محمد درویش
15K subscribers
5.47K photos
1.21K videos
137 files
3.86K links
برای اعتلای طبیعت وطنی که دوستش داریم.
دیدگاه‌های رییس کمیته محیط‌زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو

نحوه درج پیام یا ارسال عکس در تلگرام:
@mohammaddarvish44

محمّد درویش در ویکی‌پدیا:
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/محمد_درویش
Download Telegram
🟢 بهانههای سرکردن زمستان در یک امام‌زاده! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ حتماً گزارش اخیرم از امام‌زاده شاه‌غیب در کوار را به یاد دارید؟ همان امام‌زاده‌ای که بر سردر ورودی محوطه‌اش آن تابلو عجیب نصب شده و مشتاقان حضرتش را از نوشیدن مشروبات الکلی پرهیز داده بودند!

2️⃣ البته به رغم آن هشدار، محوطه امام‌زاده به طرز شگفت‌انگیز و باورنکردنی مملو از زباله بود. اما خوشبختانه پس از انتشار آن گزارش و در کمتر از دو هفته، همانطور که در این تصاویر می‌بینید، همه زباله‌ها به کمک زنان و مردان طبیعت‌دوست منطقه جمع‌آوری شد تا یک بهانه‌ی سرکردنِ زمستان جدید برای محمد درویش و خوانندگان عزیزش آفریده شود‌.

3️⃣ اگزوپری می‌گوید: " اگر ما جسارتِ طور دیگری زندگی‌کردن را داشتیم؛ اگر قدرت تغییرکردن را داشتیم؛ و خلاصه اگر آدمِ ساختن بودیم و نه آدم غرزدن؛ از همین جای زندگیمان به بعد را می‌ساختیم. " آفرین به همه آنهایی که در کوار منتظر فرمان فرماندار و شهردار و دهیار نمانده و خود آستین همت بالا زدند تا ثابت کنند: نجات‌دهنده را باید در آینه دید.

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#کوار
#محمد_درویش

https://youtu.be/XBbAX-qRaeM?si=YW9tiKzss8APWyFv
🟢 فرشته عالمشاه؛ از سری بهانههای سرکردن زمستان! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ باید خیلی سرزمینت را دوست داشته باشی و البته باید خیلی برای وجودت احترام قائل باشی تا بتوانی از دزفول به حسن‌آباد جرقویه آمده و پرچمدار نجات یک ماهی اندمیک به نام آفانیوس یا کپور دندان‌دار اصفهانی شوی ...

2️⃣ فرشته عالمشاه، مدیر هنرمندسرای آلمُن و عاشق ایران و زیستمندان و فرهنگ و تاریخ این سرزمین است. دست خالی پرچم حفاظت و حراست از اندک اندوخته‌های طبیعی وطن در پایاب زاینده‌رود را برداشته و وظیفه همه ماست تا در حد توان‌مان کمکش کنیم که به آرمانش؛ ژینایی دوباره ایران برسد.

3️⃣ برای محمد درویش، آشنایی با فرشته عالمشاه، علیمراد، ساینا، منصور کمیلی، شکوه سلطانی، شهردار جوان و دلسوز حسن‌آباد و دیگر عزیزانی که می‌کوشند تا از موجودیت و مایملک محیط‌زیستی ایرانِ جان در شرق زاینده‌رود دفاع کنند، همچو درک یک بهانه جدید سرکردن زمستان و انرژی‌بخش است ...

4️⃣ چاره‌ای نداریم جز آنکه به یکدیگر انرژی داده و دلیل حال خوب هم باشیم، چرا که امروز، روزی است که نجات‌دهنده را باید در آینه دید ...

5️⃣ امیدوارم همه ایرانیان، اداره کل محیط‌زیست استان اصفهان و شخص دکتر لاهیجان‌زاده عزیز که می‌دانم عمیقاً شیفته و خادم طبیعت ایران است و نیز کنشگران محیط‌زیستی در اصفهان از این بانوی هنرمند و سبزاندیش حمایت کرده و حسن‌آباد را به آفانیوس اصفهانی‌اش شهره آفاق کنیم.

6️⃣ یادمان باشد: ما با یک نفر که دوستش داشته باشیم، می‌توانیم جهان را فتح کنیم و آن یک نفر برای همه‌ی ما "ایران" است. فرشته برای من در حکم نماینده ایران‌بانو در حسن‌آباد جرقویه می‌درخشد و می‌دانم برای شما هم ...

