به #اصفهان رسیدم و با اینکه #سه_شنبه نیست؛ #دوچرخه و #دوچرخه_سوار فراوان است! حتی مامور شرکت برق هم با دوچرخه وظایف اداری خود را انجام می دهد.
محل: #چهارراه_تختی
@darvishnameh
محل: #چهارراه_تختی
@darvishnameh
#مجید_فدایی را دوست دارم؛ هرچند #دوچرخه سوار نمی شود! فکر کن وقتی دوچرخه #سوار شود، چقدر دوستش خواهم داشت ... #چقدر ...
۲۷ شهریور ۹۵؛ مقابل #پردیسان.
@darvishnameh
۲۷ شهریور ۹۵؛ مقابل #پردیسان.
@darvishnameh
🔴ده الگوی رفتار محیط زیستی #عزاداران_حسین (ع)🔴
#امام_حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر #منزلت_انسانی، #آزادی و #حرمت_حیات و #انتخاب هستند، فارغ از اینکه #شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. #حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که #حرمت_حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید #سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی #سالار_بی_رقیب شهیدان جهان آن است که #ده_الگوی_رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در #شبهای_محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:
۱. از کیسه ها و ظروف #پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از #خودروهای_تک_سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به #ذبح_دام نمی کنند؛
۴. از #آلودگی_شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. #سیگار نمی کشند و از #قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. #حرمت_گیاهان و #جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از #پروتئین_حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. #دوچرخه سوار بوده و #ساده_زیست هستند؛
۹. در برابر #حق_کشی می ایستند و پاسدار #آزادی هستند.
۱۰. قدر #آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.
@darvishnameh
#امام_حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر #منزلت_انسانی، #آزادی و #حرمت_حیات و #انتخاب هستند، فارغ از اینکه #شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. #حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که #حرمت_حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید #سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی #سالار_بی_رقیب شهیدان جهان آن است که #ده_الگوی_رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در #شبهای_محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:
۱. از کیسه ها و ظروف #پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از #خودروهای_تک_سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به #ذبح_دام نمی کنند؛
۴. از #آلودگی_شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. #سیگار نمی کشند و از #قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. #حرمت_گیاهان و #جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از #پروتئین_حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. #دوچرخه سوار بوده و #ساده_زیست هستند؛
۹. در برابر #حق_کشی می ایستند و پاسدار #آزادی هستند.
۱۰. قدر #آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.
@darvishnameh
@darvishnameh
🔴وقتی دوچرخه، گاردین را به جان دیلی میل می اندازد!
