Forwarded from معرفة الحقّ - احسان الله نیلفروش زاده
او از بود ، در بود است . نه از نبود ، در بود.
و «بود»ِ او ، بود متوقفی نیست که دیگر نشود از بود بیایی در بود. که تمام اینها، حدّ قائل شدن است. بلکه در «بود»ِ نامحدود، که در «بود»ِ دیگری بیاید که آن بود دیگر هم، «دیگر» نیست بلکه خودش است.
همه جا مُلک خودش است. منتها چون ما نمیتوانیم درک آن نامحدود را آنطور که نامحدود است بکنیم، در مقام بیان هر یک از این محدودها را کنار هم میبینیم و بعد میگوییم اینها به نامحدودیت، عین هم هستند. در بیان ، آنها را جزء جزء میکنیم نه اینکه در حقیقت اینها جزء جزء باشند.
هر چیزی در ولایت مطرح میشود ، باید در #مقام_جمع_الجمع بیاید ، وگرنه معنا ندارد.
🍃 مثلاً :
قرآن میفرماید :
🌸 "وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا"
و پروردگارت آمد و فرشتگان صف در صف حاضر شدند.
(سورۀ فجر آیۀ 22)
💠 آیا حقّ تعالی نبود و بعد آمد که فرمود "جاء" ؟!
کسانی در معنای این آیه ماندند چرا که خدا جسم ندارد که بیاید. و جایی از او خالی نیست که بفرماید "جاء".
این است که توجیهاتی کردند که مثلاً منظور امر خداست و نه خدا. و همان "امر" را هم حدّی گرفتند و نه بیحدّی. و اشتباه اندر اشتباه است.
این بخاطر درک نشدن نور است.
خداوند همه جا را پر کرده است. همه جا هست ولی نه به این معنا که سکون داشته باشد و جامد باشد. بلکه همه جا هست و در عین حال به خودش، از خودش، در خودش، بسوی خودش، و تا خودش، در حرکت است.
این حرکت ، #نفس_حرکت است یعنی حرکت از جایی به جای دیگر نیست که بَدوْ و ختمی بیرون از خودش داشته باشد. بلکه بَدْوَش به عین ختمش است و ختمش به عین بدوَش است.
حتی ذات را اگر یکجایی دانستیم، که بگوییم ذات آنجا ایستاده است، آن ذات نیست. نفسِ حرکت اینجاست (منظورم مفهوم این مطلب است) و حرکتهای سایر اشیاء از نفْسِ حرکت معنا پیدا میکند.
حرکت ذات، حرکت خلئی نیست که جایی را خالی کند و به جای دیگر برود که قوّه به فعل برود. بلکه حرکتِ از فعل به فعل است. نه از فعلِ ناقص به فعل کامل، بلکه از فعل کامل به کامل. اینجا تأمّل میخواهد که چطور کامل باشد و باز بسوی کامل است.
این #حرکت_ملئی است و در عالم بیحدّی است که برعکس عالم حدود که تحصیلِ حاصل محال است، اما در عالم بیحدّی و نور، #تحصیل_حاصل نخواهد بود.
حرکت ملئی یعنی از پُر بودن در حرکت است، بلکه خودِ «حرکت» است. نه حرکتی که یک جا را خالی کند و به جای دیگر برود.
💠 خداوند که خود خالق حرکت و سکون است، حرکتش به عین سکون و سکونش به عین حرکت است در حالیکه حرکت، حرکت است و سکون، سکون. و هر حرکتی، به حرکتِ ملئی او ترسیم میشود و هر سکون به سکون در بیحدّی او ترسیم میشود.
حضرت مولی امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایند :
☘️ " لَا يَجْرِي عَلَيْهِ السُّكُونُ وَ الْحَرَكَةُ وَ كَيْفَ يَجْرِي عَلَيْهِ مَا هُوَ أَجْرَاهُ "
نظام حركت و سكون بر او جارى نمىباشد، و چگونه بر او جارى باشد آنچه كه او جارى كرده؟
(📚نهج البلاغة- للصبحي صالح، ص: 273)
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🌿 "من عرف الفصل و الوصل و الحركة و السكون، فقد بلغ القرار في التوحيد"
کسی که جدایی و وصل و حرکت و سکون را بشناسد همانا به قرار در توحید رسیده است.
(📚 جامع الأسرار، ص: 364)
ان شا الله مقالاتی در مورد #معرفة_بالنورانیة در آینده در این کانال قرار داده میشودتا به لطف خدا بیشتر با عالم نور و معیاراتش آشنا شوید.
↪️🆔 @ehsannil
▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
و «بود»ِ او ، بود متوقفی نیست که دیگر نشود از بود بیایی در بود. که تمام اینها، حدّ قائل شدن است. بلکه در «بود»ِ نامحدود، که در «بود»ِ دیگری بیاید که آن بود دیگر هم، «دیگر» نیست بلکه خودش است.
