📝عشق بازی چپول ها با جمهوری اسلامی تمامی ندارد
گروهک فداییان اکثریت که به تازگی تغییر نام داده و با نام حزب چپ ایران فعالیت خودش را اغاز کرده همچنان در حال عشق بازی با رژیم ولایت فقیه هست. #فرخ_نگهدار از معروف ترین فعالان چپگرا(کمونیست) در جلسه اعلام موجودیت حزب چپ ایران سخنانی ایراد کرد و همبستگی و حمایت این حزب از فرقه اصلاح طلب را اعلام نمود.
در این که چپ همواره در حال خیانت به ایران و ایرانی بوده(مجاهدین خلق،فداییان،توده و...) شکی نیست اما سخنان اقای نگهدار را میشود از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار داد.
ایشان که سابقا خبرچین و همکار لاجوردی بودند با دلایل ایدئولوژیک حامی #فرقه_تبهکار حاکم بر ایران نیستند.این فعال کمونیست که خود را حامی خلق و کارگران میداند نگران تجارت خانوادگی در غالب شرکت #کیسون با جمهوری اسلامی هست.شرکتی وابسته به سپاه پاسداران که در پروژه های عمرانی در ایران فعالیت چشمگیری دارد.
به قول حافظ
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر میکنند
#چپ_هرگز_نفهمید
@cafe_andishe95
گروهک فداییان اکثریت که به تازگی تغییر نام داده و با نام حزب چپ ایران فعالیت خودش را اغاز کرده همچنان در حال عشق بازی با رژیم ولایت فقیه هست. #فرخ_نگهدار از معروف ترین فعالان چپگرا(کمونیست) در جلسه اعلام موجودیت حزب چپ ایران سخنانی ایراد کرد و همبستگی و حمایت این حزب از فرقه اصلاح طلب را اعلام نمود.
در این که چپ همواره در حال خیانت به ایران و ایرانی بوده(مجاهدین خلق،فداییان،توده و...) شکی نیست اما سخنان اقای نگهدار را میشود از زاویه ای دیگر مورد بررسی قرار داد.
ایشان که سابقا خبرچین و همکار لاجوردی بودند با دلایل ایدئولوژیک حامی #فرقه_تبهکار حاکم بر ایران نیستند.این فعال کمونیست که خود را حامی خلق و کارگران میداند نگران تجارت خانوادگی در غالب شرکت #کیسون با جمهوری اسلامی هست.شرکتی وابسته به سپاه پاسداران که در پروژه های عمرانی در ایران فعالیت چشمگیری دارد.
به قول حافظ
واعظان کاین جلوه در محراب و منبر میکنند
چون به خلوت می‌روند آن کار دیگر میکنند
#چپ_هرگز_نفهمید
@cafe_andishe95
#چپانه
#ماهیت_جریان_روغنفکری_چپ_امریکایی
#موگرینی
#از_هواخواهی_یاسر_عرفات_تا_خامنه ای
#چپ_نامه_چپ_ناله
در ابتدا میبایستی این مسئله روشن شود که چرا روغنفکران چپ ادعا میکنند راست روشنفکر نمیزاید:
معتقدان و حامیان این نظریه باید تعریفی از روشنفکر به ما بدهند که جامع الشرایط و گسترده باشد!به این معنا که در برگیرنده همه دلالت های معنایی بوده و از مشروعیت لازم برای پیشبرد اهداف روشنگری و روشنفکری برخوردار باشد!درثانی آنان که راست را فاقد وجاهت لازم برای دربرگیری روشنفکری میدانند خود در محدودیت نظریه گرفتارند!و این اظهر من الشمس است!چرا که اگر بخواهند روشنفکری را تک ساحتی کرده و مطلقا در انحصار چپ قرار دهند هم همواره با شکستهای پراتیک مواجه خواهند شد و هم توانایی تغییر رفتارتودهها که به قولی اصلی ترین آرمان روشنفکری است را هم نخواهند داشت!برخلاف ادعای این افراد روغنفکران چپ نه تنها نتوانستند هیچ رویکرد عملگرایانه ای را در بین کمونها رواج بدهند بلکه همان تک و توک موفقیتهای هم پایدار نبوده و بسرعت محو شده!آنچه اکنون در سپهر سیاسی دنیا قابل مشاهده است در یکطرف بازی با الفاظ و آرمانخواهی یوتوپیانیستی و در سوی دیگر اراده دیونیزوسی و پیروزی محافظه کاران بیگانه با روشنفکری است.
حال این پرسش مطرح میشود که در چنین شرایطی که قرن ها از تولید روغنفکر و روغفکری چپ گذشته چرا همواره ماحصلی جز شکست نداشته؟ آیا همین پرسش و پاسخی که عینیت یافته به تنهایی دلیل استواری بر عدم کارایی و ناتوانی ساز و کار روغنفکری مد نظرشان نیست؟ راست نمیتواند روشنفکر تولید کند! چپی که مثل مور و ملخ روغنفکر تولید کرده چه سودی هم برای خود و هم برای بشریت داشته؟! و اساسا هدف چپ از تکرار شکست و تولید انبوه روغنفکران بی خاصیت چیست؟
🔮@cafe_andishe95
#ماهیت_جریان_روغنفکری_چپ_امریکایی
#موگرینی
#از_هواخواهی_یاسر_عرفات_تا_خامنه ای
#چپ_نامه_چپ_ناله
در ابتدا میبایستی این مسئله روشن شود که چرا روغنفکران چپ ادعا میکنند راست روشنفکر نمیزاید:
معتقدان و حامیان این نظریه باید تعریفی از روشنفکر به ما بدهند که جامع الشرایط و گسترده باشد!به این معنا که در برگیرنده همه دلالت های معنایی بوده و از مشروعیت لازم برای پیشبرد اهداف روشنگری و روشنفکری برخوردار باشد!درثانی آنان که راست را فاقد وجاهت لازم برای دربرگیری روشنفکری میدانند خود در محدودیت نظریه گرفتارند!و این اظهر من الشمس است!چرا که اگر بخواهند روشنفکری را تک ساحتی کرده و مطلقا در انحصار چپ قرار دهند هم همواره با شکستهای پراتیک مواجه خواهند شد و هم توانایی تغییر رفتارتودهها که به قولی اصلی ترین آرمان روشنفکری است را هم نخواهند داشت!برخلاف ادعای این افراد روغنفکران چپ نه تنها نتوانستند هیچ رویکرد عملگرایانه ای را در بین کمونها رواج بدهند بلکه همان تک و توک موفقیتهای هم پایدار نبوده و بسرعت محو شده!آنچه اکنون در سپهر سیاسی دنیا قابل مشاهده است در یکطرف بازی با الفاظ و آرمانخواهی یوتوپیانیستی و در سوی دیگر اراده دیونیزوسی و پیروزی محافظه کاران بیگانه با روشنفکری است.
حال این پرسش مطرح میشود که در چنین شرایطی که قرن ها از تولید روغنفکر و روغفکری چپ گذشته چرا همواره ماحصلی جز شکست نداشته؟ آیا همین پرسش و پاسخی که عینیت یافته به تنهایی دلیل استواری بر عدم کارایی و ناتوانی ساز و کار روغنفکری مد نظرشان نیست؟ راست نمیتواند روشنفکر تولید کند! چپی که مثل مور و ملخ روغنفکر تولید کرده چه سودی هم برای خود و هم برای بشریت داشته؟! و اساسا هدف چپ از تکرار شکست و تولید انبوه روغنفکران بی خاصیت چیست؟
🔮@cafe_andishe95
حال نگاهی میاندزیم به #چپ_نامه نگاران روغنفکر به #چپ_حامیان جمهدی اسلامی:
نوام چامسکی: زبان‌شناس و فیلسوف آمریکایی و استاد دانشگاه ام‌آی‌تی آمریکا که از او بهعنوان پدر زبان‌شناسی مدرن یاد میکنند. مقالات و کتاب‌های نوام چامسکی آغازگر پژوهشهای نوینی در عرصه روان‌شناسی زبان شد. همچنین او مقالات متعددی در نقد سیاست‌های خارجی دولت ایالات متحده آمریکا دارد. از چامسکی کتاب‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است: «آمریکای بزرگ و حقوق بشر»، «دهه جنگ سرد»، «مثلث سرنوشت‌ساز، فلسطین، آمریکا و اسرائیل»، «دمکراسی بازدارنده»، «نظم‌های کهنه و نوین جهانی»، «بهره‌کشی از مردم: نئولیبرالیسم و نظم جهانی» و... .
دیدوید هاروی: استاد برجسته علوم انسانی و جغرافیا و شهرسازی است. دکترای خود را در رشته جغرافیا از دانشگاه کمبریج گرفته است. او طرفدار ایده حق شهر است؛ در زمان شهرداری محمدباقر قالیباف از او دعوت شده بود که به ایران سفر کند ولی به‌دلایلی این دعوت را نپذیرفت.