#آفانیوس
#فرشته_عالمشاه
#حسن_آباد_جرقویه
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش

https://youtu.be/S-1ETaEj2nE?si=dn-uqLxxau-Ezx3M
🟢چرا پرچم امید در بندرعباس بالاست؟🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ چند روزی است که مهمان مردم شریف بندرعباس هستم، چهار گفتگوی فشرده با کارشناسان و مدیران صنعت بازچرخانی آب و چند گفتگوی داغ و تب‌دار با فعالین محیط‌زیستی و اعضای شورای شهر بندرعباس به همراه بازدید از مراحل امیدبخش پیشرفت مهم‌ترین پروژه تصفیه فاضلاب کشور در هرمزگان از جمله فرازهای این سفر بوده است.

2️⃣ شک ندارم اگر این پروژه با همین سرعت پیش رفته و در نهایت اهالی شریف بندرعباس دوباره شاهد یک خلیج‌فارس آبی و زلال و پرماهی در سواحل خود باشند، شوق بیشتری در دیگر شهرهای در صف انتظار راه‌اندازی تصفیه فاضلاب از جمله مشهد، انزلی، اهواز و ... آفریده خواهد شد.

3️⃣ لطفا تحمل کرده و با صبوری این کلیپ را به طور کامل تماشا کنید و نشر دهید تا همه ایران بدانند که ثمره کنشگری باسماجت و صبورانه چاره‌ای جز لمس موفقیت نیست:

https://youtu.be/iaSsJSjAx7E?si=kn1v8R8YrB4EmQip

4️⃣ دم شهروز شجاعی و یارانش گررررم که با اراده و عشقی وصف‌ناپذیر برای تحقق یک خلیج فارس بدون آلایندگی می‌کوشند و خود به دلیلِ حالِ خوبِ ما بدل شده‌اند.

#شهروز_شجاعی
#بندرعباس
#فاضلاب
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🟢 معرفی یک یاور هیرکانی در سنگده مازندران!🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ سید باب‌الله اسمعیلی سنگدهی را همه اهالی سنگده و دودانگه در مازندران می‌شناسند. برای محمد درویش او یک اسطوره سماجت، امید و شجاعت برای رسیدن به هدف است ...

2️⃣ مگر می‌شود کسی را بشناسی که در طول شش سال بیش از ۸۸۰ بار به دادگاه و مراجع حقوقی رفته و ۱۷۰ بار خود را به تهران رسانده تا از منافع جنگل هیرکانی در قوه قضاییه دفاع کند؟ و مگر می‌شود او را بتوان فراموش کرد؟

3️⃣ سید باب‌الله که هنرمندی زیردست در حوزه سنتور هم هست، بی‌شک یکی از سرمایه‌های اجتماعی مازندران و ایران به شمار آمده و می‌تواند الهام‌بخش همه کنشگران ایران باشد. همه آنها که می‌گویند: نمی‌شود و نمی‌خواهند و ما شکست خواهیم خورد، باید چند دقیقه‌ای از وقت خود را به گفتگو با سید اختصاص دهند.

4️⃣ او نه فقط موفق شد از یک تاراج بزرگ ده هزارمیلیارد تومانی جلوگیری کند، بلکه اینک به کمک یارانش ده‌ها هزار هکتار از جنگل‌های دودانگه را شبانه‌روزی حراست می‌کند تا مبادا قربانی سودجویان شود.

5️⃣ نسخه کامل این ویدئو را می‌توانید در کانالم در یوتوب یا آپارات به نشانی‌های زیر تماشا کنید:

https://aparat.com/v/T14tX

https://youtu.be/cCP1qhcwtBg?si=kd0-ye_xPD_8tCf-

6️⃣ می‌گویند: تمام هنر برای ابر بود، اما همه برای باران شعر گفتند! محمد درویش اما می‌خواهد تمام‌قد به احترام باب‌الله ایستاده، کلاه از سر برداشته و از ابری چنین پربرکت در هیرکانی با افتخار ستایش کند.

#باب_الله_اسماعیلی
#جنگلهای_دودانگه
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
🟢 از سری بهانههای سرکردن زمستان! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ نامش ونداد سلیمانی است. هشت سال دارد و اهل آمل است. به مدد تربیتی نیکو در دامان پدر و مادری فرهیخته و سبزاندیش، به ادبیات، فردوسی و محیط‌زیست علاقه فراوان دارد ...