همه جا مُلک خودش است. منتها چون ما نمیتوانیم درک آن نامحدود را آنطور که نامحدود است بکنیم، در مقام بیان هر یک از این محدودها را کنار هم میبینیم و بعد میگوییم اینها به نامحدودیت، عین هم هستند. در بیان ، آنها را جزء جزء میکنیم نه اینکه در حقیقت اینها جزء جزء باشند.
هر چیزی در ولایت مطرح میشود ، باید در #مقام_جمع_الجمع بیاید ، وگرنه معنا ندارد.
🍃 مثلاً :
قرآن میفرماید :
🌸 "وَ جاءَ رَبُّكَ وَ الْمَلَكُ صَفًّا صَفًّا"
و پروردگارت آمد و فرشتگان صف در صف حاضر شدند.
(سورۀ فجر آیۀ 22)
💠 آیا حقّ تعالی نبود و بعد آمد که فرمود "جاء" ؟!
کسانی در معنای این آیه ماندند چرا که خدا جسم ندارد که بیاید. و جایی از او خالی نیست که بفرماید "جاء".
این است که توجیهاتی کردند که مثلاً منظور امر خداست و نه خدا. و همان "امر" را هم حدّی گرفتند و نه بیحدّی. و اشتباه اندر اشتباه است.
این بخاطر درک نشدن نور است.
خداوند همه جا را پر کرده است. همه جا هست ولی نه به این معنا که سکون داشته باشد و جامد باشد. بلکه همه جا هست و در عین حال به خودش، از خودش، در خودش، بسوی خودش، و تا خودش، در حرکت است.
این حرکت ، #نفس_حرکت است یعنی حرکت از جایی به جای دیگر نیست که بَدوْ و ختمی بیرون از خودش داشته باشد. بلکه بَدْوَش به عین ختمش است و ختمش به عین بدوَش است.
حتی ذات را اگر یکجایی دانستیم، که بگوییم ذات آنجا ایستاده است، آن ذات نیست. نفسِ حرکت اینجاست (منظورم مفهوم این مطلب است) و حرکتهای سایر اشیاء از نفْسِ حرکت معنا پیدا میکند.
حرکت ذات، حرکت خلئی نیست که جایی را خالی کند و به جای دیگر برود که قوّه به فعل برود. بلکه حرکتِ از فعل به فعل است. نه از فعلِ ناقص به فعل کامل، بلکه از فعل کامل به کامل. اینجا تأمّل میخواهد که چطور کامل باشد و باز بسوی کامل است.
این #حرکت_ملئی است و در عالم بیحدّی است که برعکس عالم حدود که تحصیلِ حاصل محال است، اما در عالم بیحدّی و نور، #تحصیل_حاصل نخواهد بود.
حرکت ملئی یعنی از پُر بودن در حرکت است، بلکه خودِ «حرکت» است. نه حرکتی که یک جا را خالی کند و به جای دیگر برود.
💠 خداوند که خود خالق حرکت و سکون است، حرکتش به عین سکون و سکونش به عین حرکت است در حالیکه حرکت، حرکت است و سکون، سکون. و هر حرکتی، به حرکتِ ملئی او ترسیم میشود و هر سکون به سکون در بیحدّی او ترسیم میشود.
حضرت مولی امیرالمومنین (علیه السلام) میفرمایند :
☘️ " لَا يَجْرِي عَلَيْهِ السُّكُونُ وَ الْحَرَكَةُ وَ كَيْفَ يَجْرِي عَلَيْهِ مَا هُوَ أَجْرَاهُ "
نظام حركت و سكون بر او جارى نمىباشد، و چگونه بر او جارى باشد آنچه كه او جارى كرده؟
(📚نهج البلاغة- للصبحي صالح، ص: 273)
حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند :
🌿 "من عرف الفصل و الوصل و الحركة و السكون، فقد بلغ القرار في التوحيد"
کسی که جدایی و وصل و حرکت و سکون را بشناسد همانا به قرار در توحید رسیده است.
(📚 جامع الأسرار، ص: 364)
ان شا الله مقالاتی در مورد #معرفة_بالنورانیة در آینده در این کانال قرار داده میشودتا به لطف خدا بیشتر با عالم نور و معیاراتش آشنا شوید.
↪️🆔 @ehsannil
▫️◽️◻️⬜️🔲⬛️◼️◾️▪️
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان (ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، 40 است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان "خَیر" بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله (ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج8، ص: 242).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج25، ص: 174).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که 39 را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود "کامل" است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل "م" را در نظر بگیرید!
"م" متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم (ص) است.
آن دایرۀ لاشاره همان "ه"یِ "هـــو" است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر "هو"ی "قل هو الله احد" میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص: 88 ) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج3، ص: 62)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان (ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، 40 است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان "خَیر" بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله (ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج8، ص: 242).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج25، ص: 174).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که 39 را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود "کامل" است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل "م" را در نظر بگیرید!
"م" متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم (ص) است.
آن دایرۀ لاشاره همان "ه"یِ "هـــو" است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر "هو"ی "قل هو الله احد" میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص: 88 ) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج3، ص: 62)
🔅
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لاشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لاشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺♡✾حضرت توحید، یا حبل المتین!