اسلاوی ژیژک: فیلسوف، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس، منتقد فرهنگی و سیاست‌مدار اسلوونیایی است. او دکترای فلسفه‌اش را از دانشگاه لیوبلیانا دریافت کرد. ژیژک در سال ۱۹۹۰ بهعنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری از سوی حزب لیبرال دموکرات اسلوونی معرفی شد. او فیلسوف و نظریه‌پرداز انتقادی است که بخش عمده کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روان‌کاوی لاکانی است. او فعالیت‌های چشمگیری در زمینه نظریه سیاسی، نظریه فیلم و روان‌کاوی نظری داشته است. او یک نظریه‌پرداز سینمایی نیز هست. ژیژک از تفسیر روان‌کاوانه لاکانی برای ایجاد نظریه‌ای سینمایی و یک شیوه نقد جدید استفاده کرده است.
فردریک جیمسون: او منتقد فرهنگی آمریکایی است که بیشتر به‌دلیل تحلیل آنچه خود او به آن پسامدرنیسم اطلاق میکند، شهرتی به هم زده است. جیمسون، در آثار اخیرتر خود تفسیرها و ترجمه‌های مهمی از مارکسیسم هگلی ارائه داده است. مطالعه او راجع‌به مارکسیسم هگلی با تحلیل گسترده و پهن‌دامنه از سیر مارکسیسم آلمانی در قرن بیستم همراه است که توجه دانشمندان انگلیسی‌زبان را به‌سمت آثار لوکاچ، بلوخ، بنیامین و آدرنو معطوف کرد. علاقه‌مندی او به مارکسیسم با مطالعه دقیق واکنش‌های ساختی و پساساختی به مسئله زبان تکمیل شد. جیمسون، این تحلیل‌ها را در یک‌سری از مقالات که در خلال سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ منتشر شد و بعدها در کتابی به نام «پسامدرنیسم، یا، منطق فرهنگی سرمایه‌داری متأخر» (۱۹۹۱) جمع‌آوری کرد.
یرواند آبراهامیان: تاریخ‌نگار ارمنی-آمریکایی زاده ایران است که در سال ۱۳۲۹ به بریتانیا مهاجرت کرد. او در سال ۱۳۴۲ درجه کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد. آبراهامیان پس از مهاجرت به آمریکا موفق به گرفتن دکترای خود در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه کلمبیا شد. او در دانشگاه‌های پرینستون و آکسفورد به تدریس تاریخ ایران پرداخت. آبراهامیان در مقوله «تاریخ ایران معاصر»، از برجسته‌ترین تاریخ‌نگاران محسوب میشود: مهم‌ترین آثار او عبارت‌اند از: «ایران بین دو انقلاب»، «تاریخ ایران مدرن»، «کودتا»، «مردم در سیاست ایران» و «مقالاتی در جامعه‌شناسی ایران».
علی میرسپاسی: استاد جامعه‌شناسی و مطالعات خاورمیانه و رئیس مؤسسه مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه نیویورک است. مهم‌ترین آثار او عبارت‌اند از: «اسلام سیاسی، ایران و روشنگری: نظریات امید و یأس»، «دموکراسی در ایران مدرن: اسلام، فرهنگ، و دگرگونی سیاسی» و «تأملی در مدرنیته ایرانی: بحثی درباره گفتمان‌های روشنفکری و 8سیاست مدرنیزاسیون در ایران».
آصف بیات: جامعه‌شناس ایرانی است. او استاد دانشگاه قهره، هلند و درحال‌حاضر استاد دانشگاه آمریکاست. از او کتاب‌های زیادی منتشر شده که یکی از آنها «جنبش تهیدستان در ایران» است.
محمدعلی همایون‌کاتوزیان: اقتصاددان، تاریخ‌نگار و منتقد ادبی است. زمینه علاقه‌مندی او مسائل حول ایران است. تحصیلات رسمی دانشگاهی کاتوزیان در اقتصاد و جامعه‌شناسی است. مهم‌ترین آثار او عبارت‌اند از: «اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی»، «استبداد، دموکراسی و نهضت ملی» «صادق هدایت و مرگ نویسنده»، «صادق هدایت، زندگی و افسانه یک نویسنده ایرانی»، «مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران» و «نقدی بر بوف کور هدایت».
مانی حقیقی: بازیگر، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان سینماست. او فرزند لیلی گلستان و نوه ابراهیم گلستان، کارگردان قدیمی ایرانی است. حقیقی، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه گولف و کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی از دانشگاه ترنت است. او فیلم‌های کنعان، آبادان، کارگران مشغول کارند، پذیرایی ساده، ۵۰ کیلو آلبالو، اژدها وارد میشود! و خوک را ساخته است!
🔮@cafe_andishe95
نوام چامسکی: زبان‌شناس و فیلسوف آمریکایی و استاد دانشگاه ام‌آی‌تی آمریکا که از او بهعنوان پدر زبان‌شناسی مدرن یاد میکنند. مقالات و کتاب‌های نوام چامسکی آغازگر پژوهشهای نوینی در عرصه روان‌شناسی زبان شد. همچنین او مقالات متعددی در نقد سیاست‌های خارجی دولت ایالات متحده آمریکا دارد. از چامسکی کتاب‌های زیادی به فارسی ترجمه شده است: «آمریکای بزرگ و حقوق بشر»، «دهه جنگ سرد»، «مثلث سرنوشت‌ساز، فلسطین، آمریکا و اسرائیل»، «دمکراسی بازدارنده»، «نظم‌های کهنه و نوین جهانی»، «بهره‌کشی از مردم: نئولیبرالیسم و نظم جهانی» و... .
دیدوید هاروی: استاد برجسته علوم انسانی و جغرافیا و شهرسازی است. دکترای خود را در رشته جغرافیا از دانشگاه کمبریج گرفته است. او طرفدار ایده حق شهر است؛ در زمان شهرداری محمدباقر قالیباف از او دعوت شده بود که به ایران سفر کند ولی به‌دلایلی این دعوت را نپذیرفت.
اسلاوی ژیژک: فیلسوف، نظریه‌پرداز، جامعه‌شناس، منتقد فرهنگی و سیاست‌مدار اسلوونیایی است. او دکترای فلسفه‌اش را از دانشگاه لیوبلیانا دریافت کرد. ژیژک در سال ۱۹۹۰ بهعنوان کاندیدای ریاست‌جمهوری از سوی حزب لیبرال دموکرات اسلوونی معرفی شد. او فیلسوف و نظریه‌پرداز انتقادی است که بخش عمده کارش در سنت فلسفی هگلی، مارکسیسم و نیز روان‌کاوی لاکانی است. او فعالیت‌های چشمگیری در زمینه نظریه سیاسی، نظریه فیلم و روان‌کاوی نظری داشته است. او یک نظریه‌پرداز سینمایی نیز هست. ژیژک از تفسیر روان‌کاوانه لاکانی برای ایجاد نظریه‌ای سینمایی و یک شیوه نقد جدید استفاده کرده است.
فردریک جیمسون: او منتقد فرهنگی آمریکایی است که بیشتر به‌دلیل تحلیل آنچه خود او به آن پسامدرنیسم اطلاق میکند، شهرتی به هم زده است. جیمسون، در آثار اخیرتر خود تفسیرها و ترجمه‌های مهمی از مارکسیسم هگلی ارائه داده است. مطالعه او راجع‌به مارکسیسم هگلی با تحلیل گسترده و پهن‌دامنه از سیر مارکسیسم آلمانی در قرن بیستم همراه است که توجه دانشمندان انگلیسی‌زبان را به‌سمت آثار لوکاچ، بلوخ، بنیامین و آدرنو معطوف کرد. علاقه‌مندی او به مارکسیسم با مطالعه دقیق واکنش‌های ساختی و پساساختی به مسئله زبان تکمیل شد. جیمسون، این تحلیل‌ها را در یک‌سری از مقالات که در خلال سال‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ منتشر شد و بعدها در کتابی به نام «پسامدرنیسم، یا، منطق فرهنگی سرمایه‌داری متأخر» (۱۹۹۱) جمع‌آوری کرد.
یرواند آبراهامیان: تاریخ‌نگار ارمنی-آمریکایی زاده ایران است که در سال ۱۳۲۹ به بریتانیا مهاجرت کرد. او در سال ۱۳۴۲ درجه کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه آکسفورد دریافت کرد. آبراهامیان پس از مهاجرت به آمریکا موفق به گرفتن دکترای خود در سال ۱۳۴۸ از دانشگاه کلمبیا شد. او در دانشگاه‌های پرینستون و آکسفورد به تدریس تاریخ ایران پرداخت. آبراهامیان در مقوله «تاریخ ایران معاصر»، از برجسته‌ترین تاریخ‌نگاران محسوب میشود: مهم‌ترین آثار او عبارت‌اند از: «ایران بین دو انقلاب»، «تاریخ ایران مدرن»، «کودتا»، «مردم در سیاست ایران» و «مقالاتی در جامعه‌شناسی ایران».