2️⃣ نامه پدرش را با هم بخوانیم که به مناسبت سخنرانی اخیرم در بهبهان آفریده شده:

سلام استاد عزیزم،
وقت و حال خوش،

من سینا سلیمانی هستم ۳۶ ساله از آمل،
از دوستداران بی‌شمار شُماییم.
حقوق خواندم و حقوق؛ اندکی درس می‌گویم.

به همراه همسر و فرزندم، (خانوادگی) هر هفته به سخنرانی شما گوش میکنیم، شنیدنِ «سخنرانیتان در بهبهان» غوغایی افکند در جانِ ما... پسرم (وَنـداد) هر لحظه، از طبیعت ایران، مرا سوال باران می‌کند.

«تفکیک زباله‌ی خشک و تر»، «۲۴ ساعت نگه‌داشتن تفاله‌ی چای و پس از آن در ظرف زباله انداختن،» «دست‌کم ماهی یک‌بار پاکسازی محیط پیرامون جنگلی که می‌رویم»، از برکات آشنایی با شما استاد عزیز و گرانقدر است که در مقابل خدمات گوهروار شما به ایران/مادر؛ هیچ است.

وندادِ ۸ ساله‌ی ما، شیفته‌یِ نقاشی و شعر است.
گاهی از بزرگان این دیار، نقاشی(پرتره‌‌ای کودکانه) می‌کشد و ما با افتخار قاب می‌کنیم بر دیوار.
این بار، برای شما عزیز جان کشید،
و برایتان از دماوند خواند،
برگِ سبزی، تحفه‌ی درویش...

مخلصیم و ارادتمند
دوستدار شما،
چشم امید به دیدار شما...

3️⃣ همیشه به من می‌گویند: چرا آنقدر به آینده ایران امیدواری؟ این هم سندش! دیگر چه می‌خواهید؟

4️⃣ می‌گویند: گاهی همه جمعیت شهر، همان یک نفری هست که نیست! و می‌گویم: گاهی هم همه جمعیت شهر، وندادی است که هست و با غرور از دماوند سخن می‌گوید و عمو درویشِ نادیده‌اش را می‌نوازد ...💚⚘️💚

♦️ شعر دماوند با صدای ونداد سلیمانی عزیز:
https://youtu.be/4aawGECMIdY?si=3Jbi3xfnaK6FgWU3

#ونداد_سلیمانی
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش
🟢 بیاییم از بابونه‌ها عافیت بطلبیم! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ گیاهان بر خلاف همه موجودات دوپا تا هزارپا، گزینه فرار از مهلکه را هرگز روی میز ندارند! بنابراین آمده‌اند که بمانند، بجنگند و تاب‌آوری خویش را در هر شرایط نادلپذیری چون آتش‌سوزی، یخبندان، خشکسالی، آفت و تبر حفظ کنند ...

2️⃣ کنفسیوس می‌گوید: "درختی که دربرابر باد نمی‌ایستد و خم می‌شود، پایدارتر است." و من هرقدر بیشتر مجال کاویدنِ طبیعت را در طول این حدود شش دهه از زندگیم یافته‌ام، بیشتر شرمنده خواهش‌های بوم‌شناختی اندک، مقاومت سترگ، انعطاف‌پذیری تحسین‌برانگیز و تطابق هوش‌ربا و امیدبخش گیاهان شده‌ام ... واقعاً خوشا به حال آنها که عاشق نورند و دست منبسط نور، همواره روی شانه آنهاست ...

3️⃣ در وصف این کتاب، مری و جان گریین، زوجی که کتاب مشهور شکارچیان گل را در کارنامه خویش دارند، می‌گویند: "می‌خواستیم از نرگس‌هامان برای اوقاتی که سایه ما نگذاشته آفتاب به آنها بتابد، عذرخواهی کنیم." به باور محمد درویش: اوج شعور، دیگردوستی موثر و شاخص یک جامعه توسعه‌یافته در میزان حرمتی است که به سپر حفاظتی زمین در برابر برهنگی - گیاهان - نشان می‌دهد. بی‌دلیل نیست که یکی از باشعورترین شعرای معاصر وطن، سهراب سپهری می‌گوید: می‌دانم! سبزه‌ای را بکنم، خواهم مرد ...