نَعْـبُـدُوا إیــّـاکَ نَعبُدْ نَسْـتَعین✾♡༻
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
༆
💠 «الصادق عن الله» امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
در حال نماز، آنقدر 🔻【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】🔺 را تکرار کردم، تا آنرا از قائل آن شنیدم.
("حتی سمعتُ من قائلها" / 📚مفتاح الفلاح – شیخ بهائی، ص ۳۷۲).
🔳 ولیّ خدا (ع)، نفس حضرتِ باریتعالی، و خدائیتِ خداوندِ بیحدّ و عدّ است.
پس تکرار ولیّ خدا، در حدّ و عَدّ نیست. بلکه کرّاریّتِ بیقراری و رفت و شدِ جلال و جمالِ حضرت حق است. و آن، نفْسِ حرکت و #حیات حضرت «حیّ» میباشد که در زیارتِ حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مَقدمه الفداء، که نقطۀ بقایِ حضرت الباقی هستند، اینگونه به حضرتشان سلام میدهیم :
🔻『 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «عَيْنَ الْحَيَاة»』 🔺
(📚جمال الأسبوع - سیّد بن طاووس، ص۳۷)
حضرت بقیة الله (روحی فداه) «عَيْنَ الْحَيَاة» هستند. یعنی حیاتِ مطلق و مطلقِ حیات میباشند.
بنابراین حیاتِ ذاتیِ حضرت حیّ قیّوم، حضرت #عین_الحیاة ، بقیۀ خدا، خالصۀ خدا، مولا و مقتدایمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لذکرهما الفداء) میباشند.
آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 اشاره به انحصارِ عبادت و استعانت دارد.
عبادت؛ فنایِ عبد در معبود است. و اضمحلال کثرت در وحدت است . و سیر جمال به جلال است.
و استعانت که متجلّی کنندۀ مُعین و مستعان بودنِ حقّ است ؛ اضمحلال مُعین (یاری کننده) و مستعان بودنِ حقّ در مستعین (طلب یاری کننده) است. و اضمحلال وحدت در کثرت است. و سیر جلال به جمال است.
نقطۀ جمعیۀ عبادتِ خفا، و استعانتِ جلا، که در انحصارِ مطلقۀ ولیّ خداست؛ ظهورِ حیاتِ مطلقه حیّ قیّوم است.
🔲 خودِ آیۀ شریفۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】؛
👈 آیتِ کرّاریّت و حیات است. یعنی نشانۀ #حرکت_ملئی و نوری حضرت حق میباشد.
ائمۀ اطهار علیهم السلام که نفسِ حضرت باریتعالی میباشند؛ مقام جمع الجمع هستند.
قابل و فاعل، سامع و قائل، عبد و معبود، مُستَعین و مُستَعان، در صفحۀ وجود «اصل الخیر» -یعنی حضرات آل الله (ع)-، معنا میشود و ؛
💎【كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في «إِمامٍ مُبينٍ»】
(سورۀ حضرتِ یس -ص - ، آیۀ ۱۲)
بلکه ؛
💎〖إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه〗
(جامعۀ کبیره)
🔰 در تحلیل بیان میگردد :
آن وجود یگانه؛
🔹در مقام وحدت با حضرت حق( #مقام_خلوت - #مقام_جمع_نوری )؛ مذکورند و معبود.
🔸و در مقام کثرت و جلوَت (#مقام_جلوت - #مقام_فرق_نوری )؛ ذاکرند و عبد.
🍃 و امّا ...
هریک از ائمۀ اطهار علیهم السلام در عین یگانگی شخصیِ حقیقی؛ نمازهای مخصوص به خود دارند.
که هریک از این نمازها، جلوهای از جلوات معراجیۀ آل الله علیهم السلام را ظاهر کننده است.
مؤمن به تمسک و اقامۀ هر نمازی از نمازهای آل الله (ع)؛ لبّیک آن حقیقت را گفته، و در آن مرتبه از تجلّی، به میزان معرفتش، فانی در آن رتبه میشود.
🔰 مستحضر آداب نماز مخصوص حضرت بقیة الله روحی فداه هستید:
دو رکعت مشابه نماز صبح، و یا اصلاً نماز #صبح، مشابهِ آن!
هر رکعت به آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 بایستی به تکرار تا عددِ صد، مکرِّر شوی؛ تا کرَّةِ حضرتِ #عین_الحیاة (عج) را بیابی.
اذکار رکوع و سجده هم بایستی به عدد ۷ (یعنی ابجدِ "ابد") اقرار کنی؛ تا در ازلیّتِ ازل و ابدیّتِ ابدِ حضرتشان (عج) فانی شوی.
ائمۀ اطهار علیهم السلام حقیقتِ حضرتِ حقّاند و نور واحد. واحدِ حقیقی. که مطلق علی الاطلاق است.
ظهورِ حضرات(؏)، ظهورِ حضرت "الظاهر" عزّوجلّ است.
🌤 حضرات (علیهم السلام)؛
تا قبل از نقطۀ ظهور؛ باطن را به رعایتِ ظاهر، ظاهر میسازند.