علی میرسپاسی: استاد جامعه‌شناسی و مطالعات خاورمیانه و رئیس مؤسسه مطالعات ایران‌شناسی دانشگاه نیویورک است. مهم‌ترین آثار او عبارت‌اند از: «اسلام سیاسی، ایران و روشنگری: نظریات امید و یأس»، «دموکراسی در ایران مدرن: اسلام، فرهنگ، و دگرگونی سیاسی» و «تأملی در مدرنیته ایرانی: بحثی درباره گفتمان‌های روشنفکری و 8سیاست مدرنیزاسیون در ایران».
آصف بیات: جامعه‌شناس ایرانی است. او استاد دانشگاه قهره، هلند و درحال‌حاضر استاد دانشگاه آمریکاست. از او کتاب‌های زیادی منتشر شده که یکی از آنها «جنبش تهیدستان در ایران» است.
محمدعلی همایون‌کاتوزیان: اقتصاددان، تاریخ‌نگار و منتقد ادبی است. زمینه علاقه‌مندی او مسائل حول ایران است. تحصیلات رسمی دانشگاهی کاتوزیان در اقتصاد و جامعه‌شناسی است. مهم‌ترین آثار او عبارت‌اند از: «اقتصاد سیاسی ایران: از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی»، «استبداد، دموکراسی و نهضت ملی» «صادق هدایت و مرگ نویسنده»، «صادق هدایت، زندگی و افسانه یک نویسنده ایرانی»، «مصدق و مبارزه برای قدرت در ایران» و «نقدی بر بوف کور هدایت».
مانی حقیقی: بازیگر، فیلم‌نامه‌نویس و کارگردان سینماست. او فرزند لیلی گلستان و نوه ابراهیم گلستان، کارگردان قدیمی ایرانی است. حقیقی، فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد فلسفه از دانشگاه گولف و کارشناسی ارشد مطالعات فرهنگی از دانشگاه ترنت است. او فیلم‌های کنعان، آبادان، کارگران مشغول کارند، پذیرایی ساده، ۵۰ کیلو آلبالو، اژدها وارد میشود! و خوک را ساخته است!
🔮@cafe_andishe95
#چپ_بین_الملل در برابر خواست ملی ایرانیان
حسین موسویان سفیر پیشین جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس» و عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده اتمی روز دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت، در صفحه توییتر خود متن نامهای سرگشاده به فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر التزام اروپا به نجات توافق اتمی منتشر کرد و کمپینی به همین منظور تشکیل شد.
در بین امضاکنندگان نامه افرادی مثل #عبدالکریم_سروش، #یرواند_آبراهامیان، #همایون_کاتوزیان، #داریوش_آشوری، #ترانه_علیدوستى، پرویز تناولى، مانى حقیقى، شیرین نشاط، #مسعود_بهنود، #فرخ_نگهدار، #تریتا_پارسی، تورج اتابکی و همینطور بعضی افراد شناخته شده بینالمللی از جمله #نوآم_چامسکی، اسلاوی ژیژک، جودیت باتلر، فردریک جیمسن، چارلز تیلور، دیده می‌شوند که برخی از آنها «چپگرا» هستند.
💢پ ن:نام مثلا مورخ های نیویورک نشینی که در مورد پهلوی به دروغ پردازی مشغول هستند در این لیست کاملا هویداست!
@cafe_andishe95
حسین موسویان سفیر پیشین جمهوری اسلامی در آلمان در زمان «ترور میکونوس» و عضو پیشین تیم مذاکره‌کننده اتمی روز دوشنبه، ۳۱ اردیبهشت، در صفحه توییتر خود متن نامهای سرگشاده به فدریکا موگرینی مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا مبنی بر التزام اروپا به نجات توافق اتمی منتشر کرد و کمپینی به همین منظور تشکیل شد.
در بین امضاکنندگان نامه افرادی مثل #عبدالکریم_سروش، #یرواند_آبراهامیان، #همایون_کاتوزیان، #داریوش_آشوری، #ترانه_علیدوستى، پرویز تناولى، مانى حقیقى، شیرین نشاط، #مسعود_بهنود، #فرخ_نگهدار، #تریتا_پارسی، تورج اتابکی و همینطور بعضی افراد شناخته شده بینالمللی از جمله #نوآم_چامسکی، اسلاوی ژیژک، جودیت باتلر، فردریک جیمسن، چارلز تیلور، دیده می‌شوند که برخی از آنها «چپگرا» هستند.
💢پ ن:نام مثلا مورخ های نیویورک نشینی که در مورد پهلوی به دروغ پردازی مشغول هستند در این لیست کاملا هویداست!
@cafe_andishe95
🔴 وقتی ایدئولوژی شما، میلیون‌ها نفر از مردم را به کام مرگ فرستاده؛ اما مردم هنوز فکر میکنند آن ایده‌ای فوق‌العاده است!
#کارل_مارکس #چپ
#سوسیالیسم #کمونیسم
#مارکسیسم
🆔 @cafe_andishe95
#کارل_مارکس #چپ
#سوسیالیسم #کمونیسم
#مارکسیسم
🆔 @cafe_andishe95
📍نسبت امپراطور میجی با ایران؟
🇯🇵
از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شد( تقی زاده)!!!
این سخن مشهور تقی زاده در دومین سری از نشر مجله مشهور و منتشره او در آلمان بنام مجله کاوه است.
عنوان نام کاوه و درفش کاویانی براین نشریه که با جمعی از فعالترین نیروهای ملی خواه و تجدد خواه ایرانی مانند جمالزاده وعلامه محمد قزوینی و....بقدر کافی دلالت بر ملی گرایی این نشریه و تلاش برای به روزی وترقی ایران می‌باشد .
که متاسفانه این سخن مشهور و سرنوشت ساز تقی زاده در غوغای روشنفکران عوام زده و عوام همراه آنان و صداهای وا اسلامای سنتگرایان دینی که غربی بودن و غربی شدن را مخالف منافع خود می‌پنداشتند ونیز فضای سیاست زده ایرانی محو شد وگوش شنوایی بدست نیاورد !!
تا آن حد که:
تمام تلاشهای بعدی تقی زاده هم برای بیان نظر و مقصود خود به جایی نرسید و کماکان بر او لعن و نفرین نثار میشود.!!!
📕بی‌تردید فهم یک لحظه از سخنان یک اندیشمند بدون رجوع به کانتکس اندیشه‌های او و فهم زمان و زمانه او چیزی جز رواج کج اندیشی بدنبال ندارد و بدیهی است که فهم این سخن مشهور و تاریخی تقی زاده بدون رجوع به چنین کانتکسی نتیجه ای جز کج فهمی و تفاسیر سو از سخن تقی زاده بدنبال ندارد!!!!
و نتیجتا این سخن مشهور تقی زاده در کج فهمی های تاریخی ما به انبانی برای تخلیه لیبیدوی قدرت طلبان پوپولیسم چپ راست اسلامگرا، تبدیل شده است.
تا هرگاه قصد نابودی اندیشه های واقعی مدرن را که توام با رشد اندیشه های انتقادی مدرن را داشته باشند با احاله به تفاسیر غلط خود از این سخن تقی زاده را با کمک پتانسیل قدرتمند جهل عوام سرکوب کنند!!!!
اندیشمندان مدرن ایرانی مانند مهرزاد بروجردی و عباس میلانی با رجوع به کلیه اندیشه ها و دیدگاه های تقی زاده بخوبی ازعمق میهن پرستی وعلاقه و تلاش تقی زاده را و فهم درست این سخن مشهور تقی زاده را پرده برداری نموده اند.
که برای جلوگیری از اطاله کلام خوانندگان محترم را به مطالعه آثار منتشره و پژوهشهای جدید دراین خصوص ارجاع میدهم.!!
📒همانگونه که برخی از ژاپن پژوهان به درستی به تحولات عصر میگی و تحول جهش گونه ژاپن درعصر میجی که مصادف با دوران ناصری و مظفری درایران است اشاره نمودند.پیشرفت ژاپن توسط معمار مدرن او یعنی (میجی) چیزی جز اجرای اندیشه های تقی زاده و پیش از او امیر کبیر برای غربی سازی معقول وسنجیده ژاپن نبوده است.
که متاسفانه اتخاذ چنین اندیشه و سیاستی در ایران با سدهای سکندری مواجه شده است که علاوه بر استبداد سیاسی وجهل دینی ،میتوان به فضای به شدت سیاست زده وپوپولیستی روشنفکران #چپ ایرانی و همدستی وهم پیمانی نانوشته آنان با راستگرایان اسلامی اشاره نمود .
که بن بست اندیشه سیاسی درایران را به کج راهه بزرگ وچاه ویل هاویه تبدیل نمودند.
بگونه ای که هنوز سخن از غربی شدن ایران در ذیل اندیشه های انتقادی که سیاست محوری نشریه کاوه به سرپرستی تقی زاده بوده است.جرم نابخشودنی ومستحق مرگ از سوی همدستان چپ وسنتگرایان اسلامی معنا میشود.