4️⃣ یادمان باشد نویسنده این کتاب - دنیل شاموویتز - که مدرک دکترای ژنتیک گیاهی دارد و سه سال از نگارنده بزرگ‌تر است، تاکنون فقط یک کتاب نوشته و اینکه چرا فقط یک کتاب، خود شاید درسی ماندگار به روایت کاوه فیض‌اللهی، مترجم نامدار ایرانی‌اش باشد!

5️⃣ راستی! آیا می‌دانید جِرم زنده گیاهان در بوم‌سازگان‌های خشکی، هزاربرابر جِرم جانوران است و دست‌کم چهارصدهزار گونه گیاهی در زمین زیست می‌کنند که سهم ایران فقط هشت هزار است؟ و آیا با این حساب، سزاوار نیست بدانیم "گیاهان چه می‌دانند؟ "

6️⃣ برگردان فارسی این کتاب به همت کاوه فیض‌اللهی و پری رنجبر و توسط نشر نو در سال جاری منتشر شده است و مترجمان عزیز، کتاب را با این عبارات ساده اما پرشکوه و ماندگار به نگارنده تقدیم کرده‌اند:

برای
محمد درویش
رفیق اُرس‌
های کهنسال،
لاله‌
های کوهی،
عدسک‌
های آبی
...
آنها که با ما خاموشند
با او سخن می‌گویند.


7️⃣ چقدر آدم باید خوشبخت باشد که چنین فرزانگانی در شمار رفقایش بوده و بهانه‌ای بی‌رقیب برای سرکردنِ زمستان بیافرینند؟ زمستانی که با طرد مهدی تیموری‌ها، گاه به مرز تحمل‌ناپذیر یخبندان قطبی می‌رسد و دوباره نسیم گرمابخش رفاقت، ژینایی تاب‌آوردن را بازمی‌گرداند ...

8️⃣ یک جایی در کلیدر، محمود دولت‌آبادی می‌نویسد: " در من چیزی کم بود
و دراین زندگانی هم چیزی کج بود
میان ما و زندگانی یک چیزی گنگ ماند
ما دیر آمدیم یا زود
هرچه بود به موقع نیامدیم
گذشت و بهتر.


خواستم بگویم: اگر او هم چنین بهانههای غبطه‌برانگیزی برای سرکردن زمستان داشت، شاید این جمله تلخ‌تر از زهرمار را در کلیدر جاودانه نمی‌کرد! می‌کرد؟

#گیاهان_چه_میدانند
#کاوه_فیض_اللهی
#معرفی_کتاب
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_درویش
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟢 هدیه شکوفه باقری به محمد درویش در شاهرود! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ خیلی باید آدمِ آدمی باشی که آدم‌ترین آدم‌های زمین در باغ اَوِرس شاهرود تو را بیابند و چنین هدیه‌ی دست‌ساختی را پیشکش کنند! آن هم از سنجابی که تو سالهاست با او گفتگو هم می‌کنی ...

2️⃣ ممنون شکوفه‌جان، دختر هنرمند، معصوم و دوست‌داشتنی که چند روز پیش از بهار، مرا و خانواده‌ام را از این همه شور و عشق و مهر، بهاری کردی ...

3️⃣ باشد که در نوروز ۱۴۰۳، فروردینِ پس از آن و همه‌ی یازده‌ماهِ باقیمانده، روزگار شکوفه، خانواده عزیزش، مردم شریف شاهرود و همه هموطنان، هم‌نوعان و زیستمندان ایرانی و غیرایرانی، دلپذیرتر از روزهای رفته و نادلپذیرتر از روزهای نیامده‌ باشد ...

#شکوفه_باقری
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#نوروزنامه
#دلنوشته‌_های_محمد_درویش
🟢 آفرین به مدیران کارخانه قند کرمانشاه! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ در کرمانشاه یک واحد تولیدی تصمیم می‌گیرد چند هفته تعطیل شود تا مبادا ادامه فعالیتش منجر به آسیب به یک جفت لک‌لکِ در انتظار تولد کودک شود!

2️⃣ نفسِ همین خبر، غرورانگیز، امیدبخش و نشاط‌آور است. اینکه هنوز در این مملکت، مملکتی که هر روز از خواب بیدار می‌شوی باید خود را آماده شنیدن یک خبر تلخ یا حادثه‌ای خشونت‌بار کنی؛ همچنان می‌توان چنین خبرها و رفتارهای انسانی درجه یکی را شاهد بود ...