ولی در نقطۀ #ظهور ؛ باطن را، به عینِ شخصیِ ظاهر، ظاهر مینمایند.
(دقت میخواهد!)
و آن، به دستانِ الهیِ عین الحیاة، حضرتِ بقیة الله (روحی فداه) است که در زیارت شریفشان میخوانیم:
💎"أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْك"💎
منتظر ظهور شما و ظهور حضرت حقّ بر دستان مبارک شما هستم.
(جمال الاسبوع - سیّد بن طاووس، ۴۱)
🌤 صبح حقیقت چون به «ظهور» بدمد، نَفْس رحمانی حضرت عین الحیاة (عج)، نفَسی زند که تارِ دلها، به #قلب_الله بودنِ خودْ لرزانده، و تاری چشمها، به #عین_الله بودنِ خود، بزداید.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
༺♡✾حضرت توحید، یا حبل المتین!
نَعْـبُـدُوا إیــّـاکَ نَعبُدْ نَسْـتَعین✾♡༻
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
༆
💠 «الصادق عن الله» امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
در حال نماز، آنقدر 🔻【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】🔺 را تکرار کردم، تا آنرا از قائل آن شنیدم.
("حتی سمعتُ من قائلها" / 📚مفتاح الفلاح – شیخ بهائی، ص ۳۷۲).
🔳 ولیّ خدا (ع)، نفس حضرتِ باریتعالی، و خدائیتِ خداوندِ بیحدّ و عدّ است.
پس تکرار ولیّ خدا، در حدّ و عَدّ نیست. بلکه کرّاریّتِ بیقراری و رفت و شدِ جلال و جمالِ حضرت حق است. و آن، نفْسِ حرکت و #حیات حضرت «حیّ» میباشد که در زیارتِ حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مَقدمه الفداء، که نقطۀ بقایِ حضرت الباقی هستند، اینگونه به حضرتشان سلام میدهیم :
🔻『 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «عَيْنَ الْحَيَاة»』 🔺
(📚جمال الأسبوع - سیّد بن طاووس، ص۳۷)
حضرت بقیة الله (روحی فداه) «عَيْنَ الْحَيَاة» هستند. یعنی حیاتِ مطلق و مطلقِ حیات میباشند.
بنابراین حیاتِ ذاتیِ حضرت حیّ قیّوم، حضرت #عین_الحیاة ، بقیۀ خدا، خالصۀ خدا، مولا و مقتدایمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لذکرهما الفداء) میباشند.
آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 اشاره به انحصارِ عبادت و استعانت دارد.
عبادت؛ فنایِ عبد در معبود است. و اضمحلال کثرت در وحدت است . و سیر جمال به جلال است.
و استعانت که متجلّی کنندۀ مُعین و مستعان بودنِ حقّ است ؛ اضمحلال مُعین (یاری کننده) و مستعان بودنِ حقّ در مستعین (طلب یاری کننده) است. و اضمحلال وحدت در کثرت است. و سیر جلال به جمال است.
نقطۀ جمعیۀ عبادتِ خفا، و استعانتِ جلا، که در انحصارِ مطلقۀ ولیّ خداست؛ ظهورِ حیاتِ مطلقه حیّ قیّوم است.
🔲 خودِ آیۀ شریفۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】؛
👈 آیتِ کرّاریّت و حیات است. یعنی نشانۀ #حرکت_ملئی و نوری حضرت حق میباشد.
ائمۀ اطهار علیهم السلام که نفسِ حضرت باریتعالی میباشند؛ مقام جمع الجمع هستند.
قابل و فاعل، سامع و قائل، عبد و معبود، مُستَعین و مُستَعان، در صفحۀ وجود «اصل الخیر» -یعنی حضرات آل الله (ع)-، معنا میشود و ؛
💎【كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في «إِمامٍ مُبينٍ»】
(سورۀ حضرتِ یس -ص - ، آیۀ ۱۲)
بلکه ؛
💎〖إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه〗
(جامعۀ کبیره)
🔰 در تحلیل بیان میگردد :
آن وجود یگانه؛
🔹در مقام وحدت با حضرت حق( #مقام_خلوت - #مقام_جمع_نوری )؛ مذکورند و معبود.
🔸و در مقام کثرت و جلوَت (#مقام_جلوت - #مقام_فرق_نوری )؛ ذاکرند و عبد.
🍃 و امّا ...
هریک از ائمۀ اطهار علیهم السلام در عین یگانگی شخصیِ حقیقی؛ نمازهای مخصوص به خود دارند.
که هریک از این نمازها، جلوهای از جلوات معراجیۀ آل الله علیهم السلام را ظاهر کننده است.
مؤمن به تمسک و اقامۀ هر نمازی از نمازهای آل الله (ع)؛ لبّیک آن حقیقت را گفته، و در آن مرتبه از تجلّی، به میزان معرفتش، فانی در آن رتبه میشود.
🔰 مستحضر آداب نماز مخصوص حضرت بقیة الله روحی فداه هستید:
دو رکعت مشابه نماز صبح، و یا اصلاً نماز #صبح، مشابهِ آن!