تيتر روزنامه #ديلي_ميل توجهم را جلب كرد: "مسير ديوانه وار #دوچرخه"؛ در كنار آن عكسي از يك #دوچرخه_سوار در مسير دوچرخه اي كه تنها با يك شكاف از مسير خودروها فاصله دارد. نخستين فكري كه به مغزم رسيد اين بود كه: چه خوب، ديلي ميل عاقبت با اين مسئله كه كمبود مسيرهاي دوچرخه ديوانگي ست، موافقت كرد. حس لذت بخشي بود، اگرچه بعيد به نظر مي رسيد. اما بعد از آن، تيتر كوتاهتر در زير را خواندم و قلبم فروريخت: "لكه ننگ جديدي كه #بريتانيا را فلج مي كند." قلبم به دليل اين يادداشت بيمارگونه در يك روزنامه ملي فرو نريخت- اين را مي شد انتظار داشت- بلكه به دليلي ديگر. اين نمونه ای است براي گونه اي از خبرنگاري كه پرشي از دريچه اينترنت به رسانه هاي گروهي داشته است و بوسيله آن حقيقت مطلب در پشت تأثيري كه نحوه بازگو كردن مطلب بجا مي گذارد، پنهان مي شود. اين پديده جديد نيست و بخوبي ثبت شده است. اما هنوز هم موجب افسردگي است. بطور مثال در نمونه بالا كه در روزنامه ديلي ميل تشريح شده، از مسيرهاي دوچرخه به عنوان دليلي براي ازدحام خودروها و راه بندان و در نتيجه آلودگي هوا در شهرهاي بريتانيا نام برده مي شوند! من در آغاز در لندن از جانب گروههاي رانندگان تاكسي آنرا مشاهده كردم كه از ساخت نخستين مسيرهاي جداگانه دوچرخه با طراحي مناسب براي پايتخت، خشمگين بودند و بعد از جانب يك گروه كوچك كه پويشي در مخالفت با نقشه هايي براي گسترش اين مسيرها براه انداخته اند. بنا به ادعاي مضحك آنها، مسيرهاي دوچرخه سبب شده اند تا لندن راكد شده و در نتيجه در دود مه حاصل از هزاران خودرو ايستاده در راه بندان، خفه شود. اين مسيرها تهديد بزرگي هستند و مي بايست دوباره به خيابان تبديل شوند. اين مطالب حاشيه اي تا بحال از جانب عده معدودي با يك اكانت در توئيتر و وقت زياد منتشر مي شد. اما اكنون يك روزنامه اين ايده را بدست گرفته. در اين مقاله ادعا مي شود كه مسيرهاي دوچرخه كه از لندن آغاز شده، مي روند تا سبب هرج و مرج و راه بندان در مناطقي مانند منچستر، كُرن وال، گلاستر و #كمبريج شوند. اين ادعاها آن اندازه احمقانه هستند كه تصميم داشتم نسبت به آنها بي اعتنا بمانم. اما اين عقيده هم وجود دارد كه مي گويد با چنين افسانه هايي مي بايست مقابله كرد، پيش از آنكه پراكنده شوند.
در اينجا من خود را بر روي شرايط لندن كه بهتر از هر جا آنرا مي شناسم و ازدحام ترافيكش دلايل متفاوتي دارد، تمركز مي دهم.
بياييد از اينجا آغاز كنيم كه ايده مسيرهاي دوچرخه در لندن، بدليل آنكه تنها در ساعات شلوغي از آنها استفاده مي شود، بي مصرف هستند. هر دو مسير جديد از زمان ساخت تاكنون بنا به گفته شبكه حمل و نقل لندن موجب شده اند تا استفاده از آنها ٦٠٪ افزايش پيدا كند، در بخشي از آن (Blackfriars Bridge) به هنگام شلوغي ترافيك حتي تا ٧٠٪ . اين معمولا نقطه اي است كه مخالفان مسيرهاي دوچرخه از آن عكس مي گيرند و آنرا در توييتر انتشار مي دهند؛ عكسي از يك مسير خالي از دوچرخه، البته در نيمه شب!
مسيرهاي دوچرخه نامبرده مسيرهاي رفت و آمدي هستند كه مانند بسياري خيابانها، از آنها در ساعات اوج ترافيك استفاده مي شود؛ در بخشي از مسير روزانه من حتي تا آن حد كه در پشت چراغ قرمز مي توان صفهاي طولاني از دوچرخه ها را مشاهده كرد. و البته در ساعات ديگري ترافيك سبكتر است، اما من بخاطر نمي آورم كه در هيچ ساعتي از روز در اين مسير تنها دوچرخه سوار بوده باشم. از جهتي ديگر بسياري پياده روها در نزديكي من اغلب بجز ساعات معيني از روز بدون استفاده مي مانند. شايد كه ديلي ميل فكر مي كند كه مي بايست آنها را هم به خودروها اختصاص داد. به عقيده پل توهاي، مدير اجرايي گروه پويش دوچرخه سواران انگلستان، بدون يك شبكه مناسب براي دوچرخه سواري بي خطر، مردم از راههاي موجود تنها براي رفت و آمد مستقيم (بين خانه و محل كار) و نه كلا براي دوچرخه سواري هر روزه، استفاده مي كنند: "اگر كسي بخواهد صف دوچرخه ها را در ساعات مختلف روز مشاهده كند، شايد كه مي بايست به كمبريج و يا #هلند برود، آنجا كه مسيرهاي مناسب با كيفيت خوب در مناطق مسكوني وجود دارند."