3️⃣ در شرایطی که خیلی‌ها پایان اخلاق و رواداری را اعلام کرده و جامعه ایران را جامعه‌ای سرخورده، افسرده و ناامید برمی‌شمارند که رواج خشونت و تعرض به جان و مال آدم‌ها در آن پرشمارتر می‌شود و در شرایطی که پایتخت کشور را ابرشهر افسرده ایران می‌نامند؛ باید مشوق و مبلغ چنین رفتارهایی باشیم. ما فقط خود را داریم. متاسفانه بخش‌هایی قدرتمند از حکومت همچنان بنای نشنیدن نظر مردم را دارد و حتی دربرابر یک مطالبه ساده و قانونمند مثل عدم تغییر کاربری #پارک_قیطریه هم می‌کوشد که کوتاه نیاید تا این پیام را انتقال دهد: برای ما نظر و خواست شما پشیزی نمی‌ارزد! کار دشواری در پیش داریم که خشمگین نشویم، کینه‌ای نشویم، بی‌تفاوت و سرخورده نشویم و همچنان مبانی اخلاقی از جمله حقوق حیوانات را رعایت کنیم در زیر سایه حکومتی که آشکارا حقوق مردم خود را لگدمال می‌کند ...

4️⃣ برای همین است که وقتی می‌بینم هنوز مردم و کسب و کارهایی در این کشورِ خشونت‌زده و زیربار سخت‌ترین شرایط فلاکت‌بار اقتصادی هستند که حفظ حرمت لک‌لک‌ها برایشان اهمیت دارد، بی‌اختیار گونه‌هایم خیس می‌شود و امیدم به فردای ایران، بیشترررر. دم مدیران شریف کارخانه قند کرمانشاه گرم که بهانه‌ای جدید برای سرکردن زمستان آفریدند.

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#کرمانشاه
#قصه_لک_لکها
#دلنوشته‌_های_محمد_درویش
🟢 یادداشت وارده؛ از سری بهانههای سرکردن زمستان! 🟢

به قلم: محسن صادقی

📚 @darvishnameh

سلام بر او که همواره از آزار خاک پاک میهن است در تشویش،
بسیار بسیار بی‌دریغ گذشته از خویش، مهندس محمد درویش
.

✍️ سال‌ها بود که گاه‌گاه توشه‌ای اندک جمع می‌کردیم و با کوله‌ای بر دوش دل از دود و شلوغی تهران می‌بریدیم و فرهادوار به کوهستان پناه می‌آوردیم. در کناره‌ی خم رودخانه می‌نشستیم، شعری می‌خواندیم و همه دل را به تماشای پرندگان و درختان و آسمان و ابرها می‌بستیم. تا چندی پیش، که همانجا نشسته بودیم و با خود گفتیم سال‌هاست تا این تکه‌ی پاک و پرنور مأمنی از برای آرامش و آسایش ما فراهم کرده، ولی ما برای او چه کرده‌ایم؟ اینکه هربار به قدر وسع زباله در کوله برزیم که وظیفه است. کاری شایسته‌تر باید. این شد که عزم خویش جزم کردیم تا بر سبزی این نگین چیزی بیفزاییم.
سه نهال را بر دوش گذاشتیم تا به نقطه‌ی معهود ببریم. رسیدیم سرانجام و آن سه نهال را به خاک پاک آن تکه‌ی پاک و پُرنور سپردیم. دور نهال‌ها را سنگ چیدیم تا هرکسی که می‌گذرد بداند تا اینجا مکان مقدسی است و این شاخه‌های سبز هم نشان آن. و از آن روز که بازگشتیم سخت بی‌تابیم. تا مبادا گزندی به آن سه دوست ما رسیده باشد.

🧿 گفتم تا این حدیث با محمد درویش بگویم؛ او که می‌دانم تا چه اندازه دل‌بسته‌ی این خاک است. امید دارم که حتی برای لحظه‌ای، مایه‌ی خوشدلی و دلگرمی شما را فراهم کرده باشم، که این ملک به یاری فرزندانی چون شماست که سال‌هاست زنده است. گرنه چون روز روشن است که بی‌خردانی تیشه به ریشه‌اش می‌زنند. اما شما تنها نیستید در این راه، چنانکه فریدون تنها نبود در نبرد با ضحاک. حتم دارم که سعدی شیراز اگر بود، در گلستان همیشگی خودش و در باب «اخلاق درویشان» حتماً در حکایتی می‌نوشت از آنچه شما می‌کنید. یا حافظ اگر امروز بود حتماً بیتی در این حدود تقدیم شما می‌کرد:

شمشاد خرامان کن، و آهنگ گلستان کن
تا سرو بیاموزد، از قد تو دلجویی


همواره شادمان باشید و تندرست،
با مهر.
@mohsensadeqi

#نامه_وارده
#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محسن_صادقی
#محمد_درویش
🟢 پایان پویش کمک برای یک فعال محیط‌زیست! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ شما مردم بی‌نظیر هستید و یاد مهرورزی‌ها، همراهی‌ها و اعتماد ارزشمندتان در دل و جان محمد درویش هرگز خاک نخواهد خورد ...

2️⃣ یکی از فعالان شناخته‌شده و دلسوز محیط‌زیست ایران با نگارنده تماس گرفت و از وضعیت ناگوار اقتصادی خویش گفت ... و اینکه در تامین هزینه رهن منزل در تمدید اجاره مانده است ... او انسان بسیار شریفی است و واقعاً متاسفم که روزگار چنین شده که باشرف‌ها را از کار اخراج می‌کنند و به چنین بحران اقتصادی می‌اندازند ...

3️⃣ دیشب مراتب را استوری کردم بدون ذکر نام وی و خوشبختانه هموطنان عزیزم با توجه به اعتمادی که به حقیر داشتند، بلافاصله مبلغ مورد نظر را تقدیم کردند و حتی دو میلیون تومان هم بیشتر فراهم شد که عیناً لحظاتی پیش تقدیم رفیق سبزاندیش و دل‌شکسته‌ام کردم تا بداند و بدانیم که اگر آنها با ما نیستند، مهم نیست. ما خودمان که با هم هستیم و دلیل حال خوب هم. دم‌تان گرررم ...

4️⃣ خواستم خطاب به دنبال‌کنندگان شریف یادداشت‌هایم بگویم: شاید هرگز مجال نشود که از نزدیک ببینم‌تان و از همراهی‌ها و حمایت‌های ارزشمندتان قدردانی کرده و دست‌تان را ببوسم، اما یادتان باشد شما پرنده قلبم هستید و بال‌ پروازتان را در ضمیرم همواره می‌بوسم و نوازش می‌کنم ...

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلیل_حال_خوب_هم_باشیم
#محمد_درویش
🟢 ساده‌تر از رنگ؛ هدیه‌ای ارزشمند برای محمد درویش! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ محمد متینی‌زاده را بیش از سه دهه است که می‌شناسم. سالها مسیرمان برای رسیدن به مقصد، یکی بود! هر دو عاشق باغ گیاهشناسی ملی ایران بوده و هستیم ... او عضو هیات علمی بخش تحقیقات جنگل و من بخش بیابان بودم ... و این روزها برای نجات این باغِ پرشکوه از گزند برج‌سازی‌ها در غرب تهران می‌جنگیم ...

2️⃣ حالا دریافته‌ام که در تازه‌ترین مجموعه اشعارش با عنوان: "ساده‌تر از رنگ" رفیقش را شرمنده محبتش کرده و یکی از اشعارش به نام: "نبض حیات به شماره افتاده" را به محمد درویش تقدیم کرده است ...
نبض حیات
به شماره افتاده
و رنگ از رخسار
مادرجان طبیعت رفته
باید برایش خواند
از عاشقانه‌
های دلکشِ
خزندگان بیابان
و از لذت چریدن کل و قوچ
در پستو - صخره نزدیک آسمان ...
باید
به مورچه سر راه سلام کرد
بره گمشده را
به کلاس ستاره‌خوانی برد
موریانه پا به ماه را
کمی چوب نم‌زده هدیه داد
دُم روباه افسرده را
کنار دامش بخیه کرد
برای شغال ده پایین
کارتِ جشن انگور فرستاد
و برای چهار واحد شفا و قانون
از عقرب و رتیل دعوت کرد
تا مادرجان بداند
ما و او یکی هستیم
تا آخرین سبزینه
آخرین یاخته ...

3️⃣ خوشبختی شاید همین باشد ... اینکه آنگونه در کنار رفقایت، همکارانت و عزیزانت زیسته باشی که وقتی به مشام‌شان چوب نمزده می‌‌رسد، وقتی مورچه می‌بینند و وقتی از عاشقانه‌های دلکش خزندگان بیابان یاد می‌کنند، یادِ محمد درویش می‌افتند ...