هر رکعت به آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 بایستی به تکرار تا عددِ صد، مکرِّر شوی؛ تا کرَّةِ حضرتِ #عین_الحیاة (عج) را بیابی.
اذکار رکوع و سجده هم بایستی به عدد ۷ (یعنی ابجدِ "ابد") اقرار کنی؛ تا در ازلیّتِ ازل و ابدیّتِ ابدِ حضرتشان (عج) فانی شوی.
ائمۀ اطهار علیهم السلام حقیقتِ حضرتِ حقّاند و نور واحد. واحدِ حقیقی. که مطلق علی الاطلاق است.
ظهورِ حضرات(؏)، ظهورِ حضرت "الظاهر" عزّوجلّ است.
🌤 حضرات (علیهم السلام)؛
تا قبل از نقطۀ ظهور؛ باطن را به رعایتِ ظاهر، ظاهر میسازند.
ولی در نقطۀ #ظهور ؛ باطن را، به عینِ شخصیِ ظاهر، ظاهر مینمایند.
(دقت میخواهد!)
و آن، به دستانِ الهیِ عین الحیاة، حضرتِ بقیة الله (روحی فداه) است که در زیارت شریفشان میخوانیم:
💎"أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْك"💎
منتظر ظهور شما و ظهور حضرت حقّ بر دستان مبارک شما هستم.
(جمال الاسبوع - سیّد بن طاووس، ۴۱)
🌤 صبح حقیقت چون به «ظهور» بدمد، نَفْس رحمانی حضرت عین الحیاة (عج)، نفَسی زند که تارِ دلها، به #قلب_الله بودنِ خودْ لرزانده، و تاری چشمها، به #عین_الله بودنِ خود، بزداید.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
.
༺♡✾حضرت توحید، یا حبل المتین!
نَعْـبُـدُوا إیــّـاکَ نَعبُدْ نَسْـتَعین✾♡༻
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
༆
💠 «الصادق عن الله» امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
در حال نماز، آنقدر 🔻【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】🔺 را تکرار کردم، تا آنرا از قائل آن شنیدم.
("حتی سمعتُ من قائلها" / 📚مفتاح الفلاح – شیخ بهائی، ص ۳۷۲).
🔳 ولیّ خدا (ع)، نفس حضرتِ باریتعالی، و خدائیتِ خداوندِ بیحدّ و عدّ است.
پس تکرار ولیّ خدا، در حدّ و عَدّ نیست. بلکه کرّاریّتِ بیقراری و رفت و شدِ جلال و جمالِ حضرت حق است. و آن، نفْسِ حرکت و #حیات حضرت «حیّ» میباشد که در زیارتِ حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مَقدمه الفداء، که نقطۀ بقایِ حضرت الباقی هستند، اینگونه به حضرتشان سلام میدهیم :
🔻『 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «عَيْنَ الْحَيَاة»』 🔺
(📚جمال الأسبوع - سیّد بن طاووس، ص۳۷)
حضرت بقیة الله (روحی فداه) «عَيْنَ الْحَيَاة» هستند. یعنی حیاتِ مطلق و مطلقِ حیات میباشند.
بنابراین حیاتِ ذاتیِ حضرت حیّ قیّوم، حضرت #عین_الحیاة ، بقیۀ خدا، خالصۀ خدا، مولا و مقتدایمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لذکرهما الفداء) میباشند.
آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 اشاره به انحصارِ عبادت و استعانت دارد.
عبادت؛ فنایِ عبد در معبود است. و اضمحلال کثرت در وحدت است . و سیر جمال به جلال است.
و استعانت که متجلّی کنندۀ مُعین و مستعان بودنِ حقّ است ؛ اضمحلال مُعین (یاری کننده) و مستعان بودنِ حقّ در مستعین (طلب یاری کننده) است. و اضمحلال وحدت در کثرت است. و سیر جلال به جمال است.
نقطۀ جمعیۀ عبادتِ خفا، و استعانتِ جلا، که در انحصارِ مطلقۀ ولیّ خداست؛ ظهورِ حیاتِ مطلقه حیّ قیّوم است.
🔲 خودِ آیۀ شریفۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】؛
👈 آیتِ کرّاریّت و حیات است. یعنی نشانۀ #حرکت_ملئی و نوری حضرت حق میباشد.
ائمۀ اطهار علیهم السلام که نفسِ حضرت باریتعالی میباشند؛ مقام جمع الجمع هستند.
قابل و فاعل، سامع و قائل، عبد و معبود، مُستَعین و مُستَعان، در صفحۀ وجود «اصل الخیر» -یعنی حضرات آل الله (ع)-، معنا میشود و ؛
💎【كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في «إِمامٍ مُبينٍ»】
(سورۀ حضرتِ یس -ص - ، آیۀ ۱۲)
بلکه ؛
💎〖إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه〗
(جامعۀ کبیره)
🔰 در تحلیل بیان میگردد :
آن وجود یگانه؛
🔹در مقام وحدت با حضرت حق( #مقام_خلوت - #مقام_جمع_نوری )؛ مذکورند و معبود.
