جورابهایم را به سمت آسمان پرت میکنم
برای همبستگی با آنانی که پا برهنهاند
و پا برهنه در خیابانها قدم بر میدارم
پاهایم را در گل و لای فرو میبرم
خیرهام به چهرهی متمولین
_از پشت شیشه های دفتر کارشان_
آااااه
اگر درون آدمی از شیشه بود
میدیدیم که چقدر از قرص نانمان دزدیدهاند...
برش از شعر #عدنان_الصائغ
ترجمه: #سعید_هلیچی
از کتاب: #تاریخ_اندوه
برای همبستگی با آنانی که پا برهنهاند
و پا برهنه در خیابانها قدم بر میدارم
پاهایم را در گل و لای فرو میبرم
خیرهام به چهرهی متمولین
_از پشت شیشه های دفتر کارشان_
آااااه
اگر درون آدمی از شیشه بود
میدیدیم که چقدر از قرص نانمان دزدیدهاند...
برش از شعر #عدنان_الصائغ
ترجمه: #سعید_هلیچی
از کتاب: #تاریخ_اندوه
ایمان بیاوریم
یا کفر بورزیم
او را اعتنایی به ما نیست
تک تک مان را شکار می کند
و با دستی سرد به زمین می کوباند
عشق
قاتلی ست
بی گناه.....
#محمود_درویش
ترجمه: #سعید_هلیچی
#تاریخ_اندوه
برگفته از مولفه ای: #اثر_الفراشة #ردپای_پروانه
یا کفر بورزیم
او را اعتنایی به ما نیست
تک تک مان را شکار می کند
و با دستی سرد به زمین می کوباند
عشق
قاتلی ست
بی گناه.....
#محمود_درویش
ترجمه: #سعید_هلیچی
#تاریخ_اندوه
برگفته از مولفه ای: #اثر_الفراشة #ردپای_پروانه