بنظر مي رسد كه ترافيك در لندن به مرور بدتر مي شود و نه تنها براي خودروها و كاميون ها، بلكه هم براي مسافران اتوبوس. و البته ترافيك آهسته با خود #آلودگي_هواي بيشتري بهمراه مي آورد. آيا واقعا مسيرهاي دوچرخه در اين ارتباط يك نقش كليدي بازي مي كنند؟ مسيرهاي مطمئن دوچرخه- با سنگ جدول خيابان كه مانع ورود خودروها به اين مسير مي شوند- تنها ٣٪ از فضاي خيابانهاي پايتخت را بخود اختصاص مي دهند. در ديگر شهرهاي بريتانيا اين رقم بسيار كمتر است و در بعضي مناطق حتي به صفر مي رسد. با چنين مقدار ناچيزي چگونه مي توان ترافيك را مسدود كرد؟
ادامه دارد ...
👇👇👇
🔴وقتی دوچرخه، گاردین را به جان دیلی میل می اندازد!
تيتر روزنامه #ديلي_ميل توجهم را جلب كرد: "مسير ديوانه وار #دوچرخه"؛ در كنار آن عكسي از يك #دوچرخه_سوار در مسير دوچرخه اي كه تنها با يك شكاف از مسير خودروها فاصله دارد. نخستين فكري كه به مغزم رسيد اين بود كه: چه خوب، ديلي ميل عاقبت با اين مسئله كه كمبود مسيرهاي دوچرخه ديوانگي ست، موافقت كرد. حس لذت بخشي بود، اگرچه بعيد به نظر مي رسيد. اما بعد از آن، تيتر كوتاهتر در زير را خواندم و قلبم فروريخت: "لكه ننگ جديدي كه #بريتانيا را فلج مي كند." قلبم به دليل اين يادداشت بيمارگونه در يك روزنامه ملي فرو نريخت- اين را مي شد انتظار داشت- بلكه به دليلي ديگر. اين نمونه ای است براي گونه اي از خبرنگاري كه پرشي از دريچه اينترنت به رسانه هاي گروهي داشته است و بوسيله آن حقيقت مطلب در پشت تأثيري كه نحوه بازگو كردن مطلب بجا مي گذارد، پنهان مي شود. اين پديده جديد نيست و بخوبي ثبت شده است. اما هنوز هم موجب افسردگي است. بطور مثال در نمونه بالا كه در روزنامه ديلي ميل تشريح شده، از مسيرهاي دوچرخه به عنوان دليلي براي ازدحام خودروها و راه بندان و در نتيجه آلودگي هوا در شهرهاي بريتانيا نام برده مي شوند! من در آغاز در لندن از جانب گروههاي رانندگان تاكسي آنرا مشاهده كردم كه از ساخت نخستين مسيرهاي جداگانه دوچرخه با طراحي مناسب براي پايتخت، خشمگين بودند و بعد از جانب يك گروه كوچك كه پويشي در مخالفت با نقشه هايي براي گسترش اين مسيرها براه انداخته اند. بنا به ادعاي مضحك آنها، مسيرهاي دوچرخه سبب شده اند تا لندن راكد شده و در نتيجه در دود مه حاصل از هزاران خودرو ايستاده در راه بندان، خفه شود. اين مسيرها تهديد بزرگي هستند و مي بايست دوباره به خيابان تبديل شوند. اين مطالب حاشيه اي تا بحال از جانب عده معدودي با يك اكانت در توئيتر و وقت زياد منتشر مي شد. اما اكنون يك روزنامه اين ايده را بدست گرفته. در اين مقاله ادعا مي شود كه مسيرهاي دوچرخه كه از لندن آغاز شده، مي روند تا سبب هرج و مرج و راه بندان در مناطقي مانند منچستر، كُرن وال، گلاستر و #كمبريج شوند. اين ادعاها آن اندازه احمقانه هستند كه تصميم داشتم نسبت به آنها بي اعتنا بمانم. اما اين عقيده هم وجود دارد كه مي گويد با چنين افسانه هايي مي بايست مقابله كرد، پيش از آنكه پراكنده شوند.
در اينجا من خود را بر روي شرايط لندن كه بهتر از هر جا آنرا مي شناسم و ازدحام ترافيكش دلايل متفاوتي دارد، تمركز مي دهم.