🔸و در مقام کثرت و جلوَت (#مقام_جلوت - #مقام_فرق_نوری )؛ ذاکرند و عبد.
🍃 و امّا ...
هریک از ائمۀ اطهار علیهم السلام در عین یگانگی شخصیِ حقیقی؛ نمازهای مخصوص به خود دارند.
که هریک از این نمازها، جلوهای از جلوات معراجیۀ آل الله علیهم السلام را ظاهر کننده است.
مؤمن به تمسک و اقامۀ هر نمازی از نمازهای آل الله (ع)؛ لبّیک آن حقیقت را گفته، و در آن مرتبه از تجلّی، به میزان معرفتش، فانی در آن رتبه میشود.
🔰 مستحضر آداب نماز مخصوص حضرت بقیة الله روحی فداه هستید:
دو رکعت مشابه نماز صبح، و یا اصلاً نماز #صبح، مشابهِ آن!
هر رکعت به آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 بایستی به تکرار تا عددِ صد، مکرِّر شوی؛ تا کرَّةِ حضرتِ #عین_الحیاة (عج) را بیابی.
اذکار رکوع و سجده هم بایستی به عدد ۷ (یعنی ابجدِ "ابد") اقرار کنی؛ تا در ازلیّتِ ازل و ابدیّتِ ابدِ حضرتشان (عج) فانی شوی.
ائمۀ اطهار علیهم السلام حقیقتِ حضرتِ حقّاند و نور واحد. واحدِ حقیقی. که مطلق علی الاطلاق است.
ظهورِ حضرات(؏)، ظهورِ حضرت "الظاهر" عزّوجلّ است.
🌤 حضرات (علیهم السلام)؛
تا قبل از نقطۀ ظهور؛ باطن را به رعایتِ ظاهر، ظاهر میسازند.
ولی در نقطۀ #ظهور ؛ باطن را، به عینِ شخصیِ ظاهر، ظاهر مینمایند.
(دقت میخواهد!)
و آن، به دستانِ الهیِ عین الحیاة، حضرتِ بقیة الله (روحی فداه) است که در زیارت شریفشان میخوانیم:
💎"أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْك"💎
منتظر ظهور شما و ظهور حضرت حقّ بر دستان مبارک شما هستم.
(جمال الاسبوع - سیّد بن طاووس، ۴۱)
🌤 صبح حقیقت چون به «ظهور» بدمد، نَفْس رحمانی حضرت عین الحیاة (عج)، نفَسی زند که تارِ دلها، به #قلب_الله بودنِ خودْ لرزانده، و تاری چشمها، به #عین_الله بودنِ خود، بزداید.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
༺♡✾حضرت توحید، یا حبل المتین!
نَعْـبُـدُوا إیــّـاکَ نَعبُدْ نَسْـتَعین✾♡༻
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
↗️ http://facebook.com/ehsan.nilforoushzadeh
┈••✾•🍃🌼🍃•✾••┈
༆
💠 «الصادق عن الله» امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:
در حال نماز، آنقدر 🔻【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】🔺 را تکرار کردم، تا آنرا از قائل آن شنیدم.
("حتی سمعتُ من قائلها" / 📚مفتاح الفلاح – شیخ بهائی، ص ۳۷۲).
🔳 ولیّ خدا (ع)، نفس حضرتِ باریتعالی، و خدائیتِ خداوندِ بیحدّ و عدّ است.
پس تکرار ولیّ خدا، در حدّ و عَدّ نیست. بلکه کرّاریّتِ بیقراری و رفت و شدِ جلال و جمالِ حضرت حق است. و آن، نفْسِ حرکت و #حیات حضرت «حیّ» میباشد که در زیارتِ حضرت بقیة الله روحی و ارواح العالمین لتراب مَقدمه الفداء، که نقطۀ بقایِ حضرت الباقی هستند، اینگونه به حضرتشان سلام میدهیم :
🔻『 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا «عَيْنَ الْحَيَاة»』 🔺
(📚جمال الأسبوع - سیّد بن طاووس، ص۳۷)
حضرت بقیة الله (روحی فداه) «عَيْنَ الْحَيَاة» هستند. یعنی حیاتِ مطلق و مطلقِ حیات میباشند.
بنابراین حیاتِ ذاتیِ حضرت حیّ قیّوم، حضرت #عین_الحیاة ، بقیۀ خدا، خالصۀ خدا، مولا و مقتدایمان، حضرت حجّة بن الحسن العسکری (روحی و ارواح العالمین لذکرهما الفداء) میباشند.
آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 اشاره به انحصارِ عبادت و استعانت دارد.
عبادت؛ فنایِ عبد در معبود است. و اضمحلال کثرت در وحدت است . و سیر جمال به جلال است.
و استعانت که متجلّی کنندۀ مُعین و مستعان بودنِ حقّ است ؛ اضمحلال مُعین (یاری کننده) و مستعان بودنِ حقّ در مستعین (طلب یاری کننده) است. و اضمحلال وحدت در کثرت است. و سیر جلال به جمال است.