4️⃣ خواستم بگویم: شک ندارم محمد متینی‌زاده خودش سحرِ سیمین را دیده است ...
در خانه‌ات درختی خواهد رویید
و درخت‌هایی در شهرت
و بسیار درختان در سرزمینت
باد پیغام هر درختی را
به درخت دیگر خواهد رسانید
و درخت‌ها از باد خواهند پرسید:
در راه که می‌آمدی، سحر را ندیدی؟


سیمین دانشور

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#محمد_متینی_زاده
#دلنوشته‌_های_محمد_درویش

@Matinizadehmohammad
🟢 خوشبختی گاه دریافت یک دانه پفک است! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ آریانا شادلو را تقریباً از لحظه ورودش به دنیا در صبح ۲۱ بهمن ۱۴۰۰ رصد می‌کنم ... و همانطور که در عکس آخر می‌بینید، مقام شامخ خواندن نخستین پیام زمینی‌ها در گوشش به من رسید. فکر کنم وقتی یک دختر ۲۰ ساله شد، باور می‌کنید که پدربزرگ ۸۰ ساله‌اش تا چه اندازه درست به هدف زده است، به خصوص که هر دو بهمنی هم هستیم!

2️⃣ مگر نه این است که قدکشیدن‌های ما پاداش جان‌فرسودن است؟ و مگر می‌شود بدون گذران زمستان، رویش گندم را جشن گرفت؟ نسل آریانا همان جشن موعود است برای نسل من و تو به پاداش دردها، نیش‌ترها و ندیدن‌هایی که کشیدیم و چشیدیم ...

3️⃣ به نظرم هیچکس بر انسانی که از کودکی در دل طبیعت چون آریانا رشد یافته و پوست انداخته؛ انسانی که یک مادرِ مادر، یک پدرِ طبیعت‌مرد؛ یک خواهرِ دیگردوستِ خردمند و یک مادربزرگِ ایثارگر دارد، سلطه نخواهد یافت؛ به‌ویژه که روح پدربزرگِ بیش‌فعالش - ممد خطر - همواره بالای سرش نگهبانی می‌دهد و البته بلیط‌های محمد درویش هم هوایش را دارد ...

4️⃣ جا دارد به سعیده و علی تبریکی جانانه بگویم بابت تربیت درجه یک و ممتازی که برای هستی و آریانا ارایه کرده‌اند؛ آنها عملاً جنگ را پایان داده‌اند؛ چر که استادانه یاد گرفتند چگونه با درون خود به صلح برسند و محصولش شده دو فرزند آرام، مهربان و باهوش که به قشنگی‌های جهان می‌افزایند ...

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🟢 معمایی شیرین از اهواز! 🟢

📚
@darvishnameh

1️⃣ یکی از خوانندگان دلسوز صفحه دلنوشته‌های محمد درویش، بعد از موج حمله کم‌سابقه به نگارنده و شلیک لشکری از ادبیاتی غیربهداشتی، برایم نوشته: تو رو خدا دلگیر نشوید از این برخوردها! ما شصت درصدی که در انتخابات شرکت نکردیم، خیلی غم داریم، خیلی ندیده گرفته شده‌ایم و اینجا در کلبه مجازی شما جای مناسبی برای نمایش بغض‌های فروخفته است ... لطفا شما ادامه دهید و به دل نگیرید، ما قدر چند دهه فعالیت‌های بی‌چشمداشت شما در حوزه روشنگری‌های محیط‌زیستی را می‌دانیم.

2️⃣ خواستم با انتشار این کلیپ برایتان شرح دهم که چرا ادامه داده و ادامه خواهم داد، حتی اگر تهدیدها، تحدیدها و نامهربانی‌ها از سوی هموطنانی که ناعادلانه با نامهربانی مواجه شده‌اند، ادامه یابد‌ ... نخستین پیش‌شرط کنشگری آن است که یادبگیری همواره بدهکار مردم و سرزمینت باشی و کدورت‌هایت را روی یخ بنویسی ...

3️⃣ ما وظیفه داریم در هنگام ترک دنیا، ایرانی دلپذیرتر، تاب‌آورتر و ژیناتر برای آیساهای معصوم وطن بسازیم و من - محمد درویش - متوجه این مسوولیت سنگین اما شیرین هستم.

#بهانه_های_سرکردن_زمستان
#دلنوشته_های_محمد_درویش