و چنین پیمان نانوشته ای میان چپ ایرانی و همتایان راست اسلامگرای آنان است که مدتی است هردوی آنها تحت عبای وردای پست مدرنیسم ،عَلَم مبارزه با لیبرالیسم غربی بر تن نموده اند.
و هردو همزمان با ارجاع به حوادث اخیر پاریس آنهم به سطحی ترین شکل ممکنه آنرا دلیلی برحقانیت مدعیات واهی خود میدانند.
و این است که بنظر می‌رسد که عجالتا راه میجی درایران به تعلیق وبن بست مشترک چپ و راستگرایان اسلامی و هواخواهان بیشمار عوام آنها گرفتار شده است.!!و ایران نمیتواند میجی را در کشور خود تجربه نماید.
📚حسن ذاکر
@cafe_andishe95
🇯🇵
از فرق سر تا نوک پا باید فرنگی شد( تقی زاده)!!!
این سخن مشهور تقی زاده در دومین سری از نشر مجله مشهور و منتشره او در آلمان بنام مجله کاوه است.
عنوان نام کاوه و درفش کاویانی براین نشریه که با جمعی از فعالترین نیروهای ملی خواه و تجدد خواه ایرانی مانند جمالزاده وعلامه محمد قزوینی و....بقدر کافی دلالت بر ملی گرایی این نشریه و تلاش برای به روزی وترقی ایران می‌باشد .
که متاسفانه این سخن مشهور و سرنوشت ساز تقی زاده در غوغای روشنفکران عوام زده و عوام همراه آنان و صداهای وا اسلامای سنتگرایان دینی که غربی بودن و غربی شدن را مخالف منافع خود می‌پنداشتند ونیز فضای سیاست زده ایرانی محو شد وگوش شنوایی بدست نیاورد !!
تا آن حد که:
تمام تلاشهای بعدی تقی زاده هم برای بیان نظر و مقصود خود به جایی نرسید و کماکان بر او لعن و نفرین نثار میشود.!!!
📕بی‌تردید فهم یک لحظه از سخنان یک اندیشمند بدون رجوع به کانتکس اندیشه‌های او و فهم زمان و زمانه او چیزی جز رواج کج اندیشی بدنبال ندارد و بدیهی است که فهم این سخن مشهور و تاریخی تقی زاده بدون رجوع به چنین کانتکسی نتیجه ای جز کج فهمی و تفاسیر سو از سخن تقی زاده بدنبال ندارد!!!!
و نتیجتا این سخن مشهور تقی زاده در کج فهمی های تاریخی ما به انبانی برای تخلیه لیبیدوی قدرت طلبان پوپولیسم چپ راست اسلامگرا، تبدیل شده است.
تا هرگاه قصد نابودی اندیشه های واقعی مدرن را که توام با رشد اندیشه های انتقادی مدرن را داشته باشند با احاله به تفاسیر غلط خود از این سخن تقی زاده را با کمک پتانسیل قدرتمند جهل عوام سرکوب کنند!!!!
اندیشمندان مدرن ایرانی مانند مهرزاد بروجردی و عباس میلانی با رجوع به کلیه اندیشه ها و دیدگاه های تقی زاده بخوبی ازعمق میهن پرستی وعلاقه و تلاش تقی زاده را و فهم درست این سخن مشهور تقی زاده را پرده برداری نموده اند.
که برای جلوگیری از اطاله کلام خوانندگان محترم را به مطالعه آثار منتشره و پژوهشهای جدید دراین خصوص ارجاع میدهم.!!
📒همانگونه که برخی از ژاپن پژوهان به درستی به تحولات عصر میگی و تحول جهش گونه ژاپن درعصر میجی که مصادف با دوران ناصری و مظفری درایران است اشاره نمودند.پیشرفت ژاپن توسط معمار مدرن او یعنی (میجی) چیزی جز اجرای اندیشه های تقی زاده و پیش از او امیر کبیر برای غربی سازی معقول وسنجیده ژاپن نبوده است.
که متاسفانه اتخاذ چنین اندیشه و سیاستی در ایران با سدهای سکندری مواجه شده است که علاوه بر استبداد سیاسی وجهل دینی ،میتوان به فضای به شدت سیاست زده وپوپولیستی روشنفکران #چپ ایرانی و همدستی وهم پیمانی نانوشته آنان با راستگرایان اسلامی اشاره نمود .
که بن بست اندیشه سیاسی درایران را به کج راهه بزرگ وچاه ویل هاویه تبدیل نمودند.
بگونه ای که هنوز سخن از غربی شدن ایران در ذیل اندیشه های انتقادی که سیاست محوری نشریه کاوه به سرپرستی تقی زاده بوده است.جرم نابخشودنی ومستحق مرگ از سوی همدستان چپ وسنتگرایان اسلامی معنا میشود.
و چنین پیمان نانوشته ای میان چپ ایرانی و همتایان راست اسلامگرای آنان است که مدتی است هردوی آنها تحت عبای وردای پست مدرنیسم ،عَلَم مبارزه با لیبرالیسم غربی بر تن نموده اند.
و هردو همزمان با ارجاع به حوادث اخیر پاریس آنهم به سطحی ترین شکل ممکنه آنرا دلیلی برحقانیت مدعیات واهی خود میدانند.
و این است که بنظر می‌رسد که عجالتا راه میجی درایران به تعلیق وبن بست مشترک چپ و راستگرایان اسلامی و هواخواهان بیشمار عوام آنها گرفتار شده است.!!و ایران نمیتواند میجی را در کشور خود تجربه نماید.
📚حسن ذاکر
@cafe_andishe95
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مریم فیروز : من فوق العاده به خمینی علاقه دارم و احترام چون شاه را سرنگون کرد
مریم فیروز موسس سازمان زنان حزب خائن توده و همسر نورالدین کیانوری!
💢ادعای چپ ها و ملی مذهبی ها مبنی بر اینکه فریب خمینی را خوردند #فریبکاری بیش نیست!
#چپ_هرگز_نفهمید
@cafe_andishe95
مریم فیروز موسس سازمان زنان حزب خائن توده و همسر نورالدین کیانوری!
💢ادعای چپ ها و ملی مذهبی ها مبنی بر اینکه فریب خمینی را خوردند #فریبکاری بیش نیست!
#چپ_هرگز_نفهمید
@cafe_andishe95
🔴کارل اشمیت تئوریسنِ ضدلیبرالیسمِ خشونت و فاشیسم.☠️
(قسمت اول)
➖➖➖➖➖
در همه ادوار و جوامع، وجود خشونت واقعيتي انكارناپذير بوده است و انتظار هم
نمي رود از ميان برود. ولي بشر همواره كوشيده است كه با اتخاذ شيوه هايي آن را محدود سازد، البته به رغم تلاش بشر در اين زمينه، هيچ كاهش چشمگيري ديده نشده است.
گروهي از نظريه پردازان خشونت را ذاتي امر سياسي م يدانند. گوهر سياست از اين منظر،مقوله قدرت است و امر مبتني بر قدرت، نمي تواند فارغ از پديدار خشونت جاري شو د
🔻كارل اشميت، به شيوه ي متفكراني چون هابز و ماكياولي، و با بهره گيري از مفاهيمي چون "امر سياسي"، "حاكميت و وضعيت اضطراي"و "دوست/ دشمن" خشونت را امري ذاتي در سياست مي داند و درنتيجه راه را برايتوجيه فاشيسم فراهم مي نمايد.
🔳كارل اشميت فيلسوف و نظريه پردازِ سياسي بسيار تأثيرگذار ولي بحثانگيز آلماني گرچه به عنوان فردي با پيوندهاي عميق ايدئولوژيكي با حزب نازي شناخته شده
است، ليكن آثار به چاپ رسيده از وي، از جمله "در مورد ديكتاتوري"،"بحران دموكراسي پارلماني"، "مفهوم سياست"، و"الهيا ت سياسي"، بر آراء و عقايد انديشمندان قرن بيستم و نظرات فلاسفه و سياستمداراني که بسیاریشان چپگرا هستند؛همچون والتر بنيامين، لئو اشتراوس، ژاك دريدا، هانا آرنت،جورجيو آگامبن، اسلاوي ژيژك و شانتال موفه تأثير گذاشته است.
🔻بخش عمده ي اين استقبال از ايدههاي فلسفي اشميت، مرهون بازخواني آثار او توسط فيلسوفان #چپ نو مي باشد. كساني چون آگامبن و موفه بيشترين سهم را در معرفي اشميت به جامعة غربي داشته اند
➖➖➖➖➖
☑️ريشه ي تمايز"دوست - دشمن" در سياست كه به مفهوم محوري آثار سياسي رئاليست هاي سياسي همچون هانس مورگنتا تبديل شد، به اشمیت برمي گردد؛ همچنين خمير مايه ي تز مورد توجه چپ نو كه در اين عبارت: "ليبراليسم نافي دموكراسي است و دموكراسي نافي ليبراليسم است!