نقطۀ جمعیۀ عبادتِ خفا، و استعانتِ جلا، که در انحصارِ مطلقۀ ولیّ خداست؛ ظهورِ حیاتِ مطلقه حیّ قیّوم است.
🔲 خودِ آیۀ شریفۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】؛
👈 آیتِ کرّاریّت و حیات است. یعنی نشانۀ #حرکت_ملئی و نوری حضرت حق میباشد.
ائمۀ اطهار علیهم السلام که نفسِ حضرت باریتعالی میباشند؛ مقام جمع الجمع هستند.
قابل و فاعل، سامع و قائل، عبد و معبود، مُستَعین و مُستَعان، در صفحۀ وجود «اصل الخیر» -یعنی حضرات آل الله (ع)-، معنا میشود و ؛
💎【كُلَّ شَيْءٍ أَحْصَيْناهُ في «إِمامٍ مُبينٍ»】
(سورۀ حضرتِ یس -ص - ، آیۀ ۱۲)
بلکه ؛
💎〖إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاه〗
(جامعۀ کبیره)
🔰 در تحلیل بیان میگردد :
آن وجود یگانه؛
🔹در مقام وحدت با حضرت حق( #مقام_خلوت - #مقام_جمع_نوری )؛ مذکورند و معبود.
🔸و در مقام کثرت و جلوَت (#مقام_جلوت - #مقام_فرق_نوری )؛ ذاکرند و عبد.
🍃 و امّا ...
هریک از ائمۀ اطهار علیهم السلام در عین یگانگی شخصیِ حقیقی؛ نمازهای مخصوص به خود دارند.
که هریک از این نمازها، جلوهای از جلوات معراجیۀ آل الله علیهم السلام را ظاهر کننده است.
مؤمن به تمسک و اقامۀ هر نمازی از نمازهای آل الله (ع)؛ لبّیک آن حقیقت را گفته، و در آن مرتبه از تجلّی، به میزان معرفتش، فانی در آن رتبه میشود.
🔰 مستحضر آداب نماز مخصوص حضرت بقیة الله روحی فداه هستید:
دو رکعت مشابه نماز صبح، و یا اصلاً نماز #صبح، مشابهِ آن!
هر رکعت به آیۀ 【إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ】 بایستی به تکرار تا عددِ صد، مکرِّر شوی؛ تا کرَّةِ حضرتِ #عین_الحیاة (عج) را بیابی.
اذکار رکوع و سجده هم بایستی به عدد ۷ (یعنی ابجدِ "ابد") اقرار کنی؛ تا در ازلیّتِ ازل و ابدیّتِ ابدِ حضرتشان (عج) فانی شوی.
ائمۀ اطهار علیهم السلام حقیقتِ حضرتِ حقّاند و نور واحد. واحدِ حقیقی. که مطلق علی الاطلاق است.
ظهورِ حضرات(؏)، ظهورِ حضرت "الظاهر" عزّوجلّ است.
🌤 حضرات (علیهم السلام)؛
تا قبل از نقطۀ ظهور؛ باطن را به رعایتِ ظاهر، ظاهر میسازند.
ولی در نقطۀ #ظهور ؛ باطن را، به عینِ شخصیِ ظاهر، ظاهر مینمایند.
(دقت میخواهد!)
و آن، به دستانِ الهیِ عین الحیاة، حضرتِ بقیة الله (روحی فداه) است که در زیارت شریفشان میخوانیم:
💎"أنْتَظِرُ ظُهُورَكَ وَ ظُهُورَ الْحَقِّ عَلَى يَدَيْك"💎
منتظر ظهور شما و ظهور حضرت حقّ بر دستان مبارک شما هستم.
(جمال الاسبوع - سیّد بن طاووس، ۴۱)
🌤 صبح حقیقت چون به «ظهور» بدمد، نَفْس رحمانی حضرت عین الحیاة (عج)، نفَسی زند که تارِ دلها، به #قلب_الله بودنِ خودْ لرزانده، و تاری چشمها، به #عین_الله بودنِ خود، بزداید.
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 کانال اللطائف الالٰهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•✿👇🏻ادامهی سخن👇🏻✿•༻
🌤
Facebook
Log in or sign up to view
See posts, photos and more on Facebook.
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمد» تا «احـــد» یک میم فرق است
جهانی اندر این یک مــیـم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
🔅
Forwarded from اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده (Ehsan Nil.)
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمـد» تا «احد» یک میم فرق است
جهـــانی اندر ایـن یک مــیــم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔅
🔰 الغرض ؛
ز «احمـد» تا «احد» یک میم فرق است
جهـــانی اندر ایـن یک مــیــم غرق است
این شاهْبِیت، شاهانهْ بَیتِ سرِّ الهی است که مرحوم شیخ محمود شبستری از کتیبۀ گلستانِ وجود، پرده برداشته و رازِ حقیقت را، در کتاب " #گلشن_راز " خویش به رقصِ کلمات، سروده.