بياييد از اينجا آغاز كنيم كه ايده مسيرهاي دوچرخه در لندن، بدليل آنكه تنها در ساعات شلوغي از آنها استفاده مي شود، بي مصرف هستند. هر دو مسير جديد از زمان ساخت تاكنون بنا به گفته شبكه حمل و نقل لندن موجب شده اند تا استفاده از آنها ٦٠٪ افزايش پيدا كند، در بخشي از آن (Blackfriars Bridge) به هنگام شلوغي ترافيك حتي تا ٧٠٪ . اين معمولا نقطه اي است كه مخالفان مسيرهاي دوچرخه از آن عكس مي گيرند و آنرا در توييتر انتشار مي دهند؛ عكسي از يك مسير خالي از دوچرخه، البته در نيمه شب!
مسيرهاي دوچرخه نامبرده مسيرهاي رفت و آمدي هستند كه مانند بسياري خيابانها، از آنها در ساعات اوج ترافيك استفاده مي شود؛ در بخشي از مسير روزانه من حتي تا آن حد كه در پشت چراغ قرمز مي توان صفهاي طولاني از دوچرخه ها را مشاهده كرد. و البته در ساعات ديگري ترافيك سبكتر است، اما من بخاطر نمي آورم كه در هيچ ساعتي از روز در اين مسير تنها دوچرخه سوار بوده باشم. از جهتي ديگر بسياري پياده روها در نزديكي من اغلب بجز ساعات معيني از روز بدون استفاده مي مانند. شايد كه ديلي ميل فكر مي كند كه مي بايست آنها را هم به خودروها اختصاص داد. به عقيده پل توهاي، مدير اجرايي گروه پويش دوچرخه سواران انگلستان، بدون يك شبكه مناسب براي دوچرخه سواري بي خطر، مردم از راههاي موجود تنها براي رفت و آمد مستقيم (بين خانه و محل كار) و نه كلا براي دوچرخه سواري هر روزه، استفاده مي كنند: "اگر كسي بخواهد صف دوچرخه ها را در ساعات مختلف روز مشاهده كند، شايد كه مي بايست به كمبريج و يا #هلند برود، آنجا كه مسيرهاي مناسب با كيفيت خوب در مناطق مسكوني وجود دارند."
بنظر مي رسد كه ترافيك در لندن به مرور بدتر مي شود و نه تنها براي خودروها و كاميون ها، بلكه هم براي مسافران اتوبوس. و البته ترافيك آهسته با خود #آلودگي_هواي بيشتري بهمراه مي آورد. آيا واقعا مسيرهاي دوچرخه در اين ارتباط يك نقش كليدي بازي مي كنند؟ مسيرهاي مطمئن دوچرخه- با سنگ جدول خيابان كه مانع ورود خودروها به اين مسير مي شوند- تنها ٣٪ از فضاي خيابانهاي پايتخت را بخود اختصاص مي دهند. در ديگر شهرهاي بريتانيا اين رقم بسيار كمتر است و در بعضي مناطق حتي به صفر مي رسد. با چنين مقدار ناچيزي چگونه مي توان ترافيك را مسدود كرد؟
ادامه دارد ...
👇👇👇
@darvishnameh
🔴از آمستردام تا تهران چقدر راه است؟!🔴
برای بسیاری از کنشگران #دوچرخه_سوار و مسئولان در حوضه حمل و نقل در #لندن، #هلند یک سنگ محک برای سیاستهای دوچرخه سواری در مناطق شهری به شمار می آید. دلیل آن هم بسیار ساده است. در سال ۲۰۱۴ در آمستردام ۳۲٪ از وسایل رفت و آمد به دوچرخه سواران اختصاص داشت؛ تنها رقیب آنها عابران پیاده محسوب می شوند. چگونه آمستردام به یک سرمشق در امر دوچرخه سواری تبدیل شده و #لندن چگونه می تواند از آن بیاموزد؟
خانم #روت_اولدِنسیل، استاد دانشگاه #آیندهوون و دوچرخه سوار، یکی از نگارندگان کتابی با نام «شهرهای دوچرخهسواری: یک تجربه اروپایی» است که اخیراً منتشر شده. در این کتاب او و نویسنده دیگری؛ از آمستردام با عنوان پایتخت دوچرخه سواری دنیا که اتفاقی به این مرحله رسیده نام می برند! هفته گذشته، در مراسم معرفی این کتاب در لندن، خانم اولدنسیل ابراز کرد که برتری آمستردام در دوچرخه سواری در واقع یکجور اتفاق بوده! داستان دوچرخهسواری که این خانم از آمستردام تعریف می کند، آن داستان رؤیایی از طراحی خیابانها که همه چیز از آنجا سرچشمه گرفته و مسئولان از شهر ارائه می دهند، نیست! بلکه مجموعه ای است از گزینه های مختلف که در طول زمان به یکدیگر پیوسته اند و در این مدت هم سیاست در محدوده دوچرخه سواری هیچگاه بیشتر از تغییر شرایط بر اساس نیاز نبوده است.
