Forwarded from من یک تغییردهنده هستم
💐💐💐💐💐
@Iamachanger
#یادداشت_روز
#عملکرد_۴۶_روز
امروز که پنجم می هست، گوگل لوگوی خودش رو تبدیل به یک سری شمعهایی کرده که برام تعجببرانگیز بود. وقتی روی لوگوی گوگل کلیک کردم، مطلبی اومد که دوست داشتم به عنوان یادآوری با شما به اشتراک بذارم. امروز ۱۲۵مین روز سال میلادی است (البته در سال کبیسه ۱۲۶مین روز!). برام جالب بود. و جالبتر اینکه ۲۴۰ روز از سال باقی مونده. گفتم برای سال شمسی اگه این رو بخوام بررسی و اندازهگیری کنم میشه اول مرداد ماه! حالا چرایی این تقسیمبندی مهم نیست ولی این تاریخ نشون میده که ۴ ماه از سال میلادی گذشته و ما باید به فکر ۸ ماه بعدی باشیم.
پرسش اساسی اینجاست که ما چگونه روزهای خودمون رو خرج میکنیم؟ آیا از عملکرد فردی خوبی در روزها برخوردار هستیم؟ عملکرد یعنی انجام درست کار درست که هم کارایی رو شامل میشه و هم کارآمدی. کارآیی یعنی استفاده بهتر از منابع در دسترس و کارآمدی یعنی دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده. اگه تا الان که با تقویم ما ۴۶ روز از سال گذشته، عملکرد خودمون رو اندازهگیری کنیم و ببینیم به چه عملکردی رسیدیم. و اگه عملکردمون بالای ۹۰٪ هست که عالی هستیم و اگه بین ۷۵ تا ۹۰٪ هستیم که با کمی تلاش بیشتر میتونیم به عملکرد مطلوب برسیم. اما اگه زیر ۷۵٪ هستیم از تکنیکهای زیر استفاده کنیم تا به عملکرد بالای ۹۰٪ برسیم.
۱. تکنیک کارآبی: روز خودتون رو به ۴ یا ۵ بخش ۱۲۰ دقیقهای تقسیم کنید. فهرستی از کارهاتون رو تهیه کنید. این کارها نبایستی بیشتر از ۵ یا ۶ کار در هر روز باشند. خروجی و زمان انجام هر کار رو در فهرست مشخص کنید (قانون پارکینسون). این کارها رو به بازههای ۹۰ دقیقهای زمانبندی کنید و به ازای هر ۹۰ دقیقه، ۳۰ دقیقه کاملاً استراحت کنید. در انتهای روز خروجیهای خودتون رو اندازهگیری و چکمارک کنید.
۲. تکنیک کارآمدی: روبروی هر کار هدفی رو بنویسید که برای اون کار در نظر گرفتید. برای تعیین اهداف از نقشه اهداف زندگی (مرحله سوم برنامه #رشد_فردی) استفاده کنید. از مهمترین و سختترین کار به کماهمیتترین و سادهترین کارها اولویتبندی کنید. یعنی سختترین کارها رو در اول صبح انجام دهید و سادهترین کارهاتون رو در آخر روز. حالا میزان دستیابی به اهداف خودتون رو اندازهگیری کنید.
بقیهی سال رو به این صورت پیش بروید که اگر عملکردتون تا الان پایین بوده بتونید روزهای آینده شکاف عملکردی خودتون رو جبران کنید.
📍#من_یک_تغییردهنده_هستم
T.me/iamachanger
✌️✌️✌️✌️✌️
@Iamachanger
#یادداشت_روز
#عملکرد_۴۶_روز
امروز که پنجم می هست، گوگل لوگوی خودش رو تبدیل به یک سری شمعهایی کرده که برام تعجببرانگیز بود. وقتی روی لوگوی گوگل کلیک کردم، مطلبی اومد که دوست داشتم به عنوان یادآوری با شما به اشتراک بذارم. امروز ۱۲۵مین روز سال میلادی است (البته در سال کبیسه ۱۲۶مین روز!). برام جالب بود. و جالبتر اینکه ۲۴۰ روز از سال باقی مونده. گفتم برای سال شمسی اگه این رو بخوام بررسی و اندازهگیری کنم میشه اول مرداد ماه! حالا چرایی این تقسیمبندی مهم نیست ولی این تاریخ نشون میده که ۴ ماه از سال میلادی گذشته و ما باید به فکر ۸ ماه بعدی باشیم.