اشميت تا قبل از جنگ جهاني اول، يكي از پيروان وفادار #مذهب كاتوليك محسوب
ميشد. خود وي پيوندش با مذهب كاتوليك را چنين بيان كرده است:براي من ايمان كاتوليك، مذهب پدران من است. من نه تنها بنا به اعتراف ، بلكه بر پايه ي سرمنشأ و
از اينرو الهيات كاتوليكي نقش اساسي در ترسيم جايگاه تفكر سياس ي اشميت دارد:
🗨 دولت مقدم بر حق و تحقق عاليترين شكل هستي است و مبتني بر اين
. اين مفهوم از : ايده است كه "اقتدار قانون مي سازد، نه حقيقت " .
مطالعه و بررسي اين آراء نشان مییدهد كه نهايت آنها تئوريزه كردن خشونت بود
🔶انسان شناسي و هست يشناسي اشميت:
اصولاً انديشه هاي سياسي تمام انديشمندان سياسي متأثر از نوع هستي شناسي، انسانشناسي و محيطي است كه آنها در آن زندگي ميكنند. اشميت هم از اين قاعده مستثني نيست. او ازحيث هستي شناسي، يك مسيحي كاتوليك و در عين حال يك متفكر واقعگراست. وي تاقبل از جنگ جهاني اول، با رويكرد خوشبينانه كه متأثر از گرايش وي به شاخهي كاتوليك مذهب مسيح و افكار كانت بود، به جهان و جامعه مينگريست. ولي به سبب حوادث تلخ
جنگ مذكور، اين رويكرد را تغيير داد و همان مسير فكري را انتخاب كرد (واقعگرايي) كه
قبلاً در آثار و انديشههاي متفكراني چون ماكياولي، هابز، دوميستر و پارهتو، نمايان شده بود؛در واقع او اين نگرشِ به ارث رسيده از گذشتگان را با تجارب عيني زندگي خود
درآميخت
🔻 همانطور كه اسپريگنز ميگويد تقريبا تمام نظريه پردازان سياسي، كار خود را با مشاهده بي نظمي در زندگي سياسي آغاز و بيشتر
: آن ها بهطور جدي احساس مي كنند جامعه ي آن ها دچار بحران شده است (
نيز از اين امر مستثني نيست. تأكيد اشميت بر سرشت بالذات خطرناك
انسان و بروز #جنگ به مثابهي يك امكان از اصول بديهي تأثيرپذيري وي تحت چنين فضايي است كه اسپريگنز ترسيم كرده است. تحت تأثير چنين تفكري، اشميت حتي نسبت به مفاهيم عامي مانند عدالت، نظم، صلح، انسانيت يا بشريت مشكوك است و اين انتزاعيها را سلاحي سياسي و وسيله اي ايدئولوژيك براي توسعه ي امپرياليسم ميداند.
◾️تعلقات مذهبي اشميت كه هستي شناسي و جهان بيني او را تغديه ميكند، بدان انجاميد
كه سياست و دولت را نيز از همين منظر بنگرد. از اين رو است كه ميگويد همانگونه كه
خداوند بهعنوان معمار جهان دست به خلق اين جهان زده است، حاكم سياسي نيز معمار اداره جامعه است و چونان خدا از اين اقتدار برخوردار است كه در جامعه شخصا قانون گذاري نمايد و در وضعيت استثنايي تصميمگيري نمايد
بدين ترتيب نگاه او به دولت، مشابه نگاهش به عرصة كائنات است، يعني در تلاش براي ايجاد نوعي اينهماني ميان خداوند و حاكم است
@cafe_andishe95
(قسمت اول)
➖➖➖➖➖
در همه ادوار و جوامع، وجود خشونت واقعيتي انكارناپذير بوده است و انتظار هم
نمي رود از ميان برود. ولي بشر همواره كوشيده است كه با اتخاذ شيوه هايي آن را محدود سازد، البته به رغم تلاش بشر در اين زمينه، هيچ كاهش چشمگيري ديده نشده است.
گروهي از نظريه پردازان خشونت را ذاتي امر سياسي م يدانند. گوهر سياست از اين منظر،مقوله قدرت است و امر مبتني بر قدرت، نمي تواند فارغ از پديدار خشونت جاري شو د
🔻كارل اشميت، به شيوه ي متفكراني چون هابز و ماكياولي، و با بهره گيري از مفاهيمي چون "امر سياسي"، "حاكميت و وضعيت اضطراي"و "دوست/ دشمن" خشونت را امري ذاتي در سياست مي داند و درنتيجه راه را برايتوجيه فاشيسم فراهم مي نمايد.
🔳كارل اشميت فيلسوف و نظريه پردازِ سياسي بسيار تأثيرگذار ولي بحثانگيز آلماني گرچه به عنوان فردي با پيوندهاي عميق ايدئولوژيكي با حزب نازي شناخته شده
است، ليكن آثار به چاپ رسيده از وي، از جمله "در مورد ديكتاتوري"،"بحران دموكراسي پارلماني"، "مفهوم سياست"، و"الهيا ت سياسي"، بر آراء و عقايد انديشمندان قرن بيستم و نظرات فلاسفه و سياستمداراني که بسیاریشان چپگرا هستند؛همچون والتر بنيامين، لئو اشتراوس، ژاك دريدا، هانا آرنت،جورجيو آگامبن، اسلاوي ژيژك و شانتال موفه تأثير گذاشته است.
🔻بخش عمده ي اين استقبال از ايدههاي فلسفي اشميت، مرهون بازخواني آثار او توسط فيلسوفان #چپ نو مي باشد. كساني چون آگامبن و موفه بيشترين سهم را در معرفي اشميت به جامعة غربي داشته اند
➖➖➖➖➖
☑️ريشه ي تمايز"دوست - دشمن" در سياست كه به مفهوم محوري آثار سياسي رئاليست هاي سياسي همچون هانس مورگنتا تبديل شد، به اشمیت برمي گردد؛ همچنين خمير مايه ي تز مورد توجه چپ نو كه در اين عبارت: "ليبراليسم نافي دموكراسي است و دموكراسي نافي ليبراليسم است!
اشميت تا قبل از جنگ جهاني اول، يكي از پيروان وفادار #مذهب كاتوليك محسوب
ميشد. خود وي پيوندش با مذهب كاتوليك را چنين بيان كرده است:براي من ايمان كاتوليك، مذهب پدران من است. من نه تنها بنا به اعتراف ، بلكه بر پايه ي سرمنشأ و
از اينرو الهيات كاتوليكي نقش اساسي در ترسيم جايگاه تفكر سياس ي اشميت دارد:
🗨 دولت مقدم بر حق و تحقق عاليترين شكل هستي است و مبتني بر اين
. اين مفهوم از : ايده است كه "اقتدار قانون مي سازد، نه حقيقت " .
مطالعه و بررسي اين آراء نشان مییدهد كه نهايت آنها تئوريزه كردن خشونت بود
🔶انسان شناسي و هست يشناسي اشميت:
اصولاً انديشه هاي سياسي تمام انديشمندان سياسي متأثر از نوع هستي شناسي، انسانشناسي و محيطي است كه آنها در آن زندگي ميكنند. اشميت هم از اين قاعده مستثني نيست. او ازحيث هستي شناسي، يك مسيحي كاتوليك و در عين حال يك متفكر واقعگراست. وي تاقبل از جنگ جهاني اول، با رويكرد خوشبينانه كه متأثر از گرايش وي به شاخهي كاتوليك مذهب مسيح و افكار كانت بود، به جهان و جامعه مينگريست. ولي به سبب حوادث تلخ
جنگ مذكور، اين رويكرد را تغيير داد و همان مسير فكري را انتخاب كرد (واقعگرايي) كه
قبلاً در آثار و انديشههاي متفكراني چون ماكياولي، هابز، دوميستر و پارهتو، نمايان شده بود؛در واقع او اين نگرشِ به ارث رسيده از گذشتگان را با تجارب عيني زندگي خود
درآميخت
🔻 همانطور كه اسپريگنز ميگويد تقريبا تمام نظريه پردازان سياسي، كار خود را با مشاهده بي نظمي در زندگي سياسي آغاز و بيشتر
: آن ها بهطور جدي احساس مي كنند جامعه ي آن ها دچار بحران شده است (
نيز از اين امر مستثني نيست. تأكيد اشميت بر سرشت بالذات خطرناك
انسان و بروز #جنگ به مثابهي يك امكان از اصول بديهي تأثيرپذيري وي تحت چنين فضايي است كه اسپريگنز ترسيم كرده است. تحت تأثير چنين تفكري، اشميت حتي نسبت به مفاهيم عامي مانند عدالت، نظم، صلح، انسانيت يا بشريت مشكوك است و اين انتزاعيها را سلاحي سياسي و وسيله اي ايدئولوژيك براي توسعه ي امپرياليسم ميداند.