سقوط ۷۵ درصدی دوچرخه سواری در آمستردام پس از اوج آن در سال های ۱۹۵۰ میلادی در سال های اخیر، به روندی افزایشی رفته رفته تبدیل شده است. در طول سالها دوچرخه سواری به عنوان سدی بر سر راه مدرنیسم به شمار می آمد. در کتاب مورد اشاره، عکسی از سال ۱۹۵۷ از خیابان پر رفت و آمد و مرکز تجاری آمستردام، Leidsestraat مشاهده می شود و دوچرخه سواران و #ترامواها را نشان می دهد که همگی بر سر فضای یک خیابان با یکدیگر رقابت دارند. چیزی می بایست شرایط در این شاهرگ شهر را تغییر دهد. و این تغییر انجام شد. عکسها از سال ۱۹۷۱ نشان می دهند که دوچرخه ها از این خیابان تبعید شدند.
خانم اولدنسیل به این نکته اشاره می کند که دوچرخه سواری در آمستردام برای سالها امری در ارتباط با سطح اجتماعی مردم به شمار می آمده. دوچرخه سواران منسوب به سطح پایین جامعه بودند و از دیدگاه مسئولان رفتار آنها خودسرانه، غیرقابل پیشبینی و به عنوان سدی برای آینده خودروها محسوب می شده. نخستین مسیر دوچرخه سواری که در اوایل سال های ۱۹۳۰ میلادی عرضه شد، بیشتر برای به حاشیه کشیدن دوچرخه سواران بود تا تشویق مردم به اینکار. اما از اواسط دهه هفتاد گروههای اجتماعی دیگری شکل گرفتند. جنبش پادفرهنگ در آمستردام به همراه دیگر گروهها در جریان توسعه مجدد و مقاومت در برابر خودروها، مدعی میراث فرهنگ دوچرخهسواری شهر خود شدند. از آن پس مسئولان شهری دوچرخهسواری را چون بخشی از سیاستهای خود پذیرفتند که البته نیت آنها بیشتر جنبه پراگماتیک داشت تا یک تغییر اساسی. امروز در مرکز شهر آمستردم صفهای چهار کیلومتری از دوچرخه سواران را می توان مشاهده کرد که خانم اولدنسیل آنرا ترکیبی از یک جنبش اجتماعی، مقاومت سرسختانه فرهنگ دوچرخه سواری و ترکیبی از سیاست پراگماتیک طرفداری از دوچرخه سواری و محدود کردن خودرو ها، استفاده از هر سانتیمتر خیابانها، سرمایهگذاری موثر و مقرون به صرفه و شمار محدودی از پروژه هایی برای زیرساخت خیابانها می داند.
کتاب خانم اولدنسیل به آنچه که تاریخچه دوچرخهسواری در ۱۴ شهر اروپایی بوده، نگاه می کند و از ۵ نکته که موجب شکوفایی این فرهنگ در برخی شهرها و کمرنگ شدن آن در برخی دیگر شده است، نام می برد: طبیعت و چشم انداز شهر، دسترسی به گزینه های متفاوت برای رفت و آمد از جمله وسایل نقلیه عمومی، جایگاه دوچرخهسواری در میان سیاستهای ترافیک شهر، تأثیرات جنبش های اجتماعی و تغییر در وضعیت فرهنگ دوچرخهسواری از وسیله ای برای تردد افراد فقیر به ابزاری برای مردم در همه سطوح.
آنچه ما اما نیاز داریم، زیر ساختی برای زندگی خیابانی است: ارتباط مردم با یکدیگر و نه جدا ساختن آنها.