پرسش اساسی اینجاست که ما چگونه روزهای خودمون رو خرج میکنیم؟ آیا از عملکرد فردی خوبی در روزها برخوردار هستیم؟ عملکرد یعنی انجام درست کار درست که هم کارایی رو شامل میشه و هم کارآمدی. کارآیی یعنی استفاده بهتر از منابع در دسترس و کارآمدی یعنی دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده. اگه تا الان که با تقویم ما ۴۶ روز از سال گذشته، عملکرد خودمون رو اندازهگیری کنیم و ببینیم به چه عملکردی رسیدیم. و اگه عملکردمون بالای ۹۰٪ هست که عالی هستیم و اگه بین ۷۵ تا ۹۰٪ هستیم که با کمی تلاش بیشتر میتونیم به عملکرد مطلوب برسیم. اما اگه زیر ۷۵٪ هستیم از تکنیکهای زیر استفاده کنیم تا به عملکرد بالای ۹۰٪ برسیم.
۱. تکنیک کارآبی: روز خودتون رو به ۴ یا ۵ بخش ۱۲۰ دقیقهای تقسیم کنید. فهرستی از کارهاتون رو تهیه کنید. این کارها نبایستی بیشتر از ۵ یا ۶ کار در هر روز باشند. خروجی و زمان انجام هر کار رو در فهرست مشخص کنید (قانون پارکینسون). این کارها رو به بازههای ۹۰ دقیقهای زمانبندی کنید و به ازای هر ۹۰ دقیقه، ۳۰ دقیقه کاملاً استراحت کنید. در انتهای روز خروجیهای خودتون رو اندازهگیری و چکمارک کنید.
۲. تکنیک کارآمدی: روبروی هر کار هدفی رو بنویسید که برای اون کار در نظر گرفتید. برای تعیین اهداف از نقشه اهداف زندگی (مرحله سوم برنامه #رشد_فردی) استفاده کنید. از مهمترین و سختترین کار به کماهمیتترین و سادهترین کارها اولویتبندی کنید. یعنی سختترین کارها رو در اول صبح انجام دهید و سادهترین کارهاتون رو در آخر روز. حالا میزان دستیابی به اهداف خودتون رو اندازهگیری کنید.
بقیهی سال رو به این صورت پیش بروید که اگر عملکردتون تا الان پایین بوده بتونید روزهای آینده شکاف عملکردی خودتون رو جبران کنید.
📍#من_یک_تغییردهنده_هستم
T.me/iamachanger
✌️✌️✌️✌️✌️
Telegram
Arya
You can contact @iamachanger right away.
💐💐💐💐💐
@ChangeSchool
#یادداشت_روز
#فرد_یا_سیستم
عملکرد موفق هر فرد یا سازمانی بستگی به دو عامل مهم و اساسی دارد. عامل اول برای موفقیت در عملکرد شایستگیهای فرد یا سازمان و عامل دوم سیستمی است که میتواند فرد یا سازمان زا به عملکرد موفق برساند. این دو لازم و ملزوم هم هستند و بایستی مکمل هم باشند. شایستگیها چیست؟ شایستگیها را میتوان مجموعهای از دانش (تجارب انباشته بکارگیریشده)، مهارتها (تواناییهای انجام کار) و نگرشها (دیدگاههای ذهنی نسبت به پدیدهها) نامید. سیستم چیست؟ مجموعهای از عناصر به هم پیوسته که برای یک هدف مشخص کار میکنند.
کشور ما به مثابه یک سازمان بزرگ میتواند عملکرد موفقی در جنبههای مختلفی از قبیل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره داشته باشد. این عملکرد موفق بستگی به افراد این سازمان بزرگ و همچنین سیستمهای به هم پیوسته آن دارد. در میان این افراد، رهبران سازمان از اهمیت بسزایی برخوردارند. خضوضاً مدیر اجرایی سازمان که در شرکتها به عنوان مدیر عامل و در کشورها به عنوان «رئیس جمهور» نامیده میشوند. بنابراین، تلاقی بین فرد (مدیر اجرایی) و سیستم (انضباط سازمانی) میتواند چهار منطقه را به وجود آورد:
۱. مدیر اجرایی از نظر شایستگی ضعیف است و سیستمها فشل هستند، اینجاست که مملکت به فنا میرود.
۲. مدیر اجرایی از نظر شایستگی قوی است و سیستمها فشل هستند، اینجاست که اجرای برنامهها با ریسک زیادی همراه است.
۳. مدیر اجرایی از نظر شایستگی ضعیف است و سیستمها به طور مرتب کار میکند، اینجاست که ما فرصتهای از دست رفته داریم.
۴. مدیر اجرایی از نظر شایستگی قوی است و سیستمها به طور مرتب کار میکند، اینجاست که موفقیت استراتژیک اتفاق خواهد افتاد.