◾️تعلقات مذهبي اشميت كه هستي شناسي و جهان بيني او را تغديه ميكند، بدان انجاميد
كه سياست و دولت را نيز از همين منظر بنگرد. از اين رو است كه ميگويد همانگونه كه
خداوند بهعنوان معمار جهان دست به خلق اين جهان زده است، حاكم سياسي نيز معمار اداره جامعه است و چونان خدا از اين اقتدار برخوردار است كه در جامعه شخصا قانون گذاري نمايد و در وضعيت استثنايي تصميمگيري نمايد
بدين ترتيب نگاه او به دولت، مشابه نگاهش به عرصة كائنات است، يعني در تلاش براي ايجاد نوعي اينهماني ميان خداوند و حاكم است
@cafe_andishe95
١٠٢ سال از به قدرت رسیدن نظریات مارکس میگذرد.
چپ به مثابه جنبش و حزب در دنیا و ایران یک تفکر #مُرده با کارنامه ای شکست خورده است. جنبش چپ بدون رهبرانش قابل نقد و تحلیل نیست. چپ را با یک کشاورز سیستانی یا کارگر خوزستانی نمیشناسند. اندیشه چپ با #رهبران شاخص آن سنجیده میشود.
همانها که رویا بافتند و وعده سر خرمن دادند. همانها که هر آرمان انتزاعی را در لعابی از رویاهای انقلابی و فقط بر روی کاغذ و کتابچه به مردم ساده دل، گران فروختند. افرادی بدنام چون تقی ارانی/ جعفر پیشه وری/ جلال آل احمد/ مسعود احمدزاده هروی/ امیرپرویز پویان/ نورالدین کیانوری/بیژن جزنی/ مصطفی شعاعیان/ محمد حنیف نژاد/ حمید اشرف/علی اصغر بدیع زادگان/ مسعود رجوی/ موسی خیابانی و صدها نام که با انتخاب مشی مسلحانه، خرابکاری و آدمکشی در مملکت به دنبال تجزیه طلبی و کسب قدرت بودند. اتحاد و التقاط چپ با مرتجعین دینی و نابودی مملکت در سال ٥٧ مسئله ای انکارنشدنی و در عین حال غیر قابل افتخار و مایه سرافکندگی است. پس از ٤٠ سال هنوز هم نئوچپ ها و سوسیالیست ها در پیوندی پنهانی، بازوی پروپاگاندای رژیم در اروپا و غرب شده اند. شورش ٥٧ نه تنها عدالتی به همراه نداشت که باعث سلب آزادی های مدنی-اجتماعی از ملت ایران شد.
نه تنها برابری دیده نشد که چپاول و غارت اموال ایرانیان، به امری روزمره بدل شده است. چپ نمیتواند خود را از رژیم مستقر جدا و منزه کند. چپ رفیق و شریک دزد در قافله انقلاب است. چپ حق ایراد گرفتن از لیبرال ها را ندارد چون دستاوردی نداشته و ندارد.
کارنامه مارکسیسم و اندیشه های چپ گرایانه در دنیا نیز اظهر من الشمس است. از استالین در روسیه، پل پوت در کامبوج، مائو در چین، چائوشسکو در رومانی، چپ های افغانستان و خاندان کیم تا چپ های خون ریز آمریکای لاتین و این آخری هوگوچاوز در ونزوئلا و دیگرانی که در این مقال نمیگنجند.
چپ هر جا به قدرت رسید نسل کشی، ارعاب، تحقیر، گرسنگی، قحطی، سرکوب و مسخ انسانها را در دستورکار دولت های خود قرار داد. برای چپ یک جمله از #فوکو کفایت میکند؛
"یوتوپیا و آرمانشهر #چپ، اعمال قدرت بر انسانها و کنترل خصوصی ترین روابط آنها در یک شهر طاعون زده یا اردوگاه قحطی زده است!"
#توییت از libera viro
@cafe_andishe95
چپ به مثابه جنبش و حزب در دنیا و ایران یک تفکر #مُرده با کارنامه ای شکست خورده است. جنبش چپ بدون رهبرانش قابل نقد و تحلیل نیست. چپ را با یک کشاورز سیستانی یا کارگر خوزستانی نمیشناسند. اندیشه چپ با #رهبران شاخص آن سنجیده میشود.
همانها که رویا بافتند و وعده سر خرمن دادند. همانها که هر آرمان انتزاعی را در لعابی از رویاهای انقلابی و فقط بر روی کاغذ و کتابچه به مردم ساده دل، گران فروختند. افرادی بدنام چون تقی ارانی/ جعفر پیشه وری/ جلال آل احمد/ مسعود احمدزاده هروی/ امیرپرویز پویان/ نورالدین کیانوری/بیژن جزنی/ مصطفی شعاعیان/ محمد حنیف نژاد/ حمید اشرف/علی اصغر بدیع زادگان/ مسعود رجوی/ موسی خیابانی و صدها نام که با انتخاب مشی مسلحانه، خرابکاری و آدمکشی در مملکت به دنبال تجزیه طلبی و کسب قدرت بودند. اتحاد و التقاط چپ با مرتجعین دینی و نابودی مملکت در سال ٥٧ مسئله ای انکارنشدنی و در عین حال غیر قابل افتخار و مایه سرافکندگی است. پس از ٤٠ سال هنوز هم نئوچپ ها و سوسیالیست ها در پیوندی پنهانی، بازوی پروپاگاندای رژیم در اروپا و غرب شده اند. شورش ٥٧ نه تنها عدالتی به همراه نداشت که باعث سلب آزادی های مدنی-اجتماعی از ملت ایران شد.
نه تنها برابری دیده نشد که چپاول و غارت اموال ایرانیان، به امری روزمره بدل شده است. چپ نمیتواند خود را از رژیم مستقر جدا و منزه کند. چپ رفیق و شریک دزد در قافله انقلاب است. چپ حق ایراد گرفتن از لیبرال ها را ندارد چون دستاوردی نداشته و ندارد.
کارنامه مارکسیسم و اندیشه های چپ گرایانه در دنیا نیز اظهر من الشمس است. از استالین در روسیه، پل پوت در کامبوج، مائو در چین، چائوشسکو در رومانی، چپ های افغانستان و خاندان کیم تا چپ های خون ریز آمریکای لاتین و این آخری هوگوچاوز در ونزوئلا و دیگرانی که در این مقال نمیگنجند.
چپ هر جا به قدرت رسید نسل کشی، ارعاب، تحقیر، گرسنگی، قحطی، سرکوب و مسخ انسانها را در دستورکار دولت های خود قرار داد. برای چپ یک جمله از #فوکو کفایت میکند؛
"یوتوپیا و آرمانشهر #چپ، اعمال قدرت بر انسانها و کنترل خصوصی ترین روابط آنها در یک شهر طاعون زده یا اردوگاه قحطی زده است!"
#توییت از libera viro
@cafe_andishe95
دکترین #فدرالیست‌ها همان دکترین #چپ نیم پز ۵۷ی است. کلیدواژه ها همان هستند با اندکی تغییر. خلق و توده شده ملیت و اتنیک و هدف: نابودی #ایران. حتی برخی بازیگران عوض نشده‌اند مثل شریعتمداری و گروههای مسلح چپ. حامیان خارجی هم سر جایشان هستند: #غرب و روسیه. عبرت گرفتن این قدر سخت است؟
@cafe_andishe95
@cafe_andishe95
لیبراسیون/لیبرالیسم
🔷هجمهٔ روشنفکران چپ وطنی به لیبرالیسم، دلقک بازی است! ♦️انتقاد به لیبرالیسم و تمسخر «لیبرال دموکراسی» توسط برخی از روشنفکرهای چپ ایرانی یکی از عجیب ترین پروژه هایی است که من با آن مواجه شده ام. در نظر من، شگفت و رقت‌انگیز می‌آید تصویر آدمی رنجور که چماق…
👆🏼متن کاملتر عبدی کلانتری با عنوان
🔷هجمهٔ روشنفکران #چپ وطنی به لیبرالیسم، دلقک بازی است!
می توانید در اینجا ببینید🌺🙏🏼
🔷هجمهٔ روشنفکران #چپ وطنی به لیبرالیسم، دلقک بازی است!
می توانید در اینجا ببینید🌺🙏🏼
Forwarded from کانال خبری پان‌ايرانيست
✴️ جمهورى وحشت يا پادشاهی ملت!
🖌 #شهریار_صادقی
@paniranist
✅ هيچ چيز انقلابيون ٥٧ قابل دفاع نيست، نه اهداف شان (به زير كشيدن پادشاهى و تشكيل جمهورى) نه آرمانهاى شان (مساوات، جامعه بى‌طبقه، حكومت عدل على و اين قبيل)، نه نحوه انقلاب‌شان (ترور، خشونت، آتش كشيدن سينما و اين قبيل)، نه فرايند گذارشان (برگزارى يك رفراندوم غير قانونى و ناسالم) ، نه استقرار نظام‌شان (جمهورى اسلامى)، نه عملكرد نظام‌شان (ناكارامدى و ورشكستگى به تقصير) و مهمتر از همه نه عملكرد مخالفت با نظام‌شان (عملكرد اپوزيسيون) هيچ يك قابل دفاع نيست.