اگرچه داستانی که خانم اولدنسیل از آمستردام تعریف می کند شامل جدال بین #ترامواها و تخریب خیابانها برای ساختن مترو از یک جهت و از جهتی دیگر دوچرخه سواران است، اما او ترجیح می دهد که منافع عابران پیاده، دوچرخه سواران و آنها که از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کنند، با هم همراهی کنند و مکمل یکدیگر باشند. یک شهر می بایست جایی برای زندگی مشترک باشد و نه مکانی برای مسابقه با یکدیگر. داستان آمستردام داستان شهری است که آنجا هزینه داشتن خودروها آنچنان سنگین شده که جای پارک آنها اکنون به دوچرخه سواران تعلق دارد.
https://www.theguardian.com/uk-news/davehillblog/2016/nov/26/london-cycling-and-the-by-chance-success-of-amsterdam
🔴از آمستردام تا تهران چقدر راه است؟!🔴
برای بسیاری از کنشگران #دوچرخه_سوار و مسئولان در حوضه حمل و نقل در #لندن، #هلند یک سنگ محک برای سیاستهای دوچرخه سواری در مناطق شهری به شمار می آید. دلیل آن هم بسیار ساده است. در سال ۲۰۱۴ در آمستردام ۳۲٪ از وسایل رفت و آمد به دوچرخه سواران اختصاص داشت؛ تنها رقیب آنها عابران پیاده محسوب می شوند. چگونه آمستردام به یک سرمشق در امر دوچرخه سواری تبدیل شده و #لندن چگونه می تواند از آن بیاموزد؟
خانم #روت_اولدِنسیل، استاد دانشگاه #آیندهوون و دوچرخه سوار، یکی از نگارندگان کتابی با نام «شهرهای دوچرخهسواری: یک تجربه اروپایی» است که اخیراً منتشر شده. در این کتاب او و نویسنده دیگری؛ از آمستردام با عنوان پایتخت دوچرخه سواری دنیا که اتفاقی به این مرحله رسیده نام می برند! هفته گذشته، در مراسم معرفی این کتاب در لندن، خانم اولدنسیل ابراز کرد که برتری آمستردام در دوچرخه سواری در واقع یکجور اتفاق بوده! داستان دوچرخهسواری که این خانم از آمستردام تعریف می کند، آن داستان رؤیایی از طراحی خیابانها که همه چیز از آنجا سرچشمه گرفته و مسئولان از شهر ارائه می دهند، نیست! بلکه مجموعه ای است از گزینه های مختلف که در طول زمان به یکدیگر پیوسته اند و در این مدت هم سیاست در محدوده دوچرخه سواری هیچگاه بیشتر از تغییر شرایط بر اساس نیاز نبوده است.
سقوط ۷۵ درصدی دوچرخه سواری در آمستردام پس از اوج آن در سال های ۱۹۵۰ میلادی در سال های اخیر، به روندی افزایشی رفته رفته تبدیل شده است. در طول سالها دوچرخه سواری به عنوان سدی بر سر راه مدرنیسم به شمار می آمد. در کتاب مورد اشاره، عکسی از سال ۱۹۵۷ از خیابان پر رفت و آمد و مرکز تجاری آمستردام، Leidsestraat مشاهده می شود و دوچرخه سواران و #ترامواها را نشان می دهد که همگی بر سر فضای یک خیابان با یکدیگر رقابت دارند. چیزی می بایست شرایط در این شاهرگ شهر را تغییر دهد. و این تغییر انجام شد. عکسها از سال ۱۹۷۱ نشان می دهند که دوچرخه ها از این خیابان تبعید شدند.
خانم اولدنسیل به این نکته اشاره می کند که دوچرخه سواری در آمستردام برای سالها امری در ارتباط با سطح اجتماعی مردم به شمار می آمده. دوچرخه سواران منسوب به سطح پایین جامعه بودند و از دیدگاه مسئولان رفتار آنها خودسرانه، غیرقابل پیشبینی و به عنوان سدی برای آینده خودروها محسوب می شده. نخستین مسیر دوچرخه سواری که در اوایل سال های ۱۹۳۰ میلادی عرضه شد، بیشتر برای به حاشیه کشیدن دوچرخه سواران بود تا تشویق مردم به اینکار. اما از اواسط دهه هفتاد گروههای اجتماعی دیگری شکل گرفتند. جنبش پادفرهنگ در آمستردام به همراه دیگر گروهها در جریان توسعه مجدد و مقاومت در برابر خودروها، مدعی میراث فرهنگ دوچرخهسواری شهر خود شدند. از آن پس مسئولان شهری دوچرخهسواری را چون بخشی از سیاستهای خود پذیرفتند که البته نیت آنها بیشتر جنبه پراگماتیک داشت تا یک تغییر اساسی. امروز در مرکز شهر آمستردم صفهای چهار کیلومتری از دوچرخه سواران را می توان مشاهده کرد که خانم اولدنسیل آنرا ترکیبی از یک جنبش اجتماعی، مقاومت سرسختانه فرهنگ دوچرخه سواری و ترکیبی از سیاست پراگماتیک طرفداری از دوچرخه سواری و محدود کردن خودرو ها، استفاده از هر سانتیمتر خیابانها، سرمایهگذاری موثر و مقرون به صرفه و شمار محدودی از پروژه هایی برای زیرساخت خیابانها می داند.