تغییر، حرکت از وضعیت موجود که در آن هستیم به وضعیت مطلوب است که در آینده پدیدار خواهد شد. اگر وضعیت مطلوب منطقه ۴ باشد، آنگاه ما نه تنها یک مدیر اجرایی قوی میخواهیم، بلکه افرادی را میخواهیم که وضعیت سیستمها را به سمتی ببرند تا این گونه سیستمها به صورت مرتب و سیستماتیک برای دستیابی به اهداف مطلوب کشور کار کنند (چه دولتی و چه خصوصی). بنابراین، اگرچه انتخاب یک مدیر اجرایی قوی میتواند به این کمک کند تا کشور به دولتداری مطلوب نزدیک شود، اما مرتبسازی و سیستماتیک کردن سیستمها یا انضباط سازمانی بایستی هدف اصلی همه مردم در تمامی بخشها باشد تا کشور بتواند به مزیت پایدار دست یابد. پس نباید منتظر قهرمان بمانیم و باید تغییر را از خودمان آغاز کنیم.
مسعود چیتگرها
مربی تغییر
https://t.me/joinchat/AAAAADvC0rt_F1jS1w9P6g
✌️✌️✌️✌️✌️
@ChangeSchool
#یادداشت_روز
#فرد_یا_سیستم
عملکرد موفق هر فرد یا سازمانی بستگی به دو عامل مهم و اساسی دارد. عامل اول برای موفقیت در عملکرد شایستگیهای فرد یا سازمان و عامل دوم سیستمی است که میتواند فرد یا سازمان زا به عملکرد موفق برساند. این دو لازم و ملزوم هم هستند و بایستی مکمل هم باشند. شایستگیها چیست؟ شایستگیها را میتوان مجموعهای از دانش (تجارب انباشته بکارگیریشده)، مهارتها (تواناییهای انجام کار) و نگرشها (دیدگاههای ذهنی نسبت به پدیدهها) نامید. سیستم چیست؟ مجموعهای از عناصر به هم پیوسته که برای یک هدف مشخص کار میکنند.
کشور ما به مثابه یک سازمان بزرگ میتواند عملکرد موفقی در جنبههای مختلفی از قبیل اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره داشته باشد. این عملکرد موفق بستگی به افراد این سازمان بزرگ و همچنین سیستمهای به هم پیوسته آن دارد. در میان این افراد، رهبران سازمان از اهمیت بسزایی برخوردارند. خضوضاً مدیر اجرایی سازمان که در شرکتها به عنوان مدیر عامل و در کشورها به عنوان «رئیس جمهور» نامیده میشوند. بنابراین، تلاقی بین فرد (مدیر اجرایی) و سیستم (انضباط سازمانی) میتواند چهار منطقه را به وجود آورد:
۱. مدیر اجرایی از نظر شایستگی ضعیف است و سیستمها فشل هستند، اینجاست که مملکت به فنا میرود.
۲. مدیر اجرایی از نظر شایستگی قوی است و سیستمها فشل هستند، اینجاست که اجرای برنامهها با ریسک زیادی همراه است.
۳. مدیر اجرایی از نظر شایستگی ضعیف است و سیستمها به طور مرتب کار میکند، اینجاست که ما فرصتهای از دست رفته داریم.
۴. مدیر اجرایی از نظر شایستگی قوی است و سیستمها به طور مرتب کار میکند، اینجاست که موفقیت استراتژیک اتفاق خواهد افتاد.
تغییر، حرکت از وضعیت موجود که در آن هستیم به وضعیت مطلوب است که در آینده پدیدار خواهد شد. اگر وضعیت مطلوب منطقه ۴ باشد، آنگاه ما نه تنها یک مدیر اجرایی قوی میخواهیم، بلکه افرادی را میخواهیم که وضعیت سیستمها را به سمتی ببرند تا این گونه سیستمها به صورت مرتب و سیستماتیک برای دستیابی به اهداف مطلوب کشور کار کنند (چه دولتی و چه خصوصی). بنابراین، اگرچه انتخاب یک مدیر اجرایی قوی میتواند به این کمک کند تا کشور به دولتداری مطلوب نزدیک شود، اما مرتبسازی و سیستماتیک کردن سیستمها یا انضباط سازمانی بایستی هدف اصلی همه مردم در تمامی بخشها باشد تا کشور بتواند به مزیت پایدار دست یابد. پس نباید منتظر قهرمان بمانیم و باید تغییر را از خودمان آغاز کنیم.
مسعود چیتگرها
مربی تغییر
https://t.me/joinchat/AAAAADvC0rt_F1jS1w9P6g
✌️✌️✌️✌️✌️