✅ بررسى اين موارد نشان مى‌دهد آن نسل انقلابى كه اكنون دو تكه شدهاند ، عدهايى از آنان كه در #حكومت ماندند و عده‌اى ديگر هم كه در جايگاه #اپوزيسيون قرار گرفته اند همانند در و تخته به هم مى آيند، در ماهيت، ذات و زير بنا عين هم هستند و فقط در شكل و روبنا اندكى با هم تفاوت دارند، اين دو از يك خاستگاه #چپ و #اخوانى برخاستند و چاه ويل #جمهورى_وحشت اسلامى تشكيل دادند و در نهايت نيز در باتلاق #جمهورى_وحشت_دموكراتيك دوباره در يك صف و در يك ائتلاف بزرگ قرار خواهند گرفت. آنان يكبار براى به زير كشيدن مشروطه و نهاد ملى برآمده از مشروطه در يك صف قرار گرفتند و ايران را به اين چاه ويل كنونى كشاندند و در آينده ايى نه چندان دور نيز دوباره براى ممانعت از بازگشت مشروطه و نهاد ملى مشروطه، در يك ائتلاف شوم، كشور را از اين چاه ويل امت‌گرايى به باتلاق وحشت توهم گرايى گلوباليستى خواهند كشاند.
✅ اصولگرا، اصلاح طلب، ملى مذهبى، نهضت آزادى، جبهه ملى، مجاهدين خلق، چريك‌هاى فدايى خلق، حزب توده، حزب كومله، حزب دموكرات كردستان، جنبش مسلمانان مبارز، جنبش خلق مسلمان مبارز آذربايجان و صدها گروه و گروهك ريز و درشت ديگر ، همگى با هم و در يك اتحاد شوم كه پادشاه فقيد و به درستى به آن اتحاد #ارتجاع_سرخ_و_سياه ناميد، سنگ بناى كج به زير كشيدن مشروطه را نهادند و پس از دعوا بر سر غنايم به جان هم افتادند و موقتا از هم پراكنده و اندكى هم دلخور شدند ولى يك وجه اشتراک محكم و غير قابل خدشه دارند و آنهم اين است كه همگى با هم حاضرند كشور را به خاك و خون بكشند كه مبادا پادشاهى مشروطه به ايران برگردد. وجه اشتراك اين دو جماعت بظاهر مخالف هم آنچنان راهبردى، استراتژيك و محكم هست كه با هر بادى هم نخواهد لرزيد.
✅ همچنان ملت ايران در برابر گزينه دوگانه #جمهورى_وحشت يا #پادشاهى_ملت قرار دارد. از هم اكنون بايد تكليف خود را با يكى از اين دو صف روشن كنيم.
#بازگشت_به_مشروطه
@paniranist
🖌 #شهریار_صادقی
@paniranist
✅ هيچ چيز انقلابيون ٥٧ قابل دفاع نيست، نه اهداف شان (به زير كشيدن پادشاهى و تشكيل جمهورى) نه آرمانهاى شان (مساوات، جامعه بى‌طبقه، حكومت عدل على و اين قبيل)، نه نحوه انقلاب‌شان (ترور، خشونت، آتش كشيدن سينما و اين قبيل)، نه فرايند گذارشان (برگزارى يك رفراندوم غير قانونى و ناسالم) ، نه استقرار نظام‌شان (جمهورى اسلامى)، نه عملكرد نظام‌شان (ناكارامدى و ورشكستگى به تقصير) و مهمتر از همه نه عملكرد مخالفت با نظام‌شان (عملكرد اپوزيسيون) هيچ يك قابل دفاع نيست.
✅ بررسى اين موارد نشان مى‌دهد آن نسل انقلابى كه اكنون دو تكه شدهاند ، عدهايى از آنان كه در #حكومت ماندند و عده‌اى ديگر هم كه در جايگاه #اپوزيسيون قرار گرفته اند همانند در و تخته به هم مى آيند، در ماهيت، ذات و زير بنا عين هم هستند و فقط در شكل و روبنا اندكى با هم تفاوت دارند، اين دو از يك خاستگاه #چپ و #اخوانى برخاستند و چاه ويل #جمهورى_وحشت اسلامى تشكيل دادند و در نهايت نيز در باتلاق #جمهورى_وحشت_دموكراتيك دوباره در يك صف و در يك ائتلاف بزرگ قرار خواهند گرفت. آنان يكبار براى به زير كشيدن مشروطه و نهاد ملى برآمده از مشروطه در يك صف قرار گرفتند و ايران را به اين چاه ويل كنونى كشاندند و در آينده ايى نه چندان دور نيز دوباره براى ممانعت از بازگشت مشروطه و نهاد ملى مشروطه، در يك ائتلاف شوم، كشور را از اين چاه ويل امت‌گرايى به باتلاق وحشت توهم گرايى گلوباليستى خواهند كشاند.
✅ اصولگرا، اصلاح طلب، ملى مذهبى، نهضت آزادى، جبهه ملى، مجاهدين خلق، چريك‌هاى فدايى خلق، حزب توده، حزب كومله، حزب دموكرات كردستان، جنبش مسلمانان مبارز، جنبش خلق مسلمان مبارز آذربايجان و صدها گروه و گروهك ريز و درشت ديگر ، همگى با هم و در يك اتحاد شوم كه پادشاه فقيد و به درستى به آن اتحاد #ارتجاع_سرخ_و_سياه ناميد، سنگ بناى كج به زير كشيدن مشروطه را نهادند و پس از دعوا بر سر غنايم به جان هم افتادند و موقتا از هم پراكنده و اندكى هم دلخور شدند ولى يك وجه اشتراک محكم و غير قابل خدشه دارند و آنهم اين است كه همگى با هم حاضرند كشور را به خاك و خون بكشند كه مبادا پادشاهى مشروطه به ايران برگردد. وجه اشتراك اين دو جماعت بظاهر مخالف هم آنچنان راهبردى، استراتژيك و محكم هست كه با هر بادى هم نخواهد لرزيد.
✅ همچنان ملت ايران در برابر گزينه دوگانه #جمهورى_وحشت يا #پادشاهى_ملت قرار دارد. از هم اكنون بايد تكليف خود را با يكى از اين دو صف روشن كنيم.
#بازگشت_به_مشروطه
@paniranist
📃گزارشی تحقیقی درباره‌ی دروغ‌پردازی هولناک در چین کمونیستی |
⁉️ آیا کرونا 🦠در چین میلیون‌ها نفر را کشته است؟
🖋بخش2
📊نرخ مرگ و میر در هر حال با توجه به کانونی بودن ووهان در این بحران، ناشناخته بودن ویروس، پنهان‌کاری دو ماهه و بلبشوی اولیه، قطعن در ووهان و هوبئی بیش از این‌ها باید باشد و تا ۱۵ درصد هم ممکن است اما حتا با نرخ ۶ درصد هم با فرض ابتلای ۵۰ درصد استان، دست‌کم ۱ میلیون ۸۰۰ هزار نفر تنها در هوبئی مرده‌اند! حتا اگر درصد ابتلا را تا ۳۰ درصد هم پایین بیاوریم، باز هم آمار قربانیان میشود ۱ میلیون ۲۰۰ هزار تن. هر مقداری که عقل شما می‌تواند بپذیرد؛ ۱۵ درصد مثلن، خب ۶۰۰ هزار تن، تنها در هوبئی مرده‌اند! و چین کل قربانیان را حدود ۳ هزار نفر گزارش کرد
اگر این خیلی قانع‌کننده نیست، بیاییم چین را با کیس ایتالیا (شباهت زیادی به کیس ایران هم دارد و به شکلی به نظر می‌رسد تیپ است) مقایسه کنیم. اصلن این را فراموش کنیم که ایتالیا و دیگر کشورهای جهان حدود ۳ ماه وقت داشته‌اند تا آماده مبارزه با کرو
نا شوند، این را هم در نظر نگیریم که ما داریم آمار یک پاندمی دو هفته‌ای را با کشوری قیاس می‌گیریم که دست‌کم ۴ ماه در کانون بحران بوده، پیش‌زمینه‌های مقایسه‌ای دیگر هم دور می‌اندازیم.
درصد ابتلای کنونی در ایتالیا تنها در دو هفته ۰.۱ درصد بوده که همین نرخ در جمعیت چین میشود ۱.۵ میلیون نفر. نرخ مرگ و میر نیز حدود ۱۰ درصد مبتلایان بوده که برای نرخ فرضی مبتلایان چین، میشود ۱۵۰ هزار نفر! و چین کل قربانیان را حدود ۳ هزار نفر گزارش کرد.
🔅از روشنی خورشید در یک ظهر تابستانی هم روشن‌تر است که چین دارد دروغ می‌گوید، یک دروغ خیلی خیلی خیلی بزرگ. آنها از همان اول، کل ماجرا را پنهان کردند و هنگامی بیماری به دیگر کشورها رسید، آمار واقعی را مخفی؛ درز گزارشی محرمانه نشان می‌دهد که میان آمارهای واقعی و رسمی تا ۵۲ برابر اختلاف وجود دارد؛ بله ۵۲ برابر!