به برکتِ میلادِ
اصل الوجود و عین الشاهد و المشهود، اوّل الاَوائل و اَدَلّ الدلائل، مبدأ الانوار الازلی و منتهی العروج الکمالی، غایة الغایات و المتعیّن بالنَشآت، المثل الأعلی الإلهی، و غایة الاشیاء کما هي، اصل العابد و المعبود، قلب الساجد و المسجود، اجوَد المُستَمطِرین و اَطهَرالمُطهّرین، اشرف المکرمین و رحمةً للعالمین، المُبَرقَعِ بالِعماء و الحاشر یوم الجزاء، حبیب الله تعالیٰ ، ابا القاسم محمَّدٍ المصطفی، صلوات الله و سلامه علیه و علی آله و سلّم ،
چند کلمهای به گدایی معرفتِ این بِیت، بر آستانۀ ملوکانۀ حضرتشان(ص) ، به التجاء مینشینیم.
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
💠 اوّلاً ؛ "فرق"ِ بین احمد و احد، فرقِ نوری عالم وحدت است و نه فرقِ ظلمتی عالم کثرت.
که فرقِ نوری از شدّت وحدتِ نوری است که احمد همان احد است که به اشاره آمده، و شدّت حضور اوست.
💠 ثانیاً ؛ عدد ابجد حرف میم (م)، ۴۰ است.
چهل ، عدد کامل است. و کامل بودنِ آن، همان «خَیر» بودن است.
خَیر و اصالتِ خَیر، حضرات آل الله(ع) هستند (◣『 نحن اصل کلّ خیر』◥ / 📚 الکافی ج۸، ص: ۲۴۲).
🔘 کامل بودن، آن وجودِ مطلق است که شیئیت اشیاء است و همۀ اشیاء به او، حیثیتِ "بودن" و "موجود شدن" یافتند که او 🔻『 مَبْدَأُ الْوُجُود』🔺 است (📚بحار الأنوار، ج۲۵، ص۱۷۴).
🍃 چهل ابتدائاً اینطور به نظر میرسد که به حسب غیر خودش و قبل خودش، چهل محسوب شده. به این معنا که ۳۹ را در نظر میگیریم و بعد وارد چهل میشویم.
این کمال، از نقص است و حقیقتاً چهلی نیست که گفته میشود «کامل» است. بلکه کامل بودن مِن حیث غیرِهِ نیست، بلکه «غیری» اصلاً نیست. کامل بودن چهل، ظهورِ نفسِ کمال است که نفسِ کمال، خودش کامل است و اکمل است.
💠 ثالثاً ؛ دایره، ظهورِ حرکت استدارهای و خود بر خود است و آن حرکتِ توحیدیِ کمال بر کمال میباشد. که چون تنزیل یافت، الف را اقامه میکند.
💫 شکل «م» را در نظر بگیرید!
«م» متشکل از یک دایره و یک خط در نزول است :
⃝ ➣●•°●○•° 《 دایره 》 •°●○•°•
دایره، ظهورِ کمالِ مطلق و مطلقِ کمال است و آن جلوهای از «حقیقت»ِ محمدیّۀ حضرت رسول اکرم(ص) است.
آن دایرۀ لا إشاره همان «ه»یِ «هـــو» است که حضرت امام محمد باقر (ع) در تفسیر «هو»ی «قل هو الله احد» میفرمایند🔻『 الهاء تثبیت للثابت』🔺(📚 التوحيد للصدوق، ص۸۸) که این ثابت، از ثبوت خود بر خودِ ذات است که آنرا به «حقّ» میشناسیم که به گِرد خویش در دَوَران حقیقی است (#حرکت_استدارهای - #حرکت_ملئی - #نفس_حرکت) و حقیقتِ دوُران و عوالِم وجود است.
او، نفسِ حرکت است و خود به خود، مشغولِ خود است. که آن "خود"، مولی الموالی و امیرالمومنین علی علیه السلام میباشند که ؛
🌕〖 عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ الْحَقُّ يَدُورُ حَيْثُ مَا دَارَ عَلِي〗🌕
علی (ع) با حقّ است و حقّ با علی (ع) است و حقّ هر جا که علی بگردد، میگردد.
(📚مناقب آل أبي طالب ؏،
لابن شهرآشوب، ج۳، ص: ۶۲)
︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻︻
↗️ t.me/ehsannil2 ➣ کانال اللطائف الإلهیّة
︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼︼
༺•֎👇🏻ادامهی سخن👇🏻֎•༻
🔅
Telegram
اللطائف الالٰهیّة - احسان الله نیلفروش زاده
.
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة
🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آلالله علیهم السلام در این کانال رشحهای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.
ادمین : @ehsannil
☀️ اللطائف الالٰهیّة في المعارف القدسیّة
🍃إن شاء الله به عنایات حضرات آلالله علیهم السلام در این کانال رشحهای از لطائف الهی که در باب معارف حقّ تعالی در بیانْ روزی میشود را خواهید خواند.
عاجزانه؛شاکر نفحات رحمانی اوئیم.
ادمین : @ehsannil