فرمایند:

🔻«لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ»🔺
✾ هیچ بالارونده‌ای بالایش نمی‌رود،
و هیچ سبقت‌گیرنده‌ای از اوﷻ سبقت نمی‌گیرد.
📚 من لا يحضره الفقيه، ج‏۲، ص۶۱۳

🍃֎⇦ و یا در دعا می‌خوانیم:

🔻«الْأَوَّلِ فَلَيْسَ قَبْلَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْآخِرِ فَلَيْسَ بَعْدَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الظَّاهِرِ فَلَيْسَ فَوْقَهُ شَيْ‏ءٌ
وَ الْبَاطِنِ فَلَيْسَ دُونَهُ شَيْ‏ءٌ»🔺

📚 إقبال الأعمال، (ط - القديمة)، ج‏۱، ص۴۸۴


🌿⇯⇦ بنابراین؛
«عَماء»؛ قبل و بعد ندارد. و چیزی با خداوندﷻ نیست، چنان که حضرت امام محمّد باقر (؏) می‌فرمایند:

🔻«كَانَ‏ اللهُ وَ لَا شَيْ‏ءَ مَعَه‏ُ»🔺
📚 التّوحيد، للصّدوق، ص۶۷


🌿⇯ جمع‌بندی اینکه؛
🍃֎⇦ «هواء»ئی که مطرح شده است، چیزی در کنارِ «عماء» نیست. بلکه #عین_شخصی آن است.

[در شرحِ معنای #عین_شخصی، به آدرس ذیل؛
مراجعه بفرمائید ❂☜ https://t.me/ehsannil3/299]


🍃֎⇦ پس إن شاء الله معلوم شده باشد که «عَماء» و «هواء»؛ که به ظاهر، متقابِلَیْن هستند (دو متقابل)، یک حقیقتند.
بدین معنا که؛
💫☜ «عَماء» به خودیّتِ خویش؛ که «هواء» می‌باشد؛ پوشیده شده است، و بـه «هواءٌ»؛ رؤیت می‌شود.

🌿⇯⇦ بنابراین؛
#عماء؛ باطن و جلالِ «رؤیت» است.
#رؤیت به هواءٌ؛ ظاهر وُ جمالِ «عَماء» است.

🍃 و بِالجمله؛
عَماء؛ #جلال است.
رؤیت به هواءٌ؛ #جمال است.

🌿֎⇦ پس به تحلیل بیان می‌شود که؛

🌑 «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ خَلْوَت است.

🌕 «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
❂☜ رؤیت در مقامِ جَلْوَت است.

🌿⇯⇦ و این دو (که دو جلوه از یک حقیقت‌اند)؛ عینِ شخصی هستند.
بدین تحلیل که؛

🍃֎⇦ «مَا فَوْقَهُ هَوَاءٌ»؛
در عالَمِ #خلوت، این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که خودش «هُوَ الظّاهر» است، به عینِ شخصیِ اینکه؛ #باطن است وُ «هُوَ الباطن».
در نتیجه؛
💫☜ خود به خود، و در خود، و از خود، و به سوی خود، و تا خود، «غیبُ‌الغیوبِ» مطلق است و «هـــو» است («هو»؛ اسمِ علَم برای غائب).

🍃֎⇦ «وَ مَا تَحْتَهُ هَوَاء»؛
در عالَمِ #جلوت؛ این طور است که به لطافتِ مطلقه بودنش آن طور ظاهر است که عینِ باطن و غیب است.
و در نتیجه؛
💫☜ «عَمِيَتِ الْأَبْصَارُ» و «لا تُدْرِكُهُ الْأَبْصارُ».



🍃
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
🆔@ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
🍃
༺•✿👇🏻ادامۀ سخن👇🏻✿•༻
.‌‌