اکنون هم گزارش‌هایی در اختیار ماست که می‌گوید از ماه ژانویه و فوریه به این سو، دوره‌ی همه‌گیری وحشتناک #کرونا در چین، ۱۴.۵ میلیون موبایل شهروندان چینی از دسترس خارج شده! بله، ۱۴.۵ میلیون! چه اتفاقی برای صاحبان این موبایل‌ها افتاده؟ حکومت کمونیستی چه توضیحی برایش دارد جز سکوت؟
فیلم‌های هول‌ناکی هم به تازگی از داخل چین به بیرون درز پیدا کرده. در این فیلم‌ها می‌بینیم مبتلایانی که هنوز زنده هستند و دارند نفس می‌کشند را زنده می‌سوزانند! (لینک ۴) حکومت کمونیستی چین چه توضیحی برایش دارد جز سانسور شبکه‌های اجتماعی؟
فراموش نکنید ما داریم از سیستمی حرف می‌زنیم که ۸ دکتر بیمارستان را در دسامبر به دلیل گزارش کرونا، بازداشت کرد، (لینک ۵) از حکومتی حرف می‌زنیم که گزارش‌ها می‌گوید صدها مقام محلی، دانشمند و محققان مرکز ویروس‌شناسی ووهان را که احتمالن کوید۱۹ از آن فرار و به بازار خیس حیوانات سرایت کرد را برای اختفای حقیقت سر به نیست کرده(لینک ۶)، ما از سیستمی حرف می‌زنیم که در چهارم ژوئن ۱۹۸۹، با تانک از روی هزاران آزادی‌خواه جوان در میدان تیان‌آن‌من رد شد، دست‌کم ۵ هزار نفر را در تنها چند ساعت کشت و هرگز مرگ حتا ۱ نفر یا اساسن وجود واقعه‌ای به نام میدان تیان‌آن‌من را گردن نگرفت.
📍پس از ۳۰ سال هنوز هم از نظر حکومت چین، آن صدها هزار نفری که هفته‌ها در تیان‌آن‌من پای مجسمه‌ی آزادی چادر زده بودند، اساسن وجود خارجی نداشتند و احتمالن مانند قطره‌های آب خود به خود به زمین فرو رفتند! روایتی آشناست، درست مانند میلیون‌ها نفری که در این چند ماه ناگهان از هست و نیست در این کشور ناپدید شدند؛ البته برای ما عجیب است اما خب برای کمونیست‌های چینی و روسی و مبتلایان به ویروس واگیردار #چپ پدیده‌ی عجیبی نیست!
س. آقایی
@cafe_andishe95
⁉️ آیا کرونا 🦠در چین میلیون‌ها نفر را کشته است؟
🖋بخش2
📊نرخ مرگ و میر در هر حال با توجه به کانونی بودن ووهان در این بحران، ناشناخته بودن ویروس، پنهان‌کاری دو ماهه و بلبشوی اولیه، قطعن در ووهان و هوبئی بیش از این‌ها باید باشد و تا ۱۵ درصد هم ممکن است اما حتا با نرخ ۶ درصد هم با فرض ابتلای ۵۰ درصد استان، دست‌کم ۱ میلیون ۸۰۰ هزار نفر تنها در هوبئی مرده‌اند! حتا اگر درصد ابتلا را تا ۳۰ درصد هم پایین بیاوریم، باز هم آمار قربانیان میشود ۱ میلیون ۲۰۰ هزار تن. هر مقداری که عقل شما می‌تواند بپذیرد؛ ۱۵ درصد مثلن، خب ۶۰۰ هزار تن، تنها در هوبئی مرده‌اند! و چین کل قربانیان را حدود ۳ هزار نفر گزارش کرد
اگر این خیلی قانع‌کننده نیست، بیاییم چین را با کیس ایتالیا (شباهت زیادی به کیس ایران هم دارد و به شکلی به نظر می‌رسد تیپ است) مقایسه کنیم. اصلن این را فراموش کنیم که ایتالیا و دیگر کشورهای جهان حدود ۳ ماه وقت داشته‌اند تا آماده مبارزه با کرو
نا شوند، این را هم در نظر نگیریم که ما داریم آمار یک پاندمی دو هفته‌ای را با کشوری قیاس می‌گیریم که دست‌کم ۴ ماه در کانون بحران بوده، پیش‌زمینه‌های مقایسه‌ای دیگر هم دور می‌اندازیم.
درصد ابتلای کنونی در ایتالیا تنها در دو هفته ۰.۱ درصد بوده که همین نرخ در جمعیت چین میشود ۱.۵ میلیون نفر. نرخ مرگ و میر نیز حدود ۱۰ درصد مبتلایان بوده که برای نرخ فرضی مبتلایان چین، میشود ۱۵۰ هزار نفر! و چین کل قربانیان را حدود ۳ هزار نفر گزارش کرد.
🔅از روشنی خورشید در یک ظهر تابستانی هم روشن‌تر است که چین دارد دروغ می‌گوید، یک دروغ خیلی خیلی خیلی بزرگ. آنها از همان اول، کل ماجرا را پنهان کردند و هنگامی بیماری به دیگر کشورها رسید، آمار واقعی را مخفی؛ درز گزارشی محرمانه نشان می‌دهد که میان آمارهای واقعی و رسمی تا ۵۲ برابر اختلاف وجود دارد؛ بله ۵۲ برابر!
اکنون هم گزارش‌هایی در اختیار ماست که می‌گوید از ماه ژانویه و فوریه به این سو، دوره‌ی همه‌گیری وحشتناک #کرونا در چین، ۱۴.۵ میلیون موبایل شهروندان چینی از دسترس خارج شده! بله، ۱۴.۵ میلیون! چه اتفاقی برای صاحبان این موبایل‌ها افتاده؟ حکومت کمونیستی چه توضیحی برایش دارد جز سکوت؟
فیلم‌های هول‌ناکی هم به تازگی از داخل چین به بیرون درز پیدا کرده. در این فیلم‌ها می‌بینیم مبتلایانی که هنوز زنده هستند و دارند نفس می‌کشند را زنده می‌سوزانند! (لینک ۴) حکومت کمونیستی چین چه توضیحی برایش دارد جز سانسور شبکه‌های اجتماعی؟
فراموش نکنید ما داریم از سیستمی حرف می‌زنیم که ۸ دکتر بیمارستان را در دسامبر به دلیل گزارش کرونا، بازداشت کرد، (لینک ۵) از حکومتی حرف می‌زنیم که گزارش‌ها می‌گوید صدها مقام محلی، دانشمند و محققان مرکز ویروس‌شناسی ووهان را که احتمالن کوید۱۹ از آن فرار و به بازار خیس حیوانات سرایت کرد را برای اختفای حقیقت سر به نیست کرده(لینک ۶)، ما از سیستمی حرف می‌زنیم که در چهارم ژوئن ۱۹۸۹، با تانک از روی هزاران آزادی‌خواه جوان در میدان تیان‌آن‌من رد شد، دست‌کم ۵ هزار نفر را در تنها چند ساعت کشت و هرگز مرگ حتا ۱ نفر یا اساسن وجود واقعه‌ای به نام میدان تیان‌آن‌من را گردن نگرفت.
📍پس از ۳۰ سال هنوز هم از نظر حکومت چین، آن صدها هزار نفری که هفته‌ها در تیان‌آن‌من پای مجسمه‌ی آزادی چادر زده بودند، اساسن وجود خارجی نداشتند و احتمالن مانند قطره‌های آب خود به خود به زمین فرو رفتند! روایتی آشناست، درست مانند میلیون‌ها نفری که در این چند ماه ناگهان از هست و نیست در این کشور ناپدید شدند؛ البته برای ما عجیب است اما خب برای کمونیست‌های چینی و روسی و مبتلایان به ویروس واگیردار #چپ پدیده‌ی عجیبی نیست!
س. آقایی
@cafe_andishe95
#توییت_خوان
#یوسف_اباذری استاد شهیر جامعه شناسی و ازسرآمدان نئومارکسیستهای ایرانی برای درمان به آمریکا مشرف شدند. ایشان که معتقدبودنئولیبرالیسم باعث نابودی انسان وسیستم بهداشتی و... شده است. چرا به کشور دوست وبرادر، کوبا تشریف نبردند برای درمان؟!
#چپ_مهمل_گو
@cafe_andishe95
#یوسف_اباذری استاد شهیر جامعه شناسی و ازسرآمدان نئومارکسیستهای ایرانی برای درمان به آمریکا مشرف شدند. ایشان که معتقدبودنئولیبرالیسم باعث نابودی انسان وسیستم بهداشتی و... شده است. چرا به کشور دوست وبرادر، کوبا تشریف نبردند برای درمان؟!
#چپ_مهمل_گو
@cafe_andishe95