کتاب خانم اولدنسیل به آنچه که تاریخچه دوچرخهسواری در ۱۴ شهر اروپایی بوده، نگاه می کند و از ۵ نکته که موجب شکوفایی این فرهنگ در برخی شهرها و کمرنگ شدن آن در برخی دیگر شده است، نام می برد: طبیعت و چشم انداز شهر، دسترسی به گزینه های متفاوت برای رفت و آمد از جمله وسایل نقلیه عمومی، جایگاه دوچرخهسواری در میان سیاستهای ترافیک شهر، تأثیرات جنبش های اجتماعی و تغییر در وضعیت فرهنگ دوچرخهسواری از وسیله ای برای تردد افراد فقیر به ابزاری برای مردم در همه سطوح.
آنچه ما اما نیاز داریم، زیر ساختی برای زندگی خیابانی است: ارتباط مردم با یکدیگر و نه جدا ساختن آنها.
اگرچه داستانی که خانم اولدنسیل از آمستردام تعریف می کند شامل جدال بین #ترامواها و تخریب خیابانها برای ساختن مترو از یک جهت و از جهتی دیگر دوچرخه سواران است، اما او ترجیح می دهد که منافع عابران پیاده، دوچرخه سواران و آنها که از وسایل نقلیه عمومی استفاده می کنند، با هم همراهی کنند و مکمل یکدیگر باشند. یک شهر می بایست جایی برای زندگی مشترک باشد و نه مکانی برای مسابقه با یکدیگر. داستان آمستردام داستان شهری است که آنجا هزینه داشتن خودروها آنچنان سنگین شده که جای پارک آنها اکنون به دوچرخه سواران تعلق دارد.
https://www.theguardian.com/uk-news/davehillblog/2016/nov/26/london-cycling-and-the-by-chance-success-of-amsterdam
the Guardian
London cycling and the “by chance” success of Amsterdam
A new book about the cycling cultures of Dutch and other European cities offers some valuable guidance for London
@darvishnameh
امروز، 9 ژانویه، حدود یکهزارنفر #دوچرخه_سوار در سرمای منفی ۲۷ درجه سانتیگراد #مسکو رکاب زدند تا پیامی بزرگ به کاهلانِ دنیا در شرق و غرب عالم دهند!
👇👇👇
yon.ir/3gGB
امروز، 9 ژانویه، حدود یکهزارنفر #دوچرخه_سوار در سرمای منفی ۲۷ درجه سانتیگراد #مسکو رکاب زدند تا پیامی بزرگ به کاهلانِ دنیا در شرق و غرب عالم دهند!
👇👇👇
yon.ir/3gGB
🔴 فرانسه پس از هلند صاحب یک رهبر #دوچرخه_سوار شد؛ اما انگلیسیها خواستار استعفای نخست وزیر ضد محیط زیستی شدند و در ایران #نجات_میانرودان به ۷۵ هزار امضا رسید😊
👇
https://t.me/darvishnameh/6102
👇
https://t.me/darvishnameh/6102
Forwarded from محمد درویش
🔴ده الگوی رفتار محیط زیستی #عزاداران_حسین (ع)🔴
#امام_حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر #منزلت_انسانی، #آزادی و #حرمت_حیات و #انتخاب هستند، فارغ از اینکه #شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. #حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که #حرمت_حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید #سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی #سالار_بی_رقیب شهیدان جهان آن است که #ده_الگوی_رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در #شبهای_محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:
۱. از کیسه ها و ظروف #پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از #خودروهای_تک_سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به #ذبح_دام نمی کنند؛
۴. از #آلودگی_شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. #سیگار نمی کشند و از #قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. #حرمت_گیاهان و #جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از #پروتئین_حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. #دوچرخه سوار بوده و #ساده_زیست هستند؛
۹. در برابر #حق_کشی می ایستند و پاسدار #آزادی هستند.
۱۰. قدر #آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.
@darvishnameh
#امام_حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر #منزلت_انسانی، #آزادی و #حرمت_حیات و #انتخاب هستند، فارغ از اینکه #شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. #حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که #حرمت_حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید #سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی #سالار_بی_رقیب شهیدان جهان آن است که #ده_الگوی_رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در #شبهای_محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:
۱. از کیسه ها و ظروف #پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از #خودروهای_تک_سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به #ذبح_دام نمی کنند؛
۴. از #آلودگی_شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. #سیگار نمی کشند و از #قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. #حرمت_گیاهان و #جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از #پروتئین_حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. #دوچرخه سوار بوده و #ساده_زیست هستند؛
۹. در برابر #حق_کشی می ایستند و پاسدار #آزادی هستند.
۱۰. قدر #آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.
@darvishnameh
Forwarded from محمد درویش
🔴ده الگوی رفتار محیط زیستی #عزاداران_حسین (ع)🔴
#امام_حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر #منزلت_انسانی، #آزادی و #حرمت_حیات و #انتخاب هستند، فارغ از اینکه #شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. #حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که #حرمت_حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید #سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی #سالار_بی_رقیب شهیدان جهان آن است که #ده_الگوی_رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در #شبهای_محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:
۱. از کیسه ها و ظروف #پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از #خودروهای_تک_سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به #ذبح_دام نمی کنند؛
۴. از #آلودگی_شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. #سیگار نمی کشند و از #قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. #حرمت_گیاهان و #جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از #پروتئین_حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. #دوچرخه سوار بوده و #ساده_زیست هستند؛
۹. در برابر #حق_کشی می ایستند و پاسدار #آزادی هستند.
۱۰. قدر #آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.
@darvishnameh
#امام_حسین (ع) را همه آنهایی که ستایشگر #منزلت_انسانی، #آزادی و #حرمت_حیات و #انتخاب هستند، فارغ از اینکه #شیعه او باشند یا نباشند، دوست دارند. #حسین در خون خویش غلتید و رفت تا من و تو یادمان باشد که #حرمت_حیات و زیستن شرافتمندانه را هرگز نباید با هیچ زرق و برقی در دنیای فانی تاخت بزنیم.
چنین است که امروز هم باید #سوگواران این امام همام نشان دهند از جنس دیگری هستند و نه تنها سبز می اندیشند، بلکه عملاً هم به نحوی رفتار نمی کنند که حرمت سرزمین شان شکسته و یا آلوده شود. از همین رو، خواهشم از همه عاشقان واقعی #سالار_بی_رقیب شهیدان جهان آن است که #ده_الگوی_رفتاری زیر را تا می توانید، رعایت کرده و گسترش دهید تا در #شبهای_محرم، آسمانی از همیشه آبی تر، شهرهایی از همیشه آرام تر، پاکیزه تر و ایمن تر و ترافیکی از همیشه روان تر را شاهد باشیم:
۱. از کیسه ها و ظروف #پلاستیکی استفاده نمی کنند؛
۲. از #خودروهای_تک_سرنشین استفاده نمی کنند؛
۳. در معابر عمومی اقدام به #ذبح_دام نمی کنند؛
۴. از #آلودگی_شنیداری پرهیز می کنند؛
۵. #سیگار نمی کشند و از #قلیان استفاده نمی کنند؛
۶. #حرمت_گیاهان و #جانوران آبادبوم شان را محفوظ می دارند؛
۷. دستکم یک روز در هفته از #پروتئین_حیوانی استفاده نمی کنند؛
۸. #دوچرخه سوار بوده و #ساده_زیست هستند؛
۹. در برابر #حق_کشی می ایستند و پاسدار #آزادی هستند.
۱۰. قدر #آب را می دانند و آن را هدر نداده یا آلوده نمی کنند.
@darvishnameh